النور ٤٤

از الکتاب
کپی متن آیه
يُقَلِّبُ‌ اللَّهُ‌ اللَّيْلَ‌ وَ النَّهَارَ إِنَ‌ فِي‌ ذٰلِکَ‌ لَعِبْرَةً لِأُولِي‌ الْأَبْصَارِ

ترجمه

خداوند شب و روز را دگرگون می‌سازد؛ در این عبرتی است برای صاحبان بصیرت!

|خداست كه شب و روز را جابه‌جا مى‌كند. به راستى در اين [تبديل‌] براى صاحبان بصيرت درس عبرتى است
خداست كه شب و روز را با هم جابجا مى‌كند. قطعاً در اين [تبديل‌] براى ديده‌وران [درس‌] عبرتى است.
خدا شب و روز را (بر یکدیگر) می‌گرداند، همانا صاحبان بصیرت را در این (آیت الهی و حکمت خدا) عبرتی است.
خدا شب و روز را [دگرگون و] جابجا می کند؛ مسلماً در این دگرگونی و جابجایی عبرتی برای صاحبان بصیرت است.
خدا شب و روز را مى‌گرداند. خردمندان را در اين عبرتى است.
خداوند شب و روز را می‌گرداند [و پیاپی می‌آورد] بی‌گمان در این امر مایه عبرتی برای دیده‌وران است‌
خدا شب و روز را مى‌گرداند- شب را مى‌آورد و روز را مى‌برد و بالعكس-، هر آينه در اين [آيت‌] خداوندان بينش را عبرتى است.
خدا شب و روز را (با کوتاه و دراز کردن، و گرم و سرد نمودن، و یکی را ظاهر و دیگری را محو ساختن، و دیگر حوادث و فعل و انفعالها) دگرگون می‌نماید. واقعاً در این (کار تغییر احوال) عبرت بزرگی برای کسانی است که چشم داشته باشند (و بنگرند و بیندیشند و نتائج گشت‌وگذار و تغییر تدریجی شب و روز که سرچشمه‌ی پیدایش فصول چهارگانه و عامل اصلی حیات موجودات زنده است در مدّ نظر دارند).
خدا شب و روز را زیر و زبر می‌کند (و) بی‌گمان در این (جریان) برای صاحبان بصیرت همچنان (درس) عبرتی است.
می‌گرداند خدا شب و روز را همانا در این عبرتی برای خداوندان دیده‌ها است‌

Allah alternates the night and the day. In that is a lesson for those who have insight.
ترتیل:
ترجمه:
النور ٤٣ آیه ٤٤ النور ٤٥
سوره : سوره النور
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یُقَلِّبُ»: دگرگون می‌سازد. زیر و رو می‌گرداند. تغییر می‌دهد. می‌برد و می‌آورد. «أُولی الأبْصَارِ»: دارندگان چشم. مراد خردمندان و اندیشمندانی است که در فراسوی دوربین دیده‌ها، خردها می‌گمارند و همه‌چیز را با دقّت زیر نظر می‌دارند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ «44»

خداوند، شب و روز را جا به جا مى‌كند. همانا در اين امر براى اهل‌بصيرت، عبرتى قطعى است.

پیام ها

1- تغييرات و آمد و رفت شب و روز، تصادفى نيست، بلكه بر اساس نظامى دقيق استوار است. «يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ»

2- پديده‌هاى هستى عبرت‌انگيز است، درباره آن تفكّر كنيد. «لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ»

3- كسى كه اهل بصيرت باشد، مى‌تواند از همه‌ى زمانها و مكانها درس بگيرد.

اللَّيْلَ وَ النَّهارَ ... لِأُولِي الْأَبْصارِ

4- تشويق به تدبّر و نهى از سطحى‌نگرى، از سفارشات پى در پى قرآن است.

«لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ (44)

يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ: مى‌گرداند خدا شب و روز را به رفتن و آمدن از پى يكديگر، يا به نقصان يكى و زيادتى ديگرى، يا متغير مى‌گرداند احوال شب و روز را به حرارت يا به نور و ظلمت. إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ:

بدرستى كه در آنچه مذكور شد هر آينه اعتبار و دلالتى است مر صاحبان بصر و بصيرت را، يعنى در آن دلالت ظاهره و حجت باهره است بر وجود صانع قادر و كمال قدرت و احاطه علم و نفوذ مشيت، و تنزه ذات او از آنچه موجب نقص و احتياج باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ (41) وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ (42) أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ (43) يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ (44) وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‌ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‌ رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‌ أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ (45)

لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (46)

ترجمه‌

آيا نديدى كه خدا تسبيح ميكند مر او را هر كه در آسمانها و زمين است و پرندگان بال گشادگان در هوا هر يك بتحقيق دانسته دعايش را و تسبيحش را و خدا دانا است بآنچه ميكنند

و براى خدا است پادشاهى آسمانها و زمين و بسوى خدا است بازگشت‌

آيا نديدى كه خدا بتدريج ميراند ابر را پس تأليف ميكند ميان آن پس ميگرداند آنرا متراكم برروى هم پس مى‌بينى باران را كه بيرون ميآيد از لابلايش و فرو ميفرستد از آسمان از كوههائى كه باشد در آن از تگرگ پس صدمه ميرساند بآن كسى را كه بخواهد و بر ميگرداند آنرا از كسيكه بخواهد نزديك ميشود تابش برقش ببرد چشمها را ميگرداند

خدا شب و روز را همانا در آن هر آينه عبرتى است براى صاحبان بصيرت‌

و خدا آفريد هر جنبنده‌ئى را از آب پس بعضى از آنها آنست كه راه ميرود بشكمش و بعضى از آنها آن است كه راه ميرود بدو پاى و بعضى از آنها آنست است كه راه ميرود


جلد 4 صفحه 36

بر چهارپاى ميآفريند خدا آنچه را ميخواهد همانا خدا بر همه چيزى توانا است‌

هر آينه بتحقيق فرستاديم آيتهاى روشن كننده‌ئى و خدا هدايت ميكند آنرا كه ميخواهد براه راست.

تفسير

خداوند سبحان در اين آيات شريفه براى اثبات عظمت و قدرت كامله خويش به پيغمبر خود فرموده آيا نديدى و ندانستى كه تسبيح و تنزيه ميكند خدا را از شريك و عديل و نظير و ضدّ و ندّ و هر نقص و عيبى هر كس در آسمانها و زمين است از صاحبان عقول از قبيل ملائكه و جن و انس يا هر موجودى كه در آنها است اگر كلمه من بملاحظه تغليب صاحبان عقول بر غير آنها ذكر شده باشد و اين تسبيح يا مقالى است و آن اختصاص باهل ايمان دارد يا حالى است كه آن شامل تمام موجودات است چون تمام آنها بلسان حال دلالت دارند بر وجود صانع خبيرى كه منزه و مبرى است از هر نقص و فتورى‌

«برگ درختان سبز در نظر هوشيار

هر ورقى دفترى است معرفت كردگار»

و معرفت باين تسبيح اختصاص به پيغمبر اكرم ندارد بلكه هر كس مختصرى تفكر در اوضاع كائنات نمايد دلالت آنها بر چنين خالقى براى او مشهود ميشود بلكه همه اين معرفت را بالفطره دارند نهايت آنكه شواغل دنيوى آنها را منصرف از توجه بعرفان خودشان نموده لذا در مواقع شدت بالطبع متوجه بخداوند عالم خبير بصير قدير ميشوند بلى ممكن است استماع تسبيح فطرى آنها كه نقل شده اختصاص بآنحضرت و سائر اولياء اللّه داشته باشد و اين دلالت ذاتى كه تسبيح حالى است بيشتر مشهود ميشود در پرندگان كه بال گشادگان در هوا طيران ميكنند بحول و قوه الهى كه بآنها عنايت شده و مانع از سقوط بزمين است با آنكه جسم ثقيلند و بالهام غيبى كه قبض و بسط بال و صفيف و دفيف آنها هر يك در وقت لزوم مشهود است لذا تخصيص بذكر يافته‌اند و بالاتر از اين آنستكه تمام موجودات در عالم بالا اشتغال بطلب ذاتى و تسبيح فطرى خودشان در وقت تجلّى الهى بصفات جمال داشته‌اند ولى در اين عالم كه آمدند خاموش شدند بلكه در اين عالم هم هر يك بحسب حال و مقال مناسب با خودشان اشتغال بدعا و ثناى الهى دارند و متوجه بحال خودشان هم هستند منتهى گوش شنوا


