نتایج جستجو

آیات شامل این کلمه بعضى گفته اند که «بلاغ» اشاره به ابلاغ اصول دین است. و بعضى «بلاغ» را به معناى ابلاغ دستورات الهى دانسته اند. بلغ‌ (۷۷ بار) وَ مِن اللّه

آیات شامل این کلمه بعضى گفته اند که «بلاغ» اشاره به ابلاغ اصول دین است. و بعضى «بلاغ» را به معناى ابلاغ دستورات الهى دانسته اند. بلغ‌ (۷۷ بار) وَ إِلاّ

نیز وجود دارد که: هر دو معنا در یک عبارت مراد باشد، و همان طور که در علم اصول اثبات کرده ایم، استعمال یک لفظ در چند معنا مشکلى ندارد. و در هر صورت این

لیقولون . إن هى إلاّ موتتنا الأُولى) آیات خدا: منشأ تکذیب آیات خدا ۳ دین: اصول دین ۴; منشأ مبارزه با دین ۳ عقیده: عقیده به معاد ۴; نقش عقیده ۳ مرگ: حقیقت

۴ ایمان: اهمیت ایمان به آخرت ۲ بشارت: نقش بشارت ۵ خدا: عذابهاى خدا ۱ دین: اصول دین ۲ عذاب: عذاب دردناک ۱; مراتب عذاب ۱; موجبات عذاب ۱ قرآن: هدایتگرى قرآن

امین و نگاهدارى کننده چیزى بوده باشد، و از آنجا که قرآن در حفظ و نگهدارى اصول کتاب هاى آسمانىِ پیشین، مراقبت کامل دارد و آنها را تکمیل مى کند، لفظ «مُهَیْمِن»

همه پیغمبران و مردمان گذشته و حال و آینده جهان است، و ... مراد اتّحاد در اصول دین اسلام است. وَ إِنَ‌ هٰذِهِ‌ أُمَّتُکُمْ‌ أُمَّةً... (۴) وَ أَنْزَلْنَا

بودن در برابر خدا و تصدیق رسالت پیامبر اکرم(ص) و کتاب آن حضرت (قرآن)، از اصول آیین ابراهیم است. (ربنا تقبل منا .... و اجعلنا مسلمین لک .... ربنا وابعث

انگاشته مى شد. ایمان: آثار بى ایمانى به قیامت ۳; شرایط ایمان به محمد(ص) ۱ دین: اصول دین ۴ عقیده: آثار عقیده به قیامت ۵; اهمیت عقیده به قیامت ۴ قرآن: عوامل تکذیب

جستجو کنند. از روایاتى که در این زمینه به ما رسیده و مرحوم «کلینى» در کتاب «اصول کافى» در باب «طبقات الانبیاء و الرّسل» و باب «الفرق بین النبىّ و الرّسل»

خدا ۵; جاودانگى حاکمیت خدا ۲; زمینه جاودانگى حاکمیت خدا ۳; علم خدا ۹ دین: اصول دین ۸ ذکر: آثار ذکر ۱۰; آثار ذکر الوهیت خدا ۱۰; آثار ذکر حاکمیت خدا ۱۰; آثار

امداد غیبى ۱۰ حقایق: موانع درک حقایق ۶ خدا: افعال خدا ۱; امدادهاى خدا ۱۰ دین: اصول دین ۷ شناخت: موانع شناخت ۹ عقیده: اهمیت عقیده به آخرت ۷ قرآن: آثار تلاوت

ادیان الهى و زیر بناى دیگر اصول و احکام دین (ما تعبدون من بعدى قالوا نعبد ... إلهاً وحداً) روشن است که یعقوب(ع) از میان تمامى اصول و احکام دین، تنها پرستش

آموزه هاى آن است. (هذا بلغ للناس ... و لیعلموا أنما هو إله وحد) ۹- علم به اصول دین (توحید و ...) امرى است لازم. (هذا بلغ للناس ... و لیعلموا أنما هو إله

کفر ۶; مبارزه با کفر ۷، ۸ مبارزه: مبارزه فرهنگى ۴، ۷، ۸ محرمات ۳: محمد(ص) : اصول دعوت محمد(ص) ۸; ممانعت از دعوت محمد(ص) ۲; مسؤولیت محمد(ص) ۱، ۴

چيست؟ 1- علت اينكه محكمات ام الكتابند ظاهراً آن است كه محكمات متضمّن بيان اصول مسلّمه دين و پايه‏هاى آنند مثل «اَللّهُ لا اِلهَ اِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ

چيست؟ 1- علت اينكه محكمات ام الكتابند ظاهراً آن است كه محكمات متضمّن بيان اصول مسلّمه دين و پايه‏هاى آنند مثل «اَللّهُ لا اِلهَ اِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ

چيست؟ 1- علت اينكه محكمات ام الكتابند ظاهراً آن است كه محكمات متضمّن بيان اصول مسلّمه دين و پايه‏هاى آنند مثل «اَللّهُ لا اِلهَ اِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ

سميع از صفات ذات است و خداوند در ذات خود سميع است خواه مسموعى باشد يا نه، در اصول كافى باب صفات الذات از امام صادق عليه السلام «لَمْ يَزَلِ اللّهِ عَزَّ وَ

که مواظب نمازهای خود می‌باشند (و پیوسته آنها را در وقت خود اداء، و ارکان و اصول و خشوع و خضوع لازم را مراعات می‌نمایند). و کسانی که بر نمازهایشان نگهبانانند

ايديكن فى هذه الماء فهى البيعة» «1» شروطى كه در اين آيه نام برده شده، از اصول اعتقادى و اخلاقى است كه زن و مرد، هر دو بايد مراعات نمايند. 1- زن، موجودى

نماز و حلال و حرام نازل نشدى‌ «2» (الخ). «1» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، جلد 2 صفحه 33 حديث دوّم. «2» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، جلد 2 صفحه 33

را مختار و با اراده آفریده و) آنان همیشه (در همه چیز، حتّی در گزینش دین و اصول عقائد آن) متفاوت خواهند ماند. و اگر پروردگارت می‌خواست، همه‌ی مردمان را همواره

براى آسیب ندیدن از سوى دشمنان (و لایشعرنّ بکم أحدًا) ۳۵- رازدارى مؤمنان، از اصول مهّم امنیّتى و حفاظتى در برابر دشمنان (و لایشعرنّ بکم أحدًا) ۳۶- لزوم آگاه

(همان کسی که) کتاب (قرآن) را بر تو نازل کرده است که مشتمل بر حق است (و متضمّن اصول رسالتهای آسمانی پیشین، و) تصدیق‌کننده‌ی کتابهائی است که قبل از آن (برای پیغمبران

پرستش آنان الّا پيروى پدران. و همين دليل است بر گمراهى آنان، زيرا تقليد در اصول دين البته مذموم و مردود است. وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ

«فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ»: از هدایت ایشان پیروی و به راه آنان برو. مراد پیروی رسول از اصول دین و فضائل اخلاقی این بزرگان است؛ نه پیروی از فروع و قوانینی که قابل نسخ

شخيص و كتاب نفيس خود تصديق مينمود تمام حقايق و احكام تورية را از اصول و فروع زيرا در اصول دين و قسمت مهمّى از فروع اختلافى بين تورية و انجيل نبود و اگر در

انعام، 161. «2». تفسير نورالثقلين، ج 1 ص 20. «3». در اين باره مى‌توان به كتاب اصول كافى، باب الاقتصاد فى العبادات مراجعه نمود. «4». شيطان به خدا گفت: «لَأَقْعُدَنَّ

استناد است. «أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِما فِي صُحُفِ مُوسى‌» 10- اديان آسمانى، اصول مشتركى دارند. «أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِما فِي صُحُفِ مُوسى‌ وَ إِبْراهِيمَ»

حق، و موافق و مصدّق کتابهای پیشین (آسمانی)، و شاهد (بر صحّت و سقم) و حافظ (اصول مسائل) آنها است. پس (اگر اهل کتاب از تو داوری خواستند) میان آنان بر طبق چیزی

تأييد فرمايد خدا مؤمن را به ملك، اينست تأييد مؤمنين به روحى از نزد خود. «1» اصول كافى، جلد 3، صفحات 368 و 369. جلد 13 - صفحه 84 و از حضرت كاظم عليه السّلام

مجدد روی تمام این اصول ششگانه می‌فرماید: «خداوند به شما اندرز می‌دهد شاید متذکر شوید» (یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ). احیای اصول سه گانه عدل و احسان

جهت وساوس شيطانى متزلزل مشويد بعد از ايمان آوردن، يا به جهت تفرق و تفريق در اصول و فروع اسلام تابع شيطان مشويد، يا اظهار ايمان و ابطال كفر منمائيد به وساوس

وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ‌ ... 8- عقب نشينى از اصول، خواسته دشمن است. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ» (تسامح و تساهل نسبت به اصول ممنوع) 9- سازش با دشمن، به منزله اطاعت

در مفهوم وسیعش، از جمله تقوا در برابر مخالفان، یعنی حتی در برابر دشمن باید اصول اخلاق اسلامی را رعایت کرد، با اسیران معامله اسلامی نمود، با منحرفان رعایت

بطلان اين عقد (عقدى كه مشروط بطلاق بعد از مقاربت است (رأى داده‏اند و بنابر اصول اماميه قول به بطلان اقرب است (نقل از سفينة البحار) شيخ احمد جزايرى در كتاب

نيستيد و رسوخ قلبى نداريد و «1» اصول كافى كتاب فضل القرآن، باب النوادر روايت 6 (با ترجمه سيد هاشم رسولى ج 4 ص 437) «2» اصول كافى كتاب فضل القرآن (با ترجمه

المؤمنين عليه السّلام در وصيت به امام حسن‌ «1» اصول كافى، كتاب الدعاء، جلد 2، صفحه 468، حديث سوّم. «2» اصول كافى، كتاب الدعاء، جلد 2، صفحه 466، حديث دوّم

«فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ» «2» اين آيه با تمام سادگى و فشردگى، همه‌ى اصول اخلاقى را در بر دارد. هم اخلاق فردى «عفو»، هم اخلاق اجتماعى‌ «وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ»،

ميفرمود: همانا زمين در هيچ حالى از امام خالى نگردد براى آنكه اگر مؤمنين چيزى (در اصول يا فروع دين) افزودند آنها را برگرداند و اگر چيزى كم كردند براى آنها تكميل

آدرس: محمد بن يحيي العطار عن احمد بن محمد بن عيسي عن ابن ابي عمير عن الحسن بن محبوب عن داود الرقي عن العبد الصالح ع قال : عبد صالح (امام كاظم ع) فرمود:

كه كتاب و حكمت و پيامبرى به آنها داده بوديم پس اگر اينان [قريش‌] به اين [اصول و شرايع آسمانى‌] كفر ورزند [آئين حق متروك نمى‌ماند بلكه‌]، قومى [ديگر] را

رشد و تربيت است. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا 2- تاريخ بشر، اصول، قانون و سنّتى دارد كه بر اساس آن اصول، عبرت‌هاى گذشته مى‌تواند براى امروز درس باشد. سِيرُوا

منكرين هر شهرى در هر عصر و زمانى، «1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، باب الذّنوب، صفحه 269، حديث 6. «2» اصول كافى، جلد دوّم، كتاب الايمان و الكفر،

غير از آن مورد قبول نيست. «فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ» در آيات گذشته، سيمايى از اصول مكتب اسلام ترسيم شد كه خطوط كلّى آن عبارتند از: 1. از تمام انبياى پيشين پيمان

مراد از بيت المعمور قلب حضرت رسول خدا«صلى الله عليه واله» باشد. متن روايت در اصول كافى كتاب فضل القرآن چنين است «عَلِىٌ بْنُ اِبْراهيمَ عَنْ اَبيه وَ مُحْمَّدِبْنِ

عباس گفته: اين را از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پرسيدم، فرمود: «1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 196، حديث اوّل و دوّم. «2» اكمال الدين

دين كه اعم است. پس بين اين دو عموم و خصوص باشد، چه دين شامل اصول و فروع است و ملت مخصوص در اصول، و لذا اينجا ايثار ملت فرمود بر دين، چه فروع شريعت نبوى صلى

عياشى، جلد دوّم، صفحه 112، حديث 415 و 416- اصول كافى، جلد دوّم، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 434، حديث 7. «2» اصول كافى، جلد دوّم، صفحه 424، حديث دوّم. «3»

دوزخ است و نمييابند از آن گريز گاهى.. تفسير پيروان شيطان بقول مطلق يا در اصول دين و مذهب يا در فروع بدون ندامت و توبه مأوى و منزلشان در آخرت جهنم است و

آمده بودند، با ديدن معجزه‌ى موسى عليه السلام، ايمان آورده و آن را اعلام و به اصول توحيد، نبوّت و معاد اقرار كردند؛ توحيد و نبوّت را با جملات‌ قالُوا آمَنَّا

آنچه ذكر شد مستفاد از ظاهر آيه و بيان مفسّرين مبنى بر اصول قديمه است ولى بنابر حركت زمين كه از اصول جديده است ممكن است گفته شود خداوند تشبيه فرموده زمين

وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ‌ ... 8- عقب نشينى از اصول، خواسته دشمن است. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ» (تسامح و تساهل نسبت به اصول ممنوع) 9- سازش با دشمن، به منزله اطاعت

ميگويد بيشتر در خير استعمال ميشود نهايت آنكه اظهار حق برايش صرفه ندارد و در اصول ثابت شده است كه مطلق بمقدمات حكمت دلالت بر عموم مينمايد و شيخ استاد ما ره

بِهِ عِلْمٌ» بوده و ممنوع است. به مقتضاى روايات متواتر و معتبر، پيروى از اصول قطعى شرعى (مانند فتواى مجتهد، يا علمى كه به اطمينان‌هاى نزديك به يقين اطلاق

آنچه ذكر شد مستفاد از ظاهر آيه و بيان مفسّرين مبنى بر اصول قديمه است ولى بنابر حركت زمين كه از اصول جديده است ممكن است گفته شود خداوند تشبيه فرموده زمين

وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ‌ ... 8- عقب نشينى از اصول، خواسته دشمن است. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ» (تسامح و تساهل نسبت به اصول ممنوع) 9- سازش با دشمن، به منزله اطاعت

وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ‌ ... 8- عقب نشينى از اصول، خواسته دشمن است. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ» (تسامح و تساهل نسبت به اصول ممنوع) 9- سازش با دشمن، به منزله اطاعت

بلكه همين عين دنيا را باقى مى‌دانستند. و اين قول مخالف اصول ديانتى تمام انبيا باشد، زيرا يكى از اصول دينى هر پيغمبرى اقرار به قيامت و معاد و لازمه آن فناى

آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ‌: بدرستى كه آن كسانى كه ايمان آوردند به اصول خمسه توحيد و عدل و نبوت و امامت و معاد، و بجا آوردند اعمال شايسته مشروعه،

وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ‌ ... 8- عقب نشينى از اصول، خواسته دشمن است. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ» (تسامح و تساهل نسبت به اصول ممنوع) 9- سازش با دشمن، به منزله اطاعت

واحِدَةً: و بدرستى كه اين ملت و دين شما پيغمبران ملتى و دينى است يگانه در عقايد و اصول شرايع، يا جماعت شما اى محمد جماعتى متحدند و متفق بر ايمان و توحيد. وَ أَنَا

جمله: 1- «كافى» به حذف اساتيد عن محمّد بن مروان قال قال ابو عبد اللّه‌ «1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، باب الشرك، صفحه 397، حديث اوّل. تفسير

وحدانيت يا نبوت يا شريعت يا هرسه را انكار كند. به هر حال كافر كسى است كه اصول يا ضرورى دين را انكار كند. كفران: چنانكه از راغب نقل شد بيشتر در انكار نعمت

متناسب با رفتارشان، گویاى این حقیقت است که آنان نیز همچون مؤمنان و معتقدان به اصول دین، مخاطبان شریعت و مکلف به فروع دین هستند. استکبار: کیفر استکبار ۲ جهنم:

كراهت؛ و ايضا دلالت دارد بر آنكه كفار مخاطب هستند به فروع، چنانچه مكلفند به اصول، زيرا حق تعالى مذمت فرموده آنها را به ترك نماز و زكات، و اگر بر ايشان واجب

عمل‌ «1» بحار الانوار، جلد 93، صفحه 159، حديث 25 و صفحه 153، حديث 11. «2» اصول كافى، جلد 2، كتاب الدعاء، صفحه 502، حديث 4- تفسير عياشى، جلد 2، صفحه 44،

چون از اديان الهى هستند كه از سايرين براى قبول دعوت حقّ سزاوارترند. 1- از اصول مشترك همه اديان آسمانى، ايمان به خدا و قيامت و رسالت انبيا است. مَنْ آمَنَ

بیاورند (و مردمان بدانند که: صلاح پدران و مادران برای پسران و دختران، و خوبی اصول برای فروع سودمند است). من به دستور خود این کارها را نکرده‌ام (و خودسرانه

در غير او، پس در خبر عادل تبين واجب نباشد و بحثى در آن مى‌باشد كه در كتب اصول مقرر است. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا

تفاوت مكتب انبيا، مانند تفاوت برنامه‌ى دو استاد يا دو استاندار است كه در اصول مسائل علمى و سياسى، داراى جهت واحدى هستند، ولى در مسائل جزئى، به جهت تفاوت‌هاى

و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس

و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس

آيه 38 كه به مسأله شورى اشاره دارد نام آن «شورى» مى‌باشد. اين سوره به مباحث اصول دين از قبيل توحيد، معاد و نبوّت و همچنين مباحث اخلاقى و اجتماعى پرداخته است

بت‌پرستى مى‌كنند نه به حجت و برهان. تنبيه: آيه شريفه دلالت دارد بر آنكه مبناى اصول اعتقاديه بايد بر برهان و دليل باشد، و آنچه را كه حجت و برهانى بر آن نباشد

دیگری فرستادیم! چنانکه می‌دانیم شیوه قرآن این است که بعد از بیان یک سلسله اصول کلی تعلیمات خود، اشاره به سرنوشت اقوام پیشین می‌کند تا شاهد گویائی برای آن

و بنابر اين بايد بيان و اصل شود تا حجّت از خدا بر خلق تمام گردد چنانچه در اصول ثابت شده است ولى منوط جلد 2 صفحه 629 بآنستكه مردم در طلب احكام تقصيرى ننموده

اين آيه شريفه استدلال فرموده‌اند بر اينكه: علم اصول دين مقدم بر فروع دين است، زيرا خداوند توحيد را كه اصول دين است مقدم داشته بر عبادت ذات خود كه فروع دين

مجمع البيان جلد 3، صفحه 314. «2» تفسير على بن ابراهيم جلد 1 صفحه 371. «3» اصول كافى، جلد 1، كتاب الحجّة، صفحه 217، حديث اوّل. جلد 7 - صفحه 53 وَ أَحَلُّوا

ترجمه: «صُحُفِ»: بدل از صُحُف قبلی است. این آیه اشاره به این واقعیّت دارد که اصول کلّی و مطالب اساسی ادیان آسمانی همگی یکسان بوده و از یک منبع سرچشمه گرفته‌اند،

مى‌كشد. لا تَخُونُوا ... وَ اعْلَمُوا ... و حتّى گاهى موجب دست برداشتن از اصول انسانى و دينى (امانت و اداى امانت) مى‌شود. (با توجّه به شأن نزول آيه قبل)

نور در ظلمات به نور. (فرمايش تشبيه معقول به محسوس باشد، براى فهم مطلب). «1» اصول كافى، جلد 2، كتاب فضل القرآن، باب اوّل، صفحه 600، حديث 5 تفسير اثنا عشرى،

كريم است. 6- گرامى است از حيثيت آنكه محفوظ «1» نور الثقلين ج 5 ص 225 ح 91 از اصول كافى. «2» مدرك ياد شده ح 93 از من لا يحضره الفقيه. جلد 12 - صفحه 479 است

نمى‌بينيد اى كفار قريش، بت لات و عزى را؛ «1» تفسير قمى ج 2 ص 336- 335. «2» اصول الكافى ج 1 ص 161 ذيل روايت 3. «3» نهج البلاغه (با ترجمه فيض الاسلام) ص 1301

و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس

شوند در بروى آنها مسدود گردد و محروم باز گردند حقير گمان ميكنم آن در همان اصول اسلام ظاهرى است كه جز حرمان و نااميدى ثمرى ندارد خداوند ما را در دوستى على

و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس

موارد باشد. هر كجا بناى اصلاح و ارشاد باشد، بايد نكاتى را مراعات كرد: الف: اصول مشتركه و صحيح ديگران را پذيرفت. «مُصَدِّقاً» ب: حتّى المقدور به مقدّسات آنان

گردانيده شوند تمام مطيعين و كارهين در آسمان و زمين. تتمه: خواص آيه شريفه: 1- در اصول كافى- اصبغ بن نباته روايت نموده: مردى خدمت حضرت امير المؤمنين عليه السّلام

ابلاغ نشود، توبيخ و مسئوليّتى در كار نيست. «وَ مَنْ بَلَغَ» و به اصطلاح علم اصول، عِقاب بدون بيان، قبيح است. 7- از جمله شرايط لازم براى رهبر آسمانى: ايمان

تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 83 شماره 19. «2» برهان، ج 4 ص 206 بنقل از اصول كافى (و اصول كافى) ج 1 ص 426 روايت 71. جلد 12 - صفحه 183 تنبيه: مراد از تحبيب و

دادگرانه و بدون گرایش به این و آن اداء می‌کنند، و شهادت را قائم بر ارکان و اصول خود به جای می‌آورند (نگا: بقره / و مائده / و . وَ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ عَلَى‌

