محمد ١٢

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنَ‌ اللَّهَ‌ يُدْخِلُ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ‌ جَنَّاتٍ‌ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ‌ وَ يَأْکُلُونَ‌ کَمَا تَأْکُلُ‌ الْأَنْعَامُ‌ وَ النَّارُ مَثْوًى‌ لَهُمْ‌

ترجمه

خداوند کسانی را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند وارد باغهایی از بهشت می‌کند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است؛ در حالی که کافران از متاع زودگذر دنیا بهره می‌گیرند و همچون چهارپایان می‌خورند، و سرانجام آتش دوزخ جایگاه آنهاست!

|همانا خدا كسانى را كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، به باغ‌هايى داخل مى‌كند كه از پاى درختانش نهرها جارى است. و كسانى كه كافر شدند، [چند صباحى‌] بهره مى‌جويند و مى‌خورند همان گونه كه چهارپايان مى‌خورند، و [سر انجام‌] جايگاهشان آتش است
خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، در باغهايى كه از زير [درختان‌] آنها نهرها روان است درمى‌آورد، و [حال آنكه‌] كسانى كه كافر شده‌اند، [در ظاهر] بهره مى‌برند و همان گونه كه چارپايان مى‌خورند، مى‌خورند، و[لى ]جايگاه آنها آتش است.
البته خدا آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شوند در بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است داخل گرداند و آنان که به راه کفر شتافتند به تمتّع و شهوت‌رانی و شکم‌پرستی مانند حیوانات پردازند و عاقبت منزل آنها آتش دوزخ خواهد بود.
بی تردید خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در بهشت هایی کهاز زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است در می آورد، و در حالی که کافران همواره سرگرم بهره گیری از [کالا و لذت های زودگذر] دنیایند و می خورند، همان گونه که چهارپایان می خورند و جایگاهشان آتش است.
خدا كسانى را كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته مى‌كنند، به بهشتهايى كه نهرها در آن جارى است داخل خواهد كرد. ولى كافران از اين جهان متمتع مى‌شوند و چون چارپايان مى‌خورند و جايگاهشان آتش است.
بی‌گمان خداوند کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، به بوستانهایی در می‌آورد که جویباران از فرودست آن جاری است، و کافران [از ظواهر زندگی‌] بهره بر می‌گیرند و همان گونه که چارپایان می‌خورند، می‌خورند و [می‌خوابند] و آتش [دوزخ‌] جایگاه ایشان است‌
همانا خدا كسانى را كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند به بهشتهايى درآرد كه از زير آنها جويها روان است. و كسانى كه كافر شدند [از دنيا] كام و بهره مى‌گيرند و همانند چارپايان مى‌خورند و آتش دوزخ جايگاهشان است.
خداوند کسانی را که ایمان بیاورند و کارهای شایسته و بایسته بکنند، به باغهائی از بهشت داخل می‌گرداند که رودبارها و چشمه‌سارها در زیر (کاخها و درختهای) آن روان است. در حالی که کافران (چند روزی از نعمتهای زودگذر جهان) بهره و لذّت می‌برند و همچون چهارپایان (بی‌خبر و غافل از سرانجام کار) می‌چرند و می‌خورند، و (پس از بدرود حیات و گام نهادن به آخرت) آتش دوزخ جایگاه ایشان است.
خدا بی‌گمان کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته(ی ایمانشان) کرده‌اند، در باغ‌هایی که از زیر(درختان سر درهم)‌شان نهرها روان است در می‌آورد. و کسانی که کافر شدند، بهره(ی حیوانی) می‌برند و همان‌گونه که چارپایان می‌خورند، می‌خورند و جایگاه و پایگاهشان آتش است.
همانا خدا درآورد آنان را که ایمان آوردند و کردارهای شایسته کردند باغهائی که روان است زیر آنها جویها و آنان که کفر ورزیدند کامرانی کنند و خورند بدانسان که خورند دامها و آتش است جایگاهی برای آنان‌

Allah will admit those who believe and do good deeds into gardens beneath which rivers flow. As for those who disbelieve, they enjoy themselves, and eat as cattle eat, and the Fire will be their dwelling.
ترتیل:
ترجمه:
محمد ١١ آیه ١٢ محمد ١٣
سوره : سوره محمد
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَتَمَتَّعُونَ»: بهره‌مند می‌شوند. لذت می‌برند و خوش می‌گذرانند.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ «12»

همانا خداوند كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، به باغ‌هايى (از بهشت) كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است داخل مى‌كند. و كسانى كه كفر ورزيدند (از زندگى دنيا) بهره مى‌گيرند و همانند كه چهارپايان مى‌خورند و (سرانجام،) آتش جايگاه آنهاست.

نکته ها

در اين آيه، خوردن كفّار به خوردن چهارپايان تشبيه شده است و اين شباهت مى‌تواند از چند جهت باشد، از جمله:

الف) تمام همّت حيوانات رسيدن به غذاست. چنانكه حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: «همها علفها» «3» همّ و غمّ حيوانات رسيدن به خوراك است. كفّار نيز جز كاميابى اراده‌اى ندارند.


«1». بقره، 256.

«2». بقره، 256.

«3». نهج‌البلاغه، نامه 45.

جلد 9 - صفحه 72

«وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا» «1»

ب) چهارپايان غافلند، كفّار نيز از قيامت و مسئوليّت غافلند. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» «2»

ج) حيوانات، سرچشمه غذا را كه از حلال است يا حرام نمى‌دانند. بعضى انسان‌ها نيز فكر حلال و حرام نيستند و به گفته قرآن همين كه به ارث و مال بى زحمتى رسيدند، بدون توجّه به حقوق ديگران در آن تصرّف مى‌كنند. «وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا» «3»

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: كسى كه تمام توانش را در راه شكمش قرار داده، ارزشش همان چيزى است كه از او خارج مى‌شود. «4»

پیام ها

1- وارد ساختن مؤمنان به بهشت، جلوه‌اى از ولايت الهى است. بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا ... إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ‌

2- اهل ايمان و عمل صالح در مقامى هستند كه خداوند خود عهده‌دار وارد ساختن آنان به بهشت است. إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ‌ ...

3- ملاك، پايان كار است وگرنه بهره‌گيرى‌هاى مادّى، كم و بيش براى همه هست.

جَنَّاتٍ تَجْرِي‌ ... يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ‌

4- براى تشويق به حقّ، از تمايلات طبيعى مردم استفاده كنيد. (انسان به طور طبيعى از باغ و نهر لذّت مى‌برد) «جَنَّاتٍ تَجْرِي»

5- بهره‌گيرى و كاميابى در چهارچوب مقرّرات الهى جايز است. (آنچه مورد انتقاد قرآن است، كاميابى‌هاى حيوان‌گونه است) «يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ»

6- شكم‌پرستى، برجسته‌ترين نفسانيّات انسان است، زيرا مقام، مال و شهوت،


«1». نجم، 29.

«2». اعراف، 179.

«3». فجر، 19.

«4». غررالحكم.

جلد 9 - صفحه 73

هر چند صباحى به سراغ انسان مى‌آيد، ولى شكم دائماً مزاحم است. (قرآن در كنار عنوان كاميابى، نام خوردن را جداگانه آورده است.) «يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ»

7- زندگى كفّار، از نظر ماهيّت حيوانى است و از نظر پايان و فرجام، دوزخى.

«كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ»

8- در ارزيابى‌ها، عاقبت‌كار را هم به حساب آوريد. «النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ «12»

بعد از آن ذكر حال فريقين را فرمايد:

إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ‌: بدرستى كه خداى تعالى داخل نمايد آنانكه، آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ‌: ايمان آوردند به خدا و پيغمبر و قيامت و بجا آوردند كارهاى شايسته و پسنديده، جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: بوستانهائى مملو از اشجار كه مى‌رود زير درختان آن نهرهاى آب، وَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و آنانكه كافر شدند، يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ‌: بهره‌ور شوند و منتفع گردند به امتعه دنيويه و حطام دنيويه و مى‌خورند آن را، كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ‌: همچنانكه مى‌خورند چهارپايان، يعنى چنانچه انعام حريصند در خوردن و غافل از عاقبت كار خود كه نحر يا ذبح است، همچنين اين كفار در مرتعه دنيا مى‌چرند و بهره مى‌برند و از خاتمه كار كه خوردن زقوم و شرب حميم است خبر ندارند، وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ‌:


«1» تفسير منهج الصّادقين، ج 8، ص 342، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.

«2» سوره يونس، آيه 30.

جلد 12 - صفحه 110

و آتش جهنم آرامگاه است مر ايشان را.

تنبيه: آيه شريفه آگاهى است شخص عاقل متدين را كه مانند بهائم همت خود را برخوردن و آشاميدن مصروف ندارد، بلكه خوردن را به قصد قوام وجوديه بدن براى عبادت، و خوابيدن را به جهت آسايش و استراحت اعضاء و جوارح براى اقدام به وظايف اطاعت، همچنين تمام فوائد جسمانى و تقويت قواى نفسانى را مقدمه براى تأييد كمالات روحانى و درك فيوضات الهى قرار دهد كه بالمآل از حضيض عالم حيوانيت و سبعيت ترقى نموده به اوج عالم ملكوتيت قدم گذارده انسانى ملكوتى صفات گردد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلى‌ لَهُمْ «11» إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ «12» وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ «13» أَ فَمَنْ كانَ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ «14» مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَ لَهُمْ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ «15»


جلد 5 صفحه 6

ترجمه‌

اين براى آنست كه خدا ياور آنان است كه ايمان آوردند و بدرستى كه كافران نيست ياورى براى آنها

همانا خدا داخل ميكند آنانرا كه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته در بهشت‌هائى كه روان است از زير آنها نهرها و آنانكه كافر شدند بهره بردارى ميكنند و ميخورند همچنانكه ميخورند چهار پايان و آتش جايگاه آنها است‌

و چه بسيار بلدى كه آن شديدتر بود در قوّت از بلد تو كه بيرون كردند تو را هلاك كرديمشان پس نبود ياورى براى آنها

آيا پس كسيكه باشد بر حجّتى از پروردگارش مانند كسى است كه آراسته شده باشد براى او بدى كردارش و پيروى كرده باشند خواهشهاى خود را.

مثل اهل بهشتى كه وعده داده شدند پرهيزكاران كه در آنست نهرهائى از آب تغيير ناپذير و نهرهائى از شير كه تغيير نكرده طعمش و نهرهائى از شرابى كه لذّت است براى آشامندگان و نهرهائى از عسل صاف خالص و براى ايشان است در آن از همه ميوه‌ها و آمرزشى از پروردگارشان آيا مانند كسى است كه او جاودانى است در آتش و آشامانيده شوند آبى جوشان پس پاره پاره كند روده‌هاشان را.

تفسير

اين سعادت و كاميابى و نعمت بى‌پايان كه نصيب اهل ايمان شده و ميشود و اين انحطاط و نگونسارى و عذابهاى گوناگون كه بكفّار ميرسد و در آيات سابقه اشاره بآنها شده بود براى آنستكه خداوند يار و ياور اهل ايمان است و كفّار يار و ياورى كه بتواند در مقابل اراده الهيّه با آنها كمك نمايد ندارند و اين منافات ندارد با آنكه خدا فرموده و ردّوا الى اللّه مولاهم الحقّ چون آنجا مولى بمعناى مالك است و خداوند اهل عقائد حقّه و اعمال صالحه را روز قيامت داخل ميكند در بهشتى كه جارى ميباشد از كنار درختان و زير قصور آن نهرهائيكه ذكر ميشود و كفّار در اين چند روزه دنيا بهره‌مند ميشوند از لذائذ و آب و علف آن مانند چهارپايان يعنى شتر و گاو و گوسفند كه همّى جز خوردن و آشاميدن ندارند و جايگاه ابدى آنها آتش جهنّم است و چه بسيار از اهالى بلاديكه بمراتب‌


