النساء ٤٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می‌گویید! و همچنین هنگامی که جنب هستید -مگر اینکه مسافر باشید- تا غسل کنید. و اگر بیمارید، یا مسافر، و یا «قضای حاجت» کرده‌اید، و یا با زنان آمیزش جنسی داشته‌اید، و در این حال، آب (برای وضو یا غسل) نیافتید، با خاک پاکی تیمّم کنید! (به این طریق که) صورتها و دستهایتان را با آن مسح نمایید. خداوند، بخشنده و آمرزنده است.

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا بدانيد چه مى‌گوييد، و نه در حال جنابت [به نماز و مسجد نزديك نشويد] مگر راهگذر باشيد، تا زمانى كه غسل كنيد. و اگر بيمار يا مسافر بوديد يا كسى از شما از قضاى حاجت آمد و يا با زنان تماس داش
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا زمانى كه بدانيد چه مى‌گوييد؛ و [نيز] در حال جنابت [وارد نماز نشويد] -مگر اينكه راهگذر باشيد- تا غسل كنيد؛ و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان آميزش كرده‌ايد و آب نيافته‌ايد، پس بر خاكى پاك تيمم كنيد، و صورت و دستهايتان را مسح نماييد، كه خدا بخشنده و آمرزنده است.
ای اهل ایمان، هرگز در حال مستی به نماز نیایید تا بدانید چه می‌گویید (و چه می‌کنید) و نه در حال جنابت (به مساجد آیید) مگر آنکه رهگذر باشید تا وقتی که غسل کنید. و اگر بیمار بودید یا آنکه در سفر باشید یا قضاء حاجتی دست داده باشد یا با زنان مباشرت کرده‌اید و آب برای تطهیر و غسل نیافتید پس به خاک پاک تیمم کنید، آن‌گاه صورت و دستها را (بدان) مسح کنید، که خدا بخشنده و آمرزنده است.
ای اهل ایمان! در حالی که مستید به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که [مستیِ شما برطرف شود و از روی هوشیاری] بدانید [که در حال نماز] چه می گویید. و در حال جنابت هم به نماز نزدیک نشوید تا غسل کنید مگر در حال سفر [که آب نیابید، پس با تیمّم نماز بخوانید]. و اگر بیمارید، یا در سفرید، یا یکی از شما از قضای حاجت [دستشویی] آمده، یا با زنان آمیزش کرده اید و آبی [برای وضو یا غسل] نیافتید، به خاکی پاک، تیمم کنید و بخشی از صورت و دست هایتان را [با آن] مسح نمایید؛ یقیناً خدا همواره گذشت کننده و بسیار آمرزنده است.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، آنگاه كه مست هستيد گرد نماز مگرديد تا بدانيد كه چه مى‌گوييد. و نيز در حال جنابت، تا غسل كنيد، مگر آنكه راهگذر باشيد. و اگر بيمار يا در سفر بوديد يا از مكان قضاى حاجت بازگشته‌ايد يا با زنان جماع كرده‌ايد و آب نيافتيد با خاك پاك تيمم كنيد و روى و دستهايتان را با آن خاك مسح كنيد. هرآينه خدا عفو كننده و آمرزنده است.
ای مؤمنان در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا زمانی که بدانید که چه می‌گویید، همچنین هنگامی که جنب هستید نیز به نماز [و مسجد] نزدیک نشوید، مگر آنکه راهگذر باشید تا زمانی که غسل کنید، و اگر بیمار یا مسافر باشید، یا یکی از شما از موضع قضای حاجت بازگشت، یا با زنان تماس [جنسی‌] گرفتید، آنگاه آب نیافتید [باید] بر خاکی پاک تیمم کنید و چهره‌ها و دستهایتان را به آن مسح کنید، که خداوند بخشاینده مهربان است‌
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، در حالى كه مستيد به نماز نزديك مگرديد تا بدانيد چه مى‌گوييد، و نه [به نمازگاه‌] در حال جنب،- مگر راه‌گذر باشيد-، تا اينكه شست و شو- غسل- كنيد. و اگر بيمار يا در سفر باشيد يا يكى از شما از حاجتگاه آمده باشد يا زنان را بسوده باشيد- با آنها نزديكى كرده باشيد- و آب نيابيد پس آهنگ خاكى- يا زمينى- پاك كنيد و [آن را] به رويها و دستهاى خود بماليد- تيمّم كنيد- زيرا كه خداوند درگذرنده و آمرزگار است.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حالی که مست هستید به نماز نایستید تا آن گاه که می‌دانید چه می‌گوئید، و به نماز نایستید در حالی که جنب هستید تا آن گاه که غسل می‌کنید، مگر این که مسافر باشید. و اگر مریض یا مسافر بودید و یا این که از پیشاب برگشتید، و یا این که با زنان نزدیکی کردید و (در همه‌ی این احوال) آبی نیافتید، با خاک پاک تیمّم کنید و (برای این منظور، با خاک) چهره و دستهایتان را مسح کنید. بیگمان خداوند عفوکننده و آمرزنده است.
هان ای کسانی که ایمان آوردید! در حال مستی به نماز نزدیک مشوید تا زمانی که بدانید چه می‌گویید و (نیز) در حال جنابت (وارد نماز یا مسجد نشوید) - مگر اینکه رهگذر (مسجد) باشید - تا غسل کنید و اگر بیمار یا در سفرید یا یکی از شما از قضای حاجت آمد، یا با زنان آمیزش (جنسی) کرده‌اید، پس آبی نیافتید، بلندایی پاکیزه را جستجو کنید و بخشی از صورت‌ها و دست‌هایتان را (با آن) مسح نمایید. خدا بی‌گمان بخشنده و پوشنده بوده است.
ای آنان که ایمان آوردید نزدیک نشوید به نماز حالی که مست هستید تا آنگاه که بدانید چه می‌گوئید و نه جُنب مگر راهگذری تا آنگاه که غسل کنید و اگر بیمار باشید یا در سفری یا یکی از شما از آب ریز برون آید یا با زنان نزدیکی کنید و نیابید آبی پس آهنگ زمینی پاکیزه کنید و بمالید رویها و دستهای خود را همانا خدا است بخشنده آمرزگار


