نتایج جستجو

است. اين است رستگارى بزرگ. خداوند برایشان بوستانهایی که جویباران از فرودست آن جاری است، آماده ساخته است که جاودانه در آنند، و این رستگاری بزرگ است‌ خداوند

را که در آن روز از بدیها نگاه داری، مشمول رحمتت ساخته‌ای؛ و این است همان رستگاری عظیم! و آنها را از عقوبت‌ها نگاه دار، و هر كه را در آن روز از عقوبات حفظ

[پاس‌] كارهايى كه مايه رستگارى‌شان بوده، نجات مى‌دهد. عذاب به آنان نمى‌رسد و غمگين نخواهند گرديد. و خدا اهل تقوا را به موجبات رستگاری (و اعمال صالح) از عذاب

کرده‌اند، پروردگارشان ایشان را به جوار رحمت خویش [بهشت‌] در می‌آورد، این همان رستگاری آشکار است‌ اما كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند، پس پروردگارشان

کرده‌اند، ایشان راست بوستانهایی [بهشتی‌] که جویباران از فرودست آن جاری است، این رستگاری بزرگ است‌ همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى نيك و شايسته كردند ايشان راست

داخل گرداند که در آن بهشت ابداً جاودان متنعّم باشند و این به حقیقت سعادت و رستگاری بزرگ خواهد بود. [بی تردید برانگیخته می شوید در] روزی که شما را در روز اجتماع

و پسندیده‌ای در بهشت عدن، و خشنودی الهی برتر [از همه چیز] است، این همان رستگاری بزرگ است‌ خداوند به مردان و زنان مؤمن بوستانهايى وعده داده است كه از زير

که جویباران از فرودست آن جاری است، در می‌آورد که جاودانه در آنند، و آن رستگاری بزرگی است‌ اينها حدود- مرزهاى- خداست، و هر كه خدا و پيامبرش را فرمان برد

نیرو و نقشه خود را جمع کنید، و در یک صف (به میدان مبارزه) بیایید؛ امروز رستگاری از آن کسی است که برتری خود را اثبات کند! |پس شگردهاى خود را فراهم آوريد

که دائم سود بر سرمایه افزایید تا چند برابر شود، و از خدا بترسید، باشد که رستگاری یابید. ای اهل ایمان! ربا را که سودهای چند برابر است نخورید، و از خدا پروا

خدا نسبت دروغ دهد یا آیات او را تکذیب کند؟ و البته بدکاران هرگز به فلاح و رستگاری نخواهند رسید. پس ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بندد یا آیاتش را تکذیب کند،

ندارد حساب کار او نزد خدای اوست و البته کافران را (در روز کیفر) فلاح و رستگاری نیست. و هر کس با خدا معبود دیگری بپرستد [که] هیچ دلیلی بر حقّانیّت آن ندارد،

دارد) قرار دادیم. پس، از این آئین پیروی کن و بدین راه روشن برو (چرا که آئین رستگاری و راه نجات است) و از هوا و هوسهای کسانی پیروی مکن که (از دین خدا بی‌خبرند

را عیان می‌دارد!) و هرکس به خدا تمسّک جوید، بیگمان به راه راست و درست (رستگاری) رهنمود شده است. و چگونه کافر می‌شوید؟ حال آنکه آیات خدا بر شما خوانده می‌شود،

به جدال و ستیز می‌پردازند، در گمراهی سخت ژرف و بسیار دور (از راستای راه رستگاری) قرار دارند. کسانی که به آن ایمان ندارند بسی شتابزده آن را می‌خواهند، و

آنان را به سوی حق فرا می‌خوانی و امیدواری که آئین اسلام را بپذیرند و راه رستگاری در پیش گیرند)، و همچنین خداوند ایشان را عذاب نمی‌دهد در حالی که (برخی از)

به پیش شما نیامد؟ (ما که همه‌ی وسائل نجات را در اختیارتان گذاشتیم و راه رستگاری را به شما نمودیم، ولی خودتان از آن بهره نگرفتید و فرصت را از دست دادید)

آیات شامل این کلمه «مَفازَه» از مادّه «فوز»، مصدر میمى و به معناى «فلاح و رستگارى و پیروزى» است و «با» در «بِمُفازَتِهِم» یا براى ملابست است، یا سببیت، در

را با خود همراه خواهد داشت، و جز در سایه این دو، نه راهی به سوی فلاح و رستگاری است، و نه نصیبی از خیرات و برکات مادی و معنوی. تفسیر آیات ۱ - پیامبر (ص)

مى‌تواند زمينه رستگارى را فراهم آورد. فَاسْعَوْا ... وَ ابْتَغُوا ... وَ اذْكُرُوا ... لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‌ 16- ياد خدا، زمانى عامل رستگارى مى‌شود كه مداوم

ترجمه: «مَفَازَةٍ»: مصدر میمی است و بمعنی نجات و رستگاری. یا اسم مکان است و به معنی مکان نجات و رستگاری. برکنار. محل نزول: اين آيه در همچون ديگر آيات سوره

۳، ۴ ; اهمیت ذکر خدا ۲ ; ذکر خدا در جنگ ۲، ۳ رستگارى: عوامل رستگارى ۴ سعادت: عوامل سعادت ۴ مؤمنان: رستگارى مؤمنان ۴ ; زمینه پیروزى مؤمنان ۳ ; سعادت مؤمنان

الهی همچون مرکب راهواری است که آنها بر آن سوارند، و به کمک این مرکب به سوی رستگاری و سعادت پیش می‌روند. حقیقت تقوا چیست؟ «تقوا» در اصل بمعنی نگهداری یا خویشتن

محرومیت از جهاد ۷ جهنّم: عذاب جهنّم ۲ ; نجات از جهنّم ۶ رستگارى: موارد رستگارى ۶ ; موانع رستگارى ۷ عذاب: مراتب عذاب ۱، ۶ ; موجبات نجات از عذاب ۵ ; نجات

ایمان ۴ خدا: توصیه هاى خدا ۳ خیانت: آثار خیانت ۴ رستگارى: زمینه رستگارى اخروى ۱; عوامل محرومیت از رستگارى اخروى ۴ عهد: آثار وفاى به عهد ۱; اهمیت وفاى به

پیروى از رسوم جاهلیت ۱۱ دین: آسیب شناسى دینى ۱۰; ملاک انتخاب دین ۳ رستگارى: عوامل رستگارى ۷ رفاه: آثار رفاه ۱۰ رهبران: رهبران کفر ۹; رهبران گمراهى ۹ قدرتمندان:

رباخواران: کفر رباخواران ۴ رباخوارى: آثار رباخوارى ۲ ; کیفر رباخوارى ۳، ۸ رستگارى: عوامل رستگارى ۹ عذاب: اهل عذاب ۳ ; موجبات عذاب ۲، ۸، ۹ عمل: آثار عمل ۱۰ کافران:۴

آیات شامل این کلمه ب‌ (۲۶۴۹ بار) فوز (۲۹ بار) نجات. رستگارى. طبرسى فرمود: فوز و فلاح و نجاح نظير هم اند. راغب آن را رسيدن به خير با سلامت معنى كرده است

من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون). این دو صفت رذیله از بزرگترین موانع رستگاری انسان، و بزرگترین سدّ راه انفاق و کارهای خیر است. در حدیثی می‌خوانیم که

بواسطه‌ معارف‌ حقه‌ و ملكات‌ حسنه‌ و اعمال‌ صالحه‌ ‌است‌ ‌که‌ موجب‌ سعادت‌ و رستگاري‌ و نيل‌ بفيوضات‌ اخروي‌ و نعم‌ هميشگي‌ خواهد ‌بود‌ و ‌در‌ تربيت‌ سه‌ چيز

اهل بيت- عليهم السلام- صراط مستقيم است كه تمسك و سلوك در آن موجب نجات و رستگارى دنيا و آخرت، و اختيار غير آن سبب خسران و زيانكارى است. چنانچه حديث مشهور

گناه شرب خمر ۳ خوردنیها: استفاده از خوردنیها ۶ رستگاران:۵ رستگارى: عوامل رستگارى ۲۲ ; موارد رستگارى ۲۱ رشد: عوامل رشد ۱۱، ۱۶، ۱۷، ۲۲ عقیده: تقوا در عقیده ۷ ;

آثار امانتدارى ۳ بهشت: اهمیت بهشت ۲; موجبات بهشت ۳; وارثان بهشت ۱ رستگارى: عوامل رستگارى اخروى ۲، ۳ زکات: آثار زکات ۳ عفت: آثار عفت ۳ عهد: آثار وفاى به عهد

باشد. «ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ» 6- انسان به طور طبيعى خواهان رستگارى است، اين قرآن است كه رستگارى حقيقى انسان را نشان مى‌دهد. «ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ»

زمینه انحراف جنسى ۴ ایمان: آثار ضعف ایمان ۴ خدا: توصیه هاى خدا ۳ رستگارى: زمینه رستگارى اخروى ۱ سعادت : عوامل محرومیت از سعادت اخروى ۴ عفت: آثار عفت ۱;

ایمان: نشانه هاى ضعف ایمان ۵ خدا: بى نیازى خدا ۴; توصیه هاى خدا ۲ رستگارى: عوامل رستگارى اخروى ۱ مؤمنان : توصیه به مؤمنان ۲; اهتمام مؤمنان به نماز ۳ نماز:

جهاد ۱۳ ; جهاد در راه خدا ۱۰ خدا: اطاعت از خدا ۱۷ دین: فلسفه دین ۱۵ رستگارى: عوامل رستگارى ۱۴، ۱۵ رشد: عوامل رشد ۱۵ زندگى: آداب زندگى ۱۲ سبیل اللّه:۱۰، ۱۴

حزب الله ۲۶، ۲۹ ۲۷; حتمیت پیروزى حزب الله ۲۶، ۲۸ ۲۷; حتمیت رستگارى حزب الله ۲۶، ۲۸ ۲۷; رستگارى حزب الله ۲۶، ۲۹ ۲۷; فرجام حزب الله ۲۶، ۲۸ ۲۷; فضایل حزب الله

زمینه ذکر ۱۲ ; عوامل ترک ذکر ۸ ; موانع ذکر ۷، ۹، ۱۱ رستگارى: موانع رستگارى ۱۵ ; نشانه هاى رستگارى ۱۴ رشد: موانع رشد ۱۵ شرک: آثار شرک ۸ شیطان: ابزار شیطان

پروردگار و آمرزش گناهان و مانند آن نیز، استعمال شده است. فوز (۲۹ بار) نجات. رستگارى. طبرسى فرمود: فوز و فلاح و نجاح نظير هم اند. راغب آن را رسيدن به خير با

مقصد و خوشبختى اطلاق شده است. فلح‌ (۴۰ بار) (بر وزن فرس) و فلاح به معنى رستگارى و نجات است همچنين است افلاح [اعلى:14-15]. رستگار شد آنكه پاك شد و نام پروردگارش

خمر: اجتناب از خمر ۶ دشمنى: زمینه دشمنى ۱۰ ذکر: زمینه ترک ذکر ۱۰ رستگارى: عوامل رستگارى ۷ رشد: عوامل رشد ۷ شرک: اجتناب از شرک ۶ شیطان: اجتناب از شیطان ۵

ذکر: آثار ذکر خدا ۱۱، ۱۷; ذکر احسان خدا ۲۶; ذکر نعمت ۲۶ رستگارى: محرومان از رستگارى ۲۷; موانع رستگارى ۳۱ زلیخا: بینش زلیخا ۱۸; تلاش زلیخا ۳; توطئه زلیخا ۶;

ادیان:۷، ۸ ترس: موانع ترس ۱۰ ; موجبات ترس ۱۱ ; موجبات نجات از ترس ۱ رستگارى: عوامل رستگارى ۹ سعادت: عوامل سعادت ۶، ۸، ۹ صابئان: ایمان صابئان ۱ ; دین صابئان

کیفرهاى خدا ۱; صفات مکذبان کیفرهاى خدا ۱ ذکر: ذکر آثار تکذیب آخرت ۷ رستگارى: عوامل رستگارى اخروى ۸ روابط اجتماعى: موانع روابط اجتماعى ۲ فقرا: آثار اطعام به

هماهنگى تعالیم انبیا ۴ تزکیه: آثار تزکیه ۳ ذکر: آثار ذکر نام خدا ۳ رستگارى: عوامل رستگارى ۳ زندگى: برترى زندگى اخروى ۳ کتب آسمانى: اولین کتب آسمانى ۵; تاریخ

داده‌اید اکنون از خطاهای خود توبه کنید و برای نجات و فلاح به سوی خدا آیید که رستگاری تنها بر در خانه اوست. فلسفه حجاب: بدون شک در عصر ما که بعضی نام آن را عصر

خورشیدپرستان. آنان که از هر دین و آئینی قسمتی را برگرفته‌اند. این آیه بیانگر رستگاری همه این گروهها نیست. بلکه می‌رساند که ایمان در انحصار نژاد و گروه خاصّی

كارسازانى كه ياريشان كنند نيست و هر كه را خدا گمراه كند او را هيچ راهى [به رستگارى‌] نيست. آنان یاوران و دوستانی ندارند که ایشان را در برابر (عذاب) خدا یاری

لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» 11- رستگارى، نهايت تكامل است. بسيارى از دستورات، براى رسيدن به تقواست، ولى در اين آيه، تقوا مقدّمه‌ى رستگارى است. «اتَّقُوا اللَّهَ

كِذَّاباً «35» جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً «36» همانا براى اهل پروا، رستگارى و كاميابى بزرگى است. انواع باغ‌ها و انگورها. و همسرانى زيبا و دلربا، همانند

كِذَّاباً «35» جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً «36» همانا براى اهل پروا، رستگارى و كاميابى بزرگى است. انواع باغ‌ها و انگورها. و همسرانى زيبا و دلربا، همانند

دنباله‌دارتان را بر شما بپوشاند. و هر کس خدا و پیامبرش را فرمان بَرَد، همواره به رستگاری بی‌آزار (و) بزرگی دست یافته است. ما همواره امانت (الهی و بار تکلیف) را بر

كِذَّاباً «35» جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً «36» همانا براى اهل پروا، رستگارى و كاميابى بزرگى است. انواع باغ‌ها و انگورها. و همسرانى زيبا و دلربا، همانند

انجام كارهاى خير، اميد رستگارى است. «وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» «2» در حالى كه در تزكيه نفس و خودسازى، رستگارى قطعى است. «قَدْ أَفْلَحَ

انجام كارهاى خير، اميد رستگارى است. «وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» «2» در حالى كه در تزكيه نفس و خودسازى، رستگارى قطعى است. «قَدْ أَفْلَحَ

