المائدة ٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که به نماز می‌ایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل [= برآمدگی پشت پا] مسح کنید! و اگر جنب باشید، خود را بشویید (و غسل کنید)! و اگر بیمار یا مسافر باشید، یا یکی از شما از محل پستی آمده [= قضای حاجت کرده‌]، یا با زنان تماس گرفته (و آمیزش جنسی کرده‌اید)، و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاکی تیمم کنید! و از آن، بر صورت [= پیشانی‌] و دستها بکشید! خداوند نمی‌خواهد مشکلی برای شما ایجاد کند؛ بلکه می‌خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شکر او را بجا آورید!

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! چون به نماز برخاستيد، صورت و دست‌هاى خود را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاى خود را تا برآمدگى روى پا مسح كنيد و اگر جنب بوديد غسل كنيد و اگر بيمار يا مسافر بوديد، يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد، يا با زنان نزديكى كرديد و آب ني
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، چون به [عزم‌] نماز برخيزيد، صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد؛ و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پيشين [هر دو پا] مسح كنيد؛ و اگر جنب‌ايد خود را پاك كنيد [=غسل نماييد]؛ و اگر بيمار يا در سفر بوديد، يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد، يا با زنان نزديكى كرده‌ايد و آبى نيافتيد؛ پس با خاك پاك تيمّم كنيد، و از آن به صورت و دستهايتان بكشيد. خدا نمى‌خواهد بر شما تنگ بگيرد، ليكن مى‌خواهد شما را پاك، و نعمتش را بر شما تمام گرداند، باشد كه سپاس [او] بداريد.
ای اهل ایمان، چون خواهید برای نماز برخیزید صورت و دستها را تا مرفق (آرنج) بشویید و سر و پاها را تا برآمدگی پا مسح کنید، و اگر جُنُب هستید پاکیزه شوید (غسل کنید) و اگر بیمار یا مسافرید یا یکی از شما را قضاء حاجتی دست داده و یا با زنان مباشرت کرده‌اید و آب نیابید در این صورت به خاک پاک و پاکیزه‌ای روی آرید و به آن خاک صورت و دستها را مسح کنید (تیمّم کنید). خدا نمی‌خواهد هیچ گونه سختی برای شما قرار دهد، و لیکن می‌خواهد تا شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند، باشد که شکر او به جای آرید.
ای اهل ایمان! هنگامی که به [قصدِ] نماز برخیزید، صورت و دست هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان و روی پاهایتان را تا برآمدگی پشت پا مسح کنید و اگر جُنُب بودید، غسل کنید و اگر بیمار هستید یا در سفر می باشید یا یکی از شما از قضای حاجت [دستشویی] آمده، یا با زنان آمیزش کرده اید و آبی [برای وضو یا غسل] نیافتید، به خاکی پاک، تیمم کنید و از آن بخشی از صورت و دست هایتان را مسح نمایید. خدا نمی خواهد [با احکامش] بر شما تنگی و مشقت قرار دهد، بلکه می خواهد شما را [از آلودگی ها] پاک کند و نعمتش را بر شما تمام نماید، تا سپاس گزارید.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، چون به نماز برخاستيد، صورت و دستهايتان را با آرنج بشوييد و سر و پاهايتان را تا قوزك مسح كنيد. و اگر جُنب بوديد خود را پاك سازيد. و اگر بيمار يا در سفر بوديد يا از جاى قضاى حاجت آمده بوديد يا با زنان نزديكى كرده بوديد و آب نيافتيد با خاكى پاك تيمم كنيد و صورت و دستهايتان را با آن مسح كنيد. خدا نمى‌خواهد شما در رنج افتيد، بلكه مى‌خواهد كه شما را پاكيزه سازد و نعمتش را بر شما تمام كند، باشد كه سپاس گزاريد.
