نتایج جستجو

خدا رده:نشانه هاى قدرت خدا رده:نشانه هاى قیامت رده:نشانه هاى کفر رده:نعمت امنیت رده:نعمت باران رده:نعمت حورالعین رده:نعمتهاى اخروى خداترسان رده:نعمتهاى انسان

قریش را در سفر و حضر، از امنیت کامل برخوردار ساخته و هراس آنان را از میان برد. (و ءامنهم من خوف) به قرینه آیات پیشین، مراد امنیت در مراحل کوچ و نیز رفع خطر

نمی‌رسد، و در امنیت کامل از آفات و بلاها، از غم و اندوهها، از شیاطین و طاغوتها به سر می‌برند. تفسیر آیات ۱- تقواپیشگان در آخرت، برخوردار از امنیت کامل و ایمن

انجام مى دادند. ۲ - قریش، نیازمند امنیت در مسیر ییلاق و قشلاق کردن خویش (لإیلف قریش . إیلفهم رحلة الشتاء و الصیف) ۳ - امنیت راه هاى کوچ زمستانى و تابستانى

داراى امنیت و آرامش کامل است. (لهم دارالسلم) چنانکه مفسران گفته اند مراد از دارالسلام مى تواند بهشت باشد که از ویژگیهاى آن سلامت و امنیت است. ۳- امنیت و آرامش

مادى بهشت ۳; نعمتهاى معنوى بهشت ۳ متقین: امنیت اخروى متقین ۱; متقین در بهشت ۳ نعمت: نعمت آسایش اخروى ۲; نعمت امنیت اخروى ۲; مهمترین نعمت هاى اخروى ۲

این توصیف، علاوه بر بیان وجود امنیت در آن، نشانگر آن است که خداوند، خواهان تداوم یافتن امنیت آن در همه زمان ها است. ۴ - امنیت مکه، مایه عظمت و شایستگى آن

مملکت دیگران) - مصداق بارز از امنیت ، دغدغه معاش نداشتن و درامان بودن از ناحیه حکومت است. ۱۲- مصر ، دیارى بهره مند از امنیت در عصر یوسف(ع) (ادخلوا مصر إن

مشرکان مکه ۲۱ مکه: آثار امنیت مکه ۱۵; آدم ربایى در مکه ۲; احترام مکه ۱۱; امنیت مکه ۱۰; تجارت در مکه ۱۶; جهل اکثریت اهل مکه ۲۰; عوامل امنیت مکه ۱۳; قداست مکه

پیشین: صالحان امتهاى پیشین ۶; مؤمنان امتهاى پیشین ۶ امنیت: آثار امنیت اجتماعى ۲۳; عوامل امنیت ۱۵; وعده امنیت ۱۴، ۱۶، ۱۹ انبیا: پیروزى انبیا ۷; خلافت انبیا ۶

ولى امنیت شهر مکّه را به طور مطلق آورد، مى توان به این نتیجه رسید که: آن حضرت امنیت مکّه را براى همگان حتى براى کافران خواسته بود. ۹ - تأمین امنیت و رفاه

صحنه قیامت، در معرض آسیب ها و نیازمند امنیت (أم من یأتى ءامنًا یوم القیمة) با توجه به اتصاف مؤمنان به وصف امنیت و آرامش، مطلب بالا برداشت مى شود. ۹ - تحریف گران

۳; احترام مکه ۴; امنیت حرم مکه ۱، ۲، ۴; تاریخ مکه ۲; ناامنى در اطراف مکه ۳ ناامنى: ناپسندى ناامنى ۱۱ نعمت: نعمت امنیت ۹، ۱۱; نعمت امنیت مکه ۹ لباب النقول

آسایش ۵ اقتصاد: زمینه رشد اقتصادى ۴; عوامل رشد اقتصادى ۱۶ امنیت: آثار امنیت اجتماعى ۴; عوامل امنیت اجتماعى ۱۶ انذار: انذار از کفران نعمت ۱۱ بلایا: بلایاى

موظّف به آن سازد، سپاس آن نعمت است. ۶ - سپاس قریش از خداوند در برابر نعمت امنیت، به پذیرش بندگى او بود. (ألم تر کیف فعل ربّک بأصحب الفیل ... فلیعبدوا) ۷

ادیان آسمانى: نقش ادیان آسمانى ۱۹; هدایتگرى ادیان آسمانى ۱۹ امنیت: اهمیت امنیت ۱۸; عوامل امنیت ۱۶، ۱۹ انبیا: اهداف انبیا ۱۰، ۱۸; بعثت انبیا ۱۵ ایمان: آثار

رفاه و امنیت این جا، پایدار نیست و ممکن است ناگهان اوضاع دگرگون شود و همه آنچه که از آن برخوردار هستید، از دستتان برود. ۲ - ثمودیان، برخوردار از امنیت و رفاه

صفحه 506 بزرگ‌ترين نعمت، امنيّت است، زيرا «مَقامٍ أَمِينٍ» قبل از ساير نعمت‌ها مطرح شده است. البتّه امنيّت در بهشت يك امنيّت جامع است، نه ترس از مرگ، نه

مطالب قبل است. آسایش: آثار آسایش ۸ ابتلا: آثار ابتلا به سختى ۳، ۴ امنیت: آثار امنیت ۸ انسان: آثار کفران انسان ۱۰; صفات انسان ۹، ۱۰; غفلت انسان ها ۶; فطریات

۴; محرومیت از بهشت آدم(ع) ۲; محرومیت نسل آدم(ع) ۲; هبوط آدم(ع) ۱ ادیان: امنیت اخروى پیروان ادیان ۷; پیروان ادیان در قیامت ۷; سرور اخروى پیروان ادیان ۷

این سرزمین استفاده می‌نمودند. همه اینها در سایه امنیت ویژه آن بود، اگر با لشکرکشی ابرهه و امثال او این امنیت خدشه‌دار می‌شد یا خانه کعبه ویران می‌گشت دیگر

۲۴ کعبه: ۴، ۵ امنیت در کعبه ۷، ۸ ; اهمیّت کعبه ۱ ; قدمت کعبه۲ کافران: ۲۵ کفر: ۱۲ مرگ: ۲۴ مسجدالحرام: ۲۳ احکام مسجدالحرام ۷، ۸، ۱۹ ; امنیت در مسجدالحرام

تاریخ صدر اسلام ۱۰ امام على(ع): فضایل امام على(ع) ۱۱ امنیت: اهمیت امنیت اجتماعى ۹; زمینه سلب امنیت ۸ پشیمانى: عوامل پشیمانى ۷ جامعه: آسیب شناسى اجتماعى

زیانکاران:۴، ۵ عذاب: در شب ۲ ; عذاب ناگهانى ۲ ; مصونیت از عذاب ۴ کافران: احساس امنیت کافران ۳ ; سرگرمى کافران ۲ ; عذاب کافران ۲ ; عقیده کافران ۳ ; کیفر کافران

انسان ها ۲ ذلیلان :۳ قیامت: گروهها در قیامت ۳; ویژگیهاى قیامت ۲ متنعمان :۳ امنیت اخروى متنعمان ۱ ۳، ۴; رفاه اخروى متنعمان ۱ ۳; متنعمان ۳ در قیامت ۴

حال (موقعیت خطر و امنیت) (نجّکم إلى البرّ ... أفأمنتم أن یخسف بکم ... أو یرسل علیکم حاصبًا ثمّ لاتجدوا لکم وکیلاً) امنیّت: احساس امنیّت بیجا ۳ انذار: انذار

شود روایت شده: تقطع الاربع اصابع و تترک الابهام ... . احکام:۱، ۲، ۳ امنیت: اهمیّت امنیت اجتماعى ۱۰ جرم: موانع ارتکاب جرم ۱۰ حدود: احکام حدود ۱، ۲، ۱۵ ; اهمیّت

اجتماعى و پاسدارى از امنیت جامعه (انما جزؤا الذین یحاربون اللّه و رسوله و یسعون فى الارض فساداً ان یقتلوا) ۱۱- ضرورت پاسدارى از امنیت و سلامت جامعه ایمانى

دیگر را خواهید یافت که می‌خواهند شما را آسوده خاطر کنند و قوم خود را (نیز) امنیت دهند. هر بار که به فتنه بازگردانده شوند، در (ژرفای) آن سرنگون می‌گردند. پس

از جلوگیرى از تحقق وعده الهى مبنى بر حاکمیت فراگیرى اهل ایمان و پیروزى و امنیت آنان در هر جاى دنیا، ناتوانند. (وعد اللّه الذین ءامنوا ... لیستخلفنّهم فى

را مؤاخذه کند و نه نقصان و کاستى در جزاى عمل او پدید مى آید. ۲ - آرامش و امنیت روحى مؤمنان در قیامت، درگرو صدور اعمالى صالح از آنان در دنیا است. (و من یعمل

نشانه هاى تکامل محمد(ص) ۲; نعمتهاى محمد(ص) ۲ نعمت: مشمولان نعمت ۴; نعمت امنیت ۳; نعمت ثروت ۳; نعمت هدایت ۳

«إلحاد» و «ظلم» استفاده مى شود که مردم در مسجدالحرام و محدوده آن، باید در امنیت و آرامش مطلق باشند و در این راستا از کم ترین و کوچک ترین انحراف و تجاوز به

کافران را خوار و ذلیل خواهد کرد. بنابراین، چهار ماه حرام را [در کمال آزادی و امنیت] در زمین گردش کنید و بدانید که شما عاجز کننده خدا نیستید [تا بتوانید از دسترس

لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ). باید در خانه و محیط زندگی خصوصی افراد امنیت کافی وجود داشته باشد به همین دلیل در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه اشخاص

صدر اسلام ۱، ۲، ۷، ۱۰ امکانات اقتصادى: اهمیت امکانات اقتصادى ۱۲ امنیت اجتماعى: اهمیت امنیت اجتماعى ۱۲ تاریخ: آثار علم به تاریخ ۱۳ ; محرک تاریخ ۱۶ ; منشأ

لهم خزنتها سلم علیکم) ۱۰ - بشارت دربانان بهشت به تقواپیشگان، مبنى بر در امنیت و سلامت بودن آنان در بهشت جاویدان (و قال لهم خزنتها سلم علیکم) برداشت یاد

برابر عذاب الهى (کیف فعل ربّک ... الّتى لم یخلق مثلها فى البلد) ۴ - احساس امنیت در برابر عذاب الهى به جهت برخوردارى از امکانات مادى، احساسى بى پایه و نشان

أنت و من معک ...; تو و پیروانت فرود آیید در حالى که همراه و قرین سلامت، امنیت و برکت خواهید بود». ۳- خداوند ، نوح(ع) و همراهانش را ، به مصونیت از عذابهاى

اغواپذیرى آدم(ع) ۳; آدم(ع) و درخت ممنوعه ۱، ۳، ۱۲; اخراج ازبهشت آدم(ع) ۲، ۳; امنیت در بهشت آدم(ع) ۹; بشارت به آدم(ع) ۱۱; تأمین نیازها در بهشت آدم(ع) ۹; زمینه

از محمد(ص) ۸، ۲۳; اطاعت از محمد(ص) ۳; زمینه اطاعت از محمد(ص) ۱۵، ۱۶ امنیت: عوامل امنیت اجتماعى ۶ انسان: عجز انسان ها ۱۲; فطریات انسان ۱۴ انگیزش: عوامل انگیزش

خدا ۸، ۹ ۱۳; هدایت با آیات خدا ۸، ۹ ۱۱ اصحاب کهف: اصحاب کهف در غار ۵، ۹; امنیت اصحاب کهف در غار ۷; بدن اصحاب کهف ۶; تابش خورشید به غار اصحاب کهف ۱، ۳، ۶،

عدالت در کیفر ۲۱ لوط(ع): اطمینان به لوط(ع) ۸; اقلیت مؤمنان به لوط(ع) ۱۲; امنیت لوط(ع) ۸; ایمان خانواده لوط(ع)۱۲; تنزیه خانواده لوط(ع) ۱۲; حمایت از لوط(ع)

خدا ۱۱ موسى(ع): آثار محبوبیت موسى(ع) ۱۷، ۱۸; اطمینان مادر موسى(ع) ۴، ۵ ; امنیت موسى(ع) در رود نیل ۴; ایمان مادر موسى(ع) ۵; تربیت موسى(ع) ۲۱; تکفل موسى(ع)