كِذَّاباً «35» جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً «36» همانا براى اهل پروا، رستگارى و كاميابى بزرگى است. انواع باغ‌ها و انگورها. و همسرانى زيبا و دلربا، همانند

انجام كارهاى خير، اميد رستگارى است. «وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» «2» در حالى كه در تزكيه نفس و خودسازى، رستگارى قطعى است. «قَدْ أَفْلَحَ

كِذَّاباً «35» جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً «36» همانا براى اهل پروا، رستگارى و كاميابى بزرگى است. انواع باغ‌ها و انگورها. و همسرانى زيبا و دلربا، همانند

گفتند: اى پروردگار ما، ما را از سوى خود رحمت عنايت كن و كار ما را به راه رستگارى انداز. چنین بود که جوانمردان به غار پناه بردند و گفتند پروردگارا بر ما رحمت

انجام كارهاى خير، اميد رستگارى است. «وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» «2» در حالى كه در تزكيه نفس و خودسازى، رستگارى قطعى است. «قَدْ أَفْلَحَ

داده‌ شد نزد فرعون‌ بدي‌ و سوء عملش‌ و بسته‌ شد ‌بر‌ ‌او‌ راه‌ هدايت‌ و رستگاري‌ و نيست‌ چاره‌ و كيدي‌ ‌از‌ ‌براي‌ فرعون‌ مگر ‌در‌ هلاكت‌ و ‌از‌ ‌بين‌ رفتن‌

رحمت كند كسى را كه ارزش‌ «1». ضمير «هم» در كنار «انّهم»، اشاره به انحصار رستگارى در آن گروه است. «2». ذاريات، 56. «3». ملك، 2. «4». هود، 119. جلد 6 - صفحه

ميشود، درب‌ مغفرت‌، درب‌ رحمت‌، درب‌ شفاعت‌ دربهاي‌ بهشت‌، درب‌ سعادت‌ و رستگاري‌ و ساير دربهاي‌ خير، و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌از‌ ادله‌ خلود اهل‌ عذاب‌ ‌است‌

آتش جهنم، وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ: و داخل بهشت شد، فَقَدْ فازَ: پس بتحقيق رستگارى يافت و به سعادت رسيد. در «مجمع» از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

قرآن‌ هدايت‌ جلد 17 - صفحه 223 ميكند بندگان‌ ‌را‌ بسوي‌ رشد و سعادت‌ و رستگاري‌ ‌پس‌ ‌ما ايمان‌ آورديم‌ باين‌ قرآن‌ و هرگز شرك‌ نميآوريم‌ بپروردگار ‌خود‌

قبل‌ ‌است‌ ‌يعني‌ مجرد آمدن‌ هدايت‌ الهي‌ موجب‌ رستگاري‌ و امن‌ ‌از‌ خوف‌ و حزن‌ نيست‌ بلكه‌ شرط رستگاري‌ متابعت‌ هدايت‌ الهي‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌

تهديد كفار نويد داده است اهل ايمان و تقوى را بنجات از آتش جهنم براى فلاح و رستگارى ايشان در دنيا بأعمال صالحه و اجتناب از معاصى كبيره و اصرار بر صغيره و آنكه

‌در‌ ‌اينکه‌ حالت‌ ‌است‌ ‌که‌ همه‌ دل‌ ‌او‌ ‌را‌ فرا گرفته‌ و ديگر نور رستگاري‌ ‌در‌ جبين‌ ‌او‌ نيست‌ و البته‌ چنين‌ كسي‌ ‌در‌ عذاب‌ دوزخ‌ جاودان‌ ‌است‌

فوائد و نتايج‌ دنيوي‌ و اخروي‌ بسيار دارد و باعث‌ نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ و موجب‌ رستگاري‌ و سعادت‌ نشأتين‌ ‌است‌. إِنَّه‌ُ لَقُرآن‌ٌ كَرِيم‌ٌ فِي‌ كِتاب‌ٍ مَكنُون‌ٍ

فوائد و نتايج‌ دنيوي‌ و اخروي‌ بسيار دارد و باعث‌ نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ و موجب‌ رستگاري‌ و سعادت‌ نشأتين‌ ‌است‌. إِنَّه‌ُ لَقُرآن‌ٌ كَرِيم‌ٌ فِي‌ كِتاب‌ٍ مَكنُون‌ٍ

خداوند است. «فَأَوْحَيْنا- أَزْلَفْنا- أَنْجَيْنا- أَغْرَقْنَا» 6- نجات و رستگارى در سايه‌ى همراهى با انبياست. «أَنْجَيْنا مُوسى‌ وَ مَنْ مَعَهُ» 7- خداوند

و چه‌ اخلاقيه‌ و چه‌ افعاليه‌ باو داشتند و بس‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌در‌ فلاح‌ و رستگاري‌ و سعادت‌ دائما باقي‌ و برقرار هستند. ] (آیه 128)- ولی ظاهرا گروه اندکی

270. جلد 10 - صفحه 296 مردم يا فائزند يا خائض؛ يعنى يا به فوز و فلاح و رستگارى مى‌رسند كه فائز هستند و يا در ياوه و باطل خوض مى‌كنند و فرو مى‌روند كه خائض

او حساب ميشود و مريد كسى است كه از اطاعت مولاى خود خارج شود و در او روى رستگارى نباشد. إِن‌ يَدعُون‌َ مِن‌ دُونِه‌ِ إِلاّ إِناثاً وَ إِن‌ يَدعُون‌َ إِلاّ

داده‌ شد نزد فرعون‌ بدي‌ و سوء عملش‌ و بسته‌ شد ‌بر‌ ‌او‌ راه‌ هدايت‌ و رستگاري‌ و نيست‌ چاره‌ و كيدي‌ ‌از‌ ‌براي‌ فرعون‌ مگر ‌در‌ هلاكت‌ و ‌از‌ ‌بين‌ رفتن‌

270. جلد 10 - صفحه 296 مردم يا فائزند يا خائض؛ يعنى يا به فوز و فلاح و رستگارى مى‌رسند كه فائز هستند و يا در ياوه و باطل خوض مى‌كنند و فرو مى‌روند كه خائض

270. جلد 10 - صفحه 296 مردم يا فائزند يا خائض؛ يعنى يا به فوز و فلاح و رستگارى مى‌رسند كه فائز هستند و يا در ياوه و باطل خوض مى‌كنند و فرو مى‌روند كه خائض

‌آنها‌ ‌است‌. ‌براي‌ انسان‌ خلق‌ ‌شده‌ و انسان‌ ‌هم‌ ‌براي‌ نيل‌ بسعادت‌ و رستگاري‌ و ترقي‌ و ‌تعالي‌ و تحصيل‌ قابليت‌ فيوضات‌ الهيّه‌ و نيل‌ بنعم‌ اخروي‌

دارد) «1». احقاف، 35. «2». نازعات، 46. «3». مومنون 113. جلد 6 - صفحه 135 2- رستگارى در سايه‌ى استقامت است. «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ» 3- در قيامت تنها گروه

مي‌فرمود ‌که‌ وظيفه انبياء انذار و بشارت‌ ‌است‌ منذر و مبشّر بشارت‌ بسعادت‌ و رستگاري‌ ‌در‌ اثر ايمان‌ و تقوي‌ و اعمال‌ صالحه‌ و انذار ‌در‌ اثر كفر و اعمال‌ سيّئه‌

