نتایج جستجو

- محشور شدن حیوانات در قیامت * (و إذا الوحوش حشرت) ممکن است مراد از «حشر»، زنده شدن دوباره و حضور در قیامت باشد. حیوانات: آثار ترس حیوانات وحشى ۲; بى خطرى

گوسفند و نظیر آن از حیوانات کوچک تفسیر شده است و ظاهراً نکته اش این است که این گونه حیوانات بسیار به زمین نزدیک هستند، و در برابر حیوانات بزرگ باربر، همانند

شامل این کلمه «تُسِیمُونَ» از مادّه «إِسامَه» به معناى چراندن حیوانات است و مى دانیم حیوانات هم از گیاهان زمین استفاده مى کنند، هم از برگ هاى درختان. سوم‌

تشریع ۶ حلیت: ملاک حلیت ۴ حیوانات: احکام حیوانات ۲۲ ; استعدادهاى حیوانات ۱۰، ۱۶، ۳۲ ; تعلیم حیوانات ۱۹ ; حیوانات حلال ۱۴ ; حیوانات شکارى ۱۹، ۲۲ خبایث: حرمت

۹، ۱۴; فواید موى چهارپایان ۹، ۱۴ حیوانات: استفاده از پشم حیوانات ۱۴; استفاده از کرک حیوانات ۱۴; استفاده از موى حیوانات ۱۴ خانه: آرامش در خانه ۱، ۲; ابزار

۶ تجاوز: آثار تجاوز ۱۲ تکلیف: تشریع تکلیف شاق ۶ حیوانات: تحریم حیوانات چنگال دار ۱; حلیّت اولیّه حیوانات ۱۲ خدا: صدق اخبار خدا ۱۰، ۱۲; عذابهاى خدا ۶ خرافات:

جمعى دارد، و چنان که علماى لغت گفته اند، مفرد از جنس خود ندارد، و به معناى حیوانات بزرگ باربر مانند شتر و اسب و نظایر آنها است. حمل‌ (۶۴ بار) وَ الْأَنْعَام

آیات شامل این کلمه «رَواح» طرف غروب را مى گویند، که حیوانات براى استراحت به جایگاه خود باز مى گردند، ولى، از قرائن بر مى آید که در آیه مورد بحث، «رَواح»

شده که گاهى به معناى «کسب» و گاهى به معناى «زخم» است، و به همین دلیل به حیوانات صیاد، اعم از پرندگان و غیر پرندگان «جارحه» گفته مى شود، که جمع آن «جوارح»

کنند، «هشیم» گفته مى شود، و گاه به گیاهان خشکى تفسیر شده که زیر دست و پاى حیوانات در آغل کوبیده مى شود. هشم‌ (۲ بار) شكستن. «هَشَمَ الشَّىْ‏ءَ هَشْماً: كَسَرَهُ»

مى گوید ـ «هر چیزى است که روى آن مى نویسند». بنابراین کاغذ معمولى و پوست حیوانات و درختان و مانند آن که در قدیم الایام نامه ها و کتاب ها را روى آن مى نوشتند،

حسد: شومى حسد ۲۶ ; فرجام حسد ۲۶ حواس: نقش حواس ۹ حیوانات: علم حیوانات ۵، ۱۹ ; غرایز حیوانات ۱۹ ; نقش حیوانات ۸ خدا: اراده خدا ۸ ; افعال خدا ۱ ; امداد خدا ۱۶ ;

Javascript to function. (او کسی است که) از چهارپایان، برای شما حیوانات باربر، و حیوانات کوچک (برای منافع دیگر) آفرید؛ از آنچه به شما روزی داده است، بخورید

مانند آن به جایى است تا مطمئناً در جاى خود محفوظ بماند، و لذا محل این گونه حیوانات را «رباط» مى گویند، و سپس به معناى وسیع ترى که همان حفظ و تقویت و استحکام

function. ما، او و کسانی را که با او بودند، در آن کشتی که پر (از انسان و انواع حیوانات) بود، رهایی بخشیدیم! پس او و هر كه را در آن كشتى پر شده با او بود نجات داديم

انسان ۲ تفکر: آثار تفکر در پیدایش حیات ۳; تفکر در تنوع موجودات ۵ حیوانات: اهمیت خلقت حیوانات ۲ خدا: دلایل خدا شناسى ۱، ۳، ۶ عبرت: عوامل عبرت ۵ موجودات: ازدیاد

«موجود شرور» که از تاریکى شب براى حمله کردن استفاده مى کند; زیرا نه فقط حیوانات درنده و گزنده شب هنگام از لانه ها بیرون مى آیند و زیان مى رسانند، بلکه افراد

زوجیت جانداران ۴، ۷; منشأ زوجیت جانداران ۲ حیات: حیات از آیات خدا ۸ حیوانات: زوجیت حیوانات ۴ خدا: خالقیت خدا ۲، ۳; خدا و نقص ۱; دلایل کمال خدا ۵; نشانه هاى

چهارپایان ۳; مالکیت بر چهارپایان ۳ حقوق: حق تصرف ۲; حق مالکیت ۲ حیوانات: منافع حیوانات ۱ خدا: خالقیت خدا ۱ درخت: خالق درخت خرما ۱ زمین: خالق زمین ۱ زیتون:

حیوان ماده است. این احتمال نیز در آیه داده شده است که منظور از آن جفت هاى حیوانات اهلى و وحشى بوده باشد; یعنى نر و مادّه گوسفند اهلى و وحشى. به تعبیر دیگر،

بهشت ۴ تشبیهات قرآن: تشبیه به حیوانات ۷، ۱۳; تشبیه کافران ۷ تعقل: عدم تعقل در منعم ۱۳ جهنم: نقش جهنم ۱۶ حیوانات: صفات حیوانات ۹، ۱۳، ۱۴ خدا: بشارتهاى خدا

آسمان، آبی فرستاد، که نوشیدن شما از آن است؛ و (همچنین) گیاهان و درختانی که حیوانات خود را در آن به چرا می‌برید، نیز از آن است. |اوست كه از آسمان آبى فرستاد

براى فریاد استغاثه کافران، بیانگر مطلب فوق است. تشبیهات قرآن: تشبیه به حیوانات ۶ خدا: آثار عذابهاى خدا ۱ رهبران: استغاثه پیروان رهبران کفر ۵; عذاب رهبران

Tabber requires Javascript to function. و برای آنان بهره‌های دیگری در آن (حیوانات) است و نوشیدنیهائی گوارا؛ آیا با این حال شکرگزاری نمی‌کنند؟! |و از آنها

صدراسلام ۹; نقش چهارپایان ۴ حمل و نقل: پیشگویى وسایل حمل و نقل ۶ حیوانات: احکام حیوانات ۳ خدا: تداوم خالقیت خدا ۵; خالقیت خدا ۱ خلقت: تداوم خلقت ۸ شتر:

انسان ۱; گرایشهاى انسان ۶;‌ نیازهای انسان ۱۴ توحید: توحید افعالى ۲ حیوانات: گوشت حیوانات دریایى ۳، ۸ خدا: اختصاصات خدا ۲; افعال خدا ۱; زمینه خدا شناسى ۱۲;

ايشان رام گردانيديم. از برخى‌شان سوارى مى‌گيرند و از بعضى مى‌خورند. و آن حیوانات (با عظمت و قوت) را مطیع و رام آنها ساختیم که هم بر آنها سوار شوند و هم از

داديم. و در این زمین هم لوازم معاش و زندگانی شما را مهیا کردیم و هم بر سایر حیوانات که شما به آنها روزی نمی‌دهید قوت و غذا فراهم ساختیم. و در آن برای شما و

(و فاکهة و ابا). «ابّ» به معنی گیاهان خودرو و چراگاهی است که آماده چریدن حیوانات و یا چیدن گیاهان باشد. در اینجا این سؤال پیش می‌آید که در آیات گذشته بعضی

بسیار) خود حضور یابند و نام خدا را در ایامی معین یاد کنند که آنها را از حیوانات بهائم (یعنی شتر و گاو و گوسفند) روزی داده است. پس از آن تناول کرده و فقیران

۱۰، ۲۱، ۲۲ ; فلسفه حج ۲۴ ; فواید حج ۱۵ حجرالاسود: ۲۳ حق اللّه: ۹ حیوانات: امنیت حیوانات ۱۸ خدا: شناخت خدا ۱۷ ; مختصات خدا ۲۴ ذکر: ۲۴ زیانکارى: عوامل زیانکارى

به اعتبار خورده شدن مقدارى از آن، در چراى حیوانات است. ۴ - تشبیه «جنازه هاى اصحاب فیل»، به برگ هایى که حیوانات، آن را خورده و تفاله آن را بیرون داده باشند

شد. (کافران) برای بتهائی که چیزی نمی‌دانند (زیرا که جمادند)، بهره‌ای (از حیوانات و ارزاق خود) که ما بدیشان داده‌ایم قرار می‌دهند (و بدین وسیله بدانها تقرّب

«خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حیوانات مجموعه‌ای از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان

است که عزت او را بر باد دهید و سوم این که علامت گذاردن مخصوص حیوانات است، حتی در حیوانات در صورت آنها مخصوصا بر بینی آنها علامت‌گذاری نمی‌شود، و در اسلام

نعمت اختیار و آزادی اراده و انتخاب را به شما انسانها نمی‌داد، و لذا همچون حیوانات راهی را بیشتر نمی‌پیمودید و ترقّی و تکاملی پیدا نمی‌کردید). و نمودن راه

بیان کرده است! مگر اینکه ناچار باشید؛ (که در این صورت، خوردن از گوشت آن حیوانات جایز است.) و بسیاری از مردم، به خاطر هوی و هوس و بی‌دانشی، (دیگران را) گمراه

گمراهشان کنم و به آرزو (های باطل و دور و دراز) درافکنم و دستور دهم تا گوش حیوانات ببرند (که اینها نصیب بتهاست) و امر کنم تا خلقت خدا را تغییر دهند، و (ای

آفریده است» (من شر ما خلق). از شرّ همه موجودات شرور، انسانهای شرور، جن و حیوانات و حوادث و پیشامدهای شرّ و از شرّ نفس اماره. «فلق» در اصل به معنی شکافتن

آن دالّ بر وفور و مرغوبیّت است. «مُکْرَمُونَ»: اشاره به این است که همچون حیوانات، آذوقه در مقابل آنان ریخته نمی‌شود، بلکه همچون مهمانان عزیزی، از ایشان پذیرائی

است. «دَآبَّةٍ»: جنبنده. این واژه شامل انسانها و موجودات ریز ذرّه‌بینی و حیوانات غول‌پیکر و تمام چیزهای زنده می‌باشد. (نگا: بقره / انعام / ، فاطر / ). «مَا

در حال بارگیری... يتم آن است كه پدر كودكى قبل از بلوغ او بميرد و در سائر حيوانات آن است كه مادرش بميرد (مجمع و مفردات) پس يتيم در انسان به معنى پدر مرده

دادن زمینه هاى ایمان، عامل سقوط آدمى از مرتبه انسانیت به مرحله پست ترین حیوانات (إن شر الدواب عنداللّه الذین کفروا فهم لایؤمنون) ۴- ایمان به آیات الهى،

پرده شب، نور آفتاب برچیده می‌شود که اگر بطور مداوم بتابد تمام گیاهان و حیوانات را می‌سوزاند، و زمین جای زندگی نخواهد بود! آخرین سخن این که آمد و شد شب

است . * [عنكبوت:60] در الميزان فرموده: حمل رزق ذخيره آن است كه انسان و از حيوانات مورچه، زنبور عسل و موش ذخيره مى‏كند. احتمال: به معنى حمل است (اقرب) [رعد:17]،

فتح همزه و تشديد باء، به معنى گياهان خودرو و چراگاهى است كه آماده چريدن حيوانات و يا جمع‌آورى گياهان باشد و در اصل معنى «آمادگى» را مى‏بخشد و از آن جا كه

به حركت درآيند. و آنگاه كه شتران باردار به حال خود رها شوند. و آنگاه كه حيوانات وحشى، برانگيخته و گرد هم آيند. «تكوير»، به معناى درهم پيچيدن است كه در مورد

من الماء كلّ شى‌ء حىّ پس بعضى از آنها حيوانات خزنده‌اند مانند مار و ماهى و كرم كه بشكم راه ميروند و بعضى از حيوانات بدو پا راه ميروند مانند انسان و پرندگان

به حركت درآيند. و آنگاه كه شتران باردار به حال خود رها شوند. و آنگاه كه حيوانات وحشى، برانگيخته و گرد هم آيند. «تكوير»، به معناى درهم پيچيدن است كه در مورد

صنف. به هر دو قرين از مذكّر و مؤنث در حيوانات كه ازدواج يافته‏اند گفته مى‏شود: زوج. به هر دو قرين در غير حيوانات نيز زوج اطلاق مى‏شود مثل يك زوج كفش (يك

ترجمه: «الْبَلَدِ الأمِینِ»: شهر امین. مراد مکّه است که چه رسد به انسانها، حیوانات و درختان و گیاهان و پرندگان آن در امن و امانند. نه جانداری در آنجا کشته

آورده می‌شوید. و کسی که تمامی جُفت‌ها را آفرید و برای شما از کشتی‌ها و حیوانات رام آنچه را سوار می‌شوید قرار داد، تا بر پشت‌های آن(ها) قرار و آرامش گیرید

این دعا را خواند: «شما را به تمام کلمات و اسماء حسنای خداوند از شرّ مرگ و حیوانات موذی، و هر چشم بد، و حسود آنگاه که حسد ورزد می‌سپارم. سپس پیامبر صلّی اللّه

موجودات ديگر در هزاران سال قدمى براى ترقّى بر نمى‏دارند مثلاً گوسفندان و ساير حيوانات و حشرات در قالب‏گيرى مخصوص خود زندگى مى‏كنند و قدرت بر تعويض آن ندارد بر

به حركت درآيند. و آنگاه كه شتران باردار به حال خود رها شوند. و آنگاه كه حيوانات وحشى، برانگيخته و گرد هم آيند. «تكوير»، به معناى درهم پيچيدن است كه در مورد

انسان نازیبا و درمانده و زار و نزار است. امّا مراد از مسخ می‌تواند تبدیل به حیوانات و مجسّمه‌های بی‌روح نیز باشد. «عَلی مَکَانَتِهِمْ»: بر جای خود. در محلّ

به سبزيجاتى گفته مى‌شود كه تر و تازه چيده و خورده شود و شامل علف و يونجه حيوانات نيز مى‌گردد. مراد از «شَقَقْنَا الْأَرْضَ»، شكافتن زمين به وسيله جوانه گياهان

لباس انسان از حيوانات است. از پشم، صنعت قالى و پتو و كارخانجات نساجى به راه مى‌افتد. كفش انسان از پوست حيوانات است. براى استفاده از پوست حيوانات كارخانجات

ولی بعضی دیگر گفته‌اند: وضع و هیئت آن طوری بود که وقتی کنار آب می‌آمد حیوانات دیگر فرار می‌کردند و نزدیک نمی‌شدند، و لذا چاره‌ای جز این نبود که یک روز

به سبزيجاتى گفته مى‌شود كه تر و تازه چيده و خورده شود و شامل علف و يونجه حيوانات نيز مى‌گردد. مراد از «شَقَقْنَا الْأَرْضَ»، شكافتن زمين به وسيله جوانه گياهان

و قرار گرفته در جرگه حیوانات * (و استفزز من استطعت منهم بصوتک) «صوت» به معناى صدا و نغمه بى معناست و معمولاً آن را در تحریک حیوانات استفاده مى کنند. بنابراین

را زنده می‌کند، لباس حیات در پیکر درختان و گیاهان می‌پوشاند، و انسان و حیوانات را سیراب می‌کند. سپس به یکی دیگر از پدیده‌های شگفت‌انگیز آسمان و ابرها اشاره

خوانده مى‏شوند جمع آن وحوش است. اين آيه و آيه [انعام:38]. اشاره به حشر حيوانات بلكه همه جنبندگان دارند. والله العالم. طالبان تفصيل به الميزان ذيل آيه اخير

کلمه يتم‌ (۲۳ بار) يتم آن است كه پدر كودكى قبل از بلوغ او بميرد و در سائر حيوانات آن است كه مادرش بميرد (مجمع و مفردات) پس يتيم در انسان به معنى پدر مرده

كردندجهل به دو امر بوده است . وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد،

