نتایج جستجو

دین ۸ ; ارزش امداد به دین ۶ ; امدادگران دین ۲ ; ترک امداد به دین ۳ روزى: کریمانه ۸، ۱۱ سبیل اللّه: ارزش سبیل اللّه ۵ عصیان: آثار عصیان ۳ عمل: ارزش عمل ۵

به حق ۳ انسان: فرجام انسان ها ۱۴ پاداش: ارزش پاداش اخروى ۱۲; ارزش پاداش دنیوى ۱۲ تقوا: آثار تقوا ۲، ۳، ۱۶; ارزش تقوا ۱۹; پاداش تقوا ۱۹ حق: زمینه تسلیم به

ملاک ارزش جهاد ۸ خدا: اهمیت رضایت خدا ۸; مجارى اراده خدا ۱۶ دنیاطلبى: زمینه دنیاطلبى ۱۲ دین: ارزش دین ۱۰; فلسفه دین ۱۳ رسولان خدا :۴ سبیل الله: ارزش سبیل الله

هر چند بسیار اندک باشد، ظلم دانسته است. ارزش: ملاک ارزش ۴ ارزیابى: ملاک ارزیابى ۴ ایمان: آثار ایمان ۱، ۶ ; ارزش ایمان ۴ ; اهمیت ایمان ۵ ; ایمان و عمل ۱ ;

تهجد توابین ۱۰، ۱۱ خضوع: ارزش خضوع ۶ دعا: آداب دعا ۴، ۵ ; زمان دعا ۵ ; شرایط اجابت دعا ۵ صبر: ارزش صبر ۶ صداقت: ارزش صداقت ۶ عدد چهل: ۱۱ عدد هفتاد: ۸، ۱۰

است. ۱۷- اهمیّت و ارزش اطاعت از فرامین الهى به هنگام گرفتارى در شدائد (الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح) ۱۸- ارزش کامل صبر و استقامت

قلیلاً ما تتذکّرون) ارزشها: ۲، ۴ انسان: تفاوت انسان ها ۳ ایمان: ارزش ایمان ۴ بصیرت: ارزش بصیرت ۲; اهل بصیرت ۵; شخصیت اهل بصیرت ۱; فضیلت بصیرت ۲; کمى اهل

به کتابت ۲ علم: ارزش علم ۷ فرهنگ: اولویتهاى فرهنگى ۸ قرآن: سوگندهاى قرآن ۱، ۲ کتاب: ارزش کتاب ۶ کتابت: تشویق به کتابت ۴، ۸ متعلمان: ارزش متعلمان ۷ نویسندگان:

البیان). آیات خدا: تلاوت آیات خدا ۶، ۸، ۱۱، ۱۳ ادیان: هماهنگى ادیان ۵ ارزش: ملاکهاى ارزش ۹ ارزیابى: ملاکهاى ارزیابى ۹ اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۵ اطاعت: از خدا

محافظت از ایمان ۱۱; ارزش محافظت از ایمان ۴; تشویق به محافظت از ایمان ۵ جوانمردى: موارد جوانمردى ۴، ۵ جوانى: ارزش ایمان در جوانى ۳; ارزش عمل در جوانى ۳ خدا:

هاى رفتار ۷ صابران: عفوهاى صابران ۴; فضایل صابران ۴، ۵ صبر: ارزش صبر ۱، ۵; زمینه صبر ۱ عفو: ارزش عفو ۱، ۵; اهمیت عفو ۲; توصیه به عفو ۳; زمینه عفو ۱; عفو هنگام

اهمیّت پاسدارى از اسلام ۲; تاریخ صدر اسلام ۴ امکانات مادى: ارزش امکانات مادى ۸ جهاد: آثار جهاد ۷; ارزش جهاد ۵; اهمیّت بسیج براى جهاد ۱; تخلف از جهاد ۱۲; جهاد

خالدون) با توجه به آیات قبل، مراد از «الذین»، کافران اهل کتاب هستند. ارزش: ملاکهاى ارزش ۸ اللّه: اراده اللّه ۹ ; غضب اللّه ۲ ; مشیت اللّه ۵، ۹ امکانات مادى:۱،

۱۰، ۱۲ ; کیفر اذیّت ۹ اسماء و صفات: صفات جمال ۹ ; حلیم ۸ ; غنى ۸، ۱۲ ارزش: ملاک ارزش ۶ انفاق: آثار انفاق ۱۱ ; آداب انفاق ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳ ; پاداش انفاق ۱۱ ;

از مادّه «ازجاء» به معناى راندن و دفع کردن است و از آنجا که بهاى کم و بى ارزش را شخص گیرنده از خود دور مى سازد به آن «مُزْجات» گفته شده است. زجو (۳ بار)

آخرت ۸; اهمیت ایمان ۶; ایمان بى تقوا ۷; پاداش ایمان ۱۱ پاداش: ارزش پاداش اخروى ۱، ۵; ارزش پاداش دنیوى ۱; پاداش اخروى ۴; شرایط پاداش اخروى ۶ پاداشهاى خدا:

۱۱ ; کفر به آیات خدا ۲ ادیان: سجده در ادیان ۱۱ ; هماهنگى ادیان ۱۱ ارزش: ملاکهاى ارزش ۶ اسلام: ویژگى اسلام ۵ اطاعت: از خدا ۶، ۷، ۱۰، ۱۱ اللّه: عبودیت اللّه

انسان: اهمیّت مصالح انسان ها ۷، ۹; جهل انسان ۱۰ جهاد: احکام جهاد ۳، ۱۲; ارزش جهاد ۵; ارزش جهاد مالى ۵; اهمیّت جهاد ۲، ۳، ۴; اهمیّت جهاد مالى ۴; بسیج در جهاد

۱۳، ۱۴، ۱۵ ; ویژگى دین ابراهیم (ع) ۶ احسان: ارزش احسان ۳ ادیان: اساس ادیان ۴ ; حقیقت ادیان ۳ ارزش: ملاک ارزش ۹ اطعام: آثار اطعام ۱۵ برگزیدگان:۱۳، ۱۴، ۱۵

اخروى انسان ها ۱; کیفر اخروى انسان ها ۱ ایمان: ارزش ایمان ۶; ایمان و عمل صالح ۳، ۶; موانع ایمان ۱۱ تقوا: ارزش تقوا ۸; موانع تقوا ۱۱ سرنوشت: عوامل مؤثر در

به دین ۳ صبر: آثار صبر ۷; ارزش صبر ۵; اهمیت صبر ۷; فضیلت صبر ۵ عدالت: اهمیت عدالت ۱، ۲ عفو: ارزش عفو ۹; سختى عفو ۸ قصاص: ارزش قصاص ۵; شرایط قصاص ۲; عدالت

عقیده ۷ عمل: آثار عمل ۱۳; ارزش اخروى عمل ۱۲; ارزش عمل ۷; حسابرسى اخروى عمل ۱۱; حقیقت حبط عمل ۶; عوامل حبط عمل ۵، ۷; ملاک ارزش عمل ۱۲; نیت در عمل ۱۲ قیامت:

اخروى ۱۱ حیات: ارزش حیات دنیوى ۹; حقیقت حیات دنیوى ۹; عوامل پوچى حیات دنیوى ۱; موجبات حیات برتر اخروى ۵ خدا: سرزنشهاى خدا ۹ دنیا: ارزش دنیا ۱۱; فریبندگى

الیاس(ع) ۱، ۳; فضایل الیاس(ع) ۱، ۳; مقامات الیاس(ع) ۲ انبیا: ارزش سلام بر انبیا ۴ بندگان خدا: ارزش سلام بر بندگان خدا ۴ خدا: سلام خدا ۱ رسوم: رسوم پسندیده ۳

. إن شاء جعل لک خیرًا من ذلک جنّ-ت ... و یجعل لک قصورًا) باغ: ارزش باغ هاى اخروى ۷; ارزش باغ هاى دنیوى ۷ برکت: منشأ برکت ۱ جهان بینى: جهان بینى توحیدى

آن آمیختگى خاک با آب مطرح است. آب: نقش آب ۴ انسان: اراده انسان ۳; ارزش انسان ۲; ارزش عنصر خلقت انسان ۲; انسان از گل ۱، ۳; شعور انسان ۳; عنصر خلقت انسان

اخلاص در انفاق ۱۱; ارزش انفاق ۵; انفاق براى پاداش ۱۱; انفاق در راه خدا ۱، ۵; روش تشویق به انفاق ۶; مرغوبیت مورد انفاق ۳; ملاک ارزش انفاق ۳ انفاقگران: آمرزش

فرعون ۱; تشریفات دربار فرعون ۷ فرعونیان: عقیده فرعونیان ۸ قدرت: ارزش قدرت ۵ مال: ارزش مال ۵ مرد: زینت مرد ۳ ملائکه: نقش همراهى ملائکه ۶ موسى(ع): دستبند

الگوها ۹; ذکر انبیا ۹; ذکر قصه ادریس (ع) ۱ راستگویى: ارزش راستگویى ۷ صداقت: آثار صداقت ۶، ۸; ارزش صداقت ۷ صدّیقان ۳: عبرت: عوامل عبرت ۲ قرآن: قصص قرآن

هذا مما ... یمحو به السیئات. آرزو: آثار آرزوى ناپسند ۲ ; ارزش آرزو ۴ احکام:۱۴ ارزش: ملاک ارزش ۴ القائات: شیطانى ۳ انسان: مقام اخروى انسان ۴ اهل کتاب: آرزوى

تعبیر جالبى است که وضع حال مؤمنان را در یک مسابقه که به سوى مقصدى بزرگ و پر ارزش انجام مى شود، مشخص مى کند، و نشان مى دهد آنها چگونه در برنامه اعمال صالح

عالمان اهل کتاب (دین فروشان) از ارزش والاى دین و تعهّد به پیمانهاى الهى (فنبذوه ... و اشتروا به ثمناً قلیلا) ۱۸- ناچیز و بى ارزش بودن هر آنچه (دنیا و لذائذ

بلندِ متفکّران و ارزش والاى تفکّر (یبیّن اللّه لکم الایات لعلّکم تتفکّرون) چون تفکّر، به عنوان هدف تبیین آیات الهى بیان شده است، ارزش آن و نیز مقام بلند

بیانگر ریشه پیمان شکنى یهودیان و به اصطلاح حال معلّله است. ارزش: ضد ارزش ها ۵ ; ملاکهاى ارزش ۶ اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳، ۴، ۷، ۱۱، ۱۲، ۱۳ انسانیت: ملاک

عمل به تکلیف ۹ جامعه‌شناسى:۶ جهاد:۱۰ ارزش جهاد ۱۰ ۸ ; امتحان در جهاد ۱۰ ۳ دشمنان:۸ ذکر:۷ شهادت در راه خدا:۲ ارزش شهادت در راه خدا ۲ ۸ شهیدان: مقام شهیدان

بوده و فرعونیان خود را سرور ایشان مى پنداشتند. ۶ - قدرت و ثروت، تنها ملاک ارزش در دیدگاه فرعون و فرعونیان (قال یقوم ألیس لى ملک مصر ... أم أنا خیر من هذا

الطَّعامَ عَلى‌ حُبِّهِ» 5- اطعام، زمانى ارزش بيشترى دارد كه از خود و با دست خود باشد. «نُطْعِمُكُمْ» 6- كمكى ارزش دارد كه خالصانه و به دور از هر منّت و انتظارى

خانواده ۴ خویشاوندان: محرومیت از همنشینى با خویشاوندان ۲ سرور: ارزش سرور اخروى ۴; ارزش سرور دنیوى ۴; محرومیت از سرور اخروى ۲ سعادت: آثار سعادت دنیوى ۵

یعقوب أُولى الأیدى و الأبصر) ۶ - «قدرت و توانایى» و «بصیرت و روشن بینى»، از ارزش ها و نعمت هاى الهى براى انسان (إبرهیم و إسحق و یعقوب أُولى الأیدى و الأبصر)

ذکر قصه ابراهیم(ع) ۱; عوامل ذکر ابراهیم(ع) ۷ راستگویى: ارزش راستگویى ۸ صداقت: آثار صداقت ۱۰; ارزش صداقت ۸ عبرت: عوامل عبرت ۳ قرآن: قصص قرآن ۱ محمد(ص): مسؤولیت

صفات: ذوالجلالوالاکرام ۳; صفات جلال ۹; صفات جمال ۹ امکانات مادى: ارزش امکانات مادى ۶ تقرب: ارزش تقرب ۶ توحید: نشانه هاى توحید ربوبى ۸ جهان بینى: جهان بینى توحیدى

و تفریط: ۱۴ انگیزش: عوامل انگیزش ۹ تربیت: روش تربیت ۹ تعقّل: ارزش تعقّل ۱۸، ۱۹ تقوا: ارزش تقوا ۱۵ ; اهمیّت تقوا ۱۱، ۱۶، ۱۷، ۱۸ تکلیف: زمینه عمل به تکلیف

سوره، از آنان به عنوان «السابقون» یاد شده است. ۳ - تقرب به خداوند، والاترین ارزش ها و فضیلت ها براى بشر (فأمّا إن کان من المقرّبین) ۴ - ره یافتگان به مقام

است.» انجیر: ارزش انجیر ۲; اهمیت انجیر ۴ بلد امین: مراد از بلد امین ۵ تغذیه: منابع تغذیه ۴ تین: مراد از تین ۵ خدا: نعمتهاى خدا ۲ زیتون: ارزش زیتون ۲; اهمیت

گوشی نشنیده، و بر فکر کسی نگذشته است»! تفسیر آیات ۱ - هیچ کس، توان ندارد ارزش و اهمیت پاداش هاى الهى را براى مؤمنان راستین، درک کند. (فلاتعلم نفس ما أُخفى

رشد: عوامل رشد ۵ شرک: آثار شرک ۶، ۷، ۱۰ صراط مستقیم: ارزش صراط مستقیم ۲ عبودیت: آثار عبودیت ۵ عمل: ارزش تداوم عمل ۱۰ ; عوامل ثمر دهى عمل ۹; عوامل حبط عمل

ماء مسکوب» است; یعنى، ایشان در کنار آب هاى همیشه ریزان به سر مى برند. آب: ارزش آب راکد ۲; سلامتى آب جارى ۲ اصحاب یمین: اصحاب یمین در بهشت ۱، ۳; سرور اخروى

در پیشگاه خداوند (إن شر الدواب عنداللّه الذین کفروا فهم لایؤمنون) ارزش: ملاکهاى ارزش ۴ انسانیت: انحطاط از انسانیت ۳ ; نشانه هاى انسانیت ۴ انسان: انحطاط

امکانات مادى: ارزش امکانات مادى ۷ ایمان: آثار ایمان ۵ ; محرومیت از ایمان ۷ تقرّب: آثار تقرّب ۵ تقوا: آثار تقوا ۵ ; محرومیت از تقوا ۷ ثروت: ارزش اخروى ثروت

معناى پراکنده شده است. این تعبیر، حاکى از بى ارزش بودن اعمال مجرمان است که چون گرد و غبار پراکنده، هیچ ارزش و خاصیتى نداشته و حبط خواهد شد. ۳ - سرنوشت هر

معین) ۶ - مناطق مرتفع زمین، داراى ارزش برتر براى زیست (و ءاوینهما إلى ربوة) برداشت فوق، بدان احتمال است که «ربوة» به ارزش مناطق مرتفع اشاره داشته باشد، نه

هدایتگرى تورات ۶ خدا: تذکرات خدا ۲; زمینه عنایت خدا ۴ شکر: ارزش شکر ۱۰; اهمیت شکر ۱۰ عبودیت: ارزش عبودیت ۱۰; اهمیت عبودیت ۱۰ عواطف: نقش عواطف خویشاوندى ۷

به دلیل کمال وجودى و یا رشد قواى عقلانى، به ارزش ها مى اندیشد. ۱۶- غوطهورى در غفلت و هدایت نیافتن به ارزش ها، با گذشت چهل سال از عمر انسان، نکوهیده و توجیه ناپذیر

ذوالقرنین ۲ سرزمینها: حکومت در مغرب سرزمین ذوالقرنین ۱ عمل: عمل پسندیده ۳ مسافرت: ارزش مسافرت ۳ تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۳۴۲، ح ۷۹; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۹۸، ح ۲۱۵.

