نتایج جستجو

ترجمه Tabber requires Javascript to function. آری، شما همانها هستید که در زندگی این جهان، از آنان دفاع کردید! اما کیست که در برابر خداوند، در روز رستاخیز

مرگ و زندگی را پدید آورده است تا شما را بیازماید کدامتان کارتان بهتر و نیکوتر خواهد بود. او چیره و توانا، و آمرزگار و بخشاینده است. کسی که مرگ و زندگی را

از آتش (دوزخ) دور شده، و به بهشت وارد شوند نجات یافته و رستگار شده‌اند و زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب نیست! هر كسى مرگ را مى‌چشد، و جز اين نيست كه روز

وسیله آن، در زندگی دنیا عذاب کند، و در حال کفر بمیرند! پس مبادا اموال و اولاد آنها تو را به شگفت آورد! جز اين نيست كه خدا مى‌خواهد در زندگى دنيا با اينها

Tabber requires Javascript to function. (موسی) گفت: «برو، که بهره تو در زندگی دنیا این است که (هر کس با تو نزدیک شود) بگوئی «با من تماس نگیر!» و تو میعادی

requires Javascript to function. ما مؤمنانی را که در آن شهرها (ی قوم لوط) زندگی می‌کردند (قبل از نزول عذاب) خارج کردیم، |پس هر كه از مؤمنان در آن [شهرها]

دنیاطلبى ۲۳ زندگى: تفاخر در زندگى دنیوى ۳; تکاثر در زندگى دنیوى ۳; حقیقت زندگى دنیوى ۳; زینت زندگى دنیوى ۳; عوامل پوچى زندگى ۱۰; لعب در زندگى دنیوى ۳; لهویت

رسید؛ (که) پروردگارت تو را وانگذاشته و دشمن نداشته است. و همانا (زندگی) آخرین برای تو از (زندگی) نخستین بهتر است. و در آینده‌ای دور، پروردگارت همواره تو را

جا کنید؛ و از پشم و کرک و موی آنها، برای شما اثاث و متاع (و وسایل مختلف زندگی) تا زمان معیّنی قرار داد. |و خداوند براى شما از خانه‌هايتان، اسباب آرامش

نعمت] به آنان عطا کردیم، ناسپاسی ورزند، و [از زندگی شرک آلودشان] برخوردار شوند؛ سپس [نتیجه این ناسپاسی و زندگی شرک آلود را] خواهند دانست. تا نعمتى را كه به

(خودخواه) از قوم او که کافر بودند، و دیدار آخرت را تکذیب می‌کردند، و در زندگی دنیا به آنان ناز و نعمت داده بودیم، گفتند: «این بشری است مثل شما؛ از آنچه

نپذیرفتید ود ر سایه کفر و شرک زندگی مرفّه و مادّی پیدا کردید، اما فراموش نکنید: «ما بسیاری از شهرهایی را که مست و مغرور نعمت و زندگی مرفّه بودند نابودشان کردیم»

نيستيم. که ما جز این مرگ اول (دیگر هیچ مرگ و زندگی) نداریم و هیچ (در قیامت) زنده نخواهیم شد. پایان زندگی جز همین مرگ نخستین نیست و ما [پس از این مرگ] برانگیخته

کسانی که گوساله را (معبود خود) قرار دادند، بزودی خشم پروردگارشان، و ذلّت در زندگی دنیا به آنها می‌رسد؛ و اینچنین، کسانی را که (بر خدا) افترا می‌بندند، کیفر

آن چیزی است که خدا بدان یاد شود، اعم از قرآن و غیر آن. «مَعیشَةً»: زندگی. مراد زندگی دنیا است (نگا: اعراف / ). «ضَنکاً»: تنگ. مراد سخت و پرنگرانی و اضطراب

خورده‌اند و نوشیده‌اند و زندگی کرده‌اند و مرده‌اند) و عمر جاویدان هم نداشته‌اند. و ایشان را جسدهایی که غذا نخورند قرار ندادیم و (در زندگی دنیا هم) جاودان نبوده‌اند

ترجمه Tabber requires Javascript to function. و در (زندگی) موسی نیز (نشانه و درس عبرتی بود) هنگامی که او را با دلیلی آشکار به سوی فرعون فرستادیم؛ |و در

نه بمیرد و نه زندگی کند. به‌راستی رستگار کرد آن کس که خود را بسی پاک گرداند. و نام پروردگارش را یاد کرد، پس نماز گزارد. بلکه (شما) زندگی دنیا را (بر آخرت)

از پس آن هر آينه مردگانيد. بعد از آن (که مدّت روزگاری بر این کره‌ی خاکی زندگی کردید) شما خواهید مرد. سپس شما به‌راستی پس از این (مراحل) بی‌چون مردگانید

و از آنان کسی می‌گوید: «پروردگارمان! در این دنیا ما را (زندگی) نیکی بده، و در آخرت (نیز زندگی) نیکی ده و ما را از عذاب آتش (دور) نگه دار.» و از آنان است

در رنج آفریدیم» و زندگی او پر از رنجهاست (لقد خلقنا الانسان فی کبد). حتی نگاهی به زندگی انبیاء و اولیاء اللّه نیز نشان می‌دهد که زندگی این گلهای سرسبد آفرینش

to function. آنها ایمان آوردند، از این رو تا مدّت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهره‌مند ساختیم! پس ايمان آوردند و تا مدت زمانى برخوردارشان كرديم پس ايمان

این مدّت بازنگشتند، پس از انقضای آن، یکی از دو راه در پیش است: برگشت به زندگی زناشوئی عادی، یا طلاق به اختیار یا به اجبار. و باید بدانند که گفتار و کردارشان

در باره یتیمان سؤال می‌کنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد؛) آنها برادر (دینی) شما هستند.» (و همچون

خداوند شما را آفریده است (و روزگاری را برایتان تعیین کرده است که در آن زندگی می‌کنید و کتاب خوشبختی یا بدبختی خود را می‌نویسید و) سپس شما را می‌میراند

گرفته‌اند و زندگى اين جهان آنان را فريفته است واگذار و با آن کسانی را ترک کن که آئین (فطری و آسمانی) خود را به بازی و شوخی گرفته‌اند و زندگی دنیا آنان را

می‌گفت: آیا تو از زمره‌ی کسانی هستی که باور می‌کنند (به این که بعد از مرگ، زندگی و رستاخیزی، و حساب و کتابی، و سزا و جزائی در میان است؟). «(که به من) می‌گوید:

روشنگر بداديمشان. و به آن دو، کتاب روشنگر (احکام دین، و بیانگر رهنمودهای امور زندگی آن روزی) عطاء کردیم (که تورات است). و آن دو را کتاب روشنی‌خواه دادیم. و بدیشان

Javascript to function. پیش از آنان قوم نوح و «اصحاب الرسّ» [= قومی که در یمامه زندگی می‌کردند و پیامبری به نام حنظله داشتند] و قوم ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب

آمرزش بطلبید؛ سپس بسوی او بازگردید؛ تا شما را تا مدّت معیّنی، (از مواهب زندگی این جهان،) به خوبی بهره‌مند سازد؛ و به هر صاحب فضیلتی، به مقدار فضیلتش ببخشد

رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان

گیرید در این مدت کم (از زندگی دنیا، ولی بدانید عذاب الهی در انتظار شماست) چرا که شما مجرمید! |[اى كافران‌] در اندك [زمان زندگى‌] بخوريد برخوردار شويد كه

برگشت شما به سوی خدا است، و خدا بر هر چیزی توانا است. (او است که به شما زندگی می‌بخشد و شما را می‌میراند و دوباره جان به پیکرتان میدواند و برای حساب و

دُونِها سِتْراً). این جمعیت در مرحله‌ای بسیار پایین از زندگی انسانی بودند، تا آنجا که برهنه زندگی می‌کردند، و یا پوشش بسیار کمی که بدن آنها را از آفتاب

که بالغ شده و قدرت بر نکاح پیدا کنند آن‌گاه اگر آنها را دانا به درک مصالح زندگی خود یافتید اموالشان را به آنها باز دهید، و به اسراف و عجله مال آنها را حیف

به پیش ببرد. «ولی اینها سرمایه‌های زندگی دنیا است، (و هرگز نباید هدف اصلی انسان را تشکیل دهد) و سر انجام نیک (و زندگی جاویدان) نزد خداست» (ذلِکَ مَتاعُ

اسماعیل و ادریس و ذاالکفل را که جملگی از زمره‌ی شکیبایان (در برابر شدائد زندگی و تکالیف رسالت) بودند (و الگوی استقامت و پایمردی بشمار می‌آمدند). و (نیز)

هر ذرّه‌ای از انداممان به درزی و گودی خزید) آیا ما (زنده می‌گردیم و برای زندگی مجدّد) بیرون آورده می‌شویم؟! و کسانی که کافر شدند، گفتند: «آیا وقتی ما خاک

to function. و «اصحاب الایکه» [= قوم شعیب‌] و قوم تبّع (که در سرزمین یمن زندگی می‌کردند)، هر یک از آنها فرستادگان الهی را تکذیب کردند و وعده عذاب درباره

ستیزه‌جوئی و طغیانگری) زلزله‌ای (قصرها و خانه‌های مستحکم) ایشان را در برگرفت (و زندگی پرزرق و برق آنان را در هم کوبید) و در شهر و دیار خود خشکیدند و مردند. پس

«و در این (ماجرای برنامه زندگی زنبوران عسل و ارمغانی که آنها برای جهان انسانیت می‌آورند، که هم غذاست، هم شفا و هم درس زندگی) نشانه روشنی (از عظمت و قدرت

آنان تندبادی توفنده و زیان‌بار و بسی سرد، در روزهایی شوم فرستادیم تا در زندگی دنیا عذاب رسوایی را بدانان بچشانیم و عذاب آخرت بی‌گمان رسواکننده‌تر است؛

[سرزمين‌] بيرون شوند، ما در آييم. گفتند: ای موسی! در آنجا قوم زورمند و قلدری زندگی می‌کنند و ما هرگز بدانجا وارد نمی‌شویم مادام که آنان از آنجا بیرون نروند

هنگامی که ما مردیم و خاک و استخوان گشتیم، آیا واقعاً برانگیخته خواهیم شد (و زندگی دوباره پیدا خواهیم کرد؟!). گفتند: «آیا هنگامی که مردیم و خاک و استخوان بودیم،

زمره‌ی نیکوکاران بشمار می‌آیند و) به نیکوکاران در این جهان نیکی می‌رسد (و زندگی خوشی نصیبشان می‌گردد) و سرای آخرت (ایشان از این سرای) بهتر خواهد بود و جهانِ

function. ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت: «ای آدم! آیا می‌خواهی تو را به درخت زندگی جاوید، و ملکی بی‌زوال راهنمایی کنم؟!» پس شيطان او را وسوسه كرد، گفت: اى آدم

مى‌كنيم سپس به عذاب سخت گرفتارشان مى‌سازيم. ما ایشان را اندکی (در دنیا از زندگی) بهره‌مند می‌سازیم، سپس آنان را وادار (به دخول) به عذاب سخت و شدیدی می‌گردانیم

بی‌پایان خدا در زندگی انسان است اشاره می‌کند که یکی مربوط به آفرینش دانه‌های غذائی و دیگری «آب» و سومی «آتش» است، زیرا سه رکن اساسی زندگی انسان را اینها

چه نازل کرد؟» گفتند: «خوبی‌ای.» برای کسانی که در این دنیا نیکی‌ای کردند (زندگی) نیکویی است و بی‌گمان سرای آخرت بهتر است. و به‌راستی چه نیکوست سرای (پایانی)

همه شکوه و عظمت برای این چند روز زندگی امری بیهوده بوده است بلا فاصله می‌افزاید: «سپس در روز قیامت (بار دیگر به زندگی باز می‌گردید و) بر انگیخته می‌شوید»

ما بازگردانده شوند. ما وارث (اصلی) زمین و همه‌ی کسانی هستیم که بر روی آن زندگی می‌کنند، و (همگان) به سوی ما برگردانده می‌شوند. بی‌گمان ما ،(همین) ما زمین

سرپرست و ياورى نيست. حکومت آسمانها و زمین تنها از آن خدا است. او است که زندگی می‌بخشد و می‌میراند. جز خدا برای شما سرپرستی (که کارهای شما بدو واگذار شود)

آغاز خلقت) بسی دشوارتر است از آفرینش مردمان (در پایان این جهان برای شروع زندگی در آن جهان) و لیکن بیشتر مردمان (که کفّار و مشرکانند چنین چیزی را درست) نمی‌دانند

آمده است: «ای احمد! آیا می‌دانی کدام زندگی گواراتر و پر دوامتر است»؟ عرض کرد: «خداوندا! نه» ج4، ص584 فرمود: «زندگی گوارا آن است که صاحب آن لحظه‌ای از یاد

را زنده می‌کند؛ سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید. (بنابر این، نه حیات و زندگی شما از شماست، و نه مرگتان؛ آنچه دارید از خداست). چگونه منكر خدا مى‌شويد با

آغاز ماجرای اصحاب کهف: در آیات گذشته ترسیمی از زندگی این جهان، و چگونگی این میدان آزمایش انسانها و مسیر زندگی آنان، از نظر گذشت، از آنجا که قرآن مسائل کلی

(مهاجران، آن) کسانیند که (در برابر اذیّت و آزار مشرکان) شکیبائی ورزیدند و (در زندگی) توکّل و تکیه‌ی آنان بر پروردگارشان است. کسانی که صبر کردند و تنها بر پروردگارشان

هراس آن روز) با یکدیگر آهسته زیر لب گویند که (ای افسوس) ده روزی بیش (در زندگی دنیا) درنگ نکردید (و نعمت ابدی بهشت را برای دنیای فانی از دست بدادید). در

هلال های ماه می پرسند، بگو: آنها وسیله تعیین اوقات [برای امور دنیایی و نظام زندگی] مردم و [تعیین زمان مراسم] حج است. و نیکی آن نیست که به خانه ها از پشت آنها

تا هر که هلاک می شود از روی دلیلی روشن هلاک شود، وهر که زندگی می کند ازروی برهانی آشکار زندگی کند؛ و یقیناً خدا شنوا و داناست. شما در كرانه نزديك‌تر بيابان

دهید که خود سکونت دارید و به آنان [در نفقه و مسکن] آسیب و زیان نرسانید تا زندگی را بر آنان سخت و دشوار کنید [و آنان مجبور به ترک خانه شوند]، و اگر باردار

ندارند»! (بَلْ کانُوا لا یَرْجُونَ نُشُوراً). مرگ را پایان این زندگی می‌شمرند، و اگر به زندگی پس از مرگ هم معتقد باشند اعتقادی بسیار سست و بی‌پایه دارند.

حرم امنی قرار داده ایم [که در آن با آسایش و آرامش و محفوظ از قتل و غارت زندگی می کنند] در حالی که مردم از اطراف آنان [به وسیله دزدان و غارتگران عرب] ربوده

و خداوند از آن آگاهتان نمی‌کرد؛ چه اینکه مدّتها پیش از این، در میان شما زندگی نمودم؛ (و هرگز آیه‌ای نیاوردم؛) آیا نمی‌فهمید؟!» |بگو: اگر خدا مى‌خواست آن

آمیزه‌ی خاک گردید و اثری از آن نماند) آفرینش تازه‌ای خواهیم یافت (و دوباره زندگی را از سر می‌گیریم؟) بلکه آنان منکر ملاقات با پروردگارشان (برای حساب و کتاب)

در این سرا، و خوبتر خدا در آن سرا) ایمان و باور داشته باشد. و به نیکوترین زندگی تصدیق کرد، تصدیق به نکوکاری کرد And confirms goodness. ترتیل: ترجمه: «الْحُسْنَی»:

برای نیکان بهتر است. کسانی که از پروردگارشان پروا کردند [و فریفته زرق و برق زندگی مادی نشدند] برای آنان بهشت هایی است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است،

نابود کرده باشیم (و این که همان گونه که خود گمان می‌برند مرگ آخرین مرحله‌ی زندگی ایشان باشد). و بر گروهی که هلاکشان کردیم، بی‌چون عدم بازگشتشان (در رجعت به

خدا آمدنى است، و اوست شنوا و دانا. کسی که ملاقات خدا را چشم می‌دارد (و به زندگی دوباره و رستاخیز و قیامت و حساب و کتاب و پاداش و پادافره معتقد است، باید

زنده‌ی جاوید تنها خدا است و بس). ما شما را با سود و زیان و بدیها و خوبیها (در زندگی دنیا) کاملاً می‌آزمائیم، و سرانجام به سوی ما برگردانده می‌شوید (و جزا و سزای

اوست. و وای بر کافران از عذابی سخت؛ کسانی که جویای دوستی این زندگی پستِ نزدیکتر بر زندگی آخرینند و (خود و دیگران را) از راه خدا باز می‌دارند، و آن را به

برای هر که بخواهد گشاده و (یا) تنگ می‌گرداند. و (اما) آنان به زندگی دنیا شاد شدند، و زندگی دنیا در (برابر) آخرت جز بهره‌گیری و متاعی در آخرت نیست. و کسانی

مسجد الحرام، که آن را برای همه مردم، برابر قرار دادیم، چه کسانی که در آنجا زندگی می‌کنند یا از نقاط دور وارد می‌شوند (، مستحقّ عذابی دردناکند)؛ و هر کس بخواهد

نجات دهد [از خدا] روی می گردانید. و انسان [با اینکه الطاف خدا را همواره در زندگی خود لمس می کند] بسیار ناسپاس است. چون در دريا شما را گزند رسد، همه آنهايى

می‌دهیم و) او را آماده‌ی رفاه و آسایش می‌نمائیم. به زودی او را برای آسان‌ترین (زندگی)، راهوار و آسان کنیم. زود است رهنمونش شویم بسوی گشایش‌ We will ease his way

(مرا از مرگ) نجات دهد؟!» و گمان کرد که این همواره (همان) جدایی است. و ساق (زندگی) به ساق (مرگ) در هم بپیچید. در آن روز مسیر همه تنها سوی (دادگاه) پروردگارت

آنجاها همسران پاکیزه‌ای (و به دور از آلودگیها و عیبها) دارند. و آنان را (زندگی پرناز و نعمتی می‌دهیم و) به سایه‌ی (عزّت و رفاهیّت) گسترده‌ای داخل می‌گردانیم

کورتر و گمراه‌تر خواهد بود. (چرا که وجود اخروی انسان، درخت روئیده از دانه‌ی زندگی دنیوی او است). و هر کس در این (دنیا) کور (دل) بوده، پس او در آخرت (چشم و

ملّت واحدی و یکسانی می‌کرد که مثلاً زندگی اجتماعی آنان همسان زندگی زنبوران عسل و مورچگان، و زندگی روحانی ایشان همگون زندگی فرشتگان می‌شد و کارشان مبنی بر اجبار

انسان بچشانیم، سپس آن را [به علتی حکیمانه] از او سلب کنیم [نسبت به آینده زندگی] بسیار نومید شونده و [نسبت به نعمت هایی که دارا بود] بسیار کفران کننده است

و فسادی) نگاه دارید تا مرگشان فرا می‌رسد یا این که خداوند راهی را برای (زندگی پاک و درست، یا عقوبت) آنان (با ازدواج یا توبه، یا وضع حکم دیگری) باز می‌کند

بگو: آیا شما را به بهتر از این [امور] خبر دهم؟ برای آنان که [در همه شؤون زندگی] پرهیزکاری پیشه کرده اند، در نزد پروردگارشان بهشت هایی است که از زیرِ [درختانِ]

نمی‌کنند. و این زندگی دنیا جز بازدارنده‌ای (از حق) و بازیچه‌ای بیش نیست و به‌راستی خانه‌ی آخرین - اگر می‌دانسته‌اند - بی‌گمان همان زندگی پرحرکت و پر برکت(حقیقی)

کند، نگویید: مؤمن نیستی. [تا] برای به دست آوردن کالای بی ارزش و ناپایدار زندگی دنیا [او را بکشید، اگر خواهان غنیمت هستید] پس [برای شما] نزد خدا غنایم فراوانی

هنگامی که مرد با زن آمیزش نمود، زن به حملی سبک حامله شد، پس با آن حمل سبک، زندگی را ادامه داد؛ پس چون سنگین بار شد، زن و شوهر پروردگارشان را خواندند که اگر

شرح زندگی آنها بطور فشرده به عنوان درس عبرتی در تعقیب بحثهای گذشته در این سوره مطرح شده است «قوم ثمود» است- که در سرزمین «حجر» در شمال حجاز زندگی داشتند،

خود قرار داد. چون از شما ترسیدم از دستتان گریختم، پس [با این گریز از عرصه زندگی ظالمانه شما این شایستگی را یافتم که] پروردگارم به من حکمت بخشید، و مرا از

عطا فرما. و همانا من پس از خود از خویشاوندانم بیمناکم، و همسرم [از شروع زندگی] نازا بوده است، پس مرا از سوی خود فرزندی عطا کن. من پس از مرگ خويش، از خويشاوندانم

گناهکار بودند. پس ما توفان و هجوم ملخ و شپش و قورباغه و آلوده شدن وسایل زندگی را به خون که عذاب های گوناگونی بود به سوی آنان فرستادیم، باز هم تکبّر و سرکشی

بگونه‌ی لازم به خدا و پیغمبرش ایمان بیاورید (و برابر دستور اسلام، نه جاهلیّت، زندگی را بسر برید). اینها قوانین و مقرّرات خدا است (و آنها را مراعات دارید. هر

پرهیزگاری ندارید؟» و اشراف قومش - که کافر شدند و دیدار آخرت را تکذیب کردند و در زندگی دنیا آنان را مرفه ساخته بودیم - گفتند: «این (مرد) جز بشری همچون شما نیست؛

باران بر آن فرو ریزیم به جنبش در آید و بر دمد. (آری،) همان کسی که آن را زندگی بخشید، همانا زنده‌‌کننده‌ی مردگان است. به‌راستی او بر هر چیزی بس تواناست

آورد مثل شهری را که در آن امنیت کامل حکمفرما بود و اهلش در آسایش و اطمینان زندگی می‌کردند و از هر جانب روزی فراوان به آنها می‌رسید تا آنکه اهل آن شهر نعمتهای

از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده. البته شما را به

ندارد و آن در صورتی است که زن تمایل به ادامه زندگی زناشویی نداشته باشد، و «دو همسر از این بترسند که با ادامه زندگی زناشویی حدود الهی را برپا ندارند» (إِلَّا

به سوی همه خیرات است آشنا شوند، و از سوی دیگر به قدرت او بر مسأله معاد و زندگی پس از مرگ، چرا که خالق حیات در روی زمین و این همه عجائب و شگفتیها قادر بر

تا با آرامش و آسایش، مایه‌ی شکوفائی و پرورش شخصیّت همدیگر شوید، و پیوند زندگی انسانها و تعادل جسمانی و روحانی آنها برقرار و محفوظ باشد). مسلّماً در این

برای شما در زمین تا هنگامی (معیّن) قرارگاه و برخورداری است.» فرمود: «در آن زندگی می‌کنید و در آن می‌میرید و از آن بیرون برده می‌شوید.» ای فرزندان آدم! ما

(جهان) تنها به دست اوست، و (هم) او بر هر چیزی بسی تواناست. کسی که مرگ و زندگی را آفرید، تا شما را بیازماید (که) کدامتان نیکوکارترید. و اوست عزیزی بس پوشنده

نخواهد بود، از این جایگاه] فرود آیید و برای شما در زمین، قرارگاهی [برای زندگی] و تا مدتی معین، وسیله بهرهوری اندکی خواهد بود. پس شيطان آن دو را به خطا

ما این روزها (ی پیروزی و شکست) را در میان مردم می‌گردانیم؛ (-و این خاصیّت زندگی دنیاست-) تا خدا، افرادی را که ایمان آورده‌اند، بداند (و شناخته شوند)؛ و خداوند

حوادثی که در طول زندگی انسان رخ می‌دهد از ناحیه اوست، او می‌گریاند یا می‌خنداند، می‌میراند یا زنده می‌کند، و به این ترتیب سر رشته زندگی از آغاز تا انجام،

علم خداوند ثبت است» (کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ). تقسیم ارزاق و تلاش برای زندگی! طرز روزی رساندن خداوند به موجودات مختلف، راستی حیرت انگیز است، از جنینی

مصاحبت و گفتگو و غير آن كه لازمه زندگى اجتماعى است و آن از سخت‏ترين انواع عقوبت است و خحلاصثه آنكه: تو بايد پيوسته تنها زندگى كنى... به قولى اين نفرينى است

مقطع «ن» آغاز شده است، می‌فرماید: «ن» (ن). سپس به دو موضوع از مهمترین مسائل زندگی بشر سوگند یاد کرده، می‌افزاید: «سوگند به قلم و آنچه می‌نویسند» (و القلم و

ایشان رحمت پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ماییم که (‌وسایل) معاشِ آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را درجاتی (مادی و نه روحانی) بالاتر

همه کرات و خورشید و ماه و انواع موجودات زمینی نمی‌تواند برای هدف کوچکی مثل زندگی چند روزه بشر در دنیا آفریده شده باشد، و گر نه آفرینش جهان پوچ و بی‌حاصل است،

تفسيرش‌. ] (آیه 146)- سپس در بخش دیگری انگشت روی نقطه‌های حساس و قابل انتقاد زندگی آنها گذارده، و آنان را در یک محاکمه وجدانی محکوم می‌کند. می‌گوید: «آیا شما

مسکنهای پاکی را در بهشت جاویدان بدانان وعده داده است (که جای ماندگاری همیشگی و زندگی سرمدی است. از همه مهمتر خداوند خوشنودی خود را بدیشان وعده داده است که) خوشنودی

لطف از آنها سخن نگفته است، و چه بسا به شما مربوط نبوده، و چندان سودی برای زندگی شما نداشته باشند، و) اگر فاش گردند و آشکار شوند شما را ناراحت و بدحال کنند

درود و سلام ما بر تو. «بَرَکاتٍ»: خیرات. فزونی روزی و فراوانی نیازمندیهای زندگی. «أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَکَ»: مراد کسانی است که با نوح در کشتی بوده‌اند یا همه

او را طلاق داد، گناهی بر آن دو (زن و شوهر اوّل) نخواهد بود که (به کانون زندگی زناشوئی) برگردند (و زن با شوهر اوّل مجدّداً ازدواج نماید) در صورتی که امیدوار

از حقیقت سود و بهره‌ای ندهد. پس، از هر کس که از یاد ما روی برتافته و جز زندگی دنیا را نخواسته، روی برتاب. این همان رسایی (نارسای) دانش آنان است. همواره

شما (در زندگی) مختلف است» (ان سعیکم لشتی). جهت‌گیری تلاشها و نتائج آن نیز کاملا مختلف و متفاوت می‌باشد. اشاره به این که شما به هر حال در زندگی آرام نخواهید

تمام زندگی و حیات و منابع حیاتی از خاک بر می‌خیزد، گیاهان و گلها و تمام موجودات زنده از خاک مدد می‌گیرند. در حالی که آتش با تمام اهمیتی که در زندگی دارد

می‌کند، و آن این که اگر راستی قیامت و معادی در کار نباشد زندگی دنیا عبث و بیهوده خواهد بود، زیرا زندگی این جهان با تمام مشکلاتی که دارد و با این همه تشکیلات

عذاب است كه كسى در اجتماع زندگى كند ولى با كسى افت و خيز و گفت و شنود و مراوده نداشته باشد يعنى: بايد مادام العمر تنها زندگى كنى. بقولى: اين نفرينى است

[:جان‌خواه] را بحقّ می‌شنوند، آن (روز)، روز بیرون آمدن (از گورستان مرگ به آستانه‌ی زندگی) است. بی‌گمان ما (هم)آنیم که خود زنده می‌کنیم و (هم‌) خود می‌میرانیم و همه‌ی

آیه به بیان این حقیقت می‌پردازد که اگر آنها بازگشت انسان ج2، ص569 را به زندگی جدید محال می‌شمرند باید بدانند که قدرت خداوند برتر و بالاتر از اینهاست، «هنگامی

مصری که یوسف را خرید، به همسرش گفت: جایگاهش را گرامی دار، امید است [در امور زندگی] به ما سودی دهد، یا او را به فرزندی انتخاب کنیم. این گونه یوسف را در سرزمین

به سوی آن آورده می‌شود؟! (وقتی که در حال کفر، ایشان را از امنیّت و مواهب زندگی برخوردار می‌گردانیم، چگونه آنان را با وجود ایمان و اطاعت از فرمان، در دست

تفسیر نمونه! بزرگترین سرمایه ما مسلمانان قرآن مجید است. معارف، احکام، برنامه زندگی، سیاست اسلامی، راه به سوی قرب خدا، همه و همه را در این کتاب بزرگ آسمانی می‌یابیم

از آنجا که دقت و گمان نمی‌کردند، (نابهنگام) عذاب برایشان آمد. پس خدا در زندگی دنیا خواری (و رسوایی) را به آنان چشانید. و اگر می‌دانسته‌اند به‌راستی عذاب

هُمْ فِی شَکٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ). چرا که نشانه‌های آخرت در زندگی همین دنیا نمایان است: باز گشت زمین مرده به حیات در فصل بهار، بارور شدن درختانی

چشمان خود در همین جهان می‌بینید، زمینهای مرده و خشک و خالی از هر گونه آثار زندگی بر اثر نزول قطرات باران به حرکت در می‌آیند، و غوغای رستاخیز را سر می‌دهند،

وحشتی جان می‌دهند؟ نخست می‌فرماید: کسی که در حالت احتضار و واپسین لحظات زندگی قرار می‌گیرد «پس اگر او از مقربان باشد ...» (فَأَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ)

مراجعه‌ نمائيد. ] (آیه 160)- قوم ننگین و متجاوز! ششمین پیامبری که گوشه‌ای از زندگی او و قوم گمراهش در این سوره آمده حضرت لوط (ع) است. نخست می‌گوید: «قوم لوط

بر نمى‏دارند مثلاً گوسفندان و ساير حيوانات و حشرات در قالب‏گيرى مخصوص خود زندگى مى‏كنند و قدرت بر تعويض آن ندارد بر خلاف بشر كه به سرعت برق مى‏جهد و كاينات