خداوند است. «فَأَوْحَيْنا- أَزْلَفْنا- أَنْجَيْنا- أَغْرَقْنَا» 6- نجات و رستگارى در سايه‌ى همراهى با انبياست. «أَنْجَيْنا مُوسى‌ وَ مَنْ مَعَهُ» 7- خداوند

معوج‌ و طريق‌ ضلالت‌ و موجب‌ خسران‌ دنيا و آخرت‌ و شرك‌ بخدا ‌است‌ و راه‌ رستگاري‌ و سعادت‌ دارين‌ منحصر بعبادت‌ پروردگار ‌است‌. ] (آیه 51)- در این آیه، از

عذاب‌ ابدي‌، و رحمت‌ و مغفرت‌ و عفو و گذشت‌ پروردگار و نيل‌ ‌به‌ سعادت‌ و رستگاري‌ و نعم‌ دنيوي‌ و اخروي‌. و بالجمله‌ جلد 13 - صفحه 191 حاوي‌ جميع‌ بركات‌

پراكنده و مختلف است در انجاء و اهلاك، كه بعضى از سعى شما موجب نجات است و رستگارى و بعضى ديگر سبب هلاكت و گرفتارى. و از حضرت رسول اكرم مروى است كه: النّاس

270. جلد 10 - صفحه 296 مردم يا فائزند يا خائض؛ يعنى يا به فوز و فلاح و رستگارى مى‌رسند كه فائز هستند و يا در ياوه و باطل خوض مى‌كنند و فرو مى‌روند كه خائض

270. جلد 10 - صفحه 296 مردم يا فائزند يا خائض؛ يعنى يا به فوز و فلاح و رستگارى مى‌رسند كه فائز هستند و يا در ياوه و باطل خوض مى‌كنند و فرو مى‌روند كه خائض

270. جلد 10 - صفحه 296 مردم يا فائزند يا خائض؛ يعنى يا به فوز و فلاح و رستگارى مى‌رسند كه فائز هستند و يا در ياوه و باطل خوض مى‌كنند و فرو مى‌روند كه خائض

270. جلد 10 - صفحه 296 مردم يا فائزند يا خائض؛ يعنى يا به فوز و فلاح و رستگارى مى‌رسند كه فائز هستند و يا در ياوه و باطل خوض مى‌كنند و فرو مى‌روند كه خائض

فوائد و نتايج‌ دنيوي‌ و اخروي‌ بسيار دارد و باعث‌ نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ و موجب‌ رستگاري‌ و سعادت‌ نشأتين‌ ‌است‌. إِنَّه‌ُ لَقُرآن‌ٌ كَرِيم‌ٌ فِي‌ كِتاب‌ٍ مَكنُون‌ٍ

سيّئه‌ ‌که‌ سرتاسر فرمايشات‌ ‌آنها‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ سعادت‌ دنيا و آخرت‌ و رستگاري‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ و عذاب‌ دنيوي‌ و اخروي‌ منوط ‌به‌ سه‌ امر ‌است‌: ايمان‌،

بودند ‌که‌ كوتاهي‌ ‌در‌ امر دين‌ نكنند حال‌ مسرور و فرحناك‌ هستند بسعادت‌ و رستگاري‌ و فيوضات‌ الهي‌. ] (آیه 13)- سپس به بیان علت این سرنوشت شوم پرداخته، می‌فرماید:

‌آنها‌ ‌است‌. ‌براي‌ انسان‌ خلق‌ ‌شده‌ و انسان‌ ‌هم‌ ‌براي‌ نيل‌ بسعادت‌ و رستگاري‌ و ترقي‌ و ‌تعالي‌ و تحصيل‌ قابليت‌ فيوضات‌ الهيّه‌ و نيل‌ بنعم‌ اخروي‌

هدایت یافتگى، مبین این نکته است که شیطان افرادى این چنین را با وعده هدایت و رستگارى مى فریبد و باطل را در شکل واقعى آن به ایشان نمى نمایاند. ۱۰ - شمار شیاطین،

زيانكاران باشد. حاصل آنكه معرض از اسلام و طالب غير آن، فاقد نفع نجات و رستگارى و واقع در هلاكت و زيانكارى است؛ به جهت ابطال فطرت سليمه‌اى كه مردمان به

نمودن از راه حق، و البته پناه بدرگاه قادر متعال و ذات بى‌زوال، موجب ايمنى و رستگارى خواهد بود. جلد 9 - صفحه 175 قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي ما يُوعَدُونَ (93)

واجب كرده است بر شما چنانچه عياشى از حضرت صادق (ع) نقل نموده است كه موجب رستگارى است در دنيا و آخرت انشاء اللّه تعالى و از مؤيدات بيان حقير آنستكه در بعضى

پدرم فدای چهره‌ای باد که هرگز رستگار نمی‌شود»! و در جبین این انسان نور رستگاری نیست!. قرآن در دنباله این سخن می‌افزاید: این انسان لایق و با ایمان هنگامی

خداوند به جاى هر عمل خاصى، عنوان «الحسنة» را برگزیده و آن را ملاک اصلى رستگارى انسان معرفى کرده است، استفاده مى شود که همه تکالیف و رهنمودهاى دین، در حقیقتى

ايمان‌ و توفيق‌ باعمال‌ صالحه‌ و افعال‌ حسنه‌ ‌است‌ و ‌در‌ آخرت‌ سعادت‌ و رستگاري‌ و امن‌ ‌از‌ عذاب‌ و نيل‌ بثواب‌ و نجات‌ ‌از‌ جهنم‌ و دخول‌ ‌در‌ بهشت‌ ‌است‌

و ابدى. جَنَّاتٍ‌ ... الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً 7- بزرگ‌ترين رستگارى آن است كه انسان با ايمان و عمل صالح وارد بهشت شود. «ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»

باهل تقوى و صلاح باين تقريب كه براى ايشان است در آنروز فوز و فلاح و نجات و رستگارى و سلامت و سعادت ابدى و كرامت سرمدى يا محلّ اين امور كه بهشت عنبر سرشت است

كفّار رستگار نخواهند شد و چون خداوند ابتدا فرمود سوره مؤمنون را بذكر فلاح و رستگارى ايشان ختم فرمود آنرا به بيان رستگار نشدن و فلاح نيافتن كفّار و دستور فرمود

كفّار رستگار نخواهند شد و چون خداوند ابتدا فرمود سوره مؤمنون را بذكر فلاح و رستگارى ايشان ختم فرمود آنرا به بيان رستگار نشدن و فلاح نيافتن كفّار و دستور فرمود

رسانيد ‌پس‌ ‌از‌ طي‌ ‌اينکه‌ مراحل‌ بحد بلوغ‌ ‌که‌ رسيديد راه‌ سعادت‌ و رستگاري‌ و نجات‌ ‌از‌ عذاب‌ و نائل‌ شدن‌ بمثوبات‌ جنت‌ ‌را‌ خداوند بكمال‌ سهولت‌

خداوند است. «فَأَوْحَيْنا- أَزْلَفْنا- أَنْجَيْنا- أَغْرَقْنَا» 6- نجات و رستگارى در سايه‌ى همراهى با انبياست. «أَنْجَيْنا مُوسى‌ وَ مَنْ مَعَهُ» 7- خداوند

عصايت را بيانداز آنچه به باطل كرده‏اند خواهد بلعيد كاراينان كار ساحر است و رستگارى از ساحر بدور. عصا در دم اژدها شد و همه آن ابزار را بكام خويش فروبرد جادوگران