جلد 4 صفحه 37

ميخواهد كه بشنود لذا ميگويند ما سميعيم و بصيريم و هشيم با شما نامحرمان ما خامشيم و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هيچ پرنده‌ئى در صحرا و دريا صيد نشود و هيچ چرنده‌ئى مگر براى كوتاهى او در ذكر خدا و نيز از آنحضرت نقل شده كه گنجشك‌ها قبل از طلوع آفتاب و بعد از آن تقديس پروردگار خود و در خواست روزيشان را مينمايند و از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده كه خواندن خروسها در زمين جواب گوئى و به تبع خواندن ملكى است بصورت خروس با اوصاف مخصوصى از عظمت و احاطه و ارتفاع كه ميگويد اشهد ان لا اله الا اللّه و اشهد انّ محمدا رسول اللّه و خاتم النبيّين و انّ وصيّه خير الوصيّين سبّوح قدّوس ربّ الملائكة و الرّوح و در اين باب در سور سابقه مخصوصا سوره بنى اسرائيل شرح مفصلى گذشت و بنابر آنچه ذكر شد ضمير در قد علم راجع بكلّ است چنانچه ظاهر كلام است و اگر راجع بخدا باشد محتاج به بيان نيست معلوم است كه خدا عالم بدعا و ثناى همه موجودات ميباشد چنانچه فرموده و خدا عالم است بافعال آنها و هر كس را بپاداش عملش از خير و شر ميرساند و نيز مسلّم است كه سلطنت حقه حقيقيّه در تمام آسمانها و زمين بالاستحقاق از آن حق است و غير او صلاحيت براى اين مقام ندارد و بازگشت تمام خلق در روز قيامت بحكم و فرمان او است و نيز فرموده آيا نديدى كه خداوند كم‌كم و بتدريج پاره‌هاى ابر را از جوانب و اطراف ميراند پس احداث انضمام و تأليف ميكند ميان آن ابر متفرق پس قرار ميدهد آنرا متراكم هر قطعه فوق ديگرى پس مى‌بينى قطرات باران را كه از خلل و فرج آن ريزان است و نازل ميكند از جهت فوق كه ابر است از قطعات بزرگى كه مانند كوه است و در آن جهت جاى دارد از جنس تگرگ تگرگ را يا نازل ميكند از آسمان از قطعات ابرى كه هر يك در عظمت و صلابت مانند كوهى است مقدارى از جنس تگرگ را پس آسيب ميرساند بآن تگرگ بر جان و مال و باغ و زراعت هر كس بخواهد و صرف ميكند آن آفت و بلا را از هر كس بخواهد و بر هر تقدير مفعول ينزّل محذوف يا مقدر است ولى مبيّن است و بنظر حقير معناى دوم احسن و اسهل است اگر چه معناى اول بين مفسرين اشهر است و در هر حال نزديك ميشود كه ضوء برق آن ابر


جلد 4 صفحه 38

ببرد نور چشمها را از شدت لمعان و خدا شب را مبدّل بروز و روز را مبدل بشب ميكند و ميگرداند آن دو را كوتاه و بلند و سر دو گرم و در تمام اين اوضاع و انقلابات كه ذكر شد موجبات عبرت و خداشناسى براى صاحبان بصيرت فراهم است در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود خداوند قرار داده ابرها را غربيلها از براى باران آن آب ميكند تگرگ را تا ضرر نزند بچيزيكه ميرسد و آنچه مى‌بينيد شما در آن از تگرگ و صاعقه نقمت است از خدا بهر كس بخواهد اصابت ميكند و نيز از آنحضرت نقل شده كه تگرگ خورده نميشود چون خدا فرموده يصيب بها من يشاء من عباده و در فقيه از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در حديثى كه در آن اقسام بادها ذكر شده كه بعضى از آنها بادهائى است كه ابر را حبس ميكند ميان آسمان و زمين و بعضى از بادها فشار ميدهد و تقطير ميكند آنرا باذن خدا و بعضى از بادها پراكنده ميكند آنرا و خداوند خلق فرموده هر جنبنده‌ئى در زمين را كه حيوان باشد از منى چنانچه قمى ره فرموده يا از آب چون گفته‌اند اصل تمام موجودات آب است چنانچه فرموده و جعلنا من الماء كلّ شى‌ء حىّ پس بعضى از آنها حيوانات خزنده‌اند مانند مار و ماهى و كرم كه بشكم راه ميروند و بعضى از حيوانات بدو پا راه ميروند مانند انسان و پرندگان و بعضى بچهارپا مانند چرندگان و درندگان و قمى ره از امام صادق عليه السّلام و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه بعضى از حيوانات به بيشتر از چهارپا راه ميروند و اثبات شى‌ء نفى ما عدا نميكند چون خدا نميخواهد اقسام حيوانات را بيان بفرمايد ميخواهد بفرمايد خدا هر قسم بخواهد خلق ميكند از اين اقسام و غير آنها چون او بر هر مقدورى قادر است و اختلاف حيوانات با اتفاق اصلشان دليل بر وجود صانع خبير بصير حكيم مقتدر است و براى گرفتن اين نتيجه ذكر همان اقسام كافى است كه در انظار مردم جلوه‌گر است و در خاتمه براى اتمام حجت خود بر خلق فرموده كه بتحقيق ما نازل نموديم آيات واضحه و مبيّنه معارف و احكام را بر مردم تا تفكر و تأمل نمايند و مهتدى بهدايت الهى شوند ولى باز خدا هر كس را بخواهد توفيق تفكر و تأمل ميدهد و هدايت ميكند براه مستقيم موصل بحق و ببهشت و اينكه از حيوانات‌


