نتایج جستجو

همین تناسب است; زیرا دیگران را با قهر و غلبه وادار به تسلیم مى کند، در سوره «انعام» نیز، به معناى تسلیم شخص و گرفتارى او در چنگال اعمال بد خویش آمده است. منع

تربیت: عوامل مؤثر در تربیت ۵ تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۴، ۵، ۹، ۱۰; اهمیّت تسلیم به خدا ۱، ۲; دلایل تسلیم به خدا ۷; زمینه تسلیم به خدا ۸ جهان بینى: جهان بینى

در آن روز تسلیم قدرت خداوندند! |بلكه امروز آنها تسليم شدگانند [نه!] بلكه امروز آنان از در تسليم درآمدگانند! بلکه در این روز آنها همه سخت تسلیم و ذلیلند

همین تناسب است; زیرا دیگران را با قهر و غلبه وادار به تسلیم مى کند، در سوره «انعام» نیز، به معناى تسلیم شخص و گرفتارى او در چنگال اعمال بد خویش آمده است. بسل‌

معناى تسلیم و رام مى باشد، و توصیف راه ها به «ذُلل» به خاطر آن است که: این جاده ها آن چنان دقیق تعیین شده که در برابر زنبوران عسل کاملاً رام و تسلیم اند

ایمان ۳ ; حقیقت ایمان ۳ ; مراتب ایمان ۴ تسلیم: اهمیّت تسلیم ۴ ; تسلیم به اسلام ۱ ; تسلیم به خدا ۳، ۴، ۵ ; عوامل تسلیم ۳ خدا: اوامر خدا ۵ ; هشدار خدا ۱۲، ۱۳

۶; عفو تائبان ۵; فضایل تائبان ۸ تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۱، ۶; اهل تسلیم در بهشت ۶; عفو اهل تسلیم ۵; وعده به اهل تسلیم ۱۱ توبه: آثار توبه ۱، ۶ حق: اجابت

بهشتیان: ۲ پاداش: موجبات پاداش ۲، ۹ ترس: موانع ترس ۶، ۹ تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۲، ۵، ۶، ۸; اهمیّت تسلیم به خدا ۹ خدا: پاداشهاى خدا ۲، ۳; مظاهر ربوبیت خدا ۳

آنان را به تسلیم در برابر خدا فراخوانده است، اهمیت و جایگاه بلند آن به دست مى آید. تسلیم: اهمیت تسلیم به خدا ۶; دعوت به تسلیم ۶; عوامل تسلیم به خدا ۵ توحید:

آثار انقیاد ۳; اهمیت انقیاد ۴ انگیزش: عوامل انگیزش ۸ تسلیم: آثار تسلیم ۱، ۳; اهمیت تسلیم ۴; زمینه تسلیم ۸ ذکر: ذکر بازگشت به خدا ۸ رفتار: پایه هاى رفتار ۸

رفته، و به معناى خضوع و تسلیم نیز آمده است; چرا که چنین زمینى هم براى گام برداشتن اطمینان بخش است، و هم در برابر رهروان، خاضع و تسلیم. خبت‌ (۳ بار) (بر وزن

بینشان و سپس نیابند در دلهای خویش چاره‌ای از آنچه تو قضاوت کرده‌ای و تسلیم شوند تسلیم شدنی‌ But no, by your Lord, they will not believe until they call you

عوامل برگزیدگى ۱۳، ۱۴، ۱۵ تربیت: الگوى تربیت ۹ تسلیم: ارزش تسلیم ۳ ; اهمیت تسلیم به خدا ۳، ۱۲ ; فضیلت تسلیم به خدا ۱ خدا: موجبات محبت خدا ۱۱ دین: بهترین

رفته، و به معناى خضوع و تسلیم نیز آمده است; چرا که چنین زمینى هم براى گام برداشتن اطمینان بخش است، و هم در برابر رهروان، خاضع و تسلیم. (بر وزن فلس) زمين هموار

کلمه «تَضَرُّع» به معناى ورود شیر به پستان و خضوع و تسلیم آن در برابر دوشنده است، سپس به معناى تسلیم آمیخته با تواضع و خضوع آمده، و در سوره «انعام» به معناى

مادى انسان ۱۶ تربیت: زمینه تربیت ۱۷ تسلیم: ارزش مقام تسلیم ۱۸; اهمیت تسلیم به خدا ۱۲، ۱۸; تسلیم به خدا ۱۳; زمینه تسلیم به خدا ۱۱ تعقل: اهمیت تعقل ۸; تعقل

۱ بغى: آثار بغى ۷، ۱۰، ۱۳ تربیت: روش تربیت ۱۵ تسلیم: تسلیم به خدا ۳، ۴ ; تسلیم قلبى ۱۷ ; زمینه‌هاى تسلیم ۲ توحید: ۲ حسد: آثار حسد ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ حق: موانع

آیات شامل این کلمه «اسلام» از مادّه «سلم» به معناى تسلیم است. اسلام‌ (۸ بار) سلم‌ (۱۴۰ بار) ال وَ اللّه دِينا هُو غَيْر لَکُم فِي إِلَى فَمَن رَضِيت فَلَن

ایمان ۶ ; مراتب ایمان ۳ ترس: ترس از خدا ۶ ; ترس پسندیده ۶ تسلیم: اهمیّت تسلیم ۴، ۵ ; زمینه هاى تسلیم ۴، ۶، ۸ تقوا: ۲ اهمیّت تقوا ۱، ۴، ۸ ; زمینه تقوا ۴، ۹ ;

الخاسرین) ۱۰ - تسلیم نبودن در برابر خداوند، موجب زیان و خسران در آخرت (و من یبتغ غیر الاسلام دیناً ... و هو فى الاخرة من الخاسرین) ۱۱ - تسلیم در برابر خدا

و معمولاً این کلمه، با یک نوع مدح به خاطر صفات جوانمردى، مقاومت، شهامت و تسلیم در مقابل حق، همراه است. فتو (۲۱ بار) فتى‌ (۲۱ بار) ال مِن أَوَى إِلَى إِذ

که افراد باایمان نه در مشکلات و روزهاى سخت دست و پاى خود را گم مى کنند و تسلیم حوادث مى شوند و نه در روزهاى پیروزى و نعمت، گرفتار غرور و غفلت مى گردند.

پذیرش مى آید، مفهوم جمله این چنین مى شود که آنها در برابر عوامل تفرقه و نفاق تسلیم شدند، جدایى و بیگانگى از یکدیگر را پذیرا گشتند، به یکپارچگى فطرى و توحیدى

بودن هدایت گرى پیامبر(ص) در محرومان از روحیه تسلیم و حق پذیرى (إن تسمع إلاّ من یؤمن بایتنا فهم مسلمون) ۸ - تسلیم بودن در برابر خدا، نمود حقیقى ایمان است. (یؤمن

پرتاب کردن است; کارى که مأموران با مجرمان سرکشى که در برابر هیچ قانونى سر تسلیم فرود نمى آورند، انجام مى دهند. عتل‌ (۲ بار) ف‌ (۲۹۹۹ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) كشيدن

اعلام تسلیم خود در برابر خداوند، در صورت استنکاف مخالفان از پذیرش آن (فان تولّوا فقولوا اشهدوا بانّا مسلمون) ۱۲ - پیامبر اکرم (ص) و پیروانش، تسلیم در برابر

و آن را «سحرى مستمر» مى پنداشتند، هر چند این تهمت، بهانه اى بود براى عدم تسلیم در مقابل حق. بعضى از مفسران، «مُسْتَمِر» را به معناى «قوتمند» تفسیر کرده

گرایش به غیر راه حق آمده است و از مادّه «عناد» به معناى تکبر، خودپسندى و عدم تسلیم در برابر حق است، و به گفته بعضى، به آن نوع مخالفت و دشمنى گفته مى شود که

مسلمون) ۱۴ - تسلیم همه جانبه پیامبر (ص) و پیروانش در برابر خداوند (و نحن له مسلمون) از حذف متعلق تسلیم، عمومیّت آن استفاده مى شود. ۱۵ - تسلیم، روح دین خداوند

ربّهم»; از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: آیا مى دانید تسلیم چیست؟ ... به خدا سوگند! تسلیم همان إخبات است و آن سخن خداست که فرمود: ... و أخبتوا إلى ربّهم»

که افراد باایمان نه در مشکلات و روزهاى سخت دست و پاى خود را گم مى کنند و تسلیم حوادث مى شوند و نه در روزهاى پیروزى و نعمت، گرفتار غرور و غفلت مى گردند.

