الرحمن ٧٠

از الکتاب
کپی متن آیه
فِيهِنَ‌ خَيْرَاتٌ‌ حِسَانٌ‌

ترجمه

و در آن باغهای بهشتی زنانی نیکو خلق و زیبایند!

|در آن جا [زنانى‌] نيك سيرت و زيبا رويند
در آنجا [زنانى‌] نكوخوى و نكورويند.
در آن بهشتها نیکو زنان با حسن و جمال بسیارند.
در آنها زنانی نیکو سیرت و زیبا صورت اند.
در آنجا زنانى است نيك‌سيرت و زيباروى.
در آنها دوشیزگان نیکخو و زیبا روست‌
در آنها زنان گزيده نيكو و زيبا هستند.
در میان باغهای بهشت، زنان خوب و زیبا هستند.
در آنجا (زنانی) نکوخویان و نکورویانند.
در آنها است نکو زنانی زیبایان‌

In them are good and beautiful ones.
ترتیل:
ترجمه:
الرحمن ٦٩ آیه ٧٠ الرحمن ٧١
سوره : سوره الرحمن
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«خَیْرَاتٌ»: جمع خَیْرَة، خوب و نیک سیرت. «حِسَان»: جمع حَسَنَة، زیبا و قشنگ. یعنی زنان بهشتی حُسن سیرت و حُسن صورت دارند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ «70» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «71»

در آن باغ‌ها، زنانى نيكو سيرت و زيبا صورت است. پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ (70)

فِيهِنَّ خَيْراتٌ‌: در اين چهار بهشت زنانى باشند صاحب اخلاق فاضله و صفات حميده، حِسانٌ‌: نيكو صورت و حسن جمال، يعنى به حسن خلق پيراسته و به حسن خلق آراسته و از جميع اوصاف رذيله مبرا و معرا هستند. و اينكه بعضى مفسران چنين تفسير كرده‌اند كه ايشان زنانى هستند كه تيز زبان و هرزه‌گوى و سليطه و نابكار و بدبو و مؤذى شوهران، نباشند؛ تعريف بلازم است، زيرا زنانى كه در خلق و خلق كامل باشند البته از صفات رذايل مهذب خواهند بود. نزد بعضى مراد زنان اهل دنيا كه در بهشت نامزد ازواج خود باشند و ايشان در حسن خلق و خلق از حوريان [در پيش باشند].

عقبة بن عبد الغفار نقل نموده كه حوريان بهشت دستهاى يكديگر گرفته و به آواز خوش و صورت دلكش بر وجهى كه هيچكس مثل آن آواز نشنيده باشند گويند: نحن الرّاضيات فلا نسخط ابدا، نحن المقيمات فلا نظعن ابدا، نحن خيرات حسان خلقنا للأزواج الكرام: ما خشنوديم كه هرگز خشم نگيريم، ما مقيمانيم كه هرگز از اينجا بيرون نرويم، ما آراسته‌ايم به خصال جمال و خلق شده‌ايم براى‌


«1» كفاية الموحدين ج 4 ص 376 بنقل از مجمع.

جلد 12 - صفحه 438

مردمان گرام‌ «1».

و از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله منقول است چون حوريان اين ندا كنند زنان مؤمنه گويند: نحن المصلّيات و ما صلّيتنّ، نحن الصّائمات و ما صمتنّ، نحن المتصدّقات و ما تصدّقتنّ، نحن المتوضّيات و ما توضّيتنّ ما نمازگزاران بوديم و شما نبوديد، ما روزه دارانيم و شما نبوديد، ما صدقه دهندگانيم و شما نبوديد، ما وضو گيرندگانيم و شما نبوديد. بعد از آن فرمود: به خدا كه ايشان بر حوريان غالب باشند «2».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ (62) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (63) مُدْهامَّتانِ (64) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (65) فِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ (66)

فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (67) فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ (68) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (69) فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ (70) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (71)

حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ (72) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (73) لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (74) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (75) مُتَّكِئِينَ عَلى‌ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍّ حِسانٍ (76)

فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (77) تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ (78)

ترجمه‌

و فروتر از آن دو بهشت دو بهشت ديگر است‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

آن دو از شدّت سبزى و خرّمى بسياهى رسيده‌اند

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آن دو است دو چشمه كه فوّاره آبند

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آن دو است ميوه و درخت خرما و انار

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آنها زنانى هستند خوش خوى خوب روى‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

آنان زنان سفيد پوستى هستند بازداشت شدگان در خيمه‌ها

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

دست درازى نكرده است بآنها


جلد 5 صفحه 122

آدمى پيش از آنان و نه جنّى‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

با آنكه تكيه‌كنندگانند بر بالشهاى سبز و بساطهاى قيمتى و نگارين از اجناس خوب‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

با خير و بركت شد نام پروردگارت كه صاحب بزرگى و عظمت وجود و مكرمت است.