جایز نیست مگر این که نگهداری آنها از طریق عقد جدید صورت گیرد. همان گونه که زندگی مشترک باید روی اصول صحیح و طرز انسانی و شایسته باشد، جدائی نیز باید خالی

«من برای شما فرستاده امینی هستم» (إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ). سابقه زندگی من در میان شما گواه این حقیقت است که هرگز راه خیانت نپوییدم و جز حق و صداقت

قوم عاد: اکنون نوبت به قوم «عاد» و پیامبرشان «هود» می‌رسد که گوشه‌ای از زندگی و سر نوشت آنها و درسهای عبرتی ج3، ص385 را که در آن نهفته است ضمن هیجده آیه

(نیز) برای پدرش به کاری نیاید. به‌راستی وعده‌ی خدا حقّ است. (زنهار) پس این زندگی دنیا، هرگز شما را نفریبد و شیطان شما را هرگز گول نزند. همواره خدا(ست که)

طاهرين‌. ] (آیه 34)- جز همین مرگ چیزی در کار نیست! بعد از ترسیم صحنه‌ای از زندگی فرعون و فرعونیان و عاقبت کفر و انکارشان در آیات گذشته، بار دیگر سخن از مشرکان

در ظلمتکده رحم مادر، هر روز آفرینش جدیدی می‌بخشد، و لباس تازه‌ای از حیات زندگی در تن او می‌کند، و چهره نوینی به او می‌دهد، تا سر انجام انسان مذکر یا مؤنث

اثبات توحيد خداوند، در «الوهيّت» و «ربوبيّت» اشاره اى به خلقت انسان و مسأله زندگی و مرگ او بحث روايتى تفسیر آیات اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا

در نهج البلاغه خطبه 180 آمده «وَ اَسْبَغَ عَلَيْكُمُ الْمَعاشَ» در وسائل زندگى بر شما وسعت داده. از اين مادّه فقط دو كلمه‏فوق در قرآن يافته است. فى ه عمل

زمینه دنیاطلبى ۳ ذکر: ذکر کوتاهى زندگى دنیوى ۵ زندگى: جهل به کوتاهى زندگى دنیوى ۳; علم به کوتاهى زندگى دنیوى ۴; کوتاهى زندگى دنیوى ۱، ۲ قیامت: ظهور حقایق در

کارهای بد می‌کنند). اگر به آنان بگوئی شما بعد از مرگ برانگیخته می‌شوید (و زندگی دوباره پیدا می‌کنید) کافران (از روی شگفت) می‌گویند (چیزی را می‌گوئی باورکردنی

جانشینان [ناصالحی‌] آمدند که کتاب آسمانی را از پیشینیان فراستاندند [ولی‌] متاع زندگی دنیوی را طلب کردند و ادعا کردند که به زودی آمرزیده خواهیم شد، و حال آنکه

مایه همه مواهب مادی این جهان است «نور» و «حرارت». نور خورشید نه تنها صحنه زندگی انسان و تمام منظومه شمسی را روشن می‌سازد، بلکه تأثیر عمیقی در پرورش موجودات

اصیل، زیباییها، ادبیات و مسائل ذوقی جذب می‌کند، و گاه سر چشمه تحولهایی در زندگی فرد و جامعه می‌شود. ج3، ص536 «حس مذهبی» یعنی ایمان به یک مبدأ متعالی و پرستش

دورتر است، و آمادگی روحی برای آن بیشتر می‌باشد، چرا که کارهای مشغول کننده زندگی روزانه تعطیل است استراحت شبانه به انسان آرامش بخشیده، قال و غوغا فرو نشسته،

مفصلی ذکر کرده‌اند که فشرده آن چنین است: در سرزمین مدینه سه گروه از یهود زندگی می‌کردند «بنی نضیر» و «بنی قریظه» و «بنی قینقاع» و گفته می‌شود که آنها اصلا

بشارتهاى خدا ۱; نشانه هاى ولایت خدا ۲ زندگى: آثار زندگى دنیوى ۱۷; اهمیت هدفدارى در زندگى ۱۴; عوامل مؤثر در زندگى اخروى ۱۷ شکمبارگى: سرزنش شکمبارگى ۹; نقش

آیات شامل این کلمه عيش‌ (۸ بار) زندگى [حاقة:21]. [قارعة:7]. او در يك زندگى پسنديده‏اى است. راغب گفته: عيش زندگى مخصوص به حيوان است (اعم از انسان و حيوان)

مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن

بهشت ۴; مکان باغهاى بهشت ۳; ویژگیهاى باغهاى بهشت ۳; ویژگیهاى زندگى در بهشت ۲ زندگى: بهترین زندگى ۲ مؤمنان: مؤمنان در بهشت ۳ نامه عمل: نامه عمل در دست راست

آیات شامل این کلمه عيش‌ (۸ بار) زندگى [حاقة:21]. [قارعة:7]. او در يك زندگى پسنديده‏اى است. راغب گفته: عيش زندگى مخصوص به حيوان است (اعم از انسان و حيوان)

در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت زندگى و ثروتمند است از ثروت خويش انفاق كند. و خواه در فعل باشد مثل [اعراف:156]

زمینه غضب خدا ۷ دین: انحراف از دین ۷ رهبانیت: آثار رهبانیت ۸ زندگى: احترام به آداب زندگى ۲ زهد: آثار زهد بیجا ۸ شرک: آثار شرک عبادى ۸ عصیان: اجتناب از

این نظر که ذکر نعمتهای فراوان گذشته ممکن است مایه غفلت و غرق شدن گروهی در زندگی دنیا و انواع خوردنیها و نوشیدنیها و لؤلؤ و مرجان و مرکبهای را هوارش گردد،

ساخت. این قورباغه ها از رود «نیل» سر برآوردند و آن قدر تولید مثل کردند که زندگى آنها را قرین بدبختى و مشکلات کرد. ضفدع‌ (۱ بار) (بر وزن زبرج و جعفر) قورباغه

اختلاط دریا ها ۱، ۲ کافران: زندگى تل‌ کافران ۴ مؤمنان: تفاوت مؤمنان و کافران ۵ مسلمانان: زندگى شیرین مسلمانان ۴ مشرکان: زندگى تل‌ مشرکان ۴ نعمت: نعمت دریاهاى

۵; عطر زندگى اخروى پیشگامان ۳; فضایل اخروى پیشگامان ۲ تقرب: آثار تقرب ۶ رحمت: زمینه رحمت ۶; مشمولان رحمت ۲ مقربان: آسایش اخروى مقربان ۱; عطر زندگى اخروى

صورت امت واحد مى زیستند. (و ما کان الناس إلا أمة وحدة) ۲ - زندگى انسانها از آغاز تاریخ، زندگى اجتماعى بود. (و ما کان الناس إلا أمة وحدة) «امت» به هر جمعیتى

صادق(علیه السلام) آمده است: «محروم کسى است که زحمت کسب و کار مى کشد، ولى زندگى او پیچیده شده است». سئل‌ (۱۲۸ بار) ل‌ (۳۸۴۲ بار) وَ فِي حَق الْمَحْرُوم أَمْوَالِهِم

«حَجْر» (بر وزن اجر) به معناى منع است; زیرا «حُجْره» مانع ورود دیگران در حریم زندگى انسان است. حجر (۲۱ بار) ال وَ أَکْثَرُهُم وَرَاء مِن لا يَعْقِلُون يُنَادُونَک

اشاره به صیحه دوم یا نفخ صور ثانى است که نفخه حیات، رستاخیز و بازگشت به زندگى جدید است. ردف‌ (۳ بار) ال قُلُوب يَوْمَئِذ تَتْبَعُهَا الرّاجِفَة وَاجِفَة

مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن

شهادت و مرگ مؤمن همان است و داخل شدن به بهشت همان. انگار فاصله‌ای میان بدرود زندگی دنیوی و دخول به بهشت اخروی نیست (نگا: آل‌عمران / واقعه / ). وَ جَاءَ مِنْ‌

فناپذیرى زندگى دنیوى ۳; ذکر قدرت خدا ۲، ۳; ذکر کرامت خدا ۲، ۳ زمین: نعمتهاى اهل زمین ۱ غفلت: آثار غفلت ۴; غفلت از ربوبیت خدا ۵; غفلت از فناپذیرى زندگى دنیوى

آیات شامل این کلمه «حَىّ» از مادّه «حیات» به معناى زندگى است، و این واژه مانند هر صفت مشبّهه دیگر، دلالت بر دوام و ثبات دارد و بدیهى است که حیات در خداوند

صادق(علیه السلام) آمده است: «محروم کسى است که زحمت در کسب و کار مى کشد، ولى زندگى او پیچیده شده است». این حدیث نیز مناسب تفسیرى است که ذکر شده; زیرا چنین اشخاصى

جهل و نادانى ناشى از غفلت، بعضى به معناى محرومیت، و بعضى به معناى فساد در زندگى گرفته اند. غوى‌ (۲۲ بار) مَا وَ يَنْطِق صَاحِبُکُم عَن الْهَوَى ضَل إِن هَوَى

افراد از جنس مخالف برای شما آفریده و می‌توانید با ازدواج صحیح و سالم با آنان زندگی پاک و آرام بخشی داشته باشید، این نعمت پاک و طبیعی خدا را رها کرده، و خود

مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن

مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن

سرگرم به بازى هاى زندگى بودند. (فذرهم یخوضوا و یلعبوا) ۴ - پوچى و بى هدفى در زندگى، از ویژگى هاى کافران (فذرهم یخوضوا و یلعبوا) ۵ - زندگى منهاى دین و ایمان

در امنیّت به سر برد، همان گونه که بلائى بدتر از ناامنى در جنبه هاى مختلف زندگى وجود ندارد. امن‌ (۸۷۹ بار) وَ فِي هُم مَن الّذِين يَوْمَئِذ الْغُرُفَات جَاء

استراحت، بعد از پایان یک امر مهم، باز دارد، و تلاش مستمر و پى گیر را در زندگى به او گوشزد کند. ف‌ (۲۹۹۹ بار) نصب‌ (۳۳ بار) يُسْرا وَ إِلَى فَرَغْت رَبّک

گستردن بعد از جمع کردن است; و این تعبیر جالبى است که نشان مى دهد با مرگ زندگى انسان به کلّى جمع مى شود. نشر (۲۱ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) نشر در اصل به معنى گستردن

دین است، یعنى چون آئین اسلام آئینى است ثابت و مستقیم، و برپادارنده نظام زندگى مادى و معنوى مردم، هرگز از آن منحرف مشو! قوم‌ (۶۶۰ بار) عِوَجا وَ لِيُنْذِر

بی‌مقداری) در زندگی دنیا؛ و روز رستاخیز ایشان به سخت‌ترین عذاب‌ها بازگردانده می‌شوند، و خدا از آنچه می‌کنید غافل نیست. اینانند کسانی که زندگی(ناچیز) دنیا

تفسیر آیات ۱ - زنان خبیث (بد سرشت و بد کردار)، شایسته زندگى با مردان خبیث و مردان خبیث، شایسته زندگى با زنان خبیث اند. (الخبیثت للخبیثین و الخبیثون للخبیثت)

انتقام خدا ۱ زمین: تبدیل زمین ۱، ۲، ۵; زمین در قیامت ۱۳، ۱۴، ۱۶ زندگى: زندگى اخروى ۳; زندگى دنیوى ۳ ظالمان: انتقام از ظالمان ۱، ۸; حشر اخروى ظالمان ۸; ظالمان

می‌شود از بین برود و سطح زندگی کسانی که نمی‌توانند نیازمندیهای زندگیشان را بدون کمک دیگران رفع کنند بالا بیاید و حد اقل لوازم زندگی را داشته ج1، ص237 باشند،

است. و به زنا نزدیک مشوید، (که) آن همواره (گناهی) تجاوزگر و راهی بد (در زندگی بشر) بوده است. و کسی را که خدا محترم داشته جز به حق مکشید. و هر کس مظلومانه

است. بسیارند کسانی که وقتی چشم برزخی پیدا می‌کنند و خود را در آخرین لحظات زندگی و در آستانه قیامت می‌بینند، و پرده‌های غفلت و بی‌خبری از جلو ج5، ص195 چشمان

اشاره کرده، می‌گوید: «و در این اخبار پیامبران، حقایق و واقعیتهای (مربوط به زندگی و حیات، پیروزی و شکست، عوامل موفقیت و تیره روزی) همگی برای تو آمده است» (وَ

فکرشان بسیار کوتاه و روحشان فوق العاده کوچک و ناتوان است. و کمترین گذشتى در زندگى ندارند و در اصل، به معناى مرکز اجتماع درختان در هم پیچیده است، سپس توسعه

تاریخى. ۷ - مطلوبیت برخوردارى از امکانات و آسایش زندگى (و ءاوینهما إلى ربوة ذات قرار و معین) ۸ - مطلوبیت زندگى در سرزمین هاى خوش آب و هوا (و ءاوینهما إلى ربوة

جلد 10 - صفحه 599 سفرهاى تجارى موجب رونق صادرات و واردات مى‌شود و بهبود زندگى و تبادل فرهنگ را به دنبال دارد. پس از انهدام اصحاب فيل، مردم براى اهل حرم،

آیات شامل این کلمه «حِین» به معناى وقت، در سوره «یس»، اشاره به پایان زندگى انسان و اجل او است، و بعضى، آن را به پایان جهان تفسیر کرده اند. حين‌ (۳۵ بار)

آيه [عنكبوت:64]. و آيه [محمّد:36]. در دو آيه اول زندگى دنيا در مقابل آخرت قرار گرفته و شكى نيست كه زندگى آن بازى و مشغوليت است و آن شامل عموم انسانهاست اعم

[طه:53]. خدائيكه زمين را براى زندگى شماآماده كرد و در آن به نفع شما راهها قرارداد چنانكه فرموده [زخرف:10]. آمادگى زمين براى زندگى انسان در شش دوران انجام پذيرفته

[طه:53]. خدائيكه زمين را براى زندگى شماآماده كرد و در آن به نفع شما راهها قرارداد چنانكه فرموده [زخرف:10]. آمادگى زمين براى زندگى انسان در شش دوران انجام پذيرفته

شده در حال بارگیری... «حِین» به معناى وقت، در سوره «یس»، اشاره به پایان زندگى انسان و اجل او است، و بعضى، آن را به پایان جهان تفسیر کرده اند. وقت. (صحاح)

(بر وزن طرف) به معناى «تنعم» است، و مترف به کسى مى گویند که: فزونى نعمت و زندگى مرفه او را مست و مغرور و غافل کرده، و به طغیان گرى واداشته است. ترف‌ (۸ بار)

کودکى است که به گاهواره زمین سپرده شده است، و در این گاهواره، همه وسائل زندگى و تغذیه او فراهم است. و به طورى که «راغب» در «مفردات» مى گوید: به معناى مکان

امانت هاى مالى گفته مى شود، ولى در منطق قرآن مفهوم وسیعى دارد که تمام شئون زندگى اجتماعى، سیاسى و اخلاقى را در بر مى گیرد. لذا در حدیث وارد شده است که أَلْمَجالِسُ

بود و ستمگر و نافرمان نبود. [طه:121]. آدم به پروردگارش نافرمانى كرد و از زندگى در جنّت محروم و بركنار شد مراد از عصيان آدم مخالفت اوست در خوردن از شجره

