روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۶

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء

عنه عن عثمان بن عيسي عن سماعه عن ابي بصير عن ابي عبد الله ع قال كان ابي ع يقول :

إِذَا أَصْبَحَ‏ بِسْمِ اَللَّهِ‏ وَ بِاللَّهِ وَ إِلَى اَللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ اَللَّهُمَّ إِلَيْكَ أَسْلَمْتُ نَفْسِي وَ إِلَيْكَ فَوَّضْتُ أَمْرِي وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ يَا رَبَّ اَلْعَالَمِينَ اَللَّهُمَّ اِحْفَظْنِي بِحِفْظِ اَلْإِيمَانِ مِنْ بَيْنِ يَدَيَّ وَ مِنْ خَلْفِي وَ عَنْ يَمِينِي وَ عَنْ شِمَالِي وَ مِنْ فَوْقِي وَ مِنْ تَحْتِي وَ مِنْ قِبَلِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ نَسْأَلُكَ اَلْعَفْوَ وَ اَلْعَافِيَةَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ شَرٍّ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ اَللَّهُمَ‏ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ اَلْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ اَلْقَبْرِ وَ مِنْ ضِيقِ اَلْقَبْرِ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ سَطَوَاتِ‏ اَللَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ اَللَّهُمَّ رَبَ‏ اَلْمَشْعَرِ اَلْحَرَامِ‏ وَ رَبَ‏ اَلْبَلَدِ اَلْحَرَامِ‏ وَ رَبَّ اَلْحِلِّ وَ اَلْحَرَامِ أَبْلِغْ‏ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ عَنِّي اَلسَّلاَمَ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِدِرْعِكَ اَلْحَصِينَةِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِكَ أَنْ تُمِيتَنِي غَرَقاً أَوْ حَرَقاً أَوْ شَرَقاً أَوْ قَوَداً أَوْ صَبْراً أَوْ مَسَمّاً أَوْ تَرَدِّياً فِي بِئْرٍ أَوْ أَكِيلَ اَلسَّبُعِ أَوْ مَوْتَ اَلْفَجْأَةِ أَوْ بِشَيْ‏ءٍ مِنْ مِيتَاتِ‏ اَلسَّوْءِ وَ لَكِنْ أَمِتْنِي عَلَى فِرَاشِي فِي طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ ص‏ مُصِيباً لِلْحَقِّ غَيْرَ مُخْطِئٍ أَوْ فِي اَلصَّفِّ اَلَّذِي نَعَتَّهُمْ فِي‏ كِتَابِكَ‏ كَأَنَّهُمْ بُنْيََانٌ مَرْصُوصٌ‏ أُعِيذُ نَفْسِي وَ وُلْدِي وَ مَا رَزَقَنِي رَبِّي بِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اَلْفَلَقِ‏ حَتَّى يَخْتِمَ اَلسُّورَةَ وَ أُعِيذُ نَفْسِي وَ وُلْدِي وَ مَا رَزَقَنِي رَبِّي بِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اَلنََّاسِ‏ حَتَّى يَخْتِمَ اَلسُّورَةَ وَ يَقُولُ‏ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَدَدَ مَا خَلَقَ اَللَّهُ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ مِثْلَ مَا خَلَقَ اَللَّهُ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ مِلْ‏ءَ مَا خَلَقَ‏ اَللَّهُ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ زِنَةَ عَرْشِهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رِضَا نَفْسِهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ اَلْحَلِيمُ اَلْكَرِيمُ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ اَلْعَلِيُّ اَلْعَظِيمُ سُبْحَانَ اَللَّهِ رَبِّ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ رَبِّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِيمِ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ دَرَكِ اَلشَّقَاءِ وَ مِنْ شَمَاتَةِ اَلْأَعْدَاءِ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنَ اَلْفَقْرِ وَ اَلْوَقْرِ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ سُوءِ اَلْمَنْظَرِ فِي اَلْأَهْلِ وَ اَلْمَالِ وَ اَلْوَلَدِ وَ يُصَلِّي عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَشْرَ مَرَّاتٍ


الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۵ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۷
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الدعاء
عنوان : حدیث امام محمّد باقر (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كِتَابُ الدُّعَاء‏ بَابُ الْقَوْلِ عِنْدَ الْإِصْبَاحِ وَ الْإِمْسَاء
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۱۷۹

از امام صادق (ع) كه: پدرم چون صبح مى‏كرد، مى‏گفت: بنام خدا! بذات خدا! و به سوى خدا و در راه خدا و بر كيش رسول خدا (ص) بار خدايا خود را به تو سپردم و كارم را به تو واگذاردم و بر تو توكل كردم اى پروردگار جهانيان، بار خدايا در پناه ايمانم نگه‏دار از پيش روى و دنبال سرم و از سمت راست و چپم و از فراز سر و زير پايم و از برابرم، نيست شايسته پرستشى جز تو، نيست جنبش و نه توانى جز به تو، از تو عفو و عافيت جويم از هر بدى و از هر شرى در دنيا و آخرت، بار خدايا من از عذاب قبر و فشارش به تو پناه برم و به تو پناهم از دست اندازى‏هاى شب و روز، بار خدايا پروردگار مشعر الحرام و پروردگار بلد الحرام (شهر مكه) و پروردگار حل و حرم برسان به محمد و خاندانش سلام مرا، بار خدايا پناه برم به جوشن نگه دارنده تو و پناه برم به وابستگى به حضرتت از اينكه مرا بميرانى به وسيله غرق در آب و سوختن و گلوگير شدن يا به قصاص يا دست بسته به دست دشمن يا به زهر خوردن يا پرت شدن در چاه يا به خوردن درنده‏ها يا مرگ ناگهانى يا به هر يك از مردن‏هاى ناگوار ولى مرا در بستر خود بميران در فرمان‏برى از خودت و فرمان‏برى از رسولت (ص) با اينكه به حق رسيده و راه خطا نرفته باشم يا در صف مجاهدان حق كه در قرآنت آنها را ستوده‏اى كه (۴ سوره صف): «سازمانى بهم آميخته‏اند» پناه دهم خودم و فرزندانم و هر چه پروردگارم به من روزى كرده است، به قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (بخواند تا آخر سوره) و مى‏گويد: سپاس از آن خدا است به شماره آنچه خدا آفريده، سپاس از آن خدا است بمانند آنچه آفريده و سپاس از آن خدا است بر آنچه آفريده و سپاس از آن خدا است تا كشش كلماتش و سپاس از آن خدا است به وزن عرشش و سپاس از آن خدا است تا خودش‏ خشنود گردد و نيست شايسته ستايش جز خداى بردبار كريم و نيست شايسته ستايش جز خداى علىّ عظيم، منزّه باد پروردگار آسمان‏ها و زمين‏ها و هر چه ميان آنها است و پروردگار عرش عظيم، بار خدايا به تو پناه مى‏برم از دچار شدن به شقاوت و سرزنش دشمن‏ها و به تو پناه برم از فقر و بار سنگين و به تو پناه برم از منظره بد و ناگوار در باره اهل و مال و فرزند و ده بار صلوات بر محمد و آلش صلوات فرستد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۲۹۵

حضرت صادق عليه السلام فرمود: پدرم چون بامداد ميكرد ميخواند (دعائى را كه ترجمه‏اش چنين است:) «بسم اللَّه و باللَّه و الى اللَّه و في سبيل اللَّه و على ملة رسول اللَّه‏ ، بار خدايا خودم را بتو سپردم و كارم را بتو واگذاردم و بتو توكل كردم اى پروردگار جهانيان، بار خدايا در پناه ايمان مرا از پيش رو و از پشت‏ سر و از راست و چپ و از بالاى سر و از پائين پايم نگهدار، معبودى جز تو نيست، و نه جنبش و توانى بجز تو نيست، از تو گذشت و عافيت از هر بدى و شرى در دنيا و آخرت خواهم، بار خدايا من از عذاب قبر و فشار و تنگى آن بتو پناه برم، و از بلاهائى كه در شب و روز فرود آيد بتو پناهنده شوم، بار خدايا اى پروردگار مشعر الحرام، و اى پروردگار شهر حرام (يعنى مكه) و اى خداى حل حرم. محمد و خاندانش را از من سلام برسان، بار خدايا به زره نگهدارنده تو (كنايه از حفظ و حراست و يا جامه تقوى است) و بجامعيت تو (همه صفات كماليه را) پناه برم از اينكه مرا بوسيله غرق شدن، يا سوختن يا بقصاص يا دست بسته در دست دشمن يا بزهر خوردن، يا افتادن در چاه، يا طعمه شدن درندگان، يا مرگ ناگهانى يا بهر يك از مردنهاى بد مرا بميرانى، ولى مرا در بستر خود در فرمانبردارى از خودت و رسولت (ص) در حالى كه در راه صواب باشم و بخطا نرفته باشم بميران، يا در صف مجاهدان كه در كتاب خود آنان را توصيف كرده‏اى كه «گوئيا ايشانند ساختمانى ريخته شده» (سوره صف آيه ۴) پناه دهم خودم و فرزندانم و آنچه پروردگارم بمن روزى كرده به- قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ‏ و تا آخر سوره ميخواند- و پناه ميدهم خودم و فرزندانم و آنچه پروردگارم بمن روزى كرده به- قل اعذ برب الناس تا آخر سوره ميخواند- و دنبالش ميفرمود، سپاس از آن خدا است بشماره آنچه آفريده، و سپاس از آن خدا است بمانند آنچه آفريده، و سپاس از ان خداست بهمه آنچه آفريده، و سپاس از آن خدا است بكشش كلماتش، و سپاس از آن خدا است بوزن عرش او، و سپاس از آن خدا است تا خودش خشنود گردد و لا اله الا اللَّه الحليم الكريم، و لا اله الا اللَّه العلى العظيم، سبحان اللَّه رب السماوات و الارضين و ما بينهما و رب العرش العظيم، اللهم انى‏ اعوذ بك من درك الشقاء و من شماتة الاعداء و اعوذ بك من الفقر و الوقر، و اعوذ بك من سوء المنظر في الاهل و المال و الولد» و ده بار نيز بر محمد و آل محمد صلوات ميفرستاد.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۴۲۵

از او، از عثمان بن عيسى، از سماعه، از ابوبصير، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام مروى است كه فرمود: «پدرم عليه السلام چون صبح مى‏كرد، مى‏فرمود: بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ ... مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ؛ به نام خدا و بخدا و بسوى خدا و در راه خدا و بر ملّت رسول خدا صلوات بفرست بر او و آل او. خداوندا بسوى تو تسليم كردم خودم را و بسوى تا بازگذاشتم كارم را و بر تو توكل كردم. اى پروردگار جهانيان خداوندا نگاه‏دار مرا بنگاه داشتن ايمان از پيش روى من و از پشت سر من و از جانب راست من و از جانب چپ من و از زبر من و از طرف زير من و از جانب من، نيست خدايى مگر تو. نيست هيچ ترديدى و نه توانايى مگر بخدا، سؤال مى‏كنم از تو عفو و عافيت از هر ناخوشى و بلاى در دنيا و آخرت. خداوندا بدرستى كه پناه مى‏برم به تو از عذاب قبر و پناه مى‏برم به تو از سطوت‏هاى تو در شب و روز. خداوندا! اى پروردگار مشعر الحرام و پروردگار شهر حرام و پروردگار حلّ و احرام! برسان به پيغمبرت، محمد و آل محمد، از جانب من سلام را. خداوندا! به درستى كه من پناه ببرم به زره تو كه استوار است، و پناه مى‏برم به جمع تو، از آنكه بميرانى مرا از روى غرق، يا سوختن، يا گلو گرفتن، يا قصاص، يا حبس، يا زهر داده شدن، يا هلاك شدن در چاه، يا خورده‏شده درنده، يا مردن ناگهانى، يا به چيزى از انواع مردن‏هاى بد، وليكن بميران مرا بر فراش خودم، در فرمانبردارى تو و فرمانبردارى رسول تو، صلوات فرستد خدا بر او و آل او، در حالتى كه يابنده حق باشم و خطاكننده نباشم، يا در آن صفى كه وصف كردى ايشان را در كتاب خود، كه گويى ايشان بنيادى هستند مرصوص [واستوار]. پناه مى‏دهم خودم را و فرزندانم و آن‏چه روزى كرده مرا پروردگارم، به اين گفتار كه بگو: پناه مى‏برم به پروردگار از بدى آن‏چه آفريده، و از بدى هر شبِ درآينده، چون درآيد، و از بدى درندگان در كوه‏ها، و از بدى حسدبرنده، چون حسد برد، و پناه مى‏دهم خودم را و فرزندانم و آن‏چه روزى كرده مرا پروردگارم، به اين گفتار كه بگو: پناه مى‏برم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، خداى مردم، از بدى وسواس‏كننده باز پس رونده، كه وسواس مى‏كند در سينه‏هاى مردم از جن و انس». و مى‏فرمود كه: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَدَدَ ما خَلَقَ اللَّهُ … فِى الْاهْلِ وَالْمالِ وَالْوَلَدِ: «ستايش از براى خدا به شماره آن‏چه آفريد خدا، و ستايش از براى خدا مانند آن‏چه آفريد خدا، و ستايش از براى خدا به پُرى آن‏چه آفريد خدا، و ستايش از براى خدا به عدد و كثرت كلماتش، و ستايش از براى خدا به وزن عرش او، و ستايش از براى خدا به اندازه خشنودى او. نيست خدايى، مگر خدا كه بردبار و صابر است، و نيست خدا، مگر خدا كه بلندمرتبه و بزرگ است. منزّه مى‏شمارم خداوند كه پروردگار آسمان‏ها و زمين‏ها است، و آن‏چه ميان اين دو است، و پروردگار عرش بزرگ. خداوندا! به درستى كه من پناه مى‏برم به تو، از دريافتن بدبختى و از شماتت دشمنان، و پناه مى‏برم به تو، از درويشى و سنگينى، وپناه مى‏برم به تو، از بدى نگريستن در اهل و مال و فرزند»، و ده مرتبه بر محمد و آل محمد صلوات مى‏فرستاد».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)