نتایج جستجو

فرر فرش فرعون فرغ فرق فسد فصل فعل فقر فلح فنن فنى فوج فوز فوق فى فکر فکه قبر قبل قتر قتل قدر قدس قدم قرء قرآن قرب قرر قريش قسر قسط قسم قسور قصر قضب قضى

مى‏كرد و ستمكار و عصيانگر نبود. سلام بر او روزى كه از دنيا رفت و روزى كه سر از قبر بر مى‏دارد. [مريم:12-15]. او همچون پدرس زكرّيا و عيسى و الياس از نيكوكاران

امام صادق(ع) شنیدم که مى فرمود: ...«فنزل من حمیم» در قبر میّت است. جهنم: آب داغ جهنم ۱ قبر: آب داغ در قبر ۳ گمراهان: آشامیدنیهاى اخروى گمراهان ۱; بى ارزشى

۹ عصیان: آثار عصیان از خدا ۱۰; عصیان از خدا ۱۲ عمل: عمل ناپسند ۱۱ قبر: غافلان از قبر ۲ قیامت: غافلان از قیامت ۲; منشأ قیامت ۱ کافران: زمینه هدایت کافران

خواندن و ايستادن بر قبر منافقان نهى شد. [عبس:21]. سپس او را بميراند و در قبركرد. جمع آن قبور است [حج:7]. *مقبره (به فتح وكسرميم) محل قبر را گويند جمع آن مقابر

خواندن و ايستادن بر قبر منافقان نهى شد. [عبس:21]. سپس او را بميراند و در قبركرد. جمع آن قبور است [حج:7]. *مقبره (به فتح وكسرميم) محل قبر را گويند جمع آن مقابر

شود و شرفى و كرامتى. 4- نجات از آتش و مغفرت و فوز به رضوان. نزد بعضى روح در قبر باشد و ريحان در بهشت. يا روح معانقه ابكار و ريحان در بهشت مرافقت ابرار. يا

حق تعالى ملكى را به قبر او فرستد كه عبادت كند خدا را نزد قبر او، و بنويسد براى ميت، ثواب اين عمل ملك را. پس چون از قبر مبعوث شود، به هيچ هولى از اهوال قيامت

میراند و در قبر پنهان نمود، |سپس وى را بميراند و به گورش برد آنگاه به مرگش رسانيد و در قبرش نهاد. آن گاه (به وقت معین) او را بمیراند و به خاک قبر سپرد. سپس

اعلم بمراده. ثُم‌َّ إِذا شاءَ أَنشَرَه‌ُ «22» ‌پس‌ ‌از‌ قبر زماني‌ ‌که‌ مشيت‌ حق‌ تعلق‌ گرفت‌ ‌از‌ قبر بيرون‌ ميآيد ‌که‌ روح‌ بهمين‌ بدن‌ جسماني‌ تعلق‌ ميگيرد

و زمين به فرمان او بر پاست؛ پس هرگاه شما را از زمين فرا خواند، ناگهان (از قبر) بيرون مى‌آييد (و در صحنه‌ى قيامت حاضر شويد). در اين آيات، هم آفرينش انسان

را به زحمت و سختى اندازد. دوم- قول ابن عباس و ابن مسعود مراد عذاب قبر است كه چنان قبر بر او تنگ شود كه استخوانهاى پهلوهاى او بهم آيد و بر او مسلط شود مارها

كه روح ايشان قبض ميشود و داخل قبر ميگردند و زنده شدن دوم در قبر است براى سؤال و جواب و تنعم مؤمن و تعذيب كافر و باز در قبر ميميرند و روز قيامت زنده ميشوند

تکرار در قرآن: ۱(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ما فى قبر هم بعثر صدر انن اذا ربب علم ب لا ف

[زنده] بیرون می آورند؟ كافران گفتند: چگونه اگر ما و پدرانمان خاك شديم ما را از قبر بيرون مى‌آورند؟ و کافران گویند آیا چون ما و پدرانمان [مردیم‌] و خاک شدیم آیا

آيا محققا ‌ما ‌بر‌ گشته‌ شدگانيم‌ ‌در‌ گودال‌ قبر، ‌با‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ كفار ‌از‌ همان‌ حال‌ نزع‌ و ‌در‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ معذب‌ هستند و بودند چنانچه‌ ميفرمايد:

آتش در روز قيامت، جدا كرده روشن مى‏كند كه نزديك شدن به آتش در برزخ و عالم قبر است. الميزان در ذيل اين آيه فرموده: آيه اوّلاً صريح است در اينكه ابتدا نشان

رسوا شده و خارج شدند و عذاب دوم قبر است. 4- عذاب اول كشتن و اسيرى و دوم عذاب قبر. 5- عذاب اول شمشير روز «بدر» و دوم عذاب قبر. 6- عذاب اول محسن دنيوى از فقر

پيمودن راه حق به تكامل مى‌رسد. «ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ» 9- انسان كه مرگ و قبر را مى‌بيند، چرا سرسختى مى‌كند؟ قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ‌ ... ثُمَّ

ب يوم قنط لما اللائى صحب قدر رسل کون امن عقل حتى ظنن حيض فسق عمل ظلم ذلکم قبر خلص لقى اخو جمع نجو دين زلم لو شکل يوسف نسو قوم امر نا نعم خير ربب کبر ها

فى سوف من ها ربب نا کون ذکر على اذا اذ انس لم شىء ک نشر حبب کتب هو رئى اخر قبر اله خوف يوم ايى دکک ارض کذب وله هما اوى لهو خلف ا ائى لو زور مول عن قمر ن

زور است . قول اذا الله اله وله ل من ف کلا الذين مرر هم سوف انن جنب ب حنف قبر سطر ظلم طلع حتى عن شهد کثر کم لا لهو اول جىء کهف علم شمس نکر کتب توب وثن قد

كامل داشتند. چون مأموران فرعون ايشان را خبر نمودند، از مادر خود قبر پدر را پرسيده به سر قبر آمده و به عمليات خود روح پدر را حاضر، گفتند: فرعون ما را طلبيده

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 68 نمودم از آمدن او، پس نشست نزد قبر، ديدم مفقود شد، گويا داخل در قبر شد. تفسير اثنا عشرى    ج‌2    68     انى گذشت، ناگاه بوى

هجرت‌ و خروج‌ ‌از‌ مدينه‌ ‌براي‌ فتح‌ مكه‌ بعضي‌ گفتند دخول‌ ‌در‌ قبر و خروج‌ ‌از‌ قبر يوم البعث‌ لكن‌ ظاهر اطلاق‌ آيه شريفه‌ اينكه‌ ‌در‌ ‌هر‌ امري‌ ‌از‌

شده در حال بارگیری... لحد و الحاد به معنى عدول و انحراف از استقامت است وسط قبر را ضريح و قسمت منحرف آن را لحد گويند در لغت آمده: «لَحَدَ اِلى فُلانٍ: مالَ

از مرگ آنها اختلاف كرده عده‏اى كه چيزى دستگيرشان نشده گفته‏اند: بنايى بر قبر آنها بسازيد پروردگارشان به حال آنها داناتر است ولى اكثريت كه از آن بهره برده

