نتایج جستجو

مأیوسان از پاداش اخروى ۶ خدا: دوستى با مأیوسان از رحمت خدا ۶; نواهى خدا ۳ دوستى: ملاکهاى دوستى ۶، ۱۰ عقیده: آثار عقیده ۱۰ قیامت: مکذبان قیامت ۹ کافران: بینش کافران

۱ قرآن: سوگندهاى قرآن ۷ مال: خیریت مال ۴ مال دوستى: آثار مال دوستى ۶; سرزنش مال دوستى ۳; فطریت مال دوستى ۱

نشانه هاى فسق ۱۱ کافران: ترک دوستى با کافران ۷ ; دوستى با کافران ۲، ۱۱ ; رابطه با کافران ۲ ; قبول ولایت کافران ۱۱ ; موانع دوستى با کافران ۳ ; ولایت کافران

۵ ; عهد شکنى قلب بیمار ۱۰ کافران: آثار دوستى با کافران ۱۳ ; دوستى با کافران ۱۷ ; رابطه با کافران ۵ ; زیان دوستى با کافران ۱۷ ; قبول ولایت کافران ۱۷ مسلمانان:

مى‌كند و نه ايشان يارى مى‌شوند همان روزى كه هيچ دوستى از هيچ دوستى نمى‌تواند حمايتى كند، و آنان يارى نمى‌شوند، روزی که هیچ حمایت خویش و یار و یاوری کسی را از

الذین کفروا) ۵- حرمت دوستى با کافران و پذیرش ولایت آنان (ترى کثیراً منهم یتولون الذین کفروا لبئس ما قدمت) ۶- پذیرش ولایت مشرکان و دوستى با آنان از جمله اعمال

عوامل دشمنى ۱۰ دوستى: نعمت دوستى ۱ عمل: حکیمانه ۱۵ قلب: حاکمیت بر قلب ها ۱۴ مؤمنان: اجتماع مؤمنان صدر اسلام ۹ ; تألیف قلوب مؤمنان ۱۴، ۱۵ ; دوستى مؤمنان ۲، ۳،

منافقان و یهود ۲ نفاق: نشانه هاى نفاق ۳، ۱۱ یهود: توطئه یهود ۲; دوستى با یهود ۱، ۳، ۶; شگفتى دوستى با یهود ۵; مغضوبیت یهود ۴ تفسیر کشف الاسرار. تفسیر ابن ابى

آیات شامل این کلمه «خلیل» ممکن است از مادّه «خُلَّت» (بر وزن حجت) به معناى «دوستى» بوده باشد و یا از مادّه «خَلَّت» (بر وزن ضربت) به معناى «نیاز و احتیاج»

یهود ۱۹، ۲۶ ; نگرانى مسلمانان صدر اسلام ۱۲ مسیحیان: دوستى با مسیحیان ۱۳، ۱۴، ۲۰، ۲۳ ; زمینه دوستى با مسیحیان ۴ ; زمینه علاقه به مسیحیان ۴ ; عذاب مسیحیان

کفران نعمت ۳ کفران کنندگان: تهدید کفران کنندگان ۴ مال دوستى: تهدید مال دوستى ۴; موانع مال دوستى ۳ مردگان: احیاى اخروى مردگان ۲ معاد: شناخت ویژگیهاى معاد

الْغَشِ» در اقرب الموارد آمده «نَصَحَهُ نَصْحاً و نُصْحاً» يعنى او را پند داد و دوستى را بر وى خالص كرد. پند دادن را از آن نصح و نصيحت گويند كه از روى خلوص نيت

انسان: تمایلات انسان ۱۰; خلقت انسان ۱۳; دوستى انسان ها ۱۲، ۱۵ تفکر: ارزش تفکر ۱۶ خانواده: آرامش در خانواده ۱۱; دوستى اعضاى خانواده ۹; عواطف خانوادگى ۹ خدا:

خلّة: به ضمّ اوّل به معنى مودّت و دوستى است طبرسى آن را موّدت خالص گفته است راغب در وجه آن سه علّت ذكر كرده يكى آنكه دوستى و موّدت در وسط نفس قرار دارد و

اللَّهَ‌ ... لَهُ نارَ ... خالِداً ... «6» 1- يك دل، دو دوستى بر نمى‌دارد. دوستى خداوند با دوستى دشمنان دين خدا قابل جمع نيست. لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ‌

لجاجت منافقان ۷; دوستى منافقان ۵; عذاب منافقان ۲; عمل ناپسند منافقان ۴، ۵، ۶; لجاجت منافقان ۶; موجبات عذاب منافقان۵ یهود: آثار دوستى با یهود ۵

در پى بودن آنها و به معناى نزدیکى فوق العاده میان دو چیز است که به معناى دوستى، و نیز به معناى هم پیمانى و سرپرستى، حامى و یار و یاور آمده است. ولى با توجّه

عقب مانده است از آنها نبايد مؤمنين جز با مؤمنين دوستى نمايند و نبايد اختيار كنند دوستى كفار را بر دوستى با مؤمنين آيا دين اسلام و سيره مرضيه ائمه معصومين

گناه: موانع گناه ۷ لغزش: زمینه لغزش ۲ مال دوستى: آثار مال دوستى ۲، ۳، ۴; پاداش ترک مال دوستى ۶; موانع مال دوستى ۷ مؤمنان: پاداش مؤمنان ۷; عصیان مؤمنان ۳;

نهى خداوند با یهود و نصارا ارتباط دوستى و ولایى برقرار مى کنند. ۵- ارتداد برخى مسلمانان صدر اسلام، با پذیرش ولایت و دوستى یهود و نصارا (فترى الذین فى قلوبهم

واقعا من دوستى و توجه به اسبان را بر ياد پروردگارم مقدم داشتم تا اين كه [اول وقت نماز گذشت و خورشيد] در پرده نهان شد [سليمان‌] گفت: «واقعاً من دوستى اسبان

ذکر خدا ۳ شیطان: آثار دوستى با شیطان ۲; تسخیر شیاطین ۵; زمینه سلطه شیطان ۱; زمینه همنشینى با شیطان ۱۰; عوامل سلطه شیطان ۸; موانع دوستى شیطان ۳; موانع سلطه

دوستان مسلمانان:۵، ۶، ۱۰ دوست‌شناسى: اهمیّت دوست‌شناسى ۱۶ دوستى: زمینه دوستى ۱۰ ; عوامل دوستى ۶ عبادت: آثار عبادت ۱۲ علم: و اخلاق ۱۲ ; علم و عبادت ۱۲ علما:

غفلت: آثار غفلت از خدا ۷، ۸; عوامل غفلت از خدا ۴ مال دوستى: آثار مال دوستى ۴، ۵، ۷، ۸; اجتناب از مال دوستى ۶ مؤمنان: توصیه به مؤمنان ۱، ۶; زمینه غفلت مؤمنان