بينا گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى. تفسير - خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در

نه كبيره از آنها صادر نشده، بلكه خطا و سهو هم ننموده‌اند. و اين اعتقاد از اصول مذهب است، نظر به اينكه عامه، پيغمبران را معصوم نمى‌دانند به جهت پوشانيدن

سابقه اشاره بآن شده بود و فرموده يكى از پيروان او در ايمان بخدا و توحيد او و اصول حقّه ابراهيم عليه السّلام بود و بعضى گفته‌اند مراد بودن آنحضرت است از پيروان

سابقه اشاره بآن شده بود و فرموده يكى از پيروان او در ايمان بخدا و توحيد او و اصول حقّه ابراهيم عليه السّلام بود و بعضى گفته‌اند مراد بودن آنحضرت است از پيروان

و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس

و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس

منعدم گردد. و چيزى كه صلاح او نباشد، آرزو ننمايد و تمايل نكند. 2- محققين‌ «1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 430، حديث 84 (مضمون مشابه) «2» بحار الانوار،

همه شما است كه يك طريقه و ملّت و دين است و بايد مردم متّفق بر آن باشند كه اصول آن توحيد و نبوّت و معاد و فروع آن ارتكاب محلّلات و اجتناب از محرّمات و تناول

همه شما است كه يك طريقه و ملّت و دين است و بايد مردم متّفق بر آن باشند كه اصول آن توحيد و نبوّت و معاد و فروع آن ارتكاب محلّلات و اجتناب از محرّمات و تناول

آموخت كه چگونه بخوانيم وچه بخواهيم. وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي‌ ... 4- يكى از اصول مديريّت، آينده‌نگرى و دورانديشى است. «أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ» 5- مهم‌تر

ايشان، لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً: تعقل نمى‌كردند از امر دين چيزى را و درنيافتند اصول عقايد و معارف حقه را، وَ لا يَهْتَدُونَ‌: و هدايت نيافتند به راه راست و قبول

بواسطه تفكر و نظر در دلايل هاديه و بينات الهيه. مراد اهل ايمانند كه اختلاف در اصول دين ندارند از زمان آدم عليه السّلام تا خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

نقل از كنز الفوائد: 217. «2» تفسير قمى، ج 2، ص 141 (چ نجف 1387 هجرى) «3» اصول كافى عربى، ج 1، كتاب الحجّة، ص 415، روايت 18. جلد 10 - صفحه 155 وَ لَقَدْ

سابقه اشاره بآن شده بود و فرموده يكى از پيروان او در ايمان بخدا و توحيد او و اصول حقّه ابراهيم عليه السّلام بود و بعضى گفته‌اند مراد بودن آنحضرت است از پيروان

و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس

سوی خداست» (إِلَی اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ). و این جمله اشاره به اصل پنجمی از اصول تفصیلی قرآن یعنی مسأله معاد و رستاخیز است. اما هیچ گاه فکر نکنید که قدرت

راهش بگو برخوردار شويد پس همانا بازگشت شما بسوى آتش است.. تفسير كسانيكه در اصول عقائد حقّه از قبيل توحيد و نبوّت و امامت و معاد بديده انصاف نظر و تأمّل و

مشيّت الهى تعلّق گرفته است كه بندگان در آفاق و انفس و ادلّه توحيد و ساير اصول دين و مذهب تأمّل و تفكّر نمايند تا حق را بيابند و معتقد شوند و احكام الهى

می‌شکافیم. و از آنجا که روح، ساختمانی مغایر با ساختمان ماده دارد و اصول حاکم بر آن غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است، پیامبر صلّی اللّه

ذلک دین القیمة» اشاره به آن است که این اصول یعنی توحید خالص و نماز (توجه به خالق) و زکات (توجه به خلق) از اصول ثابت و پا بر جای همه ادیان است، بلکه می‌توان

«1» تفسير برهان ج 2 ص 283 و 284. «2» اصول كافى، جلد 2، صفحه 275، حديث 29. «3» اصول كافى ج 2 ص 273، حديث 22. «4» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، صفحه

بينا گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى. تفسير - خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در

بودن (و لم نک نطعم المسکین) ۶ - کافران، به فروع دین و احکام شریعت - همچون اصول دین - مکلف اند. (قالوا لم نک من المصلّین . و لم نک نطعم المسکین) برداشت یاد

انبياء مبرا و منزه بودند از طلب عوارض دنياى دنيه، و متفق بودند بر دعوت قوم بر اصول مذهب حق از توحيد و عدل و بعث و نشر، اگرچه مختلف بودند در فروع دين. «1» كَذَّبَتْ

نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ «19» «1» مجمع البيان (چ 1403 هج)، ج 5، ص 438 و اصول كافى (چ سوم- 1388 هج). ج 2 كتاب فضل القران، ص 603 روايت 2. جلد 14 - صفحه

«بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْكِتابِ» 4- معجزات پيامبران متنوّع بوده‌اند، ولى اصول همه‌ى اديان يكى بوده است. كلمه‌ى‌ «بِالْبَيِّناتِ» جمع، ولى‌ «الْكِتابِ»

برخيا بود. و شايد در آينده بشر به نيروى علم، پرده از اسرار آن بردارد. در اصول كافى كتاب الحجة باب آنچه به ائمه از اسم اعظم داده شده سه روايت نقل شده از

است مر ايشان را، يعنى صبر نمودن هرگز نفع ندهد ايشان را، چه مسكن آنها «1» اصول كافى (با ترجمه سيد مصطفوى) ج 3 ص 116 روايت 3 (با اندكى جابجائى) «2» تفسير

پربارترین سوره‌های قرآن مجید است، و مسائل متنوع و بسیار مهمی را در زمینه اصول و فروع اسلام تعقیب می‌کند. بحثهایی را که در این سوره آمده است می‌توان به

بينا گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى. تفسير - خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در

عبد اللّه عليه السّلام: انّ اللّه اذا اراد بعبد خيرا فاذنب ذنبا اتبعه‌ «1» اصول كافى، جلد دوّم، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 452، حديث دوّم (باب الاستدراج)

اضطراب البال لورود الاهوال واقعه تأسف انگيز ارض اقدس كه خود حضرت در قصيده‌ «1» اصول كافى، كتاب الحجة، جلد اوّل، صفحه 285، حديث شماره 1. جلد 4 صفحه 387 دعبل اشاره

و از بدو عمر اشتغال بتحصيل علوم دينيه داشته مقدمات و ادبيات و سطوح فقه و اصول را غالبا در نزد دو عالم عامل كامل آقا ميرزا كوچك و آقا شيخ آقا بزرگ اخوان

چون عناد و لجاج آنها ظاهر شد، ايشان را دعوت به مباهله فرمود كه نوعى از «1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، باب الشرك، صفحه 398، حديث 7 (با اندكى

ام‌ّ بمعني‌ اصل‌ و مرجع‌ ‌هر‌ چيزي‌ ‌است‌ و چون‌ ‌اينکه‌ سوره‌ مشتمل‌ ‌بر‌ اصول‌ مقاصد قرآن‌ و رؤس‌ مطالب‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌از‌ اينجهت‌ ‌آن‌ ‌را‌ ام‌ الكتاب‌

انحرافى تفسير نكنند، ساحران گفتند: «رَبِّ مُوسى‌ وَ هارُونَ» 10- ساحران، به اصول دين اقرار كردند، توحيد: «آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ» نبوّت: «رَبِّ مُوسى‌

خاص. «فِی مَا لا تَعْلَمُونَ»: در جهانی که شما چگونگی آن را نمی‌دانید و از اصول و نظامی که بر آن حاکم است بی‌خبرید. یا: در قالب و پیکر و روح و روانی که پیدا

من دون السّماء و فوق الارض. «3» مائيم حجت بالغه بر كسانى كه در آسمان‌ «1» اصول كافى، كتاب العقل و الجهل، جلد اوّل، صفحه 16. «2» بحار الانوار، جلد 2، صفحه

بينا گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى. تفسير - خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در

همه شما است كه يك طريقه و ملّت و دين است و بايد مردم متّفق بر آن باشند كه اصول آن توحيد و نبوّت و معاد و فروع آن ارتكاب محلّلات و اجتناب از محرّمات و تناول

و بنابر اين بايد بيان و اصل شود تا حجّت از خدا بر خلق تمام گردد چنانچه در اصول ثابت شده است ولى منوط جلد 2 صفحه 629 بآنستكه مردم در طلب احكام تقصيرى ننموده

آیا اگر مؤمنان صالح العمل به پاداش خود نرسند اصل عدالت که از اساسی‌ترین اصول خلقت است تعطیل نمی‌گردد؟ تفسیر آیات ۱ - فلسفه برپایى قیامت، پاداش دادن به

و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس

تکّه‌ای با خود بردند. «أَمْرَهُمْ»: مراد کار و بار دین انسانها است که در اصول یکی بوده و توسّط انبیاء خدا در طول زمان به مردمان رسانده شده است. Tabber

شرم می‌کردند «و نه از مخالفت فرمان او پرهیز داشتند» و نه از زیر پا گذاردن اصول انسانی پروا می‌نمودند (وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ). تفسیر آیات ۱- پیمانهاى متعدد

معانى جليله و دلايل بيّنه. چه آن متضمّن است معارف و حقايق علميه و عمليه: 1- اصول عقايد ايمانيه. 2- فروع واجبات شرعيه. 3- دلايل و بيّنات واضحه. 4- حجت مميّزه

Tabber requires Javascript to function. آيات ۱ - ۲۴ سوره نوح دعوت نوح «ع»، به اصول سه گانه دين: توحید و نبوت و معاد بعضى از گناهانی كه با ايمان آوردن، آمرزيده

عفت دستور ازدواج سهل و آسان را صادر می‌کند. مرحله پنجم بخشی از آداب معاشرت اصول تربیت فرزندان نسبت به پدران و مادران را در همین رابطه بیان می‌کند. مرحله

لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‌: تا به آن متعظ شده در اثر آن مستوجب رحمت و مغفرت‌ «1» اصول كافى، جلد دوّم، كتاب فضل القرآن، صفحه 600، حديث 8. جلد 4 صفحه 279 شويد. اسباب

در دنيا روايت مذكور رامردود دانسته است . دو قول ديگر در معناى اعراف و بيان اصول اقوال در مسئله اعراف معناى اعراف در قرآن دلالت جمله : (( الذين اتّخذوا دينهم

مشيّت الهى تعلّق گرفته است كه بندگان در آفاق و انفس و ادلّه توحيد و ساير اصول دين و مذهب تأمّل و تفكّر نمايند تا حق را بيابند و معتقد شوند و احكام الهى

هر كه بر ايجاد و اعاده قادر باشد، البتّه بر شدّت بطش قادر خواهد بود. «1» اصول كافى، (چ سوم 1388 هج)، ج 2 باب الذنوب، ص 269 روايت 6. نيز در امالى. شيخ مفيد،

الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «13» چون حقّ تعالى بيان اصول فرايض مواريث و تقسيم آن نمود، در عقب آن ذكر وعده بر محافظت حدود آن و وعيد

بينا گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى. تفسير - خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در

بينا گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى. تفسير - خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در

لو کره الکفرون) ۹ - ناخوشایندى کافران و دگراندیشان، نباید مانع اظهار حق در اصول دین و موجب دست برداشتن از مواضع اصولى در نهضت توحیدى شود. (فادعوا اللّه مخلصین

قوم موسى نيز مثل شما عطا شد. «5» «1» تفسير عياشى، جلد 2، صفحه 42، حديث 120- اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجة، صفحه 414، حديث 13 (از امام صادق عليه السّلام)

نيز عذابى مخفيانه مى‌باشد) «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير نمونه. «3». اصول كافى، ج 2، باب استدراج. جلد 3 - صفحه 233 8- خطر غرور و غفلت تا حدّى است كه

الشيطان الّذى لا يشكّ فيه: ان يكون فحّاشا لا يبالى ما قال و لا ما قيل فيه: «1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 323، حديث اوّل. جلد 7 - صفحه 409

در عراق در كنار دجله و شهرهاى ديگر عراق سكونت دارند. 1- تمام اديان آسمانى، اصول مشترك دارند؛ توحيد، معاد و انجام اعمال صالح. «آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ

مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ (82) «1» اصول كافى، جلد دوّم، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 124، حديث اوّل [فهو ممّن كمل ايمانه‌]

علم ملائكه‌ «1» منهج الصادقين، ج 7 ص 254- 253. (چ سوم اسلاميه- تهران) «2» اصول الكافى، ج 1، كتاب الحجة عناوين بابها. جلد 10 - صفحه 370 مقربين و انبياء مرسلين،

«1» تفسير عياشى، جلد 2، صفحه 42، حديث 119. «2» اصول كافى، كتاب التوحيد، جلد اوّل، صفحه 113، حديث 3. «3» اصول كافى، كتاب التوحيد، باب النوادر، جلد اوّل، صفحه

انحرافى تفسير نكنند، ساحران گفتند: «رَبِّ مُوسى‌ وَ هارُونَ» 10- ساحران، به اصول دين اقرار كردند، توحيد: «آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ» نبوّت: «رَبِّ مُوسى‌

مراعات آنها باز دارد خود را از آن. «3» «1» ترجمه اعتقادات شيخ صدوق باب 23 «2» اصول كافى (چ سوم 1388 هج.) ج 2، ص 430- 429، روايت 4. «3» بحار الانوار، ج 5، كتاب

مسواكى است زيتون، از شجره مباركه است، بوى دهن را خوش كند و چرك دندان و فساد اصول را زايل كند. بعد گفت من از آن حضرت شنيدم كه فرمود: «هو سواكى و سواك الانبياء

تعالى بر هلاك دشمنان و كافران، و حكم از خدا طلبيدند ميان خود و دشمنان. «1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 71، حديث 12. «2» جامع السعادات نراقى،

ظلمت‌ جهل‌ و شرك‌ و ضلالت‌ قدم‌ بردارد تفسیر آیات ۱- پرستش بتها و سازش در اصول اعتقادى، خواسته نابجاى مشرکان صدر اسلام از پیامبر (ص) (قل لا أتبع أهواءکم

و دانشند رجوع نمائيد و بپرسيد اگر نميدانيد و علم نداريد ببراهين قطعيه در اصول و كتب سماويّه در فروع ما قرآن را به پيغمبر خاتم نازل نموديم تا بيان كند معارف

تفسير نور الثقلين، (چ قم) ج 5، ص 511 روايت 14، به نقل از ارشاد شيخ مفيد. «2» اصول كافى (چاپ سوم 1388 ه. ق- تهران) ج 1، باب النوادر من كتاب فضل العلم، ص 49-

بينا گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى. تفسير - خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در

همه شما است كه يك طريقه و ملّت و دين است و بايد مردم متّفق بر آن باشند كه اصول آن توحيد و نبوّت و معاد و فروع آن ارتكاب محلّلات و اجتناب از محرّمات و تناول

طرف خداوند با معجزات كافيه آمدند نزد آنها و پيغام خدا را بآنها رساندند در اصول دين حق و فروع آن و آنها برسم تعجب گفتند آيا نوع بشر هدايت ميكنند ما را گويا

نیست، بلکه یکی از دیگری سر چشمه می‌گیرد، از این گذشته اطاعت خداوند، مربوط به اصول قوانین و تشریع الهی است، و اطاعت رسول مربوط به تفسیرها و مسائل اجرائی می‌باشد،

مجمع البيان ج 5 ص 155. «2» ارشاد القلوب (اسلاميه، 1364 ق) باب 22 ص 74. «3» اصول الكافى، ج 2 كتاب الدعاء، ص 477 روايت 6. جلد 12 - صفحه 259 و اله فرمود: براى

سابقه اشاره بآن شده بود و فرموده يكى از پيروان او در ايمان بخدا و توحيد او و اصول حقّه ابراهيم عليه السّلام بود و بعضى گفته‌اند مراد بودن آنحضرت است از پيروان

نكنند لوح را، يعنى مطلع نشوند به آنچه در آنست، إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ‌ «1» اصول كافى كتاب فضل القرآن باب فضل حامل القرآن حديث 2 (با ترجمه سيد هاشم رسولى

مرضى عنه عطا مى‌نمايد، و به حصول‌ «1» بحار الانوار، جلد 93، صفحه 313. «2» اصول كافى، كتاب الدعاء، جلد 2 صفحه 473، حديث دوم. «3» كتاب پيشين، صفحه 509، حديث

برخورد شما با دشمنان، بايد غافلگير كننده، سريع، دقيق وكوبنده باشد و اين از اصول نظامى است. تَثْقَفَنَّهُمْ‌ ... فَشَرِّدْ بِهِمْ‌ 2- آگاهى و ديد رهبر مسلمانان

نيستند. اما مقام جلال را به وصف «المتعال» اشاره نمود به اينكه ذات حق، «1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب التوحيد، باب النّهى عن الصفة بغير ما وصف اللّه به نفسه،

من الائمّة» «3» «1» مجمع البيان (چ 1403 هج)، ج 5 ص 493. «2» همان مدرك‌ «3» اصول كافى، (چ بيروت) ج 1 ص 414 روايت 11. جلد 14 - صفحه 214 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ

بينا گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى. تفسير - خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در

ان شرّا فشر «2». فرمود حضرت‌ «1» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، باب الرياء، حديث سوم و پنجم (جلد 2 صفحه 293. «2» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، باب

الشيعه، جلد 9، صفحه 98، حديث 25 «4» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، باب التوبة، صفحه 435، حديث 10 «5» اصول كافى، جلد 2، كتاب الدعاء، صفحه 521.

نيست از كذب حرام، بلكه آن مستحسن است و «1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 209، حديث 2. «2» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 209،

اول سوره انعام و خاتمه آن آخر سوره هود است. «1» تبصره: آيه شريفه مشتمل است اصول مطالب را از اثبات مبدأ و توحيد و معاد و دعوت به حق و ارشاد بر توكل به خداوند

استغفار، قرض الحسنه و تقوا، از عوامل جلب مغفرت الهى است. در اين آيه به تمام اصول عقايد اسلامى اشاره شده است: توحيد: «آمِنُوا بِهِ»، نبوّت: «داعِيَ اللَّهِ»

انحرافى تفسير نكنند، ساحران گفتند: «رَبِّ مُوسى‌ وَ هارُونَ» 10- ساحران، به اصول دين اقرار كردند، توحيد: «آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ» نبوّت: «رَبِّ مُوسى‌

ج 93، كتاب الدعاء، باب 16، ص 292 روايت 16 به نقل از محاسن- بهمين مضمون در اصول كافى- ج 2- كتاب الدعاء ص 466، روايت 2. «4». بحار الانوار چ جديد، ج 93 ص 300

تفسير در برخى روايات نيز آمده است، امّا روايات ياد شده سند صحيحى ندارند و با اصول عقلى كه مى‌گويد: بايد انبيا معصوم باشند سازگار نيست، لذا بهتر است فهم اين

نسبت باين اصل اصيل فرع است و اگر كسى زير بار اين اصل رفت ناچار بايد تمام اصول و فروع را قبول كند لذا شيخ استاد ما رحمه اللّه ميفرمود اگر ميتوانيد خدا را

همه شما است كه يك طريقه و ملّت و دين است و بايد مردم متّفق بر آن باشند كه اصول آن توحيد و نبوّت و معاد و فروع آن ارتكاب محلّلات و اجتناب از محرّمات و تناول

عَلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (76) «1» اصول كافى، ج 1، كتاب الحجة، باب إن الائمة ورثوا علم النبي و جميع الانبياء و الاوصياء

من الصالحین) ۵- ایمان به خدا و روز واپسین، امر به معروف و نهى از منکر، از اصول مشترک اعتقادى و عملى ادیان الهى (من اهل الکتب ... یؤمنون باللّه و الیوم الاخر

وتفسير است) 4- انسان به پند و تذكّر نيازمند است. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» 5- اصول معارف قرآن در فطرت انسان ريشه دارد و با تذكّر، پرده‌ى غفلت برداشته مى‌شود

أَيْدِيهِمْ‌: پس چگونه باشد و چه‌ «1» سوره انعام، آيه 38. «2» سوره مائده، آيه 3 «3» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 198، حديث اوّل- كمال الدّين، جزء دوّم،

اغراق نمودن در آن نزع؛ و آن بيرون آوردن جان‌هاى ايشان است از اقصاى ابدان و از اصول انگشتان و ناخن‌ها و از زير موى‌هاى ايشان به قهر و خشم تمام، تا چون همه آن

كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ‌ «1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 192، حديث اوّل. «2» منهج الصادقين، جلد

و درست به همین دلیل است که در جنگهای اسلامی- بر خلاف جنگهای عصر ما- رعایت اصول اخلاقی فراوانی توصیه شده است، مثلا افرادی که سلاح به زمین بگذارند، و کسانی

اينكه سه نيروى عمومى : شهويه ، غضبيه ، و نطقيه فكريهمنشاء اخلاق آدمى است اصول اخلاق فاضله : عفت ، شجاعت ، حكمت و عدالت تلقين علمى و تكرار عملى ، راه رهايى

شده، از او است، زيرا ذات يگانه سبحانى، مبدع جميع اشياء و مربى همه ممكنات، و اصول جميع نعم و فروع آن، از فيض عميم او است. وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ:

كرده بودند، پس حق تعالى تمكين آنها داد تا انتقام خود از آنها كشيدند. تتمه: اصول فضائل را در آيات شريفه متذكر و ثواب و نعم آخرتى را به ايشان اختصاص داده:

بنى اميه، «و اتبعوا سبيلك» يعنى پيروى نمودند ولايت ولى اللّه را «2». «1» اصول الكافى (چ 1388 ق- تهران) ج 2 ص 315 روايت 5. «2» تفسير قمى (چ نجف 1387 ق)

اصرار نداشتند بر آن، حضرت يوسف عليه السّلام حلم بكار برده در جواب ايشان. «1» اصول كافى ج 1 ص 336، و كمال الدين ج 2 ص 341، و علل الشرايع ج 1 ص 244. جلد 6 -

زمینه معاد می‌گوید، و در حقیقت با بیان این بخش روشن می‌شود که آنها در تمام اصول دین گرفتار تزلزل و انحراف بودند، هم در توحید و هم در نبوت و هم در معاد، که

اللّه‌ العالم‌ بحقايق‌ الامور (وجه‌ استناد ختم‌ بخداوند چيست‌!) اشاعره‌ روي‌ اصول‌ فاسد ‌خود‌ گفتند خداوند ‌در‌ دلهاي‌ كفار خلق‌ كفر نموده‌ و طابع‌ و مهر كفر

مؤمنان، مصاحبت و دوستى و «1» تفسير منهج الصادقين، جلد دوّم، صفحه 200 «2» اصول كافى، كتاب فضل القرآن، جلد 2، صفحه 620، حديث دوم (با اندكى تفاوت) «3» تفسير

ملامت مى‌نمائيد غير را. و نيز «1» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، باب فى عقوبات المعاصى العاجله، حديث اوّل. «2» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، باب الانصاف

كلمه انّما مفيد حصر است يعنى ولايت منحصر در اين سه مورد است و باين جهت در اصول حجيّت مفهوم انما اثبات شده است و ولايت بمعنى صاحب اختيارى است چنانچه در لغت

الامور و واضح است كه مراد از تصديق قرآن ما بين يديه را كتب سماوى قبل است كه در اصول معارف حقّه با يكديگر موافقت دارند. جلد 4 صفحه 658 قالُوا يا قَومَنا إِنّا

يا الهام نموده وضع آن را از عربى و فارسى و تركى و غير آن. در لباب آورده كه اصول تمام زبانها هفتاد و دو باشد از آن جمله: نوزده در اولاد سام بن نوح، و هفده

به سهل كه سؤال نمود از حضرت رضا «1» جامع الاخبار، فصل 73، حديث دوّم. «2» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب التوحيد، صفحه 99، حديث 11. تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص:

اضافه می‌کند: «هیچ چیز به اندازه ولایت و رهبری اهمیت ندارد».- چرا که اجرای اصول دیگر در سایه آن خواهد بود. و نیز به همین دلیل در حدیث معروفی از پیامبر صلّی

نيز اقتدا به ايشان نموده آنها را ستايش كرديم. و اين مسلم است كه تقليد در اصول دين جايز نيست، و البته صاحب آن مذموم و معاقب مى‌باشد. وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ

براى استماع كلام خدا، قابل نسخ نيست پذيرش دين حق بايد با اختيار باشد و در اصول اعتقادى بايد علم يقينىحاصل شود مشركين به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر

نسبت باين اصل اصيل فرع است و اگر كسى زير بار اين اصل رفت ناچار بايد تمام اصول و فروع را قبول كند لذا شيخ استاد ما رحمه اللّه ميفرمود اگر ميتوانيد خدا را

سابقا عرضه داشتم كه نسخ در اصطلاح ائمه اطهار عليهم السلام غير از آنستكه در اصول معنون است و بعضى گفته‌اند آيه اول راجع بمساحقه زنان است و آيه دوم راجع بلواط

تفسیر «قائمة» باشد. ۱۱- اطاعت خداوند، تلاوت آیات الهى و سجده به درگاه او، از اصول رفتارى مشترک بین ادیان الهى من اهل الکتب امة قائمة یتلون ... و هم یسجدون

فرمود: «1» سوره نساء آيه 54. «2» تفسير على بن ابراهيم قمى، ج 2، ص 133. «3» اصول كافى، ج 1، كتاب الحجة، باب الاشارة و النص على ابى عبد اللّه الصّادق عليه

فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «20» «1» تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 356، حديث 13- اصول كافى، جلد اوّل، صفحه 416، حديث 21. تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 240 از اول سوره

غلامى كه آب جو آرد آب جو آمد غلام ببرد 1- رعايت اهمّ و مهمّ در مسائل، از اصول عقلى و اسلامى است. شنيدن موقّتى ياوه‌ها به قصد پاسخگويى يا نجات منحرفان،

ترجّى نمايد و آن آنستكه بنده بداند اينجا جاى اميدوارى است و تحقيق اين مطلب در اصول شده است و مقام محمود كمال و مرتبه رفيعه‌اى است كه در نتيجه قرب نوافلى براى

راهش بگو برخوردار شويد پس همانا بازگشت شما بسوى آتش است.. تفسير كسانيكه در اصول عقائد حقّه از قبيل توحيد و نبوّت و امامت و معاد بديده انصاف نظر و تأمّل و

«تقوا» يعنى پاكى و «طغوى‌» يعنى طغيان در گناه) 6- در شيوه تبليغ، بعد از بيان اصول كلّى، نمونه‌هايى نقل كنيد. قَدْ خابَ‌ ... كَذَّبَتْ ثَمُودُ 7- شكستن قداست‌ها

«تقوا» يعنى پاكى و «طغوى‌» يعنى طغيان در گناه) 6- در شيوه تبليغ، بعد از بيان اصول كلّى، نمونه‌هايى نقل كنيد. قَدْ خابَ‌ ... كَذَّبَتْ ثَمُودُ 7- شكستن قداست‌ها

«تقوا» يعنى پاكى و «طغوى‌» يعنى طغيان در گناه) 6- در شيوه تبليغ، بعد از بيان اصول كلّى، نمونه‌هايى نقل كنيد. قَدْ خابَ‌ ... كَذَّبَتْ ثَمُودُ 7- شكستن قداست‌ها

او انذار کننده زندگان است! گفتیم در این سوره بحثهای زنده و جامعی پیرامون اصول اعتقادی توحید، معاد، نبوت مطرح شده، و در مقطعهای متفاوتی سخن را از یکی به

حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (102) «1» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 63، حديث اوّل. تفسير اثنا عشرى، ج‌2،

آورد. ۳ - بستگان و نزدیکان پیامبران و رهبران دینى، سزاوارترین افراد به رعایت اصول و ارزش ها (و أنذر عشیرتک الأقربین) ۴ - راه نداشتن کمترین سازش در دعوت تبلیغى

(یقیمون الصلوة ... أولئک على هدًى من ربهم) ۵ - رستگارى انسان در گرو ایمان به اصول اعتقادى دین و پایبندى به ارکان عملى آن است. (الذین یؤمنون ... و أولئک هم

همه شما است كه يك طريقه و ملّت و دين است و بايد مردم متّفق بر آن باشند كه اصول آن توحيد و نبوّت و معاد و فروع آن ارتكاب محلّلات و اجتناب از محرّمات و تناول

احاطه علمى هم صحت آن را آشکار می‌کند، دوم عقل هم آن را جائز و وارد دانسته و اصول علمى برخلاف آن نخواهد بود و ما علاوه بر جواز آن از لحاظ علمى قطع داریم که

‌اينکه‌ علماء اخبار تمام‌ هم‌ّ ‌آنها‌ ‌بر‌ جمع‌ آوري‌ اخبار بوده‌ ‌که‌ ‌از‌ اصول‌ اربعمائة اصحاب‌ ائمه‌ اخذ كرده‌ و مبوّب‌ فرمودند و اما تمييز ‌بين‌ صحيح‌

بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً: 2- و نيكى كنيد با پدر و مادر خود نيكوئى كردنى. «1» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، باب الشرك، حديث دوم. تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص:

فرموده است كه اين ابتناء بر عدد دوازده دين قويم و مذهب مستقيم حقّ است تا مبناى اصول و فروع متّحد شود و حقّ بودن دين و مذهب اثنى عشرى ثابت گردد پس از آن فرموده

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة و بهذا الاسناد عن ابي عبد الله ع قال : فرمود: هر كه از جماعت مسلمانان جدائى گزيند و بيعت امام را بشكند و بگسلد نزد

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد عن حمدان القلانسي قال : حمدان قلانسى گويد: به عُمَرى گفتم: امام حسن عسكرى (ع) در گذشت؟ فرمود: در گذشت،

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد عن فتح مولي الزراري قال : فتح، مولى الزّرارى (الرازى خ ل) گفت: از ابا على بن مطهّر شنيدم مى‏گفت: محققاً

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة و بهذا الاسناد قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: مهرورزى با مردم، نيمى از خرد است. و نيز فرمود: كه رسول

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه رفعه الي ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع)، فرمود: با شك و انكار هيچ عملى سودمند نيست. حضرت باقر

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة عنه عن ابيه عن ابن ابي عمير عمن حدثه عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: هر گاه مردى را دوست دارى، با

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم و بهذا الاسناد عن محمد بن جمهور رفعه قال : در حديثى است كه هر كه بدعت‏گذارى را بزرگ شمارد همانا در ويرانى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر و بهذا الاسناد قال قال رسول الله ص : فرمود: اگر در چيزى شومى باشد در زبان است. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن بعض اصحابه رفعه قال : از امام صادق (ع) كه فرمود: مى‏گوئى هنگام خوابيدن:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة و بهذا الاسناد قال قال رسول الله ص لاصحابه : رسول خدا (ص) به يارانش فرمود: معتقد شويد به شب قدر، شب قدر پس از من

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد عن بعض اصحابنا عن ايوب بن نوح عن ابي الحسن الثالث ع قال : امام على نقى ابو الحسن سوم (ع) فرمود: چون

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن سلام الجعفي قال : از اسلام جعفى گويد، از امام جعفر صادق (ع) از ايمان

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي عن ابي علي احمد بن ابراهيم بن ادريس عن ابيه انه قال : ابى عبد الله بن صالح كه او گفت: من آن حضرت را نزد حجر

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن عثمان بن عيسي عن سماعه عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن علي بن حسان عن موسي بن بكر عن ابي الحسن ع قال : أبو الحسن (ع) فرمود: مهرورزى با

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن محمد بن عيسي عن بعض رجاله عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه عن يونس بن عبد الرحمن رفعه عن ابي جعفر ع قال : فرمود: صبر دو صبر است: صبر بر بلاء كه نيكو و زيبا

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي عن محمد بن عيسي عن يونس عن رجل عن زراره عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع) كه: الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم علي عن ابيه عن النضر بن سويد عن القاسم بن سليمان عن ابي عبد الله ع قال قال ابي ع : از امام صادق (ع) كه پدرم