جلد 4 صفحه 39

ديگر غير از انسان بكلمه من كه مخصوص بذوى العقول است تعبير شده گفته‌اند براى وجود ذوى العقول است در حيوانات كه بآن ملاحظه از باب تغليب بضمير جمع ذوى العقول در فمنهم من يمشى از آنها تعبير شده تا موافق شود تفصيل با اجمال و توافق حاصل شود بين اقسام و بعضى فرمايش قمى را هم در باب خلق حيوانات از منى حمل بر اغلب نموده‌اند و گفته‌اند بعضى از حيوانات از منى خلق نميشوند ولى آب جزء مادّه آنها است چون يكى از عناصر اربعه است و اين خود وجه ديگرى است براى بيان خلق تمام حيوانات از آب و خالق باضافه بكلّ نيز قرائت شده و بنظر حقير خداوند براى بيان مراد از من فى السموات و الارض كه اعمّ از ذوى العقول ظاهرى است و تقرير و تثبيت تسبيح براى كلّيه حيوانات معامله ذوى العقول در منهم و كلمه من در سه موضع با آنها فرموده است خصوصا بملاحظه اثبات علم بدعا و تسبيح كه براى كلّ شده كه بايد اين مراعات بشود تا توافق بين آيه اولى و اين آيه حاصل گردد و اللّه اعلم بمرامه و محسّنات كلامه.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يُقَلِّب‌ُ اللّه‌ُ اللَّيل‌َ وَ النَّهارَ إِن‌َّ فِي‌ ذلِك‌َ لَعِبرَةً لِأُولِي‌ الأَبصارِ (44)

خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ شب‌ ‌را‌ ‌به‌ روز و روز ‌را‌ ‌به‌ شب‌ منقلب‌ ميفرمايد و ‌در‌ ‌اينکه‌ انقلاب‌ ‌هر‌ آينه‌ عبرت‌ و اعتبار ‌است‌ ‌براي‌ كساني‌ ‌که‌ صاحب‌ بصيرت‌ هستند.

(يُقَلِّب‌ُ اللّه‌ُ اللَّيل‌َ وَ النَّهارَ) خداوند ‌از‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ كره‌ زمين‌ و آب‌ دو نحوه‌ حركت‌ مقرر فرموده‌ ‌بر‌ خلاف‌ يكديگر، يك‌ حركت‌ وضعي‌ ‌که‌ دور ‌خود‌ مي‌ چرخد مثل‌ چرخ‌ ساعت‌ و كارخانجات‌ ‌در‌ ظرف‌ بيست‌ و چهار ساعت‌ تقريبا ‌در‌ دائره معدل‌ ‌از‌ مغرب‌ ‌به‌ مشرق‌ ‌بر‌ خلاف‌ توالي‌ و دائما نصف‌ كره‌ مقابل‌ كره شمس‌ ‌است‌ روز تشكيل‌ مي‌شود و نصف‌ ‌آن‌ ‌بر‌ خلاف‌ تقابل‌ ‌است‌ شب‌ ميشود كره شمس‌ ‌است‌ روز تشكيل‌ مي‌شود و نصف‌ ‌آن‌ ‌بر‌ خلاف‌ تقابل‌ ‌است‌ شب‌ ميشود ‌اگر‌ ‌اينکه‌ حركت‌ و ‌اينکه‌ سير ‌را‌ نداشت‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ نقطه مقابل‌ سكونت‌ داشتند دائما روز ‌بود‌ و كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ صفحه مخالف‌ بودند دائما شب‌ ‌بود‌ و قابل‌ سكونت‌ ‌بر‌ طرفين‌ نبود، و يك‌ حركت‌ انتقالي‌، دور كره شمس‌ چرخ‌ ميخورد مطابق‌ دائره منطقة البروج‌ ‌در‌ دوره يك‌ سال‌ تقريبا و تشكيل‌ سال‌ مي‌دهد و ‌اينکه‌ حركت‌ ‌بر‌ تواليست‌ ‌هر‌ ماهي‌ مطابق‌ يك‌ برج‌ ‌است‌ ‌از‌ فروردين‌ ‌تا‌ اسفند ‌از‌ حمل‌ ‌تا‌ حوت‌ و ‌اينکه‌ دو دائره‌ ‌در‌ دو نقطه‌ تقاطع‌ دارند رأس‌ و ذنب‌ اول‌ حمل‌ و اول‌ ميزان‌، اول‌ فروردين‌ و اول‌ مهر روز و شب‌ مساوي‌ مي‌شوند، و ‌در‌ دو نقطه‌ انتهاي‌ ‌بعد‌ ‌را‌ دارند بيست‌ و چهار درجه‌ اول‌ سرطان‌ و اول‌ جدي‌، تير و دي‌، ‌که‌ ‌در‌ قسمت‌ اول‌ روزها بلند مي‌شود و شب‌ كوتاه‌ و ‌در‌ قسمت‌ دوم‌ بعكس‌ و ‌اينکه‌ حركت‌ تشكيل‌ سال‌ ميدهد چنانچه‌ مي‌فرمايد.

