نتایج جستجو

.. يتم آن است كه پدر كودكى قبل از بلوغ او بميرد و در سائر حيوانات آن است كه مادرش بميرد (مجمع و مفردات) پس يتيم در انسان به معنى پدر مرده (البته قبل از

مشتق شده در حال بارگیری... «عليه السلام» فرزند اسحق پسر ابراهيم عليهم السلام پدر انبياء بنى اسرائيل نام مباركش 16 بار در كلام اللَّه مجيد مذكور است. نام ديگر

یعقوب(ع) ۹; محافظت از بنیامین ۴; محبت به بنیامین ۳ پدر: احترام پدر ۹; حقوق پدر ۱۱، ۱۲; روش برخورد با پدر ۱۲ خانواده: مدیریت در خانواده ۱۰ سرزمینها: تاریخ

پدرش گفت: «پدر جان، چرا چيزى را كه نمى‌شنود و نمى‌بيند و از تو چيزى را دور نمى‌كند مى‌پرستى؟ هنگامی که با پدر خود (یعنی عموی خویش آزر) گفت: ای پدر، چرا بتی

و خواهران جزء طبقه دوم ارث هستند، و تنها با نبودن پدر و مادر و فرزند، ارث مى برند، و چنین کسى که پدر و مادر و فرزندى ندارد، مسلماً در رنج است و قدرت و

گناه بت پرستى ۴ بى لیاقتى: نشانه بى لیاقتى ۶ پدر: ادب در گفتگو با پدر ۱۰; روش گفتگو با پدر ۱۰; مهربانى با پدر ۱۰ تبلیغ: ادب در تبلیغ ۹; روش تبلیغ ۹; مهربانى

گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم!» |گفتند: اى پدر! براى گناهان ما آمرزش بخواه كه ما خطاكار بوده‌ايم گفتند: «اى پدر، براى

بيرون رفت به جهت عقوبت ترك خضوع براى پدر. «1» اين حديث شريف عظمت شأن پدر را مبيّن و ترتب عقوبت را بر ترك احترام پدر مسلّم دارد، و صدور اين فعل هم از يوسف

زیان افتد و نه پدر بیش از حدّ متعارف برای کودک متضرر شود. و اگر کودک را پدر نبود وارث باید در نگهداری او به حد متعارف قیام کند. و اگر پدر و مادر به رضایت

عمران:59]. مثل در اين آيه به معنى صفت و حال است يعنى حال و جريان عيسى در پدر نداشتن مانند جريان آدم است كه خدا را از خاكش آفريد. 2- [رعد:35]. مراد از مثل

ای پدر! شیطان را پرستش مکن، که شیطان نسبت به خداوند رحمان، عصیانگر بود! |اى پدر! شيطان را مپرست كه شيطان نسبت به خداى رحمان نافرمان بوده است پدر جان،

دوران باردارى ۱۳ بلوغ: نشانه هاى بلوغ ۳۹ بهشت: موجبات بهشت ۲ پدر: احسان به پدر ۷; حقوق پدر ۷ تزکیه: زمینه تزکیه ۱۸ تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۳۴; زمینه تسلیم

و بگویید: پدر (جان)، پسرت دزدی کرد! و ما جز به آنچه می‌دانستیم گواهی ندادیم؛ و ما از غیب آگاه نبودیم! |پيش پدرتان بازگرديد و بگوييد: اى پدر! پسرت دزدى

دو دختر گفت: اى پدر! او را استخدام كن همانا بهترين كسى كه استخدام مى‌كنى، كسى است كه نيرومند و امين است يكى از آن دو [دختر] گفت: «اى پدر، او را استخدام

و خط مشی روشنی در برخورد با پدر و مادر در زمینه ج3، ص491 مسأله ایمان و کفر به دست همگان داد. تفسیر: برترین توصیه نسبت به پدر و مادر: یکی از مهمترین آزمایشهای

عيب است و البتّه نبوده است و اطلاق اب و پدر بر جد مادرى واضح است و بر عمو بمناسبت آنستكه با نبودن پدر بمنزله پدر است و در قرآن اطلاق بر آن شده است در سوره

قسم به پدر (بزرگوار انسان، آدم صفی) و فرزندان (خدا پرست) او. و سوگند به پدر و آنچه زاده است؛ و قسم به پدر و فرزندانى كه پديد آورد، و سوگند به پدر و فرزندی

Javascript to function. ای پدر! دانشی برای من آمده که برای تو نیامده است؛ بنابر این از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم! |اى پدر! به راستى مرا از دانش

to function. هنگامی که به پدر و قومش گفت: «چه چیز را می‌پرستید؟!» |آن‌گاه كه به پدر خود و قومش گفت: چه مى‌پرستيد آنگاه كه به پدر خود و قومش گفت: «چه مى‌پرستيد؟»

گریان به سراغ پدر آمدند. |و وقت غروب گريان نزد پدر خود آمدند و شامگاهان، گريان نزد پدر خود [باز] آمدند. و برادران شبانگاه با چشم گریان نزد پدر بازگشتند. و

و درك داد، و مهربانى و عاطفه مخصوصى عنايت فرمود، او پاك و متّقى بود و به پدر و مادرش نيكوئى مى‏كرد و ستمكار و عصيانگر نبود. سلام بر او روزى كه از دنيا

نابکار، و نه مادرت پلیدکار بود اى خواهر هارون، نه پدر تو مرد بدى بود و نه مادرت بدكاره بود. ای خواهر هارون! نه پدر تو مرد بدی بود، و نه مادرت زن بدکاره‌ای! «ای

روييد لذا در خلقت قيامت نسبت و قرابتى وجود ندارد من و پدر من هردو در عرض هم از خاك روييده‏ايم ديگر پدر و پسر معنى ندارد ولى چنانكه در «قيامت» بررسى كرديم

للوالدين‌ متعلق‌ بآنست‌ ‌يعني‌ وصيتي‌ كند ‌که‌ نفعش‌ عايد پدر و مادر و خويشانش‌ گردد و منافات‌ ندارد ‌که‌ پدر و مادر و خويشان‌ ‌او‌ وارث‌ ‌او‌ ‌هم‌ باشند ‌که‌ ‌هم‌

و بر پدر و مادرم و هر كس كه با ايمان به خانه من در آيد و بر مردان و زنان با ايمان ببخشاى و ظالمان را جز هلاكت و تباهى ميفزاى پروردگارا، بر من و پدر و مادرم

بنيامين يافته شد گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟ يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا

زن و شوهر. ۶- ضرورت احسان و نیکى فرزندان به پدر و مادر خویش (و بالوالدین احساناً) ۷- جایگاه ویژه احسان به پدر و مادر (و اعبدوا اللّه و لا تشرکوا به شیئاً

را پرستش می‌کنید؟!» |آن‌گاه كه به پدر خود و قومش گفت: اين مجسمه‌هايى كه شما به پرستش آنها معتكفيد چيستند آنگاه كه به پدر خود و قومش گفت: «اين مجسمه‌هايى

که این سؤال برای موسی بی‌جواب نماند که چرا پدر این دختران عفیف آنها را به دنبال این کار می‌فرستد؟ افزودند: «پدر ما پیر مرد مسنّی است» پیرمردی شکسته و سالخورده

... الخ»: مراد آن است که اگر آفرینش عیسی بدون پدر در نظرتان بعید می‌نماید، بدانید که آفرینش آدم بدون پدر و مادر شگفت‌تر از آن است. بَدِيعُ‌ السَّمَاوَاتِ‌

همچنین، در مورد سایر معانى آن، همین تناسب را مى توان در نظر گرفت. و اگر به پدر بزرگ جدّ گفته مى شود، آن هم به واسطه بزرگى مقام یا سنّ او است. جمعى از مفسران،

است و مراد ،الياس و قوم اوست و آنكه آل ياسين خوانده مرادش آنست كه ياسين نام پدر الياس است و آل به آن اضافه شده. در تفسير برهان 12 روايت نقل شده كه: آل ياسين

شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیکی کنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزی

و بود پدر ايشان مردى شايسته و نيكوكار اسمش «كاشح». مفسرين گفته‌اند: ميان آنها و پدر صالح ايشان هفت پدر فاصله بود، و حق تعالى به جهت صلاح آن پدر، محافظت

«قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ» 7- دعاى پدر در حقّ فرزندان، اثر خاصّى دارد. «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ» 8- پدر نبايد كينه‌توز باشد ولغزش فرزندان را در

به چهار مورد از موارد سبب و صهر (دختر همسر، مادر همسر، همسر فرزند، و همسر پدر). صهر (۲ بار) وَ کَان مِن نَسَبا رَبّک فَجَعَلَه قَدِيرا بَشَرا الْمَاء يَعْبُدُون

السلام» نقل كرده كه هارون با موسى برادر پدر و مادرى بودند. در مجمع و جوامع الجامع از حسن مفسر نقل كرده: واللَّه برادر پدر و مادرى بودند ولى هارون پسر مادرم گفت

آیات شامل این کلمه «لِبَد» از مادّه «لَبَد» (بر وزن پدر) به معناى چیزى است که اجزاى آن روى هم متراکم شده باشد، این تعبیر ،بیانگر هجوم عجیب مؤمنان جنّ براى

از پدر جن سؤال کرد; حضرت فرمود: پدر جن «شومان» نام داشت [و فرمود:] هو الذى خلق من مارج من نار...». انسان: انسان از خاک ۳; عنصر خلقت انسان ۳ جن: پدر جن

آن نقل قول كفّار است. يا اينكه بگوئيم: چون ابراهيم پدر رسول خداست و آنحضرت پدر امّت، لذا ابراهيم پدر امّت خوانده شده است و يا اينكه اكثر عرب پسران او بودند

کسی فرزند او است، و نه او پدر کسی است. «لَمْ یُولَدْ»: زاده نشده است. به دنیا آورده نشده است. یعنی نه فرزند کسی است، و نه کسی پدر او است. وَ قَالُوا اتَّخَذَ

چیزى است، و این که: به فرزندان انسان «نسل» گفته مى شود به خاطر آنست که از پدر و مادر جدا شده اند، (بنابراین، هنگامى که انسان با سرعت دور مى شود و جدا مى

ابو طالب مانند پدر مهربان بودند و حضرت را به احسن وجه تربيت كردند. و از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدند كه چرا پيغمبر را يتيم گردانيدند از پدر و مادر؟ فرمود:

در چشم پدر بودند او را بر دوش و اكرام، همينكه از نظر غائب گرديدند جفا و آزار مشغول، و به هر يك كه پناه مى‌برد او را طرد نمودى، طعامى را كه پدر براى او

ولوالدىّ»؟ «2» پاسخ: والد به پدر واقعى گفته مى‌شود، ولى اب، به پدر، معلّم، عمو، پدر زن، و جدّ هم گفته مى‌شود. دعاى ابراهيم براى پدر واقعى‌اش بوده، نه عموى مشركش

شامل این کلمه «عَوَج» (بر وزن کرج) به معناى کجى حسى است، ولى «عِوَج» (بر وزن پدر) به کجى هایى گفته مى شود که با فکر، درک مى شود. ولى ظاهراً پاره اى از آیات

اينكه حضرت اسماعيل را پدر خوانده‌اند با آنكه او عم حضرت يعقوب بوده گفته‌اند براى آنستكه عرب بعمو اطلاق پدر ميكنند چنانچه بجد هم پدر ميگويند بملاحظه احترام

نابينايى پدر كه از آثار جرم برادران است، وجود دارد. در اين آيه راه حل اين مشكل ارائه مى‌شود. ضمناً در روايت آمده است كه يوسف گفت: كسى پيراهن مرا براى پدر ببرد

اصل آن بنواست، به پسر از جهت ابن گويند كه بناى پدر است، خدا پدر را در ايجاد فرزند بنّا قرار داده است ،خدا پدر را در ايجاد فرزند بنّا قرار داده است و با عنايت

بار) يتم آن است كه پدر كودكى قبل از بلوغ او بميرد و در سائر حيوانات آن است كه مادرش بميرد (مجمع و مفردات) پس يتيم در انسان به معنى پدر مرده (البته قبل از

مقام رفيع نبوت‌ وقتى كه گفت بپدرش اى پدر من چرا ميپرستى چيزى را كه نميشنود و نميبيند و كفايت نميكند از تو چيزيرا اى پدر من همانا رسيده است بمن از دانش آنچه

به زحمت و دشوارى افتاديد، پدر مرضعه ديگرى براى طفل مى‏جويد ظاهراً مراد از تعاسر در آيه آن است كه مادر اصلى درباره اجرت رضاع پدر را به فشار اندازد. عسرة:

به زحمت و دشوارى افتاديد، پدر مرضعه ديگرى براى طفل مى‏جويد ظاهراً مراد از تعاسر در آيه آن است كه مادر اصلى درباره اجرت رضاع پدر را به فشار اندازد. عسرة:

«1» گروه‌هايى كه در اين آيه مطرح شده، به عنوان نمونه است و به همين دليل، پدر شامل مادر هم مى‌شود و پسر شامل دختر، و برادر شامل خواهر نيز مى‌شود. 1- ميزان

تفسیر آیات ۱ - هر فرزندى، باید به پدر خود نسبت داده شود و نه کس دیگر. (ادعوهم لأباءهم) ۲ - تبیین لزوم اسناد فرزند حقیقى به پدر، از جمله هدایت هاى خداوند به

بنيامين يافته شد گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟ يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا

مقام رفيع نبوت‌ وقتى كه گفت بپدرش اى پدر من چرا ميپرستى چيزى را كه نميشنود و نميبيند و كفايت نميكند از تو چيزيرا اى پدر من همانا رسيده است بمن از دانش آنچه

۴; مهریه در ازدواج ۱۱; ولایت در ازدواج ۱۲ اعداد: عدد ده ۴; عدد هشت ۴ پدر: ولایت پدر ۱۲ پسر: خواستگارى از پسر ۳ حج: تاریخ حج ۱۰، ۲۲; حج در دوران شعیب(ع)

آن چنین است: یُورَثُ مِنْهُ. «کَلالَةً»: کسی که بمیرد و پدر و فرزندی نداشته باشد. وارثی که پدر یا فرزند مرده نباشد. حال برای ضمیر فعل (یُورَثُ) است. «إِمْرَأَة»:

سقایت و سیراب کردن گوسفندان ما به تو پاداشی دهد. چون موسی نزد او (یعنی شعیب پدر آن دختر) رسید و سرگذشت خود را بر او حکایت کرد (شعیب) گفت: اینک هیچ مترس که

بآنكه باو پسرى مرحمت فرمود و اجنّه و شياطين براى آنكه مبادا او بماند و جاى پدر خود را بگيرد در صدد قتل او برآمدند و حضرت سليمان ترسيد و آن طفل را با بر سپرد

اعداد: عدد سه ۵ انسان: مراحل خلقت انسان ۸ بشارت: بشارت ولادت یحیى(ع) ۲ پدر: آثار تزکیه پدر ۸ حقایق: عوامل تبیین حقایق ۱۱ خدا: حاکمیت اراده خدا ۱۳ دعا: آداب دعا

اگر كسى بميرد و يك دختر داشته باشد و پدر و مادر و شوهر دختر نصف و شوهر ربع مال را بايد ببرند يكربع باقى ميماند براى پدر و مادر مثلا با آنكه آندو بايد دو سدس

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

سَبَد) نام کیست؟ و چیست؟ در میان مورخان گفتگوست، ولى معروف این است: «سبأ» نام پدر اعراب «یمن» است، و طبق روایتى که از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)نقل

ترجمه Tabber requires Javascript to function. (پدر) گفت: «من از بردن او غمگین می‌شوم؛ و از این می‌ترسم که گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشید!» |گفت:

زينت خود كنند مر پدران خود و پدر پدر هر چند بالا رود. 3- أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَ‌: يا پدران شوهران خويش، چه آنها حكم پدر دارند. 4- أَوْ أَبْنائِهِنَ‌:

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

كنيد- در شيردادن مادر و پرداخت اجرت از سوى پدر- و اگر دشوارى كنيد- به توافق نرسيديد- زنى ديگر بايد او را شير دهد- پدر دايه بگيرد-. زنان مطلّقه را در جائی سکونت

رفيق. مصاحب. ريشه آن اخو با واو است. در اصل كسى را گويند كه با ديگرى در پدر و مادر و يا در يكى از آندو شريك است، در مفردات برادر رضاعى را نيز از اصل معنى

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

شكل‌ و ‌لا‌ مثل‌ و ‌لا‌ ند) و ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) ‌از‌ پدر بزرگوارش‌ حضرت‌ باقر (ع‌) ‌از‌ پدر بزرگوارش‌ زين‌ العابدين‌ (ع‌) فرمود: (‌ان‌ اهل‌ البصرة كتبوا

روش امربه معروف ۱۳ انسان: اخلاق انسان کامل ۱۴; عقیده انسان کامل ۱۴ پدر: مسؤولیت پدر ۹ تعلیم: روش تعلیم ۱۰ تفریط: اجتناب از تفریط ۲ تکبر: اهمیت اجتناب از

آن جاى خانه ادريس است كه در آن جامه مى‏دوخت. در مجمع البيان فرموده: او جدّ پدر نوح است و اسم او در تورات اخنوخ است گفته شده او را در اثر كثرت درس كتب ادريس

خواهيم گفت ضرورى ندارد. در اين آيات عيسى فرزند ابراهيم خوانده شده است باآنكه پدر نداشت و از جانب مادر به ابراهيم متصل است نتيجه آنكه فرزند دختر ذريه شخص است

بنيامين يافته شد گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟ يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا

بار) هم‌ (۳۸۹۶ بار) كِساء و كِسْوَة به معنى لباس است [بقره:233]. بر عهده پدر شيرخوار است طعام و لباس زنان مرضعه. كَسا و اِكْساء هر دو به معنى پوشاندن لباس

(۲۹۹۹ بار) کسو (۵ بار) كِساء و كِسْوَة به معنى لباس است [بقره:233]. بر عهده پدر شيرخوار است طعام و لباس زنان مرضعه. كَسا و اِكْساء هر دو به معنى پوشاندن لباس

بنيامين يافته شد گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟ يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا

كه يعقوب صفى اللّه باشد. فرمود: پدر شما چند فرزند دارد؟ گفتند: دوازده، يكى را در كوچكى گرگ خورد و برادر او هم نزد پدر و ما ده نفر آمده‌ايم. فرمود: اينجا

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...) دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت بيزارى مجرمين در

بنيامين يافته شد گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟ يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا

(عیسی) و مادرش (مریم) را نشانه‌ای (بر قدرت خود) کردیم (چرا که عیسی را بدون پدر متولّد، و مریم را بدون شوهر آبستن نمودیم) و آن دو را به تپه‌ای پناهنده کردیم

به مناسبت طول و عرض هر دو گفته مى‏شود به فرزندان شخص فروع گويند كه از اصل (پدر) منشعب شده‏اند. آن يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است. ها ثبت طيب فى اصل

دائم در اضطراب به سر مى‌برند و پذيراى هرگونه موعظه و راهنمايى مى‌باشند. 8- پدر و مادر در سرنوشت فرزند، احساس مسئوليّت مى‌كنند. «دَعَوَا» 9- انسان فطرتاً

تمام حقوقی را که یک پسر از پدر داشت برای او قائل می‌شدند از پدر خوانده‌اش ارث می‌برد و پدر خوانده نیز وارث او می‌شد، و تحریم زن پدر یا همسر فرزند در مورد آنها

صورت‌] بشرى هر سو پراكنده شديد. و یکی از نشانه‌های (قدرت) او این است که (پدر) شما آدمیان را از خاک خلق کرد سپس (به توالد) بشری (منشعب و نژادهایی مختلف)

این کلمه يعقوب‌ (۱۶ بار) «عليه السلام» فرزند اسحق پسر ابراهيم عليهم السلام پدر انبياء بنى اسرائيل نام مباركش 16 بار در كلام اللَّه مجيد مذكور است. نام ديگر

كردند و رواياتى را جَعل نمودند و براى اين‌كه ميان ابوطالب پدر حضرت على عليهما السلام و ابوسفيان پدر معاويه تعادلى برقرار كنند، سابقه‌ى شرك را تهمت زدند. 1-

در آنجا گذاردند، و با حال پریشان و نزار به کنعان بازگشتند و به خدمت پدر شتافتند، پدر که آثار غم و اندوه را در بازگشت از این سفر- به عکس سفر سابق- بر چهره‌های

مؤمنان در بهشت ۴، ۸، ۱۴ ملائکه: ملائکه اطراف عرش ۱ نعمت: نعمت همنشینى با پدر ۹; نعمت همنشینى با فرزند ۹; نعمت همنشینى با همسر ۹

شامل این کلمه ترک‌ (۴۳ بار) واگذاشتن [نساء:7] براى مردان بهره‏اى است از آنچه پدر و مادر و نزديكان واگذاشته‏اند. ترك در ترك عمدى و غير عمدى هر دو به كار مى‏رود

بخداي‌ متعال‌. وَ مَريَم‌َ ابنَت‌َ عِمران‌َ ‌اينکه‌ عمران‌ ‌غير‌ ‌از‌ عمران‌ پدر موسي‌ ‌است‌ موسي‌ و هارون‌ پسران‌ عمران‌ ‌بن‌ يصهرند و مريم‌ دختر عمران‌ ‌بن‌

الْبُغْضِ عَنْ اَمْرٍ قَبيحٍ». [نساء:22]. مقت به معنى ممقوت است يعنى: نكاح زن پدر كارى بس قبيح و مبغوض خدا و راه و رسم بدى است در جاهليت نكاح نامادرى را نكاح

را مكشيد، او را در ته چاه بيفكنيد)) گفتگوى برادران يوسف (عليه السلام ) با پدر براى بردن او و اجراى قصد سوء خود نكته اى كه در آيه : ((فلمّا ذهبوا به ...))

بود كه هيچگاه هدايت نميشد و پدر و مادرش هر دو مؤمن پاك ساده بودند پس ما كاركنان عالم غيب ترسيديم از آنكه آن پسر بيندازد پدر و مادر خود را در وادى كفر و

يُغْنِيهِ» 1- قيامت، روز فرار است. فرار برادر از برادر، فرزند از پدر و مادر، مرد از همسر، پدر از پسر. فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ يَوْمَ يَفِرُّ ... 2- روابط

عَصِّى (بر وزن شريف) نافرمان و عاصى. [مريم:14]. ايضاً آيه 44 يعنى: يحيى به پدر و مادرش نيكوكار بود و ستمگر و نافرمان نبود. [طه:121]. آدم به پروردگارش نافرمانى

عَصِّى (بر وزن شريف) نافرمان و عاصى. [مريم:14]. ايضاً آيه 44 يعنى: يحيى به پدر و مادرش نيكوكار بود و ستمگر و نافرمان نبود. [طه:121]. آدم به پروردگارش نافرمانى

بنيامين يافته شد گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟ يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا

مى‌كنم و امروز هر كس از من سؤال نمايد پدر من كيست مى‌گويم‌ جلد 2 صفحه 279 پس مردى برخاست و عرض كرد پدر من كيست فرمود پدر تو غير از آنستكه بنام آن خوانده ميشوى

چنين بادى بوده است. گفته‏اند: «اَلْمُلْكُ عَقيمٌ» يعنى حكومت نازا است زيرا پدر براى پادشاهى پسرش را مى‏كشد. اين لفظ فقط چهار بار در قرآن مجيد آمده است. قول

بود كه هيچگاه هدايت نميشد و پدر و مادرش هر دو مؤمن پاك ساده بودند پس ما كاركنان عالم غيب ترسيديم از آنكه آن پسر بيندازد پدر و مادر خود را در وادى كفر و

يُغْنِيهِ» 1- قيامت، روز فرار است. فرار برادر از برادر، فرزند از پدر و مادر، مرد از همسر، پدر از پسر. فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ يَوْمَ يَفِرُّ ... 2- روابط

پيشانى مادر است براى آنستكه روحيه پدر و مادر كاملا مؤثر در طفلست و فعلا نطفه از صلب پدر خارجشده و بر طبق اقتضائيكه از روحيه پدر اكتساب نموده تحت تأثير روحيه

را از يك تن آفريد پس [شما را] قرارگاهى- زمين- و سپردن جايى- شكم مادر و پشت پدر- است. ما نشانه‌ها را براى گروهى كه در مى‌يابند به تفصيل بيان كرده‌ايم. و او

عمران:59]. مثل در اين آيه به معنى صفت و حال است يعنى حال و جريان عيسى در پدر نداشتن مانند جريان آدم است كه خدا را از خاكش آفريد. 2- [رعد:35]. مراد از مثل

كار مى‏رود... و به طور استعاره گفته‏اند: «هو كريم الطرفين» كه مراد از طرفين پدر و مادر است. [هود:114]. نماز را در دو طرف روز و اوائل شب بخوان مشروح آيه در

كار مى‏رود... و به طور استعاره گفته‏اند: «هو كريم الطرفين» كه مراد از طرفين پدر و مادر است. [هود:114]. نماز را در دو طرف روز و اوائل شب بخوان مشروح آيه در

ميگفتند «يابوي‌» (اي‌ پدر ‌من‌) و بچه ‌در‌ ميان‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ ميگفت‌ «يابوي‌ ليس‌ الا» ‌يعني‌ اي‌ پدر ‌من‌ و نيست‌ كسي‌ ‌غير‌ ‌از‌ تو پدر ‌من‌ و ‌اينکه‌ كلام‌

عملی خواهد شد. تنها نگرانی آنها این بود که مبادا پدر پشیمان گردد و از گفته خود منصرف شود. صبحگاه نزد پدر آمدند و او سفارشهای لازم را در حفظ و نگهداری یوسف

to function. آيات ۱۰۲ - ۹۳، سوره يوسف بيان آيات راجع به بازگشت برادران نزد پدر با پيراهن يوسف (عليه السلام ) وعزيمت آل يعقوب به مصر و... پس از سالها جدايى

ما گوسفندان خود را آب نمى‏دهيم تا چوپان‏ها مواشى خود را از آب بر گردانند. پدر ما پيرى بزرگ است. و بنابر دوم اين است... تا چوپان‏ها از آب بر گردند. [زلزله:6]

مبارك گردانيده است [صافات:112]. [صافات:113]. ايضاً آيات ذيل از مقام شامخ او و پدر و فرزندش سخن مى‏گويد [ص:45-47]. درباره اين مطلب كه آيا ذبيح اسحق بود يا برادرش

فرمود آن پسر مدعى ارث مادرش بود و پدر ميگفت خرجش كردم و چيزى نداشت آيا سزاوار بود پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم پدر را براى پسر حبس كند و از اين هم

و مادر ملائكه‌ ‌ يا ‌ مرد پدر ملائكه‌ مثل‌ نصاري‌ ‌که‌ ميگويند پدر عيسي‌ و يهود ‌که‌ پدر عزير مينامند و ‌در‌ تورية رائج‌ پدر آدم‌ و تمام‌ اولاد آدم‌ پسران‌

آدم‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌را‌ بدون‌ پدر و مادر خلق‌ فرمود و ‌از‌ فاضل‌ طينت‌ ‌او‌ حوّي‌ ‌را‌ خلق‌ نمود و عيسي‌ ‌را‌ بدون‌ پدر خلق‌ كرد و همچنين‌ ملائكه‌ ‌را‌

آن كه بر وى حرام شده‏اى. گفت: يا رسول اللّه او طلاقى به زبان نياورد و او پدر فرزندان من است و شروع كرد بگفتن: «اَشْكُو اِلَى اللّه شِدَّةَ حالِى» آنگاه

(يوسف ) بار آذوقه آنها را آماده كرد گفت : (دفعه آينده ) آن برادرى را كه از پدر داريد نزد من آريد، آيا نمى بينيد كه من حق پيمانه را ادا مى كنم و من بهترين

برای جهانیان قرار دادیم. (چرا که زنی را بدون شوهر حامله کردیم و پسری را بدون پدر دیده به جهان گشودیم، و تغییر اسباب و مسبّبات را به عنوان دلیلی بر قدرت خدایانه‌ی

ماندد كشيدن شمشير از غلاف و كشيدن چيزى از خانه به طريق سرقت. و كشيدن پسر از پدر. [نور:63]. لداذ از «لاذَ - يَلُوذُ» به هم ديگر پناه بردن است تسلّل خروج پنهانى

منع نكنيد كه با مردان ديگر ازدواج كنند. و يا خطاب به كسان زن است (كه مثلا پدر و مادر نگذارند بار ديگر با مردانى كه طلاق داده‏اند ازدواج كنند). ناگفته نماند

ما گوسفندان خود را آب نمى‏دهيم تا چوپان‏ها مواشى خود را از آب بر گردانند. پدر ما پيرى بزرگ است. و بنابر دوم اين است... تا چوپان‏ها از آب بر گردند. [زلزله:6]

و نظير آن به معنى تلاش و عمل است . * [صافات:102]. يعنى چون به حدّ كوشش با پدر رسيد و توانست در رفع حوائج تلاش بكند گفت: اى پسرك من در خواب مى‏بينم كه تو

ماندد كشيدن شمشير از غلاف و كشيدن چيزى از خانه به طريق سرقت. و كشيدن پسر از پدر. [نور:63]. لداذ از «لاذَ - يَلُوذُ» به هم ديگر پناه بردن است تسلّل خروج پنهانى