تکبر: آثار تکبر ۵، ۱۰ ; عوامل تکبر ۱۲ خدا: عذاب خدا ۳ ; محبت خدا ۱ دوستى: آثار دوستى ۱۵ ریا: حرمت ریا ۲ ; عوامل ریا ۵، ۹، ۱۲ ریاکار: و شیطان ۱۱ ; سرزنش

آن را به معناى تمایل، بعضى به معناى همکارى، بعضى به معناى اظهار رضایت یا دوستى و بعضى به معناى خیرخواهى و اطاعت ذکر کرده اند، که همه اینها در مفهوم جامع

باشد که ممکن است از گزینش ابراهیم به دوستى پیش آید. یعنى مپندارید که خداوند، ابراهیم (ع) را براى رفع نیاز به دوستى برگزید. بلکه ابراهیم (ع) و تمامى هستى

باشد، و کافی است که خدا یاور شما باشد. خدا دشمنان شما را بهتر مى‌شناسد و دوستى او شما را كفايت خواهد كرد و يارى او شما را بسنده است. و خداوند به دشمنان

است به معنى مفعول باشد يعنى انسان به دوستى مال بسته شده است و ممكن است به معنى فاعل باشد گويا كيسه خود را براى دوستى مال بسته است. مخفى نماند بهتر است آن

است به معنى مفعول باشد يعنى انسان به دوستى مال بسته شده است و ممكن است به معنى فاعل باشد گويا كيسه خود را براى دوستى مال بسته است. مخفى نماند بهتر است آن

فسق ۱۰ ; موارد فسق ۵ کافران: قطع رابطه با کافران ۷ مال دوستى: آثار مال دوستى ۱، ۴ ; سرزنش مال دوستى ۳ مؤمنان: نشانه هاى مؤمنان ۸ مسلمانان: نگرانى مسلمانان

مرجع ضمیر فاعلى «یتفرّقون» مطابق آیه قبل، مشرکان باشد. ۲ - قیامت، روز پایان دوستى ها و پیوندهاى غیر الهى است. (و یوم تقوم الساعة یومئذ یتفرّقون) ۳ - صفوف مؤمنان،

نمود و نميتوان دوستى گرفت كه بشفاعت آن از عذاب الهى نجات يافت چون هر كس در آنروز بخود مشغول است بطوريكه توجّه بديگرى ندارد و در بين كفّار دوستى‌ئى نيست بلكه

مؤمنان، با هم، بر اساس دین، دوستى دارند (فإخونکم فى الدین و مولیکم) احتمال دارد منظور از «مولى» با توجه به ریشه لغوى آن، دوستى باشد. «موالیکم» عطف به «إخوانکم»

هیچ خویشاوندی از حال خویشاوندی نپرسد و هيچ خويشاوندى- يا دوستى- از [حال‌] خويشاوندى- يا دوستى- نپرسد. هیچ دوست صمیمی و خویشاوند نزدیکی، سراغ دوست صمیمی

ساختن بینوایان از محصولات باغ (أن لایدخلنّها الیوم علیکم مسکین) ۳ - مال دوستى و بخل شدید باغداران یمنى (أن لایدخلنّها الیوم علیکم مسکین) ۴ - حضور هر ساله

باشد از مقال من. توضيح: بدان كه دوستى آن حضرت با حق تعالى، عبارت باشد از اراده اطاعت او و معادات با اعداء او. و دوستى خداى تعالى به او اراده خير و ثواب

اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ‌: و خداى تعالى دوست و ناصر پرهيزكاران است، پس دوستى با ايشان نما، نه مخالفان. وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ

سنخيّت اهل نفاق و كفر با يكديگر كه در آيات سابقه بيان شد سنخيّت و اتّحاد و دوستى اهل ايمان است از مرد و زن با يكديگر بدليل آنكه همه طالب و مروّج يك مقصودند

اصحاب الجنة ۲; خست اصحاب الجنة ۳; سوگند اصحاب الجنة۱; طمع اصحاب الجنة ۱، ۲; مال دوستى اصحاب الجنة ۳; میوه چینى اصحاب الجنة۲ امتحان: ابزار امتحان ۴; امتحان با امکانات مادى

مال ۱ انسان: امتحان انسان ۱; بخل انسان ۲; ضعف انسان ۱; فطریات انسان ۶; مال دوستى انسان ۱ انفاق: آثار انفاق ۴; زمینه ترک انفاق ۲; محدوده انفاق ۲، ۴ تکلیف:

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

ویژگیهاى قیامت ۲ کفران: موانع کفران ۴; مؤاخذه بر کفران نعمت ۵ مال دوستى: مؤاخذه بر مال دوستى ۵

۳ فقر: علم به فلسفه فقر ۵ قیامت: عوامل اطمینان در قیامت ۳ مال دوستى: اجتناب از مال دوستى ۴، ۵ مساکین: تأمین مساکین ۴; حسن معاشرت با مساکین ۵ نفس مطمئنه:

ربوبیت خدا ۲; نشانه هاى رضایت از خدا ۸ فقرا: تأمین فقرا ۸ مال دوستى: اجتناب از مال دوستى ۸ مقربان: پاداش مقربان ۴; رضایت مقربان ۴; مقربان در قیامت ۴ نفس راضیه

۸ مشرکان: آثار هواپرستى مشرکان ۹; افتراهاى مشرکان ۶; بینش مشرکان ۱۰; پسر دوستى مشرکان ۸، ۹، ۱۰; خداشناسى مشرکان ۲; عقیده مشرکان ۲; علایق مشرکان ۸، ۱۰; مشرکان

قرب مخرج، و «هميم» از «اهتمام» مأخوذ است، يعنى دوستى كه در آن روز اهتمام كند در مهمّ كافران و شرط دوستى بجا آورد نخواهد بود، زيرا تصادق مخصوص خواهد بود

مثل [مريم:42]. كفايت نمى‏كند تو را از هيچ چيز [دخان:41]. روزى كه هيچ دوستى دوستى را كفايت نمى‏كند و مثل:[نور:32]. اگر فقير باشند خدا از فضل خود آنها را

که مودت و دوستى شما بر اهل بیت او واجب و لازم گردید و منظور خداوند از آیه «وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً» مودت و دوستى ما اهل بیت

بخش ناچیزى از دارایى هاى آنان مى شود. احکام :۱۵ انسان: علایق انسان ۱۲; مال دوستى انسان ۱۲ انفاق: محدوده انفاق ۱۶ ایمان: آثار ایمان ۱، ۳، ۵، ۷، ۸; اهمیت ایمان

شوم دشمنان خدا ۱۰; کیفر دشمنى با خدا ۹ دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۱۱ دوستى: ملاک دوستى ۴ دین: کیفر دشمنان دین ۲; همنشینان دشمنان دین ۱ زیانکاران: ۱۵ سرنوشت:

۳۹; محدوده استیذان از دوست ۱۵; محدوده اختیارات دوست ۱۳، ۱۵ دوستى: آثار دوستى ۱۷، ۲۶; حقوق دوستى ۱۵ دین: دن و عینیت ۸ سلام : آثار سلام ۳۱; ارزش سلام ۲۹; اهمیت

