نتایج جستجو

شرح شرر شرق شعب شفع شفق شقق شقو شقى شمخ شمس شمل شهد شهو شوى شىء شکر صبب صبح صبر صحب صحف صخخ صخر صدر صدع صدق صدى صرر صعد صفر صلح صلصل صلو صلى صور صيف ضحى ضحک

تکرار در قرآن: ۲(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... «سَبْغ» (بر وزن صبر) در اصل به معناى پیراهن، یا زره گشاد و وسیع و کامل است; سپس به نعمت گسترده

و يكديگر را امر به حق و امر به صبر مى‏كنند. ب من کم ه وصى ل ها او بعد ما دين کون هم وله ف اله الذين فى الله ترک عمل صبر ولد حقق انس امن علم لا ان ذلکم

و خاضع نشدند و ناله نكردند. ما الله اله وله هم ل ربب ضعف ف عذب حبب ب حتى صبر ضرع اذا کون اخذ فتح قول سبل فى قد

انن على هم ب ا ايى ربب لعل نفق الا ه امن لا ى کتب فى عبد کون قصص حقق ليس قد صبر ک اخذ قول وفى ائى وهب داود نذر هدى هو حيى حدث شرح فلح جناح اوى عهد علم زيغ

مع اوى عزز فضل ائى طوع شهد دعو حسن کذب ضلل اذا کتب قتل خير ملک رود سمع لعل صبر خلف دخل دنو لعن مکر

كه بعد از علم به حكم نمى‏شود آن حضرت را از پشت ديوار و غيره صدا كرد بايد صبر نمود تا خود تشريف بياورد [حجرات:4]. صوت ک ل لا انن من غضض نکر هم کم ب الذين

جبل شرک فعل بعد فسد حيى کثر قوم نصب هو ضلل جرم خسر تبع هدى اتى مکر ذلک مثل صبر وقى عظم بدء کلم فرى عمل حبب سحر صرف امن موت اول نفس رجل سلم يسر عطو بنو

اکل تبع هدى سبع ت لبس ک يمن عن نعم الذى خسر قتل الا غنى امن يا جحم دين موسى صبر قول ذکو ذلکم غير کثر ذبح

ولى مثل لم شهد يوم خلق ملک الذى قتل جعل عند خير خلف حتى کفر اذا ذکر توراة صبر کيف عبد خبر هدى لقى حسن رود کثر جىء وحى اخذ رئى امر نفق او دخل تبع بلغ اول

آثار صبر در تکلیف ۵ تواضع: سختى تواضع ۸; صبر در تواضع ۸ توبه: سختى توبه ۸; صبر در توبه ۸ تهجد: سختى تهجد ۸; صبر در تهجد ۸ حق: سختى حق پذیرى ۸; صبر در حق

ملاک توکل ۷ خدا: آثار ربوبیت ۷ سختى: صبر در سختى ۲ صابران ۱: صبر: آثار صبر ۳; فواید اخروى صبر ۲; فواید دنیوى صبر ۲ عمل: عمل پسندیده ۶ مسلمانان: نیازهاى

بصر شطن حضر حقق عند جمل قتل هو جعل قدم هى ولد بعض حلل شرر جرم اذا بنو التى صبر انتم

عقوبت نمائيد بمانند آنچه عقوبت شديد بآن و اگر صبر نمائيد هر آينه آن بهتر است براى صبر كنندگان‌ و صبر كن و نيست صبر تو مگر بكمك خدا و محزون مباش بر ايشان و مباش

سعادت ۱۹ ۱۸ صبر: آثار ترک صبر ۱۳ ; آثار صبر ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۸ ; اهمیّت صبر ۴، ۹ ; تشویق به صبر ۵ ; دعوت به صبر ۹ ; زمینه صبر ۱۶ ; صبر بر عبادت ۲۵ ; صبر بر مصیبت

مقابله به مثل با دشمنان ۱، ۷ دین: آثار دعوت به دین ۳ صبر: آثار صبر ۷; ارزش صبر ۵; اهمیت صبر ۷; فضیلت صبر ۵ عدالت: اهمیت عدالت ۱، ۲ عفو: ارزش عفو ۹; سختى عفو

‌آيه‌ 13. و صبر ‌در‌ ‌هر‌ مقامي‌ مسمّي‌ باسمي‌ ميشود و مولّد خلقي‌ ميگردد، صبر ‌در‌ معاصي‌ تقوي‌، صبر ‌بر‌ تصرف‌ ‌در‌ اموال‌ محرمه‌ ورع‌، صبر ‌در‌ باب‌ جهاد

شده، كه صبر بر سه نوع است: 1. صبر در برابر مصيبت. 2. صبر در برابر معصيت. 3. صبر در برابر عبادت. «1» بنابراين آنچه در روايات آمده كه مراد از صبر در اين آيه

آیات شامل این کلمه صبر (۱۰۳ بار) ف‌ (۲۹۹۹ بار) حبس. امساك. در اقرب آمده «صبر الدابة حبسها بلا علف» راغب امساك در تنگى گفته است . صبر: خويشتن دارى و حبس

شکل علم طوع ضلل ظلم هيم کان شوب يوم غسل خون عنق سجر عدو اکل عين زوج کرر کسب صبر کظم خلد

پایه هاى رفتار ۷ صابران: عفوهاى صابران ۴; فضایل صابران ۴، ۵ صبر: ارزش صبر ۱، ۵; زمینه صبر ۱ عفو: ارزش عفو ۱، ۵; اهمیت عفو ۲; توصیه به عفو ۳; زمینه عفو

تو هرگز نتوانى با من صبر نمودن‌ و چه گونه صبر ميكنى بر آنچه احاطه ندارى بآن از راه دانش‌ گفت زود باشد كه بيابى مرا اگر بخواهد خدا صبر كننده و نافرمانى نكنم

نكنيد كه نسيم فتح بر شما نوزد و صبر كنيد كه خداوند حافظ و ناصر صبر كنندگان است صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد و آنانكه بيرون آمدند

عبادت: اهمیت صبر در عبادت ۹; صبر در عبادت ۵; عوامل صبر در عبادت ۱۰; عوامل عبادت خدا ۱۰ محمد(ص): تکلیف محمد(ص) ۵; توصیه به محمد(ص) ۹; صبر محمد(ص) ۵; عبادات

ذوالکفل(ع) ۲ ذوالکفل(ع): صبر ذوالکفل(ع) ۱، ۲، ۳; عبرت از قصه ذوالکفل(ع) ۲; فضایل ذوالکفل(ع) ۱، ۳ صابران :۱ فضایل صابران ۴ صبر: فضیلت صبر ۴ عبرت: عوامل عبرت ۲

ذکر علم خدا ۲۶ سخت ى: آثار صبر در سختى ۱۵; زمینه نجات از سختى ۱۸; صبر در سختى۱۰، ۲۶ صابران: ۱۶ صبر: عوامل صبر ۲۴، ۲۶; مراد از صبر جمیل ۲۷ صفات: صفات پسندیده

لعل ولى کما اهل ايى جعل لما مع وجس کيف ورى حکم حسب ذلک حنذ فرى خسر ذکر قطع صبر لعن عهد لوط على عجل يا او وصل حذر انتما جىء اخو

۱۳ سختى: صبر در سختى ۱۳ شکست: زمینه شکست ۱۲ صابران: ۱۴ فرجام صابران ۱۱ صبر: آثار صبر ۱۲; اهمیت صبر ۹; تشویق به صبر ۹; دعوت به صبر ۸; زمینه صبر ۱۳ فرجام:

برتر از صبر موسى(ع) و طاقتى افزون تر از طاقت او است. (سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا) انبیا: صبر انبیا ۵; مراتب انبیا ۵ اولیاءالله: صبر اولیاءالله