ای مؤمنان چون برای نماز برخاستید چهره و دستهایتان را تا آرنج‌ها بشویید و سپس سر و پاهایتان را تا قوزکها مسح کنید، و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا مسافر بودید یا یکی از شما از موضع قضای حاجت بازگشت، یا با زنان تماس [جنسی‌] گرفتید، آنگاه آب نیافتید، بر خاکی پاک تیمم کنید و چهره و دستهایتان را به آن مسح کنید، که خداوند نمی‌خواهد برای شما دشواری قرار دهد، بلکه می‌خواهد تا شما را پاکیزه بدارد و نعمتش را بر شما تمام کند، باشد که سپاس بگزارید
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، چون به نماز برخيزيد- آهنگ نماز كنيد- رويها و دستهايتان را تا آرنجها بشوييد و سرها و پاهايتان را تا برآمدگيهاى روى پا مسح كنيد. و اگر جنب بوديد خود را پاك سازيد- غسل كنيد- و اگر بيمار يا در سفر بوديد يا يكى از شما از حاجتگاه آمد يا با زنان نزديكى كرديد و آبى نيافتيد پس آهنگ خاكى پاك كنيد و رويها و دستهايتان را مسح كنيد- تيمم-. خدا نمى‌خواهد بر شما هيچ تنگى و دشوارى نهد بلكه مى خواهد شما را پاكيزه سازد و نعمت خويش را بر شما تمام كند شايد سپاس گزاريد.
ای مؤمنان! هنگامی که برای نماز بپاخاستید (و وضو نداشتید)، صورتها و دستهای خود را همراه با آرنجها بشوئید، و سرهای خود (همه یا قسمتی از آنها) را مسح کنید، و پاهای خود را همراه با قوزکهای آنها بشوئید. و اگر جنب بودید (و خواستید نماز بخوانید، همه‌ی بدن) خود را بشوئید. و اگر بیمار بودید (و بیماری مانع از استعمال آب بود) یا این که مسافر باشید (و یافتن آب برایتان دشوار بود) یا این که یکی از شما از پیشاب برگشت، یا با زنان مجامعه کردید، و (در همه‌ی این صورتها، آب برای غسل یا وضو) نیافتید، با خاک پاک تیمّم کنید، (بدین شکل که دو بار کف دست بر خاک زده و) با آن بر صورتها و دستهای خود (تا مچ یا آرنج) بکشید. خداوند نمی‌خواهد شما را به تنگ آورد و به مشقّت اندازد، و بلکه می‌خواهد شما را (از حیث ظاهر و باطن) پاکیزه دارد و (با بیان احکام اسلامی) نعمت خود را بر شما تمام نماید، شاید که شکر (انعام و الطاف) او را (با دوام بر طاعت و عبادت) به جای آورید.
هان ای کسانی که ایمان آوردید! چون به نماز برخاستید، صورت و دست‌هایتان را تا آرنج‌هاتان بشویید و بخشی از سرهایتان و (تمام روی) پاهایتان را تا دو برآمدگی (نخستین) مسح کنید. و اگر جُنُب بودید، خود را (سر تا پا هرگونه بخواهید) پاک نمایید [:غسل کنید] و اگر بیمار یا در سفری بودید یا یکی از شما از موضع قضای حاجت آمد یا با زنان نزدیکی کردید، پس آبی نیافتید، در این صورت بلندای پاکیزه‌ای را بجویید و از آن به بخشی از صورت و (بخشی از) دست‌هایتان بکشید. خدا نمی‌خواهد بر شما هیچ تنگی بگیرد، ولی می‌خواهد شما را پاک کند و نعمتش را بر شما تمام گرداند، شاید سپاس گزارید.
ای آنان که ایمان آوردید گاهی که برخاستید به سوی نماز بشوئید رویها و دستهای خویش را تا مِرفقها (آرنجها) و بمالید سرها و پایهای خود را تا دو قاب یا اگر جنب شدید پس پاک کنید خود را و اگر بیمار بودید یا در سفری یا برون آمد یکی از شما از آب‌ریز یا با زنان درآمیختید و آب نیافتید پس آهنگ زمینی پاک کنید سپس بمالید بر رویها و دستهای خود از آن نخواهد خدا که سخت بر شما گیرد لیکن خواهد که شما را پاک سازد و تمام کند بر شما نعمتش را و شاید شکر گزارید