النساء ٤٢ آیه ٤٣ النساء ٤٤
سوره : سوره النساء
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنتُمْ سُکَارَی»: در حال مستی نماز نخوانید. این فرمان، مقدّمه تحریم میخوارگی بود و سپس برابر سوره بقره آیه و سوره مائده آیه‌های و به طور قطعی حکم تحریم شرف نزول یافت. معنی دیگر «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ»، این است که لا تَقْرَبُوا مَواضِعَ الصَّلاةِ. یعنی: به مساجد نروید. «سُکَارَی»: جمع سَکْران، مستان. «وَ لا جُنُباً إِلاّ عَابِرِی سَبِیلٍ»: در حالی که جنب هستید به مساجد نروید مگر این که از آنجا عبور کنید. در حالی که جنب هستید نماز نخوانید مگر مسافر باشید. «مَرْضَی»: جمع مریض، بیماران. «الْغَآئِطِ»: زمین گود. مراد پیشاب و قضای حاجت است. «لامَسْتُمْ»: آمیزش جنسی کردید. لمس نمودید. «صَعِیداً»: سطح زمین. زمین. خاک. مفعولٌ‌به (تیمّموا) است یا منصوب به نزع خافض است. یعنی فَتیمّموا بِصَِعیدٍ. «عَفُوّاً»: بسیار عفوکننده. بسیار زداینده گناهان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- بطلان نماز در حال مستى (لا تقربوا الصلوة و انتم سکارى) ظاهراً نهى در «لا تقربوا»، ارشاد به بطلان است، نه تنها بیانگر حرمت تکلیفى.

۲- اقامه نماز در حال مستى جایز نیست.* (لا تقربوا الصلوة و انتم سکارى) بنابر اینکه نهى در «لا تقربوا»، نهى مولوى باشد ; یعنى دلالت بر حرمت تکلیفى کند.

۳- وضو، غسل و تیمّم در حال مستى، باطل است.* (لا تقربوا الصلوة و انتم سکارى) نهى از نزدیک شدن به نماز مى تواند اشاره به بطلان وضو و غسل و تیمم نیز باشد، چون نزدیک شدن به نماز با آنها تحقق مى یابد.

۴- حرمت ورود به مساجد در حال مستى* (لا تقربوا الصلوة و انتم سکارى) بنابر اینکه مراد از «الصلوة»، جایگاه متعارف نماز، یعنى مساجد باشد; به قرینه «الّا عابرى سبیل».

۵- آگاهى کامل به گفته ها، پایان زمان مستى (و انتم سکارى حتى تعلموا ما تقولون)

۶- جواز و صحت اقامه نماز براى انسان مست پس از پایان زمان مستى (آگاهى کامل به اذکار نماز) (لا تقربوا الصلوة و انتم سکارى حتى تعلموا ما تقولون) به مناسبت حکم و موضوع مراد از «ما تقولون» مى تواند خصوص اذکار نماز باشد.