جلد 5 صفحه 7

اقوى از اهل مكّه بودند آنانكه موجبات بيرون رفتن پيغمبر اكرم را از وطن خود فراهم نمودند و آن اهالى را خدا هلاك و نابود فرمود بتفصيلى كه در سور سابقه گذشت و كسى نتوانست با آنها يارى كند و عذاب خداوند را از آنها مرتفع نمايد آيا كسيكه از روى دليل و برهان معتقد بعقائد حقّه شده مانند كسى است كه بوسوسه شيطان و هواى نفس امّاره بسوء كار بد خود را خوب پنداشته و متابعت دلخواه خود را نموده نه چنين است امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان او از آن قبيل و خلفاء جور و پيروان آنها از اين قبيلند آيا ميشود حال شگفت‌آور كسانيكه در بهشت موعود الهى باهل تقوى جاى دارند كه در آن نهرهاى متعدّدى از آب تغييرناپذير گوارا و شير تازه كه طعمش برنگشته و شراب معطّر لذيذ بى‌ضرر و عسل صاف خالص بى‌گزند وجود دارد بعلاوه تمام ميوجات مبرّى از تمام عيوب و مشتمل بر تمام محسّنات و از همه بالاتر آمرزش گناهان از جانب پروردگارشان بطوريكه محو شود از نظر و بخاطرشان نيايد تا شرمنده نشوند مانند كسانى باشد كه مخلّد در آتش جهنّم باشند و بآنها آب جوش بياشامانند و از شدّت حرارت آن روده‌هاشان متلاشى شود و بنابراين كلمه اهل كه مضاف بجنّت است حذف شده و مقصود استفهام انكارى است و قمّى ره فرموده نيست كسيكه او در اين چنين بهشتى است مانند كسيكه او در چنين آتشى است چنانچه نيست دشمن خدا مانند دوست او و بعضى گفته‌اند اوّلا خداوند بيان اوصاف شگفت‌آور بهشت موعود را فرموده كه در آن از هر يك از چهار نوع مشروبات مذكوره انهارى است و مزاياى ديگر و بعدا فرموده آيا كسيكه مخلّد در چنين بهشتى است مانند كسيكه مخلّد در آتش است ميباشد و بنابراين تقدير زائدى در كلام لازم است كه ذكر شد و بمقتضاى بعضى روايات تمام اين نهرها از بيخ درخت طوبى منفجر ميشود از يك نهر و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ اللّه‌َ يُدخِل‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات‌ِ جَنّات‌ٍ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ وَ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُون‌َ وَ يَأكُلُون‌َ كَما تَأكُل‌ُ الأَنعام‌ُ وَ النّارُ مَثوي‌ً لَهُم‌ «12»

جلد 16 - صفحه 172

بدرستي‌ ‌که‌ خداوند داخل‌ ميفرمايد كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند و اعمال‌ صالحه‌ بجا آوردند بهشتهايي‌ ‌که‌ جاري‌ مي‌شود ‌از‌ زير ‌آنها‌ نهرهايي‌. و كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌در‌ ‌اينکه‌ چهار روز دنيا بهره‌ برداري‌ ميكنند ‌از‌ لذايذ دنيوي‌ و مي‌ خورند همين‌ نحوي‌ ‌که‌ چهارپايان‌ ميخورند و آتش‌ جايگاه‌ آنهاست‌ إِن‌َّ اللّه‌َ يُدخِل‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا ايمان‌ بجميع‌ عقايد حقه‌ ‌از‌ توحيد عدل‌ نبوت‌ امامت‌ و معاد و خصوصيات‌ ‌آنها‌ و ضروريات‌ دين‌ و مذهب‌ بالتمام‌ وَ عَمِلُوا الصّالِحات‌ِ اعمال‌ صالحه‌ داشته‌ باشند جَنّات‌ٍ ‌هر‌ هشت‌ بهشت‌ جنة الخلد، جنة عدن‌، جنة المأوي‌، فردوس‌ و ‌غير‌ اينها تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا ‌يعني‌ ‌از‌ پاي‌ ‌آنها‌ الأَنهارُ ‌که‌ چهار نهر ‌است‌ ‌من‌ عسل‌ مصفي‌، ‌من‌ لبن‌ ‌لم‌ يتغير طعمه‌ ‌من‌ خمر لذة للشاربين‌، ‌من‌ ماء ‌غير‌ آسن‌ ‌که‌ شرحش‌ ‌در‌ همين‌ سوره‌ ميآيد و وعده‌ الهي‌ خلف‌ ندارد إِن‌َّ اللّه‌َ لا يُخلِف‌ُ المِيعادَ آل‌ عمران‌، ‌آيه‌ 7 وَ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُون‌َ ‌از‌ شهوت‌ راني‌ و هواهاي‌ نفساني‌ و خوش‌‌-‌ گذراني‌.