هما کفر فضض حتى شرى او زين متع زور اصل الى فخر ضلل رجل امل کون اکل ولد سرر قبر غدو انس رود رئى سمع ک اتى اذا ترک سلم انت خشى بيع هذه نجو شىء لعل وزر على

كليني‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر (ع‌) مسندا ‌که‌ مانع‌ ‌از‌ عذاب‌ قبر و جلوگيري‌ ‌از‌ دخول‌ نكير و منكر ‌در‌ قبر ميشود، و ‌از‌ خواص‌ القرآن‌ ‌که‌ قرائت‌ ‌او‌ ثواب‌ احياء

مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و

كردند: برزخ چيست؟ فرمود: قبر از زمان مردن تا قيامت. «1» 3- در خصال- از حضرت سجاد عليه السّلام اين آيه را تلاوت و فرمود: آن قبر است و بدرستى كه براى ايشان

جهنمشان مى‌اندازند و قمّى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نزل من حميم در قبر است و تصلية جحيم در آخرت و آنچه در اين سوره مباركه ذكر شد در احوال فرق ثلاثه

‌الي‌ 32. خُذُوه‌ُ امر بملائكه‌ عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ ميآيند بالاي‌ قبر ‌او‌ بمجرد آنكه‌ ‌از‌ قبر جلد 16 - صفحه 98 بيرون‌ ميآيد ‌او‌ ‌را‌ ميگيرند. فَاعتِلُوه‌ُ

لَيُدْخِلُ الرَّجُلَ الْقَبْرَ وَ الْجَمَلَ الْقَدْرَ» چشم زخم مرد را به قبر و شتر را به ديگ داخل مى‏كند. مؤلف گويد سيوطى آن را در جامع صغير نقل كرده در

القرآن عبدالرؤف مصرى نقل مى‏كند بدن منفتاح (فرعون خروج) با بدن‏هاى ديگر در قبر امنتحب دوم در أقصر (سرزمين مصر) كشف شده و اكنون در موزه مصر موجود است و وضع

و الرّجل القبر: «1» بدرستى كه چشم زخم، شتر را در ديگ داخل كند و مرد را در قبر. اسماء بنت عميس روايت نموده كه رسول را گفتم: يا رسول اللّه فرزندان جعفر را

پيمودن راه حق به تكامل مى‌رسد. «ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ» 9- انسان كه مرگ و قبر را مى‌بيند، چرا سرسختى مى‌كند؟ قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ‌ ... ثُمَّ

پيمودن راه حق به تكامل مى‌رسد. «ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ» 9- انسان كه مرگ و قبر را مى‌بيند، چرا سرسختى مى‌كند؟ قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ‌ ... ثُمَّ

قريش و مشركين كشته شدند، يا قحط و غلا و يا مشاهده عذاب نزد مرگ و يا عذاب قبر. نكته: ذكر «عسى» و «لعل» و «سوف» در مواعيد ملوك در حكم جزم به آنست؛ و اطلاق

است و نطفه‌ى مرد كه ناپايدار است پديد آمده‌ايد، مستقر در زمين و وديعه‌ى در قبر تا روز قيامت هستيد، نعمت‌ها گاهى پايدار است و گاهى ناپايدار. در دعايى از امام

باشد و در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه چون مؤمن را در قبر گذارند زمين بر او وسعت داده ميشود بقدر ديد چشمش و درى از بهشت باز ميشود بروى

ميراندى يكمرتبه در دنيا و يكمرتبه در قبر و دو مرتبه زنده نمودى يكمرتبه در قبر و يكمرتبه در قيامت چون براى سؤال قبر مردم زنده ميشوند و بعد از آن ميميرند

4 صفحه 619 كه كسيكه قرائت نمايد سوره زخرف را خداوند او را در قبر از جانوران زمين و فشار قبر ايمن ميفرمايد تا در پيشگاه الهى حاضر شود و از آنجا بامر خدا

‌الي‌ 32. خُذُوه‌ُ امر بملائكه‌ عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ ميآيند بالاي‌ قبر ‌او‌ بمجرد آنكه‌ ‌از‌ قبر جلد 16 - صفحه 98 بيرون‌ ميآيد ‌او‌ ‌را‌ ميگيرند. فَاعتِلُوه‌ُ

‌الي‌ 32. خُذُوه‌ُ امر بملائكه‌ عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ ميآيند بالاي‌ قبر ‌او‌ بمجرد آنكه‌ ‌از‌ قبر جلد 16 - صفحه 98 بيرون‌ ميآيد ‌او‌ ‌را‌ ميگيرند. فَاعتِلُوه‌ُ

بپاداش اعمالشان دو مرتبه زنده و برانگيخته خواهند شد و منافات ندارد با آنكه در قبر يا در رجعت يا باعجاز انبياء و اوليا و خواست خدا در اين عالم هم زنده شوند چون

آخرت را از او بگرداند، آسانترين ناگوارى دنيا فقر و سهلترين ناگوارى آخرت عذاب قبر است و من به اميد ارتقاء درجه و مقامم آن را مى‏خوانم. 2- «قالَ اَبُو عَبْدِاللَّهِ

شما وعده مى‌دهد كه وقتى مرديد و خاك و استخوان‌هايى (پوسيده) شديد، شما (از قبر) بيرون آورده مى‌شويد؟! وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً

كه اعاده و حشر در قيامت و بقاء ابدى باشد. و اين قسمت منع ننمايد حيات عالم قبر و برزخ را، زيرا اثبات زنده شدن در قيامت نفى نمى‌كند زنده بودن در عالم برزخ

مؤدى شود به آتش. 2- شقى شقى است در شكم زمين كه قبر باشد، يعنى هر كه در دنيا به حالت شقاوت بميرد در قبر هم حكم به شقاوت او شود. 3- مراد از «امّ» جهنم است

پيمودن راه حق به تكامل مى‌رسد. «ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ» 9- انسان كه مرگ و قبر را مى‌بيند، چرا سرسختى مى‌كند؟ قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ‌ ... ثُمَّ

حقوق واجب الهى را نمى‌پردازد. «لَشَدِيدٌ» 13- معاد جسمانى است زيرا سخن از قبر است. «بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» (در آيه‌اى‌ جلد 10 - صفحه 571 ديگر مى‌فرمايد:

ميراندى يكمرتبه در دنيا و يكمرتبه در قبر و دو مرتبه زنده نمودى يكمرتبه در قبر و يكمرتبه در قيامت چون براى سؤال قبر مردم زنده ميشوند و بعد از آن ميميرند

ميراندى يكمرتبه در دنيا و يكمرتبه در قبر و دو مرتبه زنده نمودى يكمرتبه در قبر و يكمرتبه در قيامت چون براى سؤال قبر مردم زنده ميشوند و بعد از آن ميميرند

سر قبر آنها نه ايستد چنانچه در مجمع فرموده كه پيغمبر (ص) قبل از اين بر منافقان نماز ميخواند و اجراء احكام اسلام ميفرمود و معمولا بعد از نماز سر قبر توقف

