سوره الحجر
سوره ابراهيم | سوره الحجر | سوره النحل | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
الر. آنهاست (تمامی) آیات کتاب (وحیانی) و قرآنی روشنگر.
چه بسا کسانی که کافر شدند آرزو کنند کاش مسلمان بودند.
واگذارشان (تا) بخورند و برخوردار شوند و آرزو(ی شیطانی) سرگرمشان کند. پس در آیندهای دور خواهند دانست.
و هیچ گروهی را هلاک نکردیم مگر اینکه برایشان (سرنوشت و) نوشتهای معلوم است.
هیچ امتی ازسرنوشت خویش نه پیشی میگیرد ونه (از آن) تأخیر میجوید.
و گفتند: «ای کسی که قرآن بر او نازل شده است! همانا تو بیگمان دیوانهای!»
«اگر از راستان بودهای چرا فرشتهها را پیش ما نمیآوری؟»
فرشتگان را جز به حق فرو نفرستیم، و در آن هنگام (و هنگامه) مهلتیافته نبودهاند.
ما بیگمان، (همین) ما (این) یادواره [:قرآن] را به تدریج نازل کردیم و بیچون ما برای آن -بهراستی- نگهبانانیم.
و بهراستی و درستی، ما پیش از تو (نیز پیامبرانی) فرستادیم.
و هیچ پیامبری ایشان را نیاید جز آنکه او را به مسخره میگرفتهاند.
این گونه آن (استهزا) را در دل بزهکاران بسی نفوذ میدهیم (که خلاصی از آن ندارند).
بدان ایمان نمیآورند، و راه و رسم پیشینیان پیوسته چنان بوده است.
و اگر دری از آسمان بر آنان برگشاییم پس همواره در آن بالا روند.
بیگمان گویند: «در حقیقت، ما چشمبندی شدهایم، بلکه ما گروهی افسونشدهایم!»
و بهراستی بیگمان ما در آسمان کاخهایی (وحیانی) قرار دادیم و آنها را برای تماشاگران (زمین و آسمان) آراستیم.
و (هم) آنها را از هر شیطان راندهشدهای نگه داشتیم.
مگر کسی که دزدانه گوش فرا دهد، پس نیزهی آتشینِ آشکارگری او را دنبال کند.
و زمین را گستراندیم، و در آن کوههایی پابرجا (و بلند بالا) فرو افکندیم و از هر چیز سنجیده شدهای، به اندازه در آن رویاندیم.
و برای شما و هر کس که شما روزیدهندهاش نیستید، در آن وسایل زندگی قرار دادیم.
و هیچ چیزی نیست مگر آنکه گنجینههای آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازهای معلوم فرو نمیفرستیم.
و بادها را باردارکننده فرستادیم. پس آبی از آسمان نازل کردیم، پس شما را بدان سیراب نمودیم، حال آنکه شما نگهدارندهی آن نیستید.
و بیگمان، این ماییم که زنده میکنیم و (این ماییم که) میمیرانیم، و (هم) ماییم که بهراستی وارثانیم.
و ما همانا بیچون خواستاران پیشبردتان را شناختیم. و همانا بهراستی خواستاران تأخیرتان را (نیز) شناختیم.
و بیگمان پروردگار تو است که آنان را محشور خواهد کرد. بهراستی او حکیمی بس داناست.
و بهدرستی انسان را از گلی خشک، از گلی سیاه و تغییریافته و دیرپا آفریدیم.
و پیش از آن، جنیان را از آتشی مسموم [:زهرآگین] آفریدیم.
و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: «من همانا بشری را از گلی خشک (و) سیاه [:لجن] و تغییریافته و دیرپا آفرینندهام.»
«پس هنگامی که آن را درست کردم، و از روح ممتاز (آفریدهی) خود در آن دمیدم، برای او به سجده درافتید.»
پس فرشتگان همگان به سجده فرو افتادند،
جز ابلیس (که) خودداری کرد که با سجدهکنندگان باشد.
فرمود: «ابلیس! تو را چه شده که با سجدهکنندگان نیستی؟»
گفت: «من (آن کسی) نبودهام که برای بشری که او را از گلی خشک (و) سیاه [:لجن] و تغییریافته و دیرپا آفریدهای، سجده کنم.»
فرمود: «پس از این (باغ) برون شو. بیچون سنگباران (و) راندهشدهای.»
«و بیگمان تا روز(بُروز) طاعت، لعنت (خدا و خدائیان)بر تواست .»
گفت: «پروردگارم! پس مرا تا روزی که برانگیخته خواهند شد مهلت ده.»
فرمود: «پس بیچون تو از مهلتیافتگانی،»
«تا روز وقت معلوم .»
گفت: «پروردگارم! به این که مرا گمراه ساختی، من (هم) بیچون و بیگمان در زمین (همه چیز را) برایشان میآرایم، و همانا همواره گمراه(شان) خواهم ساخت.»
«مگر خالصشدگان (ربانی) از بندگانت را.»
فرمود: «این راهی است راست برعهدهی من.»
«بیگمان، تو را بر بندگان من هیچ سلطهای نیست، مگر کسانی از گمراهان که تو را پیروی کردند،»
«و همواره وعدهگاه همگی آنان بیچون دوزخ است.»
«برای آن هفت در است و از هر دری بخشی معین از آنِ آنان است.»
همواره، پرهیزگاران در باغهایی سر در هم و چشمهسارانیمیباشند.
(به آنان گویند:) «با سلامت و ایمنی داخل آنها شوید.»
و آنچه کینه (و شائبههای نفسانی) در سینههاشان است برکندیم، (و) برادرانه بر تختهایی رویاروی یکدیگرند.
نه رنجی در آنها به آنان در رسد و نه از آنجا بیرون شوندگانند.
بندگانم را خبری مهم ده که همانا من خود بس پوشندهای رحمتگر بر ویژگانم.
و اینکه بیگمان عذاب من، آن عذاب دردناک است.
و از میهمانان ابراهیم به آنان خبری مهم بده.
چون بر او وارد شدند پس (بدو) سلام گفتند. (ابراهیم) گفت: «ما از شما بیمناکیم.»
گفتند: «مترس، که ما تو را به پسری بس دانا مژده میدهیم.»
گفت: «آیا بر حال سالخوردگیام بشارت دادید؟ پس به چه مرا بشارت میدهید؟»
گفتند: «ما تو را به حق بشارت دادیم. پس از نومیدان مباش.»
گفت: «و چه کسانی - جز گمراهان- از رحمت پروردگارشان نومید میشوند؟»
گفت: «ای فرستادگان، پس جریان مهمتان چیست؟»
گفتند: «ما بیگمان سوی گروهی مجرمان فرستاده شدهایم.»
«مگر خانوادهی لوط (که) ما بهراستی همگی آنان را بیچون نجاتدهندهایم.»
«جز زنش را که مقدر کردیم او همانا از بازماندگان (در عذاب) است.»
پس هنگامی که (آن) فرستادگان نزد خاندان لوط آمدند،
(لوط) گفت: «همانا شما گروهی ناشناختهاید.»
گفتند: « (نه،) بلکه برای تو چیزی آوردهایم که در آن تردید میکردهاند.»
«ما (در حقیقت) با حق نزدت آمدهایم و ما بیگمان راستانیم.»
«پس پاسی از شب خانوادهات را حرکت ده و (خودت) درپیشان برو و هیچ یک از شما نباید به عقب توجه کند، و هر جا به شما دستور داده میشود به سرعت روان شوید.»
و برایش آن جریان را آگاهی حتمی دادیم که ریشهی آن گروه (و آنچه را تدبیر کردهاند) بیگمان صبحگاهان بریده شده است.
و مردم شهردرحال نوید خواستن، (شادیکنان) روی آوردند.
(لوط) گفت: «اینان مهمانان منند. پس مرا رسوا مکنید.»
«و از خدا پروا بدارید و مرا خوار نسازید.»
گفتند: «آیا و تو را از (دخالت در کار این) مردمان منع نکردیم؟»
گفت: «اگر انجامدهندهی کاری بودهاید اینان دختران منند (،با آنان ازدواج کنید).»
بهراستی به جانت سوگند که بیگمان آنان در ژرفای مستی خود، سرگردان و حیرتزدگانند.
پس صبحگاهان، فریاد (مرگبار) آنان را فرا گرفت.
پس بلندای آن (شهر) را پست (و آن را زیروزبر) کردیم و بر آنان سنگی از سنگ گل باراندیم.
بیگمان در این (کیفر) برای پذیرندگان (حق) نشانههایی است.
و بهراستی (آثار) آن (شهر هنوز) بر سر راهی بهدرستی پایبرجاست.
بیگمان در این (جریان) همانا برای مؤمنان نشانهای است.
و بیچون اهل «ایکه» بیگمان از ظالمان بودهاند.
پس، از آنان انتقام گرفتیم، و آن دو همانا بر (فراز) امام و پیشوایی (نمایان) آشکارگرند.
و همانا به تحقیق اهل «حجر» پیامبران را تکذیب کردند.
و تمام آیات [جسمانی و ...] خود را به آنان دادیم. پس از آنها رویگردان بودهاند.
و (برای خود) از [جای جای] کوهها خانههایی در حال آرامش میتراشیدهاند.
پس صبحگاهانشان، فریاد (مرگبار) آنان را فرا گرفت.
پس آنچه به دست میآوردهاند از گزندشان بینیازشان نکرد.
و ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حقیقت نیافریدهایم. و بیچون ساعت: (قیامت) بیگمان آمدنی است. پس (از آنان) روی گردان، رویگرداندنی زیبا.
بیگمان پروردگارت، (هم)او بس آفرینندهی بسیار داناست.
و بهراستی و درستی، تو را به تأکید، هفت (آیه) از مثانی [:سورهی فاتحه] و (نیز) قرآن بزرگ را دادیم.
فراسوی آنچه (از) همسرانی از آنان [:کافران] را بدان برخوردار ساختهایم هرگز چشمانت را مدوز و برایشان اندوه مخور. و بال خویش را برای مؤمنان فروگستر.
و بگو: «بیگمان من، (همین) من ترسانندهی روشنگرم.»
چنان که (عذاب را) بر تقسیمکنندگان ناهنجار (قرآن) نازل کردیم؛
کسانی که قرآن را پاره پاره کردند.
پس سوگند به پروردگارت از همهی آنان بیگمان بازخواست میکنیم؛
از آنچه انجام میدادهاند.
پس به آنچه (بدان) مأمور میشوی روی آور و از مشرکان روی بگردان.
بیچون ما (شرّ) مسخرهکنندگان را از تو کفایت کردیم [:باز داشتیم].
کسانی که با خدا معبودی دیگر مینهند. پس در آیندهای دور (حقیقت را ناخواسته و نادانسته) خواهند دانست.
و بهراستی همواره میدانیم که سینهی تو از آنچه میگویند بسی تنگ میشود.
پس با ستایش پروردگارت (او را) تقدیس کن، و از سجدهکنندگان باش.
و پروردگارت را پرستش کن تا تو را یقین (پیاپی و بیپایان) فرا رسد.