باز كنند و از عناد و انكار دست بردارند، جلد 8 - صفحه 183 مطيع حق شوند تا رستگارى آخرت را دريابند. نكته: ايقاع (ظالمين) در موضع ضمير، اشعار است به آنكه: ايشان

عصايت را بيانداز آنچه به باطل كرده‏اند خواهد بلعيد كاراينان كار ساحر است و رستگارى از ساحر بدور. عصا در دم اژدها شد و همه آن ابزار را بكام خويش فروبرد جادوگران

فوائد و نتايج‌ دنيوي‌ و اخروي‌ بسيار دارد و باعث‌ نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ و موجب‌ رستگاري‌ و سعادت‌ نشأتين‌ ‌است‌. إِنَّه‌ُ لَقُرآن‌ٌ كَرِيم‌ٌ فِي‌ كِتاب‌ٍ مَكنُون‌ٍ

كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند و تقوي‌ داشتند و عمل‌ صالح‌ ببهشت‌ و سعادت‌ و رستگاري‌ و نعم‌ الهيه‌ دنيويه‌ و اخرويه‌. وَ نَذِيراً و انذار فرمايي‌ مشرك‌ و كافر

گزارشات اين دو برادر مؤمن و كافر، محقّق و مسلّم گرداند به آنكه سرمايه نجات و رستگارى و رسيدن به ثواب و نعيم ابدى، منوط است به دوستى خدا، و دوستى دوستان خدا،

روز شريفى كه ثواب اعمال بندگان بر حسب نقل از ائمه اطهار مضاعف است موجب رستگارى است و راجع بآيه اخيره آنچه از نقل قمّى ره و غيره استفاده ميشود آنستكه در

آن باشد كه سرنوشت بشر، وابسته به قرآن است. اگر پيرو قرآن باشد، سعادت و رستگارى و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختى براى او رقم مى‌خورد. ابوذر مى‌گويد:

تورية ‌اينکه‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ نوشته‌ ‌شده‌ ‌بود‌ آنچه‌ موجب‌ سعادت‌ و رستگاري‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌بود‌ هُدي‌ً لِبَنِي‌ إِسرائِيل‌َ و مهمترين‌ دستور ‌بر‌ تمام‌

لسانا و ديگر بهره‌ ‌آنها‌ شمول‌ رحمت‌ الهي‌ ‌است‌ ‌در‌ قيامت‌ ‌از‌ سعادت‌ رستگاري‌ و فيوضات‌ الهي‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ و سر اينكه‌ اختصاص‌ داد باهل‌ ايمان‌

حال آنكه او خوانده مى‌شود به سوى اسلام كه مشتمل است بر خير و صلاح دنيا و رستگارى عقبى، يا معجزات ظاهره و آيات باهره پيغمبر را سحر داند كه مستلزم كذب باشد،

عاقبة الأُمور» در مقام تعلیل براى «فقد استمسک...» است و کنایه از فلاح و رستگارى است. ۷ - فرجام همه کارها، به دست خدا و تحت اراده و تصمیم او است. (و إلى

موجب شده كه من شما را بتوحيد خدا و تصديق پيغمبرش دعوت ميكنم كه موجب نجات و رستگارى در دنيا و آخرت است و شما مرا دعوت ميكنيد بانكار توحيد خدا و شريك نمودن در

به آن اوصاف عمومى و جامع منافقين بيان حال عامه مؤ منين رضوان خدا، حقيقت رستگارى است و حتى در بهشت رضاى خدا نباشد بهشت هم عذاب خواهد بود مراد از جهاد با

و دين‌ و احكام‌ دينيّه‌ دست‌ برنداشت‌ بلكه‌ اينها ‌را‌ وسيله‌ سعادت‌ و رستگاري‌ قرار داد و بتوسط اينها تحصيل‌ آخرت‌ كرد ‌از‌ بذل‌ و احسان‌ و اعمال‌ صالحه‌

باهل تقوى و صلاح باين تقريب كه براى ايشان است در آنروز فوز و فلاح و نجات و رستگارى و سلامت و سعادت ابدى و كرامت سرمدى يا محلّ اين امور كه بهشت عنبر سرشت است

روز شريفى كه ثواب اعمال بندگان بر حسب نقل از ائمه اطهار مضاعف است موجب رستگارى است و راجع بآيه اخيره آنچه از نقل قمّى ره و غيره استفاده ميشود آنستكه در

خداوند است. «فَأَوْحَيْنا- أَزْلَفْنا- أَنْجَيْنا- أَغْرَقْنَا» 6- نجات و رستگارى در سايه‌ى همراهى با انبياست. «أَنْجَيْنا مُوسى‌ وَ مَنْ مَعَهُ» 7- خداوند

در آن نديده‌اند، وَ الدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ‌: و رستگارى آخرت و مغفرت بهتر است از عرض دنيا براى كسانى كه بپرهيزند از محرمات و قتل

مقابل لشگر مخالف با توسّل بدعا و توجّه بخدا و طلب نصرت از او كه موجب ظفر و رستگارى است و ارشاد است بوجوب اطاعت خدا و پيغمبر و امام و نهى است از نزاع و اختلاف

جلد 7 - صفحه 260 است در نفس آنان نزد تمام مردمان، و به كلى نااميد شوند از رستگارى و نجات. وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ‌: و نه ايشان مطالب شوند به استرضاء، يعنى

لِي‌ رَبِّي‌ حُكماً علم‌ بحكم‌ و مصالح‌ و احكام‌ دين‌ و طريقه‌ سعادت‌ و رستگاري‌ ‌که‌ ‌از‌ شئون‌ مقام‌ نبوت‌ ‌است‌ و گفتيم‌ مقام‌ نبوت‌ ‌غير‌ ‌از‌ مقام‌

بواسطه‌ معارف‌ حقه‌ و ملكات‌ حسنه‌ و اعمال‌ صالحه‌ ‌است‌ ‌که‌ موجب‌ سعادت‌ و رستگاري‌ و نيل‌ بفيوضات‌ اخروي‌ و نعم‌ هميشگي‌ خواهد ‌بود‌ و ‌در‌ تربيت‌ سه‌ چيز

چون كسى خدا شناس و مؤمن بمبدء و معاد شد حضرت احديّت باب سعادت و سلامت و رستگارى و هدايت را بروى او باز ميفرمايد بتوفيق و تأييد و استقامت در دين و دنيا تا

همه عالميان را. پس از نزول اين آيه، صحابه عرض كردند: يا رسول اللّه چگونه رستگارى باشد، چه غير از تو هيچكس از كردار بد خالى نيست، پس تحمل جزاى آن كه داشته

باهل تقوى و صلاح باين تقريب كه براى ايشان است در آنروز فوز و فلاح و نجات و رستگارى و سلامت و سعادت ابدى و كرامت سرمدى يا محلّ اين امور كه بهشت عنبر سرشت است

به آن اوصاف عمومى و جامع منافقين بيان حال عامه مؤ منين رضوان خدا، حقيقت رستگارى است و حتى در بهشت رضاى خدا نباشد بهشت هم عذاب خواهد بود مراد از جهاد با

زياده نكرد آمدن او يا هدايت او مگر رميدن از حق و دور شدن از راه نجات و رستگارى و زياد شدن بغض و گمراهى. إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ

آن باشد كه سرنوشت بشر، وابسته به قرآن است. اگر پيرو قرآن باشد، سعادت و رستگارى و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختى براى او رقم مى‌خورد. ابوذر مى‌گويد:

