نتایج جستجو

تکذیب وعده هاى خدا رده:آثار تکذیب پاداشهاى خدا رده:آثار ثروت اندوزى رده:آثار خشیت رده:آثار دنیاطلبى رده:آثار دیندارى رده:آثار ذکر رده:آثار ذکر حاکمیت خدا رده:آثار

خداجویى: آثار تداوم خداجویى ۷ خشیت: آثار ترک خشیت ۳; آثار خشیت ۹; آثار خشیت پنهانى ۵; ارزش خشیت پنهانى ۱; پاداش خشیت پنهانى ۴; خشیت پنهانى ۹ عقیده: عقیده به

اهمیت شخصیت خداترسان ۳; فضایل خداترسان ۳; هدایت خداترسان ۳ خشیت: آثار خشیت ۲، ۶; فضیلت خشیت ۴ دین: آثار بى نیازى از دین ۵ عبدالله بن ام مکتوم: خداترسى

مشرکان ۸ معصومان: خشیت معصومان ۱۴ مقربان: خشیت مقربان ۱۵; ویژگیهاى مقربان ۱۵ ملائکه: آثار علم ملائکه ۲، ۵; ادب ملائکه ۱۲; انقیاد ملائکه ۵; خشیت ملائکه ۱۱; سخن

نظیر آن برحذر مى دارند. (إنّ فى ذلک لعبرة لمن یخشى) مراد از خشیت در «یخشى»، مى تواند خشیت از خداوند باشد، جمله «و أهدیک إلى ربّک فتخشى» (در آیات پیشین)

جایگاه حکمت ۱۵ خدا: تهدیدهاى خدا ۱۹; علم خدا ۱۸; کیفرهاى خدا ۱۹، ۲۰ خشیت: آثار خشیت ۱۷; خشیت از خدا ۱۰، ۱۴ دین: اعراض از دین ۱۲; جایگاه دین ۱۵ سنگ: سقوط سنگ

رضایت خدا ۱۷; نشانه هاى ربوبیت خدا ۲ خشیت: عوامل خشیت ۱۵ ذکر: آثار ذکر ربوبیت خدا ۱۵ صالحان: پاداش صالحان ۱، ۲; خشیت صالحان ۱۶; رضایت از صالحان ۱۱، ۱۷; رضایت

زمینه تبلیغ تورات ۷ ; هدایتگرى تورات ۳ خدا: اختصاصات خدا ۶ ; وعده خدا ۱ خشیت: آثار خشیت ۴، ۵ کتب آسمانى: عمل به کتب آسمانى ۵ گوساله پرستان: آمرزش گوساله پرستان

(لاتأخذ بلحیتى و لابرأسى إنّى خشیت ) ۹ - لزوم فرصت دادن به متهمان براى دفاع از خود (لاتأخذ بلحیتى و لابرأسى إنّى خشیت ) ۱۰ - علم پیامبران داراى محدودیت

کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و در برابر پروردگارشان خشیت و خشوع داشته‌اند، اینان بهشتیان‌اند [و] هم اینان در آن جاودانه‌اند همانا

شايد پند گيرد، يا بترسد. و با او سخنی نرم بگویید، باشد که پند گیرد یا خشوع و خشیت یابد پس با وى سخنى نرم بگوييد، شايد كه پند پذيرد يا [از خداى‌] بترسد. سپس

آیات شامل این کلمه خشى‌ (۴۸ بار) لا أَن وَ إِنّي بِرَأْسِي تَقُول فَرّقْت بَيْن بَنِي بِلِحْيَتِي تَأْخُذ إِسْرَائِيل لَم أُم تَرْقُب ابْن در حال بارگیری

اخذ (۲۷۳ بار) لا بِلِحْيَتِي أُم وَ ابْن يَا بِرَأْسِي أَمْرِي قَال إِنّي خَشِيت فَعَصَيْت أَن أَ تَقُول فَرّقْت در حال بارگیری...

آیات شامل این کلمه ب‌ (۲۶۴۹ بار) رئس‌ (۱۸ بار) ى‌ (۱۰۴۴ بار) لا إِنّي وَ خَشِيت أَن بِلِحْيَتِي تَأْخُذ تَقُول فَرّقْت أُم بَيْن بَنِي ابْن إِسْرَائِيل

آیات شامل این کلمه فرق‌ (۷۲ بار) بَيْن تَقُول وَ أَن بَنِي إِسْرَائِيل خَشِيت إِنّي لَم بِرَأْسِي تَرْقُب لا قَال قَوْلِي بِلِحْيَتِي تَأْخُذ در حال بارگیری

فَمَا وَ خَطْبُک إِسْرَائِيل يَا بَنِي سَامِرِي بَيْن فَرّقْت تَقُول أَن خَشِيت در حال بارگیری...

يكبار در قرآن مجيد يافته است. لا وَ تَأْخُذ أُم بِرَأْسِي ابْن إِنّي يَا خَشِيت أَن أَمْرِي قَال تَقُول فَعَصَيْت فَرّقْت بَيْن در حال بارگیری...

ترک حضور در مجالس دینى و خوددارى از تلاش براى آموختن دین و دچار محرومیت از خشیت هستند. امکانات مادى: نقش امکانات مادى ۳ ثروت: نقش ثروت ۳ دین: آسیب شناسى

function. آيات ۲۷ - ۳۸ سوره فاطر توضيح دلالت اختلاف رنگ های میوه ها و...بر توحيد خشیت به معناى حقيقى كلمه، فقط در علماء يافت مى شود مراد از «ارث دادن كتاب»، به

حسابی برای آن نیست) در انتظارشان می‌باشد» (وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ). تفسیر آیات ۱- خشیت قلب از یاد خدا، افزایش ایمان با تلاوت قرآن و تنها بر خدا توکل داشتن، نشان

یقیمون الصلوة و مما رزقنهم ینفقون) ۶- اقامه نماز و انفاق در راه خدا، تجلى خشیت قلب و فزونى ایمان و توکل بر خدا (وجلت قلوبهم ... زادتهم إیمنا ... الذین یقیمون

نازل مى‏شد از ترس خدا فروتنى و اطاعت مى‏كردند چنانكه در آيه [بقره:74] نسبت خشيت به سنگ داده شده است. و در آيه دوّم منظور از خشوع آرام و بى حركت بودن است

شتاب ورزیم‌؟ (نه!) بلکه دقت و باریک‌بینی نمی‌کنند. بی‌گمان کسانی که ایشان از خشیت پروردگارشان با بزرگداشت(اش) هراسانند؛ و کسانی که (هم)ایشان به نشانه‌های پروردگارشان

نكرده‏ايم تا در تبليغ مردم به زحمت افتى يا خودت را به زحمت افكنى آن فقط به اهل خشيت ياد آورى است - شيطان شما را از بهشت خارج نكند به زحمت مى‏افتى. وَ فَمِنْهُم

حاکى از ترتیب آنها در مرحله تحقق باشد. یعنى ایمان واقعى در مرحله نخست موجب خشیت دل از یاد خدا مى شود و آنگاه با تلاوت آیات الهى ایمان افزون مى گردد تا حدى

آميخته با تعظيم است. سپس گفتيم: اين سخن كلّيت ندارد و تعظيم از مضاف اليه خشيت استفاده مى‏شود. على هذا به نظر من خشية در دو آيه فوق به معنى عظمت و مهابت

بلکه مقصود، آن است که به صواب نزدیک تر باشد و صائب بودن عمل، آن است که در آن خشیت خدا و نیّت درست و نیکو باشد...». ۲۲ - «قال أبوقَتادة: سألتُ النبىّ(ص) عن

مراد عمل بيشتر نيست، بلكه مراد بهترين عمل است و آن انجام عمل است همراه با خشيت الهى و نيّت صادق و نيكوكارى. «6» 1- گرچه قرآن درباره خودش و پيامبرى كه بر

function. آيات ۲۷ - ۳۸ سوره فاطر توضيح دلالت اختلاف رنگ های میوه ها و...بر توحيد خشیت به معناى حقيقى كلمه، فقط در علماء يافت مى شود مراد از «ارث دادن كتاب»، به

اسناد خشيت بآنها و حضرت خضر مانعى ندارد با آنكه اسناد ضمير متكلّم مع الغير بواحد حقيقى براى تعظيم هم جائز است و تعدّد فاعل لازم نيست تا اسناد خشيت و ترس

وقتى به امام اقتدا كنى. تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً: به حالت تضرع و ترس، چه تضرع و خشيت اقرب است به قبول. بنا بقولى مراد تفكر است در نفس تا به سبب آن علم به صانع

با آيه فوق اشاره به فرق بين ((خوف )) و ((خشيت )) و اينكه خوف به انبياء (عليهم السلام )نسبت داده مى شود ولى خشيت از غير خدا از آنان نفى شده پاسخ به اعتراض

كند. به خلاف خشيت، كه تنها از آورنده مكروه و شر است، نه از خود مكروه. و لذا گفته مى شود: «خشيت الله». من از خدا ترسيدم (ولى گفته نمى شود: خشيت المرض - از

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

اسناد خشيت بآنها و حضرت خضر مانعى ندارد با آنكه اسناد ضمير متكلّم مع الغير بواحد حقيقى براى تعظيم هم جائز است و تعدّد فاعل لازم نيست تا اسناد خشيت و ترس

امامت كسانى هستند كه وقتى آيات قرآنيه بر ايشان تلاوت و قرائت شود از خوف و خشيت و فروتنى و خضوع بر و بر خاك مى‌افتند در حاليكه سجده كنندگان و گريه كنندگان

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلًا: به قرب پروردگار خود راهى، يعنى سلوك نمايند به تقوى و خشيت كه موصل است به تقرب الهى. بيان: آيه دال است بر آنكه افعال بندگان به اختيار

است و بنابراين نكته تعبير به مظنه آنستكه گمان بچنين موقفى هم مقتضى خوف و خشيت و خشوع است چه رسد به مقام يقين كه كمتر كسى نائل ميشود و اللّه اعلم. الَّذِين‌َ

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

اعمالشان هويدا مى گردد، و فعلشان، مصدّق قولشان مى شود. و مراد از «خشيت» در چنين زمينه اى، همان خشيت حقيقى است، كه به دنبالش، خشوع باطنى و خضوع در ظاهر پيدا مى

فاسق و نافرمان بودند. «رهبانيت»، از «رهبت» به معناى خوف و خشيت است. به كسانى كه به انگيزه خشيت از خداوند، از مردم كناره مى‌گيرند و به عبادت خدا مى‌پردازند،

التَّقْوى‌»، لباسى است كه بر اساس تقوا، تواضع، پاكى و پاكدامنى باشد و به هر يك از خشيت، طاعت، عفّت، حيا و عمل صالح نيز تعبير شده است. «4» «1». حجر، 21. «2». حديد،

اسناد خشيت بآنها و حضرت خضر مانعى ندارد با آنكه اسناد ضمير متكلّم مع الغير بواحد حقيقى براى تعظيم هم جائز است و تعدّد فاعل لازم نيست تا اسناد خشيت و ترس

فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

خلوت و وقت غيبت از خلق يا در باطن و ضمير خودشان از خدا و روز جزا و فرق ميان خشيت و اشفاق در آيات سابقه گذشت كه اوّل ترس ناشى از تعظيم است لذا نسبت بعلماء

يَزَّكَّى‌ 11- طبقه محروم با سرعت به سراغ اسلام مى‌آيند. «جاءَكَ يَسْعى‌» 12- خشيت درونى با تلاش و حركت بيرونى بايد توأم باشد. «يَسْعى‌ وَ هُوَ يَخْشى‌» 13-

معناى اينكه فرمود: ((و لا تنفع الشفاعة عنده الا لمن اذن له )) حكايت تذلل و خشيت ملائكه در مقابل خداوند بيان اختلاف مراتب ملائكه و مقامات متفاوت آنها اقوال

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

عالمان یهود، نسبت به خوددارى از بیان احکام تورات (یحکم بها ... و اخشون) ۲۸- خشیت از خداوند (ترس برخاسته از عظمت او)، وادار کننده عالمان به داورى بر اساس کتابهاى

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

(93) قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي

فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز

فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز

لَيِّناً لَعَلَّه‌ُ يَتَذَكَّرُ أَو يَخشي‌ طه‌ ‌آيه‌ 45، ‌که‌ بايد متذكر شود و خشيت‌ پيدا كند. 66 تفسیر آیات ۱- خداوند قبل از پیامبر(ص) نیز رسولانى را براى هدایت

يَزَّكَّى‌ 11- طبقه محروم با سرعت به سراغ اسلام مى‌آيند. «جاءَكَ يَسْعى‌» 12- خشيت درونى با تلاش و حركت بيرونى بايد توأم باشد. «يَسْعى‌ وَ هُوَ يَخْشى‌» 13-

(93) قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي

امامت كسانى هستند كه وقتى آيات قرآنيه بر ايشان تلاوت و قرائت شود از خوف و خشيت و فروتنى و خضوع بر و بر خاك مى‌افتند در حاليكه سجده كنندگان و گريه كنندگان

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

عليه السلام نيز كه انسان است بترسد، آنچه مورد انتقاد و مذمّت است، تأثّر، خشيت و اضطراب قلبى از غير خداست كه مخالف شجاعت واز صفات رذيله است والبتّه موسى

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

آن را به حساب نداشته. 2- آنكه ايشان در جميع آنات مشغول به طاعات و بسيارى خشيت و اطناب در طلب مغفرت، پس گوئيا استغفار مختص ايشان است نه جماعتى كه مصرند

يَزَّكَّى‌ 11- طبقه محروم با سرعت به سراغ اسلام مى‌آيند. «جاءَكَ يَسْعى‌» 12- خشيت درونى با تلاش و حركت بيرونى بايد توأم باشد. «يَسْعى‌ وَ هُوَ يَخْشى‌» 13-

يَزَّكَّى‌ 11- طبقه محروم با سرعت به سراغ اسلام مى‌آيند. «جاءَكَ يَسْعى‌» 12- خشيت درونى با تلاش و حركت بيرونى بايد توأم باشد. «يَسْعى‌ وَ هُوَ يَخْشى‌» 13-

(93) قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

طغيان خود را نسبت به بنى اسرائيل افزايش دهد. «1» آنچه براى انبيا مذموم است، خشيت و ترس قلبى از غير خداست وگرنه، خوف طبيعى، لازمه‌ى انسانيّت آن بزرگواران و

فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

از امّت من و بندگان گرامى او براى عظمتش از ترس او بيم دارند با دلبستگى چون خشيت ترس با تعظيم و اشفاق ترس با اعتناء است و هر بنده‌اى از آن بندگان خدا كه مدّعى

يَزَّكَّى‌ 11- طبقه محروم با سرعت به سراغ اسلام مى‌آيند. «جاءَكَ يَسْعى‌» 12- خشيت درونى با تلاش و حركت بيرونى بايد توأم باشد. «يَسْعى‌ وَ هُوَ يَخْشى‌» 13-

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

تلاوت مى‌فرمود و همانا نماز هر آينه عظيم و گران است مگر بر صاحبان خشوع و خشيت و خوف الهى چون زحمتش از ساير عبادات بيشتر است براى آنكه در شبانه روزى پنج

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

علوّ رتبه ايشان در شرف و نسب و كمال نفس و قرب مكانت نزد حضرت عزت در مقام خشيت الهى به مرتبه‌اى هستند كه: إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ‌: وقتى

اسناد خشيت بآنها و حضرت خضر مانعى ندارد با آنكه اسناد ضمير متكلّم مع الغير بواحد حقيقى براى تعظيم هم جائز است و تعدّد فاعل لازم نيست تا اسناد خشيت و ترس

قوم موسى وهارون ، ابراهيم و نوح و... اشاره به معناى ((خوف )) و فرق آن با ((خشيت )) بيان اينكه جمله : ((فارسل الى هارون اخى )) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن

(93) قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي

از امّت من و بندگان گرامى او براى عظمتش از ترس او بيم دارند با دلبستگى چون خشيت ترس با تعظيم و اشفاق ترس با اعتناء است و هر بنده‌اى از آن بندگان خدا كه مدّعى

رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ (83) بعد از آن رقت قلب و شدت خشيت و مسارعت، نصارى را به قبول حق خبر مى‌دهد: وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى

ذلِكَ ذِكْرى‌ لِلذَّاكِرِينَ (114) و چون توجه به نماز، مثمر رقت قلب و خوف و خشيت مستلزم ترك ظلم و ارتكاب قبايح و اكتساب سيئات است، لذا در عقب آن امر به نماز

چون در قيامت تحقّق مى‌يابد، «أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ» «1» حتّى سنگ هم علم و خشيت دارد و از خوف خدا از كوه سقوط مى‌كند، «وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ

كرد»، كه صيغه ماضى است، براى اشاره به تحقق وقوع است. و مراد از «خشيت رحمان به غيب»، خشيت از خدا در عالَم ماده، يعنى در پس پردۀ ماديت است، قبل از آن كه با

پروردگار خود به غيب، يعنى به صرف انذار تو خشيت دارند، و نماز به پا مى دارند، نه اين كه قبل از انذار تو، از پروردگارشان خشيت دارند، و نماز به پا مى دارند، و سپس

فَإِنْ خَشِيتَ أَنْ تَفُوتَكَ اَلْغَدَاةُ إِنْ بَدَأْتَ بِهِمَا فَابْدَأْ بِالْمَغْرِبِ ثُمَّ بِالْغَدَاةِ ثُمَّ صَلِّ اَلْعِشَاءَ فَإِنْ خَشِيتَ أَنْ تَفُوتَكَ

مگر در مورد خداى تعالى، كه خشيت از او، از فضايل است. و به همين جهت است كه انبياء «عليهم السلام»، به جز از خدا، از كس ديگرى خشيت ندارند. و خداى تعالى، درباره

نيست معنى آنكه: اكثر باشد از حيث عمل، و لكن مراد: اصوب باشد به عمل؛ و اصابه خشيت الهى و نيت صادقه است. بعد فرمود ابقاى بر عمل تا آنكه خالص باشد، شديدتر است

كُلُّ اَلظُّلْمِ فِيهِ إِلْحَادٌ حَتَّى لَوْ ضَرَبْتَ خَادِمَكَ ظُلْماً خَشِيتُ أَنْ يَكُونَ إِلْحَاداً فَلِذَلِكَ كَانَ اَلْفُقَهَاءُ يَكْرَهُونَ سُكْنَى‏

صَلَّيْنَا اَلْكُسُوفَ خَشِينَا أَنْ تَفُوتَنَا اَلْفَرِيضَةُ فَقَالَ إِذَا خَشِيتَ ذَلِكَ فَاقْطَعْ صَلاَتَكَ وَ اِقْضِ فَرِيضَتَكَ ثُمَّ عُدْ فِيهَا قُلْتُ

رعد با حمد او، تسبيح او مى‏كند. يا تسبيح و تحميد او مى‏كند و فرشتگان نيز از خشيت او تسبيح و تحميد ميكنند.

مُتَمَتِّعٍ وَقَعَ عَلَى أَهْلِهِ وَ لَمْ يَزُرْ قَالَ يَنْحَرُ جَزُوراً وَ قَدْ خَشِيتُ أَنْ يَكُونَ قَدْ ثُلِمَ حَجُّهُ إِنْ كَانَ عَالِماً وَ إِنْ كَانَ جَاهِلاً

اِمْتَنَعَ عَلَيْكَ بَعِيرٌ وَ أَنْتَ تُرِيدُ ذَبْحَهُ فَانْطَلَقَ مِنْكَ فَإِنْ خَشِيتَ أَنْ يَسْبِقَكَ فَضَرَبْتَهُ بِسَيْفٍ أَوْ طَعَنْتَهُ بِحَرْبَةٍ بَعْدَ

و از طريق استدلال و انذار و بشارت و موعظه و اندرز در دلها نفوذ دهند. ۲ - «خشيت » به معنى ترس تواءم با تعظيم و احترام است ، و از همين رو با خوف كه اين ويژگى

«كل له قانتون »، همه در عبادت اويند، و خشيت جز همين انفعال شعورى ، چيز ديگرى نيست ، و بنابراين سنگ كوه از خشيت خدا فرو مى غلطد، و آيه شريفه جارى مجراى

مَا زَالَ‏ جَبْرَئِيلُ ع‏ يُوصِينِي بِالسِّوَاكِ حَتَّى خَشِيتُ أَنْ أَدْرَدَ وَ أُحْفِيَ‏

مَا زَالَ‏ جَبْرَئِيلُ ع‏ يُوصِينِي بِالسِّوَاكِ حَتَّى خَشِيتُ أَنْ أُحْفِيَ أَوْ أَدْرَدَ وَ مَا زَالَ يُوصِينِي بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُ

وَقَعَ عَلَى اِمْرَأَتِهِ وَ لَمْ يُقَصِّرْ قَالَ يَنْحَرُ جَزُوراً وَ قَدْ خَشِيتُ أَنْ يَكُونَ قَدْ ثُلِمَ‏ حَجُّهُ إِنْ كَانَ عَالِماً وَ إِنْ كَانَ جَاهِلاً

ع‏ مَا مَنَعَكَ أَنْ تُبَارِزَهُ فَقَالَ كَانَ فَارِسَ‏ اَلْعَرَبِ‏ وَ خَشِيتُ أَنْ يَقْتُلَنِي فَقَالَ لَهُ‏ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ ع‏ فَإِنَّهُ بَغَى

همچنانكه قرآن كريم در جاى ديگر نيز فرموده : ((و اخذ براس اخيه يجره اليه (( ((انى خشيت ان تقول فرقت بين بنى اسرائيل ولم ترقب قولى (( - اين جمله ، تعليل مطلبى است

إِنْ خَشِيتَ أَنْ لاَ تَقُومَ فِي آخِرِ اَللَّيْلِ أَوْ كَانَتْ بِكَ عِلَّةٌ أَوْ أَصَابَكَ بَرْدٌ فَصَلِّ وَ أَوْتِرْ فِي أَوَّلِ اَللَّيْلِ فِي اَلسَّفَرِ

عَلَيْكَ بَعِيرٌ وَ أَنْتَ تُرِيدُ أَنْ تَنْحَرَهُ فَانْطَلَقَ مِنْكَ فَإِنْ خَشِيتَ أَنْ يَسْبِقَكَ فَضَرَبْتَهُ بِسَيْفٍ أَوْ طَعَنْتَهُ بِرُمْحٍ بَعْدَ أَنْ

إِنْ خَشِيتَ أَنْ لاَ تَقُومَ فِي آخِرِ اَللَّيْلِ وَ كَانَتْ بِكَ عِلَّةٌ أَوْ أَصَابَكَ بَرْدٌ فَصَلِّ وَ أَوْتِرْ مِنْ أَوَّلِ اَللَّيْلِ فِي اَلسَّفَرِ

يَنطلِقُ لِسانى فَأَرْسِلْ إِلى هَرُونَ»: اشاره به معناى «خوف» و فرق آن با «خشيت» در مجمع البيان گفته : كلمه «خوف » به معناى آن حالت ناراحتى و اضطراب درونى

اِنْصَرَفَ قَالَ يَا عَائِشَةُ لَقَدْ أَوْجَعْتِ عُنُقِي أَيَّ شَيْ‏ءٍ خَشِيتِ أَنْ أَقُومَ إِلَى جَارِيَتِكِ‏

مِنْ مَاءٍ ثُمَّ أَنْقِعْهُ لَيْلَةً فَإِذَا كَانَ أَيَّامُ اَلصَّيْفِ وَ خَشِيتَ أَنْ يَنِشَّ جَعَلْتَهُ فِي تَنُّورٍ مَسْجُورٍ قَلِيلاً حَتَّى لاَ يَنِشَّ

تندى ، واجب ترين آداب دعوت است . در جمله ((لعله يتذكر او يخشى (( تذكر و يا خشيت فرعون آرزو شده ، و اين اميد، قائم به مقام محاوره است نه به خداى تعالى كه

عزّ و جلّ است، تا آنجا كه گوئى او را مى‏بينى. و چهارم‏ بسيارى گريه از خوف و خشيت خداى عزّ و جلّ است، كه در برابر هر قطره اشكى خانه‏اى در بهشت براى تو بنياد

انذارت در حق كسى مؤثر واقع مى شود، كه قرآن را تصديق كرده و ناديده، از «رحمان» خشيت داشته باشد. پس تو او را به آمرزش و اجرى كريم بشارت بده (۱۱). ماييم كه مُردگان

سه وصف ذكر شده است : اطاعت خدا و پيامبر، خشيت ، و تقوى ، بعضى از مفسران گفته اند كه اطاعت يك معنى كلى است و خشيت شاخه درونى آن ، و تقوى شاخه بيرونى آن است

فرمود: ((لعله يذكر او يخشى (( چيزى كه هست در آن جمله ، ((ذكر(( در برابر ((خشيت (( قرار گرفته بود و در اين جمله ذكر در مقابل ((تقوى (( قرار گرفته و از همين

فرموده: «إنّما يخشى اللّه من عباده العلماء»، پس علم به خدا، خشيت از خدا را به دنبال دارد و خشيت از خدا هم، ايمان به او را به دنبال دارد. يعنى كسى كه از خدا

خوف و خشيت فرق است ، آنچه با فضيلت شجاعت منافات دارد خشيت است نه خوف كه به معناى دست زدن به مقدمات احتراز است ، و انبياء (عليهم السلام ) از خشيت منزهند

است الهى كه مردم را به خدا و آيات او تذكر مى دهد تا شايد بيدار شوند و غريره خشيت آنان هوشيار گردد، آنگاه متذكر شده به وى ايمان بياورند و تقوى پيشه كنند، پس

آگاهى و خوف ، همواره بر قرار است ، بنابراين اشتباه است ، كه ما سرچشمه خوف و خشيت را تنها عدم انجام وظايف و مسئوليتها بدانيم . سپس دومين صفت آنها را چنين بيان

أَمْرِى (۹۳) قَالَ يَبْنَؤُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتى وَ لا بِرَأْسى إِنى خَشِيت أَن تَقُولَ فَرَّقْت بَينَ بَنى إِسرءِيلَ وَ لَمْ تَرْقُب قَوْلى (۹۴) قَالَ

واقع شود؟! «سيَذَّكَّرُ مَن يخْشى»: يعنى: به زودى افرادى كه در قلب چيزى از خشيت خدا و ترس از عقاب او دارند، به وسيله قرآن متذكر شده، اندرز مى گيرند. «وَ

ايشان هم از خدا راضى ميشوند، اين پاداشها براى كسى است كه از پروردگارش در خشيت باشد)،. كه اين وعده نيز از آنجا كه در مقام امتنان است و وعده اى است خصوصى

كه شفاعت نمى كنند مگر غير مشركين را. «و هم من خشيته مشفقون» - مقصود از اين خشيت ترس از سخط و عذاب خدا است ، اما ترسى كه توام با امن از آن باشد، چون ملائكه

دشمنان خود مپندار. و در سوره (( طه آيه ۹۴(( عذر او را چنين ذكر مى كند: (( انى خشيت ان تقول فرقت بين بنى اسرائيل و لم ترقب قولى (( . ترجمه تفسير الميزان جلد