مريم ٤٠

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنَّا نَحْنُ‌ نَرِثُ‌ الْأَرْضَ‌ وَ مَنْ‌ عَلَيْهَا وَ إِلَيْنَا يُرْجَعُونَ‌

ترجمه

ما، زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند، به ارث می‌بریم؛ و همگی بسوی ما بازگردانده می‌شوند!

|ماييم كه زمين را با هر كه در آن است به ميراث مى‌بريم و همه به سوى ما بازگردانده مى‌شوند
ماييم كه زمين را با هر كه در آن است، به ميراث مى‌بريم و [همه‌] به سوى ما بازگردانيده مى‌شوند.
تنها ماییم که (پس از فنای خلق و انتقالشان به عالم آخرت) زمین و اهلش را وارث می‌شویم و همه به سوی ما بازگردانده خواهند شد.
یقیناً ماییم که زمین و همه کسانی را که روی آن قرار دارند به میراث می بریم و [همه] به سوی ما بازگردانده می شوند.
هر آينه ما زمين و هر كه را بر روى آن است به ارث مى‌بريم و همه به نزد ما بازگردانده مى‌شوند.
ما زمین را با هر که روی آن است، میراث می‌بریم و به سوی ما بازگردانده شوند
همانا ما زمين و هر كه را بر آن است به ميراث بريم و به ما بازگردانده شوند.
ما وارث (اصلی) زمین و همه‌ی کسانی هستیم که بر روی آن زندگی می‌کنند، و (همگان) به سوی ما برگردانده می‌شوند.
بی‌گمان ما ،(همین) ما زمین را -با هر که بر آن است- به میراث می‌بریم، و تنها سوی ما بازگردانیده می‌شوند.
همانا ما خود میراث بریم زمین را و آنکه بر آن است و بسوی ما بازگردانیده شوند

It is We who will inherit the earth and everyone on it, and to Us they will be returned.
ترتیل:
ترجمه:
مريم ٣٩ آیه ٤٠ مريم ٤١
سوره : سوره مريم
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَرِثُ»: به ارث می‌بریم. مراد این است که اموال مردمان و خود ایشان، جاویدان نیست و مالک اصلی خدا است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ «40»

تنها ماييم كه زمين واهلش را به ارث مى‌بريم و (همه) به سوى ما بازگردانده مى‌شوند.

نکته ها

كليد همه‌ى بدبختى‌ها، غفلت است. غفلت از خداوند، غفلت از معاد، غفلت از آثار و پيامدهاى گناه، غفلت از توطئه‌ها، غفلت از محرومان، غفلت از تاريخ و سنّت‌هاى آن و غفلت از جوانى و استعدادها وزمينه‌هاى رشد.


«1». تفسير اطيب‌البيان.

جلد 5 - صفحه 270

مشابه اين آيه، در مواردى از قرآن به چشم مى‌خورد، از جمله:

الف: «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» «1» همه‌ى مردم، فانى مى‌شوند و تنها ذات خداوند صاحب جلال و منعم باقى است.

ب: «وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «2» ارث آسمان‌هاو زمين تنها از خداست.

يكى از نام‌هاى قيامت‌ «يَوْمَ الْحَسْرَةِ» است. حسرت بر فرصت‌هاى از دست داده و سرمايه‌هاى تلف شده.

پیام ها

1- يكى از وظايف انبيا، انذار است. «وَ أَنْذِرْهُمْ»

2- هر كارى مى‌توانيد، در دنيا انجام دهيد كه در قيامت، كار از كار گذشته است.

«قُضِيَ الْأَمْرُ»

3- غفلت زمينه‌ى كفر است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ»

4- مرگ در حال غفلت و بى‌ايمانى، مايه‌ى حسرت است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ»

5- دارايى‌ها سبب غفلت، و غفلت سبب كفر است. «فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)

آنگاه بر طريق وعظ و تذكير مى‌فرمايد:

إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ‌: بدرستى كه ما ميراث بريم زمين را. وَ مَنْ عَلَيْها:

و هر كه را بر روى زمين است، يعنى همه را فانى سازيم، پس هيچكس باقى نماند بر زمين كه مالك و متصرف باشد غير از ذات يگانه ما و ملك و ملك همه به ما راجع شود. على بن ابراهيم قمى فرمايد: هر چيزى را كه خداوند خلق فرموده، ميراث برد آن را خدا روز قيامت‌ «2». يا با فنا و اهلاك، احاطه كنيم به همه زمين و هر كه برآنست، و به همه وارثيم چنانكه وارث در تمام ارث تصرف كند. و ذكر «ارث» بر طريق تشبيه است، يعنى چنانكه ملك موروث منتقل به وارث مى‌شود و به تصرف او در مى‌آيد، همچنين بعد از مردن، جميع مكونات در


«1» تفسير قمى ج 2 ص 50.

«2» تفسير قمى، ج 2، ص 51.

جلد 8 - صفحه 185

تحت تصرف ما باشد و هيچكس نماند كه دعوى آن كند. وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ‌: و به سوى ما رجعت كنندگانند بعد از مرگ، يعنى بجائى كه غير ما مالك امر و نهى نباشد و آنجا جزا و سزا بر وفق اعمال به ايشان رسانيم.

(قصه چهارم حضرت ابراهيم).


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38) وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ (39) إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)

ترجمه‌

پس اختلاف نمودند فرقه‌ها از ميان آنها پس واى مر آنانرا كه كافر شدند از حضور روزى بزرگ‌

چه شنوايند آنها و چه بينا روز كه ميآيند نزد ما ولى باشند ستمكاران امروز در گمراهى آشكار

و بيم ده آنها را از روز حسرت چون تمام شود كار با آنكه آنها در غفلتند و آنان ايمان نمى‌آورند

همانا ما ميراث بريم زمين را و هر كس بر آنست و بسوى ما باز ميگردند.

تفسير

- حزب جماعتى را گويند كه منفرد باشند بعقيده و مسلكى و ظاهرا نصارى بعد از حضرت عيسى يعنى عروجش بآسمان در باره او اختلاف نمودند بعضى گفتند او پسر خدا بود و ملحق بپدر شد و بعضى گفتند خدا بود چندى هبوط بزمين نمود و بعد عروج بآسمان كرد و بعضى گفتند بنده خدا بود و پيغمبر و روح او و يهود گفتند ساحر و كذّاب بود و متولّد از يوسف نجّار پس هم مردم اختلاف نمودند هم نصارى و هم اختلاف از ميان آنها برخاست چون يك دسته ثابت بر قول حق بودند و هم اختلاف در ميان آنها بود چون گفته‌اند كلمه من زائده است در هر حال واى يعنى عذاب شديد ثابت و لازم است براى كسانيكه كافر شدند بخدا و حضرت عيسى كه نشناختند او را بمقامى كه داشت و در حقّ او افراط و تفريط نمودند مانند


جلد 3 صفحه 474

آن دو دسته از نصارى و يهود از مشاهده و معاينه و شهود و حضور آنها در روز بزرگ كه قيامت كبرى است براى حساب اعمال و جزاء كردارشان چه قدر شنوا و بينايند در آنروز چون پرده‌ئى و حجابى نيست ولى امروز در امر چنين پيغمبر اولو العزمى فكر نمى‌كنند و ظلم ميكنند بخودشان و او كه از قدر او تجاوز ميكنند يا در حقّ او تقصير مينمايند و در وادى ضلالت و گمراهى متحيّر و سرگردان ميمانند با آنكه اگر قدرى نظر و اجتهاد نمايند خوب قدر و حقّ او را درك ميكنند كه همان پيغمبر اولو العزم و روح اللّه است نه آنكه پسر يا شريك خدايا العياذ باللّه خدا است و بيم ده اى پيغمبر كفار را از روز حسرت خوردن و ندامت بردن بدكار از كار بدش و نيكوكار از كمى كار خوبش كه آن روز قيامت است وقتى كه مردم از حساب اعمال فارغ شوند و اهل بهشت و دوزخ تعيين گردد و كار تمام شود كه ديگر حسرت و ندامت فائده نداشته باشد چون جهنّمى بگويد چرا كارى كردم كه مستحق جهنّم شدم و بهشتى بگويد چرا كارى نكردم كه بيش از اين مستحق ثواب شوم با آنكه آنها تا در دنيا هستند سر گرم بهوى و هوسند و در غفلت از چنين روز كه در پيش دارند ميگذرانند و آنها معتقد بآنروز و نبوّت تو نيستند تا بدستورات تو عمل نمايند براى اصلاح حال خودشان و تهيّه توشه آخرت در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه روز حسرت روزى است كه مرگ را ميآورند و سر ميبرند و ظاهرا اشاره بحديثى است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صادقين عليهما السلام در كتب عامّه و خاصه نقل شده كه وقتى اهل بهشت داخل بهشت و اهل جهنّم داخل جهنّم شدند مرگ مصوّر ميشود بصورت قوچ سياه و سفيدى و ميآورند آنرا در بين بهشت و جهنّم نگاه ميدارند و منادى از جانب خداوند ندا ميكند اى اهل بهشت و اى اهل جهنّم بيائيد و نگاه كنيد و آنها ميآيند و نگاه ميكنند و ميشناسند آنرا كه مرگ است و مصوّر باين صورت شده بعد او را ذبح ميكنند و ميگويند اى اهل بهشت هميشه هستيد و مرگ نيست و اى اهل جهنّم هميشه هستيد و مرگ نيست پس اهل بهشت بقدرى خوشحال ميشوند كه اگر مرگ بود از شدّت فرح ميمردند و اهل جهنم نعره‌اى ميكشند كه اگر مرگ بود از غصّه ميمردند و قيامت وقتى بر پا ميشود كه تمام مردم مرده باشند و كسى متصرّف در زمين جز خدا نباشد چون وارث كسى است كه بعد از مردن كسى بماند