مردگان است. یا این که اشاره به چرخه سالیانه حیات و ممات گیاهان و درختان و حیوانات و انسانها است. «یَسِیرٌ»: سهل و ساده. وَ هُوَ الَّذِي‌ يَبْدَأُ الْخَلْقَ‌

خورندگان، روغن و خوراکی و رنگ و جلا(ی معده‌ها) است. و به‌راستی برای شما در حیوانات نعمت‌وار همواره عبرتی است؛ از آنچه که در شکم‌های آنهاست به شما می‌نوشانیم،

اختلاف و محلّ کشمکش مردمان است. از قبیل: توحید، نبوّت، معاد، تحلیل و تحریم حیوانات و اشیاء، و غیره ... «هُدیً وَ رَحْمَةً»: مفعول‌له و عطف بر محلّ (لِتُبَیِّنَ)

باران، نور آفتاب که زنده کننده تمام موجودات است، و هوائی که مایه حیات همه حیوانات و گیاهان می‌باشد همه از آسمان نازل می‌شود. و در پایان آیه می‌افزاید: با

اكنان غارها و گودالهائى است كه انسان با پناه بردن به آنها از باد و باران و حيوانات محفوظ مانده و بهره‏هاى ديگر از آنها مى‏برد. * [انعام:25]. اَكَنَّه جمع كِنّ

آخر (وادی) حذف شده است. «قالَتْ نَمْلَةٌ»: قرآن بیانگر این واقعیّت است که حیوانات و پرندگان هر گروهی برای خود ملّت و گروهی همچون انسانها بوده و با یکدیگر

بیازماییمشان که کدامیک نیکو کردارترند ما آنچه را بر زمين است- از معادن و گياهان و حيوانات- آرايش آن ساخته‌ايم تا آنان را بيازماييم كه كدامشان نيكوكارترند. ما همه‌ی

كردندجهل به دو امر بوده است . وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد،

الْمَشْحُونِ‌: در كشتى حضرت نوح عليه السلام كه مملو بود از مردمان و ساير حيوانات و ما يحتاج ايشان. نكته: اطلاق ذريه بر آباء به اعتبار آنكه ايشان اصل خلقت

يَرَوا إِلَي‌ الأَرض‌ِ سير ‌در‌ اطراف‌ زمين‌ و آنچه‌ روي‌ زمين‌ ‌است‌ و حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ ‌که‌ خداوند متعال‌ ‌به‌ قدرت‌ كامله ‌خود‌ مي‌فرمايد:

كردندجهل به دو امر بوده است . وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد،

فَهُمْ لَها مالِكُونَ‌ 6- از نشانه‌هاى لطف خداوند همين بس كه انسان در پيدايش حيوانات نقشى ندارد، ولى به راحتى مالك آنها مى‌شود. أَيْدِينا ... فَهُمْ لَها مالِكُونَ‌

علويات‌ و آدم‌ و حواء و خلقت‌ بدوي‌ حيوانات‌ و نباتات‌ و امثال‌ اينها و توليدي‌ مثل‌ بني‌ آدم‌ و بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ ‌که‌ احتياج‌ بنطفه‌ نر و ماده‌ دارند

به سبزيجاتى گفته مى‌شود كه تر و تازه چيده و خورده شود و شامل علف و يونجه حيوانات نيز مى‌گردد. مراد از «شَقَقْنَا الْأَرْضَ»، شكافتن زمين به وسيله جوانه گياهان

بعد حيوانات بيشترين استفاده را از آن مى‌برند و سپس انسان‌ها. به خاطر همين، در آيه‌ى شريفه ابتدا از كشاورزى و احياى زمين ياد شده است، سپس از حيوانات، آن

لطیف است و به اشیاى لطیف علم دارد. آیا نشانه آفرینش او را در گیاهان لطیف، حیوانات ریز و کوچکتر از آنها که به چشم نمى آید مشاهده نمى کنى ... ؟ ۱۳- عن أبى الحسن

كردندجهل به دو امر بوده است . وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد،

است يعنى آفريديم آدمى را منتصب القامه و ايستاده بر هر دو پاى خود، بر خلاف حيوانات ديگر كه آنها به روى افتاده راه مى‌روند. 3- نزد بعضى مراد به كبد، شدت امر

اقسام آن مخصوص بذكر شده و گياه اسپست تازه را كه مكرّر چيده ميشود و خوراك حيوانات است و درخت زيتون را كه از آن روغن گرفته ميشود و درخت خرما را كه باز براى

با شما نامحرمان، ما خامشيم‌ تسبيح‌گويى حيوانات و موجودات، در روايات هم آمده است، از جمله: الف: به چهره‌ى حيوانات سيلى نزنيد، كه تسبيح خدا مى‌گويند. «1»

خبري‌ ‌که‌ ‌در‌ سفينه‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌ ‌که‌ حيوانات‌ مسوخ‌ سيزده‌ نوع‌ ‌است‌ و فرمايش‌ مجلسي‌ ‌در‌ مجلد 14 بحار طبع‌ امين‌ الضربي‌

انحرافات بودند. تسبیح عمومی موجودات زمین و آسمان اعم از فرشتگان و انسانها و حیوانات و گیاهان و جمادات ممکن است با زبان قال باشد یا با زبان حال، چرا که نظام

كواكب ثابته، وَ الْأَرْضِ‌: و در زمينها از كوههاى راسيه و اشجار ظاهره و حيوانات درنده و ساير امور داله بر قدرت باهره الهيه، لَآياتٍ لِلْمُؤْمِنِينَ‌: هر

الأَرض‌َ مِهاداً نبأ آيه 6. زيرا انسان‌ و بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ نه‌ ‌در‌ آب‌ مي‌توانند زندگي‌ كنند مثل‌ حيوانات‌ دريايي‌ و نه‌ ‌در‌ هوا مثل‌ بعض‌ طيور و مخلوقات‌

‌که‌ عرض‌ ولايت‌ ائمه‌ ‌بر‌ جبال‌ و مياه‌ و اشجار و حيوانات‌ ‌شده‌ و اخباري‌ ‌که‌ بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ خدمت‌ اينها عرض‌ حاجت‌ ميكردند و ‌غير‌ اينها ‌پس‌

همه‌ ‌اينکه‌ انواع‌ حيوانات‌ ‌که‌ ‌از‌ راه‌ تناسل‌ بوجود ميآيند ‌براي‌ اولين‌ بار ‌که‌ زوجي‌ وجود نداشته‌ چگونه‌ بوجود آمده‌اند! حيوانات‌ تكسلولي‌ بدون‌ زوج‌

را با كمال ولع مى‏خورند. همچنين طيّبات در نظر قومى از خبائث است مثل گوشت حيوانات در نظر بعضى از هندوها. و گوشت حيوانيكه در وقت ذبح نام خدا بر آن برده نشده

و آن ظاهر پوست است، انسان را از آن سبب بشر گويند كه پوستش ظاهر و مانند حيوانات از پشم و مو و كرك پوشيده نيست. در آيه [يوسف:31]، مراد زنان آن بود كه اين

شهرها و آبادیها می‌برند، و عجب این که این دو دسته از موجودات زنده یعنی «حیوانات» و «گیاهان» درست بر ضد هم عمل می‌کنند، اولی اکسیژن را می‌گیرد و گاز کربن

ماضى «أهل» حکایت از وقوع ذبح براى غیر خدا و به نام غیر او داشته و به ذبح حیوانات براى بتها و به نام آنها - که در جاهلیت مرسوم بوده - اشاره دارد. ۵ - مبارزه

گناه) بر شما تحریم شده بود (مانند ممنوع بودن گوشت شتر و پاره‌ای از چربیهای حیوانات و بعضی از پرندگان و ماهیها) بر شما حلال کنم» (وَ لِأُحِلَّ لَکُمْ بَعْضَ

و آن ظاهر پوست است، انسان را از آن سبب بشر گويند كه پوستش ظاهر و مانند حيوانات از پشم و مو و كرك پوشيده نيست. در آيه [يوسف:31]، مراد زنان آن بود كه اين

[انعام:44]. در خاتمه نا گفته نماند: ضرع گذشته از مصدر بودن به معنى پستان حيوانات است مثل ثدى كه پستان زن است طبرسى فرموده: علت اين تسميه آن است كه شير به

كه آخرين آمار، آخرين نيازها و آخرين قرارگاه را بداند. تعداد انسان‌ها و حيوانات از دريايى، هوايى و صحرايى و همه‌ى موجودات ريز و درشت با ويژگى‌هاى گوناگون

قِرَدَةً خاسِئِين‌َ و مسخ‌ يكي‌ ‌از‌ عقوبات‌ ‌است‌ و حيوانات‌ مسوخ‌ بسيارند ‌يعني‌ كفار بصورت‌ ‌اينکه‌ حيوانات‌ مسخ‌ شدند و ‌در‌ اخبار دارد سه‌ روز بيشتر زنده‌

ترديد باعتبار آنستكه يكى از اين سه امر بايد محقّق شود و اين براى آن بود كه حيوانات از طرف خداوند مكلف بودند باطاعت آنحضرت و سياست آنها هم موكول بنظر شريف او

تكرار شود. «رُدُّوها عَلَيَّ» 12- حيوانات مسح و دست كشيدن انسان‌ها را احساس مى‌كنند. «فَطَفِقَ مَسْحاً» 13- ترحّم بر حيوانات و نوازش آنها كار انبياست. «فَطَفِقَ

جديده‌ باشند ‌که‌ متمدّنه‌ و مترقّيه‌ مي‌شمارند و ‌از‌ حيوانات‌ وحشي‌ وحشي‌ترند ‌که‌ حتّي‌ حيوانات‌ وحشي‌ ‌را‌ مي‌بلعند و ‌از‌ ‌بين‌ مي‌برند و ‌در‌ ‌اينکه‌

بصورت زيبا و قد رعنا و زبان گويا و دل دانا و امتياز داده آنها را بر تمام حيوانات بصورت و سيرت و قرار داده آن موجود صغير را نمونه‌ئى از عالم كبير و تمام موجودات

آفرينش آنها بهيچ وجه بكار نرفته و بحكم ما مالك و مسلّط و متصرّف واقعى در آن حيوانات آنانند كه ميتوانند آنها را بيع و شرى نمايند و ما مسخّر و رام نموديم آنها

إِناثاً بسياري‌ ‌از‌ زنها فقط دختر زايش‌ ميكنند بلكه‌ ‌اينکه‌ ‌در‌ كليه حيوانات‌ ‌هم‌ جاري‌ ‌است‌ فقط ماده‌ مي‌زايند. جلد 15 - صفحه 511 وَ يَهَب‌ُ لِمَن‌

إِناثاً بسياري‌ ‌از‌ زنها فقط دختر زايش‌ ميكنند بلكه‌ ‌اينکه‌ ‌در‌ كليه حيوانات‌ ‌هم‌ جاري‌ ‌است‌ فقط ماده‌ مي‌زايند. جلد 15 - صفحه 511 وَ يَهَب‌ُ لِمَن‌

نشانه‌هایی است. و خدا برایتان از خانه‌هایتان آرامشگاهی قرار داد. و از پوست‌های حیوانات نعمت‌وار برایتان خانه‌هایی نهاد (که) با آن‌ها هنگام جابه‌جا شدنتان و هنگام

پراکنده می‌بینیم، زمین و آسمان و خورشید و ماه و ستارگان و انواع گیاهان و حیوانات، اما هر چه بیشتر دقت کنیم می‌بینیم اجزاء و ذرات این عالم چنان به هم مربوط

اقسام آن مخصوص بذكر شده و گياه اسپست تازه را كه مكرّر چيده ميشود و خوراك حيوانات است و درخت زيتون را كه از آن روغن گرفته ميشود و درخت خرما را كه باز براى

أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ‌: و بدرستى كه خداى خلق فرمود از انسان و ساير حيوانات دو صنف را، الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‌: نر و ماده و مرد و زن. وَ أَنَّ إِلى‌

شود و تا مدّتى (ديگر از زندگى) بر خوردار باشند. بهره‌گيرى از كشتى‌ها و حيوانات، بارها در قرآن به عنوان نعمت‌هاى الهى مطرح شده است، ولى در اين آيه به عنوان

را با كمال ولع مى‏خورند. همچنين طيّبات در نظر قومى از خبائث است مثل گوشت حيوانات در نظر بعضى از هندوها. و گوشت حيوانيكه در وقت ذبح نام خدا بر آن برده نشده

سبّاحان‌ ‌در‌ دريا شنا ميكنند مثل‌ حيوانات‌ دريايي‌ و ماهيان‌ دريا شايد اشاره‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ حيوانات‌ دريايي‌ نميتوانند ‌از‌ دريا

پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين كلمه ما بمعناى الّذى است چنانچه قمّى ره فرموده و در مجمع

نموده در معناى مشحون و تفسير آن بمجهّز ولى مفسّرين بپر و مملوّ از انسان و حيوانات و ترجمه نموده‌اند و خداوند بعد از نجات ايشان بقيه قوم را كه بيرون از كشتى

است كه خداوند به وسيله عقل و فهم و فكر و وجدان و غرائز كه در وجود انسان و حيوانات نهاده آنها را به راههاى زندگى و تدبير و اداره امور خويش هدايت و رهبرى فرموده

(فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها صَوافَّ). بدون شک ذکر نام خدا به هنگام ذبح حیوانات یا نحر کردن شتر کیفیت خاصی ندارد و هر گونه نام خدا را ببرند کافی است. منظور

از آنها که دارای عقل و درکند و آنها که عقل و درک ندارند، و حتی گروهی از حیوانات که با چشم دیده می‌شوند و معمولا در لانه‌ها پنهانند، نیز در این معنی وسیع

ص665 پرسش کنندگان از حقیقت روح آدمی سؤال کردند، همین روح عظیمی که ما را از حیوانات جدا می‌سازد و برترین شرف ماست، و تمام قدرت و فعالیت ما از آن سر چشمه می‌گیرد

مگسک گفته‌اند، و برخی‌حشره‌ای دانسته‌اند که مایه تباهی گیاهان و نابودی حیوانات می‌گردد (نگا: المنتخب / صفحه . «الضَّفَادِعَ»: جمع ضَفْدَع، قورباغه. «الدَّمَ»:

این آیه اشاره به نطق پرندگان دارد و آیات دیگر نیز مؤیّد این مطلب است که حیوانات و از جمله پرندگان با یکدیگر سخن می‌گویند (نگا: انعام / ، نمل / و ). «مِن

آفرينش آنها بهيچ وجه بكار نرفته و بحكم ما مالك و مسلّط و متصرّف واقعى در آن حيوانات آنانند كه ميتوانند آنها را بيع و شرى نمايند و ما مسخّر و رام نموديم آنها

ارضيه كه بروى زمين‌اند بساطت آن براى سكنه، و عيون منفجره، و معادن متنوعه، و حيوانات متنفسه كه مختلفند از حيث صور و اشكال و افعال مانند چرندگان و درندگان و پرندگان

‌او‌ محال‌ ‌است‌ صادر شود ‌حتي‌ سگ‌ ‌که‌ پست‌ترين‌ مخلوقات‌ ‌است‌ ‌حتي‌ حيوانات‌ موذيه‌ مثل‌ درندگان‌ و گزندگان‌ ‌حتي‌ علفهاي‌ بياباني‌ و خارهاي‌ مغيلاني‌

عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً 2- همه‌ى آنچه روى زمين است، باغها، گل‌ها، ميوه‌ها، حيوانات، آبها، معادن، رنگ‌ها، بوها، زينت زمين است. «زِينَةً لَها» امّا براى انسان‌هاى

فرموده و بعضى گفته‌اند مراد از كبد استوا و استقامت است چون خداوند از بين حيوانات فقط انسان را مستقيم و مستوى القامه خلق فرموده و اين معنى مستفاد از نقل قمّى

نعمت‌ها و توجّه به خالق آنهاست و تا اينجا از نعمت‌هايى همچون آب باران، شير حيوانات، ميوه‌ها، عسل ونعمت همسر و فرزند نام برده شد و در اين آيه و آيه بعد به نعمت

‌در‌ انسان‌ و ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ مأكولات‌ و مشروبات‌ بلكه‌ ‌در‌ نباتات‌ و حيوانات‌ و جمادات‌ پيدا مي‌شود، امّا انسان‌ ‌از‌ نطفه‌ علقه‌ مضغه‌ لحم‌ عظم‌ و اجزاء

آفرينش آنها بهيچ وجه بكار نرفته و بحكم ما مالك و مسلّط و متصرّف واقعى در آن حيوانات آنانند كه ميتوانند آنها را بيع و شرى نمايند و ما مسخّر و رام نموديم آنها