4 صفحه 619 كه كسيكه قرائت نمايد سوره زخرف را خداوند او را در قبر از جانوران زمين و فشار قبر ايمن ميفرمايد تا در پيشگاه الهى حاضر شود و از آنجا بامر خدا

صفحه 257 و از روايات مأثوره در اين باب است كه چشم شتر را در ديگ و مرد را در قبر ميكند و اگر چيزى سبقت بر قدر گيرد چشم زخم است و نيست افسونى مگر از چشم زخم

يَوْمٍ» «3»* ممكن است مراد از «كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ» مدّت توقّف در قبر و عالم برزخ باشد. 1- پاداش صابران، از طرف خود خداوند است. «إِنِّي جَزَيْتُهُمُ»

ميراندى يكمرتبه در دنيا و يكمرتبه در قبر و دو مرتبه زنده نمودى يكمرتبه در قبر و يكمرتبه در قيامت چون براى سؤال قبر مردم زنده ميشوند و بعد از آن ميميرند

ميراندى يكمرتبه در دنيا و يكمرتبه در قبر و دو مرتبه زنده نمودى يكمرتبه در قبر و يكمرتبه در قيامت چون براى سؤال قبر مردم زنده ميشوند و بعد از آن ميميرند

هفت سال است كه كار من شكافتن قبور و نبش قبرهاى مسلمين است و با نبش قبر، مرده ها را از قبر بيرون مى آورم و كفن هاى آن‌ها را مى دزدم و سپس به فروش مي‌رسانم

مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و

رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از

النُّورُ اينهم‌ دو قسم‌ ‌است‌ بلكه‌ اقسامي‌ دارد ظلمت‌ خارجي‌ ظلمت‌ قلب‌ ظلمت‌ قبر ظلمات‌ يوم القيمة ظلمت‌ جحيم‌ ظلمت‌ جهل‌ و كذلك‌ نور خارجي‌ نورانيت‌ قلب‌

بنابر آن مراد از شجره خبيثه بنى اميه اندمناقشه كرده چند روايت در مورد سؤ ال قبر و تطبيق آيه : (( يثبت الله الذين آمنوا...)) بر آن چند روايت در تطبيق آيه :

ميراندى يكمرتبه در دنيا و يكمرتبه در قبر و دو مرتبه زنده نمودى يكمرتبه در قبر و يكمرتبه در قيامت چون براى سؤال قبر مردم زنده ميشوند و بعد از آن ميميرند

ايمان را در روزى كه ملاقات كنند رحمت او را- كه بهشت يا نزد موت يا وقت خروج از قبر است- سلام مى‌باشد كه مخبر است بر سلامتى از هر آفتى و مخافتى، يعنى حق تعالى

رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از

عادت؛ پس خداى تعالى مى‌ميراند بوقت اجل مسمى يا اجل بلاء، و زنده فرمايد در قبر و قيامت. 2- مرده را زنده سازد مانند نطفه، و زنده را مى‌ميراند 3- مرده مى‌سازد

بوده‌ ‌آن‌ ‌را‌ رها ميكند و بهمين‌ بدن‌ عنصري‌ تعلق‌ ميگيرد و قبر شكاف‌ ‌بر‌ ميدارد و ‌از‌ قبر بيرون‌ ميآيد اوضاع‌ محشر ‌را‌ مشاهده‌ ميكند ‌هر‌ كدام‌ بيك‌

شما وعده مى‌دهد كه وقتى مرديد و خاك و استخوان‌هايى (پوسيده) شديد، شما (از قبر) بيرون آورده مى‌شويد؟! أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً

مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و

مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و

‌الي‌ 32. خُذُوه‌ُ امر بملائكه‌ عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ ميآيند بالاي‌ قبر ‌او‌ بمجرد آنكه‌ ‌از‌ قبر جلد 16 - صفحه 98 بيرون‌ ميآيد ‌او‌ ‌را‌ ميگيرند. فَاعتِلُوه‌ُ

مبتلا بفقر و خوف از سلطان نخواهد شد و با ايمان از دنيا ميرود و ملائكه در قبر براى او عبادت ميكنند و ثوابش باو ميرسد و در امان خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه

سر قبر آنها نه ايستد چنانچه در مجمع فرموده كه پيغمبر (ص) قبل از اين بر منافقان نماز ميخواند و اجراء احكام اسلام ميفرمود و معمولا بعد از نماز سر قبر توقف

دنيوى و اخروى. در فضيلت اين سوره آمده است: قرائت اين سوره موجب نجات از عذاب قبر است. «1» «1». تفسيرنورالثقلين. جلد 10 - صفحه 145 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ

آخرت را از او بگرداند، آسانترين ناگوارى دنيا فقر و سهلترين ناگوارى آخرت عذاب قبر است و من به اميد ارتقاء درجه و مقامم آن را مى‏خوانم. 2- «قالَ اَبُو عَبْدِاللَّهِ

صفحه 257 و از روايات مأثوره در اين باب است كه چشم شتر را در ديگ و مرد را در قبر ميكند و اگر چيزى سبقت بر قدر گيرد چشم زخم است و نيست افسونى مگر از چشم زخم

مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و

جهنمشان مى‌اندازند و قمّى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نزل من حميم در قبر است و تصلية جحيم در آخرت و آنچه در اين سوره مباركه ذكر شد در احوال فرق ثلاثه

مِن‌ فَزَع‌ٍ يَومَئِذٍ آمِنُون‌َ حين‌ رحلت‌ بشارتش‌ ميدهند ‌در‌ قبر بشارت‌ دارد ‌از‌ قبر بيرون‌ آيد بشارت‌ دارد ‌در‌ طرف‌ راست‌ صحراي‌ محشر ميرود پاي‌ منبر

4 صفحه 619 كه كسيكه قرائت نمايد سوره زخرف را خداوند او را در قبر از جانوران زمين و فشار قبر ايمن ميفرمايد تا در پيشگاه الهى حاضر شود و از آنجا بامر خدا

4 صفحه 619 كه كسيكه قرائت نمايد سوره زخرف را خداوند او را در قبر از جانوران زمين و فشار قبر ايمن ميفرمايد تا در پيشگاه الهى حاضر شود و از آنجا بامر خدا

مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و

مصاحب‌ آتش‌ هستند و ‌از‌ آتش‌ جدايي‌ ندارند ‌از‌ حين‌ موت‌ و غسل‌ و كفن‌ و قبر و برزخ‌ و صحراي‌ محشر و جهنم‌، اما حين‌ موت‌ روحش‌ ‌را‌ ‌با‌ قالب‌ مثالي‌

نقل شده است و گويد: موسى در آنجا مرد و در آنجا دفن گرديد و اَحَدى تا حال قبر او را نشناخته و وقت مرگ صد و بيست سال داشت و بنى اسرائيل سى روز ماتم گرفتند

رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از

رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از

دنيا، تأسف خورند، پس وصف نمايند به كوتاهى. قول دوم: مراد مكث در عالم برزخ و قبر است كه وقتى مقايسه كنند عذاب برزخ را، نسبت به شدت عذاب قيامت كوتاه شمرند آن

‌که‌ بآنها وعده‌ داده‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ و عذابهاي‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ سر ‌از‌ قبر بيرون‌ آرند و ‌آن‌ روز موعود ‌را‌ مشاهده‌ كنند ‌که‌ ميفرمايد:

حقوق واجب الهى را نمى‌پردازد. «لَشَدِيدٌ» 13- معاد جسمانى است زيرا سخن از قبر است. «بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» (در آيه‌اى‌ جلد 10 - صفحه 571 ديگر مى‌فرمايد:

مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و

جهنمشان مى‌اندازند و قمّى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نزل من حميم در قبر است و تصلية جحيم در آخرت و آنچه در اين سوره مباركه ذكر شد در احوال فرق ثلاثه

نقل شده است و گويد: موسى در آنجا مرد و در آنجا دفن گرديد و اَحَدى تا حال قبر او را نشناخته و وقت مرگ صد و بيست سال داشت و بنى اسرائيل سى روز ماتم گرفتند

مقام جزا. بيان: آيه شريفه مشعر است به آنكه بعض جزاى اعمال قبل از قيامت در قبر و عالم برزخ داده شود و تمام آن در قيامت باشد، و مؤيد اينست فرمايش نبوى صلّى

بعد از مرگ هم دلسوزى نمود چنانچه قبل از آن مينمود و اين دليل است بر ثواب قبر و كاشف است از عذاب آن. إِنِّي‌ إِذاً لَفِي‌ ضَلال‌ٍ مُبِين‌ٍ «24» محققا ‌من‌

جهنمشان مى‌اندازند و قمّى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نزل من حميم در قبر است و تصلية جحيم در آخرت و آنچه در اين سوره مباركه ذكر شد در احوال فرق ثلاثه

‌آن‌ ميشود، بعلاوه‌ مسلّما انحطاط درجه‌ ميآورد و ‌در‌ عقبات‌ ‌از‌ موت‌ و قبر و برزخ‌ و عقبات‌ قيامت‌ گرفتاري‌ دارد و ‌لو‌ بالاخره‌ بشفاعت‌ نجات‌ يابد.

بتوبه‌ ‌ يا ‌ بعمل‌ صالح‌ ‌ يا ‌ بليات‌ دنيوي‌ ‌ يا ‌ حين‌ الموت‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ صحراي‌ محشر بشفاعت‌ شفعاء و مغفرة الهي‌ و شمول‌

صفحه 257 و از روايات مأثوره در اين باب است كه چشم شتر را در ديگ و مرد را در قبر ميكند و اگر چيزى سبقت بر قدر گيرد چشم زخم است و نيست افسونى مگر از چشم زخم

خدا او را از اينكه برسد به او فقر هرگز، و پناه دهد او را وقتى بميرد از فشار قبر؛ «1» (به شرط ايمان و تقوا و عمل). بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ أَ

رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از

وعده ميدهيد بمن كه روزى از قبر بيرون ميآيم و بجزاى اعمالم ميرسم با آنكه قرنها و سالهاى دراز گذشته پيش از وجود من و يكنفر سر از قبر بيرون نياورده بگويد با من

حقوق واجب الهى را نمى‌پردازد. «لَشَدِيدٌ» 13- معاد جسمانى است زيرا سخن از قبر است. «بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» (در آيه‌اى‌ جلد 10 - صفحه 571 ديگر مى‌فرمايد:

بنابر آن مراد از شجره خبيثه بنى اميه اندمناقشه كرده چند روايت در مورد سؤ ال قبر و تطبيق آيه : (( يثبت الله الذين آمنوا...)) بر آن چند روايت در تطبيق آيه :

سفيد: شب‌ و روز، اژدها: قبر، زنبورها: اهل‌ دنيا. انسان‌ غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ طناب‌ عمر بالاخره‌ گسسته‌ خواهد شد و ‌در‌ دهان‌ قبر خواهد افتاد، ‌مع‌ ‌ذلک‌ باهل‌

النُّورُ اينهم‌ دو قسم‌ ‌است‌ بلكه‌ اقسامي‌ دارد ظلمت‌ خارجي‌ ظلمت‌ قلب‌ ظلمت‌ قبر ظلمات‌ يوم القيمة ظلمت‌ جحيم‌ ظلمت‌ جهل‌ و كذلك‌ نور خارجي‌ نورانيت‌ قلب‌

بنابر آن مراد از شجره خبيثه بنى اميه اندمناقشه كرده چند روايت در مورد سؤ ال قبر و تطبيق آيه : (( يثبت الله الذين آمنوا...)) بر آن چند روايت در تطبيق آيه :

نزول : تفسير: نكته ها : ۱ - ادب برترين سرمايه است ۲ - بلند كردن صدا در كنار قبر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) ۳ - انضباط اسلامى در همه چيز و همه جا يا أَيُّهَا

‌که‌ مفاد قال‌َ فِيها تَحيَون‌َ ‌است‌ و ‌پس‌ ‌از‌ انقضاء مدت‌ ‌در‌ خانه‌ قبر ميروند ‌که‌ مفاد وَ فِيها تَمُوتُون‌َ ‌است‌ و روز قيامت‌ ‌از‌ همين‌ قبور بيرون‌

ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم

ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم

ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم

بپاداش اعمالشان دو مرتبه زنده و برانگيخته خواهند شد و منافات ندارد با آنكه در قبر يا در رجعت يا باعجاز انبياء و اوليا و خواست خدا در اين عالم هم زنده شوند چون

بپاداش اعمالشان دو مرتبه زنده و برانگيخته خواهند شد و منافات ندارد با آنكه در قبر يا در رجعت يا باعجاز انبياء و اوليا و خواست خدا در اين عالم هم زنده شوند چون

شده از اثر قدم عابر گفته ميشود و محتمل است مراد انكار برگشت بحيات در محفوره قبر باشد آيا چنين برگشتى ممكن است وقتى كه ما استخوانهاى پوسيده باشيم و گويند اگر

رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از

تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ‌ ... ادْخُلُوا الْجَنَّةَ در روايات نيز آمده: قبر؛ يا گودالى از دوزخ است، يا باغى از بهشت. 2- مرگ، نيستى نيست، گرفتن روح است

اصلاح فرمايد خدا معيشت او را و عطا كند او را روزى با وسعت، و نورانى فرمايد قبر او را به چراغى كه روشنائى دهد تا روز قيامت‌ «1». تنبيه: اين مطلب مبين شده

‌شده‌«3» ‌که‌ فرمود «‌من‌ زار قبر ابي‌ ببغداد ‌کان‌ كمن‌ زار قبر ‌رسول‌ اللّه‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و قبر أمير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌

خودشان را خواب پنداشتند براى آنستكه بين نفخه اوّل و دوّم عذاب نيست يا عذاب قبر را در برابر احوال خود در قيامت خواب پنداشته‌اند و از أبو ذر غفارى ره نقل شده