:۶ افترا: افترا به خدا ۲; ظلم افترا به خدا ۱; گناه افترا به خدا ۱ تسلیم: دعوت به تسلیم به خدا ۵، ۸ خدا: هدایتگرى خدا ۱۱ ظالمان: محرومیت ظالمان ۹ ظلم: آثار

خارج گشت...». ادیان آسمانى: حقیقت ادیان آسمانى ۲ اسلام: اهمیت اسلام ۲ تسلیم: تسلیم به خدا ۲ قوم لوط: اتحاد قوم لوط ۳; تاریخ قوم لوط ۱، ۳، ۴; عذاب قوم لوط

از تسلیم شدن در برابر غیر او (و نحن له مسلمون) تقدیم «له» بر «مسلمون» دلالت بر حصر دارد. بنابراین جمله «نحن له مسلمون»; یعنى، فقط در برابر او تسلیم هستیم

هستى (و له اسلم من فى السّموات و الارض) ۱۱ - تسلیم همه موجودات در برابر خداوند، دلیل لزوم پذیرش دین و تسلیم انسان در برابر او (افغیر دین اللّه یبغون و له

حکیم ۸ ; عزیز ۸ اطاعت: اطاعت از شیطان ۳، ۱۱ انسان: مسؤولیت انسان ۶ تسلیم: عوامل تسلیم ۱۲ خدا: احاطه خدا ۱۰ ; اراده خدا ۱۰ ; اوامر خدا ۱۳ ; برهان خدا ۴ ;

پدر ۷; حقوق پدر ۷ تزکیه: زمینه تزکیه ۱۸ تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۳۴; زمینه تسلیم به خدا ۳۳، ۳۵; نشانه هاى تسلیم به خدا ۳۷ توبه: آثار توبه ۳۴، ۳۵; ارزش توبه

ارزشها: ملاک ارزشها ۶ اسلام: آثار قبول اسلام ۱ انسان: نیازهاى انسان ۹ تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۱ حق: شرح صدر حق پذیران ۲ ; ضیق صدر حق ناپذیران ۲ ; گمراهى حق

راهنمایی های تورات و انجیل] تسلیم بودیم. و چون بر آنان تلاوت شد گفتند: بدان ايمان آورديم. حقى است از جانب پروردگار ما و ما پيش از آن تسليم بوده‌ايم. و چون [قرآن‌]

خدا به دشواری رهسپار شوید، کوشش و کاوش کنید و به کسی که (سویتان) تسلیم افکند [:ادعای تسلیم و یا اسلام کرد] مگویید: «تو مؤمن نیستی‌» در حالی که متاع زندگی

اشراف فرعون: حق ناپذیرى اشراف فرعون ۶ بصیرت: اهل بصیرت و آیات خدا ۷ تسلیم: نشانه تسلیم ۳ جادو: پوچى جادو ۵ جادوگران فرعون: بطلان جادوى جادوگران فرعون ۱;

را از خود دور ساخته و رهایى مى یابد و گرنه سرانجام در برابر این وسوسه ها تسلیم مى گردد. ولى، گاه کنایه از بلا و مصیبتى است که در شب روى مى دهد، و منظور

برخوردارى از روحیه تسلیم در برابر حق، شرط بهره ورى از هدایت و بشارت قرآن (و هدًى و بشرى للمسلمین) ۱۲- مؤمنان، برخوردار از روح تسلیم در برابر حق (لیثبّت

پیامبران یهود، تسلیم در برابر خداوند و قوانین او (یحکم بها النبیون الذین اسلموا) «الذین اسلموا» صفت توضیحى براى «النبیون» است. ۵- تسلیم نبودن یهود در برابر

آثار ایمان ۳; ایمان به بازگشت به خدا ۳; سختیهاى ایمان ۳; متعلق ایمان ۳ تسلیم: تسلیم به قضاى خدا ۸ خدا: آثار رحمت خدا ۶; آثار لطف خدا ۶; بشارتهاى خدا ۷; رحمت

ایمان: ایمان به مالکیت خدا ۴; سختیهاى ایمان ۵ بازگشت به خدا: ۲، ۴، ۵ تسلیم: تسلیم به قضاى خدا ۳، ۷ خدا: بشارتهاى خدا ۷; مالکیت خدا ۱ سختى: آداب برخورد

و کسانی که هرگاه ستمی به آنها رسد، (تسلیم ظلم نمی‌شوند و) یاری می‌طلبند! |و آنان كه چون ستمى به آنها رسد [تسليم ظالم نمى‌شوند و بر ضد آنها] يارى مى‌جويند

برگزیدگان در قیامت ۱۱، ۱۲ بندگان خدا: ۹ بندگان خدا در قیامت ۱۱، ۱۲ تسلیم: اهمیّت تسلیم به خدا ۵ توحید: توحید افعالى ۵; توحید ربوبى ۵ خودفریبى: آثار خودفریبى

۱۴; منشأ امکانات مادى ۱۴ انفاق: دعوت به انفاق ۱۳; محدوده انفاق ۱۳ تسلیم: زمینه تسلیم به خدا ۲ تکلیف: مهمترین تکلیف ۵ جامعه اسلامى: ویژگیهاى جامعه اسلامى

انسان ۶; صفات انسان ۶; کفران انسان ها ۱ ایمان: آثار ایمان به خدا ۳ تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۳ تکبر: تکبر هنگام نعمت ۴; زمینه تکبر ۲; سرزنش تکبر ۷ جزع: سرزنش

تو رساندن روشن و آشكار پيام است و بس. با این همه اگر آنان روی برتابند (و تسلیم دعوت نشوند و حق را گردن ننهند، باک نداشته باش که گناهی بر تو نیست. چرا که)

فتنه‌گری بر آنها باز شود به کفر خود بازگردند. پس اگر از شما کناره نگرفتند و تسلیم شما نشدند و از اذیت شما دست نکشیدند در این صورت آنها را هر جا یافتید بگیرید

آسمان: صعود به آسمان ۹ اضطراب: عوامل اضطراب ۱۹ ایمان: موانع ایمان ۱۴ تسلیم: آثار تسلیم به حق ۳ تشبیهات: تشبیه به صعود به آسمان ۱۰ توفیق: نشانه هاى توفیق ۳

اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا) ۳- تقوا، زمینه ساز اعتراف به حقایق و تسلیم شدن در برابر آن (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا) برداشت فوق

۱۷; قبله بودن بیت المقدس ۸، ۱۹; نماز به بیت المقدس ۳۰ تسلیم: اهمیّت تسلیم به خدا ۱۷، ۱۸; اهمیّت تسلیم به دین ۱۶ تعبد: اهمیّت تعبد ۱۷، ۱۸ خدا: حجتهاى خدا ۶;

کنیم. (بنابراین، وقتی که نه راه غلبه وجود دارد، و نه راه گریز، چاره‌ای جز تسلیم فرمان دادگرانه‌ی او نیست). «و اینکه ما گمان شایسته‌ای داشتیم که هرگز نمی‌توانیم

