نتایج جستجو

کار رفته است. از جمله شروع سخن با فعل «اعلموا» و سپس منحصر کردن مال و اولاد براى آزمایش با کلمه «انما» و آنگاه مال و فرزند را آزمایش خواندن و نه وسیله آزمایش

پاداشهاى خدا ۷ علایق: آثار علاقه به فرزند ۲، ۳، ۴; ترک علاقه به امکانات دنیوى ۸; علاقه به فرزند ۶، ۷ فرزند: موارد دشمنى فرزند ۱۵ گناه: موانع گناه ۷ لغزش: زمینه

عذاب دنیوى ۸، ۹، ۱۵; عذاب با ثروت ۹; عذاب با فرزند ۹; عذاب با نعمت ۹ فرجام: اهمیّت فرجام نیک ۱۶ فرزند: آثار کثرت فرزند ۲; نقش فرزند ۱۰ کفر: عوامل کفر ۱۴ گرایشها:

به وسیله مال و فرزند، مى تواند اشاره به این باشد که تنها با تقواپیشگى و بصیرت خاص مى توان رضایت الهى را در چگونه برخورد کردن با مال و فرزند تشخیص داد. ۶-

۸، ۱۴ ملائکه: ملائکه اطراف عرش ۱ نعمت: نعمت همنشینى با پدر ۹; نعمت همنشینى با فرزند ۹; نعمت همنشینى با همسر ۹

تکرار در قرآن: ۱۶(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... «عليه السلام» فرزند اسحق پسر ابراهيم عليهم السلام پدر انبياء بنى اسرائيل نام مباركش 16 بار در

است آيه در مورد زنده بودن موصى باشد و چون وصى ديد كه در وصيّت مثلا به يك فرزند ميل و يا وصيّت به گناه مى‏كند و اين باعث نزاع ورثه و مورّث است مى‏تواند او

طریق انس گرفتن با چیزی بر طرف گردد و نه احتیاج به ادامه نسل دارد، بنابر این او منزه و پاک است از داشتن فرزند خواه فرزند حقیقی باشد و یا فرزند انتخابی. تفسیر

«مفردات» مى گوید: «کَلالَة» به ورّاث ـ غیر از پدر و فرزند ـ گفته مى شود. و «ابن عباس» گفته: به جز فرزند به سایر ورّاث «کَلالَة» مى گویند. کلل‌ (۳۷۷ بار) [نساء:12]

۱۹ صالحان: فرزند صالحان ۹ عمل: عمل پسندیده ۷، ۲۱ فرزند: درخواست فرزند ۴; درخواست فرزند صالح ۱، ۲۲; دعا براى فرزند ۱۲، ۲۱; عوامل تکامل فرزند ۸; عوامل سعادت

زن ۲ عقیمى: منشأ عقیمى ۴، ۵ فرزند: تعیین جنسیت فرزند ۶; منشأ فرزند پسر ۱، ۴، ۸; منشأ فرزند دختر ۱، ۴، ۸; منشأ محرومیت از فرزند ۱ فرزنددارى: منشأ فرزنددارى

زکریا(ع) ۲ فرزند: اهمیت دعا براى فرزند ۱۱; اهمیت فرزند صالح ۱۸; درخواست فرزند ۸، ۱۲; درخواست فرزند صالح ۱۰; دعا براى توفیق فرزند ۱۳; دعا براى فرزند ۹; منشأ

نزاده، و زاده نشده است، نه کسی فرزند اوست و نه او فرزند کسی است. نزاده، و زاییده نشده است، نه زاده است و نه زاده شده، نه فرزند آرد و نه از کسی زاده است‌ نزاده

توصیه به عفو ۹ فرزند: آثار دشمنى فرزند ۴; آثار عفو فرزند ۱۳; زمینه دشمنى فرزند ۳; عفو دشمنى فرزند ۹; عوامل اعراض از فرزند ۴; موارد دشمنى فرزند ۱۵; هوشیارى

مالک زمین ۲ زن: تساوى زن و مرد ۷، ۹ فرزند: ممنوعیت تبعیض بین فرزندان ۹; ناخشنودى از فرزند پسر ۸; ناخشنودى از فرزند دختر ۸ کفران: کفران نعمت ۸ موجودات:

نام مباركش پنج بار در قرآن مجيد آمده است . او در اثر دعاى پدرش كه از خدا فرزند خواست متولّد گرديد ولادتش خارق عادت بود زيرا زكرى‏ا در آن موقع پير و ناتواند

پدر و مادر در سرنوشت فرزند، احساس مسئوليّت مى‌كنند. «دَعَوَا» 9- انسان فطرتاً ميل به بقاى نسل و فرزند دارد. «آتَيْتَنا» 10- فرزند را از خدا بدانيم، نه