۷- لزوم خواندن نماز با قرائت صحیح و توجّه به معانى و مفاهیم اذکار آن (لا تقربوا الصلوة ... حتى تعلموا ما تقولون) جمله «حتى تعلموا ... »، بیانگر فلسفه حرمت نماز در حال مستى است. بنابراین اداى صحیح کلمات و نیز توجه به معانى آن، ضرورت دارد و به همین خاطر نماز در حال مستى حرام شده است.

۸- بى توجهى به اذکار نماز و مفاهیم آن، فلسفه بطلان آن در حال مستى (لا تقربوا الصلوة ... حتى تعلموا ما تقولون) جمله «حتى تعلموا ... » بیانگر علت تحریم بطلان نماز در حال مستى است.

۹- برپایى نماز با حالت حضور قلب امرى بایسته و سزاوار (حتى تعلموا ما تقولون) ملاک حرمت نماز در حال مستى توجه نداشتن و آگاه نبودن به اذکار نماز است. و این معنا به هنگام غفلت و فقدان حضور قلب نیز وجود دارد.

۱۰- بطلان نماز در حال جنابت (لا تقربوا الصلوة ... و لا جنباً)

۱۱- آلودگى و ناپاکى انسان، در حال جنابت (لا تقربوا الصلوة ... و لا جنباً و ... حتى تغتسلوا) نیاز جنب به غسل حاکى از آلودگى اوست.

۱۲- حرمت ورود جُنب به مسجد (لا تقربوا الصلوة ... و لا جنباً) بنابر اینکه مقصود از «الصلوة»، جایگاه متعارف آن، یعنى مساجد باشد ; به دلیل «الّا عابرى سبیل».

۱۳- جواز عبور جُنب از مسجد (لا تقربوا الصلوة ... و لا جنباً الّا عابرى سبیل)

۱۴- جنب، براى برپایى نماز باید غسل کند. (لا تقربوا الصلوة ... حتى تغتسلوا)

۱۵- غسل، رافع جنابت است. (و ان کنتم جنباً ... حتى تغتسلوا)

۱۶- ضرورت شستن تمامى بدن، براى تحقق غسل (حتى تغتسلوا) تعیین نکردن اعضایى خاص براى غسل در مقابل تصریح به مواضع تیمم، بیانگر آن است که در غسل باید تمامى بدن شسته شود.

۱۷- تیمم، موجب رفع جنابت نمى شود. (و لا جنباً ... حتى تغتسلوا) بر این مبنا که مراد از «عابرى سبیل» مسافر باشد، جمله «لا تقربوا ... » گویاى این است که مسافر جنب با فرض جنابت مى تواند نماز بخواند و با توجّه به ذیل آیه، که وظیفه مسافر جنب را تیمم قرار داده، معلوم مى شود تیمم او رافع جنابتش نیست.

۱۸- وظیفه مریضى که آب براى او ضرر داشته باشد، تیمم است. (و ان کنتم مرضى ... فتیمّموا)

۱۹- ضرر، از عوامل رفع تکلیف و یا تخفیف آن (و ان کنتم مرضى ... فتیمّموا)

۲۰- وظیفه مسافرى که دسترسى به آب ندارد، تیمم است. (او على سفر ... فلم تجدوا ماءً فتیمّموا)

۲۱- خروج بول و غائط، از موجبات وضو و تیمم (او جاء احد منکم من الغائط ... فلم تجدوا ماءً فتیمّموا) «غائط» به محل دفع بول و مدفوع گفته مى شود. و آمدن از آن محل، کنایه از خروج بول و مدفوع است.

۲۲- وظیفه محدث و جُنُب در صورت نیافتن آب براى برپایى نماز، تیمم است. (او جاء احد منکم من الغائط او لمستم النساء فلم تجدوا ماءً فتیمّموا)

روایات و احادیث

۲۳- جماع، از موجبات غسل و یا تیمم (او لمستم النساء ... فتیمّموا) مؤیّد برداشت فوق فرمایش امام صادق (ع) است که درباره «لمستم النساء» در آیه فوق فرمود: هو الجماع ... .[۱]

۲۴- محدث پس از یافتن آب باید غسل کند و یا وضو بگیرد، هر چند پیش از آن به جهت نبود آب تیمم کرده باشد. (یا ایّها الذین امنوا ... فتیمّموا) مفهوم جمله شرطیه «ان کنتم ... لمستم ... فلم تجدوا ماءً فتیمّموا»، این است که در صورت یافتن آب، با تیمم نمى توان نماز خواند. بنابراین کسى که به آب دسترسى نداشته و تیمم کرده در صورت یافتن آب باید غسل کند یا وضو بگیرد.

