المائدة ٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه‌شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت‌شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح می‌شوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه‌های تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- امّا آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.

گوشت مردار، خون، گوشت خوك، آنچه به غير نام خدا ذبح شده، حيوان خفه شده، حيوان به كتك مرده، آنچه در اثر سقوط از بلندى مرده و آنچه با شاخ حيوان ديگرى مرده، نيم خورده‌ى درنده مگر آنچه را كه به موقع سر بريديد، آنچه براى بت‌ها ذبح شده و نيز تعيين قسمت سهم گ
بر شما حرام شده است: مردار، و خون، و گوشت خوك، و آنچه به نام غير خدا كشته شده باشد، و [حيوان حلال گوشت‌] خفه شده، و به چوب مرده، و از بلندى افتاده، و به ضرب شاخ مرده، و آنچه درنده از آن خورده باشد -مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد- و [همچنين‌] آنچه براى بتان سربريده شده، و [نيز] قسمت كردن شما [چيزى را] به وسيله تيرهاى قرعه؛ اين [كارها همه‌] نافرمانىِ [خدا]ست. امروز كسانى كه كافر شده‌اند، از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديده‌اند. پس، از ايشان مترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما [به عنوان‌] آيينى برگزيدم. و هر كس دچار گرسنگى شود، بى‌آنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد]، بى ترديد، خدا آمرزنده مهربان است.
برای شما مؤمنان گوشت مردار و خون و گوشت خوک و آن ذبیحه‌ای که به نام غیر خدا کشتند و همچنین هر حیوانی که به خفه کردن یا به چوب زدن یا از بلندی افکندن یا به شاخ زدن به هم بمیرند و نیم‌خورده درندگان جز آن را که قبلاً تذکیه کرده باشید حرام است و نیز آن را که برای بتان می‌کشند و آن را که به تیرها قسمت می‌کنید، که این کار فسق است-امروز کافران از این که به دین شما دستبرد زنند و اختلالی رسانند طمع بریدند، پس شما از آنها بیمناک نگشته و از من بترسید. امروز (به عقیده امامیه و برخی اهل سنّت روز غدیر خم و خلافت علی (ع) است) دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم-پس هر گاه کسی در ایام قحطی و سختی از روی اضطرار نه به قصد گناه از آنچه حرام شده مرتکب شود، خدا بخشنده و مهربان است.
[خوردن مواد ناپاک که تناسبی با جسم و روح شما ندارند] بر شما حرام شده است [مانند] گوشت مردار و خون و گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا کشته اند و حیوان خفه شده و آنچه به ضرب چوب و سنگ مرده و آنچه به سبب پرت شدن از بلندی جان داده و حیوانی که به ضرب شاخ حیوان دیگر از بین رفته و حیوانی که درنده ای آن را کشته و از آن خورده، مگر آنچه را که در آستانه مرگ، قابل تذکیه بوده و شما به دستور شرع تذکیه کرده اید، و نیز آنچه برای بت ها قربانی شده، و آنچه به وسیله تیرهای قمار سهم بندی می کنید بر شما حرام گشته است. [همه] این [امور] فسق و نافرمانی [از احکام خدا] ست. امروز کفرپیشگان از [شکست] دین شما ناامید شده اند؛ بنابراین از آنان مترسید و از من بترسید. امروز [با نصبِ علی بن ابی طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم. پس هر که در حال گرسنگی شدید بی آنکه مایل به گناه باشد [به خوردن مُحرّمات بیان شده] ناچار شود، [می تواند به اندازه ضرورت از آنها بهره گیرد]؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
حرام شد بر شما مردار و خون و گوشت خوك و هر حيوانى كه به هنگام كشتنش نام ديگرى جز الّله را بر او بگويند، و آنچه خفه شده باشد يا به سنگ زده باشند يا از بالا درافتاده باشد يا به شاخ حيوانى ديگر بميرد يا درندگان از آن خورده باشند، مگر آنكه ذبحش كنيد. و نيز هر چه بر آستان بتان ذبح شود و آنچه به وسيله تيرهاى قمار قسمت كنيد كه اين كار خود نافرمانى است. امروز كافران از بازگشت شما از دين خويش نوميد شده‌اند. از آنان مترسيد از من بترسيد. امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم. پس هر كه در گرسنگى بى‌چاره ماند بى آنكه قصد گناه داشته باشد، بداند كه خدا آمرزنده و مهربان است.
مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نامی جز خدا به هنگام ذبحش برده باشند، و [حیوان حلال گوشت‌] خفه شده، و به ضرب [چوب و سنگ‌] مرده، و از بلندی افتاده، و شاخ خورده و آنچه درندگان از آن خورده باشند، مگر آنچه [به موقع به ذبح شرعی‌] حلال کنید و همچنین آنچه برای بتان ذبح شده است و نیز تعیین قسمت به کمک ازلام همه بر شما حرام شده است و [پرداختن به هریک از] اینها نافرمانی است، امروز کافران از دین شما [و بازگشت شما از آن‌] نومید شده‌اند، لذا از آنان نترسید و از من بترسید، امروز دین شما را به کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و دین اسلام را بر شما پسندیدم، و هرکس در مخمصه‌ای ناچار شود و مایل به گناه نباشد [و از آنچه نهی شده بخورد] بداند که خداوند آمرزگار مهربان است‌
حرام شد بر شما مردار و خون و گوشت خوك و آنچه [به هنگام كشتنش‌] نام غير خدا بر آن برده باشند و آنچه خفه شده و با زدن مرده و از بلندى افتاده و مرده و با شاخ‌زدن كشته شده و نيم‌خورده درنده، مگر آنچه [پيش از مردن‌] به كشتن آن برسيد، و آنچه در برابر بتان- بر تخته سنگهايى كه در جاهليت بر آنها براى خدايان خويش قربانى مى‌كردند و كم كم خود اين تخته سنگها را مقدس شمردند- سر بريده و اينكه [گوشت حيوان را] به تيرهاى قرعه بخش كنيد، اينها همه بيرون شدن از فرمان [حق‌] است.- امروز كسانى كه كافر شدند از دين شما- كه بر شما يا دينتان پيروز شوند- نوميد شدند، بنابر اين از آنها مترسيد و از من بترسيد و بس. امروز دين شما را به كمال رساندم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما پسنديدم-. پس هر كه در حال گرسنگى [به خوردن گوشتهاى منع شده‌] ناچار شود بى‌آنكه گرايش به گناه داشته باشد همانا خداوند آمرزگار و مهربان است.
(ای مؤمنان!) بر شما حرام است (خوردن گوشت) مردار، خون (جاری)، گوشت خوک، حیواناتی که به هنگام ذبح نام غیر خدا بر آنها برده شود و به نام دیگران سر بریده شود، حیواناتی که خفه شده‌اند، حیواناتی که با شکنجه و کتک کشته شده‌اند، آنهائی که از بلندی پرت شده و مرده‌اند، آنهائی که بر اثر شاخ‌زدن حیوانات دیگر مرده‌اند، حیواناتی که درندگان از بدن آنها چیزی خورده و بدان سبب مرده‌اند، مگر این که (قبل از مرگ بدانها رسیده و) آنها را سر بریده باشید، حیواناتی که برای نزدیکی به بتان قربانی شده‌اند، و بر شما حرام است که با چوبه‌های تیر به پیشگوئی پردازید و از غیب سخن گوئید، همه‌ی اینها برای شما گناه بزرگ و خروج از فرمان یزدان است. از امروز کافران از (نابودن کردن) دین شما مأیوس گشته‌اند (و می‌دانند این دین ماندگار و جاودانه است)، پس از آنان نترسید و از من بترسید. امروز (احکام) دین شما را برایتان کامل کردم و (با عزّت بخشیدن به شما و استوار داشتن گامهایتان) نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین خداپسند برای شما برگزیدم. امّا کسی که در حال گرسنگی ناچار شود (از محرّمات سابق چیزی بخورد تا هلاک نشود) و متمایل به گناه نباشد (و عمداً نخواهد چنین کند، مانعی ندارد) چرا که خداوند بخشنده‌ی مهربان است (و از مضطرّ صرف نظر می‌کند و برای او مقدار نیاز را مباح می‌نماید).
(اینها) بر شما حرام شده است: مردار و خون (ریخته شده) و گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا فروافکنده و کشته شده و (حیوان) خفه شده و چوب‌خورده و از بلندی افتاده و شاخ خورده و آنچه درنده (از آن) خورده - مگر آنچه را (از اینها) زنده دریافته، سر ببُرید - و (همچنین) آنچه روی بت‌ها سر بریده شده و (نیز) اینکه با تیرهای قرعه (حیوانی را، میان خود) بخش کنید؛ اینها فسق و نافرمانی (خدا)ست. امروز کسانی که کافر شدند از (کارشکنی در) دین شما نومید گردیدند، پس از اینان مترسید و از من بهراسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و این (اسلام) را برای شما (به عنوان) طاعتی (شایسته و بایسته و پیوسته) پسندیدم‌؛ پس هرکس (در این جریان و مانند آن) دچار تنگی و تنگنایی شود، بی آنکه به گناهی متمایل باشد، (اگر آنچه را منع شده است انجام دهد) خدا همواره پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.
حرام شد بر شما مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نام غیر از خدا بر آن برده شود و گلوگیر شده و کوبیده و پرتاب‌شده و شاخ‌زده و آنچه خورند ددان مگر آنچه پاک کنید و آنچه نزد بتان کشته شود و آنکه بخش کنید با تیرها این است برون‌رفتن از فرمان خدا امروز نومید شدند آنان که کفر ورزیدند از دین شما پس نترسید ایشان را و مرا بترسید امروز به انجام رسانیدم برای شما دین شما را و تمام کردم بر شما نعمتم را و پسندیدم برای شما اسلام را کیشی پس آن کس که ناچار شود در گرسنگی ناگراینده به سوی گناهی همانا خدا است آمرزنده مهربان‌