مصلحت و حكمت است و در مجمع شأن نزولى ذكر فرموده كه حاصلش آنستكه ابو سفيان پدر معاويه با جمعى از كفار مكه و منافقين مدينه بعد از گرفتن امان خدمت پيغمبر صلّى

چوپانى، شغل بسيارى از انبياى الهى بوده است. «وَ أَبُونا شَيْخٌ كَبِيرٌ» اگر پدر ما پير نبود، خودش چوپانى مى‌كرد. 5- مشكلات شخصى، ما را از حمايت ديگران باز

مریم را آگاه ساخت که فرزندى بدون پدر خواهد آورد. (انّ اللّه یبشّرک بکلمة منه ... عیسى ابن مریم) چون معمولاً فرزند را به پدر نسبت مى دهند، خداوند با نسبت دادن

بنيامين يافته شد گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟ يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا

بود كه هيچگاه هدايت نميشد و پدر و مادرش هر دو مؤمن پاك ساده بودند پس ما كاركنان عالم غيب ترسيديم از آنكه آن پسر بيندازد پدر و مادر خود را در وادى كفر و

از ظاهر آن برگردانيم جائيكه قرآن از تكلّم عيسى در حين ولادت و تولد او بدون پدر ئ خنك شدن آتش بر ابراهيم و اژدها شدن عصاى موسى و آمدن تخت ملكه سباء از مسافت

مخلوق بودن لازم است كه پدر داشته باشد فرمود: مَثَلِ عيسى در پيش خدا همچون آدم است كه از خاك همچون آدم است كه از خاك آفريده شد او پدر و مادر نداشت، در جواب

آنها از روى باطل مى‏گويند: خدا فرزند زاييده و حقا كه آنها دروغگويانند. والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام

رو كنند طبرسى فرموده: قبيل جماعتى است كه از قبايل مختلف باشد و اگر به يك پدر و مادر منتهى شود قبيله گويند: [اعراف:27]. قبيل در آيه ظاهرا جمع قبيله است

قرار دادند، و خدا از آنچه [با او] شريك مى‌گردانند برتر است. پس چون به آن پدر و مادر فرزندی صالح (و تندرست) عطا کرد مشرک شدند و برای خدا در آنچه به آنها

اعتقاد ايشان به نبوّت پدر مى كند، و اگر مقصودشان از ضلالت پدر، ضلالت در دين بود با همين گفتار كافر شده بودند. علاوه بر اينكه ايشان پدر خود را دوست مى داشته

سنّت‌هاى خوب نياكان را بايد ادامه داد امّا در اين داستان وارثان تصميم گرفتند راه پدر را كنار و فقرا را محروم كنند. گناه، سبب محروميّت است. امام باقر عليه السلام

بنيامين يافته شد گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟ يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا

تو بزرگترى يا پدر تو داود؟ فرمود: بلكه پدرم بزرگتر و بهتر است از من. مورچه گفت: پس چرا حروف اسم تو را يكى زيادتر كرده‌اند از حروف اسم پدر تو؟ سليمان فرمود:

تَقُلْ لَهُما أُفٍّ» يعنى هرگاه يكى از پدر و مادر يا هردوى آنان، نزد تو به پيرى رسيدند، به آنان افّ مگو، با آنكه پيامبر پدر و مادر خود را در كودكى از دست داده

چیزهائی که خود می‌آفریند کسی یا چیزی را برگزیند. (در صورتی که فرزند باید از جنس پدر بوده و همچون او قدیم باشد. این هم ناممکن است). خداوند پاک و منزّه (از همه‌ی

مصلحت و حكمت است و در مجمع شأن نزولى ذكر فرموده كه حاصلش آنستكه ابو سفيان پدر معاويه با جمعى از كفار مكه و منافقين مدينه بعد از گرفتن امان خدمت پيغمبر صلّى

سنّت‌هاى خوب نياكان را بايد ادامه داد امّا در اين داستان وارثان تصميم گرفتند راه پدر را كنار و فقرا را محروم كنند. گناه، سبب محروميّت است. امام باقر عليه السلام

كَالْفَخَّارِ «14» خَلَقَ الْإِنْسانَ‌: بيافريديم آدم عليه السّلام را كه پدر انس است، مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ: از گل خشك كه از غايت خشكى صاحب صدا باشد

انسان بدون پدر به دنيا آيد و آن را دليل پسر خدا بودن مى‏گرفتند فرموده: [آل عمران:59]. داستان عيسى نظير جريان آدم ابوالبشر است كه خدا او را (بدون پدر و مادر)

اولا ‌از‌ اينها پرسيد ‌که‌ خداوند ‌که‌ پدر ملائكه‌ و آدم‌ و عزير و عيسي‌ بلكه‌ يهود گفتند نَحن‌ُ أَبناءُ اللّه‌ِ پدر ‌ايشان‌ ‌است‌ مادر ملائكه‌ و آدم‌ و اينها

آن كه بر وى حرام شده‏اى. گفت: يا رسول اللّه او طلاقى به زبان نياورد و او پدر فرزندان من است و شروع كرد بگفتن: «اَشْكُو اِلَى اللّه شِدَّةَ حالِى» آنگاه

تفسيرخود از مسند احمد نقل كرده: حارث بن ابى اضرار فرمانرواى بنى مصطلق (كه پدر جويريه زن رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» بود) گويد: محضر رسول خدا آمدم، اسلام

تفسيرخود از مسند احمد نقل كرده: حارث بن ابى اضرار فرمانرواى بنى مصطلق (كه پدر جويريه زن رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» بود) گويد: محضر رسول خدا آمدم، اسلام

ميگفتند «يابوي‌» (اي‌ پدر ‌من‌) و بچه ‌در‌ ميان‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ ميگفت‌ «يابوي‌ ليس‌ الا» ‌يعني‌ اي‌ پدر ‌من‌ و نيست‌ كسي‌ ‌غير‌ ‌از‌ تو پدر ‌من‌ و ‌اينکه‌ كلام‌

به خدا شرک میاور، به‌راستی شرک همواره ستمی بزرگ است.» و انسان را درباره‌ی پدر و مادرش سفارش کردیم‌؛ مادرش به او باردار شد، در حال سستی بر سستی و از شیر

تفسيرخود از مسند احمد نقل كرده: حارث بن ابى اضرار فرمانرواى بنى مصطلق (كه پدر جويريه زن رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» بود) گويد: محضر رسول خدا آمدم، اسلام

چنين بادى بوده است. گفته‏اند: «اَلْمُلْكُ عَقيمٌ» يعنى حكومت نازا است زيرا پدر براى پادشاهى پسرش را مى‏كشد. اين لفظ فقط چهار بار در قرآن مجيد آمده است. وَ

(محروم از ميوه، محروم از پاداش الهى، محروم از دعاى فقرا، محروم از رضايت روح پدر، محروم از عزّت اجتماعى) 6- حرف حق را بگوييد، گرچه در اقليّت باشيد. قالَ أَوْسَطُهُمْ

سنّت‌هاى خوب نياكان را بايد ادامه داد امّا در اين داستان وارثان تصميم گرفتند راه پدر را كنار و فقرا را محروم كنند. گناه، سبب محروميّت است. امام باقر عليه السلام

مي‌خورد و مى آشاميد و صحبت مي‌كرد سپس پرسيدند پدر عيسى كيست؟ پيامبر در جواب به آن‌ها فرمود: به من بگوئيد كه پدر آدم كيست؟ جواب نگفتند و اين آيه آمد. بيهقى

إِنَّ فِي ذلِكَ‌: بدرستى كه در اختلاف زبان و رنگ آدميان با وجود آن كه از يك پدر و مادر باشند، لَآياتٍ لِلْعالِمِينَ‌: هر آينه نشانه‌هاى قدرت ماست مر همه عالميان

پيغمبر بودن و نبودنشان روشن نيست مثل فتاى موسى [كهف:61]. و ذوالقرنين و عمران پدر مريم (تمام شد) بايد دانست كه لقمان نيز از مشكوكين است. امّا عدد پيامبران مشهور

باقى نماند، و تمام نسب عالم بدين سه كس منتهى شود. سام، پدر عرب و فرس؛ يافث، پدر تركان؛ و حام، پدر هنود. وَ عَلى‌ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ‌: و سلام و بركت بر

الْبُغْضِ عَنْ اَمْرٍ قَبيحٍ». [نساء:22]. مقت به معنى ممقوت است يعنى: نكاح زن پدر كارى بس قبيح و مبغوض خدا و راه و رسم بدى است در جاهليت نكاح نامادرى را نكاح

مأموران فرعون ايشان را خبر نمودند، از مادر خود قبر پدر را پرسيده به سر قبر آمده و به عمليات خود روح پدر را حاضر، گفتند: فرعون ما را طلبيده به جهت دو نفر

وارث شود) اين سخن با آيه كاملاً تطبيق مى‏كند نه آنچه گفته‏اند: پس از مرگ پدر نامادرى را ارث مى‏بردند [يونس:99]. آيا تو مردم را مى‏توانى مجبور كنى تا مؤمن

رو كنند طبرسى فرموده: قبيل جماعتى است كه از قبايل مختلف باشد و اگر به يك پدر و مادر منتهى شود قبيله گويند: [اعراف:27]. قبيل در آيه ظاهرا جمع قبيله است

می‌کنند و جز فاجرِ بسی کافر نسلی به وجود نیاورند.» «پروردگارم! برای من و پدر و مادرم و برای هر که در سرایم به حالت ایمان درآمد و برای (کل) مردان و زنان

السّلام در وسائل الشيعه ج 15 ص 33. جلد 10 - صفحه 128 و موسى را طلبيد و به پدر گفت: او را به اجاره بگير كه او توانا و امين است چون حضرت موسى مدت ده سال را

دافِقٍ» «2» «نسب» پيوندى است كه از طريق زاد و ولد به وجود مى‌آيد، نظير پيوند پدر و فرزند و برادران با يكديگر. كلمه‌ى «صهر» به معناى داماد است و دامادى پيوندى

والدين ، از مهمترين واجبات بعد از توحيد آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست ! امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها اشاره به وجه

وارث شود) اين سخن با آيه كاملاً تطبيق مى‏كند نه آنچه گفته‏اند: پس از مرگ پدر نامادرى را ارث مى‏بردند [يونس:99]. آيا تو مردم را مى‏توانى مجبور كنى تا مؤمن

روز قيامت‌ روز وانفسا ‌است‌ ‌هر‌ كس‌ بفكر خويش‌ ‌است‌ نه‌ پدر بفكر فرزند نه‌ فرزند بفكر پدر: يَوم‌َ يَفِرُّ المَرءُ مِن‌ أَخِيه‌ِ وَ أُمِّه‌ِ وَ أَبِيه‌ِ

يوحنا و برادرش يعقوب با پدر خويش «زَبدَى» دام صيادى خود را اصلاح مى‏نمودند، عيسى آن دو را به سوى خويش خواند در حال، كشتى و پدر خويش را رها كرده از پى عيسى

پشت سر به روى پدر انداختند، و عورت پدر خود را پوشاندند، در حالى كه صورت خود را به طرف پشت برگردانده بودند كه عورت پدر را نبينند. همينكه پدر از مستى به هوش

چاه، وقتى برادران پيراهن او را آغشته به خون كرده و به پدر نشان دادند و گفتند: يوسف را گرگ خورده است، پدر پرسيد: پس چرا پيراهن او پاره نشده است؟! در پايان داستان

(عليهالسلام ) داده است يحيى (عليه السلام ) در مقابل خالق ((تقى (( و درمقابل پدر و مادر ((براءبوالدينه (( بود و نسبت به مردم ((جبار عصى (( نبود بحث روايتى :

(عليهالسلام ) داده است يحيى (عليه السلام ) در مقابل خالق ((تقى (( و درمقابل پدر و مادر ((براءبوالدينه (( بود و نسبت به مردم ((جبار عصى (( نبود بحث روايتى :

سرقت به سرزمين شما نيامده‌ايم. 2. «تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ» به پدر گفتند: به خدا سوگند تو دائماً يوسف يوسف مى‌كنى. 3. «تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي

فرمود: در لحظه اول راضى نيست ولى فرشته قبض روح به او دلدارى مى‌دهد كه من از پدر به تو مهربان‌ترم، چشمت را باز كن. او چشم باز مى‌كند و پيامبر صلى الله عليه

مصلحت و حكمت است و در مجمع شأن نزولى ذكر فرموده كه حاصلش آنستكه ابو سفيان پدر معاويه با جمعى از كفار مكه و منافقين مدينه بعد از گرفتن امان خدمت پيغمبر صلّى

اين وجه اثبات شود وجه خوبى است، به قول بعضى مرادش زنان امّت بود كه پيامبر پدر امّت خويش است ولى جمله «لَقَدْ عَلِمْتَ مالَنا فى بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ» اين

نوميدان، يعنى اميدوار باش بر اين مژده زيرا آن خدائى كه قادر است بر خلق بشر بدون پدر و مادر، هر آينه قدرت دارد بر توليد ولد از پير و عجوز و عاقر. وَ نَبِّئْهُمْ

ما در نسبت فرزندى عيسى به حق سبحانه، محقّ هستيم. اگر عيسى پسر خدا نيست، پس پدر او كيست؟ حضرت فرمود: بر مذهب شما فنا و زوال بر خدا روا نيست، و مى‌دانيد كه

يا ‌ مجنون‌ ‌باشد‌ پدر و جد پدري‌ ميتواند تصرفاتي‌ ‌که‌ ضرر ‌بر‌ ‌آنها‌ نداشته‌ ‌باشد‌ بنمايند و ‌لو‌ احسن‌ نباشد و اما يتيم‌ ‌که‌ پدر و جد پدري‌ ندارد قيم‌

شادمان مى‌گردد. براساس روايات، يأس از رحمت خدا، از گناهان كبيره است. «1» 1- پدر نبايد با فرزندانش قطع رابطه‌ى دائمى كند. وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ‌ ... يا بَنِيَ‌

سموم، پس گرديد جسد آن حضرت نقطه نقطه‌ «1». تنبيه: در خصال- از حضرت صادق از پدر بزرگوارش عليهما السلام فرمود: مبتلا شد ايوب عليه السلام هفت سال بدون گناه،

ویژگى هایش، بر پیدایش خود بدون پدر تأکید ورزید. (و برًّا بولدتى) عیسى(ع) در مورد نیکى کردن، تنها از مادر خود یاد کرد و ذکرى از پدر به میان نیاورد تا در گفتار

روز قيامت‌ روز وانفسا ‌است‌ ‌هر‌ كس‌ بفكر خويش‌ ‌است‌ نه‌ پدر بفكر فرزند نه‌ فرزند بفكر پدر: يَوم‌َ يَفِرُّ المَرءُ مِن‌ أَخِيه‌ِ وَ أُمِّه‌ِ وَ أَبِيه‌ِ

