نتایج جستجو

روشن مى‏شود كه عذاب آخرت نيز پس از تبليغ و اتمام حجت است. مشروح اين مطلب در «ضعف» ذيل بحث مستضعفين ديده شود. محقق طوسى رحمه اللّه در تجريد درباره عدم عذاب

ايى وحد وله ل ائى قرب فعل حقق کبر سرق خطء اله هن اوى لقى فحش شىء ولد عذب ضعف الله اثم على سوء مئى هم سبل اتى شهد الذين اخر رمى بهت فرى التى

به پروردگارشان منقاد و خاضع نشدند و ناله نكردند. ما الله اله وله هم ل ربب ضعف ف عذب حبب ب حتى صبر ضرع اذا کون اخذ فتح قول سبل فى قد

رسل سوى ولى امر جعل امم هى ذکر اذن کلل تلو الى انس ابو عبس حمى لکن عاد ريب ضعف طعم موت خير

فشل‌ (۴ بار) (بروزن فرس) ضعف. ترس. راغب آن را ضعف توأم با ترس گفته. طبرسى ذيل آيه 122 و 152 آل عمران آن را جبن و ذيل آيه 43 انفال ضعف ناشى از فزع معنى كرده

فشل‌ (۴ بار) (بروزن فرس) ضعف. ترس. راغب آن را ضعف توأم با ترس گفته. طبرسى ذيل آيه 122 و 152 آل عمران آن را جبن و ذيل آيه 43 انفال ضعف ناشى از فزع معنى كرده

قرض بحث لکن سود اين هذا التى على يمن نا قضى بين سوء انس هما انى شىء دبب الا ضعف قدر الذى ذا عند کفر امن ضوء جنن هو قسم حمد رئى موسى ذکر حمر نعم شمل اخو مثل

وقى ى جزى شرب ن امن عمل جنن نهر ربب نا اول امم سعى صبر اوى لقى نن ائى جعل ضعف ايى خلد بوء نور لکن حيى انن وعد عين صلح الله سلم اله قلل نعم

اللّه بضر فلا کاشف له إلا هو ... هو الحکیم الخبیر) ۶- راه نیافتن هیچگونه ضعف و کاستى، گزافه، جهل و اشتباه در حریم خداوند (و هو القاهر فوق عباده و هو الحکیم

نشانه هاى قدرت خدا ۶ رشد: آغاز رشد جسمانى ۴ عمر: دورانهاى عمر ۴، ۵، ۶ ضعف جسمانى: آغاز ضعف جسمانى ۴ قدرت: استفاده از قدرت جسمانى ۹ کافران: عذاب کافران ۶ کودکى:

انحراف ۷ ; عوامل انحراف ۷ ایمان: آثار ایمان ۱۰ ; آثار ضعف ایمان ۳، ۴، ۵ ; ضعف ایمان ۱۸ ; نشانه هاى ضعف ایمان ۱۵ باطل: گرایش به باطل ۷ پشیمانى: عوامل پشیمانى

در اصل از مادّه «سکونت» گرفته شده; زیرا افراد مسکین کسانى هستند که بر اثر ضعف و نیاز، قادر بر حرکت و جنبشى از خود نمى باشند. سکن‌ (۶۹ بار) ال وَ عَلَيْهِم

اراده و ایمان. وهن‌ (۹ بار) ضعف. ناتوانى. [آل عمران:146]. راغب مى‏گويد: وهن ضعف است در خلقت يا دراخلاق. ظاهرا مراد از آيه ضعف روحى است يعنى در مقابل بلايى

از ریشه هاى نفاق و ضعف ایمان، باور نداشتن به اقتدار خدا و حکیم بودن اوست. ۱۱- ناباورى به حمایت خدا از متوکلان، نشانه بیماردلى و ضعف ایمان است. (إذ یقول

نیست». سپس اضافه مى کند: گاهى این ماده در مورد کسى اطلاق مى شود که به خاطر ضعف عقل از سخن گفتن عاجز و ناتوان است. در حال بارگیری... صمم لا هم عمى الله وله

آیات شامل این کلمه «نَکَال» (بر وزن ضلال) در اصل، به معناى ضعف، ناتوانى و عجز است لذا، در مورد کسى که از اداى حواله اى خوددارى مى کند مى گویند: نکول کرد

كه اضعف و اوهن شى‌ء است. نكته: ذكر كان براى تأكيد است و دلالت كند بر آنكه ضعف كيد شيطان، لازم است در جميع احوال، از ماضى و حال و استقبال، نه آنكه در بعضى

محرومیت از حقایق ۵ خدا: سرزنشهاى خدا ۲ دین: محرومان از درک دین ۶ ضعف روحیه: نشانه هاى ضعف روحیه ۳ عصیان: آثار عصیان از خدا ۵ عمل: آثار عمل ناپسند ۵ قلب:

... يَقُولُونَ نَخْشى‌ 6- انگيزه‌ى پذيرش رابطه‌ى ذلّت‌بار با ابرقدرت‌ها، ضعف ايمان و وحشت از غير خداست. «يَقُولُونَ نَخْشى‌» 7- مسلمانان، به پيروزى و گسترش

ادعاهاى یهود ۱۴; اظهار ضعف یهود ۸; اقرار یهود صدر اسلام ۲; ایمان اقلیت یهود ۱۱; ایمان یهود ۹; بینش یهود ۳; ختم قلب یهود ۶، ۷; ضعف فهم یهود ۱، ۲; عوامل محرومیت

قائمون) ۳ - خوددارى از اداى شهادت و گواهى، نشانه ضعف ایمان (و الذین هم بشهدتهم قائمون) ایمان: نشانه هاى ضعف ایمان ۳ عمل: عمل پسندیده ۲ گواهى: آثار کتمان گواهى

تكلم و اغواى آنها مى‌نمود و به اين سبب تسميه يافته‌اند به اناث. يا به جهت ضعف و عدم خبرت آنها بوده، مانند زنان كه ناقصات العقولند. خلاصه شيطان سركش مردود،

این که، کارى که مى گوید را انجام ندهد، اولى دلیل بر نفاق است و دومى دلیل بر ضعف اراده». ل‌ (۳۸۴۲ بار) مقت‌ (۶ بار) بغض شديد نسبت به كسى كه مى‏بينى مرتكب كار

و الذین هم لفروجهم حفظون) ۴ - دست یازیدن به آلودگى هاى جنسى، برخاسته از ضعف ایمان و مایه محروم شدن از سعادت اخروى است. (قد أفلح المؤمنون ... و الذین هم

کافران: بینش کافران ۳; بینش کافران صدراسلام ۱; تعجب کافران صدر اسلام ۱; ضعف علمى کافران ۲ معاد: استبعاد معاد ۱، ۲، ۳

پیمان شکنى، نشانه ضعف ایمان (و الذین هم لأمنتهم و عهدهم رعون) امانت: منشأ خیانت در امانت ۳ امانتدارى: فضیلت امانتدارى ۲ ایمان: نشانه هاى ضعف ایمان ۳ صفات:

یاد شده است، مى توان به مطلب یاد شده پى برد. ۴ - سهل انگارى در نماز، نشانه ضعف ایمان (الذین هم على صلاتهم دائمون ... و الذین هم على صلاتهم یحافظون) ۵ - «عن

المؤمنون ... و الذین هم لأمنتهم و عهدهم رعون) ۴ - خیانت کارى و پیمان شکنى، نشانه ضعف ایمان و مایه محرومیت از سعادت اخروى (قد أفلح المؤمنون ... و الذین هم لأمنتهم

مى گردد. ۵ - اهمیت ندادن به نماز و عدم مراقبت بر انجام به موقع آن، نشانه ضعف ایمان (قد أفلح المؤمنون ... و الذین هم على صلوتهم یحافظون) ۶ - «عن فضیل قال:

عوض ایمان و تقوا و رضا و خشنودی او را بطلبند. تفسیر آیات ۱- تذکر خداوند، به ضعف شدید انسان در آزمون هاى مالى و دست کشیدن از اموال (إن یسئلکموها فیحفکم تبخلوا

قرآن در طول 23 سال نزول، در شرايط گوناگون جنگ و صلح، غربت و شهرت، قوّت و ضعف، و در فراز و نشيب‌هاى زمان آن هم از زبان شخصى درس نخوانده، بدون هيچ گونه اختلاف

رهایى از آن، به درگاه خدا تضرع مى کنند (فراموش نکنیم ماده «ضرع» به معناى ضعف و ذلت و خضوع است) این تفسیرها با هم منافاتى ندارد و ممکن است در معناى این

براى اسكات قوم ساخته خود به هيچ وجه نگفت: اين خداست... البته اينها دليل بر ضعف عزم و سستى رأى و رياى شخص عامل مى‏باشد ولى خداوند خطا و تقصير او را عفو و

کسب ارض صبر عذب نن رسل امر ى کفر فضل يدى س فرح کلل قدر بين وبل هذه لو اذن ضعف ذلک رحم ا لما عند ثمر بعد موت يوم لم قبل قلب صدد جمع اخذ صير عظم علم خير ضلل

است. بنابراین آلودگى به چنین گناهانى، نشانه ضعف ایمان است. اخلاق: عوامل مؤثر در اخلاق ۲ ایمان: نشانه هاى ضعف ایمان ۴ بخل: موانع بخل ۲ بى عفتى: آثار بى عفتى

عذاب: مصونیت از عذاب ۲ ; موجبات عذاب ۱ عقیده: باطل ۲ علم: آثار علم ۴ کافران: ضعف کافران ۳ ; عقیده کافران ۲ ; فرجام کافران ۴ هدایت: روش هدایت ۴

ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ). در حقیقت این آیه ضعف و ناتوانی انسان را مجسم می‌کند و آیه قبل عدالت و رحمت پروردگار را. تفسیر آیات

مشرکان و معبودان باطل ۹ معبود راستین: ویژگى معبود راستین ۵ معبودان باطل: ضعف معبودان باطل ۹

خدا ۴; نقش مشیّت خدا ۴; ولایت خدا ۷ زمین: حاکم زمین ۹; مالک زمین ۱ قدرت: ضعف قدرت غیر خدا ۱۰; قدرت قابل اتکا ۹ گرایشها: گرایش به قدرت برتر ۸ مرگ: منشأ

و پيغمبر و امام و نهى است از نزاع و اختلاف داخلى كه موجب بد دلى بيكديگر و ضعف و سستى و كسر صولت و نقص دولت است چون ريح در كلام عرب كنايه از شوكت و دولت

دائمى منافقان است. «لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ» 2- عقب‌نشينى، احساس ضعف و تزوير و اصرار بر خلاف، حتّى پس از افشاى توطئه نشانه‌ى منافق است. «لَيَقُولُنَّ

اخلاقى حاصل و ثابت شود و الاطبع انسانى اقتضاء ناشكرى و بى صبرى دارد خصوصا با ضعف اعتقاد بمبدء و معاد لذا اگر احيانا رحمتى از خداوند و اصل به او شود از قبيل

خوردنیهاى جهنمیان ۲; جاودانگى گرسنگى جهنمیان ۳; جاودانگى لاغرى جهنمیان ۲; شدت ضعف جهنمیان ۱; شدت گرسنگى جهنمیان ۱; شدت لاغرى جهنمیان ۱; ویژگیهاى خوردنیهاى جهنمیان

مى باشد. بنى اسرائیل: تعجب بنى اسرائیل ۵ جادو: پوچى جادو ۳; حقیقت جادو ۳; ضعف جادو ۶ جادوگران فرعون: ابطال جادوى جادوگران فرعون ۲، ۵ معجزه: حقانیت معجزه

۱; شک کافران ۴; عجز کافران ۱; عوامل شک کافران ۶; کافران و آخرت ۱، ۴ معاد: ضعف علمى مکذبان معاد ۳; عجز مکذبان معاد ۳

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

نيز با طوع و رغبت اموال خود را تقديم مسلمانان مى‌كردند. «1» در اينجا خداوند ضعف و ناتوانى آنان را يادآور مى‌شود تا شكرگزار قدرت و امنيّت بوجود آمده باشند

مخلوقات نكاتى كه از آيه : ((ولله غيب السموات و الارض ...)) استفاده مى شود بيان ضعف قولمفسرين به اينكه مراد علم به غيب آسمانها و زمين است چند روايت در تطبيق آيه

غزوه بدر ۱۲ ; فلسفه غزوه بدر ۸ ; قصه غزوه بدر ۱۰ قریش: سپاه مشرکان قریش ۳ ; ضعف مشرکان قریش ۲ ; قدرت نظامى قریش ۳ ; کاروان تجارتى قریش ۱، ۲، ۴، ۵ کافران:

آیات شامل این کلمه ونى‌ (۱ بار) [طه:42]. ونى به معنى سستى و ضعف و خستگى است يعنى: تو و برادرت باآيات من برويد و در دعوت به سوى من سستى نكنيد و شايد مراد

آیات شامل این کلمه عجز (۲۶ بار) (بر وزن فلس) ناتوانى. «عَجِزَ عَنهُ عَجزاً: ضعف عنه اى لم يقتدر عليه»، [مائده:31]. در مفردات آمده: عجز انسان قسمت مؤخّر اوست،

ببخشی، توانا و حکیمی! (نه کیفر تو نشانه بی‌حکمتی است، و نه بخشش تو نشانه ضعف!)» اگر آنها را عذاب كنى، بندگان تواند و اگر از آنان درگذرى اين تويى كه شكست‌ناپذير

اکل سنبل الله هن اله نبت ما وله الا قلل وذر من لعل ف يا مثل سمن ى ايى بقر ضعف حصد رجع ثم ک ها ل اتى الى ملء انس فتو فتى شىء دئب

درباره [اعراف:54]. به «حثث» و درباره [حج:73]. به «ذباب» رجوع شود. ه قدر ما طلب ضعف الله اله من ب وله ف حوط نهر نقذ حقق ليل ل ثمر حثث شمس لا غشى صبح طوع لن قمر

صلو قد دعو دون مثل ذکر نفس بعد حکم سمع حسب س نظر کلل صبر جىء نجو شهد دين ضعف

كلام اللّه مجيد فقط يكبار آمده است. ف ها وبل الله اله صوب لم وله ب ان ما عمل ضعف بصر اکل

