الشورى ٤٦

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ مَا کَانَ‌ لَهُمْ‌ مِنْ‌ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ‌ مِنْ‌ دُونِ‌ اللَّهِ‌ وَ مَنْ‌ يُضْلِلِ‌ اللَّهُ‌ فَمَا لَهُ‌ مِنْ‌ سَبِيلٍ‌

ترجمه

آنها جز خدا اولیا و یاورانی ندارند که یاریشان کنند؛ و هر کس را خدا گمراه سازد، هیچ راه نجاتی برای او نیست!

|و براى آنها دوستان و ياورانى نخواهد بود كه ايشان را در مقابل خدا يارى كنند. و هر كه را خدا بى‌راه گذارد، هيچ راه [نجاتى‌] براى او نخواهد بود
و جز خدا براى آنان دوستانى [ديگر] نيست كه آنها را يارى كنند، و هر كه را خدا بى‌راه كذارد هيچ راهى براى او نخواهد بود.
و آنها را غیر خدا هیچ یار و یاوری نباشد که یاریشان دهند. و هر که را خدا به گمراهی واگذارد دیگر هیچ راه نجاتی بر او نخواهد بود.
و در برابر خدا برای آنان سرپرستان و یاورانی که یاریشان دهد نخواهد بود؛ و هر که را خدا گمراه کند، او را هیچ راهی [به سوی نجات و سعادت] نیست.
جز خدا يار و مددكارى ندارند و هر كس را كه خدا گمراه كند هيچ راهى برايش نيست.
و آنان را دوستانی نیست که در برابر خداوند یاریشان کنند، و هرکس که خداوند بیراهش گذارد، او را راهی نیست‌
و آنان را جز خدا دوستان و كارسازانى كه ياريشان كنند نيست و هر كه را خدا گمراه كند او را هيچ راهى [به رستگارى‌] نيست.
آنان یاوران و دوستانی ندارند که ایشان را در برابر (عذاب) خدا یاری و کمک کنند. خدا هر که را گمراه سازد، او راهی (برای نجات) ندارد.
و جز خدا برای آنان اولیای دیگری نبوده (که) یاریشان کنند. و هر کس را خدا بی‌راه گذارد پس‌هیچ راهی برای او نیست.
و نبودشان دوستانی که یاریشان کنند جز خدا و آن را که گمراه سازد خدا پس نیستش راهی‌

They will have no allies to support them against Allah. Whomever Allah leaves astray has no way out.
ترتیل:
ترجمه:
الشورى ٤٥ آیه ٤٦ الشورى ٤٧
سوره : سوره الشورى
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللهِ»: ایشان را برای نجات از عذاب الهی یاری دهند. بجز خدا کسی ندارند که ایشان را یاری و کمک کند.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ «46»

و براى آنان جز خداوند هيچ ياورى كه ياريشان كند نخواهد بود و هر كس را كه خداوند گمراه كند پس براى او هيچ راه (نجاتى) نيست.

نکته ها

در دو آيه قبل، مطالبى راجع به گمراه شدن ظالمان توسط خداوند بيان شد، اين آيه داراى تهديدات بيشترى است، از جمله آنكه در آنجا فرمود: «فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ» هيچ فردى نيست كه او را يارى كند، در اين آيه مى‌فرمايد: «ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ» هيچ گروهى نيست كه آنان يارى كند.


«1». شورى، 22.

جلد 8 - صفحه 422

پیام ها

1- مستكبرانِ امروز، ذليلان فردا هستند. تَراهُمْ‌ ... خاشِعِينَ مِنَ الذُّلِ‌

2- وحشت قيامت، قدرت ديدن را از مجرم مى‌گيرد. «يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ»

3- ممكن است انسان زيانكار باشد، ولى فرزندانش به خاطر آنكه به كمالات رسيده‌اند، او را نجات دهند. زيانكار حقيقى كسى است كه نه خودش نجات يافته و نه از فرزندانش خيرى ديده است. «الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ»

4- زيانكار واقعى كسى است كه هم سرمايه‌اش (هستى و عمرش) را از دست داده‌ «خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ»، هم امكان جبران وبرگشت ندارد. «يَوْمَ الْقِيامَةِ»

5- اهل ايمان در روز قيامت، عزيز و سربلند هستند به گونه‌اى كه مى‌توانند ستمگران را سرزنش كنند. قالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرِينَ‌ ... (شايد مؤمنانى كه اين سخن را به ستمگران مى‌گويند، همان مظلومانى باشند كه در دنيا از دست آنان ستم كشيده‌اند.)

6- بيان اوضاع قيامت، براى بيدار شدن است. «أَلا إِنَّ الظَّالِمِينَ» (كلمه‌ «أَلا» براى آگاهى و تنبيه است)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ (46)

وَ ما كانَ لَهُمْ‌: و نباشد مر كافران را، مِنْ أَوْلِياءَ: هيچ دوستانى كه در دفع‌

جلد 11 - صفحه 441

عذاب، يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ‌: يارى كنند ايشان را غير از خدا، يعنى هيچكس ديگر عذاب از آنها باز نتواند داشت، و چون به سبب كفر و شرك هرگز خدا عذاب از ايشان رفع ننمايد، پس هميشه در عقبه عقاب و چنگال نكال گرفتار خواهند بود. وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ‌: و هر كه را واگذارد در گمراهى به سبب تمادى در كفر و عناد و انكار بسوء اختيار، يا حكم فرمايد به ضلالت او، فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ‌: پس نيست مر او را راه رستگارى و نجات.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ (46) اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ما لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ ما لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ (47) فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلاَّ الْبَلاغُ وَ إِنَّا إِذا أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ (48) لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ (49) أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ (50)

ترجمه‌

و نباشد براى آنها دوستانى كه يارى كنند ايشانرا جز خدا و هر كه را گمراه كند خدا پس نباشد براى او هيچ راهى‌

اجابت كنيد پروردگارتان را پيش از آنكه بيايد روز كه نباشد باز گردانيدنى براى آن از خدا نيست براى شما هيچ پناهى در چنين روزى و نباشد براى شما هيچ انكارى‌

پس اگر روى گرداندند پس نفرستاديم ترا بر آنها نگهبان نيست بر تو جز رسانيدن و همانا ما چون بچشانيم انسانرا از خودمان رحمتى شاد ميشود بآن و اگر برسد آنها را بدى بسبب آنچه پيش فرستاد دستهاشان پس همانا انسان سخت ناسپاس است‌

مر خدا را است پادشاهى آسمان و زمين مى‌آفريند آنچه را ميخواهد ميبخشد به هر كه بخواهد دختران و ميبخشد به هر كه بخواهد پسران‌

يا جمع ميكند براى آنها پسران و دختران را و ميگرداند هر كه را ميخواهد بى‌فرزند همانا او داناى توانا است.

تفسير

خداوند متعال متعرّض حال ستمكاران سابق الذكر شده كه آنها يارانى ندارند نه از جنس معبودهاى باطل و نه از سنخ رؤساء جاهل كه در دنيا عبادت و اطاعت آنها را مينمودند كه بتوانند با آنها يارى نمايند در آخرت و عذاب خدا را از آنها دفع كنند و كسيكه خدا با او يارى ننمايد و بحال ضلالت و گمراهى او را واگذار فرمايد راهى بسعادت و طريقى بجنّت براى او نيست و نخواهد بود و بعدا خطاب ببندگان فرموده آنها را امر باجابت دعوت پيغمبر باسلام مينمايد پيش از روز كه تقديم و تأخيرى در آنروز بحكم خدا روى نميدهد و تخلّف در آنروز از حكم خدا نميتوان نمود و رجوع و بازگرداندنى در آنروز بحكم خدا براى كسى بدنيا نيست كه آن روز قيامت است و مردم ملجأ و پناهى در مقابل اراده الهيه ندارند و نميتوانند اشكال و اعتراضى بحكم خدا


جلد 4 صفحه 589

كنند و تغيير و تبديلى در آن دهند يا انكار نمايند عمليّات خودشان را در دنيا چون در نامه اعمالشان ثبت است و جوارحشان بر آنها شهادت ميدهند و پس از اين خداوند خطاب به پيغمبر خود فرموده ميفرمايد پس اگر آنها اعراض نمودند و رو گردان شدند از اجابت دعوت و اطاعت احكام خدا مسئوليّتى براى تو نيست و نبايد از اين باب كدورتى در خاطرت راه يابد چون ما تو را حافظ و نگهبان و نگهدار آنها مانند چوپان كه نگهدار گوسفندان از تفرّق است قرار نداديم و باين منظور نفرستاديم بر آنها بر عهده تو نيست جز ابلاغ پيام ما بطورى كه بفهمند تكليف خودشان را براى اتمام حجّت و تكميل لطف و رحمت ولى انسان وقتى مشمول رحمت و نعمت الهى گشت مسرور و مغمور در آن ميگردد و از ياد خدا طبعا غافل ميشود و اگر بلا و محنت و ضرر و زحمت باو رسد با آنكه مستند بأعمال بد خود او است كفران نعمت و شكايت از مصيبت ميكند و چون رحمت و نعمت از خدا هميشگى و بلا و محنت اتفاقى است شرطيّه اولى مصدّر به اذا و ثانيه به ان شده است و چون تمام اختيارات و تصرفات در مملكت وجود با ذات اقدس واجب الوجود است كه مالك حقيقى و صاحب اختيار واقعى است نعمت و بلا را بموقع و محلّ قسمت ميكند و هر چه بخواهد خلق ميفرمايد و هر چه نخواهد نميفرمايد بهر كس بخواهد فقط دختر ميدهد و بهر كه بخواهد فقط پسر ميدهد و بهر كه بخواهد هم دختر ميدهد هم پسر و هر كه را بخواهد هيچ ندهد نميدهد و تمام اين امور بمقتضاى حكمت و مصلحت است چون خداوند عالم بضمائر بندگان و سرائر و خفاياى امور ايشان است و خير و صلاح آنها را ميداند و ميخواهد و ميتواند بآنها ايصال فرمايد و ميفرمايد و جاى چون و چرا در كار خداوند رحيم حكيم عليم قدير نيست و اينكه بدوا ذكر اناث مقدّم بر ذكور شده ظاهرا براى دلخوشى پدران و مادران دختردار است باين تقديم در مقام ذكر مواهب و نعم و رعايت سجع و تأخير اخير بمراعات واقع و تعديل در تعبير است و اينكه از جمع بين آن دو بتزويج تعبير شده ظاهرا براى آنستكه آنها دو صنفند كه هر جا جمع شوند جفت يكديگر ميباشند و اين قبيل تعبيرات در كلام عرب معمول است چنانچه در فارسى هم ميگويند خوب و بد را با هم جفت كرده ميفروشند.


جلد 4 صفحه 590

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما كان‌َ لَهُم‌ مِن‌ أَولِياءَ يَنصُرُونَهُم‌ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ وَ مَن‌ يُضلِل‌ِ اللّه‌ُ فَما لَه‌ُ مِن‌ سَبِيل‌ٍ (46)

عطف‌ بجمله قبل‌ ‌است‌ أَلا إِن‌َّ الظّالِمِين‌َ فِي‌ عَذاب‌ٍ مُقِيم‌ٍ و ترجمه‌ و تفسيرش‌ ‌در‌ آيه چهل‌ و دوّم‌ گذشت‌ احتياج‌ ‌به‌ تكرار ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 46)- این آیه نیز گواه بر این حقیقت است که می‌گوید: «آنها جز خدا اولیا و یاورانی ندارند که آنان را یاری کنند» و عذاب الهی را از آنها دفع نمایند (وَ ما کانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِیاءَ یَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ).

آنها رشته‌های ارتباط خود را با بندگان خالص با انبیا و اولیا بریده‌اند، لذا در آنجا یار و یاوری ندارند، قدرتهای مادی نیز در آنجا همه از کار می‌افتد، و به همین دلیل تک و تنها در برابر عذاب الهی قرار می‌گیرند.

و برای تأکید این معنی در پایان آیه می‌افزاید: «هر کس را خداوند گمراه سازد

ج4، ص352

راه نجاتی برای او نیست» (وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِیلٍ).

نکات آیه

۱ - ستمگران، فاقد هرگونه یاور و پشتیبان براى نجات از عذاب الهى (ألا إنّ الظلمین فى عذاب مقیم . و ما کان لهم من أولیاء ینصرونهم)

۲ - جاودانگى ظالمان و گمراهان، در دوزخ، نتیجه محرومیت آنان از ولایت خدا و تکیه بر ولایت غیر او است. (إنّ الظلمین فى عذاب مقیم . و ما کان لهم من أولیاء)

۳ - قیامت، صحنه بروز ولایت مطلقه الهى است. (و ما کان لهم من أولیاء ینصرونهم من دون اللّه)

۴ - اتکا بر قدرت هاى غیر الهى، نافرجام و بى ثمر در سرنوشت اخروى انسان است. (و ما کان لهم من أولیاء ینصرونهم من دون اللّه) آیه شریفه هشدار به کسانى است که ولایت غیر الهى را پذیرفته اند.

۵ - راه نجات از عذاب جهنم، بر روى ستمکاران و گمراه شدگان از سوى خدا، مسدود است. (و من یضلل اللّه فما له من سبیل) برداشت یاد شده بر این اساس است که آیه شریفه، ناظر به وضعیت گمراه شدگان در قیامت باشد.

۶ - هدایت و ضلالت انسان، به دست خدا است. (و من یضلل اللّه)

۷ - هدایت و اضلال الهى نسبت به انسان، محصول عملکرد خود او است. (إنّ الظلمین فى عذاب مقیم ... و من یضلل اللّه)

۸ - راه هدایت، براى کسانى که خداوند ایشان را در اثر عملکردشان گمراه نموده بسته است. (و من یضلل اللّه فما له من سبیل) برداشت یاد شده بر این پایه است که آیه شریفه مربوط به وضعیت گمراه شدگان در دنیا باشد.

موضوعات مرتبط

  • اتکا: بى ثمرى اتکا به غیرخدا ۴
  • جهنم: جاودانان در جهنم ۲; موجبات جهنم ۲; نجات از جهنم ۵
  • جهنمیان: ۲
  • خدا: آثار اضلال خدا ۸; آثار محرومیت از ولایت خدا ۲; اضلال خدا ۶; افعال خدا ۶; زمینه اضلال خدا ۷; زمینه هدایتگرى خدا ۷; ولایت اخروى خدا ۳; هدایتگرى خدا ۶
  • سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى ۴
  • ظالمان: بى یاورى اخروى ظالمان ۱; حتمیت عذاب ظالمان ۱; ظالمان در جهنم ۲; عذاب اخروى ظالمان ۱; موانع نجات اخروى ظالمان ۵
  • عمل: آثار عمل ۷، ۸
  • قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۳; ویژگیهاى قیامت ۳
  • گمراهان: گمراهان در جهنم ۲; موانع نجات اخروى گمراهان ۵; هدایت ناپذیرى گمراهان ۸
  • گمراهى: منشأ گمراهى ۶
  • هدایت: منشأ هدایت ۶

منابع