المائدة ١١٠

از الکتاب


ترجمه

(به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با» روح القدس «تقویت کردم؛ که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن می‌گفتی؛ و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم؛ و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده می‌ساختی، و در آن می‌دمیدی، و به فرمان من، پرنده‌ای می‌شد؛ و کور مادرزاد، و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من، شفا می‌دادی؛ و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده می‌کردی؛ و هنگامی که بنی اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم؛ در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی، ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!»

[ياد كن‌] آن‌گاه كه خداوند گفت: اى عيسى بن مريم! موهبت مرا بر خودت و بر مادرت به ياد آور، آن‌گاه كه تو را به روح القدس يارى دادم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى‌] با مردم سخن مى‌گفتى، و آن‌گاه كه به تو كتاب و حكمت و تورات و انجيل را آم
[ياد كن‌] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور، آنگاه كه تو را به روح‌القدس تأييد كردم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى‌] با مردم سخن گفتى؛ و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم؛ و آنگاه كه به اذن من، از گِل، [چيزى‌] به شكل پرنده مى‌ساختى، پس در آن مى‌دميدى، و به اذن من پرنده‌اى مى‌شد، و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مى‌دادى؛ و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مى‌آوردى؛ و آنگاه كه [آسيب‌] بنى‌اسرائيل را -هنگامى كه براى آنان حجتهاى آشكار آورده بودى- از تو باز داشتم. پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند گفتند: اين‌[ها چيزى‌] جز افسونى آشكار نيست.
(ای پیغمبر، مردم را متذکر گردان) آن گاه که خدا گفت: ای عیسیِ مریم: به خاطر آر نعمتی را که به تو و مادرت عطا کردم آن گاه که تو را به تأیید روح قدسی توانا ساختم که در گهواره و بزرگسالی با مردم سخن می‌گفتی، و آن گاه که تو را تعلیم کتاب و حکمت کردم و به تو علم تورات و انجیل آموختم، و هنگامی که از گِل، شکل مرغی به امر من ساخته و در آن می‌دمیدی تا به امر من مرغی می‌گردید، و کور مادرزاد و پیس را به امر من شفا می‌دادی، و آن گاه که مردگان را به امر من (از قبر) بیرون می‌آوردی، و آن گاه که (دست ستم) بنی اسرائیل را از سر تو کوتاه کردم وقتی که تو با معجزات روشن بر (هدایت) آنها آمدی و کافران بنی اسرائیل گفتند که اینها جز سحری آشکار نیست.
[یاد کنید] هنگامی که خدا فرمود: ای عیسی بن مریم! نعمتم را بر خود و بر مادرت یاد کن، آن گاه که تو را به وسیله روح القدس توانایی بخشیدم، که با مردم در گهواره [به اعجاز] و در میان سالی [به وحی] سخن گفتی، و آن گاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم، و هنگامی که به اذن من از گِل، مجسمه ای به شکل پرنده می ساختی، پس در آن می دمیدی و به فرمان من پرنده ای زنده می شد، و کور مادر زاد و شخص پیس را به اذن من شفا می دادی، و زمانی که مردگان را به اجازه من [زنده از گور] بیرون می آوردی، و آن گاه که [شرّ و آسیب] بنی اسرائیل را هنگامی که برای آنان دلایل روشن آوردی از تو بازداشتم، پس کسانی که از آنان کافر شدند، گفتند: این [دلایل و معجزات] جز افسونی آشکار نیست.
خدا به عيسى بن مريم گفت: نعمتى را كه به تو و مادرت ارزانى داشته‌ام ياد كن، آن زمان كه به روح‌القدس ياريت كردم تا تو چه در گهواره و چه در بزرگسالى سخن گويى، و به تو كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم. و آنگاه كه به امر من از گِل چيزى چون پرنده ساختى و در آن دميدى و به امر من پرنده‌اى شد و كور مادرزاد و پيسى‌گرفته را به فرمان من شفا دادى و مردگان را به فرمان من زنده بيرون آوردى و چون با اين دلايل روشن نزد بنى اسرائيل آمدى، من آنان را از آسيب رساندن به تو بازداشتم و از ميانشان كسانى كه كافر بودند گفتند كه اين جز جادويى آشكار نيست.