انسان ها با خدا ۸ ; عهد شکنى انسان ها ۸ توحید: افعالى ۷ حوّا: اجابت دعاى حوّا ۱ ; اعطاى فرزند به حوّا ۱، ۴، ۵ ; خواسته هاى حوّا ۱ ; عهد حوّا با خدا ۵ ;

نازا «عاقر» مى گویند، به خاطر آن است که کار آنها از نظر فرزند به پایان رسیده، یا این که تولد فرزند در آنها محبوس شده است. عقر (۸ بار) بريدن. «عَقَرَ الْكَلْبَ

شیر دادن فرزند (و ان اردتم ان تسترضعوا ... فلا جناح علیکم) ۲۹ - جواز گرفتن دایه براى فرزند، به شرط عدم تضییع حق اولویّت مادر در شیر دادن فرزند (و الوالدات

88)- خدا و فرزند داشتن! از آنجا که در آیات پیشین سخن از شرک و پایان کار مشرکان بود، در پایان بحث به یکی از شاخه‌های شرک یعنی، اعتقاد به وجود فرزند برای خدا

که در میان انسان ها از طریق زاد و ولد به وجود مى آید، مانند ارتباط پدر و فرزند، یا برادران به یکدیگر. اما منظور از «صهر» که در اصل به معناى «داماد» است،

فرشتگان را با آنکه خدا منزه از فرزند است دختران خدا دانسته و حال آنکه برای خود پسران را که خوشایندشان است قرار می‌دهند. و دختران را [به عنوان فرزند] برای خدا

زیرا امکان دارد در واقع زن باردار باشد، و ترک عده، و ازدواج با مرد دیگر، سبب شود وضع فرزند نامشخص گردد، و حق مرد در این زمینه پایمال شود. عدد (۵۷ بار)

۱; احیاى خانواده ایوب(ع) ۲۰; احیاى فرزند ایوب(ع) ۴; احیاى همسر ایوب(ع) ۴; اعطاى خانواده به ایوب(ع) ۲۰; اعطاى فرزند به ایوب(ع) ۵، ۶، ۷; اعطاى مال به ایوب(ع)

طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۹، ۱۳ فرزند: درخواست فرزند صالح ۸ موحدان: امیدوارى موحدان ۱۲; بینش موحدان ۱۳; فضایل موحدان ۱۲ نعمت: نعمت فرزند صالح ۱۱ مجمع البیان، ج

لداود سلیمن) ۲ - سلیمان(ع)، فرزند حضرت داوود(ع) (و وهبنا لداود سلیمن) ۳ - سلیمان(ع)، بنده شایسته خدا بود. (نعم العبد) ۴ - فرزند صالح، عطیه الهى براى والدین

ناپسند خویشاوندان صالحان ۸; عمل ناپسند فرزندان صالحان ۸ فرزند: عوامل انحطاط فرزند ۷; عوامل تکامل فرزند ۷ مریم(ع): برادر مریم(ع) ۴; تهمت زنا به مریم(ع) ۶; حُسن

ابزار عذاب دنیوى ۱۰ فرجام: اهمیّت فرجام نیک ۱۷ فرزند: آثار کثرت فرزند ۱۱، ۱۵ ; جاذبه فرزند ۶ ; نقش فرزند ۱ کافران: ابزار عذاب کافران ۱۱ کفر: زمینه کفر ۱۵

۳، ۵; ملاک حقانیت سخن ۴ عدالت: ارزش عدالت ۴ فرزند: احکام فرزند ۱، ۶; انتساب اشتباهى فرزند ۱۲; انتساب فرزند به پدر ۱، ۲، ۳; انتساب فرزندى ۹، ۱۴ فرزندخواندگى:

۲۷، ۳۱ غفلت: سرزنش غفلت از ارزشها ۱۶ فرزند: دعا براى فرزند ۲۹; سختى تربیت فرزند ۱۲; فضایل فرزند صالح ۲۱; نقش فرزند صالح ۲۱، ۳۰ کودک: عوامل مؤثر در رشد کودک

چيزى، با مقام نبوّت آنان منافاتى ندارد. امام باقر عليه السلام فرمودند: ميان بشارت به فرزند و تولّد حضرت يحيى، پنج سال فاصله شد. «6» 1- قداست نبوّت با خواسته‌هاى

بودن مال و فرزند، جلوه‌هاى ظاهرى آنهاست كه انسان را از خدا غافل مى‌سازد. «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» «5» قرآن، مال و فرزند را مايه

دختر خواهر) و به چهار مورد از موارد سبب و صهر (دختر همسر، مادر همسر، همسر فرزند، و همسر پدر). صهر (۲ بار) وَ کَان مِن نَسَبا رَبّک فَجَعَلَه قَدِيرا بَشَرا

ساخته اند که کاروانیان در شب راه را گم نکنند و با توجّه به تعبیرات دیگر استفاده مى شود که موسى باهمسر و فرزند خود در شبى تاریک از بیابان عبور مى کرده، شبى

ساخته اند که کاروانیان در شب راه را گم نکنند و با توجّه به تعبیرات دیگر استفاده مى شود که موسى باهمسر و فرزند خود در شبى تاریک از بیابان عبور مى کرده، شبى

مى باشد، و مبدأ حیات و منشأ تولد فرزند و ادامه نسل است. سلل‌ (۳ بار) كشيدن. در اقرب گويد:آن انتزاع و خارج كردن است با نرمى مثل كشيدن تيغ از غلاف و موى

سهم ارث شما مردان از تَرَکه زنانتان نصف است در صورتی که آنها را فرزند نباشد و اگر فرزند باشد برای شما ربع خواهد بود، پس از خارج کردن حق وصیت و بدهی که به

حمل نفقه دهید آن‌گاه اگر فرزند شما را شیر دهند اجرتشان را بپردازید و (در کار فرزند) میان خود به نیکی مشورت و سازش کنید. و اگر با هم سختگیری کنید (مادر صرف‌نظر

به فرزند، ناسازگار با مقام ربوبیت عام الهى * (قل إن کان للرحمن ولد ... سبحن ربّ السموت و الأرض ربّ العرش) یادکرد «ربّ السماوات...» در پى نفى فرزند از خدا،

آسیه ۱۳; نقش آسیه ۱۰، ۱۴; نیازهاى آسیه ۶ آل فرعون: تصمیم آل فرعون ۱۵ فرزند: نقش فرزند ۵ فرزندخواندگى: تاریخ فرزندخواندگى ۱۲ فرعون: آثار بى فرزندى فرعون ۴;

دوران یوسف(ع) ۶; قحطى در سرزمین کنعان ۶ عواطف: عواطف برادرى ۳ فرزند: حق بر فرزند ۱۱; مسؤولیت فرزند ۱۲ معاشرت: آداب معاشرت ۱۲ یعقوب(ع): مدیریت یعقوب(ع) ۱۰; یعقوب(ع)

از عذاب اخروى ۴۳; موجبات عذاب اخروى ۷ علایق: علاقه به فرزند ۸; علاقه به همسر ۸ فرزند: تفدیه فرزند ۴ قیامت: ترک احوال پرسى در قیامت ۹۲; فدیه در قیامت ۴۳;

شناخت و آگاهیم فزونتر است. امّا خدا نیازی به فرزند ندارد، و بندگانی چون عُزَیر و عیسی و فرشتگان کی خود را فرزند خدا نامیده‌اند؟!). بگو: «اگر برای رحمان فرزندی

دروغ نمى‌گويند. با آنكه هشدار در آيه‌ى قبل نيز آمده بود، امّا به خاطر اهميّت انحراف مشركان در مورد فرزند گرفتن خدا، انذار تكرار شده است. با توجّه به آيات

كه بناى پدر است، خدا پدر را در ايجاد فرزند بنّا قرار داده است ،خدا پدر را در ايجاد فرزند بنّا قرار داده است و با عنايت نيز به كار مى‏رود مثلا به مسافر

صفحه 246 2- جن نيز مى‌داند كه خداوند همسر و فرزند ندارد. «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً» 3- همسر و فرزند داشتن دور از شأن يكتايى و بى نيازى خداست.

الوهیت مسیح یا فرزند خدا بودنش (إِنَّ هذا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ). نه مدعیان خدایی او سخن حقی می‌گفتند و نه آنهایی که العیاذ باللّه فرزند نامشروعش می‌خوانند

و ميوه تابستانى در زمستان براى مريم حاضر ميشود با خود گفت چنين خداوندى قادر است كه بمن فرزند عطا كند با آنكه پير شده‌ام و زنم نازاد است و از خدا مسئلت

ابراهیم بشارت (فرزند) آوردند گفتند: ما (به امر خدا) اهل این دیار را که قومی سخت ظالم و بدکارند هلاک می‌کنیم. و زمانی که فرستادگان ما با بشارت [ولادت اسحاق]

نداده؛ (و نيز) فرزند خوانده‌هاى شما را پسر (واقعى) شما قرار نداده است. اين (قرار دادن همسر به منزله‌ى مادر و فرزند خوانده به منزله‌ى فرزند) سخنى است كه شما