را [چنانکه سزاوار است] به نوعی خیر و شر [که تهیدستی، ثروت، سلامت، بیماری، امنیت و بلاست] آزمایش می کنیم، و به سوی ما بازگردانده می شوید. هر كسى طعم مرگ را

دریا به ساحل نجاتشان رساند (باز به خدای یکتا) مشرک می‌شوند. [مشرکان تا در امنیت و آسایشند، بر آیین شرک تعصّب دارند،] پس زمانی که در کشتی سوار می شوند [و

نومیدی و کفران درافتد. و اگر از سوی خود رحمتی [چون سلامتی، ثروت، اولاد و امنیت] به انسان بچشانیم، سپس آن را [به علتی حکیمانه] از او سلب کنیم [نسبت به آینده

آورده اند، می خوانند، سپس زمانی که رحمتی از سوی خود [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنیت] به آنان بچشاند، ناگهان گروهی از آنان به پروردگارشان شرک می ورزند. چون بر

استوار گرداند و گامهای شما را استوار بدارد. و [یاد کنید] هنگامی را که به سبب امنیت و آرامشی که ازسوی خدا یافتید، خواب سبکی را به همه شما مسلط کرد و برایتان

[پیام وحی] بر عهده تو نیست، و هنگامی که ما از سوی خود رحمتی [چون سلامت، امنیت و ثروت] به انسان بچشانیم، به آن سرمست و مغرور می شود، و اگر به سبب گناهانی

آیات شامل این کلمه تعبیر به «آمِنُون» (کسانى که در امنیّت به سر مى برند) از مادّه «أمِن» در مورد بهشتیان، تعبیر بسیار جامعى است، که آرامش روح و جسم آنها

راه جهاد خرج می‌کنید و به نام حقوق شرعی دیگر مصرف می‌نمائید، برای دفاع از امنیت و استقلال کشور اسلامی و برای کمک به مستمندان همنوع خود و تأمین نیازمندیها

فرموده اشاره کرده، می‌گوید: «و آنها را در سر زمین بلندی که دارای آرامش و امنیت و آب جاری بود جای دادیم» (وَ آوَیْناهُما إِلی رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ)

نغرقهم فلاصریخ لهم و لا هم ینقذون) ۶ - هیچ یک از سرنشینان کشتى ها در دریاها، امنیت کامل نداشته و امکان غرق شدن آنان به اراده الهى وجود دارد. (و إن نشأ نغرقهم

مصدر به مفعول اش باشد. ۲ - تحیّت بر مؤمنان، به هنگام لقاءاللّه، سلامتى و امنیت کامل داشتن است. (تحیّتهم یوم یلقونه سلم) احتمال دارد که مراد از «سلام»، معناى

در جمله «أفأمن ... » استفهام انکارى توبیخى است. یعنى اقوام کفرپیشه احساس امنیت از عذاب الهى دارند، ولى به خاطر نابجا بودن چنین احساسى مورد ملامت هستند.

مردم بايد بسيج شوند. «أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا» 6- آنان كه امنيّت مردم را به هم مى‌زنند، امنيّت جانى ندارند. «أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا» 7- گاهى بايد توطئه‌ى

محار و حدّ او گفته شد: صلب يكى از چهار مجازات محارب است و او كسى است كه امنيّت عمومى را به هم زده و ايجاد نا امنى و سلب آسايش كند به موجب روايات اگر حاكم

نمازهای فریضه و نافله بخواند خداوند او را در زمره کسانی که روز قیامت در امنیت به سر می‌برند مبعوث می‌کند و او را در سایه عرشش قرار می‌دهد، و حساب را بر

محار و حدّ او گفته شد: صلب يكى از چهار مجازات محارب است و او كسى است كه امنيّت عمومى را به هم زده و ايجاد نا امنى و سلب آسايش كند به موجب روايات اگر حاكم

رساند که ربوبیت خداوند بر جهان هستى چنین اقتضا مى کند که انسانها باید در امنیت جانى بسر برند. بنابراین کسانى که مرتکب قتل مى شوند، خود را به نوعى رودرروى

۳ - چیزى جز دروغ پنداشتن کیفرهاى اخروى، گنه کاران و کافران را به احساس امنیت از عذاب سوق نداده است. (بل تکذّبون بالدین) مراد از «دین» به قرینه آیات بعد

بسيار كمند. تفسیر آیات ۱- نکوهش خداوند از افشاکنندگان اخبارى که موجب احساس امنیت از هجوم دشمن و یا موجب ترس و وحشت از دشمن مى شود. (اخبار امنیتى). (و اذا

بازگشت و نوح فهمید که طوفان پایان گرفته است. شاخه زیتون هم اینک رمز صلح و امنیّت است. کوه «طور زیتا» که در بیت‌المقدّس است. (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده)

«وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ» 2- سلامتى كه از طريق غذا به دست مى‌آيد و امنيّت، مهم‌ترين نيازهاى مادّى انسان است. التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ‌ ... الْبَلَدِ

مفعولاً) ۱۰- سرکوبى برترى طلبان و فسادانگیزان، حتى با توسل به زور و سلب امنیت از آنان، امرى لازم و بایسته است. (بعثنا علیکم عبادًا لنا أُولى بأس شدید فجاسوا

صفحه 594 هم امنيّت خانوادگى، «لا يَزْنِينَ» هم امنيّت جانى، «لا يَقْتُلْنَ» هم امنيّت حيثيّتى و عِرضى، «لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ» و هم امنيّت سياسى، اجتماعى

وَ زُرُوعٍ» هم تمدّن و خانه‌سازى‌ «مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً» و هم رفاه و امنيّت. فارِهِينَ‌ ... آمِنِينَ‌ كلمه‌ى «طلع» به شكوفه‌ى خرما گفته مى‌شود كه قبل

خدا و جهان دیگر از مواهب بزرگی برخوردارند و هم بهره‌ای شایسته از عظمت و امنیت و آرامش در این جهان خواهند داشت. تفسیر آیات ۱- مؤمنانى که به مدینه هجرت نموده

می‌گویند: سلام بر شما باد»! (یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ). سلامی که نشانه امنیت و سلامت و آرامش کامل است. سپس می‌گویند: «وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که

گیاهان می‌باشد. ولی متأسفانه آنها صراط مستقیم که راه سعادت و خوشبختی و رفاه و امنیت بود رها ساختند، «و پیامبران خدا را تکذیب کردند (و برنامه‌های اصلاحی آنها

برادران مخصوصا به هنگام پیروزیش ادامه یابد، بلافاصله با این جمله به آنها امنیت و آرامش خاطر داد و «گفت: امروز هیچ گونه سرزنش و توبیخی بر شما نخواهد بود»

اى پروردگار ما عطا و مرحمت فرما ما را در دنيا نيكوئى، يعنى صحت و نعمت و امنيت و راحت به جهت اعانت بر امر آخرت و توفيق طاعت. وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً:

در حدیث معروفی از حضرت علی علیه السّلام می‌خوانیم: «در روی زمین دو وسیله امنیت از عذاب الهی بود یکی از آنها (که وجود پیامبر بود) برداشته شد. هم اکنون به

خيره شد، بلكه بايد به فراتر و دورتر نيز چشم دوخت. 4- كيفر پيمان‌شكنانى كه امنيّت و ثبات جامعه را به هم مى‌زنند، آن است كه آنان را وحشت‌زده و مضطرب سازيم

لازم و ضرورى است. «لِتُحْصِنَكُمْ» 7- نعمت امنيّت سزاوار شكرگزارى است. لِتُحْصِنَكُمْ‌ ... شاكِرُونَ‌ (امنيّت در سايه صنعت است.) «صَنْعَةَ لَبُوسٍ‌ لِتُحْصِنَكُمْ»

مانع قلع و قمع الهى نيست و به خاطر محكمى ساختمان نبايد از قهر خداوند احساس امنيّت كرد. مقصود از «ذُو الْأَوْتادِ» يا آن است كه پايه‌هاى حكومت فرعون محكم بود

مانع قلع و قمع الهى نيست و به خاطر محكمى ساختمان نبايد از قهر خداوند احساس امنيّت كرد. مقصود از «ذُو الْأَوْتادِ» يا آن است كه پايه‌هاى حكومت فرعون محكم بود

نجات انسان در قيامت است.) «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ» 4- ترس امروز، امنيّت فردا و مسرور كردن امروز، مسرور شدن فردا را به دنبال دارد. نَخافُ مِنْ رَبِّنا

نُغْرِقْهُمْ» 4- اگر قهر خدا سرازير شود احدى فريادرس نيست. پس نبايد احساس امنيّت صد در صد داشته باشيم. «إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ» 5-

بايد در برابر به مخاطره اندازان امنيّت جامعه قيام كند، رهبر اسلامى است. «لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ» 7- اسلام چنان به امنيّت جامعه اهميّت مى‌دهد كه فرمانِ اخراج

كنند از عقائد و اعمال ناشايسته خودشان تا خداوند در دنيا مدّت عمرشان بآنها امنيّت و وسعت و نعمت عنايت فرمايد و همه را بكمال لايق بحالشان برساند و در آخرت

عذاب دنيوى عبارت است از: الف) سلب نعمت. ب) سلطه اشرار. ج) سلب توفيق. د) سلب امنيّت و آرامش. ولى عذاب آخرت شديد، اليم، عظيم و كبير است. «وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ

عذاب دنيوى عبارت است از: الف) سلب نعمت. ب) سلطه اشرار. ج) سلب توفيق. د) سلب امنيّت و آرامش. ولى عذاب آخرت شديد، اليم، عظيم و كبير است. «وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ

عذاب دنيوى عبارت است از: الف) سلب نعمت. ب) سلطه اشرار. ج) سلب توفيق. د) سلب امنيّت و آرامش. ولى عذاب آخرت شديد، اليم، عظيم و كبير است. «وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ

و شومى موسى و اتباع او است و قمى ره فرموده حسنه در اينجا صحّت و سلامت و امنيّت و وسعت است و سيّئه در اينجا جوع و خوف‌ جلد 2 صفحه 465 و مرض است در هر حال

الهى را فراموش نكنيد. «إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 9- پيروزى و امنيّت انسان را مغرور مى‌كند، هشدار لازم است. «لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 10- وجدان انسان

است. «يَأْتِيَنَّكُمْ» 4- هدايت واقعى تنها از طرف خداست. «مِنِّي هُدىً» 5- امنيّت و آرامش واقعى، در سايه‌ى پيروى از دين و دستورات خداوند حاصل مى‌شود. «فَمَنْ

تنوّع زمان (بامداد و غروب) وجود دارد. «بُكْرَةً وَ عَشِيًّا» 6- در بهشت هم امنيّت روحى است، «إِلَّا سَلاماً» و هم تأمين نيازهاى جسمى. «رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً

جمع «اصفر» به معناى زرد است. خداوند زمين را از نظر وسعت، نحوه حركت، تأمين امنيّت از طريق كوهها، تأمين آب مورد نياز انسانها، گياهان و حيوانات، به مناسب‌ترين

جمع «اصفر» به معناى زرد است. خداوند زمين را از نظر وسعت، نحوه حركت، تأمين امنيّت از طريق كوهها، تأمين آب مورد نياز انسانها، گياهان و حيوانات، به مناسب‌ترين

«السَّبِيلَ» 5- گناه علنى، از زشت‌ترين گناهان است. «فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ» 6- امنيّت و عفّت عمومى، بايد محترم و محفوظ بماند. «فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ» 7- عاقبت

حَسَناً: بهره‌ور سازد شما را در دنيا به نعم سابقه در سكون و راحت و سعه و امنيت و بقا و معيشت؛ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى‌: تا وقتى كه مقدر شده اجل موت شما در

تحقير و استهزاى آنان اندوهگين نشوند. براساس روايات، قرائت اين سوره در نماز، امنيّت از عذاب را در روز قيامت به دنبال دارد و خداوند او را از نوشيدنى‌هاى طهور

تحقير و استهزاى آنان اندوهگين نشوند. براساس روايات، قرائت اين سوره در نماز، امنيّت از عذاب را در روز قيامت به دنبال دارد و خداوند او را از نوشيدنى‌هاى طهور

است و خداوند در رحمت خود را بر هر فرد و جماعتى كه بگشايد از نعمت صحّت و امنيّت و رفاهيت و علم و تقوى و نبوّت و ولايت كسى نميتواند از آن جلوگيرى نمايد و

متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است

الهى را فراموش نكنيد. «إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 9- پيروزى و امنيّت انسان را مغرور مى‌كند، هشدار لازم است. «لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 10- وجدان انسان

جمع «اصفر» به معناى زرد است. خداوند زمين را از نظر وسعت، نحوه حركت، تأمين امنيّت از طريق كوهها، تأمين آب مورد نياز انسانها، گياهان و حيوانات، به مناسب‌ترين

تُعَذِّبْهُمْ» با توجّه به اينكه شخص فرعون، شكنجه‌گر تك‌تك مردم نبود. 10- امنيّت و سلامتى كامل و جامع، تنها در پرتو پيروى از هدايت‌هاى الهى بدست مى‌آيد.

۱۱۲ - ۱۱۴ تفسير : نكته ها: ۱ - آيا مثال است يا يك جريان تاريخى ؟ ۲ - رابطه امنيت و روزى فراوان ۳ - لباس گرسنگى و ناامنى ۴ - كفران نعمت و تضييع مواهب الهى

است و خداوند در رحمت خود را بر هر فرد و جماعتى كه بگشايد از نعمت صحّت و امنيّت و رفاهيت و علم و تقوى و نبوّت و ولايت كسى نميتواند از آن جلوگيرى نمايد و

متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است

كنند از عقائد و اعمال ناشايسته خودشان تا خداوند در دنيا مدّت عمرشان بآنها امنيّت و وسعت و نعمت عنايت فرمايد و همه را بكمال لايق بحالشان برساند و در آخرت

دار دنيا بخودشان و خلق بجهت اطاعت او امر الهى پاداش دنيوى است كه صحّت و امنيت و عزّت و عظمت و رفاهيت باشد ولى ثواب آخرتشان بهتر و برتر و بالاتر از دنيا

از ضرر و باز ميداشتند بوساوس و حيل مردم را از پيمودن راه حق در خلال اين امنيّت جانى و مالى پس براى آنها است عذابى خوار كننده در دنيا يا آخرت و نبايد تصوّر

متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است

الهى را فراموش نكنيد. «إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 9- پيروزى و امنيّت انسان را مغرور مى‌كند، هشدار لازم است. «لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 10- وجدان انسان

الهى را فراموش نكنيد. «إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 9- پيروزى و امنيّت انسان را مغرور مى‌كند، هشدار لازم است. «لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 10- وجدان انسان

فراواني‌ نعمتها و ارزاني‌ و وسعت‌ رزق‌ و زيادتي‌ مال‌ و طول‌ عمر و صحت‌ بدن‌ و امنيت‌ و ساير نعمتها ‌که‌ تمام‌ اينها امتحان‌ ‌است‌ ‌اگر‌ شكرگزار شدند و بمصرف‌

«وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» «3» حيات (سياسى و اجتماعى شما كه در سايه امنيّت بدست مى‌آيد) در قصاص و انتقام به حقّ است. 5. حيات قلبى و روحى. «لِيُنْذِرَ

است و خداوند در رحمت خود را بر هر فرد و جماعتى كه بگشايد از نعمت صحّت و امنيّت و رفاهيت و علم و تقوى و نبوّت و ولايت كسى نميتواند از آن جلوگيرى نمايد و

طبيعت انسان مجبول است كه از موت راهب، و به راحت راغب، و از هلاكت منفور، و به امنيت مرغوب باشد. كَما أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِنْ بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَرِيقاً

الهى را فراموش نكنيد. «إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 9- پيروزى و امنيّت انسان را مغرور مى‌كند، هشدار لازم است. «لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» 10- وجدان انسان

دارد كه با فراهم شدن آنها، يارى الهى فرامى‌رسد. جلد 3 - صفحه 149 1- رفاه و امنيّت، اوّلين خواسته‌هاى مردم از حكومت‌هاست. قالُوا أُوذِينا ... 2- مردم ضعيف

بر سبيل تفضل بر گروهى از بندگان خود از كثرت نعمت و وسعت معيشت، و ثروت و امنيت و صحت و غيره، كه احصا و شماره آن ممكن نيست، حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‌:

دار دنيا بخودشان و خلق بجهت اطاعت او امر الهى پاداش دنيوى است كه صحّت و امنيت و عزّت و عظمت و رفاهيت باشد ولى ثواب آخرتشان بهتر و برتر و بالاتر از دنيا

مى‌نمودند به افراط و ناسپاسى در زندگانى خود، يعنى به وقت كثرت نعمت و راحت و فرط امنيت، بطر آنها زياده شده ياغى و طاغى شدند، چنانكه اهل مكه؛ وما آن طاغيان را هلاك

درمان دل‌ها، نور و بينايى كوردلى‌ها و شفا و وسيله‌ى اصلاح قلب، تطهير جان، امنيّت ترس‌هاى درونى و روشن‌شدن تاريكى‌ها مى‌داند، فانّ تقوى اللّه دواء داء قلوبكم

آوردند از تكذيب، پس تبديل نمودم نعمت را به نقمت، و زندگانى را به هلاكت، و امنيت را به عقوبت، و عمارات را به خرابى. وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ

مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» 12- با اولياى خدا بودن، يك نوع ايمنى و احساس امنيّت است. «نَجَوْتَ» فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياءٍ قالَتْ إِنَّ

دار دنيا بخودشان و خلق بجهت اطاعت او امر الهى پاداش دنيوى است كه صحّت و امنيت و عزّت و عظمت و رفاهيت باشد ولى ثواب آخرتشان بهتر و برتر و بالاتر از دنيا

جناب درخواست كرده، امنيت تشريعى است، نه تكوينى. و همان طور كه در تفسير همين مطلب در سوره بقره گفتيم، مقصود اين است كه: قانونى امنيت اين شهر را تضمين كند،

ممكن است از اين جهت باشد كه مهم وجود امنيت در شبهاست هم امنيت از نظر دزدان راه و هم وحوش بيابان ، و گرنه تامين امنيت در روز آسانتر است . اما اين مردم ناسپاس

خود تحميل كند آزاد مى شود. حال بايد در اين محيط آزاد با اين فلسفه روشن ، امنيت كافى وجود داشته باشد، اگر بنا باشد هر كس سر زده وارد اين محيط گردد و به حريم

در نمى آوردند، و مجرم و جانى را در برابر جرم و جنايتش مؤاخذه نمى كردند، امنيت عمومى در خطر مى افتاد و آرامش و سلامتى از ميان اجتماع رخت بر مى بست. بنا

أُنْكِحَكَ» (حضرت موسى كه تا ساعاتى پيش حتّى بر جان خود ايمن نبود، اينك علاوه بر امنيّت‌ «1». بقره، 138. جلد 7 - صفحه 44 جانى، صاحب زن و زندگى و كار مى‌شود.) 2-

قلب ناميده، و آن عبارت از اين است كه: آدمى خود را در قبول امر، مقبول در امنيت ببيند و قلبش با آن تسكين و آرامش يابد، و آن امر در قلبش راه پيدا كند و در

ظرف است ، يعنى در حرمى جا داديم كه داراى امنيت است ، و اگر حرم را داراى امنيت توصيف كرد، با اين كه اهل آن امنيت دارند، از باب مجاز در نسبت است ، و جمله

داشته باشد نعمت دنيا بر او تمام است: كسى كه صبح و شام كند و تندرست باشد، و امنيت داشته باشد، و خرجى و قوت آن روزش؟؟؟ باشد (بر چنين كسى نعمت دنيا تمام است)

سابقا پول‌ رواج‌ طلا و نقره‌ بوده‌ جلد 8 - صفحه 213 و ‌از‌ خوف‌ سرقت‌ و عدم‌ امنيت‌ زير خاك‌ ميكردند و الا شامل‌ اسكناس‌ و چك‌ و سپرده‌ ببانكها ميشود و ‌لو‌

خداوند متعال تغيير و تبديل ندهد آنچه را عطا فرموده به قومى از نعمت و سلامتى و امنيت و فراوانى و توسعه و ارزانى. حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‌: تا اينكه

داد كه هم مايه آرامش روح و امنيت اجتماع مردمى است كه به آن مى آيند و از آن الهام مى گيرند و هم از نظر قوانين مذهبى ، امنيت آن آنچنان محترم شمرده شده كه

چيزى كه مايه اذيت باشد در چنين كسى راه ندارد. بلكه او از سرور و ابتهاج و امنيت به مرحله اى رسيده كه هيچ مقياسى نمى تواند اندازه اش را معلوم كند، و جز خدا

براى آنها پسنديده پا بر جا و ريشه دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنيت و آرامش مبدل مى كند، آنچنانكه تنها مرا مى پرستند و چيزى را براى من شريك نخواهند

جالب اينكه ابراهيم نخست تقاضاى «امنيت » و سپس درخواست «مواهب اقتصادى » مى كند، و اين خود اشاره اى است به اين حقيقت كه تا امنيت در شهر يا كشورى حكمفرما نباشد

۵۵ - آنها هر نوع ميوه اى را بخواهند در اختيارشان قرار مى گيرد، و در نهايت امنيت به سر مى برند. ۵۶ - هرگز مرگى جز همان مرگ اول (كه در دنيا چشيده اند) نخواهند

احترام و آزادى اراده آنها در انتخاب امنيت و آرامش است . از اين گذشته با اينكه بايد در مقابل دوزخ بهشت قرار گيرد در اينجا امنيت از « عذاب » را در مقابل « دوزخ

شود. و مراد از «هذا البلد الامين»، مكّه مشّرفه است، و بلد امينش خواند، چون امنيت يكى از خواصى است كه براى حرم تشريع شده، و هيچ جاى ديگر دنيا، چنين حكمى برايش

و مالك اصلى او است ، از هر عيب منزه است ، به كسى ستم نمى كند، به مؤ منان امنيت مى بخشد، و مراقب همه چيز است ، او قدرتمندى است شكست ناپذير كه با اراده نافذ

داران بشر معين و كلمه آنان يكى گردد. و مراد آن جناب از امنيت ، امنيت تشريعى و حرم بودن مكه است نه امنيت خارجى ، به طورى كه جنگ و نزاع و ساير حوادث منافى با

دفاعى كه از مكه كرد، شما را در انظار، مورد احترام قرار داد تا بتوانيد با امنيت كامل، بدون اين كه راهزنان متعرض شما شوند، كوچ تابستانى و زمستانى خود را به

قرار مى گيرد، و حداقل خستگى و كوفتگى دارد و ضررهاى مالى به بار مى آورد، و امنيت و ارزانى ارزاق و آسايش را سلب مى كند، و از اين قبيل ناراحتى ها كه مورد كراهت

برابر اعمالى است كه انجام داده اند، و آنها در غرفه هاى (بهشتى ) در (نهايت ) امنيت خواهند بود ۳۸ - و آنها كه براى انكار و ابطال آيات ما تلاش ميكنند و ميپندارند

آمنين » ادبى را رعايت كرده كه بى سابقه و بديع است ، چون هم به پدر و خاندانش امنيت داده ، و هم رعايت سنت و روش پادشاهان را كه حكم صادر مى كنند نموده ، و هم

از ضرر و باز ميداشتند بوساوس و حيل مردم را از پيمودن راه حق در خلال اين امنيّت جانى و مالى پس براى آنها است عذابى خوار كننده در دنيا يا آخرت و نبايد تصوّر

سرزمين مى رسيدند در امنيت بودند. اين سرزمين در اسلام اهميت فوق العادهاى دارد، حيوانات و درختان و پرندگان او، تا چه رسد به انسانها، از امنيت خاصى بايد در آنجا

در قصاص او حيات جامعه و تامين امنيت نفوس است ، و اگر حق قصاص به اولياى مقتول داده نشود قاتلان جسور و جرى مى شوند و امنيت جامعه مختل مى گردد. و اما زانى

مى شود كه در امنيت بودن مسلمانان در برابر نقشه هاى شوم دشمنان مشروط به استقامت و هوشيارى و داشتن تقوى است ، و تنها در اين صورت است كه امنيت آنها تضمين گرديده

روانه شدند، يوسف ايشان را استقبال كرد، و پدر و مادر را در آغوش گرفت ، و امنيت قانونى براى زندگى آنان در مصر صادر كرد و به دربار سلطنتيشان وارد نمود و پدر

بما صبرتم فنعم عقبى الدار»، حكايت كلام ملائكه است كه اولوا الالباب را به امنيت و سلامتى جاودانى، و سرانجام نيك نويد مى دهند، سرانجامى كه هرگز دستخوش زشتى

ماليات مختصرى به نام جزيه از آنان دريافت مى شد به خاطر تامين امنيت و هزينه نيروهاى حافظ امنيت بود زيرا كه جان و مال و ناموس آنها در پناه اسلام محفوظ بود

را كه با من است، و سالم بدار مرا و سالم بدار هر آنچه را كه با من است به امنيت، و سالم بدار مرا و برسان مرا و برسان آن‏چه را كه با من است، به رسانيدنى نيكو»،

نـعـمـت امـنـيـت بـود، (رب اجـعـل هـذا البـلد آمـنـا) و نـيز به همين دليل سختترين مجازاتها در فقه اسلامى براى كسانى در نظر گرفته شده است كه امنيت جامعه را

چون زمينه كلام اين بود، مناسب بود امنيت اهل بهشت را نام ببرد، لذا فرمود: اهل بهشت از ناحيه نفسشان و درونشان در امنيت اند. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه

كردند (۶۶) آيا نديدند كه ما حرمى ايمن قرار داديم كه همواره در آن جا از نعمت امنيت برخوردار بودند با اينكه اقوام ديگر كه پيرامون ايشانند همه روزه مورد دستبرد

شود عجيب نيست ؟ آيا اين آيت بزرگ خداى محسوب نمى شود؟ علاوه بر همه اينها امنيت فوق العاده اى بر آن سرزمين سايه افكن بود كه آن خود نيز از آيات حق محسوب مى

(عليهماالسلام ) را نقل كرد، و مفصل بيان داشت كه چه منت ها بر آنان نهاد، امنيت ، سلامتى ، عزت ، و تمكن به آنان داد، بعد از آن كه ذليل و زبون دست آل فرعون

خاطر مسائل اخلاقى و مذهبى - بلكه به خاطر خطراتى كه فرزندان نامشروع براى امنيت جامعه به وجود آورده اند، به گونه اى كه در بسيارى از پرونده هاى جنائى پاى

ابراهيم (عليه السلام ) كرد، و از پروردگارش ‍ درخواست نمود: كه به اهل مكه امنيت و رزق ارزانى بدارد، و خداوند دعايش را مستجاب كرد، چون خدا بزرگتر از آنست

است ، شما نيز بايد خداى تعالى را بپرستيد، چون احتياج به امنيت از ضرر و خطر مرگ داريد و اين امنيت تنها به دست خداى تعالى است . علاوه بر اين ، انتخاب اين

مهتدون»: (كسانی كه ايمان آورده، و ايمان خود را آميخته با ظلم نكردند، ايشان امنيت دارند، و راه را يافته اند)، ظلم را شرك و نقطه مقابل ايمان شمرده است، چون

انفرادى است . همانطورى كه براى روز امنيت و سلامت احكامى دارد همچنين براى روز اضطرار احكام ديگرى جعل كرده ، نماز در روز امنيت و سلامت نمازى است شامل جميع شرايط

بده، و امت را نيكو تربيت كن، و بحق خداى عز و جل قيام كن، و در حال ترس و امنيت حق را بگو و جز از خدا مترس» او هم عمل كرد و سپس آن را بشخص بعد از خود داد،

تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۶۵ فرعون هم بى نهايت ايشان را احترام نموده و امنيت داد، و از بهترين و حاصل خيزترين نقاط، ملكى در اختيار ايشان گذاشت ، و مادامى

نمازهاى فريضه و نافله بخواند خداوند او را در زمره كسانى كه روز قيامت در امنيت به سر مى برند مبعوث مى كند و او را در سايه عرشش قرار مى دهد، و حساب را بر

گيرند، و زندگى خود را در تمام ابعاد با آن هماهنگ مى سازند. خداوندا! از آن امنيت كه به پرهيزگاران عنايت مى كنى و قلب و جان تفسير نمونه جلد ۲۱ صفحه ۲۲۰ آنها

و در زمان دولت حق. عبادت با ترس و در زمان دولت باطل مانند عبادت در زمان امنيت و دولت حق نيست (مانند زمان پيغمبر و زمان ظهور امام عصر صلّى اللَّه عليه و

سليمان قرار داده بود، و او نيز به نحو احسن براى رفاه مردم و عمران و آبادانى و امنيت از آنها بهره مى گرفت . اين موضوع اختصاص به عصر سليمان و حكومت او ندارد و

و ايمان ، در اعتقاد و مكتب ، و در خط و مذهب است . سلامى كه بيانگر نجات و امنيت از مجازات و عذاب اين جهان و آن جهان است . و در هفتمين و آخرين مرحله به جزا

فرمودند: ((و لا يفلح الساحر حيث اتى (( و فرمودند يعنى ساحر هر جا پيدا شد امنيت ندارد. مؤلف: اينكه چگونه معناى مذكور در حديث با آيه شريفه منطبق مى شود كه

نشاند و روح انتقام و كينه توزى را از آنها مى گيرد. بنابراين انفاق از نظر امنيت اجتماعى و سلامت اقتصادى و جهات مختلف مادى و معنوى به سود انفاق كنندگان نيز

انفجارهاى اجتماعى كه اساس مالكيت را به خطر مى افكند منتهى مى شود، و در اين صورت امنيت و آرامش در چنين اجتماعى وجود نخواهد داشت ، بنابراين او هم نمى تواند راحت

شديد» (فانه فسوق بكم ). و به اين ترتيب قرآن به كاتبان و شاهدان ، مصونيت و امنيت مى دهد، و موكدا از مردم مى خواهد كه متعرض ‍ اين اقامه كنندگان حق و عدالت

تـسـليـم ايـن برنامه سازنده الهى شوند مطمئنا پاداش نيك خواهند داشت ، و در امنيت و آسودگى خاطر زندگى خواهند كرد. امـا آنـهـا كـه در برابر اين دعوت موضعگيرى

به آسانى سر از اطاعت ما برتابد و كار منجر به مشاجره و جنگ و از بين رفتن امنيت گردد. «وَ قَالَ مُوسى إِنّى عُذْت بِرَبّى وَ رَبِّكم مِّن كُلِّ مُتَكَبرٍ

القيامة : آيا كسى كه در آتش افكنده مى شود بهتر است يا كسى كه روز قيامت در نهايت امنيت وارد محشر مى شود؟! مستقر به معنى قرارگاه و مقيل به معنى محل استراحت در نيمه

مصائب، بدی هاى نسبى است. به اين معنا كه انسانی كه از نعمت هاى خدا - چون امنيّت و سلامت و صحت و بی نيازى - برخوردار است، خود را واجد مى بيند، و چون به خاطر

به عهده پروردگار جهانيان نيست (۱۴۵) آيا شما تصور مى كنيد هميشه در نهايت امنيت ، در نعمتهايى كه اينجاست مى مانيد؟ (۱۴۶) در باغستانها و چشمه سارها (۱۴۷)

بدو گفته شد اى موسى پيش برو و مترس كه تو از ايمنانى (( و در اين خطاب به او امنيت مى دهد، و با اين جمله معناى آيه شريفه ((يا موسى لا تخف انى لا يخاف لدى المرسلون

مى كند، و نفوذ كلمه اش مى دهد، و دينش را بر ساير اديان برترى مى بخشد، و امنيت و سلامتى را بر او و مؤ منين به او گسترش مى دهد، همان طور كه اين كار را درباره

خود عذاب دردناك الهى را دور مى سازد همانند كسى است كه در آن روز در نهايت امنيت به سر مى برد و هرگز آتش دوزخ به او نمى رسد؟! (افمن يتقى بوجهه سوء العذاب

به سوى آرزوهاى انسانياش ‍ كه همان تنعم به نعمتهاى دنيوى از قبيل : وسعت ، امنيت ، رفاه ، عزت و شرافت است هدايت كند. پس ، اين حيات حسنه در مقابل عيش ضنك و

گويد به خاطر بياوريد هنگامى را كه خواب سبكى شما را فرو گرفت كه مايه آرامش و امنيت روح و جسم شما از ناحيه خداوند گرديد (اذ يغشيكم النعاس امنة منه ) يغشى از

مطمئنه (روح آرام شده ) مى رسند نجات يافتگان واقعى محسوب مى شوند، و احساس امنيت و آرامش مى كنند. در جمله بعد ، بحث گذشته را تكميل مى كند و مى گويد: «زندگى

ندارد، و به هر حال اين هشدارى است به همه ظالمان و گردنكشان كه سلامت و نعمت و امنيت هرگز آنها را مغرور نكند و هر لحظه در انتظار كيفر شديد خداوند باشند. تفسير

روز عسرت و شكست، و طائفه اى در حال غلبه و پيشرفت. عدّه اى از آياتش در حال امنيّت و آرامش، و عدّه اى ديگر در حال ترس و وحشت نازل شده. آن هم نه اين كه براى

مستمرى كه قبلا در روز شنبه در ميان آنها معمول بود، ماهيان در آن روز احساس امنيت از نظر صيادان مى كردند و دسته دسته به روى آب ظاهر مى شدند اما در روزهاى ديگر

چيست ؟ يك چيز مى تواند باشد، و آن داخل كردن صالح در رحمت است كه عبارتست از امنيت عمومى از عذاب ، چنانكه هر دو معنا درباره بهشت آمده ، يكجا فرموده : «فيد خلهم

زشت مرتكب گردند، بايد منتظر ظهور فساد در خشكى و دريا، و هلاكت امتها، و سلب امنيت ، و شيوع ظلم ، و بروز جنگها، و ساير بدبختى ها باشند، ترجمه تفسير الميزان

از طايفه اول هر صفت و خصوصيت جميله اى چون فتح و پيروزى و ثبات و استقرار و امنيت و تاءصل و بقا است ، همچنانكه مقابلات اين صفات يعنى بى دوامى و بطلان و تزلزل

شرفياب مى شويم بيرون نمى رويم مگر در حالى كه دلهايمان رقت و خاطرمان آسايش و امنيت يافته ، بطوريكه ديگر هيچ غمى از دنيا در دلمان نمى ماند،و آنچه از مال دنيا

سيماست. بعضى با روى سفيد، و برخى با روى سياه بيرون مى آيند. بعضى با حالت امنيّت، برخى با حالت فزع، و همچنين تمايزهاى ديگر كه از جزاى اعمالشان و نتيجۀ حسابشان

فراغت. و نيز در مجمع البيان است كه بعضى گفته اند: «نعيم»، عبارت است از: امنيت و صحت، نقل از مجاهد و عبد اللّه بن مسعود. و اين معنا، از امام ابوجعفر و ابى

خداوند سلامت را در اين سه مرحله شامل حال يحيى نمود و او را در برابر وحشتها امنيت و آرامش داد و فرمود: و سلام عليه ... پروردگارا در اين سه موطن حساس و بحرانى

كأنّه شخص با ايمان، به كسى كه به درستى و راستى و پاكى وى اعتقاد پيدا كرده، امنيت مى دهد. يعنى آنچنان دلگرمى و اطمينان مى دهد كه هرگز در اعتقاد خودش دچار شك

پـيـامـبـرى مـى تـوانـد اقـدام بـه چـنـيـن كـارى بـكند يعنى اموال و نفوس و ثمرات و امنيت را از بين ببرد تا مردم آزمايش شوند. و يا اينكه خداوند بعضى از پيامبران و

ماند مگر اين كرامت كه هر چه دلش ‍ خواست بكند، براى اينكه خداى عزوجل پرده امنيت به روى اين امت كشيده ، و اما در آخرت برايش باقى نمى ماند مگر مغفرت و بهشت

حساب در اختيارشان گذاشتيم ، مال ، فرزند، سلامتى بدن ، آسايش خاطر، ارزانى ، امنيت ، طول عمر و نيرومندى در جسم ارزانيشان داشتيم ، چنانكه رسم هم چنين است كه

مقام قرب پروردگار و سقوط از مقام والاى انسانيت و رانده شدن از بهشت آرامش و امنيت و افتادن در سنگلاخهاى زندگى و رنجهاى حيات مادى ميباشد. در اين موقع باز نيروى