المائدة ٥ آیه ٦ المائدة ٧
سوره : سوره المائدة
نزول : ١١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَرْجُلَکُمْ»: پاهای خود. عطف بر (وُجُوهَ) و (أَیْدِیَ) یعنی اندامهای شستنی است، و ذکر آن بعد از (رُؤُوسِ) یعنی اندامی که مسح می‌شود، به خاطر ترتیب اعضاء وضو است. «الْغَآئِطِ»: مکان گود، مراد قضای حاجت است. «صَعِیداً»: سطح زمین. زمین. خاک (نگا: نساء / ). «لامَسْتُمْ»: مجامعه کردید. آمیزش جنسی کردید. «حَرَجٍ»: تنگنا. مشقّت.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- وجوب شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها (وضو)، براى نماز (إذا قمتم إلى الصّلوة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم ... و امسحوا برءوسکم و ارجلکم)

روایات و احادیث

۲- تمام اجزاى دست، بین آرنج تا سر انگشتان، باید براى وضو شسته شود. (فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم إلى المرافق) «الى المرافق» توضیح و توصیف براى «ایدیکم» است، نه قید براى «فاغسلوا». یعنى دستها را بشوئید و مراد از دستها، دست تا مچ و یا تا کتف نیست بلکه دست تا مرفق مقصود است. مؤید برداشت فوق فرمایش امام باقر (ع) است که در توضیح آیه فوق فرمود: ... و لیس له ان یدع شیئاً من یدیه الى المرفقین الا غسله لان اللّه یقول « فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الى المرافق» ... .[۱]

۳- مسح قسمتى از سر، از واجبات وضو (و امسحوا برءوسکم) برداشت فوق بر این مبنا است که «باء» در «برءوسکم» براى تبعیض باشد.

۴- مسح پا تا برآمدگى روى آن، از واجبات وضو (و امسحوا برءوسکم و ارجلکم إلى الکعبین)

۵- مسح پا تا قوزکهاى دو طرف آن، از واجبات وضو (و امسحوا برءوسکم و ارجلکم إلى الکعبین) در برداشت فوق «کعب» به معناى قوزک پا گرفته شده است و تثنیه آمدن «کعبین» مؤید این معناست. زیرا هر پا دو قوزک دارد.

۶- در مسح پا باید همه آن مسح شود.* (و امسحوا برءوسکم و ارجلکم إلى الکعبین) منصوب بودن «ارجلکم» حکایت از آن دارد که باء تبعیض بر آن داخل نشده است، بلکه «ارجلکم» عطفِ بر محل «برءوسکم» شده و در حقیقت مفعول بدون واسطه براى «امسحوا» است.

۷- لزوم رعایت ترتیب در افعال وضو (فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم إلى المرافق و امسحوا برءوسکم و ارجلکم)

۱- . کافى، ج ۳، ص ۲۶، ح ۵; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۱- ، ح ۷. تقدم ذکرى صورت بر دستها و مسح سر بر مسح پاها، دلالت بر لزوم ترتیب در شستن و مسح اعضاى وضو دارد. مؤید برداشت فوق، فرمایش امام باقر (ع) است که در مورد افعال وضو در آیه فوق فرمود: ... ابدأ الوجه ثم بالیدین ثم امسح الراس و الرجلین ... ابدأ بما بدأ اللّه به.[۲]

۸- وجوب تحصیل طهارت (غسل) بر شخص جنب، براى خواندن نماز (و إن کنتم جنباً فاطهروا) جمله «ان کنتم ...» عطف بر جمله اى مقدر است و کلام با تقدیر آن چنین مى شود: «اذا قمتم الى الصلوة فتوضوا ان لم تکونوا جنباً و ان کنتم جنباً فاطهروا». بنابراین غسل مشروط مى شود به هنگامى که جنب مى خواهد نماز بخواند.

۹- وجوب شستن تمام بدن در غسل (و إن کنتم جنباً فاطهروا) مراد از «فاطهروا» تحصیل طهارت با شستشوى تمام بدن است و اگر عضوى خاص در نظر بود به آن تصریح مى شد. چنانچه در وضو و تیمم به اعضایى خاص تصریح شده است.

۱۰- با غسل جنابت، بدون گرفتن وضو، مى توان نماز خواند. (إذا قمتم إلى الصّلوة ... و إن کنتم جنباً فاطهروا) با توجه به تقدیر آیه (فاغسلوا ... ان لم تکونوا جنباً و ان کنتم جنباً فاطهروا)، معلوم مى شود که ضرورت وضو و تشریع آن در صورتى است که شخص جنب نباشد.