.. و یستهزأُ بها فلاتقعدوا معهم) ۳- گروهى از مسلمانان صدر اسلام، پذیراى دوستى و ولایت کفار، در عین نهى خداوند حتى از همنشینى با آنها (الذین یتّخذون الکفرین

ابوحمزه از جابربن عبدالله انصارى نيز نقل كرده است. * [روم:21]. خدا ميان شما دوستى و مهربانى گذاشت. مُوادَدَة: دوست داشتن يا دوست داشتن همديگر. [مجادله:22]

انفال معناى برقرار بودن ولايت بين مهاجرين و انصار (اولئك بعضهم اولياء بعض ) دوستى با كفار، انتشار سيره و روش آنان در ميان مسلمين و در نتيجه فتنه و فساد در

كه در دنيا مى‏گردد و از قومى به قومى منتقل مى‏شود يعنى مريض القلب‏ها در دوستى دشمنان اسلام شتاب مى‏كنند و مى‏گويند از بيم داريم كه به ما دائره‏اى برسد

ابوحمزه از جابربن عبدالله انصارى نيز نقل كرده است. * [روم:21]. خدا ميان شما دوستى و مهربانى گذاشت. مُوادَدَة: دوست داشتن يا دوست داشتن همديگر. [مجادله:22]

به دنیا و تأمین منافع شخصى، تعیین کننده خط مشى منافقان در برقرارى روابط دوستى و اجتماعى است. (الذین یتربّصون بکم ... ألم نستحوذ علیکم) ۴- شرکت منافقان

که مودت و دوستى شما بر اهل بیت او واجب و لازم گردید و منظور خداوند از آیه «وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً» مودت و دوستى ما اهل بیت

خدا ۲۶ خدا: ربوبیت خدا ۲۰; نشانه هاى ربوبیت خدا ۲۵ دعا: اجابت دعا ۲۵ دوستى: دوستى با زن شوهردار ۱۳ ذکر: آثار ذکر خدا ۱۱، ۱۷; ذکر احسان خدا ۲۶; ذکر نعمت

إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50) ترجمه‌ روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او

«اَلْخَيْر» به قرينه آيه قبل و بعد اسبان است . على هذا معنى آيه چنين مى‏شود: من دوستى اسبان را براى ياد پروردگارم اختيار كردم (زيرا به وسيله آنها مى‏توان جنگيد

الْغَشِ» در اقرب الموارد آمده «نَصَحَهُ نَصْحاً و نُصْحاً» يعنى او را پند داد و دوستى را بر وى خالص كرد. پند دادن را از آن نصح و نصيحت گويند كه از روى خلوص نيت

يكديگرند، و كسانى كه ايمان آوردند ولى هجرت نكردند، براى شما در باره آنها هيچ دوستى و تعهدى نيس كسانى كه ايمان آورده و هجرت كرده‌اند و در راه خدا با مال و جان

نیازمندِ ولایت (سرپرستى و دوستى)، از سر ذلّت موجودى درمانده و داراى کاستى است. (و لم یکن له ولىّ من الذلّ) «ولایت» یا به معناى دوستى است و یا به معناى سرپرستى

«اَلْخَيْر» به قرينه آيه قبل و بعد اسبان است . على هذا معنى آيه چنين مى‏شود: من دوستى اسبان را براى ياد پروردگارم اختيار كردم (زيرا به وسيله آنها مى‏توان جنگيد

اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ» 4- در يك دل، دو دوستى متضادّ جمع نمى‌شود. «مِنْ قَلْبَيْنِ» (دوستى و پيروى از وحى، با ولايت و پيروى از كافران و منافقان

است، اینها بهره [گذاری‌] زندگانی دنیاست، و نیک سرانجامی نزد خداوند است‌ دوستى كامها و آرزوها از زنان و پسران و مالهاى گردكرده و بر هم نهاده از زر و سيم

إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50) ترجمه‌ روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او

إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50) ترجمه‌ روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او

إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50) ترجمه‌ روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او

سوی بازگشت [به دنیا] وجود دارد؟! هر كس را كه خدا گمراه كند از آن پس هيچ دوستى نخواهد داشت. و ظالمان را مى‌بينى كه چون عذاب را بنگرند، مى‌گويند: آيا ما

إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50) ترجمه‌ روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او

۱۸، ۲۳، ۲۸ کفر: موارد کفر ۴۴، ۴۹، ۵۰، ۵۳ ; موجبات کفر ۴۲، ۴۳ مال دوستى: آثار مال دوستى ۴۲ محرّمات:۳۵، ۴۴ منفعت‌طلبى: آثار منفعت‌طلبى ۳۹ هدایت: عوامل هدایت

اصحاب کهف ۱۶، ۱۷، ۲۸، ۳۰; خواب اصحاب کهف ۳، ۱۸; خواسته هاى اصحاب کهف ۲۸، ۳۰; دوستى اصحاب کهف ۲۵; سلامتى اصحاب کهف ۲; شگفتى اصحاب کهف هنگام بیدارى ۴; شگفتى بیدارى

إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50) ترجمه‌ روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او

شيطان با شما بنى آدم، چگونه ترك دوستى خدا كنيد به مخالفت و دوستى شيطان نمائيد به متابعت؟ زيرا معصيت كاشف است از دوستى با شيطان، و تا كسى را شخص دوست ندارد

إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50) ترجمه‌ روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او

إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50) ترجمه‌ روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

سترگ نزد خداوند است‌ و بدانيد كه همانا مالها و فرزندانتان آزمونى‌اند- پس دوستى مال و فرزندان شما را به گناه واندارد- و بدانيد كه پاداشى بزرگ نزد خداوند

جنبه هاى مختلف غلبه خدا و رسولان او (كتب الله لاءغلبن انا و رسلى ) هرگز دوستى با دشمنان خدا و رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) با داشتن ايمانقابل جمع

شما از خودتان جفتهائى تا آرام گيريد و ميل كنيد بآنها و قرار داد ميانتان دوستى و مهربانى همانا در اين هر آينه نشانه‌ها است براى گروهى كه تفكر ميكنند و از

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

سرمايه نجات و رستگارى و رسيدن به ثواب و نعيم ابدى، منوط است به دوستى خدا، و دوستى دوستان خدا، دوستى خدا باشد. چنانچه در تفسير برهان ابو حمزه ثمالى گويد: خدمت

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

یاری نمی شوید. به ستمكاران ميل مكنيد، كه آتش بسوزاندتان. شما را جز خدا هيچ دوستى نيست و كس ياريتان نكند. و به ستم‌پیشگان [مشرک‌] گرایش نیابید که آتش دوزخ

