الفرقان ٧٥

از الکتاب
کپی متن آیه
أُولٰئِکَ‌ يُجْزَوْنَ‌ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ‌ فِيهَا تَحِيَّةً وَ سَلاَماً

ترجمه

(آری،) آنها هستند که درجات عالی بهشت در برابر شکیباییشان به آنان پاداش داده می‌شود؛ و در آن، با تحیّت و سلام روبه‌رو می‌شوند.

|اينانند كه به پاس آن كه صبر كردند غرفه بهشت را پاداش مى‌گيرند و در آن جا با سلام و درود مواجه مى‌شوند
اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند، غرفه‌[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد.
چنین بندگان را به پاداش صبرشان (در راه عبادت)، عالی غرفه‌های جنّت و قصرهای بهشتی دهند و در آنجا با تحیّت و سلام روبرو شوند.
اینانند که به خاطر صبری که [در برابر حوادث و اجرای تکالیف الهی] از خود نشان دادند با [برترین] مکان ها [ی بهشت] پاداششان می دهند، و در آن با درود و سلامی [از سوی خدا و فرشتگان] روبرو می شوند.
اينان همان كسانند كه به خاطر صبرى كه تحمل كرده‌اند غرفه‌هاى بهشت را پاداش يابند و در آنجا به درود و سلامشان بنوازند.
اینانند که غرفه‌های بهشتی را به خاطر صبری که [در شداید] ورزیده‌اند، نصیب می‌برند، و در آنجا با تحیت و سلام روبه‌رو می‌شوند
ايشانند كه بدان شكيبايى كه كردند غرفه- جايگاه بلند- بهشت را پاداش يابند، و در آنجا با درود و سلام روبرو شوند
به اینان بالاترین درجات و عالی‌ترین منزلگاههای بهشت داده می‌شود در برابر صبر و استقامتشان (بر انجام طاعات و دوری از منکرات)، و در آن (جایگاههای والای بهشت، از هر سو) بدانان درود و سلام گفته می‌شود.
اینانند که به پاس آنکه صبر کردند، استراحتگاه (روح و بدن) را پاداش خواهند یافت و در آن‌جا با سلام و درود به خوبی مواجه خواهند شد.
آنان پاداش داده شوند جایگاه بلند را بدانچه شکیبا شدند و پیشکش شوند در آن بدرود و سلامی‌

Those will be awarded the Chamber for their patience, and will be greeted therein with greetings and peace.
ترتیل:
ترجمه:
الفرقان ٧٤ آیه ٧٥ الفرقان ٧٦
سوره : سوره الفرقان
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْغُرْفَةَ»: قسمتهای فوقانی ساختمان و طبقات بالای منازل. ساختمان بلند. در اینجا مراد منازل و درجات عالی بهشت است (نگا: عنکبوت / ، زمر / ). «بِمَا»: به سبب صبرشان. واژه (ب) سببیّه، و (ما) مصدریّه است (نگا: رعد / ). «تَحِیَّةً وَ سَلاماً»: واژه (سَلاماً) عطف تفسیر برای (تَحِیَّةً) است (نگا: یونس / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً «75»

آنان (بندگان رحمن) به خاطر آن كه صبر كردند، غرفه‌هاى بهشتى داده مى‌شوند و در آن جا با تحيّت و سلام گرم روبرو خواهند شد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً (75)


«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 425 و 426. چاپ كتابفروشى اسلاميّه.

«2». تفسير الصّافى، ج 4، ص 27 چاپ سعيد مشهد، به نقل از مناقب.

«3». تفسير على بن ابراهيم، ج 2، ص 117. چاپ كتابفروشى علّامه قم.

جلد 9 - صفحه 384

أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ: آن گروه مذكوره پاداش داده شوند به غرفه‌هاى بهشت، يعنى بلندتر موضعى در آن و منازل عليا در جنت اعلى به ايشان دهند.