تفسير

كلمه دون بمعناى غير و نزديك و فروتر استعمال ميشود و در اينجا بعضى از مفسرين گفته‌اند غير آن دو بهشت كه در آيات سابقه بيان و توصيف شد براى اهل تقوى و خوف از خدا دو باغ ديگر است براى تنزّه و تفريح ايشان غير از آن دو باغ كه بمنزله بيرونى و اندرونى آنان بود و بعضى گفته‌اند اين دو باغ پست تر از آن دو است براى آنكه مقامات اهل تقوى متفاوت است عالى مسلّط بر دانى است و دانى از حال عالى باخبر نيست و بعضى گفته‌اند آن دو باغ در عالم آخرت است و اين دو باغ در عالم برزخ در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه دو باغ تمام ابنيه و اثاثيه آن از طلا است و دو باغ تمام ابنيه و اثاثيه آن نقره است و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نگوئيد بهشت يكى است خدا ميفرمايد و من دونهما جنّتان و نگوئيد يكدرجه است خدا ميفرمايد درجات بعضها فوق بعض جز اين نيست كه تفاضل افراد بأعمال است و بآنحضرت عرض كردند كه مردم از ما تعجّب ميكنند كه ميگوئيم بعضى از ما از جهنّم بيرون ميآيند و ببهشت ميروند و بما ميگويند پس آنها با اولياء خدا خواهند بود در بهشت فرمود خدا ميفرمايد و من دونهما جنّتان چنين نيست قسم بخدا نميباشند با اولياء خدا و قمّى ره از آن حضرت نقل نموده كه پرسيدند از قول خداوند و من دونهما جنّتان فرمود دو بهشت سبز و خرّم است در دنيا كه اهل ايمان متنعّمند در آن دو تا فارغ شوند از حساب خداوند هم در آيه بعد به سبزى و خرّمى آن دو تا بحدّيكه نزديك بسياهى شده تصريح فرموده و آنكه در آن دو دو چشمه آب است كه فوران دارند از زمين و بعدا جريان پيدا ميكنند و در آن دو باغ از هر نوع ميوه فراوان است و درخت خرما و انار بسيار است چون خرما غذا است و آب انار مشروب است و اين دو نوع ميوه اختصاص بتفكّه ندارند و بر ساير ميوجات مزيّت دارند در خير و بركت لذا مخصوص بذكر شده‌اند و در آن باغها كه براى اهل ايمان و تقوى مقرّر شده زنهاى خوش اخلاق خوب‌


جلد 5 صفحه 123

روئى هستند كه در دنيا با معرفت و صلاح و ايمان زندگانى نمودند و آنها آنجا از حور العين جميل‌ترند چنانچه در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و در كافى از امام صادق عليه السّلام و در فقيه از آن حضرت اين معانى بتفريق و ترتيب نقل شده و بعضى گفته‌اند آنها در آخرت بشوهرهاى خودشان در دنيا از اهل تقوى مسترد ميشوند اگر طرفين طالب باشند و قمّى ره نقل فرموده كه آنها دخترانى هستند كه روئيده شده‌اند در اطراف شط كوثر هر زمان كه يكى از آنها گرفته شود ديگرى بجاى او ميرويد و در كافى از امام صادق عليه السّلام اين معنى تأييد شده است و ظاهرا غير از زنان قاصرات الطرف كه در آيات سابقه ذكر شد زنانى در باغهاى بهشتى هستند كه در نهايت خوبى از سفيدى ميباشند و در خيمه‌هائى از درّ و ياقوت و مرجان تحت نظر دربانانى از ملائكه جاى دارند و بيرون نميآيند و هر روز براى كرامت خدا بر اهل ايمان آنها را براى ايشان حاضر و تسليم مينمايند چنانچه از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و ظاهرا اينها همان خيرات حسانند و محتمل است غير آنها باشند و در هر حال دست احدى از جنّ و انس قبل از شوهرشان در بهشت بآنها نرسيده و غير قاصرات الطرفند و گفته‌اند لذا اين جمله تكرار شده است ولى ظاهر از اين جمله آنست كه اين صفت زنان بهشتى است نه دنيوى و اگر خيرات حسان زنان دنيوى باشند اينها غير از آنهايند و بنابراين تقدير كلام آنست كه در آن باغها حوريان مقصورات در خيام هستند و نميتوان گفت آنانكه خيرات حسانند حورانند كه مقصورات در خيام ميباشند و حقير ترجمه را مبنى بر ظاهر نمودم و محتمل است كه اينها همان قاصرات الطرف باشند و اينها همه اوصاف حور العين بهشتى باشد چنانچه قمّى ره در تفسير حور مقصورات في الخيام نقل فرموده قريب بهمان معنى را كه در ذيل قاصرات الطرف از او نقل شد و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه خيمه يك درّه است كه طول آن در آسمان شصت ميل است و در هر زاويه از آن اهلى است براى مؤمن كه نمى‌بينند آنرا ديگران و نيز از آنحضرت نقل فرموده كه مرور نمودم در شبى كه مرا بآسمان سير دادند بنهرى كه محفوف بود بقبه‌هاى مرجان پس از آن ندا رسيد بمن السّلام عليك يا رسول اللّه پس گفتم اى جبرئيل‌


جلد 5 صفحه 124

اينها كيانند گفت اينها دخترانى از حور العين ميباشند كه از خدا اذن گرفتند بشما سلام كنند و خدا بآنها اذن داده پس آنها گفتند ما هميشه زنده‌ايم و نمى‌ميريم و هميشه ما تازه جوانيم يائسه نميشويم زنهاى مردهاى كراميم پس قرائت فرمود حور مقصورات في الخيام و بنابراين محتمل است وجه تكرار اهتمام بشأن اين وصف باشد و تأكيد و تقرير و تثبيت آن در اذهان كه معمول در كلام الهى و بلغا است و مكرّر اشاره بآن شده و اهل بهشت تكيه و استناد دارند بر بالشها و مخدّه‌هاى سبز از پارچه‌هاى قيمتى و نگارين بسيار خوب اعلا كه ظاهرا آن سبزى از جلاء آنها و انعكاس مدهامّتان توليد شده چون رفرف بوساده و بالش و بساط اطلاق شده و عبقرى بپارچه‌هاى منقوش نوظهور اعلاى قيمتى اطلاق ميشود و اينجا مقصود جنس است و لذا موصوف بجمع شده و رفارف خضر و عباقرى نيز نادرا قرائت شده و در مجمع آنرا از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده است و اينجا خيلى مناسب است تكرار شود پس كدام يك از نعمتهاى خدا را انكار مينمائيد و نام خداوند برتر و بالاتر از هر نام و پرخير و بركت است چه رسد بذات مباركش كه داراى جلال و مبرّى از نقص و صاحب اكرام و انعام و احسان بر بندگان است و ذو الجلال برفع نيز قرائت شده و بنابراين صفت اسم است باعتبار مسمّى و قمّى ره در اين آيه از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ما جلال خدا و كرامت اوئيم كه اكرام فرموده است خداى تعالى بندگان خود را بطاعت ما و محبّت ما و در كافى از جابر بن عبد اللّه نقل نموده كه چون پيغمبر سوره الرّحمن را قرائت فرمود بر مردم آنها ساكت شدند و چيزى نگفتند پس پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جن از شما بهتر جواب دادند وقتى كه اين سوره را براى آنها قرائت نمودم چون من وقتى ميگفتم فبأى آلاء ربّكما تكذّبان آنها ميگفتند لا بشى‌ء من آلاء ربّنا نكذّب و در ثواب الاعمال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كسيكه بخواند سوره الرّحمن را و بگويد بعد از هر فبأى آلاء ربّكما تكذبان لا بشى‌ء من آلائك رب اكذّب چه شب بخواند و چه روز پس بميرد شهيد مرده و اخبار در فضيلت و ثواب اين سوره خصوصا در شب و روز جمعه بسيار است و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم آنرا عروس قرآن خوانده چنانچه در مجمع از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده اين فضيلت را و از امام صادق عليه السّلام فضائل ديگرى را كه آنجا مفصّلا ذكر شده و الحمد للّه رب العالمين‌


جلد 5 صفحه 125

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فِيهِن‌َّ خَيرات‌ٌ حِسان‌ٌ (70) فَبِأَي‌ِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان‌ِ (71)

