نتایج جستجو

غیر مسلح دیده مى شود، هفت کره بیش نیست) و با توجّه به این که «هفته» به صورت یک دوره کامل زمان، هفت روز بیشتر نیست و تمام کره زمین را نیز به هفت منطقه تقسیم

غفل اوى وعد حکم صير رحم اخذ حدث کفر اجر ذو مول بلو علو عدن عيسى بئس جعل فى کره ملو عرش هذا خسر جهد اخر روح حقق جهنم جرى بنو لقى قوم دين لو ايى فتح عزز رجل

کلم انس قد ايى لما اول کذب لکن خلق حکم عن تبع دين هذا کلل صدق قتل بل وقى لو کره نن ضلل اذ اذا هما الذى ملک قرب شىء اوى يا بعد قدر امر دعو فرق کتم اخذ بشر

لا لسن رسل عون کذب عرش علو کم عزز سئل رحم ک جىء سلم الا فى بدع يا غيب عبد کره سير کون وذر حکم شهد عوذ ذا حمد شرک ايى ها ويل س اننى خوض حسن جزى لعب نحن فعل

قول فى کون الله الا سمع ربب اله على رضع کلم حتى ى کتب ثوب رفع بعد حرف وله کره اول ليس رئى نا کلل قسط جعل وزر ذکر الذى ارض اتى ا يوم ذات ظلم انس وضع غير

ناپسند داشتن و امتناع. «كَرِهِ الشَّىْ‏ءَ كَرْهاً وَ كَراهَةً: ضِدُّ اَحَبَّهُ» ايضاً كَره (به فتح اول) به معنى ناپسند شدن است. «كَرُهَ الْاَمْرُ :قُبِحَ».

آیات شامل این کلمه «سائبه»، شترى بوده که دوازده ـ و به روایتى ده ـ کره شتر مى آورد، آنگاه آن را آزاد مى ساختند و حتى کسى سوار بر آن نمى شد، به هر چراگاهى

غیر مسلح دیده مى شود، هفت کره بیش نیست) و با توجّه به این که «هفته» به صورت یک دوره کامل زمان، هفت روز بیشتر نیست و تمام کره زمین را نیز به هفت منطقه تقسیم

هر بلندى به سرعت مى گذرند و خارج مى شوند، اشاره به نفوذ فوق العاده آنها در کره زمین است. از مادّه «نسل» (بر وزن فصل) به معناى راه رفتن سریع است، «راغب» در

انس ثقل کلل لم ربب الله الى رئى ذات ايى خطء ثم اله ى ذرر الا يى شىء نفخ انث کره فلک نوح رزق او وله لما رضع ملک مع امر جرى امم ذرو حتى اکل اثم قدر موه عظم

را به باد سخریه مى گرفتند و «بوجهل» صفتانى که «زَقُّومِ جَهَنَّم» را به «کره و خرما» تفسیر مى کردند. بشر (۱۲۳ بار) در اينجا درباره بشارت و مشتقّات آن و

را دوشيزه قرار داديم و ايشان را دوشيزه گردانيده‌ايم، و همیشه آن زنان را با کره گردانیده‌ایم. پس آنان را همواره دوشیزه قرار داده ایم و دوشيزگان ساختيم. و

ثلاثى و تفعيل آن هر دو متعدى است (اقرب). هم قعد ف بعث وله قول اله مع الله کره لو لکن خرج عدد ه

نامه اعمال- و قسم به کتاب نوشته شده (ی آسمانی! که برای رهنمود انسانها به کره زمین فرستاده شده است). و به کتابی نگاشته شده و نامه نوشته‌ And a Book inscribed

مى‏گويند. راغب تصريح مى‏كند كه: برهان محكم‏ترين دليلهاست. ام نا امر ف انن کره حسب ان ل برم حقق لا کم سمع کثر سرر لکن هم

خوف اذا وحد لعل صفر شهو موج ايى صنم مثل خضد الذى طلح حطم فىء هؤلاء دوم موه کره سمم ظنن انس

(یریدون لیطفؤا نور اللّه ... و لو کره الکفرون) با توجه به آیات پیشین، به دست مى آید که از مصادیق مورد نظر در «و لو کره الکافرون»، بنى اسرائیل مى باشد. ۱۰

کلمه «یوم» و معادل آن نیز، به معناى دوران زیاد دیده مى شود، مثلاً مى گوئیم: کره زمین یک روز گداخته و سوزان بود و روز دیگر سرد شد و آثار حیات در آن آشکار گردید،

اذ ى جعل هدى شرک ايى او سمع هو اتى اخر اخذ رسل ودد کتب عن ارض جىء نفس کلم کره ظلم اوى قوم خير ائى اول ذا الک ملک اذا حقق کلل قتل کثر عند انس فضل رحم لولا

اکل سکن مشى شرک دبب اذا مزق انن رضع يسر رجع لا صرط شکر ذوق اذ ارض عذب بلو کره الم وسوس کلل نسء حرم بدو

وسیله سنجش وزن اجناس. اصولاً برافراشته بودن آسمان و نظم دقیقى که بر ملیونها کره آسمانى حاکم است، بدون میزان و قوانین حساب شده اى، امکان پذیر نیست. و این که

صبح صرم دخل حوط رتع کسب رجل لعب اتى س قد حرد فعل نن ظلل ندى حرث قوم عرض لهو کره بصر لما جهر سليمان ندو قدر سوع بوء هو نظر فرعون عذب نور دون نصح لقى طوع ايى

انس قبل قرء عصى انت تبع صلح ليل يوم سلم ها دين طوع ثلث وله نکر جور عصو سمع کره رقد اذن جهنم مول ليس صوم وجد رود فسق مئى نعم رفث هذه قلب مع ملک

عمران لعن لبس ظنن قلل طول طعم عرض عمر بعد جمع يمن حيى جدر بنو صنع ربع حرم کره مريم ظلم عوم رهب متع قوم خشى ذلکم فتو فتى طوع خرج اخر شهد رغب قتل فعل روح

بودن اين خطاب اشكال را برطرف مى‏كند واللَّه‏العالم. هن لا ف ان نسو ل ذهب کره نکح اجل ورث ب زوج اذا بعض ارث بلغ ما رضو اتى بين طلق کم الا هم حلل

بغى فتن نا جهنم فوز بلو هدى مرج جىء ليس صير ثقل ضرر کلل ريب نذر وسل اتى جبى کره درج خير وجد لما نفر ثوى ظلم نصر اجر غير

لو کره الکفرون) ۸ - کافران و مشرکان از عبادت خالصانه خداوند و یکتاپرستى، ناخوشنود بوده و آن را بر نمى تابند. (فادعوا اللّه مخلصین له الدین و لو کره الکفرون)

لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»* «1»، و نه كفر. «وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ» 8- كفر و شرك، به طور يكسان از گسترش اسلام ناراضى هستند. «وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ»،

ستاره‌شناس می‌گویند، تعداد کراتی که مشابه کره زمین بر گرد خورشیدها در پهنه هستی گردش می‌کنند حدّاقلّ سیصد میلیون کُره است (نگا: المراغی). «یَتَنَزَّلُ الأمْرُ

کَاذِبَة کَالْعِهْن کَالْمُهْل کَانَت کَذَب کَذّب کَذّبُوا کَذٰلِک کَرِيم کَرّة کَلاّ کَوَاعِب کُلُوا کُنّا کِتَاب کِتَابا کِتَابَه کِذّابا کِرَام در حال

زنده شدن به سطح زمین بازگردانده مى شوند ; و مى تواند به این معنا باشد که از کره زمین اخراج و به جایى دیگر منتقل خواهند شد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است

اللّه ... و لو کره الکفرون) ۱۱ - مخالفت با قرآن و اسلام، کفر است. (یریدون أن یطفئوا نور اللّه ... و یأبى اللّه إلا أن یتم نوره و لو کره الکفرون) ۱۲ - یهود

کله و لو کره المشرکون) ۹ - یهود و نصارا، مخالف اسلام و ناخشنود از گسترش آن (اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً ... لیظهره على الدین کله و لو کره المشرکون)

راستی نشانه‌های حق و قدرت بی‌پایان و علم و حکمت نا محدود خدا در ج4، ص540 همین کره خاکی آنقدر فراوان است که عمر هیچ انسانی برای شناخت همه آنها کافی نیست. بد

قطب از برآمدگی کره زمین کاسته شود. یا اشاره به این نکته دانش جدید باشد که می‌گوید: هرگاه سرعت انطلاق بخشی از گازهائی که همچون غلافی کره زمین را احاطه کرده‌اند،

تشریع جهاد و مبارزه در اسلام (إذ یعدکم ... یرید اللّه .. لیحق الحق ... و لو کره المجرمون) ۲- پیروزى مسلمانان در جنگ بدر زیربناى گسترش توحید و نابودى شرک در

یادآوری: شب قدر در مناطق مختلف، یکی است. چرا که شب همان سایه نیم کره زمین است که بر نیم کره دیگر می‌افتد، و این سایه همراه گردش زمین در حرکت است. یک دوره

کشتیها از حرکت می‌ایستند، و دنیای زندگان کره زمین هم نابود می‌شود، و هنگامی که جانداران و بویژه انسان بر کره زمین نباشند، کار فرشتگان راجع به انسان تعطیل

نامیده‌اند می‌باشد. به هر حال حرکت دادن خورشید این کره بسیار عظیمی که یک میلیون و دویست هزار مرتبه از کره زمین بزرگتر است آن هم با حرکت حساب شده در این ج4،

آیات شامل این کلمه کره‌ (۴۱ بار) وَ إِلَيْکُم الْکُفْر قُلُوبِکُم فِي الْفُسُوق زَيّنَه الْإِيمَان الْعِصْيَان أُولٰئِک هُم حَبّب الرّاشِدُون اللّه در

شامل این کلمه کره‌ (۴۱ بار) (بر وزن فلس و قفل) ناپسند داشتن و امتناع. «كَرِهِ الشَّىْ‏ءَ كَرْهاً وَ كَراهَةً: ضِدُّ اَحَبَّهُ» ايضاً كَره (به فتح اول) به

خورشید دوران خود را در برجهای دوازده گانه در یک سال طی می‌کند، در حالی که کره ماه منزلگاههای خویش را در یک ماه طی می‌کند. بنابر این حرکت دورانی ماه در مسیرش

آبستن» (و إذا العشار عطلّت)، شواهدى بر دومین احتمال است. ۳ - شرایط حیات در کره زمین - حتى براى جانداران بیابانى - تا زمان پیدایش نشانه هاى قیامت، همچنان

است که در شب و روز در طول سال مشاهده می‌کنیم، این تغییر بر اثر انحراف محور کره زمین نسبت به مدار آن که کمی بیش از 23 درجه است، و تفاوت زاویه تابش خورشید

(فلو أنّ لنا کرّة فنکون من المؤمنین) حرف «لو» براى «تمنّى» به کار مى رود و «کرّة» به معناى (یک بار بازگشتن) است. بنابراین «لو أنّ لنا کرّة»; یعنى، اى کاش

کلمه تعداد تکرار در قرآن کَرَّةً ۳ الْکَرَّةَ ۱ کَرَّتَيْنِ‌ ۱ کَرَّةٌ ۱

فوق از قبیل آیات توحید و نشانه‌های عظمت خداوند در همین دنیا است و به «حرکت کره زمین» که برای ما محسوس نیست اشاره می‌کند. تفسیر آیات ۱ - جمود و ایستایى کوه ها

فسوق و عصیان (و لکنّ اللّه ... و کرّه إلیکم الکفر و الفسوق و العصیان) ۱۸ - نفرت درونى مؤمنان، از کفر، فسق و عصیان (و کرّه إلیکم الکفر و الفسوق و العصیان)

هُمْ مُظْلِمُونَ). دقت در این تعبیر این نکته را بازگو می‌کند که طبیعت اصلی کره زمین تاریکی است، نور و روشنایی صفتی است عارضی که از منبع دیگری به او داده

مى‏كند و مى‏خواهد بالاخره موّفق مى‏شود هزاران سال آرزو كرد و خواست كه ايكاش به كره ماه قدم بگذارد و در آخر گذاشت و همچنين . على هذا مراد از اينكه آسمانها و زمين

برخورد با آتمسفر زمین، و برگرداندن اشعّه‌های کیهانی مگر به اندازه نیاز موجودات کره زمین. البتّه در تفسیر کبیر چنین جمله‌ای به چشم می‌خورد: کَأَنَّهُ مِنْ تَرْجیعِ

معیشت انسان (و الأرض مددنها ... و جعلنا لکم فیها معیش و من لستم له برزقین) ۶- کره زمین، داراى موجودات با شعور - از نوع غیر انسان - که روزى آنها به دست خداوند

هُم مِن أُولٰئِک الْعِصْيَان نِعْمَة الْفُسُوق الْکُفْر عَلِيم إِلَيْکُم کَرّه در حال بارگیری...