چنین بود که خداوند گفت ای عیسی بن مریم نعمتم را بر خود و بر مادرت به یادآور که تو را به روح‌القدس یاری دادم که در گهواره [به اعجاز] و در میانسالی [به وحی‌] با مردم سخن گفتی، و یاد کن که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم، و یاد کن که به اذن من از گل چیزی به هیئت پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و آن به اذن من پرنده [ای جاندار] می‌شد و به اذن من نابینای مادرزاد و پیس را بهبود می‌بخشیدی و یاد کن که مردگان را به اذن من زنده [از گور] بیرون می‌آوردی، و یاد کن که چون برای بنی‌اسرائیل معجزاتی آوردی [آسیب و آزار] آنان را از تو بازداشتم، آنگاه کفرپیشگان ایشان می‌گفتند این جز جادوی آشکار نیست‌
[ياد كن‌] آنگاه كه خداوند به عيسى پسر مريم گفت: به يادآر نعمت مرا بر خود و مادرت، آنگاه كه تو را به روح پاك- روح القدس، جبرئيل- نيرومند گردانيدم كه با مردم در گاهواره و در بزرگسالى- ميانسالى، هنگام دو مويى، ميان پيرى و جوانى- سخن گويى و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت- انديشه و گفتار و كردار درست- و تورات و انجيل آموختيم و آنگاه كه به فرمان من از گل بسان پرنده مى‌ساختى و در آن مى‌دميدى پس به فرمان من پرنده‌اى ميشد، و نابيناى مادرزاد و پيس را به فرمان من بهبود مى‌دادى و آنگاه كه مردگان را به فرمان من بيرون مى‌آوردى- زنده مى‌ساختى- و آنگاه كه [آسيب‌] فرزندان اسرائيل را از تو بازداشتم هنگامى كه با نشانه‌هاى روشن- معجزه‌ها- نزدشان آمدى پس كسانى از آنان كه كافر شدند گفتند: اين نيست مگر جادويى آشكار.
در آن هنگام خداوند (از میان پیغمبران خطاب به عیسی می‌گوید:) ای عیسی پسر مریم! به یاد آور نعمت مرا که بر تو و مادرت ارزانی داشتم؛ بدان گاه که توسّط جبرئیل (پیام آسمانی را به تو رساندم و) تو را نیرو بخشیدم و یاری دادم (و بر اثر تأیید آسمانی به عنوان کودک) میان گهواره با مردم سخن می‌گفتی و در (سنّ پختگی و) میانه‌سالی (به عنوان پیغمبر با ایشان صحبت می‌نمودی. و به یاد بیاور) آن گاه را که نوشتن و دانش سودمند و تورات و انجیل را (بدون آموزگار) به تو آموختم. و (به یاد بیاور) آن گاه را که (از توان بشر فراتر می‌رفتی) و به دستور من چیزی از گِل به شکل پرنده می‌ساختی و بدان می‌دمیدی و به فرمان من پرنده‌ای (زنده) می‌شد، و کورمادرزاد و مبتلای به بیماری پیسی را به فرمان و قدرت من شفا می‌دادی، و (به یاد بیاور) آن گاه را که مردگان را به فرمان من (زنده می‌کردی و از گورها) بیرون می‌آوردی، و (به یاد بیاور) آن گاه را که شرّ بنی‌اسرائیل را از سر تو کوتاه کردم در آن موقع که دلائل و معجزات بدانان می‌نمودی و کافران ایشان می‌گفتند: اینها جز جادوی آشکار، چیز دیگری نمی‌تواند باشد.
چون خدا فرمود: «ای عیسی پسر مریم! نعمتم را بر خود و بر مادرت به یاد آور: چون تو را با روح‌القُدُس تأیید کردم که در گهواره و (اینک) در میان‌سالی با مردم سخن (وحیانی) می‌گویی؛ و چون تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم؛ و چون به اذن من از گِل، (چیزی) شکل پرنده می‌ساختی، پس در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده‌ای می‌شد؛ و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا می‌دادی؛ و آن‌گاه که مردگان را به اذن من (زنده از قبر) برون می‌آوردی؛ و چون (آسیب) بنی‌اسرائیل را- هنگامی که برای آنان حجت‌های آشکار آورده بودی - از تو بازداشتم، پس کسانی از آنان که کافر شده بودند گفتند این(ها چیزی) جز افسونی آشکارگر نیست.»
هنگامی که گفت خدا ای عیسی ابن مریم به یاد آر نعمت مرا بر تو و بر مادر تو گاهی که تأییدت نمودم به روح‌القدس سخن گوئی با مردم در گهواره و هنگام سال خوردگی و گاهی که آموختمت کتاب و حکمت و تورات و انجیل را و هنگامی که می‌آفریدی از گل مانند پیکر پرنده به اذن من پس می‌دمیدی در آن پس می‌شد مرغی به اذن من و بهبودی می‌دادی کور و پیس را به اذن من و هنگامی که برون می‌آوردی مردگان را به اذن من و آن هنگامی که بازداشتم بنی اسرائیل را از تو گاهی که بیامدی ایشان را با نشانیها پس گفتند آنان که کفر ورزیدند از ایشان نیست این جز جادوئی آشکار