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

خداوند ميميراند بندگانرا در دنيا برسيدن اجل مقدّر و زنده ميكند آنها را در قبر و قيامت براى مجازات اعمالشان و خداوند خلق فرموده انسان و حيوان را دو صنف ذكور

باشند بر ناقه‌هاى نجيب بهشتى كه ملائكه بامر خداوند بعد از بيرون آمدنشان از قبر براى استقبال و تشريفات ورودشان بمحشر حاضر نموده‌اند با ساز و برگ تمام از طلا

فرموده صوتهاى خودشان را پنهان ميكنند و آهسته با يكديگر ميگويند ما در دنيا و قبر ده روزى بيش درنگ نكرديم و اين از نهايت رعب و هول است كه قلب آنها را پر كرده

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

يا در شبش خداوند امر معاش او را اصلاح فرمايد و وسعت رزق باو عطا كند و براى قبر او چراغى آماده فرمايد كه تا روز قيامت روشن باشد و الحمد للّه رب العالمين و

شده از اثر قدم عابر گفته ميشود و محتمل است مراد انكار برگشت بحيات در محفوره قبر باشد آيا چنين برگشتى ممكن است وقتى كه ما استخوانهاى پوسيده باشيم و گويند اگر

شده از اثر قدم عابر گفته ميشود و محتمل است مراد انكار برگشت بحيات در محفوره قبر باشد آيا چنين برگشتى ممكن است وقتى كه ما استخوانهاى پوسيده باشيم و گويند اگر

‌که‌ مجموع‌ عمر نوح‌ دو هزار و پانصد سال‌ ‌بود‌ ‌پس‌ ‌از‌ وفاتش‌ ‌که‌ قبر شريفش‌ و قبر آدم‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ ‌در‌ جوار امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ ‌است‌

نياورديد؟ گفتند: آن را براى نياز آينده تو گذاشتيم. ابوذر فرمود: روز نياز من روز قبر من است. «4» 3. وقتى فاطمه زهرا عليها السلام را در شب عروسى به خانه شوهر مى‌بردند،

رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از

فقط ‌براي‌ روز قيامت‌ ‌در‌ حق‌ مؤمنين‌ نيست‌ ‌در‌ دنيا ‌در‌ حين‌ نزع‌ ‌در‌ قبر ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ ‌هم‌ اينها شفاعت‌ ميكنند دفع‌ بليات‌ و عقوبات‌ ‌از‌ مستحقين‌

امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: سه روز بعد از دفن رسول خدا، اعرابى بر سر قبر آن حضرت آمد و مى‌گريست و خاك بر سر مى‌ريخت و مى‌گفت: يا رسول اللّه صلّى اللّه

بعد از مرگ هم دلسوزى نمود چنانچه قبل از آن مينمود و اين دليل است بر ثواب قبر و كاشف است از عذاب آن. إِنِّي‌ آمَنت‌ُ بِرَبِّكُم‌ فَاسمَعُون‌ِ «25» محققا

باعتبار اتّصال آن بنعيم آخرت دانسته و فرموده اين ردّ كسانى است كه منكر عذاب قبر و ثواب و عقاب در دنيا و عالم برزخ شده‌اند و فيض ره فقط اين وجه را ذكر و تأييد

مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

خداوند ميميراند بندگانرا در دنيا برسيدن اجل مقدّر و زنده ميكند آنها را در قبر و قيامت براى مجازات اعمالشان و خداوند خلق فرموده انسان و حيوان را دو صنف ذكور

قمر مقصود از انشقاق قمر و وجوه مختلف در اين باره تشبيه كردن مردم در خروج از قبر را، به ملخ ‌هاى پراکنده بحث روايتى پاسخ كسانى كه به وقوع معجزۀ شقّ القمر اشكال

نار و ثواب‌ و عقاب‌ و ميزان‌ و صراط و ساير خصوصيات‌، ‌پس‌ ‌از‌ مرگ‌ ‌از‌ قبر و برزخ‌ و صحراي‌ محشر و بعث‌ و نشر و نامه عمل‌ تماما. لَصادِق‌ٌ جاي‌ انكار

‌بود‌ ‌به‌ شكار چهل‌ نفر تصميم‌ قتل‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌را‌ گرفتند آمدند حضرت‌ سر قبر خديجه‌ ‌بود‌ عبا بگردنش‌ فشار دادند ‌به‌ نحوي‌ ‌که‌ يقين‌ ‌به‌ موت‌ ‌او‌ پيدا

‌إبن‌ آدم‌ قامت‌ قيامته‌) ‌يعني‌ ‌از‌ همان‌ حين‌ موت‌ معذب‌ هستند و ‌در‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ و عقبات‌ يوم الحشر ‌که‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ فرمود (‌ان‌

‌که‌ نوع‌ مفسرين‌ گفتند: انطَلِقُوا خطاب‌ ملائكه‌ عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ چون‌ ‌از‌ قبر بيرون‌ ميآيد ميگويند: برويد طرف‌ چپ‌ صحراي‌ محشر، و انطلاق‌ نقل‌ ‌از‌ مكاني‌

اگر بميرد و بر اين حال باشد، موكّل فرمايد خداوند به او هفتاد هزار ملك كه در قبر ديدار كنند او را، و بشارت دهند او را، و انيس او باشند در تنهائى او، و استغفار

بعد از مرگ هم دلسوزى نمود چنانچه قبل از آن مينمود و اين دليل است بر ثواب قبر و كاشف است از عذاب آن. 163 قِيل‌َ ادخُل‌ِ الجَنَّةَ قال‌َ يا لَيت‌َ قَومِي‌

مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن

مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

خداوند ميميراند بندگانرا در دنيا برسيدن اجل مقدّر و زنده ميكند آنها را در قبر و قيامت براى مجازات اعمالشان و خداوند خلق فرموده انسان و حيوان را دو صنف ذكور

الهي‌، سلب‌ نعم‌، نزول‌ بليات‌ و امثال‌ اينها و سختي‌ بجان‌ دادن‌ و عذاب‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ و سختي‌ حساب‌ و خفّت‌ ميزان‌ و لغزش‌ ‌بر‌ صراط و آمدن‌ نامه‌

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

حقوق واجب الهى را نمى‌پردازد. «لَشَدِيدٌ» 13- معاد جسمانى است زيرا سخن از قبر است. «بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» (در آيه‌اى‌ جلد 10 - صفحه 571 ديگر مى‌فرمايد:

ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم

‌که‌ نوع‌ مفسرين‌ گفتند: انطَلِقُوا خطاب‌ ملائكه‌ عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ چون‌ ‌از‌ قبر بيرون‌ ميآيد ميگويند: برويد طرف‌ چپ‌ صحراي‌ محشر، و انطلاق‌ نقل‌ ‌از‌ مكاني‌

می‌خوانیم: «کسی که سوره احزاب را تلاوت کند و به خانواده خود تعلیم دهد از عذاب قبر در امان خواهد بود». و از امام صادق علیه السّلام نقل شده: «کسی که سوره احزاب

بدانند. چون بيرون آمد بر در زندان نوشت: هذا قبر الاحياء و بيت الاحزان و تجربة الاصدقاء و شماته الاعداء: اين قبر زندگان و خانه اندوهيان و تجربه دوستان و شماتت