پرداخت زکات ۲۳ سختى:۱۵ روش تسهیل سختى ۱۵ ۹ صبر: آثار صبر ۲۰، ۲۲ ; ارزش صبر ۲۱، ۲۳ ; اهمیّت صبر ۱۷، ۱۸ ; صبر در امتحان ۱۷، ۲۰ مال:۲، ۳، ۴، ۲۳ مبارزه:۱۳

سيّئة من اساء اليهم بحسناتهم. ما صبر مى‌كنيم و شيعيان ما بيشتر صبر مى‌كنند، زيرا ما دانسته صبر كنيم، و ايشان ندانسته صبر مى‌كنند. و فرمود دفع مى‌كنند سيئات

هم على نصر کفر اذا اتى ان ربب قول لقى فئد او شىء قد قلب اذ طيب حقق کتب قرر صبر الى مع بعد عند فرع فئى شدد ذوق حيى رسل اصل نفس امر قوم ذلک ذکر لا مثل سوء

آیات شامل این کلمه «صبر» به معناى استقامت است. صبر (۱۰۳ بار) وَ أُولُوا لَمَن کَمَا لَهُم أَلِيم الْعَزْم فَاصْبِر تَکْفُرُون غَفَر عَذَاب کُنْتُم مِن

فَإِن‌ يَصبِرُوا ‌يعني‌ صبر دو قسم‌ ‌است‌ صبر ‌از‌ روي‌ اختيار بسيار ممدوح‌ ‌است‌ مثل‌ صبر ‌در‌ بليّات‌ ‌که‌ ناشكري‌ نكند و صبر ‌بر‌ مشقت‌ عبادت‌ و ‌بر‌

بيان‌ مي‌شود مثلا صبر ‌در‌ جنگ‌ شجاعت‌ ‌است‌، صبر ‌بر‌ كف‌ نفس‌ ‌از‌ محرمات‌ تقوي‌، صبر ‌از‌ شهوات‌، عفت‌، صبر ‌بر‌ فضول‌ عيش‌ زهد، و صبر ‌بر‌ زحمت‌ عبادات‌،

Javascript to function. اگر آنها صبر می‌کردند تا خود به سراغشان آیی، برای آنان بهتر بود؛ و خداوند آمرزنده و رحیم است! و اگر آنها صبر مى‌كردند تا تو [خود] به سراغشان

۱۰، ۱۱، ۲۰ ; صبر در سختى ۲، ۵، ۱۵ شخصیت: عوامل شکل گیرى شخصیت ۱۷ شناخت: منابع شناخت ۶ صابران: امداد به صابران ۱۳ صبر: اهمیّت صبر ۱۵ ; پاداش صبر ۱، ۲ ; عوامل

خدا ۷ رهبرى: شرایط رهبرى ۹; صبر رهبرى ۹; نظارت رهبرى ۹; هوشیارى رهبرى ۹ صالح(ع): درخواست معجزه از صالح(ع) ۲; شتر صالح(ع) ۲; صبر صالح(ع) ۶; قصه صالح(ع) ۲;

عبد قرب کسب صحب ردد رزق ذلک يى حقق بئس سبل ا عدل جنن وفى ايد قتر نطق لمم صبر نبو اوى حسن بيت نعم ولى عن صلح بنى اذ دنو

تحت بنى ما ف الذين يدى وقى ى جزى شرب ن امن عمل جنن نهر ربب نا اول امم سعى صبر اوى لقى نن ائى جعل ضعف ايى خلد بوء نور لکن حيى انن وعد عين صلح الله سلم اله

آنكه: صبر كنندگانند در اداى جميع واجبات و مستحبات، و بر ترك محرمات و مشتبهات و تحمل بليات و مشقات و ناملايمات. و صبر سه قسم است: صبر بر طاعت، صبر در مصيبت،

نشانه آن است كه صبر و شكر در كنار هم نقش ويژه‌اى دارند. در حديثى از رسول‌خدا صلى الله عليه و آله آمده است كه ايمان دوشاخه دارد يك شاخه صبر وشاخه ديگر شكر

جهاد اكبر گفتند. وَ يَعلَم‌َ الصّابِرِين‌َ صبر ‌بر‌ طاعت‌ و صبر ‌بر‌ ترك‌ معصيت‌ و صبر ‌در‌ بلاء، و گذشت‌ ‌که‌ صبر يك‌ معناي‌ عامي‌ دارد ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ موردي‌

آیات شامل این کلمه «صبّار» از مادّه «صَبْر» و «شکور» هر دو صیغه مبالغه است که یکى فزونى صبر و استقامت را مى رساند و دیگرى فزونى شکرگزارى نعمت، اشاره به

‌در‌ بلا صبر كند و ‌در‌ نعمت‌ شكرگزار ‌باشد‌ و مكرر بيان‌ ‌شده‌ ‌که‌ صبر سه‌ قسم‌ ‌است‌: صبر ‌در‌ بليات‌ و مصائب‌، صبر ‌بر‌ مشاق‌ عبادات‌، صبر ‌بر‌ ترك‌

آيند مقصود از بلا در آيات مورد بحث دعوت مسلمانان بر استعانت از صبر و صلاة بر هنگام بلا صبر و نماز و تاءكيد فراوان خداوند در قرآن بر تمسك بر آندو نظر جمعى

به خدا :۶ خدا: تشویقهاى خدا ۵ ذکر: آثار ذکر بازگشت به خدا ۷ صبر: تشویق به صبر ۵; عوامل صبر ۷ کافران: دشمنى کافران ۴; لجاجت کافران صدراسلام ۳ محمد(ص): تشویق

آیات شامل این کلمه «أَسْبَغ» از مادّه «سَبْغ» (بر وزن صبر) در اصل به معناى پیراهن، یا زره گشاد و وسیع و کامل است; سپس به نعمت گسترده و فراوان نیز اطلاق

to function. او فقط مردی است که به نوعی جنون مبتلاست! پس مدّتی درباره او صبر کنید (تا مرگش فرا رسد، یا از این بیماری رهایی یابد!)» |او نيست جز مردى كه

«ذلك» در آيه اول و سوم اشاره به صبر و نيز به تقوى و گذشت باشد كه از نتائج صبراند. على هذا در آيه دوم نيز اشاره به صبر است نه به اقامه صلوة و امر به معروف

آيند مقصود از بلا در آيات مورد بحث دعوت مسلمانان بر استعانت از صبر و صلاة بر هنگام بلا صبر و نماز و تاءكيد فراوان خداوند در قرآن بر تمسك بر آندو نظر جمعى

کافران: صبر بر اذیتهاى کافران صدراسلام ۴ مهاجران: اذیت مهاجران صدراسلام ۴; پاداش اخروى مهاجران ۱; توصیه به مهاجران صدراسلام ۴; روزى نیکوى مهاجران ۳; صبر مهاجران

تَحْنَثْ» 9- صبر تلخ است وليكن عاقبت ميوه‌ى شيرين دهد. «وَهَبْنا لَهُ‌- وَجَدْناهُ صابِراً» 10- انابه و تضرع به درگاه خداوند سرچشمه‌ى صبر است. «صابِراً-

فضایل انصار ۱; مراتب ایمان انصار ۸ ایمان: آثار صبر بر ایمان ۱۳; ارزش صبر بر ایمان ۳; ایمان در سختى ۹; پاداش صبر بر ایمان ۳ پاداش: عوامل ازدیاد پاداش ۴; مراتب

عقوبت نمائيد بمانند آنچه عقوبت شديد بآن و اگر صبر نمائيد هر آينه آن بهتر است براى صبر كنندگان‌ و صبر كن و نيست صبر تو مگر بكمك خدا و محزون مباش بر ايشان و مباش