شايسته‌اند و برخى جز اين. ما گروه‌هايى به راه‌هاى گوناگون بوديم برخی از ما تسلیم فرمان خدا و پرهیزگارند، و بعضی از ما جز این، (یعنی نافرمان و بی‌دین). اصلاً

به زمین فرمود خواه یا ناخواه رام شوید، [به زبان حال‌] گفتند البته رام و تسلیم هستیم‌ سپس به آسمان پرداخت و آن دودى- گاز يا بخارى دودمانند- بود، پس به آن

رنج و ناراحتی مواجه ساختیم؛ شاید (بیدار شوند و در برابر حق،) خضوع کنند و تسلیم گردند! البته، به سوى امّت‌هاى پيش از تو [نيز] پيامبرانى فرستاديم و آنها را

مگر به فرمان خدا، و هر که به خدا ایمان آرد خدا دلش را (به مقام عالی رضا و تسلیم) هدایت کند و خدا به همه امور عالم داناست. هیچ مصیبتی جز به فرمان خدا نرسد

ایشان را از مرکب غرور و سرکشی و خودکامگی پائین نمی‌آورد و در برابر جلال حق تسلیم و خاشع نمی‌گرداند). و بی‌گمان ایشان را بی‌چون به عذاب گرفتار کردیم. پس نسبت

اشیاء پی به راز و رمز آنها ببرید و در برابر قدرت مافوق تصوّر آفریدگارشان سر تسلیم فرود آورید، و بدانید کسی که اوّل این جهان را از نیستی به هستی آورده است)

از خاک زمین است و زمین هم در مدّت حیات) محلّ استقرار و (پس از مرگ) محلّ تسلیم (به خاک شما) است. ما آیات (قرآنی و نشانه‌های جهانی خود) را برای کسانی بیان

(نیز) به ناآگاهان (از کتاب‌های وحیانی) بگو: آیا (در برابر خدا) تسلیم شدید؟» پس اگر تسلیم شدند، به‌راستی هدایت یافته‌اند و اگر روی برتافتند، تنها رساندن

گمراه ساخت، نشان دهنده نکته فوق است. ۶- امتهاى پیشین، فریفته شیطان شده و تسلیم انبیاى خود نشدند. (لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلک فزیّن لهم الشیطن أعملهم) جمله

گرفته‌ای) خواهد داشت؛ (چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصه‌ی قیامت گسیل

نداریم.» «و اینکه برخی از ما بی‌گمان مسلمان و برخی (هم) نامسلمانند. پس هر کس تسلیم (خدا) شد آنان در جستجوی راهی راهوار بوده‌اند.» و اما بخش‌کنندگان (میان خدا

می‌کند، چه این که از خطرات مهمی که بر سر راه رهبران راستین قرار دارد به سازش و تسلیم کشیده شدن در اثناء مسیر است. سپس در چهارمین و پنجمین دستور چنین می‌گوید:

بودن است. نا گفته نماند چنانكه در «ايمان» گذشت آن تسليم واقعى است ولى هنگام مرگ و عذاب، شخص بالاجبار تسليم مى‏شود و چون ايمان واقعى نيست و ظرف تكليف و عمل

نظر عمل، اعتراف نمود. سپس اضافه کرد: از همه چیز گذشته، من چگونه می‌توانم تسلیم چنین خواسته‌ای بشوم، در حالی که در خانه عزیز مصر زندگی می‌کنم و در کنار سفره

یَکْسِبُونَ). آری! در آن روز، دیگر اعضای انسان تسلیم تمایلات او نیستند، آنها حساب خود را از کل وجود انسان جدا کرده تسلیم پروردگار می‌شوند، و بر آستان مقدس او سر

این که این قوم گمراه اگر فاسق و خارج از اطاعت فرمان خدا و حکم عقل نبودند تسلیم چنین تبلیغات و ترهاتی نمی‌شدند. آری! آنها فاسقانی بودند که از فاسقی تبعیت

قانِتُونَ). یعنی از نظر قوانین آفرینش زمام امر همه در دست اوست و همه خواه ناخواه تسلیم قوانین او در جهان تکوینند. دلیل این «مالکیت» همان خالقیت و ربوبیت اوست: کسی

در اثر زحماتيكه در راه خدا به آنها رسيد سست نشدند، ضعيف نگشتند، به دشمنان تسليم و خاضع نشدند. [مؤمنون:76]. به پروردگارشان منقاد و خاضع نشدند و ناله نكردند

بهره‌ای نصیب کافران گردد، به آنان می‌گویند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسلیم در برابر مؤمنان، تشویق نمی‌کردیم؟ (پس با شما شریک خواهیم بود!)» خداوند در

‌او‌ هستند دنيا و آخرت‌. ] (آیه 19)- این آیه در حقیقت علتی است برای نهی از تسلیم شدن در برابر پیشنهاد مشرکان می‌گوید: «آنها هرگز نمی‌توانند تو را در برابر

گونه‌ی شایسته می‌تواند در مال خویش تصرّف کند. در این وقت اموالش را به خودش تسلیم کنید)، و پیمانه و ترازو را به تمام و کمال و دادگرانه مراعات دارید و (نه کم

خطر پیدایش طبقه مسرف و متجاوز، در شرایط رفاه و توانمندى اقتصادى جامعه و تسلیم شدن توده هاى ناآگاه در برابر آنان (فى جنّ-ت و عیون . و زروع و نخل ... و لاتطیعوا

پیروی می‌کنند)؟ و هر کس (چهره‌ی خود را) - در حالی‌که نیکوکار باشد- برای خدا تسلیم کند، همواره با پایدارترین چنگ‌آویز (خود را) نگهبانی کرده. و فرجام کارها تنها

بدبختى فقط امتناع و عدم تسليم بود. به‏آنچه يقين داشت تسليم نشد بلكه «اَبى وَ اسْتَكْبَرَ». روح مطلب در اينجاست كه كفّار ميدانند و تسليم نمى‏شوند و روى اغراض

بتواند بنیامین را به گونه‌ای نزد خود نگاه دارد که دیگر برادران متوجّه نشوند و تسلیم فرمان او گردند). چرا که یوسف طبق آئین شاه مصر نمی‌توانست برادرش را بگیرد،

(إن ابنى من أهلى و إن وعدک الحق و أنت أحکم الحکمین) ۸- نوح(ع) ، انسانى تسلیم شده در برابر خدا و قضاوتهاى او (إن ابنى من أهلى ... و أنت أحکم الحکمین) هر

فرشتگان جان‌هاشان را بر می‌گیرند، حال آنکه که به خودشان ستمکار بودند، پس سر تسلیم فرود آوردند (و گویند:) «اما هیچ کار بدی نمی‌کرده‌ایم‌.» آری خدا به آنچه می‌کرده‌اید

دارند می‌گویند ملتهائی را که در برابر ما تسلیم نمی‌شوند باید در محاصره اقتصادی قرار داد تا بر سر عقل آیند و تسلیم شوند! این کوردلان خبر ندارند که با یک اشاره

گفته‏اند و آن تسليم شدن به حق و خداست و اختلاف مختصرى كه اديان داشته‏اند در اثر اختلاف زمان و اختلاف رشد و استعداد بشر است و گرنه همه تسليم به حق را گفته‏اند

بلى آنكه نفس خويش به خدا تسليم كند و خالص كند و چيزى را شريك او نداند و نيكوكار باشد پاداش او نزد پروردگار است. ظاهرا مراد از تسليم وجه به خدا ايمان به خداست

است که مراد از «مؤمنین» کسانى اند که در صدد شناخت حق بوده و در مقابل آن تسلیم اند و در یک کلمه روح حق پذیرى در آنان نمرده است و در مقابل آنان کسانى هستند

پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله را تکذیب کردند و در برابر هیچ معجزه‌ای سر تسلیم فرود نمی‌آوردند- آمد، در اینجا تشریح بیشتری در باره این گونه افراد و همچنین

كه چند دفعه عوض شود بلكه مراد از ايمان تسليم به علم است در اينصورت خيلى عادى است كه انسان به عقيده و علم خود تسليم شود سپس طغيان كند و هكذا. قبول عمل از

شما بیمی نیست و نه شما غمگین می‌شوید: کسانی که به آیاتمان ایمان آورده و تسلیم (ما) بوده‌اند. شما با همگنانتان به شادمانی داخل بهشت شوید. سینی‌هایی از طلا

لما تحکمون). چه کسی می‌تواند ادعا کند که از خدا عهد و پیمان گرفته است که تسلیم تمایلات او گردد! تفسیر آیات ۱ - هیچ انسانى براى آزادى مطلق و عنان گسیخته

حق باوران و حق جویان مى باشد. (هذا بصائر للناس و هدًى و رحمة لقوم یوقنون) ۹ - تسلیم نشدن در برابر القائات هواپرستان، لازمه بصیرت دینى است. (و لاتتّبع أهواء الذین

آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و مانده‌اند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت

آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و مانده‌اند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت

وجه ديگر در آيه كه جواب شرط باشد مناقشه در سخن بعضى از مفسرين در معناى آيه تسليم تكوينى تمامى اهل آسمانها و زمين در برابر اللّه تعالى بحث روايتى (در ذيل آيات

دیگران هر چه دارند، از او دارند. و به همین دلیل نباید در برابر غیر او سر تسلیم و تعظیم فرود آورند و نیز به همین دلیل برای حل هرگونه مشکل باید از او مدد

رابطه بیان می‌کند. مرحله ششم بخشی از مسائل مربوط به توحید و مبدء و معاد و تسلیم بودن ج3، ص274 در برابر فرمان پیامبر را ذکر می‌کند. ضمنا به مناسبت بحثهای

خود شما گنهکار بودید» (بَلْ کُنْتُمْ مُجْرِمِینَ). که با داشتن آزادی اراده تسلیم سخنان بی‌اساس ما شدید، به کفر و الحاد روی ج4، ص44 آوردید و سخنان منطقی انبیا

این چنین خداوند نعمت‌هاى خود را براى شما کامل و تمام گردانید»، باشد که شما تسلیم (فرمان او) بگردید. وقتى پیامبر این قسمت از آیه را قرائت فرمود: مرد عرب روى

آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و مانده‌اند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت

بی‌گمان از شایستگان است. چون پروردگارش به او فرمود: «تسلیم (من) شو»، گفت: «تنها برای پروردگار جهانیان تسلیم شدم.» و ابراهیم و یعقوب، پسران خود را به همان (توحید

مهر مى‏زند و چون كار به آنجا رسيد ديگر صاحب چنين قلب ايمان نمى‏آوردو به حق تسليم نمى‏شود، ولى علت اين كار همان كفر و تعدّى و ظلم است چون كسى در اين كارها

بكار رود [آل عمران:83].آن كه در آسمانها و زمين است با رغبت يا كراهت به خدا تسليم است. [نور:53]. بگو قسم نخوريد كار جهاد اطاعت شناخته‏اى است. در آيه 81 نساء

شایسته پرستش جز ذات خدا ندانیم تنها به فرمان او گردن نهیم، و از بندگی و تسلیم در برابر غیر ذات او بپرهیزیم، توحید افعال آن است که تنها مؤثر حقیقی را در

طوایف بنى‌قریظه و بنى‌النضیر نازل گردیده هنگامى که به پیامبر گفته بودند ما تسلیم مى شویم و از تو پیروى می‌نمائیم. Tabber requires Javascript to function.

با تحریک احساسات پاک یوسف و تشویق او برای تفریح، توانستند پدر را وادار به تسلیم کنند، و موافقت او را به هر صورت نسبت به این کار جلب نمایند. قابل توجه این

گفته می‌شود) مگر آیات من بر شما خوانده نمی‌شد و شما استکبار می‌کردید (و تسلیم حق نمی‌شدید) و قومی مجرم و گناهکار بودید» (وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا أَ

و بیانگر شدت خشوع است. ۲ - صحنه گریزناپذیر قیامت، براى برخى جز فروتنى و تسلیم ذلّت بار چاره اى باقى نمى گذارد. (حدیث الغشیة . وجوه یومئذ خشعة) ۳ - چهره

اصل معناى سجود، تسلیم و فروتنى است. ممکن است فرمان سجده در برابر آدم، به معناى گذاردن پیشانى به زمین نباشد، بلکه معناى آن، انقیاد و تسلیم آنان در برابر آدم

مهر مى‏زند و چون كار به آنجا رسيد ديگر صاحب چنين قلب ايمان نمى‏آوردو به حق تسليم نمى‏شود، ولى علت اين كار همان كفر و تعدّى و ظلم است چون كسى در اين كارها

عهد و پیمان سرنوشت ساز امضا شده است. تفسیر آیات ۱ - اطاعت نکردن از شیطان و تسلیم نشدن در برابر او، توصیه خداوند به فرزندان آدم (ألم أعهد إلیکم یبنى ءادم أن

را در صورت ثبوت تخلف نمود، ضمنا نشان داد که او حتی در برابر پرنده ضعیفی تسلیم دلیل و منطق است و هرگز تکیه بر قدرت و توانائیش نمی‌کند. تفسیر آیات ۱ - تصمیم

حواریون عیسى (ع) تا قبل از نزول مائده، در مراحل پایین ایمان و فاقد روحیه تسلیم در برابر خدا بودند. (اذ قال الحواریون یعیسى ابن مریم ... قال اتقوا اللّه

صداقت حضرت مریم (س) (هنا لک دعا زکریا ربّه) پس از پاسخ مریم، حضرت زکریا تسلیم گفته او (هو من عند اللّه ... ) شد و از خدا، درخواست ذریه پاک کرد. ۲ - اذعان

پروردگار نسبت به انسان شده بود، و لازمه یک چنین نعمت گسترده‌ای سپاسگزاری انسان تسلیم او در برابر خداوند است- در این آیه می‌فرماید: «چنین نیست (که نعمتهای الهی

فراوان است» از او پیروی کنی (ان کان ذا مال و بنین). بدون شک پیامبر هرگز تسلیم نمی‌شد، و این آیات در حقیقت تأکیدی است بر این معنی، تا خط مکتبی و روش عملی

سوی پروردگارتان نوبه نوبه (خود و دیگران را از گناه) باز گردانید، و برایش تسلیم شوید.» «و پیش از آنکه (ناگهان) و در حالی که حدس نمی‌زنید شما را عذاب در رسد،

اسرائیل در برابر حقایقی که قرآن باز گو کرده بود باز مقاومت به خرج دادند و تسلیم نشدند، در این آیه می‌افزاید: «پروردگار تو میان آنها (در روز قیامت) به حکم

پر کردم ... پس هنوز به محل غروب خورشید نرسیده بود که اهل شرق و غرب عالم، تسلیم او شدند. سپس (امیرالمؤمنین) فرمود: و این سخن خداوند است که مى فرماید: إنّا

و آن را «سحری مستمر» می‌پنداشتند، هر چند این تهمت بهانه‌ای بود برای عدم تسلیم در مقابل حق. تفسیر آیات ۱ - کافران، روى گردان از تأمل و اندیشه در آیات و

