نتایج جستجو

۱۰ مسؤولیت عمومى:۳ نهى از منکر: آثار ترک نهى از منکر ۵، ۶ ; اهمیّت نهى از منکر ۱، ۳ ; بی‌توجهى به نهى از منکر ۱۰ ; ترک نهى از منکر ۴، ۸، ۹ ثواب الاعمال

موعظه ۱۰ نهى از منکر: آثار نهى از منکر ۱۲ ; اهمیت نهى از منکر ۱۰ ; تارکان نهى از منکر ۵ ; عذاب تارکان نهى از منکر ۴ ; فرجام تارکان نهى از منکر ۱۱ ; کیفر

نهى از منکر: اهمیت نهى از منکر ۱۵ ; ترک نهى از منکر ۱۶ ; عمومیت نهى از منکر ۱۳ ; فلسفه نهى از منکر ۸، ۱۲ ; گناه تارکان نهى از منکر ۹ ; نهى از منکر در ادیان

۷، ۸، ۱۰، ۱۳ نهى از منکر:۱، ۲، ۵، ۷، ۸، ۱۳ آثار نهى از منکر ۱، ۲، ۵، ۷، ۸، ۱۳ ۱۰ ; اهمیت نهى از منکر ۱، ۲، ۵، ۷، ۸، ۱۳ ۳ ; ارزش نهى از منکر ۱، ۲، ۵، ۷،

اسلام ۲ ; گناه مغالطه‌گران در قرآن ۲ نهى از منکر: اهمیت نهى از منکر ۷، ۸ ; مراتب نهى از منکر ۵ ; موارد نهى از منکر ۵، ۹ همنشینى: با استهزاگران اسلام ۱،

تداوم برپایى نماز ۱۲ نظام جزایى: ۲۲ نهى از منکر: آثار نهى از منکر ۲۱ ; اهمیّت نهى از منکر ۷، ۸، ۹، ۲۷ ; عمومیت نهى از منکر ۸ واجبات: ۱۸ تفسیر عیاشى، ج ۲، ص

استقلال موحدان ۴ ; موحدان و کافران ۴ نظارت عمومى:۸ نهى از منکر: آثار ترک نهى از منکر ۱۰، ۱۵ ; ترک نهى از منکر ۸، ۱۶ ولایت: حرام ۵ هواپرستى: تزیین هواپرستى ۲۰

ترك نهى از منكر و دسته دوم يك معصيت كه همان ترك نهى از منكر بوده و شايد فلمّا عتوا اشاره بهمان تكبّر و سركشى از نهى باشد و شايد مراد تكبر و سركشى از ترك

محمّد (ص) ۱ مسلمانان: ۷ نهى از منکر: ۳ طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۲، ص ۶۹۳. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير

۷ ; نهى از لواط ۴ لوط(ع): سرزنشهاى لوط(ع) ۶، ۸ ; قصه لوط(ع) ۱، ۲، ۶، ۸ ; لوط(ع) و کنترل اجتماعى ۴ ; مسؤولیت لوط(ع) ۴ ; نبوت لوط(ع) ۱ محرمات:۵ نهى از منکر:

موسى(ع) ۱۲; مسؤولیت موسى(ع) ۱; نرمى سخن موسى(ع) ۱ نهى از منکر: احکام نه از منکر ۴; مراتب نهى از منکر ۴ هارون(ع): آثار نرمى سخن هارون(ع) ۲; مسؤولیت هارون(ع)

مرد: پاداش اخروى مرد ۳ نظام جزایى: ۳ نماز: پاداش برپایى نماز ۱۵ نهى از منکر: پاداش نهى از منکر ۱۵ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۷ ; تفسیر برهان، ج ۲- ، ص ۱۴۵، ح ۳.

آیات خدا ۱۷; ظلم مغالطه در قرآن ۱۷; مغالطه گران در آیات خدا ۱ نهى از منکر: مراتب نهى از منکر ۵ همنشینى: با مشرکان ۸; همنشینى با مغالطه گران در آیات خدا ۱۵;

التّقیّة و رابطوا على من تقتدون به ... . ۲۲- خوددارى از گناه، امر به معروف و نهى از منکر و آمادگى براى دفاع از ائمّه (ع)، وظیفه مؤمنان (یا ایّها الّذین امنوا

گران در دین ; مغالطه گران در قرآن ۵ نهى از منکر: مراتب نهى از منکر ۳، ۶ هشیارى: اهمیت هشیارى ۱۰ هلاکت: عوامل مصونیت از هلاکت ۱۵ ; موجبات هلاکت ۱۳، ۱۶، ۱۸

ايمان، امر به معروف و نهى از منكر آمده‌ جلد 1 - صفحه 587 است. «يؤمنون ... يأمرون» شيوه‌ى قرآن اين است كه امر به معروف را قبل از نهى از منكر مى‌آورد و اگر درهاى

اوّلى راجع به تاركين نهى از منكر و دوّمى به صيد كنندگان است. در مجمع گويد: هر دو فرقه هلاك شدند و فرقه نهى از منكر نجات يافتند اين از اباعبداللّه عليه السلام

نهى از شرك. 2. نهى از روى گردانى از مردم. 3. نهى از راه رفتن با تكبّر. «1». كودك، فلسفى، ج 2، ص 457. «2». بحار، ج 49، ص 99. «3». تفسير نورالثقلين. «4»

موارد گناه ۱۵; نهى از گناه ۶ گناهکاران: ۱۴ ناهیان از منکر: ناهیان از منکر و افساد اقوام پیشین ۱۱; نجات ناهیان از منکر ۹ نهى ازمنکر: آثار نهى ازمنکر ۱۰; احکام

انتم تعلمون )) در آيه شريفه كه از خيانت به خدا و رسول (ص ) نهى مى كند نهى از خيانت به خدا و رسول (ص ) ناظر به عمل بعضى از مسلمين بوده است كه تصميمات سرى

است) 4- در نهى از منكر، شرط سنّى وجود ندارد. «قالَ لِأَبِيهِ» 5- نهى از منكر را از نزديكان خود شروع كنيم. «قالَ لِأَبِيهِ» 6- در نهى از منكر، تعداد ملاك

55. جلد 6 - صفحه 361 8- براى از بين بردن منكر، تكرار نهى از منكر و استقامت لازم است. «لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ» 9- در نهى از منكر، خود را براى تهديدهاى ديگران

ننمايند و فرقه از يهود و نواصب تخلف از عهد نمودند و مخالفت كردند بلكه بيشتر از آنها بعد از اينهم ايمان نميآورند و عهد را مراعات نميكنند و از معاصى نادم نميشوند

مى‏دارند، زكوة مى‏دهند، امربه معروف و نهى از منكر مى‏كنند و آخر كارها براى خدا است. پس ياران خدا را دانستيم خوشا به حالشان از اينجا معنى آيات زير روشن مى‏شود

مى‏دارند، زكوة مى‏دهند، امربه معروف و نهى از منكر مى‏كنند و آخر كارها براى خدا است. پس ياران خدا را دانستيم خوشا به حالشان از اينجا معنى آيات زير روشن مى‏شود

عمل: اهمیت اجتناب از عمل ناپسند ۱۶; تنفر از عمل ناپسند ۱۹; نهى از عمل ناپسند ۸، ۹ فحشا: اجتناب از فحشا ۱۰; اهمیت اجتناب از فحشا ۱۶; تنفر از فحشا ۱۹; زمینه

إِبْراهِيمَ» 4- در نهى از منكر، از خودى‌ها شروع كنيم. «لِأَبِيهِ» 5- در نهى از منكر، سن شرط نيست. «قالَ لِأَبِيهِ» 6- در نهى از منكر، قدرت شرط نيست. «قالَ

گمراهى ۶، ۸ مؤمنان: مؤمنان و دشمنان ۴ محمّد (ص): ۱۰ مسلمانان: ۵، ۶، ۱۱، ۱۳ نهى از منکر: ۴ یهود: ۵، ۷ توطئه یهود ۵

قالَ» 2- در نهى از منكر، از نزديكان خود شروع مى‌كنيم. «يا أَبَتِ» «1». تفسير الميزان. «2». بحار، ج 16، ص 95. جلد 5 - صفحه 272 3- نهى از منكر مرز سنّى ندارد

در آينده است، شما از باب نهى از منكر، آن دو را تنبيه و تعزير وتهديد كنيد. اگر شرمنده شدند و دست كشيدند و گذشته را جبران كردند، شما هم از آنان بگذريد، كه

مى‏دارند، زكوة مى‏دهند، امربه معروف و نهى از منكر مى‏كنند و آخر كارها براى خدا است. پس ياران خدا را دانستيم خوشا به حالشان از اينجا معنى آيات زير روشن مى‏شود

مؤمن محترم است، حتّى هنگام نهى از منكر احترام او را حفظ كنيد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» 2- در امر به معروف و نهى از منكر و ارشاد و تبليغ، راه‌هاى حق

باشد كه پس بعد از اين معلوم خواهد شد كه كدام يك از شما بنام مفتون سزاوار است چون مفتون بر مبتلا بعشق و عوارض جنون اطلاق ميشود و مراد از بعد از اين روز قيامت

مى‌شدند از بعث و عذاب بر آدميان؛ يا چون حكم الهى صادر شود به وقوع عذاب بر آدميان. ابو سعيد خدرى گفته: چون آدميان دست از امر به معروف و نهى از منكر باز دارند

حوائج از ذات تو يارى خواهيم. تحقيق: يكى از محسنات بلاغت، اسلوب التفات است؛ و يكى از اقسام آن، التفات از غيبت به خطاب است. چنانچه در اين سوره مباركه از ابتدا

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

الْمُفْسِدِينَ» 10- تنها بودن، مانع نهى از منكر نيست. حضرت لوط با آنكه تنها بود؛ امّا در مقابل انحراف و منحرفان ايستاد و از خداوند استمداد نمود. «رَبِّ انْصُرْنِي»