وَ يَأكُلُون‌َ ‌از‌ مأكولات‌ لذيذ كَما تَأكُل‌ُ الأَنعام‌ُ مثل‌ حيوانات‌ ‌که‌ نه‌ شعور دارند و نه‌ امتياز حلال‌ و حرام‌ ميدهند و نه‌ باك‌ ‌از‌ ظلم‌ و تعدي‌ دارند:

أُولئِك‌َ كَالأَنعام‌ِ بَل‌ هُم‌ أَضَل‌ُّ اعراف‌ ‌آيه‌ 178 وَ النّارُ مَثوي‌ً لَهُم‌ جايگاه‌ هميشگي‌ ‌آنها‌ آتش‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ مخلد هستند و تمام‌ شدن‌ ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 12)- سرنوشت مؤمنان و کفار: از آنجا که آیات گذشته پیرامون پیکار مستمر حق و باطل و ایمان و کفر سخن می‌گفت در اینجا در یک مقایسه روشن سرنوشت مؤمنان و کفار را تشریح می‌کند، تا روشن شود که این دو گروه تنها در زندگی دنیا متفاوت نیستند بلکه در آخرت نیز فوق العاده با هم متفاوتند می‌فرماید:

«خداوند کسانی را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند وارد باغهائی از بهشت می‌کند که نهرها از زیر (درختان و قصرهایش) جاری است» (إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).

«در حالی که کافران از متاع زود گذر این دنیا بهره می‌گیرند، و همچون چهار پایان می‌خورند و سر انجام آتش دوزخ جایگاه آنهاست»! (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْویً لَهُمْ).

درست است که هر دو گروه در دنیا زندگی می‌کنند و از مواهب آن بهره‌مند می‌شوند، ولی تفاوت اینجاست که مؤمنان هدفشان انجام اعمال صالح است.

و کافران تمام هدفشان همین خوردن و خوابیدن و بهره بردن از لذات حیات است.

نکات آیه

۱- نوید الهى به ورود مؤمنان نیک کردار، به باغ هاى بهشت با تکریم و اجلال (إنّ اللّه یدخل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جنّ-ت) واژه «یدخل» و اسناد فعل به خداوند، مى رساند که مؤمنان با تکریم و اجلال و در سایه لطف و اراده الهى، گام در بهشت مى نهند.

۲- ره یافتن مؤمنان نیک کردار به بهشت، نمودى از ولایت الهى بر آنان (ذلک بأنّ اللّه مولى الذین ءامنوا ... إنّ اللّه یدخل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جنّ-ت )

۳- پیوستگى ایمان و عمل صالح در زندگى مؤمنان، شرط بهره مندى آنان از نعمت بهشت (یدخل الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جنّ-ت )

۴- جریان نهرها در زیر قصرها و درخت هاى بهشت، از جاذبه هاى مهم آن است. (جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر) از آن جا که خداوند از میان همه اوصاف بهشت، تنها به جریان نهرها اشاره کرده است، اهمیت آن استفاده مى شود.

۵- تمایلات جسمانى و مادى بشر، همراه با وى در جهان آخرت (جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر) باغ ها و منظره زیباى آن و جریان رودها و آواى دلکش آن، امورى است که بشر در پرتو حواس و جنبه وجود مادى خویش، از آنها لذت برده و سود مى جوید. خداوند، مؤمنان را به برخوردارى از این لذت ها در جهان آخرت، نوید داده است.

