نتایج جستجو

از رموز موفقيّت پيشوايان دينى، صبر آنان بر مشكلات شخصى، جنگ ها، فقرها، بيمارى‌ها، داغ ديدن‌ها و امثال آن بوده است. و صبر و پايدارى، قناعت و بردبارى و زهد

خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى

،سرمست و بالنده است . جز صابران نيكوكردار... صبر و عمل صالح انسان را از آن دو طبيعت مذموم مى رهانند، و صبر وعمل صالح منفك از ايمان نيستند توضيح درباره خطاب

خارهاى آن از آتش خلق شده، و چون از ميوه آن بخورند مى‌يابند آن را تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از ميته گنديده و سخت‌تر از آهن، آنگاه متذكر مى‌شوند آنچه در دنيا

آیات شامل این کلمه غفر (۲۳۴ بار) وَ يَعْلَمُون بِمَا لِي إِن صَبَر قَوْمِي ذٰلِک رَبّي لَمَن لَيْت لَمِن يَا عَزْم أَلِيم جَعَلَنِي عَذَاب مِن قَال الْأُمُور

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

خدا برسالت‌ همانا نزديك بود كه گمراه كند ما را از خدايانمان اگر نبود آنكه صبر كرديم بر آنها و زود باشد بدانند وقتى كه بينند عذاب را كه كيست گمراه‌تر آيا

رسيد فرمود امر از همان قرار است پس صبر تو چگونه‌ جلد 4 صفحه 215 خواهد بود در آنزمان عرض كردم يا رسول اللّه آنوقت وقت صبر نيست وقت خوشحالى و شكر است پس فرمود

يا آزمايش نمائيم شما را به آنچه كراهت داريد و آنچه دوست داريد، تا ظاهر شود صبر شما بر مكروهات و شكر شما بر محبوبات. وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ‌: و بسوى جزا

ميشود و آنچه نزد خدا است باقى ميماند و هر آينه جزا ميدهيم البتّه آنانرا كه صبر نمودند مزدشان را ببهتر چيزيكه بودند بجا مى‌آوردند هر كس بجا آورد كار شايسته

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

متكبّر همانا ما فرستندگانيم ناقه را آزمايش براى آنها پس مراقب آنها باش و صبر كن‌ و آگاه كن آنها را كه آب قسمت شده است ميانشان هر قسمتى حاضر شده بنوبت‌

آنانكه ميخوانند تو را از پشت حجره‌ها بيشترشان نمى‌يابند بعقل‌ و اگر آنها صبر كنند تا بيرون آئى بسويشان هر آينه بهتر است براى آنها و خدا آمرزنده مهربانست

خواهند داشت. همواره، خدا زودشمار است. هان ای کسانی که ایمان آورد‌ید! صبر کنید، و (هم) در صبر هماهنگی نمایید، و با یکدیگر رابطه و پیوند داشته باشید، و مرزها را

الطاف، و قوت داديم تا مطمئن شد نفوس ايشان را بر اظهار حق و ثبات در دين و صبر بر هجرت وطن و اهل و مال، و جرئت بر تمرد از فرمان دقيانوس. إِذْ قامُوا: وقتى

آهسته است و احساس نميشود و در علل از حضرت رضا (ع) روايت شده است كه منتهاى صبر زن از مرد چهار ماه است لذا جعل حق براى او شده است در صورت ايلاء و عده وفات

تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام

تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام

تبصره: صاحب كنز العرفان گويد: چون ايلاء واقع شود بر وجه مذكور، پس اگر زوجه صبر كند، هيچ كلامى در آن نيست؛ و اگر رجوع به حاكم شرع نمايد، زوج را امر نمايد

به ثواب پروردگار خود بازگردندگانيم به سبب آنچه ما را به آن مى‌ترسانى، زيرا صبر بر آن كفّاره گناهان ما و موجب قرب پروردگار مى‌باشد. يا به سببى از اسباب، موت

فرمود منكه بكسى جز خدا شكايت نكردم البتّه بايد بنده عقده درونى خود كه طاقت صبر بر آنرا ندارد و اندوه خويش را بخداى خود عرضه بدارد و از او فرج بخواهد واگذاريد

اللّه علیه و آله، و مبارزه با دشمنانی که او را مجنون می‌خواندند، و دعوت به صبر و استقامت، و انذار و تهدید مخالفان به عذاب الهی، دور می‌زند. روی هم رفته مباحث

مى‌رسد. امام صادق عليه السلام فرمود: مكارم اخلاق ده چيز است: يقين، قناعت، صبر، شكر، حلم، حسن خلق، سخاوت، غيرت، شجاعت، جوانمردى. حضرت على عليه السلام فرمود:

مى‌رسد. امام صادق عليه السلام فرمود: مكارم اخلاق ده چيز است: يقين، قناعت، صبر، شكر، حلم، حسن خلق، سخاوت، غيرت، شجاعت، جوانمردى. حضرت على عليه السلام فرمود:

وقوع قيامت، پاداش پاكان و كيفر كافران است، در ضمن به توحيد، دفاع از پيامبر و صبر و استقامت نيز اشاراتى دارد. جلد 9 - صفحه 276 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

السلام ) به پسرانش كه گفتند يوسف را گرگ خورده اشاره به معناى صبر و اينكه صابران چه كسانى هستند صبر، تواءم با توكل كارساز است سررسيدن كاروانيان و بيرون آوردن

تَعُدُّونَ‌: مانند هزار سال است از آنچه مى‌شمريد. تنبيه: 1- اين بيان تناهى صبر الهى و تأنى و حلم سبحانى تا به مرتبه‌اى كه مدت و ازمنه طويله را قصير و حقير

از رموز موفقيّت پيشوايان دينى، صبر آنان بر مشكلات شخصى، جنگ ها، فقرها، بيمارى‌ها، داغ ديدن‌ها و امثال آن بوده است. و صبر و پايدارى، قناعت و بردبارى و زهد

آورديم به آيتهاى پروردگارمان چون آمدند ما را پروردگار ما زياد عطا فرما بما صبر را و بميران ما را مسلمانان. تفسير فرعون بر سبيل انكار اخبار از ايمان سحره

بر آن اشاره به فرق بين ميل به ظالمين و مصاديق مباشرت در ظلم امر به نماز و صبر كه مهمترين عبادات و اخلاقيات هستند معناى ((اختلاف )) و مشتقات ديگر ماده ((خلف

بخواهد كسى را بيازمايد پس امر معاش را بر او سخت و تنگ ميفرمايد تا معلوم شود كه صبر بر فقر دارد يا خير ميگويد خدا مرا خوار و ذليل نموده با آنكه هر دو اشتباه نموده‌اند

ميشود و آنچه نزد خدا است باقى ميماند و هر آينه جزا ميدهيم البتّه آنانرا كه صبر نمودند مزدشان را ببهتر چيزيكه بودند بجا مى‌آوردند هر كس بجا آورد كار شايسته

اين كه صبر را مطلق آورده، مى رساند كه اشخاص مورد نظر آيه، همه اقسام صبر را دارند. يعنى هم صبر در موقع برخورد به مصيبت، و هم صبر بر اطاعت حق، و هم صبر در برابر

بعنايت خدا تا بنماياند بشما از آيتهايش همانا در اين هر آينه آيتها است براى هر صبر كننده شكرگزار و چون فرو گيرد آنان را موجى مانند سايبانهائى ميخوانند خدا را

روئى كه ظاهرا ميگويند ما مسلمانيم و باطنا از كافر بدترند باهل ايمان ميگويند صبر كنيد يا نظرى بما نمائيد كه در تاريكى هستيم و منتظر باشيد كه ما با شما بيائيم

بعنايت خدا تا بنماياند بشما از آيتهايش همانا در اين هر آينه آيتها است براى هر صبر كننده شكرگزار و چون فرو گيرد آنان را موجى مانند سايبانهائى ميخوانند خدا را

تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام

تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام

مينمودند لذا بنظر حقير ظاهر آيه شريفه آنستكه يكروز نزد خداوند نظر بحلم و صبر او و حضور ازمان و اشياء نزدش مانند هزار سال است بحساب شما يعنى هزار سال شما

الْأَرْحَام قُل الطّوْل لِيَتَذَکّر بَقِيّة الْأَمْر أَمْرا الْعَزْم الْعِلْم صَبَر الْفَضْل الْقِسْمَة کَمَا يَنْهَوْن يَا رَسُولِه وَهَبْنَا مِنْهُم يُوفُون

در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه صبر كند و خدا به اوصبر داده است (روايت در ذيل آيات : ((ضرب

پرهيزكاران پيشوا آنگروه جزا داده شوند در بهشت رفيع‌ترين مقام را بسبب آنچه صبر كردند و رسانده ميشوند در آن بشارت و سلام را جاودانيان در آن، چه خوب قرارگاه

است و بالاخره او را بر دشمنان نصرت و ظفر خواهد بخشيد پس بايد صبر نمايد بر آزار آنها چنانچه صبر نمودند انبياء عظام بر آزار اقوامشان و بسعادت دارين رسيدند و

به يكديگر نيازمند بوده و زندگى اجتماعى تشكيل دهند و صفات سخاوت و ايثار و صبر و قناعت در آنان شكوفا شود. زيرا در صورت يكسان بودن، اين صفات شكوفا نمى‌شود

و آنكه چون بيرون آمدند با خود ميگفتند برويد و ثابت قدم باشيد در دينتان و صبر نمائيد بر پرستش و ستايش بتانتان براى تقرّب بخدا با اينمرد مكالمه نمودن فائده

خدا برسالت‌ همانا نزديك بود كه گمراه كند ما را از خدايانمان اگر نبود آنكه صبر كرديم بر آنها و زود باشد بدانند وقتى كه بينند عذاب را كه كيست گمراه‌تر آيا

3 صفحه 133 نفرموده بود بلكه اين پاداش نيكى و نيكوكارى او بود كه بر مصائب صبر و با نفس امّاره مخالفت فرمود چنانچه بيايد انشاء اللّه. وَ لَمّا بَلَغ‌َ أَشُدَّه‌ُ

كردند و گفتند: إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ. و در محنت، ترك صبر و گفتند: يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ. پس، از محك امتحان، تمام عيار بيرون نيامدند

خدا برسالت‌ همانا نزديك بود كه گمراه كند ما را از خدايانمان اگر نبود آنكه صبر كرديم بر آنها و زود باشد بدانند وقتى كه بينند عذاب را كه كيست گمراه‌تر آيا

خدا برسالت‌ همانا نزديك بود كه گمراه كند ما را از خدايانمان اگر نبود آنكه صبر كرديم بر آنها و زود باشد بدانند وقتى كه بينند عذاب را كه كيست گمراه‌تر آيا

خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى

السلام ) به پسرانش كه گفتند يوسف را گرگ خورده اشاره به معناى صبر و اينكه صابران چه كسانى هستند صبر، تواءم با توكل كارساز است سررسيدن كاروانيان و بيرون آوردن

الهى با ظهور حضرت قائم عليه السلام تحقّق مى‌يابد». «1» 1- مسلمانان نبايد در صبر وبردبارى از كفّار كمتر باشند. «فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ» 2-

متدبرين خود قرار داده است دقت فرمايند. در جمله «و لنصبرن على ما آذيتمونا»، صبر در برابر آزار و اذيت امت را، فرع بر وجوب توكل بر خدا قرار داده است و معنايش

«أفَنَجعَل المُسلِمينَ كَالمُجرِمين» معناى استدراج كافران و تکذیب گران دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع» دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى

صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شده خداوند براى دلگرمى آنحضرت بامر رسالت و صبر و بردبارى آن سرور در تحمل شدائد و ناملايمات دعوت ابتداء امر رسالت حضرت موسى

شدنى باشد. 10- خداوند با بيان تاريخ گذشتگان، به پيامبر اسلام دلدارى و درس صبر مى‌دهد. «ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ» 11- پندپذيران كم هستند. «لَآيَةً

و حرير خواهد بود كه ابريشم خالص است و در دنيا بر مردها حرام بوده و ايشان صبر نمودند بر ترك آن و بعضى لؤلؤ را بكسر قرائت نموده‌اند و بنابراين عطف بر ذهب

و حرير خواهد بود كه ابريشم خالص است و در دنيا بر مردها حرام بوده و ايشان صبر نمودند بر ترك آن و بعضى لؤلؤ را بكسر قرائت نموده‌اند و بنابراين عطف بر ذهب

مينمودند لذا بنظر حقير ظاهر آيه شريفه آنستكه يكروز نزد خداوند نظر بحلم و صبر او و حضور ازمان و اشياء نزدش مانند هزار سال است بحساب شما يعنى هزار سال شما

آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است در شش روز و نرسيد ما را هيچ رنجى‌ پس صبر كن بر آنچه ميگويند و تسبيح گوى با حمد پروردگارت پيش از طلوع آفتاب و پيش از

بقره‌ آيه 286. سَيَجعَل‌ُ اللّه‌ُ بَعدَ عُسرٍ يُسراً بنده‌ بايد ‌در‌ مضيقه‌ صبر و تحمل‌ كند و ‌در‌ توسعه‌ شكر و ‌در‌ ‌هر‌ حالي‌ بوظائف‌ ديني‌ ‌خود‌ عمل‌ كند

فرمود منكه بكسى جز خدا شكايت نكردم البتّه بايد بنده عقده درونى خود كه طاقت صبر بر آنرا ندارد و اندوه خويش را بخداى خود عرضه بدارد و از او فرج بخواهد واگذاريد

است و بالاخره او را بر دشمنان نصرت و ظفر خواهد بخشيد پس بايد صبر نمايد بر آزار آنها چنانچه صبر نمودند انبياء عظام بر آزار اقوامشان و بسعادت دارين رسيدند و

است و بالاخره او را بر دشمنان نصرت و ظفر خواهد بخشيد پس بايد صبر نمايد بر آزار آنها چنانچه صبر نمودند انبياء عظام بر آزار اقوامشان و بسعادت دارين رسيدند و

كه وحى ميكنيم آنرا بسوى تو نبودى كه بدانى آنرا تو و نه قومت پيش از اين پس صبر كن همانا انجام نيك براى پرهيزكاران است. تفسير پس از صدور ترك اولى از حضرت

است و بالاخره او را بر دشمنان نصرت و ظفر خواهد بخشيد پس بايد صبر نمايد بر آزار آنها چنانچه صبر نمودند انبياء عظام بر آزار اقوامشان و بسعادت دارين رسيدند و

بن شداد. او را بر ممالك خليفه گردانيدند. پدر را برداشت به حضر موت آورد به صبر «2» و كافور شست و در غارى به روى تختى از طلا خوابانيد و هفتاد حلّه به زر و

آيه 39 فرمود: «فَاصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ» بر آنچه ياوه‌سرايان مى‌گويند، صبر كن، آيات‌ «1». حشر، 23. جلد 9 - صفحه 236 بعد، به مسائلى كه انسان را صبور مى‌سازد

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

حضرت عرض كرد: يا رب كيستند فقرا؟ فرمود: كسانيند كه راضى شوند به قليل رزق و صبر نمايند بر گرسنگى و شكر نمايند بر نعمت و شكايت ننمايند گرسنگى و تشنگى خود را

در خانه ما هیچ برگ و توشه اى جز یک مد طعام یافت نمى شود سپس فرمود: اى عوف، صبر کن و پرهیزکار باش و زیاد کلمه «لاحول و لاقوّة الّا باللَّه» را بر زبان جارى

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

است كه قلب آنها را پر كرده و متأسفند از آنكه چرا چند روزه دنيا را صرف در صبر بر طاعت و از معصيت ننمودند لذا خداوند فرموده ما بهتر ميدانيم مدّت درنگ آنها

تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

شدنى باشد. 10- خداوند با بيان تاريخ گذشتگان، به پيامبر اسلام دلدارى و درس صبر مى‌دهد. «ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ» 11- پندپذيران كم هستند. «لَآيَةً

‌است‌ تخليص‌ ‌از‌ ذنوب‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ابتلائات‌ و امتحانات‌ ‌اگر‌ صبر كنند گناهان‌ ‌آنها‌ ‌از‌ ‌بين‌ برود و پاك‌ شوند ‌از‌ گناهان‌. و ممكن‌ ‌است‌

تكويني‌ و تشريعي‌ خشنود ‌باشد‌ و همان‌ ‌را‌ طالب‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ ‌از‌ مقام‌ صبر بالاتر ‌است‌ و ‌در‌ بهشت‌ ‌هم‌ بالاترين‌ مقامات‌ ‌بر‌ اهل‌ بهشت‌ رضاي‌ الهي‌

قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود

است و بالاخره او را بر دشمنان نصرت و ظفر خواهد بخشيد پس بايد صبر نمايد بر آزار آنها چنانچه صبر نمودند انبياء عظام بر آزار اقوامشان و بسعادت دارين رسيدند و

است و بالاخره او را بر دشمنان نصرت و ظفر خواهد بخشيد پس بايد صبر نمايد بر آزار آنها چنانچه صبر نمودند انبياء عظام بر آزار اقوامشان و بسعادت دارين رسيدند و

حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر استاد (خضر عليه السلام ) صبر نياوردن موسى (ع ) به سكوت در برابراعمال خضر (ع ) غرض اصلى آيات بيان يك داستان

بر آن اشاره به فرق بين ميل به ظالمين و مصاديق مباشرت در ظلم امر به نماز و صبر كه مهمترين عبادات و اخلاقيات هستند معناى ((اختلاف )) و مشتقات ديگر ماده ((خلف

فرمود منكه بكسى جز خدا شكايت نكردم البتّه بايد بنده عقده درونى خود كه طاقت صبر بر آنرا ندارد و اندوه خويش را بخداى خود عرضه بدارد و از او فرج بخواهد واگذاريد

پرهيزكاران پيشوا آنگروه جزا داده شوند در بهشت رفيع‌ترين مقام را بسبب آنچه صبر كردند و رسانده ميشوند در آن بشارت و سلام را جاودانيان در آن، چه خوب قرارگاه

تکلیف) بناحق تجاوز می‌نمایند. اینان برایشان عذابی دردناک است. و هر که همواره صبر کند و (از تجاوز دیگران) چشم پوشد، بی‌چون این (خویشتن‌‌داری، حاکی) از اراده‌ی

فقر قصد منع فقرا را از حقوق خودشان نموديد يا چرا ياد خدا نمينمائيد بشكر و صبر بر سهم خودتان از باغ و اداء حق فقرا و آنها تنزيه خدا و اقرار بظلم خودشان كردند

دری بر آنان در می‌آیند، (و به آنان می‌گویند:) «درود بر شما، به (پاداش) آنچه صبر کردید.» پس چه نکوست عاقبت (آن) سرای. و کسانی که پیمان خدا را پس از بستن آن