نمی‌توانند، حقایق مربوط به عالم غیب و اثرات ایمان و لذت عبادت پروردگار و شکوه تسلیم در برابر فرمان او را درک کنند، این گونه افراد به کوران و کرانی می‌مانند که

و نباید انتظار داشت که همه آنان در برابر دعوت پیامبران و منادیان هدایت، تسلیم شوند. ۱۱- روى گردانى کافران از ارزش هاى نو قرآن، معلولِ دنیاطلبى آنان است

گیرند. 4- آیات آخر این سوره هشداری است برای مشرکان لجوج که اگر در برابر حق تسلیم نشوند و به فرمان خدا گردن ننهند عاقبت دردناکی در پیش دارند. ج5، ص286 به تعبیر

فرشتگان مقرب خداوند، با انواع تذکرات، نازل شده، باز هم این انسان سرکش و ناسپاس تسلیم حق نمی‌شود «مرگ بر این انسان، چقدر کافر و ناسپاس است»؟! (قتل الانسان ما اکفره)

برای کسانی که احساس مسؤولیت می‌کردند و از خدا می‌ترسیدند و در برابر فرمانش تسلیم بودند» (وَ لَمَّا سَکَتَ عَنْ مُوسَی الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ فِی

اصرار در باطل، حاضر نبودند به هیچ قیمتی در برابر بیان مستدل و منطقی قرآن تسلیم شوند. دست به بهانه جویی تازه‌ای زدند. چنانکه قرآن در این آیه می‌گوید: آنها

آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و مانده‌اند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت

را خواهند ديد. يعنى: اى اهل كتاب به قرآن كه كتاب شما را نيز تصديق مى‏كند تسليم شويد پيش ازآن كه صورتهاى باطنى شما را برگردانيم و درك و فهم سعادت را از شما

مهر مى‏زند و چون كار به آنجا رسيد ديگر صاحب چنين قلب ايمان نمى‏آوردو به حق تسليم نمى‏شود، ولى علت اين كار همان كفر و تعدّى و ظلم است چون كسى در اين كارها

مهر مى‏زند و چون كار به آنجا رسيد ديگر صاحب چنين قلب ايمان نمى‏آوردو به حق تسليم نمى‏شود، ولى علت اين كار همان كفر و تعدّى و ظلم است چون كسى در اين كارها

بكار رود [آل عمران:83].آن كه در آسمانها و زمين است با رغبت يا كراهت به خدا تسليم است. [نور:53]. بگو قسم نخوريد كار جهاد اطاعت شناخته‏اى است. در آيه 81 نساء

نيز آمده «كَفَّ الشَّىْ‏ءَ جَمَعَهُ وَ ضَمَّهُ» يعنى اى اهل ايمان همگى به تسليم در آييد. * [توبه:36]. كافه در هردوحال است از فاعل. در مجمع فرموده بقول فراء

کرد: به آیین اسلام در آیید و در پیشگاه خداوند تسلیم گردید. عاقب و سید گفتند: ما پیش از تو اسلام آورده و تسلیم خداوند شده‌ایم! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله

متكبّران. كفّار، به هنگام مرگ كه فرشتگان جان آنها را مى‌گيرند، هم اظهار اسلام و تسليم مى‌كنند و هم گذشته‌ى بد خود را انكار مى‌كنند، امّا نه آن ايمان ارزش دارد،

یا شما به خاطر سنگینی بار پاداشی که می‌خواهید برای من در نظر بگیرید تن به تسلیم ندهید. ج2، ص352 «تنها اجر و پاداش من بر آن کسی است که مرا آفریده» (إِنْ أَجْرِیَ

شایستگی باز گردانیده می‌شود، حال آنکه بر شما ستم نرود. و اگر برای صلح (و تسلیم، به سوی تو) بال گشودند [:پیش آمدند]، تو نیز برای آن بال بگشا [: بپذیر] و

انجام این کار، و به هر ج3، ص184 حال همه چیز در برابر علم و قدرت ما خاضع و تسلیم است. تفسیر آیات ۱- خداوند، تند بادها را براى سلیمان(ع) تسخیر و رام کرد. (و

درونگری موسی می‌کند، و نشان می‌دهد که او در برابر یک واقعیت، هر چند تلخ، تسلیم بود تفسیر آیات ۱- موسى(ع)، از خضر(ع) براى تجربه صبر در برابر کارهاى غیرعادى

«اجتناب از طاغوت» دوری از هر گونه شرک و بت پرستی و هوی پرستی و شیطان پرستی و تسلیم در برابر حاکمان جبّار و سلطه گران ستمکار را فرا می‌گیرد و «أَنابُوا إِلَی

پروردگار تو نسبت به شهرها و آبادیهایی که ستم می‌کردند هنگامی که آنها را تسلیم هلاکت کرد» (وَ کَذلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذا أَخَذَ الْقُری وَ هِیَ ظالِمَةٌ)

ترتیل: ترجمه: «إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ»: این نکته قابل ذکر است که تسلیم شونده ظلم، و دفاع‌کننده از ظلم، و کننده ظلم، و کمک‌کننده ظلم، همه محکوم و

.; از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمود: تُبّع را دشنام ندهید; زیرا او تسلیم [امر خدا] شده بود...». اقوام پیشین: تاریخ اقوام پیشین ۲; سرنوشت اقوام پیشین

به راه راست هدایت فرما» (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ). پس از اظهار تسلیم در برابر پروردگار و وصول بر مرحله عبودیت و استمداد از ذات پاک او نخستین تقاضای

نقصان حقّى مى‌ترسد و نه از ستمى. واينكه برخى از ما اهل تسليم و بعضى ستمكارند پس كسانى كه اهل تسليم هستند، آنان در جستجوى رشدند. ولى ستمكاران هيزم دوزخند

در عذاب ظالمان در آخرت تخفيف و تاءخيرى نيست مشركين در روز قيامت تسليم خدا مى شوند تسليم اضطرارى مشركين در قيامت در برابر خدا سودى به حالشان ندارد كافران

أعرضوا عنه) ۷ - پافشارى ایمان آوردگان از اهل کتاب بر مواضع فکرى و عملى خویش و تسلیم نشدن آنان در برابر فشار مخالفان (و قالوا لنا أعملنا و لکم أعملکم) برداشت

ربّهم) ۱۱ - مؤمنان، در پیشگاه آیات الهى، هیچ استکبارى از خود بروز نمى دهند و تسلیم اند. (إنّما یؤمن بأیتنا الذین إذا ذکّروا... و هم لایستکبرون) متعلَّق «یستکبرون»

ابرهه برای نجات خود موهای سر را تراشید، و با مقداری از خاک یمن به نشانه تسلیم کامل نزد نجاشی فرستاد و اعلام وفاداری کرد. نجاشی چون چنین دید او را بخشید

به سوی نعمتهای جاویدان الهی باز می‌دارد. تفسیر آیات ۱ - نشانه هاى خضوع و تسلیم در برابر خداوند، بر چهره تمامى انسان ها (در قیامت) نقش خواهد بست. ( و عنت

مشاهده محتوای وحی و معجزات گوناگون پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله سر تسلیم در برابر او فرود آوردند. تفسیر آیات ۱ - اصرار مشرکان عصر بعثت، بر شرک و مباحثات

سلّمتم ما اتیتم بالمعروف) بنابراینکه مراد از «اذا سلّمتم ... » تسلیم اُجرت به دایه باشد، نه تسلیم حقوق مادر; یعنى آنگاه که اجرت دایه را پرداختید، از او بخواهید

انقياد و تسليم است و مقصود همان ارائه قدرت و عظمت بوده كه بدوا ذكر شد در هر حال يكى از بنى جان كه بسيار پليد و متمرّد از امر حضرت بود و اخيرا تسليم شده بود

