العنكبوت ٥٤
کپی متن آیه |
---|
يَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَ إِنَ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْکَافِرِينَ |
ترجمه
العنكبوت ٥٣ | آیه ٥٤ | العنكبوت ٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَمُحِیطَةٌ»: احاطه خواهد کرد. در بر خواهد گرفت. اسم فاعل معنی استقبال دارد. یا این که بر اثر کفر و معاصی که موجب دخول دوزخ بوده، انگار دوزخ هم اینک ایشان را در بر گرفته است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ يَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّيِّئَةِ... (۱) تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَ... (۱) قُلْ عَسَى أَنْ يَکُونَ رَدِفَ... (۱) وَ قُلِ الْحَقُ مِنْ رَبِّکُمْ... (۲)
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۵۵، سوره عنكبوت
- تمثيل اتخاذ ارباب و آلهه و روى آوردن به غير خدا به اتخاذ سست ترين خانه ها، خانهعنكبوت
- معنى و مفااد آيه شريفه : ((ان الله يعلم ما يدعون من دونه من شى ء...))
- خلقت ، تدبير و ولايت ملازم يكديگرند و هر سه مختص به خداى تعالى است
- چگونه نماز ايستادن را از فحشا و منكر باز مى دارد
- جواب به اين اشكال كه چرا بسيارى از نمازگزاران مرتكب كبائر و منكرات مى شوند؟
- حق مطلب در پاسخ اشكال فوق
- معناى ((ذكر)) و مقصود از اينكه درباره نماز فرمود: ((و لذكر الله اكبر))
- وجوه مختلفى كه مفسرين در معناى (ولذكر الله اكبر) گفته اند
- مقصود از مجادله نيكو با اهل كتاب كه بدان امر فرموده است
- احتجاج بر اثبات اينكه قرآن نازل از ناحيه خداى سبحان است
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه : ((ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر))
- رواياتى درباره ياد خدا و در ذيل (ولذكر الله اكبر)
- چند روايت حاكى از اينكه مراد از ((الذين اوتوا العلم )) ائمه (عليهم السلام ) هستند ودرباره شاءن نزول آيه : ((اولم يكفهم انا انزلنا عليك ...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ «54»
آنان از تو عذاب فورى مىخواهند و حال آن كه جهنم بر كافران احاطه دارد.
نکته ها
در قرآن چندين بار آمده است: كفّارى كه به عذاب الهى تهديد مىشدند، به خاطر ناباورى يا استهزا، پيوسته از پيامبرشان عذاب فورى تقاضا مىكردند؛ از اين عجلهى كفّار در همهى موارد انتقاد شده است.
در تأخير عذاب و قهر الهى بركاتى است از جمله:
الف: فرصتى است براى توبه.
ب: پيدايش فرزندان صالح از پدران منحرف.
ج: آزمايش مردم در ديندارى و مقاومت.
جلد 7 - صفحه 160
پیام ها
1- لطف يا قهر الهى، حكيمانه، حساب شده و داراى برنامه است و با عجلهى اين و آن تغيير نمىكند. «يَسْتَعْجِلُونَكَ»
2- سقوط فكرى انسان به قدرى است كه حاضر است هلاك شود، ولى حقّ را نپذيرد. «يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ»
3- امور اين عالم، داراى زمانبندىهاى حساب شده و معيّن است. «أَجَلٌ مُسَمًّى»
4- قهر ناگهانى خداوند براى آمادگى دايمى ماست. «بَغْتَةً»
5- قهر الهى قابل پيشبينى نيست. «لا يَشْعُرُونَ»
6- گرچه كفّار به خاطر ناباورى يا استهزا، عذاب فورى را از پيامبر توقّع دارند، ولى بدانند احاطهى دوزخ بر كافران قطعى است. «لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ (54)
بعد از آن بيان موعد ايشان را فرمايد:
يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ: تعجيل مىكنند تو را به حلول عذاب، وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ: و حال آنكه جهنم فرا گرفته است به ناگرويدگان، يعنى موجبات جهنم، مانند كفر و عناد و انكار و معاصى؛ محيط است به ايشان و البته احاطه خواهد كرد آتش جهنم به آنها؛ و چون موجبات عذاب جهنّم به ايشان احاطه كرده به سبب سوء اختيار آنان، پس بالفعل جهنم به ايشان احاطه نموده.
جلد 10 - صفحه 253
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ (50) أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ يُتْلى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَرَحْمَةً وَ ذِكْرى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (51) قُلْ كَفى بِاللَّهِ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ شَهِيداً يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْباطِلِ وَ كَفَرُوا بِاللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (52) وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَوْ لا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجاءَهُمُ الْعَذابُ وَ لَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (53) يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ (54)
يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ يَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (55)
ترجمه
و گفتند چرا فرستاده نميشود بر او نشانههائى از پروردگارش بگو جز اين نيست كه نشانهها نزد خدا است و نيستم من مگر بيم دهندهاى آشكار
آيا كافى نباشد آنانرا اينكه فرستاديم بر تو كتابرا كه خوانده ميشود
جلد 4 صفحه 236
بر آنها همانا در اين هر آينه رحمت و نصيحتى است از براى گروهى كه ميگروند
بگو كافى است خدا ميان من و ميان شما كه گواه باشد ميداند آنچه در آسمانها و زمين است و آنانكه ايمان آوردند بباطل و كافر شدند بخدا آنگروه آنان زيانكارانند
و بشتاب ميخواهند از تو عذاب را و اگر نبود وقتى نامبرده شده هر آينه آمده بود آنها را عذاب و هر آينه خواهد آمد البته آنها را ناگهان و آنها نميدانند
بشتاب ميخواهند از تو عذاب را و همانا دوزخ هر آينه احاطه دارد بكسانيكه كافر شدند
روز كه فراگيرد آنها را عذاب از بالاى سرشان و از زير پاهاشان و گويد بچشيد آنچه را بوديد كه ميكرديد.
تفسير
يكى از توقعات بيجاى كفار مكه از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله آن بود كه هر روز تقاضاى معجزهاى مينمودند بدلخواه خودشان از قبيل احياء موتى و اژدها شدن عصا و طلا گشتن كوه صفا غافل از آنكه امور عالم بر طبق نظام اتمّ و احسن منظّم و مرتّب شده و بدون حاجت قوى نبايد بر خلاف آن تقديرى شود لذا اولا خداوند متعال به پيغمبر اكرم دستور فرموده كه در جواب كسانيكه براى تشكيك در عقائد مسلمانان و اضلال مردم ضعيف الايمان بر سبيل اعتراض ميگويند چرا معجزات يا معجزهاى مانند معجزات انبياء سابق بر اين پيغمبر از طرف خدا نازل نميگردد تا ما معتقد بصدق او شويم بفرمايد امر از اين قرار است كه اختيار نزول معجزات با خداوند است هر وقت و براى هر كس صلاح باشد هر چه بخواهد ظاهر خواهد فرمود من فقط موظّفم كه احكامى را از طرف خداوند بشما ابلاغ نمايم و در صورت مخالفت از عذاب او بترسانم با آنكه انبياء سابق كتابيكه بخودى خود معجزه باشد نداشتند و خداوند نازل فرموده بر من كتابيكه معجزه باقيه است تا روز قيامت و بعدا فرموده آيا كفايت نميكند آنها را چنين كتابى در اثبات صدق تو با آنكه پيوسته بر آنها قرائت ميشود و موجب دوام نعمت و رحمت و تذكر و پند و نصيحت است براى كسانيكه بآن ايمان مىآورند و بمفادش عمل مينمايند نه كسانيكه از آن اعراض و بتقليد اجانب اقبال ميكنند از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه بعضى از مسلمانان مكتوباتى از مقالات يهود را نزد آنحضرت آوردند و او فرمود كافى است براى گمراهى قومى آنكه از آورده پيغمبر خودشان اعراض
جلد 4 صفحه 237
و بآورده غير اقبال نمايند و باز دستور داده كه بفرمايد كافى است خدا كه شاهد باشد ميان من و شما كه آنچه آوردهام از جانب او است و ميداند آنچه در آسمانها و زمين است و حال من و حال شما را از معجزاتيكه آوردم و حمل بر سحر و شعبده و چشم بندى نموديد و آنكسانيكه معتقد شدند باين امور باطله در آيات الهى و منكر توحيد خدا شدند و عبادت نمودند بتها و شياطين را آنها زيان كارانند در دنيا و آخرت براى از دست دادن عزّت و رسيدن بذلّت و فروختن بهشت و خريدن جهنم و مبادله نمودن ايمان بكفر و نيز فرموده كه بعضى از اين قوم لجوج عنود بعد از اخبار نمودن تو آنها را بخسران در دنيا و انذار نمودن تو آنانرا بعذاب آخرت تعجيل مينمايند در وعده عذاب و ميگويند ببار بر ما سنگ از آسمان غافل از آنكه امور الهى بر طبق حكمت و مصلحت باقتضاء وقت و مقام مقدّر شده و اگر اين ملاحظه نبود البته عذاب بر آنها نازل ميشد ولى آسوده خاطر نباشند كه در آتيه نزديكى ناگهان عذاب الهى بر آنها نازل خواهد شد بطوريكه از انتظار و ترقّب آنها خارج باشد و ندانند وقت و كيفيّت آنرا چنانچه در وقعه بدر مشهودشان شد و در وقت مرگ ديدند و در قيامت خواهند ديد و عجب در آنستكه الآن موجبات جهنم بر آنها احاطه دارد و بعدا خودش و باز از تو بعجله عذاب را طلب مينمايند چون روز قيامت عذاب از زير پا و بالاى سر و ساير جوانب و اطراف بر اهل جهنم احاطه دارد و خدا و ملائكه ميگويند بچشيد جزاى اعمال و كردار زشت خودتان را و نقول بصيغه متكلّم مع الغير نيز قرائت شده است و در آيه اولى بجاى آيات اولى آيه بصيغه مفرد نيز قرائت نمودهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَستَعجِلُونَكَ بِالعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالكافِرِينَ (54)
طلب تعجيل عذاب ميكنند از تو و بدرستي که جهنم هر آينه احاطه كرده به كافرين.
يَستَعجِلُونَكَ بِالعَذابِ نظر به اينكه اينها منكر رسالت بودند و وعدههاي او را دروغ، ميپنداشتند ميگفتند اگر راست ميگويي پس كجا است آن عذابهايي که وعده ميدادي چنانچه گفتند وَ إِذ قالُوا اللّهُمَّ إِن كانَ هذا هُوَ الحَقَّ مِن عِندِكَ فَأَمطِر عَلَينا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ (انفال آيه 32) مشاهده كنيد که عناد تا چه پايه است که بر فرض حق بودن و از جانب خدا باشد طلب عذاب ميكند بعين مثل آن كسيست که در غدير خم طلب عذاب كرد در صورت حقانيت ولايت که اگر از جانب خداست عذاب بر من نازل شود عذاب نازل شد و هلاك شد جواب آنها اينست که تصور نكنيد که از تحت قدرت الهي بيرون ميرويد و از عذاب الهي رهايي ميجوئيد وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالكافِرِينَ انسان اگر بعض جوانبش بلائي دشمني آتشي حمله كند شايد احتمال دهد که از جانب ديگر بتواند فرار كند و اما اگر محاصره شد و تمام اطرافش را گرفت که از هر طرفي رود رو بآتش ميرود لذا ميفرمايد راه فرار ندارند جهنم تمام جوانب آنها را احاطه كرده.
مسئله: يكي از خصوصيات قيامت اينست که نعم بهشتي و عذابهاي جهنمي شعور و ادراك دارند و در تحت امر و نهي الهي هستند مثلا اهل بهشت که تمام يك درجه نيستند هر چه ايمان آنها قويتر و تقواي آنها زيادتر و اعمال صالحه آنها بهتر باشد درجات آنها بالاتر مثلا فلان اطعمه بهشتي لذتبخش بيشتر است بر آن درجه اعلا لكن درجه ما دون درك نميكند تا مهموم و مغموم شود و همين نحو است عذابهاي جهنم هر چه شقاوت و كفر و معاصي بيشتر آتش بيشتر ميسوزاند آنهم درجه ما دون درك نميكند که قدري تسكين قلب او شود هر که خود را در سختترين عذاب ميپندارد چنانچه اهل بهشت خود را در بهترين حالت درك ميكنند عذاب
جلد 14 - صفحه 341
از كفار برداشته نميشود «امروز اگر نبود دو روز دگر بود».
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 54)- بالاخره سومین پاسخ را قرآن در این بیان آیه کرده، میگوید: «آنها در برابر تو در مورد عذاب عجله میکنند در حالی که جهنم هم اکنون کافران را احاطه کرده است»! (یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ).
ج3، ص512
اگر عذاب دنیا تأخیر بیفتد عذاب آخرت صد در صد قطعی است آنچنان مسلم است که قرآن به صورت یک امر فعلی از آن یاد میکند و میگوید: «جهنم گویی هم اکنون آنها را احاطه کرده است»!
نکات آیه
۱ - کافران منکر آیات الهى، از پیامبر(ص) خواستار تعجیل در عذاب خود بودند. (یستعجلونک بالعذاب)
۲ - پیامبر(ص) کافران منکر آیات الهى را، تهدید به عذاب کرده بود. (یستعجلونک بالعذاب)
۳ - کافران منکر آیات الهى، بر عذاب خواهى خود از پیامبر(ص) پافشارى مى کردند. (یستعجلونک بالعذاب) فعل مضارع «یستعجلون» بر استمرار و اصرار، دلالت دارد.
۴ - کافران منکر آیات الهى، وعده پیامبر(ص) را بر عذاب، در صورت تداوم کفر، باور نداشتند. (یستعجلونک بالعذاب) شتاب کافران براى گرفتار شدن به عذاب، با توجّه به این که هیچ کسى، حتى کافر، علاقه و تمایل به عذاب ندارد، نشان مى دهد که تعجیل آنان در عذاب، از ناباورى یا تمسخر بوده است.
۵ - جهنم، بر کافران، احاطه کامل دارد. (و إنّ جهنّم لمحیطة بالکفرین)
۶ - عذابِ کافران منکر آیات خدا، در جهنم قطعى است. (یستعجلونک بالعذاب و إنّ جهنّم لمحیطة بالکفرین) جمله اسمیه «إنّ جهنّم» و تأکید «إنّ» بر حتمیت عذاب، دلالت دارد.
۷ - کافران، اگر به خاطر اجل تعیین شده در دنیا، گرفتار عذاب نشوند، عذاب اخروى شان قطعى است. و یستعجلونک بالعذاب و لولا أجل مسمّى لجاءهم العذاب ... یستعجلونک بالعذاب و إنّ جهنّم لمحیطة بالکفرین
۸ - کفر، موجب گرفتار شدن به عذاب جهنم است. (و إنّ جهنّم لمحیطة بالکفرین) آوردن اسم ظاهر «الکافرین» به جاى ضمیر، با این که جاى آوردن ضمیر است، اشعار به تأثیر کفر در دخول در جهنم دارد.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تهدید مکذبان آیات خدا ۲; خواسته هاى مکذبان آیات خدا ۱، ۳; مکذبان آیات خدا در جهنم ۶
- عذاب: تهدید به عذاب ۲; درخواست تعجیل در عذاب ۱; درخواست عذاب ۳; موجبات عذاب ۸
- کافران: احاطه جهنم بر کافران ۵; تهدید کافران ۲; حتمیت عذاب اخروى کافران ۷; حتمیت عذاب کافران ۶; خواسته هاى کافران ۱، ۳; کافران در جهنم ۶; وقت عذاب کافران ۷
- کفر: آثار اصرار بر کفر ۴; آثار کفر ۸
- محمد(ص): تهدیدهاى محمد(ص) ۲; درخواست از محمد(ص) ۱، ۳; وعیدهاى محمد(ص) ۴
منابع