جنون باو دادند و ممنوع از دعوتش كردند و او نهصد و پنجاه سال بر آزار آنها صبر نمود تا از ايمان آنها مأيوس شد و ميخواستند او را سنگسار نمايند پس خواند پروردگار

آن و دعوت شديد به آن. و طلب نمائيد از خداى تعالى تماميت نعم را بر شما با صبر در طاعات و اجتناب از محرمات. پس به تحقيق فردا نزديك است از امروز. چقدر سرعت

باللّه‌ نسبت‌ ظلم‌ بخدا ميدهند، فقط معتقد باين‌ عقيده‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ بلا صبر و ‌در‌ نعمت‌ شكر و تمام‌ افعال‌ الهيّه‌ ‌را‌ عين‌ صلاح‌ ميدانند. ] (آیه 38)-

قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود

يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ‌ 2- بايد دشمن را بيرون كرد، نه آنكه صبر كرد تا خودش بيرون رود. «فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ» 3- راحت‌طلبى،

اطمينان قلب و قدم و مزيد يقين و بصيرت و دلگرمى آنحضرت است در انجام رسالت و صبر بر اذيّت و آزار قوم و اميدوارى بوعده نصرت و ظفر بر كفار و نازل شده است در

آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است در شش روز و نرسيد ما را هيچ رنجى‌ پس صبر كن بر آنچه ميگويند و تسبيح گوى با حمد پروردگارت پيش از طلوع آفتاب و پيش از

شايسته نيست. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» 3- ايمان ما به علم خداوند، عامل صبر وحلم در ماست. «نَحْنُ أَعْلَمُ» 4- پناه دادن از شئون ربوبيّت است. «رَبِّ أَعُوذُ

است و بالاخره او را بر دشمنان نصرت و ظفر خواهد بخشيد پس بايد صبر نمايد بر آزار آنها چنانچه صبر نمودند انبياء عظام بر آزار اقوامشان و بسعادت دارين رسيدند و

،سرمست و بالنده است . جز صابران نيكوكردار... صبر و عمل صالح انسان را از آن دو طبيعت مذموم مى رهانند، و صبر وعمل صالح منفك از ايمان نيستند توضيح درباره خطاب

سمعت قول العبد الصّالح: و ارتقبوا انّى معكم رقيب. «1» فرمود: چه نيكو است صبر و انتظار فرج، آيا نشنيدى قول بنده صالح را كه منتظر باشيد و من با شما منتظرم

پرهيزكاران پيشوا آنگروه جزا داده شوند در بهشت رفيع‌ترين مقام را بسبب آنچه صبر كردند و رسانده ميشوند در آن بشارت و سلام را جاودانيان در آن، چه خوب قرارگاه

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

فقر قصد منع فقرا را از حقوق خودشان نموديد يا چرا ياد خدا نمينمائيد بشكر و صبر بر سهم خودتان از باغ و اداء حق فقرا و آنها تنزيه خدا و اقرار بظلم خودشان كردند

فقر قصد منع فقرا را از حقوق خودشان نموديد يا چرا ياد خدا نمينمائيد بشكر و صبر بر سهم خودتان از باغ و اداء حق فقرا و آنها تنزيه خدا و اقرار بظلم خودشان كردند

«أفَنَجعَل المُسلِمينَ كَالمُجرِمين» معناى استدراج كافران و تکذیب گران دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع» دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى

«أفَنَجعَل المُسلِمينَ كَالمُجرِمين» معناى استدراج كافران و تکذیب گران دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع» دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى

فقر قصد منع فقرا را از حقوق خودشان نموديد يا چرا ياد خدا نمينمائيد بشكر و صبر بر سهم خودتان از باغ و اداء حق فقرا و آنها تنزيه خدا و اقرار بظلم خودشان كردند

استغراق است به معناى مطلقاعمال صالح عمل فاسد، اثر فاسد در پى دارد اگر مسلمين صبر كنند و تقوا پيشه سازند، از كينه دشمنان ايمن خواهند بود تفسیر آیات «115» وَ

است ترغيب مى‌فرمايد: وَ مَنْ جاهَدَ: و هر كه جهاد كند با هواى نفس خود به صبر در طاعت و ترك معصيت و تحمل مصيبت و مشقت، فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ‌: پس

صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شده خداوند براى دلگرمى آنحضرت بامر رسالت و صبر و بردبارى آن سرور در تحمل شدائد و ناملايمات دعوت ابتداء امر رسالت حضرت موسى

قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود

(حريص)، «يَؤُساً» «3» (نااميد)، «كَفُوراً» «4»* (ناسپاس)، «جَزُوعاً» «5» (بى صبر)، «مَنُوعاً» «6» (بخيل) خوانده است. ولى از سوى ديگر درباره انسان مى‌فرمايد:

إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّارِ). 2- «آنها که صبر و استقامت دارند» (الصَّابِرِینَ). و در برابر حوادث سخت که در مسیر اطاعت پروردگار

485 احوال مراقبت و نگهدارى و نگهبانى كند چگونه ممكن است فراموش كار باشد پس صبر كن و ثابت قدم باش بر عبادت و اطاعت او آيا اى حبيب من ميدانى و مى‌يابى كسى

شدنى باشد. 10- خداوند با بيان تاريخ گذشتگان، به پيامبر اسلام دلدارى و درس صبر مى‌دهد. «ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ» 11- پندپذيران كم هستند. «لَآيَةً

شايسته نيست. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» 3- ايمان ما به علم خداوند، عامل صبر وحلم در ماست. «نَحْنُ أَعْلَمُ» 4- پناه دادن از شئون ربوبيّت است. «رَبِّ أَعُوذُ

خواب او تمام عاجز و يوسف حل مشگل نمود، لا جرم طبع مايل به او شد. 2- ثبات و صبر يوسف او را جذب نمود، زيرا پس از اذن در خروج از زندان سبقت ننموده بلكه توقف

كه وحى ميكنيم آنرا بسوى تو نبودى كه بدانى آنرا تو و نه قومت پيش از اين پس صبر كن همانا انجام نيك براى پرهيزكاران است. تفسير پس از صدور ترك اولى از حضرت

در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه صبر كند و خدا به اوصبر داده است (روايت در ذيل آيات : ((ضرب

است و بالاخره او را بر دشمنان نصرت و ظفر خواهد بخشيد پس بايد صبر نمايد بر آزار آنها چنانچه صبر نمودند انبياء عظام بر آزار اقوامشان و بسعادت دارين رسيدند و

نزول دانسته اند. گويند اين زن حاضر نگرديد كه با عبدالرحمن نزديكى نمايد لذا صبر كرد تا رسول خدا از دنيا رحلت فرمود. سپس نزد ابوبكر آمد و از او اجازه خواست

،سرمست و بالنده است . جز صابران نيكوكردار... صبر و عمل صالح انسان را از آن دو طبيعت مذموم مى رهانند، و صبر وعمل صالح منفك از ايمان نيستند توضيح درباره خطاب

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى

فقر قصد منع فقرا را از حقوق خودشان نموديد يا چرا ياد خدا نمينمائيد بشكر و صبر بر سهم خودتان از باغ و اداء حق فقرا و آنها تنزيه خدا و اقرار بظلم خودشان كردند

نفرمايد، و سالهاى متمادى به كفر و فسق بندگان و تمادى آنان در عصيان، حضرت رحمان صبر فرمايد كه شايد از مستى شهوت، هشيار و از خواب غفلت، بيدار گردند و تدارك آن

اموالكم و اولادكم فتنه من نظر باين دو كودك نمودم كه راه ميروند و مى‌افتند صبر ننمودم و سخن خود را قطع كردم و ثانيا مشغول بخطبه شد و در نهج البلاغه است كه

استغراق است به معناى مطلقاعمال صالح عمل فاسد، اثر فاسد در پى دارد اگر مسلمين صبر كنند و تقوا پيشه سازند، از كينه دشمنان ايمن خواهند بود تفسیر آیات «116» إِنَّ

اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه آن چيزى است در آتش شبيه به خار تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از مردار و پر حرارت‌تر از آتش خداوند آنرا ضريع ناميده و با اين همه

باللّه‌ نسبت‌ ظلم‌ بخدا ميدهند، فقط معتقد باين‌ عقيده‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ بلا صبر و ‌در‌ نعمت‌ شكر و تمام‌ افعال‌ الهيّه‌ ‌را‌ عين‌ صلاح‌ ميدانند. ] (آیه 39)-

قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود

قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود

ترسيدم‌ ‌که‌ ‌شما‌ بيايي‌ و مؤاخذه‌ كني‌ ‌که‌ ميخواستي‌ ‌اينکه‌ دو روز ‌را‌ صبر كني‌ ‌من‌ ميآمدم‌ و آنچه‌ وظيفه‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ ‌با‌ ‌آنها‌ عمل‌ ميكردم‌. و

(حريص)، «يَؤُساً» «3» (نااميد)، «كَفُوراً» «4»* (ناسپاس)، «جَزُوعاً» «5» (بى صبر)، «مَنُوعاً» «6» (بخيل) خوانده است. ولى از سوى ديگر درباره انسان مى‌فرمايد:

اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه آن چيزى است در آتش شبيه به خار تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از مردار و پر حرارت‌تر از آتش خداوند آنرا ضريع ناميده و با اين همه

شأن نزول: جماعتى بعد از جنگ بدر، تمنا كردند كاش ما حاضر مى‌شديم و در جهاد، صبر مى‌كرديم تا به يكى از دو امر فائز مى‌گرديديم: يا غلبه بر دشمنان، و يا رسيدن

شكر نمى‌كنند بر آن نعم؛ پس مى‌گردد وبال. و مبتلا سازد قومى را به مصائب، پس صبر كردند، پس گرديد بر ايشان نعم. و قيل: الشّكر قيد الموجود و صيد المفقود. و قيل:

اطمينان قلب و قدم و مزيد يقين و بصيرت و دلگرمى آنحضرت است در انجام رسالت و صبر بر اذيّت و آزار قوم و اميدوارى بوعده نصرت و ظفر بر كفار و نازل شده است در

قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود

مينمودند لذا بنظر حقير ظاهر آيه شريفه آنستكه يكروز نزد خداوند نظر بحلم و صبر او و حضور ازمان و اشياء نزدش مانند هزار سال است بحساب شما يعنى هزار سال شما

چشمان(مان) باشد، و ما را پیشوای پرهیزگاران بگردان.» اینانند که به پاس آنکه صبر کردند، استراحتگاه (روح و بدن) را پاداش خواهند یافت و در آن‌جا با سلام و درود

علوم اولين و آخرين مبعوث خواهد شد و دين مرا در ميان مردم منتشر خواهد كرد، و صبر در بلاها و آزارها نمايد براى رضاى من، و با مشركان جنگ و جهاد نمايد. اى عيسى

استعانت بلكه عتاب مذكور به يوسف عليه السّلام به جهت ترك عادت جميله او بود در صبر و توكل بر خدا در جميع امور، و درنگ او در زندان براى تشديد محبّت او بود. و

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

اموالكم و اولادكم فتنه من نظر باين دو كودك نمودم كه راه ميروند و مى‌افتند صبر ننمودم و سخن خود را قطع كردم و ثانيا مشغول بخطبه شد و در نهج البلاغه است كه

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

(اكنون كه مرا به اين كار بزرگ مأمور فرمودى) سينه‌ام را برايم گشاده گردان (و بر صبر و حوصله‌ام بيفزا). قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي «25» خلاصه پس از خطاب الهى

دنيا به دنياى ديگر است. «خَلَقَ الْمَوْتَ» 7- آفرينش مرگ، آزمايشى براى ظهور صبر، و آفرينش حيات، آزمايشى براى ظهور شكر است. «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ

اموالكم و اولادكم فتنه من نظر باين دو كودك نمودم كه راه ميروند و مى‌افتند صبر ننمودم و سخن خود را قطع كردم و ثانيا مشغول بخطبه شد و در نهج البلاغه است كه

376 تكذيب اختصاص بتو ندارد انبياء سابق را هم مانند تو تكذيب كردند و ايشان صبر نمودند و اجر بردند چون بازگشت امور بحكم الهى است و هر كس را بسزاى اعمالش خواهد

است كه قلب آنها را پر كرده و متأسفند از آنكه چرا چند روزه دنيا را صرف در صبر بر طاعت و از معصيت ننمودند لذا خداوند فرموده ما بهتر ميدانيم مدّت درنگ آنها

پسر بزرگ حضرت ابراهيم از هاجر خاتون واقعى كه از انبياء نامى و معروف بحلم و صبر و رضا و تسليم بود و از اليسع كه گفته‌اند نام والدش اخطوب بود و الياس پيغمبر