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء و بهذا الاسناد قال قال امير المومنين ع : امير المؤمنين (ع) فرمود: دعاء، كليدهاى نجات و كاميابى و گنجينه‏هاى رستگارى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء و باسناده قال قال النبي ص : پيغمبر (ص) فرمود: آيا شما را به سلاحى رهنمائى نكنم كه از دشمنتان نجات بخشد و روزى شما

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن ابن فضال عن بعض اصحابنا عن الرضا ع انه كان يقول لاصحابه : از امام رضا (ع) كه به

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن عبد الله بن المغيره عن ابي سعيد البجلي قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود: دعاء

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء عنه عن ابيه عن ابن ابي عمير عن عبد الله بن سنان عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: دعاء نافذتر است از

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن حماد بن عثمان قال سمعته يقول : از حماد بن عثمان، گويد: شنيدم كه مى‏فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء منصور عن ابي عبد الله ع قال سمعت ابي ع يقول قال رسول الله ص : از امام صادق (ع)، فرمود: از پدرم شنيدم مى‏فرمود: رسول

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابن محبوب عن هشام بن سالم عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: اگر ميان دو كس را اصلاح كنم، دوست‏تر

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن اسماعيل بن منصور عن المفضل عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: هر كه به مسلمانى برخورد و او را

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابن محبوب عن معاويه بن وهب عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: براى مؤمن بر مؤمن نصيحت و خير

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر ابن محبوب عن ابن رياب عن ابي عبيده الحذا عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع) فرمود: واجب است براى مؤمن بر مؤمن

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي عن ابيه عن حماد عن حريز عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود: قرآن عهد و فرمان خدا است با خلقش، پس

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر يونس عن اسحاق بن عمار قال : از اسحق بن عمار، گويد: به امام صادق (ع) گفتم: در كبائر هم استثناء است كه خدا براى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد رفعه قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود كه: از ما نيست آنكه بزرگ ما

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ سهل عن محمد بن علي القاساني قال : محمد بن على قاسانى گويد: نوشتم به آن حضرت كه كسانى كه در اطراف ما هستند در

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن علي بن اسباط عن الحسن بن كليب عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: خنده

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن حفص بن البختري قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود: مبادا شوخى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة عنه عن ابيه عن ابن ابي عمير عن حماد عن الحلبي عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود:خنده قهقهه از شيطان است

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ سهل عن السندي بن الربيع عن ابن ابي عمير عن حفص اخي مرازم عن المفضل قال : مفضل گويد: از أبو الحسن (ع) در باره

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة قال و سمعت ابا عبد الله ع يقول : گويد: و از امام صادق (ع) شنيدم مى‏فرمود: دوست داشتن نيكان مر نيكان را براى نيكان

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن جميل بن صالح قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود: از عاقبت

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة ابن محبوب عن عبد الله بن سنان عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: جواب دادن به نامه واجب است مانندِ جوابِ

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن معمر بن خلاد عن ابي الحسن ع قال : از ابى الحسن (ع) فرمود: هر گاه مرد حاضر

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن احمد بن محمد عن معمر بن خلاد قال سمعت ابا الحسن ع يقول : از معمر بن خلاد، گويد: شنيدم أبو الحسن (ع) مى‏فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن محمد بن اسماعيل بن بزيع عن عبد الله بن الفضل النوفلي رفعه قال : از عبد اللَّه

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن ابن فضال عن ابي جميله عن محمد الحلبي عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن محمد بن عيسي عمن ذكره قال : از امام باقر (ع) پرسش شد كه: آيا روا است

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد عن محمد بن علي بن ابراهيم عن ابي عبد الله بن صالح : ابى عبد الله بن صالح كه او گفت: من آن حضرت را نزد

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن هشام بن سالم عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: هر كه نخست به

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن حماد عن حريز عن الفضيل بن يسار عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع)، فرمود: هيچ نكبتى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال كان امير المومنين ع يقول : از امام صادق (ع) كه امير المؤمنين

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن الوشا عن ابان عن الفضيل بن يسار عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع)، فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن بعض اصحابه عن ابي حمزه عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع) كه على (ع) بيمار شد و رسول

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن احمد بن محمد عن الحسن بن محبوب عن جميل عن مرازم عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) كه فرمود: خدا

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال امير المومنين ص : أمير المؤمنين (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن عبد الله بن سنان عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) كه فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن ابان عن حكيم قال : از حكيم، گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم از كمترين

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن علي بن اسباط عن ابي اسحاق الخراساني قال كان امير المومنين ع يقول في خطبته :

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر الحسين بن محمد عن احمد بن اسحاق عن بكر بن محمد عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) كه فرمود: راستى شك و

آدرس: و في وصيه المفضل قال سمعت ابا عبد الله ع يقول : در وصيّت مفضل است كه: شنيدم امام صادق (ع) مى‏فرمود: هر كه شك كند و يا گمان برد و يا بر يكى از آنها

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن بعض اصحابنا عن ابي الحسن موسي ع قال : ابو الحسن موسى (ع) فرمود: به راستى خدا عز

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن حماد عن ربعي عن الفضيل عن ابي عبد الله ع : در تفسير همين آيه فرموده است: ذكر قرآن

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن ابي يحيي الواسطي عن هشام بن سالم عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: امر

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن صفوان عن عيص بن القاسم عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) كه فرمود: راستى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه عن فضاله بن ايوب عن الحسن بن زياد الصيقل عن فضيل بن يسار قال قال ابو جعفر ع : از امام باقر (ع)، فرمود:

آدرس: علي عن ابيه عن حماد عن حريز عن مسمع ابي سيار : از مسمع ابى سيّار كه امام صادق (ع) به او نوشت در نامه‏اى، كه: نگاه كن مبادا هرگز سخنى در ستم و سركشى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: آفتِ

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر ابان عن زياد الكناسي قال قال ابو عبد الله ع : ابان از زياد كُناسى، گويد: امام صادق (ع) فرمود: و آنكه چون پدرش

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن الحسن بن علي الوشا عن الرضا ع قال : امام رضا (ع) فرمود: هر كه به مؤمنى فرج

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : فرمود (ص): بار خدايا! روزى بده به محمد و آل محمد و

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابن ابي عمير عن مرازم بن حكيم عن ابي عبد الله ع قال كان ابي يقول : فرمود: پدرم هميشه مى‏فرمود: چون آهنگ

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس رفعه قال قال امير المومنين ع : امير المؤمنين (ع) فرمود: هيچ دردى براى

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن الوشا عن احمد بن عمر الحلال قال : احمد بن عمر حلال گويد: از ابو الحسن (ع) پرسيدم

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي عن ابيه عن ابن ابي عمير عن حسين بن عثمان عمن ذكره عن ابي عبد الله ع قال : فرمود (ع): به راستى صله رحم كردارها

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم علي بن ابراهيم عن ابيه عن صفوان عن سعيد بن عبد الله الاعرج قال : از سعيد بن عبد اللَّه اعرج، گويد: از امام

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ سهل عن بشر بن بشار النيسابوري قال : بشر بن بشار نيشابورى گويد: نوشتم به آن مرد (امام على نقى ع) كه كسانى كه اطراف

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ علي بن محمد رفعه عن محمد بن الفرج الرخجي قال : محمد بن فرج رخجى گويد: به ابى الحسن (ع) نوشتم و از او در باره

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمد الاشعري عن ابن القداح عن ابي عبد الله ع قال قال امير المومنين ع :

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء ابو علي الاشعري عن محمد بن عبد الجبار عن صفوان عن بسطام الزيات عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن يعقوب بن يزيد رفعه الي ابي عبد الله ع قال : حديث را به امام صادق (ع) رسانيده كه

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء عنه عن علي بن الحسين بن الحسن الضرير عن حماد بن عيسي عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: من خوش دارم كه

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد قال : على بن محمد گفت: ابن العجمى ثلث خود را براى ناحيه مقدسه مقرر كرد و سند آن را نوشت (و آن را به

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد عن ابي عقيل عيسي بن نصر قال : از ابى عقيل عيسى بن نصر گويد: على بن زياد صيمرى نامه نوشت و كفنى خواهش

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد قال : على بن محمد گفت: غدقنى رسيد از زيارت مقابر قريش (مشهد امام كاظم و امام جواد (ع) در بغداد) و از

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن ابراهيم الهمذاني يرفعه الي ابي عبد الله ع : امام صادق (ع) در تفسير قول خدا تعالى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن ابن محبوب عن ابن رياب عن ابي عبيده عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن محمد بن عيسي بن عبيد عن يونس عن عبد الله بن سنان قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود: هر كه را

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه رفعه قال قال ابو عبد الله ع لرجل : امام صادق (ع) فرمود: به مردى كه تو را طبيب خود نمودند و درد را برايت بيان

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه رفعه قال قال ابو عبد الله ع لرجل : امام صادق (ع) به مردى فرمود: قلب خويش را خوش كردار و خوشرفتار شمر يا فرزندى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر و عنه رفعه قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود: خويش را از آنچه زيانش دهد باز گير پيش از آنكه از دستش

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن علي بن الحكم عن حسان عن زيد الشحام قال قال ابو عبد الله ع : از امام صادق (ع)، فرمود: از خودت براى به خودت

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن ابي عبد الله عن بعض اصحابنا رفعه قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: حياء دو

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن عبد الله بن مسكان عن ابي العباس قال : از ابى العباس، گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم از كمترين چيزى كه انسان

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن ابن محبوب عن ابراهيم بن ابي البلاد عمن ذكره عن ابي عبد الله ع قال : از امام

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء عنه عن علي بن الحسين عن سيف بن عميره عن محمد بن مروان قال : از محمد بن مروان، گويد: به امام گفتم: كدام عمل به درگاه

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد رفعه عن ابي عبد الله ع : از امام صادق (ع) در تفسير قول خدا عز و جل (۸۸ سوره‏ صافات): «يك نظرى در ستاره‏ها

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه عن هارون بن الجهم عن حفص بن عمر عن ابي عبد الله ع قال قال امير المومنين ص : امير المؤمنين (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: هر كه

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن هشام بن سالم عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) فرمود: هر كه

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر ابن ابي عمير عن بعض اصحابه عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : و فرمود (ع) كه: رسول خدا (ص) فرموده است: از

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر ابن محبوب عن هشام بن سالم قال سمعت ابا عبد الله ع يقول : از هشام بن سالم، گويد: شنيدم امام صادق (ع) مى‏فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن يعقوب بن شعيب قال : از يعقوب بن شعيب، گويد: به امام صادق (ع) گفتم:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابيه عن عبد الله بن المغيره عن معاويه بن عمار عن ابي عبد الله ع قال :

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن علي بن اسباط عن ابي اسحاق الخراساني قال كان امير المومنين ص يقول : امير المؤمنين