كرده‏اند داناتر است، غيب آسمانها و زمين براى اوست، چه بينا و چه شنواست جز او دوستى برايشان نيست. همچنين كلمه «اَسْمِع بِهِمْ وَ اَبْصِرْ) در آيه [مريم:38]،

مؤمنين نازل شده است، عده اى گويند: درباره عبادة بن الصّامت نازل شده كه از دوستى و هم‌سوگندى يهود بنى‌قينقاع بيزارى و برائت جست و اعلام كرد كه دوست وى خدا

فرمان مى‌دهم تا خلقت خدا را دگرگون سازند. و هر كس كه به جاى خدا شيطان را به دوستى برگزيند زيانى آشكار كرده است. و آنگاه آنان را به گمراهی می‌کشانم و به [دام‌]

شما از خودتان جفتهائى تا آرام گيريد و ميل كنيد بآنها و قرار داد ميانتان دوستى و مهربانى همانا در اين هر آينه نشانه‌ها است براى گروهى كه تفكر ميكنند و از

شما از خودتان جفتهائى تا آرام گيريد و ميل كنيد بآنها و قرار داد ميانتان دوستى و مهربانى همانا در اين هر آينه نشانه‌ها است براى گروهى كه تفكر ميكنند و از

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

حق تعالى به سبب دوستى دنيا، ايشان را مذمت فرمود، چنانچه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: (حبّ الدّنيا رأس كلّ خطيئة) «2» دوستى دنيا سر منشأ تمام

تَرَكَ خَيْراً» و تو مال زياد ندارى و بر همين قول است آيه [عاديات:8] بشر در دوستى مال كثير محكم است. وَ اللّه إِن مِن أَن لَهُم مَا لَکَان فِي لا لَو الّذِين

السلام نقل نموده كه مراد از بهشت و آتش در اين آيات دوستى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و دوستى دشمنان ايشان است و بنابراين هم بايد تقرير استثناء

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

شفيعى داريم از اجانب و نه دوستى داريم از اقارب يا نه شفيعى داريم از شفعاء و مقرّبان درگاه خدا كه از ما شفاعت كند و نه دوستى كه اهتمام در خلاصى ما از عذاب

شما از خودتان جفتهائى تا آرام گيريد و ميل كنيد بآنها و قرار داد ميانتان دوستى و مهربانى همانا در اين هر آينه نشانه‌ها است براى گروهى كه تفكر ميكنند و از

إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50) ترجمه‌ روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او

که (ایشان را) دشمن داشتید، نوعی دوستی برقرار کند، و خدا تواناست و خدا پوشنده‌ای رحمتگر بر ویژگان است. خدا شما را از (دوستی با) کسانی که در دین با شما کشتار

شما از خودتان جفتهائى تا آرام گيريد و ميل كنيد بآنها و قرار داد ميانتان دوستى و مهربانى همانا در اين هر آينه نشانه‌ها است براى گروهى كه تفكر ميكنند و از

مسيحيت راه يافته است علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اند وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن

يافته و ثابت شده در قلبهاى آنها دوستى گوساله. به اين معنى كه سامرى ايشان را بر شرب محبت گوساله داشته بر وجهى كه آن دوستى در قلب آنها تمكن يافته و همه آن

امام صادق علیه‌السلام روایت نماید که فرمود: آیات ۸۸ و ۸۹ درباره اهل ولایت و دوستى ما نازل شده است و آیات ۹. و ۹۱ و ۹۲ درباره اهل عداوت و دشمنى ما نازل گردیده

خود، مِنْ دُونِ اللَّهِ‌: غير از خداى تعالى، وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً: هيچ دوستى كه نفع رساند به ايشان و نه يارى كننده كه ضرر را باز دارد از ايشان. تبصره:

السلام نقل نموده كه مراد از بهشت و آتش در اين آيات دوستى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و دوستى دشمنان ايشان است و بنابراين هم بايد تقرير استثناء

مقصر مى‌دانيم، پس به چه وجه به معبوديت خود قائل شويم و ميان ما و ايشان هيچ دوستى نيست و حاشا كه پرستش ايشان را رضا داده باشيم. نكته: «ولى» بر معنى اخير مأخوذ

به گلوگاه می‌رسد و تمامی وجود آنها مملوّ از اندوه می‌گردد؛ برای ستمکاران دوستی وجود ندارد، و نه شفاعت کننده‌ای که شفاعتش پذیرفته شود. |و آنها را از آن روز

امام صادق علیه‌السلام روایت نماید که فرمود: آیات ۸۸ و ۸۹ درباره اهل ولایت و دوستى ما نازل شده است و آیات ۹. و ۹۱ و ۹۲ درباره اهل عداوت و دشمنى ما نازل گردیده

امام صادق علیه‌السلام روایت نماید که فرمود: آیات ۸۸ و ۸۹ درباره اهل ولایت و دوستى ما نازل شده است و آیات ۹. و ۹۱ و ۹۲ درباره اهل عداوت و دشمنى ما نازل گردیده

است، وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلى‌ لَهُمْ‌: و بدرستى كه كافران را هيچ دوستى و ناصرى و معينى براى ايشان نيست. نزد بعضى اين آيه در روز احد نازل شد وقتى

كرده و از مالش‌ جلد 4 صفحه 428 كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه

رسيدن عجله دارد و به سرعت سپرى مى‌شود. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ» 5- يك دل، دو دوستى برنمى‌دارد. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ» 6- انسان از

نمود و نميتوان دوستى گرفت كه بشفاعت آن از عذاب الهى نجات يافت چون هر كس در آنروز بخود مشغول است بطوريكه توجّه بديگرى ندارد و در بين كفّار دوستى‌ئى نيست بلكه

كرده و از مالش‌ جلد 4 صفحه 428 كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه

رسيدن عجله دارد و به سرعت سپرى مى‌شود. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ» 5- يك دل، دو دوستى برنمى‌دارد. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ» 6- انسان از

مسيحيت راه يافته است علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اند وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن

نجات آنان متحقق است. 3- اراده و خواست الهى در باره بندگان ايمان؛ مدار ايمان دوستى و دشمنى براى خدا باشد و چنانچه در كافى فضيل يسار گويد: سؤال كردم از حضرت

اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً: و نيابد آن عامل سوء براى نفس خود، غير از خدا دوستى كه مدد به او رساند و نه يار و معينى كه از عذابش برهاند. لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ

كه قرآن است و مشتمل بر وصف محمد (ص) و على (ع) جلد 1 صفحه 150 و وجوب دوستى آندو و دوستى دوستان آندو و دشمنى دشمنان آندو است افكندند فرقه از اهل كتاب تورية

اميرالمؤمنين «عليه السلام» و خلط كننده بود (ظاهراً در روايت يا دوستى اهل بيت را به دوستى بنى اميه) و ايضاً از عكرمه كه غلام ابن عباس بود و حصين بن خبر او

گرفته‌اند و كسانى كه براى او بلکه تنها تسلّط شیطان بر کسانی است که او را به دوستی می‌گیرند و به واسطه‌ی او شرک می‌ورزند (و خدایان و بتانی را در عبادت انباز

