ریشه فدى: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Move page script صفحهٔ ریشه فدى‌ را به ریشه فدى منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::فدى‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
عوض. يعنى عوضى كه انسان از براى خود مى‏دهد. همچنين است فديه و فداء [بقره:229]. گناهى بر آن دو نيست در آنچه زن آن را عوض داده مقصود آن است كه زن چيزى در عوض طلاق گرفتن بدهد. [بقره:184]. و بر آنان كه به مشقت زياد روزه مى‏گيرند عوضى است و آن طعام فقير است. [محمّد:4]. بندها را محكم كنيد (و اسير گيريد) و پس از آن منت نهيد يا فدا وعوض گيريد (و آزادشان كنيد). [بقره:85]. «تُفادُوهُمْ» را بعضى «تفدوهم» خوانده‏اند طبرسى فرموده: وجه بين‏الاثنين بودن آن است كه فعلى از جانب اسير گيرنده واقع مى‏شود و آن تحويل اسير است و فعلی از جانب اسیر كه دفع فديه است يعنى: اگر آنها در حال اسارت پيش شما آمدند فديه داده و آنها را آزاد مى‏كنيد حال آنكه اخراجشان بر شما حرام است. در قرآن فقط يكبار آمده كه عوض را كسى از جانب ديگرى بدهد. [صافات:107]. رجوع شود به «ابراهيم» فصل قربانى.
عوض. يعنى عوضى كه انسان از براى خود مى‏دهد. همچنين است فديه و فداء [بقره:229]. گناهى بر آن دو نيست در آنچه زن آن را عوض داده مقصود آن است كه زن چيزى در عوض طلاق گرفتن بدهد. [بقره:184]. و بر آنان كه به مشقت زياد روزه مى‏گيرند عوضى است و آن طعام فقير است. [محمّد:4]. بندها را محكم كنيد (و اسير گيريد) و پس از آن منت نهيد يا فدا وعوض گيريد (و آزادشان كنيد). [بقره:85]. «تُفادُوهُمْ» را بعضى «تفدوهم» خوانده‏اند طبرسى فرموده: وجه بين‏الاثنين بودن آن است كه فعلى از جانب اسير گيرنده واقع مى‏شود و آن تحويل اسير است و فعلی از جانب اسیر كه دفع فديه است يعنى: اگر آنها در حال اسارت پيش شما آمدند فديه داده و آنها را آزاد مى‏كنيد حال آنكه اخراجشان بر شما حرام است. در قرآن فقط يكبار آمده كه عوض را كسى از جانب ديگرى بدهد. [صافات:107]. رجوع شود به «ابراهيم» فصل قربانى.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ه:100, ب:55, من:53, ل:48, هم:37, ف:35, ما:32, کم:30, ارض:27, فى:27, مع:25, على:25, عذب:24, بين:24, لو:24, يوم:24, لا:22, مثل:21, هو:21, جمع:19, ان:19, او:18, الذين:18, اول:18, وثق:17, حمم:15, سلم:15, حتى:15, اسر:15, طعم:15, قوم:15, بلو:15, وضع:15, الى:15, جرم:15, سوء:15, ذهب:15, صوم:15, سکن:15, طوق:15, ذبح:14, رئس:14, ظلم:14, حرم:14, اذ:14, اهل:14, ودد:14, اخذ:14, بعد:14, تلک:14, اتى:14, وله:14, هما:14, حرب:14, حدد:13, سرر:13, اوى:13, کفر:13, هذا:13, الله:13, ملء:13, منن:13, صدق:13, ترک:13, عظم:13, ها:13, عدو:13, انن:13, ندم:13, وزر:13, امن:13, بصر:13, حرر:13, اخر:13, طوع:13, خير:13, اذى:13, جنح:13, نفس:13, وحد:13, جناح:12, ذلک:12, اله:12, نسک:12, اما:12, ذا:12, بنو:12, لما:12, خرج:12, غرر:12, رقب:12, سئل:11, صحب:11, نور:11, الم:11, رئى:11, کلل:11, احد:11, اذا:11, اثم:11, قبل:11, ا:11, کون:11, هى:11, شىء:11, حسب:11, بدو:10, عدد:10, مرض:10, قضى:10, شدد:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۳

تکرار در قرآن: ۱۴(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

عوض. يعنى عوضى كه انسان از براى خود مى‏دهد. همچنين است فديه و فداء [بقره:229]. گناهى بر آن دو نيست در آنچه زن آن را عوض داده مقصود آن است كه زن چيزى در عوض طلاق گرفتن بدهد. [بقره:184]. و بر آنان كه به مشقت زياد روزه مى‏گيرند عوضى است و آن طعام فقير است. [محمّد:4]. بندها را محكم كنيد (و اسير گيريد) و پس از آن منت نهيد يا فدا وعوض گيريد (و آزادشان كنيد). [بقره:85]. «تُفادُوهُمْ» را بعضى «تفدوهم» خوانده‏اند طبرسى فرموده: وجه بين‏الاثنين بودن آن است كه فعلى از جانب اسير گيرنده واقع مى‏شود و آن تحويل اسير است و فعلی از جانب اسیر كه دفع فديه است يعنى: اگر آنها در حال اسارت پيش شما آمدند فديه داده و آنها را آزاد مى‏كنيد حال آنكه اخراجشان بر شما حرام است. در قرآن فقط يكبار آمده كه عوض را كسى از جانب ديگرى بدهد. [صافات:107]. رجوع شود به «ابراهيم» فصل قربانى.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
تُفَادُوهُمْ‌ ۱
فِدْيَةٌ ۲
فَفِدْيَةٌ ۱
افْتَدَتْ‌ ۱
افْتَدَى‌ ۱
فَدِيَةٌ ۱
لِيَفْتَدُوا ۱
لاَفْتَدَتْ‌ ۱
لاَفْتَدَوْا ۲
فَدَيْنَاهُ‌ ۱
فِدَاءً ۱
يَفْتَدِي‌ ۱

ریشه‌های مرتبط