۱۴ صداها: آثار روانى صداها ۵ عواطف: سوءاستفاده از عواطف ۱ فرزند: محافظت از فرزند ۱۳; نقش فرزند ۱۲ کرامت: فاقدان کرامت ۷ مال: محافظت از مال ۱۳; نقش مال ۱۲

كاميابى‌هاى دنيوى آميخته با رنج و زحمت است. «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ» حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: دنيا خانه‌اى است كه با سختى‌ها عجين شده است

و اُخروى با یکدیگر (وجیهاً فى الدنیا و الاخرة) ۱۲ - عیسى (ع)، فرزند مریم است. نه فرزند خدا (عیسى ابن مریم) تأکید خداوند بر اینکه او را فرزند مریم مى خواند،

در باره خدا به فرزند حقيقى قائل بودند كه از خدا زاييده شده (نعوذبالله) نه اينكه مراد ولد تشريفى بوده است چنانكه آيه [صافات:151-152]. فرزند حقيقى را نفى مى‏كند

است و نه خدائی با او (انباز) بوده است، چرا که اگر خدائی با او می‌بود، هر خدائی به آفریدگان خود می‌پرداخت (و در نتیجه هر بخشی از جهان با نظام خاصّی اداره

المهد صبيا(( سخن گفتن عيسى (عليه السلام ) در گهواره با مردم :((قال انى عبدالله ...(( تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى (عليه السلام ) براى خدا توبيخ كسانى كه

زنان عقیم، به زنانى مى گویند که رحم آنها آمادگى براى پذیرش نطفه مرد و پرورش فرزند ندارد. بادهاى «عقیم» را از این جهت عقیم مى گویند که قادر بر پیوند ابرهاى

انسان۱، ۴; منشأ خلقت انسان ۳ خدا: دعوتهاى خدا ۴; نشانه هاى قدرت خدا ۳ فرزند: زمینه خلقت فرزند ۲ منى: نقش منى ۱، ۳ نطفه: نقش نطفه ۱، ۲

دوستى آنها در صورت معارضه با امر دين است و الّا مجالست و معاشرت با آنها اگر چه كافر باشند جائز است چون خداوند امر فرموده بمصاحبت با آنها بطريق معروف و شايسته

صفحه 246 2- جن نيز مى‌داند كه خداوند همسر و فرزند ندارد. «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً» 3- همسر و فرزند داشتن دور از شأن يكتايى و بى نيازى خداست.

پیری مژده فرزند می‌دهید؟ نشانه این مژده چیست؟ گفت: آیا با آنکه پیری به من رسید، مژده ام می دهید؟ به چه مژده می دهید؟ گفت: آيا مرا بشارت مى‌دهيد با آنكه پير

«1». اى فرزند احسان كن با كسى كه با تو بدى كند، و دنيا را بسيار جمع مكن كه تو را از آن رحلت مى‌بايد كرد، ببين كه از آنجا به كجا خواهى رفت. اى فرزند مال يتيم

حكايت مى كنند توضيحى در مورد تكلم خدا با موسى (عليه السلام ) بيان عدم منافات وجود واسطه در تكلم ، با صدق تكلم خدا با موسى شرح خطاب خداى تعالى به موسى (عليه

بعضی معتقدند که معنی آن این است که فرزند نوح (کنعان) فرزند حقیقی او نبود. امام فرمود: «نه چنین نیست، او به راستی فرزند نوح بود، اما هنگامی که گناه کرد و

به توحید ۱۶ عمل: عمل پسندیده ۱۷ عمو: عموى پدرى ۱۲، ۲۰ فرزند: تربیت دینى فرزند ۸; گرایشهاى فرزند ۱۱ موحدان: ۱۰ مسؤولیت موحدان ۹ والدین: مسؤولیت والدین ۸

انكار حق و مخالفت با اهل آن ما هم اصرار و ابرام مينمائيم در عذاب و جزاى آنها اينها گمان ميكنند كه ما سخنان درونى و گفتگوهائى را كه محرمانه با هم مينمايند در

بازگشت خانواده (زن و فرزند)، تبلور رحمت الهى براى مردان (و وهبنا له أهله ... رحمة منّا) ۸ - استجابت دعاى ایوب(ع) از سوى خداوند، با بهبود دادن او و بازگرداندن

بدانست با آنكه خودش پير و زنش نازا بود از خدا فرزندى خواست خداوند يحيى را بوى عنايت فرمود [آل عمران:37-38]. دوّم استجابت دعاى اوست درباره فرزند خواستن

تَقَدَّمَ» و آن با تجاوز و تعدى مى‏سازد. فارط و فرط (بر وزن فرس) پيشروى است كه قبل از كاروان براى اصلاح حوض و دلوها وارد آب شود. در دعا درباره مرگ فرزند صغير گويد:

روشن از نقض پیمان مسیحیان با خدا (لقد اخذنا میثق بنى اسرءیل ... لقد کفر الذین قالوا إنّ اللّه هو المسیح ابن مریم) ۴- مسیح (ع) فرزند مریم نه خدا و نه زده او

اين آيات عيسى فرزند ابراهيم خوانده شده است باآنكه پدر نداشت و از جانب مادر به ابراهيم متصل است نتيجه آنكه فرزند دختر ذريه شخص است و فرزند حضرت زهرا «عليهم

سوره، با تسبيح خداوند آغاز شد و با حمد و تكبير او پايان گرفت، چنانكه سوره‌ى مؤمنون نيز با رستگارى مؤمنان آغاز شده، «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» و با رستگار

پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)نقل شده: مردى بوده به نام «سبأ» که ده فرزند از او متولد شد، و از هر کدام از آنها قبیله اى از قبائل عرب در آن سامان به

باره قوم لوط با ما [به قصد شفاعت‌] چون و چرا مى‌كرد. چون ابراهیم را وحشت از دل برفت و بشارت (فرزند) بیامد در آن حال برای خلاص قوم لوط با ما به گفتگو و

الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ» 19- ازدواج با همسر فرزند خوانده بعد از طلاق او جايز است. «إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً» (فرزند خواندگى در اسلام بوده است.) تفسير

متحيّر بود و با نور وحى با دستورات و وظيفه الهى خود آشنا مى‌شد. «عائل» به فقير گفته مى‌شود و «قهر»، غلبه توأم با تحقير است. «نهر» راندن همراه با خشونت است

تَقَدَّمَ» و آن با تجاوز و تعدى مى‏سازد. فارط و فرط (بر وزن فرس) پيشروى است كه قبل از كاروان براى اصلاح حوض و دلوها وارد آب شود. در دعا درباره مرگ فرزند صغير گويد:

كم‌كم به عنوان فرزند قرار دهيم) «أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً»* 8- فرزندخواندگى، سابقه تاريخى دارد. «نَتَّخِذَهُ وَلَداً» 9- عزيز مصر فاقد فرزند بود. «نَتَّخِذَهُ

سر لطف‌ ‌با‌ ‌هر‌ تن‌ ‌است‌ ] (آیه 45)- سرگذشت دردناک فرزند نوح: در آیات گذشته خواندیم که فرزند نوح، نصیحت و اندرز پدر را نشنید و تا آخرین نفس دست از لجاجت

صفحه 244 3- با يك شكست يا تجربه‌ى تلخ، خود را كنار نكشيم. هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ‌ ... فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً يعقوب بار ديگر فرزند دوم را با توكل به خدا

چند با این اعمال هرگز نمی‌تواند دین خود را به آنها ادا کند. سپس برای این که کسی تصور نکند که پیوند عاطفی با پدر و مادر می‌تواند بر پیوند انسان با خدا و

شايسته را كه مر ايشانرا است مزدى نيكو با آنكه درنگ كنندگان باشند در آن هميشه‌ و بيم دهد آنانرا كه گفتند گرفت خدا فرزند نبود براى آنها بآن دانشى و نه براى

دو رشته اعمال عبارتند از: ترک هر گونه همکارى و هماهنگى با عوامل ظلم و فساد و حتى مبارزه و درگیرى با آنها; از یک سو و خودسازى و خودیارى و جلب آمادگى هاى جسمى

در آيه سابقه آنحضرت با كمال خضوع و خشوع و تذلّل از خداوند مسئلت نمود كه در آتيه او را حفظ فرمايد از سؤال بيجا و هر امر نامناسبى با مقام نبوّت و محبّت خدا

شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه

طالبان آخرت از دنیا محروم می‌شوند، اما با این تفاوت که گروه اول با دست خالی به سرای آخرت می‌روند و گروه دوم با دستهای پر! تشبیه جالب و کنایه زیبایی است:

خدا ۶ زمان: نقش زمان ۱۰ صفات: صفات پسندیده ۹ عمل: عمل پسندیده ۱۷ فرزند: دعا براى فرزند ۷ گناه: آمرزش گناه ۳، ۴; گناه قابل عفو ۵ یعقوب(ع): استغفار یعقوب(ع)

در جهنّم با كسانيكه هيچ آشنائى با پيغمبران ندارند براى آنكه كسى بطمع نسبت با پيغمبر جرئت در معصيت خدا پيدا نكند و براى آنكه كسى بملاحظه نسبت با كافر و بودن

اشاره کرد [که از او بپرسید.] گفتند: چگونه با کودکی که در گهواره است، سخن بگوییم؟! به فرزند اشاره كرد. گفتند: چگونه با كودكى كه در گهواره است سخن بگوييم. آنگاه

بنى اسرائیل، حکایت از ویژگى مقام آن حضرت دارد. ۵- عیسى(ع)، پسر مریم (نه فرزند خدا) (و قفینا على ءاثرهم بعیسى ابن مریم) ۶- گواهى و تأیید عیسى(ع) بر راستى

كنيد، چرا كه او با داشتن اين همه فرزند، براى آنان هيچ مالى نگذاشته و همه را در راه خدا داده است. «2» وصيّت، كار دقيقى است كه اگر خداى ناكرده با بى‌توجّهى انجام

است و با واحد يك معنى دارد و او متفرّدى است كه نظير ندارد و توحيد اقرار بوحدت است و آن انفراد است و واحد منبعث نميشود از چيزى و متّحد نميشود با چيزى و

از خانه عمو ۳، ۱۰ عمه: خوردن از خانه عمه ۳، ۱۰ فرزند: خوردن از خانه فرزند ۲، ۹; محدوده استیذان از فرزند ۹ کلیدداران: حقوق کلیدداران ۱۶، ۱۸; محدوده اختیارات

امروز با هيچ آدمى بلكه با ملائكه سخن مى‌گويم و با حق تعالى مناجات مى‌كنم. نزد جمعى آنكه حق تعالى به او امر فرمود روزه صمت را نذر كند و اگر كسى با او تكلم

امام صادق(ع) عرض کردم: مرا از سخن هارون با خبر کن که چرا به برادرش موسى(ع) گفت: اى فرزند مادرم ... و نگفت اى فرزند پدرم؟ امام فرمود: دشمنى بین برادران، بیشتر

آیات شامل این کلمه ل‌ (۳۸۴۲ بار) يوسف‌ (۲۷ بار) «عليه السلام». فرزند يعقوب و نواده اسحق و فرزند سوم ابراهيم عليهم السلام مى‏باشد نام مباركش 27 بار در كلام

آنچه [با وى‌] انباز مى‌گيرند. خدا از پنهان و آشکار (همه‌ی آفریدگان) آگاه است (و سرتاسر هستی در قبضه‌ی قدرت او است و نیازی برای اداره‌ی جهان به فرزند و شریک

گفتم: موسى فرزندى داشت؟ فرمود نه فرزند و نسل از هارون بود. الميزان گويد: آخر روايت با روايات ديگر که دلالت بر فرزند داشتن موسی می‏کنند مخالف است. تورات

عليه پيامبراشان مى شورانند. نزول عذاب الهى و آغاز آن با صيحه اى آسمانى يادآورى سنت الهى : هدايت امم با ارسال رسل ، تكذيب امتها آنان را و عذاب الهى و... اشاره

مرا به گرفتن فرزند و شريك- داناتريم. (به کار دعوت خویش ادامه بده و خصال) بد (ایشان) را با (خصال) نیک (خود) و (سخنان) نامطلوب (آنان) را با بهترین (منطق)

نصیبش شود که در اداره کشور و مخصوصا جهاد با دشمنان به او کمک کنند، او دارای همسران متعدد بود با خود گفت: من با آنها همبستر می‌شوم تا فرزندان متعددی نصیبم

۲۷(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... «عليه السلام». فرزند يعقوب و نواده اسحق و فرزند سوم ابراهيم عليهم السلام مى‏باشد نام مباركش 27 بار در كلام

ديوار راست شد و حضرت موسى با آن سابقه تعجّب كرد و با لحن ايراد گفت خوب بود قدرى نان از صاحب ديوار بعنوان اجرت كارت ميگرفتى كه با هم بخوريم حضرت خضر فرمود

اظهارات و تمنّياتى است كه با ادّعاء عدم هدايت الهيه مينمودند ولى حضرات فرموده‌اند مراد نسبت قرار دادن شريك و گرفتن زن و فرزند است بخدا و در هر حال استفهام

كلمه آنست كه از پيرى بفرتوتى رسيده‏ام و پيريم از حدّ تجاوز كرده اميدی بوجود فرزند در من نمى‏رود. آن در آيه [مريم:69]. نافرمانى و طغيان است و به قولى: آن جمع

و او که تو را از هیچ آفرید، در شیوه اعطاى فرزند به شما وانمى ماند. ۸- مکالمه خداوند با زکریا(ع)، مکالمه اى با واسطه و غیر مستقیم بود. * (قال کذلک قال ربّک

آیات شامل این کلمه يعقوب‌ (۱۶ بار) «عليه السلام» فرزند اسحق پسر ابراهيم عليهم السلام پدر انبياء بنى اسرائيل نام مباركش 16 بار در كلام اللَّه مجيد مذكور