۲۵- لزوم جستجو براى یافتن آب، قبل از تیمم* (فلم تجدوا ماءً فتیمّموا) نیافتن (فلم تجدوا)، فرع بر جستجوست.

۲۶- رعایت ادب در قرآن نسبت به بیان مسائل جنسى و مانند آن (او جاء احد منکم من الغائط او لمستم النساء)

۲۷- یاد کردن از مسائل جنسى و مانند آن، باید با زبان کنایه و در لفافه باشد. (او جاء احد منکم من الغائط او لمستم النسساء)

۲۸- تیمّم باید بر زمین پاک، پاکیزه و مباح باشد. (فتیمّموا صعیداً طیباً) «صعید» به معناى خاک و یا مطلق زمین است. (قاموس). «طیب» به معناى پاک از نجاست و پاکیزه از آلودگى است. برخى برآنند که «طیب» دلالت بر اباحه زمین نیز دارد. چون تصرف در مال دیگرى، تصرفى غیر طیب است.

۲۹- تیمّم باید بر خاک باشد. (فتیمّموا صعیداً) بنابر اینکه «صعید» تنها به خاک گفته شود و نه به مطلق زمین.

۳۰- مسح قسمتى از صورت و دستها، از واجبات تیمم (فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم) چون ماده «مسح» بدون واسطه حرف جرّ مى تواند مفعول داشته باشد، بنابراین آوردن «باء» بر کلمه «وجوه» براى تبعیض است. و «ایدیکم» نیز به دلیل مجرور بودن، حکم «وجوه» را در تبعیض داراست.

۳۱- وجوب تقدیم مسح صورت بر دستها در تیمم (فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم) تقدم ذکرى «وجه» بر «ایدى»، دلالت بر تقدم آن در انجام تیمم دارد.

۳۲- خداوند، همواره «عفوّ» (بسیار با گذشت) و «غفور» (بسیار آمرزنده) است. (انّ اللّه کان عفوّاً غفوراً)

۳۳- تخفیف احکام براى معذورین، پرتویى از عفو و غفران الهى (فلم تجدوا ماءً ... انّ اللّه کان عفوّاً غفوراً)

۳۴- ناتوانى، عذر براى مکلف است، نه رافع تکلیف (و ان کنتم مرضى ... فلم تجدوا ... انّ اللّه کان عفوّاً غفوراً) توصیف خداوند به «عفوّ» و «غفور» پس از مسأله تیمم به جاى غسل و وضو، بیانگر این است که اصل تکلیف باقى است و خداوند به خاطر عذر مکلّف، وى را خواهد بخشید.

۳۵- لزوم پرهیز از ورود به نماز، در حال خواب آلودگى (لا تقربوا الصلوة و انتم سکارى) امام صادق (ع) در مورد آیه فوق فرمود: سکر النوم.[۲]

۳۶- ممنوعیّت ورود جنب به مسجد، مگر به صورت عبور (و لا جنباً الّا عابرى سبیل حتّى تغتسلوا) امام باقر (ع) در پاسخ سؤال از ورود جنب و حائض به مسجد فرمود: الحائض و الجنب لا یدخلان المسجد الا مجتازین ان اللّه تبارک و تعالى یقول: و لا جنباً الا عابرى ... .[۳]

۳۷- تماس بدنى با زن، بدون آمیزش جنسى، ناقض طهارت نیست. (او لمستم النساء) امام باقر (ع) در پاسخ سؤال درباره کسى که پس از وضو با کنیزش تماس بدنى داشته است فرمود: لا و اللّه ما بذلک بأس ... و ما یعنى بهذا «او لمستم النساء» الّا المواقعة فى الفرج.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند

۳۸- لزوم خرید آب براى وضو، در حد توان مالى (فلم تجدوا ماءً) امام کاظم (ع) درباره میزان مبلغ ضرورى براى تهیّه آب وضو و غسل در صورت نبودن آب فرمود: ذلک على قدر جدته.[۴]

۳۹- دستیابى به آب، موجب بطلان تیمم (فلم تجدوا ماءً فتیمّموا صعیداً طیباً) امام صادق (ع) در مورد کسى که پس از تیمم، آب پیدا کرده، فرمود: ... اذا رأى الماء و کان یقدر علیه انتقض التیمم.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند

۴۰- تیمم باید بر زمین پاکیزه باشد. (فتیمّموا صعیداً طیباً) امام صادق (ع) درباره «صعیداً طیباً» در آیه فوق فرمود: «الصعید» الموضع المرتفع و «الطیب» الموضع الذى ینحدر عنه الماء.[۵] مرتفع بودن زمین و عبور آب از روى آن، که در حدیث آمده، کنایه از پاکیزه بودن زمین است ; چون اگر زمین گود باشد، جایگاه کثافات مى شود و آب در آن مى ماند و لجن مى گردد.