خانه را پرستش كنند پس بايد خداوندِ اين خانه را بپرستند؛ پس (به شکرانه این دوستی) باید یگانه خدای این خانه (کعبه) را پرستند. پس باید پروردگار این خانه را

امام صادق علیه‌السلام روایت نماید که فرمود: آیات ۸۸ و ۸۹ درباره اهل ولایت و دوستى ما نازل شده است و آیات ۹. و ۹۱ و ۹۲ درباره اهل عداوت و دشمنى ما نازل گردیده

كرده و از مالش‌ جلد 4 صفحه 428 كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه

كرده و از مالش‌ جلد 4 صفحه 428 كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه

همان اصول اسلام ظاهرى است كه جز حرمان و نااميدى ثمرى ندارد خداوند ما را در دوستى على (ع) ثابت بدارد .. يُرِيدُون‌َ أَن‌ يَخرُجُوا مِن‌َ النّارِ وَ ما هُم‌

السلام نقل نموده كه مراد از بهشت و آتش در اين آيات دوستى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و دوستى دشمنان ايشان است و بنابراين هم بايد تقرير استثناء

فوت شود از ايشان، و مسرور نگردند به آنچه عطا شود به ايشان. يا احمد، دوستى من، دوستى با فقراست. پس نزديك بشو به فقرا و تقرب جوى مجلس آنان را به نزديك شدن،

جمله «ان اللّه ...»، بیان علتى براى «لاتجادل» است و دلالت بر این دارد که دوستى و دشمنى خدا باید میزان حرکتها و توقفها قرار گیرد. ۱۱- حب و بغض خداوند، معیار

رسيدن عجله دارد و به سرعت سپرى مى‌شود. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ» 5- يك دل، دو دوستى برنمى‌دارد. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ» 6- انسان از

«16» تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى «17» وَ جَمَعَ فَأَوْعى‌ «18» و هيچ دوستى از دوستش احوالى نپرسد. به يكديگر نمايانده مى‌شوند. در آن روز مجرم دوست دارد

ائمه معصومين و اللّه درجات هستند نزد خدا از براى مؤمنين و بميزان معرفت و دوستى هر كس نسبت بما خداوند درجه باو عنايت ميكند و اجر اعمال او را ميدهد و از حضرت

اصل كيفيّت است، نه كميّت. «مِمَّا تُحِبُّونَ» 9- اسلام، مكتب انسان دوستى است نه مال دوستى. «تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» 10- در انفاق نه افراط و نه تفريط،

دُونِهِ‌: نيست مر شما را غير از ذات يگانه او، مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ‌: هيچ دوستى كه شما را يارى كند و نه هيچ شفاعت كننده‌اى كه شما را مددكارى نمايد، يعنى

آگاه است. آیا کسانی را ننگریسته‌ای که گروهی را که خدا بر آنان خشم کرده به دوستی گرفته‌اند؟ آنان نه از شمایند و نه از ایشان و به دروغ سوگند یاد می‌کنند در

اصلى مشركين در شرك ورزيدن به عمد و اختيار وجه جمع بين دو آيه اى كه يكى وجود دوستى در قيامت اثبات و ديگرى نفى مى كند استدلال بر اختصاص ربوبيت براى خدا به اختصاص

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسانيكه در دنيا براى خدا با يكديگر دوستى كنند روز قيامت بر روى زمينى از زبر جد سبز باشند در سايه عرش خدا و روايات

السَّماواتِ‌ مستوفى گذشت و مردم بايد بدانند و متذكر باشند كه در دنيا و آخرت دوستى كه در مقابل قهر خدا بتواند با آنها كمك كند و شفيعى كه بى‌اجازه خدا بتواند

از آن بعد با من ترک صحبت و رفاقت کن که از (تقصیر) من عذر موجه (بر متارکه دوستی) به دست خواهی داشت. گفت: بعد از این اگر چیزی از تو پرسیدم، دیگر با من مصاحبت

نمود و نميتوان دوستى گرفت كه بشفاعت آن از عذاب الهى نجات يافت چون هر كس در آنروز بخود مشغول است بطوريكه توجّه بديگرى ندارد و در بين كفّار دوستى‌ئى نيست بلكه

اين مگر فرشته‌اى بزرگوار گفت پس اينكه ديديد همانستكه ملامت كرديد مرا در دوستى او و هر آينه بتحقيق مراوده نمودم با او براى كامجوئى از او پس خود را نگاهداشت

شرایط بيعت زنان مؤمن با رسول خدا«ص» يادآورى شقاوت و هلاكت ابدى يهود و نهى از دوستى با آنان بحث روايتى چند روايت درباره ازدواج با زنان كافر تفسیر آیات يا أَيُّهَا

پيروان او. فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً: پس هرگز نيابى مر او را دوستى راه نماينده كه او را به راه راست دلالت كند و از ضلالت به هدايت رساند، يعنى

را از زمين بلند نگاه ميداشتند و تندرو بودند پس گفت همانا من بازماندم براى دوستى اسبان خوب از ذكر پروردگارم تا پنهان شد آفتاب به پرده شب‌ برگردانيد آنها جلد

كرده و از مالش‌ جلد 4 صفحه 428 كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه

نيستيد شما عاجز كنندگان در زمين و نه در آسمان و نيست براى شما غير از خدا هيچ دوستى و نه يارى كننده‌اى‌ و آنانكه كافر شدند بآيتهاى خدا و ملاقات او آنگروه نااميد

را از زمين بلند نگاه ميداشتند و تندرو بودند پس گفت همانا من بازماندم براى دوستى اسبان خوب از ذكر پروردگارم تا پنهان شد آفتاب به پرده شب‌ برگردانيد آنها جلد

آنچه در زمين است و واى بر كافران از عذاب سخت‌ آنانكه اختيار ميكنند از راه دوستى زندگانى دنيا را بر آخرت و باز ميدارند از راه خدا و ميخواهند در آن كجى را

مقابله با شما را نداشته باشند. «فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً» 7- ناسپاسى و مال دوستى انسان را در برابر جبهه حق قرار مى‌دهد. وَ الْعادِياتِ‌ ... إِنَّ الْإِنْسانَ

تفسير اگر محبت كفار را مسلمين در دل خودشان پنهان نمايند و ظاهرا با مسلمين دوستى كنند و هم چنين اگر در سينه آنها محبت مسلمين و اسلام جاى گير شده باشد و ظاهرا

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسانيكه در دنيا براى خدا با يكديگر دوستى كنند روز قيامت بر روى زمينى از زبر جد سبز باشند در سايه عرش خدا و روايات

اهل بيت را دوست داشته باشد از دوستان ايشان محسوب نخواهد شد و ايشان از چنين دوستى بيزارند چون دوست دشمن و دشمن دوست دشمن است. وَ تَوَكَّل‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ وَ

الْمُصْلِحِ» «2» در حديث مى‌خوانيم: مراد از عهد و پيمانى كه مورد سؤال است، محبّت و دوستى و اطاعت از علىّ عليه السلام است. «3» «1». نساء، 10. «2». بقره، 220. «3».