بِما صَبَرُوا: به سبب آنچه صبر كردند بر مشقت دنيا و اذيتهاى كفار، يا بر بجا آوردن طاعات و تحمل زحمات آن، يا بر ترك محرمات و مجاهده برآن. و چون صبر عبارت است از حبس نفس از آنچه اقتضا كند آن را عقل و شرع، پس عام و شامل تمام اقسام صبر مى‌شود از صبر در مصيبت، صبر در طاعت و صبر از معصيت.

وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً: و ملاقات كنند يا عطا شوند در بهشت به تحيت دائمه، يعنى زندگى باقى كه هرگز فنا در عقب حيات آن نباشد و سلامتى از آفات و عاهات؛ يا دعاى زندگى و سلامتى شنوند از جانب ملائكه، يعنى ملائكه به ايشان گويند: «حياكم اللّه و سلام عليكم». يا تحيت از ملائكه باشد و سلام از خداى شنوند. يا هر يك بر ديگرى تحيت و سلام كنند.

نزد بعضى تحيت ملك عظيم و سلامتى از جميع آفتها براى ايشان باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً (71) وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً (72) وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً (73) وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً (74) أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً (75)

خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً (76) قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً (77)

ترجمه‌

و آنكه توبه نمود و كردكار شايسته‌ئى پس بدرستيكه او بازگشت مينمايد بسوى خدا بازگشتنى‌

و آنانكه حاضر نميشوند در امر باطل و چون بگذرند بر امر بيهوده، بگذرند با آنكه باشند بزرگواران‌

و آنانكه چون متذكّر شوند بآيتهاى پروردگارشان وارد و مقيم نشوند بر آنها در حالى كه باشند كران و كوران‌

و آنانكه ميگويند پروردگار ما ببخش بما از جفتهامان و فرزندانمان روشنى ديده‌ها و قرار ده ما را براى پرهيزكاران پيشوا

آنگروه جزا داده شوند در بهشت رفيع‌ترين مقام را بسبب آنچه صبر كردند و رسانده ميشوند در آن بشارت و سلام را

جاودانيان در آن، چه خوب قرارگاه و جايگاهى است‌

بگو چه‌


جلد 4 صفحه 93

اعتنائى دارد بشما پروردگار من اگر نباشد دعاى شما پس بتحقيق تكذيب كرديد پس بعد از اين خواهد شد لازم.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب احوال توبه كنندگان سابق فرموده كه كسيكه توبه كند از معاصى سابقه خود و عمل شايسته بجا آورد پس او رجوع و بازگشت مينمايد بسوى رحمت خدا رجوع و بازگشتى خوب و نيكو مثل اينكه اصلا گناهى نكرده بلكه ثواب هم برده در صورتى كه به نيّت خلوص و تقرّب بخدا از روى صدق و صفا توبه كرده باشد چون گفته‌اند توبه از معصيت غير از توبه بسوى خدا است و خداوند او را ثابت و مستقرّ بر عزم خود ميدارد و موفق باطاعت و عبادت ميفرمايد و اين اختصاص بگناه‌كاران سابق ندارد بلكه شامل است هر گناه و گناهكارى را و آنانكه حاضر نميشوند در مجالس غنا و طرب و لهو و لعب چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن غنا است و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده مثل آنرا و قمى ره نقل نموده كه غنا مجالس لهو است و چون مرور و عبور نمايند و اتّفاقا بمعصيت يا امر قبيح و بيهوده‌ئى بر خورند بكمال متانت و بزرگوارى از آن صرف نظر و چشم‌پوشى كنند و داخل و واقف و خائض در آن نشوند مثلا اگر به بينند در جائى ساز و نوازى است وارد نشوند يا درويشى معركه گرفته نايستند يا جمعى مشغول بيهوده گوئى و ياوه سرائيند با آنها شركت ننمايند و بآقا منشى و بزرگى رفتار نمايند و از آن بگذرند و وقتى بخواهند لفظ قبيحى ذكر نمايند مانند نام مخصوص عورت بكنايه از آن تعبير نمايند و باين معانى اخبارى از ائمه اطهار رسيده و شواهدى از لغت موجود است و آنانكه وقتى تذكّر داده شوند بآيات قرآنيّه و تلاوت كنند آنرا براى آنها وارد و متوجه و مقيم نشوند بر آنها بغير گوش شنوا و چشم بينا مانند كران و كوران بلكه توجه نمايند و وارد شوند و اقامت كنند در وادى معرفت بآن با گوش شنوا و چشم بينا و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه يعنى با بصير تند و شكّاك نيستند و آنانكه آرزو و دعاشان اين است كه ميگويند پروردگارا زنان و فرزندانى بما عنايت فرما كه بواسطه علم و تقوى موجب سرور قلب و روشنى چشمهاى ما باشند تا در دنيا با ما مساعد و قرين و در بهشت با ما مأنوس و همنشين گردند و قرار ده ما را