ايشان را به كفر اكراه كردند. آن جماعت در طريق ايمان ثبات ورزيده، بر جفاى قوم صبر نمودند تا حدى كه پدر و مادر عمار در شكنجه عذاب قوم شهيد شدند، و اولين شهداء

وعده الهى، مبنى بر هلاکت دشمنان و پیروزى مسلمانان بودند. و خداوند آنان را به صبر و شتاب نکردن فراخوانده است. گفتنى است برداشت فوق بر اساس این است که مخاطبان

اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه آن چيزى است در آتش شبيه به خار تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از مردار و پر حرارت‌تر از آتش خداوند آنرا ضريع ناميده و با اين همه

اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه آن چيزى است در آتش شبيه به خار تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از مردار و پر حرارت‌تر از آتش خداوند آنرا ضريع ناميده و با اين همه

قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود

قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود

سنگى از كبريت، و در ذيل خطبه فرمايد: و بدانيد آنكه نيست براى اين پوست نازك صبر بر آتش جهنم، پس رحم كنيد بر نفسهاى خود. بدرستى كه آزموده‌ايد نفوس خود را در

زخرف را بر یوسف ازرق قرائت کردم تا به این آیه که رسیدم به من گفت: اى محمد صبر کن من هم توقف کردم. سپس گفت: این سوره را بر اعمش قرائت کرده بودم چون به این

اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه آن چيزى است در آتش شبيه به خار تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از مردار و پر حرارت‌تر از آتش خداوند آنرا ضريع ناميده و با اين همه

اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه آن چيزى است در آتش شبيه به خار تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از مردار و پر حرارت‌تر از آتش خداوند آنرا ضريع ناميده و با اين همه

دار رياض و نعمت. 4- قولى اين كلام تحيّت رسول است بر تحمّل مشاقّ و بعث او بر صبر مكاره كه از اهل مكّه به او مى‌رسد، و تعجب از حال ايشان در عداوت آن حضرت. و

قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود

باو تعليم نمود قابيل هم قبول كرد و چنين امر بزرگى را سهل و آسان پنداشت و صبر كرد تا برادرش بخواب رفت سنگى برداشت و سر برادر را خورد نمود و اين بار گران

لبّيك لا شريك لك الّا شريك هو لك پس قريش متنفّر شدند از آن گفتار و شيطان گفت صبر كنيد تا سخن من تمام شود گفتند بگو گفت الّا شريك هو لك تملكه و ما جلد 4 صفحه

فرمايد او را، و هر كه صبر كند ظفر يابد، و كسى كه عفو كند، حق تعالى عفو فرمايد از او. و كسى كه كظم غيظ كند، اجر عنايت فرمايد. و كسى كه صبر بر مصيبت نمايد عوض

روئى كه ظاهرا ميگويند ما مسلمانيم و باطنا از كافر بدترند باهل ايمان ميگويند صبر كنيد يا نظرى بما نمائيد كه در تاريكى هستيم و منتظر باشيد كه ما با شما بيائيم

آنانكه ميخوانند تو را از پشت حجره‌ها بيشترشان نمى‌يابند بعقل‌ و اگر آنها صبر كنند تا بيرون آئى بسويشان هر آينه بهتر است براى آنها و خدا آمرزنده مهربانست

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

لبّيك لا شريك لك الّا شريك هو لك پس قريش متنفّر شدند از آن گفتار و شيطان گفت صبر كنيد تا سخن من تمام شود گفتند بگو گفت الّا شريك هو لك تملكه و ما جلد 4 صفحه

خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى

«أفَنَجعَل المُسلِمينَ كَالمُجرِمين» معناى استدراج كافران و تکذیب گران دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع» دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى

«أفَنَجعَل المُسلِمينَ كَالمُجرِمين» معناى استدراج كافران و تکذیب گران دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع» دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است براى كفّار بلحاظ مدارا و حسن سلوك و صبر بر مصائب و تحمّل ناملايمات و تقاضا ننمودن نزول عذاب بر آنها بخلاف ساير انبياء

منافق است؛ و اما ازهر، قلب مؤمن است، اگر عطا شود، شكر گزارد؛ و اگر مبتلا شود، صبر كند؛ و اما منكوس، قلب مشرك است. پس قرائت فرمود اين آيه را: أَ فَمَنْ يَمْشِي

استغراق است به معناى مطلقاعمال صالح عمل فاسد، اثر فاسد در پى دارد اگر مسلمين صبر كنند و تقوا پيشه سازند، از كينه دشمنان ايمن خواهند بود تفسیر آیات «114» يُؤْمِنُونَ

است كه قلب آنها را پر كرده و متأسفند از آنكه چرا چند روزه دنيا را صرف در صبر بر طاعت و از معصيت ننمودند لذا خداوند فرموده ما بهتر ميدانيم مدّت درنگ آنها

است كه قلب آنها را پر كرده و متأسفند از آنكه چرا چند روزه دنيا را صرف در صبر بر طاعت و از معصيت ننمودند لذا خداوند فرموده ما بهتر ميدانيم مدّت درنگ آنها

بزرگ و برجسته مى‌شود. بسيار از تلخى‌ها، استعدادهاى ما را شكوفا مى‌كند، حالت صبر و مقاومت را در ما رشد مى‌دهد و دل انسان را خاضع و خاشع مى‌سازد. «لَعَلَّهُمْ

بخواهد كسى را بيازمايد پس امر معاش را بر او سخت و تنگ ميفرمايد تا معلوم شود كه صبر بر فقر دارد يا خير ميگويد خدا مرا خوار و ذليل نموده با آنكه هر دو اشتباه نموده‌اند

بخواهد كسى را بيازمايد پس امر معاش را بر او سخت و تنگ ميفرمايد تا معلوم شود كه صبر بر فقر دارد يا خير ميگويد خدا مرا خوار و ذليل نموده با آنكه هر دو اشتباه نموده‌اند

بر آن اشاره به فرق بين ميل به ظالمين و مصاديق مباشرت در ظلم امر به نماز و صبر كه مهمترين عبادات و اخلاقيات هستند معناى ((اختلاف )) و مشتقات ديگر ماده ((خلف