ایّوب) و تذکاری (از صبر و شکیبائی) برای خردمندان (تا همچون ایّوب شکیبا و امیدوار به لطف و فضل خدا باشند و در حوادث و مشکلات، رشته‌ی صبر جمیل را از دست ندهند)

هدایتگرى انبیا ۷ تکلیف: استقامت در عمل به تکلیف ۵; صبر در عمل به تکلیف ۵ خدا: تشویقهاى خدا ۵ صبر: تشویق به صبر ۵ کافران: تکذیبگرى کافران صدراسلام ۳; دشمنى کافران

(عَقْدُ الْقَلْبِ عَلى إِمْضاءِ الاَمْرِ). در قرآن مجید، گاهى «عزم» در مورد «صبر» و گاه به معناى «وفاى به عهد» به کار رفته. عزم‌ (۹ بار) وَ الْأُمُور ذٰلِک

افراد لجوج، بايد صبر و مقاومت كرد. آرى تبليغ دين در برابر تكذيب‌ها و آزارها به صبر و حوصله نياز دارد. «وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ» 2- صبر اگر در راه اجراى

از مادّه «شُکر» است. «صبّار» و «شکور» هر دو صیغه مبالغه است که یکى فزونى صبر و استقامت را مى رساند و دیگرى فزونى شکرگزارى نعمت، اشاره به این که افراد باایمان

او نفس الى حلل بطل خبر غضض خلد غلل دمر ظلم نور اذ طير جبل ذهب حصن قرب خوف صبر صوب حبب لقى انت کبر دنو ا

دشمنان دین ۱۰ سرزمینها مالکیت سرزمین اقوام پیشین ۴; مالکیت سرزمین انبیا ۴ صبر: آثار صبر ۱۲ ظالمان ۱۰: حتمیت هلاکت ظالمان ۱۰ ۷; هلاکت ظالمان ۱۰ ۸، ۱۴ ظلم: موارد

الله علیه وآله)مى خوانیم: «ضریع چیزى است در آتش دوزخ، شبیه خار، تلخ تر از صبر، متعفن تر از مردار، و سوزنده تر از آتش، خداوند آن را ضریع نام نهاده است» (أَلضَّرِیْعُ

با «لام» و «الى» متعدى باشد به معنى قصد آيد. [اعراف:126]. پروردگارا بر ما صبر فرو ريز و ما را مسلمان بميران. افراغ ريختن شى‏ء روان است به منظور خالى كردن

الْجَزَعِ» و در قاموس هُلعَ (بروزن صرد) را حريص گفته است. على هذا هَلُوع يعنى كم صبر و پر طمع. در اينصورت دو آيه بعدى يعنى جزع به هنگام ضرر و بخل به هنگام نعمت

استقامت الیاس(ع)۷; ایمان الیاس(ع) ۱; تقرب الیاس(ع) ۲; زمینه پاداش الیاس(ع) ۳; صبر الیاس(ع) ۷; عبودیت الیاس(ع) ۱; فضایل الیاس(ع) ۷; مقامات الیاس(ع) ۱، ۲ ایمان:

است همچنين است آيه [قصص:10]. [آل عمران:200]. «اِصبِرُوا» صبر فردى را مى‏رساند و (صابِرُوا» به صبر دسته جمعى دلالت دارد و «رابِطُوا» از مرابطه به عقيده الميزان

كه در راه او صبر كنند و بدى‌ها را با خوبى پاسخ دهند و از اموالشان در راه خدا بخشند، پاداشِ دو برابر وعده داد، اين آيه به يكى از نمونه‌هاى صبر و برخوردهاى

۲; کیفر دین فروشان ۲; گمراهى دین فروشان ۱; محرومیت دین فروشان ۱، ۲ صبر: مراد از صبر بر آتش ۱۰، ۱۱ عذاب: اهل عذاب ۵، ۶، ۹; مراتب عذاب ۹; موجبات عذاب ۵،

سوره طور است. خداوند در قرآن، حدود بيست مرتبه پيامبرش را به صبر دعوت كرده است زيرا ارشاد مردم صبر و مقاومت لازم دارد. در سوره شعراء، شعار تمام انبيا اين است

الذين انن اذا شىء على مثل حسن قوم نا قد الا او نفس ظلم کون قدم عن فتن کسب ارض صبر عذب نن رسل امر ى کفر فضل يدى س فرح کلل قدر بين وبل هذه لو اذن ضعف ذلک رحم

السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ (96) بعد از آن پيغمبر را امر به صبر مى‌فرمايد تا انقضاء مدت معلوم: ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ:

تو هرگز نتوانى با من صبر نمودن‌ و چه گونه صبر ميكنى بر آنچه احاطه ندارى بآن از راه دانش‌ گفت زود باشد كه بيابى مرا اگر بخواهد خدا صبر كننده و نافرمانى نكنم

كارهاى من صبر نتوانى كرد تا بالاخره موسى گفت: اگر بار ديگر از تو از علت كارى بپرسم با من مصاحبت مكن از جانب من به عذرى كه اول گفته بودى كه من صبر نتوانم كرد،

بَنی إِسْرائیلَ بِمَا صَبَرُوا: «وعده پروردگارت درباره بنى اسرائیل در مقابل صبر و استقامتى که کردند انجام پذیرفت». نیز از همین نظر است; زیرا انسان به هنگام

دشمنان ۱۱ راه خدا:۱۰ سختى:۱۵ روش تسهیل سختى ۱۵ ۶ شکست: عوامل شکست ۷ صبر: آثار صبر ۱۴ غزوه حمراءالاسد:۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۱۱، ۱۲، ۱۶ مجاهدان: تشویق مجاهدان ۱۲

و خانواده‌اش را [همراه خود] برد، از جانب طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت صبر کنید، من [از دور] آتشی دیده‌ام، شاید از آنجا برای شما خبری یا پاره آتشی بیاورم،

(يُجزَون‌َ الغُرفَةَ بِما صَبَرُوا) گفتند سه‌ قسم‌ صبر داريم‌ صبر ‌در‌ بليات‌، صبر ‌بر‌ زحمت‌ عبادت‌، صبر ‌بر‌ جلوگيري‌ نفس‌ ‌از‌ معاصي‌ و مشتهيات‌ 300 درجه‌،

مبتلا فرمود او را به محن عظيمه؛ پس نيكو صبر نمود بر آن. بنابراين سزاوار است هر مبتلائى صبر نمايد و بداند كه عاقبت صبر، محمود است. باقى گزارشات حضرت ايوب در

آیات شامل این کلمه صبر (۱۰۳ بار) ل‌ (۳۸۴۲ بار) وَ مَا خَيْر اصْبِر لَهُو صَبَرْتُم صَبْرُک لَئِن إِلاّ بِه بِاللّه عُوقِبْتُم بِمِثْل در حال بارگیری..

آیات شامل این کلمه صبر (۱۰۳ بار) ک‌ (۱۴۷۸ بار) وَ إِلاّ مَا لا بِاللّه اصْبِر لِلصّابِرِين خَيْر تَحْزَن لَهُو عَلَيْهِم صَبَرْتُم تَک در حال بارگیری.

آیات شامل این کلمه v صبر (۱۰۳ بار) وَ اصْبِرُوا رَابِطُوا آمَنُوا الّذِين اتّقُوا اللّه أَيّهَا لَعَلّکُم الْحِسَاب يَا تُفْلِحُون سَرِيع در حال بارگیری

آیات شامل این کلمه صبر (۱۰۳ بار) هم‌ (۳۸۹۶ بار) عَلَى فَمَا بِالْمَغْفِرَة النّار ذٰلِک بِأَن الْعَذَاب وَ اللّه نَزّل بِالْهُدَى الضّلاَلَة الْکِتَاب

سوره طور است. خداوند در قرآن، حدود بيست مرتبه پيامبرش را به صبر دعوت كرده است زيرا ارشاد مردم صبر و مقاومت لازم دارد. در سوره شعراء، شعار تمام انبيا اين است

کفر و شرک در عصر بعثت، مردم را به صبر و پایدارى بر آیین شرک و مواضع عقیدتى خود فرامى خواندند. (و اصبروا على ءالهتکم) «صبر بر آلهه» کنایه از پایدارى بر پرستش

۵، ۶ ; افعال خدا ۶ ; تهدیدهاى خدا ۹ ; علم غیب خدا ۴ ; وعده هاى خدا ۷ صبر: اهمیّت صبر ۱۰ غیب: موارد غیب ۵ کافران: بهانه جویى کافران صدر اسلام ۳ ; خواسته هاى

آیات شامل این کلمه صبر (۱۰۳ بار) وَ عَلَيْهَا نَبّئْهُم لِعِبَادَتِه بِالصّلاَة فَارْتَقِبْهُم أَن هَل لا فَاعْبُدْه بَيْنَهُمَا نَسْأَلُک تَعْلَم لَهُم

آیات شامل این کلمه صبر (۱۰۳ بار) وَ إِن اللّه آمَنُوا عَلَى بِاللّه آلِهَتِکُم الْأَرْض رِيحُکُم امْشُوا لا الّذِين صَابِرُوا لِلّه مَع اسْتَعِينُوا أَيّهَا

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

آیات شامل این کلمه صبر (۱۰۳ بار) وَ قَال مَعِي لَم تَسْتَطِيع لَن إِنّک عَلَيْه رَبّنَا مَا عَلَيْنَا عَن أَفْرِغ لا عَلَى أَمّا إِن کَيْف أَقُل يَسْأَلُونَک

و تكليف و صبر را الهام مى‌كند. «وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ» 4- كسى‌كه به علم و اراده خداوند ايمان دارد، در برابر حوادث، صبر و توكّل و اميد

بود، و من آن کار را از پیش خود نکردم، این معنای چیزی است که نتوانستی بر آن صبر کنی‌ و اما آن ديوار از آن دو پسر يتيم در آن شهر بود و زير آن گنجى براى آنان

حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر استاد (خضر عليه السلام ) صبر نياوردن موسى (ع ) به سكوت در برابراعمال خضر (ع ) غرض اصلى آيات بيان يك داستان

حسن ضرب رفق وجه حرير برر امن کون قرب نضر انن الذين جنن شمس برق زوج استبرق صبر يوم فعل ف مثل زمهر شغل دنو سندس خضر

در حال بارگیری... ل کم قول ک هم نفس بل قد ف ى ذلک نا ب ها امر شطن اتى يا صبر هدى انن موسى صدق بصر ملو کذب نبذ دمى دمو ذهب ان بين منن من ما دمم جمل على

السلام ) به پسرانش كه گفتند يوسف را گرگ خورده اشاره به معناى صبر و اينكه صابران چه كسانى هستند صبر، تواءم با توكل كارساز است سررسيدن كاروانيان و بيرون آوردن

ديگران و توكّل بر خدا، زمينه صبر در برابر ناملايمات است. وَ اذْكُرِ ... وَ تَبَتَّلْ‌ ... فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا وَ اصْبِرْ 2- صبر و سعه صدر، از شرائط مهم رهبرى

قرآن: ۶(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... نا ف ربب على ه ل قول ب الى صبر ان يسر ايى اذا کذب موسى کم س ى امم کود کما نصب ن اتى عسر قطر لا بدو فئد صبح

کون وضع ها اخر جعل وثق ک علم لقى نزغ عن ولد اخذ نن عذب قارون کلم غرو ويل صبر حرف رجل نا فوق نصارى اخو ثنى شطن قسو ثوب زيل طلع على رود قلب ضلل

كه بعد از علم به حكم نمى‏شود آن حضرت را از پشت ديوار و غيره صدا كرد بايد صبر نمود تا خود تشريف بياورد [حجرات:4]. وَ مِن إِن اغْضُض أَنْکَر الْأَصْوَات

كه بعد از علم به حكم نمى‏شود آن حضرت را از پشت ديوار و غيره صدا كرد بايد صبر نمود تا خود تشريف بياورد [حجرات:4]. الْحَمِير أَ الْأَصْوَات أَنْکَر لَم تَرَوْا

كه بعد از علم به حكم نمى‏شود آن حضرت را از پشت ديوار و غيره صدا كرد بايد صبر نمود تا خود تشريف بياورد [حجرات:4]. وَ مِنْهُم اسْتَطَعْت أَجْلِب عَلَيْهِم

شرايع گذشته است ولى پيروى از هدايتشان همان هدايت خدائى است در مجمع فرموده: در صبر بر ايذاء قومت از آنها پيروى كن. ولى بهتر است آن را اعم بگيريم. [زخرف:23].

كَذَّبُونِ «26» او نيست جز مردى كه در او نوعى جنون است، پس تا مدّتى درباره‌ى او صبر كنيد. (تا از جنون نجات يابد يا بميرد يا ما تكليف خود را با او روشن كنيم).

زیانکارى: عوامل زیانکارى ۷ سختیها: راههاى تسهیل سختیها ۱۵ ; سختیها جنگ ۱۲ صبر: اهمیّت صبر ۷ علم:۶ عمل:۱۱ غزوه احد:۱، ۲، ۳، ۵، ۷، ۸، ۱۸ گمراهى: زمینه‌هاى گمراهى

در جنگ ۳ سختى:۱، ۲، ۱۱، ۱۷ آثار سختى ۱، ۲، ۱۱، ۱۷ ۲۰ شکست: در جنگ ۳ صبر: ارزش صبر ۱۸ على (ع): احسان على (ع) ۲۱ ; تقواى على (ع) ۲۱ عمل:۹ ارزش عمل ۹ ۲۰ ;

دشمنان ۷، ۱۹ ۲، ۴، ۸ دین: دشمنان دین ۷، ۱۰ سختى: روش تسهیل سختى ۹، ۱۰ صبر: آثار صبر ۱۳ غزوه احد:۱، ۲، ۳، ۸، ۱۹ غزوه حمراءالاسد:۱۵، ۱۶ مجاهدان: صدر اسلام

شرايع گذشته است ولى پيروى از هدايتشان همان هدايت خدائى است در مجمع فرموده: در صبر بر ايذاء قومت از آنها پيروى كن. ولى بهتر است آن را اعم بگيريم. [زخرف:23].

يا آنچه بتو دستور داده ميشود از جانب خداوند از دعوت بتوحيد و عبادت خدا و صبر بر ناملائمات وارده از قوم همانستكه بانبياء گذشته دستور داده شده بود يا دستور

دروغ ميپنداشتيد آيا پس جادو است اين يا شما نمى‌بينيد فرود آئيد در آن صبر كنيد يا صبر نكنيد مساوى است بر شما جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه عمل

کلل خمر يتم کما سقى وحد اول بين حبر سوف نکر سوى غصب ورى ها رشد رضو س ثنى صبر سرر بشر خلو الله طغى

الذين کبر نور کم بئس قول ما ها الله اله وله خلد نا ليس کفر انن ان ا صدق ى وقى صبر جىء من ب قد الذى ربب ظلم ک اکل امن لا نزل کون حسن سوق على کرم قلب نعم اهل

فوق تكرار شده است. ه وله جند اله الله قول ل ب نا برز داود اتى قتل لما يوم صبر مع الذين طوق ربب ظنن هم لا انن ملک حکم فرغ اذن علم على لقى هزم

ارض شىء جعل خسر نصر صلو قد دعو دون مثل ذکر نفس بعد حکم سمع حسب س نظر کلل صبر جىء نجو شهد دين ضعف

فى ف ه من ما عدد قول ک لبث الف علم ل يوم الله ب فعل ثم ربب اله انن قدر ربع صبر شىء بضع حسب على عمر کون رئى خمس وله نا کهف ارض سبع اهل ان جىء بلغ غلب فتن

استعانت به صبر و صلوة وجه استعمال كلمه ((ظن )) در ((الذين يظنون انهم ملاقوار بهم )) بحث روايتى (شامل رواياتى درباره استعانت از صبر و صلوة و مراد از صبر و...)

رئى اتى ثم ربب مثل فعل قلل عذب ضرع صلى نفس انس او يوم بعد عمل اهل ذوق لکن صبر کبر بيت سوء اکل سحت قدم اخذ ردد عدو حتى بين لو بعض لعن امر رفد س قرر حين ذلک

كرم ابريشم به دست مى‏آيد . فى ها هم قول من هدى الى لبس ذهب وکء لولو حمد جنن صبر الله طيب ما على اله ارک ل ب وله لا رئى سور سرر جزى الذى نضر صرط

آنانكه ايمان آورده و اعمال نيكو انجام داده و يكديگر را امر به حق و امر به صبر مى‏كنند. وَ مَا بِالصّلاَة کُنْت الزّکَاة أَيْن مُبَارَکا دُمْت حَيّا جَعَلَنِي

عن دعو انس هل عمل اتى ذلک لما بلد ذکر قضى صلح وجد شىء دخل امر ى نقب اوى س صبر ظنن جهنم الله قبل ايى کون خير ام متع بطش حيى ان جنن جزع ائى اله ا اول

بل ضعف ثمود حدث إبليس حضر جمع عين کبر اذ رجع جند هنا بغى الذى طالوت سکن مع صبر غلب هزم او مرء فضل انس حطم کبکب کلم عذب جعل شعر حتى بسم

دروغ ميپنداشتيد آيا پس جادو است اين يا شما نمى‌بينيد فرود آئيد در آن صبر كنيد يا صبر نكنيد مساوى است بر شما جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه عمل

آنانكه ايمان آورده و اعمال نيكو انجام داده و يكديگر را امر به حق و امر به صبر مى‏كنند. وَ مَا بِه بِهَا الْعَالَمِين الدّين لِرَب إِبْرَاهِيم نُوحا مِن

جبر انا قد لم ائى ولد رحم نا وقى شطن لو جىء کذب اوى شدد علم مؤتفکة آدم اين صبر زيد کبر برر ابو ورق لقف هما ثعب نهى فوز شرب قوم دبر

امر ذلک غفر موسى سير خوف قد الا جعل ى يا حقق نذر سوء لو ولى او نور سرع جنن صبر خير قوى جرم حکم دبر ذنب نکص عبد فکک درى هما قوم نفق شىء مکر ردد ا تلک ذو نفس

آنانكه ايمان آورده و اعمال نيكو انجام داده و يكديگر را امر به حق و امر به صبر مى‏كنند. ال الْمَوْت أَحَدَکُم حَضَر خَيْرا حِين اثْنَان لِلْوَالِدَيْن إِن

«ادرؤا الحدود بالشبهات» ما ب ف هم من ها عن ان حسن قتل نفس سوء کون کذب رزق صبر قول وعلن اله فى شهد اول وله الله سرر عذب اذ فعل کم کود مرر ه ل نا على طوع

الذين صلو ان کم خلف نفق کون شىء ب تبع قول اذ جوب ى لو شهو بعد نتق جبل اول صبر اخر سوف خير صغر ت فوق قوم ما رحم ربب لقى بکى فضل ذکر کتب سجد کان او الا غوى

عقوبت نمائيد بمانند آنچه عقوبت شديد بآن و اگر صبر نمائيد هر آينه آن بهتر است براى صبر كنندگان‌ و صبر كن و نيست صبر تو مگر بكمك خدا و محزون مباش بر ايشان و مباش

ج5، ص 219 بود. اين كنايه است از رقت قلب و كثرت ترحم و زيادى شفقت. بردبار و صبر كننده بر اذيت و آزار قوم به حدى كه آذر مى‌گفت‌ «لَأَرْجُمَنَّكَ» «1» او در

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

دروغ ميپنداشتيد آيا پس جادو است اين يا شما نمى‌بينيد فرود آئيد در آن صبر كنيد يا صبر نكنيد مساوى است بر شما جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه عمل

مول قد ذلک مرض نکر جدث حلل حشر اثم هذا دعو کان عدو کثر ارض نهى صلح على حجج صبر نصب خرج عذب بلغ عرف شقق نجو وعد خشى ازف کتم اکل الذى الا نحن رغب اذ قبل صير

کبب وجه رحم قبل لو صوت ما نزل حيى ربع خير سوى الک بعض رسل هلک وحد همز مهن صبر غضض الذين وله خلق ملک لئک طمن اذ قوم اخو سئل هما ذلل غفر هذا طمئن حلف نمم

وله کم قول نا ى انن لا کون ما ک ب الذين ان امن رسل فى ا ربب على قوم نجو جعل صبر اتى رحم يا شهد لن نن اول اخر قعد لم ن نزل خرج بنو علم ها مع اذا طوع قتل صدق

ولى س هذا سوف بئس الله اله وله لعل انتم لما سعر الذى ان شقى شقو على جعل هو صبر او صير ندو سقر کذب اتى اذ ذلک کفر ايى رحب رود ندى قوم ثبر وعد حمم نصب بصر

قتل ايى ذکر هلک قول يا کلف انن لا فتء کم ما ت شکو تبع کفف عشر بئس سبل الذين صبر

خلف نا سمو اهل اخذ سلک غفر بشر نفس شرب ائى لون هذا علم حوط الذين طلب صبح ذا صبر کمم زيت مول الله کون سبل شکر عين کبر سوغ فجر عمل بلد هو صحب ذلکم حصد سنو جبى

لفظ بيشتر در قرآن مجيد نداريم. هم ل رئى جرم ب هن ف شکر بين نور او ما کسب صبر جعل ظنن عفو عن کلل انن علم کثر جوب الذين ها ايى لم

قلب ى لم وقى اخذ بين صدق عجب شىء خير وعد صمم اولاء حتى انس حيى نظر ارض قد صبر الذى عرب قصص قرب خلق رسل قبل تلک التى اول صلو قرء بکم جعل ليل خرج قرض عون

دوران ذوالقرنین ۱۱; سهولت قوانین ذوالقرنین ۶; صالحان در حکومت ذوالقرنین ۸; صبر ذوالقرنین۲; ظالمان در حکومت ذوالقرنین ۸; قانونگذارى ذوالقرنین ۶; قصه ذوالقرنین

بلا صبر ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ سؤالات‌ قيامت‌ همين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ نعمتهاي‌ ‌من‌ شكر گزار بودي‌ و ‌در‌ بليات‌ صبر داشتي‌ ‌ يا ‌ نه‌!‌-‌ و مراتب‌ شكر و صبر ‌را‌

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

گروه رستگار صابرانند. «1» «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ» صبر وظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد. 4- حسرت بزرگ آن است كه انسان براى لذّت و راحتى

ما ه نوح کون غبر جمع مطر اخر ثم کذب قول هلک عجز لما الا ايى قرن عقب الم ل صبر رسل انن عذب الذين الله ائى کلل اله شىء قبل ان صنع حقق اوى وله امر فرعون صبح

که گناهکار و متجاوز بودند. و آن‌گاه كه گفتيد: اى موسى! ما ديگر بر يك خوراك صبر نكنيم، پروردگار خويش را بخوان تا از آنچه زمين مى‌روياند، از سبزيجات و خيار

عنوان خدا خواهند پذيرفت. «آلِهَتِنا» 4- صبر و مقاومت در همه جا ارزش نيست، گاهى يكدندگى و لجاجت است، همچون صبر و مقاومت در گمراهى و انحراف. «صَبَرْنا» 5-

امدادهاى خدا ۲۹ ; حاکمیت خدا ۲۸ ; سنّتهاى خدا ۲۵ صابران: فضایل صابران ۲۹ صبر: آثار صبر ۳۱ طالوت: اطاعت از طالوت ۴، ۵ ; جهاد طالوت ۱۵ ; رهبرى طالوت ۳ ; سپاه

غم‌انگیز، و در عین حال پر شکوه و با ابهت دارد، صبر و شکیبایی او مخصوصا در برابر حوادث ناگوار عجیب بود، به گونه‌ای که «صبر ایوب» یک ضرب المثل قدیمی است. می‌فرماید:

یوسف(ع) ۱۲; برادر ابوینى یوسف(ع) ۶; حلم یوسف(ع) ۹، ۱۰; سرزنش یوسف(ع) ۱۶; صبر یوسف(ع) ۹، ۱۰; فضایل یوسف(ع) ۱۰; قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۴، ۱۶;

نكنيد كه نسيم فتح بر شما نوزد و صبر كنيد كه خداوند حافظ و ناصر صبر كنندگان است صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد و آنانكه بيرون آمدند

هدى کون نا الا لدى قوم رزق شىء الى جىء عند کلل خلف نن کتب بغى روح ربب ذوق صبر نصر حتى قبل کفر ک دنو مسس اذ ضرر رجع حزب بين رسل بل فسق قدر يوم اخذ طيب امن

شدد حيى ايى ترک فسد امن وذر ان کون عذب جىء ارض اثر سقر نن جعل نا لم قول امر صبر قوم فنى بعد نهى فرعون لن ذا وجه کلل زين جزى نوح بل کلم عقب لوح يى ذلک غرق

به صبر بر مصائب ، صبر را از ((عزم الامور))خواند توضيح سفارشات ديگر لقمان به فرزند: ((و لا تصعر خدك للناس ...)) بحث روايتى رواياتى درباره نماز، صبر و پرهيز

ثوب قرر ثقل الا خرج او ى شىء اول عشو فتى حضر اتى نن اذ ولى بعد نا صدق سجن صبر نذر عتو صلو ثنى امن وضع قلب وکل عجب انس لقى نحن غفل وصى ضرر غشو نظر مع نفس

هر كه در آن ميلى ظالمانه اراده كند... ه من فى الذين ب دون انن وجد لسن الا صبر لن الذى بلغ سمو ک الى نفس ظلم اوى دعو قدر وذر ائى على ذوق شىء مع اله ما وله

چنانكه حضرت على عليه السلام فرمود: «صبرت و فى العين قذى و فى الحلق شجى» «3» صبر كردم در حالى كه در چشم، خار و در گلو تيغ داشتم. و درباره امام حسين عليه السلام

شود. بِهذا ... اخْتِلاقٌ‌ 10- پيامبران، صبر را در راه خدا قرار مى‌دهند. «وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ» و كفّار، صبر را در راه بت‌ها. «اصْبِرُوا عَلى‌ آلِهَتِكُمْ»

ج‌3، ص: 237 اگر توانى به صبر و يقين كار كنى چنان كن، و الا صبر نما كه صبر بر آنچه كاره باشى خير بسيار است، و بدان نصرت با صبر است، و فرح با اندوه و سختى

،سرمست و بالنده است . جز صابران نيكوكردار... صبر و عمل صالح انسان را از آن دو طبيعت مذموم مى رهانند، و صبر وعمل صالح منفك از ايمان نيستند توضيح درباره خطاب

سختى‌ها و مشكلات زوال‌پذيرند و به آسانى تبديل مى‌شوند). صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد 7- انسان بايد بعد از فارغ شدن از هر كار و

مى‌رسد. امام صادق عليه السلام فرمود: مكارم اخلاق ده چيز است: يقين، قناعت، صبر، شكر، حلم، حسن خلق، سخاوت، غيرت، شجاعت، جوانمردى. حضرت على عليه السلام فرمود:

لئک قول الذى نن موت وزن قوم ملک او کفر سلم بلغ اتى حتى ن امن رسل شدد ذکر صبر رئى وزر وفى جزى يا قسط فجر هن کسب وعد الا سئل صلح جىء نذر انس نعم التى حسب

امن مول انن نفس على هجر کفر علم ف لا يمن ک ما هو رسل جهد اول ى مع ها قسم صبر کبر کون الى فلح بعد نبو لعل اخر ثم نفق قعد ربب لم يوم ايى نن حقق غلظ اوى شرک

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

عرش و بهتر احاله علم آنست به اهل آن و اللّه اعلم پس صبر كن اى پيغمبر بر تكذيب قوم و آزار آنها صبر خوبى كه شكايت و جزع در آن نباشد اصلا تا بزودى به اجر

زکريا جعل نعج بيت هل مريم ب شفع رجع لدى ادريس فى ايى اهل اليسع اتى وحد نا صبر عبد قلم رسل عزز سوء صفو قبل هذا علم لقى الى امن امم لا نور فعل تسع قد نصح

*** قدم گاهى به معنى منزلت و مقام است و گاهى مراد از ثبوت قدم و استقامت و صبر است مثل [نحل:94]. تا قدمى پس از ثبوتش بلغزد يعنى استقامت به تزلزل مبدل شود

سوگند بپروردگار ما گويد پس بچشيد عذاب را بسبب آنكه كفر ميورزيديد پس صبر كن همچنانكه صبر كردند صاحبان جدّ و جهد از پيمبران و بشتاب مخواه عذاب را براى آنها

سوگند بپروردگار ما گويد پس بچشيد عذاب را بسبب آنكه كفر ميورزيديد پس صبر كن همچنانكه صبر كردند صاحبان جدّ و جهد از پيمبران و بشتاب مخواه عذاب را براى آنها

پندى براى عبادت كنندگان‌ و اسمعيل و ادريس و ذا الكفل را كه هر يك بودند از صبر كنندگان‌ و در آورديم ايشانرا در رحمت خود همانا ايشان بودند از شايستگان. تفسير

جلد 4 صفحه 66 است كه صبر فرمايد در مقابل اقوال و افعال ناشايسته كفار تا مستحق اجر بى‌شمار گردد و نيز موجب قوت قلب اهل ايمان است كه صبر كنند در مقابل آزار

‌در‌ ضمن‌ خطبه‌ مفصّلي‌ ميفرمايد «و اعلموا انّه‌ ليس‌ لهذا الجلد الرقيق‌ صبر ‌علي‌ النار فارحموا نفوسكم‌ فانّكم‌ ‌قد‌ جرّبتموها ‌في‌ مصائب‌ الدنيا، أ فرأيتم‌

همانا ما بوديم پيش از آن منقادان‌ آنگروه داده شوند مزدشانرا دو بار بسبب آنكه صبر كردند و دفع ميكنند بسبب خوبى بدى را و از آنچه روزى داديم ايشانرا انفاق ميكنند

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

خير کفر حسن نفس ذلک عذب اذا الا صلح نور ولى اذ ثم بين ذکر شىء حقق کتب انس صبر سوء جعل برر اخر رحم عن اهل عبد قبل هدى نزل عدد لو اخو عقب عند ارض لکن التى

السلام ) به پسرانش كه گفتند يوسف را گرگ خورده اشاره به معناى صبر و اينكه صابران چه كسانى هستند صبر، تواءم با توكل كارساز است سررسيدن كاروانيان و بيرون آوردن

«أفَنَجعَل المُسلِمينَ كَالمُجرِمين» معناى استدراج كافران و تکذیب گران دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع» دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

پندى براى عبادت كنندگان‌ و اسمعيل و ادريس و ذا الكفل را كه هر يك بودند از صبر كنندگان‌ و در آورديم ايشانرا در رحمت خود همانا ايشان بودند از شايستگان. تفسير

بر آن اشاره به فرق بين ميل به ظالمين و مصاديق مباشرت در ظلم امر به نماز و صبر كه مهمترين عبادات و اخلاقيات هستند معناى ((اختلاف )) و مشتقات ديگر ماده ((خلف

وادى غير ذى زرع و انداخته شدن به آتش نسبت به ابراهيم «عليه السلام» و هكذا صبر ايوب «عليه السلام» كه فرموده: [ص:44]. و نيز تلاشها و مجاهدتهاى موسى «عليه

متكبّر همانا ما فرستندگانيم ناقه را آزمايش براى آنها پس مراقب آنها باش و صبر كن‌ و آگاه كن آنها را كه آب قسمت شده است ميانشان هر قسمتى حاضر شده بنوبت‌

باعمال‌ صالحه‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ سه‌ جمله‌ نتيجه‌ صبر ‌است‌، صبر ‌بر‌ ايمان‌ ‌که‌ نبادي‌ ‌از‌ ايمان‌ خارج‌ شويد و صبر ‌بر‌ ترك‌ محرمات‌ مرتكب‌ معاصي‌ الهيه‌ نشويد

نشانه انواع محنتها و تکلیفها گردانیده تا صدق ایمانش به واسطه فرمانبرداری و صبر معلوم شود، و تقوای آن ظاهر گردد، و از کوره آزمایش، پاک و بیغش بیرون آید. شأن

حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر استاد (خضر عليه السلام ) صبر نياوردن موسى (ع ) به سكوت در برابراعمال خضر (ع ) غرض اصلى آيات بيان يك داستان

اگر باشد از شما صد تن صبر كننده غلبه مينمايند بر دويست نفر و اگر باشند از شما هزار تن غالب ميشوند بر دو هزار نفر باذن خدا و خدا با صبر كنندگان است. تفسير

«ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ» 18- دشمن براى موفقيّت خود، زمان‌هاى طولانى را صرف و صبر مى‌كند. «ثُمَ‌ جلد 10 - صفحه 289 نَظَرَ، ثُمَّ عَبَسَ‌، ثُمَّ أَدْبَرَ» (كلمه

السلام ) به پسرانش كه گفتند يوسف را گرگ خورده اشاره به معناى صبر و اينكه صابران چه كسانى هستند صبر، تواءم با توكل كارساز است سررسيدن كاروانيان و بيرون آوردن

ف ما بين سنو الله فى اله کون قلب ل الف وله غلب انن الک ک مئى قدر لئک خمس صبر ربب ملک الى ان مدد قريش ثم لو امن يوم اذن نزل الذين رحل جعل على ها شتو لکن

متكبّر همانا ما فرستندگانيم ناقه را آزمايش براى آنها پس مراقب آنها باش و صبر كن‌ و آگاه كن آنها را كه آب قسمت شده است ميانشان هر قسمتى حاضر شده بنوبت‌

و آنكه چون بيرون آمدند با خود ميگفتند برويد و ثابت قدم باشيد در دينتان و صبر نمائيد بر پرستش و ستايش بتانتان براى تقرّب بخدا با اينمرد مكالمه نمودن فائده

سختى‌ها و مشكلات زوال‌پذيرند و به آسانى تبديل مى‌شوند). صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد 7- انسان بايد بعد از فارغ شدن از هر كار و

«ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ» 18- دشمن براى موفقيّت خود، زمان‌هاى طولانى را صرف و صبر مى‌كند. «ثُمَ‌ جلد 10 - صفحه 289 نَظَرَ، ثُمَّ عَبَسَ‌، ثُمَّ أَدْبَرَ» (كلمه

«ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ» 18- دشمن براى موفقيّت خود، زمان‌هاى طولانى را صرف و صبر مى‌كند. «ثُمَ‌ جلد 10 - صفحه 289 نَظَرَ، ثُمَّ عَبَسَ‌، ثُمَّ أَدْبَرَ» (كلمه

«ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ» 18- دشمن براى موفقيّت خود، زمان‌هاى طولانى را صرف و صبر مى‌كند. «ثُمَ‌ جلد 10 - صفحه 289 نَظَرَ، ثُمَّ عَبَسَ‌، ثُمَّ أَدْبَرَ» (كلمه

و آله و سلّم: ضريع چيزى است در ميان آتش جهنّم و مشابه خار است، تلخ‌تر از صبر و گنديده‌تر از مردار و حرارت آن بيشتر از آتش است و حق تعالى آن را ضريع نام

يوسفم و اين است برادرم بتحقيق منّت نهاد خدا بر ما همانا كسيكه پرهيزكارى كند و صبر نمايد پس همانا خدا ضايع نميكند مزد نيكوكاران را گفتند بخدا كه بتحقيق بر گزيد

ى ربب فى الى ها عن اذا الا نا اول ذکر علم امر نفق نهى رزق قول کتب حفظ رسل صبر مع اخر هو طوع سکن يا لم ا خير انس بعد رئى قبل يوم حسن عند ولى بيت انتم ايى

منقطع شدنى‌ پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو. تفسير قمّى ره نقل

منقطع شدنى‌ پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو. تفسير قمّى ره نقل

منقطع شدنى‌ پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو. تفسير قمّى ره نقل

بر آن اشاره به فرق بين ميل به ظالمين و مصاديق مباشرت در ظلم امر به نماز و صبر كه مهمترين عبادات و اخلاقيات هستند معناى ((اختلاف )) و مشتقات ديگر ماده ((خلف

گرفته‌اید (متجاوز را) به عقوبت رسانید، و اگر به‌درستی صبر کنید البته آن برای شکیبایان بهتر است. و صبر کن و صبر تو جز به (توفیق) خدا نیست. و بر آنان اندوه مخور

تعالى بيان فرمود كه اگر شما مسلمانان صبر و تقوا داشته باشيد حيله و مكر دشمنان ضرر به شما نرساند، مفهوم فرمايش آنكه اگر صبر و تقوا نداشته باشيد ضرر خواهيد برد،

پیش از آنکه راستگویان و دروغگویان را بشناسی، به آنها اجازه دادی؟! (خوب بود صبر می‌کردی، تا هر دو گروه خود را نشان دهند!) خدا تو را ببخشد، چرا پيش از آن كه

همانا ما بوديم پيش از آن منقادان‌ آنگروه داده شوند مزدشانرا دو بار بسبب آنكه صبر كردند و دفع ميكنند بسبب خوبى بدى را و از آنچه روزى داديم ايشانرا انفاق ميكنند

«أفَنَجعَل المُسلِمينَ كَالمُجرِمين» معناى استدراج كافران و تکذیب گران دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع» دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى

«ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ» 18- دشمن براى موفقيّت خود، زمان‌هاى طولانى را صرف و صبر مى‌كند. «ثُمَ‌ جلد 10 - صفحه 289 نَظَرَ، ثُمَّ عَبَسَ‌، ثُمَّ أَدْبَرَ» (كلمه

«ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ» 18- دشمن براى موفقيّت خود، زمان‌هاى طولانى را صرف و صبر مى‌كند. «ثُمَ‌ جلد 10 - صفحه 289 نَظَرَ، ثُمَّ عَبَسَ‌، ثُمَّ أَدْبَرَ» (كلمه

ياوه‌گو، برخوردى اعراض آميز داشته باشد و در برابر توهين و تهمت‌ها چشم‌پوشى و صبر كند، نه آنكه درگير و گلاويز شود. وَ أَعْرِضْ‌ ... 4- هم بايد به معروف امر

قلب رئى يا رسل عذب ولى سوء کلل عمل هدى او کذب رزق کتب نفس رحم الى الا سمو صبر عن ارض حکم شدد وکل خلق عدد بئس عند ذکر جهنم اوى ترک يسر لما ظلم مول قد بين

گران‌بارند. یا نزدشان غیب است، پس ایشان (آن را) می‌نویسند؟ پس برای حکم پروردگارت صبر کن، و مانند همراه ماهی [:یونس] مباش، چون (خدا را) ندا در داد در حالی که غضبش

لِحُكْمِ رَبِكَ وَ لا تَكُنْ كَصصاحِبِ الْحُوتِ» معلوم مى‏شود كه بهتر بود بيشتر صبر به خرج داده و از ميان قومش خارج نشود و از «فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ»

كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب

تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام

متكبّر همانا ما فرستندگانيم ناقه را آزمايش براى آنها پس مراقب آنها باش و صبر كن‌ و آگاه كن آنها را كه آب قسمت شده است ميانشان هر قسمتى حاضر شده بنوبت‌

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

از رموز موفقيّت پيشوايان دينى، صبر آنان بر مشكلات شخصى، جنگ ها، فقرها، بيمارى‌ها، داغ ديدن‌ها و امثال آن بوده است. و صبر و پايدارى، قناعت و بردبارى و زهد

سختى‌ها و مشكلات زوال‌پذيرند و به آسانى تبديل مى‌شوند). صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد 7- انسان بايد بعد از فارغ شدن از هر كار و

مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟ مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران

متكبّر همانا ما فرستندگانيم ناقه را آزمايش براى آنها پس مراقب آنها باش و صبر كن‌ و آگاه كن آنها را كه آب قسمت شده است ميانشان هر قسمتى حاضر شده بنوبت‌

كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب

كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب

پرهيزكاران پيشوا آنگروه جزا داده شوند در بهشت رفيع‌ترين مقام را بسبب آنچه صبر كردند و رسانده ميشوند در آن بشارت و سلام را جاودانيان در آن، چه خوب قرارگاه

تحقيق خداى تعالى خبر جنود كفره را به تو اعلام نمود تا تسلّى خاطر تو، و موجب صبر تو باشد بر تكذيب قوم و ترساندن آنان از وقوع مثل آن عقاب بر ايشان و ظفر و نصرت

و كتاب روشنگر آمده بودند، تكذيب شدند. 1- آشنايى با تاريخ گذشتگان، روحيه‌ى صبر و مقاومت را در انسان بالا مى‌برد. «فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ

بر آن اشاره به فرق بين ميل به ظالمين و مصاديق مباشرت در ظلم امر به نماز و صبر كه مهمترين عبادات و اخلاقيات هستند معناى ((اختلاف )) و مشتقات ديگر ماده ((خلف

عزز دعو اخذ قتل شهد ضلل کتب خير کذب تبع جىء ذلکم بل بنو عدو لعن خلف وحد دنو صبر ذا دخل

متكبّر همانا ما فرستندگانيم ناقه را آزمايش براى آنها پس مراقب آنها باش و صبر كن‌ و آگاه كن آنها را كه آب قسمت شده است ميانشان هر قسمتى حاضر شده بنوبت‌

كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب

گرداند و جمع نمود پس در جاى محفوظى نهاد همانا انسان آفريده شد بسيار حريص كم صبر چون برسد او را بدى ناله و فرياد كننده است‌ و چون برسد او را خوبى منع كننده

و الرضا بما قسم اللّه و ان السارق حبسه اللّه من رزقه و كان عليه ائمه و لو صبر لنال ذلك و جاءه من وجهه‌ «2»: يعنى و ملازم باش قناعت را و رضا به آنچه قسمت

رسيد فرمود امر از همان قرار است پس صبر تو چگونه‌ جلد 4 صفحه 215 خواهد بود در آنزمان عرض كردم يا رسول اللّه آنوقت وقت صبر نيست وقت خوشحالى و شكر است پس فرمود

وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (121) إِنَّ فِي ذلِكَ‌: بدرستى كه در صبر نوح و اذيت قوم و عناد و انكار ايشان و غرق گشتن ايشان و نجات اهل ايمان در كشتى،

رفاه نياورده است، امّا در پاسخ آنان مى‌فرمايد: پيروزى، نياز به شرايطى همچون صبر، تلاش وتوكّل دارد كه با فراهم شدن آنها، يارى الهى فرامى‌رسد. جلد 3 - صفحه

خلاصه آورده است. جلد 14 - صفحه 135 1- آگاهى مؤمنان در استقامت بر ايمان و صبر در ايذاء و اذيّت كفار و معاندان، چنان [كه‌] مؤمنان اصحاب اخدود به عمليّات

يوسفم و اين است برادرم بتحقيق منّت نهاد خدا بر ما همانا كسيكه پرهيزكارى كند و صبر نمايد پس همانا خدا ضايع نميكند مزد نيكوكاران را گفتند بخدا كه بتحقيق بر گزيد

يوسفم و اين است برادرم بتحقيق منّت نهاد خدا بر ما همانا كسيكه پرهيزكارى كند و صبر نمايد پس همانا خدا ضايع نميكند مزد نيكوكاران را گفتند بخدا كه بتحقيق بر گزيد

مكشوف گردد. پس بر محسود لازم است كه سپر صبر در سر كشد تا به جهت جزع، غصص صبر بر ايذاء حسد، نسائم و روايح طيبه صبر به همه اقطار عالم رسيده موجب اشتهار فضائل

امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد صبر بر مشقّت و آزار در امر بمعروف و نهى از منكر است و همانا اين صبر بر مصائب از امورى است كه ناچار بايد عازم و

بر آن اشاره به فرق بين ميل به ظالمين و مصاديق مباشرت در ظلم امر به نماز و صبر كه مهمترين عبادات و اخلاقيات هستند معناى ((اختلاف )) و مشتقات ديگر ماده ((خلف

[:زمان] آفریدیم. و هرگز ما را هیچ‌گونه خستگی لمس نکرد. پس بر آنچه می‌گویند صبر کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از غروب با ستایش پروردگارت تسبیح گوی. و پاره‌ای

كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب

پرهيزكاران پيشوا آنگروه جزا داده شوند در بهشت رفيع‌ترين مقام را بسبب آنچه صبر كردند و رسانده ميشوند در آن بشارت و سلام را جاودانيان در آن، چه خوب قرارگاه

و آنكه چون بيرون آمدند با خود ميگفتند برويد و ثابت قدم باشيد در دينتان و صبر نمائيد بر پرستش و ستايش بتانتان براى تقرّب بخدا با اينمرد مكالمه نمودن فائده

السلام ) به پسرانش كه گفتند يوسف را گرگ خورده اشاره به معناى صبر و اينكه صابران چه كسانى هستند صبر، تواءم با توكل كارساز است سررسيدن كاروانيان و بيرون آوردن

در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه صبر كند و خدا به اوصبر داده است (روايت در ذيل آيات : ((ضرب

حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر استاد (خضر عليه السلام ) صبر نياوردن موسى (ع ) به سكوت در برابراعمال خضر (ع ) غرض اصلى آيات بيان يك داستان

ميشود و آنچه نزد خدا است باقى ميماند و هر آينه جزا ميدهيم البتّه آنانرا كه صبر نمودند مزدشان را ببهتر چيزيكه بودند بجا مى‌آوردند هر كس بجا آورد كار شايسته