۱۱- رعایت ترتیبى خاص در شستن بدن براى غسل جنابت، لازم نیست.* (و إن کنتم جنباً فاطهروا) از اینکه خداوند براى وضو و تیمم به ترتیب خاصى بین اعضا اشاره فرموده است و درباره غسل جنابت ترتیبى خاص ذکر نکرده، معلوم مى شود هیچ ترتیبى بین شستن اعضاى بدن مورد نظر نبوده است.

۱۲- وظیفه مریض، که آب براى او ضرر داشته باشد، تیمم است. (و إن کنتم مرضى ... فلم تجدوا ماء فتیمموا) جمله «فلم تجدوا ماء» نسبت به مریض به این معناست که آب براى او موجب ضرر شود.

۱۳- وظیفه مسافر در صورت نیافتن آب براى وضو یا غسل، تیمم است. (او على سفر ... فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیداً طیباً)

۱۴- وظیفه محدث و جنب در صورت نیافتن آب براى غسل یا وضو، تیمم است. (او جاء أحد منکم من الغائط او لمستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا)

۱- . کافى، ج ۳، ص ۳۴، ح ۵; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۹۹- ، ح ۷۹.

۱۵- لزوم جستجوى براى یافتن آب جهت وضو و غسل (فلم تجدوا ماء) کلمه «نیافتن» در موردى به کار برده مى شود که شخص چیزى را جستجو کند و نیابد.

۱۶- خروج بول و غائط، موجب وضو و ناقض آن است. (او جاء أحد منکم من الغائط ... فلم تجدوا ماء فتیمموا) «غائط» در کلام عرب به معناى گودال مستراح است و آمدن از مستراح، کنایه از خروج بول و مدفوع است.

۱۷- جماع، موجب غسل و ناقض آن است. (او لمستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا) «لمستم» از باب مفاعله به این معناست که هر یک از مرد و زن یکدیگر را لمس کنند و این، کنایه از جماع است. برداشت فوق را فرمایش امام صادق (ع) تأیید مى کند که در مورد «لامستم النساء» فرمود: هو الجماع ... .[۳]

۱۸- تیمم بر هر چه به آن زمین گفته مى شود، جایز است. (فتیمموا صعیداً طیباً) در برداشت فوق «صعید» به معناى زمین گرفته شده است، چه از جنس خاک باشد یا سنگ و یا چیز دیگر، چنانچه برخى از اهل لغت گفته اند.

۱۹- تیمم، بر خاک، جایز و مجزى است. (فتیمموا صعیداً طیباً) برخى از اهل لغت برآنند که «صعید» تنها بر خاک اطلاق مى شود. با توجه به کلمه «منه» بعید نیست این معنى در آیه مراد باشد.

۲۰- چیزى که بر آن تیمم مى شود، باید پاک، پاکیزه و مباح باشد. (فتیمموا صعیداً طیباً) «طیب» در لغت به معناى طاهر و حلال آمده و حلال بودن خاک به معناى مباح بودن آن است.

۲۱- وجوب وضو، غسل و تیمم، وجوب غیرى است. (إذا قمتم إلى الصّلوة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم فلم تجدوا ماء فتیمموا) با توجه به اینکه وضو و ... را براى نماز، واجب کرده است، وجوب غیرى از آن استفاده مى شود.

۲۲- رعایت ادب در قرآن نسبت به بیان مسائل جنسى و مانند آن (او جاء أحد منکم من الغائط او لمستم النساء) «غائط» به معناى گودال است و آمدن از گودال، کنایه از خروج بول و مدفوع است و «المس» به معناى تماس، کنایه از جماع و نزدیکى است. برداشت فوق را فرمایش امام صادق (ع) تأیید مى کند که درباره «او لامستم النساء» فرمود: هو الجماع و لکن اللّه ستیر یحب الستر فلم یسم کما تسمون.[۴]

۱- . کافى، ج ۵، ص ۵۵۵، ح ۵; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۲- ، ح ۹.

۲- . کافى، ج ۵، ص ۵۵۵، ح ۵; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۲- ، ح ۹.