شهوت كه با وجود ازواج، به مباشرت مردان ميل داريد، و ساير مردمان بلكه همه حيوانات به اين ميل نكنند. يا از افراط كنندگانيد در جنس معاصى كه از جمله آن اين عمل

نابود شدن حيوانات و نباتات در صحرا و دريا و سبب آن كه زيادى معصيت خدا است چون آن موجب ميشود كه خداوند باران رحمت خود را از بندگان باز ميدارد و حيوانات صحرائى

(همچون فيل) براى هجوم استفاده مى‌كند، امّا خداوند با استفاده از كوچك‌ترين حيوانات يعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مى‌كند. بِأَصْحابِ الْفِيلِ‌ ... طَيْراً

زنده از آب دو تفسیر مشهور است: 1- حیات همه موجودات زنده- اعم از گیاهان و حیوانات- به آب بستگی دارد، همین آبی که بالاخره مبدأ آن، بارانی است که از آسمان نازل

دختران در پاسخ او «گفتند: ما گوسفندان خود را سیراب نمی‌کنیم تا چوپانان همگی حیوانات خود را آب دهند و خارج شوند» و ما از باقیمانده آب استفاده می‌کنیم (قالَتا

كيهانى و گازهاى هواو غيره است و از آسمان به زمين مى‏بارد، مى‏شود گفت: نطفه حيوانات ازهوا مى‏بارد همانطور كه ميكروب‏ها بر گوشتها و پنيرها مى‏بارد و مخمرها بر

انسان‌ و انعام‌ و ساير حيوانات‌ و نزول‌ باران‌ و انبات‌ اشجار و زروع‌ و تسخير شب‌ و روز و خورشيد و ماه‌ و ستارگان‌ و تسخير درياها و حيوانات‌ دريايي‌ و جواهرات‌

نمايند و نه چيزهاى ديگر را و اگر بخواهيم صورت آنها را تغيير ميدهيم بيكى از حيوانات و قواء آنها را ميگيريم هر جا باشند بطوريكه از جاى خودشان نتوانند حركت كنند

كس دستش ببدن او ميرسيد او و آنكس تب ميكردند لذا مجبور شد كه تنها مانند حيوانات وحشى در صحرا و بيابان زندگانى كند و قمّى ره فرموده باين حال‌ جلد 3 صفحه

نابود شدن حيوانات و نباتات در صحرا و دريا و سبب آن كه زيادى معصيت خدا است چون آن موجب ميشود كه خداوند باران رحمت خود را از بندگان باز ميدارد و حيوانات صحرائى

باين‌ ‌که‌ ‌در‌ دنيا افراد بشر ‌با‌ ساير حيوانات‌ فرق‌ دارند احتياج‌ بمعاشرت‌ ‌با‌ يكديگر دارند ساير حيوانات‌ فقط ‌در‌ موقع‌ جماع‌ نر و ماده‌ احتياج‌ مختصري‌

معادن‌ و فلزات‌ و آنچه‌ ‌که‌ ‌در‌ سطح‌ زمين‌ ‌است‌ ‌از‌ نباتات‌ و جمادات‌ و حيوانات‌ و جبال‌ و مزارع‌ و انهار و بيوتات‌ و قصور و اعتباريات‌ ‌از‌ سلطنت‌ و رياست‌

پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين كلمه ما بمعناى الّذى است چنانچه قمّى ره فرموده و در مجمع

فرموده و بعضى گفته‌اند مراد از كبد استوا و استقامت است چون خداوند از بين حيوانات فقط انسان را مستقيم و مستوى القامه خلق فرموده و اين معنى مستفاد از نقل قمّى

الْمُصَوِّرُ: بخشنده صورت و مثال مخلوقات، و نگارنده آن بر اشكال مختلفه از حيوانات و نباتات و جمادات و غير آن از مصنوعات كه از يكديگر ممتازند به‌ جلد 13 -

نباتات‌ مثل‌ انواع‌ حبوبات‌ و اثمار و اشجار و خضرويات‌، و ‌در‌ حيوانات‌ مثل‌ انواع‌ حيوانات‌ ‌از‌ طيور و وحوش‌ و سباع‌ و بهائم‌ و حشرات‌ ‌که‌ يك‌ نوع‌ ‌آن‌

ترديد باعتبار آنستكه يكى از اين سه امر بايد محقّق شود و اين براى آن بود كه حيوانات از طرف خداوند مكلف بودند باطاعت آنحضرت و سياست آنها هم موكول بنظر شريف او

و طايفه‌ جن‌ ‌را‌ شيطان‌ و ‌غير‌ شيطان‌ و انواع‌ حيوانات‌ ‌از‌ طيور و هوام‌ و انعام‌ و سباع‌ و حيوانات‌ دريايي‌ ‌را‌ خلق‌ فرمود ولي‌ اسمي‌ ‌از‌ بشر نبود

‌است‌ دريايي‌ ‌که‌ ‌از‌ همه‌ حيوانات‌ دريا سمين‌تر و بزرگتر ‌است‌ و قريش‌ ‌را‌ قريش‌ گفتند ‌براي‌ اينكه‌ مأكولات‌ ‌آنها‌ حيوانات‌ سمين‌ و كبير ‌بود‌، و بعضي‌

لياقت آنها ميداند آنچه داخل ميشود در زمين از قبيل آب و ريشه نباتات و اجساد حيوانات و آنچه بيرون ميآيد از آن مانند آب و گياه و درخت و حيوان و معادن و آنچه فرود

بيرون آيد از زمين و بر روى آن قرار گيرد مانند چشمه‌ها و نباتات و فلزات و حيوانات. وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ: و مى‌داند آنچه نازل مى‌شود از آسمان مانند

فهميده ميشود كه باران ميآيد در صورتى كه مردم محتاج باشند بخبر داشتن حتى حيوانات هم با خبر ميشوند و تدارك نزول آنرا مينمايند آيا كيست كه اين عنايات را به

فرموده و بعضى گفته‌اند مراد از كبد استوا و استقامت است چون خداوند از بين حيوانات فقط انسان را مستقيم و مستوى القامه خلق فرموده و اين معنى مستفاد از نقل قمّى

فِي‌ ذلِك‌َ لَآيات‌ٍ لِأُولِي‌ النُّهي‌ (54) بخوريد و بچرانيد انعام‌ و حيوانات‌ ‌خود‌ ‌را‌ محققا ‌در‌ ‌اينکه‌ قدرت‌ نمائيها نشانه‌هاي‌ بسيار ‌است‌ ‌از‌

زمين با اين عظمت و وسعت و تمام موجودات جاندار از ملائكه و جن و انس و انواع حيوانات كه در آسمانها و زمين پراكنده فرموده و او بر جمع و حشر و اعدام و ايجاد آنها

است كه از حيوان روى قصد واقع شود،آن از فعال اخّص است زيرا فعل گاهى به فعل حيوانات كه لاعن قصدسرزند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود ولى

كوه‌ها و نهرها و آسمانها و حيوانات‌ و اخبار تأثر ‌آنها‌ ‌در‌ شهادت‌ حضرت‌ سيد الشهداء ‌عليه‌ السّلام‌ و اخبار آمدن‌ حيوانات‌ و عرض‌ حاجت‌ ‌آنها‌ نزد ائمه‌

شديده است نزد حق تعالى و تخصيص انكريت صوت به حمار با آنكه بعضى از آواز حيوانات، انكر از صوت اوست، به جهت آنست كه آواز او نزد عرب ضرب المثل است در كراهت

دنيا شاخ خورده باشد. «1» و بعد از آن حيوانات خاك شوند. كافر چون آن حال را بيند، گويد اى كاش من خاك مى‌شدم، مثل حيوانات. «1» مجمع البيان، چ 1403 هج، ج 5 ص

وقت داود عليه السّلام بصحرا ميرفت و قرائت زبور ميفرمود كوهها و پرنده‌ها و حيوانات وحشى با او تسبيح مينمودند چون تأويب در لغت ترجيع بتسبيح است و ترجيع بلند

«إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ». 4- به معنى اجناس جميع حيوانات، مثل قوله تعالى: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ». «1» تفسير

بصورت زيبا و قامت رعنا و زبان گويا و گوش شنوا و عقل و علم و حكمت و سلطنت بر حيوانات و نباتات و جمادات و ساير كرامات كه از حدّ شمار بيرون است و مهيّا فرمود براى

يرتع‌ رتع‌ بمعني‌ چريدن‌ مرتع‌ مكان‌ چراگاه‌ ‌که‌ حيوانات‌ مثل‌ گوسفند و شتر و گاو و ساير حيوانات‌ ‌را‌ ميبرند ميچرانند و ‌از‌ علفهاي‌ صحرا بهره‌برداري‌

‌اينکه‌ سوره‌ مباركه‌ رسيده‌. «1» ‌اگر‌ بنويسند و ‌در‌ خزائن‌ حيوانات‌ بگذارند ‌از‌ آفات‌ و حيوانات‌ موذيه‌ محفوظ ميماند. «2» ‌اگر‌ ‌در‌ شيشه‌ ‌که‌ درب‌ تنگ‌

آفرينش آنها بهيچ وجه بكار نرفته و بحكم ما مالك و مسلّط و متصرّف واقعى در آن حيوانات آنانند كه ميتوانند آنها را بيع و شرى نمايند و ما مسخّر و رام نموديم آنها

آفرينش آنها بهيچ وجه بكار نرفته و بحكم ما مالك و مسلّط و متصرّف واقعى در آن حيوانات آنانند كه ميتوانند آنها را بيع و شرى نمايند و ما مسخّر و رام نموديم آنها

فرموده و بعضى گفته‌اند مراد از كبد استوا و استقامت است چون خداوند از بين حيوانات فقط انسان را مستقيم و مستوى القامه خلق فرموده و اين معنى مستفاد از نقل قمّى

فرموده و بعضى گفته‌اند مراد از كبد استوا و استقامت است چون خداوند از بين حيوانات فقط انسان را مستقيم و مستوى القامه خلق فرموده و اين معنى مستفاد از نقل قمّى

‌است‌ ‌يعني‌ ساكنين‌ ‌در‌ روي‌ زمين‌ ‌از‌ جن‌ و انس‌ و حيوانات‌، و اينها ‌از‌ سگ‌ و خوك‌ و حيوانات‌ موذيه‌ مثل‌ مار و عقرب‌ و ‌غير‌ اينها بدتراند زيرا ‌آنها‌

تناكح‌ و تناسل‌ خلق‌ نمود، بلكه‌ بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ ‌که‌ خلقت‌ ‌آنها‌ تكوينيست‌ نه‌ توليدي‌، بلكه‌ جميع‌ حيوانات‌ ‌در‌ ابتداء خلقت‌. قادر ‌است‌ ‌از‌ پدر سالخورده‌

نمايند و نه چيزهاى ديگر را و اگر بخواهيم صورت آنها را تغيير ميدهيم بيكى از حيوانات و قواء آنها را ميگيريم هر جا باشند بطوريكه از جاى خودشان نتوانند حركت كنند

ناشى از گوساله پرستى آنان دانسته و گويند: به ذبح بقره مأمور شدند نه ساير حيوانات چون آن، از جنس گوساله بود كه پرستش كرده بودند و اين از آن جهت بود كه تعظيم

بصورت زيبا و قامت رعنا و زبان گويا و گوش شنوا و عقل و علم و حكمت و سلطنت بر حيوانات و نباتات و جمادات و ساير كرامات كه از حدّ شمار بيرون است و مهيّا فرمود براى

شناسى با وقوع طوفان نوح ۸- عمر طولانى نوح (ع ) ۹- كوه جودى كجا است ؟ و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟ ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه

‌آنها‌ ‌را‌ مجوّف‌ و تو خالي‌ درست‌ كرده‌، بودند و ‌آنها‌ ‌را‌ بصورت‌ مار و حيوانات‌ قرار داده‌ بودند و بسيار ‌در‌ ‌اينکه‌ باب‌ صنعت‌ بكار زده‌ بودند ‌براي‌

تأمين كننده تمام نيازهاى ساكنان آن و دارا بودن مواد غذايى براى تغذيه همه حيوانات و انسان‌ها، كه براى طالبان يقين نشانه‌هاى قدرت و حكمت خداوند است. حالات

شما را در ارحام مادران مصوّر و نقش‌بندى فرمود و مزيّت داد شما را بر ساير حيوانات‌ جلد 4 صفحه 537 بزيبائى نقش صورت و استقامت قامت و قابليّت علم و صنعت كه

بصورت زيبا و قد رعنا و زبان گويا و دل دانا و امتياز داده آنها را بر تمام حيوانات بصورت و سيرت و قرار داده آن موجود صغير را نمونه‌ئى از عالم كبير و تمام موجودات

روى زمين باقى نميگذارد از گناهكاران يا تمام خلق حتّى حيوانات چنانچه در طوفان نوح (ع) روى داد كه حيوانات هم غرق شدند مگر از هر نوع لازم يك جفت چون وقتى عذاب

تعمير مى‌شوند. اگر خورشيد مدّتى نباشد چه مى‌شود؟ حيات انسان‌ها و گياهان و حيوانات به كجا منتهى خواهد شد؟ وجود ميكروب‌هاى فراوان و نبودن گرما و بخار و ...

مباركش‌ تسبيح‌ ميكند، حيوانات‌ بامر مباركش‌ تكلّم‌ ميكنند، درخت‌ بفرمان‌ ‌او‌ حركت‌ ميكند، طائفه‌ جن‌ّ خدمتش‌ مشرّف‌ ميشوند، حيوانات‌ خدمتش‌ عرض‌ حاجت‌ ميكنند،

قلم‌ سماوات‌ شمس‌ قمر كواكب‌ و ‌غير‌ اينها و اما عالم‌ سفلي‌ زمين‌ ماء هوا حيوانات‌ جمادات‌ نباتات‌ جن‌ و انس‌ و ‌غير‌ اينها و ‌هو‌ ‌علي‌ ‌کل‌ شي‌ء وكيل‌ تمام‌

‌تا‌ ثريّا، ‌از‌ مجردات‌ و ماديات‌، نباتات‌ جمادات‌، جن‌ّ، انس‌، ملك‌، حيوانات‌ برّي‌ و بحري‌ ‌با‌ خبر ‌است‌. 28 تفسیر آیات ۱- آدمیان، مقهور در برابر اقتدار

سبحانه آن كه نازل فرمود از ابر يا از جانب آسمان، باران را براى انتفاع انواع حيوانات و نباتات. بعد از آن بر سبيل التفات از غيبت به تكلم عدول فرمايد فَأَخْرَجْنا

‌خود‌ ‌را‌ مي‌كشانند، بعضي‌ چهار دست‌ و پا مثل‌ انعام‌ بعضي‌ ‌به‌ صورت‌ حيوانات‌ مثل‌ خوك‌، سگ‌، سباع‌ وارد مي‌شوند. بعضي‌ كور وارد مي‌شوند، بعضي‌ ‌با‌

‌آنها‌ ميدانند ‌که‌ سحر حقيقت‌ ندارد و ‌آنها‌ ‌در‌ جوف‌ چيزهايي‌ ‌که‌ بصورة حيوانات‌ ساخته‌ بودند جيوه‌ ريخته‌ بودند و چون‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ وسط آفتاب‌ انداخته‌

بميوه‌ها پس نازل فرمود از آسمان باران رحمت خود را و سيراب نمود بندگان و حيوانات و نباتاترا از آن و مردم قدرت ندارند بر جمع و تفريق آن بر طبق حكمت و مصلحت

روى زمين باقى نميگذارد از گناهكاران يا تمام خلق حتّى حيوانات چنانچه در طوفان نوح (ع) روى داد كه حيوانات هم غرق شدند مگر از هر نوع لازم يك جفت چون وقتى عذاب

نمايند و نه چيزهاى ديگر را و اگر بخواهيم صورت آنها را تغيير ميدهيم بيكى از حيوانات و قواء آنها را ميگيريم هر جا باشند بطوريكه از جاى خودشان نتوانند حركت كنند

نمايند و نه چيزهاى ديگر را و اگر بخواهيم صورت آنها را تغيير ميدهيم بيكى از حيوانات و قواء آنها را ميگيريم هر جا باشند بطوريكه از جاى خودشان نتوانند حركت كنند

بيرون آوريم بسبب آن حبوباتى را كه ارزاق مردم است و روئيدنيهائى را كه خوراك حيوانات است و باغهائى را كه درختان سبز و خرّم آن سر در گريبان يكديگر كرده و بهم