مسنون و اينجا بصلصال كالفخّار تعبير فرموده و منافى با يكديگر نيست و خلق فرمود پدر اجنّه را كه در سوره حجر ذكر شد از شعله جوّاله صافى و بدون دودى از آتش چون

اين راه مستقيم است. برخلاف انجيل‌هاى تحريف شده كنونى كه از خداوند به عنوان پدر عيسى عليه السلام نام مى‌برند، قرآن جمله‌ى‌ «رَبِّي وَ رَبُّكُمْ» را از زبان

اخدان مكنيد. 4- گناه ظاهر به جوارح، و باطن به قلب است. 5- گناه ظاهر نظر به زن پدر، و گناه باطن زناى با او. 6- گناه ظاهر ميل به مشتهيات نفس است به جوارح، و گناه

يوسف كه گفته بودند: «چرا يوسف و برادرش نزد پدر ما از ما محبوب ترند با اينكه ما گروهى توانا هستيم و قطعا پدر ما در گمراهى آشكارست » او را بر آنان برترى

بر کار زشت نبود تا توبه بشمار آید؛ بلکه پشیمانی او بدان خاطر بود که سرزنش پدر و مادر و احتمالاً برادران را پیش چشم می‌داشت، و این که تا آنجا درمانده است

بنيامين يافته شد گفتگوى برادران : چگونه بدون بنيامين نزد پدر بازگرديم ؟ يكى از برادران : نزد پدر بازگشته بگوييد پسرت دزدى كرد و ((ما شهدنا الّا بماعلمنا

پدیدار شد، تا تنها به خدا ایمان آورید.» جز (در این) سخن ابراهیم (که) به (نا)پدر(ی) خود (گفت:) «همانا به‌راستی برایت (از خدا) پوشش می‌خواهم و از طرف خدا برایت

بود از جانب خدا، گرچه مخلوق همه كلمات اللَّه اند ولى اين عنايت در اثر بى پدر بودن در عيسى «عليه السلام» بيشتر است. بعضى گفته‏اند: علت اين تسميه آن است

ترجمه: «الْمَوَالِیَ»: ورثه (نگا: نساء / ). عصبه، یعنی خویشاوندان شخص از سوی پدر. در اینجا مراد ورثه و به ویژه عموزادگان شَرور و ناباب است. «عَاقِراً»: عقیم

(عليهالسلام ) داده است يحيى (عليه السلام ) در مقابل خالق ((تقى (( و درمقابل پدر و مادر ((براءبوالدينه (( بود و نسبت به مردم ((جبار عصى (( نبود بحث روايتى :

(محروم از ميوه، محروم از پاداش الهى، محروم از دعاى فقرا، محروم از رضايت روح پدر، محروم از عزّت اجتماعى) 6- حرف حق را بگوييد، گرچه در اقليّت باشيد. قالَ أَوْسَطُهُمْ

مسنون و اينجا بصلصال كالفخّار تعبير فرموده و منافى با يكديگر نيست و خلق فرمود پدر اجنّه را كه در سوره حجر ذكر شد از شعله جوّاله صافى و بدون دودى از آتش چون

مسنون و اينجا بصلصال كالفخّار تعبير فرموده و منافى با يكديگر نيست و خلق فرمود پدر اجنّه را كه در سوره حجر ذكر شد از شعله جوّاله صافى و بدون دودى از آتش چون

و تو گفتی او بنده خدا و پیامبر بود که با یک معجزه الهی از مادری پاک، بدون پدر تولد یافت. باز برای تأکید بیشتر می‌افزاید: «و هیچ معبودی جز خداوند یگانه نیست»

إِدْرِيسَ‌: و ياد كن اى پيغمبر در قرآن، بيان ادريس كه پسر نبيره شيث، و جد پدر نوح، و اسم او در تورات اخنوخ است. و به سبب دراست علوم به ادريس ملقب شد، و

بالاي‌ سر فرمود پيراهن‌ پدر ‌بر‌ سر مي‌اندازم‌ و نفرين‌ ميكنم‌ امير المؤمنين‌ سلمان‌ ‌را‌ فرستاد نگذار فاطمه‌ نفرين‌ كند چنانچه‌ پدر بزرگوارش‌ ‌هم‌ آنچه‌

چهارده‌ امر ‌است‌: 1‌-‌ ‌خدا‌ يكي‌ ‌است‌. 2‌-‌ ‌خدا‌ پدر ‌است‌. 3‌-‌ خداي‌ پدر پسر ‌است‌. 4‌-‌ پدر و پسر روح‌ القدس‌ ‌است‌. 5‌-‌ ‌او‌ مربي‌ و خالق‌ ‌است‌

ماه در برابرش به خاك افتادند و او را سجده كردند، اين خواب خود را براى پدر نقل كرد. پدر او را سفارش كرد كه مبادا خواب خود را براى برادران نقل كنى ، زيرا كه

(محروم از ميوه، محروم از پاداش الهى، محروم از دعاى فقرا، محروم از رضايت روح پدر، محروم از عزّت اجتماعى) 6- حرف حق را بگوييد، گرچه در اقليّت باشيد. قالَ أَوْسَطُهُمْ

مسنون و اينجا بصلصال كالفخّار تعبير فرموده و منافى با يكديگر نيست و خلق فرمود پدر اجنّه را كه در سوره حجر ذكر شد از شعله جوّاله صافى و بدون دودى از آتش چون

مسنون و اينجا بصلصال كالفخّار تعبير فرموده و منافى با يكديگر نيست و خلق فرمود پدر اجنّه را كه در سوره حجر ذكر شد از شعله جوّاله صافى و بدون دودى از آتش چون

بچه‌هاي‌ ‌آنها‌ چند صباحي‌ ‌تا‌ قوت‌ و قدرت‌ پيدا كنند احتياج‌ بمادر ‌ يا ‌ پدر دارند ‌علي‌ اختلاف‌. اما انسان‌ بسا يك‌ شهر كافي‌ نيست‌ ‌بر‌ رفع‌ احتياج‌

گردید محمد بن یعقوب کلینى بعد از شش واسطه از امام صادق علیه‌السلام و ایشان از پدر بزرگوارش و ایشان از جد بزرگوارش على علیه‌السلام نقل نماید که وقتى که آیه ۵۵

مى‌خوانيم: دل جوان رقيق‌تر است. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: يوسف چون نسبت به پدر و برادران جوان‌تر بود، فورى برادران را بخشيد. «3» «1». تفسير قرطبى. «2». نهج‌البلاغه،

كشتى داستان پسر غرق شده نوح (ع ) ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و... ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى موارد مخالفت و تفاوت

و استعطاف، اى پسر مادر من. بنا به قول اشهر و اكثر، موسى عليه السلام برادر پدر و مادرى هارون بود، لكن ذكر مادر را نمود براى رقت دل موسى عليه السلام و به

اين امّتيم و از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه مؤمن برادر مؤمن است از يك پدر و مادر چون خدا خلق فرمود اهل ايمان را از طينت جنان و جارى فرمود در صور ايشان

مسنون و اينجا بصلصال كالفخّار تعبير فرموده و منافى با يكديگر نيست و خلق فرمود پدر اجنّه را كه در سوره حجر ذكر شد از شعله جوّاله صافى و بدون دودى از آتش چون

جلد 1 - صفحه 559 افراد مرتد و از دين برگشتگان دو نوعند: الف: مرتدّ ملّى كه پدر و مادرش هنگام انعقاد نطفه او كافر باشند، و او بعد از بلوغ اظهار كفر كند و

بماند در طول تاريخ نسل او بر نسل تو افتخار خواهند كرد كه قربانى پدر ما پذيرفته شد واز پدر شما پذيرفته نشده است، بنابراين بهتر آن است كه او را به قتل برسانى

مى‌ريخت، آن را برگرفته و مى‌خوردند ولى صاحب درخت، ميوه را از دهان اطفال مى‌گرفت. پدر اطفال مسئله را به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گزارش داد. جلد 10 - صفحه

مى‌ريخت، آن را برگرفته و مى‌خوردند ولى صاحب درخت، ميوه را از دهان اطفال مى‌گرفت. پدر اطفال مسئله را به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گزارش داد. جلد 10 - صفحه

مسنون و اينجا بصلصال كالفخّار تعبير فرموده و منافى با يكديگر نيست و خلق فرمود پدر اجنّه را كه در سوره حجر ذكر شد از شعله جوّاله صافى و بدون دودى از آتش چون

اشاره‌ئى بدو آيت و معجزه مشهوره در وجود آن دو چون عيسى عليه السّلام بدون پدر بدنيا آمد و در مهد، شهادت ببرائت ساحت مادرش از تهمت يهود داد و اين واقعه امر

ترتیل: ترجمه: «خَلَقْتُ بِیَدَیَّ»: مستقیماً و بدون واسطه چیز دیگری، از قبیل پدر و مادر، آن را با قدرت خود آفریده‌ام. (یَد) کنایه از قدرت است. «أَسْتَکْبَرْتَ»:

فرمود: در لحظه اول راضى نيست ولى فرشته قبض روح به او دلدارى مى‌دهد كه من از پدر به تو مهربان‌ترم، چشمت را باز كن. او چشم باز مى‌كند و پيامبر صلى الله عليه

صديق (ع ) به هنگامى كه همسر عزيز مصر او را تهديد كرد و در كلاماو پس از ديدار پدر ادب يوسف (ع ) در دعاى ديگرش در زمانى كه خود عزيز مصر شده بود ادب موسى (ع )

كثير و فراوان مى‌باشد. بر اساس روايات متعدّد از شيعه و سنّى، عاص بن وائل، پدر عمرو عاص كه از بزرگان مشركان مكّه بود، پس از آنكه پسران پيامبر از دنيا رفتند

مي‌خورد و مى آشاميد و صحبت مي‌كرد سپس پرسيدند پدر عيسى كيست؟ پيامبر در جواب به آن‌ها فرمود: به من بگوئيد كه پدر آدم كيست؟ جواب نگفتند و اين آيه آمد. بيهقى

... 5- خداوند به خاطر قطع رابطه با چهار گروه از خويشان اگر معاند باشند، (پدر، پسر، برادر و فاميل)، چهار نمونه از لطف خود را بيان كرده است: ايمان، امداد،

و اطاعة و عملا. و عمران‌ سه‌ عمران‌ داريم‌: يكي‌ پدر حضرت‌ موسي‌ و هارون‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و يكي‌ پدر حضرت‌ مريم‌ عليها السّلام‌ و گفتند ‌بين‌ ‌اينکه‌ دو

با او همخواب شويم و از پدر خود نسلى را زنده كنيم. پس پدر را شراب خوراندند و در آن شب دختر بزرگتر (بكر) به رختخواب پدر رفت و پدر هيچ نفهميد كه دخترش با

جمله آيات و علائم قدرت خداوند آنستكه خلق كرد شما را از خاك در بدو امر كه پدر و مادر تمام شما را از خاك آفريد و شما از آن دو بوجود آمديد و بعد از آن از

چنين مى‏كنيد دختران گفتند: ما پس از برگشتن چوپانها به گوسفندان آب مى‏دهيم، پدر ما پيرمرد است نمى‏تواند خودش گوسفندان را آب دهد، موسى به آن گوسفندان آب داد

چنين مى‏كنيد دختران گفتند: ما پس از برگشتن چوپانها به گوسفندان آب مى‏دهيم، پدر ما پيرمرد است نمى‏تواند خودش گوسفندان را آب دهد، موسى به آن گوسفندان آب داد

والدين ، از مهمترين واجبات بعد از توحيد آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست ! امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها اشاره به وجه

قهر و عذاب الهى بر آنان گردد. ابولهب برادران خوبى مثل حضرت حمزه و ابوطالب و پدر خوبى چون عبدالمطلب داشت اما هر كس براى خود حسابى دارد. در قديم بته‌هاى هيزم

قهر و عذاب الهى بر آنان گردد. ابولهب برادران خوبى مثل حضرت حمزه و ابوطالب و پدر خوبى چون عبدالمطلب داشت اما هر كس براى خود حسابى دارد. در قديم بته‌هاى هيزم

والدين ، از مهمترين واجبات بعد از توحيد آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست ! امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها اشاره به وجه

بنده‌ ‌خدا‌ هستم‌ مثل‌ ساير بنده‌گان‌ غاية الامر بدون‌ پدر خلق‌ شده‌ام‌ چنانچه‌ آدم‌ بدون‌ پدر و مادر خلق‌ ‌شده‌ بعلاوه‌ ‌اينکه‌ كلام‌ ساحت‌ قدس‌ مادرش‌

در زمره اهل بهشت بوعده راستى كه بودند بآن وعده داده ميشدند و آن كه گفت به پدر و مادرش افّ بر شما آيا وعده ميدهيد مرا كه بيرون آورده ميشوم با آنكه گذشته

فرمود: در لحظه اول راضى نيست ولى فرشته قبض روح به او دلدارى مى‌دهد كه من از پدر به تو مهربان‌ترم، چشمت را باز كن. او چشم باز مى‌كند و پيامبر صلى الله عليه

فرمود: در لحظه اول راضى نيست ولى فرشته قبض روح به او دلدارى مى‌دهد كه من از پدر به تو مهربان‌ترم، چشمت را باز كن. او چشم باز مى‌كند و پيامبر صلى الله عليه

داد بشر را با يكديگر بدو نوع نسبت يكى نسبى كه حاصل ميشود از رحميّت مانند پدر و مادر با اولاد و برادر و خواهر با يكديگر و ساير ارحام و ديگر سببى كه بمصاهرت

گفت پروردگار من وادار كن مرا كه شكر كنم نعمت تو را كه انعام كردى بر من و بر پدر و مادرم و آنكه بجا آورم كار نيكى كه بپسندى آنرا و داخل كن مرا برحمت خود در

«1» به اين شهر (مكّه) سوگند. «2» در حالى كه تو در اين شهر ساكن هستى. «3» به پدر، و فرزندى كه پديدآورد، سوگند. «4» همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم

مشكل باشد با آنكه بنظر حقير آسان است چون خود ايشان نقل فرموده‌اند كه نام پدر الياس ياسين بوده و بنابراين سلام بر آل يس اگر چه مرادهم آل پيغمبر ما باشد

مشكل باشد با آنكه بنظر حقير آسان است چون خود ايشان نقل فرموده‌اند كه نام پدر الياس ياسين بوده و بنابراين سلام بر آل يس اگر چه مرادهم آل پيغمبر ما باشد

اين امّتيم و از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه مؤمن برادر مؤمن است از يك پدر و مادر چون خدا خلق فرمود اهل ايمان را از طينت جنان و جارى فرمود در صور ايشان

مى‌ريخت، آن را برگرفته و مى‌خوردند ولى صاحب درخت، ميوه را از دهان اطفال مى‌گرفت. پدر اطفال مسئله را به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گزارش داد. جلد 10 - صفحه