جلد 4 صفحه 94

براى پرهيزكاران پيشوا كه بما اقتدا نمايند در اطاعت و عبادت و ما سر آمد همه باشيم در علم و تقوى و همّتشان بقدرى بلند است در معنويّات و روحيّات كه سعى ميكنند خودشان را بچنين مقامى برسانند و از روايات متعدده باب استفاده ميشود كه اين مقام مخصوص بائمه اطهار است و در مناقب از سعيد بن جبير نقل نموده كه قسم ياد نمود اين آيه مخصوص بامير المؤمنين عليه السّلام است چون بيشتر دعاى آنحضرت اين بود و مقصودش از ازواج فاطمه عليها السلام و از ذريّات حسنين عليهما السلام بودند و فرمود قسم بخدا هيچ وقت از پروردگارم فرزند زيباى رعنا نخواستم ولى از خدا فرزندان خدا پرست خدا ترس خواستم كه هر وقت به بينم مشغول عبادتند قلبم شاد و چشمم روشن گردد و فرمود قرار ده ما را براى پرهيزكاران پيشوا كه ما به پيشينيان خودمان از پرهيزكاران اقتدا كنيم و بما اقتدا كنند پرهيزكارانى كه ميآيند بعد از ما و در مجمع از اهل بيت عليهم السلام نقل نموده كه و اجعل لنا من المتّقين اماما قرائت فرموده‌اند و در بعضى از روايات اين معنى تأييد شده و در مقام ردّ قرائت مشهور فرموده‌اند سؤال بزرگى از خدا نمودند كه آنها را امام اهل تقوى قرار دهد و پس از سؤال از حقيقت امر تصريح بنزول قرائت متقوله فرموده‌اند و ذريّتنا نيز قرائت شده است و مؤيّد آن روايتى است كه از ابو سعيد خدرى در برهان نقل شده كه بعد از نزول اين آيه پيغمبر بجبرئيل فرمود كيست ازواجنا عرض كرد خديجه فرمود ذريّتنا عرض كرد فاطمه فرمود قرّة اعين عرض كرد الحسن و الحسين فرمود و اجعلنا للمتّقين اماما عرض كرد امير المؤمنين صلوات اللّه عليهم اجمعين و آن جماعت كه صبر نمودند بر ترك معاصى و تحصيل علم و عمل و طلب مقامات عاليه جزا داده ميشوند در آخرت بنزول در اعلى منازل بهشت براى صبرشان در دنيا و ملائكه بآنها تبريك ورود ميگويند و ابلاغ سلام الهى را مينمايند و بشارت ميدهند بزندگى هميشگى و سلامتى دائمى يا خودشان بيكديگر تحيّت و تبريك ميگويند و دعا و سلام مينمايند و هميشه آنجا هستند نه ميميرند و نه از آنجا بيرون ميروند و خوب مقرّو مكانى است براى تمكّن و اقامت غرفه و قصر بلند بهشتى كه گفته‌اند از طلا و نقره و لؤلؤ و مرجان است و اخيرا به پيغمبر اكرم دستور فرموده كه بمردم بفرمايد خدا بشما چه اعتنائى‌