جادوگران فرعون ۳، ۴; عوامل شجاعت جادوگران فرعون ۶ دیندارى: ارزش دیندارى ۸ زیان: ملاک زیان ۳ سختیها: ارزش تحمل سختیها ۸; عوامل تحمل سختیها ۷ عقیده: آثار عقیده

بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و أحسن تأویلاً) ۶- توجه به عاقبت و فرجام، از ملاکهاى ارزش گذارى (و أوفوا الکیل ... ذلک خیر و أحسن تأویلاً) ۷- لزوم توجه به عاقبت و

عفو ۷; ارزش عفو ۸; پاداش عفو ۶، ۸; فلسفه تشویق به عفو ۱۴ قصاص: مماثلت در قصاص ۵ کارگزاران: مسؤولیت کارگزاران ۱۱ کیفر: عدالت در کیفر ۵ کینه: ارزش رفع کینه

ءامنوا و عملوا الصلحت و یزیدهم من فضله) ۶ - همراه بودن ایمان و عمل صالح، داراى ارزش و تأثیر در نزد خداوند (الذین ءامنوا و عملوا الصلحت و یزیدهم من فضله) ۷ -

در شرايط مختلف ارزش خود را از دست مى‌دهند؛ مثلا ترحّم يك ارزش است، ولى ترحّم بر پلنگ تيز دندان، ستمكارى بر گوسفندان است. و يا علم يك ارزش است، لكن گاهى

آنچه را خداوند نازل كرده، ناخوش داشتند، پس (خداوند) كارهايشان را تباه (و بى ارزش) نمود. كلمه «تعس» به معناى لغزيدن، سقوط كردن و به رو افتادن است. يكى از بهترين

علیه فى الأخرین ... إنّا کذلک نجزى المحسنین . إنّه من عبادنا المؤمنین) ۵ - ارزش احسان و نیکوکارى، به توأم بودن آن با عبودیت و ایمان به خداوند است. (إنّا

بالا است که کاملاً شناخته نمى شود و این همانند چیزى است که به هنگام بیان ارزش فوق العاده چیزى گفته مى شود که هیچ کس قیمت آن را نمى داند. درج‌ (۲۰ بار)

مستقیم ۱۶ ۱۴، ۱۵ عقیده: عقیده باطل ۱۷ علم: آثار علم ۱۱; ارزش علم ۱۰; پیروى از علم ۸ علما: ارزش علما ۱۰; اهمیت پیروى از علما ۹; اهمیت تقلید از علما ۹; مسؤولیت

نعمتهاى خدا ۱ دریا: تحمل سختیهاى دریا ۹ شکر: آثار شکر ۹، ۱۰; ارزش شکر ۱۱ صبر: آثار صبر ۸; ارزش صبر ۱۱ کشتیرانى: اهمیت کشتیرانى ۵ کشتى: حرکت کشتى ها ۴، ۶;

مى دهند. ۵ - وام دادن به خداوند (صدقه و انفاق در راه او)، قرضى نیکو و بس با ارزش است. (و أقرضوا اللّه قرضًا حسنًا) وصف «حسناً»، مى تواند قید توضیحى و یا قید

أخذ اذا وجد. احکام:۲، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۴، ۱۵، ۱۹ ثانوى ۲۰، ۲۱ ارزش: ملاک ارزش ۱۳ اسراف: احکام اسراف ۹ ; حرمت اسراف ۹ اقتصاد: رشد اقتصادى ۱، ۲، ۳،

(قطع ولایت) به این است که اهل مکه از اهل مدینه ارث نبرند. ارزشها:۶ ارزش: ملاکهاى ارزش ۶ استمداد: از انصار ۱۳ ; استمداد از مؤمنان غیر مهاجر ۸ ; استمداد از

قبول شدن آن اهميّت دارد. حتّى اگر كعبه بسازيم، ولى مورد قبول خدا قرار نگيرد، ارزش ندارد. «رَبَّنا تَقَبَّلْ» 4- كارهاى خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذكر

شده بود، و فرشتگان وحى آن را با خود مى آوردند، الواحى بسیار گرانقدر و پر ارزش. و این که بعضى گفته اند: منظور از این «صُحُف» کتب انبیاى پیشین است، ظاهراً

خداوند عزّوجلّ». آخرت طلبان: مقامات اخروى آخرت طلبان ۸ ارزشها: ارزش مقامات اخروى ۴; ارزش مقامات دنیوى ۴ انسان: تفاوت اقتصادى انسان ها ۲، ۵; عبرت از تفاوت

درختان دنیا نیست ... . آدم (ع): در بهشت ۱، ۲ ; آدم (ع) و درخت ممنوعه ۳، ۴ ; ارزش مقام آدم (ع) ۷ ; صفات بهشت آدم (ع) ۸ ; قصه آدم (ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ ; هشدار

اختلاف ۹ ارزشها:۸ انگیزش: عوامل انگیزش ۱، ۲، ۴، ۷ ایمان: آثار ایمان ۷، ۱۰ ; ارزش ایمان ۸ ; ازدیاد ایمان ۵ ; عوامل ازدیاد ایمان ۳ ; مراتب ایمان ۵، ۱۰ ترس:

دنیاطلبى ۱۰ ذکر: ارزش ذکر خدا ۸; ذکر خدا ۳; زمینه ذکر خدا ۴ عبادت: زمینه ترک عبادت ۱۰ علم: آثار علم ۱۱ غفلت: زمینه غفلت از خدا ۱۰ کسب: ارزش کسب ۸ مؤمنان:

دختران خدایند (نگا: بقره / نحل / ، نجم / ). البتّه پسر و دختر در پیشگاه خدا ارزش یکسان دارند و معیار شخصیّت هر دو پاکی و تقوا است. ولی استدلال قرآن در اینجا

شده بود، و فرشتگان وحى آن را با خود مى آوردند، الواحى بسیار گرانقدر و پر ارزش. و این که بعضى گفته اند: منظور از این «صُحُف» کتب انبیاى پیشین است، ظاهراً

إن کنتم صدقین) ۱۴ - ارزش عقل و برهان در بینش دین و قرآن (قل هاتوا برهنکم إن کنتم صدقین) برهان خواستن خداوند از انسان، نشانگر ارزش برهان و دلیل عقلى قانع کننده

سوگند به کوه طور ۱، ۲ سینا: اهمیت سینا ۱ قرآن: سوگندهاى قرآن ۱، ۲ کوه طور: ارزش کوه طور ۲; عظمت کوه طور ۲

صورت مکتوب و مدوّن بوده است. تبلیغ: روش تبلیغ ۶ فصاحت: اهمیت فصاحت ۶ قرآن: ارزش قرآن ۳; بلاغت قرآن ۴; تاریخ قرآن ۸; جمع قرآن ۸; روشنگرى قرآن ۲; سهولت فهم

در زندگى ۲ سوگند: سوگند به بادهاى غبارى ۱; سوگند به بادهاى مبشر ۱ طبیعت: ارزش طبیعت ۳; اهمیت مطالعه طبیعت ۳; عبرت از طبیعت ۳ عبرت: عوامل عبرت ۳ قرآن: سوگندهاى

عوامل مؤثر در تحولات تاریخ ۹ ترس: آثار ترس از خدا ۵، ۶، ۱۱; ارزش ترس از حسابرسى خدا ۷; ارزش ترس از وعیدهاى خدا ۷; ترس از حسابرسى خدا ۶; ترس از وعیدهاى خدا

بى خبرند. (و الذین هاجروا ... لأجر الأخرة أکبر لو کانوا یعلمون) ۱۳- ظالمان، از ارزش و اجرت هجرت در راه خدا بى خبرند. (من بعد ما ظلموا ... لو کانوا یعلمون) برداشت

امكاناتِ جنگى رزمندگان، به عهده‌ى حكومت است. «أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ» 2- ارزش انسان‌ها، به انگيزه‌ها و روحيّات آنان است، نه تنها حركت و امكانات مادّى ومالى

۱۱; نشانه هاى قدرت خدا ۱۱ روح: قابض روح ۲; نقش روح ۳ زندگى: زندگى بی ارزش ۹ علم: ارزش علم ۹ عمر: آغاز عمر ۴; بدترین دوران عمر ۷، ۱۳، ۱۴، ۱۵; دورانهاى عمر

را استفاده کرد. انبیا: خویشاوندى با انبیا ۳ ایمان: آثار ایمان ۵، ۶ تقرب: ارزش تقرب ۳ خدا: سنتهاى خدا ۴; نعمتهاى خدا ۱ سعادت: عوامل سعادت ۳ سنتهاى خدا:

رسیدن به پاداش، ضرورى است. اذیّت: آثار اذیّت ۷ ; اجتناب از اذیّت ۲، ۵ ارزش: ملاک ارزش ۱، ۲، ۷ اطمینان: عوامل اطمینان ۹ اسلام: ویژگى اسلام ۳ اقتصاد: اقتصاد

عصفر، به رنگ زرد درآمده) است.» خدا: عذابهاى خدا ۹ راستگویان: ارزش راستگویان ۱۴ راستگویى: ارزش راستگویى ۱۴ راهزنى: آثار راهزنى ۱۲ عذاب: استهزاى وعده عذاب

انگيزه‌ها و درجات و ارزش آنها متفاوت است. «قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا» جلد 1 - صفحه 646 5- دفاع از وطن و جان خود و ديگران، يك ارزش است. «أَوِ ادْفَعُوا»

آزمایشهاى الهى (لتبلونّ ... و ان تصبروا و تتّقوا فانّ ذلک من عزم الامور) ۲۱- ارزش والاى صبر توأم با تقوا (و ان تصبروا و تتّقوا فانّ ذلک من عزم الامور) کلمه

شدند. «فقالوا» نیز گویاى اعلان آن اندیشه است. ۳- قیام براى خدا و دفاع از ارزش ها، نیازمند قدرت روحى و قلبى نیرومند است. (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا) ۴-

عملکرد خویش و نیز ارزش جهاد در راه خدا (و طبع ... فهم لایفقهون) ۸ - منافق، داراى خصلت حق ناپذیرى (و طبع على قلوبهم فهم لایفقهون) جهاد: ارزش جهاد ۷; تخلف از

کنیم یعنی انجیر و زیتون معروف، باز سوگند پر معنائی است زیرا: «انجیر» دارای ارزش غذائی فراوانی است و لقمه‌ای است مغذی و مقوی برای هر سن و سال و خالی از پوست

گروهى از مردم نهى شده است و اين مى‌تواند به چند دليل باشد: الف: آنان آنقدر ارزش ندارند كه تو براى آنان محزون شوى. ب: اندوه براى كفر آنان، تو را از كارهاى

خواسته‌هاى طبيعى وفطرى باشد. «أنهار، أزواج، خالدين» 6- پاكدامنى و پاكيزگى، برترين ارزش است. «أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ» 7- لذّت‌هاى متّقين تنها محدود به لذايذ مادّى

۱۸; زمینه رحمت خدا ۲۶ دزدى: اجتناب از دزدى ۸ دین: اصول دین ۷ زن: ارزش تفکر زن ۴; ارزش زن ۴; استغفار براى زن ۱۸; حقوق اجتماعى زن ۵; حقوق سیاسى زن ۵; دعا

مى‌دانند كه مورد شفاعت كجاست. «وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» 5- گواهى و شهادت زمانى ارزش دارد كه بر اساس علم باشد. «شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» وَ لا يَمْلِكُ

«مکذّبان»، استفاده شده است. امکانات دنیوى: بى ارزشى امکانات دنیوى ۴ بهشت: ارزش نعمتهاى بهشت ۴; عوامل محرومیت از نعمتهاى بهشت ۵; محرومیت از نعمتهاى بهشت

تعالیم دین ۹ قانونگذارى: شرایط قانونگذارى ۶ مدیریت: شرایط مدیریت ۷ مردم: ارزش دیدگاه مردم ۶ مسؤولیت: شرایط قبول مسؤولیت ۷

مى داد. جامعه: عوامل انقراض جامعه ۲ خدا: آثار اراده خدا ۲; تدبیر خدا ۶ سحرگاه: ارزش سحرگاه ۵; نجات در سحرگاه ۴ عذاب: ابزار عذاب ۱; عذاب با طوفان شن ۱; نجات از

خدا: ربوبیت خدا ۲، ۳، ۴، ۵، ۷ رشد: عوامل رشد ۹ صراط مستقیم: ۸، ۹ عبادت: ۴ ارزش عبادت ۵ ; دعوت به عبادت ۷ ; عبادت خدا ۶، ۷، ۸، ۹ عیسى: ایمان عیسى ۲ ; دعوت

وجود بى انتها و قدرت بى پایان و کمال مطلق است ـ ماسواى او در نظرشان کوچک، کم ارزش، ناپایدار و بى مقدار است. تعبیر به «اولیاء» (جمع ولى) ـ در سوره «عنکبوت»

اقدام به آن، امرى مذموم و نکوهیده است. (أفرءیت ... و أعطى قلیلاً و أکدى) ۲ - ارزش انفاق در استمرار و مداومت بر آن است. (أفرءیت ... و أعطى قلیلاً و أکدى) از

إِنْ تُبْدُوا خَيْراً ... أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ 2- گاهى ظلم ستيزى وفرياد، ارزش است و گاهى عفو وبخشش. «تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ» 3- عفو از موضع قدرت، ارزشمند

«لِيُطَهِّرَكُمْ» و پاكى باطنى: «يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ»، هر يك به تنهايى ارزش است، امّا ارزشمندتر وجود هردو با هم مى‌باشد. 4- انتظار خداوند از مجاهد مسلمان،

حسن عاقبت همراه گردد. «آمَنَّا فَاكْتُبْنا» 9- ره صد ساله را يك شبه رفتن، ارزش است. شنيدن‌ «سَمِعُوا»، شناختن‌ «عَرَفُوا»، اقرار كردن‌ «آمَنَّا»، ملحق شدن

(و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین) ۱۳- آگاهى مؤمنان به ارزش ایمان، مانع خودکم بینى (یا ایّها الّذین امنوا ... و انتم الاعلون ان کنتم

قرآن هرگز نمی‌خواهد با این تعبیر ارزش مواهب الهی را در این جهان نفی کند، بلکه می‌خواهد با یک مقایسه صریح و روشن ارزش این زندگی را در برابر آن زندگی مجسم

دنیا براى او تحصیل شده است. ۸ - فاصله دیدگاه ها با واقع، معیارى در ارزش یابى و ارزش گذارى آنها است. (إذ یقول أمثلهم طریقة إن لبثتم إلاّیومًا ) ۹ - دوران

نشانه عظمت و عنايت است. بِهذَا الْبَلَدِ .... بِهذَا الْبَلَدِ 3- ارزش زمين‌ها به ارزش ساكنان آنهاست. «وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (سوگند به مكّه‌

آیات شامل این کلمه «کریم» از مادّه «کَرَم» در اصل به معناى هر چیز پر ارزش است، گاه در مورد انسان به کار مى رود، گاه گیاهان، و گاهى حتى نامه توصیف به «کریم»

عبودیت سلیمان(ع) ۳، ۶; فضایل سلیمان(ع) ۱، ۳، ۵; مقامات سلیمان(ع) ۶ عبودیت: ارزش عبودیت ۸; زمینه عبودیت ۷; مقام عبودیت ۸ نعمت: نعمت فرزند صالح ۴

پرارزش است. ۴ - هدفمند و جدى بودن زندگى آدمى (و کنّا نخوض مع الخائضین) انسان: ارزش عمر انسان ها ۳; هدافدارى زندگى انسان ها ۴ جهنم: موجبات جهنم ۱ عمر: آثار تباهى

۱ بهشت: پاداش بهشت ۴; موجبات بهشت ۳; وارثان بهشت ۱ تقوا: آثار تقوا ۳، ۶; ارزش تقوا ۵ توبه: زمینه توبه ۶ سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۵; عوامل مؤثر در سرنوشت