۲۳- مسح قسمتى از صورت و دستها، از واجبات تیمم (فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه) «باء» در «وجوهکم» براى تبعیض است و کلمه «ایدیکم»، به صورت «مجرور» عطف است بر «وجوهکم». یعنى تنها قسمتى از صورت و قسمتى از دستها باید تیمم شود. مؤید برداشت فوق، فرمایش امام باقر (ع) است که درباره آیه فوق فرمود: ... فلما وضع الوضوء ان لم تجدوا الماء اثبت بعض الغسل مسحاً لانه قال «بوجوهکم» ثم وصل بها «و ایدیکم» ... .[۵]

۲۴- در تیمم نخست باید صورت مسح شود و آنگاه دستها (فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه) به نظر مى رسد تقدیم صورت بر دستها، اشاره به ترتیبى باشد که رعایت آن در تیمم لازم است. برداشت فوق را فرمایش منقول از امام باقر (ع) تأیید مى کند که در بیان چگونگى تیمم رسول خدا (ص) فرمود: فضرب بیده الارض ثم مسح احدیهما على الاخرى ثم مسح یدیه بجبینه ثم مسح کفیه کل واحد منهما على الاخرى.[۶]

۲۵- ترتیب خاصى در مسح دستها، به هنگام تیمم، لازم نیست.* (فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه) چون آیه ترتیب بین صورت و دستها را ذکر کرده است چنانچه ترتیب، در دستها نیز لازم بود، آن را بیان مى کرد.

۲۶- ضرورت آغشتگى دستها به خاک، هنگام مسح اعضاى تیمم (فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه) «من» در «منه» براى تبعیض است وضمیر آن به صعید بر مى گردد یعنى جزئى از آن صعید را به صورت و دستهاى خود بکشید و تحقق این معنا به این است که کف دستها به خاک آغشته شده باشد.

۲۷- خداوند حکم حرجى (مشقت بار)، تشریع نکرده است. (ما یرید اللّه لیجعل علیکم من حرج)

۲۸- تکالیف خداوند، آنگاه که انسان را به هنگام عمل در تنگنا و مشقت قرار دهد، لازم الاجرا نیست. (ما یرید اللّه لیجعل علیکم من حرج)

۲۹- هدف از تشریع وضو، غسل و تیمم، طهارت مؤمنان و اتمام نعمت الهى به آنان است، نه ایجاد حرج و مشقت. (إذا قمتم إلى الصّلوة فاغسلوا ... و لکن یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم)

۳۰- اهمیت و ارزش والاى نماز و طهارت (یأیها الذین ءامنوا إذا قمتم إلى الصّلوة فاغسلوا ... و لکن یرید لیطهرکم)

۱- . کافى، ج ۳، ص ۳۰، ح ۴; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۹۶- ، ح ۷۰.

۲- . تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۴، ح ۱۴۴; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۷۲، ح ۱۵. ساقط نشدن نماز در صورت نیافتن آب، دلیل اهمیت نماز و تکرار و تأکید بر طهارت، نشانه اهمیت طهارت است.

۳۱- اتمام نعمت الهى بر مؤمنان، از اهداف جعل احکام (یأیها الذین ءامنوا ... و لکن یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم) ظاهراً تشریع وضو، غسل و تیمم، به عنوان حکمى از احکام الهى، در اتمام نعمت، خصوصیتى نداشته باشد. بنابراین تشریع هر حکمى، نعمتى از جانب خداوند است.

۳۲- تشریع وضو، غسل و تیمم، از نعمتهاى الهى (فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم ... و لکن یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم)

۳۳- دین، نعمت الهى و احکام، متمم آن است.* (ولیتم نعمته) بنابر اینکه مراد از «نعمت»، دین باشد.

۳۴- لزوم شکرگزارى در برابر نعمتهاى الهى (ولیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون)

۳۵- انجام تکالیف الهى، زمینه ساز سپاسگزارى خداوند (لعلکم تشکرون) در برداشت فوق «لعلکم تشکرون»، علت و غایت براى «فاغسلوا ... فاطهروا ... فتیمموا»، که از احکام الهى هستند، گرفته شده است.

۳۶- طهارت انسان و اتمام نعمت الهى بر او، زمینه ساز سپاسگزارى از خداوند (و لکن یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون) در برداشت فوق «لعلکم»، غایت و تعلیل براى «لیطهرکم» و «لیتم» گرفته شده است.

۳۷- تماس بدنى با زن بدون آمیزش جنسى، ناقض طهارت نیست. (او لمستم النساء) امام باقر (ع) در پاسخ سؤال درباره کسى که پس از وضو با کنیزش، تماس بدنى داشته است فرمود: لا واللّه ما بذلک یأس ... و ما یعنى بهذا «او لامستم النساء» الا المواقعة فى الفرج.[۷]

۳۸- لزوم وضو گرفتن براى نماز بعد از بیدار شدن از خواب (إذا قمتم إلى الصّلوة فاغسلوا وجوهکم) امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از معناى «اذا قمتم» در آیه فوق فرمود: «اذا قمتم من النوم ...».[۸]

۱- . تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵; تهذیب، ج ۱، ص ۲۲، ح ۵۵، ب ۱.

۲- . تهذیب، ج ۱، ص ۷، ح ۹، ب ۱; تفسیر برهان، ج ۱- ، ص ۴۵۰، ح ۱.

۳۹- لزوم شستن صورت در وضو از رستنگاه مو تا چانه و در پهنا به اندازه اى که ما بین انگشت شصت و وسطى قرار مى گیرد. (فاغسلوا وجوهکم) از امام باقر (ع) در بیان مقدارى از صورت که خداوند دستور شستن آن را در وضو داده است روایت شده: الوجه الذى امراللّه بغسله ... ما دارت السبابه و الوسطى و الابهام من قصاص الشعر الى الذقن ... .[۹]

۴۰- کفایت مسح قسمتى از پا و سر در وضو (و امسحوا برءوسکم و ارجلکم) امام باقر (ع) در توضیح آیه فوق فرمود: ... ان المسح ببعض الرأس لمکان الباء ثم وصل الرجلین بالرأس کما وصل الیدین بالوجه ... فعرفنا حین وصلها بالرأس ان المسح على بعضها ... .[۱۰]

۴۱- حد مسح پا در وضو، مفصل آن است. (إلى الکعبین) امام باقر (ع) در بیان معناى «کعبین» در آیه فوق فرمود: ... ههنا یعنى المفصل دون عظم الساق ... .[۱۱]

۴۲- لزوم زدن دو دست بر زمین و مسح پیشانى با آنها و کشیدن کف هر یک از دو دست بر پشت دیگرى در تیمم (فلم تجدوا الماء فتیمموا صعیداً طیباً فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه) از امام باقر (ع) روایت شده که: پیامبر (ص) بعد از خواندن آیه فوق چنین تیممم نمودند: فضرب بیده الارض ... ثم مسح یدیه بجبینه ثم مسح کفیه کل واحد منهما على الاخرى.[۱۲]

۴۳- لزوم خرید آب براى وضو و غسل، در حد توان مالى به وقت دسترسى نداشتن به آن (فلم تجدوا الماء) از امام کاظم (ع) روایت شده که درباره میزان مبلغ ضرورى براى تهیه آب وضو و غسل در صورت نبود آب فرمود: ذلک على قدر جدته.[۱۳]

۴۴- دسترسى به آب، موجب بطلان تیمم (فلم تجدوا الماء فتیمموا صعیداً طیباً) از امام صادق (ع) روایت شده که در مورد کسى که پس از تیمم، آب پیدا کرده فرمود: ... اذا راى الماء و کان یقدر علیه انتقض التیمم.[۱۴]

۴۵- تیمم، باید بر زمین پاکیزه باشد. (فتیمموا صعیداً طیباً) از امام صادق (ع) درباره «صعیدا طیبا» در آیه فوق روایت شده: «الصعید» الموضع المرتفع و «الطیب» الموضع الذى ینحدر عنه الماء.[۱۵] مرتفع بودن زمین و عبور آب بر روى آن که در حدیث آمده، کنایه از پاکیزه بودن زمین است چون اگر زمین گود باشد، جایگاه کثافات شده و آب در آن مانده و لجن مى گردد.