الْکَافِرِين دَابِر يَقْطَع يُبْطِل بِکَلِمَاتِه الْبَاطِل لَو يُحِق أَن کَرِه الْمُجْرِمُون در حال بارگیری...

شامل این کلمه بطل‌ (۳۶ بار) وَ الْبَاطِل الْحَق لَو الْکَافِرِين لِيُحِق کَرِه دَابِر إِذ الْمُجْرِمُون يَقْطَع تَسْتَغِيثُون رَبّکُم بِکَلِمَاتِه در حال

آیات شامل این کلمه کره‌ (۴۱ بار) رَبّک ذٰلِک مِمّا عِنْد أَوْحَى سَيّئُه إِلَيْک کَان مِن الْحِکْمَة طُولا کُل وَ الْجِبَال در حال بارگیری...

جَاءَتْک قَد اسْتَکْبَرْت الْمُحْسِنِين بَلَى کُنْت فَأَکُون الْکَافِرِين کَرّة در حال بارگیری...

آیات شامل این کلمه کره‌ (۴۱ بار) ل‌ (۳۸۴۲ بار) يُجَادِلُونَک مِن فِي الْمُؤْمِنِين الْحَق بَعْد فَرِيقا إِن مَا وَ تَبَيّن بِالْحَق کَأَنّمَا بَيْتِک يُسَاقُون

آیات شامل این کلمه کره‌ (۴۱ بار) مَن وَ قَلْبُه إِلاّ إِيمَانِه مُطْمَئِن بَعْد بِالْإِيمَان مِن بِاللّه لٰکِن کَفَر شَرَح بِالْکُفْر در حال بارگیری..

آیات شامل این کلمه کره‌ (۴۱ بار) لا فِي الْعَظِيم الْعَلِي الدّين قَد هُو تَبَيّن وَ حِفْظُهُمَا الرّشْد مِن يَئُودُه الْغَي فَمَن يَکْفُر در حال بارگیری

آیات شامل این کلمه کره‌ (۴۱ بار) وَ وَضَعَتْه أُمّه کُرْها حَمَلَتْه حَمْلُه إِحْسَانا بِوَالِدَيْه فِصَالُه الْإِنْسَان ثَلاَثُون وَصّيْنَا شَهْرا يَعْمَلُون

کلمه غوث‌ (۹ بار) غيث‌ (۹ بار) إِذ وَ رَبّکُم الْمُجْرِمُون فَاسْتَجَاب کَرِه لَو لَکُم أَنّي مُمِدّکُم الْبَاطِل بِأَلْف يُبْطِل مِن الْمَلاَئِکَة مُرْدِفِين

وَ مُرْدِفِين رَبّکُم مَا تَسْتَغِيثُون جَعَلَه الْمُجْرِمُون إِذ اللّه کَرِه در حال بارگیری...

آیات شامل این کلمه ف‌ (۲۹۹۹ بار) کون‌ (۱۳۹۰ بار) مِن کَرّة الْمُؤْمِنِين إِن لَنَا فِي وَ أَن ذٰلِک فَلَو حَمِيم لَآيَة صَدِيق لا مَا در حال بارگیری..

آیات شامل این کلمه نور (۱۹۴ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) وَ يُتِم أَن لَو اللّه إِلاّ کَرِه الْکَافِرُون هُو الّذِي يَأْبَى أَرْسَل بِأَفْوَاهِهِم رَسُولَه نُور در حال

اللّه الْإِيمَان لٰکِن فِي لَعَنِتّم زَيّنَه الْأَمْر مِن قُلُوبِکُم کَثِير کَرّه يُطِيعُکُم در حال بارگیری...

آیات شامل این کلمه تمم‌ (۲۲ بار) وَ اللّه نُورِه بِأَفْوَاهِهِم لَو کَرِه الْکَافِرُون نُور هُو الّذِي لِيُطْفِئُوا أَرْسَل الظّالِمِين يُرِيدُون در حال

آیات شامل این کلمه رفع‌ (۲۹ بار) الْکَافِرُون الدّرَجَات کَرِه لَو ذُو وَ الْعَرْش الدّين يُلْقِي لَه الرّوح مُخْلِصِين مِن اللّه أَمْرِه عَلَى مَن در

إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ‌ ... كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ‌ 14- تنفّر از بدى‌ها، امرى فطرى است، كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ ..

وَ الْحَق عَلَى الدّين دِين کُلّه بِالْهُدَى رَسُولَه أَرْسَل لَو الّذِي کَرِه هُو يَا الْمُشْرِکُون کَفَى بِاللّه مُحَمّد شَهِيدا در حال بارگیری...

الْإِيمَان بِئْس هُم الْعِصْيَان الْکُفْر إِلَيْکُم أُولٰئِک بِالْأَلْقَاب کَرّه لا تَنَابَزُوا مَن لَم الرّاشِدُون فَضْلا قُلُوبِکُم يَتُب مِن فَأُولٰئِک

مُخْلِصِين مِن لَه يَهْدِي يَتَذَکّر الدّين بَعْد يَشَاء رِزْقا لَو جَاءَهُم کَرِه السّمَاء يَجْتَبِي لَکُم در حال بارگیری...

يُرِيد لا يَمْح عَلِيم يَقْطَع دَابِر بِذَات لَکُم لَو قَلْبِک الصّدُور کَرِه إِن تَکُون لِيُحِق الْکَافِرِين هُو الشّوْکَة عَلَى فَمَا الْمُجْرِمُون سَيُبْطِلُه

الْکَافِرِين بِالْبَيّنَات الدّين رُسُلُکُم فِي تَأْتِيکُم رِزْقا لَو إِنّا ضَلاَل کَرِه السّمَاء تَک لَم الْکَافِرُون در حال بارگیری...

کلم‌ (۷۵ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) وَ الْحَق يُحِق اللّه إِنّه يَقْطَع عَلِيم لَو کَرِه دَابِر بِذَات أَن الْبَاطِل فَمَا الْمُجْرِمُون الصّدُور الْکَافِرِين لِيُحِق

يُحْکِم فَيَنْسَخ لِلّذِين أَمْرِه أُمْنِيّتِه رَفِيع عَلَى الْکَافِرُون کَرِه مَن قُلُوبِهِم يَشَاء مَرَض لَو أَلْقَى تَمَنّى الْقَاسِيَة عِبَادِه لِيُنْذِر

عَيْنِي إِذ عَذَاب يَا الْمُشْرِکُون الْمَرَاضِع إِلَى أَلِيم تُؤْمِنُون أُمّک کَرِه عَلَيْه بِاللّه لَو حَرّمْنَا لِتُصْنَع کَي هُم تَقَرّ لَه عَيْنُهَا نَاصِحُون

بار) وَ الّذِي هُو رَسُولَه بِالْهُدَى الرّيَاح دِين الْکَافِرُون الْحَق کَرِه لِيُظْهِرَه اللّه لَو مِن تَضْلِيل عَلَى عَلَيْهِم قَرِيبا فَتُثِير طَيْرا

بُعُولَتُهُن قُلُوبُهُم عَلَيْهِن أَمّا لٰکِن کُونِي يَعْمَلُون قِيل لُوطا کَرِه ارْتَابَت نَار بِالْمَعْرُوف الْآخِر ذُوقُوا اللّه الْيَوْم انْبِعَاثَهُم

آیات شامل این کلمه کره‌ (۴۱ بار) وَ طَوْعا أَو قُل الْأَرْض لا فِي مَن السّمَاوَات النّسَاء لَن قَالَتَا إِلَيْه يُتَقَبّل أَن ظِلاَلُهُم تَرِثُوا أَتَيْنَا

جَاء اشْتَرَوُا فَمَا الّذِين أَعْلَم أُولٰئِک الدّين الْکَافِرُون رَبّي کَرِه لَو فِي کُلّه مِن بِمَن رَبِحَت الْعَذَاب مَا عِنْدِه تِجَارَتُهُم بِالْمَغْفِرَة

بنگرد. به هر حال سه آیه فوق ترتیب لطیفی دارد: آیه نخست از عوامل وجود انسان در کره زمین سخن می‌گوید، و آیه دوم از خود وجود انسان، و آیه سوم از عوامل دوام و بقاء

به «یغشی» ممکن است به خاطر آن باشد که تاریکی شب همچون پرده‌ای بر نیمی از کره زمین می‌افتد، و آن را زیر پوشش خود قرار می‌دهد، و یا به خاطر این که چهره روز

لِلْکُفْر عَمّا يَهْدِي اشْتَرَوْا فِيکُم فَاسِقُون النّصَارَى سُبْحَانَه کَرِه نُورَه أَعْلَم هُم قَاتَلَهُم يُسَارِعُون بِآيَات يَرْقُبُوا قَالَت الْکَافِرُون

«قَعَدْتُ جُلُوساً» مى‏باشد يعنى: و باز دوباره نظر بگردان. * [اسراء:6]. مراد از كرة رجوع دولت و اقتدار است چنانكه «اَمْدَدْناكُمْ...» مبين آن مى‏باشد يعنى سپس

نمی‌توانی) به بلندای کوهها برسی. (آخر ذرّه‌ی ناچیزی انسان نام، در برابر کره‌ی زمین، و کره‌ی زمین در برابر مجموعه‌ی هستی، چه چیز بشمار آست؟!). و در (روی) زمین

هستید سپس شما از پس آن هر آينه مردگانيد. بعد از آن (که مدّت روزگاری بر این کره‌ی خاکی زندگی کردید) شما خواهید مرد. سپس شما به‌راستی پس از این (مراحل) بی‌چون

فَإِذَا يُحِق يَمْح بِالْحَق بَيْن الْقُرْآن نَقْذِف يَدَيْه لَکِتَاب يُعِيد کَرِه فَيَذْهَب بَل بِأَن إِذ الْمُجْرِمُون لَم کَذٰلِک لِيُحِق جُفَاء آمَنُوا

فَکَثّرَکُم قَالُوا قَوْمِي الْفَسَاد رَبّه أَبْنَاءَهُم إِنّا ظُلْما اتّقَوْا کَرِه مَلَئِه قَلِيلا أُرْسِلْت يَسْعَوْن آلْآن کُنْتُم تَبْغ يُذَبّح أَنْفُسُهُم

عَن هُو اتّبَع يَجْعَل ذِکْر يَعْفُو فَمَن هَادُوا يَکَاد مِصْبَاح يُتِم کَرِه نُورَه الْکِتَاب الرّبّانِيّون الْمِصْبَاح غَرْبِيّة الْأَمْثَال در حال بارگیری

طَلّقْتُمُوهُن خَطَايَاکُم رَبّهِم أَسْوَأ طَعَام رَسُولِه بِالْمَعْرُوف کَرّة قِيل إِلْيَاسِين خَيْر تَعْمَلُون لَهُم الْعَالَمِين حِين آثَرَک يَحْيَى

آیات شامل این کلمه جرم‌ (۶۶ بار) ال وَ مَا مِن لا لَو لَم إِذ أَ فَمَا کَرِه فَبِأَي إِلاّ السّاعَة ثُم رَبّکُمَا تَقُوم آلاَء تُکَذّبَان رَبّکُم عَلَى

الشّيَاطِين وُجُوهَهُم زَادَهُم فَاغْفِر بَالَهُم لَه وُعِد کَذٰلِک عَذَاب کَرّة غَيّا مَعَه سِحْر عَنِيد رَب خَلْف عَزّرُوه مَالُه ظُهُورِهِم فِي هُم تَاب

الْآخِرَة تَجْرِي يُشَاقِق يُحَادّون الْکَافِرُون عَذَاب آمَنُوا فِيهَا الدّار کَرِه جَهَنّم بِأَنّهُم شَدِيد أَو لَم مُؤْمِنِين يُحَادِد لَيَحْلِفُن لِيُذْهِب

هدايت‌ شويد. توضيح‌ كلام‌ اينكه‌ كره‌ زمين‌ مثل‌ يك‌ كشتي‌ ‌است‌ روي‌ كره‌ آب‌ سه‌ ربع‌ كره‌ زمين‌ ‌را‌ آب‌ گرفته‌ و كره‌ زمين‌ و آب‌ ‌در‌ جوّ هوا ‌است‌

کامل صداقت است. صدق‌ (۱۵۵ بار) لَنَا مِن فَلَو حَمِيم لا أَن شَافِعِين وَ کَرّة فَنَکُون الْمُجْرِمُون فَمَا الْمُؤْمِنِين در حال بارگیری...