۶- استفاده خداوند از تمایلات طبیعى بشر، در جهت تشویق او به ایمان و ارزش ها (جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر) تمایل بشر به برخوردارى از بوستان هایى سرشار از رودهاى جارى، زمینه اى قرار گرفته است تا خداوند بهوسیله این تمایل طبیعى، او را به ارزش هاى معنوى مشتاق سازد.

۷- لذّت جویى و شکمبارگى حیوان گونه کافران، تنها بهره آنان از زندگى دنیایى (الذین کفروا یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الأنعم و النار مثوًى لهم) از مقابله دو بخش آیه - که براى مؤمنان پایان خوش بهشت را یادآور شده - استفاده مى شود که کافران، هرگز از آن نعمت هاى اخروى بهره نخواهند برد; بلکه تنها شهوت رانى و استفاده حیوان گونه از امکانات دنیا، نصیب آنان است.

۸- آتش دوزخ، جایگاه کافران لذّت طلب و شکمباره (یتمتّعون و یأکلون ... و النار مثوًى لهم)

۹- هدف قرار دادن لذت جویى و شکمبارگى در زندگى، منشى حیوانى و نه شایسته مقام انسانى (و الذین کفروا یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الأنعم) لحن شدید توبیخى آیه و به شمار آوردن لذّت جویى صرف و به دور از عقیده و ایمان در حد زندگى حیوانى، مطلب بالا را افاده مى کند.

۱۰- مؤمن واقعى، در پى اعمال نیک است; نه غوطهور در لذّت و هوسرانى. (الذین ءامنوا و عملوا الصلحت ... و الذین کفروا یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الأنعم) خداوند، مؤمنان را متصف به «عملوا الصالحات» کرده و کافران را مشمول «یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الأنعام» دانسته است. از این تقابل، مطلب بالا استفاده مى شود.

۱۱- بهرهورى مؤمنان، از امکانات دنیا، در محدوده صلاح و ارزش هاى انسانى (الذین ءامنوا و عملوا الصلحت ... و الذین کفروا یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الأنعم) آنچه در آیه شریفه مورد ملامت قرار گرفته، بهرهورى از دنیا به گونه حیوانى است; و نه مطلق بهرهورى.

۱۲- شکم پرستى، داراى نقشى ویژه در میان سایر شهوات و تمایلات حیوانى (یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الأنعم) واژه «یتمتّعون» دربردارنده همه گونه لذّت جویى است. از این که «یأکلون...»، از میان همه شهوات اختصاص به ذکر یافته و بدان تصریح شده است، مطلب بالا استفاده مى شود.

۱۳- بهره گیرى از نعمت هاى دنیوى و نیندیشیدن به آفریننده آن، شیوه اى حیوانى است.* (و الذین کفروا یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الأنعم) برداشت بالا بدان احتمال است که تشبیه کافر به حیوان، از آن جهت باشد که حیوان هنگام بهره گیرى از موهبت هاى طبیعى، به پدیدآورنده آن نمى اندیشد.

۱۴- سود جستن از امکانات زندگى، بدون هدفى متعالى و احساس مسؤولیت، عملى حیوانى* (یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الأنعم) برداشت بالا بدان احتمال است که تشبیه کافر به حیوان، از آن جهت باشد که حیوان در خوردن و لذّت جویى، جز ارضاى غریزه به هدفى دیگر نیندیشیده و خود را مسؤول نمى داند.

۱۵- بى ارزشى لذت ها و امکانات دنیوىِ کافران، در مقایسه با فرجام سخت اخروى آنان (یتمتّعون و یأکلون ... و النار مثوًى لهم) خداوند، با تقبیح شیوه کافران و یادآورى فرجام شوم آنان، در حقیقت به مؤمنان یادآور شده است که چشم به زندگى دنیوى کافران ندوزند و لذّت جویى هاى آنان را ارزش نپندارند; زیرا زندگى کافران از نظر ماهیت، حیوانى و از نظر فرجام، دوزخى است.