بحال خودشان واگذار چون قابليّت هدايت را ندارند و تمام همّ و فكرشان مانند حيوانات مصروف بخوردن و لذت بردن از لذائذ فانيه دنياى دنى است و مشغول نموده است آنها

كرده‌اند ‌از‌ آسمان‌ و شمس‌ و قمر و كواكب‌ و دريا و هوي‌ و نار و نباتات‌ و حيوانات‌ و جبال‌ و غيرها. سپس‌ خداوند تطوّرات‌ خلقت‌ انسان‌ ‌را‌ و قدرت‌ نمايي‌

شدند. سپس‌ شهرها وارونه‌ شد ‌که‌ هيچ‌ اثري‌ ‌از‌ عمارات‌ و اشجار و انهار و حيوانات‌ باقي‌ نماند و زمين‌ قاعا صفصفا شد و نيز ميفرمايند ‌که‌ ‌هر‌ ظالمي‌ حين‌

وقت داود عليه السّلام بصحرا ميرفت و قرائت زبور ميفرمود كوهها و پرنده‌ها و حيوانات وحشى با او تسبيح مينمودند چون تأويب در لغت ترجيع بتسبيح است و ترجيع بلند

بيرون آوريم بسبب آن حبوباتى را كه ارزاق مردم است و روئيدنيهائى را كه خوراك حيوانات است و باغهائى را كه درختان سبز و خرّم آن سر در گريبان يكديگر كرده و بهم

الزَّيْتُونِ» از امتيازات اسلام داشتن سرزمين امن است حتى براى گياهان و حيوانات. «الْبَلَدِ الْأَمِينِ» نام انجير يكبار و زيتون، شش بار در قرآن آمده است

‌براي‌ توليد نسل‌ بلكه‌ ايجاد شهوت‌ ‌هم‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌بود‌ و همچنين‌ ‌در‌ حيوانات‌ بلكه‌ ‌در‌ نباتات‌ ‌که‌ ميفرمايد: وَ مِن‌ كُل‌ِّ الثَّمَرات‌ِ جَعَل‌َ فِيها

‌باشد‌. أَ فَرَأَيتُم‌ُ الماءَ الَّذِي‌ تَشرَبُون‌َ ‌هم‌ ‌خود‌ ميآشاميد ‌هم‌ حيوانات‌ ‌شما‌ ‌هم‌ اشجار ‌شما‌ ‌هم‌ حاصلهاي‌ ‌شما‌ ‌هم‌ باغستانهاي‌ ‌شما‌ ‌هم‌

تفسير نورالثقلين. جلد 9 - صفحه 241 سوگند خداوند واقع شده‌اند. حيات بشر، حيوانات و گياهان در گرو باران است و بادها در جابجا نمودن ابرها، تعديل هوا و لقاح

نسل آن نوع را بدوا در كشتى نوح عليه السّلام كه پر بود از نوع انسان و ساير حيوانات يا مجهّز بود بلوازم كشتى‌رانى حمل فرمود و از غرق نجات داد و اينكه تعبير

صفحه 632 احوال طاريه بر آن از وقت نطفه بودن تا رسيدن بحدّ كمال و در خلقت حيوانات صحرائى و دريائى و هر جنبنده‌ئى در زمين مخصوصا چهارپايان براى انتفاع انسان

نبات‌ حبوبات‌ و فواكه‌ و ساير مأكولات‌ انساني‌ و حيواني‌ و نيز بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ ‌که‌ خالي‌ ‌از‌ مضرات‌ بودند مأكول‌ انسان‌ قرار داد و ‌آن‌ مأكولات‌ ‌را‌

نور، هوا و باران، از آسمان است و گاهى مثل سبزى و ميوه از زمين و گاهى از حيوانات است كه آنها نيز با واسطه، از زمين استفاده و رشد مى‌كنند و گاهى از معادن

و باطن آن مجوف و در آن خون سياه، منبع روح حيوانى است؛ اين قلب موجود در حيوانات، بلكه براى مرده هم باشد. معنى دوم- عبارت است از لطيفه ربانيه روحانيه كه

بيرون آوريم بسبب آن حبوباتى را كه ارزاق مردم است و روئيدنيهائى را كه خوراك حيوانات است و باغهائى را كه درختان سبز و خرّم آن سر در گريبان يكديگر كرده و بهم

ننمودم و در مقابل ايشان خداوند سوق ميدهد گناهكاران را بسوى جهنّم مانند حيوانات تشنه كه در كنار آب ورود نمايند دسته جمع و پا برهنه و بعد معلوم شود كه آب

كس دستش ببدن او ميرسيد او و آنكس تب ميكردند لذا مجبور شد كه تنها مانند حيوانات وحشى در صحرا و بيابان زندگانى كند و قمّى ره فرموده باين حال‌ جلد 3 صفحه

(همچون فيل) براى هجوم استفاده مى‌كند، امّا خداوند با استفاده از كوچك‌ترين حيوانات يعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مى‌كند. بِأَصْحابِ الْفِيلِ‌ ... طَيْراً

تفسير نورالثقلين. جلد 9 - صفحه 241 سوگند خداوند واقع شده‌اند. حيات بشر، حيوانات و گياهان در گرو باران است و بادها در جابجا نمودن ابرها، تعديل هوا و لقاح

‌ما عدا نميكند و ممكن‌ ‌است‌ مراد جميع‌ انس‌ و جن‌ و ملك‌ ‌باشد‌ بلكه‌ حيوانات‌ و وحوش‌ ‌که‌ تمام‌ محشور ميشوند و ‌هر‌ يك‌ بجزاء ‌خود‌ نائل‌ ميشود بخصوص‌

نسل آن نوع را بدوا در كشتى نوح عليه السّلام كه پر بود از نوع انسان و ساير حيوانات يا مجهّز بود بلوازم كشتى‌رانى حمل فرمود و از غرق نجات داد و اينكه تعبير

شدند. سپس‌ شهرها وارونه‌ شد ‌که‌ هيچ‌ اثري‌ ‌از‌ عمارات‌ و اشجار و انهار و حيوانات‌ باقي‌ نماند و زمين‌ قاعا صفصفا شد و نيز ميفرمايند ‌که‌ ‌هر‌ ظالمي‌ حين‌

عمل تعيين مى شود بحث روايتى رواياتى درباره تسبيح موجودات وسفارش مدارا با حيوانات توضيحى در مورد تسبيح محسوس برخى موجودات كه در پاره اى روايات نقل شده است

شناسى با وقوع طوفان نوح ۸- عمر طولانى نوح (ع ) ۹- كوه جودى كجا است ؟ و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟ ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه

شرك‌ نميآورديم‌ و پدران‌ ‌ما ‌هم‌ شرك‌ نميآوردند و نيز ‌ما تحريم‌ بعض‌ حيوانات‌ ‌را‌ نميكرديم‌ تمام‌ بمشيت‌ اللّه‌ ‌است‌ و همين‌ نحو پيشيان‌ ‌آنها‌ ‌هم‌

روى زمين باقى نميگذارد از گناهكاران يا تمام خلق حتّى حيوانات چنانچه در طوفان نوح (ع) روى داد كه حيوانات هم غرق شدند مگر از هر نوع لازم يك جفت چون وقتى عذاب

تغيير و تلطيف آن است. جلد 4 - صفحه 416 ب: آب دريا كه تأمين كننده‌ى زندگى حيوانات دريايى و بهترين و ارزان‌ترين مسير براى عبور كشتى‌ها و سرچشمه‌ى ابر و باران

مطهره و غير آن، وَ ما فِي الْأَرْضِ‌: و آنچه در زمين از معدنيات و نباتات و حيوانات و ساير جمادات. نزد بعضى معنى آنكه: آيا نظر نمى‌كنى به دلالات مرئيه از صنايع

خويشاوندان‌ و همسايگان‌ و مطلق‌ مؤمنين‌ بلكه‌ كفار ‌که‌ حق‌ هدايت‌ دارند ‌حتي‌ حيوانات‌ و آيات‌ و اخبار ‌در‌ مذمت‌ ظلم‌ بسيار ‌است‌ ‌که‌ بقسمتي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌در‌

نمايند و نه چيزهاى ديگر را و اگر بخواهيم صورت آنها را تغيير ميدهيم بيكى از حيوانات و قواء آنها را ميگيريم هر جا باشند بطوريكه از جاى خودشان نتوانند حركت كنند

(همچون فيل) براى هجوم استفاده مى‌كند، امّا خداوند با استفاده از كوچك‌ترين حيوانات يعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مى‌كند. بِأَصْحابِ الْفِيلِ‌ ... طَيْراً

‌از‌ اشجارش‌ و نه‌ ‌از‌ عماراتش‌ و نه‌ ‌از‌ اندوخته‌هاي‌ ‌آنها‌ و نه‌ ‌از‌ حيوانات‌ ‌آنها‌ اثري‌ باقي‌ نماند بلكه‌ گفتند آب‌ سياهي‌ روي‌ زمين‌ ظاهر شد اما

را مى‌دوشيدند تمام بزرگ و كوچك از شير او مى‌خوردند؛ روز ديگر اهل شهر و حيوانات بر سر آب مى‌رفتند و ناقه در آن روز آب نمى‌خورد. «1» مدتى گذشت تا بر خدا

از غروب آفتاب است و سوگند بشب و آنچه جمع نمايد و مستور كند بظلمت خود از حيوانات و مبصرات و سوگند بماه وقتى كه تابش آن مجتمع و به اتمام رسد و بدر گردد كه

زمين هر جا كه آفتاب مى‌تابيد، و ميوه و ريحانش گياهها بود كه از زمين براى حيوانات ميروئيد، و زنى نداشت كه مفتون او گردد، و فرزندى نداشت كه غم او را بخورد،

نموده در معناى مشحون و تفسير آن بمجهّز ولى مفسّرين بپر و مملوّ از انسان و حيوانات و ترجمه نموده‌اند و خداوند بعد از نجات ايشان بقيه قوم را كه بيرون از كشتى

قرارخواهند گرفت . (رواياتى در ذيل جمله (( و تمت كلمة ربك ... )) و تذكيه حيوانات و...). تفسیر آیات وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ

چيزى را كه شناختند خداوند روح ايمان را از آنها گرفت و سه روح ديگر را كه در حيوانات است در آنها باقى گذارد كه يكى قوه بار كشيدن و ديگر شهوت غذا خوردن و ديگر

‌ يا ‌ ‌در‌ تخم‌. وَ أَنَّه‌ُ خَلَق‌َ الزَّوجَين‌ِ ‌در‌ انسان‌ و تمام‌ حيوانات‌ ‌از‌ قدرت‌ كامله ‌خود‌ ‌از‌ يك‌ نطفه‌ ‌در‌ رحم‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ تخم‌ خداوند

‌بين‌ آسمانها و زمين‌ ‌است‌ ‌از‌ ابر و باد، و باران‌ و هوا و نباتات‌ و حيوانات‌ و جن‌ّ و انس‌ حتّي‌ مالك‌ نفس‌ ‌خود‌ جلد 15 - صفحه 218 ‌هم‌ نيستند نه‌

پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين كلمه ما بمعناى الّذى است چنانچه قمّى ره فرموده و در مجمع

اوّل‌ كسي‌ ‌بود‌ ‌که‌ خياطي‌ كرد و لباس‌ دوخت‌ و قبل‌ ‌از‌ ‌او‌ ‌با‌ پوست‌ حيوانات‌ ‌خود‌ ‌را‌ مي‌پوشانيدند، و اوّل‌ كسي‌ ‌بود‌ ‌که‌ خطّ و كتابت‌ ‌را‌ نوشت‌،

نمايند و نه چيزهاى ديگر را و اگر بخواهيم صورت آنها را تغيير ميدهيم بيكى از حيوانات و قواء آنها را ميگيريم هر جا باشند بطوريكه از جاى خودشان نتوانند حركت كنند

‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ كُل‌ُّ مَن‌ عَلَيها ‌از‌ جن‌ّ و انس‌ بلكه‌ جميع‌ حيوانات‌ برّي‌ و بحري‌ بلكه‌ جميع‌ ‌ما ‌في‌ الارض‌ ‌که‌ اطلاق‌ شي‌ء ‌بر‌ ‌او‌ مي‌شود

سلطنت‌ و رياست‌ ‌هم‌ داشتند جلد 15 - صفحه 241 ‌حتي‌ ‌بر‌ طايفه جن‌ و طيور و حيوانات‌ و زبان‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميدانستند ‌که‌ ميفرمايد وَ حُشِرَ لِسُلَيمان‌َ جُنُودُه‌ُ

نجات‌ و پناهگاه‌ ‌است‌ لذا مفازه‌ جايگاهيست‌ ‌که‌ جلد 15 - صفحه 337 ‌از‌ حيوانات‌ و سباع‌ و دشمن‌ حفظ ميكند و مفازه‌ متقين‌ اعمال‌ صالحه آنهاست‌ ‌که‌ ‌هر‌

بحال خودشان واگذار چون قابليّت هدايت را ندارند و تمام همّ و فكرشان مانند حيوانات مصروف بخوردن و لذت بردن از لذائذ فانيه دنياى دنى است و مشغول نموده است آنها

‌آنها‌ و قاهر ‌بر‌ همه‌ ‌آنها‌. وَ ما فِي‌ الأَرض‌ِ ‌از‌ جن‌ّ و انس‌ و حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ آنچه‌ خلق‌ فرموده‌ و ميفرمايد وَ وَيل‌ٌ لِلكافِرِين‌َ

لياقت آنها ميداند آنچه داخل ميشود در زمين از قبيل آب و ريشه نباتات و اجساد حيوانات و آنچه بيرون ميآيد از آن مانند آب و گياه و درخت و حيوان و معادن و آنچه فرود

خود را از تعب برهانيد؟ فرمود: براى آنكه نمى‌خواهيم شكم‌هاى خود را قبور حيوانات كنيم، و خوردن گياه، آتش جوع را نيز فرو نشاند. و از طعام هر چه از دهان گذشت،

‌که‌ ‌را‌ بخواهد ميشنواند مرده‌ زنده‌ كر و شنوا ‌حتي‌ جمادات‌ و نباتات‌ و حيوانات‌. وَ ما أَنت‌َ بِمُسمِع‌ٍ مَن‌ فِي‌ القُبُورِ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ مرده‌هاي‌

از غروب آفتاب است و سوگند بشب و آنچه جمع نمايد و مستور كند بظلمت خود از حيوانات و مبصرات و سوگند بماه وقتى كه تابش آن مجتمع و به اتمام رسد و بدر گردد كه

از غروب آفتاب است و سوگند بشب و آنچه جمع نمايد و مستور كند بظلمت خود از حيوانات و مبصرات و سوگند بماه وقتى كه تابش آن مجتمع و به اتمام رسد و بدر گردد كه

از غروب آفتاب است و سوگند بشب و آنچه جمع نمايد و مستور كند بظلمت خود از حيوانات و مبصرات و سوگند بماه وقتى كه تابش آن مجتمع و به اتمام رسد و بدر گردد كه

كردند. - تنها پيامبرى كه بيشترين عمر را كرد، به امر خدا كشتى ساخت، بقاى حيوانات به وسيله كشتى او بود و وسيله نجات نسل بشر شد و به نام ابوالبشر ثانى ملقب

بصورت زيبا و قد رعنا و زبان گويا و دل دانا و امتياز داده آنها را بر تمام حيوانات بصورت و سيرت و قرار داده آن موجود صغير را نمونه‌ئى از عالم كبير و تمام موجودات

حركت، تأمين امنيّت از طريق كوهها، تأمين آب مورد نياز انسانها، گياهان و حيوانات، به مناسب‌ترين شكل آفريد و خاك را بهترين وسيله براى از بين بردن زباله، آبهاى

حركت، تأمين امنيّت از طريق كوهها، تأمين آب مورد نياز انسانها، گياهان و حيوانات، به مناسب‌ترين شكل آفريد و خاك را بهترين وسيله براى از بين بردن زباله، آبهاى

فِي الْأَرْضِ‌: و آنچه در زمين است از كوهها و درياها و جمادات و نباتات و حيوانات كه از آن نفع بريد بر وجهى كه مى‌خواهيد. وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ‌:

مردمان از او متنفر شدند و ترك مكالمه و مخالطه با او نمودند و او تنها مانند حيوانات وحشى در صحراها مى‌گشت و هر كه را از دور مى‌ديد مبالغه و اصرار مى‌نمود كه

آيات‌ شريفه‌ و اخبار متواتره‌ بتواتر اجمالي‌ ‌که‌ جميع‌ موجودات‌ حتّي‌ حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ بهره ‌از‌ عقل‌ و شعور دارند و بهمان‌ اندازه‌ ‌خدا‌

آنرا محترم قرار داده و محل امن و امان براى بندگان و حرام فرموده صيد كلّيه حيوانات و رمانيدن آنها را از آن و بريدن درخت و كندن گياه آنرا و اين نه براى آنستكه

الزَّيْتُونِ» از امتيازات اسلام داشتن سرزمين امن است حتى براى گياهان و حيوانات. «الْبَلَدِ الْأَمِينِ» نام انجير يكبار و زيتون، شش بار در قرآن آمده است

پرستش‌ مي‌كنند و ‌در‌ زمين‌ انبياء و اولياء و مؤمنين‌ جن‌ و انس‌ بلكه‌ جميع‌ حيوانات‌ بلكه‌ جميع‌ موجودات‌ عالم‌ ‌او‌ ‌را‌ پرستش‌ و تعبير ‌به‌ وَ هُوَ الَّذِي‌

(عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ قَدِيرٌ) قدرت‌ دارد و ‌حتي‌ ‌بر‌ جمادات‌ و نباتات‌ و حيوانات‌ فرستد چه‌ رسد بانسان‌ كامل‌ ‌من‌ جميع‌ الجهات‌ چنانچه‌ خطاب‌ بكوه‌ ميكند

اينست‌ ‌که‌ ‌غير‌ ‌اينکه‌ دو نوع‌ مسئوليّتي‌ ندارند نه‌ ملائكه‌ و نه‌ طبقات‌ حيوانات‌. إِن‌ِ استَطَعتُم‌ أَن‌ تَنفُذُوا همچه‌ استطاعتي‌ و قدرتي‌ نداريد زيرا

پذيرفت‌ و مسئله توحيد ‌از‌ ضروريات‌ و بديهيات‌ اوليه‌ ‌است‌ ‌حتي‌ ‌در‌ حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌. برگ‌ درختان‌ سبز ‌در‌ نظر هوشيار ] (آیه 7)- سپس برای

پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين كلمه ما بمعناى الّذى است چنانچه قمّى ره فرموده و در مجمع

ننمودم و در مقابل ايشان خداوند سوق ميدهد گناهكاران را بسوى جهنّم مانند حيوانات تشنه كه در كنار آب ورود نمايند دسته جمع و پا برهنه و بعد معلوم شود كه آب

احكام‌ لواط ‌بر‌ ‌او‌ بار نميشود بلكه‌ احكام‌ زنا دارد چنانچه‌ ‌اگر‌ ‌با‌ حيوانات‌ ‌باشد‌ تعزير دارد نه‌ حدّ لواط و نه‌ حدّ زنا دارد و ‌آن‌ حيوان‌ ‌اگر‌ حلال‌

قسم‌ روزي‌ داريم‌ ‌که‌ يك‌ قسم‌ محتوم‌ ‌که‌ قابل‌ تغيير نيست‌ نسبت‌ بجميع‌ حيوانات‌ و جن‌ و انس‌ دريايي‌ و صحرايي‌ و يك‌ قسم‌ معلق‌ بسا بواسطه افعال‌ و اعمال‌

جانداران دريايى است و آب شيرين براى حفظ حيات نباتات، گياهان، انسان‌ها و حيوانات كه در خشكى زندگى مى‌كنند. عبارتِ‌ «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ» دو بار در قرآن

جانداران دريايى است و آب شيرين براى حفظ حيات نباتات، گياهان، انسان‌ها و حيوانات كه در خشكى زندگى مى‌كنند. عبارتِ‌ «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ» دو بار در قرآن

‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ كُل‌ُّ مَن‌ عَلَيها ‌از‌ جن‌ّ و انس‌ بلكه‌ جميع‌ حيوانات‌ برّي‌ و بحري‌ بلكه‌ جميع‌ ‌ما ‌في‌ الارض‌ ‌که‌ اطلاق‌ شي‌ء ‌بر‌ ‌او‌ مي‌شود

‌غير‌ ‌آنها‌ و ارض‌ شامل‌ تمام‌ عالم‌ سفلي‌ ميشود ‌از‌ جمادات‌ و نباتات‌ و حيوانات‌ و جن‌ و انس‌، و بعبارت‌ جامع‌ جميع‌ ‌ما سوي‌ اللّه‌ تماما مخلوق‌ و مملوك‌

لياقت آنها ميداند آنچه داخل ميشود در زمين از قبيل آب و ريشه نباتات و اجساد حيوانات و آنچه بيرون ميآيد از آن مانند آب و گياه و درخت و حيوان و معادن و آنچه فرود

آيه 9‌-‌ ديگر آنكه‌ صورتها مختلف‌ ميشود بسا ‌با‌ صورت‌ سياه‌ بسا بصورت‌ حيوانات‌ وارد ميشوند. جلد 15 - صفحه 272 فَقَعُوا لَه‌ُ ساجِدِين‌َ اقسام‌ سجده‌ ‌را‌

از غروب آفتاب است و سوگند بشب و آنچه جمع نمايد و مستور كند بظلمت خود از حيوانات و مبصرات و سوگند بماه وقتى كه تابش آن مجتمع و به اتمام رسد و بدر گردد كه

‌به‌ جميع‌ ممكنات‌ ‌است‌ ‌از‌ آسمان‌ها و زمين‌ و ملائكه‌ و جن‌ و انس‌ و حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ و آنچه‌ ‌در‌ آسمان‌ و زمين‌ ‌است‌، ‌حتي‌ محيط ‌به‌

323 آشكار و نهان، براى انسانِ محدودى كه حواس پنجگانه او حتّى از بسيارى از حيوانات محدودتر است، مطرح است. امّا براى خداىِ خالق غيب و شهود، چنين چيزى معنا ندارد

اموات‌ ‌را‌ ‌در‌ قبر ميگذارند و الا بسا بغرق‌ ‌ يا ‌ بدريا ‌ يا ‌ بخوراك‌ حيوانات‌ درنده‌ بلكه‌ ابدان‌ كفار ‌را‌ نبايد دفن‌ كرد بايد ‌در‌ بيابان‌ انداخت‌

اموات‌ ‌را‌ ‌در‌ قبر ميگذارند و الا بسا بغرق‌ ‌ يا ‌ بدريا ‌ يا ‌ بخوراك‌ حيوانات‌ درنده‌ بلكه‌ ابدان‌ كفار ‌را‌ نبايد دفن‌ كرد بايد ‌در‌ بيابان‌ انداخت‌

بميوه‌ها پس نازل فرمود از آسمان باران رحمت خود را و سيراب نمود بندگان و حيوانات و نباتاترا از آن و مردم قدرت ندارند بر جمع و تفريق آن بر طبق حكمت و مصلحت

بصورت زيبا و قد رعنا و زبان گويا و دل دانا و امتياز داده آنها را بر تمام حيوانات بصورت و سيرت و قرار داده آن موجود صغير را نمونه‌ئى از عالم كبير و تمام موجودات

حركت، تأمين امنيّت از طريق كوهها، تأمين آب مورد نياز انسانها، گياهان و حيوانات، به مناسب‌ترين شكل آفريد و خاك را بهترين وسيله براى از بين بردن زباله، آبهاى

نموده در معناى مشحون و تفسير آن بمجهّز ولى مفسّرين بپر و مملوّ از انسان و حيوانات و ترجمه نموده‌اند و خداوند بعد از نجات ايشان بقيه قوم را كه بيرون از كشتى

يعيد) فرداي‌ قيامت‌ تمام‌ خلق‌ اولين‌ و آخرين‌ جن‌ و انس‌ و ملك‌ بلكه‌ حيوانات‌ و وحوش‌ زنده‌ ميشوند و مبعوث‌ ميگردند. ] (آیه 13)- بعد می‌فرماید: گمان

‌است‌ زيرا آدم‌ ‌از‌ علق‌ خلق‌ نشده‌ ‌از‌ تراب‌ و طين‌ بوده‌ و بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ تكويني‌ هستند، و علق‌ خون‌ بسته‌ ‌است‌ آنهم‌ مراتبي‌ طي‌ كرده‌ ‌تا‌ علقه‌

شما حلال نمود نمى‌بينيد ملائكه را كه موكل حفظ آندرخت هستند و نمى‌گذارند حيوانات بهشت از آن بخورند شما را منع نمى‌كنند اين دليل بر حليت اوست براى شما مژده

خالقى خواهد بود، بلكه فطرت جبلى حيوانات نيز دلالت دارد. شيخ بحرانى نقل نموده كه در زمان قحط و قطع باران، مكرر شده كه حيوانات در صحرا سر بسوى آسمان و استغاثه

عمل تعيين مى شود بحث روايتى رواياتى درباره تسبيح موجودات وسفارش مدارا با حيوانات توضيحى در مورد تسبيح محسوس برخى موجودات كه در پاره اى روايات نقل شده است

شامل‌ ذوي‌ العقول‌ و ‌غير‌ ذوي‌ العقول‌ ‌باشد‌ ‌از‌ جمادات‌ و نباتات‌ و حيوانات‌ بلكه‌ اعم‌ّ ‌از‌ جميع‌ عوالم‌ اجسام‌ و ارواح‌ و انوار كلّما يعلم‌ و كلّما

السَّماءُ بِالغَمام‌ِ) و تمام‌ ذوي‌ الارواح‌ ‌از‌ جن‌ و انس‌ و ملك‌ و وحوش‌ و حيوانات‌ ‌در‌ يك‌ جا جمع‌ مي‌شوند صحراي‌ محشر (اشكال‌) كره زمين‌ گنجايش‌ ‌اينکه‌

‌خود‌ بهشتي‌ دارند ‌غير‌ ‌از‌ بهشت‌ انس‌ و متنعم‌ هستند. قسمت‌ چهارم‌: حيوانات‌ و وحوش‌، صحرايي‌ دارند مناسب‌ ‌خود‌ جلد 13 - صفحه 606 مي‌چرند. قسمت‌ پنجم‌:

پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين كلمه ما بمعناى الّذى است چنانچه قمّى ره فرموده و در مجمع

فهميده ميشود كه باران ميآيد در صورتى كه مردم محتاج باشند بخبر داشتن حتى حيوانات هم با خبر ميشوند و تدارك نزول آنرا مينمايند آيا كيست كه اين عنايات را به

ننمودم و در مقابل ايشان خداوند سوق ميدهد گناهكاران را بسوى جهنّم مانند حيوانات تشنه كه در كنار آب ورود نمايند دسته جمع و پا برهنه و بعد معلوم شود كه آب

پرده‌ ‌از‌ روي‌ چشم‌ ابي‌ بصير ‌پس‌ كرد ديد يك‌ جمعيت‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ نمره‌ حيوانات‌ دور كعبه‌ چرخ‌ جلد 18 - صفحه 167 ميزنند و تك‌ تك‌ آدم‌ ميان‌ ‌آنها‌ طواف‌

كس دستش ببدن او ميرسيد او و آنكس تب ميكردند لذا مجبور شد كه تنها مانند حيوانات وحشى در صحرا و بيابان زندگانى كند و قمّى ره فرموده باين حال‌ جلد 3 صفحه

‌است‌ مثل‌ خورشيد و ماه‌ و كواكب‌ و كرات‌ جويه‌ و مثل‌ جمادات‌ نباتات‌ و حيوانات‌ و جن‌ و انس‌ و آب‌ و خاك‌ و هوا و نار. و اللّه‌ و اوليائه‌ اعلم‌. وَ لَم‌

‌که‌ روي‌ ‌او‌ پرده‌ ‌ يا ‌ كثافت‌ گرفته‌ ‌از‌ انسانيت‌ انداخته‌ و داخل‌ حيوانات‌ ‌شده‌ ميفرمايد إِن‌ هُم‌ إِلّا كَالأَنعام‌ِ بَل‌ هُم‌ أَضَل‌ُّ سَبِيلًا

‌بر‌ ميگرديد. (كُل‌ُّ نَفس‌ٍ): شامل‌ جميع‌ ملائكه‌ و جن‌ و انس‌ و جميع‌ حيوانات‌ ميشود چنانچه‌ ‌در‌ حديث‌ ‌است‌ «اهل‌ الارض‌ يموتون‌ و أهل‌ السماء ‌لا‌

تفسير نورالثقلين. جلد 9 - صفحه 241 سوگند خداوند واقع شده‌اند. حيات بشر، حيوانات و گياهان در گرو باران است و بادها در جابجا نمودن ابرها، تعديل هوا و لقاح

از غروب آفتاب است و سوگند بشب و آنچه جمع نمايد و مستور كند بظلمت خود از حيوانات و مبصرات و سوگند بماه وقتى كه تابش آن مجتمع و به اتمام رسد و بدر گردد كه

قتال و مبارزه اى جنبه دفاعى دارد) انسان و جايگاه او از نظر دفاعى در بين حيوانات بحث روايتى در ذيل آيات قتال رواياتى در ذيل آيه : وقاتلوهم حتى لا تكون فتنه

‌در‌ مقام‌ اذيت‌ بشما ‌است‌ مثل‌ قطاع‌ طريق‌ ‌ يا ‌ سباع‌ درنده‌ ‌ يا ‌ حيوانات‌ موذيه‌ ‌ يا ‌ دشمنان‌ خارجيه‌ البته‌ ‌در‌ مقام‌ برميآييد و يقين‌ پيدا ميكنيد

بصورت زيبا و قد رعنا و زبان گويا و دل دانا و امتياز داده آنها را بر تمام حيوانات بصورت و سيرت و قرار داده آن موجود صغير را نمونه‌ئى از عالم كبير و تمام موجودات

ملائكه‌ ‌هم‌ ‌براي‌ عبادت‌ و اطاعت‌ خلق‌ شدند بلكه‌ مي‌توان‌ ‌گفت‌ تمام‌ حيوانات‌ ‌هم‌ ‌در‌ حد ‌خود‌ عبادت‌ و ذكر دارند و ‌براي‌ ‌آنها‌ خلق‌ شده‌اند و ‌لو‌

معنوى ندارد و حقّ پذير نيست، مرده است. چون حيات به معناى خوردن و خوابيدن حيوانات هم دارند.) وَ الْمَوْتى‌ ... جلد 2 - صفحه 448 3- دل‌هاى حقجو به عهده‌ى تو

و فعل‌ ‌است‌ و مراد ‌از‌ ‌بين‌ بردن‌ تمام‌ قري‌ ‌از‌ عمارات‌ و اشجار و حيوانات‌ و هيچ‌ اثري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ باقي‌ نگذاشتن‌ ‌که‌ ‌خود‌ دليل‌ قطعي‌ محكم‌ ‌است‌

زمين با اين عظمت و وسعت و تمام موجودات جاندار از ملائكه و جن و انس و انواع حيوانات كه در آسمانها و زمين پراكنده فرموده و او بر جمع و حشر و اعدام و ايجاد آنها

آخر: حال اول: تذكر به اصل خلقت اوليه كه آن خاك راه، كه پست و لگد كوب تمام حيوانات است، تا تكبر و سركشى و دعوى فرعونى را از سر بنهد و از مستى شراب غرور به

صلى اللّه عليه و آله و سلّم آنحضرت را بآواز بلند ميخوانند بيشترشان مانند حيوانات بى‌عقل و شعورند و اگر آدم عاقل در ميان اين قبيل اشخاص بى‌ادب پيدا شود خيلى

نموده در معناى مشحون و تفسير آن بمجهّز ولى مفسّرين بپر و مملوّ از انسان و حيوانات و ترجمه نموده‌اند و خداوند بعد از نجات ايشان بقيه قوم را كه بيرون از كشتى

ج‌1، ص: 63 آنكه قلوب كفار اگر مختوم مى‌بود، پس بايد حيوان باشند؛ زيرا قلوب حيوانات مختوم مى‌باشد نه انسان، و اين كفار انسانند لكن قلب آنها از بى‌فهمى و بى‌ادراكى

عده انسانها را زياد كن ، نوح و فرزندانش و همسر خود و همسر فرزندانش و همه حيوانات و جنبندگان و همه مرغان با همجنس ‍ و همنوع خود از كشتى خارج شدند. و نوح قربانگاهى

