روایت:الکافی جلد ۸ ش ۳۴۰

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة

علي بن ابراهيم عن ابيه عن حنان بن سدير و محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن محمد بن اسماعيل عن حنان بن سدير عن ابيه قال :

سَأَلْتُ‏ أَبَا جَعْفَرٍ ع‏ عَنْهُمَا فَقَالَ يَا أَبَا اَلْفَضْلِ‏ مَا تَسْأَلُنِي عَنْهُمَا فَوَ اَللَّهِ مَا مَاتَ مِنَّا مَيِّتٌ قَطُّ إِلاَّ سَاخِطاً عَلَيْهِمَا وَ مَا مِنَّا اَلْيَوْمَ إِلاَّ سَاخِطاً عَلَيْهِمَا يُوصِي بِذَلِكَ اَلْكَبِيرُ مِنَّا اَلصَّغِيرَ إِنَّهُمَا ظَلَمَانَا حَقَّنَا وَ مَنَعَانَا فَيْئَنَا وَ كَانَا أَوَّلَ مَنْ رَكِبَ أَعْنَاقَنَا وَ بَثَقَا عَلَيْنَا بَثْقاً فِي‏ اَلْإِسْلاَمِ‏ لاَ يُسْكَرُ أَبَداً حَتَّى يَقُومَ‏ قَائِمُنَا أَوْ يَتَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اَللَّهِ لَوْ قَدْ قَامَ‏ قَائِمُنَا أَوْ تَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا لَأَبْدَى مِنْ أُمُورِهِمَا مَا كَانَ يُكْتَمُ وَ لَكَتَمَ مِنْ أُمُورِهِمَا مَا كَانَ يُظْهَرُ وَ اَللَّهِ مَا أُسِّسَتْ مِنْ بَلِيَّةٍ وَ لاَ قَضِيَّةٍ تَجْرِي عَلَيْنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ‏ إِلاَّ هُمَا أَسَّسَا أَوَّلَهَا فَعَلَيْهِمَا لَعْنَةُ اَللََّهِ وَ اَلْمَلاََئِكَةِ وَ اَلنََّاسِ أَجْمَعِينَ‏


الکافی جلد ۸ ش ۳۳۹ حدیث الکافی جلد ۸ ش ۳۴۱
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۸
بخش : كتاب الروضة
عنوان : حدیث امام محمّد باقر (ع) در کتاب الكافي جلد ۸ كِتَابُ الرَّوْضَة‏‏‏ حَدِيثُ الْقِبَاب‏
موضوعات :

ترجمه

هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۵۵

حنان بن سدير از پدرش روايت كند كه گفت: از امام باقر عليه السّلام از آن دو نفر (خليفه اول و دوم) پرسيدم؟ حضرت فرمود: اى ابو الفضل (كنيه سدير است) راجع بآن دو نفر از من چه ميپرسى؟ بخدا سوگند هيچ گاه كسى از ما نمرده است جز آنكه بر آن دو نفر خشمگين بوده است، و امروزه نيز كسى از ما نيست جز آنكه بر آن دو خشمگين است، و اين چيزى است كه پيران ما بخوردسالانمان سفارش كنند، براستى كه آن دو نفر بحق ما ستم كردند و سهم ما را از ما جلوگيرى كردند، و نخستين كسى بودند كه بر گردن ما سوار شدند (و ما را كوبيدند) و رخنه‏اى را بروى ما در اسلام باز كردند كه هرگز مسدود نشود تا قائم ما قيام كند يا سخن گوى ما بسخن آيد. سپس فرمود: هان بخدا سوگند اگر قائم ما قيام كند يا سخنگوى ما بسخن آيد از كارهاى آن دو چيزهائى را كه تا آن وقت مكتوم و پنهان است آشكار سازد، و مكتوم سازد از كارهاى آن دو آنچه را كه بدان تظاهر كردند، بخدا سوگند هيچ گرفتارى و واقعه‏اى كه بر سر ما خاندان آيد پايه‏گذارى نشد جز آنكه اساس و پايه آن را آن دو نفر پايه‏گذارى كردند، پس بر آن دو باد لعنت خدا و فرشتگان و مردمان همگى.

حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى‏, ۲۸۹

حنان بن سدير از پدرش روايت مى‏كند كه گفت: از امام باقر عليه السّلام پيرامون آن دو نفر [خليفه اول و دوم‏] پرسش كردم. حضرت فرمود: اى أبو الفضل! پيرامون آن دو از من چه مى‏پرسى؟ بخدا سوگند هرگز كسى از ما نمرده مگر آنكه خشم آن دو را در سينه داشته و اكنون كسى از ما نيست مگر آنكه از آن دو خشم دارد، و اين همان است كه سالخوردگان ما به كودكانمان سفارش مى‏كنند، چه، آن دو به حقّ ما ستم ورزيدند و از پرداخت سهممان جلو گرفتند و نخستين كسانى بودند كه بر گردن ما سوار شدند و در اسلام رخنه‏اى را به روى ما گشودند كه هرگز بسته نگردند تا آن گاه كه قائم ما قيام كند و سخنگوى ما سخن آغازد. سپس فرمود: هان بخدا سوگند كه اگر قائم ما قيام كند يا سخنگوى ما سخن آغازد از كارهاى آن دو چيزهايى را هويدا سازد كه تا آن هنگام پنهان بوده است و كارهايى از آن دو را بپوشاند كه تظاهر به آن مى‏كرده‏اند. بخدا سوگند هيچ بلا و گرفتارى بنيان نهاده نشد و بر سر خاندان ما نيامد مگر آنكه آن دو پايه آن را شالوده ريختند، پس نفرين خدا و فرشتگان و همه مردم بر ايشان.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)