الْأَوّلُون کُنْتُم لَقَد لَحْما لَمَدِينُون قَال إِذا ثُم الْحَافِرَة مُضْغَة کَرّة فِي هَل وُعِدْنَا لِمَا الْعَلَقَة جَدِيدا أَنْتُم فَإِنّمَا لَمَرْدُودُون

‌او‌ ‌بر‌ آنچه‌ ‌از‌ كره زمين‌ مقابل‌ ‌او‌ ميشود روشن‌ ميكند روز ميشود و چون‌ زمين‌ ‌در‌ گردش‌ پشت‌ ميكند شب‌ ميشود هميشه‌ نصف‌ كره زمين‌ روز ‌است‌ و نصف‌

وَ أُولٰئِک الْفُسُوق هُم الرّاشِدُون فَضْلا الْکُفْر مِن اللّه إِلَيْکُم کَرّه نِعْمَة قُلُوبِکُم فِي در حال بارگیری...

كرده «زبد» سه بار در قرآن آمده و هر سه در آيه 17 رعد است. «زبد» به معنى كَرِه نيز آمده است كه كف شير و ماست است مِثْلُه مَتَاع کَذٰلِک أَو حِلْيَة يَضْرِب

يَحْمُوم عَدَاوَة لَه کَالْعِهْن بَيْنَهَا فِي شَفِيع فَبِئْس عَلَيْهَا کَرّة شَافِعِين آخَر لَإِلَى إِنّهُم تُکَذّبَان يُطَاع يَصْلَوْنَهَا الْمُجْرِمُون

بعد از ظهور اسلام بود. و نمونه گسترده‌تر آن ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین به وسیله حضرت مهدی- عج- است. البته حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) در آخر

النجم» با «ما ضلّ») استفاده مى شود که اگر ستارگان به اراده الهى راهنماى بشر در کره خاک اند و کسى را گمراه نمى سازند پیامبر الهى نیز به اراده خدا هدایتگرى است

الفحشة ما سبقکم بها من أحد من العلمین) ۹ - در دوران لوط(ع)، مناطق وسیعى از کره زمین، منطقه زیستى انسان ها بود و لوط(ع) از آنها آگاهى داشت. (إنّکم لتأتون

رَسُولَه عَلَى أَرْسَل الدّين إِن الّذِين الّذِي کُلّه مِن ذٰلِک لا هُو مَا کَرِه الْمَلِک لِي فَغَيْر الْکِتَاب الْقَيّمَة يَدِينُون يَبْغُون الْکَافِرُون

ابرها [يش‌] بشكافد و فرشتگان فروشوند، فروشدنى. (یادآور شو) روزی را که آسمانِ (کره‌ی زمین در آن روز، بر اثر انفجارات کواکب و سیّارات) به وسیله‌ی ابر (حاصل از

[بقره:256]. اجبارى در دين نيست كه راه نجات از راه هلاكت روشن شده است آيه شريفه در «كره» هم بررسى خواهد شد. [قصص:63]. پروردگارا اينان آنها اند كه به راه هلاكتشان

خدا روزى داده. اينكه حَمُولَه را چهارپايان بزرگ و فَرْش را چهارپايان كوچك (كره) گفته‏اند بسيار سخيف است اين آيه نظير آيات ذيل است كه بار بردن و مركب بودن

‌بر‌ خلاف‌ توالي‌ و دائما نصف‌ كره‌ مقابل‌ كره شمس‌ ‌است‌ روز تشكيل‌ مي‌شود و نصف‌ ‌آن‌ ‌بر‌ خلاف‌ تقابل‌ ‌است‌ شب‌ ميشود كره شمس‌ ‌است‌ روز تشكيل‌ مي‌شود

والقدمان» چهره و دو دست و دو پا. وَ إِلَيْکُم فِي قُلُوبِکُم الْإِيمَان حَبّب کَرّه اللّه لٰکِن الْکُفْر الْفُسُوق لَعَنِتّم الْأَمْر در حال بارگیری...

سيارات‌ ‌در‌ يك‌ شبانه‌ روز دور كره زمين‌ ميگرداند. و ‌اينکه‌ عقيده‌ بحمد اللّه‌ امروز فسادش‌ ظاهر ‌شده‌ و اينكه‌ كره‌ زمين‌ بحركت‌ وضعي‌ دور ‌خود‌ ميچرخد

فأراد أن یستفزّهم من الأرض) برداشت فوق بنابراین نکته است که مراد از «الأرض» کره زمین باشد. در این صورت لازمه «استفزاز» (برکندن)، قتل و نابود کردن است. ۲-

ببرند. (فقال لها و للأرض ائتیا طوعًا أو کرهًا) «طوع» به معناى رغبت و میل و «کره» به معناى بى میلى و عدم رغبت است. ۴ - آسمان و زمین فرمانبر اراده الهى، از

آفریده است و به دور خود به گردش انداخته است، و بر اثر این گردش، قسمتی از کره زمین روز و قسمتی شب است، و گوئی از یک سو نوار سفید بر سیاه، و از سوی دیگر

[بقره:256]. اجبارى در دين نيست كه راه نجات از راه هلاكت روشن شده است آيه شريفه در «كره» هم بررسى خواهد شد. [قصص:63]. پروردگارا اينان آنها اند كه به راه هلاكتشان

الْکَافِرُون رَفِيع بِلِسَان يَشَاء إِنّه اللّه إِلاّ خَمْسِين بِمَن سَلاَم کَرِه الرّحْمٰن خَيْر هِي الْقَدْر لَو عِبَادِه أَعْلَم بَيْنَهُمَا أَذِن لِيُنْذِر

دوره کامل گردش زمین به دور خورشید، و ماه عبارت از یک دوره کامل گردش کره ماه به دور کره زمین است که در هر سال دوازده بار تکرار می‌شود. سپس اضافه می‌کند: «از

لَنا مِنْ شافِعِينَ «100» وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ «101» فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «102» در نتيجه (امروز) براى ما نه شفيعانى

اثبات خوش خدمتی کلیسای بسیار زیبا و مهمی بنا کرد که مانند آن در آن زمان در کره زمین وجود نداشت، و به دنبال آن تصمیم گرفت مردم جزیره عربستان را به جای «کعبه»

که او دشمن آشکار شماست‌ و از چهارپايان، باركش و غير باركش- مانند گوسفند و كره چهارپايان باركش- [بيافريد]. از آنچه خدا روزى شما كرده بخوريد و در پى گامهاى

(فرشتگان، بندگان جان و دل بر کف یزدان) جز به فرمان پروردگارت فرود نمی‌آئیم (و به کره‌ی زمین گام نمی‌گذاریم). از آن او است آنچه پیش روی ما و آنچه پشت سرِ ما و آنچه

برابر ‌اينکه‌ كره‌ زمين‌ ‌است‌ و ارض‌ ‌اينکه‌ كرات‌ سفليه‌ مثل‌ كره‌ ماه‌ و هوي‌ ‌که‌ كره‌ زمين‌ ‌در‌ جنب‌ ‌آنها‌ بسيار كوچك‌ ‌است‌ و ‌در‌ كره‌ زمين‌ چه‌

شیح محمّد عبده). «الرُّوحُ»: جبرئیل. نزول فرشتگان و سردسته ایشان جبرئیل به کره زمین، جهت دعای خیر و طلب آمرزش برای کسانی است که شب زنده‌داری می‌نمایند و

لَنا مِنْ شافِعِينَ «100» وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ «101» فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «102» در نتيجه (امروز) براى ما نه شفيعانى

‌که‌ فلك‌ ‌غير‌ مكوكب‌ و فلك‌ اطلس‌ نام‌ نهادند و ‌او‌ تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ دور كره زمين‌ ميچرخاند و تمام‌ شمس‌ و قمر و سيارات‌ و ثوابت‌ مثل‌ ميخ‌ ‌در‌ ‌آنها‌

«الْحَوایَا»: جمع حاوِیَة و حَوِیّة، مجموعه محتویات شکم حیوان است که به صورت یک کره می‌باشد و اَمْعاء در درون آن قرار دارد. «بِبَغْیِهِمْ»: به سبب ستمگری آنان

گرديم؟! اين برگشت زيانبار و بى فايده است. حالا كه اينطور است چرا مى‏ميريم؟!. «كرّة خاسرة» آن است كه كفّار عذاب را تصديق مى‏كردند و مى‏گفتند: اگر زنده شديم بد

الَّذِي‌ أَنزَل‌َ مِن‌َ السَّماءِ ماءً لَكُم‌ نظر ‌به‌ اينكه‌ يك‌ ربع‌ كره‌ زمين‌ ‌از‌ كره‌ آب‌ خارج‌ ‌است‌ و مرتفع‌ ‌از‌ آب‌ مشروب‌ نمي‌شود و ‌اينکه‌ ربع‌ مسكون‌

سلّم‌ عنصر خاكي‌ ‌را‌ ‌در‌ كره‌ خاك‌ گزارد و عنصر آبي‌ ‌را‌ ‌در‌ كره‌ آب‌ و هوايي‌ ‌را‌ ‌در‌ كره‌ هوا و ناري‌ ‌را‌ ‌در‌ كره‌ نار گذاشت‌ و ‌با‌ بدن‌ حور

به طور متناوب) جانشین (یکدیگر در) زمین می‌سازد (و هر دم اقوامی را بر این کره‌ی خاکی مسلّط و مستقرّ می‌گرداند. حال با توجّه بدین امور) آیا معبودی با خدا

برابر ‌اينکه‌ كره‌ زمين‌ ‌است‌ و ارض‌ ‌اينکه‌ كرات‌ سفليه‌ مثل‌ كره‌ ماه‌ و هوي‌ ‌که‌ كره‌ زمين‌ ‌در‌ جنب‌ ‌آنها‌ بسيار كوچك‌ ‌است‌ و ‌در‌ كره‌ زمين‌ چه‌

آب‌ جريان‌ دارد. فِي‌ البَحرِ ‌که‌ قدرت‌ نمايي‌ حق‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ كره آب‌ ‌را‌ ‌با‌ كره زمين‌ ‌در‌ ميان‌ هوا نگاه‌ داشته‌. كَالأَعلام‌ِ صفت‌ جوار ‌است‌ و

لَنا مِنْ شافِعِينَ (100) وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (101) فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ

پيغمبر و ‌علي‌ و مغربين‌ حسن‌ و حسين‌. اقول‌: مكرر تذكر داده‌ ‌شده‌ ‌که‌ كره زمين‌ و كره آب‌ ‌به‌ حركت‌ وضعي‌ دور ‌خود‌ مي‌گردد ‌در‌ شبانه‌ روز يك‌ دور ميزند

شافِعِينَ‌- فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» 5- روز قيامت، روز حسرت است. «فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً» 6- اگر مردم نخواهند و لجاجت

شافِعِينَ‌- فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» 5- روز قيامت، روز حسرت است. «فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً» 6- اگر مردم نخواهند و لجاجت

اولا خداوند كره‌ زمين‌ ‌را‌ روي‌ آب‌ قرار داد ‌که‌ سه‌ ربع‌ كره‌ ‌را‌ آب‌ گرفته‌ و يك‌ ربع‌ بيرون‌ آبست‌ ‌که‌ ربع‌ مسكونش‌ نامند و ‌اينکه‌ كره‌ زمين‌ و آب‌

«لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي» 4. آرزوى بازگشت به دنيا. «لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً» خداوند اقرارهاى او را مى‌پذيرد امّا سخن سوم او را در اين آيه پاسخ مى‌دهد

‌است‌ ‌ يا ‌ ميگفتند بتوسط اسباب‌ ‌تا‌ كره‌ ماه‌ رفتن‌ محال‌ ‌است‌ و ‌پس‌ ‌از‌ وقوع‌ معلوم‌ ميشود ‌که‌ ‌تا‌ كره‌ مريخ‌ ‌هم‌ ممكن‌ ‌است‌ و ‌لو‌ هنوز واقع‌

زمين‌ ‌است‌ ‌که‌ مقرون‌ شود ‌با‌ آنچه‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌ ‌که‌ فرض‌ شود كره‌ ديگري‌ مثل‌ كره‌ ماه‌ و ‌باشد‌ ‌در‌ ‌او‌ آنچه‌ ‌که‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌. لِيَفتَدُوا

توضيح‌ كلام‌ اينكه‌ خداوند متعال‌ كره‌ زمين‌ ‌را‌ روي‌ آب‌ قرار داده‌ ‌که‌ آب‌ احاطه‌ كرده‌، كره زمين‌ ‌را‌ فقط يك‌ ربع‌ كره‌ زمين‌ ‌از‌ آب‌ خارج‌ ‌است‌ ‌که‌

کهفهم ذات الیمین و إذا غربت تقرضهم ذات الشمال) چنان چه غار اصحاب کهف در نیمْ کره شمالى قرار گرفته باشد، با توجه به مقدمات ذیل، دهانه غار، به سمت جنوب غربى

مراد از برّ خشكى است كه نوعا در مقابل بحر ذكر ميشود و مقصود از هر دو تمام كره زمين است كه ظرف مشتبهات است و ستاره‌ها راهنماى خلقند بواقع كه بوسيله آنها

إِذْ أَدْبَرَ» «3»، «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» «4» طول شب قدر، يك شب كامل كره زمين است كه 24 ساعت مى‌شود، نه آنكه مخصوصِ مكان خاصّى همچون مكّه و آن هم به

آب‌ جريان‌ دارد. فِي‌ البَحرِ ‌که‌ قدرت‌ نمايي‌ حق‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ كره آب‌ ‌را‌ ‌با‌ كره زمين‌ ‌در‌ ميان‌ هوا نگاه‌ داشته‌. كَالأَعلام‌ِ صفت‌ جوار ‌است‌ و

وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «8» هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

هستند، و كره زمين‌ و آب‌ ‌هم‌ يك‌ كره‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ فضاي‌ سفليّه‌ واقع‌ ‌شده‌ چنانچه‌ امروز ‌به‌ توسط آلات‌ مشاهده‌ مي‌كنند، و ‌بعد‌ ‌هر‌ كره‌ ‌را‌ نسبت‌

اللَّيل‌ِ ‌از‌ روز ميگيرد و ‌بر‌ شب‌ ميافزايد اما تشكيل‌ شب‌ و روز ‌براي‌ حركت‌ كره‌ زمين‌ و آب‌ ‌است‌ بحركت‌ وضعي‌ ‌که‌ دور ‌خود‌ ميچرخد ‌در‌ يك‌ شبانه‌ روز

يُنَجّي يُنْذِرُونَکُم يُوَفّى يُکَوّر کَاذِب کَاشِفَات کَذَب کَذَبُوا کَذّب کَرّة کَسَبُوا کَفَرُوا کَفّار کَلِمَة کُن کِتَابا

الأَرض‌ِ كره زمين‌ ‌را‌ ‌در‌ مدار ‌خود‌ ‌با‌ تمام‌ آنچه‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌ سير داد ذره‌اي‌ تخلف‌ نميكند چه‌ ‌در‌ حركت‌ وضعي‌ دور ‌خود‌ و انتقالي‌ دور كره شمس‌

أَن خَوْف فَمَا الدّعَاء هَب فَلْيَتّقُوا فَنَادَتْه تُوعَدُون يَشَاء نَار کَرِه الْمَلاَئِکَة لَآت بِمَا إِنّه آبَاؤُنَا رَب لِبَنِي لْيَخْش أَنْعَم قَبْلِک

گفته شده آنست كه مراد از بحرين در آيه جنس درياى شور است كه تقزيباًسه ربع كره زمين را گرفته و مطلق درياى شيرين كه در مخازن زمين ذخيره شده كه چشمه‏ها از

يُوَلّهِم يُکَفّر کَأَنّمَا کَالّذِين کَبِير کَثُرَت کَثِيرا کَدَأْب کَذّبُوا کَرِه کَرِيم کَفَرُوا کَمَا کَيْد کُلّه کِتَاب

چنين‌ مقرّر فرموده‌ ‌که‌ كره زمين‌ ‌در‌ بيست‌ و چهار ساعت‌ تقريبا دور ‌خود‌ بچرخد و هميشه‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ گردش‌ نصف‌ ‌اينکه‌ كره‌ مقابل‌ خورشيد ‌است‌ روز

گفته شده آنست كه مراد از بحرين در آيه جنس درياى شور است كه تقزيباًسه ربع كره زمين را گرفته و مطلق درياى شيرين كه در مخازن زمين ذخيره شده كه چشمه‏ها از

گفتند و توهّم‌ كردند ‌که‌ تمام‌ اينها دور كره‌ زمين‌ ميگردند ‌با‌ اينكه‌ كره‌ زمين‌ و ساير منظومات‌ شمسي‌ دور كره‌ شمس‌ چرخ‌ ميخورند وَ الأَرض‌َ ‌که‌ عالم‌

، در ظرف زمين عبارت است از مدت زمانى كه كره زمين يك بار به دور خودش بچرخد، و در ظرف قمر - البته قمر مخصوص كره زمين - تقريبا برابر است با بيست و نه روز

إِذْ أَدْبَرَ» «3»، «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» «4» طول شب قدر، يك شب كامل كره زمين است كه 24 ساعت مى‌شود، نه آنكه مخصوصِ مكان خاصّى همچون مكّه و آن هم به

در آسمان و زمين است، خداى را خاضع و ذليل است: يا به طوع مثل مؤمنان، يا به كره مثل كافران. 4- مطيع و فرمانبردارند به اسلام آوردن به سبب تفكر در آيات داله

الشَّمس‌ُ وَ القَمَرُ ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ زيرا تمام‌ كرات‌ جويه‌ ‌از‌ كواكب‌ و كره زمين‌ يك‌ جا جمع‌ ميشوند چون‌ ‌اينکه‌ كرات‌ ‌غير‌ ‌از‌ حركت‌ دوري‌ يك‌ سير

الْحافِرَةِ «10» أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً «11» قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ «12» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ «13» فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ

الْحافِرَةِ «10» أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً «11» قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ «12» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ «13» فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ

مبارك‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ ‌در‌ دوره‌ رجعت‌ ‌در‌ كرة اخيره‌ چون‌ ‌براي‌ امير المؤمنين‌ ‌در‌ رجعت‌ سه‌ كره‌ ‌است‌ و ‌با‌ ‌او‌ ‌است‌ عصاي‌ موسي‌ و خاتم‌ سليمان‌

خلاف‌ ‌آن‌ ‌است‌ شب‌، و فصول‌ اربعه‌ ‌در‌ اثر حركت‌ انتقالي‌ زمين‌ ‌است‌ دور كره شمس‌ ‌در‌ مدت‌ يك‌ سال‌. سؤال‌: وجه‌ تقديم‌ ليل‌ ‌بر‌ نهار چيست‌!‌-‌ جواب‌:

مِن‌ كُل‌ٍّ زَوجَين‌ِ اثنَين‌ِ (سوره‌ هود ‌آيه‌ 42). آب‌ بقدري‌ آمد ‌که‌ كره‌ زمين‌ غرق‌ آب‌ شد. ‌حتي‌ كوه‌ها ‌هم‌ زير آب‌ رفت‌. فقط كشتي‌ روي‌ آب‌ قرار

الْحافِرَةِ «10» أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً «11» قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ «12» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ «13» فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ

الْحافِرَةِ «10» أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً «11» قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ «12» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ «13» فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ

العلم‌ ‌در‌ ‌هر‌ كدام‌ كراتي‌ هست‌ ‌که‌ ‌آن‌ طبقه‌ محيط بآن‌ هستند و نام‌ ‌آن‌ كره‌ ارض‌ ‌است‌ و البته‌ مخلوقاتي‌ مثل‌ ملائكه‌ ‌در‌ ‌آنها‌ هستند، ‌هذا‌ ‌ما عندنا

العلم‌ ‌در‌ ‌هر‌ كدام‌ كراتي‌ هست‌ ‌که‌ ‌آن‌ طبقه‌ محيط بآن‌ هستند و نام‌ ‌آن‌ كره‌ ارض‌ ‌است‌ و البته‌ مخلوقاتي‌ مثل‌ ملائكه‌ ‌در‌ ‌آنها‌ هستند، ‌هذا‌ ‌ما عندنا

يك‌ كشتي‌ و گهواره‌ قرار داد ‌آن‌ قسمت‌ ‌که‌ ‌در‌ آب‌ ‌بود‌ ‌که‌ سه‌ ربع‌ كره‌ ‌باشد‌ حكم‌ كشتي‌ دارد و كوه‌ها ‌به‌ منزله لنگر كشتي‌ ‌که‌ متزلزل‌ نشود و

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

لِيُطفِؤُا نُورَ اللّه‌ِ بِأَفواهِهِم‌ وَ اللّه‌ُ مُتِم‌ُّ نُورِه‌ِ وَ لَو كَرِه‌َ الكافِرُون‌َ (صف‌ ‌آيه‌ 8). أُولئِك‌َ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ لام‌ اختصاص‌ ‌است‌

مِن‌ كُل‌ٍّ زَوجَين‌ِ اثنَين‌ِ (سوره‌ هود ‌آيه‌ 42). آب‌ بقدري‌ آمد ‌که‌ كره‌ زمين‌ غرق‌ آب‌ شد. ‌حتي‌ كوه‌ها ‌هم‌ زير آب‌ رفت‌. فقط كشتي‌ روي‌ آب‌ قرار

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره بيان نادرستى سخن صاحب المنار

لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ

الهى است چنانچه فرمايد: «1» من احبّ لقاء اللّه احبّ اللّه لقائه و من كره لقاء اللّه كره اللّه لقائه (اى لقاء رحمته). هر كه دوست دارد ملاقات رحمت خدا را، خدا

أُمّه کرهًا و وضعته کرهًا) برداشت بالا با توجه به دو نکته زیر است: الف) «کره» به معناى مشقت و دشوارى است. ب) تعبیر «حملته اُمّه» در واقع، بیانگر فلسفه

منتهي‌ بنهايتي‌ نيست‌ «يوم» عبارت‌ ‌از‌ قطعه‌ زمان‌ محدوديست‌ ‌که‌ ‌از‌ حركت‌ كره‌ زمين‌ بدور ‌خود‌ حاصل‌ ميشود و ‌در‌ قيامت‌ ‌که‌ تمام‌ كرات‌ ‌از‌ حركت‌ ميافتند

آمد و نامش‌ عيّاش‌ ‌بود‌ و مالك‌ ‌شده‌ ‌ما ‌بين‌ مشرق‌ و مغرب‌ ‌که‌ تمام‌ كره‌ زمين‌ ‌در‌ تحت‌ تصرف‌ ‌او‌ ‌در‌ آمد. (آیه 90)- «و همچنان به راه خود ادامه

‌آنها‌ استفاده‌هائي‌ دارند و اما مشارب‌ ‌از‌ شير ‌آنها‌ ‌از‌ سر شير روغن‌ كره‌ ماست‌ پنير كشك‌ قارا چه‌ اندازه‌ فوائد بهره‌ برداري‌ ميكنند. أَ فَلا يَشكُرُون‌َ

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ» «1» نكاتى چند پيرامون مسجد 1. اول بناى روى كره زمين مسجد بود. «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً»

يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ» «1» نكاتى چند پيرامون مسجد 1. اول بناى روى كره زمين مسجد بود. «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً»

دارد، و بعضي‌ گفتند: لنگر كشتي‌ ‌است‌ مثل‌ كوه‌ها ‌که‌ لنگر زمين‌ هستند ‌که‌ كره زمين‌ ‌را‌ روي‌ آب‌ نگاه‌ داشته‌ ‌که‌ امواج‌ آب‌ زمين‌ ‌را‌ متزلزل‌ نكند.

دارد، و بعضي‌ گفتند: لنگر كشتي‌ ‌است‌ مثل‌ كوه‌ها ‌که‌ لنگر زمين‌ هستند ‌که‌ كره زمين‌ ‌را‌ روي‌ آب‌ نگاه‌ داشته‌ ‌که‌ امواج‌ آب‌ زمين‌ ‌را‌ متزلزل‌ نكند.

أَم‌ِ السَّماءُ بَناها آسماني‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ كرات‌ جويه‌ ‌که‌ بسا چندين‌ برابر كره‌ زمين‌ هستند خلق‌ فرموده‌ و ‌در‌ فضاي‌ ‌اينکه‌ عالم‌ كبير نگاه‌ داشته‌ ‌که‌

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

آباء ‌ يا ‌ امّهات‌ امّهات‌ ذراري‌ ‌رسول‌ اللّه‌ هستند و ‌در‌ زمان‌ نوح‌ كره زمين‌ ‌را‌ آب‌ گرفت‌ حتّي‌ كوه‌ها زير آب‌ رفت‌ ‌اگر‌ كشتي‌ نوح‌ نبود نسل‌

به ما مى‌رسد، مثلًا اگر او بخواهد ما مى‌توانيم صداى پاى مورچه را در آن طرف كره زمين بشنويم. ضمناً علوم امروز كشف كرده كه هر نباتى داراى وزن مخصوص است كه

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

لكن‌ جسم‌ شفّافست‌ مثل‌ آينه‌ كسب‌ نور ‌از‌ خورشيد ميكند و ‌در‌ يك‌ ماه‌ دور كره شمس‌ ميگردد و هميشه‌ نصف‌ مقابل‌ شمس‌ نوراني‌ ‌است‌ و نصف‌ ديگرش‌ ظلماني‌

هست‌. ‌که‌ هيچگونه‌ سابقه‌ نداشته‌ و ‌تا‌ امروز تحقق‌ پيدا نكرده‌ ‌که‌ تمام‌ كره‌ زمين‌ زير آب‌ رود و تمام‌ اهلش‌ هلاك‌ شوند ‌که‌ ‌از‌ زمين‌ آب‌ بجوشد و ‌از‌

قَولًا بزبان‌ احدي‌ اطلاع‌ نداشتند. اشكال‌ امروز ‌که‌ بتوسط هواپيما ‌تا‌ كره‌ قمر سير كردند همچه‌ اشخاصي‌ و همچه‌ سدي‌ ‌در‌ صفحه زمين‌ مشاهده‌ نشده‌ كيان‌

تمام روی زمین نیست، بلکه تسمیه جزء به اسم کلّ است. برخی ارض را شامل سراسر کره زمین دانسته‌اند و در انتظار روزی و روزگاری هستند که حکومت جهانی در دست مسلمین

‌او‌ نازل‌ مي‌شود همچو قدرتي‌ ندارد ‌در‌ روي‌ زمين‌ و ‌لو‌ مسلط ‌بر‌ تمام‌ كره‌ زمين‌ ‌ يا ‌ قسمتي‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌باشد‌ مثل‌ نمرود و شداد و فرعون‌ و امثال‌

لَنا مِنْ شافِعِينَ (100) وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (101) فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ

توبه‌ ‌از‌ معاصي‌ ‌در‌ زمينه‌ اختيار و ميل‌ قلبي‌ نتيجه‌ دارد و ‌از‌ روي‌ كره‌ و اجبار و اضطرار و مشاهده‌ بحس‌ّ فائده‌ ندارد، چنانچه‌ ميفرمايد: جلد 12 -

زمين‌ دهري‌ نبود ‌پس‌ ‌از‌ خلقت‌ آسمانها و زمين‌ ‌که‌ تشكيل‌ شب‌ و روز بگردش‌ كره‌ زمين‌ وضعي‌ و انتقالي‌ شب‌ و روز و ماه‌ و سال‌ تشكيل‌ شد ‌اينکه‌ قسمت‌ ‌را‌

مِنَ الْمُتَّقِينَ (57) أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (58) بَلى‌ قَدْ جاءَتْكَ آياتِي فَكَذَّبْتَ

الْحافِرَةِ «10» أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً «11» قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ «12» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ «13» فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ

إِلاَّ مَنْ يُنِيبُ «13» فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «14» رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ

لَنا مِنْ شافِعِينَ (100) وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (101) فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ

‌باشد‌. انتقام‌ ‌از‌ نقمت‌ بمعني‌ اخذ بعقوبت‌ و عذاب‌ ‌است‌ و اصل‌ نقم‌ بمعني‌ كره‌ كراهة شديدة غاية الاكراه‌. ‌پس‌ مفاد ‌آيه‌ اينست‌ ‌که‌ خداوند قادر متعال‌

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

إِلاَّ مَنْ يُنِيبُ «13» فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «14» رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ

دوست‌ مهربان‌. وَ هُوَ الَّذِي‌ يُنَزِّل‌ُ الغَيث‌َ مكرر بيان‌ ‌شده‌ ‌که‌ كره زمين‌ سه‌ ربع‌ ‌آن‌ ‌را‌ آب‌ احاطه‌ كرده‌ و يك‌ ربع‌ ‌آن‌ بارز ‌است‌ ‌که‌

لَهُمُ الْغالِبُونَ‌؛ «1» و قوله: لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ* «2»، يا به وعده‌هاى‌ «1» سوره صافات، آيه 171 تا 173. «2»

لَنا مِنْ شافِعِينَ (100) وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (101) فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ

لَنا مِنْ شافِعِينَ (100) وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (101) فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ

بلند گردد و خاك بشر مانند خاك طلا كه مخلوط بخاك شده باشد و در آب بشويند و كره كه در شير باشد و آنرا در ظرفى بزنند بحركت شديد زمين خارج شود و خاك هر قالبى

آفتاب به پرده شب. نزد بعضى حجاب كوهى سبز است از پس كوه قاف كه محيط است به كره زمين. پس حضرت سليمان به سبب فوت ذكر يا نافله، مغموم شد و به جهت تدارك آن به

‌با‌ ‌آن‌ عظمت‌ تكوير شود و ‌اينکه‌ كرات‌ جويه‌ نجوم‌ ‌که‌ بسا چندين‌ برابر كره شمس‌ هستند منكدر شوند و آسمانها مثل‌ طومار ‌در‌ ‌هم‌ پيچيده‌ شوند امر جبال‌

بِالهُدي‌ وَ دِين‌ِ الحَق‌ِّ لِيُظهِرَه‌ُ عَلَي‌ الدِّين‌ِ كُلِّه‌ِ وَ لَو كَرِه‌َ المُشرِكُون‌َ توبه‌ ‌آيه‌ 33 و نيز فرمود يُخرِبُون‌َ بُيُوتَهُم‌ بِأَيدِيهِم‌

چه اين سوره مكى و آيه زكات مدنى است و بعد از نزول آيه زكات حضرت به طوع و كره، از مردم زكات اخذ مى‌فرمود: وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ‌: و امر فرما مردم را به

نميچشد، مرده‌ ‌است‌ حس‌ّ و حركت‌ ندارد بعض‌ اجزاء بدن‌ ‌از‌ كار افتاده‌ و كره‌ ‌شده‌ درك‌ الم‌ و حرارت‌ و برودت‌ ‌را‌ نميكند، همين‌ نحو روح‌ ملكوتي‌ انساني‌

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

444 اثر حركت‌ زمين‌ بحركت‌ وضعي‌ شب‌ و روز مي‌آورد و بحركت‌ انتقالي‌ دور كره شمس‌ زياده‌ و نقصان‌ پيدا ميكنند. (أَ فَلا تَعقِلُون‌َ) قادر متعال‌ ‌که‌ تمام‌

منتهي‌ بنهايتي‌ نيست‌ «يوم» عبارت‌ ‌از‌ قطعه‌ زمان‌ محدوديست‌ ‌که‌ ‌از‌ حركت‌ كره‌ زمين‌ بدور ‌خود‌ حاصل‌ ميشود و ‌در‌ قيامت‌ ‌که‌ تمام‌ كرات‌ ‌از‌ حركت‌ ميافتند

مائده‌ ‌بر‌ اهل‌ بيت‌ ‌عليهم‌ السّلام‌ ميآمد نه‌ جنة دنيا زيرا امروز تمام‌ كره‌ زمين‌ مشهود ‌است‌ و همچه‌ جنتي‌ ‌در‌ ‌او‌ نيست‌ ‌حتي‌ ‌اگر‌ بگويي‌ زير آب‌

لَنا مِنْ شافِعِينَ (100) وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (101) فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ

لِلْمُوقِنِينَ» 6- وجود انسان به قدرى با عظمت است كه خداوند آن را هم رديف كره زمين قرار داده است. فِي الْأَرْضِ‌ ... فِي أَنْفُسِكُمْ‌ 7- خودشناسى، راه

بنى اسرائیل با اراده خداوند پس از نخستین شکست آنان (ثمّ رددنا لکم الکرّة علیهم) «کرّة» در لغت به معناى بازگشت و دولت و نیز به معناى تجدید خلق پس از نابودى است

عظمت‌ و ‌اينکه‌ كرات‌ جويه‌ ‌که‌ عددش‌ ‌را‌ نميتوانيد شماره‌ كنيد و ‌اينکه‌ كره‌ زمين‌ ‌که‌ مشاهده‌ ميكنيد ‌از‌ كوه‌ها و صحراها و بيابانها كي‌ خلق‌ فرموده‌

يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ» «1» نكاتى چند پيرامون مسجد 1. اول بناى روى كره زمين مسجد بود. «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً»

نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره بيان نادرستى سخن صاحب المنار

سياره‌ و ثوابت‌ تمام‌ ‌در‌ مركز مقرر ‌خود‌. وَ الأَرض‌َ كرات‌ سفليه‌ ‌از‌ كره زمين‌ و آب‌ و هوا و نار. أَن‌ تَزُولا زوال‌ ‌آنها‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌از‌ جاي‌ مقرر

لَنا مِنْ شافِعِينَ (100) وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (101) فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ

‌آنها‌ ‌را‌ جز خالق‌ ‌آنها‌ نميداند و چه‌ بسا بعض‌ ‌آنها‌ چندين‌ هزار برابر كره‌ زمين‌ و ‌از‌ كثرت‌ ‌بعد‌ ‌آنها‌ كوچك‌ نمايان‌ ميشوند و چه‌ بسا ‌از‌ كثرت‌

إِلاَّ مَنْ يُنِيبُ «13» فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «14» رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ

إِلاَّ مَنْ يُنِيبُ «13» فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «14» رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ

إِلاَّ مَنْ يُنِيبُ «13» فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «14» رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ

لَنا مِنْ شافِعِينَ (100) وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (101) فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ

يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ» «1» نكاتى چند پيرامون مسجد 1. اول بناى روى كره زمين مسجد بود. «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً»

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

ركوع‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ سجود ‌با‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ كرات‌ جوّيه‌ بسا چندين‌ هزار برابر كره‌ زمين‌ ‌ما ‌است‌ ميخواهد بفرمايد ‌که‌ احتياج‌ ندارد خداوند بذكر و دعاء ‌شما‌

‌در‌ نزول‌ باران‌ هست‌. ‌من‌ جمله‌ ‌اينکه‌ ربع‌ مسكون‌ ‌از‌ زمين‌ ‌که‌ ‌از‌ كره آب‌ بيرونست‌ و آب‌ بآنجا نمي‌رسد و احتياج‌ شديد ‌به‌ آب‌ دارند خداوند بتوسط

نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره بيان نادرستى سخن صاحب المنار

نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره بيان نادرستى سخن صاحب المنار

بِالهُدي‌ وَ دِين‌ِ الحَق‌ِّ لِيُظهِرَه‌ُ عَلَي‌ الدِّين‌ِ كُلِّه‌ِ وَ لَو كَرِه‌َ المُشرِكُون‌َ توبه‌ ‌آيه‌ 33، و القاء عداوت‌ ‌بين‌ ‌آنها‌ و اختلاف‌ ‌که‌

مواقعه هم بايد بشود. فَإِنْ طَلَّقَها: پس اگر طلاق دهد شوهر دوم به طوع نه به كره، بعد از مباشرت، فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعا: پس هيچ گناهى و بأسى

نقطه زمين‌ ‌که‌ ‌از‌ آب‌ خارج‌ شد زمين‌ مكه‌ ‌بود‌ و آب‌ فرو نشست‌ ‌تا‌ ربع‌ كره‌ زمين‌ ‌از‌ آب‌ خارج‌ شد ‌که‌ ربع‌ مسكونش‌ نامند و ‌اينکه‌ نقطه‌ ‌از‌ تمام‌

‌باشد‌. انتقام‌ ‌از‌ نقمت‌ بمعني‌ اخذ بعقوبت‌ و عذاب‌ ‌است‌ و اصل‌ نقم‌ بمعني‌ كره‌ كراهة شديدة غاية الاكراه‌. ‌پس‌ مفاد ‌آيه‌ اينست‌ ‌که‌ خداوند قادر متعال‌

فساد ‌ما ‌هم‌ عود مي‌كنيم‌ بتسلط ‌بر‌ ‌شما‌ همان‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ دو كرة كرديم‌ و بتحقيق‌ جهنم‌ ‌را‌ ‌ما حبسگاه‌ كفار قرار داديم‌ عَسي‌ رَبُّكُم‌ أَن‌

نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره بيان نادرستى سخن صاحب المنار

كتابها و مقاله‌ها و راديوها و تلفنها و تلگرافات‌ و روزنامه‌ها ‌از‌ تمام‌ صفحه‌ كره‌ خبردار مي‌شوند. (فَتَكُون‌َ لَهُم‌ قُلُوب‌ٌ يَعقِلُون‌َ بِها): قلب‌ مركز

آيه‌ى بعد، سخن از آن است كه خداوند توفيق جبهه رفتن را از منافقان گرفته است، كَرِهَ اللَّهُ انْبِعاثَهُمْ‌ ... پس اذن پيامبر در سايه‌ى كراهتِ خدا از شركت منافقان

صيف‌ تابستان‌ و زمستان‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌در‌ حركت‌ انتقالي‌ زمين‌ ‌است‌ دور كره شمس‌ چون‌ ‌در‌ خط منطقة البروج‌ سير دارد و ‌اينکه‌ خط ‌با‌ خط معدل‌ النهار

اللّه‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّماوات‌ِ هفت‌ طبقه‌ آسمان‌ها ‌را‌. وَ الأَرض‌َ كره زمين‌ ‌را‌. وَ ما بَينَهُما ‌از‌ ‌اينکه‌ كرات‌ جويه‌ و مخلوقات‌ ‌در‌ ‌آنها‌

نمودن آن نباشد. كسانى از امام عليه السلام سؤال كردند: آيا خداوند مى‌تواند كره‌ى زمين را در تخم مرغى قرار دهد؟ امام ابتدا يك پاسخ اقناعى دادند كه با يك عدسىِ

نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره بيان نادرستى سخن صاحب المنار

ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۴۷ و اما اينكه چرا جنگيدن و قتال بر مؤ منين كره و گران بوده ؟ يا از اين جهت است كه در جنگ جانها در خاطر قرار مى گيرد، و حداقل

نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره بيان نادرستى سخن صاحب المنار

هذه الامّة اولئك الّذين يجهدون فى اطفاء نور اللّه و اللّه يتمّ نوره و لو كره الكافرون. «1» «1» تصحيح متن روايت از كتاب سفينة البحار، جلد 2، صفحه 58 (به

اللّه الحق بكلماته و لو كره المجرمون »، كه - ان شاء اللّه - بزودى توضيحش مى آيد. وَ يحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكلِمَتِهِ وَ لَوْ كرِهَ الْمُجْرِمُونَ بعد از

كنيم زمين نقره و آسمان طلا شود و يا بلندی ها و پستى هاى زمين يكسان گردد و يا كره زمين يك پارچه نان پخته گردد، باز آنچه را كه هست، تصور نكرده ايم. و اين گونه

معناىآيه سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را معناى ذيل آيه

فرومينشاند و زلال‌ ميشود، و يكي‌ ‌از‌ فوائد بزرگ‌ باران‌ اينكه‌ يك‌ قسمت‌ ‌از‌ كره‌ زمين‌ ‌که‌ ‌از‌ درياها خارج‌ ‌است‌ و داراي‌ سكنه‌ ‌است‌ ‌از‌ انسان‌ و حيوان‌

اَلسِّعْرُ قَائِمٌ فَلَمَّا عَلِمَ أَنَّهُ يَزِيدُ فِي ذَلِكَ اَلْيَوْمِ كَرِهَ أَنْ يَجْرِيَ اَلْغَلاَءُ عَلَى لِسَانِهِ فَقَالَ لَهُ اِذْهَبْ فَبِعْ وَ

وَ هُوَ حَيٌّ قَالَ نَعَمْ لاَ بَأْسَ بِهِ وَ عَنِ اَلشِّقِرَّاقِ فَقَالَ كُرِهَ قَتْلُهُ لِحَالِ اَلْحَيَّاتِ وَ قَالَ وَ كَانَ‏ اَلنَّبِيُّ ص‏ يَوْماً

اقيانوس آرام آخرين نقطه كره زمين است و البته اين جزائر در قرون اخير در آب فرو رفته و اثرى از آن باقى نمانده است ، و فعلا در نيم كره شرقى زمين ، از رصدخانه

سِوَاكٍ يُرْفَعُ إِلَيْهِ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنَ اَلْإِيمَاءِ إِنَّمَا كَرَّهَ مَنْ كَرَّهَ اَلسُّجُودَ عَلَى اَلْمِرْوَحَةِ مِنْ أَجْلِ اَلْأَوْثَانِ اَلَّتِي

وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعوا لَو أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنهُم كَما تَبَرَّءوا مِنّا كَذٰلِكَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعمٰلَهُم

و چاقى انتخاب نموده به غلام خود داد تا به سرعت غذايى درست كند، سپس مقدارى كره و شير با آن گوساله اى كه كباب كرده بود برداشته نزد ميهمانان نهاد و خود در

‌اينکه‌ اشكال‌ اينست‌ ‌که‌ مراد ‌از‌ توجه‌ بكعبه‌ اينست‌ ‌که‌ ‌اگر‌ خطي‌ روي‌ كره‌ زمين‌ ‌از‌ مقام‌ نماز گذار ‌از‌ جلو ‌او‌ كشيده‌ شود بكعبه‌ تماس‌ يابد. 2‌-‌

إِنَ‏ اَلنَّبِيَّ ص‏ تَزَوَّجَ‏ عَائِشَةَ فِي‏ شَوَّالٍ‏ وَ قَالَ إِنَّمَا كَرِهَ ذَلِكَ فِي‏ شَوَّالٍ‏ أَهْلُ‏ اَلزَّمَنِ اَلْأَوَّلِ‏ وَ ذَلِكَ أَنَّ اَلطَّاعُونَ

لاَ بَأْسَ أَنْ يَبُولَ اَلرَّجُلُ فِي اَلْمَاءِ اَلْجَارِي وَ كُرِهَ أَنْ يَبُولَ فِي اَلْمَاءِ اَلرَّاكِدِ

راست در دل‏هاى شما» فرمود كه: «مقصود، امير المؤمنين عليه السلام است». «وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ» «۳»، يعنى: «و مكروه گردانيد

أَنَّهُ كَرِهَ أَنْ يَشْتَرِيَ اَلرَّجُلُ بِدِينَارٍ إِلاَّ دِرْهَماً وَ إِلاَّ دِرْهَمَيْنِ نَسِيئَةً وَ لَكِنْ يَجْعَلُ ذَلِكَ بِدِينَارٍ إِلاَّ ثُلُثاً

إِنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ كَرِهَ أَنْ يَدْخُلَ بَيْتاً مُظْلِماً إِلاَّ بِسِرَاجٍ‏

فِي حَصَى‏ اَلْجِمَارِ قَالَ كُرِهَ اَلصُّمُّ مِنْهَا وَ قَالَ خُذِ اَلْبُرْشَ‏

أَنَّهُ كَرِهَ أَكْلَ كُلِّ ذِي حُمَةٍ

أَنَ‏ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ع‏ كَرِهَ مُشَارَكَةَ اَلْيَهُودِيِ‏ وَ اَلنَّصْرَانِيِ‏ وَ اَلْمَجُوسِيِ‏ إِلاََّ أَنْ تَكُونَ تِجََارَةً حََاضِرَةً لاَ

است . و كلمه (كره ) به ضمه كاف به معناى مشقتى است كه انسان از درون خود احساس كند حال چه از ناحيه طبع باشد و يا از ناحيه اى ديگر و كلمه (كره ) با فتحه كاف

تعبير با توجه به موقعيت شب و روز در كره زمين تعبير جالبى است زيرا تفسير نمونه جلد ۶ صفحه ۲۰۶ اگر كسى از بيرون كره زمين ناظر چگونگى حركت آن به دور خود و

قَالَ لاَ تَأْكُلُوا مِنَ اَلسَّمَكِ إِلاَّ شَيْئاً عَلَيْهِ فُلُوسٌ وَ كَرِهَ اَلْمَارْمَاهِيَ‏

اِغْتَرَمَهَا اَلَّذِي كَانَتْ عِنْدَهُ وَ كَانَ اَلْأَجْرُ لَهُ وَ إِنْ كَرِهَ ذَلِكَ اِحْتَسَبَهَا وَ اَلْأَجْرُ لَهُ‏

أَنَّهُ كَرِهَ اَلْجُلاَهِقَ‏

إِنَ‏ عَلِيّاً ع‏ كَرِهَ اَلْمِسْكَ أَنْ يَتَطَيَّبَ بِهِ اَلصَّائِمُ‏

أَنَ‏ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ص‏ كَرِهَ مُشَارَكَةَ اَلْيَهُودِيِ‏ وَ اَلنَّصْرَانِيِ‏ وَ اَلْمَجُوسِيِ‏ إِلاََّ أَنْ تَكُونَ تِجََارَةً حََاضِرَةً لاَ

أَنَّهُ كَرِهَ مَا أَكَلَ اَلْجِيَفَ مِنَ اَلطَّيْرِ

از آن كسى است كه مشمول رحمت خدا باشد و بس (الا من رحم ). كوه كه سهل است ، كره زمين كه سهل است ، خورشيد و تمام منظومه شمسى با آن عظمت خيره كننده اش در برابر

مفردات گفته: كلمه «كَره» - به فتحه كاف - به معناى مشقتى است كه از خارج و به اكراه و اجبار ديگران بر آدمى تحميل شود، ولى كلمه «كُره» - به ضمه كاف - به معناى

روز بر خلاف وضع كنونى بود همين مشكل پيش مى آمد، چنانكه در كره ماه كه شبهايش معادل دو هفته كره زمين است و روزهايش نيز معادل دو هفته ، در وسط روز حرارت به

أَنَّهُ كَرِهَ لُبْسَ اَلْبُرْطُلَةِ

أَنَ‏ عَلِيّاً ع‏ كَرِهَ أَنْ يُطْعِمَ اَلرَّجُلُ فِي كَفَّارَةِ اَلْيَمِينِ قَبْلَ اَلْحِنْثِ‏

أَنَّهُ كَرِهَ اَلْجُلاَهِقَ‏

يُلْبَسُ طَيْلَسَانٌ حَتَّى يُنْزَعَ أَزْرَارُهُ فَحَدَّثَنِي أَبِي إِنَّمَا كُرِهَ ذَلِكَ مَخَافَةَ أَنْ يَزُرَّهُ اَلْجَاهِلُ عَلَيْهِ‏

مِثْلَ ذَلِكَ وَ قَالَ إِنَّمَا كُرِهَ ذَلِكَ مَخَافَةَ أَنْ يَزُرَّهُ اَلْجَاهِلُ فَأَمَّا اَلْفَقِيهُ فَلاَ بَأْسَ أَنْ يَلْبَسَهُ

أَنَّهُ كَرِهَ لِلرَّجُلِ أَنْ يَأْكُلَ بِشِمَالِهِ أَوْ يَشْرَبَ أَوْ يَتَنَاوَلَ بِهَا

كَانَ لَهَا زَوْجٌ فَطَلَّقَهَا ثَلاَثاً عَلَى غَيْرِ اَلسُّنَّةِ وَ قَدْ كَرِهَ أَنْ يُقْدِمَ عَلَى تَزْوِيجِهَا حَتَّى يَسْتَأْمِرَكَ فَتَكُونَ أَنْتَ

أَنَّهُ كَرِهَ أَنْ يُشْتَرَى اَلثَّوْبُ بِدِينَارٍ غَيْرَ دِرْهَمٍ لِأَنَّهُ لاَ يُدْرَى كَمِ اَلدِّينَارُ مِنَ اَلدِّرْهَمِ‏

أَنَ‏ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ‏ كَرِهَ اَللَّحْمَ بِالْحَيَوَانِ‏

إِنَ‏ عَلِيّاً ع‏ كَرِهَ اَلصُّورَةَ فِي اَلْبُيُوتِ‏

يَصْلُحُ بَيْعُهُمْ وَ إِنْ هِيَ لَمْ تَسْأَلْ ذَلِكَ وَ لاَ هُمْ قَالَ إِذَا كَرِهَ اَلْمَمْلُوكُ صَاحِبَهُ فَبَيْعُهُ أَحَبُّ إِلَيَ‏

كُرِهَ أَنْ يُقَصَّ مِنَ اَلْمَيِّتِ ظُفُرٌ أَوْ يُقَصَّ لَهُ شَعْرٌ أَوْ تُحْلَقَ لَهُ عَانَةٌ أَوْ يُغَمَّضَ لَهُ مَفْصِلٌ‏

أَنَّهُ كَرِهَ رَمْيَ‏ اَلْجِمَارِ بِاللَّيْلِ وَ رَخَّصَ لِلْعَبْدِ وَ اَلرَّاعِي فِي رَمْيِ‏ اَلْجِمَارِ لَيْلاً

قَالَ يَصْلُحُ اَلصُّوفُ وَ مَا كَانَ مِنْ شَعْرِ اِمْرَأَةٍ نَفْسِهَا وَ كَرِهَ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَجْعَلَ اَلْقَرَامِلَ مِنْ شَعْرِ غَيْرِهَا فَإِنْ وَصَلَتْ

أَنَّهُ كَرِهَ سُؤْرَ وَلَدِ اَلزِّنَا وَ سُؤْرَ اَلْيَهُودِيِ‏ وَ اَلنَّصْرَانِيِ‏ وَ اَلْمُشْرِكِ‏ وَ كُلِّ مَا خَالَفَ‏ اَلْإِسْلاَمَ‏ وَ كَانَ أَشَدَّ

أَنَّهُ كَرِهَ اَلشُّرْبَ فِي اَلْفِضَّةِ وَ فِي اَلْقِدَاحِ اَلْمُفَضَّضَةِ وَ كَذَلِكَ أَنْ يُدَّهَنَ فِي مُدْهُنٍ مُفَضَّضٍ وَ اَلْمُشْطُ كَذَلِكَ‏

أَنَّهُ كَرِهَ رُكُوبَ اَلْبَحْرِ لِلتِّجَارَةِ

دلالت كند بر اين كه آن آسمانى كه قرارگاه ستارگان است، نزديك ترين آسمان به كره زمين است. چون به حكم آيه: «خَلَقَ سَبعَ سَمَاواتٍ طِبَاقاً»، آسمان ها، طبقه

مثقال، ارزش ما صد مثقال است. امام على عليه السلام فرمود: به خدا سوگند اگر كره زمين (اقاليم سبعه) را به من دهند تا براى گرفتن پوست جوى از دهان مورچه‌اى مرتكب

أَنَّهُ كَرِهَ سُؤْرَ وَلَدِ اَلزِّنَا وَ اَلْيَهُودِيِ‏ وَ اَلنَّصْرَانِيِ‏ وَ اَلْمُشْرِكِ وَ كُلِّ مَا خَالَفَ‏ اَلْإِسْلاَمَ‏ وَ كَانَ أَشَدَّ ذَلِكَ

أَنَّهُ كَرِهَ لِلصَّائِمِ أَنْ يَسْتَاكَ بِسِوَاكٍ رَطْبٍ وَ قَالَ لاَ يَضُرُّ أَنْ يَبُلَّ سِوَاكَهُ بِالْمَاءِ ثُمَّ يَنْفُضَهُ حَتَّى لاَ يَبْقَى فِيهِ

فِيهَا عَلَمُ حَرِيرٍ تُحْرِمُ فِيهَا اَلْمَرْأَةُ قَالَ نَعَمْ إِنَّمَا كُرِهَ ذَلِكَ إِذَا كَانَ سَدَاهُ وَ لَحْمَتُهُ جَمِيعاً حَرِيراً ثُمَّ قَالَ‏

فَأَمَّا مَا رَوَاهُ‏ كُرِهَ لِلصَّائِمِ أَنْ يَرْتَمِسَ فِي اَلْمَاءِ

طَافَ‏ بِالْبَيْتِ‏ وَ بِالصَّفَا وَ اَلْمَرْوَةِ أَحَلَّ إِنْ أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ إِلاَّ مَنِ اِعْتَمَرَ فِي عَامِهِ ذَلِكَ أَوْ سَاقَ اَلْهَدْيَ وَ أَشْعَرَهُ

اَلرَّجُلُ فَأَبَى ذَلِكَ وَالِدُهُ فَإِنَّ تَزْوِيجَ اَلْأَبِ جَائِزٌ وَ إِنْ كَرِهَ اَلْجَدُّ لَيْسَ هَذَا مِثْلَ اَلَّذِي يَفْعَلُهُ اَلْجَدُّ بِوَلَدِهِ ثُمَّ

تَلْبَسُ مَا شَاءَتْ مِنَ اَلثِّيَابِ غَيْرَ اَلْحَرِيرِ وَ اَلْقُفَّازَيْنِ وَ كُرِهَ اَلنِّقَابُ وَ قَالَ تَسْدُلُ‏ اَلثَّوْبَ عَلَى وَجْهِهَا قُلْتُ حَدُّ ذَلِكَ

أَنَّهُ كَرِهَ أَنْ يَنَامَ فِي بَيْتٍ لَيْسَ عَلَيْهِ بَابٌ وَ لاَ سِتْرٌ

اَلصُّوفِ وَ اَلسَّمْنِ أَوِ اَلدَّرَاهِمِ قَالَ لاَ بَأْسَ بِالدَّرَاهِمِ وَ كَرِهَ اَلسَّمْنَ‏

بِإِحْسََانٍ‏ يَعْنِي فِي اَلتَّطْلِيقَةِ اَلثَّالِثَةِ فَلِدُخُولِهِ فِيمَا كَرِهَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِنَ اَلطَّلاَقِ اَلثَّالِثِ حَرَّمَهَا عَلَيْهِ

أَنَ‏ عَلِيّاً ع‏ كَرِهَ أَنْ يُطْعِمَ اَلرَّجُلُ فِي كَفَّارَةِ اَلْيَمِينِ قَبْلَ اَلْحِنْثَ‏

إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَرِهَ لِي سِتَّ خِصَالٍ وَ كَرِهْتُهَا لِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِي وَ أَتْبَاعِهِمْ مِنْ بَعْدِي مِنْهَا اَلْمَنُّ

أَنَّهُ كَرِهَ أَكْلَ اَلْغُرَابِ لِأَنَّهُ فَاسِقٌ‏

إِنَّ اَللَّهَ كَرِهَ لِي سِتَّ خِصَالٍ وَ كَرِهْتُهُنَّ لِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِي وَ أَتْبَاعِهِمْ مِنْ بَعْدِيَ اَلرَّفَثَ فِي اَلصَّوْمِ‏

قرارا). آرى او تمام شرائطى را كه براى يك قرارگاه مطمئن و آرام لازم است در كره زمين آفريده ، محلى است ثابت و خالى از هر گونه تزلزل ، هماهنگ با ساختمان روح

سال چهارم شده باشد، و سى ناقه جوان كه داخل سال سوّم شده باشد، و بيست ناقه كرّه كه وارد سال دوم شده باشد، و بيست شتر نر كه وارد سال سوم شده باشد است، و قيمت

كُرِهَ أَنْ يَنَامَ اَلْمُحْرِمُ عَلَى فِرَاشٍ أَصْفَرَ أَوْ عَلَى مِرْفَقَةٍ صَفْرَاءَ

رِدَائِهِ هُدْبَةً فَقَالَ لَهُ هَذِهِ اَلْوَثِيقَةُ قَالَ فَكَأَنَّ مَوْلاَهُ كَرِهَ ذَلِكَ فَغَضِبَ وَ قَالَ أَنَا أَوْلَى بِالْوَفَاءِ أَمْ‏ حَاجِبُ بْنُ زُرَارَةَ

أَنَّهُ كَرِهَ‏ اَلشُّرْبَ فِي اَلْفِضَّةِ وَ فِي اَلْقَدَحِ اَلْمُفَضَّضِ وَ كَرِهَ أَنْ يُدَّهَنَ مِنْ مُدْهُنٍ مُفَضَّضٍ وَ اَلْمُشْطُ كَذَلِكَ فَإِنْ لَمْ

الْعَذَاب لَوْ أَنَّ لى كرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»: كلمه «لَو»، براى تمنّى است (كه در فارسى مى گوييم: اى كاش). و كلمۀ «كَرّة»، به معناى برگشت است

«كرتين » از ماده «كر» (بر وزن شر) به معنى توجه و بازگشت به چيزى است ، و «كرة » به معنى تكرار و «كرتين » تثنيه آن است ، ولى بعضى از مفسران گفته اند كه منظور

سجده در عموم اهل زمين و آسمان هست، در بعضى به طوع و رغبت و در بعضى ديگر به كره و اجبار. و در پاره اى ديگر كه خودشان سجده نمى كنند، سايه هاشان به زمين مى

فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ‏ إِلاَّ كَانَ خَيْراً لَهُ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ

خاك برمى خيزد. آهنها نيز مى پوسند و متلاشى مى شوند و با موجودات ديگر اين كره خاكى تركيب مى يابند و مبداء حيات و زندگى مى شوند. هر موجودى را كه در اين زمين

لِي مِنْ‏ شَفِيعٍ يُطََاعُ‏ وَ لاَ صَدِيقٍ يَرْحَمُنِي فَلَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ‏

- چنانكه در آيه ۳۲ سوره توبه مى خوانيم : و يابى الله الا ان يتم نوره و لو كره الكافرون : ((خداوند ابا دارد جز از اينكه نور (اسلام ) را كامل كند هر چند كافران

از خرما و كره درست مى شود. و در روايتى، به لغت اهل يمن آمده كه ابوجهل به كنيز خود گفت: «زَقّمينَا: زقّوم برايمان بياور». كنيز هم، خرما و كره آورد. ابوجهل

بِالْهُدى‏ََ وَ دِينِ اَلْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ‏ عَلَى اَلدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ اَلْمُشْرِكُونَ‏ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ثُمَ‏

عَلَيْهِ وَ أَعْدَلُ اَلنَّاسِ مَنْ رَضِيَ لِلنَّاسِ مَا يَرْضَى لِنَفْسِهِ وَ كَرِهَ لَهُمْ مَا يَكْرَهُ لِنَفْسِهِ وَ أَكْيَسُ اَلنَّاسِ مَنْ كَانَ أَشَدَّ

بناى مره است يعنى يك سجود. و «كره »، به معناى كاريست كه آدمى با مشقت آن را انجام دهد، حال اگر محركش امرى خارجى باشد، آن را «كره » - با فتحه كاف - خوانند، و

دارند و آتش تنها وسيله اى براى تكميل آنها محسوب مى شود. و نيز درست است كه كره زمين در آغاز كه از خورشيد جدا شد، به صورت گوى آتشينى بود كه تدريجا سرد شد،

غيبى جامى براى پدر او آورد كه در آن نوشابه‏اى بود روان‏تر از آب و نرمتر از كَره و شيرين‏تر از عسل و خنك‏تر از برف و سفيدتر از شير و به او نوشانيد و به او

است كه: نور ماه، از خودش نيست، بلكه از خورشيد است. و به همين جهت (مانند هر كره اى ديگر، هميشه) تقريبا نصف آن روشن است، و قريب به نصف ديگرش - كه روبروى خورشيد

بياوريد، نه با كراهت چون هر كس عمل خير را بطوع بياورد بهتر است تا همان عمل را به كره بياورد. از اينجا روشن مى شود كه جمله : (فمن تطوع خيرا) از قبيل به كار بردن

إِلّا مَن يُنِيب (۱۳) فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ(۱۴) رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِى الرُّوحَ مِنْ

به زمين بكوبى هرگز مى توانى زمين را بشكافى يا ذره ناچيزى هستى بر روى اين كره عظيم خاكى . همانند مورچه اى كه بر صخره بسيار عظيمى حركت مى كند و پاى خود را

در دوزخ ، درخت مى رويد! و نيز از ابوجهل نقل شده كه به عنوان سخريه ، خرما و كره ، حاضر مى كرد و مى خورد و به ياران خود مى گفت از اين بخوريد كه «زقوم » همين

و انبياء و بعضى از مؤ منين ديگران را شفاعت مى كنند. «فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»: در اين جمله مشركين آرزو مى كنند كه اى كاش

اند: استطاعت و اطاعت هر دو از ماده «طوع » مشتق مى شوند، و «طوع » در لغت ضد «كره » است . روى اين حساب اطاعت عبارتست از اينكه كار از روى رضا و اختيار انجام

آنرا چنين حكايت مى فرمايد: «فما لنا من شافعين و لا صديق حميم ، فلو ان لنا كره ، فنكون من المؤ منين »، (ما هيچ يك از اين شافعان را نداشتيم ، تا برايمان شفاعت

دَابِرَ الْكَفِرِينَ(۷) لِيُحِقَّ الحَْقَّ وَ يُبْطِلَ الْبَطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ(۸) ترجمه : ۷ - و (به ياد بياوريد) هنگامى را كه خداوند به

۲۱ صفحه ۲۰۴ معنى «كره و خرما» است (شايد منظور او نيز استهزا بود) وقتى ابو جهل اين سخن را شنيد از روى سخريه صدا زد، كنيز! «مقدارى كره و خرما بياور تا زقوم

كرد كه احاطه خداوند به همه موجودات فى المثل شبيه احاطه هواى پيرامون كره زمين به كره زمين است ، كه اين احاطه دليل بر محدوديت است ، بلكه منظور از احاطه پروردگار

نيز پر واضح است كه ملك حقيقى، جداى از تدبير تصور ندارد. چون ممكن نيست فرضا كره زمين با همه موجودات زنده و غير زنده روى آن در هستى خود محتاج به خدا باشد،

مبادا به خلق خود بلرزد و او است حجت رسا بر هر كه بر زير زمين يا زير توده كره خاك است، فرمود كه: امير المؤمنين (ع) فرموده: من از طرف خدا بهشت و دوزخ را

با توجه به يك نكته روشن مى شود و آن اينكه : شب همان سايه نيم كره زمين است كه بر، نيم كره ديگر مى افتد، و مى دانيم اين سايه همراه گردش زمين در حركت است

را منقاد و مطيع قاهر و غالب سازد به اين معنا كه حريت اختيار را سلب نموده ، كره و اجبار را گسترش دهد، همانطور كه عادت سلاطين مستبد و غالب همين است ، كه بعد

مرحله بمرحله طى مى كند، قبل از اينكه پا بعرصه دنيا بگذارد مرده بود، (چون جزو كره زمين بود)، آنگاه به احياء خدا حياة يافت ، و سپ س همچنان با ميراندن خدا و احياء

طعمها، امواج و غير آن ، به مراتب افزونتر است . ستارگانى كه در مجموع دو نيم كره زمين با چشم ديده مى شود طبق محاسبه دانشمندان در حدود پنج هزار ستاره است ،

بِالْهُدى‏ََ وَ دِينِ اَلْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ‏ عَلَى اَلدِّينِ‏ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ اَلْمُشْرِكُونَ‏ ثُمَ‏ إِنَّ صَلاََتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيََايَ وَ مَمََاتِي

عرب، به فرمانش در آمد. و بعد از آن كه خود آن جناب از دنيا رفت، بيشتر آبادى كره زمين به دست مسلمانان فتح گرديد، و خداى سبحان، آيات خود را در آفاق و نواحى

منتهي‌ بنهايتي‌ نيست‌ «يوم» عبارت‌ ‌از‌ قطعه‌ زمان‌ محدوديست‌ ‌که‌ ‌از‌ حركت‌ كره‌ زمين‌ بدور ‌خود‌ حاصل‌ ميشود و ‌در‌ قيامت‌ ‌که‌ تمام‌ كرات‌ ‌از‌ حركت‌ ميافتند

كه از ابرها فرو مى ريزد. اين نيز در مباحث علمى عصر مسلم است كه آب موجود در كره زمين از بارانهايى جمع شده كه از آسمان فرو ريخته اند، ترجمه تفسير الميزان جلد

و زمين ، مخصوصا آغاز آفرينش جهان از ماده گازى شكل (دخان ) و مراحل پيدايش كره زمين و كوهها و گياهان و حيوانات . ۳ - اشاراتى به سرگذشت اقوام مغرور و سركش

آنچه از سياق برمى آيد مقصود از كلمه ((ارض (( در جمله ((ان ارضى واسعه ((، همه كره زمين است، كه ما بر پشت آن قرار گرفته ، و زندگى مى كنيم ، و اگر فرموده : زمين

باطل كند، همچنان كه فرموده: «لِيُحِقّ الحَقّ وَ يُبطِلَ البَاطِلَ وَ لَو كَرِهَ المُجرِمُون». و مراد از ضلالت اعمال كفار، باطل شدن و فساد آن است قبل از

الوانى مختلف است، و يا مراد خود كوه ها است، كه به صورت خطوطى كشيده شده، در روى كره زمين قرار دارد. بعضى از اين سلسله جبال به رنگ سفيدند، بعضى سرخ، بعضى سياه،

هاى پر نور، چون خورشيد و ماه و ستارگان درخشنده آراسته گشته، و در زير آن، كره هوا قرار داده شده كه مايه بقاى هر جاندار است و بدون تنفس آن هوا زنده نمى ماند

مطالعات علمى امروز نيز نشان مى دهد كه نوع انسان احتمالا از چند مليون سال قبل در كره زمين زندگى مى كرده ، در حالى كه از تاريخ پيدايش آدم تاكنون زمان زيادى نمى

«وَ الاَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»: منظور از كلمۀ «أرض»، كرۀ زمين است، با همه اجزاء و اسبابى كه در آن، در يكديگر فعاليت دارند. و كلمۀ «قَبضَة»،

نمى گيرد، ولى مسلما در گذشته هاى دور چنين نبوده ، و به تعبير ديگر حيات در كره زمين تاريخچه پيدايشى دارد، اما چگونه و با چه شرائطى معمائى است كه بر هيچكس

فَمَا لَنَا مِن شفِعِينَ(۱۰۰) وَ لا صدِيقٍ حَمِيمٍ(۱۰۱) فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(۱۰۲) إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكْثرُهُم

اصولا مى دانيم بال تنها براى حركت در جو زمين به كار مى خورد، چرا كه اطراف كره زمين را هواى فشرده گرفته ، و پرندگان به وسيله بالشان روى امواج هوا قرار مى

عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ(۸۱) وَ يحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكلِمَتِهِ وَ لَوْ كرِهَ الْمُجْرِمُونَ(۸۲) فَمَا ءَامَنَ لِمُوسى إِلا ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلى

نسبت به خاك هاى ديگر، چون خاك طلايى كه با آب شسته شود، مشخص مى گردد و چون كره اى كه از ماست بگيرند، جدا مى شود. پس خاك هر قالبى به قالب خود در مى آيد، و

عمومى محسوب مى شد براى آنها ممنوع بود. بدون شك ، نعمتها و مواهب موجود در كره زمين ، براى ساكنانش ‍ كافى است ، اما به يك شرط و آن اينكه بيهوده به هدر داده

گوشه اى از آن را از نظر شما مى گذرانيم . دانشمندان مى گويند اگر قشر خارجى كره زمين ده پا كلفت تر از آنچه هست مى بود اكسيژن يعنى ماده اصلى حيات وجود پيدا

شدت گرما بسوزد، و نه چندان دور است كه همه چيز از سرما بخشكد، فشار هوا بر كره زمين آنچنان است كه آرامش انسان را تاءمين كند، نه آن قدر زياد است كه او را

به نوعى تأويل، روايت را اين طور توجيه كنيم، كه مراد از كوه محيط بر زمين، كره هوا است. و اما اين كه داشت: «طه» و «يس»، از اسماء رسول خدا «صلّى اللّه عليه

الليل على النهار و يكور النهار على الليل ). چه تعبير جالبى ؟ اگر انسانى بيرون كره زمين ايستاده باشد و به منظره حركت وضعى زمين به دور خودش و پيدايش شب و روز

به «يغشى » ممكن است به خاطر آن باشد كه تاريكى شب همچون پرده اى بر نيمى از كره زمين مى افتد، و آن را زير پوشش خود قرار مى دهد، تفسير نمونه جلد ۲۷ صفحه ۷۱

باشد ممكن نيست به دو طايفه مستكبر و مستضعف تقسيم نشود، بشريت از آن روز كه در كره زمين منزل گزيد و از همان اولين روزى كه تشكيل اجتماع داد، اجتماعش از دو طايفه

جعلها كلمة باقية فى عقبه لعلهم يرجعون ). جالب اينكه امروز تمام اديانى كه در كره زمين دم از توحيد مى زنند از تعليمات توحيدى ابراهيم (عليه السلام ) الهام مى

نمونه ، جلد ۱، صفحه : ۴۹۵ در كعبه قرار داشتند كشيده بود. اگر كسى از بيرون كره زمين به صفوف نمازگذاران مسلمانان كه رو به سوى كعبه نماز مى خوانند بنگرد، دواير

كند، احاطه بر آن ممكن نيست . چه كسى ميداند بادها در هر شبانه روز در سرتاسر كره زمين چه بذرهائى را از گياهان جدا كرده و به چه نقطهاى مى پاشد، بذرهائى كه ممكن

دارد، و قرآن كريم هم همين معامله را با آنها كرده ، و امثال سجود، قنوت ، طوع ، كره ، ملك ، عرش ، كرسى ، كتاب و غيره را حقايقى دانسته. و بنابراين تحليل ، حقيقت

بوسيله كلماتش حق را محقق سازد)،، و نيز فرموده : «ليحق الحق و يبطل الباطل ، ولو كره المجرمون » (تا حق را محقق و باطل را ابطال كند، هر چند كه مجرمان نخواهند) و

معمولى بيست و چهار ساعته نيست زيرا آن زمان كه آسمان و زمين وجود نداشت ، نه كره زمين بود و نه حركت بيست و چهار ساعته اش بدور خود، بلكه منظور از آن - چنانكه

جاويدان و يا حتى طولانى بود، زندگى تمام موجودات زنده دستخوش فنا مى شد، لذا كره ماه كه شبهايش معادل ۱۵ شبانه روز زمين ، و روزهايش به همين اندازه است به هيچوجه

مضمونى مستقيم ندارد، بلكه مراد از لوح محفوظ عالم طبيعت و مراد از بيت المعمور كره زمين است ) گفتارى است خطا و افتراء و به دليل اينكه اولا: ظاهر هيچ آيه اى از

لَكِنَّ اللَّهَ حَبَّب إِلَيْكُمُ الإيمَانَ وَ زَيَّنَهُ فى قُلُوبِكمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسوقَ وَ الْعِصيَانَ أُولَئك هُمُ الرَّاشِدُونَ(۷)

انواع موجودات بر قسمتى از محدوده زمين سلطه دارند، تنها انسان است كه بر كل اين كره خاكى حكومت مى كند، تفسير نمونه جلد ۱۲ صفحه ۱۹۸ بر دريا، صحرا، و فراز هوا.

روى آنها قرار دارد و در كنار افق ديده ميشود، نمى نگرند؟! ۲ - ميدانيم درون كره زمين مذاب و سوزان و در حال فوران است ، و در حقيقت زندگى همه انسانها بر روى

به منظور تكرار آمده ، مانند آيه «ثم ارجع البصر كرتين » كه مقصود از تثنيه «كره »، رجوع بعد از رجوع است ، هر چند از نظر كثرت خيلى زياد شود. طنطاوى در تفسير

ما خاك گردد، و ذرات خاكش در مسير باد و طوفان قرار گيرد و به هر گوشه اى از كره زمين افشانده شود بار ديگر اين ذرات پراكنده ، از آغوش خاك و از ميان امواج درياها