فرمود از هر مجادله در دينى نهى نشده بلكه نهى شده است از مجادله‌اى كه بطريق احسن نباشد نشنيده‌ايد كه خدا فرموده با اهل كتاب مجادله نكنيد مگر بطريق احسن و

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

راه راست و نيز از آنحضرت روايت شده است كه صراط باريك‌تر از مو و برّنده‌تر از شمشير است بعضى‌ها ميگذرند از آن مانند برق و برخى عبور ميكنند از آن مانند دويدن

و جملات مشابه آن ((ضر))قبل از ((نفع )) آورده شده است معناى علو و بيات جايگاه (غدير) نزد قديم يهود غلو اهل كتاب كه از آن نهى شده اند اين بوده كه انبياء

۷; دلایل اعراض از شیطان ۷; عصیان شیطان ۶; کفران شیطان ۶; نقش شیطان ۳ صراط مستقیم: گمراهى از صراط مستقیم ۵ عبادت: عبادت شیطان ۲، ۴; نهى از عبادت شیطان ۱

مردم، از شئون ربوبيّت است. «نادى‌ رَبُّكَ» 4- مبارزه با طاغوت، در رأس برنامه‌هاى انبيا قرار دارد. «ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» 5- در نهى از منكر، گاهى

مردم، از شئون ربوبيّت است. «نادى‌ رَبُّكَ» 4- مبارزه با طاغوت، در رأس برنامه‌هاى انبيا قرار دارد. «ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» 5- در نهى از منكر، گاهى

آيات شريفه ، كه قسمت ديگرى از داستان هاى بنىاسرائيل و نافرمانى هايشان را نقل مى كند. جواب دسته اى از امت موسى (ع ) كه نهى از منكر مى كردند به دسته ديگرى كه

جديدى تشكيل دهد و در نهى از فساد دلالت است بر وجوب امر بمعروف و نهى از منكر چون فساد اعمّ است از فعل حرام و ترك واجب و بقيّه كنايه است از اشياء نفيسه‌ جلد

تقسیم کردیم. برخی از ایشان صالح بودند (که عبارتند از: مؤمنان) و بعضی از آنان جز آنان بودند (که عبارتند از: کافران و منافقان) و (همگان اعم از دینداران و بی‌دینان)

جديدى تشكيل دهد و در نهى از فساد دلالت است بر وجوب امر بمعروف و نهى از منكر چون فساد اعمّ است از فعل حرام و ترك واجب و بقيّه كنايه است از اشياء نفيسه‌ جلد

به معروف و نهى از منكر اگر واجب باشد واجب كفايى است نهى از تفرقه و اختلاف در آراء و عقايد علت تاءكيد فراوان قرآن كريم به دعوت به اتحاد و نهى از اختلاف مالكيت

آيات شريفه ، كه قسمت ديگرى از داستان هاى بنىاسرائيل و نافرمانى هايشان را نقل مى كند. جواب دسته اى از امت موسى (ع ) كه نهى از منكر مى كردند به دسته ديگرى كه

کرد»! (خَرَقَها). از آنجا که موسی از یک سو پیامبر بزرگ الهی بود و باید حافظ جان و مال مردم باشد، و امر به معروف و نهی از منکر کند، و از سوی دیگر وجدان انسانی

مردم، از شئون ربوبيّت است. «نادى‌ رَبُّكَ» 4- مبارزه با طاغوت، در رأس برنامه‌هاى انبيا قرار دارد. «ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» 5- در نهى از منكر، گاهى

هستند که از دایره انسانیت بیرون شده اند. و هر كه از آن پس سرپيچى كند از فاسقان است. سپس هر کس که بعد از آن رویگردان شد، [بدانید که‌] ایشان از نافرمانانند

[انفال:25]. از اين آيه با ملاحظه آيات قبل و بعد، به نظر مى‏آيد كه مقصود آن است: اى اهل ايمان جامعه خويش را پاك كنيد، امر به معروف و نهى از منكر كنيد، فرمان

پیشین از قرآن نامی به میان نیامده است، ولی هر کلمه و هر جمله‌ای از آیه‌های قبلی بخشی از قرآن بوده و تسمیه کلّ به اسم جزء روا است (نگا: بقره / . از سوی دیگر

الزُّورَ» (گاهى انزوا و گوشه‌گيرى از اجتماع، ارزش است) 3- حاضر نشدن در مجلس گناه و بى‌اعتنايى به گناهكاران، نوعى نهى از منكر است. لا يَشْهَدُونَ‌ ... مَرُّوا

جديدى تشكيل دهد و در نهى از فساد دلالت است بر وجوب امر بمعروف و نهى از منكر چون فساد اعمّ است از فعل حرام و ترك واجب و بقيّه كنايه است از اشياء نفيسه‌ جلد

كه اعراض از حق و تنفّر از استماع آيات قرآن نمودند بخرهاى وحشى كه از مشاهده شير فرار ميكنند و اگر مراد از تذكره ولايت مولى باشد كه ذكر شد تشبيه از دو طرف

«ما از نمازگزاران نبودیم، |گويند: ما از نمازگزاران نبوديم گويند: «از نمازگزاران نبوديم، آنان جواب دهند که ما از نمازگزاران نبودیم. می گویند: ما از نمازگزاران

آنها از كارهاى ديگر آنان است. «أَسْرِ بِعِبادِي» 6- يكى از مراحل نهى از منكر، هجرت از جامعه‌ى فاسد است. «أَسْرِ بِعِبادِي» 7- خداوند بندگان خود را از مهلكه

و نهى از منكر است علاوه بر آنكه نسيان در احكام شرعيه نيست كه اماميّه معصوم را مبرى از آن ميدانند و قضيّه شرطيّه است كه مستلزم وقوع نيست و مقصود ردع از عمل

گويا ميگويند همانطور كه ما دست از كفر بر داشتيم از ترس عذاب خدا اكنون دست از ايمان بر ميداريم از ترس آزار كفّار غافل از آنكه فرسنگها فاصله است بين اين

كه اعراض از حق و تنفّر از استماع آيات قرآن نمودند بخرهاى وحشى كه از مشاهده شير فرار ميكنند و اگر مراد از تذكره ولايت مولى باشد كه ذكر شد تشبيه از دو طرف

كه اعراض از حق و تنفّر از استماع آيات قرآن نمودند بخرهاى وحشى كه از مشاهده شير فرار ميكنند و اگر مراد از تذكره ولايت مولى باشد كه ذكر شد تشبيه از دو طرف

آيات شريفه ، كه قسمت ديگرى از داستان هاى بنىاسرائيل و نافرمانى هايشان را نقل مى كند. جواب دسته اى از امت موسى (ع ) كه نهى از منكر مى كردند به دسته ديگرى كه

پرسيدند از آنحضرت از ذو القرنين فرمود بنده صالحى بود و نامش عيّاش بود اختيار فرمود او را خدا و مبعوث كرد بر جمعى از جماعت پيشينيان در ناحيه مغرب بعد از طوفان

جهنم و اهانت و تحقيرى از آنها در مقابل اعراضشان از ذكر و رو گرداندن از بيانات انبيا و اوليا مناسب بعمل آمده باشد آنچه ذكر شد از ظاهر آيه شريفه بنظر حقير

جديدى تشكيل دهد و در نهى از فساد دلالت است بر وجوب امر بمعروف و نهى از منكر چون فساد اعمّ است از فعل حرام و ترك واجب و بقيّه كنايه است از اشياء نفيسه‌ جلد

اينكه ايمان عبارت است از ((علم عملى )) مراد از لغو و اعراض از لغو در آيه شريفه اشاره به اينكه وصف مؤ منين به اعراض از لغو كنايه از علّو همت و كرامت نفس

جلوگيرى از قدر نميكند و نبايد مانند او پيغمبرى از اجنّه و شياطين‌ جلد 4 صفحه 469 بترسد و از شرّ آنها بخدا پناه نبرد و با بر متوسّل شود چنانچه از امام صادق

و محتمل است مراد از خوابيدن كمى از شب خوابيدن كمى از شبها باشد چنانچه در كافى از آنحضرت نقل نموده كه مراد آنستكه كمتر شبى نماز شب از آنها فوت ميشد كه برنخيزند

جلوگيرى از قدر نميكند و نبايد مانند او پيغمبرى از اجنّه و شياطين‌ جلد 4 صفحه 469 بترسد و از شرّ آنها بخدا پناه نبرد و با بر متوسّل شود چنانچه از امام صادق

ترجيح مى‌داد. 10. با نهى از منكر خود كه گفت: «لا تَقْتُلُوهُ» «3» موسى را در كودكى از مرگ نجات داد. همسر فرعون ثابت كرد بسيارى از شعارهايى كه در طول زمان،

بكارهاى خوب و نهى از كارهاى بد و صبر جلد 4 صفحه 277 بر مصائب خصوصا ناملايماتى كه از راه امر بمعروف و نهى از منكر براى شخص پيش مى‌آيد چنانچه در مجمع از امير المؤمنين

مكه است كه منكر معاد بودند ميفرمايد كه هيچ وقت از جهنّم غائب نميشوند و بيرون نميآيند و بعضى گفته‌اند مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند

پس ما از آنان انتقام گرفتيم و بنگر كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه است. 1- در نهى از منكر ابتدا بايد معروف بهترى را عرضه كرد و سپس تقاضاى ترك منكر را نمود

ميشد از سحر آنان كه آنها مى‌شتابند. تفسير - پس از طى مذاكرات سابقه بين فرعون و حضرت موسى آن ملعون از محاجّه طفره زد و از روى تعجّب بآنحضرت گفت پس از آنكه

function. آنها کمی از شب را می‌خوابیدند، |و آنها كمى از شب را مى‌خفتند و از شب اندكى را مى‌غنودند. از شب اندکی را خواب می‌کردند. آنان اندکی از شب را می خوابیدند