الا اله قوم الذين حمل وله جعل ان الذى اتى قبل ا ها ابراهيم نوح تبع هدى مع ضعف حبر دون کرس آدم بعض لکن خوف ترک سليمان موسى اخر صوب لحق جبى شىء کم الى دعو

ترک ظنن عدو لما شىء يمم بحر اتى بين غرق قبل هذا جىء سبب غوى زيد غشو الى بل ضعف ثمود حدث إبليس حضر جمع عين کبر اذ رجع جند هنا بغى الذى طالوت سکن مع صبر غلب

عاجز بوده است. ۵ - تمامى آفریده هاى خداوند، داراى ساختارى متقن و خالى از ضعف و کاستى (صنع اللّه الذى أتقن کلّ شىء) ۶ - آرامش زمین با وجود حرکت آن در فضا،

ءاخر فتبارک اللّه أحسن الخلقین) ۱۱ - ابداعات و صناعت هاى غیر الهى، همراه با ضعف ها و کاستى ها و غیر قابل مقایسه با صنع برتر خداوند (فتبارک اللّه أحسن الخلقین)

اغواناپذیران از ابلیس ۹، ۱۰; توطئه ابلیس ۳; دامهاى ابلیس ۷; روش اغواگرى ابلیس ۲; ضعف ابلیس ۴; علم ابلیس ۱۰; فراگیرى توطئه ابلیس ۱; نجات از مکر ابلیس ۹ اکثریت:

[مزّمل:17]. جمع اشيب به معنى پيران، موو سفيدان است (مجمع) [روم:54]. سپس از بعد ضعف و طفوليت قدرت و نيروى جوانى داد، آنگاه از بعد جوانى ناتوانى و پيرى قرار داد

دور جسم بل همم حضر موت وصد روح وى لعن بلغ فرح نحن الذى لکن نن سمع يوم طلع ضعف جوب ثقف

روى مصلحت ولى رأفت فقط در محبوب است. خلاصه آن كه فرقى ميان آن دو در شدّت و ضعف و يا در گرفتار و غير گرفتار است. و به نسبت ميان آن دو اعّم و اخص مطلق است

صوب ل عذب ان اخذ قبل الله مثل کفر من اله اتى ذلک ب ک کيف وله ترک طلل لم اکل ضعف وقى الذين الم نکر قرب على صوم کون عفو ربو ما عقب ترب صلد رسل عدل جنن يوم لا

حقق عصر وجه عود غير الذى نسف غمم خزى کون الا ضرب جنن صوب دنو نبو فعل ملک ضعف الى توب لئک يى نظر جوب

براى هر سن و سالى به خاطر قندى كه دارد مفيد است. ورزشكاران و كسانى كه دچار ضعف و پيرى هستند به خوردن آن سفارش شده‌اند. بر اساس برخى روايات، انجير ميوه‌اى

براى هر سن و سالى به خاطر قندى كه دارد مفيد است. ورزشكاران و كسانى كه دچار ضعف و پيرى هستند به خوردن آن سفارش شده‌اند. بر اساس برخى روايات، انجير ميوه‌اى

وهن صحب ذا اول ضرر نسو غيب کذب ذلکم غيظ دون صنم هل سئل عدو صفف غنى دبر رويد ضعف رسل ابراهيم

اخروى ظالمان ۹; سرنوشت خانواده ظالمان ۱۴; سرنوشت ظالمان ۱۴; صفات ظالمان ۳; ضعف اخروى ظالمان ۶; ظالمان در جهنم ۶، ۷، ۲۰; ظالمان در قیامت ۲، ۳، ۴، ۵، ۹، ۱۲،

۱۱ ; تحیّر قابیل ۴ ; تعلیم قابیل ۵، ۶ ; جهل قابیل ۳، ۲۰ ; سرزنش قابیل ۲۱ ; ضعف قابیل ۲۰، ۲۱، ۲۵ ; قابیل و هابیل ۲۲ ; قصه قابیل ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۱۶، ۲۰،

بررسى آنها لازم است. إِذْ أَنْتُمْ‌ ... 2- آنجا كه خداوند بخواهد، همه‌ى عوامل ضعف را بر طرف مى‌كند. «لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا» 3- پيروزى مسلمانان

اين گونه موارد به كار رفته است و از صفات و شعار بندگان خداست به خلاف جبن كه ضعف نفس ناشى است و از علامات نقص است. [نازعات:40-41]. وَ لا عَلَيْهِم هُم يَحْزَنُون

نباید مغرور و سرمست شوى. توجه دادن به این ضعف و ناتوانى، مى تواند بازدارنده از غرور و تکبر آدمى شود. ۶- غفلت از ضعف و ناتوانى خویش، زمینه گرفتار آمدن به خصلتهاى

غرور و فریبی بیش نبود. و آن گاه که منافقان و آنان که در دل هایشان بیماری [ضعف ایمان] بود، می گفتند: خدا و پیامبرش جز به فریب، ما را وعده [پیروزی] نداده

مى‌كند-؟ آیا انسان (با وجود این همه درد و رنجی که بدان گرفتار است و نشانه‌ی ضعف او است) گمان می‌برد هرگز کسی بر او توانائی ندارد و بدو دست نمی‌یابد؟ (لذا

انسان ها ۴; زمینه سرور انسان ها ۸; زمینه کفران انسان ۱۸; صفات انسان ۱۵، ۱۶; ضعف انسان ۱۵; علم انسان ۵; کفران انسان ها ۱۳، ۱۵; کوته بینى انسان ۱۵; مسؤولیت

عند بعد کتب هل اوى هو قد بدل قبل قرآن غفر نزل حرث رهق هذه خلق ثلث مئى کيل ضعف صلح الذى مهد سجد شکر رتل لو جند سمو عصى زلف مقت انس

اعراض و دوری کن و منتظر (فتح و فیروزی خدا) باش، که آنها هم منتظر (قوّت خویش و ضعف و شکست تو) هستند. بنابراین از آنان روی برگردان و منتظر [رسیدن پیروزی] باش

روشن مى‏شود كه عذاب آخرت نيز پس از تبليغ و اتمام حجت است. مشروح اين مطلب در «ضعف» ذيل بحث مستضعفين ديده شود. محقق طوسى رحمه اللّه در تجريد درباره عدم عذاب

گويد: اين ايمان بعد از ايمان و مرتبه‏اى فوق مرتبه اول است كه گاهى اثرش در اثر ضعف از ان تخلف مى‏كندو «كِفْلَيْن» از رحمت بدين مناسبت است. اين سخن كاملا صحيح

حضور در كنار رهبرى، براى حل مشكلات، نشانه‌ى ايمان، و ترك آن نشانه‌ى نفاق يا ضعف ايمان است. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ‌ ... كانُوا مَعَهُ عَلى‌ أَمْرٍ

این رودبارهائی که در زیر (کاخها و قصرهای) من روانند، از آن من نیست؟ مگر (ضعف موسی و شکوه مرا) نمی‌بینید؟ و فرعون در میان گروهش ندا در داد (و) گفت: «ای

مراعات لفظ مائه و ضعف بضم ضاد نيز قرائت شده است و ذكر عدد در دو آيه از باب تمثيل و اشاره بتسويه حكم در صورت قلّت عدد و كثرت آنست و ضعف را در مجمع بضعف بصيرت

براى هر سن و سالى به خاطر قندى كه دارد مفيد است. ورزشكاران و كسانى كه دچار ضعف و پيرى هستند به خوردن آن سفارش شده‌اند. بر اساس برخى روايات، انجير ميوه‌اى

عيب و «مَحق» به معناى كم شدن و نابودى تدريجى است. گويا خدا مى‌خواست نقاط ضعف مسلمانان را با شكست در جنگ احد به آنان نشان دهد تا به فكر اصلاح وجبران نقايص

آيات [نساء:145]. [عنكبوت:13]. كه درباره پيشوايان ضلالت است، دلالت بر شدت و ضعف عذاب دارد در روضه كافى ص 75 از امام سجاد «عليه السلام» نقل شده: «اِعْلَمُوا

گويد: اين ايمان بعد از ايمان و مرتبه‏اى فوق مرتبه اول است كه گاهى اثرش در اثر ضعف از ان تخلف مى‏كندو «كِفْلَيْن» از رحمت بدين مناسبت است. اين سخن كاملا صحيح

نسبت به اهل ایمان، احساس کوچکى در برابر کافران، از نشانه هاى بیمارى دل و ضعف ایمان (فترى الذین فى قلوبهم مرض ... اذلة على المؤمنین اعزة على الکفرین) ارتباط

«قبول اعمال مسلمان و غيرمسلمان است.» دنباله سخن‏ ناگفته: نماند چنانكه در «ضعف» تحت عنوان مستضعفين مشروحاًگذشت،بايد اين آيات علاوه از مسلمين شامل حال آن

را بندگى كنيد؟!) اينگونه مردم جايشان آتش است. اين آيه و آيه مابعد آن در «ضعف» در بحث مستضعفين مورد بررسى قرار گرفته است و اين آيه روشن مى‏كند: هرجا كه

بر شى‏ء است عرب «اطاق الشى‏ء» نمى‏گويد مگر آنگاه كه قدرتش بر شى‏ء در نهايت ضعف است به طورى كه با طاقت فرسائى متحمل مى‏شود. كلام راغب نيز در معنى «طاقة» قريب

براى اسكات قوم ساخته خود به هيچ وجه نگفت: اين خداست... البته اينها دليل بر ضعف عزم و سستى رأى و رياى شخص عامل مى‏باشد ولى خداوند خطا و تقصير او را عفو و

در یهود ۲۲ ; زمینه طغیان یهود ۱۲ ; زمینه کفر یهود ۱۲ ; شکست یهود ۲۹، ۳۳ ; ضعف یهود ۴، ۶ ; طغیان یهود ۱۳، ۱۴، ۳۶ ; عقیده یهود ۱، ۲، ۲۶، ۴۱ ; فرجام یهود ۲۶،

۳ ; تاریخ بنىاسرائیل ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۱۷، ۱۹، ۳۲، ۳۳، ۳۴ ; ضعف بنىاسرائیل ۱۷، ۳۲ ; عصیان بنىاسرائیل ۱۱، ۱۴، ۱۵، ۳۲ ترس: آثار ترس ۲۰ ; ترس

داده هاكس در قاموس خود آن را تصديق كرده و ضمن تعريف از هارون آن جناب را به ضعف و سستى نسبت داده است. اين از تورات محرف و نويسنده قاموس آن بعيد نيست «سَلامٌ

است، چه قبل (که رومیان شکست خورده‌اند) و چه بعد (که آنان پیروز می‌گردند. ضعف و قدرت و شکست و پیروزی و غیره آزمون خداوندی است). در آن روز (که رومیان پیروز

مدینه در جوار تو زیست نتوانند کرد. اگر منافقان و آنان که در دل هایشان بیماری [ضعف ایمان] است و آنانکه در مدینه شایعه های دروغ و دلهره آور پخش می کنند [از رفتار

براى بيدار كردن انسان و اظهار تذلّل به خدا و توبه و انابه است كه انسان به ضعف و عصيان خود پى ببرد و متوجه خدا شود بدين طريقگرفتارى‏ها يك نوع رحمت اند ما

گنهكارى را يارى مى‌رسانند تا نجات يابد. «4» ولى هرگز اين امدادها نشانه‌ى ضعف خداوند و يا تأثيرپذيرى او نيست. زيرا خود اوست كه مقام شفاعت و اجازه آن را

مربوط به بنىاسرائيل در امت اسلام . بيان ضعف استدلال به اجماع براى اثبات عدم وقوع تحريف قرآن و زياد شدن در آن ضعف و قصور روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن

نقص و ضعف در ذات اقدس الهى است. (لو أراد اللّه أن یتّخذ ولدًا ... سبحنه) تنزیه خداوند از فرزندگزینى، بیانگر این است که این کار نشانه وجود نقص و ضعف در ذات

مؤمن هستند و مؤمن برتر است و نباید در مقابل کافران احساس ضعف کند (و لا تهنوا ... ) ; بنابراین ضعف و اندوه مؤمنان، ناشى از غفلت آنان به ارزش ایمان خواهد بود

گريه و دلتنگى، ضعف بصر پيدا نموده و به القاى پيراهن و نسيم بهشتى، شرح صدر انبساط، و فرحى شديد در قلبش ظاهر، و آن موجب تقويت روح و ازاله ضعف قواى ظاهر گردد

آن و هنگامی که (خبر) کاری که موجب نترسیدن یا ترسیدن است (از قبیل: قوّت و ضعف، و پیروزی و شکست، و پیمان بستن با این قبیله و گسستن از آن قبیله) به آنان (یعنی

آیات شامل این کلمه «یُضاعِفْهُ» از مادّه «ضِعف» (بر وزن شعر) چنان که قبلاً هم گفته ایم، تنها به معناى دو برابر نیست، بلکه چندین برابر را نیز شامل مى شود،

آیات شامل این کلمه «یُضاعِفُ» از مادّه «ضِعف» (بر وزن شعر) به معناى دو یا چند برابر است، و با توجّه به آنچه در بالا اشاره شد که دانه هایى پیدا مى شود که

است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده، و نه شریکی در حکومت دارد، و نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامی و) سرپرستی برای اوست!» و او را بسیار بزرگ بشمار! و بگو: ستايش

خطبه 108. جلد 3 - صفحه 440 1- مؤمنان معاصر پيامبر در مقايسه با منافقان، در ضعف مالى بودند. فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ‌ ... 2- چه بسيار نعمت‌هايى كه در

مربوط به بنىاسرائيل در امت اسلام . بيان ضعف استدلال به اجماع براى اثبات عدم وقوع تحريف قرآن و زياد شدن در آن ضعف و قصور روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن

مربوط به بنىاسرائيل در امت اسلام . بيان ضعف استدلال به اجماع براى اثبات عدم وقوع تحريف قرآن و زياد شدن در آن ضعف و قصور روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن

ويل و هلاك مر كافران را است از عذاب شديد قيامت و آنها كسانى هستند كه براى ضعف عقل و غلبه شهوت اختيار نمودند زندگانى موقت مشوب بألم دنياى دنى را بر حيات

رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ» 15- مهلتى كه خداوند به كفّار مى‌دهد از ضعف و ناتوانى نيست، بر اساس مهر و رحمت است تا شايد توبه كنند. «الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»