می‌گیرد. تفسیر آیات ۱ - کفر منافقان به خدا و انکار رسالت پیامبر (ص)، عامل بى ارزش گشتن انفاقهاى آنان و پذیرفته نشدن آن در پیشگاه خداوند (و ما منعهم أن تقبل

معذوران از جهاد ۱۶ خدا: سرزنشهاى خدا ۱۵ رهبران دینى: اختیارات رهبران دینى ۱۳; ارزش همرزمى با رهبران دینى ۹; موانع همراهى با رهبران دینى ۸; نقش رهبران دینى ۱۲،

معنوى ۹ انسان: خدمت به انسان ها ۱۰; نیازهاى معنوى انسان ۱۰ انفاق: ارزش انفاق آشکار ۶، ۸; ارزش انفاق پنهانى ۶، ۸; انفاق از حلالها ۱۱; انفاق قبل از مرگ ۱۳; انفاق

بر بنى اسرائیل زمان پیامبر (ص) نیز مى باشد. اصلاح: زمینه اصلاح ۱۴ اکثریت: ارزش اکثریت ۱۹ امتحان: مصونیت از امتحان ۴ انبیا: آثار تکذیب انبیا ۹ ; آثار قتل

خرافى و جاهلانه (إن هم إلاّ یخرصون) ۸ - ظن و گمان در حوزه مسائل اعتقادى، بى ارزش و بدون اعتبار است. (ما لهم بذلک من علم إن هم إلاّ یخرصون) ۹ - هرگونه ادعا،

)) و اشاره به وجود ملازمه بين عبادت و ترس مراد از (( سقاية الحاج )) وزن و ارزش عمل به زنده بودن و تواءم بودن عمل ايمان است مقصود از (( اعظم درجة عند الله

زیّن للنّاس ... . آفرینش: هدف آفرینش ۱۰ آیات خدا: تکذیب آیات خدا ۲ ارزش: ملاکهاى ارزش ۳ ارزشگذارى غلط: ۳ انسان: گرایشهاى انسان ۶، ۹ ; نیازهاى مادى انسان

از زمین بیرون آورده ایم، انفاق کنید و برای انفاق کردن دنبال مال ناپاک و بی ارزش و معیوب نروید، در حالی که اگر آن را به عنوان حقّ شما به خود شما می دادند،

کافران مکّه ۵ کفر: کیفر کفر به خدا ۱۸; کیفر کفر به قیامت ۱۸ مؤمنان: ارزش امنیت مؤمنان ۱۰; ارزش رفاه مؤمنان ۱۰; القاى محبّت مؤمنان در قلبها ۲۱ مؤمنان مکّه : فضایل

اموالهم رئاء النّاس ... و من یکن الشیطان له قریناً فساء قریناً) احکام:۲ ارزش: ملاک ارزش ۴ انفاق: اخلاص در انفاق ۴ ; ریا در انفاق ۱، ۳، ۵، ۶ ; شرایط انفاق ۴

تقدروا علیهم) ۳- توبه و اظهار پشیمانى تبهکاران محارب پس از به چنگ افتادن، فاقد ارزش و اعتبار براى سقوط حد و رهایى از عذاب دوزخ (انما جزؤا الذین ... الا الذین

فرزند ونسل پاك، سنّت و روش انبياست. «هَبْ لِي ... ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» 6- ارزش ذريّه و فرزندان، به پاكى آنهاست. «ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» 7- در دعا بايد از

پیامبر (ص) و مؤمنان راستین، نشأت یافته از درک صحیح و بینش عمیق آنان نسبت به ارزش جهاد (فهم لایفقهون. لکن الرسول و الذین ءامنوا معه جهدوا) با توجّه به فراز

الذین ءامنوا لاتلهکم أمولکم و لا أولدکم عن ذکر اللّه) ۲ - یاد خدا، برترین ارزش در بینش الهى (لاتلهکم أمولکم و لا أولدکم عن ذکر اللّه) ۳ - یاد همیشگى خدا،

بدفرجامى و بى حاصلى را در پى خواهد داشت. ۹- فرجام نیک و پایان خوش، ملاکى مهم در ارزش گزارى امور است. ( خیر عقبًا) اتکا: اتکا به خدا ۴ ارزشگذارى: ملاک ارزشگذارى

«بالغیب» وصف براى «رحمان» باشد، برداشت بالا قابل استفاده است. ۵ - مراقبت شدید بر ارزش ها و حدود الهى، در گرو خشیت از خداوند، حتى در نهان (أوّاب حفیظ . من خشى الرحمن

شریفه، گرفتار شدن در آتش حسرت و تیره بختى خواهد بود. ۱۰ - قوم ثمود، مدعى ارزش خواهى و سعادت جویى، در تکذیب پیامبرى صالح(ع) (إنّا إذًا لفى ضلل و سعر) قوم

زن: ارزش عمل زنان مؤمن ۲۲ ; پاداش عمل زنان مؤمن ۲۲ ; تساوى زن و مرد ۲۲ ; مسؤولیت زنان ۸ فساد: موانع فساد ۱۶ مؤمنان: آثار محبّت در مؤمنان ۵ ; ارزش عمل مؤمنان

آثار ایمان ۳۰، ۳۱; آثار ایمان به خدا ۲; آثار ایمان به قیامت ۲; ارزش ایمان به خدا ۵; ارزش ایمان به محمد(ص) ۵; اقسام ایمان ۱۰، ۱۵; اهمیت ایمان به خدا ۵; اهمیت

در آیات الهى و انکار آن، از دنیامحورى برخاسته است. ۶ - لزوم انتخاب و ترجیح ارزش هاى اخروى به هنگام تعارض با مزایا و بهره ورى هاى زندگى دنیوى (فما أُوتیتم

خير كثير است. اگر همه امكانات مادّى فداى دست يابى به حكمت و بينش صحيح گردد، ارزش دارد. «فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً» 4- حكمت هديه‌اى كليدى و مادر همه‌ى

ترجمه Tabber requires Javascript to function. میوه‌ها (ی گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامی داشته می‌شوند... |[انواع‌] ميوه‌ها و آنها گرامى داشتگانند [انواع‌]

۱ زیتون: خالق زیتون ۱ سبزیجات: خالق سبزیجات ۱ شتر: مالکیت بر شتر ۳ طبیعت: ارزش طبیعت ۵; استفاده از طبیعت ۲ گاو: مالکیت بر گاو ۳ گوسفند: مالکیت بر گوسفند

روزى: منشأ روزى ۱۱; موانع روزى ۱۰ عقیده: عقیده به رازقیت خدا ۱۲ کسب: ارزش کسب ۸ لذایذ: ارزش لذایذ دنیوى ۸ محمد(ص): امامت جمعه محمد(ص) ۳; ترک نماز جمعه محمد(ص)

۵، ۹ ; سختیهاى انبیا ۹ ; مصائب انبیا ۹ ایمان: ارزش ایمان ۳، ۴ بهشت: موجبات بهشت ۲، ۳ بهشتیان: ۱ تاریخ: ارزش تاریخ ۶ ; تکرار تاریخ ۲۲ تربیت: الگوى تربیت ۱۶ ;

نیکان: پاداش نیکان ۱۴، ۱۵، ۱۶ ; فضایل نیکان ۱۶، ۱۷، ۱۸ نیکى: آثار نیکى ۱۳ ; ارزش نیکى ۱۸ هجرت:۶ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۱۲، ح ۱۷۸ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۳۳،

۱ ; مدارهاى ستارگان ۲، ۳ ; نظم ستارگان ۲ ; نقش ستارگان ۱ علم: آثار علم ۶ ; ارزش علم ۷ علما: و آیات آفاقى ۵ ; فضایل علما ۷ قرآن: فلسفه آیات آفاقى قرآن ۴ ;

روزى ۶ شهیدان :۳ عمل: عمل پسندیده ۱ مؤمنان: منشأ پاداش مؤمنان ۲ مهاجران: ارزش مرگ مهاجران ۳; پاداش اخروى مهاجران ۵; روزى اخروى مهاجران ۵; روزى نیکوى مهاجران

خلقت شتر ۲ عاقلان: عاقلان و ربوبیت خدا ۷; فضایل عاقلان ۷; فهم عاقلان ۷ عقل: ارزش عقل ۸; نقش عقل ۸ عمل: موانع عمل ناپسند ۸ گاو: فلسفه خلقت گاو ۲ گوسفند: فلسفه

خواست و عنایت خدا است. (إلى الأرض التى برکنا فیها ) ۶- تفاوت سرزمین ها از جهت ارزش، برکت و توجهات خداوند به آن (إلى الأرض التى برکنا فیها ) ۷- تمامى هستى، در

تضمین کننده فرجام نیک (و من یسلم وجهه إلى اللّه ... و إلى اللّه عقبة الأُمور) ۴ - ارزش مندى عمل نیک، به تسلیم محض بودن در برابر خدا است. (یسلم وجهه إلى اللّه و

است که «جهل» در کشاندن افراد و جوامع به تقلید کورکورانه، نقشى مهم دارد. ۷- ارزش سخن، به ریشه داشتن آن در علم و آگاهى است. (ما لهم به من علم ... کبرت کلمة

مسجد و ساير مراكز عبادت يهود و نصارى (ديرها و صومعه‌ها و معابد) به قدرى ارزش دارد كه براى حفظ آنها، بايد خون داد. ... لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ

لهو و إن تؤمنوا و تتّقوا) از این که خداوند، پس از توصیف زندگى دنیوى، سخن از ارزش ایمان و تقوابه میان آورده; استفاده مى شود که اوصاف یاد شده براى حیات دنیا،

اللّه عزّ و جل: «الاّ ان تتقوا منهم تقیة» احکام: احکام ثانوى ۱۳ ،۱۴ ارزش: ملاکهاى ارزش ۶، ۱۱ استقامت: عوامل استقامت ۱۹ اضطرار: احکام اضطرار ۱۳، ۱۴، ۲۱ انحطاط:

النبى و ... الذین اتبعوه فى ساعة العسرة) ۴ - سختى و دشوارى عمل نیک، معیارى در ارزش گذارى آن بوده و موجب افزونى ثواب و پاداش است. (لقد تاب اللّه على النبى .

و لا ینفقونها فى سبیل اللّه فبشرهم بعذاب ألیم) ۱۳ - در راه خدا بودن، ملاک ارزش انفاق (و لا ینفقونها فى سبیل اللّه) ۱۴ - زراندوزان، اهل جهنمند. (فبشرهم بعذاب

۱۱ تواضع: ارزش تواضع ۱۶ حکومت: نامشروع ۹ ; شرایط حکومت ۱ خدا: افعال خدا ۲ ; اوامر خدا ۱۸ ; حاکمیت خدا ۱، ۶ ; ولایت خدا ۱، ۵، ۶، ۹، ۱۰ خضوع: ارزش خضوع ۱۶

شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ» 5- انتقال تجربه و دانش ارزش است، ولى انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل آينده، ضد ارزش مى‌باشد. «آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ» 6- عقل،

نیت و انگیزه، در ارزش اعمال آدمى و اثربخشى آنها (من کان یرید ... و من کان یرید) تعبیر به «یرید» اشاره به تأثیر نیت هاى مردم در اعمال و ارزش آن دارد. ۱۰ -

علیم) کلمه «واسع» در برداشت فوق به معناى «واسع فضله» گرفته شده است. ارزش: ملاک ارزش ۲ اسماء و صفات: علیم ۱۰ ; واسع ۱۰، ۱۲ انفاق: آثار انفاق ۱، ۳ ; آداب

(الذین یستئذنونک و هم أغنیاء ... طبع اللّه على قلوبهم فهم لا یعلمون) ۱۱ - ارزش گذارى غلط و ترجیح دادن همنشینى با عاجزان بر شرکت در جهاد، معلول جهل و نابخردى

الهى اظهار امیدوارى کردند. ۵ - پیشگامى در طریق ایمان و سبقت گرفتن در راه ارزش ها، خود ارزشى الهى است. (إنّا نطمع أن یغفر ... أن کنّا أوّل المؤمنین) نقل

عرصه گرایش به ایمان و نه آخرت (فلو أنّ لنا کرّة فنکون من المؤمنین) ۳ - ظهور ارزش واقعى ایمان و مؤمنان در صحنه قیامت (فلو أنّ لنا کرّة فنکون من المؤمنین) ۴

ماه است» (لیلة القدر خیر من الف شهر). بهتر بودن این شب از هزار ماه به خاطر ارزش عبادت و احیای آن شب است، و روایات فضیلت لیلة القدر و فضیلت عبادت آن، که در

(یرثنى ... واجعله ربّ رضیًّا) ۱۶- مردان الهى، حتى در آرمان هاى مادى خویش، به ارزش هاى معنوى، توجه دارند. (فهب لى من لدنک ولیًّا یرثنى ... واجعله ربّ رضیًّا)

شخصیت اخروى انسان ها ۲ حق: اهمیت حق ۶; سرگردانى اخروى حق ناپذیران ۵ شناخت: ارزش ابزار شناخت ۶ عقیده: آثار عقیده ۴ عمل: آثار عمل ۴ فرجام: عوامل حُسن فرجام

۵ شیعیان: اغواناپذیرى شیعیان ۱۳; فضایل شیعیان ۱۳ عبودیّت: آثار عبودیّت ۵; ارزش مقام عبودیّت ۴; اهمیت عبودیّت ۱ عصیان: عصیان از خدا ۳ محمد(ص): عصمت محمد(ص)

دین ۷ رستگارى: عوامل رستگارى ۶ سنّت: نقش سنّت ۲، ۳ صراط مستقیم: ۵، ۸ عصمت: ارزش عصمت ۹ قرآن: تلاوت قرآن ۱، ۸ ; نقش قرآن ۲، ۳ کتب آسمانى: اهداف کتب آسمانى

آفرینش لباس (أنزلنا علیکم لباسا) و تبیین ارزش تقوا (و لباس التقوى ذلک خیر) است. گفتنى است که لباس و بیان ارزش تقوا از جهت آیت بودن خصوصیتى ندارد و لذا

اموال مورد علاقه است; پس انفاق از اموالى که مورد علاقه نباشد، بى ارزش نیست; بلکه صرفاً کم ارزش است. ۳ - دلبستگى به دنیا، موجب محرومیّت از نیل به مقام بِرّ (لن

مدد خواست‌ «أَدْخِلْنِي‌ أَخْرِجْنِي‌ اجْعَلْ» 8- كسب قدرت براى اهداف مقدّس ارزش دارد. «وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً» 9- مؤمن، نصرت و امداد را تنها

«حویة»، به معنى روده است. ۴- دنبه و پیه گاو و گوسفند از نظر غذایى براى یهودیان ارزش فراوانى داشت. (و على الذین هادوا ... حرمنا علیهم شحومهما ... ذلک جزینهم ببغیهم)

بما صبروا) ۶ - صبر و شکیبایى، رمز سعادت و داراى جایگاهى ویژه در میان مجموعه ارزش هاى الهى (الذین یمشون على الأرض هونًا ... و الذین لایشهدون الزور ... أُولئک

خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القیمة ألا ذلک هو الخسران المبین) ارزشها: ۷ انسان: ارزش عمر انسان ها ۷; اهمیت عمر انسان ها ۶ خانواده: آثار انحطاط خانواده ۵; عوامل

ملاک حقانیت عمل ۱۰ غفلت: آثار غفلت از قیامت ۱۸; عوامل غفلت از وحى ۱۸ قرآن: ارزش نزول قرآن ۲; اهداف قرآن ۴; حقانیت قرآن ۱، ۶; دلایل وحیانیت قرآن ۶; عظمت قرآن

قالوا قد فرع من الامر فلایزید و لاینقص ... . آفرینش: تدبیر آفرینش ۱، ۴۱ ارزش: ملاک ارزش ۳۹ ارزشها:۲۵ ارزیابى: ملاک ارزیابى ۳۹ انفاق: اجتناب از انفاق ۵ بخیلان:۵،

دین (الوصیة للولدین و الأقربین بالمعروف) ۷ - وصیتهاى مالى میت نافذ و داراى ارزش حقوقى است. (کتب علیکم إذا حضر أحدکم الموت إن ترک خیراً الوصیة) تأکید بر امر

المؤمنین) کلمه «اذ»، مفعول است براى کلمه اى محذوف; از قبیل «اذکر» (بیاد آور). ۳- ارزش اقدام به فعالیتهاى روزانه از آغاز صبح* (و اذ غدوت من اهلک تبوّىء المؤمنین

تعالیم قرآنى بود که شما را هدایت کرد. آیات خدا:۸ تلاوت آیات خدا ۸ ۷ ارزش: ضد ارزش ۱۳ ارزیابى: ملاک ارزیابى ۶ اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۴ انبیا:۳ بعثت انبیا

همه مصدر به معناى مفعول اند يعنى «مهزؤبه» و مسخره شده. كه عبارت اخراى بى ارزش است. راجع به [بقره:15]. كه نسبت آن به خدا داده شده رجوع شود به «مكر». [حجر:95]

همه مصدر به معناى مفعول اند يعنى «مهزؤبه» و مسخره شده. كه عبارت اخراى بى ارزش است. راجع به [بقره:15]. كه نسبت آن به خدا داده شده رجوع شود به «مكر». [حجر:95]

افسردگى ۶ انسان: تمایلات انسان ۱۰; خلقت انسان ۱۳; دوستى انسان ها ۱۲، ۱۵ تفکر: ارزش تفکر ۱۶ خانواده: آرامش در خانواده ۱۱; دوستى اعضاى خانواده ۹; عواطف خانوادگى

آثار ذکر سختى ۴ روزى: استفاده از روزى ۱۱ ; روزى طیب ۷، ۸، ۹، ۱۱، ۱۵ شکر: ارزش شکر ۱۴ ; زمینه شکر نعمت ۱۳ ; شکر نعمت ۱۵ ; موجبات شکر ۱۵ ظالمان:۳ غزوه بدر:

محمد(ص) ۳; نزول ملائکه بر محمد(ص) ۵، ۶; نیازهاى مادى محمد(ص) ۲ مردم دارى: ارزش مردم دارى ۱۰ ملائکه: انذارهاى ملائکه ۵، ۶; نقش ملائکه ۷، ۹ نبوت: مکذبان نبوت

(که نزد عرب بسیار عزیز است) به کلی رها کنند. و هنگامی که اموال نفیس و با ارزش رها و بی صاحب شود و چون شتران آبستن به حال خود رها شوند، و آنگاه که شتران

شما اظهار اسلام می کند، نگویید: مؤمن نیستی. [تا] برای به دست آوردن کالای بی ارزش و ناپایدار زندگی دنیا [او را بکشید، اگر خواهان غنیمت هستید] پس [برای شما]

خدا ۱۰; نشانه هاى ربوبیت خدا ۶;نقش خدا ۱۳ روح: ابهام روح ۲، ۳، ۴، ۱۱، ۱۵; ارزش روح ۹; پرسش درباره روح ۱،۲، ۳; حقیقت روح ۲، ۳، ۶، ۱۱; مراد از روح ۱۷، ۱۸;

اعمال و تکالیف دینى (خواندن نماز، گرفتن روزه و...)، بدون ایمان و اعتقاد، فاقد ارزش در جهان آخرت (فضرب بینهم بسور ... ینادونهم ألم نکن معکم) ۴ - جدا شدن منافقان

گناه: آمرزش گناه ۱۳ ; پشیمانى از گناه ۱۴ مجهولات: آثار علم به مجهولات ۳ مردم: ارزش ناخوشایندى مردم ۷ مؤمنان: تکالیف مؤمنان ۱۰ وحى: وقت نزول وحى ۸ طبرسی، مجمع

دوستى ۱۱ دین: نقش دین ۱۱ سخن: سخن عادلانه ۳، ۵; ملاک حقانیت سخن ۴ عدالت: ارزش عدالت ۴ فرزند: احکام فرزند ۱، ۶; انتساب اشتباهى فرزند ۱۲; انتساب فرزند به

۱۰; علماى اهل کتاب و تورات ۱۰; علماى اهل کتاب و کتمان حقایق ۱۰ کتب آسمانى: ارزش تعالیم کتب آسمانى ۱۲; کتمان کتب آسمانى ۴; کیفر کتمان کتب آسمانى ۲; گناه کتمان

خاضوا» ; یعنى، روش شما در پیشینیان شما نیز وجود داشته است. ۱۱ - حبط و سقوط ارزش و بى ثمر بودن اعمال کافران و منافقان، در دنیا و آخرت (وعد اللّه المنقین

برداشت فوق، بدان احتمال است که تقدم «حکمة» بر «موعظة» و «جدل»، معلول اهمیت و ارزش برتر آن باشد. به علاوه مطلق آمدن «حکمت» و مقید شدن «موعظه» به «حسنة» و «جدل»

به حضرت ابراهیم(ع) (أن لاتشرک بى شیئًا) ۸ - عبادت هاى آلوده به شرک، فاقد ارزش در پیشگاه خداوند (أن لاتشرک بى شیئًا) ۹ - کعبه، خانه اى بسیار مقدس و داراى

نفاق، حتى در خانه انبيا نفوذ مى‌كند. «فَخانَتاهُما» 6- بندگى و عبادت، زمانى ارزش دارد كه همراه با عمل صالح باشد. «عبدين ... «1». اعراف، 83؛ حجر، 60؛ شعراء،

قدرت خدا۳، ۴ سرزمینها: تفاوت سرزمینها ۱۳; سرزمینها هاى با برکت ۱۲ عبودیّت: ارزش مقام عبودیّت ۸; اهمیت عبودیّت ۱۰ محمد(ص): آثار عبودیت محمد(ص) ۱۸; ارائه آیات

که اگر کسى بخواهد زندگى انسان ها را ارزش گذارى کند، مهم ترین ملاک ارزش گذارى، بررسى فرجام آن است، چنان که در ارزش گذارى زندگى مؤمنان باید به سرانجام نیک

نیازهاى دائمى انسان ۱۶; نیازهاى مادى انسان ۱۶ تربیت: زمینه تربیت ۱۷ تسلیم: ارزش مقام تسلیم ۱۸; اهمیت تسلیم به خدا ۱۲، ۱۸; تسلیم به خدا ۱۳; زمینه تسلیم به

الطَّعامَ عَلى‌ حُبِّهِ» 5- اطعام، زمانى ارزش بيشترى دارد كه از خود و با دست خود باشد. «نُطْعِمُكُمْ» 6- كمكى ارزش دارد كه خالصانه و به دور از هر منّت و انتظارى

خدا ۱۲ ریا: آثار ریا ۴، ۶، ۸، ۹، ۱۰، ۱۳ ; سرزنش ریا ۱۱ ; عوامل ریا ۷ شخصیت: ارزش شخصیت ۳ صدقه: حبط صدقه ۱، ۲، ۸ عمل: حبط عمل ۱، ۲، ۴، ۸، ۱۰ ; شرایط صحت عمل

من هلک عن بینة و یحیى من حى عن بینة) ۱۵- ایمان مبتنى بر دلایل روشن، داراى ارزش و مایه حیات (و یحیى من حى عن بینة) ۱۶- توحید مایه حیات آدمى و شرک، موجب هلاکت

آفتاب تاريك گرديد و در آيه فرموده: آسمان و زمين بر آنها نگريست يعنى مردم بى ارزش و كم اهميّت بودند. بايد دانست: نظير اين تعبير در روايات نيز آمده است، ثقه

یلعبون) احتیاج: ترک احتیاج با یهود ۲۴ ادیان: تکامل در تعالیم ادیان ۱۹ ارزش: فاقدان ارزش ۲۵ تبلیغ: مصلحتخاندیشى در تبلیغ ۱۴ تورات: تاریخ تورات ۱۰ ; تحریف تورات

بستيد، راه صحيحى را نشان بدهيد. «لَيْسَ الْبِرُّ ... وَ لكِنَّ الْبِرَّ» 7- ارزش مفاهيم دينى، زمانى است كه در افراد جلوه كند. بجاى اينكه بگويد: نيكى تقواست،

آياتٌ بَيِّناتٌ» 2- ابراهيم عليه السلام مقامى دارد كه جاى پاى او، به مكّه ارزش داده است. «مَقامُ إِبْراهِيمَ» 3- بر خلاف تفكّر وهابيّت، اگر جماد در جوار

العبادة» «3» 1- تكذيب دين، باعث سقوط ارزش انسان است. قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ‌ ... فَقَدْ كَذَّبْتُمْ‌ 2- دعا وسيله‌ى تحصيل ارزش‌هاست. ما يَعْبَؤُا بِكُمْ‌ ..

نحوى باشد که عموم مردم نیز در صورت آگاهى، این نگرانى را داشته باشند. ۱۷ - ارزش حفظ خانواده، تا آنجاست که حدود الهى به واسطه آن به مخاطره نیفتد. (الاّ ان

آمرزش ۳۰ احکام: تبیین احکام ۲۹ ادیان: زکات در ادیان ۸ ; نماز در ادیان ۸ ارزش: ملاک ارزش ۱۶ اعتدال: اهمیت اعتدال ۳۴ افراط: اجتناب از افراط ۳۴ امداد: وعده امداد

۹ ; نعمتهاى خدا ۱۰ ; وعده خدا ۴ دشمنان: سلطه بر اموال دشمنان ۴ دنیاطلبى: ارزش دنیاطلبى ۱۴ ذکر: حقایق تاریخ ۱۰، ۱۱ شرک: عوامل شکست شرک ۱۲ ; مبارزه با شرک

است. وکیست که از آیین ابراهیم روی گردان شود، جز کسی که [خود را خوار و بی ارزش کند و] خویش را به نادانی و سبک مغزی زند؟ یقیناً ما ابراهیم را در دنیا [به

ببینند. آنان را واگذار تا [در گفتار و کردار باطل] فرو روند و [با کالای بی ارزش دنیا] سرگرم بازی شوند تا آن روزشان را که وعده داده می شوند دیدار کنند. پس

. فشربوا منه الاّ ثلاثمأة و ثلاثة عشر رجلا ...(۳). آمادگى نظامى: ۳ ارزش: ملاک ارزش ۱۶ ارزیابى: اهمیّت ارزیابى ۸ ; ملاک ارزیابى ۱۶ استقامت: آثار استقامت

سرمست از عشق خدا هستند. تفسیر آیات ۱ - دوزخیان (اصحاب شمال)، موجوداتى بى ارزش در پیشگاه الهى (هذا نزلهم) «نزل» چیزى است که میزبان براى پذیرایى مهمان آماده

پرهيزكارترين شما است اين آيه همان است كه افتخارات پوچ را زير پا گذاشته و ارزش انسان را در پيشگاه خدا فقط در تقوى به رسميت مى‏شناساند و اگر پيامبران و امامان

اسباب مغفرت. از قبیل توبه و عبادت. «عَرْض»: بها و ارزش. پهنا. اگر عرْض به معنی عوض و بدل یعنی بها و ارزش معنوی بهشت گرفته نشود و بلکه عرض مخالف طول باشد،

دهندگان است. ارتداد: در صدر اسلام ۵ ; بى منطقى ارتداد ۳ ; موارد ارتداد ۴ ارزش: ملاک ارزش ۱۴ اسلام: جاودانگى اسلام ۱۸ اسماء و صفات: علیم ۳۸، واسع ۳۸ امتیاز: اعطاى

هذه الایة «و من لم یحکم بما انزل اللّه فأولئک هم الکفرون» ... . آیات خدا: ارزش آیات خدا ۴۰ احکام:۳۵، ۴۳ فلسفه احکام ۳۵، ۴۳ ۴۸ اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵۱

بی‌منتهاست و (به همه امور جهان) داناست. شیطان، شما را [به هنگام انفاق مال با ارزش] از تهیدستی و فقر می ترساند، و شما را به کار زشت [چون بخل وخودداری از زکات

لطف و عنایت الهى در حق نیک کرداران است. ۷ - پایبند ساختن بشر به نیکى ها و ارزش ها، عصاره پیام وحى و دعوت قرآن (من جاء بالحسنة فله خیر منها) از این که خداوند

پرهيزكارترين شما است اين آيه همان است كه افتخارات پوچ را زير پا گذاشته و ارزش انسان را در پيشگاه خدا فقط در تقوى به رسميت مى‏شناساند و اگر پيامبران و امامان

نیک است. ۴- بهره گیرى قرآن از گرایش هاى انسان (گرایش به ابدیت) در ترغیب به ارزش هاى معنوى، بهره مى گیرد. (یبشّر المؤمنین الذین یعملون الصلحت أنّ لهم أجرًا

سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ» 6- برهنگى، هيچ كجا ارزش نيست، حتّى در بهشت. «يَلْبَسُونَ» 7- تقابل در فضاى تقوا، يك ارزش است. آنچه سبب تشديد فتنه‌هاست تقابل افراد

برایش بس است. خدا کار و فرمانش را انجام‌دهنده است. به‌راستی خدا برای هر چیزی ارزش و اندازه‌ای قرار داده است. و آن زنان که از خون حیض (ماهانه) نومیدند، اگر

بى صبرى است. «لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ» 8- فرياد و ناله‌اى ارزش دارد كه برخاسته از درون باشد، وگرنه نفاق است. «نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ» 9-

كرديم. ما آن [قرآن‌] را در شب قدر نازل کرده‌ایم‌ همانا آن ما قرآن را در شب با ارزش «لیلةالقدر» فرو فرستاده‌ایم. ما بی‌گمان این (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم

همه آنان را [به جبر و زور] به راه هدایت گرد می آورد؛ [ولی هدایت اجباری فاقد ارزش است] پس هرگز [نسبت به روحیات و اوصاف کافران لجوج که خواستار هدایت نیستند]

۲۹ - مؤمنان، داراى جایگاهى ویژه نزد پروردگاراند و سلام آنان به یکدیگر، از ارزش خاصى برخوردار است. (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم تحیّة من عند اللّه

یحبّ الذین یقتلون فى سبیله) ۴ - محبت خداوند (دوست داشتن او، انسان را) برترین ارزش ها است. (إنّ اللّه یحبّ الذین یقتلون فى سبیله) ۵ - تشویق و ترغیب مؤمنان صدراسلام

در روايت آمده است: گاهى انسان به خاطر گناه از نماز شب محروم مى‌گردد. «4» ارزش مال تا جايى است كه فكر را منحرف نكند وگرنه به حكم خداوند مسجد ضرار خراب مى‌شود

او است. (خلق لکم ربّکم من أزوجکم) ۶ - قوم لوط، مردمى تجاوزگر و شکننده حریم ارزش ها (بل أنتم قوم عادون) «عادون» از ریشه «عدوان» (تعدى و تجاوز) مشتق شده است

نشانه عظمت و عنايت است. بِهذَا الْبَلَدِ .... بِهذَا الْبَلَدِ 3- ارزش زمين‌ها به ارزش ساكنان آنهاست. «وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (سوگند به مكّه‌

خیرت حسان) «خیرات» وصف حوریان بهشتى و بیانگر ارزش هاى اخلاقى و معنوى است. «حسان» نیز وصف دیگر و بیانگر ارزش هاى صورى و ظاهرى است. ۲ - انسان، فطرتاً مجذوب

الجنّة للمتّقین ... هذا ما توعدون) ۲ - بهشت، از آن همه تائبان خداجوى و پاسدار ارزش ها و وظایف دینى (هذا ما توعدون لکلّ أوّاب حفیظ) ۳ - تجلّى تقوا، در روى آورى

منافقان به شمار آمده است، نشانگر اهمیّت و ارزش ایمان است که مؤمنان به جاى توجّه به اموال و اولاد، باید به این ارزش توجّه کنند. ۱۸ - مرگ، جدایى نفس از بدن

در روايت آمده است: گاهى انسان به خاطر گناه از نماز شب محروم مى‌گردد. «4» ارزش مال تا جايى است كه فكر را منحرف نكند وگرنه به حكم خداوند مسجد ضرار خراب مى‌شود

70. «9». تين، 4. «10». حجر، 29. جلد 10 - صفحه 570 1- جهاد و دفاع به قدرى ارزش دارد كه خداوند به نفس اسب‌هاى زير پاى جهادگران سوگند ياد مى‌كند. «وَ الْعادِياتِ

۵ - عهدها و پیمانهاى الهى در دیدگاه بسیارى از یهودیان، امرى بى مقدار و کم ارزش (نبذه فریق منهم) برداشت فوق بر اساس معنایى است که «راغب» در کلمه «نبذ» بیان

مسجد و ساير مراكز عبادت يهود و نصارى (ديرها و صومعه‌ها و معابد) به قدرى ارزش دارد كه براى حفظ آنها، بايد خون داد. ... لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ

70. «9». تين، 4. «10». حجر، 29. جلد 10 - صفحه 570 1- جهاد و دفاع به قدرى ارزش دارد كه خداوند به نفس اسب‌هاى زير پاى جهادگران سوگند ياد مى‌كند. «وَ الْعادِياتِ

جَنَّاتِ‌ ... وَ مَنْ صَلَحَ‌ 5- رابطه بدون لياقت و صلاحيّت ارزش ندارد ولى در كنار ضابطه ارزش افزوده دارد. (صلاحيّت داشتن ضابطه و قانون است و ملحق شدن به

مسجد و ساير مراكز عبادت يهود و نصارى (ديرها و صومعه‌ها و معابد) به قدرى ارزش دارد كه براى حفظ آنها، بايد خون داد. ... لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ

سوّیته و نفخت فیه من روحى) ۳ - روح دمیده شده در کالبد آدم، برخوردار از شرافت و ارزش ویژه (فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحى) اضافه در «روحى» اضافه تشریفى است و

نشانه عظمت و عنايت است. بِهذَا الْبَلَدِ .... بِهذَا الْبَلَدِ 3- ارزش زمين‌ها به ارزش ساكنان آنهاست. «وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (سوگند به مكّه‌

نشانه عظمت و عنايت است. بِهذَا الْبَلَدِ .... بِهذَا الْبَلَدِ 3- ارزش زمين‌ها به ارزش ساكنان آنهاست. «وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (سوگند به مكّه‌

اسلام» ص 110 فرموده: اين روايات نه ارزش روايت دينى دارند و نه ارزش نقل تاريخى: زيرا اتصال به پيغمبر ندارند تا ارزش روايت دينى داشته باشند و تازه روشن نيست

«نبيتنه»، از واژه‌ى «تبييت»، به معناى سوءقصد و هجوم شبانه است. در اسلام، سوگندى ارزش دارد و وفاى به آن لازم است كه نسبت به انجام كارى ارزشمند يا ترك كارى ناپسند

هَنِيئاً» 8- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 9- عملى ارزش دارد كه دائمى و پايدار باشد، نه موسمى ومقطعى. «كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 10-

هَنِيئاً» 8- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 9- عملى ارزش دارد كه دائمى و پايدار باشد، نه موسمى ومقطعى. «كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 10-

«حمیم»، به معناى آبى است که به شدت گرم باشد. ۲ - تکذیب گران گمراه، عناصرى بى ارزش و فاقد حرمت و احترام در آخرت (و أمّا إن کان من المکذّبین الضالّین . فنزل

گسترده خداوند است - به دست مى آید. ۹ - برخى اختلافات دینى بنى اسرائیل، فاقد ارزش تبیین و نقادى از نظر قرآن (إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل أکثر الذى

مى‌شود. «لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً» 5- استقامت بر راه حق ارزش است. و هر استقامتى ارزش ندارد، زيرا بعضى‌ «1». تفسير مجمع‌البيان. «2». طه، 124. جلد 10

راهنماى خویش (و لاتسمع الصمّ الدعا إذا ولّوا مدبرین) ۹ - کافر متعصب، فاقد ارزش ها و ملاک هاى حیات انسانى (إنّک لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرین) تعبیر

(لیس لهم طعام) ۲ - تنها خوراک موجود براى برخى از دوزخیان، گیاه خاردار و بى ارزش و بدبوى جهنم است. (لیس لهم طعام إلاّ من ضریع) «ضریع» (از ریشه «مضارعة» به

70. «9». تين، 4. «10». حجر، 29. جلد 10 - صفحه 570 1- جهاد و دفاع به قدرى ارزش دارد كه خداوند به نفس اسب‌هاى زير پاى جهادگران سوگند ياد مى‌كند. «وَ الْعادِياتِ

70. «9». تين، 4. «10». حجر، 29. جلد 10 - صفحه 570 1- جهاد و دفاع به قدرى ارزش دارد كه خداوند به نفس اسب‌هاى زير پاى جهادگران سوگند ياد مى‌كند. «وَ الْعادِياتِ

هشدار داد.) قالَ‌ ... لَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ 2- هر ابتكارى ارزش ندارد. (نوآورىِ گناه، ضد ارزش است.) «ما سَبَقَكُمْ بِها» وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ

یلحدون ... خیر أم من یأتى ءامنًا یوم القیمة) ۶ - ارزش ها و ملاک هاى اخروى، از مبناها و معیارهاى ارزش گذارى دینى (أفمن یلقى فى النار خیر أم من یأتى) ۷ -

هَنِيئاً» 8- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 9- عملى ارزش دارد كه دائمى و پايدار باشد، نه موسمى ومقطعى. «كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 10-

يَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ‌ 2- حريم ميان زن و مرد يك ارزش است كه دختران شعيب آن را مراعات مى‌كردند. «وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ»

کانوا یوعدون) ۱۲- ترغیب و تشویق هماره بندگان از سوى خداوند، براى گرایش به ارزش ها (وعد الصدق الذى کانوا یوعدون) عبارت «کانوا یوعدون»، استمرار وعده هاى الهى

70. «9». تين، 4. «10». حجر، 29. جلد 10 - صفحه 570 1- جهاد و دفاع به قدرى ارزش دارد كه خداوند به نفس اسب‌هاى زير پاى جهادگران سوگند ياد مى‌كند. «وَ الْعادِياتِ

نشانه عظمت و عنايت است. بِهذَا الْبَلَدِ .... بِهذَا الْبَلَدِ 3- ارزش زمين‌ها به ارزش ساكنان آنهاست. «وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (سوگند به مكّه‌

نشانه عظمت و عنايت است. بِهذَا الْبَلَدِ .... بِهذَا الْبَلَدِ 3- ارزش زمين‌ها به ارزش ساكنان آنهاست. «وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (سوگند به مكّه‌

معيار است. «إِلَّا امْرَأَتَهُ» (همسر پيامبر بودن به تنهايى ارزش نيست، همراهى و تبعيّت از او ارزش است) 9- همسران پيامبران، معصوم نيستند. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»

خشوع ايمان مى‌آورند. «إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ» 3- ايمانى ارزش دارد كه خاشعانه، «خاشِعِينَ» و جامع. «ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ

سوزاندن و نابود ساختن آن فرمان داد; چرا که ارزش حفاظت از عقاید صحیح و مبارزه با انحرافات عقیدتى، قابل مقایسه با ارزش هاى مادى نیست. استمداد: استمداد از بنى

هَنِيئاً» 8- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 9- عملى ارزش دارد كه دائمى و پايدار باشد، نه موسمى ومقطعى. «كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 10-

هَنِيئاً» 8- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 9- عملى ارزش دارد كه دائمى و پايدار باشد، نه موسمى ومقطعى. «كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» 10-

لحظه در معرض تغيير و نابودى است و به پيامدهاى از دست دادن آنها بيانديشد، ارزش نعمت‌هاى موجود را بهتر درك خواهد كرد و به لطف و قدرت الهى بيشتر پى‌مى‌برد

دست مى‌زنند. «قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا» 2- نه فقر و استضعاف ارزش است و نه تمكّن و كاخ‌نشينى؛ آنچه مهم است انتخاب راه خداوند از طريق آگاهى،

تو نبودی که از این گونه کارها نهی می‌کردی؟ آیه نازل شد و گفت: «هر درخت با ارزش نخل را قطع یا آن را به حال خود واگذاشتید همه به فرمان خدا بود»! (ما قطعتم

راه، هدايت‌هاى غيبى مى‌آيد. «جاهَدُوا- لَنَهْدِيَنَّهُمْ» 4- آنچه به تلاش‌ها ارزش مى‌دهد، خلوص است. «فِينا» 5- راه‌هاى وصول به قرب الهى، محدوديّتى ندارد. «سُبُلَنا»

قرار ندهید، بلکه در جهت منافع آنان به کار گیرید. ۴- جواز پرداخت اموال کم ارزش سفیهان به آنان (و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم الّتى جعل اللّه لکم قیاماً) به

نوع آگاهى و اطلاع و حضور در صحنه‌اى، ارزش نيست. «لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ» (گاهى انزوا و گوشه‌گيرى از اجتماع، ارزش است) 3- حاضر نشدن در مجلس گناه و بى‌اعتنايى

زناکاران، حرام است. (و حرّم ذلک على المؤمنین) ۹ - مردان و زنان زناکار، مردمى بى ارزش و از نظر شایستگى و هم کفوى براى ازدواج، در ردیف مشرکان اند. (الزانى لاینکح

«مرجع» (بازگشتن) به دست مى آید که مبدأ نیز خداوند است. ۵ - کفر کافران، بى ارزش تر از آن است که پیامبر(ص) خود را به آن مشغول و اندوه ناک کند. (و من کفر فلایحزنک

مسجد و ساير مراكز عبادت يهود و نصارى (ديرها و صومعه‌ها و معابد) به قدرى ارزش دارد كه براى حفظ آنها، بايد خون داد. ... لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ

در روايت آمده است: گاهى انسان به خاطر گناه از نماز شب محروم مى‌گردد. «4» ارزش مال تا جايى است كه فكر را منحرف نكند وگرنه به حكم خداوند مسجد ضرار خراب مى‌شود

لِحُكْمِ رَبِّكَ» 2- صبر اگر در راه اجراى فرمان الهى باشد، با ارزش است وگرنه يكدندگى و لجاجت و ضد ارزش محسوب مى‌شود. «وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ» 3- حكم و فرمان

ءامنوا... و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة) ۲ - نماز و زکات، از مهم ترین و با ارزش ترین فریضه ها و احکام الهى (وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الصلحت .

يك امتياز است. همان‌گونه كه در فروش، مزايده ودر خريد، مناقصه، عامل رقابت و ارزش است. «أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ» 7- مدّعيان

افترا مى‌نامند. «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ»* «3» - آيات وحى را سطحى و بى ارزش قلمداد مى‌كنند. «لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا» «4» - براى خداوند رقيب

لحظه در معرض تغيير و نابودى است و به پيامدهاى از دست دادن آنها بيانديشد، ارزش نعمت‌هاى موجود را بهتر درك خواهد كرد و به لطف و قدرت الهى بيشتر پى‌مى‌برد

انسان به مقام انسانيّت است، انسانى كه مسجود فرشتگان است بايد هشيار باشد كه ارزش خود را هدر ندهد. مراد از «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» آن نيست كه چيزى از

أَتْبَعَ سَبَباً ... 3- بازگو كردن سفرهاى مردان خدا و بركات مترتّب بر آن، ارزش و مايه‌ى درس و عبرت است. أَتْبَعَ سَبَباً حَتَّى إِذا ... 4- آنچه مهم است؛

چگونگى خلقت خویش و مرگ و رستاخیز، زمینه ساز گرایش وى به ایمان و رو کردن به ارزش هاى دینى و الهى (ثمّ إنّکم یوم القیمة تبعثون) در آیات نخستین این سوره، سخن

انسان است. (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة) ۳ - نطفه انسان، چیزى پست و بى ارزش (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة) برداشت یاد شده از آن جا است که تنکیر

و هم کفرون) از اینکه «کافر مردن» به عنوان عذاب منافقان یاد شده، اهمیّت و ارزش ایمان هنگام مرگ روشن مى شود. ۱۷ - مرگ، جدایى نفس از بدن است نه فانى شدن آن

نباشد، با تلاوت پيوسته هم اميدى به ايمان نيست.) جلد 7 - صفحه 72 3- ايمانى ارزش دارد كه بر اساس معرفت و شناخت حقّ باشد. «آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ» 4-

آفريده‌ها نيكوست. «أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ» (حتّى زهر در بدن مار يك ارزش است، درست مثل آب دهان كه در دهان انسان نعمت است؛ امّا اگر خارج شود، به هر

مشعر به علیت براى حصر الوهیت در وجود خداوند است. ۷ - خداوند، داراى تمامى ارزش ها و صفات کمال (اسماء حسنى) (له الأسماء الحسنى) «الأسماء» جمع محلى به الف

اسْتَأْجِرْهُ» 2- روابط حسنه ميان والدين و فرزندان و آزادى بيان در خانواده، يك ارزش است. «يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ» 3- همه‌ى اعضاى خانه پيشنهاد بدهند؛ ولى تصميم

شده، ولى در قرآن ذكرى از آنها به ميان نيامده است. 1- همه هستى در نزد خداوند ارزش دارد و قابل سوگند است، از جمله: آسمان و ستارگانش. «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ»

تقوا باشد، مستحبّ است. موضوع و محتواى گفتار، ارزش آن را مشخص مى‌كند. اگر موضوع نجوا، نيكى و تقوا باشد يك ارزش است ولى اگر گناه و ستم و توطئه باشد حرام است

معناى مصاحب و ملازم و جدا نشدنى است) 4- سبقت در ايمان و عمل و خيرات ونيكى‌ها ارزش است. «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» 5- كسانى كه در دنيا به سوى خيرات سبقت

معناى مصاحب و ملازم و جدا نشدنى است) 4- سبقت در ايمان و عمل و خيرات ونيكى‌ها ارزش است. «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» 5- كسانى كه در دنيا به سوى خيرات سبقت

نوشته شده بود، و فرشتگان وحی آن را با خود می‌آوردند الواحی بسیار گرانقدر و پر ارزش. تفسیر آیات ۱ - معارف قرآن، نوشته هایى ثبت شده در ورقه هایى متعدد (فى صحف)

رسالت از سوى وى نباشد بلکه بخاطر نصایح و اصرار وى بر رعایت تقوا و پایبندى به ارزش هاى الهى باشد. ۵ - برخوردارى صالح(ع) از ویژگى هاى بشرى، دستاویز ثمودیان در

- نویسندگان قرآن در صفحه هاى پاکیزه و با عظمت، شخصیت هایى بزرگوار و داراى ارزش و احترام در پیشگاه خداوند (بأیدى سفرة . کرام) ۲ - نویسندگان قرآن در صحیفه هاى

«دارالسلام» (خانه امن)، به عنوان پاداشى ویژه براى متذکران، بیانگر ویژگى این نعمت و ارزش فوق العاده آن است. ۴- هدایت یافتگان هشیار و متذکر، مقرب درگاه پروردگار و

إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ» «1» امّا اگر مراد از گمان، اطمينان باشد ارزش است، گرچه يقين قوى نباشد. چنانكه خداوند نيز از رزمندگان شجاع و مخلص، به صاحبان

ناخوش‌ترين صداها، آواز خران است. امام حسن عليه السلام مى‌فرمايد: تند راه رفتن، ارزش مؤمن را كم مى‌كند. «3» در حديث مى‌خوانيم: در دعوت مردم به سوى خداوند و تلاوت

مناسبى براى شناخت حقيقت افراد است. حَتَّى يَتَبَيَّنَ‌ ... 5- همه جا عيب‌پوشى ارزش نيست، گاهى بايد افشاگرى كرد. حَتَّى يَتَبَيَّنَ‌ ... وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ‌

گونه اى است که چنین ملالتى در پى ندارد. ۴- عالى ترین نعمت ها و آرمانى ترین ارزش و آسایش براى مؤمنان در بهشت برین، وجود دارد. (لایبغون عنها حولاً) درخواست