فرعون و فرعونيان در برابر موسى عليه السلام معارضه ساحران با موسى (ع ) و تسليم شدنشان در برابر آن حضرت فرعون بعد از ايمان آوردن ساحران آنان را به توطئه

جوامع الجامع فرموده: طلاق به معنى تطليق است مثل كلام و سلام به معنى تكليم و تسليم. آيه [بقره:227]. [بقره:229]. به معنى ثانى است. انطلاق: به معنى رفتن و گشاده

پيغمبر اكرم مأمور شده كه از مردم بر اين اصل اقرار بگيرد و بفرمايد آيا شما تسليم داريد اين امر مسلّم را بمقتضاى وحى الهى و عقل سليم خودتان و حاضريد از عبادت

ابنى من أهلى ... قال رب إنى أعوذبک أن أسئلک ما لیس لى به علم) ۲- پیامبران ، تسلیم امر خدا و مطیع فرمانهاى او ، بدون هیچ تعلل و درنگ (فلاتسئلن ما لیس لک به

‌است‌ ‌که‌ ذكر ركوع‌ سبحان‌ ربي‌ العظيم‌ و بحمده‌ ‌شده‌، و سجود كوچكي‌ و تسليم‌ و خضوع‌ و خشوع‌ ‌است‌ و لذا شيطان‌ زير بار سجده‌ آدم‌ نرفت‌ و نسبت‌ باو

لياقت انسان بيش‌تر بود آنها به او سجده كردند.) «لَهُ ساجِدِينَ» 15- فرشتگان تسليم خدايند. «فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ» 16- عبادت دسته جمعى با شكوه‌تر

تو چنين است؟ گفت: گوئى همين است. ما پيش از اين به قدرت بوده و تسليم بوده‏ايم و همان تسليم به خدا او را از آنچه جز خداى مى‏پرستيد باز داشت كه وى از زمره

ناگوارى‌ها، سبب مقاومت ورشد است. بسيارى از صفات انسان از قبيل صبر، رضا، تسليم، قناعت، زهد، تقوا، حلم و ايثار، در سايه‌ى برخورد با تنگدستى‌ها است. «وَ بَشِّرِ

جعفر صادق عليه السّلام مى‌فرمايد: بدانيد بدرستى كه اسلام تسليم اوامر الهى است، پس هر كه تسليم احكام الهى شد بتحقيق اسلام آورده، و هر كه منقاد نشد نيست

مجادله کنندگان، و هم اسباب ضلالت دیگران است. و در پایان آیه به دلیل عدم تسلیم آنها در مقابل حق اشاره کرده، می‌فرماید: «این گونه خداوند بر دل هر متکبّر

افراد متکبر و لجوج یعنی آنها که زیر بار آیات پروردگار نمی‌روند و در برابر حق تسلیم نیستند رفته، می‌گوید: «کسانی که آیات ما را تکذیب کنند و در برابر آن تکبر

عرب، بر «مالک»، «مولى»، «مدبّر» و «مربّى» اطلاق مى شود. ۷ - فرشتگان و روح، تسلیم خداونداند و کارهاى آنان به اذن او انجام مى گیرد. (تنزّل الملئکة و الروح فیها

پيغمبر اكرم مأمور شده كه از مردم بر اين اصل اقرار بگيرد و بفرمايد آيا شما تسليم داريد اين امر مسلّم را بمقتضاى وحى الهى و عقل سليم خودتان و حاضريد از عبادت

در عذاب ظالمان در آخرت تخفيف و تاءخيرى نيست مشركين در روز قيامت تسليم خدا مى شوند تسليم اضطرارى مشركين در قيامت در برابر خدا سودى به حالشان ندارد كافران

در عذاب ظالمان در آخرت تخفيف و تاءخيرى نيست مشركين در روز قيامت تسليم خدا مى شوند تسليم اضطرارى مشركين در قيامت در برابر خدا سودى به حالشان ندارد كافران

نفسه للنيران و قلبه للرحمن و ولده للقربان و ماله للاخوان» جان را تسليم آتش، دل را تسليم خدا، فرزند را براى قربانى شدن و ثروت را براى برادران ايمانى خود

لياقت انسان بيش‌تر بود آنها به او سجده كردند.) «لَهُ ساجِدِينَ» 15- فرشتگان تسليم خدايند. «فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ» 16- عبادت دسته جمعى با شكوه‌تر

قريش‌ خيال‌ كردند ‌که‌ حاضر ‌شده‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و ‌سلّم‌ ‌را‌ تسليم‌ ‌آنها‌ كند فرمود: ‌اينکه‌ پسر برادر ‌من‌ يك‌ ‌هم‌ چه‌ خبري‌ داده‌ برويد

و آله مى‌آمدند). «ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ» 4- علامت ايمان، تسليم بودن در برابر قانون است. «وَ ما أُولئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ» تفسير نور(10جلدى)،

(زنا) معنا كنيم كه كار يوسف است و از ناحيه زليخا تنها تسليم و قبول است ، تا نتوانيم بگوييم صرف تسليم نيز در لغت «هم » هست . و اما اينكه در آخر گفت : «از

آگاه اند که خداوند به تمامى حرکات آنان دانا است، از این رو گوش به فرمان خدا و تسلیم محض او هستند. ۳- توجه انسان به علم مطلق خداوند، عامل بازدارنده وى از معصیت

بودند» (فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ إِذْ جاءَهُمْ). ولی با این حال نه تنها تسلیم نشدند بلکه موسی را متهم به ساحر بودن و یا دیوانه بودن کردند «پس فرعون به

بود که طریق استکبار در زمین را پیش گرفتند» و هرگز حاضر نشدند در برابر حق تسلیم شوند (اسْتِکْباراً فِی الْأَرْضِ). و نیز به خاطر آن بود که «حیله‌گریهای زشت

زندگی آنها را فرا گرفت (وَ الضَّفادِعَ). ولی باز در برابر حق زانو نزدند و تسلیم نشدند. در این هنگام خداوند «خون را» بر آنها مسلط ساخت (وَ الدَّمَ). و در

از مؤمنان را در آن (سامان) بود بیرون راندیم.» «پس در آنجا جز یک خانه از تسلیم‌شدگان (برابر خدا بیشتر) نیافتیم.» «و در آنجا برای آنان که از عذاب پر درد

پرداخته می‌گوید: «بعد از این ماجراها و دیدن این گونه آیات و معجزات و عدم تسلیم در برابر آنها دلهای شما سخت شد همچون سنگ یا سختتر» (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ

فرعون از ایمان او با خبر شد بارها او را نهی کرد، ولی این زن با استقامت هرگز تسلیم خواسته فرعون نشد. سر انجام فرعون دستور داد دست و پاهایش را با میخها بسته،

آنها که با منطق روشنی همراه بود، او را وادار می‌کرد که در برابر این پیشنهاد تسلیم شود، سر انجام راه چاره را در این دید که نسبت به فرستادن فرزند، موافقت مشروط

پيغمبر اكرم مأمور شده كه از مردم بر اين اصل اقرار بگيرد و بفرمايد آيا شما تسليم داريد اين امر مسلّم را بمقتضاى وحى الهى و عقل سليم خودتان و حاضريد از عبادت

لاتَقْتُلوُهُ عَسى اَنْ يَنْفَعَنا اَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً» بالاخره فرعون تسليم شد كه او را نكشد و براى خود نگه دارد، مساله اوّل و فورى آن بود كه زن شيردهى

لاتَقْتُلوُهُ عَسى اَنْ يَنْفَعَنا اَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً» بالاخره فرعون تسليم شد كه او را نكشد و براى خود نگه دارد، مساله اوّل و فورى آن بود كه زن شيردهى

