روایت:الکافی جلد ۲ ش ۸۵۳

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر

عنه عن ابيه عن عبد الله بن القاسم عن ابي بصير عن ابي عبد الله ع قال قال امير المومنين ع :

إِنَّ لِأَهْلِ اَلدِّينِ‏ عَلاَمَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقَ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءَ اَلْأَمَانَةِ وَ وَفَاءً بِالْعَهْدِ وَ صِلَةَ اَلْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةَ اَلضُّعَفَاءِ وَ قِلَّةَ اَلْمُرَاقَبَةِ لِلنِّسَاءِ أَوْ قَالَ‏ قِلَّةَ اَلْمُوَاتَاةِ لِلنِّسَاءِ وَ بَذْلَ اَلْمَعْرُوفِ وَ حُسْنَ اَلْخُلُقِ وَ سَعَةَ اَلْخُلُقِ وَ اِتِّبَاعَ اَلْعِلْمِ وَ مَا يُقَرِّبُ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ زُلْفَى طُوبى‏ََ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ‏ وَ طُوبَى شَجَرَةٌ فِي‏ اَلْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِي دَارِ اَلنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ ص‏ وَ لَيْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ‏ إِلاَّ وَ فِي دَارِهِ غُصْنٌ مِنْهَا لاَ يَخْطُرُ عَلَى قَلْبِهِ شَهْوَةُ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ أَتَاهُ بِهِ ذَلِكَ وَ لَوْ أَنَّ رَاكِباً مُجِدّاً سَارَ فِي ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ مَا خَرَجَ مِنْهُ وَ لَوْ طَارَ مِنْ أَسْفَلِهَا غُرَابٌ مَا بَلَغَ أَعْلاَهَا حَتَّى يَسْقُطَ هَرِماً أَلاَ فَفِي هَذَا فَارْغَبُوا إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مِنْ نَفْسِهِ فِي شُغُلٍ وَ اَلنَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ إِذَا جَنَّ عَلَيْهِ اَللَّيْلُ اِفْتَرَشَ وَجْهَهُ وَ سَجَدَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَكَارِمِ بَدَنِهِ يُنَاجِي اَلَّذِي خَلَقَهُ فِي فَكَاكِ‏ رَقَبَتِهِ أَلاَ فَهَكَذَا كُونُوا


الکافی جلد ۲ ش ۸۵۲ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۸۵۴
روایت شده از : امام على عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الإيمان و الكفر
عنوان : حدیث امام على (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كتاب الإيمان و الكفر‏‏ بَابُ الْمُؤْمِنِ وَ عَلَامَاتِهِ وَ صِفَاتِه‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۴۹

از امام صادق (ع) كه امير المؤمنين (ع) فرمود: راستى، اهل دين نشانه‏هائى دارند كه بدان‏ها شناخته شوند: راستگوئى، امانت پردازى، پيمان نگهدارى، خويش‏نوازى، مهرورزى با بى‏نوايان، كم دنبال كردنِ زنان- يا فرمود: كم آميختن با زنان، بخشيدن خوبى، خوش خلقى، خوش رفتارى، پيروى از: علم و آنچه به خداى عز و جل نزديك سازد. خوشا بر آنها و چه خوش سرانجامى، طوبى درختى است در بهشت، بيخ آن در خانه پيغمبر است، و مؤمنى نيست جز آنكه در خانه‏اش شاخه‏اى از آن است، چيزى دلش نخواهد جز آنكه برايش بيارد، و اگر سوار تندروى، صد سال در سايه آن برود، از آن بدر نرود، و اگر كلاغى از پائين آن به بالايش پرواز كند، بدان نرسد تا از پيرى به زير افتد، هلا در اين نعمت رغبت كنيد، به راستى كه مؤمن: به خود مشغول است، و مردم از او در آسايشند، چون شب او را فرا گيرد، روى بر زمين نهد و براى خدا عز و جل با شريفترين اندامِ خود سجده كند، با آنكه او را آفريده در باره آزاد كردنش راز گويد، هلا چنين باشيد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۳۶

امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: براى اهل دين علاماتى است كه بدان شناخته شوند: راستگوئى و اداء امانت و وفاى بپيمان و صله ارحام و ترحم بر ضعيفان و كم دنبال‏گيرى از زنان- يا فرمود كم نزديكى كردن با زنان- و بذل نيكى و حسن خلق و گشاده خلقى و پيروى از دانش و آنچه بخداى عز و جل نزديك سازد، طوبى از آن اينهاست و چه سرانجام خوبى دارند، و طوبى درختى است در بهشت كه ريشه‏اش در خانه پيغمبر ما محمد صلى اللَّه عليه و آله است و مؤمنى نيست جز آنكه شاخه‏ئى از آن درخت در خانه اوست، در دلش اشتهاى هر چه پيدا شود، آن درخت برايش بياورد، و اگر سوارى با جديت صد سال در سايه آن راه پيمايد، از آن نگذرد، و اگر از پائينش كلاغى پرواز كند ببالايش نرسد، جز آنكه بعلت پيرى بزير افتد، در اين نعمت رغبت كنيد، همانا مؤمن بكار خود مشغولست و مردم از او در آسايشند، چون شب بر او پرده افكند، رخسارش را بگستراند و با اعضاء شريف بدنش براى خداى عز و جل سجده كند، و با خدائى كه او را آفريده در باره آزاديش (از آتش دوزخ) مناجات كند، هان اين گونه باشيد.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۵۸۹

از او، از پدرش، از عبداللَّه بن قاسم، از ابوبصير، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: «اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود كه: اهل دين را علامتى چند است كه به آنها شناخته مى‏شوند، و آن علامات، راستى در خبر است، و اداى امانت، و وفاى به عهد، و پيمان و صله خويشان، و رحمت بر ضعيفان، و قلت مراقبه زنان كه پُر پاپىِ [/ مواظب‏] ايشان نشود، [يا فرمود كه: قلّت موافقت با زنان كه پر براى ايشان عمل نكند،] و بخشيدن آن‏چه نيكو باشد، و خوش‏خلقى و وسعت خُلق (يعنى حوصله)، و پيروى كردن علم و آن‏چه موجب تقرّب و نزديك گردانيدن باشد به سوى خداى عز و جل، نزديك گردانيدنى به غايت، و طوبى براى ايشان است، و نيكويى بازگشت. و طوبى، درختى است در بهشت كه اصل آن در خانه محمد صلى الله عليه و آله است، و هيچ مؤمنى نيست، مگر آنكه در خانه‏اش شاخى از آن درخت خواهد بود، و بر دلش خواهش چيزى خطور نكند، مگر آنكه آن درخت، آن را به نزدش آورد، و اگر سوارِ صاحب كوششى صد سال در سايه آن برود، از سايه آن بيرون نرود، و اگر كلاغى از زير آن پرواز كند، به اعلاى آن نرسد، تا آنكه از شدّت پيرى فرو افتد؛ پس البتّه در اين رغبت كنيد، به درستى كه مؤمن در كار نفس خود مشغول، (يا مؤمن كسى است كه نفسش به كارى مشغول است)، و مردم از او در راحت و آسايش، و چون شب درآيد و تاريكى آن او را فرو گيرد، روى خود را چون فرش بگستراند و از براى خداى عز و جل به مكارم [/ اعضاى گرامى‏] بدن خويش سجده كند، و با كسى كه او را آفريده، مناجات نمايد، در باب رهانيدن گردنش از بند عذاب. آگاه باشيد! كه اين چنين بايد بود، پس همچنين باشيد».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)