المائدة ٥٣

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ يَقُولُ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا أَ هٰؤُلاَءِ الَّذِينَ‌ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ‌ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ‌ إِنَّهُمْ‌ لَمَعَکُمْ‌ حَبِطَتْ‌ أَعْمَالُهُمْ‌ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ‌

ترجمه

آنها که ایمان آورده‌اند می‌گویند: «آیا این (منافقان) همانها هستند که با نهایت تأکید سوگند یاد کردند که با شما هستند؟! (چرا کارشان به اینجا رسید؟!)» (آری،) اعمالشان نابود گشت، و زیانکار شدند.

و كسانى كه ايمان آورده‌اند مى‌گويند: آيا اين [منافقان‌] بودند كه با تأكيد به خدا قسم مى‌خوردند كه واقعا با شما هستند؟ [آرى‌] اعمال آنها تباه شد و زيانكار گرديدند
و كسانى كه ايمان آورده‌اند، مى‌گويند: «آيا اينان بودند كه به خداوند سوگندهاى سخت مى‌خوردند كه جداً با شما هستند؟» اعمالشان تباه شد و زيانكار گرديدند.
و اهل ایمان گویند: آیا اینان هستند که با جدیت و مبالغه بسیار به خدا سوگند یاد می‌کردند که ما از شما هستیم؟! اعمالشان باطل گردید و سخت زیانکار شدند.
و کسانی که ایمان آورده اند [به مؤمنان دیگر] می گویند: آیا این بیماردلان آنانند که به سخت ترین سوگندهایشان به خدا سوگند می خوردند که با شما مؤمنانند؟! [ولی روشن شد که دروغ می گفتند. آنان یهود و نصاری را به سرپرستی و دوستی گرفتند و به این سبب] اعمالشان تباه و بی اثر شد، در نتیجه زیانکار شدند.
آنها كه ايمان آورده‌اند مى‌گويند: آيا اينان همان كسانند كه به خدا سوگندهاى سخت مى‌خوردند كه با شما خواهند بود؟ اعمالشان باطل گرديد و خود در زمره زيانكاران درآمدند.
و مؤمنان گویند آیا اینان بودند که سخت‌ترین سوگندهایشان را به نام خدا می‌خوردند که همراه [و همدست‌] شما هستند؟ اعمالشان تباه شده و زیانکار گردیده‌اند
و كسانى كه ايمان آوردند [در اين حال به يكديگر] گويند: آيا اينان- منافقان- همان كسانند كه سوگندهاى سخت به خدا مى‌خوردند كه با شما خواهند بود؟ كردارهاشان تباه شد و زيانكار گشتند.
(بدان گاه که فتح و پیروزی فرا رسد) مؤمنان می‌گویند: آیا اینان همان کسانی هستند که با شدّت و با حدّت به خدا سوگند می‌خوردند و می‌گفتند: ما (بر آئین شمائیم و همچون شما مسلمانیم و) با شما هستیم! (دروغ گفتند و) کردارشان بیهوده و تباه گشت (و رنجشان بر باد رفت و تلاششان هدر گردید) و زیانکار شدند (و هم ایمان و هم یاری مؤمنان را از دست دادند).
و کسانی که ایمان آوردند گویند: «آیا ایشان کسانی‌اند که به خدا سوگندهای سختشان را می‌خوردند (که) بی‌گمان با شمایند؟» اعمالشان تباه شد؛ پس ناگهان زیانکار گردیدند.
گویند کسانی که ایمان آوردند آیا اینانند آنان که سوگند یاد نمودند به سوگندهای سخت خویش که ایشانند با شما تباه شد کارهای ایشان و شدند زیانکاران‌

Those who believe will say, “Are these the ones who swore by Allah with their strongest oaths that they are with you?” Their works have failed, so they became losers.
ترتیل:
ترجمه:
المائدة ٥٢ آیه ٥٣ المائدة ٥٤
سوره : سوره المائدة
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ»: با نهایت تأکید به خدا سوگند می‌خورند. «جَهْدَ»: غایت و نهایت. حال یا مفعول مطلق است (نگا: بیضاوی). «أَیْمَان»: جمع یمین، سوگندها. «حَبِطَتْ»: هدر رفت. بی‌ثمر شد. «حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِینَ»: این جمله می‌تواند مقول قول مؤمنان، یا بیان خداوند متعال درباره سرانجام بد منافقان باشد.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرِينَ «53»

و كسانى كه ايمان آوردند (هنگام پيروزى مسلمانان و رسوايى منافقان با تعجّب، به يكديگر) مى‌گويند: آيا اينان همان‌هايى هستند كه با تأكيد، به خدا قسم مى‌خوردند كه ما با شماييم؟ پس (چرا كارشان به اينجا كشيد؟) اعمالشان نابود شد و زيانكار شدند.

نکته ها

بيماردلان كسانى هستند كه نسبت به حقّانيّت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و يا برخى از معارف دينى در شك بوده و ايمانى ضعيف دارند. «1»

در مورد معناى آيه، سه احتمال وجود دارد:

الف: در هنگام پيروزى مسلمانان و رسوايى منافقان، مؤمنان با تعجّب مى‌گويند: آيا اين يهود و نصارا بودند كه سوگند جدّى بر يارى كردن شما مؤمنان خوردند؟


«1». تفسير راهنما.

جلد 2 - صفحه 314

ب: برخى از مؤمنان واقعى بعد از پيروزى به يكديگر مى‌گويند: آيا اين بيماردلان بودند كه با سوگند مى‌گفتند: ما با شما هستيم و ديديد كه نبودند؟

ج: اين بيماردلان كه سوگند ياد كردند ما با يهود و نصارا هستيم، آيا توانستند به شما اهل‌كتاب كمكى كنند؟

پیام ها

1- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله شاهد تلاش‌هاى آشكار و شتابزده افراد سست ايمان براى پيوستن به يهود و نصارا است. «فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فِيهِمْ»

2- نمونه‌ى روشن كسانى كه از هدايت الهى محرومند، بيماردلانى هستند كه با سرعت براى پيوستن به كفّار تلاش مى‌كنند. إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ‌ ... الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ‌ (حرف «فاء» نشانه آن است كه ظالمان آيه‌ى قبل، بيماردلان اين آيه هستند)

3- بيماردلان سست ايمان، با سرعت به سراغ طرح دوستى با دشمنان كافر مى‌روند. «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فِيهِمْ»

4- افراد سست ايمان و منافق، مى‌خواهند كه جزو كفّار باشند. «يُسارِعُونَ فِيهِمْ»، نه «اليهم».

5- در برابر نص وفرمان صريح خداوند نبايد اجتهاد و مصلحت‌انديشى كرد.

لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ ... أَوْلِياءَ ... يَقُولُونَ نَخْشى‌

6- انگيزه‌ى پذيرش رابطه‌ى ذلّت‌بار با ابرقدرت‌ها، ضعف ايمان و وحشت از غير خداست. «يَقُولُونَ نَخْشى‌»

7- مسلمانان، به پيروزى و گسترش اسلام و افشاى منافقان اميدوار باشند. فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ‌ ...

8- عزّت سياسى، قدرت اقتصادى و پيروزى نظامى، همه از طرف خدا و در دست اوست. «أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ»

جلد 2 - صفحه 315

9- با كفّار رابطه‌ى ولايت نداشته باشيد، تا امدادهاى غيبى خدا به سوى شما سرازير شود. لا تَتَّخِذُوا ... يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ‌

10- پايان نفاق و وابستگى به كفّار، حبط و رسوايى و شرمندگى است. «نادِمِينَ»

11- هر سوگندى نشانه‌ى صداقت نيست، فريب سوگندها را نخوريد. «أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ‌ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ»

12- وابستگى به بيگانگان، مورد ملامت مؤمنان است. وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ ... إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ‌

13- نشانه‌ى خسران انسان، از بين بردن كارهاى نيك است. «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرِينَ (53)

وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا: و گويند مؤمنان با يكديگر از روى تعجب از حال منافقان و اجتراى ايشان بر خدا به ايمان كاذبه و بخرسندى به آنچه حق تعالى به آنها انعام فرموده باشد از اخلاص كه‌ أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ‌: آيا اين گروه آنانند كه قسم مى‌خورند به خدا جَهْدَ أَيْمانِهِمْ‌: غليظترين سوگند خود را.

حاصل آنكه مؤمنان در حين فتح و ظفر با يكديگر گويند منافقان قبل از اين،

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 109

قسم مؤكد مى‌خورند كه به خدا إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ‌: بدرستى كه ايشان با شمايند، و امروز پرده آنها دريده، معلوم شد كه دروغ مى‌گويند. حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ‌: باطل و نابود شد همه عملهاى آنها، يعنى ثوابى بر آن مترتب نشد به جهت فقد ايمان از ايشان. فَأَصْبَحُوا خاسِرِينَ‌: پس گشتند زيانكاران به افتضاح در دنيا و فوت ثواب در عقبى و اقتران ايشان به اهل كفر. اين كلام يا از جمله مقول قول مؤمنان است، يا قول حق تعالى كه براى اهل ايمان گواهى داده به حبط عمل منافقين.

در اين معنى تعجب است «كأنّه قبل و ما احبط اعمالهم و ما اخسرهم».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرِينَ (53)

ترجمه‌

و گويند آنانكه ايمان آوردند آيا اين گروه آنانند كه سوگند ياد نمودند بخدا با محكم‌ترين سوگندهاشان كه آنها هر آينه با شمايند نابود شد كردارهاى آنها پس گشتند زيانكاران.

تفسير

يقول بدون واو عطف نيز قرائت شده است و بعضى بنصب قرائت نموده‌اند تا عطف باشد برياتى در آيه سابقه و حاصل مفاد آيه شريفه آنستكه پس از آنكه خداوند نصرت كامل بمسلمانان عطا فرمود و كفار بكلى مقهور و مخذول شدند مسلمانان با يكديگر ميگويند بطور تعجب يا تعريض براى شكرگزارى و اظهار بهجت و مسرت از غلبه اسلام آيا اين منافقان بودند كه قسم‌هاى غلاظ و شداد ياد مينمودند كه ما با شمائيم با آنكه واقعا با دشمنان ما بودند چگونه زحماتى كه براى حفظ نفاق و دوروئى خود كشيدند باطل شد و كار يك طرفه گرديد و آنها زيان كار شدند در دنيا كه نتيجه از مودت با كفار نگرفتند و پيش مسلمانان هم معروف شدند بنفاق و در آخرت هم از اعماليكه بر حسب ظاهر نمودند چون با كفر باطنى بوده نتيجه نخواهند برد اين در صورتى است كه تا آخر آيه كلام اهل ايمان باشد و ممكن است از حبطت اعمالهم ببعد كلام الهى باشد در هر حال معنى تفاوتى ندارد و مفيد انشاء تعجب است از آثار سوء نفاق در دنيا و آخرت و اللّه اعلم.


جلد 2 صفحه 227

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ الَّذِين‌َ أَقسَمُوا بِاللّه‌ِ جَهدَ أَيمانِهِم‌ إِنَّهُم‌ لَمَعَكُم‌ حَبِطَت‌ أَعمالُهُم‌ فَأَصبَحُوا خاسِرِين‌َ (53)

و ميگويند كساني‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ حقيقت‌ ايمان‌ آورده‌ بودند ‌از‌ روي‌ تعجب‌ ‌اينکه‌ هايي‌ ‌که‌ رفتند رو بيهود و نصاري‌ كساني‌ بودند ‌که‌ قسم‌ خوردند بخدا بقسمهاي‌ مغلظه‌ و مؤكده‌ ‌که‌ اينها ‌با‌ ‌شما‌ مؤمنين‌ هستند و رسوا شدند و باطن‌ ‌آنها‌ ظاهر شد و اعمال‌ ‌آنها‌ چون‌ حقيقت‌ نداشت‌ حبط شد و ‌از‌ ‌بين‌ رفت‌ و خسران‌ دنيا و آخرت‌ ‌را‌ ‌براي‌ ‌خود‌ فراهم‌ كردند.

وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا كساني‌ ‌که‌ ثابت‌ قدم‌ بودند و ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ انقلابات‌ نباختند و بوعده‌هاي‌ الهي‌ مطمئن‌ بودند و ‌از‌ خدمت‌ حضرت‌ رسالت‌ بيرون‌ نرفتند أ هؤلاء اشاره‌ بكساني‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ قبل‌ ذكر شد ‌که‌ ايمان‌ ثابت‌ نداشتند و باندك‌

جلد 6 - صفحه 396

فشار رفتند رو بيهود و نصاري‌.

الَّذِين‌َ أَقسَمُوا بِاللّه‌ِ ‌که‌ ابتداء قسم‌ ياد كردند باللّه‌ ‌آن‌ ‌هم‌ بقسمهاي‌ مغلظه‌ ‌که‌ معناي‌ جَهدَ أَيمانِهِم‌ ‌که‌ ‌ما ‌هم‌ ‌تا‌ آخرين‌ نفس‌ ‌با‌ ‌شما‌ هستيم‌ إِنَّهُم‌ لَمَعَكُم‌ چه‌ بكشيم‌ چه‌ كشته‌ شويم‌ پا ‌بر‌ جا و ثابت‌ قدم‌ و غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ خداوند تمام‌ بنده‌گان‌ ‌را‌ خاصه‌ كساني‌ ‌که‌ اظهار ايمان‌ ميكنند امتحان‌ و آزمايش‌ ميكند أَ حَسِب‌َ النّاس‌ُ أَن‌ يُترَكُوا أَن‌ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُم‌ لا يُفتَنُون‌َ عنكبوت‌ ‌آيه‌ 2، بمجرد يك‌ چشم‌ زخم‌ ‌که‌ ‌در‌ جنگ‌ احد ‌بر‌ مسلمين‌ وارد شد و يك‌ عده‌ ‌آنها‌ كشته‌ شدند دست‌ ‌از‌ ايمان‌ كشيدند.

حَبِطَت‌ أَعمالُهُم‌ مكرر گفته‌ايم‌ همين‌ نحو ‌که‌ ايمان‌ شرط صحت‌ كليه‌ اعمال‌ ‌است‌ موافات‌ ‌که‌ بقاء ايمان‌ ‌باشد‌ ‌تا‌ آخر عمر ‌هم‌ شرط ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ كسي‌ هفتاد سال‌ مؤمن‌ بوده‌ و اعمال‌ صالحه‌ ‌از‌ ‌او‌ صادر ‌شده‌ و ‌در‌ نفس‌ آخر عمر ايمانش‌ زائل‌ ‌شده‌ كليه‌ اعمالش‌ باطل‌ و حبط ميشود و اينها ‌ يا ‌ اصلا ايمان‌ نداشتند ‌ يا ‌ ‌اگر‌ ايمان‌ ضعيفي‌ ‌هم‌ داشتند ‌از‌ دست‌ دادند و بكفار ملحق‌ شدند.

فَأَصبَحُوا خاسِرِين‌َ خسران‌ ‌هم‌ سرمايه‌ ‌از‌ دست‌ دادن‌ ‌است‌ ‌هم‌ ضرر و زيان‌ بردن‌ ‌است‌ بسرمايه‌ ايمان‌ ‌که‌ ‌از‌ دست‌ رفت‌ ضرر و زيان‌ دنيوي‌ ‌که‌ ديگر نميتوانند بمسلمين‌ ملحق‌ شوند و مسلمانان‌ فريب‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نميخوردند و ‌لو‌ ‌با‌ قسمهاي‌ مغلظه‌ و كفار ‌هم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بخود راه‌ نميدهند چون‌ تقلب‌ و دو رويي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مشاهده‌ كردند چوب‌ ‌هر‌ دو سر نجس‌ و ‌هم‌ آخرت‌ ‌در‌ زمره‌ منافقين‌ ‌که‌ ‌في‌ الدرك‌ الاسفل‌ ‌من‌ النار محشورند.

