نتایج جستجو

ترق ترقوه ترک تسع تلک تين ثبر ثجج ثلث ثلل ثمود جبل جحم جرم جرى جزى جعل جلل جلو جمع جمل جنب جنن جنى جهر جهنم جوب جوع جىء حبب حجر حدث حدق حرث حرم حرک حسب حسن

آیات شامل این کلمه «سابِقِین» جمع «سابق» به معناى کسى است که پیشى مى گیرد و جلو مى افتد، و اگر مى فرماید: آنها پیشى نگرفتند، مفهومش این است که آنها نتوانستند

او از جلو چاك خورده، زن راست گفته و او از دروغگويان است [يوسف‌] گفت: «او از من كام خواست.» و شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد: «اگر پيراهن او از جلو چاك

هنگام ایستادن بر روى سه دست و پا ایستاده، و یک دست را کمى بلند کرده، تنها نوک جلو سم را بر زمین مى گذارد، و این حالت مخصوص اسبهاى چابک و تیزرو است که هر لحظه،

آیات شامل این کلمه فرط (۸ بار) تقدم و جلو افتادن (مجمع) در لغت آمده: «فَرَطَ فُرُطاً: سَبَقَ وَ تَقَدَّمَ - فَرَطَ عَلَيْهِ فِى الْقَوْلِ فَرْطاً: اَسْرَفَ

اقرب الموارد گويد: آن از اضداد است طبرسى معناى اصلى آن را «پس» مى‏داند و در جلو و پيش بطور اتساع بكار رفته است. فيومى در مصباح مى‏گويد: وراء كلمه ايست كه

فوق فرموده قدم عضوى است كه شخص براى راه رفته به جلو مى‏گذارد. بنا به تعبير طبرسى علت تسميه پا به قدم، جلو انداختن آن است براى راه رفتن و به تعبير راغب اصل

به کار رفته است. «وَراء» به معناى پشت سر، در سوره «جاثیه» با این که دوزخ جلو آنها قرار دارد، و در آینده به آن مى رسند، ممکن است از این نظر باشد که آنها

دبر در اصل به معنى جلو و عقب اند و آن دو جزء يك شى‏ءاند مثل جلو پيراهن و عقى آن و گاهى كنار از شى‏ء اند مثل اينكه بگوئيم زيد در جلو من و يا در عقب من است

تکرار در قرآن: ۸(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... تقدم و جلو افتادن (مجمع) در لغت آمده: «فَرَطَ فُرُطاً: سَبَقَ وَ تَقَدَّمَ - فَرَطَ عَلَيْهِ

به کار رفته است. «وَراء» به معناى پشت سر، در سوره «جاثیه» با این که دوزخ جلو آنها قرار دارد، و در آینده به آن مى رسند، ممکن است از این نظر باشد که آنها

آیات شامل این کلمه جلو (۵ بار) ال فِي وَ عَلَيْهِم لَعَذّبَهُم اللّه کَتَب الدّنْيَا أَن لا لَهُم لَو الْآخِرَة الْأَبْصَار عَذَاب النّار در حال بارگیری

[مائده:34]. *** قُبُل: (بر وزن عنق) گاهى به معنى جلو و پيش به كار مى‏رود مثل [يوسف:26]. اگر پيراهنش از جلو دريده شده زن راست مى‏گويد يوسف از دروغگويان است

آیات شامل این کلمه امم‌ (۱۲۴ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) (بفتح اول) جلو. [قيامه:5]، بلكه انسان مى‏خواهد در آينده (نيز) بدكارى كند، ظاهر معنى آيه اين است كه گفته

این روش قرآن است که به هنگام تشویق به استفاده کردن از مواهب آفرینش، فوراً جلو سوء استفاده را گرفته و به اعتدال توصیه مى کند. بنابراین به معناى وسیع کلمه،

يوم صفف ملک کون خرر موسى صور صعق لما ل لمم ترک شقق حقق فوق فى بعض قول هم جلو سبح

درس و بدان ملازم شد. «مُكِبّاً عَلى وَجْهِهِ» كسى است كه سربه‏زير انداخته جلو و چپ و راست خويش را نمى‏بيند. يعنى: آيا آنكه سر به زير راه مى‏رود هدايت يافته‏تر

[مائده:34]. *** قُبُل: (بر وزن عنق) گاهى به معنى جلو و پيش به كار مى‏رود مثل [يوسف:26]. اگر پيراهنش از جلو دريده شده زن راست مى‏گويد يوسف از دروغگويان است

سرزمین دیگری هستند) پس فرعون (مأمورانی) به شهرها فرستاد تا (نیرو) جمع کنند (و جلو ایشان را بگیرند). پس فرعون مأمورانی برای جمع‌آوری (کسانی) به تمامی شهرها(ی

درس و بدان ملازم شد. «مُكِبّاً عَلى وَجْهِهِ» كسى است كه سربه‏زير انداخته جلو و چپ و راست خويش را نمى‏بيند. يعنى: آيا آنكه سر به زير راه مى‏رود هدايت يافته‏تر

دشمنان حق است يعنى: آنان كه در هر عصر با پيامبران مخالفت كرده و خواسته‏اند جلو حق را بگيرند سرنوشتشان كوبيده شدن و از بين رفتن است ولى دين باقى خواهد ماند

گفت: ای هارون! هنگامی که دیدی آنان گمراه می‌شوند، چه چیز مانع از آن شد که (جلو ایشان را بگیری و نگذاری به بیراهه روند؟ و) ... (موسی) گفت: «هارون! چون دیدی

او می‌نوشانند فراروى او دوزخ است و او را زردابى از چرك خون‌آلود بنوشانند جلو او دوزخ قرار دارد و (در آن) از خونابه نوشانده می‌شود. (آن کس که) دوزخ از پی

دو است از آن آنهاست؟! (اگر چنین است) با هر وسیله ممکن به آسمانها بروند (و جلو نزول وحی را بر قلب پاک محمّد بگیرند)! |يا فرمانروايى آسمان‌ها و زمين و آنچه

صفحه 189 راوَدَتْنِي» شاهد نيز علامت صدق و كذب را از راه پاره شدن پيراهن جلو تا پشت سر مطرح كرد)* 3- دفاع از بى گناه، واجب است و سكوت در همه جا زيبا نيست

عزز غنى بغى عشر ربع اخر حجج هلل صور اجل جبل انتم کم على اخذ ثقل جىء سبع فرج جلو ليس اول ن لفف فسد ما رجف نبت سبل جنن هل برر سئل شىء تبع ارض فوج کلل الم خير

است (صحاح) [جن:27]. گفته‏اند رصد به معنى نگهبانان و مراقبان است يعنى خدا از جلو روى و از پشت سرش نگهبانان مى‏فرستد. مرصد: اسم مكان به معنى كمينگاه است [توبه:5]

را جز خدا نداشت که او را یاری دهند، و خود نیز نتوانست خویشتن را کمک کند (و جلو بلا را بگیرد). و او را پس از خدا هیچ گروهی نبود تا یاریش کنند و توانی (هم)

است (صحاح) [جن:27]. گفته‏اند رصد به معنى نگهبانان و مراقبان است يعنى خدا از جلو روى و از پشت سرش نگهبانان مى‏فرستد. مرصد: اسم مكان به معنى كمينگاه است [توبه:5]

را به شکل انسان افلیج یا زمینگیر در می‌آوریم.) به گونه‌ای که نه بتوانند به جلو حرکت کنند و نه به عقب برگردند. و اگر بخواهیم، ایشان را بی‌گمان در عین توان

و تصوّر می‌کردند که (پیغمبر را شکست می‌دهند و او را) درمانده می‌سازند (و جلو پخش قرآن و فرمان یزدان را می‌گیرند)، آنان عذابی از بدترین و دردناکترین عذابها

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

به چاه. [يوسف:19] طبرسى فرموده: وارد آن را گويند كه براى آب آوردن از رفقا جلو افتاده است و «اَدْلَيْتُ الدَّلْوَ» يعنى دلو را به چاه كشيدم. راغب عكس آن

[انبياء:98-99]. [هود:98]. منظور دخول است. وارد: كسى است كه از رفقا براى آب آوردن جلو افتاده است [يوسف:19]. ظاهرا اين تسميه از آنجهت است كه او پيش از ديگران به

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

دخل نسو وحد ک بين سعى بنو قدر فى ذلک ظلل قسم جنن غيض ضيز دون احد شعب شتت جلو منى بشر قبل وجه اذ ربب اما عقم شطن هى سود افک کتب اخر عظم

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

فاصله انداختیم تا از آنجا عبور کنید) و شما را رهانیدیم و خاندان فرعون را (در جلو دیدگانتان) غرق کردیم و شما می‌نگریستید (و می‌دیدید که بعد از بیرون رفتنتان،

برخاست. آن گاه که بدبخت‌ترین ایشان برخاست و رفت (تا شتر را پَی بکند. دیگران هم جلو او را نگرفتند، و لذا همچون او بزهکار شدند). چون شقی‌ترینشان برانگیخته شد.

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

مصیبتی به دور دارید که تنها دامنگیر کسانی نمی‌گردد که ستم می‌کنند (بلکه اگر جلو ستمکاران گرفته نشود، خشک و تر به گناه آنان می‌سوزد) و بدانید که خداوند دارای

روشنی بخش دل و دیده‌اش شود و دوباره) بینا گردد (و پرده‌ی تاریک غم و اندوه از جلو چشمانش بزداید و خرّم و خندانش نماید) و همه‌ی خانواده‌ی خود را به نزد من بیاورید

ادرا مى‏شود قسمتى از اين مجرا كه داخل شكم است اطرافش حلقه استخوانى است كه در جلو استخوان عانه و در طرفين و عقب استخوان خاصره و در پشت، ستون مهره و استخوان

جریان عجیب زنده شدن و به درون آب شیرجه رفتن) ماهی را از یاد بردم (که در آنجا جلو چشمانم روی داد!). جز شیطان بازگو کردن آن را از خاطرم نبرده است. (بلی! ماهی

بكوه شدند حضرت موسى از شوق چند قدمى از آنها جلو افتاد و خداوند باو فرمود چه موجب شد كه عجله كردى و از قومت جلو افتادى اى موسى او در جواب عرض كرد كه آنها

بكوه شدند حضرت موسى از شوق چند قدمى از آنها جلو افتاد و خداوند باو فرمود چه موجب شد كه عجله كردى و از قومت جلو افتادى اى موسى او در جواب عرض كرد كه آنها

شما ميعاد و وقت موعود آنروز معيّنى است در علم الهى كه هيچ مقدارى از زمان جلو و عقب براى شما نمى‌افتد و آنروز قيامت كبرى است كه بايد منتظر چنين روزى باشيد

نبايد چنين كند هر آينه اگر باز نايستد هر آينه بگيريم و بقهر بكشيم موى جلو سر او را موى جلو سر دروغگوى خطا كار را پس بايد بخواند اهل انجمن خود را زود باشد كه

بود، آرام آرام نیرنگ آغازید و به گول‌زدن او پرداخت، و درها را بست و گفت: بیا جلو و دست به کار شو، با تو هستم! یوسف گفت: پناه بر خدا! او که خدای من است، مرا

می‌گویند:) «همواره از این (حال) سخت در (ژرفای) غفلت بوده‌ای. پس ما پرده‌ات را (از جلو دیدگانت) برداشتیم‌. پس دیده‌ات امروز تیزبین است.» و (فرشته‌ی) همنشین او می‌گوید:

حيرت و وحشت) آن روز خيره مى‌ماند. سؤال: خداوندى كه عادل است و قدرت دارد، چرا جلو ستمگران را نمى‌گيرد؟ پاسخ: خداوند هم عادل است و هم قادر و هم به عملكرد ستمگران

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

بدانید که من نذیر و ترساننده شما هستم از عذابى که به علت گمراهى و جهالت در جلو روى شما قرار گرفته است. ابولهب گفت: تبا لک، براى همین موضوع ما را به اینجا

بدانید که من نذیر و ترساننده شما هستم از عذابى که به علت گمراهى و جهالت در جلو روى شما قرار گرفته است. ابولهب گفت: تبا لک، براى همین موضوع ما را به اینجا

-كه آن را براى مردم، اعم از مقيم در آنجا و باديه‌نشين، يكسان قرار داده‌ايم- جلو گيرى مى‌كنند، و [نيز] هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق ]منحرف شود، او را

زمان‌بندى واجَل دارند. «اجلا» 2- بقا و ثبات افراد وامّت‌ها به دست خداست وانسان در جلو وعقب انداختن برنامه‌هاى حتمى الهى، نقشى ندارد. ما تَسْبِقُ‌ ... وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ‌

يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» «1»* يعنى براى لحظه‌اى، مرگ آنان عقب يا جلو نمى‌افتد و خواه مطلق زمان، نظير «فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ» «2» گرچه در مورد

از پى يكديگر در اطراف او گردش ميكنند براى حفظ او از خطرات وارده بر او از جلو رو و عقب سر دائره وار كه شامل يمين و يسار هم هست اگر چه صريحا ذكر نشده بنابراين

نمونه‌هاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) «أَ لَمْ تَرَ» 2- تاريخ را فراموش نكنيد. «أَ

زبر جد پس پرواز كنند بسوى محشر هر يكنفر پرهيزكار با سه هزار ملك در هر يك از جلو و يمين و يسار يكهزار ملك كه با او باشند تا بدر بهشت برسند و از آنجا ببعد تشريفاتش

عظیم او مانع از عذاب الهی شد، و نه وسعت مملکت و قدرت حکومت و اموال و ثروتشان جلو این کار را گرفت و سر انجام همگی در امواج خروشان نیل که به آن مباهات می‌کردند

نمونه‌هاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) «أَ لَمْ تَرَ» 2- تاريخ را فراموش نكنيد. «أَ

باشند اگر بدانند روز قيامت چگونه آتش بآنها احاطه ميكند كه نميتوانند آنرا از جلو رو و پشت سرشان دور كنند و كسى يارى از آنها نميكند عجله در آن نمينمايند اين

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

هزار فیل گفته اند به سوى حرم کعبه رفت. وقتى که نزدیک حرم رسیدند، فیل بزرگ که جلو همه در حرکت بود از حرکت بازماند و جنبش نکرد. فیلبانان هر چه بر سرش کوفتند

182 انبياء آيه 36. وَ ما نَحن‌ُ بِمَسبُوقِين‌َ ‌ما عقب‌ نيفتاده‌ايم‌ و كسي‌ جلو ‌ما ‌را‌ نگرفته‌. (آیه 60)- سپس به بیان دلیل سوم پرداخته، می‌گوید: «ما در

جان، بهشتها و بوستانهائى كه، تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: جارى شود از جلو منازل يا زير اشجار و درختان نهرهاى خوش گوار. خالِدِينَ فِيها: در حالتى كه

نمونه‌هاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) «أَ لَمْ تَرَ» 2- تاريخ را فراموش نكنيد. «أَ

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

آمد نزد او چنانچه خداوند فرموده پس موسى عليه السّلام برخاست و آمد و آن دختر جلو ميآمد و باد وزيد و ساتر او را بلند جلد 4 صفحه 182 نمود و قدرى از بدنش نمايان

باشد که نسبت به دیگران از نظر قدرت ضعیف و ناتوان باشند. «وَرَآءَ»: پشت سر. جلو و سر راه (نگا: ابراهیم / ). «غَصْباً»: مفعول مطلق، یا این که تأویل به مشتقّ

نكند، و ذلك قوله: «ما يلفظ من قول الّا لديه رقيب عتيد»؛ و دو ملك ديگر در جلو و عقب كه ما را نگاهدارند و ذلك قوله: «له معقّبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه

منكر مى‌آورد و اگر درهاى معروف باز شود، راه منكر بسته مى‌شود. ازدواج آسان، جلو فحشا را مى‌گيرد. نماز، انسان را از فحشا ومنكر باز مى‌دارد. اشتغالِ صحيح مى‌تواند

ميترسانند و بكارهاي‌ بيفايده‌ و بي‌ نتيجه‌ وادار ميكنند و خارجيها ‌بر‌ ‌ما جلو زدند و ترقي‌ و ‌تعالي‌ پيدا كردند. ] (آیه 50)- «گوئی گور خرانی رمیده‌اند»

ميترسانند و بكارهاي‌ بيفايده‌ و بي‌ نتيجه‌ وادار ميكنند و خارجيها ‌بر‌ ‌ما جلو زدند و ترقي‌ و ‌تعالي‌ پيدا كردند. ] (آیه 51)- «که از (مقابل) شیری فرار کرده‌اند»

تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: بهشتها و بوستان‌هاى پر نعم كه از جمله آن جارى است از جلو آنها نهرها. يا جارى است از زير درختان نهرهاى آب. خالِدِينَ فِيها: در حالتى

را بزبان آورد براى دفع خصومت و گفت اى پادشاه نظر كن به پيراهن يوسف اگر از جلو پاره شده او قصد سوء داشته و اگر از پشت پاره شده زليخا قصد سوء نموده و چون

تمام هستى، تحت تدبير خداوند در يك حركت تكاملى است. «بِرَبِّ الْعالَمِينَ» جلو سوء استفاده را بايد گرفت. براى اين كه فرعونيان، «ربّ العالمين» را به معناى

‌براي‌ تنبه‌ ‌خود‌ ظالمين‌ ‌است‌ ‌که‌ گمان‌ نكنند ‌که‌ ‌اينکه‌ چهار روزه‌ دنيا جلو اينها باز ‌است‌ ‌هر‌ چه‌ ميتوانند ظلم‌ كنند خداوند ‌از‌ ظلم‌ نميگذرد فرداي‌

زبر جد پس پرواز كنند بسوى محشر هر يكنفر پرهيزكار با سه هزار ملك در هر يك از جلو و يمين و يسار يكهزار ملك كه با او باشند تا بدر بهشت برسند و از آنجا ببعد تشريفاتش

مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: داخل فرمايد خداوند او را در بهشتهائى كه جارى است جلو آن نهرها، خالِدِينَ فِيها: در حالتى كه داخلين در آن جنات دائم و مخلدند در

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

بطرف‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌او‌ رحمت‌ و روي‌ ‌او‌ ‌که‌ بطرف‌ منافقين‌ ‌از‌ جلو ‌او‌ عذاب‌ ‌است‌، منافقين‌ ‌از‌ پشت‌ سور فرياد مي‌زنند مؤمنين‌ ‌را‌ و ‌آنها‌

تمام هستى، تحت تدبير خداوند در يك حركت تكاملى است. «بِرَبِّ الْعالَمِينَ» جلو سوء استفاده را بايد گرفت. براى اين كه فرعونيان، «ربّ العالمين» را به معناى

زبر جد پس پرواز كنند بسوى محشر هر يكنفر پرهيزكار با سه هزار ملك در هر يك از جلو و يمين و يسار يكهزار ملك كه با او باشند تا بدر بهشت برسند و از آنجا ببعد تشريفاتش

نمونه‌هاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) «أَ لَمْ تَرَ» 2- تاريخ را فراموش نكنيد. «أَ

باشند اگر بدانند روز قيامت چگونه آتش بآنها احاطه ميكند كه نميتوانند آنرا از جلو رو و پشت سرشان دور كنند و كسى يارى از آنها نميكند عجله در آن نمينمايند اين

طرّاحان صحنه غافل نشويم. «مَنْ خَلْفَهُمْ» چنانكه در رانندگى نبايد تنها به جلو خيره شد، بلكه بايد به فراتر و دورتر نيز چشم دوخت. 4- كيفر پيمان‌شكنانى كه

از پى يكديگر در اطراف او گردش ميكنند براى حفظ او از خطرات وارده بر او از جلو رو و عقب سر دائره وار كه شامل يمين و يسار هم هست اگر چه صريحا ذكر نشده بنابراين

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

‌خود‌ دفع‌ بلاء بفرمايد. وَ ما لَكُم‌ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ مِن‌ وَلِي‌ٍّ ‌که‌ جلو بلا ‌را‌ بگيرد نگذارد بشما متوجه‌ شود ‌غير‌ ‌از‌ خداوند متعال‌. وَ لا نَصِيرٍ

می‌شود. «مِن دُونِهِمَا»: جدای از مردمان مغرب زمین و مردمان مشرِق زمین. در جلو آن دو کوه. در فراسوی آن دو کوه. Tabber requires Javascript to function. آيات

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

نموده كه چون كشتى‌ جلد 4 صفحه 449 بوسط دريا رسيد خدا ماهى بزرگيرا فرستاد جلو كشتى را گرفت يونس باو نظر نمود از آن ترسيد خود را بآخر كشتى برد ماهى هم متوجه

بطرف‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌او‌ رحمت‌ و روي‌ ‌او‌ ‌که‌ بطرف‌ منافقين‌ ‌از‌ جلو ‌او‌ عذاب‌ ‌است‌، منافقين‌ ‌از‌ پشت‌ سور فرياد مي‌زنند مؤمنين‌ ‌را‌ و ‌آنها‌

هيچ آبادى را هلاك نكرديم مگر آنكه اجلى معين داشت (۴) هيچ جمعيتى از اجل خود جلو نميزند و از آن عقب نخواهد افتاد (۵) و گفتند اى كسى كه بر تو ذكر نازل شده بى

مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً نه‌ كفار و نه‌ مشركين‌ ميتوانند جلو تقدير الهي‌ ‌را‌ بگيرند «‌ان‌ اراد بكم‌ نفعا ‌او‌ اراد بكم‌ ضرا». ] (آیه 17)-

تمام هستى، تحت تدبير خداوند در يك حركت تكاملى است. «بِرَبِّ الْعالَمِينَ» جلو سوء استفاده را بايد گرفت. براى اين كه فرعونيان، «ربّ العالمين» را به معناى

و قبلتهم‌ نسائهم‌» ‌در‌ حديث‌ ‌است‌ مثل‌ گربه‌ نر و ماده‌ ‌که‌ ماده‌ ‌از‌ جلو ميرود و نر دنبال‌ ‌او‌ باز بگربه‌، سگ‌، ده‌ سگ‌ نر ‌در‌ عقب‌ يك‌ سگ‌ ماده‌

هيچگونه‌ امري‌ نيست‌ مثل‌ امروز ‌که‌ مجسمه‌هايي‌، بقيمت‌ گزاف‌ تمام‌ ميكنند و جلو مغازه‌ها ميگذارند ‌براي‌ توجه‌ مشتريان‌ ‌ يا ‌ عكسها و گراورها ‌را‌ جلد 14

فلسفه عدم تحقق درخواست کافران مکه، مبنى بر نزول ملائکه، مهلت دادن به آنان و جلو نینداختن اجلشان است. (ما تسبق من أمة أجلها ... ما ننزّل الملئکة إلاّ بالحقّ

صلحاء رؤيت‌ كرده‌. فَالسّابِقات‌ِ سَبقاً سبق‌ مسابقه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌بر‌ يكديگر جلو ميزنند مثل‌ ماشين‌ها و موتورسيكلت‌ها و چرخ‌ سوارها و اسب‌ها و جوانها ‌در‌

مال التجاره و ارزاق عمومى بود وارد مدينه شد و از مقابل مسجد گذشت با آنكه در جلو آن جمعى مشغول بساز زدن بودند يا ناى و نوائى داشتند لذا اصحاب از استماع خطبه

مى‌رود، در ظاهر، پاى او كارى تكرارى انجام مى‌دهد ولى در واقع در هر حركت گامى به جلو و رو به بالا مى‌گذارد. كسى كه براى حفر چاه كلنگ مى‌زند، در ظاهر كارى تكرارى

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

نخواهد ماند ولى مصلحت در بقاء آنها است تا اجل محتوم و مقدرشان كه لحظه‌اى جلو و عقب نمى‌افتد برسد براى آنكه توالد و تناسل نمايند و از آنها بندگان صالح خدا

نخواهد ماند ولى مصلحت در بقاء آنها است تا اجل محتوم و مقدرشان كه لحظه‌اى جلو و عقب نمى‌افتد برسد براى آنكه توالد و تناسل نمايند و از آنها بندگان صالح خدا

باشد كه داخل فرمائيم ايشان را به باغاتى كه جارى مى‌شود زير درختان، يا در جلو قصور و مساكن آن، نهرهاى اربعه بدون تلاقى به هم، خالِدِينَ فِيها أَبَداً: در

هيچگونه‌ امري‌ نيست‌ مثل‌ امروز ‌که‌ مجسمه‌هايي‌، بقيمت‌ گزاف‌ تمام‌ ميكنند و جلو مغازه‌ها ميگذارند ‌براي‌ توجه‌ مشتريان‌ ‌ يا ‌ عكسها و گراورها ‌را‌ جلد 14

جنبنده و متحرّكى از انسان و حيوان مقهور و مسخّر در دست او است مانند كسيكه موى جلو سر كسى را در دست گرفته باشد و بهر جاى بخواهد بكشد ولى خدا كسى را براه باطل

السّلام انكروه. «1» فرمود: خداوند مبعوث فرمايد روز قيامت جماعتى را كه در جلو آنان نورى باشد مانند سفيدى كتان، پس گفته شود مر آن را ذره پراكنده شويد، بعد

زبر جد پس پرواز كنند بسوى محشر هر يكنفر پرهيزكار با سه هزار ملك در هر يك از جلو و يمين و يسار يكهزار ملك كه با او باشند تا بدر بهشت برسند و از آنجا ببعد تشريفاتش

فرعون متزلزل ساخت. اینجا بود که فرعون با سفسطه بازی و مغلطه کاری می‌خواست جلو نفوذ موسی را در افکار مردم مصر بگیرد، چنانکه قرآن می‌گوید: «فرعون در میان

كرد ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ بياورد. ] (آیه 24)- موسی از شنیدن این سخن سخت ناراحت شد، جلو آمد دلو سنگین را گرفت و در چاه افکند، دلوی که می‌گویند چندین نفر می‌بایست

از پى يكديگر در اطراف او گردش ميكنند براى حفظ او از خطرات وارده بر او از جلو رو و عقب سر دائره وار كه شامل يمين و يسار هم هست اگر چه صريحا ذكر نشده بنابراين

مال التجاره و ارزاق عمومى بود وارد مدينه شد و از مقابل مسجد گذشت با آنكه در جلو آن جمعى مشغول بساز زدن بودند يا ناى و نوائى داشتند لذا اصحاب از استماع خطبه