جلد 3 صفحه 475

و اموال او را تصرّف نمايد يا با او پايدار باشد و خداوند با زمين و اهل آن بهر دو معنى وارث است و همه در خاتمه امر باو رجوع و بازگشت مينمايند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا نَحن‌ُ نَرِث‌ُ الأَرض‌َ وَ مَن‌ عَلَيها وَ إِلَينا يُرجَعُون‌َ (40)

محققا ‌ما خودمان‌ ارث‌ ميبريم‌ زمين‌ ‌را‌ و ‌هر‌ كس‌ ‌بر‌ روي‌ زمين‌ ‌باشد‌ و بسوي‌ ‌ما ‌است‌ بازگشت‌ ‌آنها‌ كُل‌ُّ مَن‌ عَلَيها فان‌ٍ وَ يَبقي‌ وَجه‌ُ رَبِّك‌َ ذُو الجَلال‌ِ وَ الإِكرام‌ِ الرحمن‌ ‌آيه‌ 26.

(آنكه‌ نمرد ‌است‌ و نميرد تويي‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 40)- این آیه به همه ظالمان و ستمگران هشدار می‌دهد این اموالی که در اختیار آنهاست، جاودانی نیست همان گونه که حیات خود آنها هم جاودانی

ج3، ص91

نمی‌باشد، بلکه وارث نهایی همه اینها خداست، می‌فرماید: «ما زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند به ارث می‌بریم و همگی سر انجام به سوی ما باز می‌گردند» (إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَیْها وَ إِلَیْنا یُرْجَعُونَ).

نکات آیه

۱- خداوند، تنها وارث تمامى زمین و زمینیان است. (إنّا نحن نرث الأرض و من علیها)

۲- تمامى مالکیت ها، جز مالکیت خداوند، ملغى و فانى خواهد شد. (إنّا نحن نرث الأرض و من علیها) خداوند هم اکنون نیز مالک حقیقى هستى است; از این رو مقصود از ارث بردن انتقال حقیقى مالکیت نیست; بلکه مقصود فناشدن مالکیت هاى اعتبارى دنیا و مالکان آن است، به گونه اى که مالکیت حقیقى بروز و ظهور کامل پیدا کند و هیچ اعتبارى در برابر آن باقى نماند.

۳- دارایى ها و توان مندى ها، از عمده ترین زمینه هاى غفلت و کفرورزى است. (و هم فى غفلة و هم لایؤمنون . إنّا نحن نرث الأرض) از جمله وجوه ارتباطى این آیه با آیه قبل، بیان اسباب غفلت و سعى در ریشه کن کردن آن است. دراین آیه خداوند براى متنبّه ساختن آدمیان و از بین بردن عوامل غفلت آنان، بر فناپذیرى ثروت هاى دنیا و ساکنان زمین تأکید کرده است.

۴- همه آدمیان به سوى خداوند بازگردانده خواهند شد. (و إلینا یرجعون) از مجهول بودن «یرجعون» استفاده مى شود که انسان ها - چه بخواهند و چه نخواهند - به خداوند رجوع داده خواهند شد.

۵- بازگشت تمام مخلوقات زمینى به خداوند است. (و من علیها و إلینا یرجعون) مراد از «من علیها» مى تواند همه موجودات روى زمین باشد و به کار بردن واژه «مَن» از باب تغلیب عاقلان بر غیر آنها است.

۶- خداوند، بدون فرزند و بى نیاز از آن است. (ما کان للّه أن یتّخذ من ولد ... إنّا نحن نرث الأرض و من علیها) در آیات قبل، سخن از پندار فرزندى عیسى(ع) براى خداوند به میان آمد. این آیه با بیان رجوع نهایى همه موجودات به خداوند و نفى نیاز از او، بر بطلان آن پندار تأکید مىورزد.

۷- در قیامت، رابطه انسان با مالکیت هاى اعتبارى او در دنیا، به کلى بریده خواهد شد. (و أنذرهم یوم الحسرة ... إنّا نحن نرث الأرض و من علیها و إلینا یرجعون) خداوند، هم زمین را میراث خود دانسته و هم آدمیان را; یعنى هم مالکان اعتبارى و هم ملک هاى اعتبارى; بنابراین در قیامت، این دو تنها با مالک حقیقى خود مرتبط خواهند شد.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: صفات جلال ۶
  • انسان: انسان ها در قیامت ۷; فرجام انسان ها ۴; وارث انسان ها ۱;
  • بازگشت به خدا ۴، ۵:
  • ثروت: آثار ثروت ۳
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۴، ۵
  • خدا: اختصاصات خدا ۱; بى نیازى خدا ۶; تنزیه خدا ۶; خدا و فرزند ۶; وراثت خدا ۱; ویژگیهاى مالکیت خدا ۲
  • زمین: وارث زمین ۱
  • غفلت: زمینه غفلت ۳
  • قدرت: آثار قدرت ۳
  • قیامت: مالکیت دنیوى در قیامت ۷; ویژگیهاى قیامت ۷
  • کفر: زمینه کفر ۳
  • موجودات: فرجام موجودات ۵; ویژگیهاى مالکیت موجودات ۲

منابع