كردن خدا، كه آن نماز پنجگانه يا جميع فرايض يا قرآن يا جهاد يا شكر نعمتها و صبر بر بلاها و رضا به قضاى الهى است، چه مقتضاى ايمان آنست كه دوستى خدا غالب باشد

جنون باو دادند و ممنوع از دعوتش كردند و او نهصد و پنجاه سال بر آزار آنها صبر نمود تا از ايمان آنها مأيوس شد و ميخواستند او را سنگسار نمايند پس خواند پروردگار

جنون باو دادند و ممنوع از دعوتش كردند و او نهصد و پنجاه سال بر آزار آنها صبر نمود تا از ايمان آنها مأيوس شد و ميخواستند او را سنگسار نمايند پس خواند پروردگار

جنون باو دادند و ممنوع از دعوتش كردند و او نهصد و پنجاه سال بر آزار آنها صبر نمود تا از ايمان آنها مأيوس شد و ميخواستند او را سنگسار نمايند پس خواند پروردگار

ترسيدم‌ ‌که‌ ‌شما‌ بيايي‌ و مؤاخذه‌ كني‌ ‌که‌ ميخواستي‌ ‌اينکه‌ دو روز ‌را‌ صبر كني‌ ‌من‌ ميآمدم‌ و آنچه‌ وظيفه‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ ‌با‌ ‌آنها‌ عمل‌ ميكردم‌. و

(حريص)، «يَؤُساً» «3» (نااميد)، «كَفُوراً» «4»* (ناسپاس)، «جَزُوعاً» «5» (بى صبر)، «مَنُوعاً» «6» (بخيل) خوانده است. ولى از سوى ديگر درباره انسان مى‌فرمايد:

(حريص)، «يَؤُساً» «3» (نااميد)، «كَفُوراً» «4»* (ناسپاس)، «جَزُوعاً» «5» (بى صبر)، «مَنُوعاً» «6» (بخيل) خوانده است. ولى از سوى ديگر درباره انسان مى‌فرمايد:

بخواهد كسى را بيازمايد پس امر معاش را بر او سخت و تنگ ميفرمايد تا معلوم شود كه صبر بر فقر دارد يا خير ميگويد خدا مرا خوار و ذليل نموده با آنكه هر دو اشتباه نموده‌اند

مسلمين‌ تحت‌ شكنجه‌ و ظلم‌ قرار گيرند و نيرويي‌ ‌براي‌ دفاع‌ ندارند مهما امكن‌ صبر نموده‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ مهلكه‌ نيندازند چنانچه‌ اخبار بسياري‌ ‌در‌ كافي‌ درباره‌

اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه آن چيزى است در آتش شبيه به خار تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از مردار و پر حرارت‌تر از آتش خداوند آنرا ضريع ناميده و با اين همه

شدنى باشد. 10- خداوند با بيان تاريخ گذشتگان، به پيامبر اسلام دلدارى و درس صبر مى‌دهد. «ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ» 11- پندپذيران كم هستند. «لَآيَةً

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

كه قوم موسى به او گفته بودند: («لن نصبر على طعام واحد؛ ما به يك نوع خوراك صبر نخواهيم كرد». آيه ۶۱ سوره بقره) سپس موسى به آن‌ها گفته بود: «اهبطوا مصرا فانّ

مينمودند لذا بنظر حقير ظاهر آيه شريفه آنستكه يكروز نزد خداوند نظر بحلم و صبر او و حضور ازمان و اشياء نزدش مانند هزار سال است بحساب شما يعنى هزار سال شما

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

‌عليه‌ مفاتيح‌ الدنيا فأبي‌ السخاء) و فرمود: ميخواهم‌ يك‌ روز گرسنه‌ باشم‌ صبر كنم‌ و يك‌ روز سير باشم‌ شكر كنم‌، ‌حتي‌ ‌در‌ جنگ‌ خندق‌ سنگ‌ بشكم‌ مبارك‌

خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى

آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است در شش روز و نرسيد ما را هيچ رنجى‌ پس صبر كن بر آنچه ميگويند و تسبيح گوى با حمد پروردگارت پيش از طلوع آفتاب و پيش از

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

مرد همسرش را طلاق مى‌دهد، زن بايد تا سه بار عادت ماهيانه و پاك شدن از آن صبر كند و سپس اگر خواست شوهر ديگرى اختيار كند. به اين فاصله زمانى، «عده» مى‌گويند

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

با هم نزاع مکنید، که سست می‌شوید و آبرو (و چیرگی)‌تان (از میان‌) می‌رود. و صبر کنید (که‌) خدا بی‌گمان با صابران است. و مانند کسانی مباشید که از خانه‌هایشان

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است براى كفّار بلحاظ مدارا و حسن سلوك و صبر بر مصائب و تحمّل ناملايمات و تقاضا ننمودن نزول عذاب بر آنها بخلاف ساير انبياء

استغراق است به معناى مطلقاعمال صالح عمل فاسد، اثر فاسد در پى دارد اگر مسلمين صبر كنند و تقوا پيشه سازند، از كينه دشمنان ايمن خواهند بود تفسیر آیات «113» لَيْسُوا

آنكه گاهى مشكلات زندگى افرادى را به خلافكارى وادار مى‌كند در حالى كه بايد با صبر و زهد و تلاش مشكلات را حل كرد، نه با دست زدن به خلاف. جلد 8 - صفحه 263 1-

بخواهد كسى را بيازمايد پس امر معاش را بر او سخت و تنگ ميفرمايد تا معلوم شود كه صبر بر فقر دارد يا خير ميگويد خدا مرا خوار و ذليل نموده با آنكه هر دو اشتباه نموده‌اند

گرسنگان را احساس ودرك مى‌كند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: روزه، نصف صبر است. «2» روزه‌ى مردمان عادّى، همان خوددارى از نان و آب و همسر است، امّا در

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

(حريص)، «يَؤُساً» «3» (نااميد)، «كَفُوراً» «4»* (ناسپاس)، «جَزُوعاً» «5» (بى صبر)، «مَنُوعاً» «6» (بخيل) خوانده است. ولى از سوى ديگر درباره انسان مى‌فرمايد:

بخواهد كسى را بيازمايد پس امر معاش را بر او سخت و تنگ ميفرمايد تا معلوم شود كه صبر بر فقر دارد يا خير ميگويد خدا مرا خوار و ذليل نموده با آنكه هر دو اشتباه نموده‌اند