داد بالای کوه ابو قبیس برود ببیند چه خبر می‌شود. فرزندش بسرعت نزد پدر آمده و گفت: پدر! ابری سیاه از ناحیه دریا (دریای احمر) به چشم می‌خورد که به سوی سرزمین

كشتى داستان پسر غرق شده نوح (ع ) ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و... ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى موارد مخالفت و تفاوت

اولوالعزم، بدان خاطر است که آنان پدر همه انبیاء بعد از خود هستند (نگا: عبدالکریم الخطیب) و نوح شیخ‌الانبیاء (نگا: صفوة التفاسیر) و پدر دوم نام گرفته است (نگا: شربینی)،

براى آزر، دعاى صورى بوده و در دنيا واقع شده ، نه درآخرت براى شفاعت . آزر، پدر صلبى و حقيقى ابراهيم عليه السلام نبوده است . توهم عجيب و غريب بعضى از مفسرين

و آله و سلّم به عدى پسر حاتم طائى فرمود: خداوند رفع فرمود عذاب سخت را از پدر تو به سبب سخاوت او. دومين صفت متقيان: وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ: و فرو خورندگانند

نشود بايد چهار انگشت دست راست آنرا غير از شست حاكم شرع ببرد در صورتى كه دزد پدر يابنده يا مولاى صاحب مال نباشد و در سال قحط طعام ندزديده باشد و مال شرعا ماليت

جمله آيات و علائم قدرت خداوند آنستكه خلق كرد شما را از خاك در بدو امر كه پدر و مادر تمام شما را از خاك آفريد و شما از آن دو بوجود آمديد و بعد از آن از

گزارد. بعد از نماز دعا نمود: خدايا، طعامى براى ما برسان و قلب مرا از اندوه پدر و شوهر و فرزندان رها فرما. مقارن اين حال، ظرف خالى كه در آنجا بود، بخارى از

‌که‌ بحد بلوغ‌ و رشد نرسند بايد اموال‌ ‌آنها‌ دريد قيم‌ ‌آنها‌ ‌باشد‌ چه‌ پدر و جد پدري‌ معلوم‌ كرده‌ باشند ‌ يا ‌ حاكم‌ شرع‌ معين‌ كرده‌ ‌باشد‌، و حد بلوغ‌

يَسئَلُونَك‌َ عَن‌ِ اليَتامي‌ يتيم‌ طفل‌ نابالغي‌ ‌است‌ ‌که‌ پدر ‌او‌ ‌از‌ دنيا رفته‌ و مادر نيز ‌در‌ حكم‌ پدر ‌است‌. و سؤال‌ ‌از‌ كيفيت‌ معاشرت‌ ‌با‌ ايتام‌ و تصرف‌

را كر كند و مراد نفخه دوم اسرافيل است و بيايد روز كه مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود فرار نمايد براى آنكه بقدرى بخود مشغول است كه بديگرى نميپردازد

مسن و نازا بود. از یکسو عطا کردن این فرزند برومند در این سن و سال به این پدر و مادر پیر و فرتوت تأکیدی است برای آنچه در باره مقدر بودن سایر روزیها که در

مشكل باشد با آنكه بنظر حقير آسان است چون خود ايشان نقل فرموده‌اند كه نام پدر الياس ياسين بوده و بنابراين سلام بر آل يس اگر چه مرادهم آل پيغمبر ما باشد

مشكل باشد با آنكه بنظر حقير آسان است چون خود ايشان نقل فرموده‌اند كه نام پدر الياس ياسين بوده و بنابراين سلام بر آل يس اگر چه مرادهم آل پيغمبر ما باشد

نباشد ‌که‌ تمام‌ اين‌ها اثر ‌خود‌ ‌را‌ مي‌بخشد، چه‌ مادامي‌ ‌که‌ ‌در‌ صلب‌ پدر ‌باشد‌، ‌ يا ‌ ‌در‌ رحم‌ مادر، و چه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ولادت‌ ‌از‌ شير و مأكولات‌

و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى

و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى

و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى

سماوى و آيات الهى و پيغمبر رفيع منزلت گفته‌اند او نواده شيث پيغمبر بود و جدّ پدر حضرت نوح و اخنوخ نام داشت و روايت شده است كه نازل شد بر اوسى صحيفه و او اوّل

قَرارٍ مَكِينٍ‌: پس قرار داديم انسان را نطفه در جايگاه استوار اول در صلب پدر، بعد انتقال يافت به رحم مادر. تبصره: بيان ديگر در وجه خلقت انسانى از خاك آنكه:

كشتى داستان پسر غرق شده نوح (ع ) ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و... ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى موارد مخالفت و تفاوت

‌هو‌ ‌إبن‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌إبن‌ رياح‌ ‌بن‌ خلود ‌إبن‌ عوص‌) ‌بود‌ و خلود جد پدر هود برادر عاد ميشود ‌هر‌ دو پسران‌ عوص‌ و ‌در‌ مجمع‌ البيان‌ (هود ‌إبن‌ شالخ‌

مى‌ريخت، آن را برگرفته و مى‌خوردند ولى صاحب درخت، ميوه را از دهان اطفال مى‌گرفت. پدر اطفال مسئله را به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گزارش داد. جلد 10 - صفحه

كشتى داستان پسر غرق شده نوح (ع ) ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و... ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى موارد مخالفت و تفاوت

والدين ، از مهمترين واجبات بعد از توحيد آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست ! امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها اشاره به وجه

مساوى نبودند. در حديث مى‌خوانيم: ابراهيم بنّايى مى‌كرد واسماعيل سنگ به دست پدر مى‌داد. وشايد به سبب همين تفاوت، ميان نام آن دو بزرگوار فاصله گذاشته است.

هلاك شدند، او را پسرى بود بنام مرثد بن شداد. او را بر ممالك خليفه گردانيدند. پدر را برداشت به حضر موت آورد به صبر «2» و كافور شست و در غارى به روى تختى از

داد بشر را با يكديگر بدو نوع نسبت يكى نسبى كه حاصل ميشود از رحميّت مانند پدر و مادر با اولاد و برادر و خواهر با يكديگر و ساير ارحام و ديگر سببى كه بمصاهرت

حكم آن پس خوله خدمت آنحضرت رسيد و عرضه داشت پدر و مادرم فداى تو باد اى پيغمبر خدا همانا اوس بن صامت شوهر و پدر اولاد و پسر عموى من است و بمن گفته تو بر من

جمله آيات و علائم قدرت خداوند آنستكه خلق كرد شما را از خاك در بدو امر كه پدر و مادر تمام شما را از خاك آفريد و شما از آن دو بوجود آمديد و بعد از آن از

را كر كند و مراد نفخه دوم اسرافيل است و بيايد روز كه مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود فرار نمايد براى آنكه بقدرى بخود مشغول است كه بديگرى نميپردازد

ءاباؤکم فى ضلل مبین ) ۲- مخالفت قاطع و صریح ابراهیم(ع) با شرک و تقلید کورکورانه پدر و قوم خویش (إذ قال لأبیه و قومه ... لقد کنتم أنتم و ءاباؤکم فى ضلل مبین )

را كر كند و مراد نفخه دوم اسرافيل است و بيايد روز كه مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود فرار نمايد براى آنكه بقدرى بخود مشغول است كه بديگرى نميپردازد

شعراء ذكر شد چون گفت به آزر كه عمو يا جدّ مادرى او بود و معمولا در كلام عرب پدر خوانده ميشوند و همچنين بساير اقوامش اين چه چيز است كه شما ميپرستيد آنرا آيا

شعراء ذكر شد چون گفت به آزر كه عمو يا جدّ مادرى او بود و معمولا در كلام عرب پدر خوانده ميشوند و همچنين بساير اقوامش اين چه چيز است كه شما ميپرستيد آنرا آيا

مشكل باشد با آنكه بنظر حقير آسان است چون خود ايشان نقل فرموده‌اند كه نام پدر الياس ياسين بوده و بنابراين سلام بر آل يس اگر چه مرادهم آل پيغمبر ما باشد

مشكل باشد با آنكه بنظر حقير آسان است چون خود ايشان نقل فرموده‌اند كه نام پدر الياس ياسين بوده و بنابراين سلام بر آل يس اگر چه مرادهم آل پيغمبر ما باشد

او دهيم. پس آمد به سوى ايشان مرد سرخ روى سرخ موى كبود چشمى كه فرزند زنا و پدر او معلوم نبود، نامش «قدار» شقى از اشقيا كه شوم بود بر ايشان، حاضر شد، و بر

پرسيدند، فرمود: صاحب نيكوئى و زينت‌ «1». على بن ابراهيم قمى رحمه اللّه از پدر خود روايت نمود كه حسين بن خالد گفت از حضرت رضا عليه السّلام از آيه‌ «وَ السَّماءِ

‌هر‌ جهت‌ ‌در‌ دسترس‌ ‌آنها‌ فراهم‌ فرمود چه‌ اسباب‌ تكويني‌ مخصوصا ‌در‌ بشر پدر و مادر و امور معاش‌ و زندگاني‌ ‌را‌: ‌از‌ آسمان‌، خورشيد، ماه‌، هوا، آب‌ و

ابراهيم «عليه‏السلام» دستور داده مى‏شود: فرزندت را در راه خدا قربانى كن پسر و پدر هر دو به اين كار راضى مى‏شوند و چون روشن مى‏گردد كه هر دو مطيع و تسليم امرند

جمله آيات و علائم قدرت خداوند آنستكه خلق كرد شما را از خاك در بدو امر كه پدر و مادر تمام شما را از خاك آفريد و شما از آن دو بوجود آمديد و بعد از آن از

سلام كردن است و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه پسر از پدر بايد اذن بگيرد براى ورود بر او ولى پدر از پسر نبايد اذن بگيرد و مرد بايد از خواهر و دخترش اذن

والدين ، از مهمترين واجبات بعد از توحيد آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست ! امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها اشاره به وجه

صديق (ع ) به هنگامى كه همسر عزيز مصر او را تهديد كرد و در كلاماو پس از ديدار پدر ادب يوسف (ع ) در دعاى ديگرش در زمانى كه خود عزيز مصر شده بود ادب موسى (ع )

امّت‌. ابن‌ِ لِي‌ صَرحاً ‌تا‌ بيايد هامان‌ ‌براي‌ تو صرح‌ بنا كند خداي‌ موسي‌ پدر تو و هامان‌ و تمام‌ اتباعت‌ ‌را‌ ‌در‌ ميآورد. لَعَلِّي‌ أَبلُغ‌ُ الأَسباب‌َ

در منهج از صفيّه بنت حى بن اخطب نقل نموده كه چون پيغمبر (ص) وارد مدينه شد پدر و عمويم صحبت داشتند كه آيا اين شخص پيغمبر است و همانست كه ما نعوت و اوصاف

پى نفى فرزند از خدا، ممکن است اشاره به این نکته داشته باشد که فرزند، براى پدر وابستگى آور است و خداوندى که داراى ربوبیت عام مى باشد، نفس ربوبیت عامش گواه

شعراء ذكر شد چون گفت به آزر كه عمو يا جدّ مادرى او بود و معمولا در كلام عرب پدر خوانده ميشوند و همچنين بساير اقوامش اين چه چيز است كه شما ميپرستيد آنرا آيا

و درخواست مرا بپذیر.» «پروردگارمان! روزی که حساب بر پا می‌شود، برای من و پدر و مادرم و برای مؤمنان بپوشان.» و خدا را از آنچه ستمکاران می‌کنند هرگز غافل

فرزندى اختيار ننموده چون او مماثل با بندگان خود نيست و اولاد بايد از جنس و نوع پدر و مادر باشد اگر كسى بخواهد فرزند ديگرى را هم برسم فرزندى قبول كند و براى خود

براى او هر خير و ثوابى را تا آنكه قرار داد او را پيشوا در خيرات و مقتدا و پدر ائمه و موفق بتوفيقات الهى و معلوم است كه مقصود بيان آنست كه فردا كمل در اين

«1» به اين شهر (مكّه) سوگند. «2» در حالى كه تو در اين شهر ساكن هستى. «3» به پدر، و فرزندى كه پديدآورد، سوگند. «4» همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم

«اگر هريك از پدر يا مادر يا هر دوى آنان نزد تو به پيرى رسند، به آنان اف نگو واز آنها اظهار دلتنگى مكن» «1»، در حالى كه مى‌دانيم پيامبر، پدر و مادر خود را

دائى هاى خود شباهتى ندارد و گاهى هم بر عكس اتفاق مي‌افتد. فرمود: هر يك از پدر و مادر در صورت زيادترى آب نطفه او در رحم موجب شباهت نوزاد به آن‌ها خواهد شد

داد بشر را با يكديگر بدو نوع نسبت يكى نسبى كه حاصل ميشود از رحميّت مانند پدر و مادر با اولاد و برادر و خواهر با يكديگر و ساير ارحام و ديگر سببى كه بمصاهرت

گفت پروردگار من وادار كن مرا كه شكر كنم نعمت تو را كه انعام كردى بر من و بر پدر و مادرم و آنكه بجا آورم كار نيكى كه بپسندى آنرا و داخل كن مرا برحمت خود در

حكم آن پس خوله خدمت آنحضرت رسيد و عرضه داشت پدر و مادرم فداى تو باد اى پيغمبر خدا همانا اوس بن صامت شوهر و پدر اولاد و پسر عموى من است و بمن گفته تو بر من

بن سلول به هيچ وجه با شوهر خود سازگارى نداشت. به پدر شكايت نمود، به او التفات نكرد، ثانيا شكايت كرد. پدر گفت: برو به خانه شوهر و رضايت او را بطلب. زن برخاست

انتقام گرفتیم. پس بنگر فرجام تکذیب‌کنندگان چگونه بوده است. و چون ابراهیم به پدر (تربیتی) خود و قومش گفت: «من همواره از آنچه و آن‌گونه که می‌پرستید بیزارم

بآنكه باو پسرى مرحمت فرمود و اجنّه و شياطين براى آنكه مبادا او بماند و جاى پدر خود را بگيرد در صدد قتل او برآمدند و حضرت سليمان ترسيد و آن طفل را با بر سپرد

داشته‌، آيا همچو خدايي‌ قدرت‌ ندارد ‌از‌ يك‌ مشت‌ خاك‌ انسان‌ خلق‌ كند چنانچه‌ پدر اولي‌ ‌شما‌ حضرت‌ آدم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ مراحل‌ ‌را‌ نداشته‌ ‌از‌ يك‌ مشت‌ خاك‌

براى او هر خير و ثوابى را تا آنكه قرار داد او را پيشوا در خيرات و مقتدا و پدر ائمه و موفق بتوفيقات الهى و معلوم است كه مقصود بيان آنست كه فردا كمل در اين

فرمود بر توقف در وادى غير ذى زرع و بناء كعبه و اطاعت حقّ و ترك معصيت و مفارقت پدر و اقارب و تسليم در مقام ذبح و ساير مشاق و ادريس عليه السّلام را كه صبر فرمود

را كر كند و مراد نفخه دوم اسرافيل است و بيايد روز كه مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود فرار نمايد براى آنكه بقدرى بخود مشغول است كه بديگرى نميپردازد

جزا ميدهيم بآنها بهترين جزاى كارى كه ميكردند و توصيه كرديم بانسان در باره پدر و مادرش به نيكى و اگر مجاهده نمايند با تو كه شريك قرار دهى براى من چيزى را

فرزندى اختيار ننموده چون او مماثل با بندگان خود نيست و اولاد بايد از جنس و نوع پدر و مادر باشد اگر كسى بخواهد فرزند ديگرى را هم برسم فرزندى قبول كند و براى خود

فرزندى اختيار ننموده چون او مماثل با بندگان خود نيست و اولاد بايد از جنس و نوع پدر و مادر باشد اگر كسى بخواهد فرزند ديگرى را هم برسم فرزندى قبول كند و براى خود

است. «رُوَيْداً» به معناى مهلت اندك است. آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند. نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان

است. «رُوَيْداً» به معناى مهلت اندك است. آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند. نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان

است. «رُوَيْداً» به معناى مهلت اندك است. آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند. نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان

و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى

مورچه تبسّم و تعجّب كرد و گفت: خدايا نصيبم كن شكر اين نعمت را كه به من و پدر و مادرم داده‏اى به جا آوردم و كارى كه مورد رضاى تو است انجام دهم و مرا رضاى

و نساء صلاة آيات‌ صلواتي‌ ‌که‌ باجاره‌ ‌ يا ‌ وصيّت‌ واجب‌ مي‌شود صلوات‌ پدر بلكه‌ مادر ‌علي‌ قول‌ ‌بر‌ پسر بزرگتر ‌که‌ ‌از‌ ‌آنها‌ فوت‌ شد قضاء صلوات‌

‌از‌ ‌اينکه‌ جهت‌ ‌است‌ ‌که‌ حضرت‌ زين‌ العابدين‌ وقتي‌ چشم‌ مباركش‌ بجسد پدر بزرگوارش‌ افتاد نزديك‌ شد روح‌ ‌از‌ بدنش‌ خارج‌ شود و گفتند ‌که‌ فرمود گويا

سلام كردن است و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه پسر از پدر بايد اذن بگيرد براى ورود بر او ولى پدر از پسر نبايد اذن بگيرد و مرد بايد از خواهر و دخترش اذن

آيه شريفه به جاى كلمه ((والد))، ((مولودله )) آورده شده است فرزند ملحق به پدر است يا مادر؟! و آيه قرآن كداميك را معتبر مى داند معناى كلمه ارضاع و حكم بچه

آيه شريفه به جاى كلمه ((والد))، ((مولودله )) آورده شده است فرزند ملحق به پدر است يا مادر؟! و آيه قرآن كداميك را معتبر مى داند معناى كلمه ارضاع و حكم بچه

و مزدى براى او قرار دهيم. مردى سرخ روى، سرخ موى، كبود چشم كه فرزند زنا و پدر او معلوم نبود به نام «قدار شقى» از اشقيا، با ديگرى به نام «مصدع» همدست و بسر

واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو ‌حتي‌ ‌بر‌ پدر و فرزند و برادر، و يكي‌ ‌بر‌ نساء قبل‌ و دبر و ‌ما بينهما و ‌ما حولهما ‌حتي‌

بی‌گمان همان را به گونه‌ای بهتر پاداششان می‌دهیم. و انسان را سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکی‌‌‌‌‌‌ای (شایسته) کند و اگر(هم) آنها علیه تو (همی) کوشند تا

داشته‌، آيا همچو خدايي‌ قدرت‌ ندارد ‌از‌ يك‌ مشت‌ خاك‌ انسان‌ خلق‌ كند چنانچه‌ پدر اولي‌ ‌شما‌ حضرت‌ آدم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ مراحل‌ ‌را‌ نداشته‌ ‌از‌ يك‌ مشت‌ خاك‌

احاديث بسيار وارد شده از جمله: 1- قرب الاسناد از حضرت باقر عليه السّلام از پدر بزرگوارش از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ان الرزق لينزل من السماء

براى او هر خير و ثوابى را تا آنكه قرار داد او را پيشوا در خيرات و مقتدا و پدر ائمه و موفق بتوفيقات الهى و معلوم است كه مقصود بيان آنست كه فردا كمل در اين

مايلند برفع رحمتشان و كمتر زن و فرزندى است كه علاقه بوجود و ثواب خدمت شوهر و پدر خود را داشته باشد لذا بايد از مكر و اطاعت آنها در حذر و بر كنار بود و اگر

اشاره‌ئى بدو آيت و معجزه مشهوره در وجود آن دو چون عيسى عليه السّلام بدون پدر بدنيا آمد و در مهد، شهادت ببرائت ساحت مادرش از تهمت يهود داد و اين واقعه امر

اشاره‌ئى بدو آيت و معجزه مشهوره در وجود آن دو چون عيسى عليه السّلام بدون پدر بدنيا آمد و در مهد، شهادت ببرائت ساحت مادرش از تهمت يهود داد و اين واقعه امر

پيغمبر و قرآن، گناهان شيعيان ائمه معصومين عليهم السّلام راى بيامرز، اين عاصى و پدر و مادرش راى رحمت فرما. خاتمه تفسير سوره مباركه مؤمنون‌ جلد 9 - صفحه 191 سوره

و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى

كرده‌اند كه ذريّه تنها به نوه‌هاى پسرى گفته مى‌شود، در حالى كه حضرت عيسى كه پدر نداشت و تنها از طرف مادر به ابراهيم عليه السلام منسوب بود، در اين آيه از ذريّه

براى او هر خير و ثوابى را تا آنكه قرار داد او را پيشوا در خيرات و مقتدا و پدر ائمه و موفق بتوفيقات الهى و معلوم است كه مقصود بيان آنست كه فردا كمل در اين

دواى آنها ايمان و خلوص و توبه و انابه است و مريض اگر بخودى خود دوا نخورد پدر مهربان بسختى بايد باو بخوراند تا شفا يابد و الا هلاك مى‌شود و از نعمت حيات

كثير و فراوان مى‌باشد. بر اساس روايات متعدّد از شيعه و سنّى، عاص بن وائل، پدر عمرو عاص كه از بزرگان مشركان مكّه بود، پس از آنكه پسران پيامبر از دنيا رفتند

كثير و فراوان مى‌باشد. بر اساس روايات متعدّد از شيعه و سنّى، عاص بن وائل، پدر عمرو عاص كه از بزرگان مشركان مكّه بود، پس از آنكه پسران پيامبر از دنيا رفتند

‌آنها‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ هستند ‌که‌ ‌از‌ حضرت‌ موسي‌ ‌بن‌ جعفر ‌از‌ پدر بزرگوارش‌ ‌که‌ فرمود: «اولئك‌ آل‌ محمّد ‌عليهم‌ ‌السلام‌» و مصاديق‌ بسيار

پدرش‌ هاران‌ برادر ابراهيم‌ ‌هر‌ دو پسر تارخ‌ بودند چنانچه‌ قبلا گفتيم‌ آزر پدر ابراهيم‌ نبود بلكه‌ عم‌ ابراهيم‌ ‌بود‌. 2‌-‌ پسر خاله ابراهيم‌ ‌که‌ مادر ابراهيم‌

توسل و زيارت اولياى خدا، شرايط انسان را عوض مى‌كند. چنانكه اگر كودكى همراه پدر به مهمانى رود، دريافت محبّتش بيش از آن خواهد بود كه تنها برود. بنابراين دعا،

عالم و افساد جامعه بنى آدم و اختلاف انساب و كمى نسل خواهد بود، پدر از پسر و پسر از پدر ممتاز نشود، و ارحام محفوظ نماند، عاطفه نسب و قرابت و رحم كه مصالحى

السّلام گفت: كى تو را حسن نيكو داده؟ گفت: پروردگارم. كى محبت تو را در دل پدر انداخت؟ گفت: پروردگارم. كى كاروان را به سر چاه آورد؟ گفت: پروردگارم. كى سنگ

‌ يا ‌ جهنم‌ و تحصيل‌ كمالات‌ منحصر باين‌ منزل‌ سوم‌ ‌است‌ نه‌ ‌در‌ صلب‌ پدر و نه‌ ‌در‌ رحم‌ مادر و نه‌ ‌در‌ برزخ‌ و نه‌ ‌در‌ قيامت‌ ميتوان‌ تحصيل‌ كمال‌

مايلند برفع رحمتشان و كمتر زن و فرزندى است كه علاقه بوجود و ثواب خدمت شوهر و پدر خود را داشته باشد لذا بايد از مكر و اطاعت آنها در حذر و بر كنار بود و اگر

را كر كند و مراد نفخه دوم اسرافيل است و بيايد روز كه مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود فرار نمايد براى آنكه بقدرى بخود مشغول است كه بديگرى نميپردازد

داشته‌، آيا همچو خدايي‌ قدرت‌ ندارد ‌از‌ يك‌ مشت‌ خاك‌ انسان‌ خلق‌ كند چنانچه‌ پدر اولي‌ ‌شما‌ حضرت‌ آدم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ مراحل‌ ‌را‌ نداشته‌ ‌از‌ يك‌ مشت‌ خاك‌

مايلند برفع رحمتشان و كمتر زن و فرزندى است كه علاقه بوجود و ثواب خدمت شوهر و پدر خود را داشته باشد لذا بايد از مكر و اطاعت آنها در حذر و بر كنار بود و اگر

متذكّر بفريب شيطان فرموده بود ميفرمايد كه شيطان همان دشمن قديمى شما است كه پدر شما را از بهشت بيرون كرد شما هم با او دشمنى كنيد و در عقائد و اعمال با او

شعراء ذكر شد چون گفت به آزر كه عمو يا جدّ مادرى او بود و معمولا در كلام عرب پدر خوانده ميشوند و همچنين بساير اقوامش اين چه چيز است كه شما ميپرستيد آنرا آيا

جزا ميدهيم بآنها بهترين جزاى كارى كه ميكردند و توصيه كرديم بانسان در باره پدر و مادرش به نيكى و اگر مجاهده نمايند با تو كه شريك قرار دهى براى من چيزى را

كردند. آن جماعت در طريق ايمان ثبات ورزيده، بر جفاى قوم صبر نمودند تا حدى كه پدر و مادر عمار در شكنجه عذاب قوم شهيد شدند، و اولين شهداء اسلام بودند. عمار به

و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى

مقدسين‌ و اهل‌ عبادت‌ و اطاعت‌ كنند و دون‌ ‌آن‌ تكبر ‌بر‌ بزرگتران‌ كنند پدر مادر اعمام‌ اخوال‌ و ساير اكابر و دون‌ ‌آن‌ تكبر ‌بر‌ مسلمين‌ ‌بر‌ فقراء و

كثير و فراوان مى‌باشد. بر اساس روايات متعدّد از شيعه و سنّى، عاص بن وائل، پدر عمرو عاص كه از بزرگان مشركان مكّه بود، پس از آنكه پسران پيامبر از دنيا رفتند

«1» به اين شهر (مكّه) سوگند. «2» در حالى كه تو در اين شهر ساكن هستى. «3» به پدر، و فرزندى كه پديدآورد، سوگند. «4» همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم

روى عناد و انكار گفت: مرتبه تو به آن رسيده كه دعوى امامت و خود را در مرتبه پدر خود دانى؟ حضرت فرمود: خدا نور تو را بنشاند و تو را به فقر مبتلا سازد، چه شده

پس معنى چنين شود كه: هر مولودى متولد شود براى دين و به جهت دين، تا اينكه پدر و مادرش او را يهودى و نصرانى نمايند. دوم- آنكه مراد فطرت، خلقت باشد و كلمه

اكتفاء ميكنيم‌. ‌در‌ مجمع‌ البيان‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌از‌ پدر بزرگوارش‌ ‌از‌ آباء كرامش‌ ‌از‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و

مايلند برفع رحمتشان و كمتر زن و فرزندى است كه علاقه بوجود و ثواب خدمت شوهر و پدر خود را داشته باشد لذا بايد از مكر و اطاعت آنها در حذر و بر كنار بود و اگر

آيات قبل، سخن از بلا و آزمايش بود، در اين آيه نمونه‌اى از آزمايش هاجر، كودك، پدر او و ساير مسلمانان مطرح است. اثر كار خدايى و اخلاص تا آنجا پيش مى‌رود كه همه‌ى

والدين ، از مهمترين واجبات بعد از توحيد آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست ! امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها اشاره به وجه

قداست خاصّى برخوردارند. در قرآن پنج مرتبه بعد از سفارش به يكتاپرستى، احسان به پدر و مادر مطرح شده‌ «5» و تشكّر از آنان، در كنار تشكّر از خداوند آمده است. «6»

واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو ‌حتي‌ ‌بر‌ پدر و فرزند و برادر، و يكي‌ ‌بر‌ نساء قبل‌ و دبر و ‌ما بينهما و ‌ما حولهما ‌حتي‌

واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو ‌حتي‌ ‌بر‌ پدر و فرزند و برادر، و يكي‌ ‌بر‌ نساء قبل‌ و دبر و ‌ما بينهما و ‌ما حولهما ‌حتي‌

واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو ‌حتي‌ ‌بر‌ پدر و فرزند و برادر، و يكي‌ ‌بر‌ نساء قبل‌ و دبر و ‌ما بينهما و ‌ما حولهما ‌حتي‌

واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو ‌حتي‌ ‌بر‌ پدر و فرزند و برادر، و يكي‌ ‌بر‌ نساء قبل‌ و دبر و ‌ما بينهما و ‌ما حولهما ‌حتي‌

واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو ‌حتي‌ ‌بر‌ پدر و فرزند و برادر، و يكي‌ ‌بر‌ نساء قبل‌ و دبر و ‌ما بينهما و ‌ما حولهما ‌حتي‌

واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو ‌حتي‌ ‌بر‌ پدر و فرزند و برادر، و يكي‌ ‌بر‌ نساء قبل‌ و دبر و ‌ما بينهما و ‌ما حولهما ‌حتي‌

واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو ‌حتي‌ ‌بر‌ پدر و فرزند و برادر، و يكي‌ ‌بر‌ نساء قبل‌ و دبر و ‌ما بينهما و ‌ما حولهما ‌حتي‌

تورات و انجيل است. قرآن براى شناخت دقيق اهل كتاب از پيامبر، آنرا به شناخت پدر از پسر تشبيه مى‌كند كه روشن‌ترين شناخت‌هاست. زيرا: از ابتداى تولّد و حتّى