موضوعات مرتبط

  • آمیزش: احکام آمیزش ۱۷
  • احکام:۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵ ثانوى ۱۲، ۱۳، ۱۴ ; فلسفه احکام ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵ ۲۹، ۳۱ ; نقش احکام ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵ ۳۳
  • انسان: پاکى انسان ۳۶
  • بیمار: احکام بیمار ۱۲
  • تکلیف: آثار عمل به تکلیف ۳۵ ; سهولت تکلیف ۲۷، ۲۸ ; قدرت در تکلیف ۴۳
  • تیمّم: احکام تیمّم ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۴۲، ۴۴، ۴۵ ; اهمیّت تیمّم ۳۲ ; ترتیب در تیمّم ۲۴، ۲۵ ; تیمّم بر خاک ۱۹ ; تیمّم بر زمین ۱۸ ; شرایط تیمّم ۲۰، ۴۵ ; فلسفه تیمّم ۲۹ ; مبطلات تیمّم ۴۴ ; مسح در تیمّم ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۴۲ ; مکان تیمّم ۲۰، ۴۵ ; واجبات تیمّم ۲۳، ۴۲ ; وجوب تیمّم ۲۱
  • جنابت: احکام جنابت ۱۴
  • جُنُب: احکام جُنُب ۸
  • خدا: نعمتهاى خدا ۲۹، ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۶
  • دین: اکمال دین ۳۳ ; نعمت دین ۳۳ ۴۴، ۴۵
  • سخن: ادب سخن ۲۲
  • شکر: اهمیت شکر نعمت ۳۴ ; زمینه شکر خدا ۳۵، ۳۶
  • طهارت: احکام طهارت ۳۷ ; ارزش طهارت ۳۰ ; مبطلات طهارت ۳۷
  • غسل: احکام غسل ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۱۷، ۴۳ ; اهمیت غسل ۳۲ ; ترتیب در غسل ۱۱ ; غسل جنابت ۸، ۱۰، ۱۱ ; غسل واجب ۸ ; فلسفه غسل ۲۹ ; مبطلات غسل ۱۷ ; موجبات غسل ۱۷ ; واجبات غسل ۹ ; وجوب غسل ۲۱
  • قاعده نفى حرج:۲۷، ۲۸
  • قرآن: ادب قرآن ۲۲
  • قواعد فقهى:۲۷، ۲۸
  • مسافر: احکام مسافر ۱۳
  • مضطر: احکام مضطرّ ۱۲
  • مؤمنان: طهارت مؤمنان ۲۹
  • نعمت: اتمام نعمت ۲۹، ۳۱، ۳۶
  • نماز: احکام نماز ۱۰ ; ارزش نماز ۳۰ ; شرایط نماز ۸
  • واجبات:۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹، ۱۴، ۲۳، ۴۲ غیرى ۲۱
  • وضو: احکام وضو ۱، ۲، ۳، ۵، ۷، ۱۵، ۱۶، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۳، ۴۵ ; اهمیت وضو ۳۲ ; ترتیب در وضو ۷ ; شستن دست در وضو ۱، ۲ ; شستن صورت در وضو ۱ ; فلسفه وضو ۲۹ ; مبطلات وضو ۱۶، ۳۸ ; محدوده مسح پا در وضو ۴۰، ۴۱ ; محدوده مسح سر در وضو ۴۰ ; مسح پا در وضو ۱، ۴، ۵، ۶ ; مسح سر در وضو ۱، ۳ ; موجبات وضو ۱۶ ; واجبات وضو ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۳۹ ; وجوب وضو ۲۱

منابع

  1. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۹۹، ح ۵۲; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۲، ح ۱۶.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۹۹، ح ۵۲; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۲، ح ۱۶.
  3. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۹۹، ح ۵۲; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۲، ح ۱۶.
  4. کافى، ج ۳، ص ۳۰، ح ۴; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۹۶- ، ح ۷۰.
  5. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۹۹، ح ۵۲; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۲، ح ۱۶.
  6. کافى، ج ۳، ص ۳۰، ح ۴; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۹۶- ، ح ۷۰.
  7. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۹۹، ح ۵۲; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۲، ح ۱۶.
  8. کافى، ج ۳، ص ۳۰، ح ۴; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۹۶- ، ح ۷۰.
  9. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۹۹، ح ۵۲; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۲، ح ۱۶.
  10. کافى، ج ۳، ص ۳۰، ح ۴; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۹۶- ، ح ۷۰.
  11. کافى، ج ۳، ص ۲۶، ح ۵; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۹۸- ، ح ۷۳.
  12. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۴، ح ۱۴۴; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۴، ح ۲۷.
  13. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۴، ح ۱۴۶; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۷۲، ح ۱۷.
  14. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۴، ح ۱۴۳; نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۸۵، ح ۲۷۴.
  15. معانى الاخبار، ص ۲۸۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۸۵، ح ۲۷۵.