بهانه مى‌آورد.) 4- به فرزند خود، استقلال بدهيد. (عشق پدرى به فرزند و دفاع از او در برابر احتمال خطر، دو اصل است، ولى استقلال فرزند نيز اصل ديگرى است. يعقوب،

آفريدم تو را پيش از اين با آنكه نبودى چيزى‌ گفت پروردگار من قرار ده براى من علامتى گفت علامت تو آنستكه سخن نميگوئى با مردم سه شب با آنكه سالم باشى‌ پس بيرون

متفرقه و خيالات رديه را از او بازدارى، و با همسايه دل كه روح است احسان نمائى و او را از مساكنت با مكونات و مجاورت با موجودات منع كنى، و همسايه روح كه سر است،

نبودن مأموریت فرشتگان در بشارت اعطاى فرزند به ایشان (و بشّروه بغلم ... قال فما خطبکم أیّها المرسلون) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که در آیه شریفه

ستر عورت ۵C: ۷ 'فحشا: اجتناب از فحشا ۶; زمینه فحشا ۷; مبارزه با فحشا ۸C: ۷ 'فرزند: محرمیت فرزند ۱۸C: ۷ 'کافران: احکام کافران ۲۱C: ۷ 'کفر: عوامل کفر ۳۵C: ۷

مجرّدات كه مناسب با ساحت قدس ربوبى باشد اتّخاذ ميفرمود نه از عالم مادّيات كه دور از وادى ايمن و عالم اعلى هستند و بعضى لهو را بزن و فرزند تفسير نموده و كلام

«عَلَق» در آيه به معنى علائق است كه مراد صفات و آثار موجود در نطفه باشد و فرزند آنها را به ارث خواهد برد ولى اثبات آن خيلى مشكل است. و امّا آيات «خَلَقْناكُمْ

المهد صبيا(( سخن گفتن عيسى (عليه السلام ) در گهواره با مردم :((قال انى عبدالله ...(( تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى (عليه السلام ) براى خدا توبيخ كسانى كه

که عیسى (ع) را به دلیل نداشتن پدر، فرزند خداوند مى شمردند. ۴ - احتجاج خداوند با مسیحیان در ردّ پندار غلط آنان (فرزند خدا بودن حضرت عیسى (ع)) (انّ مثل عیسى

۵; موارد ظلم ۴ عمل: آثار عمل ۶ قرآن: دشمنى با قرآن ۴; مبارزه با قرآن ۴ محمد(ص): دشمنى با محمد(ص) ۴; مبارزه با محمد(ص) ۴ مسرفان :۵ مشرکان: تهدید مشرکان ۳

الْبَعيرِ وَالْقَميصُ عَنِ الاِنْسانِ» كرك از شتر و پيراهن از انسان منفصل شد، فرزند را از آن نسل گويند كه از انسان منفصل مى‏شود(راغب) طبرسى نسول را در اصل به

گفت: من يافته‌ام فرزند نيكوئى، به فرزندى برداشتم كه روشنى ديده من و تو باشد، پس او را مكش. فرعون پرسيد: از كجا آورده‌اى اين پسر را، فرزند كيست؟ گفت: او را

(و أمددنکم بأمول و بنین) در کنار هم یاد شدن «مال» و «فرزند» نشانگر آن است که قرین بودن این دو با یکدیگر، در غلبه ملتها بر دشمنان خویش نقش آفرین است. ۸-

در اين دو جا از قرآن آمده است. اهل لغت آن را چكنده. و صاف شده گفته‏اند. فرزند را سلاله و سليله و سليل گفته‏اند كه چكيده و كشيده مرد است. سلاله در هر دو

نصيب براى ايمان به پيغمبر حاضر و قرار دهد براى شما نورى كه با شما باشد در قبر و قيامت و با آن عبور نمائيد از پل صراط يا دو بهره از رحمت خود بشما عنايت

صادق (ع) روايت شده كه خداوند فرزند را بصورت يكى از پدران او تا حضرت آدم مصور ميفرمايد پس نبايد كسى باولاد خود بگويد اين فرزند شبيه بمن و هيچيك از پدران من

پیامبران با توجه به این نکته است که آنان تنها با امدادهاى خداوند از آزار شیاطین و القاآت آنها مصون مى ماندند و خداوند گاه با ارائه نشانه و گاه با وسیله دیگر

اين فرزند باقى ماند در دست او مانند پدرش گرفتار خواهيم بود. سليمان از آنها ترسيد فرزند خود را ميان ابر دستور شير دادن داد. اتفاقاً روزى جسد فرزند روى تختش