۴۱- زمین پاکیزه جایگزین آب، براى تحصیل طهارت، اگر چه فقدان آب به طول انجامد. (فتیمّموا صعیداً طیباً) رسول خدا (ص) فرمود: الصعید الطیب وضوء المسلم و لو الى عشر سنین ... .[۶] «وضو»، به فتح «واو»، آبى است که با آن شستشو مى نمایند.

موضوعات مرتبط

  • آلودگى: عوامل آلودگى ۱۱
  • آمیزش: آثار آمیزش ۲۳
  • احکام:۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱ ثانوى ۱۸، ۱۹، ۲۲ ; فلسفه احکام ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱ ۸
  • اسماء و صفات: عفوّ ۳۲ ; غفور ۳۲
  • اضطرار: احکام اضطرار ۱۸
  • بول: احکام بول ۲۱
  • بیمار: احکام بیمار ۱۸
  • تکلیف: سهولت تکلیف ۳۳ ; عذر در تکلیف ۳۴ ; عوامل رفع تکلیف ۱۹، ۳۴ ; قدرت در تکلیف ۳۸
  • تیمم: احکام تیمم ۳، ۱۷، ۲۰، ۲۱، ۲۳، ۲۵، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۹، ۴۰ ; بطلان تیمم ۳۹ ; تیمم در مستى ۳ ; شرایط تیمم ۲۵، ۲۸ ; موارد تیمم ۱۸ ; موجبات تیمم ۲۱، ۲۲، ۲۳ ; واجبات تیمم ۳۰، ۳۱
  • جنابت: آثار جنابت ۱۱ ; احکام جنابت ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۷، ۲۲، ۲۴، ۳۶
  • خدا: آمرزش خدا ۳۲، ۳۳ ; عفو خدا ۳۲، ۳۳
  • زمین: پاک ۴۰، ۴۱
  • سخن: ادب در سخن ۲۶، ۲۷ ; کنایه در سخن ۲۷
  • ضرر: آثار ضرر ۱۸، ۱۹
  • ضعف: آثار ضعف ۳۴
  • طهارت: احکام طهارت ۳۷، ۴۱ ; نواقض طهارت ۳۷
  • غایط: احکام غایط ۲۱
  • غسل: آثار غسل ۱۵ ; احکام غسل ۳، ۱۶، ۲۳، ۲۴ ; غسل در مستى ۳ ; غسل واجب ۱۴ ; موجبات غسل ۲۳ ; واجبات غسل ۱۶
  • قرآن: ادب قرآن ۲۶
  • محرمات:۴، ۱۲
  • مسافر: احکام مسافر ۲۰
  • مست: احکام مست ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶ ; پایان مستى ۵، ۶
  • مسجد: احکام مسجد ۴، ۱۲، ۱۳، ۳۶
  • معذور: احکام معذور ۳۳
  • نماز: آداب نماز ۹، ۳۵ ; احکام نماز ۱، ۲، ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۴، ۲۲ ; اقامه نماز ۹ ; بطلان نماز ۱، ۸، ۱۰ ; حضور قلب در نماز ۸، ۹ ; قرائت در نماز ۷ ; نماز در مستى ۱، ۲، ۸
  • وضو: احکام وضو ۳، ۲۱، ۲۴، ۳۸ ; موجبات وضو ۲۱ ; وضو در مستى ۳

منابع

  1. کافى، ج ۵، ص ۵۵۵، ح ۵ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۸۴- ، ح ۲۷۰.
  2. کافى، ج ۳، ص ۳۷۱، ح ۱۵ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۸۳، ح ۲۶۰، ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴ ; تفسیر عیاشى، ج ۱- ، ص ۲۴۲، ح ۱۳۴، ۱۳۷.
  3. علل الشرایع، ص ۲۸۸، ح ۱، ب ۲۱۰ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۸۴، ح ۲۶۶، ۲۶۷ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۳، ح ۱۳۸ ; تفسیر قمى، ج ۱، ص
  4. تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵، ۱۰ ; تهذیب شیخ طوسى، ج ۱، ص ۲۲، ح ۵۵، ب ۱ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۸۵، ح ۲۷۱ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۳، ح
  5. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۴، ح ۱۴۶ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۷۲، ح ۱۷.
  6. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۴، ح ۱۴۳ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۸۵، ح ۲۷۴.