اين حشره ضعيف كه خداى تعالى جثّه آن را با وجود كوچكى به هيئت فيل كه اعظم حيوانات است خلق فرموده، و براى او خرطومى مانند خرطوم فيل مقرر فرمود مجوّف، با قوّه

ننمودم و در مقابل ايشان خداوند سوق ميدهد گناهكاران را بسوى جهنّم مانند حيوانات تشنه كه در كنار آب ورود نمايند دسته جمع و پا برهنه و بعد معلوم شود كه آب

كس دستش ببدن او ميرسيد او و آنكس تب ميكردند لذا مجبور شد كه تنها مانند حيوانات وحشى در صحرا و بيابان زندگانى كند و قمّى ره فرموده باين حال‌ جلد 3 صفحه

مؤمن‌ واجب‌ ‌است‌، بلكه‌ بسا ‌غير‌ مؤمن‌ ‌هم‌ ‌اگر‌ ‌باشد‌، بلكه‌ بعض‌ حيوانات‌ ‌خدا‌ لعنت‌ كند آنهايي‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌از‌ يك‌ شربت‌ آب‌ ‌حتي‌ ‌بر‌ طفل‌ شير

‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ كُل‌ُّ مَن‌ عَلَيها ‌از‌ جن‌ّ و انس‌ بلكه‌ جميع‌ حيوانات‌ برّي‌ و بحري‌ بلكه‌ جميع‌ ‌ما ‌في‌ الارض‌ ‌که‌ اطلاق‌ شي‌ء ‌بر‌ ‌او‌ مي‌شود

از غروب آفتاب است و سوگند بشب و آنچه جمع نمايد و مستور كند بظلمت خود از حيوانات و مبصرات و سوگند بماه وقتى كه تابش آن مجتمع و به اتمام رسد و بدر گردد كه

باصره‌ جلد 11 - صفحه 34 و سامعه‌ و شامه‌ و ذائقه‌ و لامسه‌ ‌که‌ ‌در‌ نوع‌ حيوانات‌ هست‌ و بسا انسان‌ فاقد ‌اينکه‌ قوي‌ ميشود كور ‌است‌ نمي‌بيند، كر ‌است‌

فرموده باو اخبار از ما في الضمير را به بيان و نطق گويا كه مميّز آن از ساير- حيوانات است و آنكه آفتاب و ماه را بحساب معيّن مقدّرى در مسير خودشان سير داده و ميدهد

نفي‌ تأبيد ‌است‌ بزبان‌ ‌ما هرگز. نَفساً شامل‌ تمام‌ نفوس‌ جن‌ و انس‌ و حيوانات‌ و ملائكه‌ ميشود. إِذا جاءَ أَجَلُها ‌که‌ ‌در‌ لوح‌ محفوظ ثبت‌ ‌شده‌ بلي‌

بوده است آيه ۱۷ - ۱۹ آيه و ترجمه تفسير: نكته ها: ۱ - آگاهى سليمان از سخن حيوانات ۲ - سليمان و الهام شكر پروردگار ۳ - سليمان و عمل صالح وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ

دِينَكُم‌ راجع‌ باين‌ ‌است‌ زيرا اكمال‌ دين‌ بولايت‌ ‌است‌ نه‌ بحرمت‌ اكل‌ حيوانات‌ و ساير محرمات‌ اكل‌ مثل‌ ميتة و دم‌ و لحم‌ خنزير و ‌ما اكل‌ السبع‌ و منخنقة

زمين با اين عظمت و وسعت و تمام موجودات جاندار از ملائكه و جن و انس و انواع حيوانات كه در آسمانها و زمين پراكنده فرموده و او بر جمع و حشر و اعدام و ايجاد آنها

آيات‌ شريفه‌ و اخبار متواتره‌ بتواتر اجمالي‌ ‌که‌ جميع‌ موجودات‌ حتّي‌ حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ بهره ‌از‌ عقل‌ و شعور دارند و بهمان‌ اندازه‌ ‌خدا‌

عمل تعيين مى شود بحث روايتى رواياتى درباره تسبيح موجودات وسفارش مدارا با حيوانات توضيحى در مورد تسبيح محسوس برخى موجودات كه در پاره اى روايات نقل شده است

اين سوره، به ذكر نعمت‌هاى الهى در آسمان و زمين و نظام زوجيّت در گياهان و حيوانات، آفرينش انسان از خاك و پيوند زن و مرد، تلاش در روز و خواب در شب، بارش باران

يَفعَلُون‌َ ما يُؤمَرُون‌َ تحريم‌ ‌آيه‌ 6. و همچنين‌ جلد 18 - صفحه 36 وحوش‌ و حيوانات‌ ‌آنها‌ همه‌ ‌در‌ يك‌ صحرايي‌ متنعم‌ هستند ‌در‌ صحراي‌ قيامت‌ نيستند. و

شناسى با وقوع طوفان نوح ۸- عمر طولانى نوح (ع ) ۹- كوه جودى كجا است ؟ و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟ ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه

ارسال‌ رياح‌ و تلطيف‌ هوا. وَ الأَرض‌ِ باخراج‌ حبوب‌ و فواكه‌ و نباتات‌ و حيوانات‌ ‌براي‌ اكل‌ و ركوب‌ و مياه‌ و ‌غير‌ اينها. لا إِله‌َ إِلّا هُوَ پرستش‌

اخبار متظافره‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ تمام‌ موجودات‌ ‌از‌ جمادات‌ و نباتات‌ و حيوانات‌ شعور و ادراك‌ دارند و معرفت‌ و ذكر و عبادت‌ دارند ‌هر‌ كدام‌ ‌در‌ حد ‌خود‌

گنگ‌ ‌که‌ قادر ‌بر‌ تكلم‌ نيست‌ چون‌ كلمات‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نميفهميدند چنانچه‌ حيوانات‌ ‌را‌ مثل‌ انعام‌ حيوان‌ عجم‌ ناميدند و حروف‌ منقوطه‌ ‌را‌ ‌که‌ بتنهايي‌

صفحه 93 چنانچه شيخ استاد ما در درر الفوائد فرموده اجتناب از ضرر ارتكازى حيوانات است و اگر عاقلى براى غرضى از اغراض مرتكب اضرار بنفس شود مقدم بر قبيح نيست

عالميان، آفريدگار آسمانها و زمينها، وَ ما بَيْنَهُمَا: و آنچه ميان آنهاست از حيوانات و نباتات و جمادات، إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ‌: اگر هستيد يقين كنندگان به

دور ميافتند و قرب‌ ‌هم‌ مجتمع‌ ميشوند. و برزوا جن‌ و انس‌ و ملك‌ بلكه‌ حيوانات‌ و وحوش‌ مجتمع‌ ميشوند للّه‌ الواحد بوحدت‌ ذاتيه‌ و صفاتيه‌ و افعاليه‌ و

بفصل‌ ميكنند، مثلا انسان‌ ‌را‌ ‌که‌ تصور ميكني‌ يك‌ جنبه اشتراكي‌ ‌با‌ حيوانات‌ و اجسام‌ دارد مي‌گويي‌ حيوان‌ نامي‌ جسماني‌ و يك‌ ‌ما ‌به‌ الامتياز دارد

صلى اللّه عليه و آله و سلّم آنحضرت را بآواز بلند ميخوانند بيشترشان مانند حيوانات بى‌عقل و شعورند و اگر آدم عاقل در ميان اين قبيل اشخاص بى‌ادب پيدا شود خيلى

عمل تعيين مى شود بحث روايتى رواياتى درباره تسبيح موجودات وسفارش مدارا با حيوانات توضيحى در مورد تسبيح محسوس برخى موجودات كه در پاره اى روايات نقل شده است

‌باشد‌. لِيُنذِرَ يَوم‌َ التَّلاق‌ِ ‌که‌ جميع‌ ملائكه‌ و جن‌ّ و انس‌ حتّي‌ حيوانات‌ و وحوش‌ مجتمع‌ ميشوند و يكديگر ‌را‌ ملاقات‌ ميكنند. ] (آیه 15)- این آیه

خواستن، از خوراکى هاى موجود در انبارها و نیز از شیر و دیگر فراورده هاى حیوانات تحت حفاظت خود، به مقدار مصرف شخصى خود بهره گیرند. ۱۳ - استفاده از خوراکى هاى

‌را‌ ‌از‌ اراضي‌ ‌خود‌ و ‌در‌ بدر بيابانها و كوه‌ها و درّه‌ها ميكنيم‌ ‌تا‌ حيوانات‌ بياباني‌ ‌شما‌ ‌را‌ بدرند و پاره‌ پاره‌ كنند. أَو لَتَعُودُن‌َّ فِي‌ مِلَّتِنا

پروردگار منست‌ ‌که‌ گفتند ‌در‌ حال‌ اضطرار ‌هر‌ نفسي‌ متوجه‌ ‌خدا‌ ميشود ‌حتي‌ حيوانات‌. چنانچه‌ نقل‌ كردند ‌از‌ يك‌ شكارچي‌ ‌گفت‌ ‌در‌ سال‌ خشكسالي‌ بشكار بودم‌

اينست‌ ‌که‌ ‌غير‌ ‌اينکه‌ دو نوع‌ مسئوليّتي‌ ندارند نه‌ ملائكه‌ و نه‌ طبقات‌ حيوانات‌. إِن‌ِ استَطَعتُم‌ أَن‌ تَنفُذُوا همچه‌ استطاعتي‌ و قدرتي‌ نداريد زيرا

حال، تمام صاحبان روح را روزى رساند. 2- اسباب روزى و خود روزى را براى همه حيوانات بى‌حساب آفريده، كه هر حيوانى آنچه روزى او است به او مى‌رسد، و به دادن و

پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين كلمه ما بمعناى الّذى است چنانچه قمّى ره فرموده و در مجمع

پيدا كند بزوال تاريكى شب و بآنچنان كسيكه خلق فرمود مرد و زن و نر و ماده حيوانات را و بنابر اين كلمه ما بمعناى الّذى است چنانچه قمّى ره فرموده و در مجمع

فهميده ميشود كه باران ميآيد در صورتى كه مردم محتاج باشند بخبر داشتن حتى حيوانات هم با خبر ميشوند و تدارك نزول آنرا مينمايند آيا كيست كه اين عنايات را به

‌را‌ بدانند ‌با‌ قوم‌ نوح‌ چه‌ معامله‌ شد! تمام‌ غرق‌ شدند ‌خود‌ ‌آنها‌ و حيوانات‌ ‌آنها‌ و عمارات‌ ‌آنها‌ و زخارف‌ ‌آنها‌ و اشجار ‌آنها‌ تمام‌ ‌از‌ ‌بين‌

‌تا‌ تخوم‌ ارض‌ و آنچه‌ ‌در‌ ‌آنها‌ موجود ‌است‌ ‌از‌ ملائكه‌، جن‌ّ، انس‌، حيوانات‌، نباتات‌، جمادات‌، كرات‌ علويه‌ تماما مشاهد حضرت‌ ابراهيم‌ ‌عليه‌ السّلام‌

‌که‌ ‌را‌ بخواهد ميشنواند مرده‌ زنده‌ كر و شنوا ‌حتي‌ جمادات‌ و نباتات‌ و حيوانات‌. وَ ما أَنت‌َ بِمُسمِع‌ٍ مَن‌ فِي‌ القُبُورِ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ مرده‌هاي‌

سجده‌ ميكنند عدّه‌ ملائكه‌ ملياردها زيادتر ‌از‌ افراد جن‌ و انس‌ و جميع‌ حيوانات‌ هستند، منسوب‌ بپيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود

از بلور سفيد بود و از زير آن آب جريان داشت و قمى ره فرموده كه در آن آب حيوانات دريائى سير مينمودند و تخت حضرت در صدر عمارت گذارده شده بود و خود بر آن جلوس

العقول‌ مثل‌ ملائكه‌ و جن‌ و انس‌ و ‌غير‌ ذوي‌ العقول‌ ‌از‌ كرات‌ جويّه‌ و حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ و ‌غير‌ اينها ‌باشد‌ بالجمله‌ سرتاسر ممكنات‌. أَلا

زمين با اين عظمت و وسعت و تمام موجودات جاندار از ملائكه و جن و انس و انواع حيوانات كه در آسمانها و زمين پراكنده فرموده و او بر جمع و حشر و اعدام و ايجاد آنها

جزء از صد جزء رحمت حق است كه بتمام اهل عالم از اولين تا آخرين قسمت شده و حيوانات هم از آن سهم برده‌اند و اگر كسى يك عمر نافرمانى نمايد ما را، ما راضى نميشويم

شناسى با وقوع طوفان نوح ۸- عمر طولانى نوح (ع ) ۹- كوه جودى كجا است ؟ و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟ ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه

‌را‌ ‌از‌ اراضي‌ ‌خود‌ و ‌در‌ بدر بيابانها و كوه‌ها و درّه‌ها ميكنيم‌ ‌تا‌ حيوانات‌ بياباني‌ ‌شما‌ ‌را‌ بدرند و پاره‌ پاره‌ كنند. أَو لَتَعُودُن‌َّ فِي‌ مِلَّتِنا

نگاهدارنده خود آورد به توجهى طبيعى كه تأمل و تكلفى در آن نيست، و تزلزل حيوانات در وقت ترس و فرارشان به حقيقت از اين قبيل است، و لهذا طوايف مختلف و امم

الْأَنْعامَ» 4. پوشش: «لَكُمْ فِيها دِفْ‌ءٌ» جلد 4 - صفحه 604 5. منافع حيوانات: «وَ مَنافِعُ» 6. گوشت: «مِنْها تَأْكُلُونَ» 7. جمال و زيبايى: «فِيها جَمالٌ»

‌از‌ مردن‌ زنده‌ ميفرمايد. لَمُحي‌ِ المَوتي‌ انسان‌ بلكه‌ جن‌ و انس‌ و حيوانات‌ ‌را‌ ‌هم‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ زنده‌ ميكند. إِنَّه‌ُ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ قَدِيرٌ

شناسى با وقوع طوفان نوح ۸- عمر طولانى نوح (ع ) ۹- كوه جودى كجا است ؟ و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟ ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه

‌است‌ بكسي‌ ‌از‌ ترس‌ شرّ ‌هر‌ ذي‌ شرّي‌ انسان‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ شيطان‌ ‌ يا ‌ حيوانات‌ موذيه‌ ‌ يا ‌ خطرات‌ و بليات‌ و مصائب‌ پناه‌ ببرد بخداي‌ متعال‌ خداوند

مى‌كند؛ مجملا حيات همه چيز به باد است، و اگر باد نمى‌بود گياهها پژمرده و حيوانات مى‌مردند و اشياء فاسد مى‌شدند. نكته: در كشاف زمخشرى بيان نموده كه ذكر «امره»

گياه‌ها را پس گردانيد آنها را خشك و سست و بعد از سبزى متمايل بسياهى تاقوت حيوانات باشد در هر حال و در ازمنه آتيه قرآن را بتوسط جبرئيل براى تو قرائت مينمائيم

صلى اللّه عليه و آله و سلّم آنحضرت را بآواز بلند ميخوانند بيشترشان مانند حيوانات بى‌عقل و شعورند و اگر آدم عاقل در ميان اين قبيل اشخاص بى‌ادب پيدا شود خيلى

شده، زانوها و سرهاى خود را به خاك نهادند. پس به هر طرف كه مالك مى‌رفت، حيوانات مانند غلام و كنيز، ذليل و تابع و مطيع مى‌رفتند. «2» «1» امالى شيخ طوسى،

ميرويد سبز و خرم‌ ميشود و ميوه‌ها و حبوبات‌ ‌از‌ ‌آن‌ بيرون‌ ميآيد و تمام‌ حيوانات‌ و انسان‌ ‌هم‌ ‌از‌ آبش‌ و ‌هم‌ ‌از‌ ارزاقش‌ بهره‌ برداري‌ ميكنند إِن‌َّ

شناسى با وقوع طوفان نوح ۸- عمر طولانى نوح (ع ) ۹- كوه جودى كجا است ؟ و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟ ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه

خارج‌ ‌است‌ ‌که‌ ربع‌ مسكونش‌ گويند و چون‌ موجودات‌ زميني‌ ‌از‌ نباتات‌ و حيوانات‌ و انسان‌ احتياج‌ شديد بآب‌ دارند و حيات‌ ‌آنها‌ منوط بآب‌ ‌است‌ جلد 14

يَنفَعُهُم‌ تعبير ‌بما‌ فرمود ‌که‌ شامل‌ ذوي‌ العقول‌ و ‌غير‌ ذوي‌ العقول‌ ‌از‌ حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ شود ‌از‌ عبادت‌ ملائكه‌ و جن‌ و انس‌ و گاو و گوساله‌