خوب و نهى كنند از كار بد و بدست خدا است انجام كارها. تفسير - بدن جمع بدنه است كه شتر تنومند قربانى است مأخوذ از بدن بمعناى تن كه خداوند آنرا از علائم دين

ملاقات ميكند با اجسام پوسيده و مردم از زمين مانند گياه ميرويند و اين از تفسير امام عليه السّلام نقل شد و در مجالس و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده

خداوند بعد از ايندعا وسائل هجرت آنحضرت را از مكه بمدينه فراهم فرمود و آنها در جنگ بدر معذب بعذاب الهى شدند و مستفاد از چند روايت كه در اين مقام از طرق عامّه

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

عبارت است از قيام به اطاعت خدا، تلاوت كتاب آسمانى، سجده، امر به معروف و نهى از منكر و سرعت در كارهاى خير. در روايت آمده است؛ پيامبر فرمود: مراد از «حبل من

شريعت معينى از شرايع اختصاص ندارد. عقوق والدين ، بعد از شرك به خدا، در شمار بزرگترين گناهان است . نهى از كشتن فرزندان از ترس فقر و گرسنگى . نهى از نزديك شدن

جلوگيرى از قدر نميكند و نبايد مانند او پيغمبرى از اجنّه و شياطين‌ جلد 4 صفحه 469 بترسد و از شرّ آنها بخدا پناه نبرد و با بر متوسّل شود چنانچه از امام صادق

جلوگيرى از قدر نميكند و نبايد مانند او پيغمبرى از اجنّه و شياطين‌ جلد 4 صفحه 469 بترسد و از شرّ آنها بخدا پناه نبرد و با بر متوسّل شود چنانچه از امام صادق

و محتمل است مراد از خوابيدن كمى از شب خوابيدن كمى از شبها باشد چنانچه در كافى از آنحضرت نقل نموده كه مراد آنستكه كمتر شبى نماز شب از آنها فوت ميشد كه برنخيزند

مى‌شد. مراد از «الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ»، مشرق و مغرب‌هاى خورشيد است، زيرا خورشيد در هر روز از ايّام سال، مشرق و مغربى جداگانه دارد و از نقطه‌اى طلوع

و جملات مشابه آن ((ضر))قبل از ((نفع )) آورده شده است معناى علو و بيات جايگاه (غدير) نزد قديم يهود غلو اهل كتاب كه از آن نهى شده اند اين بوده كه انبياء

نخواهند داشت. از ميان همه‌ى اديان گذشته، نام يهود و نصارا و صابئين برده شده، چون از اديان الهى هستند كه از سايرين براى قبول دعوت حقّ سزاوارترند. 1- از اصول مشترك

پرسيدند از اين آيه فرمود خداوند تبارك و تعالى خلق فرمود آدم عليه السّلام را از آب گوارا و خلق فرمود از جنس او زوجه او را و درست نمود زوجه‌اش را از دنده زيرينش

بمن فیها) از این که ابراهیم(ع) پس از شنیدن تصمیم ملائکه براى عذاب قوم لوط، تنها، از سرنوشت حضرت لوط(ع) ابراز نگرانى کرد، و ملائکه، در جواب از کسان دیگرى

هابیل بر ترس خویش از خداوند (انى اخاف)، مى تواند اشاره به این باشد که از تهدید برادر، ترسى به دل او راه نیافته است. ۹- ترس از خدا، مانع ترس از دیگران* (لئن

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

كبريا خاص خداى سبحان است و از غير او تكبر پسنديده نيست . درخواست مهلت از خدا توسط ابليس محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف ! مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين

جلوگيرى از قدر نميكند و نبايد مانند او پيغمبرى از اجنّه و شياطين‌ جلد 4 صفحه 469 بترسد و از شرّ آنها بخدا پناه نبرد و با بر متوسّل شود چنانچه از امام صادق

آنها از كارهاى ديگر آنان است. «أَسْرِ بِعِبادِي» 6- يكى از مراحل نهى از منكر، هجرت از جامعه‌ى فاسد است. «أَسْرِ بِعِبادِي» 7- خداوند بندگان خود را از مهلكه

پسنديده است و مراد از اعراض از جهال ترك تعرض آنها است در افعال و اقوالشان بعد از اتمام حجّت بر آنها چون مقاوله و مقابله و مجادله با آنها از قدر شخص ميكاهد

آيات شريفه ، كه قسمت ديگرى از داستان هاى بنىاسرائيل و نافرمانى هايشان را نقل مى كند. جواب دسته اى از امت موسى (ع ) كه نهى از منكر مى كردند به دسته ديگرى كه

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

آنان بر هدايتى از پروردگار خويشند و هم ايشان رستگارانند آنان برخوردار از هدايتى از سوى پروردگار خويشند؛ و آنان همان رستگارانند. آنان از لطف پروردگار خویش

خدا قسم اگر از اينان به بدى ياد كنى، خود را هلاك خواهى كرد. عمروعاص در حالتى كه از اثر سيلى محكم خون از صورت وى جارى بود، سكوت اختيار كرد و از آن پس سخنى

الهى از آن ستايش شده است. «سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ» (آيه فوق در توصيف گروهى از اهل‌كتاب است.) 4- از شيوه‌هاى عمومى وساده‌ى نهى از منكر، اعراض

و جملات مشابه آن ((ضر))قبل از ((نفع )) آورده شده است معناى علو و بيات جايگاه (غدير) نزد قديم يهود غلو اهل كتاب كه از آن نهى شده اند اين بوده كه انبياء

اوست و بنابراین باید اجر و پاداش از او بخواهم نه از شما. به علاوه مگر شما چیزی از خود دارید که به من بدهید هر چه شما دارید از ناحیه او است «آیا نمی‌فهمید»؟

شدند بعد از آن حضرت و نتوانستند بر آنان غلبه نمايند و امر بمعروف و نهى از منكر كنند بلكه مغلوب شدند و براى آنكه زمين خالى از بندگان حق‌شناس نباشد از ترس جبّاران

بی‌نیاز از همگان و دارای قدرت فراوان است) و خدا بر هر چیزی توانا است (و از جمله بدون شما هم می‌تواند اسلام را پیروز گرداند، و همچنین شما را از بین ببرد

(أفأمنتم أن یخسف بکم جانب البرّ أو یرسل علیکم حاصبًا) از اینکه خداوند به کسانى که پس از رهیدن از خطر، از خدا اعراض مى کنند، هشدار مى دهد که هیچ گاه نباید احساس

آن حضرت از دست يهود است منظور از ((رفع عيسى به سوى خدا)) و ((تطهير او از كافران )) مراد از تفوق پيروان عيسى (ع ) بر كافران تا روز قيامت مقصود از تفّوق حجت

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

سجده‌كنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه

پنجه‌اند و معصومند از گناه و جدّى در اجراء اوامر الهى و بر حسب روايات معتبره محافظت و نگهدارى كسان از گناه باداء وظيفه امر بمعروف و نهى از منكر است نسبت بآنها

نجاشى رساندند و او بعد از شنيدن قرآن از آنها گريه كرد و اسلام قبول نمود ولى از اهل حبشه مخفى داشت براى آنكه از آنها ميترسيد و از بلاد حبشه خارج شد بقصد

برخورد با منكرات، ابتدا از راه عاطفه وارد شويم و سپس به امر و نهى بپردازيم. «قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ لا تَقْتُلُوهُ» 6- از نهى از منكر زبانى، غفلت نورزيم

سخنان مخالفان، از تبليغ و ارشاد دست برنداريد. قالَ فِرْعَوْنُ‌ ... قالَ الَّذِي آمَنَ‌ 2- تنها بودن، در ترك امر به معروف و نهى از منكر عذر نيست. «قالَ

آنرا مركب از حروف تهجى است كه لغت شما از آن حروف تركيب ميشود پس بياوريد مانند آن را اگر راست ميگوئيد و در مجمع از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه از براى هر

استفاده شود از اين آيه حرمت حضور در هر مجلس معصيتى خصوص اگر امارات انكار از او ظاهر نباشد و مؤيد اين معنى است روايت كافى از حضرت صادق (ع) و عياشى از حضرت رضا

خدا قسم اگر از اينان به بدى ياد كنى، خود را هلاك خواهى كرد. عمروعاص در حالتى كه از اثر سيلى محكم خون از صورت وى جارى بود، سكوت اختيار كرد و از آن پس سخنى

امر به معروف و نهى از منكر آنها وامى‌دارد. «أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ» 5- تقليد از نياكان، درمقابل دليل ونصّ، سرچشمه‌ى بسيارى از انحرافات است

«امر به معروف » و «نهى از منكر» شده كه در حقيقت يك پوشش اجتماعى براى محافظت جمعيت است ، زيرا اگر مساءله امر به معروف و نهى از منكر در ميان نباشد عوامل

ترجمه‌ نبودند آنانكه كافر شدند از اهل كتاب و بت پرستان منفكّ از دين خودشان تا آنكه بيايد آنها را دليل روشنى‌ و آن پيغمبرى باشد از جانب خداوند كه تلاوت نمايد

ندارد؛ بنابراین [از دیدن واقعیات] کور و [از شنیدن حقایق و معارف] کر شدند، سپس [بعد از آگاهی و توبه کردن] خدا توبه آنان را پذیرفت. باز بسیاری از آنان کور و کر

و جملات مشابه آن ((ضر))قبل از ((نفع )) آورده شده است معناى علو و بيات جايگاه (غدير) نزد قديم يهود غلو اهل كتاب كه از آن نهى شده اند اين بوده كه انبياء

نيافتم آنحضرت فرمود چيزى از من پرسيدى كه كسى تا كنون از من نپرسيده و جواب آنرا از كسى بعد از من نخواهى شنيد مگر از آنكس كه او از من شنيده باشد و نيست در

