نتایج جستجو

حال بارگیری... وسوسه شدن به معنى حديث نفس است يعنى كلامى كه در باطن انسان مى‏شود خواه از شيطان باشد يا ازخود انسان در مجمع فرموده: وسوسه با صداى آهسته به

ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت: «ای آدم! آیا می‌خواهی تو را به درخت زندگی جاوید، و ملکی بی‌زوال راهنمایی کنم؟!» پس شيطان او را وسوسه كرد، گفت: اى آدم

شیاطین: عوامل مصونیت از شیاطین ۶; وسوسه شیاطین ۶ شیطان: آثار وسوسه هاى شیطان ۲; اغواگرى شیطان ۷; سپاه شیطان ۷; نقش شیطان ۷; وسوسه هاى شیطان ۱، ۴، ۷ محمد(ص): تعلیم

وباطنی] تقوا ورزیده اند، هرگاه وسوسه هایی از سوی شیطان به آنان رسد [خدا و قیامت را] یاد کنند، پس بی درنگ بینا شوند [و از دام وسوسه هایش نجات یابند.] كسانى كه

الشیطان» حال براى «نزغ» مى باشد. و مراد از «نزغ شیطان» وسوسه اوست، بنابراین «اما ینزغنک ... »، یعنى اگر وسوسه اى از سوى شیطان تو را تحریک کرد. گفتنى است با توجه

افساد است، دلیل بر این است که وسوسه هاى شیطانى در این گونه ماجراها همیشه نقش مهمى دارد، ولى قبلاً هم گفته ایم که از این وسوسه ها به تنهایى کارى ساخته نیست،

مصدرى دارد، ولى گاهى به معناى «فاعل» (وسوسه گر) نیز مى آید، و در آیه مورد بحث به همین معناست. وسوس‌ (۵ بار) وسوسه شدن به معنى حديث نفس است يعنى كلامى كه

آثار تعقل ۷; آثار عدم تعقل ۵; تعقل در وسوسه هاى شیطان ۶ خدا: سرزنشهاى خدا ۴; هشدارهاى خدا ۳ شیطان: راههاى نجات از وسوسه هاى شیطان ۷; زمینه پیروى از شیطان ۵;

وسوس‌ (۵ بار) وسوسه شدن به معنى حديث نفس است يعنى كلامى كه در باطن انسان مى‏شود خواه از شيطان باشد يا ازخود انسان در مجمع فرموده: وسوسه با صداى آهسته به

اساس معناى اول است. ۳- وسوسه هاى نفسانى قابیل، وادار کننده وى به کشتن هابیل (فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله) ۴- قابیل، فریفته وسوسه هاى نفس خویش (فطوعت له

قیامت: حتمیت قیامت ۹ گردن: رگهاى گردن ۶ معاد: منشأ تکذیب معاد ۴ وسوسه: آثار وسوسه ۴; خطر وسوسه ۸ هواى نفس: آثار هواى نفس ۳، ۴; خطر هواى نفس ۸

طواف كننده. [اعراف:201] طائف شيطان وسوسه او است. راغب گويد: به خيال و جنّ و حادثه به طور استعاره طائف گويند. كه وسوسه شيطانى به دور انسان (در عالم خيال)

خدا ۶ خواب: نعمت خواب ۵ ذکر: نعمتهاى خدا ۵ شیطان: عوامل وسوسه شیطان ۹ ; نقش شیطان ۸، ۱۰، ۱۲ ; وسوسه شیطان ۱۰ طهارت: ارزش طهارت ۱۱ عوامل طبیعى: و جنگ ۱۴، ۱۸

غَوى‌» «2» وسوسه‌ى شيطان، اختيار انسان را سلب نمى‌كند، از اين رو بعد از وسوسه شدن، انسان مورد ملامت خود و ديگران قرار مى‌گيرد، در حالى كه اگر وسوسه، اختيار

الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا» «2» 3. مردم عادّى كه شيطان در روح آنان فرو رفته و وسوسه مى‌كند. «يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ» «3» 4. افراد فاسق، كه شيطان در

إلیکم یبنى ءادم ... و أن اعبدونى هذا صرط مستقیم) ۵ - پرهیز از شرک و رهایى از وسوسه هاى شیطان، مقدمه و پیش شرط ورود به آستان بندگى خدا و گام نهادن در صراط مستقیم

«رِجْز» در معانى زیادى به کار رفته است; «بلاهاى سخت، طاعون، بت و بت پرستى، وسوسه شیطان، و برف یا تگرگ سخت». ولى همه اینها مصداق هاى مختلفى است از مفهومى که

«رِجْز» در معانى زیادى به کار رفته است; «بلاهاى سخت، طاعون، بت و بت پرستى، وسوسه شیطان، و برف یا تگرگ سخت». ولى همه اینها مصداق هاى مختلفى است از مفهومى که

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

شيطان مطرود به خدا پناه بر، (ای رسول ما) چون خواهی تلاوت قرآن کنی اول از شر وسوسه شیطان مردود به خدا پناه بر. پس هنگامی که قرآن می خوانی از شیطان رانده شده

يعنى شيطان قادر نيست بر آنكه بر كفر و معاصى وارد نمايد مؤمنان را، بلكه فقط وسوسه كند، و آن هم دفعش به ذكر الهى است. وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً

بیان مصداق واضح آن است، و الا هر انسان فریبنده، هر کتاب فریبنده، هر مقام وسوسه گر و هر موجودى، که انسان را گمراه سازد، در مفهوم وسیع این کلمه داخل است;

بیان مصداق واضح آن است، و الا هر انسان فریبنده، هر کتاب فریبنده، هر مقام وسوسه گر و هر موجودى، که انسان را گمراه سازد، در مفهوم وسیع این کلمه داخل است;

عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» «1» البتّه شيطان وسوسه مى‌كند و تماس مى‌گيرد، ولى آنان متذكّر شده و مقاومت مى‌كنند. «إِنَّ الَّذِينَ

فى السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین) ۹ - فریبکارى و وسوسه شیطان، از راههاى گوناگون و تدریجى است. (و لا تتبعوا خطوات الشیطان) کلمه «خطوات»

جهنم دعوت می‌کند. تفسیر آیات ۱ - هشدار خداوند به همه انسان ها، در رابطه با وسوسه و فریبکارى هاى شیطان (إنّ الشیطن لکم عدوّ) ۲ - شیطان، دشمن انسان ها است.

((فتشقى (( در آيه شريفه وجه مفرد آوردن آن در آيه : ((فقلنا يا آدم ...(( وسوسه شيطان حضرت آدم را به چيزى كه عمر جاودان و سلطنت دائم مى بخشد بيان عدم منافات

سر و از طرف راست و از جانب چپشان بر آنان می تازم و [تا جایی آنان را دچار وسوسه و اغواگری می کنم که] بیشترشان را سپاس گزار نخواهی یافت. آنگاه از پيش و از

دوستان خود القاء وسوسه مى‏كنند تا در باره خوردن ميته با شما مجادله كنند. ايضا [انعام:112]. مراد از وحى در هر دو آيه كلام خفى و وسوسه است. وحى انبياء وحى

هم نشینان و هم دمان است. ۲ - گرفتارى کافران و دشمنان دین خدا، در دام افراد وسوسه کننده و اغواگر، کیفر الهى براى آنان است. (و قیّضنا لهم قرناء فزیّنوا لهم)

طواف كننده. [اعراف:201] طائف شيطان وسوسه او است. راغب گويد: به خيال و جنّ و حادثه به طور استعاره طائف گويند. كه وسوسه شيطانى به دور انسان (در عالم خيال)

مى‏گويد: آن دخول در امرى است براى افساد. در مصباح آن راافساد گفته است به وسوسه شيطان از آن نزغه گويند كه آن افساد بخصوصى است. در نهج البلاغه نامه 44 به

مالکیت ۶ محرمات ۱: مسؤولیت: عوامل مؤثر در مسؤولیت ۱۷ واجبات ۳، ۱۵: وسوسه: زمینه وسوسه ۲ یتیم: آثار بلوغ یتیم ۱۲; آثار ولایت یتیم ۱۷; احکام مال یتیم ۱، ۳،

محروم و بركنار شد مراد از عصيان آدم مخالفت اوست در خوردن از شجره و پيروى از وسوسه شيطان. و غوايت او به قرينه آيات قبل و بعد محروم شدن از زندگى در جنّت است

محروم و بركنار شد مراد از عصيان آدم مخالفت اوست در خوردن از شجره و پيروى از وسوسه شيطان. و غوايت او به قرينه آيات قبل و بعد محروم شدن از زندگى در جنّت است

معامله ۱۱، ۱۲، ۲۰ ; معامله کیلى ۶، ۷ ; معامله وزنى ۶، ۷ واجبات:۱۷، ۱۸ وسوسه: زمینه وسوسه ۲ یتیم: احکام مال یتیم ۱، ۳، ۴ ; احکام یتیم ۵، ۱۱، ۲۳ ; تجاوز به مال

«عَذابٌ» است [بقره:59]. بر ستمگران عذابى از آسمان نازل كرديم. [انفال:11]. تا وسوسه و اضطرابى كه شيطان به دل شما انداخته از بين ببرد. * [مدثر:5]. طبرسى فرموده

[حشر:9]. از اين قبيل است آياتيكه درباره شفاى صدور، كينه صدور، محتويات صدور، وسوسه صدور اند مثل [توبه:14]، [آل عمران:118]، [مائده:7]، [ناس:5] به نظر من مراد

اَيْديهِمْ» مال دنيا است و از «مِنْ خَلْفِهِمْ» اولاد و از «اَيْمانِهِمْ» وسوسه در امور دينى و افراط در آنهاو عقائد مختلف و از «شَمائِلِهِمْ» گناهان است

10- شيطان‌ها در انبيا نيز طمع دارند. «هَمَزاتِ الشَّياطِينِ» 11- بالاتر از وسوسه، حضور شيطان‌هاست. «أَنْ يَحْضُرُونِ» 12- حضور افراد فاسد ومفسد در جامعه،

[حشر:9]. از اين قبيل است آياتيكه درباره شفاى صدور، كينه صدور، محتويات صدور، وسوسه صدور اند مثل [توبه:14]، [آل عمران:118]، [مائده:7]، [ناس:5] به نظر من مراد

را به سوى معاصى مى‏راند و از تفسير قمى از امام «عليه‏السلام» نقل شده: آن وسوسه شياطين است كه در قلبت مى‏افتد. يعنى: بگو خدايا از وسوسه‏هاى شيطان به تو پناه

((فتشقى (( در آيه شريفه وجه مفرد آوردن آن در آيه : ((فقلنا يا آدم ...(( وسوسه شيطان حضرت آدم را به چيزى كه عمر جاودان و سلطنت دائم مى بخشد بيان عدم منافات

آنان بانگ زن، و با آنان [از راه سوق دادنشان به حرام] در اموال و [از طریق وسوسه کردنشان به زنا] در اولاد شریک شو، و به آنان وعده [دروغ] بده [که از قیامت،

آنها مردمی فاسق و نابکار بودند. پس او قومش را سبک مغز شمرد [و آنان را با وسوسه و اغواگری فریفت و خوارشان کرد] در نتیجه از او اطاعت کردند؛ زیرا آنان مردمی

فرود مى‌آيند؟ آیا به شما خبر بدهم شیاطین بر چه کسی نازل می‌شوند (و القاء وسوسه می‌کنند؟). آیا شما را خبر مهمی دهم (که) شیاطین بر چه کسانی دم به دم فرود

و در اموال و اولاد با آنها شريك شو . گويا بعضى از ياران و اعوان شيطان در وسوسه خيلى سريع اند و بعضى كمتر از آنها. لذا اولّى‏ها به سواران و دوّمى‏ها به پيادگان

منکر قیامتند. آنان که مردم را از راه خدا باز می دارند و می خواهند آن را [با وسوسه و اغواگری] کج نشان دهند و به آخرت کافرند. آنان كه مردم را از راه خدا بازمى‌دارند

ترجیح می دهند و [مردم را] از راه خدا باز می دارند و می خواهند آن را [با وسوسه و اغواگری] کج نشان دهند؛ اینان در گمراهی دوری هستند. آنان كه زندگى دنيا را

جنگ حاضر نمی‌شوند. یقیناً خدا بازدارندگان را از میان شما [که مجاهدان را با وسوسه و اغواگری از شرکت در جهاد باز می دارند] و کسانی را که به برادرانشان [آن براداران

((فتشقى (( در آيه شريفه وجه مفرد آوردن آن در آيه : ((فقلنا يا آدم ...(( وسوسه شيطان حضرت آدم را به چيزى كه عمر جاودان و سلطنت دائم مى بخشد بيان عدم منافات

((فتشقى (( در آيه شريفه وجه مفرد آوردن آن در آيه : ((فقلنا يا آدم ...(( وسوسه شيطان حضرت آدم را به چيزى كه عمر جاودان و سلطنت دائم مى بخشد بيان عدم منافات

به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دستور فرموده كه پناه ببرد بخدا از وسوسه آنها و پناه ببرد از حضور آنها نزد آنحضرت در حال خشم و سختى و قيام بعبادت

اطاعت و عبادت بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر

به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دستور فرموده كه پناه ببرد بخدا از وسوسه آنها و پناه ببرد از حضور آنها نزد آنحضرت در حال خشم و سختى و قيام بعبادت

به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دستور فرموده كه پناه ببرد بخدا از وسوسه آنها و پناه ببرد از حضور آنها نزد آنحضرت در حال خشم و سختى و قيام بعبادت

((فتشقى (( در آيه شريفه وجه مفرد آوردن آن در آيه : ((فقلنا يا آدم ...(( وسوسه شيطان حضرت آدم را به چيزى كه عمر جاودان و سلطنت دائم مى بخشد بيان عدم منافات

فِي الْعُقَدِ» است، يعنى مى‌دمند تا محكمات را سست كنند. چنانكه كسانى با وسوسه و شك ميان همسران فتنه گرى مى‌كنند «ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ

سؤال مى‌كند از اين آيه: اهى وسوسة الشّيطان؟ فقال لا كلّ احد يصيبه هذا و لكن أن يغفلها و يدع أن يصلى فى اوّل وقتها. آيا او وسوسه شيطان است؟ فرمود نه هر كسى

به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دستور فرموده كه پناه ببرد بخدا از وسوسه آنها و پناه ببرد از حضور آنها نزد آنحضرت در حال خشم و سختى و قيام بعبادت

به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دستور فرموده كه پناه ببرد بخدا از وسوسه آنها و پناه ببرد از حضور آنها نزد آنحضرت در حال خشم و سختى و قيام بعبادت

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

و امر كن بشايسته و روى گردان از نادانان‌ و اگر تحريك كند تو را از شيطان وسوسه پس پناه ببر بخدا همانا او شنواى دانا است. تفسير عياشى ره از امام صادق (ع)

آنان، «حِيتانُهُمْ» جلوه‌گرى بيشترى مى‌كردند، «شُرَّعاً» و مردم را بيشتر وسوسه مى‌كردند! كه اين خود آزمايش الهى بود. اين قوم، قانون الهى را مزوّرانه شكستند

فِي الْعُقَدِ» است، يعنى مى‌دمند تا محكمات را سست كنند. چنانكه كسانى با وسوسه و شك ميان همسران فتنه گرى مى‌كنند «ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ

((فتشقى (( در آيه شريفه وجه مفرد آوردن آن در آيه : ((فقلنا يا آدم ...(( وسوسه شيطان حضرت آدم را به چيزى كه عمر جاودان و سلطنت دائم مى بخشد بيان عدم منافات

اعمال قبيحه آنها را از كفر و ضلال و تكذيب پيغمبران، و انكار آنان باشد به وسوسه و اغراء و اغواء، و ايشان هم متابعت نموده گمراه گشتند، و از صراط مستقيم منحرف

قبر بيرون بيايم شيطان مرا وسوسه كرد و به من گفت: مگر سفيدى بدن و زيبائى روى او را نمى بينى، چرا از او كام برنمي‌دارى؟ از اثر وسوسه شيطان نزد آن دختر مرده

داده مى‌شويد؟ خواهند گفت: از آن خدا است. بگو: پس چگونه گول (هوا و هوس و وسوسه‌ی شیاطین را) می‌خورید و (از حق کناره‌گیری می‌کنید، انگار) جادو و جنبل می‌شوید؟

اطاعت و عبادت بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر

گمراه و در وادى ضلالت گرفتار است، راضى به هدايت ديگران نشده مانند شيطان وسوسه نمايد تا سايرين را هم مانند خود كافر و گمراه و عذاب و عقوبت خود را زائد گرداند

در شك و شبهه از آفرينش جديدند و بتحقيق آفريديم انسانرا و ميدانيم آنچه را وسوسه ميكند بآن نفس او و ما نزديكتريم باو از رگ گردن‌ هنگاميكه ميگيرند و ضبط ميكنند

كه دال است به اعتراف او در اضلال و اغوا، تا مكلّفان از او محترز شوند و به وسوسه او گمراه نشوند؛ كه: وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ‌: و گفت شيطان در

خود) به ما راست گفته‌ای و (با تبدیل استدلالات نظری به مشاهدات تجربی و بصری، وسوسه‌ها از زوایای دلها زدوده شود و در پیش آنان که چنین معجزه‌ای را نمی‌بینند)

بُکْرَةً وَ أَصِیلًا). آری! چون عوامل غفلت در زندگی مادی بسیار فراوان و تیرهای وسوسه شیاطین از هر سو به طرف انسان پرتاب می‌گردد برای مبارزه با آن راهی جز «ذکر

خودشان و مينويسند آنرا و بيكديگر ميرسانند هيچ يك از اين احتمالات نيست فقط وسوسه شيطان و انغمار در تكبّر و تعصّب و سركشى و طغيان است پس صبر كن تا برسد حكم

عمد انجام مى‌گيرد. «إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ» 4- گرچه شيطان وسوسه مى‌كند، امّا انسان با اراده گناه مى‌كند. «يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ» 5- قيامت

«1» معانى الاخبار، صفحه 124، حديث اوّل. تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 121 به وسوسه، يعنى بوسيله آن درخت موجب صدور زلّت از آنها شد. فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا

داوری می‌پردازیم) و معبودهایشان می‌گویند: شما ما را نپرستیده‌اید (بلکه به وسوسه‌ی اهریمن و به سخن دل گوش فرا داده‌اید و مجسّمه‌ی ما را به خاطر منافع خود

خودشان و مينويسند آنرا و بيكديگر ميرسانند هيچ يك از اين احتمالات نيست فقط وسوسه شيطان و انغمار در تكبّر و تعصّب و سركشى و طغيان است پس صبر كن تا برسد حكم

اعراض كردن است. سياست شيطان گام به گام است: «خُطُواتِ» «1»* مرحله اول القاى وسوسه است. «فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ» «2» در مرحله دوم تماس مى‌گيرد. «مَسَّهُمْ طائِفٌ»

مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ (35) بعد از آن وسوسه در امر حشر و نشر و قيامت و ثواب و عقاب نموده، به عوام مردم گفتند: أَ يَعِدُكُمْ‌:

در شك و شبهه از آفرينش جديدند و بتحقيق آفريديم انسانرا و ميدانيم آنچه را وسوسه ميكند بآن نفس او و ما نزديكتريم باو از رگ گردن‌ هنگاميكه ميگيرند و ضبط ميكنند

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

(یعنی دسته‌ای از کلام آسمانی پیروی کردند و راه خیر در پیش گرفتند، و گروهی به وسوسه‌ی شیطانی گوش فرا دادند و به راه شرّ رفتند و میکربِ پیکر جامعه‌ی انسانی شدند)

«سُبْحانَ اللَّهِ» آمده، يعنى خداوند منزّه است از اين كه اين ندا وهم و خيال و وسوسه باشد). 8- بعثت انبيا از شئون ربوبيّت الهى است. «نُودِيَ‌- رَبِّ الْعالَمِينَ»

خودشان و مينويسند آنرا و بيكديگر ميرسانند هيچ يك از اين احتمالات نيست فقط وسوسه شيطان و انغمار در تكبّر و تعصّب و سركشى و طغيان است پس صبر كن تا برسد حكم

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

قَرِينٌ‌: پس آن شيطان مر او را همنشين و مصاحب شود و پيوسته به اغوا و اضلال و وسوسه او مشغول گردد. حكايت: يكى از زهاد گويد: با يكى از مؤمنان دوستى داشتم، وقتى

وقت بدون عذر و ترك نماز و كوتاهى نمودن و تضييع آن تفسير شده و آنكه مراد وسوسه شيطان كه هر كس مبتلا بآن ميشود نيست و محتمل است قويّا كه مراد كسانى باشند

وقت بدون عذر و ترك نماز و كوتاهى نمودن و تضييع آن تفسير شده و آنكه مراد وسوسه شيطان كه هر كس مبتلا بآن ميشود نيست و محتمل است قويّا كه مراد كسانى باشند

جلد 1 - صفحه 104 امتياز انسان، به شناخت اوست و كسانى كه با ايجاد شكّ و وسوسه و شيطنت، حقّ را مى‌پوشانند و شناخت صحيح را از مردم مى‌گيرند، در حقيقت يگانه

Tabber requires Javascript to function. و مستضعفان به مستکبران می‌گویند: «وسوسه‌های فریبکارانه شما در شب و روز (مایه گمراهی ما شد)، هنگامی که به ما دستور

كفار معارضه بمثل نمائى نه مدافعه بأحسن كه دستور بود پس پناه ببر بخدا از وسوسه او خدا ميشنود و ميداند چگونه دفع شرّ جلد 4 صفحه 560 او را از تو بنمايد و خشم

حيل شيطان تسويف در توبه است، به اين معنى كه توبه بنده را بتأخير اندازد و وسوسه مى‌كند كه چون فرصت باقى است، به فلان گناه اقدام نما و بعد از آن توبه كن،

در شك و شبهه از آفرينش جديدند و بتحقيق آفريديم انسانرا و ميدانيم آنچه را وسوسه ميكند بآن نفس او و ما نزديكتريم باو از رگ گردن‌ هنگاميكه ميگيرند و ضبط ميكنند

وقت بدون عذر و ترك نماز و كوتاهى نمودن و تضييع آن تفسير شده و آنكه مراد وسوسه شيطان كه هر كس مبتلا بآن ميشود نيست و محتمل است قويّا كه مراد كسانى باشند

تبرّى مى‌جويد. «ما أَطْغَيْتُهُ» 4- ابليس كار خود را تنها در محدوده دعوت و وسوسه مى‌داند، نه اجبار مردم. «ما أَطْغَيْتُهُ» «1». سبأ، 31. «2». صافّات، 29.

اطاعت و عبادت بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر

69 شيطان، گاهى از دور چيزى را به افراد القا و وسوسه مى‌كند و گاهى از نزديك همدم آنان‌مى‌شود. مؤمنان از وسوسه‌ها و القائات شيطان مى‌گريزند، امّا آنگونه كه

اطاعت و عبادت بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر

كفار معارضه بمثل نمائى نه مدافعه بأحسن كه دستور بود پس پناه ببر بخدا از وسوسه او خدا ميشنود و ميداند چگونه دفع شرّ جلد 4 صفحه 560 او را از تو بنمايد و خشم

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

إِنَّه‌ُ لَكُم‌ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (يس‌ آيه 60) ‌يعني‌ اطاعت‌ شيطان‌ نكنيد و ‌به‌ وسوسه ‌او‌ عمل‌ نكنيد. أَكثَرُهُم‌ بِهِم‌ مُؤمِنُون‌َ اكثريت‌ ‌با‌ عبده شيطان‌

«بینى و بینک» خطاب رو در رو را مى رساند. ۴ - اظهار نفرت گمراهان، از شیاطین و وسوسه گران خویش، در صحنه قیامت و هنگام حضور در پیشگاه خداوند (حتّى إذا جاءنا قال

وقت بدون عذر و ترك نماز و كوتاهى نمودن و تضييع آن تفسير شده و آنكه مراد وسوسه شيطان كه هر كس مبتلا بآن ميشود نيست و محتمل است قويّا كه مراد كسانى باشند

وقت بدون عذر و ترك نماز و كوتاهى نمودن و تضييع آن تفسير شده و آنكه مراد وسوسه شيطان كه هر كس مبتلا بآن ميشود نيست و محتمل است قويّا كه مراد كسانى باشند

اطاعت و عبادت بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر

(این همه) نشانه‌ها و برنامه‌های روشن که به سراغ شما آمده لغزش کنید و تسلیم وسوسه‌های شیطان شوید و گامی بر خلاف صلح و سلام بردارید بدانید (از پنجه عدالت خداوند

اللَّهِ‌: و هر كه اتخاذ كند و بگيرد شيطان را دوستى به غير خدا، يعنى هر چه شيطان وسوسه و امر نمايد، به آن اقدام كند و تجاوز نمايد از اطاعت الهى به طاعت او، و امر

راه مدهيد. إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً: بدرستى كه حيله و مكر و وسوسه شيطان هست، سست و بى‌قوت. چه كيد او به مؤمنان، نسبت به جزاى خدا در مقابل مكر

خودشان و مينويسند آنرا و بيكديگر ميرسانند هيچ يك از اين احتمالات نيست فقط وسوسه شيطان و انغمار در تكبّر و تعصّب و سركشى و طغيان است پس صبر كن تا برسد حكم

الشَّيْطانِ‌: و متابعت نكنيد گام‌هاى شيطان را، يعنى به راه او مرويد و به وسوسه او حلال را حرام و حرام را حلال منمائيد إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ‌: بدرستى

داده بود پیامبرش را از هر سو احاطه کنند و آن حضرت از شرّ شیاطین جن و انس و وسوسه هاى آنها و آنچه اصالت وحى را خدشه دار مى کند، محافظت و پاسدارى نمایند; تا

بگذرانيد عمر را به پرستش بتان كه از قبيل شهوات است. حاصل آنكه چند روزى به وسوسه شيطانى و آرزوهاى نفسانى بگذرانيد. فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ: پس

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

در شك و شبهه از آفرينش جديدند و بتحقيق آفريديم انسانرا و ميدانيم آنچه را وسوسه ميكند بآن نفس او و ما نزديكتريم باو از رگ گردن‌ هنگاميكه ميگيرند و ضبط ميكنند

و رحمت و بركت را به دنبال دارد و باب نقمت و عذاب را مى‌بندد، زيرا كيد و وسوسه شيطان در آن شب مؤثر واقع نشود. «7» در شب قدر، فرشتگان به زمين نازل مى‌شوند

شبهه‌اند. و ما بی‌گمان انسان را به‌راستی آفریدیم حال آنکه می‌دانیم نفس او چه وسوسه‌ای به او می‌کند و ما از شاهرگ (او) به او نزدیکتریم. چون دو (فرشته‌ی) دریافت

اطاعت و عبادت بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایی در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف، و یا انجام هر کار نیک دیگر. کسانی

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

اثبات يا ابطال چيزى باشد. هنگامى كه راه روشنى براى شما ثابت شد به خاطر شك و وسوسه از آن دست بر نداريد و هنگامى كه به كسى ايمان پيدا كرديد با شايعه او را رها

طريق‌ الهام‌ ‌به‌ قلب‌ ‌باشد‌ معلوم‌ نمي‌شود ‌که‌ الهام‌ ملك‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ وسوسه شيطان‌ ‌به‌ علاوه‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ عمل‌ كند ميگويد ‌به‌ ‌من‌ چنين‌ الهام‌

هماهنگ سازد از شر وسوسه گران در امان خواهد بود. در حقيقت اين اوصاف سه گانه سه درس مهم تربيتى ، سه برنامه پيشگيرى ، و سه وسيله نجات از شر وسوسه گران است و انسان

عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) درباره وسوسه , خرد در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْل‏ موضوعات : وسوسه، خرد، عقل

1‌-‌ سوره‌ فرقان‌ ‌آيه‌ 70 (آیه 37)- بازگشت آدم به سوی خدا! بعد از ماجرای وسوسه ابلیس و دستور خروج آدم از بهشت، آدم متوجه شد راستی به خویشتن ستم کرده، در

باشد بشرك و حقّ بودن دين آنها نه چنين است بلكه اهل شرك بهواى نفس خودشان و وسوسه شيطان مشرك شدند و يكى از امارات جهل و نادانى آنها آنستكه وقتى از طرف خداوند

كفار معارضه بمثل نمائى نه مدافعه بأحسن كه دستور بود پس پناه ببر بخدا از وسوسه او خدا ميشنود و ميداند چگونه دفع شرّ جلد 4 صفحه 560 او را از تو بنمايد و خشم

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

خود را بمنزله رفيق بلد راهى براى او معرّفى نموده و اينكه عبادت بت ناشى از وسوسه شيطان است و اطاعت شيطان عبادت او است و او دشمن خدا است و عبادت دشمن خدا موجب

بی‌اساس- شاید پس از ماجرای تغییر قبله بود که جمعی از مسلمانان و مشرکان بر اثر وسوسه یهود، تقاضاهای بی‌مورد و نابجایی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله کردند

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

مخبرند از حال نشاه آخرت و عقوبات آن، لذا نفس خود را در دام مكر و حيله و وسوسه شيطان‌ تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 376 نمى‌اندازند و تابع شهوات نمى‌شوند تا

آنها همواره وسوسه هاى شيطانى در شكل مقام ، مال ، شهوت و امثال اينها خودنمائى مى كند، و شيطان و شيطان صفتان مى كوشند آنها را از طريق اين وسوسه ها از مسيرشان

چنين‌ ‌بود‌ يك‌ نفر مؤمن‌ ‌را‌ روي‌ زمين‌ باقي‌ نمي‌گذاشت‌ فقط كار شيطان‌ وسوسه‌ ‌است‌ مقابل‌ الهام‌ ملك‌، و ابتلاهاي‌ ايّوب‌ ‌از‌ شدّت‌ مرض‌ و ذهاب‌ مال‌

رَسُولُهُ ...» 3- تكيه و توكّل به خداوند و استمداد از او، رمز مصونيّت از تمام وسوسه‌ها و انحرافات است. «مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ» 4- راه اعتصام

با وسوسه هاى مداوم خود، پرده بر روى عقل و خرد او بيفكنند، و او را به اميد آب به دنبال سراب در بيابان زندگى سرگردان سازند. تسليم شدن در برابر وسوسه هاى

قرار دهد و آسان بزائى اجابت ميفرمايد و اسم او را عبد الحارث بگذار و آنقدر وسوسه نمود تا حوا برضايت حضرت آدم اسم او را عبد الحارث گذارد و اسم شيطان وقتى با

ما در آنجا، من واگذاشتم و نيافتم ماهى را، و ترك نشد بر من ياد آن مگر به وسوسه شيطان كه ياد آورم تو را. اين به جهت آنست كه اگر موسى را از واقعه ماهى متذكر

همین تسویل - که دعوت مردم به گوساله پرستى است - وجود ندارد. ۹ - تسویلات و وسوسه هاى نفس، زمینه ساز به کارگیرى دین و دانش براى ایجاد انحراف و گمراه ساختن

گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری کنند مگر آنکه کمی (یعنی گناه صغیره‌ای یا تخیّل و وسوسه‌ای به غلبه طبیعت و عادت) از آنها سر زند، که مغفرت پروردگارت بسیار وسیع است،

طرد هر گونه وسوسه شيطانى از دل و جان آدمى . آرى نماز است كه انسان را به ياد خدا مى اندازد، گرد و غبار گناه را از دل و جانش مى شويد و وسوسه هاى شيطانى را

آنچه نتوانند، آنچه بدان بى‏چاره باشند، آنچه به زور بر آن وادار شوند، طيره، وسوسه در باره انديشه در آفرينش، حسد تا با زبان يا دست آشكار نشود. حضرت صادق عليه

مطمئنّه، حالتى است كه تنها انبيا و اوليا وتربيت شدگان واقعى آنان دارند ودر هر وسوسه وحادثه‌اى، پيروزمندانه بيرون مى‌آيند و دلبسته‌ى خدايند. يوسف عليه السلام

كفار معارضه بمثل نمائى نه مدافعه بأحسن كه دستور بود پس پناه ببر بخدا از وسوسه او خدا ميشنود و ميداند چگونه دفع شرّ جلد 4 صفحه 560 او را از تو بنمايد و خشم

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

كهانت را ندارد. گفتند: مجنونش ناميم. گفت: مجنون نيست، زيرا آثار جنون از وسوسه و انخناق در او پيدا نمى‌شود. گفتند: شاعرش گوئيم. گفت: شاعر نيست، زيرا جميع

اينها، و با اين وسوسه ها مى خواهند مقابله به مثل را در همه جا توصيه كنند، و بدى را به بدى پاسخ گويند. قرآن مى گويد: مبادا گرفتار اين وسوسه ها شويد، و جز

مى‌كند تا سر درگم و غرق شوند. و چه سزايى سخت‌تر از قساوت قلب و تسلّط شيطان و وسوسه‌هاى او، ميل به گناه و بى‌رغبتى به عبادت، همراهى و همكارى با افراد نا اهل

آنها نداشت (و آنها را بر پيروى خود مجبور نساخت ) و هدف از آزادى شيطان در وسوسه هايش اين بود كه مومنان به آخرت از آنها كه در شك هستند شناخته شوند و پروردگار

ابراهيم وحشتزده از خواب بيدار شد، مى دانست كه خواب پيامبران واقعيت دارد و از وسوسه هاى شيطانى دور است ، اما با اين حال دو شب ديگر همان خواب تكرار شد كه تاكيدى

تجاوز از حدود الهی را پیش گرفتید، و از سوی دیگر در همه چیز شک و تردید و وسوسه نمودید، و این دو کار سبب شد که خداوند دامنه لطفش را از شما برگیرد، و شما

-۱۰۱ آيه و ترجمه تفسير : نكته ها : آيا سجده براى غير خدا جايز است ؟. ۲ - وسوسه هاى شيطان ۳ - امنيت نعمت بزرگ خدا ۴ - اهميت مقام علم ۵ - پايان خبر ۶ - آيا

است؛ خواه اين تلاش در راه خودسازى و به اصطلاح جهاد با نفس باشد يا مبارزه با وسوسه‌هاى شيطان و يا با دشمنان خارجى. 1- خداوند به تلاش ما نياز ندارد. «وَ مَنْ

بغتة ميآيد و البته‌ منشأ دارد و منشأ ‌آن‌ ‌ يا ‌ إلهام‌ ملك‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ وسوسه‌ شيطان‌ (و ثانيا) ‌در‌ مواقع‌ نزول‌ بلاء ‌ يا ‌ بشارت‌ بنعم‌ بصورت‌ بشري‌

يكي‌ باب‌ ملائكه‌ ‌که‌ الهام‌ و وحي‌ ‌است‌ و يكي‌ باب‌ شياطين‌ ‌که‌ اغواء و وسوسه‌ ‌است‌ و اوصياء و معصومين‌ باب‌ شيطان‌ ‌را‌ بسته‌ فقط باب‌ ملك‌ مفتوح‌ ‌است‌

تربيت اولياى خدا قرار گيرد، به گونه‌اى است و اگر در مسير هوسها و طاغوت‌ها و وسوسه‌ها قرار گيرد، به گونه ديگر. در قرآن از علاقه شديد و حريصانه به مال دنيا كه

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

قرار دهد و آسان بزائى اجابت ميفرمايد و اسم او را عبد الحارث بگذار و آنقدر وسوسه نمود تا حوا برضايت حضرت آدم اسم او را عبد الحارث گذارد و اسم شيطان وقتى با

حدود خدا را به سبب مقام مردمان، شفاعت و میانجیگری دیگران، لومه این و آن، وسوسه شیطان، و غیره تعطیل و رها نسازید و از آن هم نکاهید. «طائِفَةٌ»: دسته. گروه

«لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ»* در روايات، تلاوت اين آيه، براى اداى دين و رفع وسوسه و برطرف شدن فقر و بيمارى، مؤثّر شمرده شده است. نفى فرزند از خداوند، در مقابل

مفعول‌به دوم است. ذکر این نکته نیز ضروری است که اهریمن جز وسوسه و اغفال، کاری نمی‌تواند بکند. با وسوسه‌های دائم خود، انسانها را به لذائذ و شهوات و کارهای بیهوده

و منافق خيال پرداز. «غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ» مؤمن، همين كه با شيطان و وسوسه او روبرو شود، متذكّر مى‌شود. «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا»

شيطان ، انسان را محاصره مى كند و سعى دارد به هر وسيله اى كه ممكن است براى وسوسه و گمراهى او تفسير نمونه جلد ۶ صفحه ۱۱۰ بكوشد، و اين تعبير در كلمات روزمره

كردن شيطان ، اشاره به همان وسوسه هاى او است ، و اصولا هر نوع فكر منفى و بازدارنده و كوتاه بيننده ، سرچشمهاش تسليم در برابر وسوسه هاى شيطانى است ، و در مقابل

نزدیک مشوید که (در این صورت) از ستمکاران می‌شوید.» پس شیطان، برای آن دو وسوسه کرد تا آنچه را از عورت‌هایشان از ایشان پوشیده مانده بود برایشان نمایان گرداند

كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض

الزامى بودن و امثال اينها ولى اصل نهى را فراموش نكرده بود و الا محلّى براى وسوسه شيطان باقى نمى‌ماند كه بگويد خدا شما را نهى نمود از اين شجره براى آنكه مخلّد

بوده ، كه او را نمى بينيم ، و تنها وسوسه اش بما مى رسد، ميتوانستند بگويند: ما كه شيطانى نديديم ، و خيال كرديم اين وسوسه ها از افكار خودمان بوده ، و هيچ احتمال

وسائلى را كه در وسوسه هاى خود به آن متوسل مى شود به شكل جالب و گويائى چنين شرح مى دهد: «هر كدام از آنها را مى توانى با صداى خودت تحريك و وسوسه كن » (و استفزز

محافظت از هر گونه تحریف، محافظت از فنا و نابودی و محافظت از سفسطه‌های دشمنان وسوسه‌گر. معروف و مشهور در میان همه دانشمندان شیعه و اهل تسنن این است که: هیچ گونه

‌به‌ اينكه‌ ضرري‌ وارد كند بنحوي‌ ‌که‌ ‌آن‌ طرف‌ متوجه‌ نشود و مكر شيطان‌ وسوسه‌ و نقشه‌ و نفخه‌ و پلتيك‌ و حبائل‌ و خيل‌ و رجل‌ اوست‌ و مكر الهي‌ بلاء و

تربيت اولياى خدا قرار گيرد، به گونه‌اى است و اگر در مسير هوسها و طاغوت‌ها و وسوسه‌ها قرار گيرد، به گونه ديگر. در قرآن از علاقه شديد و حريصانه به مال دنيا كه

أُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمانِکُمْ کافِرِینَ). بنابراین به وسوسه‌های آنها ترتیب اثر ندهید و اجازه ندهید در میان شما نفوذ کنند. تفسیر آیات

خيالبافي‌ ‌است‌ و ‌از‌ خطورات‌ شيطاني‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ قلوب‌ ‌آنها‌ تصرف‌ كرده‌ وسوسه‌ مي‌كند چون‌ مكرر گفته‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ خيالات‌ نفساني‌ و خطورات‌ قلبي‌

اگر نظر كرده‌ى او سحر تمامى ساحران را مى‌بلعد، آيا نظر او بر قلب ما همه وسوسه‌ها را نخواهد بلعيد؟! در همين ابتداى كار براى موسى دو معجزه صورت گرفت، يكى