بآنكه باو پسرى مرحمت فرمود و اجنّه و شياطين براى آنكه مبادا او بماند و جاى پدر خود را بگيرد در صدد قتل او برآمدند و حضرت سليمان ترسيد و آن طفل را با بر سپرد

بآنكه باو پسرى مرحمت فرمود و اجنّه و شياطين براى آنكه مبادا او بماند و جاى پدر خود را بگيرد در صدد قتل او برآمدند و حضرت سليمان ترسيد و آن طفل را با بر سپرد

بآنكه باو پسرى مرحمت فرمود و اجنّه و شياطين براى آنكه مبادا او بماند و جاى پدر خود را بگيرد در صدد قتل او برآمدند و حضرت سليمان ترسيد و آن طفل را با بر سپرد

فرمود بر توقف در وادى غير ذى زرع و بناء كعبه و اطاعت حقّ و ترك معصيت و مفارقت پدر و اقارب و تسليم در مقام ذبح و ساير مشاق و ادريس عليه السّلام را كه صبر فرمود

آيه 78، ديگري‌ تصور ميكند ‌که‌ بدست‌ ‌غير‌ ‌است‌ زن‌ بدست‌ شوهر فرزند بدست‌ پدر كارگر بدست‌ كار فرما نوكر بدست‌ ارباب‌ غلام‌ بدست‌ مولي‌ خادم‌ بدست‌ مخدوم‌

متذكّر بفريب شيطان فرموده بود ميفرمايد كه شيطان همان دشمن قديمى شما است كه پدر شما را از بهشت بيرون كرد شما هم با او دشمنى كنيد و در عقائد و اعمال با او

طلوع فجر شد هر يك از ما در خانه خود نشسته منتظر افتادن ستاره بوديم و طمع پدر من عبّاس از همه بيشتر بود پس چون فجر طالع شد ستاره‌اى از آسمان فرود آمد و

طلوع فجر شد هر يك از ما در خانه خود نشسته منتظر افتادن ستاره بوديم و طمع پدر من عبّاس از همه بيشتر بود پس چون فجر طالع شد ستاره‌اى از آسمان فرود آمد و

طلوع فجر شد هر يك از ما در خانه خود نشسته منتظر افتادن ستاره بوديم و طمع پدر من عبّاس از همه بيشتر بود پس چون فجر طالع شد ستاره‌اى از آسمان فرود آمد و

طلوع فجر شد هر يك از ما در خانه خود نشسته منتظر افتادن ستاره بوديم و طمع پدر من عبّاس از همه بيشتر بود پس چون فجر طالع شد ستاره‌اى از آسمان فرود آمد و

اشاره‌ئى بدو آيت و معجزه مشهوره در وجود آن دو چون عيسى عليه السّلام بدون پدر بدنيا آمد و در مهد، شهادت ببرائت ساحت مادرش از تهمت يهود داد و اين واقعه امر

اشاره‌ئى بدو آيت و معجزه مشهوره در وجود آن دو چون عيسى عليه السّلام بدون پدر بدنيا آمد و در مهد، شهادت ببرائت ساحت مادرش از تهمت يهود داد و اين واقعه امر

براى قبض‌ جلد 5 صفحه 388 روح بنده مؤمن حاضر شود باو گويد مشوّش مباش من از پدر مهربان با تو مهربانتر و نيكوكارترم چشمت را باز كن به بين او باز ميكند و چهارده

براى قبض‌ جلد 5 صفحه 388 روح بنده مؤمن حاضر شود باو گويد مشوّش مباش من از پدر مهربان با تو مهربانتر و نيكوكارترم چشمت را باز كن به بين او باز ميكند و چهارده

آنان را از راه درست منحرف كند و گمراه سازد. درست همانند فرزندى كه مورد قهر پدر قرار گرفته و از راهنمايى او بى‌بهره مى‌شود و اين امر موجب بدبختى و هلاكت او

هنگام نزدیک شدن روز رستاخیز و قیامت است چنان که روایت آن از عثمان بن عطا و پدر او نقل و روایت شده و نیز حسن بصرى از تابعین و بلخى از مفسرین معروف هم از منکرین

هنگام نزدیک شدن روز رستاخیز و قیامت است چنان که روایت آن از عثمان بن عطا و پدر او نقل و روایت شده و نیز حسن بصرى از تابعین و بلخى از مفسرین معروف هم از منکرین

چون نسل بشر پس از غرق شدن كفّار، همه از حضرت نوح و همراهان اوست، لذا او را پدر دوّم گفته‌اند و چون عمرش از همه‌ى پيامبران بيشتر بوده است، او را «شيخ‌الانبيا»

یاد شده به خاطر این نکته است که حضرت ابراهیم(ع) در آغاز مخالفت با بت پرستى، پدر و قومش را مخاطب قرار داد و یک سلسله دلایل روشن بر اثبات توحید و نفى شرک به

و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى

بامر الهى هستند اگر امرى را خداوند مقدر فرموده باشد تقصير جبرئيل چيست اگر پدر و مادر دواى تلخ در گلوى اولاد بريزند بايد اولاد با آنها دشمن شوند هر كس با

العباس بعد از دو واسطه از عیسى بن داود او از امام کاظم علیه‌السلام و ایشان از پدر بزرگوارش نقل نماید که فرمود: این آیه درباره امیرالمومنین على علیه‌السلام نازل

كنند او را، مستغنى شوند از عبادت غير او؛ پس شخصى عرض كرد: اى پسر رسول خدا، پدر و مادرم فداى تو، پس چيست معرفت خدا؟ حضرت فرمود: معرفت اهل هر زمان، امام خود

پس از آن كه برادران يوسف، بنيامين را در سرزمين مصر به جاى گذاشته و به نزد پدر برگشتند و ماجراى دستگير شدن او به اتهام سرقت بيان كردند، حضرت يعقوب به آنان

پس از آن كه برادران يوسف، بنيامين را در سرزمين مصر به جاى گذاشته و به نزد پدر برگشتند و ماجراى دستگير شدن او به اتهام سرقت بيان كردند، حضرت يعقوب به آنان

پس از آن كه برادران يوسف، بنيامين را در سرزمين مصر به جاى گذاشته و به نزد پدر برگشتند و ماجراى دستگير شدن او به اتهام سرقت بيان كردند، حضرت يعقوب به آنان

كثير و فراوان مى‌باشد. بر اساس روايات متعدّد از شيعه و سنّى، عاص بن وائل، پدر عمرو عاص كه از بزرگان مشركان مكّه بود، پس از آنكه پسران پيامبر از دنيا رفتند

كثير و فراوان مى‌باشد. بر اساس روايات متعدّد از شيعه و سنّى، عاص بن وائل، پدر عمرو عاص كه از بزرگان مشركان مكّه بود، پس از آنكه پسران پيامبر از دنيا رفتند

«1» به اين شهر (مكّه) سوگند. «2» در حالى كه تو در اين شهر ساكن هستى. «3» به پدر، و فرزندى كه پديدآورد، سوگند. «4» همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم

مقابل، حقير و ناقابل باشد. در معانى الاخبار «1»- حضرت صادق عليه السّلام از پدر از جد بزرگوارش حضرت سجاد عليهما السّلام فرمود: الامام منّا لا يكون الّا معصوما

ترتیل: ترجمه: «عَآئِلاً»: فقیر و بی‌چیز (نگا: توبه / ). چیزهائی که پیغمبر از پدر به ارث برد، شتر ماده‌ای و کنیزکی بود (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). خدا او

خَلَقْناكُمْ‌: از زمين آفريديم شما را. در اين آيه اصل خلقت را به ياد بندگان آورد كه پدر شما و اول مواد ابدان شما خاك زمين است. وَ فِيها نُعِيدُكُمْ‌: «1» نور الثقلين،

خلاف وظيفه انسانيت است. در تفسير برهان و عياشى از حضرت صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش سؤال شد: در چه چيز است نجات فرداى قيامت؟ فرمود: نجات در اينست كه

اين امّتيم و از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه مؤمن برادر مؤمن است از يك پدر و مادر چون خدا خلق فرمود اهل ايمان را از طينت جنان و جارى فرمود در صور ايشان

‌باشد‌ آنهم‌ ‌هر‌ كسي‌ نميتواند فقط ولي‌ ‌که‌ جد پدري‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ قيم‌ ‌که‌ پدر معين‌ كرده‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ منصوب‌ ‌از‌ قبل‌ حاكم‌ شرع‌ ‌باشد‌، و تعبير بتأنيث‌

را از زمین آفریده است. مراد این است که آدم و حوّاء را از خاک آفریده است که پدر و مادر نخستین شما هستند و شما هم از نسل آنان می‌باشید (نگا: طه / ). «إِسْتَعْمَرَکُمْ

رحمت خدا، ...و سپس ایمن شدن از مکر خدا... و از جمله آنها نافرمانى نسبت به پدر و مادر... و کشتن انسان... و اتهام به زنان پاکدامن... و خوردن مال یتیم... و

واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو ‌حتي‌ ‌بر‌ پدر و فرزند و برادر، و يكي‌ ‌بر‌ نساء قبل‌ و دبر و ‌ما بينهما و ‌ما حولهما ‌حتي‌

‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ كثافات‌ مأكولات‌ و مشروبات‌ گرفته‌ ‌شده‌ آنهم‌ ‌از‌ عورت‌ پدر ‌در‌ عورت‌ مادر ريخته‌ ‌شده‌ و ‌از‌ عورت‌ مادر بيرون‌ آمده‌ و ‌در‌ مدت‌ رضاع‌

داشته‌، آيا همچو خدايي‌ قدرت‌ ندارد ‌از‌ يك‌ مشت‌ خاك‌ انسان‌ خلق‌ كند چنانچه‌ پدر اولي‌ ‌شما‌ حضرت‌ آدم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ مراحل‌ ‌را‌ نداشته‌ ‌از‌ يك‌ مشت‌ خاك‌

فرمود بر توقف در وادى غير ذى زرع و بناء كعبه و اطاعت حقّ و ترك معصيت و مفارقت پدر و اقارب و تسليم در مقام ذبح و ساير مشاق و ادريس عليه السّلام را كه صبر فرمود

‌که‌ ‌در‌ ‌آنها‌ عبادت‌ كردند و ‌به‌ وظايف‌ ‌آن‌ عمل‌ كردند، اطفال‌ مؤمنين‌ پدر و مادر ‌خود‌ ‌را‌، مؤمنين‌ عيال‌ و فرزندان‌ و كساني‌ ‌که‌ بآنها احسان‌ كردند،

نمي‌توان‌ خاموش‌ كرد سر مطهر و خطبه زينب‌ و منبر زين‌ العابدين‌ ‌او‌ ‌را‌ و پدر ‌او‌ ‌را‌ و پيشينيان‌ ‌آنها‌ ‌را‌ رسوا و مخذول‌ نمودند. جلد 16 - صفحه 41 قال‌َ

قديمى‌ترين شناخت‌هاست. چون او را از هنگام تولّد مى‌شناسند، ولى شناخت برادر و پدر و مادر براى انسان، ماه‌ها پس از تولّد است چنانكه شناخت همسر نيز پس از ازدواج

براى قبض‌ جلد 5 صفحه 388 روح بنده مؤمن حاضر شود باو گويد مشوّش مباش من از پدر مهربان با تو مهربانتر و نيكوكارترم چشمت را باز كن به بين او باز ميكند و چهارده

جز خدا نمی‌هراسند. و خدا برای حسابرسی سریع و دقیق کافی است. محمّد (هرگز) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده ولی فرستاده‌ی خدا و خاتم پیامبران بوده است. و خدا

مانند روزه‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ و روزه‌ قضا و روزه‌ فرزند بزرگتر ‌از‌ جانب‌ پدر ‌بعد‌ ‌از‌ فوت‌ ‌او‌ و روزه‌اي‌ ‌که‌ باجاره‌ ‌ يا ‌ نذر ‌ يا ‌ عهد ‌ يا ‌

أَنْ‌ تَدْخُلُوا... (۲) کثیر بن عبدالله بن عمرو المزنى از پدرش و او نیز از پدر خود چنین نقل نماید وقتى که جنگ احزاب شروع شد، دستور کندن خندق در اطراف مدینه

مقداد را دعا کرد پس از مقداد، سعد بن معاذ از جا برخاست و گفت: یا رسول اللّه پدر و مادرم فداى تو باد و کلماتى که مقداد گفته بود، تکرار کرد. رسول خدا رو به

راضى بودن آنان پى كردن شتر را «1». تتمّه- به روايت صحيحه، عثمان بن صهيب از پدر خود روايت نموده كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه

«1» به اين شهر (مكّه) سوگند. «2» در حالى كه تو در اين شهر ساكن هستى. «3» به پدر، و فرزندى كه پديدآورد، سوگند. «4» همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم

‌گفت‌ ديشب‌ شوهري‌ گرفتم‌، يك‌ دست‌ خون‌آلود ‌گفت‌ شوهرم‌ ‌را‌ كشتم‌ و ‌گفت‌ پدر ‌را‌ ميكشم‌ پسر بسراغ‌ ‌من‌ ميآيد، برادر ‌را‌ ميكشم‌ برادر مرا ميگيرد و هنوز

بنده‌اى بسيار شكرگزار بود (شما هم مثل او باشيد، تا نجات يابيد). حضرت نوح را «پدر دوّم» انسان گفته‌اند، چون در طوفان نوح، همه‌ى مردم غرق شدند، جز آنان كه در

يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‌». «2» تتمه- تفسير برهان- از حضرت صادق عليه السّلام از پدر بزرگوارش از جابر بن عبد اللّه انصارى روايت كند: روزى رسول خدا صلّى اللّه عليه

راه حقّ را انتخاب كنند. «وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ» (فرزندان لوط، راه پدر را بر راه مادر ترجيح دادند) 6- زن، شخصيّتى مستقل دارد و مى‌تواند تحت تأثير

جدّ- پدر مادر- و سدس ديگر متعلّق به پدر است، و جدّ- پدر پدر- ارث نمى‏برد. و از بردن ارث محروم است. و اين، موردى است كه جدّ- پدر پدر- با بودن پدر، در آن

جاودانند. و چون از فرزندان اسراییل پیمان گرفتیم (که) : «جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر و نزدیکترین خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید، و برای مردمان با

(۹۸) و چون نزد يوسف رفتند پدر و مادرش را پيش خود جاى داد و گفت : داخل مصر شويد، كه اگر خدا بخواهد در امان خواهيد بود(۹۹) و پدر و مادر خويش را بر تخت نشاند،

كشتى داستان پسر غرق شده نوح (ع ) ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و... ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى موارد مخالفت و تفاوت

مايلند برفع رحمتشان و كمتر زن و فرزندى است كه علاقه بوجود و ثواب خدمت شوهر و پدر خود را داشته باشد لذا بايد از مكر و اطاعت آنها در حذر و بر كنار بود و اگر