» ای پدر من همانا می‌ترسم برسدت عذابی از خدای مهربان که بشوی برای شیطان دوستی‌ O my father, I fear that a punishment from the Most Gracious will afflict

عاقلى كه قرآن خارق عادت و كلام سبحانى است. پس اعتراضات و ايراد شبهات به جهت دوستى دنيا و رياست و جاه‌طلبى است، لذا مبالغه فرمايد در زجر و تهديد ايشان. وَ كَمْ

به من فرمود: زمانى که خداوند اهل بهشت را وارد بهشت مى کند پیکى را به سوى دوستى از اولیاء خود مى فرستد، آن پیک نگهبانانى را بر در خانه او (ولى خدا) مشاهده

صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مقدم دارند، و فرامين سبحانى را بقدر تعليقه دوستى، وقر و اهميتى ندهند. در احياء العلوم غزالى: از جمله فرمايشات الهى در تورات

نيستيد شما عاجز كنندگان در زمين و نه در آسمان و نيست براى شما غير از خدا هيچ دوستى و نه يارى كننده‌اى‌ و آنانكه كافر شدند بآيتهاى خدا و ملاقات او آنگروه نااميد

از هر جا بلند شود گمان ميكنند براى اضرار بآنها است اينها كه ظاهرا اظهار دوستى مينمايند باطنا دشمنند بايد از آنها حذر نمود و مستحق لعن‌ جلد 5 صفحه 209 و

آنحضرت آيه ۱۱-۱۴ آيه و ترجمه تفسير : نكته ها : ۱ - توطئه هاى دشمن در لباس دوستى . ۲ - نياز فطرى و طبيعى انسان به سرگرمى سالم . ۳ - فرزند در سايه پدر. ۴ -

آنحضرت آيه ۱۱-۱۴ آيه و ترجمه تفسير : نكته ها : ۱ - توطئه هاى دشمن در لباس دوستى . ۲ - نياز فطرى و طبيعى انسان به سرگرمى سالم . ۳ - فرزند در سايه پدر. ۴ -

آن دور اولى خودشان قرار دادند و از ولايت خدا بيرون رفتند و گمان كردند كه دوستى آن دو موجب نجات آنها است از عذاب خدا با آنكه بدوستى آن دو كافر شدند و ظاهرا

يُحِبُّ الْكافِرِينَ‌: بدرستى كه خدا دوست نمى‌دارد ناگرويدگان را، يعنى لازمه دوستى كه انعام و احسان و افضال باشد، با كفار منظور نفرمايد تا آنها را با مؤمنان

گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين

ذات سبحانه دوست نمى‌دارد تجاوز كنندگان از حد و تاركين دعا را، يعنى لازمه دوستى كه لطف و مرحمت و عطا باشد، نسبت به آنان منظور نفرمايد. بيان: در علم كلام

مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ: و نيست شما را غير از خدا هيچ دوستى كه متولى و كار ساز شما باشد در دنيا و نه يارى كه عذاب را از شما دفع نمايد

وَيْلَتى‌ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا» «4» اى كاش! فلانى را به دوستى نمى‌گرفتم. در قيامت، ميان مجرمان با يكديگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان

زيرا صلوات‌ مرتبه‌ ثاني‌ دوستي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌را‌ دوست‌ دارد و دوست‌ ‌خدا‌ ‌را‌ ‌هم‌ دوست‌ دارد و لعن‌ مرتبه‌ سوم‌ ‌از‌ دوستي‌ ‌است‌ زيرا ‌خدا‌ ‌را‌

را از زمين بلند نگاه ميداشتند و تندرو بودند پس گفت همانا من بازماندم براى دوستى اسبان خوب از ذكر پروردگارم تا پنهان شد آفتاب به پرده شب‌ برگردانيد آنها جلد

را از زمين بلند نگاه ميداشتند و تندرو بودند پس گفت همانا من بازماندم براى دوستى اسبان خوب از ذكر پروردگارم تا پنهان شد آفتاب به پرده شب‌ برگردانيد آنها جلد

نيستيد شما عاجز كنندگان در زمين و نه در آسمان و نيست براى شما غير از خدا هيچ دوستى و نه يارى كننده‌اى‌ و آنانكه كافر شدند بآيتهاى خدا و ملاقات او آنگروه نااميد

كنيم. لا تَعْبُدِ الشَّيْطانَ‌ ... كانَ لِلرَّحْمنِ عَصِيًّا 11- ولايت و دوستى شيطان خطرناك است. او كه خدا را معصيت كرده بر سر ما چه خواهد آورد؟ «إِنَّ

آن دور اولى خودشان قرار دادند و از ولايت خدا بيرون رفتند و گمان كردند كه دوستى آن دو موجب نجات آنها است از عذاب خدا با آنكه بدوستى آن دو كافر شدند و ظاهرا

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسانيكه در دنيا براى خدا با يكديگر دوستى كنند روز قيامت بر روى زمينى از زبر جد سبز باشند در سايه عرش خدا و روايات

گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين

شكسته‌تر و منافقان چيره‌تر شدند. حضرت چون شنيد «عمرو» مبارز طلبد، فرمود: هيچ دوستى باشد شر اين دشمن را بگرداند؟ حضرت علىّ مرتضى عليه السّلام عرض كرد: من به

مقابله با شما را نداشته باشند. «فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً» 7- ناسپاسى و مال دوستى انسان را در برابر جبهه حق قرار مى‌دهد. وَ الْعادِياتِ‌ ... إِنَّ الْإِنْسانَ

نمى‌كنند. (تحريم، 6) آنان دليل دشمنى با جبرئيل را آوردن دستورات سنگين و دليل دوستى ميكائيل را آوردن دستورات سبك مى‌دانند. درست مانند كودك بازيگوشى كه معلّم

آمادگى براى مرگ است. «فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» هر دوستى، به ملاقات دوست خود علاقمند است، اگر شما دوست خدا هستيد، چرا به ملاقات خداوند

بخواهد براى شما بدى يا بخواهد برايتان رحمتى و نيابند براى‌شان غير از خدا دوستى و نه ياورى‌ بتحقيق ميداند خدا تا خير اندازندگان از شما را و گويندگان به برادرانشان

خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» از آنچه به شما داده‌ايم پيش از آن كه قيامت فرارسد كه دوستى و داد و ستد و شفاعتى در كار نيست، انفاق كنيد. ابن عباس مى‌گويد: اين درخواستِ

اهل بيت را دوست داشته باشد از دوستان ايشان محسوب نخواهد شد و ايشان از چنين دوستى بيزارند چون دوست دشمن و دشمن دوست دشمن است. وَ اتَّبِع‌ ما يُوحي‌ إِلَيك‌َ