مربوط به بنىاسرائيل در امت اسلام . بيان ضعف استدلال به اجماع براى اثبات عدم وقوع تحريف قرآن و زياد شدن در آن ضعف و قصور روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن

علینا من فضل) چون جمله «فما کان ...» نتیجه پاسخ خداوند است که فرمود «لکل ضعف و لکن ...» معلوم مى شود هر دو گروه (سران و پیروان) از آن جمله مى فهمند که

انگور و زیر آن درختان جویهای روان، و در آن هرگونه میوه موجود باشد، آن گاه ضعف و پیری بدو فرا رسد و او را فرزندان خرد و ناتوان باشد، پس در باغ او بادی آتشبار

منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها) تفسیر آیات قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ «121» (ساحران) گفتند:

مربوط به بنىاسرائيل در امت اسلام . بيان ضعف استدلال به اجماع براى اثبات عدم وقوع تحريف قرآن و زياد شدن در آن ضعف و قصور روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن

يك بار از ابليس صادر شده است و بار ديگر از فرعون. دشمن، كوچك‌ترين نقطه‌ى ضعف را بزرگ جلوه مى‌دهد. بيان حضرت موسى كمى سنگين بود، خودش فرمود: برادرم افصح

عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرموده‌اند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنه‌ئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير

چیست؟ این سخن بیانگر سقوط فرعون از ادّعای خدائی ودلجوئی او از سران به هنگام ضعف خود و غلبه موسی است. Tabber requires Javascript to function. آيات ۱۰ - ۶۸،

مربوط به بنىاسرائيل در امت اسلام . بيان ضعف استدلال به اجماع براى اثبات عدم وقوع تحريف قرآن و زياد شدن در آن ضعف و قصور روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن

به این که «أشدّ العذاب» مى تواند بیانگر این معنا باشد که عذاب دوزخ، شدت و ضعف دارد و فرعونیان در درجه شدیدتر آن قرار داده خواهند شد. هم چنین مى تواند بدین

عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرموده‌اند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنه‌ئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير

عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرموده‌اند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنه‌ئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير

رسيده‌ام از بزرگسالى و غايت پيرى به نحافت و حالت خشكى و سستى اعصاب و عظام و ضعف قوى. نزد بعضى زكريا «1» منهج الصادقين ج 5 ص 397 بنقل از تفسير ثعلبى. «2» همان

استوار در قدرت خود، يعنى قادرى است بليغ الاقتدار و كامل القدره بر وجهى كه ضعف و عجز به ساحت كبريائى او راه ندارد. در ترجمه اسماء حسنى معنى قوى متين بيان

ميفرمايد و كسيكه ما عمر طولانى باو ميدهيم برميگردانيمش بتدريج بحال اوّل خود در ضعف جسم و قواء آن بطوريكه ديده آنها از كار مى‌افتد و شكل آنها تغيير ميكند و قادر

آیات شامل این کلمه ضعف‌ (۵۲ بار) وَ ذُرّيّة فَأَصَابَهَا لَه إِعْصَار فِيه الْکِبَر نَار أَصَابَه فَاحْتَرَقَت کَذٰلِک يُبَيّن الثّمَرَات اللّه کُل لَکُم

بار) وَ قَالَت لِأُخْرَاهُم تَعْلَمُون فَمَا لا کَان لَکُم لٰکِن عَلَيْنَا ضِعْف مِن لِکُل فَضْل فَذُوقُوا الْعَذَاب در حال بارگیری...

أُولاَهُم فَمَا قَالَت کَان تَعْلَمُون لَکُم عَلَيْنَا لا مِن لٰکِن فَضْل ضِعْف فَذُوقُوا الْعَذَاب بِمَا در حال بارگیری...

آیات شامل این کلمه ضعف‌ (۵۲ بار) قَلِيل فِي الْأَرْض أَنْتُم تَخَافُون وَ إِذ اذْکُرُوا أَن الْعِقَاب يَتَخَطّفَکُم النّاس شَدِيد فَآوَاکُم اللّه أَيّدَکُم

إِن الْمَطْلُوب الشّاکِرِين لِلْعَالَمِين ذِکْرَى الطّالِب مِن إِذ إِلاّ ضَعُف کُن مِنْه الْأَرْض هُو قَالُوا فَاعْبُد جَمِيعا يَسْتَنْقِذُوه لَقَوِي أَنْزَل

يَصْطَفِي يَوْم لِلْعَالَمِين الشّاکِرِين ذِکْرَى عَلَى الطّالِب الْقِيَامَة ضَعُف إِلاّ بَشَر کُن الْمَلاَئِکَة السّمَاوَات مَطْوِيّات شَيْء در حال بارگیری

آيات [نساء:145]. [عنكبوت:13]. كه درباره پيشوايان ضلالت است، دلالت بر شدت و ضعف عذاب دارد در روضه كافى ص 75 از امام سجاد «عليه السلام» نقل شده: «اِعْلَمُوا

آنان)، مى تواند گویاى این حقیقت باشد که تسلیم آنان از روى ناتوانى و از موضع ضعف است. مشرکان: آثار عجز اخروى مشرکان ۳; انقیاد اخروى مشرکان ۱; ترک امداد به

آيات [نساء:145]. [عنكبوت:13]. كه درباره پيشوايان ضلالت است، دلالت بر شدت و ضعف عذاب دارد در روضه كافى ص 75 از امام سجاد «عليه السلام» نقل شده: «اِعْلَمُوا

بايد دانست كه كفار عن جهل در حكم مستضعفين و يا از مصاديق متضعفين اند كه در «ضعف» در باره آن مفصلا بحث كرده‏ايم و آيات عذاب شامل حال كسانى است كه دانسته و

آيات [نساء:145]. [عنكبوت:13]. كه درباره پيشوايان ضلالت است، دلالت بر شدت و ضعف عذاب دارد در روضه كافى ص 75 از امام سجاد «عليه السلام» نقل شده: «اِعْلَمُوا

عذاب متفاوت باشد. ۵- مکان هاى مختلف دوزخ، داراى شرایط متفاوت از نظر شدّت و ضعف و حرارت و سختى (فاعتلوه إلى سواء الجحیم) جهنم: حرارت وسط جهنم ۴; درکات جهنم

آیات شامل این کلمه ضعف‌ (۵۲ بار) ال وَ عَلَى لِلّذِين اسْتَکْبَرُوا إِنّا لا کُنّا لَکُم فَقَال فَيَقُول لَيْس أَلِيم النّار تَبَعا جَمِيعا لِلّه عَذَاب

آیات شامل این کلمه ضعف‌ (۵۲ بار) وَ لَهُم الْعَذَاب اللّه مِن ذٰلِک مَن مَا أَثَاما لَه لَهَا مُبَيّنَة يَلْق حَسَنا أَوْلِيَاء کَان قَرْضا بِفَاحِشَة

آیات شامل این کلمه ضعف‌ (۵۲ بار) وَ لا أَو الّذِين کَان الشّيْطَان أَ أَن يَا الْإِنْسَان لَم أَيّهَا فِينَا تَر خُلِق لَنَرَاک سَفِيها لَو يَسْتَطِيع

آیات شامل این کلمه ضعف‌ (۵۲ بار) الّذِين لِلّذِين اسْتَکْبَرُوا وَ قَال أَ بَل مِن أَن لا فِي نَجْعَلَهُم مُؤْمِنِين أَنْتُم لِمَن لَکُنّا إِذ نَحْن الْأَرْض

توطئه‌اى نكرده‌اند، تا آخرِ مدّت وفادار بمانيد. به علاوه مسلمانان به دليل ضعف، تن به آن پيمان دادند، وگرنه خواسته‌ى مسلمانان، قلع و قمع هر چه سريعتر شرك

و اطعام ندارم روزى تمام خلق در دست خدا است و او است داراى قدرت و قوّتى كه ضعف و عجز بر آن طارى نميشود و محكم و استوار ميباشد و بعضى احتمال داده‌اند كه به

نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ «5» و ما اراده كرده‌ايم بر كسانى كه در زمين به ضعف و زبونى كشيده شدند، منّت گذاريم و آنان را پيشوايان و وارثان (روى زمين) قرار

دارد، عفو در جایی است که انسان قدرت بر انتقام دارد، و اگر می‌بخشد از موضع ضعف نیست، این عفو سازنده است. و کیفر و انتقام و مقابله به مثل در جایی است که هنوز

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

هَاجَرُوا لَيَقُولَن السّمَاء کَذٰلِک فَمَا رَبّک بَيْنَهُم دَيْن عَذَاب ضَعْف الْمَوْت لِقَوْم آيَات کَيْف أُوتُوا اخْتَلَفُوا لِلّه

بَنِيه أَجَلُهُم شَاء السّمَاء بِوَکِيل لَکَفُور غَافِلُون وَاحِد قَوْم ضِعْف ذِکْرَى أَوّاب لَآيَة کَانُوا أَفّاک فَخُذْهَا أَثِيم يَسْمَع قَدْرا أَو

أَبَدا کَان لَقَد قَد إِلٰه ضَلاَل شَيْئا فَإِن أَنَا هِي إِلَى مَن لَئِن ضِعْف مَعَه عَلَى لَهُم فَعَلْت بَشَرا کَمَا بِمَا دُونِه أَنْتُم إِذَا لَن آلِهَة

قَالُوا اتّقُوا کُل لِقَوْم أَ أَن الّذِين مِنْکُم النّاس مِنْهَا قَدِير ضَعْف أَيّهَا خَلَق نُطْفَة الْغَفّار مَن الْعَزِيز فَمِنْکُم فِي أَوّل أَطْوَارا

شامل این کلمه قوى‌ (۴۲ بار) نيرومندى. نیرو «قَوِىَ يَقْوَى قُوَّةً: ضدّ ضَعُفَ» [نمل:33]. گفتند: ما نيرومنديم. [بقره:63]. آنچه داده‏ايم محكم بگيريد و آن

الْأَوّلِين الْمُهْتَد فِي أَکْثَرَهُم لِسُنّتِنَا قَوْما عَزِيز قَدِير ضِعْف قَال وَلِيّا تَجِد شَاکِرِين شَيْء نَفْس مَا قَوِي بِه أَوْلِيَاء أَم يُؤْمِنُون

منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها) تفسیر آیات يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ «112» تا هر ساحر دانا و

رمز اينكه يك نفر مؤ من صابر مى تواند بر ده نفر كافر چيره گردد اثر مستقيم ضعف روحى در كاستن از ميزان توان در كسب پيروزى بر دشمن اشاره به اينكه هر قدر بر

خداوند به کافران حق ستیز صدراسلام، معلول لطف و رحمت او بود; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى. (و ما کان أکثرهم مؤمنین . و إنّ ربّک لهو العزیز الرحیم) یادآورى

‌در‌ اينجا مراد رباء قرضيست‌ بقرينه‌ أَضعافاً مُضاعَفَةً ضعف‌ بمعني‌ دو برابر ‌است‌ اضعاف‌ جمع‌ ضعف‌ چندين‌ برابر، مثلا 4، دو برابر 2، و 6، سه‌ برابر و هكذا

سبب بيرون شدنشان از جهنم اين است كه يهود و نصارى و هر كه در آتش هست از اهل هر دين و هم چنين اهل شرك به اهل توحيد مى گويند: شما به خدا و كتب و رسل او ايمان

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

گمراهان و اشاره‌ای است به این که اگر مهلتی به آنها داده می‌شود، نه از جهت ضعف است بلکه به خاطر رحمت است. تفسیر آیات ۱ - پیامبر(ص)، برخوردار از حمایت ویژه

(چنين نيست) بلكه بيشترشان نمى‌دانند (كه تغيير قانون بخاطر هوس، پشيمانى و ضعف و سردرگمى نيست، بلكه بر اساس مصلحت است). «1». حج، 52. «2». اعراف، 201. «3»

«فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا» 2- پايه‌ى بدن آدمى استخوان است و ضعف استخوان، ضعف تمام بدن را به دنبال دارد. «وَهَنَ الْعَظْمُ» 3- مؤمن، هرگز از رحمت

قلب، ضيق نفس، خوره، تبهاى محرقه، استسقاء، سنگ مثانه، حرقة البول، ضعف اعصاب، وجع بطن، ضعف كليه قوا، و مضرات بسيار ديگر. (مذمت شارب الخمر:) 1- در كتاب كافى-

منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها) تفسیر آیات يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَما ذا تَأْمُرُونَ

منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها) تفسیر آیات «آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ، رَبِّ مُوسى‌ وَ هارُونَ» و

رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ» 15- مهلتى كه خداوند به كفّار مى‌دهد از ضعف و ناتوانى نيست، بر اساس مهر و رحمت است تا شايد توبه كنند. «الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»

عليه و آله و سلّم در مكّه بر ايمان و اطاعت و براى كثرت و قوّت قريش و قلّت و ضعف مسلمانان مضطرب و پريشان شدند و خداوند آنها را باين آيات امر بوفاء عهد و نهى

او را به خدا سپرده نه به شما تا حفظ فرمايد و او را به من رساند و بر پيرى و ضعف من ببخشايد. در خبر وارد شده‌ «1» خداوند سبحان فرمود: به عزت خودم قسم هر آينه

گفته‌ايم‌ ‌که‌ عذابها شدت‌ و ضعف‌ دارد مثلا امراضي‌ ‌که‌ بانسان‌ متوجه‌ ميشود ‌در‌ دنيا تمامش‌ الم‌ ‌است‌ و درد دارد و لكن‌ شدت‌ و ضعف‌ بسياري‌ دارد و همچنين‌

منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها) تفسیر آیات قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ أَرْسِلْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ

و اطعام ندارم روزى تمام خلق در دست خدا است و او است داراى قدرت و قوّتى كه ضعف و عجز بر آن طارى نميشود و محكم و استوار ميباشد و بعضى احتمال داده‌اند كه به

رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ» 15- مهلتى كه خداوند به كفّار مى‌دهد از ضعف و ناتوانى نيست، بر اساس مهر و رحمت است تا شايد توبه كنند. «الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»

خداوند به کافران حق ستیز صدراسلام، معلول رحمت و لطف وى بود; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى او. (و ما کان أکثرهم مؤمنین . و إنّ ربّک لهو العزیز الرحیم) یادکرد