زراعت ويا سكونت مهيّاست، گفته مى‌شود. به گندم- كه غذاى عموم انسان‌ها وانواع حيوانات است- «بُرّ» گفته مى‌شود. با توجّه به اشتقاق لغوى «برّ» كه به معناى توسعه

لياقت آنها ميداند آنچه داخل ميشود در زمين از قبيل آب و ريشه نباتات و اجساد حيوانات و آنچه بيرون ميآيد از آن مانند آب و گياه و درخت و حيوان و معادن و آنچه فرود

هُمْ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ «150» (اى پيامبر! به كسانى كه بهره بردن از حيوانات و زراعت‌ها را نابجا بر خود حرام كرده‌اند) بگو: گواهان خود را كه گواهى دهند

آسمانها و زمينها را، وَ ما بَيْنَهُما: و آنچه در ميان آنها است از جمادات و حيوانات و نباتات و غير آن، فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ‌: در شش روز، يعنى در زمانى كه مساوى

گويند مداركى در دست است كه نشان مى دهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله : زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفت انگيزى است

فهميده ميشود كه باران ميآيد در صورتى كه مردم محتاج باشند بخبر داشتن حتى حيوانات هم با خبر ميشوند و تدارك نزول آنرا مينمايند آيا كيست كه اين عنايات را به

(همچون فيل) براى هجوم استفاده مى‌كند، امّا خداوند با استفاده از كوچك‌ترين حيوانات يعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مى‌كند. بِأَصْحابِ الْفِيلِ‌ ... طَيْراً

تونل‌هاى زيرزمينى است كه براى استتار يا فرار از آن استفاده مى‌شود. بعضى از حيوانات مثل موش صحرايى و سوسمار، لانه‌هايى براى خود درست مى‌كنند كه دو سوراخ دارد

‌ گرم‌ ميشود و جسميت‌ ‌از‌ لوازم‌ ممكن‌ ‌است‌ مثل‌ جمادات‌ و نباتات‌ و حيوانات‌ و انسان‌ ‌ يا ‌ صورت‌ بلا ماده‌ مثل‌ قالب‌ مثالي‌ ‌ يا ‌ ملائكه‌ ‌که‌ بصور

آنست كه نيايم نزد تو تا سفيد شود كلاغ، رازى و بغدادى گفته‌اند: شتر، اكبر حيوانات، و سوراخ سوزن، اضيق منافذ؛ پس ولوج شتر در اين سوراخ ضيقه محال است، و متوقف

يك‌ قسمت‌ ‌از‌ فضائل‌ و مناقب‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌است‌ مانند دانا بودن‌ بزبان‌ حيوانات‌ و دارا بودن‌ علم‌ غيب‌، ‌از‌ علوم‌ ‌ما ‌کان‌ و ‌ما ‌يکون‌ و ‌ما ‌هو‌ كائن‌،

قوم‌ مملوّ ‌از‌ شير ميشد و چون‌ ‌اينکه‌ ناقه‌ بسيار عظيم‌ ‌بود‌ مواشي‌ و حيوانات‌ قوم‌ ‌از‌ ‌او‌ فرار ميكردند و ‌اينکه‌ باعث‌ شد ‌که‌ كفار ‌در‌ مقام‌ قتل‌

عبادت او است، زيرا شرف انسان و كرامت او به معرفت و طاعت است و الا با ساير حيوانات برابر است. «1» 2- آنكه چه كند خداى به عذاب شما اگر نبود خواندن شما خدايان

آرزوها و خيالات واهى بهره ديگرى ندارند، يعنى در حقيقت مقام خود را تا افق حيوانات و چهارپايان پايين آورده اند، و چون چنين است سزاوار است آنها را به حال خود

روئيده‌ ميشود بشرط آنكه‌ معادن‌ و مأكول‌ و ملبوس‌ انسان‌ نباشد، و ‌از‌ اجزاء حيوانات‌ ‌هم‌ نباشد و همين‌ شرائط ‌در‌ سجده‌ فراموش‌ ‌شده‌ ‌هم‌ معتبر ‌است‌، و ‌در‌

شناسى با وقوع طوفان نوح ۸- عمر طولانى نوح (ع ) ۹- كوه جودى كجا است ؟ و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟ ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه

منى بسر ميبرند كه روز عيد قربان و سه روز بعد از آن است در وقت نحر و ذبح حيوانات زبان بسته از شتر و گاو و گوسفند كه خداوند روزى حلال آنها فرموده و بعد از

مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ مفاد آيات‌ شريفه‌ قرآن‌ اينكه‌ تمام‌ مخلوقات‌ و ‌حتي‌ حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ داراي‌ شعور و ادراك‌ هستند و معرفت‌ بخدا و ‌رسول‌ و

من كل زوجين اثنين » - يعنى ما به نوح دستور داديم كه از هر جنسى از اجناس حيوانات يك جفت يعنى يك نر و يك ماده سوار بر كشتى كن. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰

شامل حيوانات (كه يك نوع از آن، آدمى است) نيز مى شود. چون اين ها هم، از مواد زمينى درست مى شوند. خداى تعالى هم، درباره انسان، كه گفتيم نوعى از حيوانات است،

يك اصل حياتى است كه همواره در ميان انسان ها معمول بوده، و حتى از پاره اى حيوانات نيز حركاتى ديده شده كه بى شباهت به انتقام نيست. و به هرحال ،غرضى كه آدمى

دارد ‌ما ‌اينکه‌ اصنام‌ و شمس‌ و قمر و كواكب‌ و ملك‌ و جن‌ و برخي‌ ‌از‌ حيوانات‌ مثل‌ گاو و گوساله‌ و شجر و حجر ‌را‌ مقرب‌ درگاه‌ الهي‌ ميدانيم‌ بآنها توجه‌

منى بسر ميبرند كه روز عيد قربان و سه روز بعد از آن است در وقت نحر و ذبح حيوانات زبان بسته از شتر و گاو و گوسفند كه خداوند روزى حلال آنها فرموده و بعد از

صلى اللّه عليه و آله و سلّم آنحضرت را بآواز بلند ميخوانند بيشترشان مانند حيوانات بى‌عقل و شعورند و اگر آدم عاقل در ميان اين قبيل اشخاص بى‌ادب پيدا شود خيلى

شمرده ، مانند خون ، و بول ، و غائط، و منى ، از انسان (و بعضى حيوانات )، و پاره اى حيوانات زنده چون خوك ، و حكم كرده به اينكه در نماز و خوردن و نوشيدن از

نباتات فاسد مى شوند و حيوانات مى ميرند، و در اثر اين عمل تركيبات آنها انحلال مى يابد و به خزينه اوليه اش بازگشت مى نمايد، و حيوانات و نباتات ديگرى جاى آنها

ششم: كسى كه پى آبگيرها و زمينهاى سبز ميگردد تا حيوانات خود را بچراند، هفتم: كسى كه براى تفريح پى شكار حيوانات ميرود و نيازى به آن ندارد كه بدان وسيله قوت

)). حمل حيوانات در كشتى نيز ممكن است به خاطر اين باشد كه در آن قسمت از زمين ، نسل حيوانات قطع نگردد، بخصوص اينكه در آن روز نقل و انتقال حيوانات از نقطه

مالك‌ نداشته‌ ‌باشد‌ والا تابع‌ زمين‌ ‌است‌ و ‌ يا ‌ ‌در‌ ته‌ درياها و حيوانات‌ دريايي‌ ‌ يا ‌ صحرايي‌ و امثال‌ اينها 8‌-‌ اشياء نفيسه‌ ‌که‌ ‌در‌ غنائم‌

اين شد كه انسان، مالك اين حيوانات گرديد. البته «ملكيت» به اين معنا، كه: صحيح است براى او، هر نوع تصرفى كه خواست در اين حيوانات بكند، و معارضى هم نداشته

اين است كه همه جنبندگان از آب نطفه به وجود نمى آيند، زيرا حيوانات تك سلولى و بعضى ديگر از حيوانات كه مصداق جنبنده (دابه ) هستند، از طريق تقسيم سلولها به وجود

السّلام از وزغ (چلپاسه، بزمجه) پرسيدم؟ فرمود: پليد است، و همه انواعش از مسوخ (حيوانات مسخ شده) است و چون آن را كشتى بايد غسل كنى، آنگاه فرمود: پدرم هنگامى در

پراكنده مى بينيم ، زمين و آسمان و خورشيد و ماه و ستارگان و انواع گياهان و حيوانات ، اما هر چه بيشتر دقت كنيم مى بينيم اجزاء و ذرات اين عالم چنان به هم مربوط

منى بسر ميبرند كه روز عيد قربان و سه روز بعد از آن است در وقت نحر و ذبح حيوانات زبان بسته از شتر و گاو و گوسفند كه خداوند روزى حلال آنها فرموده و بعد از

سلام‌ اللّه‌ عليها ‌از‌ آلودگي‌ بحيض‌ و نفاس‌ ‌حتي‌ تسبيح‌ جمادات‌ و ذكر حيوانات‌ و امثال‌ اينها ‌را‌ منكر بلكه‌ وجود جن‌ و ملك‌ ‌را‌ ‌هم‌ منكرند و ‌ما وراي‌

بودند و منتقل بجاى ديگر شدند مانند اصلاب پدران و ارحام مادران و تخم در حيوانات بلكه نباتات يا مراد آنستكه ميداند جايگاه دائمى و موقتى آنها را كه مبدء و

خوردن حيوانات دريا و خشكى از آن ) استفاده مى شود كه بيشتر توجه ابراهيم (عليه السلام ) در اين تقاضا به اين بوده كه چگونه بدن حيوانى كه جزء بدن حيوانات ديگر

از بلور سفيد بود و از زير آن آب جريان داشت و قمى ره فرموده كه در آن آب حيوانات دريائى سير مينمودند و تخت حضرت در صدر عمارت گذارده شده بود و خود بر آن جلوس

شريفترين مطعومات عسل است و آن لعاب مگس باشد، و بهترين مشروبات آب است و جمله حيوانات در آن مساويند، و نيكوترين مشمومات مشك و آن خون آهو باشد، و زيباترين مركوبات

: و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نهى فرمود از اجرت گرفتن براى نركشى حيوانات.

بر آمد و آن را از سينه هاى حافظين و از جريده ها و تخته پاره ها، و پوست حيوانات جمع آورى نمود و آن را در نزد حفصه دختر عمر، همسر رسول خدا (صلى الله عليه

استثناء همه موجودات عالم هستى ، زمين و آسمان ، ستارگان و كهكشانها، انسانها و حيوانات و برگهاى درختان و حتى دانه هاى كوچك اتم را در اين تسبيح و حمد عمومى شريك

بن جعفر ع : و امام ابو الحسن، موسى بن جعفر عليهما السّلام فرمود: چيزى از حيوانات پروارى قربانى نميشود.

معناى هر جنبنده و جاندارى است كه روى زمين حركت و جنبشى دارد، و شامل تمامى حيوانات مى شود، «و گرفتن به ناصيه » (سوى جلوى سر) كنايه است از كمال تسلط و نهايت

تنهائى آيتى است . و از انسان گذشته صدها هزار نوع جنبنده از حيوانات ذره بينى گرفته تا حيوانات غولپيكر، با ويژگيها و ساختمانهاى كاملا متنوع و رنگارنگ كه گاه

العقول‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ ‌است‌ مثل‌ شمس‌ قمر كواكب‌ عرش‌ كرسي‌ جمادات‌ نباتات‌ حيوانات‌ و ‌غير‌ اينها. جلد 16 - صفحه 467 وَ هُوَ العَزِيزُ الحَكِيم‌ُ الغالب‌ القاهر

پرندگان در لابلاى دندانهاى پاره اى از حيوانات عظيم الجثه دريا نهفته شده ! اين حيوانات كه پس از تغذيه از حيوانات دريائى دندانهايشان احتياج به يك خلال طبيعى :

آتشش را آبى خاموش، و آبش را آتشى فانى، و زمينش خوراك گياهان و گياهش، طعمه حيوانات و حيواناتش، صيد يكديگرند، و دوباره زمينش همه را در خود فرو مى برد. بلكه

است و منظور از حمل رزق، ذخيره كردن آن است ، همان طور كه انسانها و بعضى از حيوانات مانند مورچه و موش و زنبور عسل رزق خود را ذخيره مى كنند. در اين آيه شريفه

من عباده المؤ منين (نمل - ۱۵). در جائى ديگر مخصوصا روى آگاهى از سخن گفتن حيوانات تكيه شده و به عنوان يك فضيلت بزرگ مطرح گرديده است : «يا ايها الناس ‍ علمنا

در هنگام نماز با توجّه به اينكه در بند آن سريشم (كه گويند معمولا از پوست حيوانات مرده يا ماهى تهيّه مى‏شود) و كيمخت بكار رفته (پوست كفل و ران چهار پايان

المربوطه همها علفها او المرسلة شغلها تقممها: «همانند حيوانات پروارى كه تنها به علف مى انديشند و يا حيوانات ديگرى كه در چراگاهها رها شده اند و از اين طرف و آن

اگر فراوانى و خوشى باشد در آن منزلشان دهيد (مقصود اين است كه نرمش را با حيوانات هم خوب است كه مراعات كرد و منظور از اين كه لاغرند، بيان وضع نوعى مراكب بودند

ايجاد ماهيات‌ معدومه‌ و يكي‌ ابقاء ماهيات‌ موجوده‌ چنانچه‌ انسان‌ و ساير حيوانات‌ نيز دو دست‌ دارند، و تعبير يهود بمفرد ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ يك‌ دست‌ ممكن‌

«خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان ، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب ، حيوانات مجموعه اى از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان

بر اين است كه عزت او را بر باد دهيد «ثالثا» علامت گذاردن مخصوص حيوانات است ، حتى در حيوانات در صورت آنها مخصوصا بر بينى آنها علامتگذارى نمى شود، و در اسلام

مردمند- و با دست خود اشاره بگروه مردم كرد- سپس فرمود: «نيستند آنها جز همانند حيوانات بلكه در روش خود گمراه‏ترند» (سوره فرقان آيه ۴۴). سعيد بن مسيّب مى‏گويد:

انسانها و حيوانات و گياهان (و اگر به صورت جمع عاقل ذكر شد به اصطلاح از باب « تغليب » است ). مطابق اين تفسير نه تنها نياز انسانها بلكه نياز حيوانات و گياهان

نيرومندتر از قويترين انسانها هستند، خود نشانه اى از نشانه هاى بزرگ خدا است . حيوانات كوچك و كم جثه اى را سراغ داريم كه به خاطر توحش براى انسانها سخت خطرناكند،

خود افرادى را ديده اند كه داراى اين نيروى مرموز چشم بوده اند، و افراد يا حيوانات يا اشيائى را از طريق چشم زدن از كار انداخته اند. لذا نه تنها نبايد اصرارى

پرسيدم كه شترانى‏به بيمارى گرى مبتلا شده‏اند و من آنها را از ترس آنكه به حيوانات ديگر سرايت نكند از شتران ديگرم جدا كرده‏ام و گاهى نيز براى چهارپايان سوت

أَكمَلت‌ُ لَكُم‌ دِينَكُم‌ الاية ‌که‌ جزو آيات‌ راجعه‌ بحرمت‌ اكل‌ اقسام‌ حيوانات‌ قرار داده‌ ‌شده‌ ‌با‌ اينكه‌ هيچ‌ ارتباطي‌ ‌با‌ ‌آنها‌ ندارد و مانند ‌آيه‌

ركعت نماز بجا آورد و آماده حركت شد و آن سه ملك مقرّب براق را كه حيوانى از حيوانات بهشت بود از الاغ بزرگتر و از قاطر كوچكتر حاضر نمودند و اوصاف آن باين تقريب

سكنۀ آن به خاطر آن حرمت، صيد را شكار نمى كنند، و برگ درخت را براى چريدن حيوانات خود نمى ريزند؛ در آن شهر حرمت ندارى. شكار را حرام مى دانند، ولى بيرون كردن

در سجده بايد به كنار بينى‏ات باشد، و نيز آرنجهاى خود را همانند درندگان و حيوانات وحشى روى زمين فرش نكن، بلكه با آنها بال بگشا (يعنى شبيه بال گشودن پرندگان

