الذاريات ٦

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ إِنَ‌ الدِّينَ‌ لَوَاقِعٌ‌

ترجمه

و بی‌شکّ (رستاخیز) و جزای اعمال واقع‌شدنی است!

و [روز] پاداش حتما واقع شدنى است
و [روز] پاداش واقعيت دارد.
و البته جزای اعمال، روزی واقع خواهد گردید.
وقطعاً [روز] جزا واقع خواهد شد.
و روز جزا آمدنى است.
و جزا[ی اخروی‌] واقعی است‌
و همانا كيفر و پاداش- حساب و جزا- فرارسيدنى و بودنى است.
و روز جزا، حتماً وقوع پیدا می‌کند و می‌آید.
و (روز) بُروز طاعت و معصیت همانا روی‌دادنی است.
و هر آینه دین است واقع‌

Judgment will take place.
ترتیل:
ترجمه:
الذاريات ٥ آیه ٦ الذاريات ٧
سوره : سوره الذاريات
نزول : ١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الدِّینَ»: جزا و سزا. (نگا: فاتحه / حجر / ، شعراء / ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً «4» إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ «5» وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ «6»

پس به فرشتگانى كه كارها را تقسيم مى‌كنند سوگند. كه آنچه وعده داده مى‌شويد، قطعاً راست است. و حتماً (روز) جزا واقع‌شدنى است.

نکته ها

«ذاريات» جمع «ذارية» به معناى بادهاى شديد، از «ذرو» به معناى پاشيدن و پراكندن است. «وقر» به معناى بار سنگين و مراد از آن در اينجا ابرهاى پرباران مى‌باشد.

«جاريات» به معناى كشتى‌ها يا نهرهاى روان است.

بر اساس روايات، مراد از «ذاريات»، بادها ومراد از «حاملات»، ابرها ومقصود از «جاريات»، كشتى‌ها و منظور از «مقسّمات»، فرشتگانى هستند كه ارزاق را تقسيم مى‌كنند. «1»

«يسر»، ضد «عسر» و به معناى آسانى است. مراد از «فَالْجارِياتِ يُسْراً» كشتى‌هايى است كه به آسانى و آرامى حركت مى‌كنند.

بادها كه عامل حركت كشتى‌ها و ابرها كه مايه‌ى بركت زمين هستند، در اين آيات مورد


«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 9 - صفحه 241

سوگند خداوند واقع شده‌اند.

حيات بشر، حيوانات و گياهان در گرو باران است و بادها در جابجا نمودن ابرها، تعديل هوا و لقاح گياهان نقش مهمى دارند.

نقش كشتى در زندگى گذشته وحال بشر بر كسى پوشيده نيست. وسيع‌ترين، ارزان‌ترين و كم حادثه‌ترين راه‌ها، راه‌هاى دريايى و سفر با كشتى است. زمانى نقش آن معلوم مى‌شود كه چند روزى كشتى‌هاى جهان متوقّف شوند.

امام رضا عليه السلام فرمود: مراد از «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً» ملائكه‌اى هستند كه هر روز ارزاق مردم را بين طلوع فجر تا طلوع خورشيد تقسيم مى‌كنند. «1»

در تقسيم ارزاق، به هر فرد و قبيله و منطقه‌اى، سهمى و چيزى داده مى‌شود و چيز ديگرى داده نمى‌شود، تا براى جبران كمبود، مسئله مشاركت، تعاون، رقابت، تجارت، حركت و ابتكار راه بيفتد و هيچ فرد و قبيله‌اى، خود را از هر جهت بى‌نياز نبيند و دست به طغيان نزند. آرى تنگناها در كنار گشايش‌ها، به طور حكيمانه‌اى قرار گرفته است. «قرن بسعتها عقابيل فاقتها» «2»

توجّه به قدرت‌نمايى خداوند در باد و ابر و كشتى، پذيرفتن معاد را براى انسان آسان مى‌كند. در آغاز اين سوره با چهار سوگند پياپى، قطعى بودن وقوع قيامت بيان شده است.

حروف‌ «إِنَّما» و «ان»، حرف «لام» در كلمات‌ «لَصادِقٌ» و «لَواقِعٌ» و جمله اسميه، همه نشانه‌ى تأكيد هستند.

نمونه‌هايى از وعده‌هاى الهى كه در دنيا محقّق شده است:

خداوند به مادر موسى دستور داد كه نوزادش را به آب افكند و به او فرمود: ما او را به تو برمى‌گردانيم و از پيامبرانش قرار مى‌دهيم، «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» «3» اين وعده بزرگ صورت پذيرفت.

خداوند به پيامبر اسلام وعده داد كه تو را در برابر مسخره‌كنندگان كفايت مى‌كنيم، «إِنَّا


«1». من لايحضر، ج 1، ص 504.

«2». نهج‌البلاغه، خطبه 91.

«3». قصص، 7.

جلد 9 - صفحه 242

كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» «1» وعده داد نام تو را بلند مى‌گردانيم، «وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ» «2» و به وعده‌هاى خود عمل كرد.

خداوند، بارها پيروزى حقّ بر باطل و خوش عاقبتى اهل تقوا را وعده داده و به وعده‌اش عمل كرده است. نام امام حسين عليه السلام ماند و نام قاتلان او محو شد.

كسانى‌كه به وعده خود عمل نمى‌كنند يا عاجزند يا حيله‌گر و يا فراموشكار و ذات مقدّس الهى از تمام اين عيب‌ها به دور است.

پیام ها

1- سوگند به پديده‌هاى طبيعى همچون ابر و باد و باران، توجّه اسلام را به كشف قوانين هستى و تدبير حاكم بر آنها در جهت خداشناسى نشان مى‌دهد. وَ الذَّارِياتِ‌ ... فَالْحامِلاتِ‌ ... فَالْجارِياتِ‌ ...

2- خداوند امور انسان را از طريق فرشتگان به انجام مى‌رساند. و «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً»

3- قرآن، براى اعتلاى فكر بشر، او را به محسوسات و غير محسوسات، متوجّه مى‌سازد. وَ الذَّارِياتِ‌ ... و فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً

4- در برابر ترديد ديگران، بايد با قاطعيّت و صلابت و صراحت از حق سخن گفت. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ» (كلمه انّ و حرف لام، براى تأكيد است)

5- وعده معاد و سرانجام جهان، مستمر و پى در پى بوده است. «تُوعَدُونَ»

6- خداوندى كه در هستى آن همه قدرت‌نمايى كرده است، از عمل به قولش عاجز نيست. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ»

7- اين همه اسباب طبيعى و غير طبيعى، (باد و ابر و كشتى و فرشته)، تنها براى خوردن و مردن و نيست شدن نيست. «وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ»

8- خداوند، هم به وعده‌هايى كه در دنيا داده عمل مى‌كند و هم به وعده‌هايى كه براى آخرت داده است. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ»


«1». حجر، 95.

«2». شرح، 4.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 243

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ «6»

وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ‌: و بدرستى كه جزا در روز حساب هر آينه واقع شونده است يعنى البته حاصل است.

بيان: تخصيص بعد از تعميم به جهت تأكيد وقوع آن مبالغه در انذار است، و بر صاحبان عقول مخفى نيست كه اشياء قسم خورده شده، دالند بر قدرت سبحانه بر آنچه قسم ياد شده بر آن، پس گوئيا استدلال فرموده به اقتدار خود بر اين اشياء عجيبه كه مخالف مقتضاى طبيعيه است بر بعث و حشر موعود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً «1» فَالْحامِلاتِ وِقْراً «2» فَالْجارِياتِ يُسْراً «3» فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً «4»

إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ «5» وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ «6» وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ «7» إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ «8» يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ «9»

قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ «10» الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ ساهُونَ «11» يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ «12» يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ «13» ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ «14»