نصیراً) ۱۰- مؤمنان با اعتماد به ولایت و نصرت الهى، نباید از دشمنى مخالفان ضعف و ترسى به خود راه دهند. (و اللّه اعلم باعدائکم و کفى باللّه ولیّاً و کفى باللّه

چشم دوخته باشد (لسان العرب). توصیف «أبصار القلوب» به آن، مجاز و حاکى از شدت ضعف و ذلّت شخص است; تا آنجا که گویا قلب او که موجودى مستقل فرض شده است، داراى

بندگى او ندارند و خسته و مانده نميشوند و هميشه مشغول بتسبيح و تقديس حقّند و ضعف و سستى و فتورى براى ايشان روى نميدهد و اينها همه دليل است‌ جلد 3 صفحه 544

أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ» 2- چرا انسان با آن همه نياز و ضعف، مغرور باشد؟ «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ» 3- بدترين نوع كبر و غرور،

محل لغزش قدم ها و آشکار شدن مدعیان از مؤمنان حقیقى است. ۹ - لزوم پرهیز از ضعف و سستى، در میدان مبارزه و جهاد (یقتلون فى سبیله صفّ-ًا کأنّهم بنین مرصوص)

صفتى ديگر: از مردگى به زندگى، و از طفل به جوانى، و از جوانى به پيرى، و از ضعف به توانائى، و عوارضات طاريه‌ «1» از خواب و بيدارى و حركت و سكون و گرسنگى و

العلمین) ۵ - تنها خداوند، شایسته پاداش خواهى از او است نه خلق سراپا نیاز و ضعف. (و ما أسئلکم علیه من أجر إن أجرى إلاّ على ربّ العلمین) ۶ - نداشتن چشمداشت

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

حال مستکبران در پاسخ این سخن سکوت نمی‌کنند اما جوابی می‌گویند که از نهایت ضعف و زبونی آنها حکایت دارد، چنانکه در آیه شریفه به آن اشاره کرده، می‌فرماید:

آيات [نساء:145]. [عنكبوت:13]. كه درباره پيشوايان ضلالت است، دلالت بر شدت و ضعف عذاب دارد در روضه كافى ص 75 از امام سجاد «عليه السلام» نقل شده: «اِعْلَمُوا

برمى‌گرداند. 1- مؤمن، متعهّد است. «عَهْدِهِمْ راعُونَ» خلف وعده، نشانه‌ى ضعف ايمان است. 2- مراعات عهد وپيمان لازم است، گرچه در عمل نتوانيم وفا كنيم. «راعُونَ»

سنگ خواهد خورد. «حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ» 3- روز قيامت، روز ظهور ضعف و ناتوانى انسان و همه تكيه‌گاه‌هاى اوست. «فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً

توطئه‌ى كفّار مكّه با عنكبوتى خنثى مى‌شود. اينها همه براى نشان دادن نهايت ضعف و ناتوانى بشر در برابر قدرت بى‌پايان الهى است. 1- يادآورى امدادهاى الهى و

قرآن اتفاق دارند» مردود و غلط است. چون اتفاق روايات مذكور در تحريف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمى كند و هر يك از آنها ديگرى را دفع مى كند. و اما اين

أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ» 2- چرا انسان با آن همه نياز و ضعف، مغرور باشد؟ «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ» 3- بدترين نوع كبر و غرور،

گوناگون‌است. از اين آيات استفاده مى‌شود كه مؤمنان از جنّ، علاوه بر شناخت قرآن، به ضعف خود و عظمت قدرت الهى و قدرت انتخاب و اختيار خود پى برده‌اند. 1- نزول قرآن،

ميفرمايد و كسيكه ما عمر طولانى باو ميدهيم برميگردانيمش بتدريج بحال اوّل خود در ضعف جسم و قواء آن بطوريكه ديده آنها از كار مى‌افتد و شكل آنها تغيير ميكند و قادر

ميفرمايد و كسيكه ما عمر طولانى باو ميدهيم برميگردانيمش بتدريج بحال اوّل خود در ضعف جسم و قواء آن بطوريكه ديده آنها از كار مى‌افتد و شكل آنها تغيير ميكند و قادر

ميفرمايد و كسيكه ما عمر طولانى باو ميدهيم برميگردانيمش بتدريج بحال اوّل خود در ضعف جسم و قواء آن بطوريكه ديده آنها از كار مى‌افتد و شكل آنها تغيير ميكند و قادر

«إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌- إِنَّا كُنَّا طاغِينَ» 14- در برابر خداوند، به ضعف و زشتى عمل خود اعتراف بيشترى كنيم. «إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌- إِنَّا كُنَّا

«إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌- إِنَّا كُنَّا طاغِينَ» 14- در برابر خداوند، به ضعف و زشتى عمل خود اعتراف بيشترى كنيم. «إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌- إِنَّا كُنَّا

برای مستمندان چیزی فرو نگذارند (و لا یستثنون). این تصمیم آنها ناشی از بخل و ضعف ایمان آنها بود، زیرا انسان هر قدر هم نیازمند باشد می‌تواند کمی از محصول یک

مى‌كند. جلد 8 - صفحه 454 «يَعْشُ» از «عشو» به معناى آفتى در چشم است كه سبب ضعف ديد مى‌گردد. اين كلمه هرگاه با حرف «عن» همراه باشد به معناى اعراض كردن است

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

برمى‌گرداند. 1- مؤمن، متعهّد است. «عَهْدِهِمْ راعُونَ» خلف وعده، نشانه‌ى ضعف ايمان است. 2- مراعات عهد وپيمان لازم است، گرچه در عمل نتوانيم وفا كنيم. «راعُونَ»

راه انبیا (و کذلک ما أرسلنا من قبلک فى قریة من نذیر ... فانتقمنا منهم) ۵ - ضعف و ناکارآمدى قدرت هاى مادى، در برابر انتقام و عذاب الهى (قال مترفوها ... فانتقمنا

العلمین) ۵ - تنها خداوند، شایسته پاداش خواهى از او است; نه خلق سراپا نیاز و ضعف. (و ما أسئلکم علیه من أجر إن أجرى إلاّ على ربّ العلمین) ۶ - نداشتن چشمداشت

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

كنزالدقائق. جلد 4 - صفحه 26 4- تأخير در عذاب، نشانه‌ى لطف خداست، نه دليل ضعف خدا. پس آن را مسخره نكنيم. وَ لَئِنْ أَخَّرْنا ... لَيَقُولُنَّ ما يَحْبِسُهُ‌

در آيه «و لو لا ان ثبتناك لقد كدت تركن اليهم شيئا قليلا اذا لاذقناك ضعف الحيوه و ضعف الممات » هم وضع به همين منوال است ، و لذا بيشتر مفسرين گفته اند: اينكه

گوناگون‌است. از اين آيات استفاده مى‌شود كه مؤمنان از جنّ، علاوه بر شناخت قرآن، به ضعف خود و عظمت قدرت الهى و قدرت انتخاب و اختيار خود پى برده‌اند. 1- نزول قرآن،

الاعلى )) اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء مراد از ((امم )) و ((اليوم

«إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌- إِنَّا كُنَّا طاغِينَ» 14- در برابر خداوند، به ضعف و زشتى عمل خود اعتراف بيشترى كنيم. «إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌- إِنَّا كُنَّا

حقّ و پوچى سحر ايمان داشته واز موضع قدرت و با آرامش سخن مى‌گويند، نه از روى ضعف و ترس. «أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ» 2- به مخالفان فرصت دهيد تا در راه

در مجمع- مراد به فتنه در اينجا محبت و ميل به ضلالت، و مراد به فساد كبير، ضعف ايمان است. «1» حاصل- آنكه عدم تولى مؤمنان با هم و عدم تبراى از كفار و مخالفين

إِنَّهُ طَغى‌: بدرستى كه او طغيان نموده و پاى از حد خود بيرون نهاده كه با نهايت ضعف و عجز، ادعاى خدائى نموده. يا معنى آنكه فرعون تجبر نموده در كفر خود. تنبيه:

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

رمز اينكه يك نفر مؤ من صابر مى تواند بر ده نفر كافر چيره گردد اثر مستقيم ضعف روحى در كاستن از ميزان توان در كسب پيروزى بر دشمن اشاره به اينكه هر قدر بر

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

بر هیچ کس قبل از ما حلال نبود پس خداوند آن را بر ما حلال کرد، زیرا او از ضعف ما آگاه بود و در کتاب سابق خود، حلال شدن غنایم را براى ما نازل کرد. «اگر نبود

سازید. «عَفُوّاً قَدِیراً»: بسیار عفوکننده و بسیار توانا. یعنی عفو خدا از روی ضعف نیست، بلکه در کمال قدرت می‌بخشد. شما نیز با وجود قدرتِ بر انتقام گذشت نمائید

و استیصال» هدف در مجازاتهای قسم اول آن است که در سختی و رنج قرار گیرند و ضعف و ناتوانی خود را دریابند و از مرکب غرور پیاده شوند. ولی هدف در قسم دوم که

آنطور كه بايد داشته باشد ندارد به اين معنى كه دلالت بر امكان يا فقر يا حدّ يا ضعف يا نقصى هم دارد مانند حادث و وارث و حازم و لازم و سخىّ و شجاع و متحرّك و ساكن

«أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ» 5- به امدادهاى الهى در همه حال نياز است، چه در حال ضعف و چه در حال قدرت. در جنگ بدر با مسلمانانِ اندك، از نصرت الهى برخوردار شدند

بندگى او ندارند و خسته و مانده نميشوند و هميشه مشغول بتسبيح و تقديس حقّند و ضعف و سستى و فتورى براى ايشان روى نميدهد و اينها همه دليل است‌ جلد 3 صفحه 544

فاعِلُونَ‌ 5- حيا، شرط ايمان است. «لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ» (آلودگى جنسى، نشانه‌ى ضعف ايمان است) 6- شهوت، طغيانگر است و به كنترل و حفاظت نياز دارد. «حافِظُونَ»

أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ» 2- چرا انسان با آن همه نياز و ضعف، مغرور باشد؟ «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ» 3- بدترين نوع كبر و غرور،

الاعلى )) اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء مراد از ((امم )) و ((اليوم

ميفرمايد و كسيكه ما عمر طولانى باو ميدهيم برميگردانيمش بتدريج بحال اوّل خود در ضعف جسم و قواء آن بطوريكه ديده آنها از كار مى‌افتد و شكل آنها تغيير ميكند و قادر

خدا مناجات نمود گفت: اى خداى ابراهيم و اسحق و يعقوب عليهم السلام، رحم كن ضعف و بيچارگى و خردسالى مرا. قالُوا يا أَبانا ما لَكَ لا تَأْمَنَّا عَلى‌ يُوسُفَ

وجادلهم بالتى هى احسن )) وجه ترتيب در ذكر حكمت و موعظه و جدال در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه

وحشت شدیدی است که از مشاهده صحنه قیامت به آنها دست می‌دهد و یا بر اثر شدت ضعف و ناتوانی است. تفسیر آیات ۱ - گنه کاران و اعراض کنندگان از قرآن، در صحنه قیامت،

عمار در شكنجه عذاب قوم شهيد شدند، و اولين شهداء اسلام بودند. عمار به سبب ضعف و نقاهت بدن، طاقت ايذا نداشته، چون مشرف بر هلاك‌ «1» مجمع البيان، جلد 3، صفحه

حقيقت، زياد است. از آن جمله مى‌توان به غرور، تعصّب نابجاى دينى، حفظ موقعيّت، ضعف نفس، عدم شهامت، تنگ نظرى، سفارش بيگانگان، حفظ مقام و مال اشاره كرد. توبه‌ى

و پيغمبر و امام و نهى است از نزاع و اختلاف داخلى كه موجب بد دلى بيكديگر و ضعف و سستى و كسر صولت و نقص دولت است چون ريح در كلام عرب كنايه از شوكت و دولت

رمز اينكه يك نفر مؤ من صابر مى تواند بر ده نفر كافر چيره گردد اثر مستقيم ضعف روحى در كاستن از ميزان توان در كسب پيروزى بر دشمن اشاره به اينكه هر قدر بر

گناهكاران مداهنه مى‌كنند. «8» مخفى نماند آنچه مورد انتقاد است سازش از موضع ضعف است كه نامش مداهنه است ولى كوتاه آمدن از موضع قدرت كه نامش مداراست مانعى ندارد،

و اطعام ندارم روزى تمام خلق در دست خدا است و او است داراى قدرت و قوّتى كه ضعف و عجز بر آن طارى نميشود و محكم و استوار ميباشد و بعضى احتمال داده‌اند كه به

گوناگون‌است. از اين آيات استفاده مى‌شود كه مؤمنان از جنّ، علاوه بر شناخت قرآن، به ضعف خود و عظمت قدرت الهى و قدرت انتخاب و اختيار خود پى برده‌اند. 1- نزول قرآن،

گفتند: اين، جادوگرى دروغگو است. 1- مخالفان، نقطه‌ى قوّت پيامبر را نقطه‌ى ضعف او مى‌پندارند. (از مردم بودن، نقطه‌ى قوّت است ولى كفّار از همين امر شگفت زده

يَتِيماً فَآوى‌ ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ 10- در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود ياد كنيد. «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً» 11- الطاف الهى با واسطه است. «آوى»

سنگ خواهد خورد. «حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ» 3- روز قيامت، روز ظهور ضعف و ناتوانى انسان و همه تكيه‌گاه‌هاى اوست. «فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً

دهر باشد، با ضعف لشگر اسلام از جهت عدد و قواى ظاهريه و كثرت كفار و قوّت آنان، چنين منظره هويدا شد كه عدد كفار در نظر لشگر اسلام به قلت و ضعف بيايد و به بركات

وجادلهم بالتى هى احسن )) وجه ترتيب در ذكر حكمت و موعظه و جدال در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه

مخلوقات نكاتى كه از آيه : ((ولله غيب السموات و الارض ...)) استفاده مى شود بيان ضعف قولمفسرين به اينكه مراد علم به غيب آسمانها و زمين است چند روايت در تطبيق آيه

یادآورى پیروزیهاى گذشته و توجّه به گردش قانونمند تغییرات اجتماعى، برطرف کننده ضعف و اندوه جامعه ایمانى (و لا تهنوا و لا تحزنوا ... ان یمسسکم قرح فقد مسّ القوم

رمز اينكه يك نفر مؤ من صابر مى تواند بر ده نفر كافر چيره گردد اثر مستقيم ضعف روحى در كاستن از ميزان توان در كسب پيروزى بر دشمن اشاره به اينكه هر قدر بر

استفاده می‌شود که شرک سه اثر بسیار بد در وجود انسان می‌گذارد: 1- شرک مایه ضعف و ناتوانی و زبونی و ذلت است. 2- شرک، مایه مذمت و نکوهش است، چرا که یک خط و

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

دنيا، زيرا زندگانى در آن منقطع، و به علاوه مشوب به همّ و غم و مرض و خوف و ضعف و غير آن باشد. وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ

أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ» 2- چرا انسان با آن همه نياز و ضعف، مغرور باشد؟ «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ» 3- بدترين نوع كبر و غرور،

الاعلى )) اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء مراد از ((امم )) و ((اليوم

ميفرمايد و كسيكه ما عمر طولانى باو ميدهيم برميگردانيمش بتدريج بحال اوّل خود در ضعف جسم و قواء آن بطوريكه ديده آنها از كار مى‌افتد و شكل آنها تغيير ميكند و قادر

هارون، همان لباس ساده چوپانی بود، و چهره مصمم آنها که علی رغم تنها بودن، ضعف و فتوری ج3، ص128 در آن مشاهده نمی‌گشت، دلیل دیگری بر اصالت گفتار و برنامه‌های

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

گناهكاران مداهنه مى‌كنند. «8» مخفى نماند آنچه مورد انتقاد است سازش از موضع ضعف است كه نامش مداهنه است ولى كوتاه آمدن از موضع قدرت كه نامش مداراست مانعى ندارد،

گناهكاران مداهنه مى‌كنند. «8» مخفى نماند آنچه مورد انتقاد است سازش از موضع ضعف است كه نامش مداهنه است ولى كوتاه آمدن از موضع قدرت كه نامش مداراست مانعى ندارد،

گناهكاران مداهنه مى‌كنند. «8» مخفى نماند آنچه مورد انتقاد است سازش از موضع ضعف است كه نامش مداهنه است ولى كوتاه آمدن از موضع قدرت كه نامش مداراست مانعى ندارد،

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

ذات‌ ‌است‌ و ‌غير‌ متناهي‌ (آیه 102)- در این آیه دو قسمت دیگر از نقطه‌های ضعف اخلاقی این جمعیتها که سبب گمراهی و نابودی آنها گردیده، بیان شده است. نخست

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

مناسب براى هجوم نظير تاريكى‌ها وجود حفره‌ها و نقطه ضعف‌ها آرى دشمن به دنبال تاريكى‌ها و حفره‌ها و نقاط ضعف است. تبليغات سوء، جوسازى‌ها، سخن چينى‌ها، جاسوسى‌ها

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

در مسايل عقيدتى است. «أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ» 5- قديمى بودن حرف، نشانه‌ى ضعف آن نيست. لَقَدْ وُعِدْنا هذا ... مِنْ قَبْلُ‌ 6- همه‌ى انبيا وعده‌ى معاد مى‌دادند

گناهكاران مداهنه مى‌كنند. «8» مخفى نماند آنچه مورد انتقاد است سازش از موضع ضعف است كه نامش مداهنه است ولى كوتاه آمدن از موضع قدرت كه نامش مداراست مانعى ندارد،

چنين پسرى براى من بوجود ميآيد با آنكه زن من نازا است و خودم بمنتهاى پيرى و ضعف و ناتوانى رسيده‌ام خداوند فرمود امر از قرارى است كه گفت پروردگارت چنين فرزندى

و اطعام ندارم روزى تمام خلق در دست خدا است و او است داراى قدرت و قوّتى كه ضعف و عجز بر آن طارى نميشود و محكم و استوار ميباشد و بعضى احتمال داده‌اند كه به

گوناگون‌است. از اين آيات استفاده مى‌شود كه مؤمنان از جنّ، علاوه بر شناخت قرآن، به ضعف خود و عظمت قدرت الهى و قدرت انتخاب و اختيار خود پى برده‌اند. 1- نزول قرآن،

رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ» 15- مهلتى كه خداوند به كفّار مى‌دهد از ضعف و ناتوانى نيست، بر اساس مهر و رحمت است تا شايد توبه كنند. «الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»

مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد تجلى خدا تعالى فى

مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد تجلى خدا تعالى فى

الارض ...(( توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است آثار نيك وبد اعمال به عامل برمى گردد

يَتِيماً فَآوى‌ ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ 10- در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود ياد كنيد. «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً» 11- الطاف الهى با واسطه است. «آوى»

الاعلى )) اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء مراد از ((امم )) و ((اليوم

مخلوقات نكاتى كه از آيه : ((ولله غيب السموات و الارض ...)) استفاده مى شود بيان ضعف قولمفسرين به اينكه مراد علم به غيب آسمانها و زمين است چند روايت در تطبيق آيه

«آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنا» 3- در روز توانايى، به گونه‌اى عمل نكنيم كه در روزگار ضعف شرمنده شويم. وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ ... وَ إِنْ كُنَّا لَخاطِئِينَ* 4- اعتراف

چنين پسرى براى من بوجود ميآيد با آنكه زن من نازا است و خودم بمنتهاى پيرى و ضعف و ناتوانى رسيده‌ام خداوند فرمود امر از قرارى است كه گفت پروردگارت چنين فرزندى

(و من أظلم ممّن افترى على اللّه الکذب) ۴ - ظلم، داراى درجات و مراتب شدت و ضعف (و من أظلم ممّن افترى على اللّه الکذب) ۵ - دعوت کردن مردم به تسلیم شدن در

اشاره بآن شده است ولى امساك ضررى ندارد و تصور نشود كه موجب ضعف مزاج است زيرا قوت در سلامتى است و ضعف از مرض حاصل ميشود و امساك موجب صحت است و اغلب امراض از

او برده شود، حرام كرده است. امام صادق عليه السلام فرمود: گوشت مردار، سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ ناگهانى مى‌شود و خوردن خون، سبب سنگدلى و قساوت قلب مى‌گردد

قوملوط (ع ) است و بيان ضعف آن سخن صاحب المنار در رد آنچه درباره كيفيت زيرو رو كردن سرزمين قوم لوط (ع ) توسطجبرئيل ، نقل شده است نقاط ضعف در سخنان صاحب المنار

انفاق‌ هفتصد درهم‌ ميشود. وَ اللّه‌ُ يُضاعِف‌ُ لِمَن‌ يَشاءُ بعضي‌ گفتند مراد ضعف‌ هفتصد ‌است‌ ‌که‌ هزار و چهار صد ‌باشد‌. بعضي‌ گفتند اضعاف‌ مضاعف‌ ‌الي‌ ‌ما

طبيعيه را در آن مدخليتى نخواهد بود، و لذا تمام به سن جوانى؛ و پيرى و سستى و ضعف و كسالت و غيره در وجود آنها راه نيابد، بلكه به قدرت كامله سبحانى، مزاج معتدل

حقّ و پوچى سحر ايمان داشته واز موضع قدرت و با آرامش سخن مى‌گويند، نه از روى ضعف و ترس. «أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ» 2- به مخالفان فرصت دهيد تا در راه

الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً» بيان قدرت حق. «لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ» بيان ضعف انسان. «لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً» اميد دادن به اهل ايمان. «فَمَنْ يُؤْمِنْ

وجادلهم بالتى هى احسن )) وجه ترتيب در ذكر حكمت و موعظه و جدال در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

انبياء و اولياء مكرمين، و جز اين نيست كه دورى مى‌كردند مردم از او به جهت فقر و ضعف آن حضرت در ظاهر بواسطه نادانى ايشان به قدر و منزلت او نزد خداى تعالى از تأييد

و اطعام ندارم روزى تمام خلق در دست خدا است و او است داراى قدرت و قوّتى كه ضعف و عجز بر آن طارى نميشود و محكم و استوار ميباشد و بعضى احتمال داده‌اند كه به

الارض ...(( توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است آثار نيك وبد اعمال به عامل برمى گردد

زنان در كنار هم بودند با يك نگاه ديده مى‌شدند. جلد 7 - صفحه 37 1- از حيا و ضعف زنان، سوء استفاده نكنيم. اگر قانون و حمايتى در كار نباشد، بسيارى از مردان،

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

لِتَسْكُنُوا فِيهِ‌: تا ساكن شويد در آن و استراحت و آسايش نمائيد از تعب يوميه و ضعف بدن و كلال حواس كه از آن حاصل شده. وَ النَّهارَ مُبْصِراً: و خلق فرمود روز

منقلبون ... بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها) تفسیر آیات قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

چنين پسرى براى من بوجود ميآيد با آنكه زن من نازا است و خودم بمنتهاى پيرى و ضعف و ناتوانى رسيده‌ام خداوند فرمود امر از قرارى است كه گفت پروردگارت چنين فرزندى

دلیل از قدرت خود استفاده نمی‌کنند، و یا به تعبیر صحیحتر قدرت آنان آمیخته با ضعف و ناتوانی و علمشان آمیخته با جهل است چرا که می‌ترسند توانائی بر مقابله ج5،

ميفرمايد و كسيكه ما عمر طولانى باو ميدهيم برميگردانيمش بتدريج بحال اوّل خود در ضعف جسم و قواء آن بطوريكه ديده آنها از كار مى‌افتد و شكل آنها تغيير ميكند و قادر

ميفرمايد و كسيكه ما عمر طولانى باو ميدهيم برميگردانيمش بتدريج بحال اوّل خود در ضعف جسم و قواء آن بطوريكه ديده آنها از كار مى‌افتد و شكل آنها تغيير ميكند و قادر

ويل و هلاك مر كافران را است از عذاب شديد قيامت و آنها كسانى هستند كه براى ضعف عقل و غلبه شهوت اختيار نمودند زندگانى موقت مشوب بألم دنياى دنى را بر حيات

استخفاف، وصف مؤمنين نموده و ايشان را از ضعفاء عقول مى‌شمرند. و غرض از توصيف به ضعف، تنفير مردم بود از متابعت، و فى الواقع اين ذم به مؤمنين عايد نشود، بلكه راجع

مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد تجلى خدا تعالى فى

الارض ...(( توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است آثار نيك وبد اعمال به عامل برمى گردد

الارض ...(( توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است آثار نيك وبد اعمال به عامل برمى گردد

يَتِيماً فَآوى‌ ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ 10- در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود ياد كنيد. «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً» 11- الطاف الهى با واسطه است. «آوى»

يَتِيماً فَآوى‌ ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ 10- در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود ياد كنيد. «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً» 11- الطاف الهى با واسطه است. «آوى»

يَتِيماً فَآوى‌ ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ 10- در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود ياد كنيد. «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً» 11- الطاف الهى با واسطه است. «آوى»

يَتِيماً فَآوى‌ ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ 10- در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود ياد كنيد. «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً» 11- الطاف الهى با واسطه است. «آوى»

به نماز مشغول شويد، پس اتيان نمائيد به آن بر هر نحوى كه مقدور شما باشد از ضعف خوف و شدت آن، «قِياماً» خواه مسايفه و مقارعه باشد، و «قُعُوداً» و خواه در

رضاى اين و آن و مراعات قوانين شرق و غرب توجّه دارند و در مجالس كفّار، نوعى ضعف و حقارت و تنهايى و خجالت بر آنان سايه مى‌افكند و گاهى كار به آن جا مى‌رسد

جناب مداخله اى نداشته اند. جمله «و نحن عصبه » يعنى : و ماده نفر قوى هستيم كه ضعف بعضى با قوت بعضى ديگر جبران شده . اين جمله حال از جمله قبلى است و بر حسادت

‌بعد‌ داشتند ‌از‌ آلودگي‌ بپاره‌اي‌ ‌از‌ معاصي‌ ‌ يا ‌ صفات‌ رذيله‌ ‌ يا ‌ ضعف‌ ايمان‌ لكن‌ خداوند بشفاعت‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ پاك‌ مي‌كند و نجات‌ مي‌دهد

تجسم حقیقت، گاهی که گوینده در مقام تحقیر و بیان ضعف مدعیان است بلاغت سخن ایجاب می‌کند که برای نشان دادن ضعف آنها، موجود ضعیفی را برای مثال انتخاب کند. مثلا

إِذًا لَأَذَقنٰكَ ضِعفَ الحَيوٰةِ وَ ضِعفَ المَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ عَلَينا نَصيرًا (٧٥)

بوجود آمدن هم، چيز قابل ذكرى نبود «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» 4- ياد ضعف‌ها، غرور انسان را برطرف و او را تسليم خداوند مى‌كند. «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً

‌پس‌ باكي‌ ‌از‌ معصيت‌ ندارد! جواب‌: مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌: عمده‌ ضرر معاصي‌ ضعف‌ ايمان‌ بلكه‌ زوال‌ ايمان‌ ‌است‌ چنانچه‌ اكثر مشاهده‌ ‌شده‌ ‌که‌ اهل‌ معاصي‌

آنان به «الذین فى قلوبهم مرض» تعبیر شده است و منظور، مسلمان هایى بودند که ضعف عقیده داشتند. ۵ - مسلمان هاى ضعیف الایمان که خط مشى سیاسى منافقان را دارند،

رمز اينكه يك نفر مؤ من صابر مى تواند بر ده نفر كافر چيره گردد اثر مستقيم ضعف روحى در كاستن از ميزان توان در كسب پيروزى بر دشمن اشاره به اينكه هر قدر بر

ضعيف در برابرقوى در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟ ۴- چرا

بر تند رفتن دارد، ولى آهسته راه مى‌رود؛ امّا «مُداهنه»، كوتاه آمدن از موضع ضعف است. نظير بسيارى از رؤساى كشورها كه به خاطر نداشتن شجاعت، در اختيار ابرقدرت‌ها

يعنى اين حكم اختصاص به جنگ بدر ندارد. جلد 4 صفحه 307 4- هرگاه دشمن زايد بر ضعف (دو برابر) نباشد و هلاكت متحقّق شود؛ ثبات واجب و فرار حرام است، بنابر مذهب

الاعلى )) اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء مراد از ((امم )) و ((اليوم

وجادلهم بالتى هى احسن )) وجه ترتيب در ذكر حكمت و موعظه و جدال در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه

نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين در توجيه نزول تدريجى قرآن گفته اند و بيان ضعف آن وجوه مفاد آيه : ((الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...)) و وجوهى كه در

مى‌شوى و هم غضبناك، هم گرسنگى را احساس مى‌كنى و هم سيرى را. «1» مردم به خاطر ضعف ايمان به مقدّر بودن رزق، گرفتار گناه، سرقت، كم فروشى، حرص، بخل و انواع خلافكارى‌ها

بر عدم جواز مگر بعد از توبه محمول است بر تقيه يا حمل بر كراهت باشد به جهت ضعف سند آنها و عمل نكردن اصحاب. الزّانِي‌ لا يَنكِح‌ُ إِلاّ زانِيَةً أَو مُشرِكَةً

الارض ...(( توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است آثار نيك وبد اعمال به عامل برمى گردد

ضعيف در برابرقوى در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟ ۴- چرا

أَهْلِ الْكِتابِ» 3- در گفتار و داورى منصفانه عمل كنيد و اگر انتقاد مى‌كنيد از ضعف همه بگوييد. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ» 4- در

مناسب براى هجوم نظير تاريكى‌ها وجود حفره‌ها و نقطه ضعف‌ها آرى دشمن به دنبال تاريكى‌ها و حفره‌ها و نقاط ضعف است. تبليغات سوء، جوسازى‌ها، سخن چينى‌ها، جاسوسى‌ها

فقدان بصیرت، شایستگى ها و زمینه هاى لازم در وجود خود آنان بود; نه برخاسته از ضعف تبلیغى حضرت رسول(ص) (و ما یستوى الأعمى و البصیر ... الأحیاء و لا الأموت .