نمود و تذكّر داد كه اين زندگانى موقت و لذّت مشوب بآلام و اسقام دنيا آنقدر ارزش ندارد كه شخص عاقل براى آن مرتكب چنين جنايت بزرگى كه قتل و تكذيب پيغمبر خدا

ابراهیم(ع) (فرشتگان) بر آن حضرت، با تحیت و سلام (إذ دخلوا علیه فقالوا سلمًا) ۲ - ارزش مبادرت به سلام، هنگام ورود بر دیگران (إذ دخلوا علیه فقالوا سلمًا) مطلب بالا،

(نگا: طه / ). «طِینٍ»: گِل. یعنی مخلوق برجسته انسان نام را از موجود ساده و کم ارزش گِل آفریده است و او را گُل سرسبد جهان خلقت کرده است و شاعر در این باره چه

انسان به مقام انسانيّت است، انسانى كه مسجود فرشتگان است بايد هشيار باشد كه ارزش خود را هدر ندهد. مراد از «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» آن نيست كه چيزى از

يمن و يكى در تابستان به منطقه شام. در برابر رسم جاهليّت كه خونريزى و جنگ را ارزش مى‌دانست، تكرار كلمه ايلاف و الفت، بيانگر لطف و رحمت الهى به قريش است. جلد

مسجود فرشتگان است. ب: فرشته، عقل محض است وشهوت ندارد و از اين رو كمالش به ارزش كمال انسان نيست. هر كه عقلش را بر شهوتش غلبه دهد، برتر از فرشته است. ج: در

مَتِّعُوهُنَّ ... بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ» 2- عفت كلام، يك ارزش است. به جاى تصريح به مسائل زناشويى، خداوند مى‌فرمايد: «ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ»

براى دریافت وحى (أءلقى الذکر علیه من بیننا) ۲ - محور نبوت پیامبران، یادآورى ارزش ها به خلق و بیدارسازى فطرت خفته آنان است. (أءلقى الذکر علیه من بیننا) از

تفسیر آیات ۱ - فرشتگان ناظر و مراقب انسان ها، شخصیت هایى ارجمند و داراى ارزش و احترام در پیشگاه خداوند (کرامًا) آنچه در مقوله خود داراى شرافت و برجستگى

ان کانوا صادقین) .آیا آنها کمترین دلیلی دارند بر این که بتها این جمادات کم ارزش و بی‌شعور شریک خدا و شفیع درگاه اویند؟ تفسیر آیات ۱ - اعتقاد مشرکان به شفاعت

9 - صفحه 254 أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ...» 3- مهمانى، يك ارزش و گرامى داشتن مهمان، سيره‌ى ابراهيمى است. «ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ»

و هدایت مردم عصر بعثت، هر سه پیامبر را با وصف «صابران» معرفى کرده است. ۴- ارزش مندى صبر و جایگاه والاى صابران، در پیشگاه خداوند (و إسمعیل ... کلّ من الصبرین

امر و نهى در روز باشد. «يَسْجُدُونَ ... يَأْمُرُونَ» 3- سرعت در كار خير، ارزش آن را بيشتر مى‌كند. «يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ» 4- سبقت وسرعت صالحان در

كه همه فناپذيرند. «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ» 3- ارزش انسان با تقرّب به خداوند است، نه داشتن امكانات. «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ

«الر» مبتدا و جمله «تلک آیات الکتاب» خبر آن باشد. ۳- آیه هاى سوره حجر، داراى ارزش، قداست و عظمت (تلک ءایت الکتب) برداشت فوق، مبتنى بر این است که مشارالیه «تلک»

شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» «1» كه نشان دهنده‌ى مخالفان انبيا است. امّا ارزش كار انبيا در همين است كه با وجود غرائز بشرى و وسوسه‌هاى شيطانى، انسان‌هايى

افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‌» 2- ارزش اخلاق به خاطر كمال ذاتى آن است، نه خوشايند ديگران. (نابينا كه عبوس كننده

افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‌» 2- ارزش اخلاق به خاطر كمال ذاتى آن است، نه خوشايند ديگران. (نابينا كه عبوس كننده

آسمان به زمين است. «عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ- وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ» 5- ارزش هر موجودى وابسته به آثار وبركات آن است. «ذاتِ الرَّجْعِ‌- ذاتِ الصَّدْعِ»

آسمان به زمين است. «عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ- وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ» 5- ارزش هر موجودى وابسته به آثار وبركات آن است. «ذاتِ الرَّجْعِ‌- ذاتِ الصَّدْعِ»

آسمان به زمين است. «عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ- وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ» 5- ارزش هر موجودى وابسته به آثار وبركات آن است. «ذاتِ الرَّجْعِ‌- ذاتِ الصَّدْعِ»

يمن و يكى در تابستان به منطقه شام. در برابر رسم جاهليّت كه خونريزى و جنگ را ارزش مى‌دانست، تكرار كلمه ايلاف و الفت، بيانگر لطف و رحمت الهى به قريش است. جلد

كه مورد رضايتشان باشد، همانا خداوند دانا و بردبار است. 1- هجرت هدفدار يك ارزش است. «وَ الَّذِينَ هاجَرُوا» 2- مرگ افراد مهاجر همسنگ شهادت است. «قُتِلُوا

حیله گر خویش (و لاتحزن علیهم و ... یمکرون) ۳ - کافران و حق ناپذیران، عناصرى بى ارزش نزد خداوند (و لاتحزن علیهم) این که خداوند به پیامبر(ص) توصیه مى کند که بر

از سوى خدا كه كتاب (آسمانى) را تلاوت كند. در آن‌ها نوشته‌هايى استوار و با ارزش است. كسانى كه به آنان كتاب داده شد، متفرّق نشدند مگر بعد از آنكه برهان روشن

مى‌گذارد. ارزش هر انسانى به مقدارى است كه در برابر گناه مقاومت مى‌كند. اگر براى يك مثقال طلا گناه كرديم، ارزش ما يك مثقال است و اگر براى صد مثقال، ارزش ما صد

منجلابى است كه افراد را در خود غرق مى‌كند. «يَخُوضُوا» 3- هر تحقيق و پژوهشى ارزش ندارد. گاهى انسان در عين تحقيق، بازيگر است. جلد 8 - صفحه 479 «يَخُوضُوا وَ

بى صبرى است. «لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ» 8- فرياد و ناله‌اى ارزش دارد كه برخاسته از درون باشد، وگرنه نفاق است. «نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ» 9-

كه همه فناپذيرند. «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ» 3- ارزش انسان با تقرّب به خداوند است، نه داشتن امكانات. «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ

افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‌» 2- ارزش اخلاق به خاطر كمال ذاتى آن است، نه خوشايند ديگران. (نابينا كه عبوس كننده

افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‌» 2- ارزش اخلاق به خاطر كمال ذاتى آن است، نه خوشايند ديگران. (نابينا كه عبوس كننده

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) با او پيروزى اميرالمؤ منين بر عمرو بن عبدود و بيان ارزش آن از زبان مبارك پيامبر(ص ) نيرنگى كه يكى از مؤ منان بعد از اجازه گرفتن از

و ریشخند کردن مسأله معاد از سوى کافران، معلول سطحى نگرى آنان به مظاهر با ارزش حیات (أنبؤا ما کانوا به یستهزءون . أَوَلم یرواإلى الأرض) خدا: دلایل قدرت

سير كردن مسكين) يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ... طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ 6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نيست. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» 7- سهو اگر برخاسته

سير كردن مسكين) يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ... طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ 6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نيست. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» 7- سهو اگر برخاسته

پاداش معنوى، بر پاداش مادّى مقدّم است. «مَغْفِرَةٌ- رِزْقٌ كَرِيمٌ» 8- رزقى ارزش دارد كه با كرامت و تكريم باشد. «رِزْقٌ كَرِيمٌ» 9- هيچ كس نمى‌تواند مانع

ظاهر بسیار کم ارزش است، مبدأ آفرینش انسان را در این آیه همین موجود ناچیز می‌شمرد، تا قدرت نمائی عظیم پروردگار روشن شود که از موجودی چنان بی‌ارزش مخلوقی چنین

بايد در مسير «حقّ» باشد. «يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» 3- كسانى ارزش بيشترى دارند كه علاوه بر هدايت‌پذيرى، در فكر ايجاد نظام حقّ نيز باشند. آرى،

قرار داريم. «حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ» 1- پيروى همراه با ايمان ارزش است، نه پيروى بدون ايمان و نه ايمان منهاى تبعيّت. «اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»

حديد، 11 و 18؛ تغابن، 17؛ مزّمل، 20. جلد 10 - صفحه 92 البته وام دادن، زمانى ارزش دارد كه نيكو باشد، فورى باشد، بى‌منّت باشد، با احترام باشد، براى مصرف حقّى

آيات الهى است. كانَ لِآياتِنا عَنِيداً ... فَكَّرَ وَ قَدَّرَ 10- هر فكرى ارزش ندارد و هر متفكرى ارزشمند نيست. «إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ

سوگند، نفاقشان را پنهان مى داشتند. (اتّخذوا أیمنهم جنّة) ۲ - استفاده ابزارى از ارزش ها و مقدسات، شیوه منافقان است. (اتّخذوا أیمنهم جنّة) ۳ - منافقان، عناصرى

توبه، آداب و شرايط و شيوه‌اى دارد كه شامل حال اين افراد نمى‌شود. 1- ايمانى ارزش دارد كه تا پايان عمر داوم داشته باشد. ايمانى كه با كفر پايان پذيرد، كارساز

اسلام و تسليم مى‌كنند و هم گذشته‌ى بد خود را انكار مى‌كنند، امّا نه آن ايمان ارزش دارد، چون از روى اضطرار است نه اختيار و نه اين انكار مورد قبول است چرا كه

نورزیدن بر هدایت حق ستیزان (فتولّ عنهم ... و ذکّر) ۲ - بیدارگرى و تذکر مردم به ارزش هاى الهى، تکلیفى همیشگى براى مبلغان دینى (و ذکّر) ۳ - تذکر و بیدار باش به

قُتِّلُوا تَقْتِيلًا سُنَّةَ اللَّهِ‌ ... مِنْ قَبْلُ‌ 11- مقام انسانيّت و ارزش امنيّت در همه‌ى اديان الهى به قدرى است كه سخت‌ترين مجازات‌ها در مورد كسانى

باشند. «آيَةً لِلَّذِينَ يَخافُونَ الْعَذابَ» 11- خوف دائمى از عذاب الهى، يك ارزش است. «يَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِيمَ» تفسير نور(10جلدى)    ج‌9    259    

سير كردن مسكين) يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ... طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ 6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نيست. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» 7- سهو اگر برخاسته

و واقعيّات شناخته نمى‌شود. إِذا بَلَغَ‌ ... وَجَدَ 6- خدمت به محرومان يك ارزش است، چه با فرهنگ باشند يا نباشند. «لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ» حَتَّى إِذا

لَمْ يَجِدْكَ» 8- منت گذارى انسان بر انسان زشت است، ولى منت خدا بر انسان يك ارزش است. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى‌ ... «1». بحار، ج 8، ص 57. «2». تفسير

مصلحت است. «قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ» 3- هرگونه اصلاح در وضعيّت يتيمان، ارزش است. كلمه «اصلاح» به صورت مطلق آمده تا شامل همه‌ى اصلاحات اعمّ از اصلاح مالى،

افزون طلبى در كمالات ارزش است. «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» 13- علم، وسيله‌ى رشد انسان‌هاست. «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» 14- علمى داراى ارزش و اعتبار است كه همراه

نهند، درهای آسمان بر روی آنان باز نمی‌گردد (و خودشان بی‌ارج و اعمالشان بی‌ارزش می‌ماند) و به بهشت وارد نمی‌شوند مگر این که شتر از سوراخ سوزن خیّاطی بگذرد

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) با او پيروزى اميرالمؤ منين بر عمرو بن عبدود و بيان ارزش آن از زبان مبارك پيامبر(ص ) نيرنگى كه يكى از مؤ منان بعد از اجازه گرفتن از

نرمش در گفتار، خاموش كنيم. ما أَنَا بِباسِطٍ ... جلد 2 - صفحه 277 2- آنچه ارزش دارد، نكشتن بر اساس خوف از خداست، نه به خاطر ناتوانى و سستى. «إِنِّي أَخافُ

فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ‌ ... 7- مبارزه با طاغوت وآزادى مردم زمانى ارزش واقعى و همه جانبه دارد كه در خط انبيا باشند. «فَأَرْسِلْ مَعَنا» 8- آزار

دانستند؟ ۲ - چرا عرب جاهلى دختران را زنده بگور مى كرد؟ ۳ - نقش اسلام در احياى ارزش مقام زن وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما يَشْتَهُونَ

if we are the winners?” ترتیل: ترجمه: «أَجْراً»: تنوین برای بیان عظمت و ارزش پاداش و مزد کار است. فَتَوَلَّى‌ فِرْعَوْنُ‌ فَجَمَعَ‌... (۰) Tabber requires

آيات الهى است. كانَ لِآياتِنا عَنِيداً ... فَكَّرَ وَ قَدَّرَ 10- هر فكرى ارزش ندارد و هر متفكرى ارزشمند نيست. «إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ

آيات الهى است. كانَ لِآياتِنا عَنِيداً ... فَكَّرَ وَ قَدَّرَ 10- هر فكرى ارزش ندارد و هر متفكرى ارزشمند نيست. «إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ

آيات الهى است. كانَ لِآياتِنا عَنِيداً ... فَكَّرَ وَ قَدَّرَ 10- هر فكرى ارزش ندارد و هر متفكرى ارزشمند نيست. «إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ

ثمره ايمان و ملازم آن است. آمَنَّا ... تَوَكَّلْنا 4- ايمان به سرچشمه رحمت ارزش دارد نه به بت‌هاى جامد. «هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا» 5- با توكّل بر خداوند،

مِنَ الصَّالِحاتِ» نه، «يعمل الصالحات». 4- انگيزه‌ها و هدف‌هاى الهى به كارها ارزش مى‌دهد. «وَ هُوَ مُؤْمِنٌ» 5- در جهان بينى الهى، تلاش مثبت هيچ كس بى پاسخ

يك عمل خسارت نمى‌كنند، بلكه در همه‌ى برنامه‌ها زيان مى‌بينند. زيرا معيار ارزش هر كارى انگيزه‌ى درست آن است و قرآن نيز با تعابيرى همچون: أَ حَسِبَ‌ يَحْسَبُونَ‌،

بحثى درباره حسادت‌ تلاش براى به دست آوردن كمالاتى كه ديگران دارند، غبطه و ارزش است، ولى تلاش براى نابود كردن كمالات ديگران حسادت است. حسادت نشانه كم ظرفيّتى

يمن و يكى در تابستان به منطقه شام. در برابر رسم جاهليّت كه خونريزى و جنگ را ارزش مى‌دانست، تكرار كلمه ايلاف و الفت، بيانگر لطف و رحمت الهى به قريش است. جلد

«3». تفسير الميزان. جلد 10 - صفحه 372 4- نشاط داشتن در انجام مأموريّت يك ارزش است. «وَ النَّاشِطاتِ نَشْطاً» 5- تمام هستى ميدان كار فرشتگان است. «وَ السَّابِحاتِ

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) با او پيروزى اميرالمؤ منين بر عمرو بن عبدود و بيان ارزش آن از زبان مبارك پيامبر(ص ) نيرنگى كه يكى از مؤ منان بعد از اجازه گرفتن از

حسرت از پشت سرشان به آنان نگاه مى‌كند. 1- دلسوزى وتأسّف بر گمراهى ديگران يك ارزش است و پيامبر دلسوزترين افراد است. «باخِعٌ نَفْسَكَ» 2- رهبر بايد در فكر اصلاح

برابر دعوت پیامبران و منادیان هدایت، تسلیم شوند. ۱۱- روى گردانى کافران از ارزش هاى نو قرآن، معلولِ دنیاطلبى آنان است. لم یؤمنوا بهذا الحدیث ... ما على الأرض

افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‌» 2- ارزش اخلاق به خاطر كمال ذاتى آن است، نه خوشايند ديگران. (نابينا كه عبوس كننده

افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‌» 2- ارزش اخلاق به خاطر كمال ذاتى آن است، نه خوشايند ديگران. (نابينا كه عبوس كننده

زمين، نام ميوه آمده است. وَ الْأَرْضَ‌ ... فِيها فاكِهَةٌ 5- در ميان ميوه‌ها، ارزش خرما از بقيه جداست. فِيها فاكِهَةٌ ... وَ النَّخْلُ‌ 6- پوسته و حتّى غلاف

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) با او پيروزى اميرالمؤ منين بر عمرو بن عبدود و بيان ارزش آن از زبان مبارك پيامبر(ص ) نيرنگى كه يكى از مؤ منان بعد از اجازه گرفتن از

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) با او پيروزى اميرالمؤ منين بر عمرو بن عبدود و بيان ارزش آن از زبان مبارك پيامبر(ص ) نيرنگى كه يكى از مؤ منان بعد از اجازه گرفتن از

غريزى، همچون فرزندخواهى منافاتى ندارد. «يَرِثُنِي» 2- دنبال كردن خط انبيا يك ارزش معنوى است. «يَرِثُنِي» «1». غافر، 53. «2». نمل، 16. «3». تفسير كبيرفخررازى

حريصا» با افراد بخيل و ترسو و حريص مشورت مكن. «رأى الرجل على قدر تجربته» ارزش هر رأى به مقدار تجربه صاحب رأى است. «أن يكون حرا متدينا صديقا و ان تطلعه

سير كردن مسكين) يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ... طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ 6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نيست. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» 7- سهو اگر برخاسته

سير كردن مسكين) يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ... طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ 6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نيست. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» 7- سهو اگر برخاسته

سير كردن مسكين) يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ... طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ 6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نيست. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» 7- سهو اگر برخاسته

لَمْ يَجِدْكَ» 8- منت گذارى انسان بر انسان زشت است، ولى منت خدا بر انسان يك ارزش است. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى‌ ... «1». بحار، ج 8، ص 57. «2». تفسير

اگر به قيمت ايمان‌آوردن گروهى ديگر باشد) وَ ما أَنَا بِطارِدِ ... 2- ملاك ارزش، ايمان است، نه جايگاه اجتماعى و اقتصادى. وَ ما أَنَا بِطارِدِ ... 3- جاذبه

ساخت. هرگز تبدیلی برای (این) آفریده‌ی (ویژه‌ی) خدا نیست. این (همان) دین پر ارزشِ استوارِ پای‌برجاست ولی بیشتر مردمان نمی‌دانند. پس راست کن روی خود را بسوی

الکفر و الفسوق و العصیان) ۲۲ - کفر، زمینه ساز ابتلاى انسان به شکستن حریم ارزش ها و ارتکاب گناهان* (و کرّه إلیکم الکفر و الفسوق و العصیان) برداشت بالا بدان

نسبت به يادگيرى احكام وتكاليف دينى، احساس مسئوليّت داشتند.) 3- سؤال لازم، يك ارزش ونشانه‌ى احساس مسئوليّت است. «يَسْئَلُونَكَ» 4- سؤال، زمينه‌ى نزول تدريجى

كلمه‌ «يُطِيقُونَهُ» به معناى سلب طاقت و توان است. تسليم فرمان خدا بودن، ارزش است. اگر دستور روزه گرفتن داد، بايد روزه گرفت و اگر حكم به افطار كرد، بايد

معناى توصیف باشد، از ارتباط این آیه با آیات پیشین مطلب بالا استفاده مى شود. ۳-ارزش ها و لذت هاى بهشتى، فراتر از تصوّر و اندیشه بشر (مثل الجنّة الّتى وعد المتّقون)

خود را با مردم محكم كنيم. يَجْتَنِبُونَ‌ ... يَغْفِرُونَ‌ 5- كمالات زمانى ارزش بيشترى دارد كه سيره و روش انسان شود. يَجْتَنِبُونَ‌ ... يَغْفِرُونَ‌ (قالب

«كَفَرُوا، بِالطَّاغُوتِ‌، الشَّيْطانُ» 6- با مقايسه ميان دو نوع مبارزه وهدف، به ارزش كار خود پى ببريد ودر جنگ بكوشيد. «فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ» 7- گرچه

آياتِهِ‌ ... اخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ‌ 3- هر زبانى براى خود ارزش و اصالت دارد و تغيير آن نه كمال است و نه لازم. (هيچ كس حقّ ندارد نژادها و

.. و ابتغاؤکم من فضله) کاربرد واژه «فضل» براى کسب و کار، حاکى از اهمیت و ارزش آن است. ۹ - شایسته است که انسان ها، امکانات خویش را تفضلى الهى بدانند. (و

يكسره هدايت است. سَمِعْنا قُرْآناً ... سَمِعْنَا الْهُدى‌ 2- سرعت در كار خير ارزش آن را افزون مى‌كند. لَمَّا سَمِعْنَا ... آمَنَّا بِهِ‌ 3- ايمان به قرآن،

آيات الهى است. كانَ لِآياتِنا عَنِيداً ... فَكَّرَ وَ قَدَّرَ 10- هر فكرى ارزش ندارد و هر متفكرى ارزشمند نيست. «إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ

آيات الهى است. كانَ لِآياتِنا عَنِيداً ... فَكَّرَ وَ قَدَّرَ 10- هر فكرى ارزش ندارد و هر متفكرى ارزشمند نيست. «إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ

است. 1- جهانگردى، سير و سفر، مطالعه‌ى طبيعت و گردش‌هاى هدفدار، يك وظيفه و ارزش است. «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا» 2- گردش در طبيعت، مى‌تواند

ثمره ايمان و ملازم آن است. آمَنَّا ... تَوَكَّلْنا 4- ايمان به سرچشمه رحمت ارزش دارد نه به بت‌هاى جامد. «هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا» 5- با توكّل بر خداوند،

وارثان (روى زمين) قرار دهيم. كلمه‌ى «منت» در اين‌جا به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى كه بازگو كردن نعمت به قصد تحقير ديگران باشد و مسلّماً

در قيامت، مال دنيا بى‌ارزش است و ذرّه‌اى كارآيى ندارد. گرچه از جنس طلا و مقدار آن به اندازه‌ى ظرفيّت زمين باشد، باز هم پشيزى ارزش ندارد. «مِلْ‌ءُ الْأَرْضِ

چگونه مى‌تواند فرزند خدا باشد؟ «عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ» 6- وجاهت دنيوى نيز يك ارزش است وكسب آن مانعى ندارد. «وَجِيهاً فِي الدُّنْيا» إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) با او پيروزى اميرالمؤ منين بر عمرو بن عبدود و بيان ارزش آن از زبان مبارك پيامبر(ص ) نيرنگى كه يكى از مؤ منان بعد از اجازه گرفتن از

افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى‌» 2- ارزش اخلاق به خاطر كمال ذاتى آن است، نه خوشايند ديگران. (نابينا كه عبوس كننده

برخیزد، نه دلیل بر شخصیت است و نه وسیله تکامل، و نه موجب پاداش و ثواب. اصولا ارزش و امتیاز انسان و مهمترین تفاوت او با موجودات دیگر داشتن همین موهبت آزادی

درباره عمل صالح به صورت عموم بود و آیه فوق که در رابطه با یکى از اعمال با ارزش (قراءت قرآن) است، به دست آمد. ۹- انسان در هر عمل صالح، مورد هجوم و وسوسه

وَ الطَّيْرِ» 6- نظم، در همه جا ارزشمند است ولى در لشكر و سپاه يك ضرورت و ارزش ويژه است. «فَهُمْ يُوزَعُونَ» 7- تمرين وآموزش و آماده‌باش، براى لشكر الهى

يادآورى است. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ» جلد 7 - صفحه 556 1- در قرآن، سخن از نفى ارزش شعر نيست، بلكه سخن از نفى شعر از پيامبر است. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»

از سوى خدا كه كتاب (آسمانى) را تلاوت كند. در آن‌ها نوشته‌هايى استوار و با ارزش است. كسانى كه به آنان كتاب داده شد، متفرّق نشدند مگر بعد از آنكه برهان روشن

يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ ... إِلَّا مَنْ ظُلِمَ‌ از مظلوم، بيش از ارزش حيا وسكوت است. لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ ... إِلَّا مَنْ ظُلِمَ‌

بستگان و نزدیکان پیامبران و رهبران دینى، سزاوارترین افراد به رعایت اصول و ارزش ها (و أنذر عشیرتک الأقربین) ۴ - راه نداشتن کمترین سازش در دعوت تبلیغى پیامبر(ص);

لَمْ يَجِدْكَ» 8- منت گذارى انسان بر انسان زشت است، ولى منت خدا بر انسان يك ارزش است. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى‌ ... «1». بحار، ج 8، ص 57. «2». تفسير

لَمْ يَجِدْكَ» 8- منت گذارى انسان بر انسان زشت است، ولى منت خدا بر انسان يك ارزش است. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى‌ ... «1». بحار، ج 8، ص 57. «2». تفسير

لَمْ يَجِدْكَ» 8- منت گذارى انسان بر انسان زشت است، ولى منت خدا بر انسان يك ارزش است. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى‌ ... «1». بحار، ج 8، ص 57. «2». تفسير

لَمْ يَجِدْكَ» 8- منت گذارى انسان بر انسان زشت است، ولى منت خدا بر انسان يك ارزش است. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى‌ ... «1». بحار، ج 8، ص 57. «2». تفسير

لَهُ الدِّينَ‌ ... رَفِيعُ الدَّرَجاتِ‌ 3- اعطاى درجات از سوى حاكم مطلق جهان ارزش دارد. «رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ» 4- نزول وحى توسط فرشته‌ى مخصوص،

مى‌شوند. «عشار» جمع «عشراء» به معناى شتر حامله ده ماهه است كه در نزد عرب، با ارزش‌ترين اموال محسوب مى‌شده است. امّا به هنگام بروز علائم قيامت، بى‌صاحب مى‌ماند

یعنى «و ءاخران من غیرکم» گرفته شود. برداشت فوق مبتنى بر احتمال دوم است. ۱۰- ارزش و اعتبار شهادت شاهدان بر وصیت چه مسلمان و چه غیر مسلمان آنگاه که راستى و

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) با او پيروزى اميرالمؤ منين بر عمرو بن عبدود و بيان ارزش آن از زبان مبارك پيامبر(ص ) نيرنگى كه يكى از مؤ منان بعد از اجازه گرفتن از

كنيد. «ما تَعْبُدُونَ» (آرى مهم‌ترين منكر، شرك به خداوند است.) 14- هر عبادتى ارزش ندارد، نوع معبود و مقدار شعور مهم است. «نَعْبُدُ أَصْناماً» 15- پرستش، يك

دانستند؟ ۲ - چرا عرب جاهلى دختران را زنده بگور مى كرد؟ ۳ - نقش اسلام در احياى ارزش مقام زن وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ تَاللَّهِ

است در بیان این معنا آمده باشد که اگر انسان شعورمند، از باطل گریزان است و ارزش را در حقیقت مى بیند; پس چگونه ممکن است که سخن پروردگار آدمیان و خالق نطق

ترغیب مردم به اعطاى مال و تقوا است. ۳ - توأم بودن انفاق و تقوا با هم، شرط ارزش مندى آنها است. (من أعطى و اتّقى) ۴ - انفاق، پرهیز از ثروت اندوزى، تزکیه خواهى،

مسلما ما چنین قدرتی داریم، ولی ایمانی که از طریق اجبار و الزام ما تحقق یابد ارزش چندانی ندارد، اراده ما بر این تعلق گرفته که نوع انسان «مختار» باشد. لذا در

همراه با ستايش است. «سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» 9- سجده‌اى ارزش دارد كه به دنبالش غرور و تكبّر نباشد. خَرُّوا سُجَّداً ... وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ‌

تَتَجافى‌ جُنُوبُهُمْ‌ ... 2- عبادت‌هايى كه با نوعى رياضت و خفا همراه باشد ارزش بيشترى دارد. «تَتَجافى‌» 3- مؤمن، نه مأيوس است، نه مغرور، هم بيم دارد، هم

ستون‌هاى بلند، كشيده است. در لسان قرآن اگر بعد از توجه به خدا به سراغ مال رفتيد ارزش است، قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا ... «1»

«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» 10- اهل علم بودن كافى نيست، اهل ذكر بودن با ارزش است. (بسيارند افراد دانشمندى كه از خدا غافلند) «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ»

بأسًا شدیدًا ... و یبشّر) ۸- انسان ها، نیازمند انذار و تبشیر، براى پایدارى بر ارزش ها و پرهیز از انحرافات اند. (لم یجعل له عوجًا قیّمًا لینذر بأسًا شدیدًا.

بحثى درباره حسادت‌ تلاش براى به دست آوردن كمالاتى كه ديگران دارند، غبطه و ارزش است، ولى تلاش براى نابود كردن كمالات ديگران حسادت است. حسادت نشانه كم ظرفيّتى

و مورد انتظار است. ۶ - عزم و تصمیم جدى براى عمل به توصیه هاى خداوند، موجب ارزش مندى انسان در پیشگاه خداوند است. (و لم نجد له عزمًا) ضمیر فاعلى در «لم نجد»،

يمن و يكى در تابستان به منطقه شام. در برابر رسم جاهليّت كه خونريزى و جنگ را ارزش مى‌دانست، تكرار كلمه ايلاف و الفت، بيانگر لطف و رحمت الهى به قريش است. جلد

دزدى، قطع مى‌شود؟ پاسخ فرمود: «امانت»، قيمت دست را بالا مى‌برد و «خيانت»، ارزش آن را مى‌كاهد. طبق روايات، مقدار قطع دست، چهار انگشت است و بايد انگشت شست

تغيير آن بدست خداست. «بَدَّلْنا» 2- همه قوانين الهى در زمان و شرايط خودش ارزش دارد. «آيَةً مَكانَ آيَةٍ» 3- مردم اسرارِ قوانين الهى را نمى‌دانند. وَ اللَّهُ

همانند کبوترى که جوجه هاى خود را در زیر بال و پر خود جاى مى دهد. ۵ - ملاک ارزش در بینش الهى ایمان است; نه پیوندهاى قبیله اى و خویشاوندى. (و أنذر عشیرتک

از سوى خدا كه كتاب (آسمانى) را تلاوت كند. در آن‌ها نوشته‌هايى استوار و با ارزش است. كسانى كه به آنان كتاب داده شد، متفرّق نشدند مگر بعد از آنكه برهان روشن

اولياى خدا نيز گاهى در شرايطى مجبور به سكوت و انزوا مى‌شدند. 1- گاهى اقرار، يك ارزش است. «قالَ فَعَلْتُها» 2- فرار از طاغوت، مقدّمه‌ى دريافت الطاف الهى است.

بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ شَهِیداً). بدیهی است هر قدر آگاهی شاهد و گواه بیشتر باشد ارزش شهادت او بیشتر است، لذا در جمله بعد اضافه می‌کند: خدایی گواه من است که تمام

مى‌شوند. «عشار» جمع «عشراء» به معناى شتر حامله ده ماهه است كه در نزد عرب، با ارزش‌ترين اموال محسوب مى‌شده است. امّا به هنگام بروز علائم قيامت، بى‌صاحب مى‌ماند

می‌افتد که او قادر بر حلّ سخت‌ترین مشکلات است. اما ایمان و توجه به خدا در صورتی ارزش دارد که دائمی و پایدار باشد. سپس اضافه می‌کند: اما شما فراموشکاران «هنگامی

ابراهیم(ع) و مواد به کار رفته در قیاس هاى آن، گویاى آن است که این مجموعه داراى ارزش و سزاوار یادکرد است. ۱۲- برخوردها و احتجاجات پیامبران، شایان تأمل و منبعى

پيامبران، اقتدا به هدايت الهى است. «هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ» 2- ارزش انسان به خط فكرى و سيره‌ى عملى اوست. (فرمود: «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ»، و

ابزار آن را از خدا بخواهيم. نَزَّلَهُ‌ ... لِيُثَبِّتَ‌ 7- آنچه به ايمان ارزش مى‌دهد پايدارى بر آن است. «لِيُثَبِّتَ» 8- شرط دريافت هدايت‌ها وبشارت‌ها،

از سوى خدا كه كتاب (آسمانى) را تلاوت كند. در آن‌ها نوشته‌هايى استوار و با ارزش است. كسانى كه به آنان كتاب داده شد، متفرّق نشدند مگر بعد از آنكه برهان روشن

شهدوا فلا تشهد معهم) ۷- تحریمهاى بى جاى مشرکان برخاسته از هواپرستى و فاقد ارزش و اعتبار است. (فإن شهدوا فلا تشهد معهم و لا تتبع أهواء الذین کذبوا) ۸- پیامبر

مى‌شوند. «عشار» جمع «عشراء» به معناى شتر حامله ده ماهه است كه در نزد عرب، با ارزش‌ترين اموال محسوب مى‌شده است. امّا به هنگام بروز علائم قيامت، بى‌صاحب مى‌ماند

(أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ). چه کسی این نطفه بی‌ارزش و ناچیز را هر روز به شکل تازه‌ای در می‌آورد و خلقتی بعد از خلقتی، و آفرینشی

بى‌شعور را به عنوان خدا خواهند پذيرفت. «آلِهَتِنا» 4- صبر و مقاومت در همه جا ارزش نيست، گاهى يكدندگى و لجاجت است، همچون صبر و مقاومت در گمراهى و انحراف. «صَبَرْنا»

أَصْناماً» 5- اكثريّت، سابقه و سنّ، باطل را تبديل به حقّ نمى‌كند و همه جا ارزش نيست. «أَراكَ وَ قَوْمَكَ فِي ضَلالٍ» 6- بت‌پرستى، انحرافى است كه وجدان‌هاى

داشتن در نفاق و زبر دست بودن بر بادیه نشینان متهم مى کند; یعنى، در کنار آن ارزش، چنین ضد ارزشى بروز مى کند. بادیه نشینان: نفاق بادیه نشینان ۴ جامعه اسلامى:

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) با او پيروزى اميرالمؤ منين بر عمرو بن عبدود و بيان ارزش آن از زبان مبارك پيامبر(ص ) نيرنگى كه يكى از مؤ منان بعد از اجازه گرفتن از

مديريّت جامعه، آرزوى عبادالرحمن است، زيرا عهده‌دار شدن امامت و رهبرى متّقين، ارزش است. «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» 7- در دعا به حداقل اكتفا نكنيد،

مراحل آفرينش، زير نظر خداوند است. «خَلَقْنَا- فَكَسَوْنَا- أَنْشَأْناهُ» 5- ارزش انسان به روح اوست. «خَلْقاً آخَرَ» 6- خودشناسى، مقدّمه‌ى خداشناسى است. «نُطْفَةً،

نقطه‌ای در پشت هسته خرما. گودی سوراخ‌گونه‌ای در پشت هسته خرما. چیز کم و بی‌ارزش را بدان مثل می‌زنند، همان گونه که در فارسی به پشیز و سرسوزن مثل می‌زنند.

نمود و تذكّر داد كه اين زندگانى موقت و لذّت مشوب بآلام و اسقام دنيا آنقدر ارزش ندارد كه شخص عاقل براى آن مرتكب چنين جنايت بزرگى كه قتل و تكذيب پيغمبر خدا

را به انسان هديه مى‌كند. «حِلْيَةً تَلْبَسُونَها» 5- تازه بودنِ گوشت، يك ارزش است. «لَحْماً طَرِيًّا» 6- گرچه تلاش براى غذا از انسان است، امّا رزق از خداست

مى‌گيرد. كَفى‌ بِاللَّهِ‌ ... وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ‌ 3- گاهى ارزش گواهى يك فرد، از انكار هزاران نفر بيشتر است. (اصل با كيفيّت است نه با كميّت)

براى مسلمانان صدر اسلام، دشوار و نياز به استقامت بوده است) 4- پايدارى زمانى ارزش دارد كه در همه‌ى امور باشد. در عبادت، در ارشاد، تحمل ناگوارى‌ها و مانند آن

قدرت بر تصّرف در هستى دارند. «أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ» 6- استفاده از طبيعت ارزش است. فَضْلًا ... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ 7- كسى كه دل خود را براى خدا

غريب نوازى، از صفات بارز پيامبران الهى است. «يَدْعُوكَ» 7- براى خدمات مردم، ارزش قائل شويم. «لِيَجْزِيَكَ» 8- قصد قربت، با قدردانى ديگران منافاتى ندارد. «أَجْرَ

(با ازدياد به واسطه‌ى فضل او منافات ندارد) لِيَجْزِيَ‌ ... بِالْقِسْطِ 10- ارزش كارهاى خوب، به انگيزه وهدف خوب آن است. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»

اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَراذِلُنا» 4- در ديد دنياپرستان، مال و ثروت ارزش است، نه حقّ و حقيقت. «ما نَرى‌ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ» 5- مخالفان انبيا،

محشور می‌شوید» (وَ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ). و اگر در آفرینش خودتان از خاک بی‌ارزش بیندیشید، کافی است که هستی بخش را بشناسید و نیز امکان مسأله معاد را دریابید

ومحروم واقعى كسى است كه از اين همه خير وبركت محروم باشد. 1- ارزش رمضان، به نزول قرآن است. ارزش انسان‌ها نيز مى‌تواند به مقدارى باشد كه قرآن در آنها نفوذ

که به هنگام نزول بلاهای سنگین، حتی برای فرعونها و نمرودها پیدا می‌شود، بی‌ارزش است، و به همین دلیل نتیجه‌ای به حال او نداشت. تفسیر آیات ۱- سرمایه دارِ مغرورِ

معجزات فراوان داشته است. «بِالْبَيِّناتِ» 3- شك، اگر مقدّمه‌ى تحقيق و حركت شود ارزش دارد ولى اگر سبب ركود و سوء ظن شود يك آفت است. «فَما زِلْتُمْ فِي شَكٍّ»

إلا الظن و إن أنتم إلا تخرصون) ۱۶- گمان در حیطه مسائل عقیدتى و بنیادى فاقد ارزش و اعتبار است. (إن تتبعون إلا الظن و إن أنتم إلا تخرصون) ۱۷- سخن و ادعاهاى

مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ). و به همین دلیل «آمرزش و مغفرت الهی و همچنین روزی پر ارزش برای ج3، ص287 آنهاست» (لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ). تفسیر آیات ۱

زنان معرّفى كرده است. لِلَّذِينَ آمَنُوا ... مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ‌ 2- ارزش زن به پاكدامنى اوست. «مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها»

ما على المحسنین من سبیل) ۱۵ - نقش انگیزه و هدف انسان در حسن و قبح عملش و ارزش گذارى آن (إذا نصحوا ... ما على المحسنین من سبیل) ۱۶ - پذیرش عذر مؤمنان براى

رهبر جامعه اسلامى در مناسک حج (یأتوک رجالاً و على کلّ ضامر) ۱۱ - فضیلت و ارزش والاى حج پیاده در پیشگاه خداوند (یأتوک رجالاً و على کلّ ضامر) تقدیم پیادگان

وحفظ رازش چيزى نگفت) «فَأَسَرَّها يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ» 10- افشاگرى هميشه ارزش نيست. «وَ لَمْ يُبْدِها لَهُمْ» 11- حسد در حقّ برادر، دروغگويى و اتّهام بى

بگذارد. «فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ» 8- عدالت هميشه و با هر گروه، يك ارزش خداپسند است. «فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»

مى‌كند، انسان با خود مى‌گويد كه من به وظيفه‌ام، عمل كردم، اين آرامش وجدان با ارزش است، گرچه ديگران گوش ندهند. 9. امر به معروف ونهى از منكر، سيره‌ى انبياست،

‌او‌ ‌است‌ إِنّا إِذاً لَخاسِرُون‌َ ‌اگر‌ چنين‌ شود ‌پس‌ ‌ما زيان‌ كار و بي‌ارزش‌ هستيم‌ ‌که‌ خسران‌ سرمايه‌ ‌از‌ دست‌ دادن‌ ‌است‌ و دليل‌ ‌بر‌ بي‌كفايتي‌

توضیح بیشتر پیرامون وضع دردناک، این «عابدان گمراه»، در برابر آن «معبودان بی‌ارزش» می‌گوید: «آنها در دوزخ، فریادها و ناله‌های دردناک دارند» (لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ)

خَلَقَ الْجَانَ‌ ... 3- سرچشمه‌ى به وجود آمدن انسان، مادّه‌اى ناچيز و بى‌ارزش است. «صَلْصالٍ» (نكره آمدن مى‌تواند نشانه ناچيز بودن باشد.) 4- جنّ، موجودى

خَلَقَ الْجَانَ‌ ... 3- سرچشمه‌ى به وجود آمدن انسان، مادّه‌اى ناچيز و بى‌ارزش است. «صَلْصالٍ» (نكره آمدن مى‌تواند نشانه ناچيز بودن باشد.) 4- جنّ، موجودى

نه واسطه‌ى صاحب نفوذ). «ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ» 5- ارزش‌ها بر اساس انگيزه‌هاست. يك نگاه با انگيزه‌هاى متفاوت مى‌تواند عبادت باشد

اخلاقى، انسان را به فساد عقيدتى مى‌كشاند. (غرق شدن در گناه و ناديده گرفتن ارزش‌هاى اخلاقى، باعث شك در نبوّت حضرت لوط شد.) «لَتَأْتُونَ الرِّجالَ‌- ائْتِنا

استفاده سه نكته از روايت اسماء بنت يزيد، پيرامون موقعيت و شخصيت زن در اسلام ارزش احكام اسلامى در محيط و ظرف اجتماعى تحت حاكميت اسلام ، معلوم گردد

و مشمول شفاعت واقع مى‌شود. «1» 1- تسليم بى‌چون و چرا بودن، در برابر خدايى ارزش دارد كه به همه چيز آگاه است. «بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ‌ يَعْلَمُ» (توجّه به

بنی اسرائیل در اینجا قرآن به یک اصل کلی و عمومی، اشاره کرده می‌گوید: آنچه ارزش دارد واقعیّت و حقیقت است، نه تظاهر و ظاهر سازی، در پیشگاه خداوند بزرگ ایمان

دهنده‌ دارد و ‌هر‌ گاه‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌از‌ اعتبار جلد 1 - صفحه 105 بيندازد ‌از‌ ارزش‌ ساقط ميشود و اعتبار نزد ‌هر‌ طايفه‌اي‌ منوط و مربوط بكسي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌براي‌

خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ» 5- منشأ وجودى همه‌ى انسان‌ها خاك است. (تفاخرهاى بى‌ارزش را كنار بگذاريم.) «مِنْ تُرابٍ» 6- در خاك، حسّ و حركت نيست، ولى در انسان

على عليه السلام فرمود: «رحم الله امرء عرف قدره» خداوند رحمت كند كسى را كه ارزش‌ «1». ضمير «هم» در كنار «انّهم»، اشاره به انحصار رستگارى در آن گروه است.

در شير دادن مختارند. «فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ» 11- مشورت زن و مرد به قدرى ارزش دارد كه حتّى در شرايط جدايى، اسلام به آن سفارش كرده است. «وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ»

آلوده هستند و دين خالص، تنها از آن خداست. «لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ» 3- ارزش دين به خالص بودن آن است وگرنه هوس‌ها و خرافات آن را مسخ مى‌كند. «لِلَّهِ

رعایت عدالت تکلیفى همگانى و بدون اغماض است و بدون رعایت آن، احسان و بخشش بى ارزش خواهد بود. ۸- خداوند از ارتکاب فحشا و اعمال ناپسند و ستم و سرکشى نهى کرده

گردند. «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ» 2- نيّت، به كارها ارزش مى‌دهد. مشركان براى لمس بت‌ها، سعى مى‌كردند، ولى اسلام مى‌فرمايد: براى رضاى

نکته یاد شده باشد. ۱۸ - بَردگان، در دید اعراب عصر بعثت، فاقد هرگونه هویت و ارزش بودند. (هل لکم ... تخافونهم کخیفتکم أنفسکم) از این که مشرکان، از ناحیه بردگان

سوم كه در آيه‌ى 60 همين سوره مطرح شده است اين كه؛ مگر مال و متاع دنيا چقدر ارزش دارد كه به واسطه‌ى آن ايمان نمى‌آوريد بدانيد آنچه در نزد خداست، بهتر و پايدارتر

زشتى برهنگى و كرامت پوشش، جزو فطرت انسان است. «وَ طَفِقا يَخْصِفانِ» 8- پوشش ارزش است، گرچه با ساده‌ترين وسيله باشد. «وَرَقِ الْجَنَّةِ» 9- احكام و اوامر ونواهى

پيغمبرم معاصر هستيد، جهت ندارد كه ايمان نياوريد، بلكه ايمان آن مردمى مهم و با ارزش است كه بعد از شما مى آيند، با اينكه جز نوشته اى در اوراق چيزى نديده اند مع

وزين از بى وزن و سنگين از تو خالى تفسير نمونه جلد ۱۴ صفحه ۳۲۹ و با ارزش از بى ارزش ، و پرمايه ها از بى مايه ، تشخيص داده مى شوند. ضمنا سر ذكر «موازين »

آن را تشکیل می‌دهد خود شما و خدایان ساختگی شماست، و همچون قطعه‌های هیزم بی‌ارزش یکی پس از دیگری در جهنم پرتاب می‌شوید! سپس اضافه می‌کند: «شما وارد بر آن

آنچه خير او است، اى فضيل بن يسار! اگر دنيا نزد خداى عز و جل برابر بال مگسى ارزش داشت به دشمنِ خود از آن شربت آبى نمى‏داد، راستش اين است كه هر كه همّت او

ظاهر بسيار كم ارزش است ، مبداء آفرينش انسان را در اين آيه همين موجود ناچيز مى شمرد، تا قدرت نمائى عظيم پروردگار روشن شود كه از موجودى چنان ارزش مخلوقى چنين

مصر هستم و او حقّى بر من دارد، من به همسرش تعرّض و سوء قصد نمى‌كنم!. چون ارزش اين كار كمتر از رعايتِ تقواست. البتّه در چند جاى اين سوره، «رَبُّكَ» كه اشاره

منافع حج به قدرى مهم است كه اگر مردم از دورترين نقاط دنيا هم بيايند، باز ارزش دارد. «فَجٍّ عَمِيقٍ‌- لِيَشْهَدُوا» 3- انجام فرمان خدا و قصد قربت داشتن

قضاء هفتاد هزار حاجت بشفاعت مى‏پذيرد و ثواب آزاد كردن هفتاد هزار برده را كه ارزش هر برده هزار درهم باشد بحساب او مى‏نويسد.

اين سوره ها داراى آنهمه نتائج و ثمرات بزرگ است ، بلكه آنچه به اين خواندن ارزش نهائى مى بخشد همان ايمان به مفاد آنها و سپس ‍ عمل كردن بر طبق آن است . و

موسى بن جعفر عليهما السّلام فرمود: همانا نماز گزاردن در صف اوّل جماعت از نظر ارزش و ثواب همانند جهاد در راه خداوند عزّ و جلّ است.

هر چه را كه بدون زخم و پارگى التيام پيدا كرد، يعنى تمام عضو قطع نشد، بايد ارزش آن را دو عادل مسلمان معيّن دارند، و هر كس به غير ما أنزل اللَّه حكم راند

می‌فرماید: با این همه مواهب الهی نسبت به انسان، از آن روز که به صورت نطفه‌ای بی‌ارزش بود تا آن روز که قدم در این دنیا گذارد، و راه ج5، ص411 خود را به سوی کمال

کلمه «انسان» در این گونه آیات اشاره به انسانهای تربیت نایافته و خودرو و بی‌ارزش است. تفسیر آیات ۱- اعطاى نعمت به انسانها و بازگرفتن آن ، به دست خدا و در