ترجمه‌

سوگند به پراكنده‌كنندگان پراكنده كردنى‌

پس به حمل- كنندگان بار گران را

پس به روندگان بآسانى‌

پس به قسمت‌كنندگان كار را

همانا آنچه وعده داده ميشويد هر آينه راست است‌

و همانا جزا واقع و حاصل است‌

قسم به آسمان داراى راههاى خوب مزين‌

همانا شما در گفتارى مختلف با يكديگريد

رو گردانده ميشود از آن كسيكه رو گردانده شده باشد

لعنت بر دروغگويان‌

آنها كه در جهلى فرا گيرنده بيخبر و غافلانند

ميپرسند كى خواهد بود روز جزا

روز كه آنها در آتش دوزخ سوخته و معذب شوند

بچشيد سوختن و عذاب خود را اينست آنچه كه در وقوعش شتاب مينموديد.

تفسير

خداوند متعال در ابتداء اين سوره مباركه قسم ياد فرموده ببادهاى پراكنده كننده خاك و خاشاك زمين را و بأبرهاى حمل كننده بار گران باران را و بكشتيهاى جارى شونده در دريا بسهولت و آسانى بكمك باد و به ملائكه‌اى كه مقسّم امور و ارزاق بندگانند كه آنچه وعده داده شده‌ايد از ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ و صراط و ميزان و غيرها راست است و روز جزا حاصل و واقع خواهد شد جاى شك و ترديد نيست چنانكه بطرق معتبره اينمعنى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده و در فقيه از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه المقسّمات امرا ملائكه تقسيم كننده روزيهاى بنى آدمند ما بين طلوع فجر تا طلوع آفتاب پس كسيكه بخوابد در آنوقت‌


جلد 5 صفحه 62

خوابيده است از روزيش و معمولا قسم براى تأكيد كلام ياد ميشود و بايد بچيزى تعلق بگيرد كه قدر و منزلتى در خارج داشته باشد و باد و باران و كشتى‌رانى، وسائل ارتزاق و تجارت مردم است و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه جائز نيست از براى احدى كه قسم ياد نمايد مگر بخداى تعالى ولى خدا قسم ياد ميكند بآنچه بخواهد از خلقش و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس ضعيفه كه قاصر از فهم دليل ميباشند ظاهرا يقين از هر راهى پيدا شود كافى است و براى عقول قويّه هم قسم خدا قطعا مؤكّد اعتقاد است و خداوند به بيانات و وجوه متعدّده كه مزيدى بر آن متصوّر نيست اثبات معاد را فرموده بود و اينك بقسم تأييد و تأكيد شده و محتمل است خدا خواسته باشد بآنچه قسم ياد نموده است بآن كه معلوم است بدون مدبّر كامل وجود پيدا نميكند استدلال بر معاد فرموده باشد كه چنين قادر حكيمى بامر عبث اقدام نمينمايد و نيز خداوند قسم ياد فرموده بآسمانى كه داراى راههائى كه مسير كواكب سيّاره و مزيّن و آراسته بثوابت است ميباشد چنانچه گفته‌اند و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آسمان داراى حسن و زينت است براى اثبات آن كه مردم مشرك يا منافق در سخنان مختلفى هستند در باره پيغمبر و امام و قرآن گاه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را ساحر و گاه شاعر و گاه مجنون خوانند و امام را گاه رياست طلب گاه شوخ و گاه بى‌سياست دانند قرآن را گاه سحر و گاه شعر و گاه افسانه نامند منصرف ميشود از دين حق كسيكه منصرف از هر حق و حقيقت و خير و سعادتى باشد خدا بكشد دروغگويان يا بحدس و گمان در دين سخنرانان را آنها كه غرق در جهل و نادانى شدند و منغمر در معصيت و نافرمانى گشتند و بكلّى از ياد خدا و تفكر در آياتش غفلت كردند بطور استهزاء ميپرسند كجا و كى خواهد بود روز مجازات ما بايد بآنها گفته شود آنروزى است كه در آتش جهنّم گداخته شويد بشما ميگويند بچشيد عذاب گداخته شدن خودتان را در آتش جهنّم اين همان بود كه شما در آمدنش عجله داشتيد و ميخواستيد وقتش را بدانيد و باور نميكرديد و در كافى از