ظلم‌ و تعدي‌ و فسق‌ و فجور قرار نداديد همين‌ اموال‌ و اولاد باعث‌ سعادت‌ و رستگاري‌ ‌شما‌ خواهد شد چنانچه‌ ميفرمايد وَ أَن‌َّ اللّه‌َ عِندَه‌ُ أَجرٌ عَظِيم‌ٌ

كردم‌ مسئله‌ توحيد و رسالت‌ ‌خود‌ و بيان‌ فرائض‌ و امر آخرت‌ و وعد بجنة و رستگاري‌ و توعيد ‌از‌ نار و بدبختي‌ آنچه‌ بايد بگويم‌ گفتم‌ و آنچه‌ بايد بجا بياورم‌

‌در‌ ‌اينکه‌ حالت‌ ‌است‌ ‌که‌ همه‌ دل‌ ‌او‌ ‌را‌ فرا گرفته‌ و ديگر نور رستگاري‌ ‌در‌ جبين‌ ‌او‌ نيست‌ و البته‌ چنين‌ كسي‌ ‌در‌ عذاب‌ دوزخ‌ جاودان‌ ‌است‌

به آن اوصاف عمومى و جامع منافقين بيان حال عامه مؤ منين رضوان خدا، حقيقت رستگارى است و حتى در بهشت رضاى خدا نباشد بهشت هم عذاب خواهد بود مراد از جهاد با

شما هدايت و نورى در قلوب شما كه بدان فرق گذاريد بين حق و باطل. 2- نجات و رستگارى دهد شما را. 3- فتح و نصرت فرمايد. 4- فارق سازد ميان شما و دشمنان در ظاهر

جمله‌ ‌است‌ آتَيناه‌ُ الإِنجِيل‌َ يكي‌ فِيه‌ِ هُدي‌ً ‌که‌ راه‌ سعادت‌ و رستگاري‌ و طريقه‌ عبوديت‌ و اطاعت‌ و بندگي‌ ‌را‌ نشان‌ ميدهد (و نور) طريقه‌ معرفت‌

تحليل و بازگو كنيم. «قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ» 10- عاقبت اهل ايمان، نجات و رستگارى است. «نَجَوْتَ» 11- دعاى انبيا، مستجاب است. «نَجَوْتَ» حضرت موسى ديروز دعا

شُهَداءَ نور ‌آيه‌ 13. و بينه‌ الهي‌ جلد 18 - صفحه 185 ‌براي‌ دعوت‌ بسعادت‌ و رستگاري‌ و نجات‌ ‌از‌ هلاكت‌ دنيوي‌ و ‌از‌ عذاب‌ اخروي‌ ‌است‌. ] (آیه 1)- در آغاز

مرتبه حاصل نشود مگر به مجاهده و طالب سعادت البته در مقام مجاهده برآيد تا رستگارى دارين را دريابد. در مستدرك- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مروى است:

فوق محتمل است . اگر انسان به جايى برسد كه باطل را حق بپندارد، اميدى به رستگارى و هدايت يافتن اونيست . اختلاف مفسرين در بيان ارتباط جمله : (( كما بداءكم

چون كسى خدا شناس و مؤمن بمبدء و معاد شد حضرت احديّت باب سعادت و سلامت و رستگارى و هدايت را بروى او باز ميفرمايد بتوفيق و تأييد و استقامت در دين و دنيا تا

باهل تقوى و صلاح باين تقريب كه براى ايشان است در آنروز فوز و فلاح و نجات و رستگارى و سلامت و سعادت ابدى و كرامت سرمدى يا محلّ اين امور كه بهشت عنبر سرشت است

‌آنها‌ انبياء فرستاد و حجت‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌از‌ ‌هر‌ جهت‌ تمام‌ كرد و راه‌ رستگاري‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ ‌را‌ بآنها نشان‌ داد و ‌آنها‌ علاوه‌ ‌بر‌ اينكه‌ قبول‌

‌است‌ ‌بر‌ لزوم‌ محبت‌ زيرا محبّت‌ كساني‌ ‌که‌ وسيله‌ هدايت‌ بشر براه‌ رستگاري‌ و سعادت‌ و مبشر ‌او‌ بفيوضات‌ و نعم‌ الهي‌ ‌در‌ آخرت‌ ميباشند ‌بر‌ ‌هر‌

عمل صالح هستند، باغ‌هايى بهشتى است كه نهرها از زير آن جارى است، اين است رستگارى بزرگ. «فتنة» در اصل به معناى قرار دادن طلا در آتش، براى به دست آوردن ميزان

من براى شما آن را اختيار كردم از دين اسلام كه متضمن يگانگى ذات من و موجب رستگارى دنيا و آخرت است، و به رسول من مخالفت نموديد در دعوت اسلام و قول او را قبول

خير ‌من‌ عبادة سنة) بلكه‌ خير ‌من‌ عبادة ستين‌ سنة و فكرهايي‌ ‌که‌ موجب‌ رستگاري‌ و سعادت‌ دارين‌ و تحصيل‌ معارف‌ و تتميم‌ مكارم‌ اخلاقي‌ و تكميل‌ مراتب‌

آمديم‌ نزد تو ‌با‌ دليل‌ و نشانه‌ و آية ‌از‌ طرف‌ پروردگار تو و سلامت‌ و رستگاري‌ و نجات‌ ‌از‌ ‌براي‌ كسي‌ ‌است‌ راه‌ هدايت‌ ‌را‌ متابعت‌ كند. (فَأتِياه‌ُ

الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ‌: بدرستى كه سر انجام نيكو در دنيا به ظفر، و در آخرت به رستگارى براى پرهيزگاران است از شرك و معاصى و مخالفت اوامر سبحانى. عبرت: علامه مجلسى

خداوند آغاز شد و با حمد و تكبير او پايان گرفت، چنانكه سوره‌ى مؤمنون نيز با رستگارى مؤمنان آغاز شده، «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» و با رستگار نشدن كفّار،

الهى را، فَهُوَ الْمُهْتَدِ: پس او راه يافته به فلاح و رشاد، و فايز شد به رستگارى روز معاد، مانند اصحاب كهف كه به سبب قبولى ايمان به حسن اختيار، سعادت دنيا

دعاى اقرباء خود احرص خواهد بود، معذلك تبرى جست از او وقتى مأيوس گشت از رستگارى او به سبب كفر او. ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا

به آن اوصاف عمومى و جامع منافقين بيان حال عامه مؤ منين رضوان خدا، حقيقت رستگارى است و حتى در بهشت رضاى خدا نباشد بهشت هم عذاب خواهد بود مراد از جهاد با

روز شريفى كه ثواب اعمال بندگان بر حسب نقل از ائمه اطهار مضاعف است موجب رستگارى است و راجع بآيه اخيره آنچه از نقل قمّى ره و غيره استفاده ميشود آنستكه در

آفريدگار شما؛ زيرا موجب پاك شدن شما است از شرك و كفر و سبب رسيدن به سعادت و رستگارى است. پس از اين حكم الهى، گوساله پرستان غسل ميّت نموده كفن پوشيده به زانو

تنبيه- اكثر مفسران برآنند كه از اين آيه شريفه، رائحه نااميدى اكثر مردم را از رستگارى استشمام مى‌توان نمود، چه اغلب آنها در اين مقامند كه دين را از اموال و ازواج

بدين‌ زند و بجهنّم‌ گرفتار كند. امّا دنيايي‌ ‌که‌ مقدّمه‌ و وسيله‌ سعادت‌ و رستگاري‌ ‌باشد‌ و صرف‌ ‌در‌ عبادات‌ مالي‌ جلد 3 - صفحه 128 گردد بسيار دنياي‌ ممدوح‌

همانا خداى تبارك و تعالى‏ بشخص مؤمن سه خصلت داده است: عزت در دنيا و آخرت، و رستگارى و كاميابى در دنيا و آخرت، و هيبت در دل ستمكاران. عبد المؤمن انصارى از امام

ع : امير المؤمنين (ع) فرمود: دعاء، كليدهاى نجات و كاميابى و گنجينه‏هاى رستگارى است و بهترين دعاء آن دعاء است كه از سينه‏اى پاك و دلى پرهيزكار بر آيد، در

به آن اوصاف عمومى و جامع منافقين بيان حال عامه مؤ منين رضوان خدا، حقيقت رستگارى است و حتى در بهشت رضاى خدا نباشد بهشت هم عذاب خواهد بود مراد از جهاد با

به آن اوصاف عمومى و جامع منافقين بيان حال عامه مؤ منين رضوان خدا، حقيقت رستگارى است و حتى در بهشت رضاى خدا نباشد بهشت هم عذاب خواهد بود مراد از جهاد با

روز شريفى كه ثواب اعمال بندگان بر حسب نقل از ائمه اطهار مضاعف است موجب رستگارى است و راجع بآيه اخيره آنچه از نقل قمّى ره و غيره استفاده ميشود آنستكه در

و همچنين آن كس كه خدا را به اميد ثوابش عبادت مى كند به منظور جلب ثواب و رستگارى به نعمت و كرامت متوسّل خدا مى شود، او هم خود را مى خواهد نه خدا را، زيرا

و بر تقدير اول ببدترين اقسام قتل گرفتار خواهيد شد و بر فرض دوم هرگز روى رستگارى و نجات از عذاب اخروى براى شما نخواهد بود و بعضى تلطّف را كنايه از مدارا

وَ اعلَمُوا أَن‌َّ اللّه‌َ مَع‌َ المُتَّقِين‌َ ظفر و فيروزي‌ و سعادت‌ و رستگاري‌ و نصرت‌ و اعانة خداوند ‌با‌ اهل‌ تقوي‌ ‌است‌. 217 ] (آیه 36)- آتش بس اجباری

فرزندان پيغمبر بودند، و چنان بود كه از دنيا نرفتند جز آنكه اهل سعادت و رستگارى شدند (چون كه) توبه كردند و متذكر كردار (بد) خود شدند، ولى شيخين از دنيا

خواهند بود و اين رستگارى بزرگى است . ۱۲۰ - حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنها است از آن خدا است و او بر هر چيزى توانا است . تفسير: رستگارى بزرگ در تعقيب

آغاز آن عمل كند، و از چهار آيه پايانش پند و اندرز گيرد، اهل نجات و فلاح و رستگارى است ». بعيد نيست منظور از سه آيه نخست اين سوره ، سه آيه اى است كه بعد از

سرانجام تفسير نمونه جلد ۲۷ صفحه ۶۳ روى اين مساءله تكيه شده است كه فلاح و رستگارى در تزكيه نفس ‍ است ، و محروميت و شكست و بدبختى در ترك تزكيه است . در واقع

بيفزايد، تا بر دلش غالب گردد و همه را سياه كند، و چون چنين شود، بعد از آن هرگز رستگارى نيابد».

لااله‌الّااللّه حصنى» «2» كلمه‌ى توحيد، دژ مستحكم الهى است. آرى، توحيد، مايه‌ى نجات و رستگارى انسان است. البتّه همانگونه كه مى‌گويند هركس به دانشگاه يا حوزه علميه قدم

كردارش با گفتارش موافقت دارد (و آنچه ميگويد بدان عمل كند) گواهى بنجات و رستگارى براى او ثابت شده، و هر كه كردارش موافقت با گفتارش ندارد ايمانش عاريت است

بشوند و با ياد او، دل هاى خود را راحت سازند. چون آدمى در زندگى خود، هدفى جز رستگارى به سعادت و نعمت نداشته، و بيمى جز از برخورد ناگهانى شقاوت و نعمت ندارد،

روايت كرده است كه گفت: امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه: «رَوح و راحت و رستگارى و اعانت، و بر آمدن حاجت، و زيادى و بركت، و كرامت و عزّت و حرمت و مغفرت،

بر تو توكل كردم. خداوندا! مبارك گردان بر من در همين روز، و روزى كن مرا رستگارى آن، و گشاد آن، و يارى آن، و پاكى آن، و راهنمايى آن، و بركت آن، و بگردان

يازده موضوع مهم از عالم خلقت و ذات پاك خداوند براى اثبات اين معنى كه فلاح و رستگارى در گرو تهذيب نفس است قسم ياد شده ، و بيشترين سوگندهاى قرآن را به طور جمعى

را اصلاح كند و گناهانتان را بيامرزد، و هر كس ‍ اطاعت خدا و رسولش كند به رستگارى (و پيروزى ) عظيمى نائل شده است . تفسير: چه نسبتهاى ناروا به موسى (عليه السلام

خود منتفع و جنات موعود به آنان داده مى شود و همچنين راضى و مرضى و فائز به رستگارى عظيمند كه هم در قول صادق باشند و هم در فعل . علاوه براين ، صداقت در قول

شريك براى او قائل شده است ) يا آيات او را تكذيب نموده ، مسلما ظالمان روى رستگارى نخواهند ديد. ۲۲ - آن روز كه همه آنها را محشور ميكنيم ، به مشركان ميگوئيم :

كردند كه: «إنّ هَذَا لَهُو الفَوزُ العَظِيم: راستى اين كه مى بينم، هر آينه رستگارى عظيمى است». «إنّ هَذَا لَهُوَ الفَوزُ العَظِيم» - اين جمله، تتمۀ گفتار همان

اجرك‌ و لاخلاص‌ لك‌ اليوم‌ فالتمس‌ اجرك‌ ممّن‌ كنت‌ تعمل‌ ‌له‌»« (همانا رستگاري‌ ‌در‌ اينست‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌خدا‌ خدعه‌ نكنيد ‌که‌ ‌با‌ ‌شما‌ خدعه‌ ميكند زيرا

اين منت كه نهاده، آيات مورد بحث نازل شده، و سخن او را چنين رد كرده كه: «رستگارى و رسيدن به حيات طيّب و ميمون دست نمى دهد، مگر با تحمّل سختى انفاق در راه

چشم‏هاى خويش از آرايش دنيا، ايشان را از ياد خدا كور نگردانيد؛ پس به ثواب آخرت رستگارى يافتند، چنان كه به اين علم و دانش رستگار شدند. و بدان اى جابر! كه صاحبان

تبيين شد از خطاهاى خود توبه كنيد و براى نجات و فلاح به سوى خدا آئيد كه رستگارى تنها بر در خانه او است ، و بر سر راه شما لغزشگاههاى خطرناكى وجود دارد كه

اولمان، ديگر مرگى نداشته و عذاب هم نمى شويم؟ (۵۹) محققا و به راستى كه اين چه رستگارى عظيمى است، كه خدا به ما روزى كرد (۶۰). و شايسته است كه اهل عمل، براى چنين