لِّتَسكُنُوا إِلَيْهَا ...»: راغب گفته : ((كلمه ((زوج (( به هر يك از نر و ماده حيوانات در صورتى كه جفت هم شده باشند اطلاق مى شود، همچنان كه به هر يك از دو قرين

هست كه آنها مدعى بوده اند سكوت خدا در برابر بت پرستى و تحريم پاره اى از حيوانات ، دليل بر رضايت او است زيرا اگر راضى نبود مى بايست به نوعى ما را از اين

دلپذير، در نهايت نظم و استحكام كه امتياز آن بر صورت موجودات زنده ديگر و انواع حيوانات در نخستين برخورد روشن و آشكار است ، و همين ساختمان ويژه به او امكان مى دهد

شما را بسيار كرد. و همچنين حيوانات را نيز نر و ماده آفريد، و از اين طريق آن ها را تكثير نمود، تا شما (نسل به نسل)، از آن حيوانات استفاده كنيد، و اين، هم خلقت

صـحـنـه ايـثـار اسـت و بـذل و بخشش ، زمين آنچه را در اختيار دارد به گياهان و حيوانات ايثارگرانه تقديم مى كـنـد، و درخـتـان و گـيـاهـان تـمـام مـواهـب خـويـش

الهون (( و اين دو معنا يعنى معناى دوم و سوم در غير انسان يعنى نباتات و حيوانات بكار نرفته مگر از نظر اصطلاح علمى مثلا به يك گياه يا يك حيوان نفس گفته نمى

از كشتى پياده شد خداوند همه حيوانات را بر او حلال كرد، ولى اين حكم در شريعت موسى (عليه السلام ) نسخ شد و قسمتى از حيوانات تحريم گشت . در تورات سفر تكوين

توطئه برخاستند. تسبيح عمومى موجودات زمين و آسمان اعم از فرشتگان و انسانها و حيوانات و گياهان و جمادات ممكن است با زبان قال باشد يا با زبان حال ، چرا كه نظام

شده است كه حيوانات هر قدر هم بزرگ يا درنده و سبع باشند بتوانند بر دنيا تسلط يابند، فقط انسان اين موازنه طبيعت را بهم ميزند، و نباتات و حيوانات را از محلى

مى شود. گويا فرموده: خدا، زمين را در دو روز، و ارزاق روزى خواران و ساير حيوانات را هم در دو روز آفريد. در نتيجه، همه اين ها در چهار روز بوده. مفسران، در

(سوره بقرة آيه ۲۶۰) گفت: يعنى چگونه بيرون آورى در روز معاد آنچه از اين حيوانات توالد و تناسل كرده حيواناتى كه همديگر را خورده‏اند (و اينها كه‏ گوشتشان

رو بقبله ، - نمازى كه عبادت عموم مسلمانان جهان است -، و همچنين وجوب ذبح حيوانات رو بقبله و كارهاى ديگرى كه حتما بايد رو بقبله باشد، (و يا مانند خوابيدن

انواع حيوانات و انسانها به دست خداوند است ، حيات در اشكال مختلف و انواع گوناگون ظاهر مى شود. جالب اينكه از موجودات زنده تك سلولى گرفته ، تا حيوانات غول پيكر

كه ابو سفيان و سران غطفان گروهى را نزد يهود بنى قريظه فرستادند و گفتند: حيوانات ما در اينجا دارند تلف مى شوند، و اينجا براى ما جاى توقف نيست ، فردا صبح

تفسير كنند مثلا بگويند چون آب باران از بالا به زمين نازل مى شود و گياهان و حيوانات از آن سيراب ميگردند، بنابراين مواد لباسها به يك معنى از آسمان به زمين فرستاده

آوردن بر يكديگر و بالا و پائين رفتن آنها مانند تكّه‌هاى گوشت در ديك و احاطه حيوانات گزنده و درنده بر آنها و اندكى آرام گرفتن جهنم و دوباره مشتعل شدن و ريختن

موضوعى بر خلاف جريان عادى طبيعت است ، البته «موتاسيون » و جهش و تغيير شكل حيوانات به صورت ديگر در موارد جزئى ديده شده است ، و پايه هاى فرضيه تكامل در علوم

بنفش ، و مادون قرمز، وجود دارد كه چشم ما قدرت مشاهده آن را ندارد. تعداد حيوانات كوچكى كه با چشم ديده نمى شود آنقدر زياد است كه تمام دنيا را پر كرده ، و

- در اين آيه سخن از چهارپايان و انسانهاى بسيار به ميان آمده هر چند تمام حيوانات و انسانها از آب باران استفاده مى كنند. اين به خاطر آن است كه اشاره به بيابانگردان

آيات‌ شريفه‌ و اخبار متواتره‌ بتواتر اجمالي‌ ‌که‌ جميع‌ موجودات‌ حتّي‌ حيوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ بهره ‌از‌ عقل‌ و شعور دارند و بهمان‌ اندازه‌ ‌خدا‌

مادى است . سپس اين شخص را تشبيه به سگى مى كند كه هميشه زبان خود را همانند حيوانات تشنه بيرون آورده ، مى گويد: «او همانند سگ است كه اگر به او حمله كنى دهانش

زمان حيات من و امير المؤمنين عليه السلام‏ ذكر فرمود كه: اوّل حيوانى كه از حيوانات آن حضرت وفات كرد، عُفير بود در همان ساعت كه قبض روح رسول خدا شد، عُفير افسار

و سرسبز را به روى آنان بگشايد، مى گشود، و اگر مى خواست پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان گسيل دارد، مى داشت ، اگر اين كار را مى كرد امتحان

ماه و ستارگان را در چهارشنبه، و جنبندگان دريا و مرغان را در پنج شنبه، و حيوانات صحرا و انسان را در جمعه، و در نتيجه، در روز شنبه، به فراغت و استراحت پرداخت

است كه آنها دستجمعى به سوى بيابان حركت كردند، و بين زنان و فرزندان ، و حيوانات و بچه هاى آنها، جدائى افكندند، سپس گريه را سر دادند، و صداى ناله خود را

اين كه مردمى نادان هستند، دست چپ و راست خود را تشخيص نمى دهند، آنان را و حيوانات بسيارى را كه دارند، هلاك سازم؟ موارد اختلافى كه در اين نقل با ظواهر آيات

وَ الاَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِك»: يعنى: بعضى از انسان ها و حيوانات نيز مثل كوه ها و ميوه ها، داراى رنگ هاى مختلف هستند. بعضى سفيد، بعضى سرخ،

همچنين اگر انسانى را فرض كنيم ، كه صورت انسانيش بصورت نوعى ديگر از انواع حيوانات ، از قبيل ميمون ، و خوك ، مبدل شده باشد، كه صورت حيوانيت روى صورت انسانيش

دود و دخانى وجود داشت ، كار آنقدر بر آنان سخت شد كه مردارها و استخوانهاى حيوانات مرده را مى خوردند. تفسير نمونه جلد ۲۱ صفحه ۱۶۲ خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه

آسمان آبى فرود آورد و با آن انواع مختلف گياه پديد آورديم (۵۳) بخوريد و حيوانات خود را بچرانيد كه در آن براى اهل خرد، عبرتها است (۵۴) ما شما را از زمين

ازواجا من نبات شتى كلوا و ارعوا انعامكم (( اشاره است به اينكه انسانها و حيوانات را به استفاده از نباتات راهنمايى كرده كه اگر نمى كرد نمى توانستند زنده بمانند

انسان در هر قشر و گروه و در هرگونه شرائط بايد در آنجا در امنيت باشند بلكه حيوانات و پرندگان نيز در آنجا در امن و امان بسر مى برند و هيچكس حق ندارد مزاحم آنها

آنچه تاكنون گفته شد نسبت به انسان و حيوانات شبيه به انسان بود، و خداوند هم از آنجائى كه دين خود را در قالب سنن عمومى و اجتماعى بشر ريخته است ، از اين جهت

آنچه دست قدرت ما درست كرده، حيواناتى آفريديم كه مالك آن شده اند(۷۱). و حيوانات را براى ايشان رام كرده ايم، كه هم مركوبشان است، و هم از آن مى خورند(۷۲)

مى داده ، احتمال ديگر آن است كه به هنگامى كه آن حيوان وارد آبشخور مى شده حيوانات ديگر جرئت ورود به محل آب را نداشتند!. اما چگونه اين حيوان از تمام آب مى

رزق هاى گوناگونى است كه طبيعتش، با طبيعت آدمى سازگار است، و با طبيعت ساير حيوانات سازگار نمى باشد. مانند انواع دانه ها، و گوشت ها و غير آن. «ذَلِكُمُ اللّهُ

كه همراه منند نجات بخش (۱۱۸) پس او و همراهانش را در كشتى پر( از جمعيت و حيوانات ) نجات داديم (۱۱۹) سپس باقى ماندگان را غرق كرديم (۱۲۰) كه در اين عبرتى است

به همين دليل يكى از منابع مهم درآمد كشورهاى بزرگ دنيا از طريق پرورش اين حيوانات صورت مى گيرد. سپس به حلقه ديگرى از حلقه هاى آفرينش پروردگار كه تطورات خلقت

مى رسيدند در امنيت بودند. اين سرزمين در اسلام اهميت فوق العادهاى دارد، حيوانات و درختان و پرندگان او، تا چه رسد به انسانها، از امنيت خاصى بايد در آنجا

بايد خدا در ميان باشد، پس ‍ اين حكمى كه فعلا بين مشركين رسم شده كه بعضى از حيوانات حرام و بعضى حلال شده لابد يك منشا خدايى داشته در حالى كه چنين نيست ، يعنى

عرش ، كرسى ، لوح ، قلم ، آسمان ، زمين ، فرشتگان ، جن ، شيطانها، گياهان ، حيوانات و انسان سخن به ميان مى آورد، و اگر درباره آغاز خلقت و انجام آن حرف ميزند

اضطراب و وحشت است و نور سبب آرامش ، دزدان از تاريكى شب استفاده مى كنند، و حيوانات درنده بيابان غالبا در تاريكى شب از لانه خود بيرون مى آيند. تاريكى مايه پراكندگى

برگردد، و اين محال است ، و نيز وجود انسان ، وجودى قوى تر از وجود ساير انواع حيوانات است ، و محال است انسان برگردد، و بوسيله مسخ ، حيوانى ديگر شود. اين اشكالى

باشد، يتيم نميگويند، بعضى گفته اند: يتيم در انسانها از طرف پدر، و در ساير حيوانات از طرف مادر است . كلمه (مساكين ) جمع مسكين است ، و آن فقير ذليلى است كه

، اختصاصى براى رسول خدا (ص ) نميشد چون هر صاحب حافظه اى از انسان و ساير حيوانات ، هر چه را بياد داشته باشند و هر چه را از ياد ببرند، همه اش مشيت خدا است

از خود راضى نيز كم نبودند، اما در لحظه گرفتارى در چنگال عذاب الهى مانند حيوانات نعره مى كشيدند، و كسى به فريادشان نمى رسيد. «قط » (بر وزن جن ) در اصل به

و خرم را به روى آنان بگشايد مى گشود، و اگر اراده مى كرد پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان گسيل مى داشت ، ولى اگر اين كار را مى كرد آزمايش

نسبت مى دهند؟ ظاهرا منشا آن ، اين بوده كه انسان وقتى وضع خود و ساير انواع حيوانات را بررسى كرده و مشاهده نموده كه بسيار اتفاق مى افتد كه يك حيوان در اثر بيهوشى

شود، همينطور اگر در شبى تاريك در ميان بيابانى راه را گم كند و صداى وحشتناك حيوانات درنده كه در دل شب طعمهاى براى خود مى جويند از دور و نزديك به گوش او رسد،

آسمانى را از هم مشاهده مى كنيم ، و مى بينيم كه انواع نباتات از زمين ، و حيوانات از حيواناتى ديگر، و انسانها از انسانهاى ديگر، جدا مى شوند، و بعد از جدا

اهلك الا من سبق عليه القول : «ما به نوح فرمان داديم كه از هر نوعى از انواع حيوانات يك جفت بر كشتى سوار كن و همچنين خانواده خود را جز آن كسى كه به فرمان خدا

تشريح ، فيزيولوژى ، روانشناسى ، روانكاوى ) و علوم مربوط به شناخت گياهان و حيوانات ، و مواد آلى طبيعت ، و هيئت ، و غير آن ، در حقيقت همه كتب توحيد و معرفة

قربانى مى كردند و خون قربانى را بر آن مى پاشيدند، و حتى درمان بيماريهاى حيوانات خود را از آن مى خواستند! اتفاقا روزى عربى آمد و مى خواست شترهاى خود را به

افعال انسان ، كه يكى از موجودات خارجى است ، غير آثار و افعال ساير انواع حيوانات است ، حكم مى كنيم باينكه انسان غير فلان حيوان است ، و آن حيوان غير آن حيوان

. مخصوصا در اسلام «كعبه » بعنوان يك ماءمن و پناهگاه شناخته شده ، و حتى حيوانات اين سرزمين از هر نظر بايد در امنيت باشند و كسى مزاحم آنها نشود، افراد انسانى

رسانيد، تا در آخر، نشانيهاى عذاب هويدا گشت ، پس مردم بين خود و اطفالشان و بين حيوانات و بچه هايشان جدايى انداختند، آنگاه به درگاه خداى - عزوجل - تضرع و زارى كردند،

كسى است كه بدنش سبك باشد و به آسانى جابجا شود، عرب به افسارهاى سبك وزن حيوانات كه به هر طرف حركت مى كند سفيه مى گويد، ولى اين كلمه تدريجا به معنى سبك مغز

بقا و نشو و نماى خود و توليد مثلش از آن عمل استفاده كند، و همچنين انواع حيوانات و انسان هر چه مى كند به اين منظور مى كند كه به وجهى از آن عمل استفاده كند،

اسبان به كار مى رود، هر چند كه بعضى ادعا كرده اند كه: اين صدا براى بسيارى حيوانات ديگر نيز دست مى دهد. و به هر حال، معناى آيه اين است كه: سوگند مى خورم به

است كه به او اجازه داده شده است از ميوه باغ به مقدار نياز بخورد و از شير حيوانات بنوشد، بعضى نيز آن را به ((شخص انباردار» تفسير كرده اند كه حق دارد كمى از

گردد، و از ملك پران شود، و آنچه اندر وهم نايد آن شود، و در قوس نزولى از حيوانات درنده نيز منحطتر گردد و به مرحله «بل هم اضل » برسد و اين منوط به آن است

زمين وجود داشت جذب ريشه هـاى درخـتـان شـد، و درخـتـان بـه نـوبـه خـود غذاى حيوانات شدند، و انسان از آن گياه و گـوشـت ايـن حـيـوان اسـتـفـاده كـرد، و نـطـفـه

باشند، بايد آثار اين شعور از آن ها نيز بروز كند، و همان آثارى كه انسان ها و حيوانات از خود نشان مى دهند، آن ها نيز نشان دهند. اين ها داراى علم اند، و فعل و

هم به بشر تعبير كرده اند به اعتبار هويدا بودن پوست بدن او است چون ساير حيوانات پوست بدنهايشان با پشم ، مو و يا كرك پوشيده شده است ، و در اين كلمه مذكر

آماده حيات گرديد. ۵ - سپس گياهان و درختان در زمين آشكار شدند. ۶ - سرانجام حيوانات و انسان در روى زمين ظاهر گشتند. آنچه در باره دورانهاى ششگانه آفرينش آسمان

كه در آن زندگى مى كنند، از آنچه ما حس مى كنيم ، مانند انسانها، و انواع حيوانات ، و نباتات ، و آنچه ما حس ‍ نمى كنيم ، و يا اصلا از وجودش خبر نداريم ، خدا

زندگى است ، وقتى ميگويند «اءرغد القوم مواشيهم »، معنايش اينستكه اين مردم حيوانات خود را رها كردند، تا هر جور خود ميخواهند بچرند، و وقتى ميگويند: (قوم رغد)

مى‌شويم و اين روزگار است كه ما را از بين مى‌برد. چنين افرادى هنوز از مدار حيوانات نگذشته‌اند و راه شناخت را منحصر به محسوسات مى‌دانند و مى‌خواهند همه چيز

بريدن شتر به آن نحو خاص است، همچنان كه كلمۀ «ذبح»، به معناى سر بريدن ساير حيوانات است). ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۴۰ بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين

تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۹۷ و نيز روشنى و تاريكى را كه تنظيم كننده حركات حيوانات و انسان است و سعى و كوشش آنها را در طلب رزق و سكونت و استراحتشان منظم مى