حافظا قرائت نموده‌اند يعنى خدا بهتر است از راه نگهدارى و حفظ كردن البتّه بر ضعف و پيرى من رحم ميفرمايد و دو مصيبت را بر ناتوانى تحميل نميكند و او را بمن بر

كيفيت، زيرا عمل به مذهب اصح جزء ايمان نيست، و اصل ايمان در كيفيت قابل شدت و ضعف نيست. 4- در حقايق سلمى مذكور است كه به بركت تلاوت، نور يقين در باطن ايشان

آن شب تاریخی (لیلة المبیت). وضع مشرکان و خرافات آنها قبل از اسلام چگونگی ضعف و ناتوانی مسلمانان در آغاز کار و سپس تقویت آنها در پرتو اسلام. مبارزه و درگیری

نیز غذاى خویش را به او دادند و خود با آب افطار نمودند. روز چهارم با حالت ضعف مفرط نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتند. پیامبر وقتى آنان را بدان وضع

سرگذشتهای مشابهی را از اقوام پیشین بیان کنند تا بدانند این قدرت عظیم دشمن و ضعف ظاهری آنها هرگز سبب شکست نخواهد شد، تا روحیه آنها قوی گردد و بر استقامت و

مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد تجلى خدا تعالى فى

الارض ...(( توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است آثار نيك وبد اعمال به عامل برمى گردد

«إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي» «2» مردم مرا به ضعف كشاندند و نزديك بود مرا بكشند؟ مگر يوسف نفرمود: «رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ»

و تكاثر قرار مى‌دهد. 1- دلدادگى به دنيا و دنياطلبى، از عوامل اساسى سستى و ضعف مؤمنان است. فَلا تَهِنُوا ... إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا 2- دنيا منهاى ايمان

الاعلى )) اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء مراد از ((امم )) و ((اليوم

يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ ... فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ‌ 15- توجّه به ناچيزى و ضعف و ذلت سابق، انسان را از خودستايى باز مى‌دارد. «إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي

ضعيف در برابرقوى در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟ ۴- چرا

سرنوشت جباران عنید: همان گونه که راه و رسم افراد بی‌منطق است، هنگامی که به ضعف و ناتوانی گفتار و عقیده خود آگاه شدند، استدلال را رها کرده، و تکیه به زور

وجادلهم بالتى هى احسن )) وجه ترتيب در ذكر حكمت و موعظه و جدال در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه

وجادلهم بالتى هى احسن )) وجه ترتيب در ذكر حكمت و موعظه و جدال در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه

کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ). یعنی اگر بدانید که جهاد کلید سر بلندی و عزت و برطرف کننده ضعف و ذلت است. و اگر بدانید که راه رسیدن به رضای خدا و سعادت جاویدان و انواع نعمتها

نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين در توجيه نزول تدريجى قرآن گفته اند و بيان ضعف آن وجوه مفاد آيه : ((الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...)) و وجوهى كه در

نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين در توجيه نزول تدريجى قرآن گفته اند و بيان ضعف آن وجوه مفاد آيه : ((الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...)) و وجوهى كه در

نقل نموده علامت آن احتلام است اگر نمرده باشد و نميرد دو مرتبه بحال اوّل در ضعف و ناتوانى و نفهمى و كم عقلى و بى‌دانشى بر ميگردد و محفوظاتش از بين ميرود و

ضعيف در برابرقوى در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟ ۴- چرا

نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين در توجيه نزول تدريجى قرآن گفته اند و بيان ضعف آن وجوه مفاد آيه : ((الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...)) و وجوهى كه در

و روی آوردن به مکتبهای انحرافی شرق و غرب یکی از عوامل مؤثر عقب افتادگی و ضعف و ناتوانی مسلمین است. «پایان سوره ابراهیم» «1» (1) شرح زندگانی ابراهیم در

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

الكتاب خداوند است بدليل آنكه بعضى من عنده بكسر ميم و دال قرائت نموده‌اند و ضعف مدعا و دليل آنها بر ارباب خرد واضح است در ثواب الاعمال و عيّاشى ره از امام

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

پیشین است. ۳ - آفرینش الهى، متکى به تقدیر و سنجشى حکیمانه و مبرّا از هرگونه ضعف و کاستى (هو اللّه الخلق البارئ) برخى از مفسران، برآنند که در معناى «خالق»

از آینده، نگران باشید «زیرا خداوند بر همه چیز قادر و تواناست» و اگر نقاط ضعف خود را جبران کنید، مشمول حمایت او خواهید شد (إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْ‌ءٍ

او نتيجه اجتهادش نبوده بلكه ماءخوذ از رسول الله (ص ) بوده است بيان فساد و ضعف دو روايتى كه در صدد مخدوش ساختن ابوذر است مفاسدى كه بر اندوختن و احتكار پول

او نتيجه اجتهادش نبوده بلكه ماءخوذ از رسول الله (ص ) بوده است بيان فساد و ضعف دو روايتى كه در صدد مخدوش ساختن ابوذر است مفاسدى كه بر اندوختن و احتكار پول

دستشان بهم برسد و كسيكه متمكّن از روزه نباشد براى مرض و غيره مانند عطش و ضعف مفرط پس بايد شصت نفر فقير را اطعام نمايد تا سير شوند يا نفرى يك چارك گندم

‌بعد‌ داشتند ‌از‌ آلودگي‌ بپاره‌اي‌ ‌از‌ معاصي‌ ‌ يا ‌ صفات‌ رذيله‌ ‌ يا ‌ ضعف‌ ايمان‌ لكن‌ خداوند بشفاعت‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ پاك‌ مي‌كند و نجات‌ مي‌دهد

قلت‌ امر بتقوي‌ ‌از‌ نار ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ معاصي‌ قلب‌ ‌را‌ سياه‌ ميكند، ضعف‌ ايمان‌ ميآورد و بالاخره‌ موجب‌ زوال‌ ‌آن‌ ميشود، بعلاوه‌ مسلّما انحطاط درجه‌

در كنار هم باشند. «1». زمر، 3. جلد 8 - صفحه 144 8- عفو خدا بر اساس عجز و ضعف نيست بلكه با وجود قدرت مى‌بخشد. «الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ» 9- آفرينش آسمان‌ها

الاعلى )) اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء مراد از ((امم )) و ((اليوم

نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين در توجيه نزول تدريجى قرآن گفته اند و بيان ضعف آن وجوه مفاد آيه : ((الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...)) و وجوهى كه در

نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين در توجيه نزول تدريجى قرآن گفته اند و بيان ضعف آن وجوه مفاد آيه : ((الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...)) و وجوهى كه در

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

ملامت خداوند (اذ همّت طائفتان منکم ان تفشلا و اللّه ولیّهما) «فشل» به معناى ضعف به همراه ترس است. (مفردات راغب). ۳- لزوم یادآورى و تحلیل حوادث تاریخى (نبرد

الكتاب خداوند است بدليل آنكه بعضى من عنده بكسر ميم و دال قرائت نموده‌اند و ضعف مدعا و دليل آنها بر ارباب خرد واضح است در ثواب الاعمال و عيّاشى ره از امام

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 518 لا يهزم. «1» درجات توكل- بدان كه براى اين صفت در ضعف و قوت، سه درجه است: اول- آن كه وثوق و اعتماد و اطمينان او به كفايت خدا، مثل

ويل و هلاك مر كافران را است از عذاب شديد قيامت و آنها كسانى هستند كه براى ضعف عقل و غلبه شهوت اختيار نمودند زندگانى موقت مشوب بألم دنياى دنى را بر حيات

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

حتّى انبيا، از سوءظنّ مردم به دور نيست. «ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ» (ضعف ايمان از يكسو و حبّ دنيا از سوى ديگر، انسان را وادار مى‌كند به انبيا سوءظنّ

سلاله‌، خلاصه‌ ‌است‌. مِن‌ ماءٍ مَهِين‌ٍ ‌که‌ نطفه‌ ‌باشد‌ و مهين‌ گفتند ‌براي‌ ضعف‌ و حقارت‌ و كوچكي‌ ‌است‌. ] (آیه 8)- این آیه به آفرینش نسل انسان و چگونگی

نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين در توجيه نزول تدريجى قرآن گفته اند و بيان ضعف آن وجوه مفاد آيه : ((الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...)) و وجوهى كه در

محاجه يكى از مشركين باپيامبر (صلى الله عليه و آله ) بعد از نزول اين آيه بيان ضعف رواياتى كه در ذيل (انكم و ما تعبدون خصب جهنم ) از طرف اهل سنت روايت شده است

الجلال سبحانى از هر چه كه شريك او مى‌دانند، زيرا شريك، كاشف است از نقص و عجز و ضعف و احتياج، و حق تعالى منزه از جميع نقايص باشد. وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ

الكتاب خداوند است بدليل آنكه بعضى من عنده بكسر ميم و دال قرائت نموده‌اند و ضعف مدعا و دليل آنها بر ارباب خرد واضح است در ثواب الاعمال و عيّاشى ره از امام

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

این مقایسه معلوم مى شود: مقصود از «الذین من قبلهم» یهود و نصارا است. ۱۰ - ضعف بینش و شناخت یهود، نصارا و مشرکان عصر بعثت، درباره خداوند (و قال الذین لایعلمون

دستشان بهم برسد و كسيكه متمكّن از روزه نباشد براى مرض و غيره مانند عطش و ضعف مفرط پس بايد شصت نفر فقير را اطعام نمايد تا سير شوند يا نفرى يك چارك گندم

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن

ضعيف در برابرقوى در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟ ۴- چرا

وجادلهم بالتى هى احسن )) وجه ترتيب در ذكر حكمت و موعظه و جدال در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه

نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين در توجيه نزول تدريجى قرآن گفته اند و بيان ضعف آن وجوه مفاد آيه : ((الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...)) و وجوهى كه در

زكات صدقات، وَ الْأَنْفُسِ‌: و نقصان نفسها به كشته شدن در جنگها و بيمارى و ضعف و پيرى و مردن، وَ الثَّمَراتِ‌: و نقصان ميوه‌هاى درختان به آفات يا مرگ فرزندان

حافظا قرائت نموده‌اند يعنى خدا بهتر است از راه نگهدارى و حفظ كردن البتّه بر ضعف و پيرى من رحم ميفرمايد و دو مصيبت را بر ناتوانى تحميل نميكند و او را بمن بر

حافظا قرائت نموده‌اند يعنى خدا بهتر است از راه نگهدارى و حفظ كردن البتّه بر ضعف و پيرى من رحم ميفرمايد و دو مصيبت را بر ناتوانى تحميل نميكند و او را بمن بر

علم و التزام مذكور، امورى است كه شدت و ضعف مى پذيرد. پس ايمان كه گفتيم عبارت است از علم و التزام نيز، شدت و ضعف مى پذيرد. پس معناى آيه اين است كه : خدا

مى چشانيديم ، سپس در برابر ما يار و ياورى نمى يافتى » (اذا لاذقناك ضعف الحياة و ضعف الممات ثم لا تجد لك علينا نصيرا). نكته ها: گر چه بهانه جويان خواسته

191 10- به جاى آنكه افراد را به خاطر يك لغزش طرد كنيم، آنها را تدارك كنيم، ضعف‌ها را برطرف و آنگاه به آنان مسئوليّت دهيم. تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ‌

نفس كه به قيمت ناچيزى، اين كالاها را خريدارند. لذا واژه‌هاى «اجر»، «ثواب»، «ضِعف» و «اضعاف»، براى سود و واژه‌هاى «خُسر»، «خسران‌ جلد 4 - صفحه 42 مبين» و «اخسرين»،

هر ضعف و کاستى است. (سبحن الذى أسرى بعبده لیلاً من المسجدالحرام إلى المسجدالأقصا) ۴- معراج پیامبر(ص)، نشانى از قدرت خداوند و مبرّا بودنش از هر ضعف و کاستى

ضعيف در برابرقوى در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟ ۴- چرا

ضعيف در برابرقوى در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟ ۴- چرا

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است

آنطور كه بايد داشته باشد ندارد به اين معنى كه دلالت بر امكان يا فقر يا حدّ يا ضعف يا نقصى هم دارد مانند حادث و وارث و حازم و لازم و سخىّ و شجاع و متحرّك و ساكن

اجتَمَعُوا لَه‌ُ وَ إِن‌ يَسلُبهُم‌ُ الذُّباب‌ُ شَيئاً لا يَستَنقِذُوه‌ُ مِنه‌ُ ضَعُف‌َ الطّالِب‌ُ وَ المَطلُوب‌ُ حج‌ آيه 72‌-‌. فَليَرتَقُوا فِي‌ الأَسباب‌ِ ارتقاء

