الأعراف ١٦٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

پس از آنها، فرزندانی جای آنها را گرفتند که وارث کتاب (آسمانی، تورات) شدند؛ (امّا با این حال،) متاع این دنیای پست را گرفته، (بر اطاعت فرمان خدا ترجیح می‌دهند) و می‌گویند: «(اگر ما گنهکاریم توبه می‌کنیم و) بزودی بخشیده خواهیم شد!» اما اگر متاع دیگری همانند آن به دستشان بیفتد، آن را (نیز) می‌گیرند، (و باز حکم خدا را پشت سر می‌افکنند.) آیا پیمان کتاب (خدا) از آنها گرفته نشده که بر خدا (دروغ نبندند، و) جز حق نگویند، و آنان بارها آنرا خوانده‌اند؟! و سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است، آیا نمی‌فهمید؟!

آن‌گاه بعد از آنان نسلى به جايشان نشستند و وارث كتاب [آسمانى‌] شدند كه متاع دنياى پست را [به نامشروع‌]. مى‌گيرند و مى‌گويند: ما بخشيده خواهيم شد، و اگر متاع ديگرى همانند آن به ايشان برسد باز آن را مى‌گيرند. آيا از آنها در كتاب، كه محتواى آن را آموخت
آنگاه بعد از آنان، جانشينانى وارث كتاب [آسمانى‌] شدند كه متاع اين دنياى پست را مى‌گيرند و مى‌گويند: «بخشيده خواهيم شد.» و اگر متاعى مانند آن به ايشان برسد [باز] آن را مى‌ستانند. آيا از آنان پيمان كتاب [آسمانى‌] گرفته نشده كه جز به حق نسبت به خدا سخن نگويند، با اينكه آنچه را كه در آن [كتاب‌] است آموخته‌اند؟ و سراى آخرت براى كسانى كه پروا پيشه مى‌كنند بهتر است. آيا باز تعقّل نمى‌كنيد؟
پس از آنکه پیشینیانشان درگذشتند اخلاف و بازماندگانشان وارث کتاب آسمانی شدند در حالی که متاع پست این دنیا را برمی‌گزینند و گویند ما بخشیده خواهیم شد، و چنانچه مثل آن مال از متاع دنیا که یافتند باز (از هر راه حرام و خیانت) بیابند برگیرند. آیا از آنان پیمان کتاب آسمانی گرفته نشد که به خدا جز حرف حق و سخن راست نسبت ندهند و آنچه در کتاب است درس گیرند؟ و منزل ابدی آخرت برای مردم پرهیزکار بسی بهتر است، آیا تعقل نمی‌کنید؟
پس بعد از آنان جانشینانی [ناشایسته وگناهکار] که کتاب [تورات] را به ارث بردند به جای ایشان قرار گرفتند، [آنان] متاع پست و از دست رفتنی این دنیا [یِ زودگذر] را [از هر راه نامشروعی] به چنگ می زنند و [به ناحق] می گویند: به زودی آمرزیده خواهیم شد. و [به سبب دنیاگرایی وغفلت از حقایق] اگر متاع نامشروعی دیگر همانند متاع اول به آنان برسد [باز هم] آن را به چنگ می زنند؛ آیا از آنان در کتاب [تورات] در حالی که آنچه را در آن است مکرر خوانده و فهمیده اند، پیمان [محکم و استوار] گرفته نشده است که نسبت به خدا جز حق نگویند؟! [پس چرا آمرزشی که بدون توبه از حرام خواری و زشت کاری به آنان تعلق نمی گیرد به خدا نسبت می دهند؟] و سرای آخرت برای کسانی که [همواره از مال نامشروع و نسبت ناروا] می پرهیزند، بهتر است؛ آیا نمی اندیشید؟
بعد از اينان گروهى به جايشان نشستند و وارث آن كتاب شدند كه به متاع دنيوى دل بستند و گفتند كه به زودى آمرزيده مى‌شويم. و اگر همانند آن باز هم متاعى بيابند برگيرند. آيا از ايشان پيمان نگرفته‌اند كه درباره خدا جز به راستى سخن نگويند، حال آنكه آنچه در آن كتاب آمده بود خوانده بودند؟ سراى آخرت براى كسانى كه مى‌پرهيزند بهتر است. آيا تعقل نمى‌كنيد؟
و پس از آنان جانشینان [ناصالحی‌] آمدند که کتاب آسمانی را از پیشینیان فراستاندند [ولی‌] متاع زندگی دنیوی را طلب کردند و ادعا کردند که به زودی آمرزیده خواهیم شد، و حال آنکه اگر متاعی همانند آن به دستشان می‌آمد، باز همچنان آن را می‌ربودند، آیا از آنان در کتاب آسمانی پیمان گرفته نشده است که بر خداوند جز راستی و درستی نسبت ندهند و در آن آموزش هم یافته‌اند و سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است، آیا نمی‌اندیشید؟
پس، از پى ايشان- كه نيكان و دادگران بودند- آيندگانى [بدكار] جانشين شدند كه كتاب- تورات- را به ميراث بردند، كالاى ناپايدار اين جهان فروتر- دنيا- را مى‌ستانند و گويند بزودى ما را بيامرزند و اگر كالايى همانند آن بديشان رسد- و پيش آيد- آن را نيز مى‌گيرند آيا از آنان در آن كتاب، كه آنچه را در آن است خوانده‌اند، پيمان گرفته نشد كه بر خدا جز راست و درست نگويند؟ و سراى واپسين براى كسانى كه پرهيزگارى كنند بهتر است. آيا خرد را به كار نمى‌بنديد؟
بعد از آن، فرزندان ناخلفی جانشین آنان شدند که وارث کتاب (آسمانی تورات) گشتند (امّا بدان عمل نکردند. چرا که به جای پیروی از حق به دنبال مادیات روان شدند و) کالای این جهانِ دانی را دریافت می‌داشتند و (متاع سرای باقی را نادیده می‌گرفتند و به تحریف کلام آسمانی دست می‌یازیدند و حلال و حرام را همسان می‌شمردند و به خود) می‌گفتند: (ان‌شاء الله) بخشیده خواهیم شد، و حال آن که اگر باز هم کالائی همانند کالای نخست (از راه حرام و حتّی با تحریف کلام) به دستشان می‌رسید آن را دریافت می‌داشتند (و بدین وسیله با وجود اصرار بر گناه، امید آمرزش در سر می‌پروراندند!) مگر از آنان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که از زبان خدا جز حق نگویند؟ و حال آن که آنچه را در کتاب (تورات) است خوانده و فهم کرده‌اند و (دیده‌اند که باید حق را بگویند؛ نه باطل را، و متاع) دنیای دیگر بسی بهتر (از کالای این دنیا) برای کسانی است که پرهیزگاری کنند (و از خدای بترسند. چرا نمی‌اندیشید و همچنان بر گناه استمرار می‌ورزید؟) مگر عقل ندارید و نمی‌فهمید (که جهان باقی را نباید به خاطر جهان فانی از دست داد؟).
پس بعد از آنان جانشینانی ناخلف وارث کتاب (آسمانی) شدند در حالی‌که متاع این دنیای پست را می‌گیرند و می‌گویند: «به زودی بخشوده خواهیم شد.» و اگر متاعی مانند آن به ایشان در رسد (باز) آن را می‌ستانند. آیا از آنان پیمان کتاب (وحیانی) گرفته نشده که جز حق نسبت به خدا سخنی نگویند، حال آنکه آنچه در آن (کتاب) است آموختند؟ و سرای آخرت برای کسانی که پروا می‌کنند بهتر است. آیا پس خردورزی نمی‌کنید؟
پس جانشین شد پس از ایشان جانشینانی که ارث بردند کتاب را می‌گیرند بهره این کوتاه (پست یا نزدیک) را و گویند بزودی آمرزش شود برای ما و اگر بیایدشان بهره‌ای همانند آن برگیرندش آیا گرفته نشد بر ایشان پیمان کتاب که نگوئید بر خدا جز حقّ را و خواندند آنچه را در آن بود و خانه آخرت بهتر است برای آنان که پرهیزکاری کنند آیا بخرد نمی‌یابید