جلد 5 صفحه 63

امام باقر عليه السّلام قول مختلف باختلاف در امر ولايت و يؤفك عنه من افك بكسانيكه منصرف از ولايتند و در نتيجه منصرف از بهشت شده‌اند تفسير شده و قمّى ره نيز اينمعنى را نقل نموده و خرّاصون را بكسانيكه بحدس و مظنّه در دين رأى دادند نه بعلم و يقين تفسير فرموده است و حقير باين ملاحظه و حفظ ظاهر آيه و اقوال مفسرين بيان را مبنى بر تعميم در قول مختلف و ترديد در خرّاصون نمودم و اللّه تعالى اعلم بالصواب.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِن‌َّ الدِّين‌َ لَواقِع‌ٌ «6»

و بدرستي‌ ‌که‌ جزاء ‌هر‌ آينه‌ واقع‌ ميشود.

وَ إِن‌َّ الدِّين‌َ بعضي‌ تفسير كردند دين‌ ‌را‌ بجزاء عمل‌. ‌النّاس‌ مجزيون‌

جلد 16 - صفحه 265

باعمالهم‌ ‌ان‌ خيرا فخير و ‌ان‌ شرا فشر فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ وَ مَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‌ُ زلزال‌ ‌آيه‌ 7 و 8. و بعضي‌ تفسير كردند بحساب‌ ‌که‌ نيك‌ و بد تحت‌ حساب‌ مي‌آيد چه‌ حساب‌ يسير نسبت‌ باخيار و چه‌ سخت‌ گيري‌ ‌در‌ حساب‌ نسبت‌ باشرار.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 6)- و بار دیگر به عنوان تأکید می‌افزاید: «و بی‌شک (رستاخیز و) جزای اعمال واقع شدنی است» (وَ إِنَّ الدِّینَ لَواقِعٌ).

«دین» در اینجا به معنی جزاست، و اصولا یکی از نامهای قیامت «یوم الدّین» (روز جزا) است و از آن روشن می‌شود که منظور از وعده‌های واقع شدنی در اینجا وعده‌های مربوط به قیامت و حساب و پاداش و کیفر و بهشت و دوزخ و سایر امور مربوط به معاد است، بنابر این جمله اول تمام وعده‌های قیامت را شامل می‌شود، و جمله دوم تأکیدی است بر مسأله جزا.

نکات آیه

۱ - تحقق روز جزا و اجراى قانون الهى، امرى حتمى و تخلف ناپذیر (و إنّ الدین لوقع) واژه «دین» در معانى بسیارى به کار مى رود که از جمله آنها «جزا» است. در آیه شریفه به مناسبت مورد، همین معنا اراده شده است.

۲ - برنامه و حساب دقیق حاکم بر هستى، خود دلیل ضرورت قیامت و محاسبه نهایى کردار آدمیان * (و الذریت ... و إنّ الدین لوقع) از مناسبت میان مقسم به و جواب قسم، استفاده مى شود: همان طور که تمام مظاهر طبیعت به گونه اى حساب شده در ارتباط باهم قرار دارند و هدفى را دنبال مى کنند; به طریق اولى حیات انسان بى فرجام نیست و بدون حساب پایان نمى پذیرد.

۳ - برپایى نظام کیفر و پاداش، از بارزترین و مهم ترین وعده هاى خداوند به خلق (إنّما توعدون ... و إنّ الدین لوقع) برداشت یاد شده بدان احتمال است که جمله «و إنّ الدین» عطف تفسیرى براى «إنّما توعدون» باشد.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: آثار نظم آفرینش ۲
  • انسان: دلایل حسابرسى اخروى انسان ها ۲
  • خدا: وعده هاى خدا ۳
  • قیامت: حتمیت قیامت ۱; دلایل قیامت ۲
  • نظام جزایى: اهمیت نظام جزایى ۳

منابع