دارد ‌هم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ عالم‌ ‌هم‌ ‌در‌ ‌آن‌ عالم‌ قساوت‌ قلب‌، سياهي‌ دل‌، ضعف‌ ايمان‌ بلكه‌ زوال‌ ايمان‌، تسلط شيطان‌ ‌بعد‌ ‌از‌ رحمت‌، سلب‌ توفيق‌، غضب‌

منافقين، و بهره يافتند عاقبت هلاك، و به عذاب ابدى گرفتار شدند، پس شما با ضعف حال و قلت مال و اولاد هر آينه اولى و اهم نخواهيد بود در اهلاك و ابتلاء به

خیرى از جانب اوست. (بیدک الخیر انّک على کلّ شىء قدیر) ۱۸ - شرور، ناشى از ضعف و ناتوانى است. (بیدک الخیر انّک على کلّ شىء قدیر) جمله «انّک على ... » بیانگر

كنيد. حضرت على عليه السلام از اينكه روز پنج شنبه دارويى مصرف كنند كه سبب ضعف (و عدم شركت در نماز) در روز جمعه شود، مردم را نهى مى‌فرمودند «5» و امام باقر

قدرت، جدّيّت، عشق و تصميم است و با شوخى و تشريفات، سازگارى ندارد. ديندارى، با ضعف و مسامحه و سازشكارى سازگار نيست. «خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ» 4- عشق

‌باشد‌ قوت‌ رشد و ايمان‌ زيادتر ميشود. شرط ششم‌ اجتناب‌ ‌از‌ اموري‌ ‌که‌ باعث‌ ضعف‌ ايمان‌ ميشود ‌که‌ معني‌ تقوي‌ ‌است‌ ‌از‌ معاصي‌ و صفات‌ خبيثه‌ و اشتغال‌

آمده‌اي‌ و ‌بر‌ طبق‌ ‌آن‌ شهادت‌ دهيم‌ ‌که‌ تمام‌ ‌اينکه‌ جملات‌ ‌هم‌ دليل‌ ‌بر‌ ضعف‌ ايمان‌ ‌است‌. قالُوا نُرِيدُ أَن‌ نَأكُل‌َ مِنها ممكن‌ ‌است‌ مقصود ‌آنها‌

191 10- به جاى آنكه افراد را به خاطر يك لغزش طرد كنيم، آنها را تدارك كنيم، ضعف‌ها را برطرف و آنگاه به آنان مسئوليّت دهيم. تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ‌

گمان بى اساس، دليلى بر شرك خود ندارند و اگر راه غير خدا را بپويند، از خطاها، ضعف‌ها، محدوديّت‌هاى علمى و فكرى و هوسها پيروى كرده‌اند. در روايات آمده كه خداوند

روزى مى‌دهد. «يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ» «4» 1- فرد مغرور را بايد به ضعف‌ها و ناتوانى هايش متوجّه نمود. أَمَّنْ هذَا الَّذِي‌ ... 2- از ابزارهاى غرور،

روزى مى‌دهد. «يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ» «4» 1- فرد مغرور را بايد به ضعف‌ها و ناتوانى هايش متوجّه نمود. أَمَّنْ هذَا الَّذِي‌ ... 2- از ابزارهاى غرور،

قوت‌ و قدرت‌ بمراتبي‌ ‌از‌ انسان‌ قوي‌تر هستند بيان‌ ميفرمايد ‌براي‌ اثبات‌ ضعف‌ انسان‌ ‌که‌ ‌آن‌ قدر ضعيف‌ ‌است‌ ‌که‌ كوچكترين‌ بلاها ‌او‌ ‌را‌ بيچاره‌ ميكند

كردند. وَ كان‌َ عَهدُ اللّه‌ِ مَسؤُلًا ‌اينکه‌ فرار موجب‌ تقويت‌ كفر و شرك‌ و ضعف‌ اسلام‌ و مسلمين‌ و اذيت‌ پيغمبر (ص‌) و مجاهدين‌ و سبب‌ قتل‌ ‌آنها‌ ميشود

اجتَمَعُوا لَه‌ُ وَ إِن‌ يَسلُبهُم‌ُ الذُّباب‌ُ شَيئاً لا يَستَنقِذُوه‌ُ مِنه‌ُ ضَعُف‌َ الطّالِب‌ُ وَ المَطلُوب‌ُ حج‌ ‌آيه‌ 73، و گذشت‌ ‌در‌ باب‌ توحيد افعالي‌

داديد ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ ستمكاران‌ بوديد. ‌اينکه‌ ‌آيه‌ دليل‌ ديگري‌ ‌را‌ ‌بر‌ ضعف‌ ايمان‌ و سستي‌ و بي‌ حقيقتي‌ اعتقاد بني‌ اسرائيل‌ بيان‌ ميكند ‌که‌ پيغمبري‌

مى كند به اينكه ملك و حق مورد نزاع ، مال فلان است ، در حقيقت با حكم خود، ضعف و فتورى كه در رابطه با ملك و مالك و حق و صاحب آن روى داده ، جبران نموده و

او نتيجه اجتهادش نبوده بلكه ماءخوذ از رسول الله (ص ) بوده است بيان فساد و ضعف دو روايتى كه در صدد مخدوش ساختن ابوذر است مفاسدى كه بر اندوختن و احتكار پول

ميآورند ‌که‌ نميتوانند پيشاني‌ ‌بر‌ خاك‌ گذارند، و لكن‌ مفسرين‌ گفتند: ‌از‌ ضعف‌ و ناتواني‌ قدرت‌ ندارند نه‌ ‌بر‌ قيام‌ و نه‌ ‌بر‌ ركوع‌ و نه‌ ‌بر‌ سجود.

«وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً» 2- راه مقابله با تكبّر، توجّه دادن به ضعف‌ها وعجزهاست. «إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ» 3- خصلت‌هاى درونى در رفتار

بواسطه‌ معصيت‌ ‌است‌ زيرا گناه‌ و معصيت‌ مضارّ بسياري‌ دارد ‌که‌ اهم‌ ‌آنها‌ ضعف‌ ايمان‌ ‌تا‌ بحدي‌ ‌که‌ منجر بزوال‌ ايمان‌ و سوء عاقبت‌ ميگردد. و ‌اگر‌ ‌غير‌

ايمانست‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌در‌ ‌آنها‌ كوتاهي‌ شد بسا باعث‌ زوال‌ ايمان‌ ‌ يا ‌ ضعف‌ ايمان‌ ميشود و ‌در‌ آخرت‌ باعث‌ ارتفاع‌ درجات‌، ‌هر‌ چه‌ بهتر و بيشتر ‌باشد‌

و ‌لو‌ بكيش‌ ‌آنها‌ ‌در‌ نيايند. يك‌ قسم‌ ايجاد اختلاف‌ ‌بين‌ ‌آنها‌ ‌تا‌ ضعف‌ ‌آنها‌ زياد شود و قوّه‌ و قدرت‌ ‌آنها‌ كم‌ گردد ‌تا‌ بتوانند ‌بر‌ ‌آنها‌

عذاب‌ معاف‌ ‌باشد‌. و ثانيا عذاب‌ قيامت‌ و ‌لو‌ تمام‌ شديد ‌است‌ لكن‌ شدّت‌ و ضعف‌ امور نسبي‌ ‌است‌ البتّه‌ ‌هر‌ چه‌ شقاوت‌ و عنادش‌ بيشتر ‌باشد‌ عذابش‌ اشدّ

تسلط شيطان‌ ‌بعد‌ ‌از‌ رحمت‌ رنجش‌ خواطر پيغمبر و ائمه اطهار و سلب‌ توفيق‌ و ضعف‌ ايمان‌ و بسا زوال‌ ايمان‌ و طغيان‌ و سركشي‌ و ‌من‌ جمله‌ نزول‌ بليات‌ و مصائب‌

حميده‌ و اتيان‌ ‌به‌ اعمال‌ صالحه‌ و بالعكس‌ ‌هر‌ چه‌ كوتاهي‌ كند مراتب‌ تقوي‌ ضعف‌ پيدا ميكند و كم‌ مي‌شود ‌تا‌ منجر بكفر و ضلالت‌ شود لذا ميفرمايد: 413 ] (آیه

بند كفش و براى نخلستان ساق پا» و اين بر حسب استعداد وادى است از نظر شدّت و ضعف و زيادى و كمى آب. مؤلف گويد: از كسى كه مورد اعتمادم بود از اهل مدينه شنيدم

و اولاد قويتر بودند حقوق ضعفاء را پايمال كردند و جباران ، زير دستان را به ضعف بيشتر كشانيده و طبق دلخواه خود بر آنان حكومت كردند. در اين زمان بود كه خداى

ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۰۸ اشكال ديگرى كه مفسران بر كلام ابراهيم كرده و در مقام پاسخ از آن بر آمده اند، اين است كه چرا در جمله: «و من عصانى فانك

در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه و احمد و نسائى و ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابوالشيخ و ابن مردويه همگى از ابى واقد ليثى روايت كرده اند كه

و همچنين ظاهر آيه دلالت و يا حد اقل اشعار دارد بر اينكه مساءله امر به معروف و نهى از منكر و خلاصه امور پنجگانه اى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم

‌از‌ نطفه‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌اينکه‌ انسان‌ خصم‌ آشكار ميشود انسان‌ ‌در‌ غايت‌ ضعف‌ ‌است‌ وَ خُلِق‌َ الإِنسان‌ُ ضَعِيفاً نساء آيه 32 ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌

انجام مى‌دادند. قرآن در مورد ميزان پاداش‌هاى الهى چند تعبير دارد. يك جا «ضِعْفٌ» «1» به معناى دو برابر، يك جا «أَضْعافاً» «2»* به معناى چند برابر يك جا

‌است‌ ‌که‌ خداوند مربّي‌ ‌شما‌ ‌است‌ و ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ نيستي‌ بهستي‌ و ‌از‌ ضعف‌ بقوّه‌ و ‌از‌ صغر بكبر رسانيد و تمام‌ اسباب‌ زندگاني‌ و اسباب‌ هدايت‌ و سعادت‌

بهره‌مندى‌ها متفاوت و داراى درجاتى است؛ دو برابر، چند برابر، ده برابر: «ضِعْفٌ‌، اضعاف، عَشْرُ أَمْثالِها» و گاهى هفت صد برابر، «فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ

‌که‌ ‌در‌ امم‌ سابقه‌ بوده‌، و روزه‌ مكروه‌ مانند روزه‌ عرفه‌ ‌با‌ حصول‌ ضعف‌ ‌در‌ دعاء ‌ يا ‌ اشتباه‌ هلال‌ و روزه‌ تاسوعا و عاشوراء تبعا لبني‌ امية،

اخلاقی، و به هنگام گرفتاری در چنگال بدبختیها باید فورا به جستجوی نقطه‌های ضعف خویشتن بپردازیم، و آنها را با آب توبه و بازگشت به سوی حق از دامان روح و جان

بشارت دهيم (۵۳) گفت آيا بشارتم مى دهيد ( به فرزنددار شدن ) با اين پيرى و ضعف كه مراست ، ديگر چه بشارتى بمن مى دهيد؟ (۵۴) گفتند به حق بشارتت مى دهيم ، از

دارد ‌که‌ شب‌ اول‌ ماه‌ ‌در‌ منتهي‌ ضعف‌ ‌در‌ روشني‌ ‌است‌ و ‌هر‌ شب‌ روشن‌تر ميشود ‌تا‌ بدر ميگردد و سپس‌ باز رو ‌به‌ ضعف‌ ميرود ‌تا‌ بمرتبه‌ محاق‌ برسد.

و در تفسير عياشى، از ذريح از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه گفت شنيدم مى فرمود: ابن الكواء خدمت اميرالمؤمنين (عليه السلام) آمده، از كلام خدا كه

(يا باصطلاح عاميانه شكم روش داشته باشد، و يا به تعبير بعضى كسى كه مبتلا به ضعف دستگاه گوارشى و معدى باشد و بى‏اختيار از او بادى صادر شود) و در اثناى نماز

و به جهت آن، گناهانش از برايش آمرزيده مى‏شود. و به درستى كه مؤمن در بدنش ضعف به هم مى‏رسد و نزار و خوار و بى‏مقدار مى‏شود، و گناهانش به جهت آن، از برايش

سيّئه‌ ‌هم‌ بزيادتي‌ كفر و عناد و اخلاق‌ رذيله‌ و ازمنه‌ و امكنه‌ شدّت‌ و ضعف‌ جلد 7 - صفحه 258 پيدا ميكند مثلا ‌در‌ شهر رمضان‌ و ايام‌ متبركه‌ و سوگواريها

غضب‌ الهي‌ فرع‌ ايمان‌ و اعتقاد ‌است‌ و كسي‌ ‌که‌ خوف‌ نداشته‌ كاشف‌ ‌از‌ ضعف‌ اعتقاد ‌او‌ ‌است‌. و ‌در‌ علم‌ اخلاق‌ بيان‌ ‌شده‌ ‌که‌ خوف‌ ‌بر‌ دو قسم‌

فرمايش‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌را‌ قبول‌ نكردند ‌ يا ‌ ‌از‌ جهت‌ عدم‌ ايمان‌ ‌ يا ‌ ضعف‌ ايمان‌ فَأَمطِر عَلَينا حِجارَةً مِن‌َ السَّماءِ و ممكن‌ ‌است‌ ‌که‌ حق‌ ‌بر‌

و ‌الي‌ صحّة ‌لا‌ سقم‌ معها و ‌الي‌ عزّ ‌لا‌ ذل‌ّ معه‌ و ‌الي‌ قوّة ‌لا‌ ضعف‌ معها و ‌الي‌ كرامة ‌ يا ‌ لها ‌من‌ كرامة، و عجّلوا ‌الي‌ سرور الدنيا و العقبي‌

از راه مخالفت و به وجود اجرام عظام آنها) از حمل آن ترسيدند و آدمى با وجود ضعف بُنيه، آن را برداشت. به درستى كه آدمى، بسيار ستم‏كار و بسيار نادان بود» (به

درخواست اين بوده كه ضعف و ذلت آنان را با سلب غرض از آن سلب كند. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۶۸ ساده تر بگويم : خواسته اند بگويند ضعف و ذلت ما سبب فتنه

