روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۲۱

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء

عنه عن عده من اصحابنا رفعوه الي ابي عبد الله ع قال :

كَانَ مِنْ دُعَاءِ أَبِي ع‏ فِي اَلْأَمْرِ يَحْدُثُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِغْفِرْ لِي وَ اِرْحَمْنِي وَ زَكِّ عَمَلِي وَ يَسِّرْ مُنْقَلَبِي وَ اِهْدِ قَلْبِي وَ آمِنْ خَوْفِي وَ عَافِنِي فِي عُمُرِي‏ كُلِّهِ وَ ثَبِّتْ حُجَّتِي وَ اِغْفِرْ خَطَايَايَ وَ بَيِّضْ وَجْهِي وَ اِعْصِمْنِي فِي دِينِي وَ سَهِّلْ مَطْلَبِي وَ وَسِّعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِي فَإِنِّي ضَعِيفٌ وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَيِّئِ مَا عِنْدِي بِحُسْنِ مَا عِنْدَكَ وَ لاَ تَفْجَعْنِي بِنَفْسِي وَ لاَ تَفْجَعْ‏ لِي حَمِيماً وَ هَبْ لِي يَا إِلَهِي لَحْظَةً مِنْ لَحَظَاتِكَ تَكْشِفْ بِهَا عَنِّي جَمِيعَ مَا بِهِ اِبْتَلَيْتَنِي وَ تَرُدَّ بِهَا عَلَيَ‏ مَا هُوَ أَحْسَنُ عَادَاتِكَ عِنْدِي فَقَدْ ضَعُفَتْ قُوَّتِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي وَ اِنْقَطَعَ مِنْ خَلْقِكَ رَجَائِي وَ لَمْ يَبْقَ إِلاَّ رَجَاؤُكَ وَ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ وَ قُدْرَتُكَ عَلَيَّ يَا رَبِّ أَنْ تَرْحَمَنِي‏ وَ تُعَافِيَنِي كَقُدْرَتِكَ عَلَيَّ أَنْ تُعَذِّبَنِي‏ وَ تَبْتَلِيَنِي إِلَهِي ذِكْرُ عَوَائِدِكَ يُؤْنِسُنِي وَ اَلرَّجَاءُ لِإِنْعَامِكَ يُقَوِّينِي وَ لَمْ أَخْلُ مِنْ نِعَمِكَ مُنْذُ خَلَقْتَنِي وَ أَنْتَ رَبِّي وَ سَيِّدِي وَ مَفْزَعِي وَ مَلْجَئِي وَ اَلْحَافِظُ لِي‏ وَ اَلذَّابُّ عَنِّي وَ اَلرَّحِيمُ بِي وَ اَلْمُتَكَفِّلُ بِرِزْقِي وَ فِي قَضَائِكَ وَ قُدْرَتِكَ كُلُّ مَا أَنَا فِيهِ فَلْيَكُنْ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ فِيمَا قَضَيْتَ وَ قَدَّرْتَ وَ حَتَمْتَ تَعْجِيلُ خَلاَصِي مِمَّا أَنَا فِيهِ جَمِيعِهِ وَ اَلْعَافِيَةُ لِي فَإِنِّي لاَ أَجِدُ لِدَفْعِ ذَلِكَ أَحَداً غَيْرَكَ وَ لاَ أَعْتَمِدُ فِيهِ إِلاَّ عَلَيْكَ فَكُنْ يَا ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِكْرَامِ عِنْدَ أَحْسَنِ ظَنِّي بِكَ وَ رَجَائِي لَكَ وَ اِرْحَمْ تَضَرُّعِي‏ وَ اِسْتِكَانَتِي وَ ضَعْفَ رُكْنِي وَ اُمْنُنْ بِذَلِكَ عَلَيَّ وَ عَلَى كُلِّ دَاعٍ دَعَاكَ يَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِينَ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ


الکافی جلد ۲ ش ۱۹۲۰ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۱۹۲۲
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الدعاء
عنوان : حدیث امام محمّد باقر (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كِتَابُ الدُّعَاء‏ بَابُ الدُّعَاءِ لِلْكَرْبِ وَ الْهَمِّ وَ الْحُزْنِ وَ الْخَوْف‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۲۶۹

حديث را به امام صادق (ع) رسانيدند كه فرمود: از دعاهاى پدرم در باره امرى كه رخ مى‏داد اين است: بار خدايا رحمت فرست به محمد و آل محمد و بيامرز مرا و به من رحم كن و پاكيزه كن كردار مرا و برگرد مرا آسان كن و دلِ مرا آرام كن و از ترسم آسوده ساز و در همه عمرم عافيت بخش و دليلم را بر جا دار و از خطاهايم در گذر و رويم را سپيد و دينم را نگهدار و مقصدم را آسان كن و روزيم را فراوان كن زيرا من ناتوانم و از بدى آنچه نزد من است بخوبى آنچه نزد تو است در گذر و مرا داغدار خويش مساز و خويشان مرا داغدار مكن و يك نظر رحمت خود را به من ببخش كه بدان همه گرفتارى‏هاى مرا برطرف كنى و به من برگردانى هر شيوه‏اى كه نزد تو بهتر است كه هر آينه نيرويم سست شده و چاره‏ام از دست شده و امدم از خلقِ تو بريده و نمانده است مگر همان اميد به تو و توكّل بر تو و قدرتت بر من پروردگارا كه به من مهرورزى و مرا عافيت بخشى چونان كه توانى مرا عذاب كنى و گرفتار سازى، معبودا ذكر بخششهايت مرا آرام مى‏كند و اميد به انعامت مرا نيرو مى‏دهد از آن گاهم كه آفريدى بى‏نعمت تو نبودم توئى پروردگارم و آقايم و پناهم و داد رسم و نگهبانم و دفع‏كننده از من و مهرورز به من و كفيل روزيم، هر آنچه من در آنم، از قضا و قدرت تو است، اى آقا و مولاى من در ضمن قضا و قدر و تصميم تو رهائى من باشد از هر گرفتاريم كه دارم و عافيت من باشد زيرا من احدى را از براى دفاع آنها ندارم جز تو و اعتماد به كسى ندارم جز بر تو، يا ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ خوشبينى و اميد مرا منظور دار و زارى و ناتوانى و زبونى مرا ترحّم كن و بدان بر من منّت نه و بر هر دعاكننده به درگاهت يا ارحم الراحمين و صلى اللَّه على محمد و آله.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۳۴۱

امام صادق عليه السّلام فرمود: از دعاهاى پدرم كه در هنگامى كه امرى پيش مى‏آمد ميخواند اين بود (و ترجمه‏اش چنين است): «اللهم صل على محمد و آل محمد و بيامرز مرا و بمن رحم كن و كردار مرا پاكيزه فرما و بازگشت مرا آسان كن، و دل مرا آرام نما، و از ترسم آسوده فرما، و در همه عمرم بمن عافيت ده، و حجت مرا پابرجا كن، و خطاهايم را ببخش، و رويم را سپيد گردان، و در باره دينم مرا نگهدار، و رسيدن بدان چه را جوياى آنم بر من آسان كن، و روزيم را فراوان كن زيرا من ناتوانم، و از بدى كه نزد من است بآن خوبى كه در نزد تو است درگذر، و مرا در باره خودم داغدار مكن، و نزديكانم را نيز داغدار منما، و بمن ببخش بار خدايا يك لحظه‏اى (و يك نظر رحمتى) كه بدان همه گرفتاريهايم را برطرف سازى، و بدان وسيله بازگردانى بمن هر آن خوئى كه پيش تو بهتر است، كه هر آينه نيرويم سست، و چاره‏ام كم شده، و اميدم از خلق تو بريده و جز اميد بتو و توكل بر تو چيزى نمانده، و توانائيت پروردگارا اگر بمن رحم كنى و عافيتم بخشى چون توانائيت بعذاب و گرفتارى من است، خدايا ياد بخششهايت مرا آرام كند و اميد بانعام تو بمن نيرو دهد، و از آن زمان كه مرا آفريدى تهى از نعمت‏هاى تو نبودم، و توئى پروردگارم من و آقايم و دادرسم و پناهگاهم و نگهدارم، و دوركننده از من (بلاها را) و مهربان بمن و كفيل روزيم، و هر آنچه كه من در آنم بقضا و قدر تو است، پس اى آقا و اى مولاى من در آنچه مقدر فرموده‏اى و حتم كرده‏اى رهائى من باشد از همه گرفتاريهائى كه در آنم، و عافيت من در آن باشد، زيرا من براى دور ساختن آنها جز تو كسى را ندارم، و بغير تو اعتمادى ندارم، پس اى صاحب جلالت و اكرام با من برابر خوش‏گمانى و اميدواريم رفتار كن و بزارى و ناتوانى و سستى من ترحم كن‏ و بدان بر من منت نه و نيز بهر كس كه بدرگاهت دعا كند يا ارحم الراحمين و صلى اللَّه على محمد و آله».

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۵۰۳

از او، از چند نفر روايت است كه آن را مرفوع ساخته‏اند به سوى امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود: «از جمله دعاى پدرم عليه السلام در باب امرى كه حادث مى‏شد، اين بود كه: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ... وَصَلَّى اللَّهُ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ؛ خداوندا! صلوات فرست بر محمد و آل محمد، و بيامرز مرا، و رحم كن بر من، و پاك گردان كار مرا، و آسان ساز بر گشتن من، و ره‏نمايى كن قلبم را، و ايمن گردان ترس مرا، و عافيت ده مرا در عمر من، همه آن، و ثابت گردان حجت و دليل مرا، و بيامرز گناهان مرا، و سفيد گردان روى مرا، و نگاه دار مرا در دين من، و آسان نما مطلب را، و فراخى ده بر من در روزى من. پس به درستى كه من ناتوانم، و درگذر از بد آن‏چه در نزد من است، به خوبى آن‏چه در نزد تو است، و به درد مياور به خودم، و به درد مياور به من خويشى را، و ببخش مرا اى خداى من! نگريستنى از نگريستن‏هاى خود كه بردارى به آن از من، همه آن‏چه به آن آزموده‏اى مرا، و برگردانى به آن‏ بر من، آن‏چه را كه آن نيكوترين خوى تو است در نزد من. پس به حقيقت كه ناتوان شد توانايى من، و كم شد چاره من، و بريده شد از آفريدگانت اميد من، و نماند، مگر اميد تو، و توكل من بر تو، و توانايى تو بر من. اى پروردگار! آنكه رحم كنى بر من و عافيت دهى مرا، چون توانايى تو است بر من، و عذاب كنى مرا و بيازمايى مرا. خداى من! ياد نعمت‏هاى تو شاد مى‏كند مرا، و اميد از براى انعام تو تقويت مى‏دهد مرا، و تهى نبوده‏ام از نعمت تو از آن زمان كه آفريده‏اى مرا، و تويى پروردگار من و آقاى من و پناهگاه من و پناه من، و نگاه دار از براى من، و بازدارنده از من، و مهربان به من، و پابنده‏اى به روزى من، و در قضاى تو و قدر تو است همه آن‏چه من در آنم. پس بايد مى‏باشد، اى بزرگ من و آقاى من! در آن‏چه حكم نموده‏اى و تقدير فرموده‏اى و واجب ساخته‏اى، شتابانيدن خلاصى من، از آن‏چه من در آنم، همه آن، و عافيت از براى من. به درستى كه من نمى‏يابم از براى دفع آن، يكى را غير از تو، و اعتماد ندارم در آن، مگر بر تو. پس باش اى صاحب بزرگوارى و نوازش! در نزد خوبى گمانم به تو، و اميدم از براى تو، و رحم كن زارى مرا، و فروتنى من، و ناتوانى ستون مرا، و منّت گذار به آن بر من، و بر هر خواننده‏اى كه خوانده است تو را اى مهربان‏تر از مهربانان! و صلوات فرستد خدا بر محمد و آل او».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)