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسانيكه در دنيا براى خدا با يكديگر دوستى كنند روز قيامت بر روى زمينى از زبر جد سبز باشند در سايه عرش خدا و روايات

و آنچه در زمین است از اوست. و وای بر کافران از عذابی سخت؛ کسانی که جویای دوستی این زندگی پستِ نزدیکتر بر زندگی آخرینند و (خود و دیگران را) از راه خدا باز

و انت لا تدرى من الموصوف لسارعت الى مقته. «1» اى پسر آدم، انصاف ندهى مرا دوستى نمايم به تو به نعمت، و دشمنى كنى به من به معصيت. خير من به تو نازل است، و

كمتر چيزى كه به سبب آن، بنده كافر گردد. فرمود: اينكه بدعت گذارد چيزى را، پس دوستى نمايد بر آن و تبرى كند از كسى كه مخالفت آن نمايد. رفع شبهه: اگر كسى گويد:

از هر جا بلند شود گمان ميكنند براى اضرار بآنها است اينها كه ظاهرا اظهار دوستى مينمايند باطنا دشمنند بايد از آنها حذر نمود و مستحق لعن‌ جلد 5 صفحه 209 و

آنحضرت آيه ۱۱-۱۴ آيه و ترجمه تفسير : نكته ها : ۱ - توطئه هاى دشمن در لباس دوستى . ۲ - نياز فطرى و طبيعى انسان به سرگرمى سالم . ۳ - فرزند در سايه پدر. ۴ -

ظاهرا مراد كسانى هستند كه اقرار بامامت نموده باشند نهايت آنكه بلوازم تشيّع و دوستى عمل ننموده باشند و الّا مسلّم است كه اهل نجات نخواهند بود و پنج در مخصوص

بظالم نمودند نصرت نميفرمايد پس نبايد باميد اعانت و نصرت از ظلمه با آنها دوستى و مودّت نمود و خداوند امر فرموده است باقامه نماز در دو طرف روز و در ساعاتى

جبرئیل گفت: عفو چیست؟ جواب داد: عفو آن است که با کسى که از تو بریده، پیوند دوستى برقرار کنى و به کسى که تو را محروم کرده بخشش کنى و از کسى که به تو ستم کرده

«16» تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى «17» وَ جَمَعَ فَأَوْعى‌ «18» و هيچ دوستى از دوستش احوالى نپرسد. به يكديگر نمايانده مى‌شوند. در آن روز مجرم دوست دارد

آله و سلّم هر كه ذكر خدا بسيار نمايد، دوست مى‌دارد او راى خدا، يعنى لازمه دوستى از احسان و مرحمت در باره او بفرمايد، و هر كه ذكر الهى را زياد كند نوشته شود

بظالم نمودند نصرت نميفرمايد پس نبايد باميد اعانت و نصرت از ظلمه با آنها دوستى و مودّت نمود و خداوند امر فرموده است باقامه نماز در دو طرف روز و در ساعاتى

اصلى مشركين در شرك ورزيدن به عمد و اختيار وجه جمع بين دو آيه اى كه يكى وجود دوستى در قيامت اثبات و ديگرى نفى مى كند استدلال بر اختصاص ربوبيت براى خدا به اختصاص

انسان‌ها با مخالف آن مبارزه مى‌كنند. «يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ» (وطن دوستى، امرى فطرى وخواسته همه مردم است) «1». اعلى، 14. جلد 5 - صفحه 360 3- وحدت،

ميگريم پس ملك عرضه ميدارد خداوند ميفرمايد شيعيان على را بتو بخشيدم و براى دوستى تو و عترتت از گناهان ايشان گذشتم و ملحق نمودم آنها را بتو و بساير شيعيان

مسيحيت راه يافته است علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اند وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن

السَّماواتِ‌ مستوفى گذشت و مردم بايد بدانند و متذكر باشند كه در دنيا و آخرت دوستى كه در مقابل قهر خدا بتواند با آنها كمك كند و شفيعى كه بى‌اجازه خدا بتواند

براى تو است مثل آنچه سؤال نمودى و بتحقيق عطا فرمودم آنچه سؤال نمودى به جهت دوستى تو او را. «2» شأن نزول: خباب يكى از اصحاب صفه گويد: چون مالهاى بنى قريضه

هیچ شرک و ریا) برای خداست، و آنان که غیر خدا را (چون بتان و فرعونان) به دوستی و پرستش برگرفتند (گفتند) ما آن بتان را نمی‌پرستیم مگر برای اینکه ما را به

آنچه سبب نافرمانى خدا است شش چيز است: دوستى دنيا، دوستى رياست، دوستى طعام، دوستى خواب، دوستى راحت و آسايش، و دوستى زن‏ها. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله

حضرت صادق عليه السّلام: ارشاد فرما ما را ملازم شدن طريقى كه مؤدى است به دوستى تو و رساننده به بهشت تو و مانع شونده از متابعت هواهاى ما كه به زحمت افتيم،

اثر حملى نيست؛ تا وقت وضع حمل نزديك شد. مادر موسى را با يكى از قابله‌ها دوستى بود، به او گفت: مرا يارى كن بر اين امر، و چون پسر باشد او را مخفى و كسى نداند

بخواهد براى شما بدى يا بخواهد برايتان رحمتى و نيابند براى‌شان غير از خدا دوستى و نه ياورى‌ بتحقيق ميداند خدا تا خير اندازندگان از شما را و گويندگان به برادرانشان

امیرالمؤمنین (ع) درباره آیه «من جاء بالحسنة ... » روایت شده است: «حسنه» دوستى ما اهل بیت و «سیئه» دشمنى ماست ... . ۱۰- سئل أبو عبدالله (ع) ... عن قول الله

آن دور اولى خودشان قرار دادند و از ولايت خدا بيرون رفتند و گمان كردند كه دوستى آن دو موجب نجات آنها است از عذاب خدا با آنكه بدوستى آن دو كافر شدند و ظاهرا

يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ‌: و خداى تعالى دوست دارد احسان كنندگان را، يعنى لازمه دوستى كه انعام و افاضه فيض است، نسبت به ايشان منظور فرمايد. پس جماعتى كه متصف به

عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» «1» پس دشمنى نموديد او را بدون اعراض، و دوستى نموديد او را بدون مخالفت. 8- قرار داديد عيوب مردم را نصب العين خود و عيوب

ميگريم پس ملك عرضه ميدارد خداوند ميفرمايد شيعيان على را بتو بخشيدم و براى دوستى تو و عترتت از گناهان ايشان گذشتم و ملحق نمودم آنها را بتو و بساير شيعيان

اصلى مشركين در شرك ورزيدن به عمد و اختيار وجه جمع بين دو آيه اى كه يكى وجود دوستى در قيامت اثبات و ديگرى نفى مى كند استدلال بر اختصاص ربوبيت براى خدا به اختصاص

ميگريم پس ملك عرضه ميدارد خداوند ميفرمايد شيعيان على را بتو بخشيدم و براى دوستى تو و عترتت از گناهان ايشان گذشتم و ملحق نمودم آنها را بتو و بساير شيعيان

ميگريم پس ملك عرضه ميدارد خداوند ميفرمايد شيعيان على را بتو بخشيدم و براى دوستى تو و عترتت از گناهان ايشان گذشتم و ملحق نمودم آنها را بتو و بساير شيعيان

شرایط بيعت زنان مؤمن با رسول خدا«ص» يادآورى شقاوت و هلاكت ابدى يهود و نهى از دوستى با آنان بحث روايتى چند روايت درباره ازدواج با زنان كافر تفسیر آیات وَ إِنْ

مسيحيت راه يافته است علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اند وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسانيكه در دنيا براى خدا با يكديگر دوستى كنند روز قيامت بر روى زمينى از زبر جد سبز باشند در سايه عرش خدا و روايات

السَّماواتِ‌ مستوفى گذشت و مردم بايد بدانند و متذكر باشند كه در دنيا و آخرت دوستى كه در مقابل قهر خدا بتواند با آنها كمك كند و شفيعى كه بى‌اجازه خدا بتواند

نافرمانيها دوستى زنان و دوستى دنيا و دوستى رياست و دوستى استراحت و دوستى‏ سخن گفتن و دوستى سرورى و ثروت منشعب گشت، و اينها هفت خصلت است كه همگى در دوستى دنيا

(نگا: آیه و ) عبارت «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» که نشانه صلح و دوستی و بیانگر رحمانیّت و رحیمیّت خدا است در ابتدای آن نیامده است. (بَرَآءَة) خبر

روایات دیگری نیز در همین زمینه که منظور از «عروة الوثقی» دوستی اهل بیت علیهم السّلام یا دوستی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله یا امامان از فرزندان حسین علیه

عزيزترين خاندانش بد دارد و به پاكى و خلوص با او دوستى كند، پسر أبى يعفور گريست و گفت: چگونه با او به پاكى و خلوص دوستى كند؟ فرمود: اى پسر أبى يعفور، چون در دل

بمانند خود دوستى ورزد، كالاى خود را جز در نزد خريدار و جويايش پهن مكن، و چنانچه ميان گرگ و گوسفند دوستى نباشد هم چنين ميان نيكوكار و بدكار دوستى نباشد، و

انفال معناى برقرار بودن ولايت بين مهاجرين و انصار (اولئك بعضهم اولياء بعض ) دوستى با كفار، انتشار سيره و روش آنان در ميان مسلمين و در نتيجه فتنه و فساد در

ورزيدند پس عذاب ميكند آنها را عذابى دردناك و نمى‌يابند براى خودشان از غير خدا دوستى و نه ياورى. بيان‌ مفاد اين آيه واضح است و بعضى آنرا در آيه دانسته‌اند. فَأَمَّا

ظاهرا مراد كسانى هستند كه اقرار بامامت نموده باشند نهايت آنكه بلوازم تشيّع و دوستى عمل ننموده باشند و الّا مسلّم است كه اهل نجات نخواهند بود و پنج در مخصوص

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسانيكه در دنيا براى خدا با يكديگر دوستى كنند روز قيامت بر روى زمينى از زبر جد سبز باشند در سايه عرش خدا و روايات

ميگريم پس ملك عرضه ميدارد خداوند ميفرمايد شيعيان على را بتو بخشيدم و براى دوستى تو و عترتت از گناهان ايشان گذشتم و ملحق نمودم آنها را بتو و بساير شيعيان

نام گذارده‌اند. محتواى اين سوره درباره‌ى محبّت به خداوند متعال و نهى از دوستى با دشمنان اوست و به مسلمانان سفارش مى‌كند كه حضرت ابراهيم عليه السلام را

مسيحيت راه يافته است علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اند وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن

اگر کسى ادعا کند که مرا دوست می‌دارد ولى نسبت به على دشمنى بورزد درباره دوستى من دروغ گفته است زیرا دوست داشتن من توام با دوست داشتن على است سپس این آیه

اهل بيت را دوست داشته باشد از دوستان ايشان محسوب نخواهد شد و ايشان از چنين دوستى بيزارند چون دوست دشمن و دشمن دوست دشمن است. بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

است كه مودت و دوستى او را نزديك كرده باشد اگر چه خويشاونديش دور باشد، و بيگانه و دور كسى است كه دوستى او را دور كرده است (و از نظر دوستى بيگانه باشد) اگر

را وحى كرد و با من بى‏واسطه سخن گفت تا آنكه به من فرمود: اى محمد! هر كه دوستى از دوستان من خوار كند، محققاً به نبرد با من كمين گرفته است، و هر كه با من

جهاد در راه من و جلب خشنوديم هجرت كرده ايد پيوند دوستى با آنها برقرار نسازيد، شما مخفيانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى كنيد در حالى كه من آنچه را پنهان يا

«يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ» 2- گاهى دشمنان از احساسات و عواطف مردم مانند وطن‌دوستى، بر ضد مردان خدا سوءاستفاده مى‌كنند. «يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ» 3- كافر

از تعبیر «تستأنسوا» به جاى «تستأذنوا» و دستور به سلام کردن - که پیام آور دوستى و صفا است - استفاده مى شود. ۷ - ورود ناگهانى و بدون سلام کردن و اذن خواستن،

از هر جا بلند شود گمان ميكنند براى اضرار بآنها است اينها كه ظاهرا اظهار دوستى مينمايند باطنا دشمنند بايد از آنها حذر نمود و مستحق لعن‌ جلد 5 صفحه 209 و

آنچه در زمين است و واى بر كافران از عذاب سخت‌ آنانكه اختيار ميكنند از راه دوستى زندگانى دنيا را بر آخرت و باز ميدارند از راه خدا و ميخواهند در آن كجى را

مسيحيت راه يافته است علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اند وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن

به داورى مأمور كرد. يكى از مسلمانان همراه او به نام «ابولبابه» كه سابقه دوستى با آنان داشت، با اشاره به گلوى خود به آنان فهماند كه در صورت پذيرش حكميّت

بپوشان و با خواهش نفس خود به عقلى كه دارى، كارزار نما، تا دوستى تو با خلائق سالم بماند و دوستى خلائق با تو ظاهر گردد». آل عمران ١٢٢ آل عمران ١٢٩ آل عمران

وانگذارد و او را دروغگو نشمارد و به او اف نگويد و اگر به او اف گويد ميان آنها دوستى و رابطه معنوى به جا نماند و هر گاه به او بگويد: تو دشمن منى، يكى از آنها

فرمود: چون دوستى آن بدعت به دلش نشسته. رسول خدا (ص) فرمود: خدا از قبول توبه بدعتگزار خوددارى فرموده. عرض شد چرا چنين است؟ فرمود: زيرا كه دوستى بدعت دل‏نشينش