دُعاءِ» ابراهيم‌ آيه 40 و 42، بلكه‌ مقام‌ تسليم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ صلاح‌ ميداند بسوزم‌ ‌من‌ ‌هم‌ كمال‌ تسليم‌ ‌را‌ دارم‌. ] (آیه 68)- آنجا که آتش گلستان

شيعه‌ اثني‌ عشري‌ و ‌در‌ ايمان‌ چهار چيز معتبر ‌است‌ يقين‌ اعتقاد اقرار! تسليم‌ وَ عَمِل‌َ صالِحاً عمل‌ صالح‌ اتيان‌ باو‌-‌ امر الهي‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبات‌

داريد بياوريد آن وقت بطور عموم مى‏فرمايد: بلى هر كه توجّه خويش را به خدا تسليم كند و رو به خدا آورد و نيكوكار باشد پاداش او پيش خداست و چنين مردم نه ترسى

پيغمبر اكرم مأمور شده كه از مردم بر اين اصل اقرار بگيرد و بفرمايد آيا شما تسليم داريد اين امر مسلّم را بمقتضاى وحى الهى و عقل سليم خودتان و حاضريد از عبادت

خداوند به مشرکان پیمان شکن صدر اسلام، به شکست خفت بار و خوارکننده در صورت تسلیم نشدن و پاى فشردن بر شرک و کفر (و اعلموا أنکم غیر معجزى اللّه و أن اللّه مخزى

پیامبر اخطار می‌کند که «اگر پس از این آگاهی که از ناحیه خدا به تو رسیده تسلیم هوسهای آنان شوی و از آن پیروی کنی مسلما از ستمگران خواهی بود» (وَ لَئِنِ

هابيل گفت: من قصد كشتن تو را ندارم، نه آنكه از خود هم دفاع نمى‌كنم، چون تسليم قاتل شدن با تقوا سازگار نيست. ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ‌ ... 1- در برخورد

نمايد يا زجر كش كند و بايد مسلمانان با او كمك كنند در بدست آوردن قاتل و تسليم او بخونخواه چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند

فرعون و فرعونيان در برابر موسى عليه السلام معارضه ساحران با موسى (ع ) و تسليم شدنشان در برابر آن حضرت فرعون بعد از ايمان آوردن ساحران آنان را به توطئه

چون همه چيز از آنِ خداوند است، پس بايد تنها در مقابل اراده‌ى حكيمانه‌ى او تسليم بود. (با توجه به آيه‌ى قبل) مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ‌ ... لِلَّهِ

عبارت تاب دو معنی دارد: نخست این که: آنچه را خدا می‌پذیرد تنها دین خالص و تسلیم بی‌قید و شرط در برابر فرمان اوست. دیگر این که: دین و آئین خالص را تنها از

اللّه الّتى فطر الناس علیها» چیست؟ فرمود: آن فطرت، همان اسلام است (یعنى، تسلیم در برابر خدا)...». ۲۶ - «عن مسعدة، قال: ...قلت لأبى عبداللّه(ع) أفَضَلالاً

آدم متوجه شد راستی به خویشتن ستم کرده و از محیط آرام و پرنعمت بهشت بخاطر تسلیم شدن در برابر وسوسه‌های شیطان بیرون رانده شده، درست است که آدم پیامبر بود

الْآخِرَةِ). در حقیقت با این که انسان مأمور است در برابر خدا و پیامبران وی تسلیم باشد، در عین حال موظف است که این اطاعت فرمان را با فکر و اندیشه انجام دهد،

تَشْکُرُونَ). و راستی این عجیب است حیوانی با آن بزرگی و قدرت و زور آن چنان تسلیم است که اجازه می‌دهد انسانی پاهای او را محکم ببندد، و او را نحر کند. تفسیر

زندگی نداشت، و گرفتار دامهای شیطان و خدعه و دروغ و نیرنگ نشده بود، سر انجام تسلیم فریب شیطان شد، و به این ترتیب «شیطان» آنها را با فریب (از مقامشان) فرود آورد»

در عذاب ظالمان در آخرت تخفيف و تاءخيرى نيست مشركين در روز قيامت تسليم خدا مى شوند تسليم اضطرارى مشركين در قيامت در برابر خدا سودى به حالشان ندارد كافران

قول اول را تقويت مى‏كند...نگارنده گويد آنچه در واقع و در علم خدا هست بدان تسليم هستيم. فضيلت يهود يعنى چه؟! درباره بنى اسرائيل آمده: [بقره:47-122]. موسى

پسر و پدر هر دو به اين كار راضى مى‏شوند و چون روشن مى‏گردد كه هر دو مطيع و تسليم امرند جواب مى‏رسد [صافات:106]. دستور ذبح فرزند و اسكان ذريه در سرزمين خشك

انقياد و تسليم است و مقصود همان ارائه قدرت و عظمت بوده كه بدوا ذكر شد در هر حال يكى از بنى جان كه بسيار پليد و متمرّد از امر حضرت بود و اخيرا تسليم شده بود

حق تعالى آيه مذكوره را نازل، و در آن امر فرمود كه بعد از بلوغ و رشد به او تسليم كن. و آيه عموميت دارد نسبت به همه مكلّفان. وَ ابْتَلُوا الْيَتامى‌ حَتَّى

لَهُ دِينِي» 5- در اجراى قوانين دينى، از پذيرفتن هر گونه تغيير و تحوّل و تسليم شدن در برابر سليقه‌هاى ديگران خوددارى كنيم. «مُخْلِصاً لَهُ دِينِي» 6- در

فرعون و فرعونيان در برابر موسى عليه السلام معارضه ساحران با موسى (ع ) و تسليم شدنشان در برابر آن حضرت فرعون بعد از ايمان آوردن ساحران آنان را به توطئه

يا تأمين غرائز نيست كه او منزه است، بلكه براى ايجاد روحيّه شكر و تفكّر و تسليم و تذكّر است. «لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» آيه، 14. «لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»

است. «لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً» 8- در بهشت، نعمت‌ها تسليم ابرار هستند. «ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» 9- خادمان بهشتيان، پروانه‌وار

شدند ‌حتي‌ ملائكه‌ ‌به‌ مدد مسلمين‌ آمدند، و يكي‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌در‌ فتح‌ مكه‌ تسليم‌ شدند و ‌بر‌ حسب‌ ظاهر اظهار اسلام‌ كردند و ‌لو‌ بسياري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ منافق‌

قبول‌ گرفتن‌ ‌است‌ ‌با‌ اخذ فرق‌ دارد ‌يعني‌ بندگان‌ ‌خود‌ باختيار ‌خود‌ تسليم‌ ‌من‌ ميشوند نه‌ آنكه‌ ‌من‌ بروم‌ و بجبر و عنف‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بربايم‌ چنانچه‌

و يا جزع كردن براى نجات ما اثرى ندارد. و گاهى صبر آگاهانه و داوطلبانه و تسليم رضاى خداوند است كه چهره اين صبر در هر جايى با يك عنوان مطرح است؛ صبر در ميدان

رفتن به تنهايى نشانه‌ى ايمان كامل نيست، طمع نداشتن به غنائم، حفظ اخوّت و تسليم بودن در برابر رهبرى هم لازم است. (كلّ آيه) تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 267

بهشتيان، بافته‌هايى از درّ و ياقوت در ميان دارد. «1» فرشتگان همه يك‌دست مؤمن و تسليم فرمانند، «يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ»* «2» جنّيان به دو دسته مؤمن و كافر

فرعون و فرعونيان در برابر موسى عليه السلام معارضه ساحران با موسى (ع ) و تسليم شدنشان در برابر آن حضرت فرعون بعد از ايمان آوردن ساحران آنان را به توطئه

بيرون نميآيند و هر روز براى كرامت خدا بر اهل ايمان آنها را براى ايشان حاضر و تسليم مينمايند چنانچه از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و ظاهرا