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

رحمت كجا است محمد بن عبد اللّه امّى پس رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله در جلو تمام مردم بيايد تا كنار حوضى كه در ازاى آن بقدر مسافت ميان ايله و صنعاء باشد

قَرْیَةٍ نَذِیراً). زیرا تمرکز نبوّت در وجود یک فرد باعث وحدت و انسجام انسانها و جلو گیری از هر گونه تفرقه و پراکندگی می‌شود. این آیه هم دلیلی است بر عظمت مقام

‌او‌ ميكنيد چه‌ معجزات‌ بدنيه‌ مثل‌ اينكه‌ مي‌بيند ‌از‌ عقب‌ سر چنانچه‌ ‌از‌ جلو مي‌بيند و اينكه‌ چشمش‌ خواب‌ ميرود جلد 4 - صفحه 300 و قلبش‌ بيدار و اينكه‌

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

جلاء غشاء ابصاركم‌» غشاء بصر عبارت‌ ‌از‌ پرده‌اي‌ ‌است‌ ‌که‌ بواسطه‌ معصيت‌ جلو چشم‌ دل‌ كشيده‌ ميشود چنان‌ ‌که‌ خداوند درباره‌ كفار ميفرمايد وَ عَلي‌ أَبصارِهِم‌

الخطاب به نزدیکى خندق آمدند. در این موقع رسول خدا صلى الله علیه و آله در جلو صفوف اصحاب خود ایستاده بود. این سه نفر فریاد برآوردند و مبارز طلبیدند تمام

مال التجاره و ارزاق عمومى بود وارد مدينه شد و از مقابل مسجد گذشت با آنكه در جلو آن جمعى مشغول بساز زدن بودند يا ناى و نوائى داشتند لذا اصحاب از استماع خطبه

بعذاب الهى گرفتار ميشدند چون هيچ جماعتى نميتوانند اجل و زمان مرگ خودشان را جلو يا عقب بيندازند و پس از ايجاد خداوند آنها را و نشو و نموّشان خدا پيغمبران

باقر|امام محمدباقر علیه‌السلام فرماید این آیه درباره زنان صاحب رایات (زنانى که در جلو خانه خود پرچم مخصوص روسبى گرى می‌زدند) نازل شده است. Tabber requires Javascript

باشند اگر بدانند روز قيامت چگونه آتش بآنها احاطه ميكند كه نميتوانند آنرا از جلو رو و پشت سرشان دور كنند و كسى يارى از آنها نميكند عجله در آن نمينمايند اين

رحمت كجا است محمد بن عبد اللّه امّى پس رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله در جلو تمام مردم بيايد تا كنار حوضى كه در ازاى آن بقدر مسافت ميان ايله و صنعاء باشد

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

رحمت كجا است محمد بن عبد اللّه امّى پس رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله در جلو تمام مردم بيايد تا كنار حوضى كه در ازاى آن بقدر مسافت ميان ايله و صنعاء باشد

رحمت كجا است محمد بن عبد اللّه امّى پس رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله در جلو تمام مردم بيايد تا كنار حوضى كه در ازاى آن بقدر مسافت ميان ايله و صنعاء باشد

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

آمد نزد او چنانچه خداوند فرموده پس موسى عليه السّلام برخاست و آمد و آن دختر جلو ميآمد و باد وزيد و ساتر او را بلند جلد 4 صفحه 182 نمود و قدرى از بدنش نمايان

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

ديد ديگر محاجّه با حضرت موسى بصرفه و صلاح او تمام نميشود لذا از راه تهديد جلو آمد و گفت اگر خداى ديگرى براى خودت اختيار كنى تو را حبس ميكنم در زندان عمومى

نخواهد ماند ولى مصلحت در بقاء آنها است تا اجل محتوم و مقدرشان كه لحظه‌اى جلو و عقب نمى‌افتد برسد براى آنكه توالد و تناسل نمايند و از آنها بندگان صالح خدا

منظور شيطان‌ اينست‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌هر‌ راهي‌ بخواهند رو بخدا روند مانع‌ ميشوم‌ و جلو و عقب‌ و راست‌ و چپ‌ ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و اشاره‌ بجميع‌ طرق‌ ‌است‌. (آیه

جنبنده و متحرّكى از انسان و حيوان مقهور و مسخّر در دست او است مانند كسيكه موى جلو سر كسى را در دست گرفته باشد و بهر جاى بخواهد بكشد ولى خدا كسى را براه باطل

هزار قصر؛ و ديوارها و سقفها به درّ و لعل و فيروزه و زبرجد مرصّع گشته، در جلو هر يك از غرفات درختان طلا و نقره برگ‌هاى آن از زبرجد سبز و خوشه‌هاى مرواريد

آخرین لحظات زندگی و در آستانه قیامت می‌بینند، و پرده‌های غفلت و بی‌خبری از جلو ج5، ص195 چشمان آنها کنار می‌رود، و می‌بینند باید اموال و سرمایه‌ها را بگذارند

رحمت كجا است محمد بن عبد اللّه امّى پس رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله در جلو تمام مردم بيايد تا كنار حوضى كه در ازاى آن بقدر مسافت ميان ايله و صنعاء باشد

رسول خدا از تصميم آنان از طريق وحى با خبر شد. در حالى كه عمّار و حُذيفه از جلو و پشت سر حضرت مراقب بودند، به گردنه رسيدند و منافقان حمله كردند. پيامبر آنان

یاری‌دهنده. «مُرْدِفِینَ»: آنان که دیگران را پشت سر خود می‌دارند و خویشتن در جلو حرکت می‌کنند (نگا: آل‌عمران / - . واژه (مُرْدِفینَ) صفت کلمه (أَلْفٍ) است

آمد نزد او چنانچه خداوند فرموده پس موسى عليه السّلام برخاست و آمد و آن دختر جلو ميآمد و باد وزيد و ساتر او را بلند جلد 4 صفحه 182 نمود و قدرى از بدنش نمايان

نگذاريد آنرا پيش از من كه من مى‌بينم شما را از پشت سرم چنانچه مى‌بينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از

رفقا روانه نمود. حضرت موسى «صفورا» حليله خود را بر درازگوش سوار، و او را در جلو قافله داشت تا نظر اهل قافله بر او نيفتد و با اثاث خانه حركت كرد. اتفاقا شب

اسلامى با مشكلات فراوانى روبرو هستند؟ پاسخ: اوّلًا آن كشورها از نظر علم و صنعت جلو هستند، ولى از نظر روحى و روانى آرامش ندارند. از اين نظر آنان نيز مشكلات فراوانى

در حقيقت دستور به پيروان است. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ» 4- با احياى معروف، جلو منكر را بگيريم. (اوّل، اطاعت از خدا، بعد دورى از كافران و منافقان) «اتَّقِ

آنچه بوده و خواهد بود ثبت شده، و آن را پيش روى خود نهاده، هرچه را بخواهد جلو مى اندازد و هرچه را بخواهد تأخير مى اندازد، هرچه را بخواهد، محو و هرچه را

سدوم رفتند و اما ابراهيم كه تا آن لحظه در برابر رب ايستاده بود به طرف رب جلو آمد و پرسيد آيا نيكوكار و گناهكار را با هم هلاك مى كنى ؟ شايد پنجاه نفر نيكوكار

الله علیه و آله و سلم می‌رسیدند، پشت مى کردند و سر خود را در مقابل خویش به جلو مى افکندند و نیز روى خود را با لباس مى پوشانیدند تا رسول خدا آن‌ها را نبیند

آوردند و در مجالس از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه رضاى مردم بدست نمى‌آيد و جلو زبان آنها را نمى- شود گرفت آيا نسبت ندادند به پيغمبر در جنگ بدر كه از غنائم

و قوه مجريه از آن خبردار نباشد - و چقدر هم بسيار است - در اين صورت ، باز جلو جرم گرفته نمى شود و دست قوانين به مجرمين نمى رسد. و نيز اگر چنانچه قوه مجريه

از آن جمله آنستكه خداوند براى هر دسته‌اى از آنها اميرى مقرّر فرموده كه در جلو آنها حركت ميكند و حمايت از آنها مينمايد و امور اجتماعى آنها را تدبير و تكفّل

به علاوه از آنجا که روزه در تصفیه روح و تهذیب نفوس اثر عمیق دارد می‌تواند جلو تکرار این گونه اعمال را در آینده بگیرد. البته ظاهر آیه این است که هر شصت روز

و گفته نشود چيزى برتر از اوست، جلو همه چيز است و نتوان گفت جلو دارد (پس؟؟؟ بودنش بمعنى تقدم رتبه و علت بودن اوست نه جلو بودن مكانى) در اشياء داخل است نه

بگيرد، و يا حدى برايش معين نمايد. ولى خداى تعالى چنين نيست كه كسى بتواند جلو مغفرت او را بگيرد (لا معقب لحكمه) و يا بدون مشيت او، امرى آن را تحديد نمايد

يوسف، ذكر قابليّت‌هاو توانايى‌هاى خود، براى انجام مسئوليّت بود، كه مى‌توانست جلو آثار سوء قحطى و خشكسالى را بگيرد، نه به خاطر تفاخر و سوء استفاده. سؤال: چرا

برخورد كه مراقب بودند (تا گوسفندانشان با گوسفندان ديگر مخلوط نشوند. پس موسى جلو رفته و به آنان) گفت: منظور شما (از اين كناره‌گيرى) چيست؟ گفتند: ما (براى پرهيز

ايشان، جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: بوستانهائى كه جارى مى‌شود جلو قصرها يا زير درختان آن نهرها به روى زمين، بدون شكاف و اختلاطى، به خلاف نهرهاى

مَعَهُمْ» 4- تنها گناه نكردن ومستقيم بودن كافى نيست، بايد بساط گناه را به هم زد و جلو انحراف ديگران را هم گرفت. «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ

جهت ديگرى اختلاف كرده اند، بعضى گفته اند: مراد از آن ، جلو و عقب مكانى است ، و معقبات او را از جلو و عقب از مهالك و خطرات حفظ مى كنند. بعضى ديگر گفته اند:

بود، تغيير سعادت ها و نعمت ها به نقمت نيز، امور محكم و حتمى است كه هيچ مانعى جلو تحققش را نمى گيرد و امرش به دست خدا است، و غير خدا كسى را در آن دخالتى نيست

عليه السّلام و عباس بن عبد المطلب و هفت نفر ديگر. حضرت امير عليه السّلام جلو حضرت، «علم» را به دست و قتال مى‌نمود، و باقى در اطراف پيغمبر صلّى اللّه عليه

مال التجاره و ارزاق عمومى بود وارد مدينه شد و از مقابل مسجد گذشت با آنكه در جلو آن جمعى مشغول بساز زدن بودند يا ناى و نوائى داشتند لذا اصحاب از استماع خطبه

و تابعين قارى قرآن بودند كه كارى جز آن نداشتند و جمع آورى قرآن در يك مصحف جلو چشم همه انجام مى‏گرفت و همگان مصحفى را كه آماده نموده در دسترسشان گذاشتند

‌بعد‌ ‌از‌ آني‌ ‌که‌ مستي‌ آورد و سرپوش‌ عقل‌ شد ‌از‌ هيچ‌ قبيح‌ و زشتي‌ جلو گيري‌ نميكند ميزند، ميكشد، فحش‌ ميدهد، سب‌ ميكند، غيبت‌ و تهمت‌ و ساير منكرات‌

رحمت كجا است محمد بن عبد اللّه امّى پس رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله در جلو تمام مردم بيايد تا كنار حوضى كه در ازاى آن بقدر مسافت ميان ايله و صنعاء باشد

از آن جمله آنستكه خداوند براى هر دسته‌اى از آنها اميرى مقرّر فرموده كه در جلو آنها حركت ميكند و حمايت از آنها مينمايد و امور اجتماعى آنها را تدبير و تكفّل

مال التجاره و ارزاق عمومى بود وارد مدينه شد و از مقابل مسجد گذشت با آنكه در جلو آن جمعى مشغول بساز زدن بودند يا ناى و نوائى داشتند لذا اصحاب از استماع خطبه

آمد نزد او چنانچه خداوند فرموده پس موسى عليه السّلام برخاست و آمد و آن دختر جلو ميآمد و باد وزيد و ساتر او را بلند جلد 4 صفحه 182 نمود و قدرى از بدنش نمايان

مولف : ظاهرا مراد از نزديكى با زنان در عقب ايشان اين است كه از عقب در جلو ايشان وطى شود، و استدلال به آيه هم بر اين اساس بوده همچنانكه ، خبر معمر بن خلاد

السلام فرمود: چون آهنگ مسافرت كردى بر در خانه‏ات بايست، و سوره حمد را از جلو رو و از طرف راست و چپ بخوان، و نيز سوره‏ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را از پيش

ع : و از امام ابو جعفر باقر عليه السّلام در باره گوسپند پيرى كه دندانهاى‏ جلو دهانش- ثنايايش- افتاده باشد، سؤال كردند كه آيا در قربانى كفايت ميكند؟ فرمود:

براى خود، ديدگان بسيارى اثبات كرده و فرموده : به نوح گفتيم كه كشتى را در جلو چشم هاى بسيارى كه ما داريم بساز، با اينكه خداى تعالى اصلا چشم ندارد، تا چه

پندارند پس از آن مردگان هميشه خواهند ماند! هيهات هيهات! [آيا] دنبالان از جلو رفتگان پند نگيرند؟ براستى كه از ياد برده و فراموش كردند هر پند دهنده‏اى را

عليه السّلام) سؤال كردند در باره مردى كه دو نفر را امامت كند، آن حضرت فرمود: جلو مى‏ايستد و آن دو نفر پشت سر او قرار ميگيرند و ميان آن دو نمى‏ايستد، و باز

تن صاحب آن مملوكند و يكى از آن دو تصميم بگيرد كه سهم خود را بفروشد و ديگرى جلو آيد و گويد: بايد به من بفروشى، چطور؟ حضرت فرمود: او سزاوارتر است به خريد از

او بودند افتاد، و بادى را بر زمين عبور داد كه در نتيجه آبها آرام گرفتند و جلو چشمه هاى زمين و درهاى آسمان گرفته شد، آسمان ديگر نباريد و آبهايى كه از زمين

اجابت شود. و نيز امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه چهل مؤمن را (در دعا) جلو اندازد (و بآنها دعا كند) سپس (براى خود) دعا كند دعايش اجابت شود. على بن ابراهيم،

آنان درست نيست مگر با امام، پس بايد بعضى از ايشان بعضى ديگر را بعنوان امام جلو بفرستند و او باقيمانده نماز را با ايشان بجا آورده و نماز را تمام كند، در اين

و سيلى به چهره زد و گريبان دريد و گفت: به خدا آقاى من مرده است، امام رضا جلو او را گرفت و فرمود: سخنى در اين باره مگو و اظهارى مكن، تا خبر به والى رسد

صله ارحام خود را بنمائيد و شما آنها را به چيزى مراعات نكنيد كه بهتر باشد از جلو گرفتن از آزار آنان. امام صادق عليه السّلام فرمود: سالمندان خود را بزرگ داريد

و بالش‌ ‌که‌ باو تكيه‌ دهند مهيّا كرد و ‌از‌ فواكه‌ و مركبات‌ حضور ‌آنها‌ جلو ‌هر‌ يك‌ قرار داد مخصوصا ترنج‌ ‌که‌ اترجه‌ گويند و ‌در‌ فواكه‌ و مركبات‌ بهتر

توجه‌ بكعبه‌ اينست‌ ‌که‌ ‌اگر‌ خطي‌ روي‌ كره‌ زمين‌ ‌از‌ مقام‌ نماز گذار ‌از‌ جلو ‌او‌ كشيده‌ شود بكعبه‌ تماس‌ يابد. 2‌-‌ ‌براي‌ شخص‌ دور ‌اگر‌ اندك‌ انحرافي‌

رسول الله ص : رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: ظاهر شدن موى سفيد در جلو سر دلالت بر خوبى احوال ميكند و در روى دو گونه و دو طرف ريش (نزديكى گوش) علامت

كشيد كه آب تا سر انگشتان جارى شد و پس از آن باترى باقيمانده آب وضويش بر قسمت جلو سر و پشت دو پايش مسح فرمود.

علت جلو افتادن موسى از بنى اسرائيل در رفتن به طور است ، گويا جا داشت موسى بايستد تا قوم خود را هم همراه ببرد يعنى با هم بروند، چرا او عجله كرد و جلو افتاد؟

تصرف كنند و جلو نزول وحى آسمانى را بگيرند؟ كه اگر راستى اين طور هستند، پس به آسمان ها عروج نموده، و يا حيله هاى خود را به كار بزنند و جلو وحى آسمان را

مردى از رسول خدا (ص) پرسيد، حقّ پدر بر فرزند چيست؟ فرمود: او را به نام و جلو او راه نرود و پيش از وى ننشيند و وسيله دشنام به او را فراهم نكند. موسى بن

بد آنها است: آن كسى كه در سايه محل استراحت كاروانها تغوّط كند و آن كسى كه جلو گير باشد از استفاده آبى كه به نوبه مورد استفاده عموم است و نگذارد صاحب نوبت

بد آنها است: آن كسى كه در سايه محل استراحت كاروانها تغوّط كند و آن كسى كه جلو گير باشد از استفاده آبى كه به نوبه مورد استفاده عموم است و نگذارد صاحب نوبت

زيرا آنكه حسد برد، نعمت مرا بد داشته و از آن قسمتى كه من ميان بنده‏هايم كردم جلو گرفته و هر كه چنين باشد، من از او نيستم و او هم از من نيست. رسول خدا صلى اللَّه

برداشته است) راوى گويد: آنگاه آن حضرت دستهايش را با هم برابر روى خود مى‏گشود يا جلو صورت خود بلند ميفرمود و اين دعا را ميخواند: «و هذه رقبتى خاضعة لك لما اتت»

سوى او مى رود، و اما صرف ميل به زدن و يا ميل به زنا و صرف تحريك شدن شهوت و جلو آن را گرفتن ، در لغت «هم » گفته نمى شود، بعلاوه «هم » به سوى گناه به معناى

ساخته، مختل گردد. و نه شب از روز جلو مى افتد، بلكه اين دو مخلوق خدا، در تدبير پشت سرِ هم قرار دارند، و ممكن نيست از يكديگر جلو بيفتند. و در نتيجه، دو تا شب

نعمتهايش بر حذر باشند، چون تمامى عزت ها از آن اوست، و كسى نيست كه بتواند جلو عذاب او را بگيرد، و او در هر حال حميد و سزاوار ثنا است، و كسى نيست او را در

هر كه بامداد و شام كند و اكبر همّ او دنيا باشد، خدا تعالى فقر و پريشانى را جلو چشمش نهد و كارش را پريشان سازد و از دنيا نرسد مگر بدان چه خدا قسمتِ او كرده

فهماند اينكه مى گويم هفت سال كشت و زرع كنيد براى نجات از پيشامدى است كه در جلو داريد، و آن گرانى و قحطى است ، و اين خود روشن است و احتياجى به توضيح ندارد،

اين عبارت كه فرمان تكوينى خدا به اينكه بايد نسل بشر حفظ شود با نزديكى از جلو اطاعت مى شود)، هيچ ربطى به حليت و حرمت ساير اقسام نزديكى ندارد. و يا اينكه

كودكانمان سفارش مى‏كنند، چه، آن دو به حقّ ما ستم ورزيدند و از پرداخت سهممان جلو گرفتند و نخستين كسانى بودند كه بر گردن ما سوار شدند و در اسلام رخنه‏اى را

تعالى خواهد نخواهند. سپس فرمود: اى محمد! اينست‏ آن ديانتى كه هر كه از آن جلو رود (غلو كند، از دايره اسلام) بيرون رفته و هر كه عقب بماند (و وارد دايره نشود)

بعضى گفته اند معنايش اين است كه: «كفار در تكذيب و رد ادعاى رسولان با دست خود جلو دهان ايشان را گرفتند». اين آقايان، ضمير در «ايديهم: دست هايشان» را به كفار،

كمالات بشر است. «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ» 10- با نويد جايگزينى ديگران، جلو يأس و ترس را بگيريد. مَنْ يَرْتَدَّ ... فَسَوْفَ يَأْتِي‌ ... وَ لا يَخافُونَ‌

بستم عقب رفتند يا آنان كه بعقب رفتند) و بدنبال افتند پيش‏تازانى كه (بناحق) جلو افتادند، بخدا سوگند كلمه‏اى را (از آنچه از رسول خدا (ص) در اين باره شنيده‏ام)

گفته : كلمه «استعجال » به معناى طلب تعجيل در كار است ، و تعجيل هم به معناى جلو انداختن آنست قبل از آنكه وقتش فرا رسد، و در معناى كلمه «سيئه » گفته است كه :

به جا ماند و آدمى زاده مؤمن را پاى حساب بخوانند و قرآن در زيباترين صورتى جلو او پيش آيد و گويد: پروردگارا! من قرآنم و اين بنده مؤمن تو است كه خود را به

آسمانها و زمين را ديد (چنانچه از امام عليه السّلام تفسير شده يعنى پرده از جلو چشمش برداشته شد و آنچه در آسمانها و زمين است مشاهده كرد) مردى را ديد كه زنا

بر طريق هدايت است ، و دعوتش دعوت به سوى تقوى است ، همين احتمال براى اينكه جلو طغيان او را بگيرد كافى است . بنابراين مفهوم اين آيات ترديد در هدايت و دعوت

سببى از اسباب پيدا شود، و شرایط ديگر هم با آن سبب هماهنگى كند، و مانعى هم جلو تأثير آن سبب را نگيرد، مسبّب آن سبب وجود خواهد يافت. البته به اذن خدا وجود

ابان بن تغلب، گويد: من با امام صادق (ع) طواف مى‏كردم، يك مردى از اصحاب ما جلو مرا گرفت، او از من خواسته‏ بود به همراه او براى كارى بروم و به من اشاره كرد،

منزلى وارد نشديم كه كسى آنجا باشد و اين دوا را بفروشد، فرمود: چرا آن مرد در جلو تو است نزديك آن منزل، پس يك ميل (۲ كيلومتر) راه رفتند، آن سياه پوست پيدا شد

استوار» و خلل ناپذير و موافق حق و واقع است ، سخنى است كه همچون يك سد محكم جلو امواج فساد و باطل را مى گيرد، و اگر بعضى از مفسران آنرا به معنى «صواب » و

هر چيزى قادر است . ۲ - خداوند هر رحمتى را به روى مردم بگشايد كسى نمى تواند جلو آن را بگيرد، و هر چه تفسير نمونه جلد ۱۸ صفحه ۱۶۵ را امساك كند كسى غير از او

شير الاغ تناول نمودم، اين شير چنان در مزاج من تأثير كرد كه اگر كسى الاغى در جلو داشت هر وقت هش مى‌گفت من مى‌ايستادم. اينست تأثير شير. تتمه: از جمله اسباب

است ، و مصدرش ، هم ((ضحوا(( مى آيد و هم ((ضحيا((، و معناى آن آفتاب زدگى يا جلو آفتاب آمدن است ، و گويا مراد از ضحو نشدن اين باشد كه در بهشت اثرى از حرارت

ممكن هم هست مراد از دادن آن جلو انداختن وعده اى باشد كه به عموم مؤ منين داده ، و معنايش اين باشد كه ما آن وعده را در حق وى جلو انداختيم ، و آن وعده عبارت

بود (۴۹) و چون دريا را براى شما بشكافتيم و نجاتتان داديم و فرعونيان را در جلو چشم شما غرق كرديم (۵۰) و چون با موسى چهل شب وعده كرديم ، و پس از او گوساله

ايستادن بر روى سه دست و پا ايستاده ، و يك دست را كمى بلند كرده ، تنها نوك جلو سم را بر زمين مى گذارد، و اين حالت مخصوص اسبهاى چابك و تيزرو است كه هر لحظه

خواست پيامبر را به قتل برساند كه مصعب بن عمير يكى از پرچمداران ارتش اسلام جلو حملات آنها را گرفت ولى خودش در اين ميان كشته شد، و چون او شباهت زيادى به پيامبر

به همان سال است، و وقتى به اين قصد از مدينه به سوى مكه حركت كردند و مشركان جلو آنان را در حديبيه گرفتند و از ورودشان به مسجدالحرام جلوگيرى نمودند، دچار شك

شن جمع آورى نموده ، جلو آب را گرفت ، چون آب جريان داشت ، و از همان روز آن آب را زمزم ناميدند، چون زمزم معناى جمع كردن و گرفتن جلو آب را مى دهد. از وقتى

باشند، پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) ناچار است با توسل به جنگ جلو آنها را بگيرد، مى فرمايد: اگر چنين نمى كنيد بدانيد با جنگ ، با خدا و رسول

و به هر نحو كه بخواهد در بندگانش بكند جايز باشد بدون اينكه دافعى و مانعى جلو تصرفاتش را بگيرد، و اين جواز تصرف حكم مى كند به اينكه خداى سبحان هر دعاى دعا

‌در‌ حالي‌ ‌که‌ زبانش‌ ‌را‌ ‌از‌ پشت‌ سرش‌ بيرون‌ آورده‌ و زبان‌ ديگري‌ ‌از‌ جلو رويش‌، و ‌از‌ ‌اينکه‌ دو زبان‌ آتش‌ شعله‌ور ‌است‌ بحدي‌ ‌که‌ گونه‌ ‌او‌ ‌را‌

مزاحمى جلو اثر آن را گرفت ، ديگر اثر نمى كند، و در نتيجه نمازگزار آن كارى كه انتظارش ‍ را از او ندارند مى كند، خلاصه ياد خدا، و موانعى كه از اثر او جلو مى

آنچه در ميان اين دو است از آن آنها است ؟ (اگر چنين است ) به آسمانها بروند (و جلو نزول وحى را بر قلب پاك محمد بگيرند). ۱۱ - (آرى ) اينها لشكر كوچك شكست خورده

صراحت به آنها پاسخ مى گويد: آگاه باشيد آن روز كه مجازات الهى فرا رسيد هيچ چيز جلو آن را نخواهد گرفت (الا يوم ياتيهم ليس مصروفا عنهم ). و آنچه را مسخره مى كردند