بود و ستمگر و نافرمان نبود. [طه:121]. آدم به پروردگارش نافرمانى كرد و از زندگى در جنّت محروم و بركنار شد مراد از عصيان آدم مخالفت اوست در خوردن از شجره

رستاخیز است. شاید هم مراد اعاده مستمرّ حیات و ممات برخی از موجودات و گردش چرخه زندگی در همین جهان با دست قدرت خدای سبحان باشد. از قبیل تبدیل لاشه و گیاه به خاک،

مراد از «الذاریات» باد است». باد: اهمیت باد ها ۲; نقش باد ها ۲، ۴ زندگى: عوامل مؤثر در زندگى ۲ سوگند: سوگند به بادهاى غبارى ۱; سوگند به بادهاى مبشر ۱ طبیعت:

جهل و نادانى ناشى از غفلت، بعضى به معناى محرومیت، و بعضى به معناى فساد در زندگى گرفته اند. غوى‌ (۲۲ بار) ف‌ (۲۹۹۹ بار) غى و غواية به معنى رفتن به راه هلاكت

محمد«صلى‏اللَّه‏عليه‏وآله» نيافريده و نشنيدم خدا به زندگى كسى قسم بخورد جز به حيات آن حضرت. *** تعمير: اعطاء زندگى. [فاطر:37]. آيا زندگى نداديم به شما آيا زنده نگاه نداشتيم

پايان تحريم كردند و هر كه از آن چشمه مى‏خورد مى‏كشتند و عقيده داشتند آن چشمه زندگى خدايان است و كسى حق ندارد از حيات خدايان كسر كند. در هر شهر براى خود عيدى

آخرت علمى نمانده است نظير قول خدا: بگذر از آنانكه از ذكر مااعراض كرده جز زندگى دنيا اراده ننموده‏اند اين است كه درك آنها از علم (و فقط دنيا را درك مى‏كنند)

نداشتن فرزند از یک سو، غوطه‌ور بودن در یک زندگی پرتجمل اشرافی از سوی دیگر، و نداشتن هیچ گونه گرفتاری در زندگی داخلی- آنچنان که معمول اشراف و متنعمان است-

تنزیه نمایید» (وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلًا). آری! چون عوامل غفلت در زندگی مادی بسیار فراوان و تیرهای وسوسه شیاطین از هر سو به طرف انسان پرتاب می‌گردد

آیات قبل آمده ادامه می‌دهد. در اینجا به سراغ مطلبی می‌رود که انسانها در زندگی مادی خود با آن بسیار سر و کار دارند، مخصوصا ساحل نشینان و مسافران دریاها،

اشاره به صیحه دوم یا نفخ صور ثانی است که نفخه حیات و رستاخیز و بازگشت به زندگی جدید است. تفسیر آیات ۱ - در آستانه برپایى قیامت و در پى صیحه و لرزش نخستین،

از گذر از زندگى دنیوى (و هو الذى ... و إلیه تحشرون) انسان: خلقت انسان ۲; فرجام انسان ها۳، ۴; گسترش نسل انسان۲; مبدأ انسان ها ۴; محدوده زندگى انسان ۵; منشأ

۱۱; تقواى بى ایمان ۷ حکومت: ارزش حکومت ۵ خدا: نشانه هاى رحمت خدا ۴ زندگى: محدودیت زندگى دنیوى ۳ قدرت: ارزش قدرت ۵ گناه: آثار ترک گناه ۸ مؤمنان: ۹ متقین:

آيه [عنكبوت:64]. و آيه [محمّد:36]. در دو آيه اول زندگى دنيا در مقابل آخرت قرار گرفته و شكى نيست كه زندگى آن بازى و مشغوليت است و آن شامل عموم انسانهاست اعم

خوشی و ناخوشی همه در دست قدرت خدا قرار دارند، و با یک فرمان می‌تواند همه زندگی آنها را در هم بپیچد، آری تنها در یک لحظه و بدون هیچ مقدمه ممکن است انواع

زمان به هم پیوسته اند، و یا به خاطر این که هر جماعت و گروهى در عصر و زمانى زندگى مى کنند، و از بررسى موارد استعمال آن، در قرآن که به 64 مورد بالغ مى شود این

است. ۲ - زندگى پیشتازان راه خدا (سابقون) در بهشت، در اوج شکوه و جلال (على سرر موضونة) وجود تخت هاى جواهرنشان در قصرهاى پیشتازان، نشان از زندگى بسیار با

حيوانات نهاده آنها را به راههاى زندگى و تدبير و اداره امور خويش هدايت و رهبرى فرموده است يك مورچه و موريانه مثلا به نظام زندگى خود و راههاى آن همانطور آشناست

قبول نيست؟ در الميزان فرموده: علّت عدم قبول اين گونه توبه آن است كه يأس از زندگى و ترس قيامت او را به توبه و ندامت مجبور كرده و آنگاه كه نه حيات دنيوى هست

از مشرکان مى فرماید: سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً «من او را مجبور مى کنم از قله زندگى (که مشقت بار است) بالا برود». ولى، این احتمال وجود دارد که تعبیر فوق، ضمن

قیامت ۳; ویژگیهاى قیامت ۳ کفر: جرم کفر ۴ مؤمنان: مؤمنان در قیامت ۱ مجرمان :۴ زندگى اخروى مجرمان ۴ ۲; مجرمان ۴ در قیامت ۱، ۲

از همه مشروحتر در سوره «هود» آمده، ولی آنچه در سوره نوح آمده قسمت خاصی از زندگی اوست که در جائی دیگر به این سبک نیامده است، و این قسمت مربوط به دعوت مستمر

خدا ۱۴، ۱۶ ذکر: آثار ذکر علم خدا ۱۷; آثار ذکر قیامت ۱۸ زندگى: نقش زندگى دنیوى ۱۳; ویژگیهاى زندگى دنیوى ۱۳ عبرت پذیران: آرامش اخروى عبرت پذیران ۵; امنیت

وَ غُرُوراً وَ غِرَّةً: خَدَعَهُ وَ اَطْمَعَهُ بِالْباطِلِ» [جاثية:35]. زندگى دنيا شما را فريفت. [حديد:14]. آرزوهاى باطل شما را فريفت. غَرور: (به فتح غين)

خواهرانشان، یا زنان (خدمتگزار غیر مسلمان)شان، یا زرخریدهاشان، یا مردانی که در زندگی تابع و در حاشیه‌ی آنانند و نیاز جنسی (هم) ندارند، یا کودکانی که بر عورت‌های

سرا و آن سرا. در تعريف زندگى آخرت مى‏خوانيم [اعراف:49] دنيائى فرض كنيد كه در آن اندوه فعلى و خوف از آينده وجود نداشته باشد، اين زندگى در دنيا ميسّر نيست زيرا

و پرارزش است. ۴ - هدفمند و جدى بودن زندگى آدمى (و کنّا نخوض مع الخائضین) انسان: ارزش عمر انسان ها ۳; هدافدارى زندگى انسان ها ۴ جهنم: موجبات جهنم ۱ عمر:

مترفوها إنّا بما أُرسلتم به کفرون) ۴ - تعالیم پیامبران، ناسازگار با ایده و زندگى مترفان و خوشگذرانان (و ما أرسلنا فى قریة من نذیر إلاّ قال مترفوها إنّا بما

صحاح و قامكوس و مجمع نقل شد [جاثية:24 ]يعنى گفتند نيست زندگى مگر فقط اين زندگى مگر فقط اين زندگى ما، مى‏ميريم و عده‏اى متولّد مى‏شوند. ما را فانى و هلاك

۱ زن :۱ تساوى زن ۱ و مرد ۳; مبدأ خلقت زن ۳ ۱; مراحل خلقت زن ۲ ۱، ۳ زندگى: فلسفه زندگى ۶ علقه: تبدیل علقه به انسان ۲; تکامل علقه ۲ مرد :۱ مبدأ خلقت مرد ۳

نماند: حديث شريف از معانى تطبيقى قرآن مجيد مى‏باشد. زندگى برزخ‏ گفتيم كه عالم مرگ را برزخ گوئيم كه ميان زندگى دنيا و آخرت واسطه است. آيا عالم برزخ مرگ صفر است

شده در حال بارگیری... ميخ. جمع آن اوتاد است. [نباء:6-7]. آيا زمين را براى زندگى آماده نكرديم؟ آيا كوهها را ميخهايى براى زمين قرار نداديم؟ رجوع شود به «جبل»

گویند که در میان مردم به عنوان عبرت رائج و جارى مى شود، و از آنجا که ماجراى زندگى فرعون و فرعونیان و سرنوشت دردناک آنها درس عبرت بزرگى بود، در سوره «زخرف»

دینى ۱۷; واقع بینى رهبران دینى ۱۲; همکارى با رهبران دینى ۲ زندگى: اهتمام به زندگى شخصى ۹; زندگى شخصى ۱۰ مؤمنان: روش برخورد مؤمنان راستین ۴، ۵; صفات مؤمنان

پرورش و نموّ روح ایمان و اخلاق، و خلاصه مایه حیات و جنبش و حرکت است، و تاریخ زندگی او شاهد و گواه زنده این موضوع است. ج3، ص620 تفسیر آیات ۱ - دعوت مردم به خداوند،

غمگین نخواهند شد» (لا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ). در جهانی زندگی می‌کنند که جز نیکی و پاکی و وجد و سرور چیزی وجود ندارد، این تعبیر کوتاه در

وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبِینَ). اگر به گفته شما مرگ نقطه پایان زندگی است این آفرینش لعب و لغو و بیهوده خواهد بود. تفسیر آیات ۱- آفرینش آسمان ها

برگها پژمرده می‌شوند، شاخه‌ها عریان می‌شوند، و آوای حیات به خاموشی می‌گراید. زندگی پر زرق و برق انسانها نیز همین گونه است. این نعمتهای گوناگون، این پستها و

ایشان را هیچ گریزگاهی نیست. پس آنچه به شما داده شده، برخورداری (از کالای) زندگی دنیاست و آنچه پیش خداست برای کسانی که ایمان آورده و به پروردگارشان اعتماد

ارتباط خاصی با همان مطلب مورد نظر دارد. در اینجا نیز برای بیان این واقعیت که زندگی انسان در دنیا توأم با درد و رنج است از سوگند تازه‌ای شروع کرده، می‌فرماید:

عذاب است كه كسى در اجتماع زندگى كند ولى با كسى افت و خيز و گفت و شنود و مراوده نداشته باشد يعنى: بايد مادام العمر تنها زندگى كنى. بقولى: اين نفرينى است

[مريم:74] به نظر مى‏آيد كه بمعنى اسباب زندگى باشد يعنى پيش از آنها مردمان بسيارى هلالك كرده‏ايم كه از حيث وسائل زندگى و منظر بهتر بودند. در الميزان فرموده:

مصاحبت و گفتگو و غير آن كه لازمه زندگى اجتماعى است و آن از سخت‏ترين انواع عقوبت است و خحلاصثه آنكه: تو بايد پيوسته تنها زندگى كنى... به قولى اين نفرينى است

که سیر تکاملی انسان به سوی پروردگار هرگز نمی‌تواند با مرگ متوقف گردد، و زندگی دنیا کمتر از آن است که هدف چنین سیری باشد. و نیز بصیر بودن خداوند نسبت به

شده‌ بگو آيا خبر دهيم شما را بزيانكارتران در كارها آنانكه باطل شد سعيشان در زندگى دنيا و آنها گمان ميكنند كه خودشان خوب ميكنند كار را آنگروه آنانند كه كافر

[روم:41]. و اگر مردم طريق انصاف در پيش گرفته و با عدل و مروّت و دين فطرت زندگى مى‏كردند بركات آسمانها و زمين به سوى آنها سرازير مى‏شد. [اعراف:96]. و ممكن

اش این است که این همه عذاب و رنج براى کسانى است که هیچ راهى به سوى خدا در زندگى نداشته اند، و غرق در عصیان و گناه بودند; بنابراین، انجام پاره اى از اعمال

هؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ یَذَرُونَ وَراءَهُمْ یَوْماً ثَقِیلاً «آنها زندگى زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالى که روز سختى را پشت سر خود رها مى کنند»

شأن نزول: هنگامی که مسلمانان، از مکّه به مدینه مهاجرت نمودند و از خانه و زندگی خود دور شدند مشرکان دست تجاوز به اموال آنها دراز کرده و به تصرف خود در آوردند

فرعونیان اختصاص می‌دهد. بخش چهارم: مسأله توحید و شرک را که مهمترین مسأله زندگی انسان است به میان آورده، و قسمتی از نشانه‌های توحید و دلائل بطلان شرک را

می‌تواند آنها را بشناسد و جمع کند و به زندگی نوین بازگرداند؟ از سوی دیگر چه کسی می‌تواند آنها را بشناسد و جمع کند و به زندگی نوین باز گرداند؟ از سوی دیگر چه کسی

اجتماعى ۲ روزى: منشأ تفاوت روزى ۹; منشأ تقدیر روزى ۸; منشأ روزى ۱۱ زندگى: اهمیت اعتدال در زندگى ۲ طغیان: زمینه طغیان ۷ عصیان: زمینه عصیان ۱ فساد: زمینه فساد

به اعمال ۸; مهلتهاى خدا۷; وسعت علم خدا ۸ ذکر: آثار ذکر علم خدا ۱۰ زندگى: ناپایدارى زندگى دنیوى ۲ سعادت: عوامل سعادت اخروى ۹ شقاوت: عوامل شقاوت اخروى ۹ عمل:

پوشی با قاطعیت و صراحت بیان می‌کند، و به همین دلیل عامل بیداری و حیات و زندگی است. تفسیر آیات ۱ - انذار و اخطار به انسان ها، فلسفه نزول قرآن (و قرءان مبین

انسان ها است. (قال ربّ) ۳ - مرگ، سرآغاز تحولى عمیق در سیر حیات و فرایند زندگى بشر (حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون) ۴ - روى آورى کافران به خدا،

است آيه [اعراف:169] نيز به همين معنى باشد يعنى مى‏گيرند متاع اين زندگى را كه نسبت به زندگى آخرت پست‏تر و ناچيزتر است . آن در آيات ديگر به معنى نزديك‏تر است

مجيد ضفادع و تنها يكبار آمده است. [اعراف:133]. آمدن قورباغه‏ها و تنك كردن زندگى فرعونيان يكى از معجزات نه گانه حضرت موسى است كه در «تسع» و «جراد» گفته شد

تساوى انسان ها ۷; جهش در خلقت انسان ۱۰; خالق انسان ۲; خلقت انسان ۷، ۸، ۱۰; زندگى انسان ها در زمین ۵; شگفتى خلقت انسان ۹; صورت دهى به انسان ۸; عنصر خلقت انسان۱،

دین: دین و عینیت ۴ روزى : روزى حلال ۶، ۱۷ رهبانیت: انحراف رهبانیت ۳ زندگى: روش زندگى ۱۳ زهد: سرزنش زهد بیجا ۳ شکر: اهمیت شکر نعمت ۱۰; توصیه به شکر نعمت

و روح است. سپس در ذیل آیه به دهمین صفت برجسته آنان که داشتن هدف مثبت در زندگی است اشاره کرده، می‌گوید: «و آنها هنگامی که با لغو و بیهودگی بر خورد کنند،

از محلّى شروع شده و تدريجاً بالاخره به نتيجه‏اى ميانجامد جريان دنيا و اين زندگى نيز در آخ بروز جزا و پاداش ميانجامد وقوع جزاء نتيجه حركت ابرهاست. اگر بگوئيم

همسر و رجوع آنان به یکدیگر گردد، و ابرهای تیره و تار کینه و کدورت از آسمان زندگی ایشان به دور رود، و مهر و محبّت فضای سینه‌ها را لبریز کند، و فرزندان از دامن

بدان آگاه است. ۱۰ - توجه به الوهیت و فرمانروایى جاویدان خداوند و نیز تداوم زندگى انسان در آخرت، زمینه ساز گرایش انسان به حق (و هو الذى فى السماء إله و ..

دعوتهاى خدا ۲، ۳; حتمیت اراده خدا ۷; دعوت به اجابت خدا ۱; دعوتهاى خدا ۱ زندگى: نقش زندگى دنیوى ۳ عصیان: عوامل عصیان ۵ غفلت: آثار غفلت از پایان فرصت ۵; آثار

هؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ یَذَرُونَ وَراءَهُمْ یَوْماً ثَقِیلاً «آنها زندگى زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالى که روز سختى را پشت سر خود رها مى کنند»

کنار خالق زمین و آسمان و بخشنده آن همه مواهب قرار دهند، و در حوادث مشکل زندگی از آنان یاری طلبند؟ تفسیر آیات ۱ - مشرکان صدراسلام به جاى اللّه معبودهاى

از دل نبرند، و به خاطر امنیتش به سوی آن باز گردند، نکند تحت تأثیر مزایای زندگی سرزمین یمن و شام واقع شوند و «مکّه» را خالی کنند. و یا این که منظور ایجاد

‌بر‌ عذاب‌ ‌آنها‌ بمقتضاي‌ حكمت‌ حكم‌ فرما ‌است‌. ] (آیه 62)- پس از شرح زندگی مسیح در این آیه به عنوان تأکید هر چه بیشتر می‌فرماید: «اینها سرگذشت واقعی

مرحله به مرحله، از راهی که نمی‌دانند، در دام مجازات گرفتارشان می‌کنیم» و زندگی آنها را درهم می‌پیچیم (وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ

زمینه حق شناسى ۸ خدا: استفاده از نعمتهاى خدا ۴; نشانه هاى ربوبیت خدا ۶ زمین: زندگى در زمین ۶ شتر: فلسفه خلقت شتر ۲ عاقلان: عاقلان و ربوبیت خدا ۷; فضایل عاقلان

به ماه رفتند در آنجا مى‏مرد عجب نبود و يا خدا ادريس را به يكى از كرات كه زندگى در آن ميسّر است ببرد و زنده نگاه دارد عجبى نخواهد بود. اينكه طبرسى فرموده

تزکیه: آثار تزکیه ۳ ذکر: آثار ذکر نام خدا ۳ رستگارى: عوامل رستگارى ۳ زندگى: برترى زندگى اخروى ۳ کتب آسمانى: اولین کتب آسمانى ۵; تاریخ کتب آسمانى ۵ موسى(ع):

تشکیل و بدون آب تحوّلات و انفعالات داخلی آنها ناممکن است، و از سوی دیگر قوام زندگی جانداران بر آب است. هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَ‌ لَکُمْ‌ مَا فِي‌... (۵) وَ هُوَ

حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: «هر کس بسیار سوره جنّ را بخواند هرگز در زندگی دنیا چشم زخم جنّ و جادو و سحر و مکر آنها به او نمی‌رسد، و با محمّد (ص) همراه

می‌بخشد زیرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگی این جهان، «شهادت» در راه یک هدف مقدس الهی است که آغازی است برای یک زندگی ابدی و جاودانی. و ایمان به قیامت انسان

شرایط امدادهاى خدا ۱۰; وعده هاى خدا ۱ خداترسان: مقامات خداترسان ۱۳ زندگى: عوامل مؤثر در زندگى ۹ ظالمان  : عصیان ظالمان ۲; نجات از ظالمان ۵; هلاکت ظالمان ۵ کافران:

اسلامى براى منافقان، قابل تحمّل نيست. لَوْ يَجِدُونَ‌ ... (زندگى منافقان آوارگى است و با مسلمانان زندگى اضطرارى دارند) 3- رنج واضطراب منافقان در جامعه‌ى اسلامى،

عذاب است كه كسى در اجتماع زندگى كند ولى با كسى افت و خيز و گفت و شنود و مراوده نداشته باشد يعنى: بايد مادام العمر تنها زندگى كنى. بقولى: اين نفرينى است

در اختیار آن حضرت مى نهد. ۵ - عطاهاى رضایت بخش خداوند در آخرت، دلیل برترى زندگى اخروى پیامبر(ص) بر دنیاى آن حضرت است. (و للأخرة خیر لک من الأُولى . و لسوف

بعضی از نعمتها و امکانات خداداد قوم ثمود تکیه کرده، می‌گوید: شما در سرزمینی زندگی دارید که هم دشتهای مسطح با خاکهای مساعد و آماده که «در دشتهایش قصرها برای

دام‌ها و کشتزار(ان)، برای مردمان آراسته شده‌؛ (لیکن) این‌ها بهره و سرمایه‌ی زندگی دنیاست. و بازگشت‌‌گاه نیکو تنها نزد خداست. بگو: «آیا شما را به بهتر از این‌ها

خویش، هزینه زندگى زنان مطلّقه خود را در دوران عدّه بپردازند. (لینفق ذو سعة من سعته) ۳ - مردان تنگ دست، باید به مقدار توانایى خویش هزینه زندگى زنان مطلّقه

دین: فلسفه دین ۱۵ رستگارى: عوامل رستگارى ۱۴، ۱۵ رشد: عوامل رشد ۱۵ زندگى: آداب زندگى ۱۲ سبیل اللّه:۱۰، ۱۴ سعادت: عوامل سعادت ۱۵ سلوک: روش سلوک ۱۴ عمل: آثار

دنیا است. «مَا خَلْفَهُمْ»: آنچه پشت سر دارند. مراد امور اخروی است، از قبیل زندگی دوباره و حساب و کتاب و عقاب و عذاب. البتّه می‌توان (مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ)

قرآن اغلب درموارد ذم بكار رفته در آباديهایی كه اهل ايمان نبوده و در جهالت زندگى مى‏كرده‏اند مثل [انبیاء:11]. [حج:45]. و غيره از اين مى‏شود بدست آورد كه مراد

گروهی می‌میرند و گروه دیگری جانشین آنها می‌شوند هدفی داشته، اگر این هدف تنها زندگی دنیا بوده سزاوار است که عمر انسان جاودان باشد، نه آنقدر کوتاه و آمیخته با

در این سوره فرازهای بسیاری از حالات انبیاء آمده است. در اینجا بخش مهمی از زندگی و مبارزات ابراهیم (ع) با بت پرستان انعکاس یافته، نخست می‌فرماید: «و ما وسیله

می‌شود، هم نور آفتاب را که از آسمان به سوی ما می‌آید و نقش آن در حیات و زندگی فوق العاده حساس است، و همچنین هوا را که مایه حیات همه موجودات زنده است. چیزی

إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی). طغیان یعنی تجاوز از حد و مرز در تمام ابعاد زندگی و به همین جهت به این گونه افراد «طاغوت» گفته می‌شود. آری! برای اصلاح یک محیط

نشانه‌ای است از عظمت پروردگار که ما فرزندانشان را در کشتیهایی که مملو (از وسائل زندگی) است حمل کردیم» (وَ آیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ

احترام قرآن سکوت کنند و گوش ج2، ص126 جان فرا دهند و پیام خدا را بشنوند و در زندگی خود از آن الهام گیرند، زیرا قرآن تنها کتاب قرائت نیست، بلکه کتاب فهم و درک

افکندگی و منشأ خواری و خفت و چه دردناک است که انسان عمری با آبرو در میان مردم زندگی کند ولی در آن روز در برابر همه خلایق شرمسار و سر افکنده شود. تفسیر آیات ۱

آن پوشانده می‌شود، و به هر حال اشاره‌ای است به اهمیت شب و نقش مؤثر آن در زندگی انسانها، از تعدیل حرارت آفتاب گرفته، تا مسأله آرامش و سکون همه موجودات زنده

الْکَافِرُونَ»: بیشتر آنان به سبب تعصّب کورکورانه، دشمنی با حق، مقدم شمردن زندگی دنیوی بر اخروی، خود برتربینی، شهوترانی و لذّت‌پرستی و دیگر آلودگیها است که

عموزاده ابراهیم بود. «الأرْض»: مراد سرزمین شام است که سرزمین حاصلخیز و محلّ زندگی بسیاری از انبیاء بوده است (نگا: إسراء / و ابراهیم بعد از بابلِ عراِ، در آنجا

داد، و روز را (برای) به‌پاخاستن و پراکنده شدن (برای دست‌یابی به نیازهای زندگی) نهاد. و اوست کسی که بادها را نویدی پیشاپیش رحمت خویش (مانند باران و برف

برگردانده مى شوید؟ آسمان: نقش آسمان ۷ آفرینش: خالق آفرینش ۴ انسان: عوامل مؤثر در زندگى انسان ۷ بت پرستى: شگفتى بت پرستى ۱۱ توحید: آثار توحید در خالقیت ۱۰; آثار

است. «1» مراد از سختى و تنگى زندگى، نداشتن نيست، بلكه بسيارى از سرمايه‌داران به خاطر حرص، ترس و دلهره، در فشار و تنگنا زندگى مى‌كنند. «2» سؤال: كور بودن

نجات و رستگاری هستند، و آنان عبارتند از: - کسانی که در گوشه و کنار جهان زندگی می‌کنند و اصلاً بدانان ندای دعوت اسلام نمی‌رسد. - کسانی که بدانان ندای دعوت

تفسیر نمونه! بزرگترین سرمایه ما مسلمانان قرآن مجید است. معارف، احکام، برنامه زندگی، سیاست اسلامی، راه به سوی قرب خدا، همه و همه را در این کتاب بزرگ آسمانی می‌یابیم

افعال خدا ۱; حتمیت مقدرات خدا ۹ روزى: تقدیر روزى ۹; وقت تقسیم روزى ۱۰ زندگى: تقدیر زندگى ۹ شب قدر: تقدیر در شب قدر ۵، ۹; فضیلت شب قدر ۶; نقش شب قدر ۳; وقت

آمرزد(سيغفرلنا) اميد صادق نيست . توضيحى درباره رابطه دين و فطرت بشر و اصلاح شؤ ون زندگى بشر دين ، بشر را جز به اصلاح اعمال و شؤ ونش دعوت نمى كند روايتى درباره نافرمانى

۸; ارزش دعا ۱۰; دعا و تلاش ۱۰ رحمت: آثار رحمت ۱۵; زمینه رحمت ۱۱ زندگى: معرضان از زندگى دنیوى ۱۷ عمل: بهترین عمل ۱۶ موحدان ۶، ۱۲: موفقیت: موفقیت در امتحانهاى

و دريافت كند. جلد 4 - صفحه 245 1- فرزندان يعقوب در كنار پدر وپيرامون او زندگى مى‌كردند وبراى تهيه آذوقه‌ى خانواده تلاش مى‌كردند. فَتَحُوا مَتاعَهُمْ‌

عمران:134]، [اعراف:95]. سراء كه فقط در دو آيه فوق آمده به معنى مسرّت و وسعت زندگى است چنانكه ضرّاء دو قول است يكى توانگرى و تنگدستى است كه از ابن عباس است

به يك معنى است قاموس نيز چنين گويد. يعنى: اين زندگى دنيا فقط مشغوليّت و بازيچه است و خانه آخرت آن زندگى حقيقى است اى كاش مى‏دانستند. در اقرب نقل است كه

است که انسان از آن بهره مى گیرد، و مفهوم آن بسیار وسیع است، و تمام وسائل زندگى و مواهب مادى را شامل مى شود. «راغب» در کتاب «مفردات» مى گوید: کُلَّمَا یُنْتَفَعُ

وسائل زندگى نيز از آن جمله است [كهف:7]. با وسائل زندگى نيكوكاران از بدكاران تميز داده مى‏شوند. خير و شر هر دو امتحان است شايد آمدن آنها عنان زندگى و افعال

يَهْتَدُونَ» نيز يكى از علامات است كه در «نجم» خواهد آمد وجود علامات در زندگى بشر بسيار حائز اهميت است چنانكه با تدبّر معلوم خواهد شد. وَ تَهْتَدُون بِالنّجْم

مى‏روند. مشى: در راه رفتن معنوى نيز بكار رود مثل [حديد:28]. كه مراد از آن زندگى در نور ايمان است. گاهى از آن سخن چينى اراده شود مثل [قلم:11]. عيبجو و سخن

اللّه علیه و آله آمده است: «هر کس سوره طلاق را بخواند (و آن را در برنامه‌های زندگی خود به کار بندد) بر سنت پیامبر از دنیا می‌رود». بسم الله الرحمن الرحیم به

احکام و دستوراتش هماهنگ با ج4، ص316 نیازهای واقعی انسانها در تمام ابعاد زندگی. تفسیر آیات ۱ - کفر و انکار قرآن از دید خداوند، پنهان نمى ماند. (لایخفون

آنان اجازه نمی‌دهد این همه درس عبرت را بر صفحات تاریخ یا در گوشه و کنار زندگی خود ببینند. تفسیر آیات ۱ - هیچ نیرویى در عالم، توانایى ایستادن در برابر اراده

در آخر شب که چشم غافلان در خواب است، و محیط از هر نظر آرام، قال و غوغای زندگی مادی فرو نشسته، و عواملی که فکر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است بر می‌خیزند،

مخاطب ساخته، و ضمن یک استفهام توبیخی می‌فرماید: «آیا آفرینش شما (و بازگشت به زندگی پس از مرگ) مشکلتر است یا آفرینش آسمان که خداوند آن را بنا نهاده است» (أ انتم

روشن و آگاهی قابل ملاحظه از قوانین و اسرار دین و شریعت، و آشنایی با امور زندگی و شناخت راه و روش دنیوی. Tabber requires Javascript to function. آيات ۴۱

هیچ ارتباطی به احکام الهی و امور تبلیغی نداشته باشد یعنی در مسائل عادی در زندگی روزمره گرفتار نسیان شود و این نه از یک پیامبر بعید است، و نه با مقام عصمت

‌آيه‌ مجلد پنجم‌ بيان‌ كرده‌ايم‌. ] (آیه 50)- این آیه صحنه مرگ کفار و پایان زندگی شومشان را مجسم می‌کند، نخست روی سخن را به پیامبر کرده، می‌گوید: «و اگر ببینی

با «لا یُفْلِحُ الْکافِرُونَ» بحثهایش به پایان می‌رسد، و این است دور نمای زندگی مؤمنان و کافران از آغاز تا انجام. تفسیر آیات ۱ - خدا، وجودى یگانه و منزه

دادن به سرنوشت اقوام و امتهای پیشین است، این آیه یک نگاه اجمالی به ج5، ص200 زندگی آنها افکنده، سپس انسانها را مخاطب ساخته، می‌گوید: «آیا خبر کسانی که پیش از