المائدة ٢ آیه ٣ المائدة ٤
سوره : سوره المائدة
نزول : ١١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَآ أُهِلَّ لِغَیْرِ اللهِ بِهِ»: حیوانی که به هنگام ذبح نام جز خدا بر آن برده شود. یعنی به نام دیگران و به خاطر تقرّب بدانان سر بریده شود. (أُهِلَّ) از مصدر (إهْلال) به معنی بلندکردن صدا است به نام چیزی. مانند: لات، عزّی، یا به نام کسی. مانند: انبیاء و اولیاء، به هنگام ذبح حیوان. «الْمُنْخَنِقَةُ»: خفه‌شده. «الْمَوْقُوذَةُ»: کتک‌خورده. «الْمَتَرَدِّیَةُ»: پرت‌شده. «ذَکَّیْتُمْ»: ذبح کردید. «النُّصُبِ»: جمع آن (أَنصاب)، سنگهائی که در اطراف کعبه نصب کرده بودند و آنها را می‌پرستیدند و بر روی چنین سنگهائی یا در کنار آنها حیوانات خود را برای تقرّب بدانها سر می‌بریدند. «الأزْلام»: جمع زَلَم، چوبه‌های تیر. عربها وقتی که می‌خواستند راهیِ سفری یا جنگی یا تجارتی شوند، و یا کار مهمّی - از قبیل ازدواج - انجام دهند، سه تیر برمی گرفتند و بر روی یکی: خدایم بدان فرمان داده است، و بر روی دومی: خدایم از آن نهی کرده است، می‌نوشتند، و بر روی سومی چیزی نمی‌نوشتند، آنها را بهم می‌زدند، سپس اگر اوّلی به دستشان می‌رسید، کار را انجام می‌دادند، و اگر دومی بیرون می‌آمد، کار را انجام نمی‌دادند، و اگر سومی به دستشان می‌افتاد، دوباره فال را از سر می‌گرفتند. امروزه به جای این چوبه‌ها، از دانه‌های تسبیح، مهره‌های نرد، جام قهوه، اوراق پاسور، و چیزهای نامشروع دیگر استفاده می‌نمایند و فرمان قرآن را فراموش می‌کنند. «مَخْمَصَةٍ»: گرسنگی. «مُتَجَانِفٍ»: متمایل، گراینده.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- حرمت استفاده از مردار، خون و گوشت خوک (حرمت علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر)

۲- حرمت استفاده از حیوانى که به نام غیر خدا ذبح شود. (حرمت ... و ما أهل لغیر اللّه به)

۳- حرمت استفاده از حیوانى که در اثر خفگى، زده شدن، پرت شدن و شاخ خوردن بمیرد. (حرمت ... و المنخنقة و الموقوذة و المتردیة و النطیحة) مراد از عناوین یاد شده این است که حیوان بر اثر آنها بمیرد، نه اینکه به مجرد پرت شدن از بلندى، استفاده از آن حرام باشد. دلیل این معنا جمله استثنائیه «الا ما ذکیتم» است.