نمى ميريم، مرگ ما، همان مرگ اول بود؟ و آيا ما عذاب نمى شويم؟ راستى اين چه رستگارى عظيمى است و براى چنين مقامى، شايسته است كه تلاشگران، تلاش كنند». ترجمه تفسير

كنند، باغ هايى در پيش ‍ دارند كه نهرها از زير درختانش جارى است و اين، خود رستگارى بزرگ است. (۱۱) و محققا دستگير كردن پروردگار تو، بسيار سخت است. (۱۲) آرى

تفسير نمونه ، جلد ۳، صفحه ۲۶۸ رستگار شويد و با تخلف از آنها راهى به سوى رستگارى نخواهيد داشت » (لعلكم تفلحون ). سؤ ال : گاهى سؤ ال مى شود چرا در قرآن جمله

شود كه : آنهايى كه توبه كرده و ايمان آورده ، و عمل صالح كردند، در انتظار رستگارى باشند «وَ رَبُّك يخْلُقُ مَا يَشاءُ وَ يخْتَارُ مَا كانَ لهَُمُ الخِْيرَةُ

ايشان در آن جاودانه اند و گناهانشان را جبران كند، كه اين در آخرت (نزد خدا) رستگارى عظيمى است(۵). و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا ظنّ

قميصه بدم كذب (( در جلد يازدهم اين كتاب گفتارى پيرامون دروغ ، و اينكه دروغ رستگارى در پى ندارد گذشت . «فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ وَ أَسرُّوا النَّجْوَى

و خالى از حقيقت ، و معلوم است كه در امر موهوم و خالى از واقعيت ، فلاح و رستگارى حقيقى نيست . پس جمله ((و لا يفلح الساحر حيث اتى (( نظير آيه ((ان اللّه لا

انحصار طايفه خاصى بيرون مى آورد تفسير نمونه ، جلد۱، صفحه :۴۰۳ ضمنا معيار رستگارى را كه ايمان و عمل صالح است ، مشخص مى سازد. «امانيهم » جمع «امنية » به معنى

آورد، بلافاصله به نماز بايستد. (۱۵) ولى شما اى مردم! زندگى دنيا را بر آن رستگارى مقدم مى داريد. (۱۶) با اين كه زندگى آخرت، خير محض و فناناپذير است. (۱۷)

اعراض و خطاب را به عموم بشر نموده، مى فرمايد: حقيقت همان است كه گفتيم كه رستگارى در تزكّى و ياد پروردگار است، وليكن شما انسان ها در پى پاك شدن نيستيد، و

جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها). در پـايـان آيـه مى فرمايد: «اين رستگارى و پيروزى بزرگى است » (و ذلك الفوز العظيم ) در آيـه بـعـد بـه نـقـطـه مـقـابـل

قضاى مبرم و حتمى را بر مى گرداند، پس دعا بسيار كنيد، كه كليد همه رحمت ما و رستگارى ها و كليد بر آمدن هر حاجت است ، و مردم به آنچه نزد خدا دارند نمى رسند مگر

هُمْ يَحْزَنُونَ»: ظاهرا كلمۀ «مَفَازَه»، مصدر ميمى از «فوز»، به معناى رستگارى باشد، كه عبارت مى شود از: ظفر يافتن و رسيدن به هدف. و حرف «باء» كه بر سرِ

كس را تو از كيفر بدی ها حفظش كنى، به راستى رحمتى بر او كرده اى، رحمتى كه رستگارى عظيم، همان رحمت است (۹). به درستى آنان كه كافر شدند، از نقطه اى دور ندا

خداست، براى اين كه وعده خود را انجاز كند، و نيز اظهار اشتياق براى رسيدن به رستگارى به سبب كرامت اوست. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۷۳ و همچنين، صرف اين

(و اين كلمه خداست ) و در كلمات خدا دگرگونى وجود ندارد، و همين بشارت خود رستگارى عظيمى است (۶۴) سخنانى كه مشركين (در افتخار و باليدن به خدايانشان ) مى گويند

غلبه بر دشمن است هر دو آيه به يك معنى باز مى گردد، با اين قيد كه «فلاح و رستگارى » مفهومى عميقتر از مفهوم «غلبه و پيروزى » دارد، چرا كه وصول به هدف را نيز

اينكه : از آيه فوق به خوبى استفاده مى شود كه ترك بخل و حرص انسان را به رستگارى مى رساند، در حالى كه آلودگى به اين صفت مذموم كاخ سعادت انسان را ويران مى

كه اساس سعادت دنيا و آخرتشان است بدان نيازمندند، و هم هدايت بسوى سعادت و رستگارى است ، و هم رحمت خاصى است از خداوند به مردمى كه بدان ايمان آورند، آرى از

به اين ترتيب در چهار آيه اخير عامل اصلى بدبختى دوزخيان و عامل پيروزى و رستگارى بهشتيان با صراحت بيان شده است . گروه اول كه عوامل بدبختى و گمراهى را بدست

خداوند از آنان خوشنود شده و آنان هم از خداوند خوشنود شده اند و اين است رستگارى بزرگ .(۱۱۹) براى خداوند است ملك آسمان ها و زمين و آنچه در بين آنها است و

هم شده - كه فساد يك روز را وسيله اصلاح عمرى ، و يا محروميت فردى را وسيله رستگارى امتى قرار دهد، آن وقت جاهل تنگ نظر خيال مى كند كه وضع آن يك فرد خدا را به

خوانند، چون خدا اجازه شان داده كه مردم را به سوى ايمان دعوت كنند، و به رستگارى و صلاح كه سرانجامش جنت و مغفرت است راه بنمايانند. در اين آيه جا داشت بفرمايد:«اولئك

شدن سعادتش كافى نيست ، بلكه مشيت خدا هم بايد كمك كند، و خداوند، سعادت و رستگارى را براى كسى كه به زمين چسبيده (سر در آخور تمتعات مادى فرو كرده ) و يكسره

منزل هاشان - كه يا بهشت است و يا آتش ‍- مى باشد. در آن روز، اهل سعادت و رستگارى از اهل شقاوت و هلاكت، متمايز مى شوند، تا اعمال خود را ببينند. جزاى اعمالشان

شود. تفسير نمونه ، جلد ۳، صفحه ۴۸ و در پايان آيه تصريح مى كند كه فلاح و رستگارى تنها از اين راه ممكن است . (و اولئك هم المفلحون ). سؤ ال : در اينجا اين

چنين كسانى از رستگارانند). لذا مى بينيم در آخر آيه مورد بحث هم، نامى از رستگارى برده، مى فرمايد: أولئك على هدى من ربّهم و اولئك هم المفلحون. در كتاب معانى

از هم بيزارى جويند و همديگر را لعنت كنند، برخى مى‏خواهند به اميد نجات و رستگارى نزد ديگران روند و از بزرگى عذابى كه بر آنها رخ داده در مانند و ديگر موقع

‌از‌ بديها حفظ كردي‌ ‌پس‌ بتحقيق‌ وي‌ ‌را‌ رحم‌ فرموده‌اي‌ و ‌اينکه‌ ‌خود‌ رستگاري‌ بزرگي‌ ‌است‌‌-‌ سوره‌ مؤمن‌ ‌آيه‌ 7 و 8 و 9 2‌-‌ و كساني‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌خدا‌

آخرتى آنها تبعيض ‍ شود، يعنى مجرم كه كور محشور مى شود، سعادت زندگى آخرتى و رستگارى به كرامت آخرت را نبيند، ولى نامه عمل خود را كه حجت را بر او تمام مى كند