397

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- سوگند مؤکد یهود و نصارا بر یارى مسلمانانى که با آنان روابط دوستى داشتند. (اهولاء الذین اقسموا باللّه جهد ایمنهم انهم لمعکم) برداشت فوق مبتنى بر این احتمال است که «هولاء»، اشاره به یهود و نصارا بوده و مخاطب در «لمعکم» همان بیماردلانى باشند که پیوند ولایى با یهود و نصارا داشتند. کلمه «جهد» مفعول مطلق براى «اقسموا» مى باشد ; یعنى سوگند یاد کردند در بالاترین درجه سوگند.

۲- ناتوانى یهود و نصارا بر یارى مسلمانانى که با آنان روابط دوستى داشتند. (اهولاء الذین اقسموا باللّه جهد ایمنهم انهم لمعکم) لحن ملامت بار جمله «اهولاء ...» حکایت از آن دارد که یهود و نصارا در عصر پیامبر(ص)، رسوا شده و به ذلت افتادند ; بگونه اى که نتوانستند به تعهد خویش با مسلمانان سست ایمان پایبند بمانند.

۳- یهود و نصارا در عصر پیامبر(ص)، شوکت خویش را از دست دادند و به ذلت و خوارى کشیده شدند. (اهولاء الذین اقسموا باللّه جهد ایمنهم انهم لمعکم)

۴- مسلمانان فریب خورده و دلگرم به یارى یهود و نصارا، مورد ملامت مؤمنان راستین پس از فتح و پیروزى (اهولاء الذین اقسموا باللّه جهد ایمنهم انهم لمعکم)

۵- وابستگى به بیگانگان کافر، خصیصه بیماردلان سست ایمان (اقسموا باللّه جهد ایمنهم انهم لمعکم)

۶- تعهد مسلمانان سست ایمان بر یارى یهود و نصارا با سوگندهایى مؤکد (اهولاء الذین اقسموا باللّه جهد ایمنهم انهم لمعکم) برداشت فوق بر این مبناست که «هولاء» اشاره به بیماردلان و خطاب در «معکم» متوجه یهود و نصارا باشد.

۷- ناتوانى مسلمانان سست ایمان بر پایبندى به تعهد خویش با یهود و نصارا (اهولاء الذین اقسموا باللّه جهد ایمنهم انهم لمعکم)

۸- یهودیان و مسیحیان دلگرم به یارى و همگامى مسلمانان سست ایمان، مورد ملامت مؤمنان پس از پیروزى (و یقول الذین ءامنوا اهولاء الذین اقسموا ... انهم لمعکم)

۹- تعهد دروغین مسلمانان ضعیف الایمان بر یارى مؤمنان با سوگندهایى مؤکد (و یقول الذین ءامنوا اهولاء الذین اقسموا باللّه جهد ایمنهم انهم لمعکم) برداشت فوق بر این مبناست که خطاب در «معکم» متوجه مؤمنان واقعى باشد ; یعنى برخى از مؤمنان پس از فتح و پیروزى به برخى دیگر چنین گفتند: «اهولاء ...» در این صورت مشارالیه «هولاء»، بیماردلان خواهد بود.

۱۰- نقض پیمان و شکستن سوگند، خصیصه بیماردلان سست ایمان (اهولاء الذین اقسموا باللّه جهد ایمنهم)

۱۱- سوگند به خدا، امرى خطیر و مسؤولیت آفرین. (اقسموا باللّه جهد ایمنهم) جمله «اقسموا باللّه ...» مى رساند که بخشى از ملامت مؤمنان نسبت به عهدشکنى بیماردلان بدان جهت بوده است که آنان على رغم سوگند به خدا بر پیمان خویش با مؤمنان وفادار نماندند.