فرمود: هر كه قرائت كند سوره نساء را در هر جمعه، مأمون شود از فشار قبر وقتى داخل قبر شود. «2» تذكره: ثواب مترتبه بر قرائت اين سوره و ساير سور قرآنى، مشروط

رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم ) بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از

كنند. 5- آنان كه يقين به مرگ دارند و مستعد آن نشوند. 6- آنان كه يقين دارند قبر منزل او باشد و آن را آباد نسازند به عمل صالح. 7- آنان كه يقين دارند خداى تعالى

الكرسى را بخواند و ثواب آنرا نثار اهل قبور نمايد خداوند داخل مى‌فرمايد در قبر هر ميتى از مشرق تا مغرب چهل نور را و وسعت ميدهد بر آنها قبورشانرا و بلند ميفرمايد

بعد از مرگ هم دلسوزى نمود چنانچه قبل از آن مينمود و اين دليل است بر ثواب قبر و كاشف است از عذاب آن. بِما غَفَرَ لِي‌ رَبِّي‌ وَ جَعَلَنِي‌ مِن‌َ المُكرَمِين‌َ

مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن

نشستن‌ بحضرت‌ نداد و حكم‌ بقتل‌ داد و جلاد حضرت‌ ‌را‌ برد ‌در‌ باغچه‌ سراي‌ و قبر ‌هم‌ ‌بر‌ ‌او‌ كندند دست‌ غيبي‌ گردن‌ جلاد ‌را‌ زد و هزار گونه‌ ظلمهاي‌ ديگر

خداوند ميميراند بندگانرا در دنيا برسيدن اجل مقدّر و زنده ميكند آنها را در قبر و قيامت براى مجازات اعمالشان و خداوند خلق فرموده انسان و حيوان را دو صنف ذكور

باشند بر ناقه‌هاى نجيب بهشتى كه ملائكه بامر خداوند بعد از بيرون آمدنشان از قبر براى استقبال و تشريفات ورودشان بمحشر حاضر نموده‌اند با ساز و برگ تمام از طلا

نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: نماز شب چراغ است براى صاحبش در ظلمت قبر، و گفتن لا اله الا اللّه دور كند شيطان را از گوينده آن. و نيز مصباح كفعمى-

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

حقوق واجب الهى را نمى‌پردازد. «لَشَدِيدٌ» 13- معاد جسمانى است زيرا سخن از قبر است. «بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» (در آيه‌اى‌ جلد 10 - صفحه 571 ديگر مى‌فرمايد:

ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم

و ذلت‌ و خفت‌ و ‌غير‌ اينها ‌در‌ دنيا و عقوبات‌ اخروي‌: ‌از‌ حال‌ نزع‌ و قبر و برزخ‌ و صفحه قيامت‌ و جهنم‌ و خلود ‌در‌ عذاب‌. (ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ)

‌که‌ نوع‌ مفسرين‌ گفتند: انطَلِقُوا خطاب‌ ملائكه‌ عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ چون‌ ‌از‌ قبر بيرون‌ ميآيد ميگويند: برويد طرف‌ چپ‌ صحراي‌ محشر، و انطلاق‌ نقل‌ ‌از‌ مكاني‌

بعد از مرگ هم دلسوزى نمود چنانچه قبل از آن مينمود و اين دليل است بر ثواب قبر و كاشف است از عذاب آن. أَ أَتَّخِذُ مِن‌ دُونِه‌ِ آلِهَةً إِن‌ يُرِدن‌ِ الرَّحمن‌ُ

سلّم در راه تبوك گذر به ارض ثمود و سنگى را كه ناقه بيرون آمده نشان داد و قبر آن مرد را فرمود تا آن شاخه طلا را بيرون آورده به اصحاب قسمت نمودند. سوره الأعراف

مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن

باشند بر ناقه‌هاى نجيب بهشتى كه ملائكه بامر خداوند بعد از بيرون آمدنشان از قبر براى استقبال و تشريفات ورودشان بمحشر حاضر نموده‌اند با ساز و برگ تمام از طلا

كَبِيرٌ تفضلات‌ الهي‌ بسيار ‌است‌ چه‌ ‌در‌ دنيا چه‌ ‌در‌ وقت‌ نزع‌ چه‌ ‌در‌ قبر و چه‌ ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ و چه‌ ‌در‌ صحراي‌ محشر ولي‌ بزرگترين‌ تفضلات‌ حشر ‌با‌

فرموده صوتهاى خودشان را پنهان ميكنند و آهسته با يكديگر ميگويند ما در دنيا و قبر ده روزى بيش درنگ نكرديم و اين از نهايت رعب و هول است كه قلب آنها را پر كرده

ميميرند دفعه دوم ميدمد همه زنده ميشوند و اينجا مراد نفخه ثانيه است كه همه سر از قبر در آورند و در پيشگاه الهى مجتمع گردند براى حساب و جزاى اعمالشان و بعضى گفته‌اند

ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم

در تهذيب از حضرت سجاد عليه السّلام نقل نموده كه آمد كربلا شبانه همانجا كه قبر امام حسين عليه السّلام است حضرت عيسى عليه السّلام متولد شد در هر حال چون آثار

يا در شبش خداوند امر معاش او را اصلاح فرمايد و وسعت رزق باو عطا كند و براى قبر او چراغى آماده فرمايد كه تا روز قيامت روشن باشد و الحمد للّه رب العالمين و

الْمَوْتى‌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ‌: و مردگان را مبعوث فرمايد خداى تعالى از قبر آنگاه بدانند دين حق را و ايمان آرند، لكن آن دانستن و ايمان فايده و نتيجه نخواهد

و ‌غير‌ اينها، بعلاوه‌ مسئوليت‌ ‌آن‌ عالم‌ و سير عقبات‌ ‌از‌ حين‌ موت‌ و قبر و برزخ‌ و صحراي‌ محشر ‌تا‌ كارش‌ بكجا بكشد نجات‌ پيدا كند ‌ يا ‌ بهلاكت‌ بيفتد

همه، از جمله انسان ها تسلیم محض خدایند، با صدور فرمان خداوند به برخاستن از قبر، زنده مى شوند. ۷ - مالکیت مطلقِ خداوند بر تمامى هستى، دلیل توانایى وى بر حشر

خودشان را خواب پنداشتند براى آنستكه بين نفخه اوّل و دوّم عذاب نيست يا عذاب قبر را در برابر احوال خود در قيامت خواب پنداشته‌اند و از أبو ذر غفارى ره نقل شده

توبه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ثبوت‌ و اخذ ‌آن‌ مثل‌ توبه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ معاينه‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ قبر ‌ يا ‌ عالم‌ برزخ‌ ‌ يا ‌ قيامت‌ ‌که‌ سودي‌ ندارد وَ لَيسَت‌ِ التَّوبَةُ لِلَّذِين‌َ

مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن

نشستن‌ بحضرت‌ نداد و حكم‌ بقتل‌ داد و جلاد حضرت‌ ‌را‌ برد ‌در‌ باغچه‌ سراي‌ و قبر ‌هم‌ ‌بر‌ ‌او‌ كندند دست‌ غيبي‌ گردن‌ جلاد ‌را‌ زد و هزار گونه‌ ظلمهاي‌ ديگر

باشد و در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه چون مؤمن را در قبر گذارند زمين بر او وسعت داده ميشود بقدر ديد چشمش و درى از بهشت باز ميشود بروى

باشد و در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه چون مؤمن را در قبر گذارند زمين بر او وسعت داده ميشود بقدر ديد چشمش و درى از بهشت باز ميشود بروى

أءذا ضللنا فى الأرض أءنّا لفى خلق جدید) «ضللنا» دو معنا دارد: یکى دفن شدن در قبر و دیگرى، تبدیل به خاک شدن به گونه اى که از دیگر اجزاى خاک نتوان تمیز داد.