بيرون نميآيند و هر روز براى كرامت خدا بر اهل ايمان آنها را براى ايشان حاضر و تسليم مينمايند چنانچه از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و ظاهرا

بيرون نميآيند و هر روز براى كرامت خدا بر اهل ايمان آنها را براى ايشان حاضر و تسليم مينمايند چنانچه از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و ظاهرا

نابودی قوم ج2، ص468 و ملتی صادر شود، حافظان و نگهبانان دور می‌شوند و انسان را تسلیم حوادث می‌کنند! همیشه تغییرات از خود ما است! جمله «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ

فرمود، و ما نگفتيم همه بنى آدم از ملائكه افضلند، بلكه عده خاصى ثالثا: بر فرض تسليم در اين تفضيل بر ملائكه، مراد آدميانى مى‌باشند كه پيغمبر نيستند و افضليت انبياء

السلام ) نسبت داده شده است در مذمت صاحبان اين سخنان موهون افراط در پذيرش و تسليم در برابر هر چه حديث نام دارد، يكى از دو علت وقوع در اين افترائات مى باشد

عقيده به حرمت است كه تنها خود بهره نمى‌گيرد كه باز هم مورد نهى است. مسلمان، تسليم فرمان الهى است، نه حلال‌ها را از پيش خود حرام مى‌سازد، نه نسبت به حرام‌ها

نامه سليمان عليه السّلام به ملكه سبا مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و

بهشتيان، بافته‌هايى از درّ و ياقوت در ميان دارد. «1» فرشتگان همه يك‌دست مؤمن و تسليم فرمانند، «يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ»* «2» جنّيان به دو دسته مؤمن و كافر

در بیان مؤمن آل فرعون اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون

فرعون و فرعونيان در برابر موسى عليه السلام معارضه ساحران با موسى (ع ) و تسليم شدنشان در برابر آن حضرت فرعون بعد از ايمان آوردن ساحران آنان را به توطئه

‌اينکه‌ موضوع‌ ‌در‌ جميع‌ مراحل‌ جريان‌ دارد ‌در‌ باب‌ دين‌ اظهار اسلام‌ كند و تسليم‌ ‌او‌ امر الهي‌ نشود اظهار ايمان‌ كند و بوظائف‌ ايمان‌ عمل‌ نكند ‌با‌ ‌خدا‌

از منحرفان استمداد مى‌كنند. «فَحَشَرَ فَنادى‌» 3- ادّعاى نبوّت و انتظار تسليم شدن ديگران، به معجزه آوردن نياز دارد. أَهْدِيَكَ‌ ... فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌

در بیان مؤمن آل فرعون اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون

در بیان مؤمن آل فرعون اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون

به همه چيز، آگاهى داشته تا حقّ را از باطل بشناسد و خداوند شهرها و دلها را تسليم او گرداند. «1» ذوالقرنين و سليمان، دو مؤمن بودند كه حاكم زمين شدند و بخت

بيرون نميآيند و هر روز براى كرامت خدا بر اهل ايمان آنها را براى ايشان حاضر و تسليم مينمايند چنانچه از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و ظاهرا

وادى غير ذى زرع و بناء كعبه و اطاعت حقّ و ترك معصيت و مفارقت پدر و اقارب و تسليم در مقام ذبح و ساير مشاق و ادريس عليه السّلام را كه صبر فرمود بر فعل طاعت

الهيه‌ ‌را‌ كراهت‌ داشته‌ ‌باشد‌ و قبول‌ نكند و نپذيرد و زير بار نرود و تسليم‌ نشود مشمول‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ميشود. فَأَحبَطَ أَعمالَهُم‌ زيرا ‌از‌ ايمان‌

سوی خدا دعوت کرد و کاری شایسته نمود و گفت‌: «من همواره (در برابر خدا) از تسلیم‌شدگانم‌.» و (هرگز) نه نیکی و نه بدی (با یکدیگر) برابر نیستند. بدی را بدان‌گونه

در بیان مؤمن آل فرعون اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون

در بیان مؤمن آل فرعون اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون

جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم‌ (نمل‌ ‌آيه‌ 14) ميشود. چهارم‌. تسليم‌ جميع‌ افعال‌ الهي‌ تكويني‌ و تشريعي‌ ‌از‌ بليات‌ و احكام‌ الهيه‌. ] (آیه

زائل‌ ميشود يقين‌ اعتقاد ‌يعني‌ دلبستگي‌ و ‌در‌ بند بودن‌ اقرار قلبا و لسانا تسليم‌. ميگويد: محققا ‌من‌ يقين‌ داشتم‌ جلد 17 - صفحه 169 ‌که‌ ملاقات‌ ميكنم‌ حساب‌

بيرون نميآيند و هر روز براى كرامت خدا بر اهل ايمان آنها را براى ايشان حاضر و تسليم مينمايند چنانچه از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و ظاهرا

بيرون نميآيند و هر روز براى كرامت خدا بر اهل ايمان آنها را براى ايشان حاضر و تسليم مينمايند چنانچه از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و ظاهرا

ميفرمايد: وَ جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم‌ نمل‌ ‌آيه‌ 14، چهارم‌ تسليم‌ ‌که‌ زير بار دين‌ رفتن‌ ‌است‌. إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا مشروط ‌به‌ اينكه‌

به شدّت از پذيرش دعوت تو روى مى‌گردانند. جلد 2 - صفحه 95 1- گرچه منافقان، تسليم قانون خدا و فرمان پيامبر نيستند، ولى ما بايد آنان را دعوت كنيم. «قِيلَ لَهُمْ

ایمان آوردیم. پروردگارمان! بر (سر و سامان)مان شکیبایی فرو ریز و ما را در حال تسلیم بمیران.» و سران چشمگیر قوم فرعون گفتند: «آیا موسی و قومش را رها می‌کنی تا

بوده و فريب همسران و فرزندان نااهل را نخورد. «فَاحْذَرُوهُمْ» 4- گرچه نبايد تسليم خواسته‌هاى نابجايى همسر و فرزندان شد، ولى رابطه عفو و گذشت و بخشش را مراعات

نمايد يا زجر كش كند و بايد مسلمانان با او كمك كنند در بدست آوردن قاتل و تسليم او بخونخواه چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند

نيست و كسانيرا كه ميگويند برفقا و دوستان خودشان از منافقين بيائيد پيغمبر را تسليم بدشمن نمائيم و برويم پى كارمان مانند آن اوّل منافق از مهاجرين كه برفيق و

به معناى ساختگى و دروغ است) 4- افراد آماده، در برابر حقّ طفره نمى‌روند و تسليم مى‌شوند. «فَأَلْقى‌» 5- قدرِ زر زرگر شناسد، قدرِ گوهر گوهرى. (ساحرانى كه

مفاسد امور و قلوب بندگان و آنچه در آنها جاى دارد از ايمان و بردبارى و رضا و تسليم بمقدّرات بارى و مردم بايد اطاعت نمايند اوامر خدا و پيغمبر را چون بر نفع خودشان

كسيكه متوجّه بقرآن و مواعيد آن نشود دنيا در نظرش جلوه ميكند و مقام رضا و تسليم و قناعت و توكّل و تحمّل را از دست ميدهد و دنيا هم بكام كسى نميگردد و حرص

اعتقاد و دلبستگي‌ و ‌در‌ بند دين‌ بودن‌، سوم‌ اقرار قلبا و لسانا، چهارم‌ تسليم‌. شرط دوم‌ موافات‌ ‌است‌ ‌که‌ بقاء ايمان‌ ‌باشد‌ ‌تا‌ آخرين‌ نفس‌ ‌که‌ ‌با‌