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن احمد بن محمد عن ابن سنان عن مفضل قال قال ابو عبد الله ع : از مفضل، كه امام صادق (ع) فرمود: هر گاه ميان

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن عبد الله بن المغيره عن معاويه بن عمار عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) كه فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء حميد بن زياد عن ابن سماعه عن وهيب بن حفص عن ابي بصير عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود: شيعيان ما

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن الوشا عن داود الحمار عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: هر كه بسيار

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن شعيب عن ابي الصباح قال قال لي ابو عبد الله ع : از امام صادق (ع) كه مى‏فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر ابن محبوب عن عمرو بن شمر عن جابر عن ابي جعفر ع قال قال رسول الله ص : از امام باقر (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء عنه عن عبد الرحمن بن ابي نجران عن مثني الحناط عن ابي حمزه عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع)، فرمود: هيچ قطره‏اى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر يونس عن ابن مسكان عن ابي بصير عن ابي عبد الله ع قال سمعته يقول : از ابى بصير، گويد: شنيدم امام صادق (ع) مى‏فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن علي بن حسان عمن حدثه عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن علي بن حسان عن موسي بن بكر عن ابي الحسن موسي ع قال : از امام كاظم (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد عن بعض اصحابنا قال : محمد بن حجر به ابى محمد (امام عسكرى ع) نوشت و از عبد العزيز بن دلف و يزيد بن عبد

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة احمد بن ادريس عن محمد بن احمد عن يعقوب بن يزيد عن ابن محبوب عن محمد بن الفضيل عن ابي الحسن ع : محمد بن فضيل از ابى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن اسماعيل بن مهران عن صفوان الجمال عن ابي عبد الله ع قال : از صفوان جمال، كه امام صادق (ع) فرمود: هر آينه

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن الوشا عن علي بن ابي حمزه عن ابي بصير عن ابي عبد الله ع قال : از امام باقر (ع) پرسيده شد، با آزاد كردن

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه عن حماد عن ابراهيم عن ابي حمزه عن علي بن الحسين ع قال : از على بن الحسين (ع) فرمود: هر كه مؤمنى را

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم علي عن محمد بن عيسي عن يونس عن حماد عن ابي عبد الله ع قال سمعته يقول : حماد گويد: از امام صادق (ع) شنيدم مى‏فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة و بهذا الاسناد عن يونس عن صباح المزني عن ابي حمزه عن احدهما ع : در تفسير قول خدا جل و عز (۸۱ سوره بقره): «آرى هر

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن علي بن الحكم عن الحكم بن ايمن عن داود الابزاري قال قال ابو جعفر ع : فرمود: فرشته‏اى است كه هر روز جار

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن ابن محبوب عن ابي حمزه عن ابي جعفر ع قال : امام صادق (ع) فرمود: هر كه خشم خود

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : از امام صادق (ع) كه رسول

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن معاويه بن وهب قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود: آفتِ دين

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن منصور عن حريز عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: خنده بسيار،

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال : از سكونى كه امام صادق (ع) فرمود: راستى از

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة حميد بن زياد عن الحسن بن محمد الكندي عن احمد بن الحسن الميثمي عن عنبسه العابد قال سمعت ابا عبد الله ع يقول : امام

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمد الاشعري عن ابن القداح عن ابي عبد الله ع قال قال امير المومنين ع :

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ سهل عن ابراهيم بن محمد الهمذاني قال : ابراهيم بن محمد همدانى گويد: من به آن مرد (امام على نقى ع) نوشتم كه: پيروان

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ سهل عن محمد بن عيسي عن ابراهيم عن محمد بن حكيم قال : محمد بن حكيم گويد: ابو الحسن موسى بن جعفر (ع) به پدرم نوشت:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن ابن مسكان عن ابي بصير عن احدهما ع قال قال : يكى از دو امام (باقر يا صادق

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن بعض اصحابنا عن ابي علي بن راشد قال قال ابو الحسن ع : ابو الحسن (مقصود امام دهم

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: قرآن‏خوانان معرفان

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن احمد بن محمد عن سليم الفرا عن رجل عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) فرمود: براى

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم ابو علي الاشعري عن محمد بن سالم عن احمد بن النضر عن عمرو بن شمر عن جابر عن ابي جعفر ع قال : امام باقر (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : امام صادق (ع) فرمود كه: رسول

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن محبوب عن مالك بن عطيه عن ابي حمزه عن علي بن الحسين ص قال : از على بن الحسين (ع)،

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن حماد بن عثمان عن زراره عن ابي جعفر ع قال قال رسول الله ص : امام صادق

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : از عبد العظيم بن عبد اللَّه

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن ابي عبد الله عن الحسن بن ظريف عن ابيه عمن ذكره عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن عمرو بن عثمان عن محمد بن سالم رفعه قال قال امير المومنين ع : امير المؤمنين (ع) فرمود: براى مؤمن شايسته

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابن فضال عن ابراهيم بن محمد الاشعري عن عبيد بن زراره قال سمعت ابا عبد الله ع يقول : از امام صادق (ع) مى‏فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء ابن ابي عمير عن عبد الله بن سنان عن ابي عبد الله ع قال سمعته يقول قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: به من به

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم علي بن ابراهيم عن ابيه و محمد بن اسماعيل عن الفضل بن شاذان رفعه عن ابي جعفر و ابي عبد الله ع قالا : امام باقر

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر ابو علي الاشعري عن محمد بن عبد الجبار عن بعض اصحابه عن ميمون القداح قال سمعت ابا جعفر ع يقول : امام باقر (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن عثمان بن عيسي عن محمد بن يوسف عن ميسر عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن فضاله بن ايوب عن معاويه بن عمار عن ابي عبد الله ع قال كان علي بن الحسين ص يقول : على بن الحسين (ع) بارها

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن علي بن اسباط عن بعض اصحابه عن ابي الحسن ع قال : عيسى بن مريم (ع) فرمود: راستى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن علي الاحمسي عن رجل عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع) كه فرمود: پيوسته

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء حميد بن زياد عن الخشاب عن ابن بقاح عن معاذ عن عمرو بن جميع عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود: هر كه

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن ابراهيم عن ابيه عن حماد بن عيسي عن حريز عن زراره قال قال ابو عبد الله ع : زراره گويد: امام صادق (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد رفعه عن علي بن ابي حمزه عن ابي بصير قال : ابو بصير گويد: به امام صادق (ع) گفتم: فَرَج كى باشد؟ فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن ابن مسكان عن حريز عن ابي عبد الله ع قال قال : از امام صادق (ع) كه فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن الحجال عن ثعلبه قال قال ابو عبد الله ع : از امام صادق (ع) كه فرمود: هر كس را

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة عده من اصحابنا عن احمد بن محمد و سهل بن زياد جميعا عن ابن محبوب عمن ذكره عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن الحجال عن حماد عن ابي عبد الله ع : از امام صادق (ع)، رسول خدا (ص) را ياد كرد و فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة حميد بن زياد عن الحسن بن محمد عن احمد بن الحسن الميثمي عن عنبسه العابد قال سمعت ابا عبد الله ع يقول : امام صادق

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن البرقي عن ابي العباس عن عمار بن مروان قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة علي بن ابراهيم عن ابيه عن صالح بن السندي عن جعفر بن بشير عن عمار بن مروان عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابن فضال عن ابن بكير عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) كه فرمود: دورترين وضع بنده خدا اين است كه

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن عبد الله بن محمد عن علي بن الحكم عن ابان عن ابي بصير قال : ابو بصير گويد: امام باقر (ع) به من فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن ابن ابي عمير عن هشام بن سالم عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن جعفر بن محمد عن احمد بن الحسين عن محمد بن عبد الله عن محمد بن الفرج قال : محمد بن فرج گويد: امام

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء ابو علي الاشعري عن محمد بن عبد الجبار عن صفوان بن يحيي عن يعقوب بن شعيب عن ابي عبد الله ع قال كان ابي ص يقول : از

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن علي بن عطيه عن خيثمه عن ابي جعفر ع قال : امام باقر (ع) فرمود: به راستى

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ محمد بن اسماعيل عن الفضل بن شاذان عن صفوان بن يحيي عن منصور بن حازم قال : منصور بن حازم گويد: به امام ششم گفتم:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد عن محمد بن اسماعيل بن موسي بن جعفر و كان اسن شيخ من ولد رسول الله ص بالعراق فقال : على بن محمد از محمد

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد عن محمد بن شاذان بن نعيم عن خادم لابراهيم بن عبده النيسابوري انها قالت : كنيز ابراهيم بن عبده نيشابورى،

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن فضاله بن ايوب عن العلا عن محمد بن مسلم عن ابي جعفر ع قال كان علي بن الحسين ص يقول : از امام باقر (ع) كه

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : امام صادق (ع) فرمود: رسول خدا

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن اخيه الحسن عن زرعه عن سماعه عن ابي عبد الله ع قال كان ابي يقول :

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة ابو علي الاشعري عن محمد بن سالم عن احمد بن النضر عن عمرو بن شمر عن جابر قال قال لي ابو عبد الله ع : از جابر گويد:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه عن ابن ابي عمير عن ابراهيم بن عبد الحميد عن ابي اسامه عن ابي عبد الله ع قال سمعته يقول : از ابى اسامه،

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن الحسن بن علي عن هشام الجواليقي عن ابي عبد الله ع : از امام صادق (ع) (كه

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال النبي ص : فرمود (ع) كه رسول خدا (ص) فرموده

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن اسماعيل بن مهران عن سيف بن عميره عمن ذكره عن ابي عبد الله ع قال : امام

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن محمد بن اسماعيل بن بزيع عن عبد الله بن عثمان عن الحسين بن مهران عن اسحاق بن غالب عن ابي عبد الله ع قال :

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن شريف بن سابق عن الفضل بن ابي غره عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق

آدرس: محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن بعض اصحابه عن ابي المغرا عن الحلبي عن ابي عبد الله ع قال : از حلبى كه امام صادق (ع) فرمود: سفاهت نكنيد، زيرا

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن محبوب عن عبد الرحمن بن الحجاج عن ابي الحسن موسي ع : از عبد الرحمن بن حجّاج، از

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن اسماعيل بن سهل عن حماد عن ربعي عن ابي عبد الله ع قال قال امير المومنين

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن محمد بن علي عن العباس مولي الرضا ع قال سمعته ع يقول : از عباس مولاى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن محمد بن صندل عن ياسر عن اليسع بن حمزه عن الرضا ع قال قال رسول الله ص : از امام رضا (ع) كه رسول

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن احمد بن محمد بن عيسي عن يونس عن عبد الله بن سنان عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: هر كه مقدم