پنجه‌اند و معصومند از گناه و جدّى در اجراء اوامر الهى و بر حسب روايات معتبره محافظت و نگهدارى كسان از گناه باداء وظيفه امر بمعروف و نهى از منكر است نسبت بآنها

ومعرفت و ايمانش از مصاديق و مراتب بيشترى از گناه دورى مى كند. ايمان به خدا فقط مشروط به دورى از شرك و گناهان كبيره نيست . سخن بعضى از مفسرين در تفسير آيه :

که هر دو از یک پدر و مادرند و حساب آنها از ما که از مادر دیگری هستیم جدا است! (قالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ). یوسف از شنیدن این

و جملات مشابه آن ((ضر))قبل از ((نفع )) آورده شده است معناى علو و بيات جايگاه (غدير) نزد قديم يهود غلو اهل كتاب كه از آن نهى شده اند اين بوده كه انبياء

ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح )) منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح ) نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده

خوابيم وقتى باو نزديك ميشويم كه از كثافت پاك و از خواب بيدار و از مستى هشيار شويم از خود پرستى بخدا پرستى و از غيبت بحضور و از كتمان بشهود و اصل گرديم مانند

گروهی از پیشینیان شما از آن احکام و معارف پرسیدند، [چون برای آنان روشن شد، از اجرایش روی گرداندند] سپس به آن کافر شدند. مردمى كه پيش از شما بودند از آن چيزها

سكوت نكرده و همچنان نهى از منكر مى كردند ماءيوس از موعظه نبودند و هنوز اميدوار بودند بلكه در اثر پافشارى بر موعظه و نهى از منكر دست از گناه بردارند، و لااقل

به معروف و نهى از منكر و خلاصه امور پنجگانه اى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در اين آيه به آن امور وصف شده همه از علائمى است كه از آنجناب در

نيافتم آنحضرت فرمود چيزى از من پرسيدى كه كسى تا كنون از من نپرسيده و جواب آنرا از كسى بعد از من نخواهى شنيد مگر از آنكس كه او از من شنيده باشد و نيست در

دلهاشان از لوث كفر پاك و بنور ايمان از جانب خدا منوّر نشده و برشد و هدايت نرسيدند و فسوق اگر چه ظاهرا بمعناى تمرّد و خروج از طاعت است ولى اينجا از امام باقر

دانسته‌اند براى كسى كه بخود اطمينان داشته باشد و واجب كفائى از باب امر بمعروف و نهى از منكر و ردّ بيكى از دو ملت موجب فتنه نيست براى آنكه حكم آنها ممكن است موافق

گناهى كرده اند كه بزرگتر از گناه صيد ماهى بوده و آن ترك نهى از منكر است ، با آنكه آن طايفه ديگر، ايشان را به بزرگى گناه ترك نهى از منكر آگاه كرده و گفته بودند:

بعد از تو، به خدا قسم اگر برگردد به شخصى از اهل بيت تو، هر آينه ما مى‌ترسيم بر جان خودمان؛ و اگر گردد به غير ايشان، شايد اقرب و ارحم به ما باشد از ايشان

معروف و نهى از منكر كنند. و نيز همانطور كه از آيه ۱۰۳ سوره نساء و آيه ۸ سوره شورا بر مى آيد نماز خواندن را نيز از آنان مى خواسته و بطورى كه از آيه ۱۵۱

كرديم براى آنكه از گناه تصرف در آنها فارغ شويم و خود سامرى هم آنچه از آن زيورها داشت در آن گود ريخت پس از مجموع آنها گوساله‌اى كه عبارت از كالبد و جسدى بود

پنجه‌اند و معصومند از گناه و جدّى در اجراء اوامر الهى و بر حسب روايات معتبره محافظت و نگهدارى كسان از گناه باداء وظيفه امر بمعروف و نهى از منكر است نسبت بآنها

گفته‌ام از پيامبر شنيده‌ام. از طرفى صراحت و صداقت ابوذر هم مورد تأييد پيامبر است. از فرازهاى برجسته‌ى زندگى ابوذر، همين امر به معروف و نهى از منكر او نسبت

عليه السّلام فرمايد: حد جوار و همسايه، چهل خانه است از هر طرفى پيش از رو و پشت سر و از راست و از چپ. 2- از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه فرمود رسول اكرم

حق، عنوانى است وسيع تر از عنوان امر به معروف و نهى از منكر. ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۲ چون امر به معروف و نهى از منكر، شامل اعتقاديات و مطلق ترغيب

كه ادراك نمى‌كنند. اين كار گذشته از مسئوليت، خلاف وظيفه انسانيت است. در تفسير برهان و عياشى از حضرت صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش سؤال شد: در چه چيز

ننگین نیست؟!) آيا از ميان جهانيان با مردها در مى‌آميزيد آيا از ميان مردم جهان، با مردها در مى‌آميزيد؟ آیا از میان خلایق عمل زشت منکر را با مردان انجام

«لا يُشْرِكْنَ» نشان آن است كه حتّى ذرّه‌اى از آن قابل اغماض نيست) 10- در نهى از منكر، با تمام مظاهر منكر مبارزه كنيد، اعتقادى‌ «لا يُشْرِكْنَ»، اقتصادى‌

قسمتی از گوشتهای حرام و قمار و شراب و بخشی از احکام وصیّت و مانند آن. در فضیلت این سوره از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله پرسیدند: «کدامیک از سوره‌های

شدند بعد از آن حضرت و نتوانستند بر آنان غلبه نمايند و امر بمعروف و نهى از منكر كنند بلكه مغلوب شدند و براى آنكه زمين خالى از بندگان حق‌شناس نباشد از ترس جبّاران

مراد از آن انشاء و جعل ولایت است. ۲- شرکت در جهاد با مال و جان از سوى مجاهدان و یارى مهاجران از سوى انصار، شرط برخوردارى هر یک از ولایت مقرر شده از جانب

در آيات ديگر از آن تعبير به تاثير نماز در دعوت به امر به معروف و نهى از منكر شده است ، و ارتباط اين موضوع با اصلاح جامعه انسانى روشنتر از آن است كه نياز

او در امر دين سلطان از او پروا ميكرد و بسا در پيش روى سلطان سخن درشت و دشوارى بعنوان موعظه ميگفت و او را امر بمعروف و نهى از منكر مينمود سلطان هم بواسطه

حسب بعضى از روايات مأثوره در اينمقام از ائمه اطهار افضل عبادات است حتّى از نماز هم افضل است و ظاهرا مراد افضليّت آن از نوافل باشد و شمّه‌اى از اين مقال

است که به (نوبت عوض می‌شوند و) پیاپی از روبرو و از پشت سر (و از همه‌ی جوانب دیگر، او را می‌پایند و) به فرمان خدا از او مراقبت می‌نمایند. خداوند حال و وضع

وظيفه امر به معروف و نهى از منكر قيام كردند. «گروه سوم »، ساكتان و بى طرفان بودند، كه نه همگامى با گناهكاران داشتند و نه وظيفه نهى از منكر را انجام مى دادند

پنجه‌اند و معصومند از گناه و جدّى در اجراء اوامر الهى و بر حسب روايات معتبره محافظت و نگهدارى كسان از گناه باداء وظيفه امر بمعروف و نهى از منكر است نسبت بآنها

پیروى از دین ۸; آثار تکذیب دین ۳; آثار ممانعت از دین ۳; آسیب شناسى دین ۹; تنزیه دین ۵; ظلم مانعان از دین ۱; ظلم منحرف کنندگان دین ۶; عوامل انحراف از دین

اشدّ از عقوبات دنيوى است و بعد از اين خداوند اهل ايمان را از اين قبيل نجوى نهى فرموده و مقرّر داشته كه نجوى بايد بخير و صلاح اهل ايمان و پرهيز از مخالفت

پرتوى از آن نور بآنها رسيد و خداوند احكام ظاهرى اسلام را از پاكى بدن و حفاظت جان و مال و غيرها بر آنها جارى ساخت و چون حقيقت نداشتند نگذاشت آنها از آن نور

(ص) سؤال از رفع آن نمايد چون فعل قبيح از خداوند صادر نميشود تا احتياج به سؤال از رفع آن باشد و اين غير از تكاليف شاقه است كه از وسع خارج و از طاقت خارج

تفسير نمونه جلد ۲۴ صفحه ۲۹۴ «آنها را امر به معروف و نهى از منكر مى كنى ، اگر از تو پذيرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ كرده اى ، و اگر نپذيرفتند وظيفه خود را

پيروى مى‏كنند از اين پيغام بر و خبرگزار درس ناخوانده ما كه اوصاف او را در تورات و انجيل نبشته مى‏يابند كه آنها را امر به معروف و نهى از منكر مى‏نمايد و طيبات

مى آورند، امر به معروف و نهى از منكر مى كنند و در انجام كارهاى نيك بر يكديگر سبقت مى گيرند و آنها از صالحانند. ۱۱۵ - و آنچه از اعمال نيك انجام مى دهند هرگز

بمانيد و چون حمله ميكنيد حمله ميكنيد ستمكاران‌ پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد از من‌ و بترسيد از آنكه مدد نمود شما را بآنچه ميدانيد مدد نمود شما را بچهارپايان

الّذين ظلموا...)) از آن نهى شده است منظور از ((الّذين ظلموا)) كه از اعتماد و تمايل به آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا))

أَنزَلَ اللهُ»: کسی که بدانچه خداوند نازل کرده است حکم نکند، اگر منکر آن باشد کافر است، و اگر منکر نبوده و مقِرّ باشد ظالم است، و اگر در راه حَکمیّت دادن بدان

۱۵۹، سوره شعراء نهى نمودن صالح عليه السّلام قوم ثمود را از اطاعت امر مسرفان كه فساد مى كنند واصلاح نمى كنند توضيح اينكه نتيجه انحراف انسان از فطرت ، فساد و

منظور از آن در قرآن معصيت است. [آل عمران:104]. باشد از شما امتى كه به خير دعوت مى‏كنندو به معروف و كارهاى پسنديده (اعم از واجب و مستحب) امر و از معصيت

منظور از آن در قرآن معصيت است. [آل عمران:104]. باشد از شما امتى كه به خير دعوت مى‏كنندو به معروف و كارهاى پسنديده (اعم از واجب و مستحب) امر و از معصيت

نماز را و از آنچه روزى داد خداوند بآنها انفاق ميكنند و از آنچه ياد داديم ما بآنها خبر ميدهند، و نيز در برهان از آنحضرت نقل فرموده كه مراد از كسانيكه ايمان

یأس: آثار یأس از پاداش اخروى ۹; گناه یأس از آخرت ۷; گناه یأس از رحمت ۷; یأس از پاداش اخروى ۵، ۷; یأس از رحمت خدا ۵ یهود: صفات یهود ۵; نهى از دوستى با یهود

تقواى خدا، و ياد كردن بسيار از مرگ، و زهد در دنيائى اين چنين كه مردم پيش از شما كامى از آن نگرفته، و طرفى از آن نبسته‏اند، و پس از شما نيز براى كسى باقى نخواهد

همان طور كه خداى عزّ و جلّ بشما امر فرموده است. مبادا كه امر بمعروف و نهى از منكر را ترك كنيد، كه اگر چنين كنيد، خدا اشرارتان را بر شما همى گمارد، و آنگاه

خداوند بندگان را از خاك زمين خلق نموده در بدو خلقت چون آدم ابو البشر از خاك خلق شده و اولاد او هم كه از نطفه خلق ميشوند اصلا از خاكند چون نطفه از مأكولات مولوده

آنكه تنزيل آن از جانب پروردگار عالميان است، و تقرير آن فرموده به نفى ريب از آن و از روى انكار قول مشركان و تعجب از آن اضراب نموده از آن به آنچه كفار مى‌گويند

خود را چون خداوند متعال منزه است از كار بيهوده و فساد و از آنكه مطالبه نمايد از بندگان امرى را كه بازداشته است آنانرا از آن امر قهرا و عذاب بزرگ در آخرت

to function. حال که چنین است از تکذیب‌کنندگان اطاعت مکن! پس از تكذيب كنندگان اطاعت مكن پس، از دروغزنان فرمان مبر. پس هرگز از مردم کافری که آیات خدا را تکذیب

خدا اگر نماینده‌ای می‌داشت از بودن آن بی‌خبر می‌گشت، ولی شما باخبر از آن می‌شدید؟!). خداوند منزّه (از هرگونه انبازی) و فراتر از آن چیزهائی است که مشرکان

که از جنس کاغذ و یا پوست و استخوان و یا چیزهاى دیگر است. ۱۱- عالمان یهود برخى از حقایق تورات را براى مردم بیان مى کردند و بسیارى از حقایق آن را از مردم

كه از فلسفه بسيارى از احكام سئوال مى كند در زمينه فلسفه تحريم فرار از جهاد مى نويسد: خداوند به اين دليل فرار از جهاد را تحريم كرده كه موجب وهن و سستى در

۹: اطاعت : آثار اطاعت از رهبران دینى ۷; آثار اطاعت از محمد(ص) ۶، ۷، ۸; اطاعت از رهبران دینى ۵; اهمیت اطاعت از خدا ۴; اهمیت اطاعت از محمد(ص) ۴ امیدوارى: امدوار

كه فراتر از اين جويد اينانند از حدگذشتگان آنان که فراتر از این را بطلبند، متعدّی و متجاوز بشمارند (و از حلال به حرام گرائیده‌اند). پس هرکس پا از این (حد)

عذابهائى از طرف بالا و عذابهائى از طرف پائين و مجازات اختلاف كلمه و بروز جنگ و خونريزى ، لذا مى گويد: بگو خداوند قادر است كه مجازاتى از طرف بالا يا از طرف پائين

نتوانند گذشتن را و نه برميگردند. تفسير از جمله خطاب خداوند بگناهكاران مذكور در آيات سابقه است كه بعد از نهى از عبادت شيطان امر بعبادت خود فرموده با توصيف

نتوانند گذشتن را و نه برميگردند. تفسير از جمله خطاب خداوند بگناهكاران مذكور در آيات سابقه است كه بعد از نهى از عبادت شيطان امر بعبادت خود فرموده با توصيف

صورتهاى صالحه را از دست ميدهد. باقى ميماند آن نفسيكه در زندگى دنيا هيچ فعليتى نه از سعادت و نه از شقاوت بخود نگرفته ، و همچنان ناقص و ضعيف از دار دنيا رفته

معروف و نهى از منكر كرده و هر پاك و پاكيزه اى را بر بشر حلال و هر ناپاك و پليدى را حرام مى كند، و موانع و غل و زنجيرهايى را كه مانع سعادت بشر است از دست و

ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح )) منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح ) نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده

مينمايند نه كسانيكه از آن اعراض و بتقليد اجانب اقبال ميكنند از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه بعضى از مسلمانان مكتوباتى از مقالات يهود را نزد

سجده، بر نهى از اطاعت عطف گرفته شده است تا جلوه مطیع نبودن را بیان کرده باشد. ۱۲ - طغیان گران، از سجده براى خداوند، پرهیز داشته و دیگران را از آن نهى مى کنند

شما را نهى مى‌كنم از آن، يعنى من نمى‌خواهم تا شما را چيزى فرمايم و آن نكنم. يا شما را از چيزى نهى كنم و خود مرتكب آن شوم، بلكه از هرچه شما را نهى كنم خود

هاى (رغدا) و (ظالمين ) در آيه شريفه نهى خداوند از نزديك شدن به درخت نهى از شادى و خيرخواهانه بوده نه يك نهى مولوى آدم و همسرش شيطان را ميديدند همچنانكه انبياء

بروید، و از یوسف و برادرش جستجو کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می‌شوند!» |اى پسران من! برويد و از يوسف و برادرش

كن، و بيش از ساير مردم اوامر خود را بكار بند، و افزون از ساير مردم از ارتكاب آنچه نهى كرده‏اى خوددارى كن و مردم را بكار پسنديده بفرماى تا خود از اهل آن باشى،

برادران شياطين هستند نهى از افراط وتفريط در انفاق نهى از فرزند كشى (چه دختر وچه پسر) از بيم فقر وگرسنگى كه در عرب رسم بوده نهى شديد از زناكارى بحثى قرآنى

نتوانند گذشتن را و نه برميگردند. تفسير از جمله خطاب خداوند بگناهكاران مذكور در آيات سابقه است كه بعد از نهى از عبادت شيطان امر بعبادت خود فرموده با توصيف

منافق كسانى كه حكم وجوب جهاد از آنها برداشته شده و معذور مى باشند عذرخواهى منافقين از شما بعد از جنگ مسموع و مقبول نيست و نبايد از آنها راضى شويد روايتى در

دعوت و نصيحت و نهى از شرك و تعدى و ظلم فرمود. معجزه و بينه طلب نمودند. روز عيد تمام حاضر، قرار شد قوم از اصنام، و صالح عليه السّلام از خداى خود بخواهند،

باشد كه پس بعد از اين معلوم خواهد شد كه كدام يك از شما بنام مفتون سزاوار است چون مفتون بر مبتلا بعشق و عوارض جنون اطلاق ميشود و مراد از بعد از اين روز قيامت

بـود و بـايـد حـافـظ جـان و مـال مـردم بـاشـد، و امـر بـه معروف و نهى از منكر كند، و از سوى ديگر وجدان انسانى او اجـازه نـمـى داد در برابر چنين كار خلافى

الّذين ظلموا...)) از آن نهى شده است منظور از ((الّذين ظلموا)) كه از اعتماد و تمايل به آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا))

چنانكه از فرموده: معنى جامع صلوة چنانكه از موارد استعمال آن بدست مى‏آيد انعطاف است، به اختلاف نسبت متفاوت مى‏شود لذا گفته‏اند: آن از خدا رحمت و از ملائكه

نتوانند گذشتن را و نه برميگردند. تفسير از جمله خطاب خداوند بگناهكاران مذكور در آيات سابقه است كه بعد از نهى از عبادت شيطان امر بعبادت خود فرموده با توصيف

نتوانند گذشتن را و نه برميگردند. تفسير از جمله خطاب خداوند بگناهكاران مذكور در آيات سابقه است كه بعد از نهى از عبادت شيطان امر بعبادت خود فرموده با توصيف

مومنان هم از خدا مى خواهند گناهانشان را بپوشاند و هم آثار وضعى و تكوينى آن را از روح و روانشان بزدايد و هم كيفر آن را از آنان بردارد، و سپس از او مى خواهند

نتوانند گذشتن را و نه برميگردند. تفسير از جمله خطاب خداوند بگناهكاران مذكور در آيات سابقه است كه بعد از نهى از عبادت شيطان امر بعبادت خود فرموده با توصيف

و آن لوح محفوظ از محو و نسخ و تغيير و تبديل است كه بنظر حقير صفحه علم نامحدود الهى است و هر علمى غير از آن خواه از ملائكه باشد خواه از انبياء و اولياء

طبق آن چون خوف از عذاب الهى كه ناشى از ايمان بخدا و روز جزا است مانع از هر معصيت و عمل ناشايسته است و آن در مؤمن است نه در كافر و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه

سيراب كن ، امر به معروف و نهى از منكر نما، و اگر توانائى بر اين كار نيز ندارى (لا اقل ) زبان خود را جز از نيكى بازدار. ۲ - بعضى از مفسران «فك رقبه » را به

افراد محروم و بينوا وجود داشته باشد حتى از زينتهاى معتدل نيز نهى مى كند، و لذا مى بينيم در بعضى از روايات هنگامى كه از بعضى امامان سؤ ال مى كردند چرا لباس

بگيرد- كه از اجراى حكم باز دارد-. و بايد كه گروهى از مؤمنان شكنجه آن دو را حاضر و گواه باشند. (از جمله‌ی احکام سوره، یکی این است که) هر یک از زن و مرد زناکار

نتوانند گذشتن را و نه برميگردند. تفسير از جمله خطاب خداوند بگناهكاران مذكور در آيات سابقه است كه بعد از نهى از عبادت شيطان امر بعبادت خود فرموده با توصيف

او. امام باقر عليه السلام فرمودند: مراد از عذاب آسمانى، دود و صيحه و مراد از عذاب زمينى، فرورفتن در آن و مراد از «يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً» 6: 65، تفرقه در

آسمان يكى از آيات الهى است ذكر نعمت خانه ، پوست و پشم و كرك و موى حيوان و... وجه اينكه درباره سرابيل فرمود: ((شما را از گرما نگه مى دارد)) و حفظ از سرما راذكر

ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح )) منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح ) نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده

اشدّ از عقوبات دنيوى است و بعد از اين خداوند اهل ايمان را از اين قبيل نجوى نهى فرموده و مقرّر داشته كه نجوى بايد بخير و صلاح اهل ايمان و پرهيز از مخالفت

بزرگى است. از امام صادق عليه السلام در مورد استمناء پرسيدند، حضرت فرمود: «اثم عظيم نهى الله عنه فى كتابه» گناه بزرگى است كه خداوند از آن نهى فرموده است

اسرائيل را از عذاب خوار كننده‌ از فرعون همانا او بود برترى جوينده‌اى از متجاوزان‌ و بتحقيق برگزيديم آنان را از روى دانش بر جهانيان‌ و داديمشان از نشانه‌هاى

هدايت ميفرمايد و روز قيامت از هر دو دسته پرسش ميشود از اعمال بد و خوب آنها و بر طبق آن بپاداش ميرسند و خداوند پس از نهى ضمنى از خيانت و مكر در قسم بتقريب

الّذين ظلموا...)) از آن نهى شده است منظور از ((الّذين ظلموا)) كه از اعتماد و تمايل به آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا))

خداوند بندگان را از خاك زمين خلق نموده در بدو خلقت چون آدم ابو البشر از خاك خلق شده و اولاد او هم كه از نطفه خلق ميشوند اصلا از خاكند چون نطفه از مأكولات مولوده

بخدا از آنكه مانند آنها باشم مگر آنها چه گفتند حضرت فرمود آنها گفتند دست خدا بسته است و اراده نمودند كه خداوند فارغ شد از امر و بعد از اين چيزى از او صادر

فرمود از هر مجادله در دينى نهى نشده بلكه نهى شده است از مجادله‌اى كه بطريق احسن نباشد نشنيده‌ايد كه خدا فرموده با اهل كتاب مجادله نكنيد مگر بطريق احسن و

بزرگى است. از امام صادق عليه السلام در مورد استمناء پرسيدند، حضرت فرمود: «اثم عظيم نهى الله عنه فى كتابه» گناه بزرگى است كه خداوند از آن نهى فرموده است

بزرگى است. از امام صادق عليه السلام در مورد استمناء پرسيدند، حضرت فرمود: «اثم عظيم نهى الله عنه فى كتابه» گناه بزرگى است كه خداوند از آن نهى فرموده است

بزرگى است. از امام صادق عليه السلام در مورد استمناء پرسيدند، حضرت فرمود: «اثم عظيم نهى الله عنه فى كتابه» گناه بزرگى است كه خداوند از آن نهى فرموده است

بزرگى است. از امام صادق عليه السلام در مورد استمناء پرسيدند، حضرت فرمود: «اثم عظيم نهى الله عنه فى كتابه» گناه بزرگى است كه خداوند از آن نهى فرموده است

بزرگى است. از امام صادق عليه السلام در مورد استمناء پرسيدند، حضرت فرمود: «اثم عظيم نهى الله عنه فى كتابه» گناه بزرگى است كه خداوند از آن نهى فرموده است

شما را از عریان بودن نهى فرموده است. پس حیا کنید از فرشتگان خدا که با شما هستند; همان «کرام الکاتبین» که ارجمند و نویسنده اعمال اند. آنان که از شما جدا

مورد خوردنى ها، مى باشد. مراد از نهى از اسراف در: (( و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين )) . خداوند متعال به مشيت تكوينى خود از هيچكس ايمان نخواسته است . رواياتى

فرمود از هر مجادله در دينى نهى نشده بلكه نهى شده است از مجادله‌اى كه بطريق احسن نباشد نشنيده‌ايد كه خدا فرموده با اهل كتاب مجادله نكنيد مگر بطريق احسن و

محمد» را بايد به هنگام صلوات ذكر كرد. اين احاديث را از كتب معروف و مشهور اهل سنت از گروهى از صحابه از جمله «ابن عباس » و «طلحه » و «ابو سعيد خدرى » و «ابو

بزرگى است. از امام صادق عليه السلام در مورد استمناء پرسيدند، حضرت فرمود: «اثم عظيم نهى الله عنه فى كتابه» گناه بزرگى است كه خداوند از آن نهى فرموده است

مقام مبالغه گفته شود آدمى از عجله خلق شده مانند آنكه در مقام مدح از كسى ميگويند فلانى از خير خلق شده يا در مقام قدح ميگويند از شرّ خلق شده خداوند هم در

استعاذه از شيطان است خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه چون اراده قرائت قرآن كنى قبل از تلاوت پناه ببر بخداوند از وسوسه شيطان كه رجيم و مطرود از درگاه

استعاذه از شيطان است خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه چون اراده قرائت قرآن كنى قبل از تلاوت پناه ببر بخداوند از وسوسه شيطان كه رجيم و مطرود از درگاه

الّذين ظلموا...)) از آن نهى شده است منظور از ((الّذين ظلموا)) كه از اعتماد و تمايل به آنان نهى گرديده است سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا))

اين عمل براى احدى قبل از من حلال نبود، و براى احدى بعد از من نيز حلال نخواهد شد، و براى من نيز، بيش از ساعتى از روز حلال نشده. (نقل از ابن عباس و مجاهد و

«بگو: يا محمد، كه نمى‏خواهم از شما بر تبليغ رسالت مزدى را و از براى امر به معروف و نهى از منكر توقّع اجرى ندارم، وليكن طلب مى‏كنم از شما دوستى ثابت و متمكّن

باشم داراى دليل واضحى از پروردگارم و روزى داده باشد مرا از خود روزى خوب و نميخواهم كه مخالفت كنم با شما در آنچه نهى ميكنم شما را از آن نميخواهم مگر بصلاح

انتم تعلمون )) در آيه شريفه كه از خيانت به خدا و رسول (ص ) نهى مى كند نهى از خيانت به خدا و رسول (ص ) ناظر به عمل بعضى از مسلمين بوده است كه تصميمات سرى

است از كافر چون تكليف مسلمانان با كافر معلوم و با منافق نامعلوم است لذا خداوند جاى آنها را در درك اسفل از آتش قرار داده است و خداوند بعد از نهى از اطاعت

طبق آن چون خوف از عذاب الهى كه ناشى از ايمان بخدا و روز جزا است مانع از هر معصيت و عمل ناشايسته است و آن در مؤمن است نه در كافر و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه

پس نيست از محبت خدا در هيچ مرتبه مگر آنكه بپرهيزيد از آنها پرهيز كردنى و ميترساند شما را از خدا از خود و بسوى خدا است بازگشت.. تفسير خداوند نهى فرموده است

بيشترشان نادانند. هرگاه آیه‌ای (از قرآن) را به جای آیه‌ی دیگری (از تورات و انجیل) قرار دهیم (و برخی از احکام قرآن را جایگزین برخی از احکام کتابهای پیشین گردانیم)

باشم داراى دليل واضحى از پروردگارم و روزى داده باشد مرا از خود روزى خوب و نميخواهم كه مخالفت كنم با شما در آنچه نهى ميكنم شما را از آن نميخواهم مگر بصلاح

فرمود از هر مجادله در دينى نهى نشده بلكه نهى شده است از مجادله‌اى كه بطريق احسن نباشد نشنيده‌ايد كه خدا فرموده با اهل كتاب مجادله نكنيد مگر بطريق احسن و

فوائتشان را در اوّل از منه امكان بجا ميآورند و از براى فقراء و ضعفاء و صله ارحام غير از حقوق واجبه از قبيل صدقه و زكوة مقدار معيّنى از مال خودشان خارج مينمايند

باين جهت از داخل نمودن انگشتان در يكديگر نهى شده است و معنى مكاء و تصديه را بنحويكه بيان شد در معانى و عياشى ره از حضرت صادق (ع) و در عيون از حضرت رضا

محدود به گفتار باشد، بلکه باید از ته دل از خدا خواست که مدد فرماید و اهریمن را از محیط فکر انسان به دور و سایر موانع را از سر راه فهم قرآن بردارد تا جمال

شوند نكير و منكر براى پرسش، و اول چيزى كه سؤال كنند، از پروردگار تو است و كتابى كه تلاوت نمودى و از امامى كه ولايت او را دارا شدى. پس از آن از عمر تو كه

او نشود و در بعضى از روايات عمل صالح بولايت امير المؤمنين و ائمه اطهار عليهم السلام تفسير شده و فرموده‌اند و اين كه نهى نموده خدا از شرك در عبادت مراد

فوائتشان را در اوّل از منه امكان بجا ميآورند و از براى فقراء و ضعفاء و صله ارحام غير از حقوق واجبه از قبيل صدقه و زكوة مقدار معيّنى از مال خودشان خارج مينمايند

بر او دارم چون من از آتش خلق شدم كه روشن و نورانى است و او از گل خلق شده كه تاريك و ظلمانى است و منكر علم و حكمت خدا شد و شمه‌اى از اين مقال در اوائل سوره

ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح )) منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح ) نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده

باشم داراى دليل واضحى از پروردگارم و روزى داده باشد مرا از خود روزى خوب و نميخواهم كه مخالفت كنم با شما در آنچه نهى ميكنم شما را از آن نميخواهم مگر بصلاح

الرحمان مقصود از اين كه خداوند به انسان «بيان» آموخت، چیست؟ مراد از سجده گياه و درخت براى خداوند منظور از برافراشتن آسمان و وضع ميزان مقصود از دو مشرق و دو

باشم داراى دليل واضحى از پروردگارم و روزى داده باشد مرا از خود روزى خوب و نميخواهم كه مخالفت كنم با شما در آنچه نهى ميكنم شما را از آن نميخواهم مگر بصلاح

ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح )) منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح ) نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده

ثواب توان داشت از اعمال حسنه مانند ايمان و طاعات الهيه و خيرات و مبرّات شرعيه و اجتناب از اعمال قبيحه و كارهاى ناشايسته منهيه. اين بيان از قبيل اقامه مسبب

طبق آن چون خوف از عذاب الهى كه ناشى از ايمان بخدا و روز جزا است مانع از هر معصيت و عمل ناشايسته است و آن در مؤمن است نه در كافر و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه

فوائتشان را در اوّل از منه امكان بجا ميآورند و از براى فقراء و ضعفاء و صله ارحام غير از حقوق واجبه از قبيل صدقه و زكوة مقدار معيّنى از مال خودشان خارج مينمايند

فوائتشان را در اوّل از منه امكان بجا ميآورند و از براى فقراء و ضعفاء و صله ارحام غير از حقوق واجبه از قبيل صدقه و زكوة مقدار معيّنى از مال خودشان خارج مينمايند

و تخلّف نمودند از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه هيچ تخلّفى از امر و نهى خدا نيست مگر آنكه از طرف او براى آن حكمى و ابتلائى است و از قمّى ره كشف ساق

على رغم شرم از مردم، از خدا شرم و پروایى ندارند. (یستخفون من الناس و لایستخفون من اللّه) چون «استخفاء» (پنهان سازى) از خداوند مقدور نیست تا نهى و یا مذمتى

اهلش در شب از ميان قوم بيرون رفتند و زنش به عقب نگاه كرد، سنگى بر او وارد و هلاك گرديد. چون صبح طالع شد هر يك از آن چهار ملك طرفى از شهر را از طبقه هفتم

ورزید و از کافران بود! |مگر ابليس كه بزرگى فروخت و از كافران شد مگر ابليس [كه‌] تكبر نمود و از كافران شد. مگر شیطان که غرور و تکبر ورزید و از زمره کافران

متقين از سلامت فطرت و هدايت دوم از ناحيه قرآن و فرع بر هدايت اول است حقايقى كه شخص سليم الفطره به آنها ايمان مى آورد آياتى دال بر اينكه هدايت دومى از ناحيه

باشم داراى دليل واضحى از پروردگارم و روزى داده باشد مرا از خود روزى خوب و نميخواهم كه مخالفت كنم با شما در آنچه نهى ميكنم شما را از آن نميخواهم مگر بصلاح

مجوس. و تراشيدن چون نهى بر آن وارد شده، لذا فعلش حرام است. گذشته از اينها قبح عقلى دارد، زيرا تراشيدن ريش، سبب تشبه به زنان است از حيث صورت. و گذاشتن آن،

ملائكه مكلف بوده خوف و رجا دارند وافضل از بشر هستند مقصود از جمله : ((لا تتخدوا الهين اثنين )) و معنايى كه از نهى از دو خدا گرفتن استفادهمى شود لازمه مالكيت

صالح سخن از حکومت جهانی مؤمنان صالح العمل به میان آمده است. فضیلت تلاوت سوره:] در حدیثی از امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم: «اموال خود را از تلف و دامان

خبر داده ميشود بآدمى در آنروز از آنچه در زمان حياتش بجا آورده از خير و شرّ و آنچه بعد از فوتش باو ميرسد از آن دو چنانچه از امام باقر عليه السّلام نقل شده

گفته‌اند اظهر آنست كه مراد از والد حضرت اسمعيل و از ما ولد پيغمبر خاتم و ائمه اطهار باشد يا مراد از والد حضرت ابراهيم و مراد از ما ولد حضرت اسمعيل و اولاد

نمى‌كنند و از ترس او- از ترس عقوبت او يا عظمت و هيبت او- بيمناكند. خداوند اعمال گذشته و حال و آینده‌ی ایشان را می‌داند (و از دنیا و آخرت و از وجود و پیش از وجود

كلام فخر رازى در مراد از ((لاتبديل لخلق الله )) و بياناشكال آن نهى از تخرب و تفرق در دين كه از صفات مشركين و ناشى از پيروى آنان از اهواء خوداست مراد آيه

ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح )) منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح ) نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده

طبق آن چون خوف از عذاب الهى كه ناشى از ايمان بخدا و روز جزا است مانع از هر معصيت و عمل ناشايسته است و آن در مؤمن است نه در كافر و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه

انسان می‌تواند از محیط کشورش بگریزد و به جای دیگری فرار کند. تفسیر آیات ۱- اعراض کنندگان از دعوت پیامبران، ناتوان از مبارزه با حق و گریز از عذاب الهى (و

آفریده است، و بعضی از شما کافرند، و بعضی از شما مؤمن‌اند، و خداوند به آنچه می‌کنید بیناست‌ اوست كه شما را آفريد پس برخى از شما كافر و برخى از شما مؤمن‌ايد و

خبر داده ميشود بآدمى در آنروز از آنچه در زمان حياتش بجا آورده از خير و شرّ و آنچه بعد از فوتش باو ميرسد از آن دو چنانچه از امام باقر عليه السّلام نقل شده

آيات ۱ - ۹ سوره صف مطالب کلی سوره صف مقصود از خطاب توبيخى: «چرا مى گوييد، آنچه را كه عمل نمى كنيد» نهى مسلمانان از ايذاى پيامبر اكرم «ص» معناى جمله: «فَلَمَّا

زمان سلف در امر به منكر و نهى از معروف و قبض از خيرات، بعد وصف كفار را فرمود به اينكه آنها از حيث قوت و مال و اولاد قوى‌تر بودند از اين منافقين، و بهره

صفحه 598 ترجمه‌ مردان منافق و زنان منافقه بعضى از آنها از بعض ديگرند امر مى‌كنند بكار بد و نهى مى‌كنند از كار خوب و مى‌بندند دستهاشان را فراموش كردند خدا

آنان خوردند. قبل از اينكه به خواب بروند رجالى از اهل شهر يعنى از سدوم خانه را محاصره كردند، رجالى از پير و جوان و بلكه كل اهل شهر حتى از دورترين نقطه حمله

صلى الله عليه و آله فرمود: من از مؤمن و كافر نمى‌ترسم، ولى از منافق مى‌ترسم. «4» از سوى ديگر فرمود: من از فقر امت نمى‌ترسم از بى‌تدبيرى آنان مى‌ترسم. «5»

ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح )) منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح ) نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده

ببخشد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد! |اى قوم ما! دعوت كننده‌ى الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا [خدا] از گناهانتان بگذرد و شما را از عذابى دردناك

عابدان) را از یکدیگر جدا می‌کنیم» (فَزَیَّلْنا بَیْنَهُمْ). و از هر کدام جداگانه سؤال می‌نماییم- همان گونه که در تمام دادگاهها این مسأله معمول است که از هر کس

الرحمان مقصود از اين كه خداوند به انسان «بيان» آموخت، چیست؟ مراد از سجده گياه و درخت براى خداوند منظور از برافراشتن آسمان و وضع ميزان مقصود از دو مشرق و دو

مورد خوردنى ها، مى باشد. مراد از نهى از اسراف در: (( و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين )) . خداوند متعال به مشيت تكوينى خود از هيچكس ايمان نخواسته است . رواياتى

ايمان وعمل صالح مانع از عذاب نيست سؤ ال خداوند از ملائكه (آهولاء اياكم كانوايعبدون ) و بيزارى جستن ملائكه از عبادتمشركين مقصود از اينكه مشركين به جن ايمان

مضیقه قرار دهد تا [مجبور شود] قبل از تمام شدن عدّه، از خانه شوهر به جاى دیگر انتقال یابد; زیرا خداوند از این کار نهى کرده و فرموده است: و لاتضارّوهنّ لتضیّقوا

است. و در كافى، از محمد بن يحيى، از احمد بن ابى زاهر، و يا شخص ديگر، از محمد بن حماد، از برادرش احمد بن حماد، از ابراهيم، از پدرش، از ابى الحسن اول (عليه

نموده كه مراد از فضل مبين سلطنت و نبوت است و در مجمع از آنحضرت نقل نموده از پدر بزرگوارش كه خداوند بسليمان بن داود عطا فرمود سلطنت روى زمين از مشرق تا مغرب

ميان ما محلّ اميد پيش از اين آيا نهى ميكنى ما را از آنكه بپرستيم آنچه را ميپرستيدند پدران ما و همانا ما هر آينه در شكّى هستيم از آنچه ميخوانى ما را بسوى

حافظ است در كافى از امام كاظم عليه السّلام و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده هر يك بعبارتى كه از آن استفاده ميشود مراد از توصيل قول وصل نمودن

گفته‌اند مراد از من عنده علم الكتاب علماء از اهل كتابند كه مسلمان شدند از قبيل عبد اللّه بن سلام و سلمان فارسى و تميم الدارى ولى عيّاشى از امام باقر عليه

اشاره به حكمت نهى از امساك به قصد ضرر در آيه (فمن يفعل ذالك فقد ظلم نفسه ...) مقصود از نعمت در ((و اذكرو نعمة الله عليكم )) نهى آيه شريفه از دخالت اوليا

نشانه‌های کتاب دیدنی جهانی و از آیه‌های کتاب خواندنی آسمانی) از میان برمی‌دارد، و هرچه را (از قوانین هستی و از شرائع الهی که حکمتش اقتضاء کند و مناسب با زمان باشد)

کرده‌اند، از قوّه جاذبه‌ای که زمین نسبت بدانها دارد افزونتر باشد، مقداری از آن گازها از جو زمین خارج و راهی پهنه هستی می‌گردند. این انطلاق که نوعی کاهش از اطراف

مترسيد از مردمان در اجراى احكام حق‌ وَ اخْشَوْنِ‌: و بترسيد از من در تغيير حكم و در آن مداهنه مكنيد. حاصل اين، نهى حكام است، از آنكه به جهت خوف از ضرر يهود

صله رحم امر مى كند، و از فحشاء و منكر نهى مى فرمايد، و مع ذلك مردم همچنان نافرمانى اش مى كنند، و نهى او باعث انتهاى مردم نمى شود، نهى نماز هم مثل آن ، پس

همه چيز از راه دانش‌ اينچنين نقل ميكنيم براى تو از خبرهاى آنچه بتحقيق گذشته و بتحقيق داديم تو را از نزد خودمان موجب تذكّرى‌ كسيكه روى گرداند از آن پس همانا

سلّم را از ورود بمكّه و مراد از عاكف اهل مكّه و مراد از بادى كسانى هستند كه از بلاد ديگر وارد مكّه ميشوند و همه در آن يكسانند كسى حقّ ندارد مانع از نزول و

برای همیشه از مغز آنها ریشه کن نشود وضع خطرناکی بوجود خواهد آمد، و بعد از هر فرصتی مخصوصا بعد از مرگ موسی (ع) ممکن است تمام آیات دعوت او از میان برود،

كرده براى اين است كه آن ها را از ظلمات به سوى نور درآورد، و اگر امر و نهى كرده باز براى اين است كه آن ها را پاك كند و از آلودگى هاى شيطان دورشان سازد،

برهاند ما را از اين شدايد، البته از شكرگزاران خواهيم بود(۶۳) بگو اى محمد! خدا نجاتتان مى دهد از ظلمات خشكى و دريا و از هر اندوه ديگرى و شما بعد از آن شرك مى

بشارت دهد. چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از احمد بن محمد، از ابن ابى نصر، از حَمّاد بن عثمان، از ابو عبيده حذّاء كه گفت: سؤال كردم از امام محمد باقر

و اين كه مفضل عليه خاص است يا عام ، (يعنى ذكر خدا از همه اقسام نهى از فحشاء مهم تر است ، يا بعضى از اقسام آن) اقوال و نظريه هايى ديگر دارند. بعضى گفته

نشان مى دهد كه گروهى از مسلمانان بعد از اين ماجرا تصميم به قطع كمكهاى خود از اين مجرمان گرفته بودند و آيه آنها را از اين كار نهى كرد. ولى به هر حال مى

هر نازله و حادثه بد، از خداست، و از اين جهت كه از ناحيۀ خداست، بد نيست؛ بلكه از اين جهت بد مى شود كه آمدنش، مقارن با رفتن نعمتى از انسانِ واجد آن نعمت است

و دين خدا جهاد مى‌كنند و از ملامت احدى از ملامت كنندگان از آشنا و بيگانه نميترسند و اين اوصاف حميده و اخلاق پسنديده كه كاشف از كمال عقل و ثبات قدم در دين

ان تكونا» الخ ، باشد يعنى خدا اصلا شما را از اين بوته نهى نكرده ، بلكه از غير اين نهى كرده ، و از آن غير هم نهى نكرده ، مگر براى اينكه فرشته ، و يا جاودان

افضل از اين نيست كه از او تقاضا كنند و از آنچه نزد او است بخواهند، و هيچكس مبغوضتر و منفورتر نزد خداوند از كسانى كه از عبادت او تكبر مى ورزند و از مواهب

پيدا مى كند كه معلوم از آن جهت كه معلوم است از آن وضعى كه اول در علم ما داشت تغيير كند، و نسيان عبارت است از خروج چيزى از علم آدمى بعد از آنكه داخل در علم

بحث پيامبرش را با اين بيان ، از اين كار نهى مى كند: «گويا ابلاغ بعضى از آياتيكه بر تو وحى مى شود ترك مى كنى و سينه تو از آن نظر تنگ و ناراحت مى شود» (فلعلك

همان كتاب از برقى از على (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: اسلام عبارت است از تسليم ، و تسليم عبارتست از يقين . و نيز در همان كتاب از كاهل از امام صادق

سوى چيزى پرتاب كردن - نهى فرمود، و به آيه ((و تاتون فى ناديكم المنكر(( استشهاد فرمود مؤلف : اين معنا از عده اى از صاحبان كتب حديث از ام هانى دختر ابى طالب

اگر خطرى كه آن را از صلاحيت به كار بردن در آن منظور ساقط مى كند تهديدش كرد، از آن خطر جلوگيرى كند، و به اين منظور اگر صلاح ديد از يكى از اجزاى آن كه در نتيجه

قديسين از بشر كه از لوث و آلايش هاى مادى دور بوده و فانى در لاهوتند و به وسيله همان لاهوت باقى اند كه يك طبقه از آنان پادشاهان بزرگ و يا بعضى از ايشانند،

چيزى از آنچه از آن نهى كرده، وعيدى ننموده كه ايشان را عقابى فرمايد؛ بلكه مجرّد امر و نهى و بُكُن مَكُن است. و در همين سوره بعد از آيات مذكوره، نهى از چيزى

فرمود: قبل از خوردن از آن درخت ، عورت آندو ديده نميشد، و بعد از خوردن آن ظاهر گشت ، و ديدنى شد، و نيز فرمود: آن درختى كه آدم از خوردنش نهى شده بود، سنبله

مستقيم حق را بپويد و از انحراف و گمراهى در امان بماند بايد قبل از هر چيز در اصلاح خويشتن بكوشد. دل را از بغض و كينه و حسد و عناد، و روح را از كبر و غرور و نخوت

ديگرى در همين معنا از ابن النجار از عايشه از رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) نقل كرده است . و در كافى و بصائر با ذكر سند از ابى بصير از امام صادق (عليه

» متكلم مع الغير از مضارع باب تفعيل (تنجية ) است . و «تنجية » و همچنين «انجاء» - كه مصدر باب افعال از نجات است - هم از نظر وزن و هم از نظر معنا شبيه به

«تجادل » از «مجادله » از ماده «جدل » گرفته شده كه در اصل به معنى تابيدن طناب است ، و از آنجا كه به هنگام گفتگوهاى طرفينى و اصرارآميز هر يك از دو طرف مى

اما جمعى از علما و مفسران اهل سنت آن را از «ابو هريره » از پيغمبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) يا از طرق ديگر روايت كرده اند از جمله : «علامه

و غم از پيروان خط توحيد، دليلش روشن است چرا كه آنها تنها از خدا ميترسند، و از هيچ چيز ديگر وحشت ندارند، ولى مشركان خرافى از همه چيز ترس دارند، از گفته

گوئيم اما پيروى از دين تقليد نيست ، زيرا دين عبارتست از: مجموعه اى از معارف مربوط به مبداء و معاد و قوانينى اجتماعى ، از عبادات و معاملات كه از طريق وحى و نبوت

«أتقى» باشد، از آتش دور مى شود. و مراد از كلمۀ «أتقى»، هر كسى است كه از شخصى ديگر باتقواتر باشد و بيش از او، از مخاطر پروا كند. چون بعضى از مردم، تنها اين

سند خود از حسن بن موسى الخشّاب از مردى ، از حماد بن عيسى از كسى كه براى او روايت كرده از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه گفت : شخصى از ترجمه تفسير

براى هر يك از آنها مثلها زديم و (چون سودى نداد) هر يك از آنها را در هم شكستيم و هلاك كرديم . ۴۰ - آنها از كنار شهرى كه باران شر (بارانى از سنگهاى آسمانى

تو مى رسد؛ از خداست و آنچه مصيبت و بدى مى رسد، از خود توست، و اين بدان جهت است كه من به خوبی ها، سزاوارتر از توام، و تو به بدى ها، سزاوارتر از منى. باز اين

المنافقين هم الفاسقون : ((مردان و زنان منافق همه از يك گروهند، آنها امر به منكر، و نهى از معروف مى كنند، و دستها را از انفاق و بخشش ‍ مى بندند، خدا را تفسير نمونه

آيات گذشته سخن از كسانى در ميان بود كه مردم را از شنيدن آيات قرآن نهى مى كردند، يعنى داعيان به سوى ضلال و گمراهى . ولى در آيات مورد بحث از نقطه مقابل آنها

رباخواران طلب هايى از افراد داشتند مى توانستند بعد از نزول آيه چيزى بيش از سرمايه خود از آنها بگيرند، بلكه منظور اين است سودهايى كه قبل از نزول آيه گرفته اند

الحمد لله ربّ العالَمين (۶۵). بگو مرا از پرستش خدايانى كه شما مى پرستيد، نهى كرده اند، چون بعد از آمدن بينات از ناحيه پروردگارم، ديگر جا براى اين شرك نيست،

عبارت است از: مجموع همان افكار فاضله، و دور از هوس و از اغراض نفسانى شخصى. و رابعا - ملائكه كه انسان نامبرده از آن ها خبر می دهد، عبارتند از: قواى طبيعى