ثُم

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

تعبیر به «ثُمَّ» همیشه براى تأخیر زمانى نیست، بلکه گاهى براى تأخیر بیان مى آید; مثلاً مى گوئیم: «کار امروز تو را دیدیم، سپس کار دیروزت را هم نیز مشاهده کردیم»، در حالى که اعمال دیروز، مسلماً قبل از اعمال امروز واقع شده، ولى توجّه به آن در مرحله بعد بوده است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

حرف عطف است و دلالت بر تأخير دارد. مثل [مؤمنون:31] راغب گويد: ثمّ دلالت بر تأخير ما بعد از ما قبل را دارد با لذّات باشد يا در رتبه و يا در وضع چنانكه در قبل و اوّل نيز اين سه اعتبار هست. قاموس تصريح مى‏كند كه «ثمّ» گاهى براى ترتيب خبر دادن مى‏ايد مثل: «اعجبنى ما صنعت اليوم ثمّ ما صنعت الامس اعجب منه» ثمّ در اينجا فقط براى ترتيب خبر است. على هذا در اين آيات [صافات:76-82] ثمّ براى ترتيب خبر است وگرنه مى بايست غرق قوم قبل از نجات نوح و اهلش گفته شود مگر آنكه بگوئيم: نجات با سوار شدن بكشتى تحقّق يافته است، در اين صورت ثمّ در معناى معمولى خود به كار رفته است. ولى در دو آيه [نحل:110] براى ترتيب خبر است زيرا ترتيب در ميان دو امر فوق نيست دقّت در ما قبل و ما بعد اين دو آيه مطلب را بيشتر روشن مى‏كند. همچنين است آيه 52 از سوره يونس و به احتمال قوى آيه 17 سوره بلد و 16 سوره اعراف.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول