البقرة ٢٥٨
ترجمه
البقرة ٢٥٧ | آیه ٢٥٨ | البقرة ٢٥٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَلَمْ تَرَ إِلَی؟»: آیا آگاهی از؟ باید آگاه باشی از؟ «حَآجَّ»: مجادله و منازعه کرد. به حجّتگوئی و حجّت خواهی نشست. «أَنْ آتَاهُ اللهُ الْمُلْکَ»: چون که خدا بدو حکومت و شاهی داده بود. یعنی سلطنت و قدرت او را مغرور کرده بود و به انکار خدا واداشته بود. «بُهِتَ»: مبهوت گردید. خاموش و درمانده و سرگردان و بیبرهان شد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قَالَ رَبُ الْمَشْرِقِ وَ... (۴)
قُلْ أَ تُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَ... (۴) وَ قَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا... (۳)
تفسیر
- آيات ۲۶۰ - ۲۵۸ ، سوره بقره
- منشاء اعتقاد به رب النوع ها و پرستش بتها
- ادعاى ربوبيت سلاطين و حاكمان خودكامه به سوء استفاده از اعتقادات باطل عوام
- محاجه و مشاجره ابراهيم (ع ) با نمرود، پادشاه زمان كه مدعى الوهيت بوده
- نيرنگ نمرود در محاجه با ابراهيم
- دفع يك توهم در باره جمله ((خدا به او (نمورد) ملك و دولت داد))
- توضيح احتجاجات ابراهيم (ع ) و تناسب آنها با عوامفريبى هاى نمرود و انحطاط فكرى مردم آن زمان
- احتجاج دوم ابراهيم (ع ) كه نمرود در برابر آن چاره اى جز تسليم نداشت
- ستم كارى علت محروميت از هدايت است
- گفتارى در باره اينكه احسان وسيله هدايت و ظلم باعث گمراهى است
- بيان دو مقدمه براى روشن شدن وجه محروميت ظالمين از هدايت الهى به سوى كمال
- در امور اعتبارى و تكوينى از هر امرى آثار خودش بروز مى كند
- حق ، مرگ و تزلزلى ندارد و باطل نيز ثبات و بقائى ندارد هر چند صباحى امر بر افرادى مشتبه شود
- وجوه مختلفى كه مفسرين در باره عطف موجود در اين آيه گفته اند
- حق ، مرگ و تزلزلى ندارد و باطل نيز ثبات و بقائى ندارد هر چند صباحى امر بر افرادى مشتبه شود
- آيات سه گانه اى مورد بحث و به كار رفتن سه جور سياق براى فهم مخاطب
- طرح يك سؤ ال در ارتباط با آيه مورد بحث و پاسخ به آن
- سخن بعضى از مفسرين مبنى بر اينكه مراد از موت در ((فاماته الله )) بيهوشى است . ورد آن
- شرح قصه پيامبرى كه خدا او را مى راند و سپس زنده كرد و توضيح جوانب آن و پاسخ به اشكالاتى كه به نظر مى رسد
- پيامبرى كه بعد از مرگ زنده شد، بعد از زنده شدن به صحت علم قبلى خود پى برد نه اينكه جاهل بود و علم پيدا كرد
- مراد ابراهيم (ع ) از سؤ ال از چگونگى زنده كردن مردگان ((ارنى كيف تحيى الموتى ))
- سه دليل بر اينكه مراد ابراهيم (ع ) اين بود كه خدا كيفيت احياء را به او نشان دهد نه اصل احياء
- گفته برخى از مفسرين مبنى بر اينكه ابراهيم (ع ) درخواست علم به كيفيت احياء را نموده نه ديدن آن را
- پنچ دليلى كه مفسر مذكور بر اثبات گفتار خود آورده است
- بى اعتبارى آن نظريه و پاسخ به دلايل پنجگانه آن
- تفسير باطل يكى از مفسرين در باره درخواست ابراهيم (ع ) از خداوند در خصوص رؤ يت چگونگى احياء مردگان
- وجه بطلان تفسير مزبور
- سؤ ال خداوند از ابراهيم (ع ) و جواب ابراهيم .. ((قال اولم تومن ؟ قال بلى ...))
- وجود خطورات نفسانى موهوم و منافى عقايد يقينى منافاتى با ايمان و تصديق ندارد
- در مشاهده و حس اثرى هست كه علم آن اثر را ندارد
- نكاتى كه در پاسخ خداوند به درخواست ابراهيم وجود دارد
- دو نكته اى كه با دقت در سؤ ال ابراهيم (ع ) از خداوند در مى يابيم
- بحث روايتى (در ذيل آيات محاجه ابراهيم (ع ) و درخواست او از خداى تعالى و پاسخ حضرت حق به او...)
- رواياتى از اءئمه معصومين (ع ) در باره (و اذ قال ابراهيم رب ارنى كيف تحيى الموتى ...) و داستان آن
- دو شبهه در ارتباط با اين روايت و پاسخ آن
- سخن در اينكه چهار پرنده اى كه ابراهيم انتخاب كرد چه بودند
نکات آیه
۱ - محاجّه و ستیز نمرود (شاه بابل) با ابراهیم (ع)، درباره ربوبیّت الهى (الم تر الى الّذى حاجّ ابرهیم فى ربّه ان اتیه اللّه الملک) کلمه «حاجّ» از مصدر محاجّه به معناى ارائه برهان و دلیل است در مقابل حجّت و دلیل خصم و خالى از معناى مخاصمه و مجادله نیست. بنابرآنچه مورّخین نوشته اند و نیز روایات دلالت دارد، پادشاه معاصر حضرت ابراهیم (ع)، نمرود (از سلاطین بابل) بوده است.
۲ - پادشاهى، سلطنت و قدرت نمرود، داده اى از جانب خداوند (ان اتیه اللّه الملک)
۳ - حاکمیّت و سلطه طغیانگران، داده اى از جانب خداوند (ان ءَاتیه اللّه الملک)
۴ - دعوت خداوند به دقّت در محاجّه نمرود با ابراهیم (ع) (الم تر الى الّذى حاجّ ابرهیم)
۵ - محاجّه درباره وحدانیّت و ربوبیّت الهى و انکار آن، على رغم بهره مندى از داده هاى خداوندى، شگفت آور و خلاف عقل سلیم است. (الم تر الى الّذى حاجّ ابرهیم فى ربّه ان اتیه اللّه الملک) مقصود از استفهام در «الم تر ... »، بیان شگفتى از چنین محاجّه و انکارى است.
۶ - قدرتمدارى نمرود، زمینه ساز غرور، کفر و طغیانگرى وى (الم تر الى ... ان اتیه اللّه الملک) بنابراینکه جمله «ان اتیه ... »، بیان علّت محاجّه باشد; یعنى چون ملک و سلطنت یافت، چنین و چنان کرد.
۷ - قدرتمدارى، زمینه ساز غرور و کفر در برابر ربوبیّت الهى (الم تر الى الّذى ... ان اتیه اللّه الملک) چنانچه جمله «ان اتیه ... »، بیانِ علّتِ کفر و غرور نمرود باشد، مى توان از آن یک نتیجه کلّى به دست آورد که قدرت و سلطنت، زمینه ساز غرور، کفر و ... است.
۸ - نمرود، نمونه اى از منحرفان راه رشد، محرومان از ولایت الهى، روندگان از نور به ظلمت و جاودان در آتش (قد تبیّن الرّشد ... اللّه ولىّ الّذین ... الم تر الى الّذى حاجّ ابرهیم) خداوند پس از بیان ایمان و کفر (ولایت «اللّه» و «طاغوت» در آیات پیشین) براى نشان دادن نمونه خارجى، داستان ابراهیم (ع) و نمرود را بیان کرده که ابراهیم (ع) نمونه اى از ایمان و نمرود، نمونه اى از کفر است.
۹ - حضرت ابراهیم (ع)، نمونه اى از هدایت یافتگان به راه رشد، بهره مندان از ولایت الهى و روندگان به سوى نور (قد تبیّن الرّشد ... اللّه ولىّ الّذین امنوا ... الم تر الى الّذى حاجّ ابرهیم)
۱۰ - استدلال ابراهیم (ع) به اماته (میراندن) و احیاء (زنده کردن) پروردگار، بر وحدانیّت و ربوبیّت وى (اذ قال ابرهیم ربّى الّذى یحیى و یمیت)
۱۱ - قانون حیات و مرگ، نشانه و پرتوِ ربوبیّت الهى (ربّى الّذى یحیى و یمیت)
۱۲ - زندگى و مرگ، تنها در دست پروردگار است. (ربّى الّذى یحیى و یمیت)
۱۳ - ادّعاى مغالطه آمیز نمرود، بر اینکه مرگ و زندگى به دست اوست. (قال انا اُحیى و امیت) از اینکه ابراهیم (ع) در برابر پاسخ نمرود (انا احیى ... )، استدلالى دیگر مطرح کرد (فان اللّه ... )، معلوم مى شود احیاء و اماته اى را که نمرود مدعى بود ; با مغالطه به اطرافیان خویش که درکى از واقعیّت حیات و مرگ نداشتند، باوراند. (چنانچه در روایات آمده است که دستور به کشتن فردى و آزادى محکوم به مرگى را داد.)
۱۴ - طلوع دائمى خورشید از مشرق، جلوه اى از قدرت الهى و نشانه ربوبیّت او (حاجّ ابرهیم فى ربّه ... فان اللّه یأتى بالشمس من المشرق)
۱۵ - امور جهان، تحت تدبیر خداوند (اتیه اللّه الملک ... یحیى و یمیت ... فان اللّه یأتى بالشمس من المشرق)
۱۶ - حاکمیّت بر نظام هستى و تدبیر جهان، شأن الوهیّت خداوند (فانّ اللّه یأتى بالشمس من المشرق)
۱۷ - ثابت شدن توحید ربوبى خداوند بر نمرود، پس از بیان دلایل روشن توسط ابراهیم (ع) (اذ قال ابرهیم ربّى ... فبهت الّذى کفر)
۱۸ - قدرت و تصرّف در نظام هستى، لازمه ربوبیّت (حاجّ ابرهیم فى ربّه ... فأت بها من المغرب) با توجّه به اینکه حضرت ابراهیم (ع) براى اثبات مقام ربوبیّت خداوند، به قدرت و تصرّف او استدلال کرده است.
۱۹ - درخواست ابراهیم (ع) از نمرود بر تغییر در نظام عالم (آوردن خورشید از مغرب)، براى اثبات مدّعاى ربوبیّتش (فأت بها من المغرب)
۲۰ - بُهت (واماندگى و ناتوانى) نمرود، در مناظره و استدلال بر ربوبیّت خویش (انا احیى و امیت ... فبُهت الّذى کفر)
۲۱ - عجز و واماندگى کافران و ستمگران، در استدلال بر ربوبیّت غیر خداوند (فبهت الّذى کفر و اللّه لا یهدى القوم الظّالمین) توصیف نمرود به «الّذى کفر» اشاره به علت بهت است ; یعنى نه تنها نمرود در انکار ربوبیّت خداوند وامانده شد; بلکه هر کافرى در مقابل برهان ابراهیم (ع) و متمسکان به قرآن، عاجز مى گردد.
۲۲ - کفر و عناد نمرود و مغالطه وى با ابراهیم (ع) (ربّى الّذى یحیى و یمیت قال انا احیى و امیت) حضرت ابراهیم (ع) از «احیاء» و «اماته» معنى حقیقتش را اراده کرده بود، در حالى که مراد نمرود، معناى مجازى آن بود.
۲۳ - انسانهاى برخوردار از نعمتهاى بیشتر الهى، سزاوارتر به درک و پذیرش ربوبیّت الهى (الم تر ... ان اتیه اللّه الملک) گفته شده جمله «ان اتیه اللّه ... » به قرینه سیاق آیه به این معناست که نمرود به خاطر برخوردارى از نعمت خدادادى ملک و سلطنت، باید بهتر از دیگران به ربوبیّت الهى اذعان کند. چرا که ملک و سلطنت نیز پرتویى از ربوبیّت و الوهیّت خداست.
۲۴ - ظالمان، محروم از هدایت الهى (و اللّه لا یهدى القوم الظّالمین)
۲۵ - پادشاه عصر ابراهیم (ع) (نمرود)، حاکمى کافر و ستمگر (فبهت الّذى کفر و اللّه لا یهدى القوم الظّالمین)
۲۶ - کفر همراه با عناد و ایستادگى در برابر حق، ستمگرى است. (فبهت الّذى کفر و اللّه لا یهدى القوم الظّالمین)
۲۷ - کفر و ستمگرى، مانع پذیرش حقّ و خضوع در برابر دلایل روشن آن (فبهت الّذى کفر و اللّه لا یهدى القوم الظّالمین)
۲۸ - پذیرش دلایل روشن و هدایت یافتن آدمى، منوط به تعلّق اراده خداوندى است. (فبهت الّذى کفر و اللّه لا یهدى القوم الظّالمین)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: تدبیر آفرینش ۱۵، ۱۶، ۱۸ ; نظام آفرینش ۱۸
- آیات خدا: ۱۱، ۱۴
- احتجاج: احتجاج ناپسند ۵
- احیاى مردگان: ۱۰
- ابراهیم (ع): احتجاج ابراهیم (ع) ۱، ۴، ۱۰، ۱۷، ۱۹ ; الگوگیرى از ابراهیم (ع) ۹ ; دعوت ابراهیم (ع) ۱۰، ۱۷
- انسان: انسان کامل ۹
- ایمان: زمینه ایمان ۲۳
- تعقّل: اهمیّت تعقّل ۴
- تکبّر: زمینه تکبّر ۶، ۷
- توحید: توحید افعالى ۲، ۳، ۱۲ ; دلایل توحید ۱۰
- جهنّم: جاودانگى در جهنّم ۸
- حاکمان ظلم: ۲، ۳، ۲۵
- حق: پذیرش حق ۲۳، ۲۸ ; دشمنى با حق ۲۶ ; موانع پذیرش حق ۲۷
- حیات: اهمیّت حیات ۱۱ ; منشأ حیات ۱۲، ۱۳
- خدا: اراده خدا ۲۸ ; تدبیر خدا ۱۵، ۱۶ ; حاکمیّت خدا ۱۶ ; دعوت خدا ۴ ; ربوبیّت خدا ۱، ۵، ۷، ۱۰، ۱۱، ۱۴، ۱۷، ۲۳ ; عطایاى خدا ۲، ۳، ۵ ; مختصات خدا ۱۶ ; نعمتهاى خدا ۲۳ ; ولایت خدا ۸، ۹ ; هدایت خدا ۲۴، ۲۸
- خورشید: ۱۴
- طاغوت: حاکمیّت طاغوت ۳
- طغیان: زمینه طغیان ۶
- ظالمان: ۲۱، ۲۴
- ظلم: آثار ظلم ۲۷ ; موارد ظلم ۲۶
- عذاب: اهل عذاب ۸
- عقل: عقل سلیم ۵
- غرور: زمینه غرور ۶، ۷
- قدرتطلبى: آثار قدرتطلبى ۶، ۷
- قضا و قدر: ۲۸
- کافران: ۲۱، ۲۵
- کفر: آثار کفر ۲۶، ۲۷ ; زمینه کفر ۶، ۷
- گمراهان: ۸
- مرگ: منشأ مرگ ۱۱، ۱۲، ۱۳
- مغالطه: ۱۳، ۲۲
- نمرود: احتجاج نمرود ۱، ۴ ; سلطنت نمرود ۱، ۲، ۲۵ ; طغیان نمرود ۶ ; ظلم نمرود ۲۵ ; غرور نمرود ۶، ۷ ; قدرت نمرود ۶، ۷ ; کفر نمرود ۶، ۷، ۲۵ ; گمراهى نمرود ۸ ; مغالطه نمرود ۱۳، ۲۲