روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۴۸

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الْحُدُود

و روي يونس بن يعقوب عن ابي مريم عن ابي جعفر ع قال :

أَتَتِ اِمْرَأَةٌ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ع‏ فَقَالَتْ إِنِّي قَدْ فَجَرْتُ فَأَعْرَضَ بِوَجْهِهِ عَنْهَا فَتَحَوَّلَتْ حَتَّى اِسْتَقْبَلَتْ وَجْهَهُ فَقَالَتْ إِنِّي قَدْ فَجَرْتُ فَأَعْرَضَ عَنْهَا بِوَجْهِهِ ثُمَّ اِسْتَقْبَلَتْهُ فَقَالَتْ إِنِّي قَدْ فَجَرْتُ فَأَعْرَضَ عَنْهَا ثُمَّ اِسْتَقْبَلَتْهُ فَقَالَتْ إِنِّي قَدْ فَجَرْتُ فَأَمَرَ بِهَا فَحُبِسَتْ وَ كَانَتْ حَامِلاً فَتَرَبَّصَ بِهَا حَتَّى وَضَعَتْ ثُمَّ أَمَرَ بِهَا بَعْدَ ذَلِكَ فَحُفِرَ لَهَا حَفِيرَةٌ فِي اَلرَّحَبَةِ وَ خَاطَ عَلَيْهَا ثَوْباً جَدِيداً وَ أَدْخَلَهَا اَلْحُفْرَةَ إِلَى اَلْحَقْوِ وَ مَوْضِعِ اَلثَّدْيَيْنِ وَ أَغْلَقَ بَابَ اَلرَّحَبَةِ وَ رَمَاهَا بِحَجَرٍ وَ قَالَ‏ بِسْمِ اَللَّهِ اَللَّهُمَّ عَلَى تَصْدِيقِ‏ كِتَابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ‏ ثُمَّ أَمَرَ قَنْبَرَ فَرَمَاهَا بِحَجَرٍ ثُمَّ دَخَلَ مَنْزِلَهُ وَ قَالَ يَا قَنْبَرُ اِئْذَنْ لِأَصْحَابِ‏ مُحَمَّدٍ ص‏ فَدَخَلُوا فَرَمَوْهَا بِحَجَرٍ حَجَرٍ ثُمَّ قَامُوا لاَ يَدْرُونَ أَ يُعِيدُونَ حِجَارَتَهُمْ أَوْ يَرْمُونَ بِحِجَارَةٍ غَيْرِهَا وَ بِهَا رَمَقٌ فَقَالُوا يَا قَنْبَرُ أَخْبِرْهُ أَنَّا قَدْ رَمَيْنَاهَا بِحِجَارَتِنَا وَ بِهَا رَمَقٌ فَكَيْفَ نَصْنَعُ فَقَالَ عُودُوا فِي حِجَارَتِكُمْ فَعَادُوا حَتَّى قُضِيَتْ فَقَالُوا لَهُ فَقَدْ مَاتَتْ فَكَيْفَ نَصْنَعُ بِهَا قَالَ فَادْفَعُوهَا إِلَى أَوْلِيَائِهَا وَ مُرُوهُمْ أَنْ يَصْنَعُوا بِهَا كَمَا يَصْنَعُونَ‏ بِمَوْتَاهُمْ‏


من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۴۷ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۴۹
روایت شده از : امام على عليه السلام
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۴
بخش : كتاب الحدود
عنوان : حدیث امام على (ع) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۴ كِتَابُ الْحُدُود‏ بَابُ مَا يَجِبُ بِهِ التَّعْزِيرُ وَ الْحَدُّ وَ الرَّجْمُ وَ الْقَتْلُ وَ النَّفْيُ فِي الزِّنَا
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۳۵۰

و يونس بن يعقوب از ابى مريم از امام باقر عليه السّلام نقل كرده كه فرمود: زنى نزد امير المؤمنين آمد، و گفت: من عملى زشت زنا انجام داده‏ام، حضرت از وى روى بگردانيد، زن بدان سو رفت و در مقابل آن حضرت شد و گفت: من مرتكب زنا شده‏ام، باز حضرتش روى از او بگردانيد، زن نيز بآن سو شد و گفت: من زنا كرده‏ام، اين بار نيز حضرت روى بگردانيد، و زن بآن سو شده و گفت: من مرتكب عمل قبيح شده‏ام، پس حضرت فرمان‏ داد او را بازداشت كردند و زن حامله بوده و درنگ كردند تا وضع حمل كرد، سپس امر فرمود براى او حفره‏اى در رحبه كوفه كندند، و لباسى جديد براى او دوختند، و زن را تا سينه درون آن حفره كردند و دروازه رحبه (ميدان) را بستند، و با سنگ او را هدف قرار داد و گفت: بسم اللَّه اللّهمّ على تصديق كتابك و سنّة نبيّك» سپس بقنبر فرمان داد او را سنگ زند، بعد بمنزل‏ رفت، و فرمود: قنبر اجازه ده اصحاب محمّد صلّى اللَّه عليه و آله درآيند و او را سنگسار كنند و داخل شدند و هر يك با سنگى او را هدف قرار داد و سنگها تمام شد و آنان ندانستند همان سنگها را بار دوّم باو بزنند يا نه، و در زن رمقى باقيمانده بود، به قنبر گفتند: ما او را با سنگهايمان زديم ولى هنوز زنده است: از امام بپرس اكنون چه كنيم، فرمود: با سنگهايتان دوباره شروع كنيد، از نو سنگسار كردند تا جان سپرد، گفتند:وى بمرد اكنون با او چه كنيم، فرمود: او را بصاحبانش بسپاريد و بگوئيد با او همانند مردگانشان رفتار كنند. شرح: «در طريق مؤلّف بيونس بن يعقوب، ابان بن عثمان احمر است و وى ناووسى مذهب است، و ناووسى كسانى را گويند كه معتقد هستند امام صادق عليه السّلام آخرين امام است، نمرده و نخواهد مرد تا روزى كه بيايد و عالم را پر از عدل و داد كند، و فخر المحققين گويد: از پدرم (يعنى علامه حلّى) پرسيدم از حال أبان فرمود: «الأقرب عندى عدم قبول روايته» نزديكتر بحقّ آنست كه رواياتش را نپذيريم. و متن روايت دلالت دارد كه امير المؤمنين عليه السّلام با قرار چهار بار او را رجم كرد و اين موافق با فتاوى اهل سنّت و دستور عمر بن الخطاب است، و معارض با اخباريست كه فرموده: «لا يرجم إلّا بشهادة أربعة شهدوا على الايلاج و الاخراج».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)