جلد 4 صفحه 95

دارد يا چه ميكند نسبت بشما اگر شما دعا و عبادت نكنيد يا حكمت در دعوت او شما را بدين اسلام نباشد و بايد بدانيد كه توجه و عنايت او براى دعا و عبادت شما است و ثواب و عقاب او در اثر قبول و عدم قبول شما است دعوت او را كه نافع و مضرّ بحال خودتان است نه خدا ولى شما تكذيب نموديد پيغمبر را و قبول نكرديد دعوت حق را پس جزاء و وبال آن لازم و دامنگير شما خواهد شد در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند زياد قرآن خواندن افضل است يا زياد دعا كردن فرمود زياد دعا كردن و اين آيه را تلاوت فرمود و در ثواب الأعمال و مجمع از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره فرقان را در هر شب بخواند خداوند او را عذاب نكند هرگز و حساب نكشد از او و باشد منزل او در فردوس اعلى خداوند توفيق عنايت فرمايد انشاء اللّه تعالى.


جلد 4 صفحه 96

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أُولئِك‌َ يُجزَون‌َ الغُرفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّون‌َ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً (75) خالِدِين‌َ فِيها حَسُنَت‌ مُستَقَرًّا وَ مُقاماً (76)

اينها جزا داده‌ مي‌شوند غرفه‌هاي‌ بهشت‌ ‌به‌ سبب‌ آنكه‌ صبر كردند ‌بر‌ مشقت‌ عبادت‌ و ترك‌ معصيت‌ و اذيت‌ دشمن‌ و ملائكه‌ ملاقات‌ مي‌كنند ‌آنها‌ ‌را‌ ‌با‌ تحيات‌ و درود هميشگي‌ ‌در‌ ‌آن‌ غرفه‌هاي‌ بهشت‌ هستند نيك‌ قرارگاه‌ و مورد اقامت‌ ‌است‌.

(أُولئِك‌َ) راجع‌ ‌به‌ عباد الرحمن‌ ‌است‌ ‌که‌ داراي‌ صفات‌ مذكوره‌ باشند (يُجزَون‌َ الغُرفَةَ بِما صَبَرُوا) گفتند سه‌ قسم‌ صبر داريم‌ صبر ‌در‌ بليات‌، صبر ‌بر‌ زحمت‌ عبادت‌، صبر ‌بر‌ جلوگيري‌ نفس‌ ‌از‌ معاصي‌ و مشتهيات‌ 300 درجه‌، 600 درجه‌، 900 درجه‌ بترتيب‌.

(وَ يُلَقَّون‌َ فِيها) ‌در‌ ‌آن‌ غرفه‌ها دائما ملائكه‌ ‌با‌ تحيات‌ و اكرامات‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ملاقات‌ ميكنند (خالِدِين‌َ فِيها حَسُنَت‌ مُستَقَرًّا وَ مُقاماً) مسئله خلود ‌از‌ ضروريات‌ دين‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 75)- بعد از تکمیل این اوصاف دوازده گانه اشاره به این بندگان خاص خدا با تمام این ویژگیها کرده، و در یک جمع بندی کوتاه پاداش الهی آنان را چنین بیان می‌کند: «آنها کسانی هستند که درجات عالی بهشت در برابر صبر و استقامتشان به آنها پاداش داده می‌شود» (أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا).

«صبر» وصف تازه‌ای نیست بلکه ضامن اجرای تمام اوصاف گذشته است و در اینجا مفهوم وسیعی دارد که شکیبایی و استقامت در برابر مشکلات راه اطاعت پروردگار و جهاد و مبارزه با هوسهای سر کش و ایستادگی در مقابل عوامل گناه همه در آن جمع است.

سپس اضافه می‌کند: «در آن غرفه‌های بهشتی با تحیت و سلام رو برو می‌شوند» (وَ یُلَقَّوْنَ فِیها تَحِیَّةً وَ سَلاماً).

بهشتیان به یکدیگر تحیت و سلام می‌گویند و فرشتگان به آنها، و از همه بالاتر خداوند به آنها سلام و تحیت می‌گوید.

نکات آیه

۱ - بناهاى برافراشته و درجات عالى در بهشت، پاداش بندگان خدا (عباد الرحمان) است. (و عباد الرحمن ... أُولئک یجزون الغرفة) برداشت فوق با توجه به دو نکته است: ۱- «أُولئک» اشاره به «عبادالرحمان» است. ۲- «غرفة» به معناى بناى مرتفع و برافراشته است. در آیه شریفه نیز مى تواند هم در معناى لغوى خود به کار رفته باشد و هم مى تواند منزلت و مقام رفیع مقصود باشد.

۲ - صبر و شکیبایى بندگان خالص خدا، عامل برخوردار شدن آنان از بناها و درجات عالى بهشت است. (أُولئک یجزون الغرفة بما صبروا) گفتنى است «با» در «بما» براى سببیت است.

۳ - صبر و شکیبایى بندگان خالص خدا، در انجام تکالیف الهى چون فروتنى، شب زنده دارى، حلم، ترس ازقیامت، توبه، عفو کریمانه، پذیرش حق و دعا و نیایش، سبب برخوردار شدن آنان از نعمت ها و درجات عالى بهشت (الذین یمشون على الأرض هونًا ... و الذین یقولون ربّنا... أُولئک یجزون الغرفة بما صبروا) متعلق و موارد صبر هر چند در آیه شریفه ذکر نشده است، ولى مقصود از آن - به قرینه آیات گذشته که در بیان تکالیف بندگان خالص و محرماتى است که آنان مى بایست ترک مى کردند - مجموعه مسائلى است که خداوند به انجام آنها امر کرده و یا از انجام آنها باز داشته است; زیرا انجام چنین تکالیفى و یا ترک محرمات الهى، صبر و شکیبایى در برابر هواى نفس را نیازمند است.

۴ - صبر و شکیبایى بندگان خالص خدا در ترک محرمات الهى چون اسراف و یا تنگ گیرى، شرک، زنا، آدم کشى و سخن باطل، عامل برخوردار شدن آنان از نعمت ها و درجات عالى بهشت (و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا ... و لایزنون ... و الذین لایشهدون الزور ... أُولئک یجزون الغرفة بما صبروا)

۵ - صبر و شکیبایى در انجام تکالیف و ترک محرمات الهى، عامل بهره مندى از نعمت ها و درجات عالى بهشت (الذین یمشون على الأرض هونًا... و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا ... و الذین لایشهدون الزور ... أُولئک یجزون الغرفة بما صبروا)

۶ - صبر و شکیبایى، رمز سعادت و داراى جایگاهى ویژه در میان مجموعه ارزش هاى الهى (الذین یمشون على الأرض هونًا ... و الذین لایشهدون الزور ... أُولئک یجزون الغرفة بما صبروا) برداشت فوق از آن جا است که خداوند پس از برشمردن بیش از ده صفت ارزشمند براى عبادالرحمان، هیچ کدام آنها را سبب برخوردار شدن ایشان از نعمت هاى بهشت جاودان نمى داند و بلکه صبر و شکیبایى را علت آن مى داند.

۷ - قرار گرفتن در زمره بندگان خالص خدا (عبادالرحمان) و همچون آنان به مرتبه عالى کمال و رشد رسیدن، کارى دشوار و نیازمند صبر و شکیبایى است. (و عباد الرحمن الذین یمشون على الأرض هونًا... أُولئک یجزون الغرفة بما صبروا)

۸ - فروتنى، شب زنده دارى، حلم، توبه، عفو کریمانه، پذیرش حق، دورى از اسراف، تنگ گیرى، شرک، زنا، آدم کشى و سخن باطل، امرى دشوار و مقتضى صبر و شکیبایى (و عباد الرحمن الذین یمشون على الأرض هونًا ... و الذین لایشهدون الزور ... أُولئک یجزون الغرفة بما صبروا)

۹ - بندگان خالص خدا(عبادالرحمان) داراى منزلت و مقامى بس رفیع در پیشگاه خداوند (و عباد الرحمن ... أُولئک یجزون الغرفة بما صبروا) «أُولئک» براى اشاره به بعید به کار مى رود و در آیه شریفه براى بیان رفعت معنوى است.

۱۰ - بندگان خالص خدا، در بهشت با درود و سلام روبه رو خواهند شد. (و یلقّون فیها تحیّة و سلمًا)

۱۱ - درود و سلام، سخن اهل بهشت به هنگام روبه رو شدن با یکدیگر (و یلقّون فیها تحیّة و سلمًا) برداشت فوق، بر این اساس استوار است که گوینده درود و سلام به یکدیگر خود اهل بهشت باشند.

موضوعات مرتبط

  • ارزشها ۶:
  • اسراف : آثار اجتناب از اسراف ۴; سختى اجتناب از اسراف ۸; صبر در اجتناب از اسراف ۸
  • باطل: آثاراعراض از باطل ۴
  • بندگان خدا: آثار تواضع بندگان خدا ۳; آثار توبه بندگان خدا ۳; آثار تهجد بندگان خدا ۳; آثار حق پذیرى بندگان خدا ۳; آثار حلم بندگان خدا۳; آثار دعاى بندگان خدا ۳; آثار صبر بندگان خدا ۲، ۳، ۴; آثار عفو بندگان خدا ۳; بندگان خدا دربهشت ۱، ۳ ، ۱۰; پاداش اخروى بندگان خدا ۱; روش برخورد با بندگان خدا ۱۰; سلام بندگان خدا ۱۰; مقامات اخروى بندگان خدا ۱۰; مقامات بندگان خدا ۹
  • بهشت: درجات بهشت ۱، ۲، ۵; کاخهاى بهشت ۱، ۲; موجبات بهشت ۳، ۴، ۵; نعمتهاى بهشت ۲
  • بهشتیان: روش برخورد بهشتیان ۱۱; سلام بهشتیان ۱۱
  • تکلیف: آثار صبر در تکلیف ۵
  • تواضع: سختى تواضع ۸; صبر در تواضع ۸
  • توبه: سختى توبه ۸; صبر در توبه ۸
  • تهجد: سختى تهجد ۸; صبر در تهجد ۸
  • حق: سختى حق پذیرى ۸; صبر در حق پذیرى ۸
  • حلم: سختى حلم ۸; صبر در حلم ۸
  • زنا: آثار اجتناب از زنا ۴; صبر در اجتناب از زنا ۸
  • سختگیرى: آثار اجتناب از سختگیرى ۴
  • سخن: سختى اجتناب ازسخن باطل ۸; صبر در اجتناب از سخن باطل ۸
  • سعادت: عوامل سعادت ۶
  • شرک: آثار اجتناب از شرک ۴; سختى اجتناب از شرک ۸; صبر در اجتناب از شرک ۸
  • صبر: آثار صبر ۲; ارزش صبر ۶
  • عبودیت: سختى عبودیت ۷
  • عفو: سختى عفو ۸; صبر در عفو ۸
  • قتل: آثار اجتناب از قتل ۴; سختى اجتناب از قتل ۸
  • محرمات: آثار اجتناب از محرمات ۴، ۵
  • نعمت: موجبات نعمت ۳، ۴، ۵

منابع