نتایج جستجو

۳; فواید شتر ۱; فواید شیر شتر ۲ شکر: اهمیت شکر نعمت ۷; شکر نعمت ۴; وجوب شکرنعمت ۸; وضوح شکر نعمت ۷ کفران: شگفتى کفران نعمت ۶ کفران کنندگان: سرزنش کفران کنندگان

۱۳ ; نعمت دین ۱۳، ۱۴ رسالت: نعمت رسالت ۹ رفتار: پایه‌هاى رفتار ۸ شاکران:۹ مقامات شاکران ۹ ۱۶ شایستگى: آثار شایستگى ۷ شکر: اهمیت شکر نعمت ۱۵ ; شکر نعمت

رهبانیت ۳ زندگى: روش زندگى ۱۳ زهد: سرزنش زهد بیجا ۳ شکر: اهمیت شکر نعمت ۱۰; توصیه به شکر نعمت ۱۳; موارد شکر نعمت ۱۱ طعام: تنوع طعام هاى لذیذ ۷ طیبات: استفاده

نعمتهاى خدا ۱، ۲، ۵ شکر: اهمیت شکر نعمت ۳; عجز از شکر نعمت ۲ عمل: عمل پسندیده ۳ عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۷ کفران: سرزنش کفران نعمت ۶

برترى روح بر جسم ۷; نقش روح ۱۱، ۱۲ شکر: شکر نعمت ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸; کمى شکر نعمت ۱۴ شنوایى: منشأ شنوایى ۱۱ غفلت: غفلت از شکر ۱۵ قلب: تنوع ادراک قلب ۱۳; خالق

درختان ۳; خالق درختان ۱; فواید درختان ۱ شکر: شکر نعمت ۲ کفر: موانع کفر ۳ کفران: موانع کفران نعمت ۳ نعمت: نعمت باغها ۲

سنت نجات بخشى ۴ شاکران: پاداش شاکران ۴; نجات شاکران ۴ شکر: آثار شکر نعمت ۲; حقیقت شکر ۶; نشانه هاى شکر ۵ عبودیت: آثار عبودیت ۶ عذاب: نجات از عذاب ۴ لطف خدا:

استفاده از روزى ۱۱ ; روزى طیب ۷، ۸، ۹، ۱۱، ۱۵ شکر: ارزش شکر ۱۴ ; زمینه شکر نعمت ۱۳ ; شکر نعمت ۱۵ ; موجبات شکر ۱۵ ظالمان:۳ غزوه بدر: عوامل پیروزى در غزوه بدر

نعمتهاى خدا ۲ زمین: فواید زمین ۱ شکر: شکر نعمت ۲ علوفه :۴ زمینه پیدایش علوفه ۱ ۴ کفر: موانع کفر ۳ کفران: موانع کفران نعمت ۳ گیاهان: گیاهان خودرو ۴ مراتع

درباره باران ۲ خدا: افعال خدا ۱; نقش خدا ۲; نعمتهاى خدا ۴ شکر: شکر نعمت ۴ نعمت: نعمت آب ۴; نعمت باران ۴

شکر نعمت ۱۳; تشویق به شکر نعمت ۱۰; زمینه شکر ۱۲ طبیعت: استفاده از طبیعت ۴ عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۱۴ غواصى: احکام غواصى ۵ کشتیرانى: کشتیرانى در دریا

اتمام حجت خدا ۴; تدبیرهاى خدا ۲; مالکیت خدا ۲; نشانه هاى ربوبیت خدا ۷ شکر: شکر نعمت ۵ عبادت: آثار عبادت خدا ۵; اهمیت عبادت خدا ۴، ۷; عبادت خدا ۱، ۳ قریش:

خدا شناسى ۴; سرزنشهاى خدا ۵; نعمتهاى خدا ۳ ذکر: آثار ذکر مبدأ آفرینش ۴ شکر: شکر نعمت ۳ غفلت: غفلت از کیفیت خلقت انسان ۵; غفلت از کیفیت خلقت جن ۵ کافران: سرزنش

زمینه تقوا ۴ ذکر: ذکر ناپایدارى رفاه ۴ زندگى: ناپایدارى زندگى دنیوى ۱ شکر: شکر نعمت ۶ صالح(ع): سرزنشهاى صالح(ع) ۵; هشدارهاى صالح(ع) ۱ غفلت: زمینه غفلت از

غذایى ۲ تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱ شکر: زمینه شکر نعمت ۴ علم: اهمیت علم ۵ کفر: موانع کفر ۲ کفران: موانع کفران نعمت ۴ موادغذایى: مطالعه تولید موادغذایى

اجتماعى ۶، ۷، ۹، ۱۶ نعمت: انذار مشمولان نعمت ۱۱; عوامل بقاى نعمت ۱۳; عوامل سلب نعمت ۱۳; نعمت آرامش اجتماعى ۲; نعمت امنیت اجتماعى ۲; نعمت رشد اقتصادى ۳ البرهان

مستقیم ۶ عقل: عدم استفاده از عقل ۷ کفران: موارد کفران نعمت ۷ نعمت: نعمت بینایى ۴; نعمت شنوایى ۴; نعمت قواى ادراکى ۴ هدایت: عوامل هدایت ۶

خدا ۷; عطایاى خدا ۳ شرک: آثار شرک ۱ شکر: اهمیت شکر نعمت ۲ کفران: زشتى کفران نعمت ۸; زمینه کفران نعمت ۱; کفران نعمت ۵ کفران کنندگان: تهدید کفران کنندگان

زمینه رشد ۵ شکر: شکر نعمت ۶ صراط مستقیم: منشأ سهولت سلوک صراط مستقیم ۱; هدایت به صراط مستقیم ۳ کفر: توجیه ناپذیرى کفر ۲; موانع کفر ۷ نعمت: نعمت سلوک سبیل الله

بسمله در نحر شتر ۶، ۷ شعائرالله :۱ تعظیم شعائرالله۳ شکر: اهمیت شکر ۱۷; اهمیت شکر نعمت ۱۵; شکر نعمت ۱۶ فقرا: اهمیت تأمین فقرا ۱۲ قربانى: فلسفه قربانى ۱۷;

ذکر دفن میت ۱۱; آثار ذکر مرگ ۴، ۱۱ سبیل الله: فرصت سلوک سبیل الله ۳ شکر: شکر نعمت ۷ عمل: عمل پسندیده ۶ عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۱۰ کفر: موانع کفر ۴،

سلیمان(ع) ۱۰; منشأ قدرت سلیمان(ع) ۱۲; نعمتهاى سلیمان(ع) ۱۱ شکر: آثار شکر ۱۸; آثار شکر نعمت ۲۰; شکر نعمت ۲۱ علم: آثار علم ۴، ۱۵ عمل: آثار عمل ۲۰ عوامل طبیعى:

(فاعبد اللّه مخلصًا له الدین) حق: ممیز حق و باطل ۵ خدا: توصیه هاى خدا ۶ شکر: شکر نعمت ۷ عبادت: اخلاص در عبادت ۶، ۷، ۸، ۹; شرایط عبادت ۸ قرآن: اهمیت نزول قرآن

۹ خدا: آثار حکمت خدا ۱۰; حکمت خدا ۶; مدح خدا ۶; نشانه هاى حکمت خدا ۸ شکر: شکر نعمت ۹ قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۲، ۱۲; تحریف قرآن ۱، ۲; جاودانگى قرآن ۴; حقانیت

شکست اصحاب فیل ۵ اصحاب کهف: آثار هلاکت اصحاب کهف ۷ خدا: افعال خدا ۱ شکر: شکر نعمت ۹ قریش: تاریخ قریش ۷; تداوم زندگى قریش ۹; تفضل به قریش ۶; حاکمیت قریش

دعا ۶; توصیه به دعا ۱; زمینه دعا ۲ ذکر: آثار ذکر ۲; ذکر ربوبیت خدا ۲ شکر: شکر نعمت ۵ علایق: اهمیت جهت دهى به علایق ۳; اهمیت علاقه به خدا ۴; علاقه به خدا

خلقت شب۱، ۷، ۱۰; فواید تاریکى شب ۳; فواید شب ۲ شکر: شکر نعمت ۱۴ عبادت: آثار عبادت غیرخدا ۱۵ کفران: کفران نعمت ۱۳، ۱۵ معاد: دلایل معاد ۷ معبودراستین: خالقیت

خدا ۵، ۹; قدرت خدا ۱، ۹; نعمتهاى خدا ۷ ذکر: ذکر منشأ امکانات مادى ۶ شکر: شکر نعمت ۷ علم: منشأ زوال علم لدنى ۴; منشأ علم لدنى ۴ محمد(ص): بى یاورى محمد(ص)

۳، ۵; نقش تسخیر روز ۴; نقش روز ۱۰ شب: تسخیر شب ۳، ۴، ۵; نقش شب ۱۰ شکر: اهمیت شکر نعمت ۵ طبیعت: استفاده از طبیعت ۶ ماه: تداوم گردش ماه ۲; تسخیر ماه ۱، ۴،

عبرت از قرآن ۵; فلسفه نزول قرآن ۵ کفران: کفران نعمت ۹ مردم: کفران مردم مقارن بعثت ۹ نعمت: نعمت باران ۷; نعمت قرآن ۸، ۹

بطلان شرک ۶ شکر: شکر نعمت ۹ عمل: عمل ناپسند ۱۱ کفران: کفران نعمت ۱۰; ناپسندى کفران نعمت ۱۲ مشرکان مکه: سرزنش مشرکان مکه ۵، ۱۰; کفران نعمت مشرکان مکه ۸

موجبات جلب فضل خدا ۱۱; نعمتهاى خدا ۱۷ روزى: وسایل تأمین روزى ۱۵ شکر: شکر خدا ۱۶; شکر نعمت ۱۷، ۱۸ طبیعت: استفاده از طبیعت ۱۱ عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى

کسانی را که [شکر] نعمت خدا را به کفران و ناسپاسی تبدیل کردند و قوم خود را به سرای نابودی و هلاکت درآوردند، ندیدی؟ آيا نديده‌اى آن كسان را كه نعمت خدا را به

مکه: فلسفه امنیت اهل مکه ۱۵; فلسفه رفع گرسنگى اهل مکه ۱۵ نعمت: مشمولان نعمت ۱۶; نعمت امنیت ۱۶; نعمت غذا ۱۶

۷ مدیریت: ملاک مدیریت ۶ مؤمنان: فضایل مؤمنان ۱ نبوت: نعمت نبوت ۱، ۲، ۵، ۱۵ نعمت:۱، ۲، ۵ شکر نعمت ۱، ۲، ۵ ۱۵ هدایت: عوامل هدایت ۱۰، ۱۴ ; مراحل هدایت ۱۱

اگر (لطف خدا را) شکر گزارید و (به او) ایمان آرید؟! خدا شکر نعمت از شما می‌پذیرد و علمش (به صلاح خلق) محیط است. اگر شما سپاس گزارِ [نعمت هایِ بی شمارِ حق]

۹; منشأ علم سلیمان(ع) ۵; نعمتهاى سلیمان(ع) ۵، ۷ شکر: شکر نعمت ۸ لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۹ نعمت: منشأ نعمت ۱۰

فلسفه رویش میوه ها ۶; نقش رویش میوه ها ۷ نظام علیّت ۹: نعمت: نعمت تسخیر نهرها ۱۷; نعمت گیاهان ۸; نعمت میوه ها ۸ نهرها: استفاده از نهرها ۱۵; اهمیت نهرها ۱۶;

نگذاشت)، نیکی (و فراوانی نعمت و رفاه) را به جای بدی (و ناراحتی و گرفتاری) قرار دادیم؛ آنچنان که فزونی گرفتند، (و همه‌گونه نعمت و برکت یافتند، و مغرور شدند،)

راه صلاح یا فساد در پیش می‌گیرید. دادگری یا ستم می‌ورزید. شکر نعمت به جای می‌آورید یا کفران نعمت می‌کنید). (قوم موسی) گفتند: «پیش از آنکه تو نزد ما بیایی

خاک، تشکیک کردند. (و قالوا أءذا ضللنا فى الأرض أءنّا لفى خلق جدید) ۲ - ترک شکر نعمت، موجب مبغوض خدا شدن است. (قلیلاً ما تشکرون . و قالوا) التفات از خطاب به

بی‌راه می‌گذارد. و خدا هر کاری بخواهد انجام می‌دهد. آیا سوی کسانی که (شکر) نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سرای هلاکت فرو آوردند، ننگریستی‌؟

کلمه شکر (۷۵ بار) ثنا گوئى در مقابل نعمت. در مجمع فرموده: شكر اعتراف به نعمت است توأم با نوعى تعظيم. رمّانى گفته: شكر اظهار نعمت است راغب گويد: شكر يادآورى

رده:اهمیت اقرار به نعمتهاى خدا رده:اهمیت بکارت رده:اهمیت تزکیه رده:اهمیت ذکر منشأ نعمت رده:اهمیت ذکر نظارت خدا رده:اهمیت زکات رده:اهمیت عمل صالح رده:اهمیت قرآن

۱۰ ; موجبات زیان ۱۱ سرزمین شام:۱۳، ۱۴ سرزمین مقدّس:۱، ۵، ۸، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳ شکر: نعمت ۵، ۶، ۷ ظالمان: جنگ با ظالمان ۱۰ عدد چهل:۱۴ موسى (ع): اوامر موسى (ع) ۱،

ذکر نعمت ۱۵ رضاع: مدت رضاع ۱۱، ۳۸; نقش دوران رضاع ۱۳ زایمان: سختى زایمان ۸ سختى: پاداش تحمل سختى ها ۱۰ شکر: آثار شکر ۲۶، ۲۷; اهمیت شکر ۲۰; زمینه شکر ۳۷;

۹، ۱۰ ; شکر حوّا ۱۳ ; عهد حوّا با خدا ۱۳ ; فلسفه خلقت حوّا ۵ ; قصه حوّا ۳، ۴، ۷، ۸، ۹، ۱۰ خدا: تدبیر خدا ۱۴ ; خالقیت خدا ۱ شاکران:۱۳ شکر: نعمت ۱۵ فرزند:

كنيم، او به مقتضاى ربوبيّت خود به ما لطف مى‌كند. شكر نعمت، نعمتت افزون كند كفر نعمت از كفت بيرون كند 18- در شيوه‌ى دعوت، تملّق ممنوع است. «وَ مَنْ كَفَرَ

نقل نموده كه پرسيدند از اين آيه فرمود بنده گناه ميكند پس نعمت او افزوده ميشود و مشغول ميكند آن نعمت او را از طلب مغفرت از آنگناه و نيز از آنحضرت روايت شده

خدا ۴ شکر: اهمیت شکر ۷; تداوم شکر ۷; شکر در بى نیازى ۷; شکر در فقر ۷ علایق: علاقه به امکانات مادى ۵; علاقه به نعمت ۵ نعمت: منشأ سلب نعمت ۱; منشأ نعمت ۱ یأس:

۱۲ لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۱، ۲ مردگان: احیاى مردگان ۱ نعمت: نعمت خانواده ۵; نعمت زن ۵; نعمت فرزند ۵

منكه ميگويم از خدا بترسيد براى آنستكه خداوند ولىّ نعمت شما است و شكر نعمت بطاعت است كه موجب مزيد نعمت ميگردد و كفرانش بمعصيت است كه موجب قطع آن خواهد بود

عوامل فقر ۷ کفران: کفران نعمت ۳ محمد(ص): آثار تکذیب محمد(ص) ۱۰ مکه: عذاب اهل مکه ۱۰ ناامنی: عوامل ناامنى اجتماعى ۷ نعمت: نعمت انبیا ۱

منكه ميگويم از خدا بترسيد براى آنستكه خداوند ولىّ نعمت شما است و شكر نعمت بطاعت است كه موجب مزيد نعمت ميگردد و كفرانش بمعصيت است كه موجب قطع آن خواهد بود

منكه ميگويم از خدا بترسيد براى آنستكه خداوند ولىّ نعمت شما است و شكر نعمت بطاعت است كه موجب مزيد نعمت ميگردد و كفرانش بمعصيت است كه موجب قطع آن خواهد بود

ره فرموده اينها قومى بودند كه نهر آبى داشتند و با وفور نعمت و رفاهيّت زندگانى ميكردند پس كفران نعمت نمودند و استنجاء كردند بخمير براى آنكه نرم باشد پس نهرشان

خداى تعالى در چند جاى از كلامش اين حقيقت را اعلام كرده كه شكر نعمت، كه خود در حقيقت استعمال نعمت است به نحوى كه احسان منعم را يادآورى و اظهار مى كند، و در

براى ادامه نعمت و اعمال صالحه براى آخرت گرديد و عرضه داشت بار الها بازدار مرا از هر امرى غير از شكر خود و وادار مرا تا شكر گزارى نمايم از نعمت علم و نبوت

داشت پروردگارا ايّوب كه اداء شكر نعمت تو را مينمايد براى آنستكه نعمت را باو تمام كردى اگر نعمتهاى دنيوى را از او بگيرى شكر نعمت تو را نخواهد نمود مرا بر مال

اجابت دعاى شاکران ۴; عفو شاکران ۵; فضایل شاکران ۸; وعده به شاکران ۱۱ شکر: آثار شکر ۱، ۶، ۷ صالحان: وعده به صالحان ۱۱ عاقلان: عاقلان در بهشت ۶; فضایل عاقلان

كشيده شود. «1» كفّار و مشركان نعمت‌هاى بزرگ الهى را به كفر تبديل كردند: الف: به جاى نعمت توحيد، شرك را برگزيدند. ب: نعمت فطرت پاك را رها كردند و به تقليد

ذات پس در هر نفسى دو نعمت موجود و بر هر نعمتى شكرى واجب. از دست و زبان كه بر آيد. كز عهده شكرش بدر آيد. پس بايد در مقام اداء شكر نعمت كه عقلا واجب‌ جلد 3

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

شرافت آن اضافه بخود نمودم و روح خود خواندم پس سجده كنيد براى عبادت من و شكر نعمت و تجليل و تعظيم او در برابرش چون او حامل انوار محمدى صلى اللّه عليه و آله

خداوند، بازدارنده او از کفران نعمت هاى الهى (ما أکفره . من أىّ شىء خلقه) در برداشت یاد شده، مراد از کفر - در آیه قبل - کفران نعمت دانسته شده است. انسان: بى ارزشى

نشود از آنها و نه آنها مهلت داده شوند. تفسير - پس از اقامه حجّت بر وجوب شكر نعمت و تسليم و انقياد در برابر اوامر حضرت احديّت باز اگر اهل عناد و لجاج اعراض

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

براى ادامه نعمت و اعمال صالحه براى آخرت گرديد و عرضه داشت بار الها بازدار مرا از هر امرى غير از شكر خود و وادار مرا تا شكر گزارى نمايم از نعمت علم و نبوت

خلق فرموده و بايد مخلوق خالق خود را عبادت كند نه مخلوق او و خود را چون شكر نعمت واجب و كفران آن قبيح است و قوم بعد از عجز از جواب آنحضرت با اكثريّت قريب

خلق فرموده و بايد مخلوق خالق خود را عبادت كند نه مخلوق او و خود را چون شكر نعمت واجب و كفران آن قبيح است و قوم بعد از عجز از جواب آنحضرت با اكثريّت قريب

خلق فرموده و بايد مخلوق خالق خود را عبادت كند نه مخلوق او و خود را چون شكر نعمت واجب و كفران آن قبيح است و قوم بعد از عجز از جواب آنحضرت با اكثريّت قريب

شرافت آن اضافه بخود نمودم و روح خود خواندم پس سجده كنيد براى عبادت من و شكر نعمت و تجليل و تعظيم او در برابرش چون او حامل انوار محمدى صلى اللّه عليه و آله

منكه ميگويم از خدا بترسيد براى آنستكه خداوند ولىّ نعمت شما است و شكر نعمت بطاعت است كه موجب مزيد نعمت ميگردد و كفرانش بمعصيت است كه موجب قطع آن خواهد بود

ذات پس در هر نفسى دو نعمت موجود و بر هر نعمتى شكرى واجب. از دست و زبان كه بر آيد. كز عهده شكرش بدر آيد. پس بايد در مقام اداء شكر نعمت كه عقلا واجب‌ جلد 3

خود يا بيك فقير خاك نشين با آنكه اگر تمام اينكارها را هم بكند هزار يك حقّ شكر نعمت حقّ را بجا نياورده در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه وقتى مشغول

نشود از آنها و نه آنها مهلت داده شوند. تفسير - پس از اقامه حجّت بر وجوب شكر نعمت و تسليم و انقياد در برابر اوامر حضرت احديّت باز اگر اهل عناد و لجاج اعراض

أنعمت علیکم) کلمه «نعمت» به صورت مفرد آمده است. مراد از آن مى تواند نعمتى خاص و ویژه، همانند بعثت موسى (ع) باشد و مى تواند جنس نعمت باشد و شامل نعمتهاى

بلا تفسير شده و تصريح فرموده‌اند كه از او گناهى سر نزده بود و در هر حال شكر نعمت حقّ را بجا آورد و ابتلاء او براى حكم و مصالحى بود كه شمّه‌ئى از آن ذكر

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

منكه ميگويم از خدا بترسيد براى آنستكه خداوند ولىّ نعمت شما است و شكر نعمت بطاعت است كه موجب مزيد نعمت ميگردد و كفرانش بمعصيت است كه موجب قطع آن خواهد بود

منكه ميگويم از خدا بترسيد براى آنستكه خداوند ولىّ نعمت شما است و شكر نعمت بطاعت است كه موجب مزيد نعمت ميگردد و كفرانش بمعصيت است كه موجب قطع آن خواهد بود

function. آنها نعمت خدا را می‌شناسند؛ سپس آن را انکار می‌کنند؛ و اکثرشان کافرند! |نعمت خدا را مى‌شناسند آن‌گاه منكر آن مى‌شوند و بيشترشان كافرند نعمت خدا را مى‌شناسند،

اختبار و امتحان بندگان است كه تا چه درجه در آن نعمت كه هستند شكرش را بجا ميآورند و كسيكه اعراض نمايد از شكر نعمت حق و ياد خدا و ولايت مولى چنانچه قمى ره نقل

اختبار و امتحان بندگان است كه تا چه درجه در آن نعمت كه هستند شكرش را بجا ميآورند و كسيكه اعراض نمايد از شكر نعمت حق و ياد خدا و ولايت مولى چنانچه قمى ره نقل

تهديد كافران مكذب : ((لنهلكن الظالمين و لنسكننكم الارض ...)) (روايتى درباره شكر نعمت و چند روايت ديگر درذيل آيات گذشته ) رواياتى درباره معناى ((صديد)) تفسیر

ثروت اندوزى ۱ عمل: عمل ناپسند ۶; عوامل مؤثر در عمل ۵ کفران: کفران نعمت ۶ نعمت: نعمت علم ۶ تفسیر کشف الاسرار. تفسیر ابن المنذر.

خواهد بود. ۶ - کفران نعمت، مایه استحقاق شدیدترین عقوبت ها است. (قتل الإنسن ما أکفره) مراد از «کفر» در «ماأکفره» ممکن است کفران نعمت هاى خداوند باشد که آیات

شرافت آن اضافه بخود نمودم و روح خود خواندم پس سجده كنيد براى عبادت من و شكر نعمت و تجليل و تعظيم او در برابرش چون او حامل انوار محمدى صلى اللّه عليه و آله

شرافت آن اضافه بخود نمودم و روح خود خواندم پس سجده كنيد براى عبادت من و شكر نعمت و تجليل و تعظيم او در برابرش چون او حامل انوار محمدى صلى اللّه عليه و آله

هم طمع دارد كه من بر مال و جاه او بيفزايم نه چنين است نخواهم افزود چون شكر نعمت مرا بجا نياورد و جاى تعجب است كه با وصف اين بانگ هل من مزيد او بلند است

مشرکان مکه ۱۲ ; هلاکت مشرکان مکه ۱۲ نعمت: تبدیل نعمت ۱، ۹ ; صلاحیت براى نعمت ۴، ۶ ; موجبات جلب نعمت ۸ ; موجبات سلب نعمت ۵، ۶، ۹ هلاکت: عوامل هلاکت ۱۲

کوهها: اهمیت کوهها ۳; فلسفه خلقت کوهها ۷; فواید کوهها ۱، ۲، ۳ نعمت: نعمت راهها ۸; نعمت کوهها ۸; نعمت نهرها ۸ نهرها: استفاده از نهرها ۴; فلسفه خلقت نهرها ۴، ۵،

بلا تفسير شده و تصريح فرموده‌اند كه از او گناهى سر نزده بود و در هر حال شكر نعمت حقّ را بجا آورد و ابتلاء او براى حكم و مصالحى بود كه شمّه‌ئى از آن ذكر

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

خود يا بيك فقير خاك نشين با آنكه اگر تمام اينكارها را هم بكند هزار يك حقّ شكر نعمت حقّ را بجا نياورده در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه وقتى مشغول

با این نعمت فراوان بیازمائیم» (لنفتنهم فیه). و از اینجا روشن می‌شود که یکی از اسباب مهم امتحان الهی وفور نعمت است، و اتفاقا آزمایش به وسیله «نعمت» از آزمایش

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

برادران دينى خود را آشكار كند و پنهان ننمايد خصوصا اگر بر او ذيحق باشند كه شكر نعمت واجب است و اظهار خوبى كسى يا اخفاء آن اگر چه در ابتداء آيه ذكر شده است

خود يا بيك فقير خاك نشين با آنكه اگر تمام اينكارها را هم بكند هزار يك حقّ شكر نعمت حقّ را بجا نياورده در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه وقتى مشغول

دلالالتى است: 1- افتتاح فرموده كلام مجيد را به ذكر نعمت ايجاد و تابع آورده نعمت علم را. پس اگر بعد از نعمت ايجاد، نعمتى شريف‌تر و عظيم‌تر و اعلاتر از علم مى‌بود،

اختبار و امتحان بندگان است كه تا چه درجه در آن نعمت كه هستند شكرش را بجا ميآورند و كسيكه اعراض نمايد از شكر نعمت حق و ياد خدا و ولايت مولى چنانچه قمى ره نقل

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

خلق فرموده و بايد مخلوق خالق خود را عبادت كند نه مخلوق او و خود را چون شكر نعمت واجب و كفران آن قبيح است و قوم بعد از عجز از جواب آنحضرت با اكثريّت قريب

شرافت آن اضافه بخود نمودم و روح خود خواندم پس سجده كنيد براى عبادت من و شكر نعمت و تجليل و تعظيم او در برابرش چون او حامل انوار محمدى صلى اللّه عليه و آله

هم طمع دارد كه من بر مال و جاه او بيفزايم نه چنين است نخواهم افزود چون شكر نعمت مرا بجا نياورد و جاى تعجب است كه با وصف اين بانگ هل من مزيد او بلند است

هم طمع دارد كه من بر مال و جاه او بيفزايم نه چنين است نخواهم افزود چون شكر نعمت مرا بجا نياورد و جاى تعجب است كه با وصف اين بانگ هل من مزيد او بلند است

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

نكردى بسوى اين اشخاص كه تبديل نمودند نعمت خدا را بكفر و وارد كردند قوم خود را در سراى هلاكت كه جهنّم است يعنى بجاى شكر نعمت كفران نمودند و كافر شدند بخدا و

- کفران نعمت هاى خداوند، سرپیچى از فرمان او است. (ما أکفره ... لمّا یقض ما أمره) چنانچه مراد از کفر در «ما أکفره» کفران نعمت باشد، شکرگزارى نعمت مصداق مورد

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

بلا تفسير شده و تصريح فرموده‌اند كه از او گناهى سر نزده بود و در هر حال شكر نعمت حقّ را بجا آورد و ابتلاء او براى حكم و مصالحى بود كه شمّه‌ئى از آن ذكر

محرمات:۱۳، ۱۴ مبغوضان: خدا ۲، ۴ نعمت: حرمت کفران نعمت ۱۴ ; کفران نعمت ۴، ۵، ۱۱، ۱۲، ۱۷ ; کیفر کفران نعمت ۹ ; منشأ نعمت ۶ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن،

خود يا بيك فقير خاك نشين با آنكه اگر تمام اينكارها را هم بكند هزار يك حقّ شكر نعمت حقّ را بجا نياورده در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه وقتى مشغول

هم طمع دارد كه من بر مال و جاه او بيفزايم نه چنين است نخواهم افزود چون شكر نعمت مرا بجا نياورد و جاى تعجب است كه با وصف اين بانگ هل من مزيد او بلند است

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

هم طمع دارد كه من بر مال و جاه او بيفزايم نه چنين است نخواهم افزود چون شكر نعمت مرا بجا نياورد و جاى تعجب است كه با وصف اين بانگ هل من مزيد او بلند است

هم طمع دارد كه من بر مال و جاه او بيفزايم نه چنين است نخواهم افزود چون شكر نعمت مرا بجا نياورد و جاى تعجب است كه با وصف اين بانگ هل من مزيد او بلند است

بلا تفسير شده و تصريح فرموده‌اند كه از او گناهى سر نزده بود و در هر حال شكر نعمت حقّ را بجا آورد و ابتلاء او براى حكم و مصالحى بود كه شمّه‌ئى از آن ذكر

منطق الطير با فهميدن كلام مورچه سليمان عليه السّلام در دعاى خود، الهام شكر نعمت ، انجام عمل صالح و نيز صلاح ذاتى و نفسانى را مى طلبد ذكاتى كه در دعاى سليمان

منطق الطير با فهميدن كلام مورچه سليمان عليه السّلام در دعاى خود، الهام شكر نعمت ، انجام عمل صالح و نيز صلاح ذاتى و نفسانى را مى طلبد ذكاتى كه در دعاى سليمان

تهديد كافران مكذب : ((لنهلكن الظالمين و لنسكننكم الارض ...)) (روايتى درباره شكر نعمت و چند روايت ديگر درذيل آيات گذشته ) رواياتى درباره معناى ((صديد)) تفسیر

شرافت آن اضافه بخود نمودم و روح خود خواندم پس سجده كنيد براى عبادت من و شكر نعمت و تجليل و تعظيم او در برابرش چون او حامل انوار محمدى صلى اللّه عليه و آله

كرده‏اند [نمل:19]. خداوند به من الهام كن يا مرا حريص كن كه شكر كنم بر نعمتيكه برمن و والدينم نعمت داده‏اى. گفته‏اند «اَوْزَعَ بِالشَّىْ‏ء» يعنى حريص شد. طبرسى

بخواهيد و متوسّل باينها براى توسعه روزى نشويد و عبادت خدا كنيد و شكر نعمت او را بجا آوريد چون شكر منعم واجب است و بازگشت شما در روز حشر به پيشگاه او است و او

بخواهيد و متوسّل باينها براى توسعه روزى نشويد و عبادت خدا كنيد و شكر نعمت او را بجا آوريد چون شكر منعم واجب است و بازگشت شما در روز حشر به پيشگاه او است و او

خود يا بيك فقير خاك نشين با آنكه اگر تمام اينكارها را هم بكند هزار يك حقّ شكر نعمت حقّ را بجا نياورده در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه وقتى مشغول

خود يا بيك فقير خاك نشين با آنكه اگر تمام اينكارها را هم بكند هزار يك حقّ شكر نعمت حقّ را بجا نياورده در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه وقتى مشغول

اختبار و امتحان بندگان است كه تا چه درجه در آن نعمت كه هستند شكرش را بجا ميآورند و كسيكه اعراض نمايد از شكر نعمت حق و ياد خدا و ولايت مولى چنانچه قمى ره نقل

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

نشود از آنها و نه آنها مهلت داده شوند. تفسير - پس از اقامه حجّت بر وجوب شكر نعمت و تسليم و انقياد در برابر اوامر حضرت احديّت باز اگر اهل عناد و لجاج اعراض

346 باشد كه شكر نعمتهاى خدا را بجا نياورد از زمان آدم ابو البشر تا حال هنوز شخصى پيدا نشده كه بتمام وظائف خود كاملا عمل نمايد و حقّ شكر نعمت خدا را بجا

اختبار و امتحان بندگان است كه تا چه درجه در آن نعمت كه هستند شكرش را بجا ميآورند و كسيكه اعراض نمايد از شكر نعمت حق و ياد خدا و ولايت مولى چنانچه قمى ره نقل

عهد كردند كه اگر خداوند بآنها نسل شايسته دهد كه مبرّى از عيب و نقص باشد شكر نعمت خدا را بجا آورند و چون خداوند تعالى بفاصله چندى بآندو هزار پسر و دختر عنايت

گاهى صواب و گاهى خطا است مسئولند در پيشگاه الهى تا معلوم شود حقّ خدمت و شكر نعمت را بجا آورده‌اند يا نه در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه

حکمتهای خدا) البتّه بر هر شخص صبور (در بلا) و شکر گزار (در نعمت) پدیدار است. آیا ندانسته ای که کشتی ها به سبب نعمت های خدا [چون باد، هوا و دیگر عوامل] در دریا

روزهاى پیروزى و نعمت، گرفتار غرور و غفلت مى گردند. «شَکُور» صیغه مبالغه، به معناى بسیار شکرگزار، فزونى شکرگزارى را مى رساند، که همان تکرار شکر و تداوم آن با

سختى: عوامل نجات از سختى ۲۳ شب قدر: وقت شب قدر ۳۷ شکر: اهمیّت شکر خدا ۳۲، ۳۴; زمینه شکر خدا ۳۳; مراد از شکر ۴۰ شناخت: اهمیّت شناخت ۴۰ عید فطر: تکبیر عید فطر

- راه و رسم جباران ۳ - آزادى برترين نعمت ۴ - شكر مايه فزونى نعمت و كفر موجب فنا است چند نكته مهم در زمينه شكر نعمت وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا

سختى: آثار سختى ۱۳; منشأ سختى ۱۴ سرمستى: زمینه سرمستى ۹ شکر: اهمیت شکر خدا ۱۹; شکر هنگام سختى ۱۹; شکر هنگام سرور ۱۹ عقیده: آزادى عقیده ۴; مسؤول عقیده ۶; نفى

اختبار و امتحان بندگان است كه تا چه درجه در آن نعمت كه هستند شكرش را بجا ميآورند و كسيكه اعراض نمايد از شكر نعمت حق و ياد خدا و ولايت مولى چنانچه قمى ره نقل

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

تهديد كافران مكذب : ((لنهلكن الظالمين و لنسكننكم الارض ...)) (روايتى درباره شكر نعمت و چند روايت ديگر درذيل آيات گذشته ) رواياتى درباره معناى ((صديد)) تفسیر

تهديد كافران مكذب : ((لنهلكن الظالمين و لنسكننكم الارض ...)) (روايتى درباره شكر نعمت و چند روايت ديگر درذيل آيات گذشته ) رواياتى درباره معناى ((صديد)) تفسیر

پايمال نكنند. سليمان از سخن مورچه تبسّم و تعجّب كرد و گفت: خدايا نصيبم كن شكر اين نعمت را كه به من و پدر و مادرم داده‏اى به جا آوردم و كارى كه مورد رضاى تو

۵; وسعت فضل خدا ۱، ۴ رحمت: نشانه هاى رحمت ۳، ۵ شاکران: کمى شاکران ۷ شکر: اهمیت شکر ۸ عذاب: زمینه عذاب ۱۰ غفلت: غفلت از مهلت هاى خدا ۹ کافران: زمینه هدایت

تورات: روش هدایتگرى تورات ۶ خدا: تذکرات خدا ۲; زمینه عنایت خدا ۴ شکر: ارزش شکر ۱۰; اهمیت شکر ۱۰ عبودیت: ارزش عبودیت ۱۰; اهمیت عبودیت ۱۰ عواطف: نقش عواطف خویشاوندى

تهديد كافران مكذب : ((لنهلكن الظالمين و لنسكننكم الارض ...)) (روايتى درباره شكر نعمت و چند روايت ديگر درذيل آيات گذشته ) رواياتى درباره معناى ((صديد)) تفسیر

‌بر‌ ترك‌ اولي‌ ‌هم‌ انبياء خائف‌ بودند. و ديگر ‌از‌ كوتاهي‌ ‌در‌ عبادت‌ و شكر نعمت‌ و انجام‌ وظيفه‌. ‌هذا‌ آخر تفسير سوره ق‌ و يتلوه‌ تفسير الذاريات‌ و بقية

بلا تفسير شده و تصريح فرموده‌اند كه از او گناهى سر نزده بود و در هر حال شكر نعمت حقّ را بجا آورد و ابتلاء او براى حكم و مصالحى بود كه شمّه‌ئى از آن ذكر

۷; نشانه هاى رحمت خدا ۲ رفاه: منشأ رفاه ۲ سرگردانى: عوامل سرگردانى ۹ شکر: اهمیت شکر خدا ۳ طغیان: عوامل طغیان ۹ قیامت: گمراهى مکذبان قیامت ۸ کافران: رفع

دار ۱; مطالعه فواید موجودات ۸; موجودات بی سایه ۶ نعمت: اتمام نعمت ۱۰; نعمت سایه ۲; نعمت کوهها ۵; نعمت لباس ۷ نیازها: اهمیت تأمین نیازهای ضرورى ۱۷; نیاز

نيز ‌بر‌ دو قسم‌ ‌است‌: گاهي‌ باعطاء نعمت‌ ‌است‌ ‌به‌ اينكه‌ نعمت‌ باو عنايت‌ ميكند ‌تا‌ معلوم‌ شود ‌که‌ شكر نعمت‌ ‌را‌ بجاي‌ ميآورد و نعم‌ الهي‌ ‌را‌

گاهى صواب و گاهى خطا است مسئولند در پيشگاه الهى تا معلوم شود حقّ خدمت و شكر نعمت را بجا آورده‌اند يا نه در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه

عزّت رسيده براى تقرير ربوبيت و تحقيق اكرميّت و ايجاب شكر نعمت و لذا ميفرمايد كلّا يعنى نبايد كفران نعمت خدا را نمود همانا انسان تجاوز ميكند از وظيفه عبوديت

۲; نشانه هاى تکامل محمد(ص) ۲; نعمتهاى محمد(ص) ۲ نعمت: مشمولان نعمت ۴; نعمت امنیت ۳; نعمت ثروت ۳; نعمت هدایت ۳

محافظ ۱، ۳، ۵ موجودات: عجز موجودات ۱۵ نعمت: زمینه نعمت ۹; عوامل تغییر نعمت ۲۲; عوامل سلب نعمت ۲۱; منشأ سلب نعمت ۱۳ طبرانى و دیگران از علماء عامه. تفسیر

گاهى صواب و گاهى خطا است مسئولند در پيشگاه الهى تا معلوم شود حقّ خدمت و شكر نعمت را بجا آورده‌اند يا نه در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه

۱۱ سعادت: موانع سعادت ۴ شاکران: قلّت شاکران ۹; مقامات شاکران ۱۱ شکر: خدا ۵، ۹; موانع شکر ۳ صراط مستقیم: سالکان صراط مستقیم ۱۱ کفران: موارد کفران ۸ گمراهى:

قیاس مشکلات با نعمتها ۱۲; کمى مشکلات ۱۲ مصیبت: آثار مصیبت ۸ نعمت: آثار نعمت ۱، ۲، ۳، ۷; منشأ نعمت ۹

بر یادآوردن نعمت هایش (یأیّها الناس اذکروا نعمت اللّه علیکم) ۲ - لزوم به یادآوردن نعمت هاى اعطایى خداوند به انسان ها (یأیّها الناس اذکروا نعمت اللّه علیکم)

ویژگى ها و خصایل اخلاقى (چون صبر و شکر)، مؤثر در فهم معارف توحیدى (إنّ فى ذلک لأیت لکلّ صبّار شکور) با توجه به این که صبر و شکر از فضایل اخلاقى مى باشد، از تعلیق

شما نيست امروز كه خداوند بمن عزت و قدرت و سلطنت داده از شما گذشتم براى شكر اين نعمت و از خدا مى‌خواهم كه از تقصير شما بگذرد و بيامرزد و اميدوارم كه اجابت

كه گفتيم: شكر، اظهار نعمت است، هم در اعتقاد و هم به زبان و هم به عمل با آن انطباق دارد، زيرا روايت ابى ولاد، شكر اعتقادى، و روايت ابى بصير شكر عملى، و هر

اوس و خزرج در زمان جاهليت اغلب جنگ و نزاع می‌بود. وقتى كه مسلمان شدند به نعمت اسلام به صلح و صفا گرائيدند تا اين كه ميان دو نفر آنان تفاخر و مفاخره پيش

ميگيرند و بقتل ميرسانند و اموالشان را بغارت مى‌برند و آنها در ناز و نعمت هستند و شكر آنرا بجا نمى‌آورند و با وجود اين آيا مستحق عقوبت نيستند كه بشيطان و

بسى ستمكار است بر نفس خود بترك شكر بر نعمت و بسيار كفران نعمت و ناشكرى كننده است اگر خداوند با او كمك نفرمايد بتوفيق شكر گذارى و اطاعت و ترك معصيت .. قُل‌

قال : فرمود: شكر نعمت، كناره‏گيرى از حرامها است و نهايت شكر، گفتن الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ است. امام صادق عليه السّلام فرمود: شكر نعمت دورى از محرماتست

«فِتْنَةٌ»: امتحان. آزمایش (نگا: انفال / ). مراد این است که اموال و اولاد زینت و نعمت جهان و مایه دستیابی به سعادت هستند، در صورتی که در مسیر خداشناسی انسان را

هم مساوى باشند و آنها مساوى نيستند بلكه فضيلت در رزق مخصوص به آنهاست آيا نعمت خدا را انكار مى‏كنند؟! نا گفته نماند فهم اين معنى از آيه بسيار مشكل است و

به‌راستی و درستی لقمان را حکمت دادیم که : «برای خدا شکر کن و هر کس شکر گزارد، تنها به سود خود شکر می‌گزارد؛ و هر کس کافر شود یا کفران کند، پس، خدا همانا

شما نيست امروز كه خداوند بمن عزت و قدرت و سلطنت داده از شما گذشتم براى شكر اين نعمت و از خدا مى‌خواهم كه از تقصير شما بگذرد و بيامرزد و اميدوارم كه اجابت

شما نيست امروز كه خداوند بمن عزت و قدرت و سلطنت داده از شما گذشتم براى شكر اين نعمت و از خدا مى‌خواهم كه از تقصير شما بگذرد و بيامرزد و اميدوارم كه اجابت

اخلاص در عمل ۲۲ قیامت: مالک قیامت ۲، ۱۷ موحدان: آرمان موحدان ۱۲، ۲۱ نعمت: درخواست نعمت ۲۲ نیازها: نیاز به امدادهاى خدا ۱۴، ۱۸ من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۰۴،

هدفدارى موجودات ۱۲ نعمت: آثار مطالعه نعمت ها ۴، ۲۱; مطالعه نعمت ها ۱۵، ۱۶; نعمت هاى باطنى ۱۴، ۱۵، ۱۶; نعمت هاى ظاهرى ۱۴، ۱۵، ۱۶; وفور نعمت ها ۱۵ وحى: نقش وحى

ثمرات آن بهره‌مند ميگردند كه صابر بر بلا و شاكر بر نعمت باشند و در مواقع خطر صبر نمايند و بعد از نجات شكر كنند خلاصه آنكه مؤمن و بين خوف و رجاء باشند و مؤثر

ضرب المثلى براى جهانيان شد، چنين انسانى به شكر نعمت ، شكرى آميخته با جنبه هاى عملى مى پردازد، و شاكران نعمت خداوند در حفظ و امان او خواهند بود. در اين

مخصوص خداست که هر آنچه در آسمانها و زمین است همه ملک اوست و در عالم آخرت نیز شکر و سپاس مخصوص خداست (زیرا نعمتهای دنیا و آخرت همه عطای اوست) و او حکیم و آگاه

۳ قرآن: فضیلت قرآن ۱۵ موحدان: آرمان موحدان ۹; خواسته هاى موحدان ۱ نعمت: مشمولان نعمت ۱۳ نیازها: نیاز به هدایت ۴ هدایت: اهمیّت هدایت ۱۲; درخواست هدایت ۱،

گويد كه اين افراد با ايمان مردمى هستند كه شكر نعمت عمل و تشخيص را بجا آورده و آنرا بكار بسته اند، و هم چنين شكر نعمت دعوت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم

آنچه خدا شما را روزی داده است حلال و پاکیزه‌ای بخورید و نعمت خدا را - اگر تنها او را می‌پرستید - شکر گزارید. (خدا) تنها مردار و خون (ریخته شده) و گوشت خوک

لو لا تسبحون ). نگفتم خدا را به عظمت ياد كنيد، و از مخالفت او بپرهيزيد، شكر نعمت او را بجا آوريد، و نيازمندان را از اموال خود بهره مند سازيد؟ ولى شما گوش

پرحرف، فاقد احساس مسؤولیت، علاقه‌مند به خورد و خوراکند. اهل دنیا نه در نعمت، شکر خدا به جا می‌آورند، و نه در مصائب صبورند. خدمات فراوان در نظر آنها کم است

بنده‏اى انعام‏ نفرموده؛ خواه آن نعمت كوچك باشد و خواه بزرگ، كه آن بنده گفته باشد كه: الْحَمْدُلِلَّهِ، مگر آنكه شكر آن نعمت را به جا آورده است».

اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن كفران نعمت است و در روايات باين مضامين و به

گشته و شكر شده است ، و نقطه مقابل آن كفر است كه فراموشى نعمت و پوشاندن آن مى باشد. سپس به تقسيم شكر به شعب سه گانه : «شكر قلب » يعنى انديشه درباره نعمت ، و

براى بصيرت و بينائى و تذكّر و تنبّه هر بنده‌ئى كه بفكر معرفت حق و تشكّر از نعمت او افتد و در اين ميدان بكوشد تا شربت مراد بنوشد و فرود آورده از آسمان باران

مى‏كنند ولى حمد فقط در مقابل اختيارى است. و شكر تنها در مقابل نعمت و بذل به كار مى‏رود پس هر شكر حمد است ولى هر حمد شكر نيست و هر حمد مدح است ولى هر مدح حمد نيست

‌-‌ و مراتب‌ شكر و صبر ‌را‌ مكرر بيان‌ كرده‌ايم‌. اما شكر سه‌ قسم‌ ‌است‌ شكر زباني‌ ‌که‌ گفتن‌ الحمد للّه‌ و نحوه‌، و شكر عملي‌ سجده‌ شكر و عبادتي‌ ‌در‌

كرده‏اند [نمل:19]. خداوند به من الهام كن يا مرا حريص كن كه شكر كنم بر نعمتيكه برمن و والدينم نعمت داده‏اى. گفته‏اند «اَوْزَعَ بِالشَّىْ‏ء» يعنى حريص شد. طبرسى

اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن كفران نعمت است و در روايات باين مضامين و به

قاموس نيز فريب به آن ذكر شده. راغب آن را دهشت و خود گم كردن در مقابل شكر و حق نعمت، گفته است. اين معانى تفاوت چندانى ندارد [قصص:58]، چه بسيار قريه‏ها را

خورشید ۱، ۲ صبحگاهان: عظمت صبحگاهان ۲ قرآن: سوگندهاى قرآن ۱، ۲ نعمت: نعمت طلوع خورشید ۳; نعمت نور خورشید ۳ در تفسیر على بن ابراهیم از ابوالجارود و او از امام

مى‏كنند ولى حمد فقط در مقابل اختيارى است. و شكر تنها در مقابل نعمت و بذل به كار مى‏رود پس هر شكر حمد است ولى هر حمد شكر نيست و هر حمد مدح است ولى هر مدح حمد نيست

۳; سوگند به شب ۱ شب: آرامش در شب ۳ قرآن: سوگندهاى قرآن ۱، ۲، ۳ نعمت: نعمت آرامش ۳; نعمت تاریکى شب ۲ در تفسیر على بن ابراهیم از ابوالجارود و او از امام

اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن كفران نعمت است و در روايات باين مضامين و به

۱; معلم محمد(ص) ۱ مشرکان: روش احتجاج با مشرکان ۱ موجودات: عجز موجودات ۳ نعمت: نعمت آب ۵

«جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ» با اين‌كه شكر ما در برابر نعمت‌هاى خداوند بسيار كم است، ولى خداوند نعمت هايش را از ما نمى‌گيرد. در دعاى ماه رجب مى‌خوانيم:

Tabber requires Javascript to function. آيات ۷۸ - ۹۸، سوره مؤ منون يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص به انسان ) استبعاد

پروردگارتدیوانه نیستی‌ كه تو به نعمت پروردگارت- نبوت و رسالت- ديوانه نيستى. در سایه‌ی نعمت و لطف پروردگارت، تو دیوانه نیستی. که) تو، با نعمت (پرورش وحی از) پروردگارت،

موارد كلمه «ما» به معناى هر چيز است. «3». بحار، ج 2، ص 17. «4». «رزق»، به نعمت دائمى كه براى ادامه‌ى حيات طبق احتياج داده مى‌شود، اطلاق مى‌گردد وقيد تداوم

در مسافرت ۷ نعمت: محدودیت استفاده از نعمت ۱۲; نعمت آرامش ۲; نعمت پشم حیوانات ۸; نعمت پوست شتر ۶; نعمت پوست گاو ۶; نعمت پوست گوسفند ۶; نعمت کرک حیوانات

شما را مكلف به شكر و ممنوع از كفران سازد، چرا كه «تكليف » خود لطف و نعمت ديگرى است ، آرى او هرگز كفران را براى بندگانش ‍ نمى پسندد، و اگر شكر او را بجا آوريد

ما هستند و من به آنان نعمت مى دهم ، آن وقت تو كه يكى از همين بردگان هستى مردى از قوم و فاميل مرا كشتى و از رسم عبوديت و شكر نعمت من سرباز زدى ؟! پس ، خلاصه

اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن كفران نعمت است و در روايات باين مضامين و به

اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن كفران نعمت است و در روايات باين مضامين و به

در زمين مى‏پوشاند كفر نعمت پوشاندن آن است با ترك شكر، بزرگترين كفر انكار وحدانيت خدا يا دين يا نبوت است. كفران بيشتر در انكار نعمت و كفر در انكار دين به

هم، شكر خدا نمى گزارند، كه چنين تدبير كاملى در حق آن ها به كار برده. تدبيرى كه كشف مى كند كه او، پروردگار ايشان است، و آيا باز هم از درِ شكر نعمت، او را

، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اينكه آنها (به جاى شكر نعمت ) ياد تو را فراموش كردند، و هلاك شدند. ۱۹ - (خداوند به آنها مى گويد ببينيد)

العقول نقل شده فرموده: استدراج از خداوند سبحان آن است كه نعمت بتده را فراوان كند و توفيق شكر را از او سلب نمايد. طبرسى فرموده: استدراج اصل آن از درجه است

Tabber requires Javascript to function. آيات ۷۸ - ۹۸، سوره مؤ منون يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص به انسان ) استبعاد

مخفى و پنهان ، و جز با لطف تو نجات ممكن نيست . بارالها! نمى دانيم چگونه شكر اين نعمت بزرگ را به درگاه تو بگزاريم كه بر ما منت نهادى و اين افتخار بزرگ و توفيق

كفران نعمت گرفتار آن مصائب عظيم نشد بلكه به عكس ‍ به خاطر شكر نعمت بود، زيرا شيطان به پيشگاه خدا عرضه داشت كه اگر ايوب را شاكر مى بينى به خاطر نعمت فراوانى

اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن كفران نعمت است و در روايات باين مضامين و به

گوسفند ۴; فواید گوسفند ۶ مالکیت: احکام مالکیت ۸ نعمت: مراتب نعمت ۶; نعمت چهارپایان ۶; نعمت شتر ۶; نعمت گاو ۶; نعمت گوسفند ۶

ماداميكه آنها شكر گذارند نعم خود را از آنها سلب نمى‌فرمايد ولى بعد از كفران تبديل مى‌فرمايد نعمت آنها را به نقمت چه نعمتى است برتر و بالاتر از نعمت ارسال رسول

به كفران، از قبيل تسميه شكر است به ثواب در آيه: وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً، چه شكر در اصل اعتراف است به نعمت، و كفران ستر نعمت است از منعم عليه به تضييع

حمایت از کعبه ۶ مکه: احترام اهل مکه ۶; هجوم اصحاب فیل به مکه ۴ نعمت: مشمولان نعمت ۳; نعمت امنیت ۳ تفسیر على بن ابراهیم. حاکم صاحب المستدرک و دیگران از علماى

چشانيد او حلاوت نعمت و فراغت و عافيت خود را بآنها ناگهان دسته‌اى از آنها براى پروردگارشان شريك قرار ميدهند و نتيجه اين شرك كفران نعمت حقّ است پس خداوند

Tabber requires Javascript to function. آيات ۷۸ - ۹۸، سوره مؤ منون يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص به انسان ) استبعاد

آنان كسانى هستند كه سرگرم به نعمت هاى پروردگار خود شده، از خود پروردگار بى خبر ماندند. «تكاثر در نعمت» از ياد صاحبان نعمت بى خبرشان كرده. آرى، توبيخ و

بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم

الشّاكِرِين» - يعنى: با خداپرستی ات، از شاكران شو. از كسانى كه شكر نعمت خدا به جا مى آورند. نعمت هايى كه همه بر يگانگى او در ربوبيت و الوهيت دلالت دارد. در

و [یاد کنید] هنگامی را که گفتیم: به این شهر [بیت المقدس] وارد شوید، و از نعمت های آن هر چه خواستید، فراوان و گوارا بخورید و از دروازه [شهر یا درِ معبد]

از جنس تعبير خواب چون تبعيض مناسب با مقام شكر گذارى نيست و بيان جنس مفيد همان معنى است بدون ايهام بكم شمردن نعمت كه منافى با اين مقام است و سلب اختيار از

«حدث» است - وقتى در نعمت به كار رود، تحديث نعمت به معناى ذكر و يادآورى و نشان دادن آن است. حال يا به زبان و يا به عمل و اين عمل، شكر نعمت است. و اوامر و نواهى

ديد، همين احتياج وادارش مى كرد كه به ياد او بيفتد، و او را ولى نعمت هاى خود بداند، و شكر نعمت هايش را به جاى آورد. نتيجه اين انحراف، اين است كه در آخر، خدا

«لِوَجه اللّه» چیست؟ وصف نعمت هاى بهشتى ابرار مقصود از «شراب طَهُور» كه در بهشت، به ابرار نوشانده مى شود چرا در سورۀ دهر، از نعمت «زنان بهشتی»، نام برده

پیشینه متقین ۴; رضایت متقین۱; زمینه بهشت متقین ۴; نعمتهاى متقین ۱ نعمت: موجبات نعمت هاى اخروى ۳

گیاهان: عوامل رویش گیاهان ۱، ۶ نظام علیت ۸: نعمت : نعمت آب آشامیدنى ۹; نعمت احیاى موات ۹; نعمت بادها ۹; نعمت باران ۹

گذارده است ، اما كمتر كسى سپاس ‍ اينهمه نعمتهاى بزرگ را بجا مى آورد، زيرا شكر نعمت آن است كه هر نعمتى را در مسير هدفى كه به خاطر آن آفريده شده است به كار

به من مرحمت فرموده - و اين را از روى فخر و مباهات نميگويم (بلكه بعنوان شكر نعمت ميگويم ) - من به تمام انسانها از سفيد و سياه مبعوث شدم و زمين براى من پاك

را در كارزارتان اين چنين تمام ميكند نعمت خود را بر شما باشد كه شما منقاد شويد. تفسير - يكى از آثار قدرت و اسباب نعمت خداوند بر بندگان آنستكه بيرون آورد

نيستند لذا وقتى خداوند كسى را ميخواهد آزمايش فرمايد پس عزّت و نعمت باو ميدهد تا معلوم شود كه شكر آنرا بجا ميآورد و حدّ خود را گم نميكند يا خير ميگويد خداوند

نقل نموده كه حيّا را به عاقلا تفسير فرموده است و بعدا اشاره فرموده بقدرت و نعمت خود باين بيان كه آيا نديدند مردم كه ما بدست قدرت خود خلق نموديم براى آنها

Tabber requires Javascript to function. آيات ۷۸ - ۹۸، سوره مؤ منون يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص به انسان ) استبعاد