جلوگيري‌ كند ‌از‌ هواهاي‌ نفساني‌ و طلب‌ جاه‌ و مال‌ و رياست‌ و لذائذ معاصي‌، صبر ‌بر‌ بليات‌ و زحمت‌ عبادات‌ و جلوگيري‌ ‌از‌ معاصي‌، و ديگر رو بآتش‌ ‌است‌

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

‌براي‌ ‌اينکه‌ بوده‌ ‌که‌ اوّل‌ وقت‌ ‌را‌ درك‌ كنم‌ ‌که‌ وقت‌ فضيلت‌ ‌است‌ و صبر نكنم‌ ‌تا‌ وقت‌ فضيلت‌ بگذرد و ‌در‌ وقت‌ اجزاء عمل‌ كنم‌ ‌براي‌ رضاي‌ تو (تنبيه‌)

اذيتهاي‌ ظاهري‌ ‌از‌ كفار و مشركين‌ و چه‌ داخلي‌ ‌از‌ منافقين‌ بايد تحمل‌ كرد و صبر نمود و ‌در‌ انجام‌ مقاصد ديني‌ كوتاهي‌ نكرد. وَ تَوَكَّل‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ مقام‌

اخلاقي‌ ‌در‌ جميع‌ صفات‌ كمال‌ اكمل‌ ‌از‌ جميع‌ بشر بوده‌: سخاوت‌، شجاعت‌، حلم‌ صبر، تواضع‌، رحم‌ و ‌غير‌ اينها و خوارق‌ عادات‌ و معجزات‌ صادره‌ ‌از‌ حضرتش‌ ‌که‌

‌که‌ بواسطه‌ معرفت‌ بفناء و گذرنمودن‌ دنيا و اجر جزيل‌ ‌که‌ ‌در‌ آخرت‌ ‌بر‌ صبر ‌آنها‌ مترتب‌ ‌است‌ هموار ميگردد «و هطلت‌ ‌عليه‌ الكرامة ‌بعد‌ قحوطها ‌تا‌

انجام دهيم و بطور طعنه گفتند تو مردى بردبار و داراى رشد و صلاحى خوب است چندى صبر كنى تا امور اصلاح شود و قمّى ره فرموده آنها گفتند انّك لانت السّفيه الجاهل

چه‌ باو ميرسد بداند عين‌ صلاح‌ ‌است‌ و ‌لو‌ ‌هر‌ چه‌ بلاء سخت‌ ‌باشد‌ «8» صبر ‌در‌ بليّات‌ كند «9» تمام‌ اعضاي‌ بدنش‌ شاكر ‌باشد‌ نه‌ زبان‌ فقط. ] (آیه

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

خود را دستى توسرى خور كند و اين غير از مظلوميت است كه كسى باو ظلم كند و او صبر نمايد و شواهد بسيار از كلمات بزرگان و سيره ائمه اطهار بر اين معنى قائم است

قال رسول الله ص : رسول خدا (ص) فرمود: صبر سه است: صبر بر مصيبت و صبر بر طاعت و صبر از گناه كردن. هر كه در مصيبت صبر كند تا آن را به تسلى خوبى جواب گويد،

،سرمست و بالنده است . جز صابران نيكوكردار... صبر و عمل صالح انسان را از آن دو طبيعت مذموم مى رهانند، و صبر وعمل صالح منفك از ايمان نيستند توضيح درباره خطاب

خلقش قرار داد». «4» مولوى مى‌گويد: مكر شيطان است تعجيل و شتاب‌ خوى رحمن است صبر و احتساب‌ با تأنّى گشت موجود از خدا تا به شش روز اين زمين و چرخ‌ها ورنه قادر

قال : فرمود: صبر دو صبر است: صبر بر بلاء كه نيكو و زيبا است و بهترينِ دو صبر، ورع از محرّمات. امام باقر عليه السّلام فرمود: صبر بر دو گونه است: صبر بر بلا كه

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

توسل كنيد به خدا در طلب رضا به اين وجه كه به قضاى او راضى باشيد و بر بلاى او صبر كنيد. در حديث است كه «الوسيلة منزلى فى الجنّة» «1». در منهج- اصبغ بن نباته

اموالكم و اولادكم فتنه من نظر باين دو كودك نمودم كه راه ميروند و مى‌افتند صبر ننمودم و سخن خود را قطع كردم و ثانيا مشغول بخطبه شد و در نهج البلاغه است كه

اموالكم و اولادكم فتنه من نظر باين دو كودك نمودم كه راه ميروند و مى‌افتند صبر ننمودم و سخن خود را قطع كردم و ثانيا مشغول بخطبه شد و در نهج البلاغه است كه

لبّيك لا شريك لك الّا شريك هو لك پس قريش متنفّر شدند از آن گفتار و شيطان گفت صبر كنيد تا سخن من تمام شود گفتند بگو گفت الّا شريك هو لك تملكه و ما جلد 4 صفحه

می‌شود، خواه در طریق کسب معرفت باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایی در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف،

خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است براى كفّار بلحاظ مدارا و حسن سلوك و صبر بر مصائب و تحمّل ناملايمات و تقاضا ننمودن نزول عذاب بر آنها بخلاف ساير انبياء

را مى‌شكند: «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً» «2» قرآن او را حليم معرّفى مى‌نمايد ودر صبر و توكّل نيز نمونه و سرآمد است تا آنجا كه درون آتش افكنده مى‌شود بى‌آنكه واهمه‌اى

آماده فرمود براى آنها موجبات مزيد هدايت را بتقويت قلب و بستگى آن بدوستى خدا و صبر بر مفارقت وطن و ترك لذائذ و تحمّل مشاقّ و زندگانى در غار براى حفظ دين و فرار

فقر قصد منع فقرا را از حقوق خودشان نموديد يا چرا ياد خدا نمينمائيد بشكر و صبر بر سهم خودتان از باغ و اداء حق فقرا و آنها تنزيه خدا و اقرار بظلم خودشان كردند

376 تكذيب اختصاص بتو ندارد انبياء سابق را هم مانند تو تكذيب كردند و ايشان صبر نمودند و اجر بردند چون بازگشت امور بحكم الهى است و هر كس را بسزاى اعمالش خواهد

بزرگ و برجسته مى‌شود. بسيار از تلخى‌ها، استعدادهاى ما را شكوفا مى‌كند، حالت صبر و مقاومت را در ما رشد مى‌دهد و دل انسان را خاضع و خاشع مى‌سازد. «لَعَلَّهُمْ