و مخصوص هستند مردان به فضيلت رعايت و انفاق، يا به مزيت عقل و كمال ايمان و ضعف ميراث. يا به طلاق و رجعت، چه سر رشته طلاق به دست مردان است. تبصره: عدم بهره

161 ‌از‌ صحيح‌ و سقيم‌، ‌از‌ قوي‌ و ضعيف‌ بمراتب‌ صحّت‌ و مرض‌ و قوّت‌ و ضعف‌، ‌از‌ طبيعي‌ ‌لا‌ مذهب‌ ‌تا‌ معصوم‌ پاك‌، ‌از‌ سياه‌ و سفيد، ‌از‌ صبيح‌ المنظر

(وَ لا تَنِيا فِي‌ ذِكرِي‌) خوف‌ ‌از‌ فرعون‌ و قوم‌ ‌او‌ باعث‌ نشود ‌که‌ ضعف‌ و سستي‌ ‌در‌ امر دعوت‌ كنيد خداوند حافظ و ناصر ‌شما‌ ميشود و ‌با‌ ‌شما‌ ‌است‌

بي‌صبري‌ و بي‌تابي‌ نموده‌ و بكلمات‌ نابجا و ناروا و كفر آميز ‌که‌ كاشف‌ ‌از‌ ضعف‌ ايمان‌ ‌ يا ‌ عدم‌ آنست‌ لب‌ گشوده‌ و البته‌ اينان‌ ‌از‌ مورد بشارت‌ ‌آيه‌

متعبّد بود به اجتهاد كردن به آن وضعى كه به آن استدلال كرده‏اند، و با وجود ضعف دلالت آيه بر مطلب ايشان، ظهورش از دلالت آن بر تفويض بيشتر است؛ چه معلّل كردن

تاريخى هجرت (ليلة المبيت ). وضع مشركان و خرافات آنها قبل از اسلام . چگونگى ضعف و ناتوانى مسلمانان در آغاز كار و سپس تقويت آنها در پرتو اسلام . حكم خمس و

تناسب بحثى كه درباره افراد بى ايمان گذشت - گوشه هائى از حالات روانى و نقاط ضعف اخلاقى اين گونه افراد تشريح شده ، همان نقاط ضعفى كه انسان را به راههاى تاريك

خود نسبت به كارى كه قصد آن را دارد كسر نيروى تنى نداشته باشد (مثلا تب شديد، ضعف زياد، بيهوشى و كليه عوارضى كه تن را از انجام كار ناتوان مى كند). ۳- اعضاء

‌از‌ خصوصيات‌ تفارق‌ دارند، ‌از‌ حيث‌ عورت‌ و رحم‌ و مشيمة و ثدي‌ و قوه‌ و ضعف‌، و ثالثا متشاكل‌ يكديگر و ‌از‌ يك‌ جنس‌ بودند، يك‌ زبان‌ و يك‌ قوي‌. لِتَسكُنُوا

شعيب‌ و ‌غير‌ اينها نازل‌ ‌شده‌ و گفتيم‌ عقوبات‌ دنيوي‌ معاصي‌ بسيار ‌است‌ ضعف‌ ايمان‌ سواد قلب‌ قساوت‌ ‌بعد‌ ‌از‌ رحمت‌ حق‌ سلب‌ نعمت‌ نزول‌ بلا و غضب‌

لَه‌ُ وَ إِن‌ يَسلُبهُم‌ُ الذُّباب‌ُ شَيئاً لا‌-‌ يَستَنقِذُوه‌ُ مِنه‌ُ ضَعُف‌َ الطّالِب‌ُ وَ المَطلُوب‌ُ (حج‌ آيه 72). أَم‌ لَهُم‌ شِرك‌ٌ فِي‌ السَّماوات‌ِ

عذاب‌ معاف‌ ‌باشد‌. و ثانيا عذاب‌ قيامت‌ و ‌لو‌ تمام‌ شديد ‌است‌ لكن‌ شدّت‌ و ضعف‌ امور نسبي‌ ‌است‌ البتّه‌ ‌هر‌ چه‌ شقاوت‌ و عنادش‌ بيشتر ‌باشد‌ عذابش‌ اشدّ

الهي‌ مختلف‌ ‌است‌ غني‌ و فقر، صحت‌ و مرض‌، نعمت‌ و بلاء، عزت‌ و ذلت‌، قوت‌ و ضعف‌ تمام‌ امتحان‌ ‌است‌ مؤمن‌ ‌در‌ ‌هر‌ حالي‌ ‌که‌ هست‌ شاكر و راضي‌ و متوجه‌

رفع‌ ‌آن‌ ميشود و حضرت‌ يعقوب‌ نه‌ فقط بصير ‌شده‌ ‌باشد‌ حالت‌ شكستگي‌ و ضعف‌ و انحناء و هم‌ّ و غم‌ّ ‌آن‌ مبدّل‌ شد بصحت‌ و سلامت‌ و استقامت‌ و فرح‌ و

، بعضى را كامل ، بعضى را شديد، بعضى را ضعيف ، كه در اصطلاح علمى اين شدت و ضعف را تشكيك ميگويند، مانند نور كه قابل تشكيك است ، يعنى از يك شمع گرفته ، ببالا

كه بر طبق هر يك از اين دو قول رواياتى هم آمده ، ولى رواياتى است كه خالى از ضعف نيست . «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»: وثنى ها (همانطور كه اشاره شد) به منظور تقرب

ديگر از نتايج طبيعى شكست جنگ احد شده است ، و آن اينكه اين گونه شكستها نقاط ضعف و عيوب جمعيتها را آشكار مى سازد و وسيله مؤ ثرى است براى شستشوى از اين عيوب

و سياهي‌ قلب‌ «2» تسلط شيطان‌ ‌بر‌ قلب‌ آنان‌ «3» ورود وساوس‌ شيطاني‌ «4» ضعف‌ ايمان‌ ‌اگر‌ ايماني‌ داشته‌ باشند «5» سد طريق‌ سعادت‌ «6» رغبت‌ بمعصيت‌ «7»

استفهاميه‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ هيچ‌ سبب‌ و موجبي‌ ‌براي‌ ترك‌ جهاد نيست‌ جز ضعف‌ ايمان‌ ‌ يا ‌ عدم‌ ‌آن‌ انفِرُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ اللّه‌ِ نفر ‌براي‌ جهاد ‌است‌

دارد اين روايت بر بيان بعضى مصاديق آن حمل شود، علاوه بر اينكه هم در سندش ضعف هست و هم در متنش . و در كتاب روضة الواعظين ابن فارسى است كه از جعفر بن محمد

ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۱۹ و از همين جا ضعف روايت روضه كافى هم روشن مى شود زيرا روضه كافى به سند خود از ابى حمره از امام باقر (عليه السلام ) روايت

حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا» 7- آداب دعا آن است كه ابتدا به ضعف خود اقرار كنيم؛ «لا طاقَةَ لَنا» سپس به عظمت خداوند گواهى دهيم؛ «أَنْتَ مَوْلانا»

توان بعنوان قند طبيعى جهت كودكان استفاده نمود، ورزشكاران و آنها كه گرفتار ضعف و پيرى اند مى توانند از انجير براى تغذيه خود استفاده كنند. مى گويند افلاطون

اين بود خلاصه اى از آن روايت، كه خواننده عزيز، اگر در آن دقت كند، خودش به ضعف آن پى مى برد. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۴۵ وَ إِنَّ لُوطاً لَّمِنَ

ترك‌ تقوي‌ و ترك‌ اعمال‌ صالحه‌ بسيار امري‌ ‌است‌ مشكل‌ زيرا معاصي‌ باعث‌ ضعف‌ ايمان‌ ‌ يا ‌ زوال‌ ايمان‌ ميشود و آيات‌ و اخبار ‌در‌ ‌اينکه‌ باب‌ بسيار

سبعيه‌ و شيطانيه‌ مينامند و جميع‌ افراد بشر داراي‌ ‌آن‌ هستند باختلاف‌ شدّت‌ و ضعف‌ و اينها موجب‌ بقاء ‌است‌ ‌در‌ حيات‌ دنيويه‌ و هيچ‌ جلوگيري‌ ندارد مگر قوه‌

هكذا و تقواي‌ ‌در‌ دين‌، اجتناب‌ ‌از‌ اموريست‌ ‌که‌ موجب‌ زوال‌ دين‌ ‌ يا ‌ ضعف‌ دين‌ و سبب‌ عقوبت‌ و عذاب‌ دنيا و آخرت‌ انسان‌ و ‌ يا ‌ محروم‌ شدن‌ ‌از‌

المعني‌ ‌است‌ ‌با‌ ارسال‌ و بفارسي‌ ‌بر‌ انگيختن‌، و حقيقت‌ بعث‌ ‌از‌ حال‌ ضعف‌ و سستي‌ و خمود بحال‌ قوّت‌ و علوّ ‌است‌ مثلا ‌از‌ حال‌ نوم‌ بيقظه‌ مثل‌ مَن‌

نداشتى، و بزرگ كرده بعد از آن‏كه خرد بودى، و قوت داده بعد از آن‏كه ضعف داشتى، و ضعف داده بعد از آن‏كه قوت داشتى، و بيمار كرده، بعد از آن‏كه تندرست بودى،

داد كه منظورشان شدت و ضعف اصل ايمان نيست، بلكه اعمالى است كه مايه كمال ايمان است، نسبتى است ناروا. براى اين كه اين دسته شدت و ضعف را در اصل ايمان اثبات

ارتباطش به ماده شدت و ضعف و بقا و بطلان را مى پذيرد، همچنانكه در مورد افراد ديوانه و سفيه و ابله و كودن و سالخوردگانى كه دچار ضعف شعور مى شوند، و ساير آفاتى

شد((، زيرا هيچ يك از اين نظرات از سياق آيه استفاده نمى شود نظير اين اقوال در ضعف ، قول ديگر آنان است كه گفته اند: جواب كلمه ((لولا(( حذف شده ، و تقدير كلام

معصيت‌ علاوه‌ ‌بر‌ استحقاق‌ عقوبت‌ اخروي‌ متضمّن‌ ضررهاي‌ بسيار دنيوي‌ ‌است‌: ضعف‌ ايمان‌، سياهي‌ قلب‌، تسلّط شيطان‌، سلب‌ توفيق‌، دچار بليّات‌، قساوت‌ قلب‌،

است ، و اين خود بيانگر اين حقيقت است كه نگهدارى آئين الهى و اسلام و قرآن با ضعف و سستى و ولنگارى و مسامحه ، امكانپذير نيست ، بلكه بايد در دژ نيرومند قدرت

مرا زايل ساز و از لغزشهايم درگذر، و مرا به بلاهاى پياپى گرفتار مساز، تو كه ضعف مرا مى‏بينى و از بيچارگى من آگاهى، در اين شب به تو پناه ميبرم پس مرا در پناه

انتخاب كلمه «قعود» (نشستن در اينجا اشاره به ضعف و ناتوانى است ، زيرا در ادبيات عرب ، اين كلمه كنايه از ضعف است همانگونه كه گفته مى شود قعد به الضعف عن

نُودِيَ مِنَ اَلْعَرْشِ وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفِ مِثْلِهِ وَ كَرِهْتُ أَنْ أَدَعَ مِائَةَ أَلْفِ ضِعْفٍ مَضْمُونَةً لِوَاحِدَةٍ لاَ أَدْرِي تُسْتَجَابُ

جانب كعبه، فورا آن حضرت با جمعى از مؤمنين به كعبه توجه نمودند، باقى به جهت ضعف و سستى ايمان و نفاق بر حال خود ماندند؛ و لذا در وصف آن حضرت واقع شده: المصلىّ

مضارّ دنيوي‌ دارد مثلا معصيت‌ باعث‌ نزول‌ بلا و تسلّط شيطان‌ و سياهي‌ قلب‌ و ضعف‌ ايمان‌ و ‌بعد‌ ‌عن‌ اللّه‌ و ميل‌ و رغبت‌ بساير معاصي‌ و سقوط عظم‌ معصيت‌

‌اينکه‌ دو امرأة. مِن‌َ اللّه‌ِ اي‌ ‌من‌ عذاب‌ اللّه‌. شَيئاً بلكه‌ موجب‌ ضعف‌ عذاب‌ ‌آنها‌ ميشوند. وَ قِيل‌َ قائل‌ ‌ يا ‌ ملائكه عذاب‌ ‌ يا ‌ امير المؤمنين‌

، و كلمه «تفنيد» از باب تفعيل از ماده «فند» - به فتح فا و نون - به معناى ضعف راى است ، و معناى آيه اين است كه وقتى كاروان حامل پيراهن يوسف ، از مصر بيرون

آنها را ببخشى توانا و حكيمى (نه مجازات تو نشانه عدم حكمت و نه بخشش تو نشانه ضعف است ). تفسير نمونه جلد ۵ صفحه ۱۳۴ تفسير: بيزارى مسيح از شرك پيروانش اين آيات

است كه در آيه فوق به آن اشاره شده : «ثم ماءيهم جهنم و بئس ‍ المهاد». نقاط ضعف و قوت يكى ديگر از علل پيشرفت بعضى از افراد بى ايمان و عقب ماندگى جمعى از مؤ

اصلاح نقاط ضعف درونى پيروز نشود، پيروزى او بر دشمن ممكن نيست و بيشتر شكستهاى ما در برابر دشمنان بخاطر شكست است كه در جهاد با نفس و اصلاح نقاط ضعف خود دامنگير

قرار گيرد و نيرويش، مبدّل به ضعف گردد، و زيادتش رو به نقصان گذارد. و انسان در روزگار پيرى، همين طور مى شود: قوّتش، مبدّل به ضعف و علمش، مبدّل به جهل و ياد

آنكه آيه ((الرجال قوامون على النساء...(( نازل شد. مؤ لف : اين حديث خالى از ضعف نيست ، براى اينكه نه آيه اول مضمونش با مورد روايت منطبق است ، و نه آيه دوم

خاطر استفاده از نيروى انسانى او در كارها است ، يا براى يارى گرفتن به هنگام ضعف و پيرى و ناتوانى است ، و يا براى انس گرفتن در تنهائى است ، و مسلم است كه هيچيك

و به هر معنا فرض شود، قابل شدت و ضعف و نقصان و زيادت است ، و پر واضح است كه توحيد شخص موحد كه در يك حدى از شدت و ضعف قرار دارد، اگر در وقت جزا دادن چند