المائدة ١٠٩ آیه ١١٠ المائدة ١١١
سوره : سوره المائدة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَیَّدتُّکَ»: تو را تقویت کردم و یاری دادم. «رُوحِ‌الْقُدُس»: جبرئیل. «الْمَهْدِ»: گهواره. «کَهْلاً»: کهولت و میانسالی. حال است. «إِذْن»: فرمان. اجازه. تکرار واژه اذن، بیانگر این واقعیّت است که این کارها به خواست و فرمان خدا؛ نه با قدرت شخصی عیسی انجام می‌پذیرفت، و هر وقت خدا می‌خواست این امور به عنوان معجزاتی بر دست عیسی انجام می‌گرفت. «الْکِتَابَ»: خطّ و کتابت. مصدری از مصادر ثلاثی مجرّد (کَتَبَ یَکْتُبُ) است. «الْحِکْمَةَ»: دانش راستین. «تُبْرِئُ»: بهبودی می‌بخشیدی. «الأکْمَهَ»: کور مادرزاد. «ا لأبْرَصَ»: مبتلا به بیماری پیسی. «کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَآئیِلَ عَنکَ»: نگذاشتم بنی‌اسرائیل تو را بکشند یا به دار زنند. «جِئْتَهُم بِالْبَیِّنَاتِ»: برای آنان معجزات آوردی و نمودی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- عیسى (ع) و مادرش مریم بهره مند از نعمتهاى خاص الهى (اذ قال اللّه یعیسى ابن مریم اذکر نعمتى علیک و على ولدتک)

۲- حضرت مسیح (ع)، وظیفه دار یاد کرد نعمتهاى ارزانى شده بر وى و مادرش مریم (اذ قال اللّه یعیسى ابن مریم اذکر نعمتى علیک و على ولدتک)

۳- آدمى، وظیفه دار یادکرد و فرادید داشتن نعمتهایى که خداوند به وى و نزدیکانش ارزانى داشته است. (اذ قال اللّه یعیسى ابن مریم اذکر نعمتى علیک و على ولدتک)

۴- خداوند، در روز قیامت و در مجمع پیامبران، نعمتهاى ارزانى شده به عیسى و مادرش مریم رابه وى یادآورى خواهد کرد. (یوم یجمع اللّه الرسل فیقول ... اذ قال اللّه یعیسى ابن مریم اذکر نعمتى علیک و على ولدتک) کلمه «اذ» در «اذ قال اللّه» بدل اشتمال براى کلمه «یوم ...» مى باشد.

۵- نعمتهاى ویژه ارزانى شده به عیسى (ع)، به منزله نعمتهایى الهى براى مادرش مریم (اذکر نعمتى علیک و على ولدتک) نعمتهاى شمرده شده در این بخش از آیات نعمتهایى است که خداوند به عیسى (ع) عطا کرده است و از نعمتهاى ویژه خداوند به مریم سخنى به میان نیامده است، بنابراین مى توان گفت عطاى آن نعمتها به عیسى (ع) به منزله عطاى آنها به مادرش مریم است.

۶- عیسى (ع)، فرزند مریم و نه فرزند خدا (اذ قال اللّه یعیسى ابن مریم) به نظر مى رسد تصریح به فرزندى عیسى براى مریم در برابر این ادعاى مسیحیان مى باشد که وى فرزند خداست.

۷- حضرت مسیح بهره مند از پشتیبانى و تأیید خداوند در دوران حیات خویش (اذکر نعمتى علیک ... اذ ایدتک بروح القدس) اتصال دو جمله «تکلم الناس ..» و «ایدتک ...» بدون حرف عطف شاهد بر این است که جمله «تکلم الناس ...» تفسیر جمله ایدتک است. و مى رساند که عیسى (ع) در کودکى و بزرگسالى مورد تأیید خداوند بوده است.

۸- جبرئیل (ع)، پشتیبان عیسى (ع)، از جانب خداوند (اذ ایدتک بروح القدس تکلم الناس فى المهد و کهلا) جمله «تکلم ...» مى رساند که سخنان و تعالیم عیسى (ع) در دوران حیات خویش برخاسته از کمکها و وساطت روح القدس بوده است و چون ابلاغ وحى به تمامى پیامبران توسط جبرئیل انجام گرفته مى توان گفت: روح القدس همان جبرئیل است.

۹- برخوردارى عیسى (ع) از تأیید و پشتیبانى خداوند از جمله نعمتهاى خاص و ارزانى شده بر وى (اذکر نعمتى علیک ... اذ ایدتک بروح القدس)

۱۰- عیسى (ع) برخوردار از توان سخن گویى در دوران نوزادى و خردسالى خویش (تکلم الناس فى المهد)

۱۱- سخنان عیسى (ع) در کودکى گفتارى حکیمانه و همسنگ با سخنان او در دوران کهولت و کمال رشد (اذ ایدتک بروح القدس تکلم الناس فى المهد و کهلا) بدیهى است که سخن گفتن عیسى (ع) در سن کهولت نعمتى خاص براى وى نیست بنابراین عطف «کهلا» بر «فى المهد» مى تواند اشاره به این باشد که سخن گفتن او به هنگام نوزادى همانند دوران رشد یافتگى وى بوده است.

۱۲- روح القدس، توانایى بخش عیسى (ع) براى گفتگوى با مردم در گهواره به هنگام بزرگسالى و آغاز دوران پیرى (اذ ایدتک بروح القدس تکلم الناس فى المهد و کهلا) «کهل» به مردى گفته مى شود که دوران جوانى را سپرى کرده و در آغاز دوران پیرى است جمله «تکلم الناس ...» بیان مصداقى است از جمله «ایدتک بروح القدس».

۱۳- توان مسیح (ع) بر سخن گفتن با مردم در تمامى مراحل حیات خویش دوران شیرخوارگى و بزرگسالى از جمله نعمتهاى خاص خداوند بر آن حضرت (اذکر نعمتى علیک ... تکلم الناس فى المهد و کهلا)

۱۴- گفتگوى عیسى (ع) با مردم در گهواره، از نعمتهاى خاص الهى به مادرش مریم. (اذکر نعمتى علیک و على ولدتک ... تکلم الناس فى المهد و کهلا)

۱۵- عیسى (ع) و مشخصات بارز و برجسته او، نعمتى الهى براى مریم (اذکر نعمتى علیک و على ولدتک اذ ایدتک بروح القدس ... اذ جثتهم بالبینت) به نظر مى رسد یاد نکردن از نعمتهاى داده شده به مریم، با آنکه عنوان «نعمتى علیک و ولدتک» مقتضى یاد کردن از آنها نیز بود، اشاره به این حقیقت دارد که خود عیسى (ع) و مشخصات یاد شده وى همان نعمتى است که خداوند به مریم (ع) عطا کرده است.

۱۶- حضرت مسیح عالمِ به کتاب، حکمت، تورات و انجیل (و اذ علمتک الکتب و الحکمة و التوریة و الانجیل)

۱۷- خداوند آموزگار مسیح در فراگیرى علوم، معارف دین و کتب آسمانى (و اذ علمتک الکتب و الحکمة و التوریة و الانجیل)

۱۸- آگاهى مسیح به کتاب و حکمت و تورات و انجیل، از نعمتهاى خاص خدا به آن حضرت (و اذ علمتک الکتب و الحکمة و التوریة و الانجیل)

۱۹- تورات و انجیل، ارجمندترین کتابهاى آموخته شده به عیسى (ع) (و اذ علمتک الکتب و الحکمة و التوریة و الانجیل) مراد از «الکتب»، به قرینه ذکر تورات و انجیل پس از آن، مى تواند کتاب یا کتابهاى آسمانى دیگرى غیر از تورات و انجیل باشد. در این صورت تصریح به نام تورات و انجیل با آنکه لفظ «الکتب» مى توانست آن دو را نیز شامل شود نشانه اهمیت فزونتر این دو کتاب مى باشد.

۲۰- مسیح (ع) توانمند بر آفرینش مجسمه اى از گل به شکل پرندگان که با دمیدنش در آن به پرواز در مى آمد (و اذ تخلق من الطین کهیئة الطیر باذنى فتنفخ فیها فتکون طیراً باذنى)

۲۱- حیات بخشى به موجودات جامد از معجزات حضرت عیسى (ع) (و اذ تخلق من الطین کهیئة الطیر باذنى فتنفخ فیها فتکون طیراً باذنى)

۲۲- جواز و امکان آفرینش موجود زنده از عناصر مادى بى جان (و اذ تخلق من الطین کهیئة الطیر باذنى)

۲۳- ساختن مجسمه حیوانات، امرى جایز و مباح (و اذ تخلق من الطین کهیئة الطیر)

۲۴- حضرت مسیح توانا بر بیناسازى کورهاى مادرزاد و شفابخشى مبتلایان به پیسى (و تبرى الاکمه و الابرص باذنى)

۲۵- توانایى حضرت مسیح بر زنده کردن مردگان مدفون شده در خاک (و اذ تخرج الموتى باذنى) مراد از اخراج مردگان (تخرج الموتى) زنده کردن آنهاست و به کارگیرى کلمه اخراج براى رساندن این معناست که عیسى (ع) قادر بود حتى مردگان مدفون در خاک را نیز زنده کند و از خاکها بیرون کشد.

۲۶- عیسى (ع)، برخوردار از ولایت تکوینى (و اذ تخلق من الطین ... و تبرى الاکمه و الابرص باذنى و اذ تخرج الموتى باذنى)

۲۷- عیسى (ع)، ارائه کننده معجزات خویش (حیات بخشى به اجسام بى جان، درمان کورى و پیسى و زنده کردن مردگان)، در بسیارى از مواقع (اذ تخلق ... و تبرى الاکمه و الابرص باذنى و اذ تخرج) برداشت فوق از فعل مضارع «تخلق» و «تبرى» و «تخرج» که حاکى از استمرار انجام کار مى باشد، استفاده شده است.

۲۸- ارائه معجزات از سوى پیامبران تنها با اذن خداوند امکان پذیر است. (فتکون طیراً باذنى ... و اذ تخرج الموتى باذنى)

۲۹- اذن خداوند، حاکم بر نظام هستى (و اذ تخلق من الطین کهیئة الطیر باذنى ... و اذ کففت بنى اسرءیل عنک) تکرار کمله «باذنى» و نیز اسناد نافرجامى توطئه هاى بنى اسرائیل به خداوند، بیانگر برداشت فوق است.

۳۰- توجه به وابستگى معجزات عیسى (ع) به اذن خداوند، از میان برنده پندار الوهیت وى (اذ تخلق ... فتکون طیراً باذنى و تبرى الاکمه و الابرص باذنى) معجزاتى همچون حیات بخشى به اجسام بى جان و زنده کردن مردگان زمینه ساز پندار الوهیت براى ارائه کننده چنین معجزاتى است، تکرار کلمه «باذنى» در فرازهاى مختلف آیه مورد بحث براى برطرف کردن چنین پندارى مى باشد.

۳۱- توانایى عیسى (ع) بر ارائه معجزاتى همانند روح بخشى به مجسمه ها، درمان کورى و پیسى و احیاى مردگان، از نعمتهاى ویژه خداوند به آن حضرت (اذکر نعمتى ... و تبرى الاکمه و الابرص باذنى و اذ تخرج الموتى باذنى)

۳۲- بنى اسرائیل در صدد آسیب رسانى به حضرت مسیح (ع)، پس از مشاهده معجزات و دلایل روشن آن حضرت بر رسالت خویش (و اذ کففت بنى اسرءیل عنک اذ جثتهم بالبینت) مراد از «بینات» به قرینه ذیل آیه (ان هذا الا سحر مبین» معجزات عیسى (ع) است.

۳۳- پیامبرى و رسالت عیسى (ع) برانگیزنده دشمنى بنى اسرائیل با وى (و اذ کففت بنى اسرءیل عنک اذ جثتهم بالبینت) «اذ جثتهم بالبینت» رساى به این معناست که علت دشمنى بنى اسرائیل با عیسى (ع) بعثت او به پیامبرى و دعوت آنان به ایمان بوده است.

۳۴- خداوند، نگه دارنده عیسى (ع) از آسیب بنى اسرائیل (و اذ کففت بنى اسرءیل عنک)

۳۵- بنى اسرائیل در قلمرو و مخاطب رسالت حضرت مسیح (ع) (و اذ کففت بنى اسرءیل عنک اذ جثتهم بالبینت)

۳۶- ناکامى بنى اسرائیل در آسیب رسانى به مسیح (ع)، از نعمتهاى خاص خداوند بر آن حضرت (اذکر نعمتى علیک ... اذ کففت بنى اسرءیل عنک)

۳۷- گروهى از بنى اسرائیل عصر عیسى (ع)، رسالت وى را منکر و در زمره کافران بودند. (فقال الذین کفروا منهم ان هذا الا سحر مبین)

۳۸- انکار رسالت عیسى (ع) کفر است. (فقال الذین کفروا منهم ان هذا الا سحر مبین)

۳۹- کافران بنى اسرائیل معجزات حضرت مسیح (ع) را سحر و جادویى روشن قلمداد کردند. (فقال الذین کفروا منهم ان هذا الا سحر مبین)

۴۰- کافران بنى اسرائیل پس از مشاهده معجزات عیسى (ع)، وى را ساحرى زبردست معرفى کردند. (فقال الذین کفروا منهم ان هذا الا سحر مبین) در برداشت فوق «هذا» اشاره به مسیح (ع) گرفته شده است، بر این مبنا اطلاق سحر به آن حضرت از باب مبالغه و حاکى از این است که کافران وى را ساحرى زبردست مى پنداشتند به گونه اى که گویا خود آن حضرت، سحر است.

روایات و احادیث

۴۱- معجزه حضرت عیسى (ع) در شفاى بیماران و زنده کردن مردگان متناسب با شیوع بیمارى در آن زمان و نیاز شدید مردم به طب بود. (و تبرى الاکمه و الابرص باذنى و اذ تخرج الموتى باذنى) امام رضا (ع): ... «ان اللّه تبارک و تعالى بعث عیسى فى وقت ظهرت فیه الزمانات و احتاج الناس الى الطب فاتاهم من عند اللّه تعالى بما لم یکن عندهم مثله، و بما احیى الهم الموتى و ابرء الاکمه و الابرص باذن اللّه ... .[۱]

۴۲- پرنده آفریده شده از گل به اذن خدا توسط عیسى (ع) از جنس خفاش بود. (و اذ تخلق من الطین کهیئة الطیر باذنى) امیرالمؤمنین (ع): در پاسخ سؤال از جاندارانى که بدون قرار گرفتن در رحم آفریده شدند فرمود: «... و الخفاش الذى عمله عیسى بن مریم فطار باذن اللّه

۱- . عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۸۰، ح ۱۲، ب ۳۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۴۲، ح ۱۴۵. عزوجل.»[۲]

موضوعات مرتبط

  • احکام:۲۲، ۲۳
  • انبیا: در قیامت ۴ ; معجزه انبیا ۲۸
  • انجیل: فضیلت انجیل ۱۹
  • انسان: مسؤولیت انسان ۳
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۳۳
  • بنى اسرائیل: و رسالت عیسى (ع) ۳۵ ; بنى اسرائیل و عیسى (ع) ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۶ ; بنى اسرائیل و معجزه عیسى (ع) ۳۹، ۴۰ ; دشمنى بنى اسرائیل ۳۲، ۳۳ ; شکست بنى اسرائیل ۳۶ ; کافران بنى اسرائیل ۳۹، ۴۰ ; کفر بنى اسرائیل ۳۷
  • بیمار: شفاى بیمار ۴۱
  • پیسى: شفاى پیسى ۲۴، ۲۷، ۳۱
  • تورات: فضیلت تورات ۱۹
  • جبرئیل (ع): و عیسى (ع) ۸
  • جمادات: احیاى جمادات ۲۱، ۲۷، ۳۱ ; امکان احیاى جمادات ۲۲ ; جواز احیاى جمادات ۲۲
  • خدا: اذن خدا ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۴۲ ; افعال خدا ۳۴ ; امداد خدا ۷، ۸، ۹، ۳۴ ; تأییدهاى خدا ۷، ۹ ; تعالیم خدا ۱۷ ; حاکمیت خدا ۲۹ ; خدا در قیامت ۴ ; خدا و فرزند ۶ ; نعمتهاى خاص خدا ۱، ۱۳، ۱۴، ۱۸ ; نعمتهاى خدا ۵، ۹، ۱۵، ۳۱، ۳۶
  • دین: تعلیم تعالیم دین ۱۷
  • ذکر: نعمتهاى خدا ۲، ۳، ۴
  • روح القدس:۱۲
  • عیسى (ع):
  • کافران:۳۷
  • کتب آسمانى: تعلیم کتب آسمانى ۱۷
  • کفر: موارد کفر ۳۸
  • کورى: شفاى کورى ۲۴، ۲۷، ۳۱
  • مجسّمه سازى: احکام مجسّمه سازى ۲۳ ; جواز مجسّمه سازى ۲۳
  • مردگان: احیاى مردگان ۲۵، ۲۷، ۳۱، ۴۱
  • مریم (ع): فرزند مریم (ع) ۶ ; فضایل مریم (ع) ۱، ۵ ; مریم (ع) در قیامت ۴ ; نعمتهاى مریم (ع) ۲، ۴، ۵، ۱۴، ۱۵
  • مشمولان نعمت:۱، ۲، ۴، ۵، ۱۴، ۱۵، ۱۸
  • معجزه: شرایط تحقق معجزه ۲۸

منابع

  1. خصال صدوق، ص ۳۲۲، ح ۸، باب الستة; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۴۳، ح ۱۴۷.
  2. خصال صدوق، ص ۳۲۲، ح ۸، باب الستة; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۴۳، ح ۱۴۷.