امهات‌ ‌از‌ ارحام‌ امهات‌ ‌در‌ دار دنيا ‌از‌ ‌اينکه‌ دار ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ و قبر روز و شبي‌ نيست‌ انعقاد نطفه‌ نشود و زايش‌ نباشد و مرگ‌ جريان‌ نداشته‌ ‌باشد‌

چه‌ ‌در‌ كارهاي‌ دنيوي‌ و مشكلات‌ و چه‌ ‌در‌ امور اخروي‌ ‌از‌ حين‌ نزع‌ و قبر و برزخ‌ و صحراي‌ محشر و دخول‌ بهشت‌. ] (آیه 6)- «و جزای نیک (الهی) را تصدیق

و ظلمه‌ و ساير خيرات‌ تمام‌ رزق‌ ‌است‌، و راحتي‌ موت‌ و ايمني‌ ‌از‌ عذاب‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ و ورود ‌در‌ محشر و بياض‌ وجه‌ و اعطاء كتاب‌ بيمين‌ و حساب‌ يسير

فرموده صوتهاى خودشان را پنهان ميكنند و آهسته با يكديگر ميگويند ما در دنيا و قبر ده روزى بيش درنگ نكرديم و اين از نهايت رعب و هول است كه قلب آنها را پر كرده

رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ» «2» مؤيد اينست و قرائت «حدث» به ثاى مثلثه به معنى «قبر» نيز شاهد اين است. وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا

ميميرند دفعه دوم ميدمد همه زنده ميشوند و اينجا مراد نفخه ثانيه است كه همه سر از قبر در آورند و در پيشگاه الهى مجتمع گردند براى حساب و جزاى اعمالشان و بعضى گفته‌اند

قمر مقصود از انشقاق قمر و وجوه مختلف در اين باره تشبيه كردن مردم در خروج از قبر را، به ملخ ‌هاى پراکنده بحث روايتى پاسخ كسانى كه به وقوع معجزۀ شقّ القمر اشكال

قمر مقصود از انشقاق قمر و وجوه مختلف در اين باره تشبيه كردن مردم در خروج از قبر را، به ملخ ‌هاى پراکنده بحث روايتى پاسخ كسانى كه به وقوع معجزۀ شقّ القمر اشكال

قمر مقصود از انشقاق قمر و وجوه مختلف در اين باره تشبيه كردن مردم در خروج از قبر را، به ملخ ‌هاى پراکنده بحث روايتى پاسخ كسانى كه به وقوع معجزۀ شقّ القمر اشكال

شده از اثر قدم عابر گفته ميشود و محتمل است مراد انكار برگشت بحيات در محفوره قبر باشد آيا چنين برگشتى ممكن است وقتى كه ما استخوانهاى پوسيده باشيم و گويند اگر

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

در تهذيب از حضرت سجاد عليه السّلام نقل نموده كه آمد كربلا شبانه همانجا كه قبر امام حسين عليه السّلام است حضرت عيسى عليه السّلام متولد شد در هر حال چون آثار

حق‌ّ ‌آنها‌ هست‌ و ‌لو‌ ‌در‌ حين‌ رحلت‌ سخت‌ جان‌ داده‌ باشند ‌ يا ‌ ‌در‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ ‌به‌ بعض‌ عقوبات‌ گرفتار ‌شده‌ باشند بالاخره‌ ‌در‌ قيامت‌ نجات‌

ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم

يا در شبش خداوند امر معاش او را اصلاح فرمايد و وسعت رزق باو عطا كند و براى قبر او چراغى آماده فرمايد كه تا روز قيامت روشن باشد و الحمد للّه رب العالمين و

يا در شبش خداوند امر معاش او را اصلاح فرمايد و وسعت رزق باو عطا كند و براى قبر او چراغى آماده فرمايد كه تا روز قيامت روشن باشد و الحمد للّه رب العالمين و

را زنده گردانيديم به آب، كَذلِكَ الْخُرُوجُ‌: همچنين است بيرون آمدن شما از قبر يعنى زنده گشتن شما و به عرصه محشر حاضر شدن، زيرا هر كه امعان نظر كند و نيك

از تلاوت آيه‌ى‌ مَنْ أَعْرَضَ‌ ... ضَنْكاً فرمودند: قسم به خداوند! همانا قبر، باغى از باغ‌هاى بهشت يا گودالى از گودال‌هاى جهنّم است. «2» بنابراين دامنه

و ‌در‌ قيامت‌ همين‌ خاك‌ بدن‌ ميشود و روح‌ ‌در‌ ‌او‌ دميده‌ ميشود و ‌از‌ قبر بيرون‌ ميايد ‌که‌ مفاد. (وَ مِنها نُخرِجُكُم‌ تارَةً أُخري‌) ‌است‌ (تنبيهان‌)

نزول : تفسير: نكته ها : ۱ - ادب برترين سرمايه است ۲ - بلند كردن صدا در كنار قبر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) ۳ - انضباط اسلامى در همه چيز و همه جا إِنَّ

كه چون بنى اسرائيل خواستند از شهر مصر بيرون روند، مرا با خود ببرند. پرسيد قبر او كجاست؟ عاقبت پيرزنى گفت: ميان رود نيل دفن شده، به سبب نزاعى كه در ميان

باشد و در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه چون مؤمن را در قبر گذارند زمين بر او وسعت داده ميشود بقدر ديد چشمش و درى از بهشت باز ميشود بروى

باشند بر ناقه‌هاى نجيب بهشتى كه ملائكه بامر خداوند بعد از بيرون آمدنشان از قبر براى استقبال و تشريفات ورودشان بمحشر حاضر نموده‌اند با ساز و برگ تمام از طلا

يا در شبش خداوند امر معاش او را اصلاح فرمايد و وسعت رزق باو عطا كند و براى قبر او چراغى آماده فرمايد كه تا روز قيامت روشن باشد و الحمد للّه رب العالمين و

يا در شبش خداوند امر معاش او را اصلاح فرمايد و وسعت رزق باو عطا كند و براى قبر او چراغى آماده فرمايد كه تا روز قيامت روشن باشد و الحمد للّه رب العالمين و