۱۶- بهشت، پایان رنج و تلاش مؤمنان و دوزخ فرجام لذّت جویى و فساد کافران (الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جنّ-ت ... و الذین کفروا... النارمثوًى لهم) در این آیات، میان زندگى، اهداف و فرجام مؤمنان و کافران، مقایسه صورت گرفته است. مؤمنان اهل جهاد و عمل صالح اند و در پى دشوارى هاى آن، از بهشت برخوردار خواهند شد. اما کافران اهل رفاه و لذت جویى اند و در پى آن گرفتار آتش خواهند بود.

۱۷- زندگى اخروى انسان ها، بازتاب شیوه زندگى آنان در دنیا (الذین ءامنوا ... جنّ-ت ... و الذین کفروا ... النار مثوًى لهم) خداوند، براى مؤمنان و کافران دو نوع زندگى دنیوى ترسیم کرده و به تناسب هر یک، فرجامى در آخرت براى آنان، مشخص فرموده است.

۱۸- بررسى فرجام امور، داراى نقشى اساسى در ارزش گذارى آن (إنّ اللّه یدخل الذین ءامنوا و ... جنّ-ت ... و الذین کفروا ... و النار مثوًى لهم) از تعبیر «و النار مثوىً لهم» در پایان آیه، چنین استفاده مى شود که اگر کسى بخواهد زندگى انسان ها را ارزش گذارى کند، مهم ترین ملاک ارزش گذارى، بررسى فرجام آن است، چنان که در ارزش گذارى زندگى مؤمنان باید به سرانجام نیک آنان (جنّات تجرى...) توجه کرد.

موضوعات مرتبط

  • ارزیابى: ملاک ارزیابى ۱۸
  • امکانات دنیوى: محدوده استفاده از امکانات دنیوى ۱۱
  • انسان: تمایلات اخروى انسان ۵; مقامات انسان ۹; نقش تمایلات انسان ۶
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۶
  • ایمان: آثار ایمان ۳; ایمان و عمل صالح ۳; زمینه ایمان ۶
  • بشارت: بشارت بهشت ۱
  • بهشت: درختان بهشت ۴; زمینه نعمتهاى بهشت ۳; صفات بهشت ۴; کاخهاى بهشت ۴; منظره هاى بهشت ۴; نقش بهشت ۱۶; نهرهاى بهشت ۴
  • تشبیهات قرآن: تشبیه به حیوانات ۷، ۱۳; تشبیه کافران ۷
  • تعقل: عدم تعقل در منعم ۱۳
  • جهنم: نقش جهنم ۱۶
  • حیوانات: صفات حیوانات ۹، ۱۳، ۱۴
  • خدا: بشارتهاى خدا ۱; نشانه هاى ولایت خدا ۲
  • زندگى: آثار زندگى دنیوى ۱۷; اهمیت هدفدارى در زندگى ۱۴; عوامل مؤثر در زندگى اخروى ۱۷
  • شکمبارگى: سرزنش شکمبارگى ۹; نقش شکمبارگى ۱۲
  • شهوترانى: سرزنش شهوترانى ۱۰
  • صالحان: احترام اخروى صالحان ۱; بشارت به صالحان ۱; صالحان در بهشت ۲; فضایل صالحان ۱
  • عمل: آثار بررسى فرجام عمل ۱۸
  • عمل صالح: آثار عمل صالح ۳
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۷، ۱۳
  • کافران: بى ارزشى امکانات دنیوى کافران ۱۵; بى ارزشى لذایذ کافران ۱۵; سختى فرجام کافران ۱۵; شکمبارگى کافران ۷; فرجام افساد کافران ۱۶; فرجام لذت طلبى کافران ۱۶; کافران در جهنم ۸; لذت طلبى کافران ۷، ۸
  • گرایشها: زمینه گرایش به ارزشها ۶
  • لذت طلبى: سرزنش لذت طلبى ۹، ۱۰
  • مؤمنان: احترام اخروى مؤمنان ۱; بشارت به مؤمنان ۱; صفات مؤمنان ۱۰; عمل صالح مؤمنان ۱۰; فرجام رنجهاى مؤمنان ۱۶; فضایل مؤمنان ۱، ۱۱; مؤمنان در بهشت ۲; نعمتهاى مؤمنان ۳
  • نعمت: استفاده از نعمت هاى دنیوى ۱۳، ۱۴

منابع