مايلند برفع رحمتشان و كمتر زن و فرزندى است كه علاقه بوجود و ثواب خدمت شوهر و پدر خود را داشته باشد لذا بايد از مكر و اطاعت آنها در حذر و بر كنار بود و اگر

شركت و رضاى به حرام است. عياشى- شخصى خدمت حضرت صادق عليه السّلام عرض كرد: پدر و مادرم فداى شما: انّى ادخل كنيفا لى و لى جيران و عندهم جوار يتغنين و يضربن

سنگين‌ كند و عذاب‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌خود‌ زياد كند فَما لَه‌ُ مِن‌ وَلِي‌ٍّ نه‌ پدر نه‌ مادر نه‌ فرزند نه‌ عشيره‌ و نه‌ رئيس‌ و نه‌ لشكر و عدّه‌ و عدّه‌ و اتباع‌

مايلند برفع رحمتشان و كمتر زن و فرزندى است كه علاقه بوجود و ثواب خدمت شوهر و پدر خود را داشته باشد لذا بايد از مكر و اطاعت آنها در حذر و بر كنار بود و اگر

مقداد را دعا کرد پس از مقداد، سعد بن معاذ از جا برخاست و گفت: یا رسول اللّه پدر و مادرم فداى تو باد و کلماتى که مقداد گفته بود، تکرار کرد. رسول خدا رو به

براى قبض‌ جلد 5 صفحه 388 روح بنده مؤمن حاضر شود باو گويد مشوّش مباش من از پدر مهربان با تو مهربانتر و نيكوكارترم چشمت را باز كن به بين او باز ميكند و چهارده

و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى

راضى نيستى به هر درى از بهشت كه داخل شوى پسر خود را بينى، ايستاده گويد: اى پدر من بى‌تو داخل بهشت نشوم. آن مرد خوشحال شد. اصحاب عرض كردند: اين كرامت مخصوص

كه آنا فانا عذابش سخت‌تر از قبل آن بوده باشد. عياشى‌ «2» از حضرت صادق از پدر بزرگوارش از جد بزرگوارش عليهم السّلام فرمود: اهل جهنم وقتى جوش بيايد زقوم

السّلام و انداخته شدم در آتش در صلب پدرم ابراهيم عليه السّلام، ملاقات نكرد پدر و مادرم به سفاح هرگز، هميشه خدا نقل داد مرا در اصلاب طيبه به ارحام طاهره در

اطاعت آنحضرت را خداوند واجب فرموده معصيت او معصيت خدا است مانند وجوب اطاعت پدر و معصيت خداوند در احكام دينيّه خيانت در امانت است چون دين امانت الهيّه است

دنياست اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد: دنيا شما را نفريبد. يوسف عليه السلام در نزد پدر، فرزندى عزيز؛ در ديد برادران، رقيب؛ در ديد كاروانيان كه او را از چاه‌ «1»

اللّه علیه و اله و پیشوایان معصوم علیهم السّلام، ادب در مقابل استاد و معلم، و پدر و مادر، و عالم و دانشمند. 2- انضباط اسلامی در همه چیز و همه جا: مسأله مدیریت

است كه راجع به سفارش پدر و مادر در سوره بنى اسرائيل نازل شده است كه فرموده (آيه ۲۳) «حكم كرده پروردگارت كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر احسان كنيد» چون

(از آن) را (هم) پنهان می‌دارید، در صورتی که چیزی که نه شما می‌دانستید و نه پدر‌‌انتان، به شما به خوبی آموخته شد؟» بگو: «خدا (و بس).» سپس آنها را (به حالشان)

بنابراين سهم پدر در حالت دوم متغير است . حالت سوم : اين است كه وارث تنها پدر و مادر باشند و فرزندى در كار نباشد، ولى شخص متوفى برادرانى از طرف پدر و مادر، يا

برگشتم. امام صادق (ع) فرمود: با حاجت برادرت چه كردى؟ گفتم: خدا آن را بر آورد، پدر و مادرم قربانت، پس فرمود: هلا به راستى كه كمكت به برادر مسلمانت دوست‏تر است

و ابراهيم جد پدر او است . پس به خوبى روشن گرديد كه آزر پدر حقيقى ابراهيم نبوده و ناچار در او عنوانى بوده است كه به خاطر آن عنوان او را پدر خطاب كرده است

نزد پدر بازگرديد. يهودا نزديك آمد گريه و تضرع را سرداد و گفت : به ما و پدر ما رحم كن ، آنگاه داستان پدر را در جريان آوردن بنيامين بازگو كرد كه پدر از دادن

مطالبه مهريّه خود را از شوهر بنمايد يا گرفتن پدر مانند گرفتن خود اوست، آن حضرت فرمود: چنانچه در اخذ مهريّه به پدر وكالت داده است حقّ مطالبه ندارد و اگر وكالت

را از ستمكار بگيرم گر چه پس از زمانى باشد ۳- دعاء فرزند صالح براى پدر و مادر ۴- دعاء پدر خوب براى فرزندش ۵- دعاء مؤمن براى برادر خود در پشت سر او كه خدا

جعفر صادق عليه السلام كه مى‏فرمود: «حديث من، حديث پدر من است و حديث پدر من، حديث پدر پدر من، و حديث پدر پدر من، حديث حضرت امام حسين عليه السلام، و حديث حضرت

زندگی این جهان. 6- حق شناسی در همه سطوح، مخصوصا در باره خویشاوندان، و بخصوص پدر و مادر. 7- تحریم «اسراف و تبذیر» و «بخل» و «فرزندکشی» و «زنا» و «خوردن مال

خاك شد دو مرتبه زنده شود مگر ما شما را در ابتداى امر از خاك نيافريديم يعنى پدر و مادر شما آدم و حوّا از خاك خلق شدند و پس از آنكه آن دو وجود پيدا كردند مگر

مقداد را دعا کرد پس از مقداد، سعد بن معاذ از جا برخاست و گفت: یا رسول اللّه پدر و مادرم فداى تو باد و کلماتى که مقداد گفته بود، تکرار کرد. رسول خدا رو به

خوار شده‌ای، زمین‌گیر می‌شوی. و پروردگارت مقرر کرد که جز او را مپرستید. و به پدر و مادر(تان) احسان کنید. همانا اگر یکی از آن دو یا هر دو، نزد تو به سالخوردگی

اداى امانت به نيكوكار و بدكار، وفاى به عهد به نيكوكار و بدكار، نيكى كردن به پدر و مادر نكوكار باشند يا بدكار. وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ

فرزندى اختيار ننموده چون او مماثل با بندگان خود نيست و اولاد بايد از جنس و نوع پدر و مادر باشد اگر كسى بخواهد فرزند ديگرى را هم برسم فرزندى قبول كند و براى خود

‌ يا ‌ بدين‌ حتّي‌ عاصي‌ ‌را‌ ‌هم‌ ميگيرد فرداي‌ قيمه‌. مِن‌ حَمِيم‌ٍ نه‌ پدر نه‌ مادر نه‌ فرزند نه‌ برادر و خواهر و دوست‌ و رفيقي‌ ‌به‌ فكر ‌او‌ ‌است‌

(طلاق داده شده) با وحشت و غصّه و شماتت ديگران‌ جلد 7 - صفحه 383 به خانه‌ى پدر بر مى‌گردند و لذا بايد به مقدارى كه توان داريد، با هديه دل آنان را آرام كنيد

شايد اشاره به اين معنى باشد حديث معروف كه هر مولودى متولد ميشود بفطرت ولى پدر و مادر او را يهودى و نصرانى و مجوسى ميكنند و اين انقياد فطرى عبارت است از

گفت: چه شده براى شما اى بنى هاشم، برديد سيادت را به تمامه؛ اى فاطمه، و اما پدر تو سيّد فرزندان آدم عليه السّلام، و اما شوهر تو پس سيّد عرب، و اما تو سيده

‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌بود‌ فرستاديم‌ بِعِيسَي‌ ابن‌ِ مَريَم‌َ چون‌ پدر نداشت‌ نسبت‌ ‌او‌ ‌را‌ بمادرش‌ داديم‌ و ‌در‌ شعر قافيه‌ ميگويند چون‌ تابع‌

یقْتَرِفْ حَسَنَةً» مودت و دوستى ما است و نیز امام حسن علیه‌السلام بعد از شهادت پدر بزرگوارش خطبه اى ایراد کرد و فرمود: اى گروه مردم، کسانى که مرا مى شناسند،

السلام راجع بقول خداى تعالى: «مرا و پدر و مادرت را سپاسگزارى كن و سرانجام بسوى منست- ۱۴ سوره ۳۱-» پرسيد، حضرت فرمود: پدر و مادرى كه خدا سپاسگزارى ايشان را

بمرز اسراف برسد، ولى پسر در اثر آن زدن بميرد، پدر از او ارث ميبرد، و كفّاره‏اى بر او لازم نميآيد، زيرا پدر حقّ دارد كه بچنين كارى اقدام كند، و او بتأديب

مى سازم، و آن اين است كه صدقه در صورتى كه با شرائطش انجام شود، و احسان به پدر و مادر و به طور كلى كار نيك كردن، شقاوت را به سعادت مبدّل نموده عمر را طولانى،

ان شاء الله من الصابرين ). اين تعبيرات پدر و پسر چقدر پر معنى است و چه ريزه كاريهائى در آن نهفته است ؟. از يكسو پدر با صراحت مساءله ذبح را با فرزند ۱۳ ساله

كسانى كه گرفتار پدر و مادر مشركند و آن پدر و مادر اصرار مى ورزند كه ايشان را به سوى شرك بكشانند، و ايشان زير بار نرفته ، به حكم اجبار ترك پدر و مادر را گفته

ناراحتى است ) و اين حداقل مخالفت و بى احترامى نسبت به پدر و مادر است ، و از اين جمله نظر تند و غضب آلود به پدر و مادر كردن مى باشد)). ه - با اينكه جهاد يكى از

الله عليه و آله پرسيد كه: حقّ پدر و مادر بر فرزندش چيست؟ فرمود كه: او را به نامش نخواند و نامش را نبرد (بلكه بگويد: اى پدر و پدرم)، و پيشاپيش او راه نرود،

معيّن‌ شده‌اند مانند پيغمبر و امام‌ بلكه‌ ‌هر‌ واجب‌ الاطاعه‌اي‌ مثل‌ زوج‌ و پدر و مادر و امثال‌ اينها، و ‌از‌ ‌اينکه‌ بيان‌ ظاهر ميشود ‌که‌ ‌بر‌ ‌هر‌ معصيتي‌

امالي‌ شيخ‌ طوسي‌ ‌از‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌بن‌ سنان‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) ‌از‌ پدر بزرگوارش‌ ‌از‌ جد عالي‌ مقدارش‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ و خلاصه مفاد ‌اينکه‌ اخبار

اعز است. عبد اللّه شكايت به حضرت كرد. پيغمبر امر فرمود، پسر اطاعت كرد و به پدر گفت: اگر شهادت ندهى كه عزّت براى خدا و رسول و مؤمنين است، گردنت مى‌زنم. عبد

داد. الا انّ محمّدا قد قتل. مسلمانان از اين خبر وحشت اثر، به هم افتادند، پدر حذيفه كشته شد، و حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را تنها گذاشته و

القیامة ... اذ یقول: «لن تنالوا البرّ ... » فنحن البرّ و التقوى. ۱۳ - انفاق به پدر و مادر پیش از درخواست ایشان، راه دستیابى به پاداش نیک خداوند (لن تنالوا البر

الوهيّت و متعالى است از صفات خلق و آن حضرت از امام حسين عليه السّلام بتوسط پدر بزرگوار خود نقل نموده كه صمد آنست كه جوف ندارد و بزرگى باو منتهى شده و نميخورد

حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به «عدى» پسر حاتم طائى فرمود. دفع شد از پدر تو عذاب شديد به سبب سخاوت او «1». و حضرت صادق عليه السلام فرمود: جاهل سخى

طيّبه را در اعلى مراتب جوهر عقل مجرّد حسد برد زوجه‌اش و او بمقام حضرت زهرا و پدر و شوهر و دو فرزندش و از بهشت خارج شدند و جلد 4 صفحه 345 با آنكه در حقيقت مقام

به مدينه رسيدند فرزند عبداللّه بن ابَىّ كه از مؤمنان واقعى بود، راه را بر پدر بست و گفت: آيا تو عزيزترين مدينه‌اى و مى‌خواهى پيامبر را خارج‌ جلد 10 - صفحه

لشيعتنا: بدرستى كه اين آيه در حق ما و شيعيان ما باشد. «1» 2- در محاسن- از پدر بزرگوارش فرمود: ما من شيعتنا الّا صديق شهيد. قيل: انّى يكون ذلك و عامّتهم

اطاعت آنحضرت را خداوند واجب فرموده معصيت او معصيت خدا است مانند وجوب اطاعت پدر و معصيت خداوند در احكام دينيّه خيانت در امانت است چون دين امانت الهيّه است

دعا مؤثر نبود، خداوند به آن توصیه نمى فرمود. ۱۲ - تأثیر مثبت و سازنده دعاى پدر و مادر، در حق فرزندان خود و در سرنوشت و سعادت آنان (و الذین یقولون ربّنا هب

روغنى با خود دارد، آن را بخر و در بهاى آن با او چانه نزن، وابسته آن حضرت گفت: پدر و مادرم قربانت ما به هيچ منزلى نرسيديم كه كسى باشد و چنين دوائى بفروشد، به

السّلام پرسيدم مردى كشته شده، و پدر و مادر او زنده‏اند و داراى يك پسر است، فرزند ميگويد: من ميخواهم قاتل پدرم را قصاص كنم، و از پدر و مادر يكى گويد: من بخشيدم،

بپردازى و به وعده‏هايش عمل كنى؟ جواب رد به آن حضرت داد، گفت: يا رسول الله پدر و مادرم به قربانت، من پير مردى عيالوارم و كم دارائى، كيست كه تواند با شما

مؤمن برادر پدر و مادرى مؤمن است، زيرا خداوند عز و جل مؤمنان را از سرشت بهشت آفريده و در پيكرهايشان از نسيم بهشت دميده، از اين رو برادر پدر و مادرى يك ديگرند

شده ، و گفتند كه ما به پدر او ميثاقها داده و خدا را شاهد گرفته ايم كه او را به نزدش بازگردانيم و مقدور ما نيست كه بدون او بسوى پدر برگرديم ، در نتيجه ناگزير

هر كه قرآن را از روى مصحف بخواند از ديده خود بهره‏ور شود و سبب تخفيف عذاب پدر و مادرش گردد، گرچه كافر باشند. حضرت صادق عليه السّلام در حديث مرفوعى فرمود:

بنگرد و فرمايد: آن را بر آوريد تا براى او اجابت كنم، و بپرهيزيد از نفرين پدر كه از شمشير برنده‏تر است. حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: