الأعراف ٨٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۰۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و به سوی مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، که جز او معبودی ندارید! دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده است؛ بنابر این، حق پیمانه و وزن را ادا کنید! و از اموال مردم چیزی نکاهید! و در روی زمین، بعد از آنکه (در پرتو ایمان و دعوت انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید! این برای شما بهتر است اگر با ایمان هستید!

و به سوى [قوم‌] مدين برادرشان شعيب را [فرستاديم‌]. گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه براى شما هيچ معبودى جز او نيست. همانا شما را از جانب پروردگارتان حجت روشنى آمده است. پس پيمانه و وزن را تمام دهيد و از كالاى مردم نكاهيد و در زمين از پس اصلاح آن فسا
و به سوى [مردم‌] مدين، برادرشان شعيب را [فرستاديم‌]؛ گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد كه براى شما هيچ معبودى جز او نيست. در حقيقت، شما را از جانب پروردگارتان برهانى روشن آمده است. پس پيمانه و ترازو را تمام نهيد، و اموال مردم را كم مدهيد، و در زمين، پس از اصلاح آن فساد مكنيد. اين [رهنمودها] اگر مؤمنيد براى شما بهتر است.»
و به اهل مدین برادر آنها شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را بپرستید که شما را جز او خدایی نیست، اکنون از جانب پروردگارتان بر شما برهانی روشن آمد پس در سنجش، کیل و وزن را تمام دهید و به مردم کم‌فروشی نکنید، و در زمین پس از نظم و اصلاح آن (با آمدن قوانین آسمانی)، به فساد برنخیزید. این کار (یعنی خدا را به یگانگی پرستیدن و با خلق به عدالت کوشیدن و در وزن خیانت نکردن) برای شما بسیار بهتر است اگر (به خدا و روز قیامت) ایمان دارید.
و به سوی مردم مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم،] گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که شما را جز او معبودی نیست، یقیناً برهانی روشن از سوی پروردگارتان برای شما آمد، پس پیمانه و ترازو را تمام و کامل بدهید، و از اجناس و اموال و حقوق مردم مکاهید، و در زمین پس از اصلاح آن [به وسیله رسالت پیامبران] فساد مکنید، این [امور] برای شما بهتر است، اگر مؤمنید.
و بر مردم مدين برادرشان شعيب را فرستاديم. گفت: اى قوم من، اللّه را بپرستيد، شما را خدايى جز او نيست، از جانب پروردگارتان نشانه‌اى روشن آمده است. پيمانه و ترازو را تمام ادا كنيد و به مردم كم مفروشيد و از آن پس كه زمين به صلاح آمده است در آن فساد مكنيد، كه اگر ايمان آورده‌ايد، اين برايتان بهتر است.
و به سوی [قوم‌] مدین برادرشان شعیب را [فرستادیم‌] که گفت ای قوم من خداوند را که خدایی جز او ندارید بپرستید، به راستی که حکم روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است، پس پیمانه و ترازو را درست بدارید [و تمام بدهید] و به مردم اجناسشان را کم ندهید، و در این سرزمین پس از آنکه به صلاح آمده است، فتنه و فساد نکنید که اگر مؤمن باشید این برایتان بهتر است‌
و به سوى [مردم‌] مَدين برادرشان شُعيب را [فرستاديم‌]. گفت: اى قوم من، خداى را بپرستيد كه شما را جز او خدايى نيست. هر آينه شما را از سوى پروردگارتان دليلى روشن و هويدا آمده است، پس پيمانه و ترازو را تمام دهيد و كالاهاى مردم را مكاهيد و در زمين پس از به سامان آوردنش تباهكارى مكنيد. اين براى شما بهتر است، اگر ايمان داشته باشيد
شعیب را هم به سوی اهل مدین که خود از آنان بود فرستادیم بدیشان گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید (و بدانید) که جز او معبودی ندارید. معجزه‌ای از سوی پروردگارتان (بر صحّت پیغمبری من) برایتان آمده است. (پیام آسمانی این است که در زندگی به ویژه در تجارت و معامله‌ی با دیگران راست و درست باشید و) ترازو و پیمانه را به تمام و کمال بکشید و بپردازید و از حقوق مردم چیزی نکاهید، و در زمین بعد از اصلاح آن (توسّط خدا، یا بر دست انبیاء) فساد و تباهی مکنید. این کار به سود شما است اگر (به خدا و به حقیقت،) ایمان دارید.
و سوی (مردم) مَدْیَن، برادرشان -شعیب- را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که) برای شما هیچ معبودی جز او نیست. بی‌گمان، شما را از جانب پروردگارتان برهانی روشن آمده. پس پیمانه و ترازو را تمام نهید و چیزهای مردمان را زیان‌بار و بی‌مقدار نگردانید و در زمین - پس از اصلاح آن - افساد مکنید. این (رهنمودها) اگر مؤمن بوده‌اید برای شما خوب است.»
و بسوی مَدیَن برادرشان شعیب را گفت ای قوم پرستش کنید خدا را نیستتان خداوندی جز او همانا بیامد شما را نشانه‌ای از پروردگار شما پس تمام دهید پیمانه و سنجش را و کم ندهید به مردم چیزهای ایشان را و تبهکاری نکنید در زمین پس از اصلاحش این بهتر است برای شما اگر هستید مؤمنان‌


الأعراف ٨٤ آیه ٨٥ الأعراف ٨٦
سوره : سوره الأعراف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَدْیَن»: اسم قبیله‌ای است که از نسل مَدْیان یکی از فرزندان ابراهیم می‌باشند. این نام به مسکن ایشان هم اطلاق شده است (نگا: قصص / ). «بَیِّنَةٌ»: دلیل. معجزه. نوع این معجزه مانند بسیاری از معجزات دیگر روشن نشده است. «لا تَبْخَسُوا»: کم مکنید. نکاهید.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- شعیب از انبیا و فرستادگان الهى (و إلى مدین أخاهم شعیباً)

۲- رسالت شعیب در محدوده مردم مدین (و إلى مدین أخاهم شعیباً)

۳- وجود رابطه خویشاوندى و نَسبى میان شعیب و مردم مدین (و إلى مدین أخاهم شعیباً) از اینکه شعیب برادر مردم مدین خوانده شده، یا اشاره به خویشى وى با مردم مدین دارد و یا حکایت از آن دارد که او حتى پیش از نبوتش، انسانى دلسوز براى قوم خویش بوده است. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.

۴- شعیب، پیامبرى دلسوز و با محبت نسبت به مردم مدین (و إلى مدین أخاهم شعیباً)

۵- شعیب با برانگیختن عواطف مردم، دعوت خویش را آغاز کرد. (قال یقوم اعبدوا اللّه) شعیب با نسبت دادن مردم مدین به خویشتن با گفتن «یقومِ» (اى قوم من) در صدد تحریک عواطف آنان بوده تا به این وسیله به آنان تفهیم کند که رسالتش در جهت منافع ایشان است.

۶- دعوت به پرستش خداى یکتا، مهمترین و نخستین پیام شعیب براى مردم مدین (قال یقوم اعبدوا اللّه)

۷- باور به وجود خداوند، باورى ریشه دار در تاریخ بشر (قال یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)

۸- انسان از گذشته هاى دور تاریخ برخوردار از روحیه پرستش بود. (قال یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)

۹- ضرورت پرستش خداوند و باور به نبودن معبودى سزاوار پرستش جز او (قال یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)

۱۰- مردم مدین مشرک بودند. (و إلى مدین ... ما لکم من إله غیره)

۱۱- مبارزه با شرک از وظایف اصلى شعیب بود. (قال یقوم ... ما لکم من إله غیره)

۱۲- توحید عملى مبتنى بر توحید نظرى است. (اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)

۱۳- شعیب برخوردار از بینه و دلیلى روشن بر حقانیت بعثت و پیامهاى خویش (قد جاءتکم بینة من ربکم)

۱۴- شعیب با ارائه بینه اى روشنگر، قوم خویش را به توحید و ترک شرک دعوت کرد. (اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره قد جاءتکم بینة من ربکم)

۱۵- بینه ارائه شده به مردم مدین، از ناحیه خداوند و براى تربیت و رشد آنان بوده است. (قد جاءتکم بینة من ربکم) برداشت فوق با توجه به کلمه «رب»، که به معناى رشد دهنده و تربیت کننده است، استفاده شده است.

۱۶- ارائه دلیلى روشنگر از سوى خداوند، برخاسته از ربوبیت اوست. (قد جاءتکم بینة من ربکم)

۱۷- هلاکت اقوام مشرک و فسادگر پیشین و رهایى موحدان آن اقوام از عذابهاى دنیوى، دلیلى روشنگر فراسوى قوم شعیب (قد جاءتکم بینة من ربکم) برخى به قرینه آیات گذشته، برآنند که مراد از «بینة» در آیه مورد بحث سرگذشت اقوامى است که مشرکانشان بر اثر شرکورزى، تکذیب انبیا و ابتلا به فسادهاى اجتماعى، به عذاب گرفتار آمدند و موحدان صلاح پیشه از آن عذابها رهایى یافتند.

۱۸- نابودى اقوام مشرک و فسادگر پیشین، روشنگر حقانیت توحید و رسالت پیامبران الهى است. (قد جاءتکم بینة من ربکم)

۱۹- شعیب(ع) از مردم خویش خواست تا در فروش اجناس پیمانه ها را پر کنند و از وزنه هاى ترازو نکاهند. (فأوفوا الکیل و المیزان) کلمه «کَیل» مصدر است و در آیه مورد بحث به معناى چیزى است که به وسیله آن کیل مى کنند ; یعنى پیمانه. «ایفاء» (مصدر اوفوا) به معناى اتمام مى باشد و «اتمام کیل» به این است که گنجایش پیمانه مورد استفاده کمتر از حد متعارف نباشد و تا حد معمول آن پر شود. و ایفاى میزان به این است که مقدار وزنه هاى مورد استفاده کمتر از حد معمول نباشد و جنس پرداخت شده کمتر از مقدار وزنه ها نباشد.

۲۰- شعیب از قوم خویش خواست تا به هنگام خرید، اجناس مردم را کم تعدادتر و کم ارزشتر از آنچه هست جلوه ندهند. (و لا تبخسوا الناس أشیاءهم) «بَخس» به این معناست که چیزى را کمتر از واقع و حقیقتش نشان دهند. در مفردات آمده است: «بخس» یعنى چیزى را ظالمانه ناقص شمردن.

۲۱- ابتلاى قوم شعیب به کمفروشى و بى عدالتى در امور اقتصادى، بارزترین انحراف اجتماعى اقتصادى آنان بود. (فأوفوا الکیل و المیزان و لا تبخسوا الناس أشیاءهم)

۲۲- دعوت مردم به سلامت اقتصادى و رعایت عدالت در خرید و فروش، از مهمترین رسالتهاى شعیب براى قوم خویش پس از دعوت به توحید (یقوم اعبدوا اللّه ... فأوفوا الکیل و المیزان و لاتبخسوا الناس أشیاءهم)

۲۳- برنامه هاى انبیا حاوى مسائل عبادى، عقیدتى، اجتماعى و اقتصادى است. (اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره ... فأوفوا الکیل و المیزان)

۲۴- شعیب (ع)، مردم خویش را از فسادگرى در زمین نهى کرد. (و لاتفسدوا فى الأرض)

۲۵- کمفروشى و کم مقدار و کم ارزش جلوه دادن اجناس مردم، حرام و از مصادیق فسادانگیزى در زمین است. (فأوفوا الکیل و المیزان و لا تبخسوا الناس أشیاءهم و لا تفسدوا فى الأرض)

۲۶- قوم شعیب برخوردار از دلیلى روشن براى التزام به عدالت در امور اقتصادى و پرهیز از فسادگرى در زمین بودند. (قد جاءتکم بینة من ربکم فأوفوا الکیل و المیزان ... و لاتفسدوا فى الأرض) تفریع جمله «اوفوا الکیل» بر جمله «قد جاءتکم بینة» بیانگر این است که بینه ارائه شده به قوم شعیب به گونه اى بوده است که باور به آن در پى دارنده رعایت عدالت در امور اقتصادى و پرهیز از فسادگرى در زمین بوده است.

۲۷- گرایش طبیعت مردم به صلاح و رعایت عدالت در امور اقتصادى است. (و لاتفسدوا فى الأرض بعد إصلحها) آنچه در برداشت فوق آمده احتمالى است که درباره «بعد إصلحها» گفته شده است.

۲۸- خیر و صلاح واقعى انسانها در گرو یکتاپرستى، سلامت امور اقتصادى و پرهیز از فسادانگیزى است. (ذلکم خیر لکم) «ذلکم» اشاره به تمامى مسائلى است که شعیب قوم خویش را بدانها رهنمون ساخت.

۲۹- پیامهاى انبیا سراسر خیر و موجب سعادت انسانهاست. (ذلکم خیر لکم)

۳۰- تنها حق پذیران قادر به درک سعادت آفرینى پیامهاى الهى هستند. (ذلکم خیر لکم إن کنتم مؤمنین) چنانچه مشارالیه «ذلکم» تمام مسائلى باشد که در آیه مطرح شده، و از جمله اعتقاد به یگانگى خدا و لزوم پرستش او، باید گفت مراد از ایمان در «ان کنتم مؤمنین» داشتن روحیه حق پذیرى و اهل باور بودن است، نه ایمان به یگانگى خدا. و چون خیر بودن یکتاپرستى و عدالت پیشگى منوط به حق پذیرى نیست، یعنى چه انسانها حق پذیر باشند و چه نباشند مسائل مطرح شده داراى خیر است، معلوم مى شود شرط «ان کنتم ... » ناظر به درک خیر بودن است. یعنى اگر حق پذیر باشید مى فهمید که پیامهاى مطرح شده به خیر و صلاح شماست.

۳۱- عدالت در امور اقتصادى و پرهیز از فسادگرى، تنها در صورت پرستش خدا و ایمان به یگانگى او سعادت آفرین است. (ذلکم خیر لکم إن کنتم مؤمنین) برداشت فوق مبتنى بر این است که مشارالیه «ذلکم»، معنایى باشد که از «اوفوا الکیل ... و لاتفسدوا ... » استفاده مى شود. در این صورت مى توان گفت مراد از ایمان در «إن کنتم مؤمنین» ایمان به خداى یگانه و لزوم پرستش اوست. یعنى اگر به خداى یگانه ایمان داشته باشید و تنها او را بپرستید، عدالت در امور اقتصادى و پرهیز از فسادانگیزى متضمّن خیر و صلاح شماست و اگر موحد نباشید رعایت این مسائل سعادت آفرین نخواهد بود.

موضوعات مرتبط

  • ادیان: تاریخ ادیان ۷، ۸
  • اصلاح اجتماعى: عوامل اصلاح اجتماعى ۲۸
  • افساد: اجتناب از افساد ۲۶، ۲۸ ; موارد افساد ۲۵ ; نهى از افساد ۲۴
  • اقتصاد: آثار سلامت اقتصادى ۳۱ ; آثار عدالت اقتصادى ۳۱ ; اهمیت سلامت اقتصادى ۲۲ ; اهمیت عدالت اقتصادى ۲۶، ۲۷ ; بیخعدالتى اقتصادى ۲۱
  • انبیا: تعالیم اجتماعى انبیا ۲۳ ; تعالیم اقتصادى انبیا ۲۳ ; تعالیم عبادى انبیا ۲۳ ; خیر تعالیم انبیا ۲۹ ; دلایل حقانیت انبیا ۱۸ ; نقش تعالیم انبیا ۳۰
  • انسان: عبودیت انسان ۸ ; گرایشهاى انسان ۸، ۲۷ ; مصالح انسان ها ۲۸
  • اهل مدین: افساد اهل مدین ۲۴ ; انحرافات اجتماعى اهل مدین ۲۱ ; انحرافات اقتصادى اهل مدین ۲۱ ; بیخعدالتى اهل مدین ۲۱ ; احتجاج با اهل مدین ۱۵، ۱۷ ; شرک اهل مدین ۱۰ ; کمخفروشى اهل مدین ۱۹، ۲۰، ۲۱ ; مسؤولیت اهل مدین ۲۶
  • ایمان: آثار ایمان به خدا ۳۱ ; ایمان به توحید عبادى ۹
  • تبلیغ: تهییج عواطف در تبلیغ ۵ ; روش تبلیغ ۵
  • ترازو: میزان در ترازو ۱۹
  • تربیت: روش تربیت ۱۵
  • توحید: آثار توحید ۲۸ ; آثار توحید عبادى ۳۱ ; اهمیت توحید عبادى ۶، ۹ ; توحید عملى ۱۲ ; توحید نظرى ۱۲ ; دعوت به توحید ۱۴ ; دعوت به توحید عبادى ۶ ; دلایل حقانیت توحید ۱۸
  • جهانبینى: و ایدئولوژى ۱۲
  • حق پذیرى: اهمیت روحیه حق پذیرى ۳۰
  • حق‌طلبان: فهم حق‌طلبان ۳۰
  • خدا: بینات خدا ۱۵، ۱۶ ; ربوبیت خدا ۱۶
  • خداشناسى: در تاریخ ۷
  • دین: و عینیت ۲۲ ; محدوده تعالیم دین ۲۲، ۲۳ ; نظام تعالیم دین ۲۳
  • رسولان خدا:۱
  • رشد: عوامل رشد ۱۵
  • سعادت: عوامل سعادت ۲۹، ۳۰، ۳۱
  • زمین: افساد در زمین ۲۵، ۲۶
  • شرک: ترک شرک ۱۴ ; مبارزه با شرک ۱۱
  • شعیب(ع): احتجاج شعیب(ع) ۱۴ ; بینات شعیب(ع) ۱۴ ; تعالیم شعیب(ع) ۱۹، ۲۰ ; حقانیت بعثت شعیب(ع) ۱۳ ; دعوت شعیب(ع) ۵، ۶، ۱۴، ۲۲ ; دلایل بعثت شعیب(ع) ۱۳ ; دلسوزى شعیب(ع) ۴ ; رسالت شعیب(ع) ۲۲ ; شعیب(ع) و اهل مدین ۲، ۳، ۴ ; قصه شعیب(ع) ۳، ۴، ۱۴، ۱۹، ۲۴ ; محبت شعیب(ع) ۴ ; محدوده رسالت شعیب(ع) ۲ ; مسؤولیت شعیب(ع) ۱۱ ; نبوت شعیب(ع) ۱ ; نواهى شعیب(ع) ۲۴
  • صلاح: اهمیت صلاح ۲۷
  • عبادت: اهمیت عبادت خدا ۹ ; عبادت در تاریخ ۸
  • عدالت: دعوت به عدالت ۲۲
  • عذاب: نجات از عذاب ۱۷
  • عقیده: به خدا ۷
  • قوم شعیب: تاریخ قوم شعیب ۱۰، ۱۹، ۲۰، ۲۱
  • کمخفروشى: حرمت کمخفروشى ۲۵
  • مال: کم ارزش کردن مال دیگران ۲۰، ۲۵
  • محرمات:۲۵
  • مشرکان:۱۰ هلاکت مشرکان ۱۰ ۱۷، ۱۸
  • معامله: عدالت در معامله ۲۲
  • مفسدان: هلاکت مفسدان ۱۷، ۱۸
  • موحدان: نجات موحدان ۱۷

منابع