‌در‌ ‌اينکه‌ بهشت‌ها زن‌هاي‌ بسيار خوب‌ و خوش‌ سيما ‌است‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ تعبير ‌به‌ جمع‌ فرموده‌ نه‌ تثنيه‌ ‌که‌ شامل‌ تمام‌ جنّات‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌هر‌ چهار جنّت‌ داراي‌ خيرات‌ حسان‌ هستند و گذشت‌ وصف‌ حوري‌هاي‌ بهشتي‌ ‌در‌ آيه 56 ‌که‌ فرمود فِيهِن‌َّ قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ لَم‌ يَطمِثهُن‌َّ إِنس‌ٌ قَبلَهُم‌ وَ لا جَان‌ٌّ و نيز ‌در‌ اينجا توصيف‌ مي‌فرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 70)- باز هم همسران بهشتی! در ادامه شرح نعمتهای دو بهشتی که در آیات سابق آمده است در اینجا نیز به قسمتهای دیگری از این مواهب اشاره شده است.

نخست می‌فرماید: «و در آن باغهای بهشتی زنانی نیکو خلق و زیبایند» (فِیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ). زنانی که جمع میان «حسن سیرت» و «حسن صورت» کرده‌اند.

در روایاتی که در تفسیر این آیه وارد شده صفات نیک بسیاری برای همسران بهشتی شمرده شده که می‌تواند اشاره‌ای به صفات عالی زنان دنیا نیز باشد،

ج5، ص67

و الگوئی برای همه زنان محسوب شود، از جمله خوش زبان بودن، نظافت و پاکی، آزار نرسانیدن، نظری به بیگانگان نداشتن و مانند آن.

نکات آیه

۱ - حوریان بهشتى، علاوه بر صورت زیبا، برخوردار از اخلاق و سیرتى بس نیک (فیهنّ خیرت حسان) «خیرات» وصف حوریان بهشتى و بیانگر ارزش هاى اخلاقى و معنوى است. «حسان» نیز وصف دیگر و بیانگر ارزش هاى صورى و ظاهرى است.

۲ - انسان، فطرتاً مجذوب زیبایى صورت و سیرت (فیهنّ خیرت حسان) از این که خداوند به عنوان نویدى بزرگ به خلق، بشارت به زیبایى صورت و سیرت حوریان بهشتى مى دهد، استفاده مى شود که تمایل به زیبایى ظاهرى و باطنى، خواسته اى اصیل و نهاده شده در فطرت بشر است; نه گرایشى تلقینى و زاییده فرهنگ و محیط.

۳ - نیک سیرتى و نیک رویى، از اوصاف پسندیده و کمالات زن (فیهنّ خیرت حسان)

روایات و احادیث

۴ - «عن الحلبى قال: سألت أباعبداللّه(ع) عن قول اللّه عزّوجلّ «فیهنّ خیرات حسان» قال: هنّ صوالح المؤمنات العارفات...;[۱] از حلبى روایت شده که گفت: درباره قول خداى عزّوجلّ «... خیرات حسان» از امام صادق(ع) سؤال کردم، فرمود: آنان زنان صالحه و عارفه از زنان مؤمنه [دنیا] هستند».

۵ - «قال رسول اللّه(ص): ...«فیهنّ خیرات حسان» یعنى خیرات الأخلاق حسان الوجوه...;[۲] از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: ...«...خیرات حسان»; یعنى، نیک خویان و زیباصورتان...».

۶ - «قال الصادق(ع) الخیرات الحسان من نساء أهل الدنیا و هنّ أجمل من الحورالعین;خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند امام صادق(ع) فرمود: «خیرات حسان» (زنان نیک خو و زیباصورت بهشت) از زنان اهل دنیا هستند و آنان از «حورالعین» زیباتراند».

موضوعات مرتبط

  • انسان: زیباطلبى انسان ۲; فطریات انسان ۲
  • بهشت: خوش اخلاقى همسران بهشتى ۶; زیبایى همسران بهشتى ۶
  • حورالعین: خوش اخلاقى حورالعین ۱، ۵; زیبایى حورالعین ۱، ۵; فضایل حورالعین ۱، ۵
  • زن: خوش اخلاقى زن ۳; زیبایى زن ۳; فضایل زنان صالح ۴; فضایل زنان مؤمن ۴; فضایل زن ۳; کمال زن ۳

منابع

  1. کافى، ج ۸، ص ۱۵۶، ح ۱۴۷; نورالثقلین، ج ۵، ص ۲۰۱، ح ۷۷.
  2. اختصاص مفید، ص ۳۵۲; بحارالأنوار، ج ۸، ص