الأعراف ١٦٨ آیه ١٦٩ الأعراف ١٧٠
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«خَلَفَ»: جانشین و جایگزین گردید. سر رشته کارها را به دست گرفت. «خَلْفٌ»: جانشینان بد. فرزندان ناصالح. اسم جمع یا مصدر است. «عَرَض»: کالا. متاع. «هذا الأدْنی»: اصل آن: مَتاعَ هَذا الشَّیْءِ الأدْنی است که این جهانِ فانی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- تاریخ یهود، شاهد نسلهایى دنیاگرا و معصیتکار (فخلف من بعدهم خلف ورثوا الکتب یأخذون عرض هذا الأدنى و یقولون)

۲- دنیاگرایان یهود، على رغم ادعاى اعتقاد به تورات و دسترسى به آن، از راههاى نامشروع به مال و منال دنیا چنگ مى زدند. (ورثوا الکتب یأخذون عرض هذا الأدنى و یقولون سیغفر لنا) جمله «ورثوا الکتب» (تورات را به ارث بردند) اشاره به دو معنا دارد که هر دو در سرزنش دنیاگرایان یهود دخیل است: دسترسى به تورات داشتند ; مدعى اعتقاد به آن بودند.

۳- دنیاگرایان یهود خود به گناه دنیاگرایى و کسب مال و منال از راههاى ناروا معترف بودند. (یأخذون عرض هذا الأدنى و یقولون سیغفر لنا) جمله «سیغفر لنا» (آمرزیده خواهیم شد)، اعتراف یهودیان دنیاگرا به گنهکارى خویش و بیانگر این است که جمله «یأخذون ... » ناظر به کسب مال از راههاى نامشروع است.

۴- دنیاگرایان یهود به گناه خویش (دستیابى به مال و منال دنیا از راههاى نامشروع)، اصرار مىورزیدند. (و إن یأتهم عرض مثله یأخذوه) جمله «و إن یأتهم ... » (اگر مال و منال دنیا در مرتبه و زمانى دیگر به آنان روى مى آورد از گرفتن آن دریغ نداشتند)، اشاره به اصرار یهودیان دنیاگرا به گناه کسب درآمدهاى نامشروع دارد.

۵- وارثان کتابهاى آسمانى باید از دلبستگى به مظاهر ناپایدار دنیا پیراسته باشند و از چنگ اندازى به مال و منال دنیا از راههاى ناصواب بپرهیزند. (ورثوا الکتب یأخذون عرض هذا الأدنى)

۶- مال و منال دنیا، امورى ناپایدار و ناشایست براى دلبستگى به آن (یأخذون عرض هذا الأدنى) «أدنى» افعل تفضیل و به معناى نزدیکتر است و مراد از آن، دنیا، در مقابل آخرت، مى باشد. «عرض» در لغت به چیزى گفته مى شود که ثبات ندارد و مقصود از آن مال و منال است. از آن رو به عرض تعبیر شده تا به زوال مال و منال اشاره شده باشد.

۷- دنیاگرایان یهود بر این باور بودند که خداوند گناهان آنان را، حتى بدون توبه، خواهد آمرزید. (و یقولون سیغفر لنا و إن یأتهم عرض مثله یأخذوه) جمله «و إن یأتهم عرض ... » حاکى از این است که گنهکاران یهود در عین آمادگى براى حرامخوارى مجدد، خود را مورد عفو و مغفرت خداوند مى پنداشتند. یعنى هرگز از عمل گذشته پشیمان نبودند تا توبه کنند.

۸- یهودیان دنیاگرا به بهانه مغفرتى تضمین شده از جانب خدا، از فرمانهاى وى سرپیچى مى کردند و مرتکب گناه مى شدند. (یأخذون عرض هذا الأدنى و یقولون سیغفر لنا)

۹- اطمینان به مغفرت الهى، در حین ارتکاب گناه، باورى بس نکوهیده و گمانى ناصواب است. (یأخذون عرض هذا الأدنى و یقولون سیغفر لنا)

۱۰- نسبت ندادن امور ناروا به خدا، از پیمانهاى خداوند با یهودیان (ألم یؤخذ علیهم میثق الکتب أن لا یقولوا على اللّه إلا الحق)

۱۱- ادعاى آمرزش گناه یهودیان بدون توبه، از نسبتهاى دروغین دنیاگرایان یهود به خداوند (و یقولون سیغفر لنا ... ألم یؤخذ علیهم ... أن لا یقولوا على اللّه إلا الحق)

۱۲- یهودیان به تورات و پیمانهاى الهى پایبند نبودند. (ألم یؤخذ علیهم میثق الکتب)

۱۳- انتساب امورى ناحق به خداوند، امرى نکوهیده و حرام (أن لا یقولوا على اللّه إلا الحق)

۱۴- حرمت انتساب امورى نابحق به خداوند، حکمى بیان شده در تورات (ألم یؤخذ علیهم میثق الکتب أن لا یقولوا على اللّه إلا الحق)

۱۵- اظهار اطمینان به مغفرت الهى، على رغم اصرار بر گناه، سخنى نابحق درباره خداست. (و یقولون سیغفر لنا ... ألم یؤخذ علیهم ... أن لا یقولوا على اللّه إلا الحق)

۱۶- یهودیان، آگاه به حرمت انتساب امور ناحق به خداوند بودند. (و درسوا ما فیه) هدف از بیان این حقیقت که یهودیان، تورات را همواره مى خواندند، رساندن این معناست که آنان به محتواى تورات آگاهى کامل داشتند.

۱۷- یهودیان با مطالعه مکرر تورات به معارف و احکام آن آگاهى داشتند. (درسوا ما فیه) «درس» تکرار کردن چیزى است و «درس الکتاب» هنگامى گفته مى شود که خواندن تکرار شود. (مجمع البیان).

۱۸- جهان آخرت، جهانى برتر و نعمتهاى آن، بهتر از نعمتهاى دنیاست. (و الدار الأخرة خیر) در برداشت فوق کلمه «خیر» افعل تفضیل گرفته شده است.

۱۹- خیر و سعادت بودن آخرت و برترى آن بر دنیا، از تعالیم تورات به یهودیان (ألم یؤخذ علیهم میثق الکتب ... و الدار الأخرة خیر للذین یتقون)

۲۰- جهان آخرت و نعمتهاى آن پایدار و زوال ناپذیر است. (عرض هذا الأدنى ... و الدار الأخرة خیر) بیان برترى آخرت در مقابل توصیف متاع دنیا به زوال پذیرى، مى رساند که از علل برترى آخرت بر دنیا همیشگى بودن نعمتهاى آن است.

۲۱- پرهیزکنندگان از مال و منال نامشروع دنیا در سراى آخرت از نعمتهایى پایدار و سراسر خیر بهره مند خواهند شد. (و الدار الأخرة خیر للذین یتقون) متعلق «یتقون» رفتارها و باورهایى است که در آیه شریفه مورد مذمت قرار گرفته است، مانند کسب مال از طریق نامشروع، انتساب امورى نابحق به خداوند و ... .

۲۲- جهان آخرت، جهانى سراسر خیر و سعادت براى تقواپیشگان است. (و الدار الأخرة خیر للذین یتقون)

۲۳- تاریخ یهود شاهد عالمانى دنیاگرا و بى تقوا* (خلف ورثوا الکتب یأخذون عرض هذا الأدنى ... و الدار الأخرة خیر للذین یتقون) جمله «ورثوا الکتب»، هم مى تواند ناظر به این باشد که یهودیان مورد بحث مردمى بودند که تورات نسل به نسل به آنها رسیده و در دسترس آنان بود، و هم مى تواند حاکى از آگاهى کافى آنها به تورات و محتواى آن باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

۲۴- تقوا، وسیله رسیدن به سعادتهاى اخروى است. (و الدار الأخرة خیر للذین یتقون)

۲۵- وابسته نبودن به مظاهر دنیا و دورى از کسب مال از راههاى نامشروع، نشانه تقواپیشگى است. (یأخذون عرض هذا الأدنى و یقولون سیغفر لنا ... للذین یتقون أفلا تعقلون)

۲۶- دنیاگرایان یهود، مردمى نابخرد و خام فکر در پیشگاه خداوند (أفلا تعقلون)

۲۷- باور به پایدارى نعمتهاى آخرت و سعادت آفرینى آن براى اهل تقوا، باورى خردمندانه و اندیشه اى صحیح است. (و الدار الأخرة خیر للذین یتقون أفلا تعقلون)

۲۸- وابستگى به مال و منال گذراى دنیا به قیمت از دست دادن سراى جاودانه آخرت، به دور از خرد و اندیشه صحیح است. (یأخذون عرض هذا الأدنى ... و الدار الأخرة خیر للذین یتقون أفلا تعقلون)

روایات و احادیث

۲۹- عن أبى عبداللّه (ع) قال: إن اللّه خصّ عباده بآیتین من کتابه: أن لایقولوا حتى یعلموا ... قال عز و جل: «ألم یؤخذ علیهم میثاق الکتاب أن لایقولوا على اللّه إلا الحق» ... .[۱] از امام صادق (ع) روایت شده است که خداوند، بندگان خود را به دو آیه از کتاب خود، توجه مخصوص داده (تا دو مطلب را فراگیرند)، یکى اینکه چیزى را نگویند مگر اینکه به آن علم داشته باشند ... سپس آیه «ألم یؤخذ علیهم ... » را تلاوت فرمود ... .

موضوعات مرتبط

  • آخرت: در تورات ۱۹ ; برترى آخرت ۱۸، ۱۹ ; جاودانگى آخرت ۲۰ ; فروش آخرت به دنیا ۲۸
  • تعقل: آثار عدم تعقل ۲۸ ; تعقل پسندیده ۲۷ ; فاقدان تعقل ۲۶
  • تقوا: آثار تقوا ۲۴ ; نشانه هاى تقوا ۲۵
  • تورات: تعالیم تورات ۱۴، ۱۷، ۱۹ ; محرمات تورات ۱۴
  • خدا: افترا به خدا ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶ ; عصیان از خدا ۸ ; عهد خدا با یهود ۱۰
  • دنیا: در تورات ۱۹
  • دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۲۸ ; اجتناب از دنیاطلبى ۵ ; گناه دنیاطلبى ۳ ; ناپسندى دنیاطلبى ۶
  • دین: زهد علماى دین ۵ ; مسؤولیت علماى دین ۵
  • زهد: اهمیت زهد ۲۵
  • سعادت: عوامل سعادت اخروى ۲۴
  • عقیده: به آمرزش خدا ۷، ۸، ۹، ۱۵ ; به تورات ۲ ; عقیده پسندیده ۲۷ ; عقیده ناپسند ۹
  • عمل: ناپسند ۱۳
  • کتب آسمانى: وارثان کتب آسمانى ۵
  • گناه: ارتکاب گناه ۹ ; اصرار بر گناه ۴، ۱۵
  • مال: اجتناب از مال حرام ۲۵ ; کسب مال حرام ۲، ۳، ۴
  • متقین: سعادت متقین ۲۲، ۲۷ ; متقین در آخرت ۲۲ ; نعمتهاى اخروى متقین ۲۱
  • محرمات:۱۳، ۱۶ اجتناب از محرمات ۱۳، ۱۶ ۲۱
  • مقدسات: سوء استفاده از مقدسات ۸
  • نعمت: هاى اخروى ۱۸، ۲۱ ; نعمت هاى دنیوى ۱۸
  • یهود: آگاهى یهود ۱۶، ۱۷ ; آمرزش گناه یهود ۷، ۸، ۱۱ ; تاریخ یهود ۱، ۲، ۲۳ ; دنیاطلبان یهود ۱، ۲، ۴ ; زمینه گناه یهود ۸ ; عصیانگران یهود ۱ ; عقیده دنیاطلبان یهود ۳، ۷، ۱۱ ; عقیده یهود ۱۱، ۱۶ ; علماى دنیاطلب یهود ۲۳ ; علماى فاسق یهود ۲۳ ; عهدشکنى یهود ۱۲ ; گناه دنیاطلبان یهود ۸ ; نابخردى دنیاطلبان یهود ۲۶ ; یهود و تورات ۲، ۱۲، ۱۷ ; یهود و مال حرام ۲، ۳، ۴

منابع

  1. کافى، ج ۱، ص ۴۳، ح ۸ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۹۱- ، ح ۳۲۸.