۴- حرمت استفاده از حیوانى که طعمه و شکار درندگان شده و بمیرد. (حرمت ... و ما اکل السبع)

۵- تذکیه حیوان، موجب حلیت آن مى گردد، اگر چه به واسطه خفگى، زدن، پرت شدن، شاخ خوردن و دریده شدن توسط درندگان در آستانه مردن باشد. (حرمت ... الا ما ذکیتم)

۶- حرمت استفاده از حیوانى که بر آستان بتها ذبح شود، هر چند نام غیر خدا بر او برده نشود. (حرمت ... و ما ذبح على النصب) چون عنوان «ما ذبح ...» عنوان مستقلى است در مقابل «ما اهل ...»، معلوم مى شود که ذبح حیوان براى تقرب به بتها، اگر چه نام غیر خدا بر آن برده نشود، حرام است.

۷- حرمت تعیین سهام گوشت حیوان، به وسیله تیرهاى قمار (حرمت ... و إن تستقسموا بالازلم) «ازلام» تیرهاى مخصوصى بوده که براى قمار از آن استفاده مى کردند. و استقسام چهارپایان به وسیله «ازلام»، به معناى سهم بندى آنها با تیرهاى مخصوص است.

۸- حرمت استفاده از گوشتى که به وسیله تیرهاى قمار سهم بندى شود. (حرمت ... و إن تستقسموا بالازلم) چون آیه شریفه درباره حیواناتى است که بهره گیرى از آنها حرام است، به نظر مى رسد علاوه بر حرمت سهم بندى به وسیله تیرهاى قمار، دلالت بر تحریم استفاده از گوشتى که آن گونه تقسیم شده نیز داشته باشد.

۹- خوردن مردار، خون و گوشت خوک، بردن غیر نام خدا در ذبح، قربانى براى بتها و تقسیم گوشت حیوانات با قمار، از اعمال مردم در جاهلیت (حرمت علیکم ... و ما ذبح على النصب و إن تستقسموا بالازلم)

۱۰- مبارزه اسلام با مظاهر شرک و بت پرستى و فرهنگ جاهلیت (حرمت علیکم ... و ما ذبح على النصب و إن تستقسموا بالازلم)

۱۱- استفاده از مردار، خون، گوشت خوک، حیوان خفه شده، زده شده، پرت شده، شاخ خورده، دریده شده و بدون تذکیه، فسق و خروج از طاعت خداوند است. (حرمت علیکم ... ذلکم فسق) بنابر اینکه «ذلکم» اشاره باشد به جمیع عناوین یاد شده در آیه، نه خصوص آخرین عنوان.

۱۲- قسمت بندى گوشت به حکم قمار و استفاده از آن و خوردن گوشت حیوانى که به نام غیر خدا و یا بر آستان بتها ذبح شود، فسق است. (حرمت علیکم ... و ما ذبح على النصب و إن تستقسموا بالازلم ذلکم فسق)

۱۳- قمار، حرم و ارتکاب آن، موجب فسق است. (حرمت علیکم ... و إن تستقسموا بالازلم ذلکم فسق)

۱۴- حرمت تصرف در اموالى که به وسیله قمار به دست آید. (و إن تستقسموا بالازلم) به نظر مى رسد نه تیرهاى قمار خصوصیتى در تحریم داشته باشد و نه حیوان و گوشت آن داراى ویژگى خاص است. بنابراین اموال به دست آمده از هر نوع قمارى حرام است.

۱۵- توجه اسلام به نظام تغذیه و سالم سازى آن (حرمت علیکم المیتة ... و ما اکل السبع الا ما ذکیتم) تفصیل و تبیین موارد خوردنیهاى حلال و حرام، نشانه توجه اسلام به نظام تغذیه مى باشد.

۱۶- کافران تا آخرین سالهاى حیات پیامبر (ص)، از شکست دادن اسلام ناامید شده بودند. (الیوم یئس الذین کفروا من دینکم) چون تمام وقایعى که آیه شریفه، مى تواند ناظر به آنها باشد با توجه به شأن نزولها در آخرین سالهاى عمر شریف پیامبر (ص) اتفاق افتاده است.

۱۷- امید کفار و دشمنان اسلام به شکست اسلام، تا پیش از نزول آیه «الیوم یئس الذین کفروا» (الیوم یئس الذین کفروا من دینکم)

۱۸- لزوم ترس از خدا و نترسیدن از دشمنان دین (فلاتخشوهم و اخشون)

۱۹- نفى هرگونه قدرت در مقابل قدرت خدا (فلاتخشوهم و اخشون)

۲۰- خطر آسیب پذیرى دین با تشدید انحرافات داخلى، پس از فراغت از ناحیه دشمن خارجى (الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون) با توجه به اینکه بحث در این بخش از آیه درباره اکمال دین و مصونیت آن از خطر دشمن خارجى است، مى توان گفت هدف از فرمان به ترسیدن از خداوند (و اخشون) پس از دفع خطر دشمنان از آسیب رسانى به دین، این است که مبادا مسلمانان خود، به معارف دین ضربه زده و اساس آن را تهدید کنند.

۲۱- روز غدیر (روز نصب على (ع) به امامت)، روز اکمال دین و اتمام نعمت خداوند بر مسلمانان (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى) مراد از «الیوم اکملت ...»، با توجه به شأن نزول آیه و روایات متعدد، روز غدیر خم بوده که پیامبر (ص) حضرت على (ع) را به امامت منصوب کرد.

۲۲- تعیین امامت و رهبرى على (ع) در روز غدیر، موجب اکمال دین و اتمام نعمت (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى)

۲۳- ولایت و امامت، مکمّل اسلام (الیوم اکملت لکم دینکم)

۲۴- ولایت و امامت، متمّم نعمت خداوند بر مردم (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى) ذکر اتمام نعمت پس از اکمال دین با تعیین امامت و رهبرى، مى تواند اشاره به این معنا باشد که تعیین امامت، موجب اتمام نعمت شده است.

۲۵- دین اسلام، نعمت والاى الهى براى مردم (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى) نسبت دادن نعمت به خداوند، حاکى از بزرگى آن نعمت مى باشد. مراد از نعمت، دین اسلام است و خداوند با نسبت دادن آن به خویش و گفتن «نعمتى» عظمت والاى آن را به مردمان گوشزد کرده است.

۲۶- روز نصب حضرت على (ع) به امامت و رهبرى، روز یأس دشمنان دین از شکست اسلام (الیوم یئس الذین کفروا ... الیوم اکملت لکم دینکم) سیاق و لحن آیه حکایت از آن دارد که بین این دو فراز از آیه (یعنى «الیوم یئس» و «الیوم اکملت»)، ارتباط کامل وجود دارد و مى رساند که یأس دشمنان، ریشه در اکمال و اتمام دین دارد و این کمال و تمامیت با توجه به شأن نزول با نصب حضرت على (ع) تحقق پذیرفته است.

۲۷- جایگاه ویژه و والاى امامت و ولایت در اسلام (الیوم یئس ... الیوم اکملت لکم دینکم)

۲۸- عظمت و اهمیت روز غدیر خم (الیوم یئس ... الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى)

۲۹- اسلامِ همراه با ولایت، دین کامل و مورد رضایت خداست. (الیوم ... و رضیت لکم الاسلم دیناً)

۳۰- خداوند، تعیین کننده على (ع) به ولایت و امامت بر مؤمنان (الیوم اکملت ... و اتممت علیکم نعمتى و رضیت)

۳۱- نزول و بیان تدریجى دین اسلام و احکام و قوانین آن (الیوم اکملت لکم دینکم) کلمه «اکمال» شاهد بر این است که قسمتى از دین قبلا آمده بود و سپس تکمیل شد.

۳۲- دین اسلام، شریعتى کامل و مورد رضایت خداوند (الیوم اکملت لکم دینکم و رضیت لکم الاسلم دیناً)

۳۳- دین کامل، تنها دین مورد پسند خداوند (الیوم اکملت لکم دینکم و رضیت لکم الاسلم دیناً) چون خداوند پس از بیان اکمال دین، آن را پسندیده خویش دانسته است.

۳۴- اسلام، نام رسمى دین خاتم پیامبران (و رضیت لکم الاسلم دیناً)

۳۵- استفاده از مردار، خون، گوشت خوک و حیوانى که نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن برده شود، در حال اضطرار جایز است. (حرمت علیکم ... فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم)

۳۶- استفاده از حیوانى که بر اثر خفگى، زده شدن، پرت شدن و ضربه دیدن از شاخ حیوانى دیگر بمیرد و یا درنده اى آن را بکشد، در حال اضطرار جایز است. (حرمت علیکم ... فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم)

۳۷- استفاده از حیوان قربانى شده بر آستان بتها و گوشتهاى سهمبندى شده با تیرهاى قمار، در حال اضطرار جایز است. (و ما ذبح على النصب و إن تستقسموا بالازلم ... فإنّ اللّه غفور رحیم)

۳۸- جواز استفاده از محرمات، در حال اضطرار (فمن اضطر ... فإنّ اللّه غفور رحیم)

۳۹- استفاده از مردار، خون، گوشت خوک، تنها به مقدار ضرورت جایز است. (حرمت ... فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم)

۴۰- استفاده از محرمات در هنگام اضطرار، تنها به مقدار رفع ضرورت جایز است. (فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم) بنابر اینکه مراد از «اثم» بهره گیرى از محرمات یاد شده باشد و مصداق آن در هنگام اضطرار، که محرمات حلال مى شود، استفاده بیش از مقدار ضرورت خواهد بود.

۴۱- جواز استفاده از محرمات در هنگام اضطرار، در صورتى است که انسان با اختیار خویش خود را مضطر ننموده باشد. (فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم) فعل مجهول «اضطر» بیانگر آن است که جواز استفاده از محرمات در هنگام اضطرار، مخصوص آن اضطرارى است که بدون اختیار عارض کسى شود، نه اینکه انسان خود را مضطر کند.

۴۲- اضطرارى که در طریق گناه به وجود آید، مجوز ارتکاب محرمات نخواهد بود. (فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم) مراد از «اثم» به دلیل نکره بودن آن، مطلق گناه است و «غیر متجانف لاثم» حال براى «من اضطر» است و اضطرار را مقید مى کند. یعنى حکم جواز مخصوص مضطرى است که به سوى گناه در حرکت نباشد.

۴۳- عدم تمایل به گناه، شرط جواز استفاده از محرمات در حال اضطرار* (فمن اضطر ... غیر متجانف لاثم)

۴۴- ممنوعیت سوء استفاده از تسهیلات حالت اضطرار (فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم)

۴۵- لزوم ملاحظه و مراعات حالت اضطرار در قانونگذارى (فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم) ملاحظه حالت اضطرار و جعل احکامى ویژه از سوى خداوند بر اساس آن، مى تواند درسى براى قانونگذاران باشد.

۴۶- اسلام، دینى آسان و احکام آن، قابل انطباق با شرایط گوناگون زندگى (فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم)

۴۷- خداوند، غفور (بسیار آمرزنده) و رحیم (مهربان) است. (فإنّ اللّه غفور رحیم)

۴۸- بخشایش گناه بندگان از سوى خدا همراه با لطف و مهربانى بر ایشان است. (فإنّ اللّه غفور رحیم) در برداشت فوق «رحیم»، صفت براى «غفور» گرفته شده است.

۴۹- تسهیل تکالیف بر بندگان از سوى خداوند، برخاسته از مغفرت و رحمت واسعه اوست. (فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم)

۵۰- حلیت محرمات در حال اضطرار، پرتویى از رحمت خداوند بر بندگان (فمن اضطر ... فإنّ اللّه غفور رحیم)

۵۱- برداشتن گناه ارتکاب محرمات در حال اضطرار، پرتویى از مغفرت خداوند (فمن اضطر ... فإنّ اللّه غفور رحیم)

روایات و احادیث

۵۲- وجود علایم حیات در حیوان (حرکت چشم، پا و دم) قبل از ذبح، شراط تحقق تذکیه شرعى (الا ما ذکیتم) امام باقر (ع) درباره «الا ما ذکیتم» در آیه فوق فرمود: ... فان ادرکت شیئاً منها و عین تطرف او قائمة ترکض او ذنب یمصع فقد ادرکت ذکاته فکله ... .[۱]

۱- . تهذیب شیخ طوسى، ج ۹، ص ۵۸، ح ۲۴۱، ب ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۸۷، ح ۲۰.

۵۳- اعلام جانشینى و ولایت على (ع) توسط رسول خدا (ص)، موجب کمال دین و تمام نعمت و رضاى پروردگار (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى) از رسول خدا (ص) روایت شده که هنگام نزول آیه فوق فرمود: ان کمال الدین و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى الیکم بالولایة بعدى لعلى ابن ابى طالب (ع).[۲]

۵۴- ولایت على (ع)، آخرین فریضه نازل شده از سوى خداوند (الیوم اکملت لکم دینکم) امام باقر (ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولایة على (ع) ... و کانت الولایة اخر الفرائض فانزل اللّه عزوجل «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى» یقول اللّه عزوجل: ... قد اکملت لکم الفرائض.[۳]

۵۵- کامل شدن دین و اتمام نعمت الهى بر مردم، به سبب تعیین جانشینان پیامبر (ص) از سوى خداوند (الیوم اکملت لکم دینکم) از امام حسن عسکرى (ع) روایت شده: ... فلما منّ اللّه علیکم باقامة الاولیاء بعد نبیکم (ص) قال اللّه عزوجل: الیوم اکملت لکم دینکم ... .[۴]

۵۶- بهره گیرى مضطر از مردار، خون، گوشت خوک و حیوان ذبح شده به نام غیر خدا و ...، مشروط به آن است که از روى عمد و قصد گناه نباشد. (فمن اضطر فى مخمصة غیر متجانف لاثم) از امام باقر (ع) در توضیح «غیر متجانف» در آیه فوق روایت شده: غیر متعمد لاثم.[۵]

موضوعات مرتبط

  • احکام:۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۳، ۵۲ ثانوى ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۵۱ ; انعطاف در احکام ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۳، ۵۲ ۴۶
  • اسلام: و مادیات ۱۵ ; اکمال اسلام ۲۳ ; تاریخ صدر اسلام ۱۶، ۲۶ ; تشریع تدریجى اسلام ۳۱ ; دین اسلام ۳۴ ; سهولت اسلام ۴۶ ; کمال اسلام ۳۲ ; نعمت اسلام ۲۵
  • اسماء و صفات: رحیم ۴۷ ; غفور ۴۷
  • اضطرار: آثار اضطرار ۳۵، ۳۶، ۳۸ ; احکام اضطرار ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۵۰، ۵۱ ; شرایط اضطرار ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۵۶ ; محدوده اضطرار ۳۹، ۴۰ ; موارد رفع اضطرار ۳۶
  • امامت: اهمیت امامت ۲۳، ۲۴، ۲۷ ; نعمت امامت ۲۱، ۲۲
  • امام على (ع): امامت امام على (ع) ۲۱، ۲۲، ۲۶، ۵۳ ; انتصاب امام على (ع) ۲۱، ۲۲، ۲۶، ۳۰، ۵۳ ; فضایل امام على (ع) ۵۳، ۵۴ ; منشأ امامت امام على (ع) ۳۰ ; ولایت امام على (ع) ۵۳، ۵۴
  • انحراف: آثار انحراف ۲۰
  • بت: قربانى بت ۶، ۹، ۱۲، ۳۷
  • بت پرستى: مبارزه با بت پرستى ۱۰
  • ترس: اهمیّت ترس از خدا ۱۸ ; ترس از دشمنان ۱۸ ; ترس پسندیده ۱۸ ; ترس ناپسند ۱۸
  • تصرفات: حرام ۱۴
  • تغذیه: بهداشت تغذیه ۱۵ ; تغذیه در جاهلیت ۹
  • تکلیف: سوء استفاده از تکلیف ۴۴ ; منشأ سهولت تکلیف ۴۹ ; موارد رفع تکلیف ۳۵، ۳۸، ۳۹، ۴۰
  • جاهلیت: رسوم جاهلیت ۹ ; مبارزه با رسوم جاهلیت ۱۰
  • حیوانات: تذکیه حیوانات ۵ ; حیوانات حرام ۳ ; شرایط تذکیه حیوانات ۵۲
  • خدا: آمرزش خدا ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۱ ; افعال خدا ۳۰ ; رحمت خدا ۴۹، ۵۰ ; رضایت خدا ۲۹، ۳۲، ۳۳ ; عصیان از خدا ۱۱ ; قدرت خدا ۱۹ ; لطف خدا ۴۸ ; موجبات رضایت خدا ۵۳ ; مهربانى خدا ۴۷، ۴۸ ; نعمتهاى خدا ۲۴، ۲۵، ۵۵
  • خوردنیها: احکام خوردنیها ۴، ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۲، ۳۵
  • خوک: استفاده از گوشت خوک ۱، ۱۱، ۳۵، ۳۹، ۵۶ ; حرمت گوشت خوک ۱
  • خون: استفاده از خون ۱، ۱۱، ۳۵، ۳۹، ۵۶ ; حرمت خون ۱
  • دشمنان: اسلام ۱۷ ; دشمنان و اسلام ۲۶ ; یأس دشمنان دین ۲۶
  • دین: آسیبخشناسى دین ۲۰ ; اکمال دین ۲۱، ۲۲ ; دین پسندیده ۳۳ ; دین کامل ۲۹، ۳۲، ۳۳ ; موجبات اکمال دین ۵۳، ۵۵
  • ذبح: احکام ذبح ۵، ۶، ۵۲ ; بسمله در ذبح ۲، ۵۶ ; ذبح در جاهلیت ۹
  • ذبیحه: حرام ۲، ۶
  • روز غدیر:۲۱، ۲۲، ۲۶ اهمیّت روز غدیر ۲۱، ۲۲، ۲۶ ۲۸
  • شجاعت: اهمیت شجاعت ۱۸
  • شرک: مبارزه با شرک ۱۰
  • صید: استفاده از صید حرام ۳۶ ; صید حرام ۴
  • فسق: عوامل فسق ۱۳ ; موارد فسق ۱۱، ۱۲
  • قانونگذارى: شرایط قانونگذارى ۴۵ ; قانونگذارى و اضطرار ۴۵
  • قمار: احکام قمار ۱۳، ۱۴ ; حرمت قمار ۱۳ ; قمار با ازلام ۷، ۸، ۹، ۱۲، ۳۷ ; موارد قمار ۷، ۸، ۹، ۱۲
  • کافران: امیدوارى کافران ۱۷ ; کافران و اسلام ۱۶، ۱۷
  • گناه: آثار گناه ۴۲، ۴۳، ۵۶ ; آمرزش گناه ۴۸
  • گوشت: حرام ۸
  • محرمات:۳، ۶، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴ ارتکاب محرمات ۳، ۶، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴ ۴۲ ; استفاده از محرمات ۳، ۶، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴ ۱، ۲، ۳، ۴، ۱۱، ۳۷، ۳۸، ۴۰، ۴۱، ۴۳، ۵۰ ; تحلیل محرمات ۳، ۶، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴ ۵۰ ; گناه ارتکاب محرمات ۳، ۶، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴ ۵۱
  • محمّد (ص): خلیفه محمّد (ص) ۵۳، ۵۵ ; دین محمّد (ص) ۳۴
  • مسلمانان: نعمتهاى مسلمانان ۲۱
  • مضطر: احکام مضطر ۵۶
  • موجودات: ضعف موجودات ۱۹
  • مؤمنان: امامت بر مؤمنان ۳۰
  • میته: استفاده از میته ۱، ۱۱، ۱۲، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۹، ۵۶ ; اقسام میته ۳، ۴، ۱۱، ۳۶ ; حرمت میته ۱، ۳، ۴
  • نظام تعالیم دین:۴۶
  • نعمت: اتمام نعمت ۲۱، ۲۲، ۲۴ ; موجبات اتمام نعمت ۵۳، ۵۵
  • واجبات: آخرین واجب ۵۴
  • ولایت: اهمیت ولایت ۲۳، ۲۴، ۲۷، ۲۹

منابع

  1. امالى صدوق، ص ۲۹۱، ح ۱۰، مجلس ۵۶; بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۱۱۱، ح ۳.
  2. امالى صدوق، ص ۲۹۱، ح ۱۰، مجلس ۵۶; بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۱۱۱، ح ۳.
  3. کافى، ج ۱، ص ۲۸۹، ح ۴; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۸۷- ، ح ۲۵.
  4. علل الشرایع، ص ۲۴۹، ح ۶، ب ۱۸۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۹۰، ح ۳۵.
  5. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۱۶۲; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۴۷، ح ۱.