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : از امام صادق (ع) كه رسول

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر ابو علي الاشعري عن محمد بن عبد الجبار عن صفوان بن يحيي عن خضر عن محمد بن مسلم عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن اسماعيل بن سهل عن حماد عن ربعي قال قال ابو عبد الله ع قال امير المومنين ص : امير

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه عن فضاله عن داود بن فرقد عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود: فرشته‏ها پنداشتند كه ابليس

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه عن النضر بن سويد عن يحيي بن عمران الحلبي عن هارون بن خارجه عن ابي بصير قال : از ابى بصير، گويد: از

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن ابي عبد الله عن عثمان بن عيسي عن رجل عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة ابو علي الاشعري عن محمد بن عبد الجبار عن صفوان عن ابن مسكان عن بدر بن الوليد عن ابي الربيع عن ابي عبد الله ع قال :

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن عمران بن موسي عن موسي بن جعفر عن عمرو بن سعيد المدايني عن ابي عبيده المدايني عن ابي عبد الله ع قال :

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن الوشا عن مسافر : ابو الحسن موسى (ع) فرمود: به راستى خدا عز و جل بر شيعه خشم كرد

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن محمد عن سهل بن زياد عن محمد بن الوليد عن يونس بن يعقوب عن ابي عبد الله ع انه سمعه يقول : از يونس بن يعقوب

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن علي بن الحكم عن ابي جميله يرفعه عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن ابن اذينه عن زراره عن ابي جعفر ع قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن عثمان بن عيسي عن عيسي بن الضحاك قال قال ابو جعفر ع : امام باقر (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمد الاشعري عن ابن القداح عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن محمد بن حمران عن زراره قال سمعت ابا عبد الله ع يقول : از زراره، گويد:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن احمد بن محمد بن ابي نصر عن صفوان الجمال عن ابي الحسن الاول ع قال : از امام كاظم

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن سيف بن عميره عن ابي حمزه الثمالي قال قال ابو عبد الله ع : از امام صادق

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن محمد بن عيسي عن علي بن محمد بن ابي جميله عن جده ابي جميله عن بعض اصحابه

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة و عنه عن معلي بن محمد عن محمد بن جمهور عن يونس عن طلحه قال : از طلحه گويد: به امام رضا (ع) گفتم: به راستى امام را

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر يونس عن ابن بكير عن سليمان بن خالد عن ابي عبد الله ع قال : از سليمان بن خالد، از امام صادق (ع) فرمود: (۴۸ سوره

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابيه عن بعض اصحابه عن ابي عماره قال : از ابى عماره، گويد: هر گاه حماد

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن صالح بن السندي عن جعفر بن بشير عن ابان عن فضيل عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع): اسلام

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه عن ابي البختري عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) كه فرمود: خدا عز و جل مى‏فرمايد: بنده مؤمنم

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن علي بن الحكم عن ابي جميله قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود: روز خود را به كار نيكى آغاز كنيد

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن ابن اذينه عن زراره عن ابي جعفر ع قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن علي بن اسباط عن ابي الحسن الرضا ع قال قال امير المومنين ع : از امام رضا (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن محمد بن سنان عن سماعه قال سمعت ابا عبد الله ع يقول : از سماعه، گويد: شنيدم امام

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن ابن محبوب عن علي بن رياب عن زراره قال : از زراره گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن سيف بن عميره عن منصور بن حازم عن ابي جعفر ع قال : فرمود: هيچ

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن ابن محبوب عن جميل بن صالح عن ابي عبيده قال : از ابى عبيده كه از امام باقر (ع) پرسيدم از تفسير قول

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن ابن محبوب عن محمد بن النعمان عن سلام قال : سلام گويد: از امام باقر (ع) پرسيدم

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن عبد الصمد بن بشير قال قال ابو عبد الله ع : فرمود كه: صله رحم روز قيامت

آدرس: علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن سيف عن ابي عبد الله ع قال : فرمود: روز قيامت چيزى چون كبّه آيد و پشت مؤمن را هُل دهد تا او را به بهشت درآورد

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن الوشا عن منصور بن حازم عن ابي عبد الله ع قال : از منصور بن حازم، گويد: به امام

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن ابي المغرا رفعه عن ابي جعفر ع قال قال : امام باقر (ع) فرمود: به راستى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن محمد بن حكيم و حماد بن عثمان عن ابي مسروق قال : از ابى مسروق، گويد:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن عثمان بن عيسي عن سماعه عن ابي بصير عن احدهما ع قال : از ابى بصير كه

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم عنه عن الحسين بن النضر عن القاسم بن سليمان عن ابي مريم الانصاري عن جابر عن ابي جعفر ع قال سمعته يقول : از

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم علي بن محمد عن صالح بن ابي حماد عن الحجال عمن ذكره عن احدهما ع قال : از كسى كه نام او را برد كه از امام باقر

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن ابن فضال عمن ذكره عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: سه چيز است كه به

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن محمد عن ابن جمهور عن محمد بن عمر بن مسعده عن الحسن بن راشد عن جده عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن محمد بن اسماعيل عن علي بن الحكم عن معاويه بن وهب قال : معاويه بن وهب گويد: به امام باقر (ع) گفتم:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن عبد الله بن محمد بن عيسي عن علي بن الحكم عن ابان عن الفضيل عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن ابن سنان عن يحيي اخي اديم عن الوليد بن صبيح قال سمعت ابا عبد الله يقول : وليد بن

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن ابراهيم عن صالح بن السندي عن جعفر بن بشير عن علي بن ابي حمزه عن ابي بصير عن ابي جعفر ع : امام باقر (ع) در

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن محمد بن سنان عن ابن مسكان عن الحسن الصيقل قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن احمد بن محمد عن علي بن النعمان عن عمرو بن شمر عن جابر عن ابي جعفر ع قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن ابن اذينه عن زراره عن ابي جعفر ع قال قال رسول الله ص لعايشه : به عايشه

آدرس: الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن احمد بن محمد عن بعض رجاله قال قال : فرمود: هر كه به برادر مسلمان خود، دشنام دهد، خدا بركت از روزى او بردارد و او

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: بدترين

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمد الاشعري عن ابن القداح عن ابي عبد الله ع : از امام صادق (ع) كه به

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر و عنه رفعه عن ابي جعفر ع قال قال : از امام صادق (ع)، فرمود: هر كه چهل سالش باشد به او گويند: خود را بر حذر دار

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن محمد بن عيسي عن الحسن بن علي بن يقطين عن الفضل بن كثير عمن ذكره عن ابي عبد الله

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن محمد بن سنان عن ابي خالد القماط عن حمران عن ابي جعفر ع قال : از امام

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة ابو علي الاشعري عن محمد بن عبد الجبار عن صفوان بن يحيي عن حمران بن اعين قال : حمران بن اعين گويد: به امام باقر (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن الحسين بن ابي العلا قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود: در باره

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن ابيه عن ابن سنان عن الحسين بن المختار عن عبد الله بن ابي يعفور عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن بريد العجلي عن ابي جعفر ع قال : از بريد عجلى، گويد: از امام باقر (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن محمد عن صالح بن ابي حماد و علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن رجل عن ابي عبد الله ع قال : از امام

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن بعض اصحابنا عن محمد بن هشام عن ميسر عن ابي عبد الله ع قال : فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن علي بن عيينه عن عمر بن يزيد قال سمعت ابا عبد الله ع يقول : مى‏فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن معمر بن خلاد قال سمعت ابا الحسن صلوات الله عليه يقول : از معمر بن خلاد،

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد عن علي بن الحكم عن صفوان الجمال عن ابي عبد الله ع قال قال لي : از صفوان جمال، كه امام صادق

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن حماد عن حريز عن زراره عن احدهما ع قال : از زراره، از امام باقر و يا امام صادق (ع)، فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن الحسين بن المختار عن ابي عبد الله ع قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : امام صادق (ع) فرمود: رسول خدا

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن ابي سعيد القماط عن المفضل قال : از مفضل، گويد: به امام صادق (ع) گفتم: قربانت دعاء

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن ابي الحسن الانباري عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: رسول خدا

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن علي بن النعمان عن سيف بن عميره عن ابي بكر الحضرمي قال : از ابى بكر حضرمى گفت:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن عبد الرحمن العرزمي عن ابي عبد الله ع قال : فرمود: ميان حسن و حسين

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر ابو علي الاشعري عن محمد بن عبد الجبار عن صفوان عن اسحاق بن عمار قال قال ابو عبد الله ع : از امام صادق (ع)، فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن يونس عن بعض اصحابه عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود: موسى به خضر گفت: من به واسطه مصاحبت

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن القاسم بن محمد عن المنقري عن سفيان بن عيينه قال سمعت ابا عبد الله ع يقول : از سفيان

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن ابن اذينه عن بريد بن معاويه العجلي قال قال ابو عبد الله ع : از زيد بن

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء حميد بن زياد عن الحسن بن محمد بن سماعه عن وهيب بن حفص عن ابي بصير قال : از ابى بصير، گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن هشام بن سالم عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع): راستى خدا عز و

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن محبوب عن ضريس الكناسي قال قال ابو عبد الله ع : از ضريس كناسى، گويد كه: امام صادق (ع)

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن حماد عن الحلبي عن ابي عبد الله ع : از حلبى از امام صادق (ع) كه گنج چه

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة محمد بن الحسين و علي بن محمد عن سهل بن زياد عن علي بن مهزيار قال : على بن مهزيار گويد: به او نوشتم: اى آقايم، مردى

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة سهل بن زياد عن محمد بن عيسي عن علي بن الحسين بن عبد ربه قال : از على بن الحسين بن عبد ربه، گفت كه امام رضا (ع) يك

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عنه عن محمد بن زياد عن الحكم بن ايمن عن صدقه الاحدب عن ابي عبد الله ع قال : امام صادق (ع) فرمود: برآوردن حاجت

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي عن ابيه عن محمد بن زياد عن صندل عن ابي الصباح الكناني قال قال ابو عبد الله ع : امام صادق (ع) فرمود: بر آوردن

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر الحسين بن محمد عن احمد بن محمد بن اسحاق عن بكر بن محمد عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع) كه فرمود: هيچ

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن محمد بن الفضيل عن ابي حمزه عن ابي جعفر ع قال : از امام باقر (ع) كه فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن عمر بن ابان عن عيسي بن ابي منصور عن ابي عبد الله ع قال : از

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع قال قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: به راستى

آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء ابن محبوب عن جميل بن صالح عن الفضيل بن يسار عن ابي عبد الله ع قال : از امام صادق (ع)، فرمود: چه باز مى‏دارد بازرگان

آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن علي الاحمسي عن ابي جعفر ع قال : از على احمسى، از امام باقر (ع)، فرمود: