الأحقاف ٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

به آنان بگو: «این معبودهایی را که غیر از خدا پرستش می‌کنید به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند، یا شرکتی در آفرینش آسمانها دارند؟ کتابی آسمانی پیش از این، یا اثر علمی از گذشتگان برای من بیاورید (که دلیل صدق گفتار شما باشد) اگر راست می‌گویید!»

بگو: به من خبر دهيد، آنچه را غير از خدا مى‌خوانيد، به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين را آفريده‌اند و يا در [خلقت‌] آسمان‌ها شركت داشته‌اند؟ اگر راست مى‌گوييد [دليلى از] كتابى كه پيش از اين [قرآن‌] است يا اثرى علمى [از پيشينيان‌] براى من بياوريد [كه ا
بگو: «به من خبر دهيد، آنچه را به جاى خدا فرا مى‌خوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين [را] آفريده يا [مگر] آنان را در [كار] آسمانها مشاركتى است؟ اگر راست مى‌گوييد، كتابى پيش از اين [قرآن ]يا بازمانده‌اى از دانش نزد من آوريد.»
بگو: جز خدا همه آن بتهایی که به خدایی می‌خوانید به من نشان دهید که آیا در زمین چیزی آفریده‌اند؟ یا شرکتی با خدا در خلقت آسمانها دارند؟ اگر از کتب آسمانی پیشین دلیلی بر خدایی بتان دارید یا کمتر اثر و نشان بر درستی عقیده شرک یافته‌اید اگر راست می‌گویید بر من بیاورید.
[به مشرکان] بگو: به من خبر دهید [و نشانم دهید] معبودانی که به جای خدا می پرستید چه چیزی از زمین را آفریده اند یا مگر آنان را در آفرینش آسمان ها مشارکتی است؟ اگر راستگو هستید کتابی پیش از این قرآن یا بازمانده ای از دانش استواری [که ادعای شما را تصدیق کند] برای من بیاورید؛
بگو: از آنهايى كه جُز اللّه به خدايى مى‌خوانيد خبر دهيد. به من نشان دهيد كه از اين زمين چه چيز را آفريده‌اند؟ يا در خلقت آسمانها شركت داشته‌اند؟ اگر راست مى‌گوييد، براى من كتابى كه پيش از اين قرآن آمده باشد يا اگر دانشى از پيشينيان مانده است، بياوريد.
بگو آیا شریکانی را که به جای خداوند قائل هستید، نگریسته‌اید، به من بنمایانید که چه چیزی را در زمین آفریده‌اند، یا آیا در [آفرینش‌] آسمانها شرکتی داشته‌اند، اگر راست می‌گویید کتابی پیش از این [کتاب‌]، یا نشانه‌ای از علم بیاورید
بگو: مرا گوييد كه آنچه جز خدا مى‌خوانيد به من بنماييد كه چه چيز از اين زمين- يا كدام بخش زمين- را آفريده‌اند يا مگر در [آفرينش‌] آسمانها شركت داشته‌اند؟! اگر راستگوييد، براى من [دليلى از] كتابى كه پيش از اين [قرآن‌] آمده باشد يا بازمانده‌اى از دانش [پيشينيان‌] بياريد.
بگو: آیا دقّت کرده‌اید درباره‌ی چیزهائی که بجز خدا به فریاد می‌خوانید و می‌پرستید؟ به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا اصلاً در (آفرینش و گردش و چرخش) آسمانها مشارکتی داشته‌اند؟ (اگر فرضاً می‌گوئید بلی آنها شرکت داشته‌اند) کتابی (از کتابهای آسمانی) پیش از این (قرآن که گفتار شما را تصدیق کند) یا یک اثر علمی (و باستانی از علمای گذشته که گواهی دهد بر راستی چنین ادّعائی) برای من بیاورید، اگر راست می‌گوئید.
بگو: «آیا آنچه را به جای خدا فرا می‌خوانید دیده (و دریافته)اید؟ به من نشان دهید (که) چه چیزی از زمین را آفریده‌اند، یا (مگر) آنان را در (کار) آسمان‌ها (با خدا) مشارکتی است‌؟ اگر راست می‌گویید، کتابی پیش از این [:قرآن] یا اثر و بازمانده‌ای از دانشی (وحیانی) نزد من آرید.»
بگو آیا دیدید آنچه را خوانید جز خدا بنمائیدم چه چیز آفریدند از زمین یا ایشان را است شرکتی در آسمانها بیاریدم به کتابی از پیش از این یا بازمانده‌ای از دانش اگر هستید راستگویان‌


