نتایج جستجو

جمعیت قوم یونس ۲ یونس(ع): آثار تسبیح یونس(ع) ۴; آثار دعاى یونس(ع) ۴; تداوم رسالت یونس(ع) ۱; زمینه نجات یونس(ع) ۴; سایبان یونس(ع) ۴; غذاى یونس(ع) ۴; قصه

۵; ایمان به یونس(ع) ۷ دیندارى: آثار دیندارى ۴ عبرت: عوامل عبرت ۵ قوم یونس: آثار ایمان قوم یونس ۳; ایمان قوم یونس ۱، ۲، ۵، ۷; تاریخ قوم یونس ۲، ۳; حسن فرجام

خدا ۳، ۵ یونس(ع): آثار تسبیح یونس(ع) ۵; آثار دعاى یونس(ع) ۵; امداد به یونس(ع) ۳، ۴; زمینه امداد به یونس(ع) ۵; سایبان یونس(ع) ۱، ۲، ۴; فضایل یونس(ع) ۳، ۴;

نبوت ۳ یونس(ع): آثار ترک اولاى یونس(ع) ۲; آثار توبه یونس(ع) ۲; انقطاع وحى از یونس(ع) ۲; برگزیدگى یونس(ع) ۱، ۵; زمینه وحى به یونس(ع) ۲; فضایل یونس(ع) ۱،

بیمارى یونس(ع) ۲، ۴; عوامل بیمارى یونس(ع) ۳; قصه یونس(ع) ۱، ۲، ۴; منشأ نجات یونس(ع) ۱; نجات یونس(ع) ۲، ۴; یونس(ع) در بیابان ۱; یونس(ع) در شکم ماهى ۳ الدرالمنثور،

نعمت ۱ یونس(ع): ترک اولاى یونس(ع) ۴; فضایل یونس(ع) ۱، ۲، ۳; قصه یونس(ع) ۱، ۲، ۳; کیفر یونس(ع) ۴; منشأ نجات یونس(ع) ۲; موانع سرزنش یونس(ع)۳; نجات یونس(ع) ۱;

سوره «فرقان» آیه 4، به معناى «آوردن» آمده است. همان گونه که در آیه 81 سوره «یونس» مى خوانیم که موسى به ساحران گفت: ما جئتم به السحر «آنچه شما آورده اید سحر

قضاوت یوسف (ع) ۲; مقامات یوسف (ع) ۲; نبوت یوسف (ع) ۲ یونس(ع): قضاوت یونس(ع) ۳; مقامات یونس(ع) ۳; نبوت یونس(ع) ۳

کدو را دوست مى دارید»، فرمود: أَجَلْ! هِىَ شَجَرَةُ اَخِی یُونُسَ: «آرى آن گیاه برادرم یونس است». يقطن‌ (۱ بار) يقطين‌ (۱ بار) [صافات:145-146]. مراد از

پرداختن سهم دیگرى است، و لذا مفهوم دادگرى در آن نهفته است. جالب این که در سوره «یونس»، این کلمه تنها در مورد کسانى که عمل صالح دارند، و پاداش نیک دریافت مى کنند

آیات شامل این کلمه «کلمه» از مادّه «کَلْم» در آیه 19 سوره «یونس»، اشاره به سنت و فرمان آفرینش دائر به آزادى انسانها است، که از آغاز چنین بوده است; چه این

در آنجا که به خدا نسبت داده مى شود، معناى دوم آن مراد است. «مکر» در سوره «یونس»، که به معناى هر گونه چاره اندیشى است، اشاره به توجیهات ناروا و راه هاى فرارى

باشید; و گاهى به دوران هاى پیروزى ملت ها نیز ایام گفته مى شود. و در سوره «یونس» به معناى حوادث دردناکى است که در دوران عمر اقوام گذشته واقع شده است. «أَیّام

«فتنه» اطلاق شده است. منظور از «فتنه» در جمله «أَنْ یَفْتِنَهُمْ» (آیه 83 یونس) منحرف ساختن از دین و آئین «موسى» بر اثر تهدید و ارعاب و شکنجه بوده و یا

نمى‏دانم. در بعضى آيات هست كه خدا به شما از آسمان و زمين روزى مى‏دهد نحو [یونس:31] همچنين است آيه 62 نمل، 24 سباء،3 فاطر. با ملاحظه اين آيات و آيه ما نحن

«اِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمّا عَلَيْها حافِظٌ» مردود است زير در قرآن مجيد آمده [يونس:68] «اِنْ اَدْرى اَقَريبٌ ما تُوعَدُون». 4- تأكيد نفى مثل: «ما اِن يخرجِ

مع اللّه أحدًا) ۶ - «عن یونس بن یعقوب قال: سمعت الصادق جعفربن محمد(ع) یقول: ... ملعون ملعون من لم یوقّر المسجدَ، تدرى یا یونس لِمَ عظَّم اللّه حقَّ المساجد

آیات نازل گردید. انس گوید: ماه دو بار در مکه منشق گردید و این آیات نازل شد. یونس از امام صادق علیه‌السلام نقل کند که چهارده نفر در شب چهاردهم ماه ذی الحجه

ایشان (آن را) می‌نویسند؟ پس برای حکم پروردگارت صبر کن، و مانند همراه ماهی [:یونس] مباش، چون (خدا را) ندا در داد در حالی که غضبش فرونشسته بود. اگر نعمتی از

water. ترتیل: ترجمه: «الْحَمِیمِ»: آب بسیار گرم و پرحرارت (نگا: انعام / ، یونس / حجّ / ). يَتَجَرَّعُهُ‌ وَ لاَ يَکَادُ يُسِيغُهُ‌... (۰) فِي‌ الْحَمِيمِ‌

(نگا: طور / ). باد سوزان «حَمِیمٍ»: آب بسیار گرم و جوشان (نگا: انعام / ، یونس / حج / ). إِلَيْهِ‌ مَرْجِعُکُمْ‌ جَمِيعاً وَعْدَ... (۱) فِي‌ الْحَمِيمِ‌

از اين كه فرمود: يونس، به سوى كشتى فرار كرد «تسبیح خداوند»، تنها ذکری که باعث نجات حضرت یونس شد گفتارى در چند فصل، پيرامون داستان يونس«ع» موارد اختلاف داستان

از اين كه فرمود: يونس، به سوى كشتى فرار كرد «تسبیح خداوند»، تنها ذکری که باعث نجات حضرت یونس شد گفتارى در چند فصل، پيرامون داستان يونس«ع» موارد اختلاف داستان

the Gardens of Bliss. ترتیل: ترجمه: «جَنَّاتِ النَّعِیمِ»: (نگا: مائده / ، یونس / حج / ). وَ قَلِيلٌ‌ مِنَ‌ الْآخِرِينَ‌ (۰) تَبَارَکَ‌ اسْمُ‌ رَبِّکَ‌ ذِي‌

the Gardens of Bliss. ترتیل: ترجمه: «جَنَّاتِ النَّعِیمِ»: (نگا: مائده / ، یونس / حجّ / ، لقمان / . Tabber requires Javascript to function. آيات ۱۲ - ۷۰

thanks. ترتیل: ترجمه: «لِتَسْکُنُوا فِیهِ»: (نگا: یونس / ، قصص / ). «مُبْصِراً»: روشن. تابان (نگا: یونس / نمل / ). Tabber requires Javascript to function

servant messengers. ترتیل: ترجمه: «لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا ...»: (نگا: یونس / ، انبیاء / . إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِينَ‌... (۱) کَتَبَ‌ اللَّهُ‌

اگر زنانى از آن کفار به شما ملحق شدند، مهر او را به آنان بپردازید». ۸ - «عن یونس عن أصحابه عن أبى جعفر(ع) و أبى عبداللّه(ع) قال: قلت: ... و قد قال اللّه عزّوجلّ

کلل امن عيسى نا يحيى عبد اسماعيل زکريا اذ صلح رسل حسن قول اليسع جزى قوم هما يونس ک ذلک لوط ه هارون

فرعون باشد و یا این که درباریان متملّق، سخن او را تکرار کرده باشند (نگا: یونس / ، طه / ، شعراء / و ). ذکر صیغه جمع خطاب به فرعون در آیه برای تعظیم است

helped. ترتیل: ترجمه: «لا یُغْنِی»: سودی نمی‌رساند. بی‌نیاز نمی‌گرداند (نگا: یونس / ، یوسف / ، مریم / ). «مَوْلیً»: هر کس که با انسان رابطه و پیوند داشته باشد

راه خلاف و نزاع در پیش گرفتند و از صراط مستقیم منحرف شدند (نگا: آل‌عمران / یونس / ، جاثیه / ) و خداوند برای همیشه کسانی را بر ایشان گماشت که آنان را شکنجه

او را خدا ندانست و كسى به جاى خدا او را نپرستيد. من کلل اسماعيل ذا خير صلح يونس لوط کفل ذکر صفو فضل الياس ل على عيسى ه نا يحيى علم هذا عند زکريا ابو

ترتیل: ترجمه: «یَدْعُونَ»: به فریاد می‌خوانند. عبادت می‌کنند (نگا: انعام / و یونس / ، هود / و ...). «مِن دُونِهِ»: غیر از او. «إِنَاث»: جمع أُنثَی، ماده‌ها

ربب الا قضى موت خلص تمم ويل ورى يدى عبد بصر هود نوح ايوب شهد حوج انتم رضو يونس ولد صلح ارث او ملل ذو شىء نصارى ذکر وحى سلم اوب هارون يى انا زکريا قبل عزز

به نظر مى‏آيد: درياييكه يونس «عليه السلام» در آن به شكم ماهى رفت درياى مديترانه باشد درتورات در كتاب يونس باب اول آمده: «يونس خواست بر «ترشيش» فراركند

أَیَّامٍ»: مراد شش دوره است (نگا: اعراف / ، یونس / هود / فرقان / ). «إِسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ»: (نگا: اعراف / ، یونس / رعد / فرقان / ). «وَلِیٍّ»: یاور. کمک

و ما بعد اين دو آيه مطلب را بيشتر روشن مى‏كند. همچنين است آيه 52 از سوره يونس و به احتمال قوى آيه 17 سوره بلد و 16 سوره اعراف. ه من کم هم ل ف ثم الى ب

لِلْمَلاَئِکَةِ... (۴) Tabber requires Javascript to function. آيات ۱۴ - ۱۱، سوره يونس وجه عدم شتاب خداوند در عذاب منكرين معاد توجه انسان به خدا در زمان بلاها و

ترجمه: «رَبِّ»: مالک و مدبّر. خداوندگار. «الْعَرْشِ»: (نگا: اعراف / ، توبه / یونس / . Tabber requires Javascript to function. آيات ۷۹ - ۸۹ سوره زخرف وجوه مختلف

«الْحَقِّ»: مراد قرآن است که آئین‌نامه راستین اسلام است (نگا: بقره / نساء / یونس / . توحید و کتابهای آسمانی و شرائع الهی. وَ مَنْ‌ يَدْعُ‌ مَعَ‌ اللَّهِ‌

است. یعنی: میعادٌ هُوَ یَوْمٌ. «لا تَسْتَأْخِرُونَ ...»: (نگا: اعراف / ، یونس / ). وَ مَا نُؤَخِّرُهُ‌ إِلاَّ لِأَجَلٍ‌... (۱) يَوْمَ‌ يَأْتِ‌ لاَ تَکَلَّمُ‌

کلم ان وهب کلل سبح انن ذلک قوى زوج غلم اسماعيل اتى هارون الى قبل اليسع موسى يونس يوسف حکم وحى کون سود ف صبو حرب سرع جوب حصر فى

به پروردگارم سوگند. «عَالِمِ»: بدل یا صفت (رَبّ) است. «لا یَعْزُبُ»: (نگا: یونس / ). «أَصْغَرُ»: مبتدا و (أَکْبَرُ) عطف بر آن است، (فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ)

عَمِلُوا... (۰) Tabber requires Javascript to function. آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل

جَعَلَ‌... (۰) Tabber requires Javascript to function. آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل

النَّارَ... (۰) Tabber requires Javascript to function. آيات ۳۰ - ۲۶،، سوره يونس پاداش نيكوكاران ((حسنى )) و ((زياده بر آن )) است و دچار تاريكى ظاهرى و معنوىنمى

مفعولٌ‌فیه است. Tabber requires Javascript to function. آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل

ماهى بزرك و كوچك هر دو گفته مى‏شود مثل ماهى يونس و ماهى يونس و ماهى موسى و جوانش. راجع به ماهى يونس در «يونس» انشاءاللّه بحث خواهد شد در اقرب الموارد مى‏گويد:

الدُّنْيَا... (۵) Tabber requires Javascript to function. آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل

ترجمه: «تَحِیَّتُهُمْ»: درود ایشان. می‌تواند مراد درود مؤمنان به یکدیگر (نگا: یونس / ، ابراهیم / ) یا درود خدا بدیشان (نگا: یس / ) و یا درود فرشتگان به آنان

them. ترتیل: ترجمه: «لا یَسْتَطِیعُونَ»: معبودها نمی‌توانند (نگا: اعراف / یونس / ). «جُندٌ»: سپاه. لشکر. «مُحْضَرُونَ»: آماده. وَ يَعْبُدُونَ‌ مِنْ‌ دُونِ‌

ترتیل: ترجمه: «لَطَمَسْنَا»: محو می‌کردیم. از بین می‌بردیم (نگا: نساء / ، یونس / ، مرسلات / . در اینجا مراد کور کردن و از میان بردن بینائی دیدگان است. «فَاسْتَبِقُوا»:

الْإِنْسِ‌... (۰) Tabber requires Javascript to function. آيات ۳۰ - ۲۶،، سوره يونس پاداش نيكوكاران ((حسنى )) و ((زياده بر آن )) است و دچار تاريكى ظاهرى و معنوىنمى

(۱) Tabber requires Javascript to function. آيات ۱۰ - ۱، سوره يونس كيفيت و مكان نزول سوره يونس و بيان غرض و آهنگ كلى اين سوره مباركه اشاره به استعمال كلمه

آن خبر می‌داشت. Tabber requires Javascript to function. آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل

روایت گردیده است. Tabber requires Javascript to function. آيات ۲۵ - ۱۵، سوره يونس علت اينكه مشركين به رسولاللّه گفتند: ((قرآنى ديگر بياور يا اين قرآن راتبديل

..»: جواب (إِنْ) محذوف است. تقدیر چنین است: فَلا رَآدَّ لِفَضْلِهِ (نگا: یونس . مَا يَفْتَحِ‌ اللَّهُ‌ لِلنَّاسِ‌ مِنْ‌... (۰) Tabber requires Javascript

این است که خداوند مردمان را در اصل برای سزا و جزای آخرت آفریده است (نگا: یونس / . وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ‌ وَ... (۱) أَ يَحْسَبُ‌ الْإِنْسَانُ‌

می‌کردید. آنچه را می‌کردید کاملاً با دقّت می‌نگاشتیم و ثبت و ضبط می‌کردیم (نگا: یونس / ، زخرف / ). وَ وُضِعَ‌ الْکِتَابُ‌ فَتَرَى‌... (۲) يَوْمَ‌ نَدْعُو کُلَ‌

ناتوان می‌گردند، و بدون اراده و دخالت خود از صورتی به صورتی درمی‌آیند (نگا: یونس / و ، نمل / ، روم / و ). أَمَّنْ‌ يَبْدَأُ الْخَلْقَ‌ ثُمَ‌... (۲) فَإِنْ‌

برابر کارهائی که. «أَسْلَفْتُمْ»: پیشاپیش فرستاده‌اید و تقدیم داشته‌اید (نگا: یونس / ). «الْخَالِیَةِ»: گذشته. مراد روزگاران دنیا است. کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً

resent it. ترتیل: ترجمه: «فَادْعُوا اللهَ مُخْلِصِینَ ...»: (نگا: اعراف / ، یونس / ، عنکبوت / ). هُوَ الْحَيُ‌ لاَ إِلٰهَ‌ إِلاَّ هُوَ... (۳) Tabber requires

بارگیری... (بر وزن فرس)رسيدن و. ادراك به معنى رسيدن به چيزى است (قاموس) [يونس:90] تا چون غرق به او رسيد گفت ايمان آوردم. [يس:40] بر آفتاب نيست كه به ماه

اكثراًپيامبران است ولى گاهى از آن ملائكه مراد است مثل [هود:81]. [انعام:61]. [يونس:21]. آيات ديگرى نيز در اين زمينه هست. در آيه [مرسلات:11]. به احتمال قوى مراد

ملازمه توبه بنده را نیز میرساند.) اين مطلب از دو آيه ذيل نيز روشن مى‏شود [يونس:90-91] مى‏بينيم كه فرعون مادام العمر در كفر و عناد بود و وقت غرق شدن گفت:

آهسته بهم می‌گویند. «إِن لَّبِثْتُمْ»: نمانده‌اید و توقّف نکرده‌اید (نگا: یونس / ). «عَشْراً»: مذکّر آمدن این واژه، بیانگر این است که تمییزِ محذوف، مؤنّث

ترتیل: ترجمه: «یَفْتَرَی»: افتراء می‌کنند. دروغ می‌بندند (نگا: آل‌عمران / و ، یونس / ). Tabber requires Javascript to function. نحل آيات ۹۰ - ۱۰۵،سوره نحل اشاره

in evident error? ترتیل: ترجمه: «اَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ ...؟» (نگا: یونس / و، نمل / و ). جابر بن عبدالله انصارى گوید: در حجة الوداع در منى نزدیکتر

پادشاهی و فرمانروائی. دارائی. «جَنَّاتِ النَّعِیمِ»: (نگا: مائده / ، توبه / ، یونس / . وَ لاَ يَزَالُ‌ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا فِي‌... (۰) Tabber requires Javascript

کرده است. «یَخْرُصُونَ»: تخمین می‌زنند و ناسنجیده می‌گویند (نگا: انعام / و یونس / ). سَيَقُولُ‌ الَّذِينَ‌ أَشْرَکُوا لَوْ... (۶) وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي‌

بِمُعْجِزِینَ»: شما نمی‌توانید درمانده و ناتوان کنید و به ستوه بیاورید (نگا: انعام / یونس / ، توبه / و . Tabber requires Javascript to function. آيات ۲۷ - ۵۰ سوره

انداختن با يكديگر است يعنى يونس قرعه انداخت يا در قرعه شركت كرد و از مغلوبان شد. از مدحضين روشن مى‏شود غلبه شدگان بيشتر بوده و يونس يكى از آنها بوده است چنانكه

و «عن» آيد مثل آيات گذشته و در آيه [قمر:5]. كلمه «عن الناس» مقدر است مثل [يونس:101]. استغناء: طلب بى نيازى و اكتفاست «اسْتَغْنَى اللَّهَ: سَئَلَهُ اَنْ

بِظَّلام» آمده ولى آيات فوق در اين صدد نيست. بلى در افعال اين ماده آمده [يونس:44]. [كهف:49]. بعضى جاها نسبت ظلم به غير اولى العقل داده شد مثل [هود:102]

شده و بدو فرمان داده شده است. یکم: توسّط پیغمبران (نگا: بقره / اعراف / ، یونس / زخرف / ). دوم: توسّط عقل. چرا که دلائل و براهین عقلی با زبان گویائی به

(نگا: آل‌عمران / نساء / مائده / ). «الدِّینَ»: طاعت و عبادت (نگا: اعراف / ، یونس / ، عنکبوت / ، لقمان / ، بیّنه / . Tabber requires Javascript to function

حال است. «تَرْهَقُهُمْ»: ایشان را در بر می‌گیرد. آنان را فرا می‌گیرد (نگا: یونس / و ). Tabber requires Javascript to function. آيات ۳۴ - ۵۲ سوره قلم شرح

پرتاب شدن است. «خَلْقٍ»: آفرینش. «بِلِقَآءِ رَبِّهِمْ کَافِرُونَ»: (نگا: یونس / و . Tabber requires Javascript to function. آيات ۱ - ۱۴، سوره سجده اجمال

/ ) و پاداش بهتر خدا که در آن جهان نصیب مسلمانان می‌شود (نگا: آل‌عمران / یونس / ). خیر مطلقی که خدا آن را خیر می‌داند. یعنی آن کسی که بذل و بخشش می‌کند

بالاتر از دیگران می‌دانند و مردمان را زیردستان خود می‌انگارند (نگا: اعراف / یونس / ، قصص / ). مِنْ‌ فِرْعَوْنَ‌ إِنَّهُ‌ کَانَ‌... (۲) Tabber requires Javascript

بود «مَا»: آنچه. مراد هلاک فرعون و فرعونیان بر دست بنی‌اسرائیل است (نگا: یونس / ) که در اینجا به مقدّمات آن اشاره شده است. وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ‌ الَّذِينَ‌

«تُوَلُّونَ مُدْبِرِینَ»: (نگا: نمل / ، توبه / ، انبیاء / ) ... «عَاصِم» (نگا: یونس / ، هود / ). رَبَّکُمْ‌ إِنَ‌ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ... (۰) کَلاَّ لاَ وَزَرَ

All-Knowing. ترتیل: ترجمه: «یَقْضِی»: داوری می‌کند. مراد در روز قیامت است (نگا: یونس / ، جاثیه / ). «بِحُکْمِهِ»: با قضاوت و داوری خود. Tabber requires Javascript

این که همواره از متکبّران و خود بزرگ بینان بوده‌ای. «الْعَالِینَ»: (نگا: یونس / ، دخان / ، مؤمنون / ). Tabber requires Javascript to function. آيات ۶۵

آیات نازل گردید. انس گوید: ماه دو بار در مکه منشق گردید و این آیات نازل شد. یونس از امام صادق علیه‌السلام نقل کند که چهارده نفر در شب چهاردهم ماه ذی الحجه

warner has passed through it. ترتیل: ترجمه: «إِن مِّنْ أُمَّةٍ ...»: (نگا: یونس / ، نحل / ). «خَلا»: رفته است (نگا: بقره / و . آمده است (نگا: احقاف / ).

و اشاره به همه وعده‌هائی است که خداوند در این جهان بدیشان داده است (نگا: یونس / ، رعد / ، کهف / ). «الْحُسْنی»: نعمت بزرگ و پاداش نیکو (نگا: نساء / ، اللیل

Allah is quick to settle accounts. ترتیل: ترجمه: «تُجْزی ...»: (نگا: طه / ، یونس / ). مَا خَلْقُکُمْ‌ وَ لاَ بَعْثُکُمْ‌ إِلاَّ... (۱) وَ مَا أَمْرُنَا إِلاَّ

blindly persist in their defiance. ترتیل: ترجمه: «ضُرٍّ»: (نگا: انعام / ، یونس / و . «یَعْمَهُونَ»: (نگا: بقره / ، انعام / اعراف / . بَلْ‌ بَدَا لَهُمْ‌

المنار گفته مراد از كلمه [يونس:93]. است كه خدا قضاوت در اختلاف را به روز قيامت موكول فرموده است در آيات: [انعام:115]. [اعراف:137]. [يونس:33]. [هود:110]. و ساير

بار در قرآن آمده است: شعراء:119 - يس:41 - صافات:140. اولى كشتى، سومى كشتى يونس است. ال الْفُلْک فِي وَ مِن لَهُم ثُم فَسَاهَم إِن فَکَان خَلَقْنَا أَغْرَقْنَا

ماه و ستارگان و غيره است . در اينجا لازم است درباره چند آيه سخن گفت: الف: [يونس:22]. ممكن است بگوئيم: باء در «بِهِمْ» براى تعديه است يعنى است يعنى كشتى‏ها

خود داخل نمودیم (و) به‌راستی ایشان از شایستگان (رسالتی)اند. و «ذاالنون » [:یونس] را چون خشمگین (از نزد قومش) برفت، پس گمان (شایسته‌ای) برد که ما بر او هرگز

زمینِ منظومه شمسی یا بخشی از جهان ناشناخته باشد؛ نه همه افلاک و کرات (نگا: یونس / حدید / ). سَابِقُوا إِلَى‌ مَغْفِرَةٍ مِنْ‌... (۷) وَ السَّابِقُونَ‌ السَّابِقُونَ‌

cutoff and alienated?” ترتیل: ترجمه: «أَرَأَیْتُمْ»: (نگا: انعام / و و ، یونس / ). «شِقَاقٍ»: مخالفت. مقابله. «بَعِیدٍ»: دور از حقیقت. ژرف که مراد همه

«نَتَبَوَّأُ»: جایگاه خود می‌کنیم. جایگزین می‌شویم و بسر می‌بریم (نگا: یوسف / ، یونس / و ). «حَیْثُ»: هر کجا. (نگا: بقره / و و . وَ نَزَعْنَا مَا فِي‌ صُدُورِهِمْ‌

استغفار به سوی خدا برگشتند. «الْبُشْری»: مژده. بشارت (نگا: بقره / ، آل‌عمران / یونس / ). «عِبَادِ»: بندگان من در اصل (عِبادی) بوده و یاء حذف شده و کسره به جای

برابر تفضّل و الطافی که در آخرت بدیشان خواهد فرمود، او را خواهند ستود (نگا: یونس / ، فاطر / ، زمر / ). وَ هُوَ اللَّهُ‌ لاَ إِلٰهَ‌ إِلاَّ هُوَ... (۴) وَ

اجبار نه اختیار می‌گشت و ثواب و عقابی به اعمالشان تعلّق نمی‌گرفت (نگا: بقره / یونس / ). «وَلا یَزالُونَ مُخْتَلِفِینَ»: همیشه متفاوت و جداگانه می‌مانند. دسته‌ای

يعقوب اسحاق ما اسماعيل ابراهيم اتى عيسى موسى الى قول کون ايوب نبو نزل هود او يونس من هارون على نصارى انن سليمان وحى ام ا نا ربب داود انتم خلص ه علم زبور هم

(۲۶ بار) عاجز كردن. [جن:12]. ما دانستيم كه هرگز خدا را عاجز نتوانيم كرد. [يونس:53]. شما عاجز كننده خدا نيستيد و از اراده و فعل او جلوگيرى نتوانيد كرد. اَعجاز

آیات شامل این کلمه لفت‌ (۳ بار) برگرداندن. منصرف كردن. [يونس:78]. گفتند: آيا آمده‏اى ما را از دينى كه پدرانمان را در آن يافته‏ايم بگردانى؟! التفات: رو

الْمُصَدّقِين نَظُنّک نَحْن فَدَلاّهُمَا النّاصِحِين لَکُمَا الْمُسْرِفِين لُوط يُونُس الضّالّين عِنْدَنَا الْمُصْطَفَيْن الْغَابِرِين السّاخِرِين الّذِين إِنّهَا

بار) شش. [اعراف:54]ستّين: شصت [مجادله:4]. نا گفته نماند در آيات 54 اعراف، 3 يونس، 7 هود، 59 فرقان، 4 سجده، 38 حديد، گفته شده كه خدا آسمانها و زمين را در شش

پيدا كنند مثل‌ قوم‌ يونس‌ ‌که‌ مي‌فرمايد ‌در‌ سوره يونس‌ آيه 98: «فَلَو لا كانَت‌ قَريَةٌ آمَنَت‌ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلّا قَوم‌َ يُونُس‌َ لَمّا آمَنُوا

/ ، یونس / . «عَرْش»: قوام کار. تخت سلطنت که مراد تصرّف و قدرت است. موجود ناشناخته‌ای که فراتر از درک و علم انسانها است (نگا: اعراف / ، توبه / یونس / .

درچهار محل مراد از آن مصر فرعون است و ظاهراً گاهى مراد از آن شهر است مثل [يونس:87]. و شايد از [يوسف:21]. و از [يوسف:99]. نيز شهر مراد باشد. ولى از [زخرف:51]

قاموس آمده: «النَّدَمَ و النَّدامَةُ: اَلْاَسَفُ» آن را حزن نيز گفته‏اند [يونس:54]. چون عذاب را ديدند پشيمانى را پنهان داشتند. [شعراء:157]. ناقه را پى كردند

ندادند. ايضا در [همزه:4]. ولى در آيه [صافات:145]. [قلم:49]. كه هر دو در باره يونس «عليه‏السلام»است ظاهرا مطلق انداختن مراد باشد. در آيات [مريم:16-22]. انتباذ

براى آنها خوفى نيست و محزون نمى‏شود و خواه به طور محسوس و دنبال كردن نحو [يونس:90]، فرعون و لشگريانش آنها را تعقيب كردند و از پى آنها رفتند. [بقره:262]،

کبر نفل نوح يدى نحن وله هما سمع ملل امم هود اوب ذکر ايوب ضحک وحى بصر حسن يونس عزز الله کفر قد ولد او ام تبع ظلم هو يى سلم قوم نصارى هارون بعد انا تلک دعو

شامل این کلمه غرق‌ (۲۳ بار) (بر وزن فرس) فرو رفتن در آب و نعمت (مفردات) [يونس:90]. تا چون غرق او را دريافت گفت: ايمان آوردم كه معبودى نيست جز آن كس كه

آیات شامل این کلمه زخرف‌ (۴ بار) ها (۱۳۹۹ بار) زينت [يونس:24]. راغب آن را زينت روكش گفته كه نقش و نگار است و نيز آن را كمال حسن گفته‏اند (مجمع (اقرب) يعنى

قاموس آمده: «النَّدَمَ و النَّدامَةُ: اَلْاَسَفُ» آن را حزن نيز گفته‏اند [يونس:54]. چون عذاب را ديدند پشيمانى را پنهان داشتند. [شعراء:157]. ناقه را پى كردند

و سياهى ظاهرى مراد باشد به نظرم در بعضى روايات مانند سياهى زغال گفته شده [يونس:27]. اسود هم اسم تفضيل آمده و هم صفت مشبهه (اقرب) المنجد تصريح كرده: چون

به كار رود طبرسى فرمايد: آن كدو است و به قولى هر گياه بى ساق. آيه در باره يونس «عليه السلام» است چون از شكم ماهى به زمين افتاد در سايه برگهاى كدو استراحت

و زمین روزی می‌رساند، وجود دارد؟. «فَأَنّی تُؤْفَکُونَ»: (نگا: انعام / ، یونس / ). Tabber requires Javascript to function. آيات ۲ - ۸ سوره فاطر عطاء رزق

ترجمه: «خَلآئِفَ»: جانشینان. مراد جانشین و جایگزین پیشینیان است (نگا: انعام / یونس / و ). «مَقْتاً»: خشم و غضب (نگا: نساء / ). أَمَّنْ‌ يُجِيبُ‌ الْمُضْطَرَّ

came to them. ترتیل: ترجمه: «مَا تَفَرَّقَ ...»: (نگا: بقره / و آل‌عمران / ، یونس / ، شوری / - ). مراد این است که هر وقت پیغمبری از پیغمبران برای رهنمود مردمان

حرف (أَنْ) تفسیریّه است، و مطالب مابعد آن، تفسیر مطالب ماقبل آن است (نگا: یونس / . «عَبَّدْتَ»: برده و بنده کرده‌ای. Tabber requires Javascript to function

را مى‏ساخت و هر وقت جمعى از قومش بر او مى‏گذشتند او را مسخره مى‏كردند. * [يونس:12]. ظاهراً «مَرّ» در تقدير «مَرَّ عَلى غَيِّهِ» است يعنى چون گرفتاريش را

درآوردن است مثل [انعام:21]. كيست ظالمتر از آنكه بر خدا دروغ ببندد. و مثل [يونس:38]. بلكه مى‏گويند قرآن را ساخته است بگو يك سوره به مانند آن بياوريد. در

خّم است. [احزاب:17]. [هود:43]. حفظ و منع هر دو در اينجا به يك معنى است. [يونس:27]. آنها را از عذاب خدا حافظى و مانعى نيست. اعتصام: چنگ زدن. [آل عمران:101]

ممدوح به كار رفته مثل [روم:4]. آن روز مؤمنان در اثر يارى خدا مسرور مى‏شوند. [يونس:58]. فرح: (بر وزن كتف)شادمان متكبر [هود:10]. مى‏گويد بدى‏ها از من رفت او

كفر و تجاوز و ستمكارى است. آيات زير مطلب فوق را روشن مى‏كنند: [اعراف:101]. [يونس:74]، [غافر:35]. [روم:58-59]. ملاحظه آيات شريفه نشان مى‏دهد كه مهر زدن از

از افتادگان شد «مُدْحَضينَ»نشان مى‏دهد كه به دريا اندختگان چند نفر بودند و يونس عليه السلام يكى از آنها بود. گرنه گفته مى‏شد «فكان مدحضاً». * [شورى:16] «حُجَّتُهُمْ

را مى‏ساخت و هر وقت جمعى از قومش بر او مى‏گذشتند او را مسخره مى‏كردند. * [يونس:12]. ظاهراً «مَرّ» در تقدير «مَرَّ عَلى غَيِّهِ» است يعنى چون گرفتاريش را

خّم است. [احزاب:17]. [هود:43]. حفظ و منع هر دو در اينجا به يك معنى است. [يونس:27]. آنها را از عذاب خدا حافظى و مانعى نيست. اعتصام: چنگ زدن. [آل عمران:101]

ظاهر مى‏شود انسان را بر پوشاندن آنها نه نيروئى هست و نه يارى. اين آيه نظير [يونس:30]. است. وَ مَن إِذ النّبِي الْقَوْل الْحَکِيم إِلَى هُو مِنْکُم سَوَاء

بَيْطارٍ». مال مانند زن زناكارى است، روزى درخانه عطار و روزى درخانه جراح است. [يونس:88]. ظاهرا مراد از زينت اثاث البيت وذكر اموال ذكرعام بعد ازخاص است و اينكه

مردم را عفو مى‏كنند. [قلم:48]. ظاهرا مكظوم به معنى پر از غصه است يعنى مانند يونس«عليه السلام» مباش آنوقت كه خدارا خواند و پر از اندوه بود. [يوسف:84]. از اندوه

را (نعوذباللَّه) دروغگو نام دادند منكوب شده و از بين رفتند چنانكه فرموده: [يونس:47]. فِئَة اللّه رَبّنَا وَ عَلَيْنَا قَلِيلَة کَثِيرَة قَالُوا شِقْوَتُنَا

درچهار محل مراد از آن مصر فرعون است و ظاهراً گاهى مراد از آن شهر است مثل [يونس:87]. و شايد از [يوسف:21]. و از [يوسف:99]. نيز شهر مراد باشد. ولى از [زخرف:51]

بوديد. تزييل به معنى تفريق و جدا كردن و تزيّل به معنى جدا شدن است (اقرب) [يونس:28]. يعنى ميان آنها و معبودهايشان جدائى مى‏افكنيم. [فتح:25]. اگر مؤمنان از

ظاهر مى‏شود انسان را بر پوشاندن آنها نه نيروئى هست و نه يارى. اين آيه نظير [يونس:30]. است. وَ عَلاَنِيَة رَزَقْنَاهُم مِمّا لا الصّلاَة أَنْفَقُوا أَن تُوَاعِدُوهُن

بَيْطارٍ». مال مانند زن زناكارى است، روزى درخانه عطار و روزى درخانه جراح است. [يونس:88]. ظاهرا مراد از زينت اثاث البيت وذكر اموال ذكرعام بعد ازخاص است و اينكه

بَيْطارٍ». مال مانند زن زناكارى است، روزى درخانه عطار و روزى درخانه جراح است. [يونس:88]. ظاهرا مراد از زينت اثاث البيت وذكر اموال ذكرعام بعد ازخاص است و اينكه

را مى‏ساخت و هر وقت جمعى از قومش بر او مى‏گذشتند او را مسخره مى‏كردند. * [يونس:12]. ظاهراً «مَرّ» در تقدير «مَرَّ عَلى غَيِّهِ» است يعنى چون گرفتاريش را

صارَ مُظْلِماً». مظلم (به صيغه فاعل) تاريك ايضاً كسى كه در تاريكى داخل شود [يونس:]. «قطعاً» حال است از ليل، يعنى گوئى صورتشان با تكّه هائى از شب تاريك پوشيده

كه چون نور راه زندگى را روشن مى‏كند مثل: [مائده:15]. و نحو [انعام:91]. * [يونس:5]. در اقرب الموارد گويد: به قولى ضياء آن است كه بالذات باشد مثل نور خورشيد

صلو قرء بکم جعل ليل خرج قرض عون مسک ذرء ابو قسو قصم حرق کبر علو تبع جهنم يونس مدن حبب

كفر و تجاوز و ستمكارى است. آيات زير مطلب فوق را روشن مى‏كنند: [اعراف:101]. [يونس:74]، [غافر:35]. [روم:58-59]. ملاحظه آيات شريفه نشان مى‏دهد كه مهر زدن از

ترجمه: «الضُّرُّ»: ناراحتیها و گرفتاریها. مشکلات و سختیها (نگا: انعام / ، یونس / و . «ضَلَّ»: گم شد. از ذهن محو و از نظر ناپدید گردید). بَلْ‌ إِيَّاهُ‌

درون آن قرار دارد. «بِبَغْیِهِمْ»: به سبب ستمگری آنان. (نگا: نساء / اعراف / یونس / ، طه / - ). فَبِظُلْمٍ‌ مِنَ‌ الَّذِينَ‌ هَادُوا... (۲) فَبِظُلْمٍ‌ مِنَ‌

«تَحِیَّةً وَ سَلاماً»: واژه (سَلاماً) عطف تفسیر برای (تَحِیَّةً) است (نگا: یونس / ). وَ أُدْخِلَ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ... (۲) وَ هُدُوا إِلَى‌ الطَّيِّبِ‌

پرهیزگار دوستان خدا بشمارند، ولیکن بیشتر آنان (از این واقعیّت) بی‌خبرند (نگا: یونس / و ). وَ مَنْ‌ أَظْلَمُ‌ مِمَّنْ‌ مَنَعَ‌... (۳) مَا کَانَ‌ لِلْمُشْرِکِينَ‌

نوعى قطع عمل است يعنى خوابتان را براى شما آرامش قرار داديم چنانكه فرموده [يونس:67]، غافر:61. سكون و آرامش در شب همان خواب و يا خواب قسمتى از آن است. در

چشم و گوش و قلب بايد بكوشند و يقين به دست آورند و به آن ترتيب اثر بدهند كه [يونس:36]. و اگر فقهاء در احكام جزئى عمل به ظن مى‏كنند روى دليل علمى است كه ناچار

مراد است و در آيه [طه:71]. مراد رهبر و رئيس مى‏باشد. كبرياء: عظمت و حكومت [يونس:78]. و باشد براى شما عظمت و حكمرانى در زمين؟ [جاثية:37]. مراد از آن در آیه

خّم است. [احزاب:17]. [هود:43]. حفظ و منع هر دو در اينجا به يك معنى است. [يونس:27]. آنها را از عذاب خدا حافظى و مانعى نيست. اعتصام: چنگ زدن. [آل عمران:101]

در جوامع الجامع محو گفته است. بايد دانست: ازاله اثر هم نوعى محو كردن است. [يونس:88]. يعنى خدايا اموال آنها را محو و هلاك كن و دلهايشان را سخت گردان. چون

حضور است يعنى: امروز دينتان را كامل كردم ونعمتم را بر شما تمام نمودم. * [يونس:3]. در «سماء» و «ارض» گذشت كه مراد از ايام در اين آيه و نظائر آن مطابق زمان

و سياهى ظاهرى مراد باشد به نظرم در بعضى روايات مانند سياهى زغال گفته شده [يونس:27]. اسود هم اسم تفضيل آمده و هم صفت مشبهه (اقرب) المنجد تصريح كرده: چون

است مثل [بقره:256]. [توبه:33]. و جاهائى كه به معنى طاعت و بندگى آمده مثل [يونس:22] - عنكبوت:65 - لقمان:32 - [زمر:11] دين در اينگونه موارد به معنى اطاعت

ممدوح به كار رفته مثل [روم:4]. آن روز مؤمنان در اثر يارى خدا مسرور مى‏شوند. [يونس:58]. فرح: (بر وزن كتف)شادمان متكبر [هود:10]. مى‏گويد بدى‏ها از من رفت او

كفر و تجاوز و ستمكارى است. آيات زير مطلب فوق را روشن مى‏كنند: [اعراف:101]. [يونس:74]، [غافر:35]. [روم:58-59]. ملاحظه آيات شريفه نشان مى‏دهد كه مهر زدن از

كفر و تجاوز و ستمكارى است. آيات زير مطلب فوق را روشن مى‏كنند: [اعراف:101]. [يونس:74]، [غافر:35]. [روم:58-59]. ملاحظه آيات شريفه نشان مى‏دهد كه مهر زدن از

تکرار در قرآن: ۷(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... شدت. برگ. كاه. [يونس:22]. آمد به آن بادى تند [ابراهيم:18]. اعمال كافران همچون خاكسترى است كه باد

درآوردن است مثل [انعام:21]. كيست ظالمتر از آنكه بر خدا دروغ ببندد. و مثل [يونس:38]. بلكه مى‏گويند قرآن را ساخته است بگو يك سوره به مانند آن بياوريد. در

و هر دو امر وجودى مى‏باشند. رضا به فعل و صفت تعلق مى‏گيرد نه به ذات مثل [يونس:7]. [توبه:59]. و اگر متعلق به ذات باشد منظور از آن وصف و فعل است مثل [مائده:119]

تفعّل به معنى رينت گرفتن و آراسته شدن است و آن فقط يكبار در قرآن آمده است [يونس:24]. زمين زيور خود را اخذ كرد و آراسته شد. * [اعراف:31]. غرض از آيه لباس

ناهُمْ وَقَوْمَهُمْ» و نيز روشن مى‏كند كه مكر خدا همان «دمرنا» است. ايضا: [يونس:21]. 2- در اينگونه آيات نسبت مكر بخدا اشكالى ندارد كه مكر خدا همان تدبير

در اقرب به خشم آوردن گفته است درباره آيه [انبیاء:87]. گفته‏اند: رفيق ماهى (يونس عليه‏السلام) رفت در حاليكه بينى قوم خويش را به خاك مى‏ماليد. و گفته‏اند:

بِظَّلام» آمده ولى آيات فوق در اين صدد نيست. بلى در افعال اين ماده آمده [يونس:44]. [كهف:49]. بعضى جاها نسبت ظلم به غير اولى العقل داده شد مثل [هود:102]

ديارشان را پائين آن قرار داديم يعنى زير و زبر كرديم.ايضاً [انسان:21]. و مثل [يونس:83]. فرعون طاغى است در زمين. ايضاً به معنى رفيع و برتر است نحو [حاقة:22]

و هر دو امر وجودى مى‏باشند. رضا به فعل و صفت تعلق مى‏گيرد نه به ذات مثل [يونس:7]. [توبه:59]. و اگر متعلق به ذات باشد منظور از آن وصف و فعل است مثل [مائده:119]

شيئاً: اراده» [بقره:20]. طبرسى در ذيل اين آيه مشيت را اراده معنى كرده است. [يونس:99]. شاء در اين آيه و نظائر آن به معنى مشيت جبرى است يعنى اگر خدا مى‏خواست

می‌نماید و بس. توفیق هدایت و ایصال به مطلوب در دست خداوند است (نگا: بقره / یونس / ، ابراهیم / . لَيْسَ‌ لَکَ‌ مِنَ‌ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ... (۱) ادْعُ‌ إِلَى‌

doubt concerning it. ترتیل: ترجمه: «لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ ...»: (نگا: یونس / ). «لَفِی شَکٍّ ...»: (نگا: هود / ). وَ لَوْ لاَ کَلِمَةٌ سَبَقَتْ‌ مِنْ‌

ترتیل: ترجمه: «وَقَعَ»: رخ داد. فرا رسید. حتمی و ثابت شد (نگا: اعراف / و و یونس / ، واقعه / حاقّه / ). در اینجا مراد نزدیک شدن قیامت و پیدایش نشانه‌های ظهور

Almighty, the Wise. ترتیل: ترجمه: «یَبْدَأُ الْخَلْقَ ... ثُمَّ ...»: (نگا: یونس / و ، نمل / ، روم / ). «أَهْوَنُ»: آسان‌تر. تعبیر آسان و آسانتر، یا سخت و

يعنى استقامت به تزلزل مبدل شود. [آل عمران:147]. يعنى بر ما استقامت عطا فرما [يونس:2]. مراد از قدم صدق مقام ارجمند واقعى و پاداش حقيقى است گويا مراد از «صدق»

إِلَيه‌ِ چنانچه‌ قوم‌ يونس‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نزول‌ عذاب‌ متوجه‌ شدند و ايمان‌ آوردند و بلاء رفع‌ و دفع‌ شد ‌از‌ ‌آنها‌ إِلّا قَوم‌َ يُونُس‌َ لَمّا آمَنُوا كَشَفنا

است . نا گفته نماند سنه در سالهاى غير سختى نيز به كار رفته مثل [بقره:96]، [يونس:5]. بقيه سخن را در «عام» مطالعه كنيد. وَ فِرْعَوْن نَقْص آل مِن أَخَذْنَا

خدايا ما را با ستمگران قرين مگردان. [قصص:22]. چون به طرف مدين رو كرد گفت... [يونس:15]. بگو نيست بر من كه قرآن را از جهت داعى نفس خويش عوض كنم گويند «ذلِكَ

كه چون نور راه زندگى را روشن مى‏كند مثل: [مائده:15]. و نحو [انعام:91]. * [يونس:5]. در اقرب الموارد گويد: به قولى ضياء آن است كه بالذات باشد مثل نور خورشيد

عشيّه راجع است يعنى: توقف نكرده‏اند مگر به قدر آخر روز يا اول آن عشيّه نظير [يونس:45]. نا گفته نماند: قربانى را از آن اضحيه گويند كه ئر روز عيد وقت گسترش نور

مى‏كنيم: 1- در بسيارى از آيات نسبت افعال به قريه داده شده مثل [اعراف:4]. [يونس:98]. [نحل:112]. در اينگونه آيات اگر قول راغب را پذيرفتيم هيچ و گرنه بايد

از خدا به وجود آمده‏اند ولى آيه [بقره:116] و آيه [زمر:4] و همچنين آيات 68 يونس و 4 كهف و 88 مريم و 26 انبیاء و ساير آيات، همه از اتخاذ ولد صحبت مى‏كنند

حضور است يعنى: امروز دينتان را كامل كردم ونعمتم را بر شما تمام نمودم. * [يونس:3]. در «سماء» و «ارض» گذشت كه مراد از ايام در اين آيه و نظائر آن مطابق زمان

را ترک نگفت بدان گودالش انداختند. «قُرُوناً»: ملّتها و اقوام (نگا: انعام / یونس / ، مؤمنون / ). ثُمَ‌ أَنْشَأْنَا مِنْ‌ بَعْدِهِمْ‌... (۱) Tabber requires

کنندگان و گردندگان. حلقه زنندگان. فراگیرندگان. «قُضِیَ بَیْنَهُمْ»: (نگا: یونس / و و ، هود / زمر / ). الَّذِينَ‌ يَحْمِلُونَ‌ الْعَرْشَ‌ وَ... (۸) وَ الْمَلَکُ‌

قرآن، ادوار خلقت آسمانها و زمین را شش دوره ذکر فرموده‌اند (نگا: اعراف / ، یونس / هود / فرقان / ، سجده / ق / ، حدید / . هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَ‌ لَکُمْ‌ مَا

است: إِلاّ بِأَنْ یَعْبُدُوا اللهَ. «مُخْلِصِینَ»: مخلصانه (نگا: اعراف / ، یونس / ، عنکبوت / ). «حُنَفَآءَ»: حقگرایانه (نگا: حجّ / ). «مُخْلِصِینَ ... حُنَفَآءَ»:

آوردم ولى پذيرفته نشد جسدش را از آب گرفتند تا براى آيندگان عبرتى باشد. سوره يونس از آيه 75 تا «فَالْيَوْمَ نُنَجّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ

كاملاً تطبيق مى‏كند نه آنچه گفته‏اند: پس از مرگ پدر نامادرى را ارث مى‏بردند [يونس:99]. آيا تو مردم را مى‏توانى مجبور كنى تا مؤمن باشند. [نور:33]. كنيزان جوان

الْمُظْهِرُ لِغَيْرِهِ». نور در تعبير قرآن دوجور است ظاهرى و معنوى. مثل [يونس:5]. [رعد:16]. كه نور ظاهرى است و نور معنوى مثل [بقره:257]. بيشتر موارد آن

تلاش و تفكّر، يقين ممكن باشد كارى از ظّن ساخته نيست و مورد قبول نمى‏باشد [يونس:36]. وَ إِلاّ أَنّهُم الّذِين هُم مُلاَقُو إِن مِن الْکِتَاب فَوَيْل الْخَاشِعِين

است . نا گفته نماند سنه در سالهاى غير سختى نيز به كار رفته مثل [بقره:96]، [يونس:5]. بقيه سخن را در «عام» مطالعه كنيد. وَ فِي مِن ثُم قَال بِضْع فَعَلْت سَبْع

و مثل [مؤمنون:28] چون تو و يارانت در كشتى قرار يافتيد على هذا معنى آيات [يونس:3]، [طه:5]. اين است كه خدا در تخت حكومت و تدبير استقرار يافت و آن كنايه از

ولى هر مدح حمد نيست . * [فاتحه:2] اين تعبير شش بار در قرآن مجيد آمده است يونس:10، صافات:182، زمر:75، غافر:65، انعام:45، و هيجده بار «اَلْحَمْدُلِلّهِ»

خدا سرباز نزنيد. [بقره:229]. عدو در دو آيه ذيل بمعنى تجاوز است [انعام:108]،[يونس:90]. ظاهراً «بَغياً» مطلق طلب است يعنى: فرعون و لشكريانش در طلب آنان از روى

حضور است يعنى: امروز دينتان را كامل كردم ونعمتم را بر شما تمام نمودم. * [يونس:3]. در «سماء» و «ارض» گذشت كه مراد از ايام در اين آيه و نظائر آن مطابق زمان

«يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً» «1». انعام، 135. «2». يونس، 17. «3». يونس، 77. «4». مؤمنون، 117. «5». يونس، 69. جلد 6 - صفحه 138 5- مشرك منطق ندارد. «لا بُرْهانَ

مِن‌َ المُفسِدِين‌َ). يونس‌ آيه 91 و نيز ميفرمايد: فَلَو لا كانَت‌ قَريَةٌ آمَنَت‌ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلّا قَوم‌َ يُونُس‌َ) يونس‌ آيه 98، و يكي‌ ‌از‌

خدا باشد. والا خداوند با کافران و منافقان صحبت می‌فرماید (نگا: أنعام / ، یونس / ، حجر / ). «لا یُزَکِّیهِمْ»: آنان را از کثافات گناهان با مغفرت و گذشت

كاملاً تطبيق مى‏كند نه آنچه گفته‏اند: پس از مرگ پدر نامادرى را ارث مى‏بردند [يونس:99]. آيا تو مردم را مى‏توانى مجبور كنى تا مؤمن باشند. [نور:33]. كنيزان جوان

خدا سرباز نزنيد. [بقره:229]. عدو در دو آيه ذيل بمعنى تجاوز است [انعام:108]،[يونس:90]. ظاهراً «بَغياً» مطلق طلب است يعنى: فرعون و لشكريانش در طلب آنان از روى

عدم تبليغ معاقبيد چنانكه به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم فرموده [يونس:106]. وآنگهى پيامبر آن را بايد خداوند ياد بدهد كه در صورت عدم تبليغ مسئول

با هم اختلاف داشته‏اند. درباره بنى اسرائيل هست كه خدا به موسى وحى فرمود:[يونس:87]. خانه‏هاى خويش را مقابل هم قرار بدهيد و نماز بخوانيد. در هم قرار بدهيد

ائى عيسى حسن کتب ايى اذن الذين لسن فرق هو نبو ثم جعل خوف نجو اسماعيل حمل يونس خلف شدد يوسف فرى ضوء بين فصح شىء الک قتل سلم ابو ملء منن ذهب بعد اخر ترک

بازگشت، با يك صيحه عظيم است. كه ناگهان همگى در صحراى محشر حاضر شوند. «1». يونس، 3. جلد 10 - صفحه 373 «راجفة» به معناى اضطراب و لرزه شديد است. «اراجيف» به

بازگشت، با يك صيحه عظيم است. كه ناگهان همگى در صحراى محشر حاضر شوند. «1». يونس، 3. جلد 10 - صفحه 373 «راجفة» به معناى اضطراب و لرزه شديد است. «اراجيف» به

و ادبار. * [معارج:17] ميخواند كسى را كه به حق پشت كرده و اعراض نموده است [يونس:3] سپس بر عرش تسلّط يافت امر را تدبير امر، افتادن به دنبال آن است يعنى در

ولى هر مدح حمد نيست . * [فاتحه:2] اين تعبير شش بار در قرآن مجيد آمده است يونس:10، صافات:182، زمر:75، غافر:65، انعام:45، و هيجده بار «اَلْحَمْدُلِلّهِ»

[اسراء:1]. [كهف:1]. ولى به معنى عابد وثن در قرآن نيامده بر خلاف افعال آن مثل [يونس:18]. عبد را در قرآن دو جمع هست: عباد، عبيد [بقره:207]. [ق:29]. عباد در همه

مثل جلسه و قعده و درعرب اسم مكانى است كه نمازگزار به آن رو مى‏كند(مفردات). [يونس:87]. قبله در آيه ظاهرا مصدر به معنى فاعل(متقابل)است يعنى به موسى و برادرش

لما ابراهيم ايکه وقى ا على نصح فرعون خرج ضيق ذکر الذين ک قرى غبر مدن کفر يونس او بشر حصب حبب ما نذر ارض حلم فضل نهى رحم تحت مدين خسر التى شدد وتد اليسع

رفته است گر چه در اوّلى بيشتر است مثل [اسراء:69]. كه درباره باد عذاب است [يونس:22] كه در باد رحمت است ولى رياح همواره در بادهاى رحمت به كار رفته مگر در

)، یا ابرها است. «دَعَوُا اللهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ»: (نگا: اعراف / ، یونس / ، عنکبوت / ). «مُقْتَصِدٌ»: معتدل. میانه‌رو. مراد کسی است که بین خوف و

رفته است. «الرِّجْسَ»: پلیدی. در اینجا مراد خشم و عذاب است (نگا: اعراف / ، یونس / . أَ فَمَنْ‌ شَرَحَ‌ اللَّهُ‌ صَدْرَهُ‌... (۵) صَدْرَکَ‌ (۲) وَ جَاهِدُوا

قبله‌ى دائمى، كعبه بوده است. 4. وقتى نشانه‌هاى قهر خدا پديد آمد، حتّى حضرت يونس عليه السلام هم مطمئن شد كه عذاب الهى نازل و قوم كافرش نابود خواهند شد، لذا

بازگشت، با يك صيحه عظيم است. كه ناگهان همگى در صحراى محشر حاضر شوند. «1». يونس، 3. جلد 10 - صفحه 373 «راجفة» به معناى اضطراب و لرزه شديد است. «اراجيف» به

بازگشت، با يك صيحه عظيم است. كه ناگهان همگى در صحراى محشر حاضر شوند. «1». يونس، 3. جلد 10 - صفحه 373 «راجفة» به معناى اضطراب و لرزه شديد است. «اراجيف» به

رجو (۲۸ بار) اميد. [نساء:104]. شما از خدا چيزى اميدا داريد كه آنها ندارند [يونس:11]. اميدوارى لقاء اللّه آن است كه منتظر آن باشيم و بارى آن كار كنيم آن كه

با هم اختلاف داشته‏اند. درباره بنى اسرائيل هست كه خدا به موسى وحى فرمود:[يونس:87]. خانه‏هاى خويش را مقابل هم قرار بدهيد و نماز بخوانيد. در هم قرار بدهيد

آن گويد: بر سبيل تحكم است. اهتداء: به معنى هدايت يافتن و قبول هدايت است [يونس:108]. اينك مطالبى در اين زمينه: هدايت عامه و تكوينى هدايت تكوينى و عمومى

[مريم:38]، چه شنوا و بينايند روزى كه پيش ما مى‏آيند. 6- بصير: بينا [بقره:96]، [يونس:67]، [اسراء:59]، كلمه «مبصر و مبصرة» را در دو آيه فوق و نحو آن، روشن و آشكار

رفته است گر چه در اوّلى بيشتر است مثل [اسراء:69]. كه درباره باد عذاب است [يونس:22] كه در باد رحمت است ولى رياح همواره در بادهاى رحمت به كار رفته مگر در

كافران و تکذیب گران دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع» دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى بودن آن نيست رواياتى در توضیح آيه: «يَومَ

السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح عاصفة ...) معناى اينكه ذوالفنون (يونس عليه السلام ) ((ذهب مغاضا فظن ان لن نقدر عليه (( واينكه سپس در ظلمات ندا

بليّات محفوظ و بمقامات عاليه خواهد رسانيد و شرح اين قضايا در سوره بقره و يونس و طه مفصّلا ذكر شده است. كَذلِك‌َ وَ أَورَثناها بَنِي‌ إِسرائِيل‌َ (59) ‌بعد‌

رفته است گر چه در اوّلى بيشتر است مثل [اسراء:69]. كه درباره باد عذاب است [يونس:22] كه در باد رحمت است ولى رياح همواره در بادهاى رحمت به كار رفته مگر در

آدرس: علي بن ابراهيم عن ابيه عن محمد بن ابي عمير عن منصور بن يونس و سعدان بن مسلم عن اسحاق بن عمار عن ابي عبد الله ع قال سمعته يقول : اسحاق بن عمار گويد:

پس آمدن كتاب راجع به نزول اول، و تفصيل راجع به نزول دوم مى‏باشد. ايضا آيه [يونس:37]. اگر مراد از «الْكِتاب» قرآن باشد. و نيز از آيه [طه:114]. به نظر مى‏آيد

دوباره شروع مى‏كنيم، اين وعده بر ما حتمى است و ما آنرا عملى خواهيم كرد. [يونس:34]. 7 - او نور آسمانها و زمين است زندگى و حركت و افاضه مطلقاً از اوست [نور:35]

مكّى روم و يونس آمده ، و اگر نپذيريم كه سوره روم قبل از سوره مورد بحث نازل شده ، درباره سوره يونس اين ترديد را نداريم ، زيرا قطعا سوره يونس قبل از سوره

السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح عاصفة ...) معناى اينكه ذوالفنون (يونس عليه السلام ) ((ذهب مغاضا فظن ان لن نقدر عليه (( واينكه سپس در ظلمات ندا

إِلياس‌َ كُل‌ٌّ مِن‌َ الصّالِحِين‌َ (85) وَ إِسماعِيل‌َ وَ اليَسَع‌َ وَ يُونُس‌َ وَ لُوطاً وَ كلاًّ فَضَّلنا عَلَي‌ العالَمِين‌َ (86) وَ مِن‌ آبائِهِم‌

إِلَّا الَّذِي‌ آمَنَت‌ بِه‌ِ بَنُوا إِسرائِيل‌َ وَ أَنَا مِن‌َ المُسلِمِين‌َ يونس‌ ‌آيه‌ 90 ‌که‌ مفاد. وَ هُوَ مُلِيم‌ٌ ‌است‌ گفتند: جبرئيل‌ كفي‌ ‌از‌ لجن‌

عبرتى باشى و بدانند عاقبت دشمنان حق و عاقبت جباران چنين است. (يونس:90-92). در صحراى سينا [يونس:93]. بنى اسرائيل چون به صحراى سينا وارد شدند زندگى نوينى را

عبرتى باشى و بدانند عاقبت دشمنان حق و عاقبت جباران چنين است. (يونس:90-92). در صحراى سينا [يونس:93]. بنى اسرائيل چون به صحراى سينا وارد شدند زندگى نوينى را

استَوي‌ عَلَي‌ العَرش‌ِ يُدَبِّرُ الأَمرَ يونس‌ آيه 3، وَ مَن‌ يُدَبِّرُ الأَمرَ فَسَيَقُولُون‌َ اللّه‌ُ يونس‌ آيه 31، يُدَبِّرُ الأَمرَ يُفَصِّل‌ُ الآيات‌ِ

أَموالِهِم‌ وَ اشدُد عَلي‌ قُلُوبِهِم‌ (يونس‌ ‌آيه‌ 88). جلد 14 - صفحه 12 تنبيه‌: نه‌ ‌آيه‌ ‌که‌ ‌در‌ سوره‌ يونس‌ ‌است‌ دو ‌آيه‌ عصا و يد بيضاء و پنج‌ ‌در‌

را انكار نمايند. [شورى:14]. ايضاً [جاثية:17]. [بقره:213]. [آل عمران:19]. [يونس:90]. 3- حرص. طمع و حرص صفت مذمومى است كه شخص را دانسته و از روى علم به گناه

اوّلى است كه همان انحراف باشد در قرآن مجيد نيزگاهى به كار رفته است. مثل [يونس:32]. كه مى‏شود گفت به معنى باطل است و عبارت اخراى انحراف از حق مى‏باشد و

الياس به طول انجاميد. ناگزير از كوه پايين آمده، در منزل مادر «يونس بن متى» پنهان شد، و يونس آن روز، طفلى شيرخوار بود. بعد از شش ماه، دوباره الياس از خانۀ

تعقیب می‌نمایند و او را نیز می‌پایند، آنان را (مُعَقِّبات) گفته‌اند (نگا: یونس / ، زخرف / ، ق / و ، انفطار / و و ). «مِنْ أَمْرِ اللهِ»: به خاطر فرمان خدا

در تفسير سوره يونس نيز گفتيم » ما به تفسير سوره يونس او مراجعه كرديم و غير از ادعا، هيچ بيانى نيافتيم و ما در همان سوره گفتيم كه سوره يونس صريح در اينست

كافران و تکذیب گران دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع» دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى بودن آن نيست رواياتى در توضیح آيه: «يَومَ

السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح عاصفة ...) معناى اينكه ذوالفنون (يونس عليه السلام ) ((ذهب مغاضا فظن ان لن نقدر عليه (( واينكه سپس در ظلمات ندا

اوّلى است كه همان انحراف باشد در قرآن مجيد نيزگاهى به كار رفته است. مثل [يونس:32]. كه مى‏شود گفت به معنى باطل است و عبارت اخراى انحراف از حق مى‏باشد و

[بقره:266] از ذرّيه در اينجا جنس اراده شده لذا وصفش جمع آمده است همچنين در آيه [يونس:83] و در آيات ديگر نيز چنين است. در اينجا لازم است چند آيه را بررسى كنيم:

السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح عاصفة ...) معناى اينكه ذوالفنون (يونس عليه السلام ) ((ذهب مغاضا فظن ان لن نقدر عليه (( واينكه سپس در ظلمات ندا

مانند يوسف، موسى، هارون، داود، سليمان، زكريا، يحيى، عيسى، اسمعيل، صادق الوعد، يونس، اسحق، يعقوب. از طرف ديگر معجزات واقعه در بنى اسرائيل بيشتر از هر قوم بود

اين سوره به داستان پيامبرانى چون نوح، ابراهيم، موسى، هارون، الياس، لوط و يونس اشاره شد. اين آيه به منزله‌ى قطعنامه و پايان كار آن بزرگواران است كه مايه‌ى

اللّه‌َ لا يَظلِم‌ُ النّاس‌َ شَيئاً وَ لكِن‌َّ النّاس‌َ أَنفُسَهُم‌ يَظلِمُون‌َ يونس‌ آيه 45 وَ لا يَظلِم‌ُ رَبُّك‌َ أَحَداً كهف‌ آيه 47 و ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌من‌ الآيات‌

‌از‌ طوفان‌ ‌در‌ شهر بابل‌ آمد و ملائكه‌ ‌را‌ صدا زد 1‌-‌ سوره‌ يونس‌ ‌آيه‌ 83 2‌-‌ سوره‌ يونس‌ ‌آيه‌ 90 3‌-‌ سوره‌ الاعراف‌ ‌آيه‌ 154 4‌-‌ سوره‌ اعراف‌ ‌آيه‌

فَلَو لا كانَت‌ قَريَةٌ آمَنَت‌ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلّا قَوم‌َ يُونُس‌َ‌-‌ الايه‌‌-‌ يونس‌ 96 ‌الي‌ 98‌-‌. ] (آیه 8)- در آیات گذشته سخن از موضع گیری منفی