فرمود به حضرت موسى عليه السّلام: برخيز در تاريكى شب به نماز، تا قرار دهم قبر تو را باغى از باغات بهشت. 4- در وصاياى نبوى به علوى عليهما السلام فرمود: عليك

درندگان و متأذّى نشدن مردمان از بوى او پس هر وقت بخواهد زنده ميكند او را و از قبر بيرون ميآورد براى حساب و جزاى اعمال نبايد آدمى اينطور جلد 5 صفحه 346 باشد

بنابر آن مراد از شجره خبيثه بنى اميه اندمناقشه كرده چند روايت در مورد سؤ ال قبر و تطبيق آيه : (( يثبت الله الذين آمنوا...)) بر آن چند روايت در تطبيق آيه :

يكي‌ ظلمت‌ قلب‌ ‌که‌ ‌از‌ جهت‌ معاصي‌ و اخلاق‌ رذيله‌ ‌است‌ و ديگر ظلمت‌ قبر و ظلمت‌ قيامت‌ و اهل‌ ايمان‌ و تقوي‌ بنص‌ّ آيات‌ قرآن‌ بنور الهي‌ ‌از‌ ‌اينکه‌

عمر خود هستى و از روزى كه از شكم مادرت بيرون آمده‌اى نزديك مى‌شوى هر روز به قبر خود. پس مباش مانند هيزم كه مى‌سوزاند خودش را به آتش به جهت غير خود، نيست معبودى

يعنى بدون ظهور علامات به يكبار عذاب بر آنها نازل خواهد شد در دنيا يا عذاب قبر و يا عذاب قيامت. وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ‌: و حال آنكه ايشان ندانند يعنى ناگهان

مسافر ‌است‌ و شش‌ منزل‌ ‌را‌ بايد طي‌ كند، اصلاب‌ آباء، ارحام‌ امهات‌، دنيا، قبر، برزخ‌، قيامت‌، فقط تحصيل‌ كمال‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ منزل‌ سيّم‌ ‌است‌ و اينكه‌ نزد

چه‌ ‌در‌ كارهاي‌ دنيوي‌ و مشكلات‌ و چه‌ ‌در‌ امور اخروي‌ ‌از‌ حين‌ نزع‌ و قبر و برزخ‌ و صحراي‌ محشر و دخول‌ بهشت‌. ] (آیه 5)- سپس مردم را به دو گروه تقسیم

الان‌ مرسوم‌ ‌است‌ فاسق‌ فاجر شراب‌ خوار قمار باز بي‌ دين‌ ‌را‌ وقت‌ مردن‌ سر قبر ‌او‌ يكي‌ گويد چه‌ جور آدمي‌ ‌بود‌ گويند بسيار خوب‌ آدمي‌ ‌بود‌، ‌ يا ‌ كسي‌

نصيب براى ايمان به پيغمبر حاضر و قرار دهد براى شما نورى كه با شما باشد در قبر و قيامت و با آن عبور نمائيد از پل صراط يا دو بهره از رحمت خود بشما عنايت فرمايد

آخرت كه قمّى ره نقل فرموده آن در رجعت است بشمشير و سايرين بجنگ بدر و عذاب قبر و قحط سنين و غيرها تفسير نموده‌اند در هر حال بيشتر آنها از آتيه خود خبر ندارند

‌غير‌ اينها ‌از‌ مضار دنيوي‌ و اخروي‌ ميشود ‌تا‌ برسد بعقوبات‌ عالم‌ برزخ‌ و قبر و قيامت‌ ‌تا‌ كفاره‌ گناهان‌ بشود بتوبه‌ ‌ يا ‌ عمل‌ صالح‌ ‌ يا ‌ شمول‌ رحمت‌

ميميرند دفعه دوم ميدمد همه زنده ميشوند و اينجا مراد نفخه ثانيه است كه همه سر از قبر در آورند و در پيشگاه الهى مجتمع گردند براى حساب و جزاى اعمالشان و بعضى گفته‌اند

ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم

مداومت كند سوره حم زخرف را، مأمون سازد او را در قبرش از هوام زمين و فشار قبر تا بايستد محضر الهى، مى‌آيد اين سوره و او را داخل بهشت نمايد. «1» البته با

مبتلا بفقر و خوف از سلطان نخواهد شد و با ايمان از دنيا ميرود و ملائكه در قبر براى او عبادت ميكنند و ثوابش باو ميرسد و در امان خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه

نزول : تفسير: نكته ها : ۱ - ادب برترين سرمايه است ۲ - بلند كردن صدا در كنار قبر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) ۳ - انضباط اسلامى در همه چيز و همه جا إِنَّ

نزول : تفسير: نكته ها : ۱ - ادب برترين سرمايه است ۲ - بلند كردن صدا در كنار قبر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) ۳ - انضباط اسلامى در همه چيز و همه جا وَ لَوْ

مى‏شود نبايد يكباره و ناگهانى در گور گذاشته شود زيرا قبر را ترسهاى عظيم است، و كسى كه ميّت را در قبر مينهد بايد او را به پناه خداوند تبارك و تعالى سپارد

انجام دهد (خاك در قبر بريزد) و اين دعا را بخواند خداوند بعدد هر ذرّه از خاك حسنه‏اى براى او مينويسد، و هنگامى كه قبر پر و درست شد بر آن قبر آب بريز در حالى

باعتبار اتّصال آن بنعيم آخرت دانسته و فرموده اين ردّ كسانى است كه منكر عذاب قبر و ثواب و عقاب در دنيا و عالم برزخ شده‌اند و فيض ره فقط اين وجه را ذكر و تأييد

چه‌ ‌در‌ كارهاي‌ دنيوي‌ و مشكلات‌ و چه‌ ‌در‌ امور اخروي‌ ‌از‌ حين‌ نزع‌ و قبر و برزخ‌ و صحراي‌ محشر و دخول‌ بهشت‌. ] (آیه 7)- «ما او را در مسیر آسانی قرار

كافران از يهود و نصارى و مشركان در دنيا يا وقت نزول عذاب استيصال يا عذاب قبر براى كيست، عاقبت پسنديده و جنت شايسته. نكته: قوله «و سيعلم الكفار ...» تفسير

و استخوان مجرد از گوشت و پوستى از شما باقى ماند دو مرتبه زنده ميشويد و از قبر بيرون آورده هيهات هيهات بسيار بعيد و دور بلكه نزديك بمحال است آنچه وعده داده

آن‌گاه كه كور مادرزاد و پيسى را به امر من شفا دادى و مردگان را به امر من از قبر بيرون آوردى و آن‌گاه كه دست ستم بنى‌اسرائيل را از تو كوتاه كردم و آن‌گاه كه

آماده ساز (غسل بده و كفن كن و حنوط بپاش) سپس مرا سر قبر رسول خدا (ص) بر، تا با او تجديد عهد كنم و مرا به قبر مادرم بر گردان و از آنجا به قبرستان بقيع ببر و

هرگز فشار قبر باو نرسد، و چون مرگش فرا رسد خداى عزّ و جلّ ثواب حجهائى كه كرده است در زيباترين صورت ممكن مقابل ديدگانش مصوّر سازد بحالى كه در قبر او نماز