الأحقاف ٣ آیه ٤ الأحقاف ٥
سوره : سوره الأحقاف
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَرَأَیْتُمْ»: آیا دیده‌اید و دقّت کرده‌اید؟ بیان کنید و مرا از پرسشِ: (چه چیزی را آفریده‌اند؟) آگاه سازید (نگا: فاطر / ، زمر / ). «أَرُونِی»: نشانم دهید. به من بنمائید. «شِرْکٌ»: مشارکت. شرکت (نگا: سبأ / ، فاطر / ) «أَثَارَةٍ»: باقیمانده و اثری که روایت گردد و گفته شود. «إِئْتُونِی بِکِتَابٍ مِّن قَبْلِ هذا»: در این قسمت، از کفّار دلیل نقلی منقول از زبان وحی آسمانی خواسته شده است. «أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ»: در این بخش، از کفّار دلیل عقلی و منطقی منقول از دانشمندان خواسته شده است.


تفسیر

نکات آیه

۱- پیامبر(ص)، مأمور به تذکر ضعف و ناتوانى بت ها به مشرکان (قل أرءیتم ما تدعون ... ماذا خلقوا)

۲- قرآن، درصدد تحریک مشرکان، براى اندیشیدن به پوچى و ناتوانى معبودهاى دروغینشان (قل أرءیتم ما تدعون من دون اللّه أرونى ماذا خلقوا) تعبیر «أرأیتم» چه به معناى «أخبرونى» باشد و چه به معناى سؤال از نگریستن; دعوت براى اندیشیدن در ماهیت پوچ بت ها است.

۳- پرسش از حقایق مورد غفلت و واداشتن اندیشه ها به تأمل درباره آن، روشى قرآنى براى هدایت آدمیان (قل أرءیتم ما تدعون ... أرونى ماذا خلقوا) طرح پرسش از سوى قرآن، براى وادار کردن مشرکان به تأمل، بیانگر مطلب یاد شده است.

۴- ناتوانى بت ها و معبودهاى مشرکان، از آفرینش موجودات زمینى و مشارکت در خلقت و تدبیر امور آسمان ها (ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرک فى السموت)

۵- توانایى بر خلقت جهان و تدبیر امور آن، شرط شایستگى معبود براى پرستیده شدن (ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرک فى السموت) در این آیه، به ناتوانى بت ها در امر خلقت و تدبیر جهان اشاره شده است و این خود مى نمایاند که توانایى بر خلقت و تدبیر، ملاکى است که براساس آن، مى توان معبود واقعى را از معبود دروغین، متمایز ساخت.

۶- اندیشه در ماهیت بت ها، کافى براى پى بردن به بطلان شرک (قل أرءیتم ما تدعون من دون اللّه أرونى ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرک فى السموت )

۷- برخى از معبودهاى مشرکان، در شمار موجودات شعورمند (ما تدعون من دون اللّه ... ماذا خلقوا ... أم لهم شرک ) به کار رفتن ضمایر ذوى العقول در مورد معبودهاى دروغین مشرکان، مى تواند از آن جهت باشد که در میان آنها، عناصرى شعورمند نیز وجود داشته است.

۸- بیدارگرى و بینش دهى، وظیفه مبلغان الهى حتى پس از روى گردانى مردم * (و الذین کفروا عمّا أنذروا معرضون . قل أرءیتم ما تدعون من دون اللّه) ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل (و الذین کفروا... معرضون) ممکن است این نکته را برساند که اعراض کافران، تکلیف مبلغان الهى را ساقط نمى کند.

۹- شرک و پرستش غیر خدا، فاقد کمترین دلیل معتبر نقلى و برهان علمى (ائتونى بکتب من قبل هذا أو أثرة من علم) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که مراد از «کتاب» مطلق نوشته ها و نقل هایى باشد که قابل اتکاء است و «أثارة من علم» ناظر به هرگونه دلیل علمى باشد.

۱۰- کتاب هاى آسمانى، مبرّا از کمترین آثار و نشانه هاى شرک (ائتونى بکتب من قبل هذا) بارزترین مصداق براى «کتاب من قبل هذا» کتاب هاى آسمانى پیش از قرآن است. قرآن با قاطعیت در برابر تمامى اهل کتاب عصر نزول، اعلام کرده است که هیچ کتاب آسمانى، نظریه «شرک» را تأیید نکرده است.

۱۱- هماهنگى کامل کتاب هاى آسمانى، در تبلیغ توحید (ائتونى بکتب من قبل هذا)

۱۲- وجود نشانه هاى شرک در هر متن، دلیل آسمانى نبودن آن (ائتونى بکتب من قبل هذا) از اظهار قاطع قرآن، به این که کتاب هاى آسمانى به دور از تبلیغ شرک است; این نتیجه به دست مى آید که هرگاه اثرى از شرک در کتابى دیده شد، باید اذعان داشت که دست تحریف گران در آن راه یافته است.

۱۳- لزوم مستند بودن هر عقیده دینى، به منبع وحى و یا دلیل قطعى علمى (ائتونى بکتب من قبل هذا أو أثرة من علم إن کنتم صدقین) صداقت و درستى هر عقیده دینى، از دو راه قابل اثبات است: ۱- ارائه دلیل متکى به وحى و کتاب هاى آسمانى; ۲- ارائه گواهى از دریافت هاى علمى و عقلى.

۱۴- برنامه ارشادى و مباحثات عقیدتى پیامبر(ص)، تحت اشراف و رهنمودهاى خداوند (قل أرءیتم ما تدعون) تصریح به «قل» در آیه شریفه،بیانگر این نکته است که همگان بدانند پیامبر(ص) در همه شؤون حیات، حتى مناظرات خویش با مشرکان، تابع وحى و الهام گیرنده از خداوند است.

روایات و احادیث

۱۵- «عن أبى عبیدة قال: سألت أباجعفر(ع) عن قوله تعالى «ائتونى بکتاب من قبل هذا أو أثارة من علم إن کنتم صادقین» قال: عنى بالکتاب التوراة و الإنجیل «و أثارة من علم» فإنّما عنى بذلک علم اوصیاء الأنبیاء علیهم السلام;[۱] ابوعبیده گوید: از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند تعالى «ائتونى بکتاب من قبل هذا أو اثارة من علم إن کنتم صادقین» سؤال کردم، حضرت فرمود: مراد از «کتاب»، تورات و انجیل است و مراد از «أثارة من علم» علم جانشینان پیامبران است».

موضوعات مرتبط

  • آسمان: عجز از تدبیر آسمان ها ۴
  • آفرینش: تدبیر آفرینش ۵; خلقت آفرینش ۵
  • الوهیت: ملاک الوهیت ۵
  • انجیل :۱۵
  • انسان: اهمیت تنبه انسان ها ۸
  • اوصیا: علم اوصیا ۱۵
  • بت پرستى: بى منطقى بت پرستى ۹
  • بتها: عجز بتها ۴
  • پرسش: فواید پرسش ۳
  • تذکر: تذکر عجز بتها ۱
  • تعقل: تشویق به تعقل ۲; تعقل در بتها ۶; زمینه تعقل ۳
  • توحید: تبلیغ توحید ۱۱
  • تورات :۱۵
  • خدا: توصیه هاى خدا ۱۴; نظارت خدا ۱۴
  • شرک: بى منطقى شرک ۹; تنزیه از شرک ۱۰; دلایل بطلان شرک ۶; نشانه هاى شرک ۱۲
  • عقیده: اهمیت برهان در عقیده ۱۳
  • قرآن: روش بیانى قرآن ۳; قرآن و مشرکان ۲; نقش قرآن ۲
  • کتب آسمانى :۱۵ تعالیم کتب آسمانى ۱۱ ۱۵; تنزیه کتب آسمانى ۱۰ ۱۵; ملاک کتب آسمانى ۱۲ ۱۵; هماهنگى کتب آسمانى ۱۱ ۱۵
  • مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۸
  • محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱; منشأ هدایتهاى محمد(ص) ۱۴
  • معبودان باطل: پوچى معبودان باطل ۲; شعور معبودان باطل ۷; عجز معبودان باطل ۲، ۴
  • معبودراستین: خالقیت معبودراستین ۵; ربوبیت معبودراستین ۵
  • موجودات: عجز از خلقت موجودات ۴
  • وحى: نقش وحى ۱۳
  • هدایت: روش هدایت ۳

منابع

  1. کافى، ج ۱، ص ۴۲۶، ح ۷۲; نورالثقلین، ج ۵، ص ۹، ح ۶.