ریشه حشر
تکرار در قرآن: ۴۳(بار)
«حشر» به گفته «راغب» در «مفردات» به معناى خارج کردن گروهى از مقر خود، و گسیل داشتن آنها به میدان جنگ و مانند آن است. این واژه در بسیارى از موارد به معناى جمع کردن نیز آمده است.
قاموس قرآن
جمع كردن. [ق:44] آن جمع كردنى است كه بر ما آسان است. در مجمع ذيل آيه 202 از سوره بقره گفته: حشر گرد لوردن قوم است به يك مكان... اصل باب از جمع شدن است در اقرب الموارد هست: «حَشَرَ النّاسُ:جَمَعَهُمْ». آيات قرآن مجيد در اين معنى به كار رفته است مثل [نمل:17] براى سليمان لشگريانش از جنّ و انس و پرنده جمع شدند. [آل عمران: 158] اگر مرديد يا كشته شديد به سوس خدا جمع مىشويد . راغب آن را اخراج معنى كرده گويد: حشر بيرون كردن جماعت از مقرّ آنهاست بخ جنگ و نحو آن. ولى قول مجمع البيان با آيات قرآن بهتر مىسازد و اگر اخراج معنى شود شايد براى آن است كه اخراج توأم با جمع كردن است . * [بقره:203] بهتر است «تحشرون» در اين آيه و نحو آن به معناى حال گرفته شود يعنى الان به سوى خدا جمع مىشود و در اين صورت مراد از آن، جمع شدن در عالم مرگ و يا مطلق است زيرا مردم از حين آفريده شدن به تدريج در حال جمع شدن به سوى پروردگاراند. * [تكوير:5] آن گاه كه وحوش جمع گردند. ممكن است آيه راجع به مقدمات قيامت و ابتداى فناى عالم باشد و ممكن است مراد از آن جمع شدن در قيامت باشد. در اين صورت آيا براى وحوش حشر و نشر و حساب و كتابى هست؟ اللّه اعلم. در آيه ديگرى آمده [انعام:38] اين آيه از آيه ما قبل اعمّ است و تمام جنبندگان و پرندگان را امّت و داراى نظام خوانده و در آخرگويد: سپس به سوى خويش محشور و جمع مىشود.در ذيل دو آيه فوق در تفاسير سيعه و اهل سنت روايات و مطالبى نقل شده كه حاكى از حشر حيوانات و غيره است و مرحوم مجلسى در ج 7 بحار ص353 تا 377 طبع جديد آيات و روايات آن را نقل كرده است . نا گفته نماند اثبات و ردّ اين مطلب، تحقيق و وقت بيشتر لازم دارد و علم آن در نزد خداست و حقيقت امر هر چه باشد مورد تسليم و قبول است . * [حشر:2] اين حشر درباره اخراج طائفهاى از يهود از اطراف مدينه است. معنى آيه چنى است: او كسى است كه كفّار اهل كتاب را براى اوّلين راندن، بيرون كرد. اخراج و راندن، بيرون كرد. اخراج و راندن معناى كنايهاى جمع كردن و لازم آن است. در اقرب الموارد آمده: «حشر الجمع»: اخرجه من مكان الى آخر». حاشرين: گرد آورندگان [شعراء:53]
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
| کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
|---|---|
| تُحْشَرُونَ | ۹ |
| فَسَيَحْشُرُهُمْ | ۱ |
| نَحْشُرُهُمْ | ۳ |
| يُحْشَرُونَ | ۳ |
| يُحْشَرُوا | ۱ |
| حَشَرْنَا | ۱ |
| يَحْشُرُهُمْ | ۵ |
| حَاشِرِينَ | ۳ |
| حَشَرْنَاهُمْ | ۱ |
| لَنَحْشُرَنَّهُمْ | ۱ |
| نَحْشُرُ | ۳ |
| يُحْشَرَ | ۱ |
| نَحْشُرُهُ | ۱ |
| حَشَرْتَنِي | ۱ |
| حُشِرَ | ۲ |
| احْشُرُوا | ۱ |
| مَحْشُورَةً | ۱ |
| يُحْشَرُ | ۱ |
| حَشْرٌ | ۱ |
| الْحَشْرِ | ۱ |
| فَحَشَرَ | ۱ |
| حُشِرَتْ | ۱ |