هائى مى دميدند و به اين وسيله سحر مى كردند، ولى جمعى آن را اشاره به زنان وسوسه گر مى دانند كه پى در پى در گوش مردان ، مخصوصا همسران خود، مطالبى را فرو مى

(نگا: انعام / . «أَفَتَتَّخِذُونَهُ ...»: مراد این است که پیروی عملی از وسوسه‌های شیطان و زادگانش، پذیرش سرپرستی و دوستی این لعنتیها بشمار است. «بَدَلاً»:

آن كس را كه آيات خود را به او داديم ولى سرانجام از آنها خارج شد و گرفتار وسوسه هاى شيطان گشت و از گمراهان گرديد ، براى آنها بخوان » (واتل عليهم نبا الذى

يعنى اين گونه وسوسه ها تنها در كسانى اثر مى گذارد كه از اولياء و دوستان شيطان باشند و اما افراد با ايمان و ثابت قدم هيچگاه تحت تاءثير اين وسوسه ها واقع نمى

خوبى در يافتيد) بلكه شما خود مجرم بوديد! ۳۳ - مستضعفان به مستكبران مى گويند وسوسه هاى فريبكارانه شما در شب و روز (مايه گمراهى ما شد) هنگامى كه به ما دستور

نیکوترین (شیوه) دفع کن. ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم. و بگو: «پروردگارم! از وسوسه‌های پنهانی فشارآورِ شیطان‌ها به تو پناه می‌برم.» «و از اینکه (آنها) نزدم

سابقه دشمنى خود را با پدر آنها نشان داده ، همانطور كه لباس بهشتى را بر اثر وسوسه ها از اندام او بيرون كرد، ممكن تفسير نمونه جلد ۶ صفحه ۱۳۷ است لباس تقوا را

وضو بگيرد، پس بدعت گذارده است، و كسى كه كف و درون پاهايش را مسح كند بدنبال وسوسه شيطان رفته است.

دعوت شيطان از مردم و كشاندن آنان به سوى دوزخ مطرح شد؛ اين آيه راه نجات از وسوسه‌هاى شيطان را تسليم خدا شدن و انجام كار نيك مى‌داند. تسليم غير خدا بودن، بردگى

‌که‌ مدخليت‌ ‌در‌ ايمان‌ دارد ‌در‌ قلب‌ داخل‌ شد ‌ يا ‌ بالقاء شيطان‌ و وسوسه‌ ‌ يا ‌ بالقاء بغض‌ اهل‌ ضلال‌ واجب‌ ‌است‌ فوري‌ ‌خود‌ ‌را‌ باهل‌ علم‌ رساند

تربيت اولياى خدا قرار گيرد، به گونه‌اى است و اگر در مسير هوسها و طاغوت‌ها و وسوسه‌ها قرار گيرد، به گونه ديگر. در قرآن از علاقه شديد و حريصانه به مال دنيا كه

تربيت اولياى خدا قرار گيرد، به گونه‌اى است و اگر در مسير هوسها و طاغوت‌ها و وسوسه‌ها قرار گيرد، به گونه ديگر. در قرآن از علاقه شديد و حريصانه به مال دنيا كه

قبلا در كتب شما داده شده و شما گواه بر آنيد. بنابراين چرا با سمپاشيها و وسوسه ها و القاى شبهات و روشن ساختن آتش كينه هاى فراموش شده ، مردم را از راه مستقيم

انتخاب كند: راه خواسته‌ها و توقعات‌هاى خود. راه انتظارات وهوس‌هاى مردم. راه وسوسه‌هاى شيطان. راه طاغوت‌ها. راه نياكان و پيشينيان. راه خدا و اولياى خدا. انسان

خواب، چيزى را از ايشان تغيير نمى‏دهد و خدا دوستان خويش را از خطرات شيطان و وسوسه او كه در دل مى‏افتد، پناه داده؛ چنانچه نفس تو، تو را به آن خبر داد».

بود پس هر وقت در حكمى مردد شدى كه يكطرف آن نفع دنيوى داشت بدان كه شيطان وسوسه مينمايد و ميخواهد آنطرف را در نظرت راجح قرار دهد گول مخور و طرف ديگر را ترجيح‌

روز ده ملك ديگر آيند و آنها بروند مجموع بيست شوند، و ابليس به روز متعرض وسوسه آدمى، و فرزندانش در شب. تذكره: آيه شريفه يادآورى است الطاف منعم حقيقى را

معادل روزه تمام عمر و وحر دل را از ميان مى‏برند (و حمّاد گفت: وحر به معنى وسوسه است). پس حمّاد گويد: گفتم: و اين سه روز كدام روزها هستند؟ فرمود: نخستين پنجشنبه

می‌کند و از آسمان بارانی بر شما فرو می‌ریزد، تا شما را با آن پاک گرداند و وسوسه‌ی شیطان را از شما بزداید و دل‌هایتان را محکم سازد و گام‌ها(یتان) را بدان

خواب‌ ابراهيم‌ و يوسف‌ و امثال‌ ‌آنها‌. و يك‌ قسم‌ شيطاني‌ ‌است‌ ‌که‌ شيطان‌ وسوسه‌ مي‌كند و تعبير ندارد چنانچه‌ ‌به‌ ملك‌ مصر گفتند: «أَضغاث‌ُ أَحلام‌ٍ وَ

هنگام جان دادن هم خداوند فرشتگان را مى‌فرستد تا با القاى حقّ، مؤمن را از وسوسه‌هاى شيطان حفظ كند. «1» «1» فصلت 30. جلد 3 - صفحه 278 در جنگ بدر نيز فرشتگان،

تربيت اولياى خدا قرار گيرد، به گونه‌اى است و اگر در مسير هوسها و طاغوت‌ها و وسوسه‌ها قرار گيرد، به گونه ديگر. در قرآن از علاقه شديد و حريصانه به مال دنيا كه

كننده‌ى وحى تنها يك دل است، دل پاك پيامبر «قَلْبِكَ»، ولى دريافت‌كننده‌ى وسوسه‌هاى شيطانى، هر دل آلوده‌اى است. «كُلِّ أَفَّاكٍ» 8- بدتر از گناه، تكرار و

می‌شود، چون راهی برای اثبات آن جز گفته خود آنها وجود ندارد، و امکان دارد وسوسه‌های شیطانی سبب شود که بیش از مقدار واقعی ادّعا کنند، لذا آنها را توصیه به

شفاي‌ امراض‌ جسماني‌ ‌است‌. «و صلاح‌ فساد صدوركم‌» عمده‌ فساد صدر بواسطه‌ وسوسه‌ شيطان‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ ‌سورة‌ ‌النّاس‌ ميفرمايد مِن‌ شَرِّ الوَسواس‌ِ

كه بارها در زندگى خود نمونه هاى آنرا ديده ايم . آنها مثل شيطان اغواگر به وسوسه اين و آن مى پردازند، و قول هر گونه مساعدت و كمك به آنها مى دهند، و آنان را

است، و توانم بتو، و نيرويم از تو است. خدايا من بتو پناه ميبرم از فقر، و از وسوسه دل، و از پريشانى كار، و از عذاب دوزخ، و از عذاب قبر. خدايا از خير چيزى كه

شكايت باز مى‌دارد. ب: موجب تسليت و دلدارى و تلقين به انسان است. ج: مانع وسوسه‌هاى شيطانى است. د: اظهار عقايد حقّ است. ه: براى ديگران درس و الگو شدن است

كننده‌ى وحى تنها يك دل است، دل پاك پيامبر «قَلْبِكَ»، ولى دريافت‌كننده‌ى وسوسه‌هاى شيطانى، هر دل آلوده‌اى است. «كُلِّ أَفَّاكٍ» 8- بدتر از گناه، تكرار و

هيچگونه ترديد و وسوسه باقى نماند مسئوليت او بسيار سنگينتر خواهد شد زيرا چنين كسى آن انسان سابق كه ايمانش بر پايه شهود نبود، و احيانا وسوسه هائى در آن وجود

بیماری اخلاقی و اجتماعی. 12- اعجاز قرآن و عدم توانایی مقابله با آن. 13- وسوسه‌های شیطان و هشدار به همه مؤمنان. 14- بخشی از تعلیمات مختلف اخلاقی. 15- و

را دارند. «وَ ما يَنْبَغِي لَهُمْ وَ ما يَسْتَطِيعُونَ» ب: نوع ديگر وحى، وسوسه‌ها و الهام‌هاى شيطانى است كه شيطان‌ها بر اولياى خود القا جلد 6 - صفحه 375

فرمايد: ((فلا يخرجنكما من الجنه بايد كه شيطان شما را با وسوسه خود از بهشت بيرون نكند(( يعنى شما با وسوسه شيطان از بهشت بيرون نشويد و ظاهرا اين آيه شريفه و آيه

اغواى فرزندان آدم بپردازد، چرا كه روز رستاخيز پايان دوران تكليف است ، و ديگر وسوسه و اغوا مفهومى ندارد، علاوه بر اين با اين در خواست مرگ را از خود دور كند،

دسته اول هستيد خدا را شكر گوييد و در غير اين صورت از گناهان خود توبه كنيد. وسوسه هاى جاهليت شب بعد از جنگ احد شب دردناك و پر اضطرابى بود مسلمانان پيش بينى

هیچ مؤمنى نیست، مگر آن که در درون قلب او دو گوش قرار دارد: گوشى که [شیطان ]وسوسه گر و پنهانکار در آن مى دمد و گوشى که فرشته درآن مى دمد. خداوند،[ شخص] مؤمن

از مفسران بزرگ احتمال داده اند كه رنج و آزار شيطان نسبت به ايوب از ناحيه وسوسه هاى مختلف او بود گاه مى گفت : بيمارى تو طولانى شده ، خدايت تو را فراموش كرده 

«وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلى ءَادَمَ مِن قَبْلُ فَنَسىَ وَ لَمْ نجِدْ لَهُ عَزْماً»: مراد از ((عهد(( وصيت و سفارش است ، و فرمانها و دستورات را نيز از اين

عشرى، ج‌1، ص: 525 چيزى را كه ما را طاقت و توانائى آن نيست. مراد حديث نفس و وسوسه باشد به قول آنانكه آيه را مدنى دانند. و بنابر آنكه آيه مكى باشد مراد جميع

دشمن، حفظ مرزهاى اعتقادى و فكرى، از طريق مباحث علمى و حفظ مرز دلها، از هجوم وسوسه‌ها بكوشيد. «رابِطُوا» كلمه‌ى «رابطوا» از ريشه‌ى «رباط» به معناى بستن چيزى

به خوبى نشان مى دهد كه انسان چگونه ممكن است تا مرز سعادت پيش برود، اما يك وسوسه شيطانى از ناحيه يك دوست بد او را به قهقرا بازگرداند و سرنوشتى مرگبار براى

نازغ (تحريك كننده) كيست؟ ممكن است خود شيطان باشد. و ممكن هم هست تسويل ها و وسوسه هاى او باشد. ولى چون خطاب در آيه، به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»

انسان متوجه مى گردد كه كار از كار گذشته است ، بنابراين هنگامى كه نخستين وسوسه هاى اشاعه فحشا يا هر گناه ديگر آشكار مى شود، بايد همانجا در مقابل آن ايستاد

الشيطان انه لكم عدو مبين ). او عداوت و دشمنى خود را از روز نخست يكبار به هنگام وسوسه پدر و مادرتان آدم و حوا و اخراج آنها از بهشت نشان داد، و بار ديگر به هنگامى

فَمِائَةً وَ عِشْرِينَ يَوْماً وَ طَرَدَتْ عَنْهُ وَسْوَسَةَ اَلشَّيْطَانِ وَ مَنْ طُرِدَتْ عَنْهُ وَسْوَسَةُ اَلشَّيْطَانِ لَمْ يَعْصِ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ

تَذَكَّرُونَ» 8- مردم فطرتاً به عدل واحسان گرايش دارند واز فحشا ومنكر متنفرّند، ليكن وسوسه‌ها و غرايز موجب غفلت او مى‌باشند كه بايد با تذكّر آنان را متذكّر نمود. «لَعَلَّكُمْ

قرآن تكرار شده است ، به نظر مى رسد كه اين تعبير در مورد گناهانى است كه «وسوسه انگيز» است مانند «زنا و فحشاء» و «اموال بى دفاع يتيمان » و تفسير نمونه جلد

است- از سوی سوم، این زن را که از ایمان و تقوا نیز بهره‌ای نداشت در امواج وسوسه‌های شیطانی فرو برد. آنچنان که سر انجام تصمیم گرفت از او تقاضای کامجویی کند

مراد از «عبادت كردن و پرستيدن شيطان»، اطاعت اوست، در وسوسه هايى كه مى كند و به آن امر مى كند. (يعنى وسوسه هاى شيطان را اطاعت نكنيد، زيرا كه) غير از خداوند

بازگشت به عقب كنيم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده ، همانند كسى كه بر اثر وسوسه هاى شياطين راه را گم كرده و سرگردان مانده ، در حالى كه يارانى هم دارد كه

برهنه (۱۱۸) آرى در آنجا نه تشنه مى شوى و نه آفتاب زده (۱۱۹) شيطان او را وسوسه كرد و گفت : اى آدم آيا تو را به رخت خلود و سلطنتى كه كهنه نمى شود راه برى

خامشيم از جمادى سوى جان جان شويد غلغل اجزاى عالم بشنويد فاش تسبيح جمادات آيدت وسوسه ى تاءويلها بزدايدت ولى در تفسير حقيقت اين حمد و تسبيح در ميان دانشمندان و

آورد كه وسوسه هاى شما بت پرستان در دلهاى پاكان و نيكان اثرى ندارد، و تنها قلوب آلوده و ارواح دوزخى و متمايل به فساد شما است كه خود را تسليم اين وسوسه ها مى

تفسير نمونه ، جلد ۱، صفحه : ۴۸۵ شيرينتر از عسل باشد. و از آنجا كه دشمنان وسوسه گر يا دوستان نادان فكر مى كردند با تغيير قبله ممكن است اعمال و عبادات سابق

، سخت است ، و اگر لطف تو يار نشود نجات از آن مشكل ، ما را در پناه لطف از وسوسه هاى شياطين ، محفوظ دار. بار الها! روح ايثار و تقوى و بركنارى از هر گونه بخل

وجودمان را به نور هدايت روشن فرما و از سرگردانى و غفلت و گرفتارى در چنگال وسوسه هاى شيطان محفوظ دار. خداوندا! پايه هاى حكومت عدل و داد اسلامى را براى اجراى

اشاره شد و اتفاقا همه در زمينه توحيد و ايمان به غيب ، و خداشناسى و پرهيز از وسوسه هاى شيطانى است ، اگر كسى بخواند و محتواى آنرا در عمق جانش پياده كند، مسلما

از اموال رسول را گرفته ريخته گرى كردم و اطلاعاتى دارم كه مردم ندارند، پس وسوسه مرا گرفت كه خوب است با طلا هاى رسول مجسمه اى بسازم ، پس مشتى از اثر رسول

ايـن داسـتـان مـشـخـص مـى كـنـد كه انحرافات از وسوسه هاى شيطانى سرچشمه مـيگيرد، و تسليم شدن در برابر وسوسه هاى او كه از آغاز كمر دشمنى ما را بسته است چقدر

نظر روحى و تقويت عزم و اراده پيغمبر و پاكسازى او از هر گونه نقايص اخلاقى و وسوسه هاى شيطانى . ولى به هر حال دليلى نداريم كه آيه مورد بحث اشاره به خصوص اين

مى شود، چون راهى براى اثبات آن جز گفته خود آنها وجود ندارد، و امكان دارد وسوسه هاى شيطانى سبب شود كه بيش از مقدار واقعى ادعا كنند، لذا آنها را توصيه به

تفسير نمونه جلد ۱۸ صفحه ۱۴۸ جمع است ، و «شرك » و كفر، ضلالت ، ظلم و گناه ، وسوسه هاى شيطانى ، و ابداعات طاغوتى همه در معنى «باطل » درج است . و در حقيقت اين

اند نور هدايت الهى به كمكشان مى شتابد و فرشتگان حق به يارى آنها مى آيند، وسوسه هاى شياطين را از قلوبشان مى زدايند، اراده آنها را نيرومند، و گامهايشان را

پايان دنيا بر عهده او گذاشت )). روشن است كه فراموشكارى نتيجه سهل انگارى و وسوسه هاى شيطانى است و تنها كسانى گرفتار آن مى شوند كه خود را در برابر او تسليم

نباشد، آن روح تسلیم مطلق در برابر فرمان او فراهم نمی‌شود. و از آنجا که دشمنان وسوسه‌گر یا دوستان نادان، فکر می‌کردند با تغییر قبله ممکن است اعمال و عبادات سابق

در مورد زنان ، عواقب شومش بيشتر است . اين احتمال نيز وجود دارد كه سر چشمه وسوسه اين كار بيشتر از ناحيه آنها صورت مى گيرد و در بسيارى از موارد عامل اصلى محسوب

ايمان آوردن به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» منع كرده، و ايشان را وسوسه مى نمودند. و نيز از زيارت مسجدالحرام جلوگيرى مى كردند. «أضَلّ أعمَالَهُم»

باشد. شايد پس از ماجراى تغيير قبله بود كه جمعى از مسلمانان و مشركان بر اثر وسوسه يهود، تقاضاهاى بى مورد و نابجائى از پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و

أجمَعِين». و مراد از پيروى شيطان، اطاعت او در هر دستورى است، كه به وسيلۀ وسوسه و تزوير مى دهد، به طورى كه گمراهى او، در نفسِ پيرو ثابت شود، و در دلش رسوخ

سوره زخرف ). ه‍ - راه شـكـسـتـن غـرور - يـك انـسـان آزاده هـنـگـامـى كـه وسـوسـه هـاى غـرور بـخـاطـر مـال و مـقـام در اعـمـاق دلش جـوانـه مـى زنـد بـايد

هر حال و در هر شرايط، پرده هاى غفلت و بيخبرى را از قلب خود كنار مى زنند، وسوسه ها و همزات شياطين را دور مى سازند و اگر لغزشى از آنان سر زده ، فورا در مقام

سبحوه بكرة و اصيلا) آرى چون عوامل غفلت در زندگى مادى بسيار فراوان و تيرهاى وسوسه شياطين از هر سو به طرف انسان پرتاب مى گردد براى مبارزه با آن راهى جز «ذكر

از شما دور سازد (ليطهركم به و يذهب عنكم رجز الشيطان ) اين پليدى ممكن است وسوسه هاى شيطانى بوده و ممكن است پليدى جسمانى بر اثر جنابت بعضى در آن شب و يا هر

گذشته بيشتر به يهود اشاره مى كرد و گاهى به نصارى . به هر حال «يهود» با ايجاد وسوسه در مساءله تغيير قبله كوشش داشتند كه مسلمانان به سمت بيت المقدس نماز بخوانند

سبحان، آن را به صورت الهام و خطور قلبى به قلب ايشان راه مى دهد، همان طور كه وسوسه هاى شيطان وارد قلب مى شود». بعضى ديگر گفته اند: «مراد، فرشتگان موكّل بر ابرهايند

سرنوشتى جز اين ندارند كه تفسير نمونه جلد ۲۳ صفحه ۴۶۲ در بست در اختيار شيطان و وسوسه هاى او قرار مى گيرند، و خدا را به كلى فراموش مى كنند، نه تنها منحرف مى شوند

آن را مى رسد، گروهى از اصحاب ترسان شدند (و مى گفتند هيچ كس از ما خالى از وسوسه هاى باطنى و خطورات قلبى نيست و همين معنى را خدمت رسول خدا (صلى الله عليه

ماءور كند، تا ماءمور آنچه را او خواسته انجام دهد و امر از شيطان عبارتست از وسوسه او و اينكه آنچه را از انسان ميخواهد، بوسيله اخطار آن به قلب آدمى و جلوه دادن

همچنين خلوت با اجنبيه (يعنى بودن مرد و زن نامحرم در يك مكان خالى و تنها) عامل وسوسه انگيز ديگرى است . تفسير نمونه جلد ۱۲ صفحه ۱۰۳ بالاخره ترك ازدواج براى جوانان

نزديك اين درخت مشويد، كه در آنصورت از ستمكاران خواهيد شد، پس شيطان آندو را وسوسه كرد، تا بلكه بتواند عيبهائى از ايشان كه پوشيده بود آشكار سازد، و لذا گفت:

آن باز دارند. ولى چنانكه ميدانيم و تاريخ اسلام گواه آن است هيچيك از اين وسوسه هاى شيطانى موثر نيفتاد، و سرانجام مردم فوج فوج وارد اين آئين پاك شدند. تفسير

نه از شنيدن سخنان ديگران وحشت دارند، نه تسليم بيقيد و شرط مى شوند و نه هر وسوسه را مى پذيرند. اسلام به كسانى بشارت مى دهد كه گفتارها را مى شنوند و خوبترين

اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و پايان گرفتن سلسله انبياء به وسيله او وسوسه كرده اند به كلى از معنى اين واژه بى اطلاع بوده اند، و يا خود را به بى اطلاعى

كفر و بى دينى نيز به همين مناسبت است . منظور از « الحاد در آيات خدا» ايجاد وسوسه در دلائل توحيد و معاد است كه در آيات قبل با عنوان و من آياته بيان شد، و يا

چنين كسى اميدش اميد صادق نيست ، بلكه آرزوئى است كاذب و نقشه خطرناكى است از وسوسه هاى شيطان ، (( فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و لا يشرك بعباده

طرفدارانش منتشر ميشود، حال يا مستقيما بآنان وحى مى كند، و يا آنكه بوسيله وسوسه در آنها نفوذ مى كند، و اين دو جور نسبت در لسان اخبار بسيار است . و ظاهر حديث

شيطان ها، متعرّض بندگان مخلَص خدا بشوند، اما نمى توانند ايشان را تحت تأثير وسوسه خود قراردهند، و چنين متعرّضى را نمى توان «قرين» نام نهاد. «يَقُولُ ءَإنّكَ

صادق (عليه السلام ) هم همين نكته را در پاسخ شخصى كه نزد وى از ابتلاى به وسوسه و كثرت شبهات شكايت كرد اساس كلام قرار داده و به آن تكيه كرد و فرمود: آيا

را محاسبه كرده و مطابق آن جزا مى دهد، نگران شدند و گفتند: هيچ يك از ما از وسوسه ها و خطورات قلبى خالى نيست . اين آيه مى گويد: «خداوند هيچ كس را جز به اندازه

ثمَّ لا تجِدُ لَك عَلَيْنَا نَصِيراً(۷۵) ترجمه : ۷۳ - نزديك بود آنها (با وسوسه هاى خود) تو را از آنچه وحى كرده ايم بفريبند، تا غير آنرا به ما نسبت دهى ،

نبوده كه شيطان در آن هيچ مداخله اى نداشته باشد، چون شيطان همان طور كه از راه وسوسه آدمى را به گناه و نافرمانى خدا وا مى دارد، همچنين او را به هر كار مخالف صواب

آنانرا دعوت مى كند كه به سراغ «احسن » يعنى كلمه توحيد و نفى شرك بروند و مراقب وسوسه هاى شيطان باشند، و به اين ترتيب هدف از بيان اين آيات بعد از ذكر دلائل توحيد

بنابراين مراد از علم يا همان علم يقينى است كه بعد از بر طرف شدن خاطرات و وسوسه هاى نفسانى از قلب در آن پديد مى آيد، و يا فهميدن اين معنا است كه آيا عيسى

بخدمت‌ ‌او‌ ‌را‌ نداري‌ مگر بتأييد و ياري‌ ‌او‌، و قلب‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ وسوسه‌هاي‌ شيطان‌ و مكر و فريبهاي‌ ‌او‌ فرار ده‌، ‌پس‌ 1‌-‌ جامع‌ السعادات‌ جلد