است پر معنی به نظام سال شمسی که از حرکت خورشید در برجها حاصل می‌گردد و به زندگی بشر نظم و برنامه می‌دهد. تفسیر آیات ۱ - خورشید به سمت و سوى قرارگاه ویژه

هشتگانه‌ای است که ماه قبل از «محاق» و تاریکی مطلق طی می‌کند. این نظام عجیب به زندگی انسانها نظم می‌بخشد، و یک تقویم طبیعی آسمانی است که با سواد و بی‌سواد توانایی

۲، ۸، ۱۳; زکات در ادیان آسمانى ۷; شگفتى محرومیت از اداى زکات ۱۴ زندگى: عوامل هدفمندى زندگى ۱۰ عبادت: آثار عبادت خدا ۱۰; اخلاص در عبادت ۶; دعوت به عبادت ۲;

ساختن این گروه از منافقان، آینه تاریخ را پیش روی آنها می‌گذارد، و با مقایسه زندگی آنان با منافقان و گردنکشان پیشین، عبرت انگیزترین درسها را به آنها می‌دهد،

كشيد سپس به سايه برگشت. جمع آن ظلال است (بكسر ظاء)[انسان:14]. ظل ظليل:يعنى زندگى لذّت بخش در مجمع فرموده براى مبالغه شى‏ء را به مثل لفظش توصيف مى‏كنند مثل:

در نهج البلاغه خطبه 180 آمده «وَ اَسْبَغَ عَلَيْكُمُ الْمَعاشَ» در وسائل زندگى بر شما وسعت داده. از اين مادّه فقط دو كلمه‏فوق در قرآن يافته است. وَ فِي

كه در سرما گره شدن (يخ بستن) هست. [آل عمران:117]. حكايت آنچه كفّار در اين زندگى انفاق مى‏كنند داستان بادى است كه داراى سرماى شديدى است. به كشت قومى ظالم

يكسان است، مكان ضنك و عيشة ضنك. [طه:124]. هر كه ازياد من اعراض كند حتماً زندگى او تنگ است. بايد دانست طمع و حرص آدمى را حدّ يقفى نيست هر چه بدست مى‏آورد

توست» (وَ إِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ). سابقه زندگی تو نیز گواه بر این حقیقت است زیرا: «اوست که تو را با یاری خود و به وسیله

حیات معنوی و مادی انسان را در بر می‌گیرد، و بندگان خالص خدا باید تمام شؤن زندگی خود را برای او خالص گردانند. تفسیر آیات ۱ - قرآن، کتابى الهى و آسمانى است;

خارج‌ ‌شده‌. ] (آیه 20)- داستان هدهد و ملکه سبا: در اینجا به فراز دیگری از زندگی شگفت‌انگیز سلیمان اشاره کرده، و ماجرای هدهد و ملکه سبا را باز گو می‌کند.

‌است‌ نظير سمع‌ اللّه‌ لمن‌ حمده‌ 187 ] (آیه 38)- از این به بعد گوشه‌ای از زندگی پیامبر الهی، زکریا را در ارتباط با داستان مریم بیان می‌کند. همسر زکریا و

بود. «مستقرّ»: قرارگاه. استقرار. «مَتَاعٌ»: تمتّع. بهره‌مندی. کالا و قُوت زندگی. «إِلی حِینٍ»: تا زمانی که مرگتان فرا می‌رسد. تا وقتی که روزگارتان به پایان

مصون و بر کنار بمانند، بروند آثار گذشتگان را بنگرند و آینده خود را در آئینه زندگی آنان ببینند. تفسیر آیات ۱- توبیخ کافران از سوى خداوند، به خاطر عبرت نگرفتن

تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ»: مراد از پرستیدن شیطان، اطاعت از او در کار و بار زندگی، و از جمله در امر بت‌پرستی است (نگا: سبأ / و یس / ). «عَصِیّاً»: سرکش. نافرمان

و آگاهی تمام، به راحتی پیش می‌رود. چه تشبیه جالب و دقیقی؟ که آثار آن در زندگی این دو گروه کاملا نمایان است و با چشم خود می‌بینیم. تفسیر آیات ۱ - کفر و

است که عظیمترین دگرگونی را در عالم آفرینش همراه دارد و سر آغازی است برای زندگی نوین در جهان دیگر، جهانی که عظمت و گستردگی آن برای ما زندانیان عالم دنیا

این گونه افراد به کوران و کرانی می‌مانند که در تاریکی مطلق و سکوت مرگبار زندگی دارند، در حالی که مؤمنان راستین با چشم باز و گوش شنوا هر حرکتی را می‌بینند

ممکن است اشاره به آن باشد که ما نه تنها قادریم که آنها را بعد از خاک شدن به زندگی و حیات نوین بازگردانیم، بلکه می‌توانیم آنها را به موجوداتی کاملتر و بهتر

حساب شده‌ای از طرف خدا نازل می‌گردد. کاملا روشن است که تلاش و کوشش برای زندگی علاوه بر این که تنبلی و سستی و دل مردگی را از انسانها دور می‌سازد و حرکت

بالظالمین). در حقیقت ترس انسان از مرگ به خاطر یکی از دو عامل است: یا به زندگی بعد از مرگ ایمان ندارد، و مرگ را هیولای فنا و نیستی می‌پندارد، و طبیعی است

«آنها که پیوسته عمل کرده و خسته شده‌اند» (عاملة ناصبة). تلاش و کوشش زیادی در زندگی دنیا به خرج می‌دهند، ولی هیچ فایده‌ای جز خستگی نصیبشان نمی‌شود، نه عمل مقبولی

مسأله توحید و شرک باز می‌گردد، و ضمن برشمردن قسمتی از نشانه‌های عظمت خدا در زندگی انسانها، و رفع نیازمندیهای آنها از سوی خدا، به ضعف و ناتوانی و بینوایی بتها

یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ). به این ترتیب یکی از فلسفه‌های حوادث دردناک و مشکلات زندگی مجازات الهی و کفاره گناهان است. در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه السّلام

تولید روزی است، همچون باران و برف و هوا و نور آفتاب و اشعّه‌های دیگرکه برای زندگی موجودات زنده از جمله انسان ضروری هستند. «یُنِیبُ»: برمی‌گردد. مراد ترک عناد

پاسخ این سؤال با ذکر یک نکته روشن می‌شود و آن این که در زندگی بشر حقایقی وجود دارد که اساس زندگی او را تشکیل می‌دهد و نباید فدای خورد و خواب و لذائذ متنوّع

آفریده های خود از دام ها ومردمان بسیار بنوشانیم. تا سرزمين مرده را بدان زندگى بخشيم و چارپايان و مردم بسيارى را كه آفريده‌ايم بدان سيراب كنيم. تا بدان

مى‏كند و مهلتشان مى‏دهد كه در طغيانشان سرگردان مانند. بدكار و منافق و كافر در زندگى مانند راه گم كرده‏اى است كه سرگردان مانده و نمى‏داند چه كار بكند مثل [توبه:45]

يكسان است، مكان ضنك و عيشة ضنك. [طه:124]. هر كه ازياد من اعراض كند حتماً زندگى او تنگ است. بايد دانست طمع و حرص آدمى را حدّ يقفى نيست هر چه بدست مى‏آورد

آن مورچه سليمان و لشكريانش را مى‏شناخته است امروز با آنكه كتابها در باره زندگى مورچگان نوشته‏اند و در شناخت اسرار آن زحمتها كشيده‏اند هنوز به آن پايه نرسيده‏اند

آن مورچه سليمان و لشكريانش را مى‏شناخته است امروز با آنكه كتابها در باره زندگى مورچگان نوشته‏اند و در شناخت اسرار آن زحمتها كشيده‏اند هنوز به آن پايه نرسيده‏اند

مى‏روند. مشى: در راه رفتن معنوى نيز بكار رود مثل [حديد:28]. كه مراد از آن زندگى در نور ايمان است. گاهى از آن سخن چينى اراده شود مثل [قلم:11]. عيبجو و سخن

در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت زندگى و ثروتمند است از ثروت خويش انفاق كند. و خواه در فعل باشد مثل [اعراف:156]

تطوع و رغبت سبب سهولت است يا او را موفق و آماده مى‏كنيم به حيات سعيده كه زندگى بى ملال آخرت باشد. در آيه اول موصوف يسرى ظاهراً دعوت و طريقه باشد يعنى تو

آدَمَ «عليه السلام» (مجمع). * [غافر:4]. مراد از تقلب تصرف و تلاش در كارهاى زندگى است. * [محمّد:19]. ظاهرا هر دو مصدر ميمى اند يعنى خدا گردش و اقامت شما را

ساعتي‌ بيش‌ نيست‌ لذا گفتند أَ لَيس‌َ الصُّبح‌ُ بِقَرِيب‌ٍ ] (آیه 81)- پایان زندگی این گروه ستمکار: سر انجام هنگامی که رسولان پروردگار نگرانی شدید لوط را مشاهده

كه در سرما گره شدن (يخ بستن) هست. [آل عمران:117]. حكايت آنچه كفّار در اين زندگى انفاق مى‏كنند داستان بادى است كه داراى سرماى شديدى است. به كشت قومى ظالم

روشن كرد. در آيه [انبياء:48]و به تورات ضياء اطلاق شده زيرا كه چون نور راه زندگى را روشن مى‏كند مثل: [مائده:15]. و نحو [انعام:91]. * [يونس:5]. در اقرب الموارد

*** [انعام:6]. راغب گفته: قرن جماعتى را گويندكه در زمان واحد نزديك به هم زندگى مى‏كنند، جمع آن قرون است «اَلْقَرْنُ: الْقَوْمُ الْمُقْتَرِنُونَ فى زَمَنِ

از آن در آيه مشقت و سختى است يعنى: حقاً كه انسان را در رنج و تعب آفريديم زندگى او پر از مشقت و رنج است و همين رنج و تعب است كه او را به كمال و ترقى سوق

آن مورچه سليمان و لشكريانش را مى‏شناخته است امروز با آنكه كتابها در باره زندگى مورچگان نوشته‏اند و در شناخت اسرار آن زحمتها كشيده‏اند هنوز به آن پايه نرسيده‏اند

استعدادات بشرى مختلف است هر يك كارى پيش گرفته و همه به يكديگر مسخراند تا كار زندگى پيشرفت كند. مراد از آيه آن نيست كه خداوند خواسته مردم گرسنه شوند بلكه غرض

تطوع و رغبت سبب سهولت است يا او را موفق و آماده مى‏كنيم به حيات سعيده كه زندگى بى ملال آخرت باشد. در آيه اول موصوف يسرى ظاهراً دعوت و طريقه باشد يعنى تو

دزد بداند در زندان خواهد ماند و اينكه بداند بدنش ناقص شده و يك عمر همانطور زندگى خواهد كرد مسلم است در صورت دوم به فكر دزدى نخواهد بود. * [حجر:18] استراق

نجات بخش جدید، تشویق کند. در ضمن این آیه درسی است برای انسانها که اگر در زندگی به خدا تکیه کنند، به آن نیروی بی‌زوال، اعتماد داشته باشند، و در مسیر صحیح

(کتاب‌های آسمانی) بپرسید. و ایشان را جسدهایی که غذا نخورند قرار ندادیم و (در زندگی دنیا هم) جاودان نبوده‌اند. سپس وعده(‌ی خود) را به آنان راست آوردیم، پس آنها

پيشگاه‌ احديّت‌ بسيار ‌است‌. ] (آیه 45)- از این آیه به بعد به بخش دیگری از زندگی مریم یعنی جریان ج1، ص284 تولد فرزندش حضرت مسیح (ع) می‌پردازد، نخست می‌فرماید:

بسیار توانا بوده است. هان ای پیامبر برجسته! به همسرانت بگو: «اگر خواهان زندگی دنیا و زینت آن بوده‌اید، بیایید تا مَهرهاتان را - با فزونی بر آن - به شما

ضعیف الایمان، جمعی منافق، جمعی منافق لجوج و سر سخت، گروهی در فکر خانه و زندگی خویشتن و در فکر فرار بودند، جمعی سعی داشتند دیگران را از جهاد باز دارند و

«نَفْسٍ وَاحِدَةٍ»: یک کس. مراد آدم (ع) است. «مُسْتَقَرٌ»: محلّ استقرار و زندگی آدمیان در روی زمین. «مُسْتَوْدَعٌ»: محلّ به امانت سپردن آدمیان پس از مرگ

اطمینان بیشتر- همان گونه که ابراهیم مؤمن به معاد تقاضای شهود چهره معاد در این زندگی کرد تا قلبش اطمینان بیشتری یابد- زکریا از خدا تقاضای چنین نشانه و آیتی نمود

خداوند آنقدر به او می‌بخشد که راضی شود، و او را از سختیها نجات می‌دهد و مسیر زندگی را برای او آسان می‌سازد». بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

نمی‌تواند بر او دست یابد»؟ (ا یحسب ان لن یقدر علیه احد). اشاره به این که آمیختگی زندگی انسان با آن همه درد و رنج دلیل بر این است که او قدرتی ندارد ولی هنگامی که

‌آنها‌ سياه‌ ‌شده‌ و قساوت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ فرو گرفته‌. ] (آیه 95)- آنچنان طومار زندگی آنها در هم پیچیده شد که «گویا هرگز ساکن آن سرزمین نبودند» (کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا

گویاى این نکته است که هنگام صدور فرمان هبوط، ادامه یافتن زندگى بشر در زمین، قطعى بوده است. ۷ - زندگى انسان در زمین، همواره قرین دشمنى و ستیز آدمیان با یکدیگر

قول نقل كرده از جمله گفته‏اند: اصل آن از عذب است عَذَّبْتُهُ يعنى گوارائى زندگى را از او بردم مثل مَرَّضْتُهُ و قَذَّرْتُهُ كه به معنى مرضش را و قذارتش را

الدّينِ مِنْ حَرَجٍ». سعى انسان ديدنى است. اين همه آثار و ابنيه و وسائل زندگى همه سعى و تلاش آدميان است كه بدين صورت ديده مى‏شوند و بشر با سعى و تلاش خود

مفردات). [كهف:7]، [كهف:46]، [طه:87] زينت در اين آيات در زبور و مال و وسائل زندگى به كار رفته است و آن از «زيور» فارسى اعم است . [انعام:108]، [حجرات:7]. زينت

است و آب شيرين براى حفظ حيات نباتات، گياهان، انسان‌ها و حيوانات كه در خشكى زندگى مى‌كنند. عبارتِ‌ «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ» دو بار در قرآن آمده است: يك بار در

تنگناهاى زندگى، زمینه ساز توجه انسان به ولایت الهى و یاورى خواستن از او (و ما أصبکم ... و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لانصیر) ۱۰ - مصیبت هاى بزرگ زندگى انسان،

اینها همه آثار اندیشه در محتوای سوره است که از قرائت آن ناشی می‌شود و در زندگی انسان پرتو افکن می‌گردد. بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

(۲۷ بار) معاشرت به معنى مصاحبت و مخالطه است.[نساء:19].با زنان به شايستگى زندگى كنيد. اين جمله شامل وظائف مرد با زن است اعم از وظائف واجب و مستحّب. عَشْر

آدَمَ «عليه السلام» (مجمع). * [غافر:4]. مراد از تقلب تصرف و تلاش در كارهاى زندگى است. * [محمّد:19]. ظاهرا هر دو مصدر ميمى اند يعنى خدا گردش و اقامت شما را

و ((جريانى )) خورشيد: ۲ - تعبير به تدرك و سابق : ۳ - نظام نور و ظلمت در زندگى بشر: وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ

صومعه‌ها و دیرهای دور افتاده برای عبادت و زندگی در محیطی دور از اجتماع بود، سپس مفاسد زیادی در دیرها و مراکز زندگی رهبانها به وجود آمد. اسلام به شدّت «رهبانیت»

دزد بداند در زندان خواهد ماند و اينكه بداند بدنش ناقص شده و يك عمر همانطور زندگى خواهد كرد مسلم است در صورت دوم به فكر دزدى نخواهد بود. * [حجر:18] استراق

از قوم سباء خبر راستى به تو آورده‏ام. زنى به آنها حكومت مى‏كند، از وسائل زندگى و حكومت همه چيز دارد مخصوصا تختى بزرگ دارد. او و قومش را ديدم كه آفتاب را

تطوع و رغبت سبب سهولت است يا او را موفق و آماده مى‏كنيم به حيات سعيده كه زندگى بى ملال آخرت باشد. در آيه اول موصوف يسرى ظاهراً دعوت و طريقه باشد يعنى تو

پايان تحريم كردند و هر كه از آن چشمه مى‏خورد مى‏كشتند و عقيده داشتند آن چشمه زندگى خدايان است و كسى حق ندارد از حيات خدايان كسر كند. در هر شهر براى خود عيدى

الهى نابود گرديدند. الميزان از [نمل:48] استفاده كرده كه ثمود بصورت قبيله‏ها زندگى فرمانروائى مى‏نمود. درباره نحوه عذاب قوم ثمود بعضى از آيات صريح‏اند كه صاعقه

محصور از سنگها بوده اصحاب حجر خوانده شدند يعنى مردميكه در محلّ محاط از سنگ زندگى مى‏كردند . [فرقان:22] در مجمع از خليل نقل شده كه چون كسى در جاهليّت در ماه

المنار:يوشع بودن را انكار كرده كه قضيّه در عصر داود بوده و يوشع در زمان موسى زندگى مى كرده است. عياشى از حضرت صادق عليه السلام نقل كرده: پادشاه در آن زمان قشون

خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» پروردگار ما آن است كه هر چيز را آفريده و به راههاى ادامه زندگى هدايت فرموده است. فرعون گفت: «فَما بالُ الْقُرُونِ الْاَوْلى» حال مردمان

خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» پروردگار ما آن است كه هر چيز را آفريده و به راههاى ادامه زندگى هدايت فرموده است. فرعون گفت: «فَما بالُ الْقُرُونِ الْاَوْلى» حال مردمان

جز این سه مصیبت را نداشته باشند برای کیفر آنها کافی است. تفسیر آیات ۱ - زندگى در سایه اى از دود سیاه، فرجام اخروى اصحاب الشمال (و ظلّ من یحموم) مفسران

[روم:41]. و اگر مردم طريق انصاف در پيش گرفته و با عدل و مروّت و دين فطرت زندگى مى‏كردند بركات آسمانها و زمين به سوى آنها سرازير مى‏شد. [اعراف:96]. و ممكن

روشن كرد. در آيه [انبياء:48]و به تورات ضياء اطلاق شده زيرا كه چون نور راه زندگى را روشن مى‏كند مثل: [مائده:15]. و نحو [انعام:91]. * [يونس:5]. در اقرب الموارد

روان و زندگى جاودان، مهیّا شده از جانب خدا براى پیامبر (ص) و مؤمنان مجاهد (أعد اللّه لهم جنت تجرى من تحتها الأنهر خلدین فیها) ۲ - بهشت و زندگى جاودان در

یادآورى آمادگى زمین براى زندگى انسان، میوه هاى مختلف، حبوبات و سبزى ها را مورد اشاره قرار داده است; مى توان استفاده کرد که انسان در زندگى خویش، به همه این نعمت ها

تعرضى و آن اين است كه قومى به فكر جنگ با ما نباشند و بخواهند در صلح و مسالمت زندگى كنند ولى ما به آنها حمله كنيم. دوم جنگ دفاعى و آن اينكه گروهى بر ما حمله

می‌گیریم) ج2، ص74 آنچنان که هیچ حقیقتی را نشنوند» و هیچ اندرزی را نپذیرند و در زندگی حیران و سرگردان شوند (وَ نَطْبَعُ عَلی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ)

هر کس دارای وسیله آزمایشی است (و حد اقل مال و فرزندی دارد و اصولا طبیعت زندگی دنیا، طبیعت آزمایش و بوته امتحان است) و لکن کسی که می‌خواهد به خدا پناه برد،

بهره‌مندی (نگا: بقره / ، آل‌عمران / ). «إِلَی حِینٍ»: تا مدّتی که روزگار زندگی پایان می‌پذیرد و مرگ فرا می‌رسد. Tabber requires Javascript to function.

در قرآن مجید آمده بر می‌آید که مصائب بر دو گونه است: مصائبی که با طبیعت زندگی انسان سرشته شده، و اراده بشر کمترین تأثیری در آن ندارد، مانند مرگ و میر و

هستند که عقل و خرد خود را به کار می‌گیرند و در پرتو این چراغ پرفروغ، راه زندگی و سعادت را می‌یابند. تفسیر آیات ۱ - حکمت، موهبت الهى است که خداوند به هر

بعضی از اقوام و پیامبران پیشین نام می‌برد و این ج5، ص111 اصول کلی را در زندگی آنها مجسم می‌سازد. نخست از «نوح» و «ابراهیم» که شیخ الانبیا و سرسلسله رسولان

هفتصد سال قبل از میلاد مسیح (ع) وجود داشتند و در سرزمین «احقاف» یا «یمن» زندگی می‌کردند. تفسیر آیات ۱ - خداوند، قوم عاد را به سختى کیفر داد. (ألم تر کیف

دهند (نگا: سبأ / و ، نمل / ). وجود جنّ حتمی و قطعی است، ولی ما چیزی از نحوه زندگی و ماهیّت ایشان - جز آنچه قرآن فرموده است - نمی‌دانیم. لیکن باید انسان مؤمن

سر زد، اصولا دوران سکونت آدم در بهشت یک دوران آزمایشی برای آماده شدن جهت زندگی در دنیا و پذیرش مسؤولیت تکالیف بود. تفسیر آیات ۱ - قرآن حاوى عهدها و توصیه هاى

بوده و هست که به خاطر این ارزشهای بی‌اساس در ارزیابی خود در باره مسائل مهم زندگی گرفتار انواع اشتباه می‌شوند. بخش هفتم: از مواعظ و اندرزهای مؤثر و پربار برای

بخواند خداوند نماز و روزه او را قبول می‌کند، و او را در برابر کارهائی که در زندگی دنیا از او سر زده است مورد محاسبه قرار نمی‌دهد». در شأن نزول این سوره بعضی

ایمان آوردند) و جمعی دیگر ناصالح بودند» و حق را پشت سر انداختند و برای تأمین زندگی مادی خود از هیچ کاری فروگذار نکردند (وَ قَطَّعْناهُمْ فِی الْأَرْضِ أُمَماً

مسلمانان نخستین بیان شده است. نخست از موسی (ع) شروع می‌کند و بخشهای مختلفی از زندگی او و درگیریش را با فرعونیان تا هنگام غرق این قوم ظالم و ستمگر شرح می‌دهد

گويند ما مقهور و بى چاره بوديم (كفار و اوضاع محيط مانع از آن بود كه مسلمان زندگى كنيم ودستور خدا را بكار بنديم) ملائكه گويند: مگر زمين خدا وسيع و بزرگ نبود

[هود:67-68]. يعنى در خانه هايشان افتادند و مردند گوئى در آن خانه‏ها نبوده‏اند و زندگى نكرده‏اند در اقرب الموارد آمده: «غنى بالمكان: اقام به - غنى فلان: عاش». 2-

الهى براى والدین (و وهبنا لداود سلیمن نعم العبد) ۵ - سلیمان(ع)، در همه امور زندگى به خدا روى آورده بود و همواره او را مرجع امور خود مى دانست. (إنّه أوّاب)

در سرزمين خوش آب و هواى «يمن» در منطقه‌اى به نام «احقاف» در نزديكى دريا زندگى مى‌كردند. كشورشان آباد بود، مردم شهر نشين بودند و پيامبرشان حضرت هود بود

اصل وجود دارد که بر «داشتن رفاه، خوب زندگى کردن و شایستگى» دلالت دارد (مقاییس اللغة). «ناعمة»; یعنى، کسى که زندگى و تغذیه نیکو دارد (قاموس). توصیف «وجوه»

است. * [ابراهيم:1]. نور ايمان را از آن نور گوييم كه راه خدا و آخرت و راه زندگى را روشن كرده است مرد مؤمن در نور است كه راه همه چيز براى او روشن و هويدا

از تجمع جلوگيرى كرده و جامعه را به تعديل سوق مى‏دهد. مالى كه براى تأمين زندگى مردم آفريده شده تجمع و بيهوده ماندن آن برخلاف غرض خدائى است. 6- از آيه همينقدر

چگونه و چرا و كجاست و خير خواه و بدخواه خود را بشناسد و چون آن را شناخت روش زندگى و پيوست و جدا شده خويش بشناسد و در يگانگى خدا و اعتراف بفرمانش مخلص شود و

مى‌زند، نظير آيه‌ى‌ «إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» 1- رفاه يا سختى در ميدان زندگى براى بروز و ظهور خصلت‌هاى آدمى و آفات روحى اوست. إِذا أَنْعَمْنا ... وَ إِذا

چشمه سارها (فى ظلل و عیون) ۳ - زندگى تقواپیشگان در بهشت، در اوج آسودگى و شادابى است. (إنّ المتّقین فى ظلل و عیون) زندگى در زیر سایه ها و در کنار چشمه سارها،

است گاهى به معنى اعتدال و استقرار است مثل [قصص:14] چون موسى قوى شد و در زندگى استقرار يافت به او درك و علم داديم [نجم:6-7]. ظاهراً مراد از استوى معتدل

است و ممنون را به معنى مقطوع گفته و گويد مرگ را از آن منون گويند كه قاطع زندگى است در صحاح گفته: «اَلْمَنُّ: اَلْقَطْعُ» و در قاموس آمده: «مَنَّ الْحَبْلَ:

سه دسته نقل شده است اصحاب شمال اهل عذاب اند و فرق سابقون با اصحاب مانند زندگى شهرى و بهشت اصحاب ميمنه قدرى از آن پائين‏تر نقل شده است، نظير اين تفاوت در

to function. آيات ۱۱۵ - ۱۲۶ سوره طه تمثيل حال نوع آدمى بر حسب طبع زمينى و زندگى مادى اش در داستان آدم (عليه السلام ) و هبوط او علت دشمنى ابليس با آدم و همسرش

عالم ضيق و وسعت روزى و معيشت بدست خداوند است و بس ! توضيح اينكه زندگى دنيا لهو و لعب و زندگى آخرت حيات واقعى است حكايت تناقض ديگر از تناقضهاى مشركين مكه مكرمه

است و آب شيرين براى حفظ حيات نباتات، گياهان، انسان‌ها و حيوانات كه در خشكى زندگى مى‌كنند. عبارتِ‌ «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ» دو بار در قرآن آمده است: يك بار در

آسايش زندگى مى‌كنند، به فكر خطر استدراج باشند، مبادا نعمت‌ها وسيله‌ى خواب و غفلت آنان شود». «2» همچنين فرمودند: «كسى كه در مواهب و امكانات بسيار زندگى كند

تربیت یافته‌ای دارند، بلکه اموالشان مایه غفلت آنها از خدا و مسائل اساسی زندگی است و فرزندانشان هم در خدمت ظالمان و فاسدان قرار می‌گیرند. منتها برای کسانی

اسرائیل. 4- مسأله آزادی اراده و اختیار. ج2، ص616 5- مسأله حساب و کتاب در زندگی این جهان. 6- حق شناسی در همه سطوح، مخصوصا در باره خویشاوندان، و بخصوص پدر

سوگند یاد کردند که خداوند کسانی را که می‌میرند هرگز مبعوث نمی‌کند»، و به زندگی جدید باز نمی‌گرداند (وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لا یَبْعَثُ

پیرامون رستاخیز و مقدمات آن شروع می‌شود، آیاتی که بی‌اختیار انسان را از این زندگی گذرای مادی بیرون می‌برد، و به آینده هول‌انگیزی که در انتظار اوست متوجه می‌سازد

«طِبْتُمْ»: در دنیا خوب بوده‌اید و به نیکی زیسته‌اید. خوش باشید و به خوشی زندگی کنید! تلاشتان نیکو بوده است و پاداشتان نیکو خواهد بود (نگا: المراغی). جاه

پیمان شکنی بنی اسرائیل و بشارت مسیح به ظهور اسلام. 3- اشاره فشرده‌ای به زندگی حواریین مسیح و الهام از آنها. انتخاب نام «صف» برای سوره به خاطر تعبیری است

خواندن و ثواب بردن نازل شده می‌نگرند کتابی است برای دستور العمل در سراسر زندگی انسانها. و بالاخره کتابی است که هم دانشمند را تذکر می‌دهد، و هم توده مردم

در شمال شرقی مصر قرار داشتند فرا گرفت، و «خاندان یعقوب» که در این سرزمین زندگی می‌کردند نیز به مشکل کمبود آذوقه گرفتار شدند، و به همین دلیل یعقوب تصمیم

قسمت اول این سوره بعد از ذکر سوگندهای پرمعنائی اشاره به این حقیقت شده که زندگی انسان در عالم دنیا همواره توأم با مشکلات و رنج است، تا از یکسو خود را برای

مواشي‌ لذا فرمود بموسي‌: ] (آیه 26)- موسی در خانه شعیب: این ششمین صحنه از زندگی موسی در این ماجرای بزرگ است. موسی بعد از آن که سر گذشت خود را برای شعیب باز

علیه السّلام آمده است: «هر کس سوره ذاریات را در روز یا شب بخواند خداوند وضع زندگی و معیشت او را اصلاح ج4، ص534 می‌کند، روزی وسیعی به او می‌دهد، و قبر او را

نتیجه‌گیری از آیات قبل می‌گوید: «اگر مردمی که در این آبادیها و نقاط دیگر روی زمین زندگی داشته و دارند (به جای طغیان و سرکشی و تکذیب آیات پروردگار و ظلم و فساد) ایمان

اطلاع، در سطحی پایین قرار گیرند و افکار منحطی داشته باشند هر چند در صنایع و زندگی مادی پیشروی کنند. سپس می‌گوید: علاوه بر تشخیص حق از باطل نتیجه پرهیزکاری

عقد ازدواج و پیش از عمل زناشویی، متوجه شوند که به جهاتی نمی‌توانند با هم زندگی کنند، چه بهتر که در این موقع با طلاق از هم جدا شوند، زیرا در مراحل بعد کار

تاريخ زيسته است و در حدود 60 سال زندگى كرده و مسيح مصلوب بيشتر از 290 سال بعد از اين تاريخ است و در حدود 33 سال زندگى كرده است (الميزان ج 3 ص 345). هاكس

روبراه شدن زندگى دنيا و انتظام امور آن است ، و معنايش اين است كه بعد از يوسف مردمى صالح يعنى صاحب زندگى خوشى باشيد، و با پدر به خوشى زندگى كنيد.