جلد 13 - صفحه 544

(لِتَعلَمُوا عَدَدَ السِّنِين‌َ وَ الحِساب‌َ) يونس‌ آيه 5 (وَ لِتَعلَمُوا عَدَدَ السِّنِين‌َ وَ الحِساب‌َ) اسراء آيه 13.

(إِن‌َّ فِي‌ ذلِك‌َ لَعِبرَةً لِأُولِي‌ الأَبصارِ) زيرا آيات‌ قدرت‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ تشكيل‌ بسيار ‌است‌ لكن‌ دل‌ بيدار و چشم‌ بينا ميخواهد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 44)- در این آیه به یکی دیگر از آیات خلقت و نشانه‌های عظمت پروردگار که همان خلقت شب و روز و ویژگیهای آنهاست اشاره کرده، می‌فرماید:

«خداوند شب و روز را دگرگون می‌سازد، و در این عبرتی است برای صاحبان بصیرت» (یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ).

این دگرگونی- یعنی آمد و شد شب و روز و تغییرات تدریجی آنها- برای انسان جنبه حیاتی دارد، و درس عبرتی است برای «اولی الابصار».

نکات آیه

۱ - گردش و جابه جایى شب و روز و تحولات ناشى از آن به دست خدا است. (یقلّب اللّه الّیل و النهار) «تقلیب» به معناى تغییر شىء از حالى به حال دیگر و هیأتى به هیأتى ضد آن است. تقلیب شب و روز به معناى جابه جایى آن دو و یا ناظر به کوتاه و بلند شدن و تحولات ناشى از آن است.

۲ - گردش و جابه جایى شب و روز و تحولات ناشى از آن، درس عبرتى است براى صاحبان بصیرت و روشن دلى. (یقلّب اللّه الّیل و النهار إنّ فى ذلک لعبرة لأُوْلى الأبصر)

۳ - بصیرت و روشن دلى، زمینه ساز پذیرش سخن حق و عبرت آموزى است. (إنّ فى ذلک لعبرة لأُوْلى الأبصر)

۴ - طبیعت (گردش و جابه جایى شب و روز و تحولات ناشى از آن و...) بستر مناسب براى عبرت آموزى و پندگیرى (یقلّب اللّه الّیل و النهار إنّ فى ذلک لعبرة لأُوْلى الأبصر)

۵ - تشویق خداوند به بصیرت، روشن دلى و عبرت آموزى، از تحولات طبیعت (یقلّب اللّه الّیل و النهار إنّ فى ذلک لعبرة لأُوْلى الأبصر)

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: عبرت از تحولات آفرینش ۵
  • بصیرت: آثار بصیرت ۳; تشویق به بصیرت ۵; عوامل عبرت اهل بصیرت ۲
  • توحید: افعالى ۱
  • حق: زمینه حق پذیرى ۳
  • خدا: تشویقهاى خدا ۵
  • روز: عبرت از گردش روز ۲، ۴; منشأ گردش روز ۱
  • شب: عبرت از گردش شب ۲، ۴; منشأ گردش شب ۱
  • طبیعت: عبرت از طبیعت ۴
  • عبرت: زمینه عبرت ۳; عوامل عبرت ۴، ۵

منابع