۱۲- روابط دوستانه گروهى از مسلمانان عصر پیامبر(ص)، با یهود و نصارا، موجب تباهى اعمال نیک گذشته آنان (حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین)

۱۳- برقرارى پیوندهاى دوستى با کافران از سوى اهل ایمان، تباه کننده اعمال نیک آنان (حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین)

۱۴- محرومان از هدایت الهى، در خطر تباهى اعمال نیک و زیان دیدن از کردار خویش (إنّ اللّه لایهدى القوم الظلمین ... حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین)

۱۵- تباهى کردار نیک آدمى، خسران و زیانکارى است. (حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین)

۱۶- ناکامى پذیرندگان ولایت و دوستى یهود و نصارا، در بهره گیرى از روابط دوستانه با آنان (حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین) بدان احتمال که مراد از «اعملهم» تلاشهایى است که بیماردلان براى ایجاد روابط دوستانه با یهود و نصارا، داشتند ; بر این اساس مقصود از «خسارت» بهره نجستن از ایجاد رابطه با یهود و نصارا خواهد بود.

۱۷- ناکامى و زیانکارى، فرجام شوم و پذیرش محبت و ولایت کافران (حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین)

۱۸- ناکامى یهود و نصارا در بهره گیرى از روابط دوستانه خویش با مسلمانان سست ایمان (حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین) در برداشت فوق «هولاء» اشاره به بیماردلان مسلمان و خطاب در «معکم» متوجه یهود و نصارا دانسته شده است.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۴، ۶، ۸، ۱۲
  • بیگانگان: رابطه با بیگانگان ۵
  • خدا: محرومیت از هدایت خدا ۱۴
  • زیان: عوامل زیان ۱۴ ; موارد زیان ۱۵
  • سوگند: آثار سوگند ۱۱ ; حنث سوگند ۱۰ ; سوگند به خدا ۱۱
  • عمل: حبط عمل ۱۵ ; موجبات حبط عمل ۱۲، ۱۳، ۱۴
  • قلب: صفات قلب بیمار ۵ ; عهد شکنى قلب بیمار ۱۰
  • کافران: آثار دوستى با کافران ۱۳ ; دوستى با کافران ۱۷ ; رابطه با کافران ۵ ; زیان دوستى با کافران ۱۷ ; قبول ولایت کافران ۱۷
  • مسلمانان: سرزنش مسلمانان ۴ ; سوگند مسلمانان ۶، ۹ ; مسلمانان سست ایمان ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۸ ; مسلمانان صدر اسلام ۴، ۶، ۷، ۸، ۱۲ ; مسلمانان و مسیحیان ۴، ۶، ۷ ; مسلمانان و یهود ۴، ۶، ۷
  • مسیحیان: آثار دوستى با مسیحیان ۱۲، ۱۶ ; امداد به مسیحیان ۶ ; دوستى با مسیحیان ۱، ۲ ; ذلت مسیحیان ۳ ; سرزنش مسیحیان ۸ ; سوگند مسیحیان ۱ ; شکست مسیحیان ۱۸ ; ضعف مسیحیان ۲ ; قبول ولایت مسیحیان ۱۶ ; مسیحیان صدر اسلام ۳ ; مسیحیان و مسلمانان ۱، ۲، ۸، ۱۸ ; معاهده با مسیحیان ۷
  • مؤمنان: امداد به مؤمنان ۹ ; مؤمنان و کافران ۱۳
  • یهود: آثار دوستى با یهود ۱۲، ۱۶ ; امداد به یهود ۶ ; دوستى با یهود ۱، ۲ ; ذلت یهود ۳ ; سرزنش یهود ۸ ; سوگند یهود ۱ ; شکست یهود ۱۸ ; ضعف یهود ۲ ; قبول ولایت یهود ۱۶ ; معاهده با یهود ۷ ; یهود صدر اسلام ۳ ; یهود و مسلمانان ۱، ۲، ۸، ۱۸

منابع