مراد آن است: هر كه از خورشيد و زمين و ماه و درياها و هزاران چيزهاى ديگر در زندگى احتياج داشتيد و به زبان حال و زبان فطرت خواستار بوديد داده است. همچنين است

روايات ابضغ الحلال عنداللّه ولى چاره‏اى از تجويز آن نيست و و جودش از ضروريات زندگى است. آنگاه كه زوجين توافق اخلاقى نداشته باشند يا علل ديگرى در ميان باشد يا

عالم ضيق و وسعت روزى و معيشت بدست خداوند است و بس ! توضيح اينكه زندگى دنيا لهو و لعب و زندگى آخرت حيات واقعى است حكايت تناقض ديگر از تناقضهاى مشركين مكه مكرمه

یلقوا یومهم الذى یوعدون) ۴ - تلاش هاى گسترده و به ظاهر چشمگیر کافران در طول زندگى، امرى عبث و نافرجام (فذرهم یخوضوا و یلعبوا حتّى یلقوا یومهم الذى یوعدون)

to function. آيات ۱۱۵ - ۱۲۶ سوره طه تمثيل حال نوع آدمى بر حسب طبع زمينى و زندگى مادى اش در داستان آدم (عليه السلام ) و هبوط او علت دشمنى ابليس با آدم و همسرش

فوت شده بودند باسباب عادى كه مانند آنها بودند در عدد و اهميّت و همه با او زندگى كردند و بعد از عافيت تامّ از او سؤال شد كه كدام‌ جلد 4 صفحه 472 يك از مصائب

فَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ). تفسیر آیات ۱ - نقش عظیم آب نوشیدنى در زندگى بشر، قابل مطالعه و تأمّل (أفرءیتم الماء الذى تشربون) ۲ - دعوت از منکران معاد،

روايتى (روايتى در ذيل برخى آيات گذشته ) آيه و ترجمه تفسير: نكته ها: ۱ - زندگى پر زرق و برق و اثر شوم آن ۲ - ((تراب )) و ((عظام )) ۳ - غثاء چيست ؟ ۴ - يك

كه در آن لوح صورت و زينت و اجل و عهد ازلى او بشقاوت و سعادت و تمام شئون زندگى آن فرزند مرسوم و مكتوب شده است يكى از آندو ملك مى‌خواند و ديگرى مينويسد با

كتاب مرا بخوانيد. من مى‌دانستم كه با حساب خودم رو به رو خواهم شد. پس او در زندگى رضايت بخشى است. در بهشتى برين. كه ميوه‌هايش در دسترس است. به خاطر اعمالى

ساحل‌نشينان، سفرى نيز به شرق كرد. مراد از اينكه جز خورشيد، سايه‌بانى نداشتند، زندگى ابتدايى وبدون امكانات است. به‌ جلد 5 - صفحه 222 فرموده امام صادق عليه السلام:

چشم‌ها (از ترس) فرو افتاده. (آنان كه در دنيا) مى‌گويند: آيا (پس از مرگ) ما به زندگى نخستين باز گردانده مى‌شويم؟ آنگاه كه استخوان‌هايى پوسيده شديم؟ (با خود) گويند:

سوى سعادت زندگی اش هدايت نمايد، و چون زندگى او، يك زندگى جاودانه و هميشگى است، و محدود به حدود دنيا و ختم پذير به رسيدن مرگ نيست، قهرا سعادت زندگى او هم،

شوخی و عبث. یعنی آفرینش دارای نظم و نظام شگرف و مقصد و هدف بزرگی است، و زندگی بازیچه نیست. «یُکَوِّرُ»: می‌پیچد. یعنی خداوند زمین را کروی آفریده است و

الدُّنْیا حَسَنَةً). چرا که آنها با نهایت اخلاص برای گسترش دعوت اسلام به تمام زندگی خویش پشت پا زدند. این پاداش دنیای آنهاست «اما پاداش آخرت، اگر بدانند، بسیار

شوید» (ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ). باید در خانه و محیط زندگی خصوصی افراد امنیت کافی وجود داشته باشد به همین دلیل در تمام قوانین دنیا وارد

رسوائی اجتماعی ناشی از پرده‌برداری از نفاق ایشان. بلاها یا رسوائیهای دوران زندگی، و عذاب وقت مرگ و داخل قبر (نگا: انفال / و توبه / و ). «یُرَدُّونَ»: بازگردانده

او سر چشمه گیرد. 5- توحید مالکیت مسلما جامعه بشری نیاز به حکومت دارد، چون زندگی دسته جمعی بدون حکومت ممکن نیست، تقسیم مسؤولیتها، تنظیم برنامه‌ها، اجرای مدیریتها

قرار ميگيرد. (آیه 58)- لجاجت شدید بنی اسرائیل! در اینجا به فراز دیگری از زندگی بنی اسرائیل برخورد می‌کنیم که مربوط به ورودشان در سرزمین مقدّس است. نخست

نه در لطافت طبعش کلامی است، و نه در قدرت احیا گریش سخنی، و همه جا نشانه زندگی و طراوت و زیبائی است. و در مورد سوم سخن از وزش بادها است بادهایی که هوای

امانتهای مالی گفته می‌شود ولی در منطق قرآن مفهوم وسیعی دارد که تمام شؤون زندگی اجتماعی و سیاسی و اخلاقی را در برمی‌گیرد. تفسیر آیات ۱- خیانت به خدا و پیامبر(ص)،

حَسْرَةً) . «سپس مغلوب (طرفداران حق) می‌شوند» (ثُمَّ یُغْلَبُونَ). نه تنها در زندگی این جهان گرفتار حسرت و شکست می‌شوند بلکه در سرای دیگر نیز این «کافران دسته

كرد. درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم،

به فلسطين هجرت كرده است. على هذا بعثت لوط در فلسطين واقع شده و او در محيط زندگى خويش با آنكه ابراهيم «عليه السلام» نبوّت داشت بر قوم خويش مبعوث گرديده است

دهنده آگاه به حاجت او و با خبر از وضع او و مطلع از محل زندگى او باشد، چه محل زندگى موقت و چه محل زندگى دائمى اش . ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۱ از همينجا

عالم ضيق و وسعت روزى و معيشت بدست خداوند است و بس ! توضيح اينكه زندگى دنيا لهو و لعب و زندگى آخرت حيات واقعى است حكايت تناقض ديگر از تناقضهاى مشركين مكه مكرمه

برخوردارى پیامبر(ص) از زندگى مرفه و کاخ نشینى (تبارک الذى إن شاء جعل لک خیرًا من ذلک جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر و یجعل لک قصورًا) ۹ - زندگى مرفه و کاخ نشینى،

السلام را اركانِ زمين قرار داد تا اهل زمين را از اضطراب نجات دهند. كوهها، در زندگى انسان نقش عمده‌اى دارند. با ذخيره‌كردن برف‌هاى زمستانى در دامنه‌هاى خود،

و ((جريانى )) خورشيد: ۲ - تعبير به تدرك و سابق : ۳ - نظام نور و ظلمت در زندگى بشر: لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّيْلُ

وى به صورت انسانى كامل متولد شد. از گناهان معصوم بود و تا مدّتى با مردم زندگى كرد انسان كامل بود كه از انسان متولّد گرديد و در عين حال خدا بود زيرا كه

چشم‌ها (از ترس) فرو افتاده. (آنان كه در دنيا) مى‌گويند: آيا (پس از مرگ) ما به زندگى نخستين باز گردانده مى‌شويم؟ آنگاه كه استخوان‌هايى پوسيده شديم؟ (با خود) گويند:

از جمله معانی (رَسّ) هم معنی چاه و حفره است. مراد کافرانی است که در یمن زندگی می‌کردند و خواستند مسیحیان موحّد و راستین نجران را که در همسایگی آنان می‌زیستند

شبهه هم همراه دارد، همچنان كه استقراء و از نظر گذراندن مواردى كه در طول زندگی مان به چشم خود ديده ايم نيز اين معنا را تاييد مى كند. آيه شريفه «و لو جعلناه

لحظه ممكن است مرگ فرا رسد و از سوى ديگر جريان عادى زندگى، زيرا منتظر زمان معيّنى براى مرگ نيست وگرنه زندگى براى او تلخ مى‌شد. گرچه برخى مقدّمات توليد نسل،

دو جانب آفتاب را دو قرن آن خوانند و بعضى گفته‌اند براى آن بود كه دو قرن زندگى كرد و مردم دو دوره در زمان حيات او مردند در هر حال گفته‌اند اسم او اسكندر

ملاذ و ملجاء و حصنى پيدا كنند براى خودشان يا بتوانند در غارهائى بروند و زندگى كنند يا سوراخ جانورى بيابند كه قابل زيستن در آن باشد فورا از شما اعراض ميكنند

شکستها، پیروزی می‌سازند و از ناکامیها کامیابی، و از اشتباهات خود راههای صحیح زندگی را می‌یابند و در میان تیره بختیها نیکبختی خود را پیدا می‌کنند. تفسیر آیات

خداوند در مورد انسانها می‌رود و نخست از دریاها که منبع بسیار مهم حیات و زندگی است آغاز کرده، می‌گوید: «و او کسی است که دریاها را برای شما تسخیر کرده و

مهاجم، است. 6- و سر انجام قسمتی از آن پند و اندرزهایی است در زمینه‌های مختلف زندگی و تشویق به نماز و زکات و توکل و توجه به خداوند. ج3، ص198 فضیلت تلاوت سوره:

پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در مدینه مسلمانان را آگاه کرد و مانند آن در زندگی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کم نیست. در «نهج البلاغه» نیز پیشگوئیهای بسیاری

تعجب سؤال می‌کردند آیا این استخوانهای پوسیده و خاک شده بار دیگر لباس حیات و زندگی در بر می‌کند و به شکل نخست باز می‌گردد؟ لذا قرآن می‌گوید: همان گونه که شما

شده و اینکه معبودی جز او نیست. پس آیا شما (در برابر حق) تسلیمید؟» کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را می‌خواسته‌اند (جزای) کارهایشان را در (همین) دنیا بی‌کم

[توبه:60]. به موجب اين آيه مباركه صدقات شكافهاى اجتماع را پر كرده و چرخ زندگى را به كار مى‏اندازد لازم است به يك يك اين مواردتوجه شود: 1- فقراء: و آنها

عالم ضيق و وسعت روزى و معيشت بدست خداوند است و بس ! توضيح اينكه زندگى دنيا لهو و لعب و زندگى آخرت حيات واقعى است حكايت تناقض ديگر از تناقضهاى مشركين مكه مكرمه

عالم ضيق و وسعت روزى و معيشت بدست خداوند است و بس ! توضيح اينكه زندگى دنيا لهو و لعب و زندگى آخرت حيات واقعى است حكايت تناقض ديگر از تناقضهاى مشركين مكه مكرمه

عالم ضيق و وسعت روزى و معيشت بدست خداوند است و بس ! توضيح اينكه زندگى دنيا لهو و لعب و زندگى آخرت حيات واقعى است حكايت تناقض ديگر از تناقضهاى مشركين مكه مكرمه

از روز كه بدنيا آمدم تا روز كه از دنيا ميروم و در روز كه مبعوث ميشوم براى زندگى جاويد و قيام در حضور الهى در محشر روز قيامت كبرى و اينكه لفظ سلام معرّف بالف

قديم و جديد به دليل آيه «عاد الاولى»، كه بعد از حضرت نوح در منطقه احقاف زندگى مى‌كردند و داراى هيكل‌هايى بزرگ و قدرتى عظيم و شهرهايى آباد بودند. «إِرَمَ»

نوزاد بودى و سالهاى متمادى از عمر خود بنعمت ما پرورش يافتى و در ميان ما زندگى كردى تا آنخطاى بزرگ كه قتل يكنفر از ما بود از تو سر زد و فرار كردى رفتى و

آسمانى نازل شود بر يك نفر عادى از بين جماعتى كه از يك قبيله هستند و با يكديگر زندگى ميكنند و اخيرا تصريح كردند كه او كذّاب است و براى خودخواهى و رياست و تكبّر

روايتى (روايتى در ذيل برخى آيات گذشته ) آيه و ترجمه تفسير: نكته ها: ۱ - زندگى پر زرق و برق و اثر شوم آن ۲ - ((تراب )) و ((عظام )) ۳ - غثاء چيست ؟ ۴ - يك

كتاب مرا بخوانيد. من مى‌دانستم كه با حساب خودم رو به رو خواهم شد. پس او در زندگى رضايت بخشى است. در بهشتى برين. كه ميوه‌هايش در دسترس است. به خاطر اعمالى

گذشته، پيامبر و مسلمانان را دلدارى مى‌دهد. «نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ» 3- زندگى تحت حكومت طاغوت، عذابى است خوار كننده. «نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مِنَ

مى‌توان به خاطر تنوين آن، مورچه‌اى بزرگ و فرمانده معنا كرد كه در اين صورت در زندگى مورچگان مديريّت و فرماندهى وجود دارد و مى‌توان تنوين را نشانه‌ى ناشناسى مورچه

مصارف روزمره زندگى‌شان قرار مى‌داد و با دقت و امانتدارى، كشور مصر را از بدبختى نجات داد. يوسف در هفت سال دوره‌ى قحطى، هرگز با شكم سير زندگى نكرد، تا مبادا

خداوند، در خوشى ها و ناملایمات زندگى (و إنّا إذا أذقنا ... فإنّ الإنسن کفور) ۲۰ - نسبت دادن ناگوارى ها و سختى هاى زندگى به خداوند، کفران و ناسپاسى است

تاریخ پرماجرای بنی اسرائیل که مربوط به جمعی از آنهاست که در ساحل دریایی زندگی می‌کردند، آمده است، منتها روی سخن در آن به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و

می‌فهمد و به محتوایش جامه عمل می‌پوشاند، قرآن را بزرگ می‌شمرد و آیاتش را در زندگی پیاده می‌کند. بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر تفسیر

‌از‌ همه‌ بيشتر ‌است‌. ] (آیه 54)- یوسف خزانه‌دار کشور مصر می‌شود! در شرح زندگی پرماجرای یوسف، این پیامبر بزرگ الهی به اینجا رسیدیم که سر انجام پاکدامنی

این جهان و جهان دیگر از ناراحتیها و رنجها و عذابهای دردناک الهی، و مشکلات زندگی فردی و اجتماعی از آن کسانی است که از هدایت الهی پیروی کنند و این در حقیقت

مِنْ أَمْرِنا). منظور از «روح» در اینجا قرآن مجید است که مایه حیات دلها و زندگی جانهاست. در دنباله آیه می‌افزاید: «تو پیش از این از کتاب و ایمان آگاه نبودی،

دَخَلُوا عَلی یُوسُفَ آوی إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ). سر انجام شیرین‌ترین لحظه زندگی یعقوب، تحقق یافت و در این دیدار و وصال که بعد از سالها فراق، دست داده بود

‌آيه‌ ] (آیه 164)- این جمعیت از بنی اسرائیل در برابر این آزمایش بزرگ که با زندگی آنان کاملا آمیخته بود به سه گروه تقسیم شدند: «گروه اول» که اکثریت را تشکیل