۲، ۴ امتحان: ابزار امتحان ۲، ۳، ۵; امتحان با زیان جانى ۳; امتحان با زیان مالى ۳; امتحان با شهیدان ۵; امتحان با کمبود محصول ۳; تنوع ابزار امتحان ۱۰ انفاق:

توأم با فكر معانى بسيارى به انسان مى‏فهماند چنانكه بيتوته حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم در غار حراء ظاهراً شبيه آن بوده است: سكوت توأم با تفكّر

ايشان او را نشناختند با آنكه با او مخالطه و مصاحبت و مبايعه نمودند ابدا معرفت نيافتند. بنابراين مانعى ندارد خداى تعالى بجا آورد با حجت خود آنچه به يوسف

بارها رسول خدا را از پيروى منحرفان با جمله‌ «لا تُطِعْ» «1»* و «لا تَتَّبِعْ» «2»* نهى فرموده است. براى نجات مردم، دشمن را با تمام ابعادش معرفى كنيد. در اين

توأم با فكر معانى بسيارى به انسان مى‏فهماند چنانكه بيتوته حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم در غار حراء ظاهراً شبيه آن بوده است: سكوت توأم با تفكّر

عرب به خاطر انحطاط فکری و نداشتن هیچ گونه علم و دانش خدا را با خود قیاس می‌کردند و برای او فرزند و گاهی همسر قائل بودند. نخست می‌فرماید: «از آنان بپرس: آیا

مى‏شود و خداوند از آن با «سخن گفتن» تعبير مى‏كند و آن سه قسم است :وحى، ايجادصدا، آمدن فرشته. [شورى:51]. يعنى براى هيچ بشرى نيست كه خدا با او سخن گويد مگر بطور

عقب‌ (۸۰ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) (به فتح اول و كسر دوم) پاشنه. بطور استعاره به فرزند و نسل گفته مى‏شود مثل [زخرف:28]. ابراهيم كلمه توحيد را در نسل خويش باقى گذاشت

و ترسيد) 5- خبرهاى تلخ را همراه با خبرهاى شيرين بيان كنيم. «بشرنا» (به فرموده‌ى امام باقر عليه السلام شيرينى خبر فرزند براى جبران تلخى خبر هلاكت قوم لوط

اطلاق‏مى شود و ريحان هر گياهى است كه بوى خوش داشته باشد و در اثر اطلاق برزق به فرزند ريحان گفته شده و از آن است حديث رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم كه به

كار نيك نافرمانى تو نكنند، با آنها ب اى پيامبر، چون زنان باايمان نزد تو آيند كه [با اين شرط] با تو بيعت كنند كه چيزى را با خدا شريك نسازند، و دزدى نكنند،

غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى زیانکاران در قیامت، چه کسانی هستند؟ توبيخ انسان متنعّم سرگرم به دنيا بحث روايتی بيان سه اشكال در رابطه با آیه: «مَا أصَابَكُم

مى‌رود. گروهى از فرشتگان براى بشارت تولّد فرزند، به خانه حضرت ابراهيم وارد شدند. امّا آن حضرت آنان را نشناخت ولى با اين حال به خانه دعوت كرد و اسباب پذيرايى

مستتر در ناديها از جبرئيل كه ذكرى از او قبلا شده بود با آنكه نداء ملك مناسب با فوق است نه تحت كه مناسب با نداء نوزاد است اين اشتباهات نيست مگر در نتيجه اعراض

شريعت‌ آدم‌ بودند و ادريس‌ جد اعلاي‌ نوح‌ ‌بود‌ چون‌ نوح‌ فرزند لامك‌ و ‌او‌ فرزند متوشخ‌. ‌او‌ فرزند اخنوخ‌ ‌که‌ ‌او‌ ادريس‌ ‌است‌ و ‌بعد‌ ‌از‌ ادريس‌ پيغمبري‌

تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه سابقون چهار نفرند فرزند آدم عليه السّلام كه كشته شد و سابق امّت موسى عليه السّلام كه مؤمن آل فرعون

در اثر وحيى بوده كه به پدرشان «عليه السلام» شده بنابر قول جمهور كه آن دو فرزند صلبى آدم بوده اند مطابق سفر تكوين تورات. در الميزان بعد از ذكر اينكه آيه

از آنكه مجانسى از زن و فرزند داشته باشد و اگر ميخواست كسيرا بفرزندى از بندگان خود قبول نمايد باختيار آنها نميگذارد كه براى او فرزند اختيار نمايند خودش براى

حوريان بهشتى با همديگر همسال و هم قد نيستند بلكه مراد تناسب آنها با شوهرانشان است يعنى حوريان از حبث زيبائى ،قدّ، قامت، حسن، منظر، و... با شوهران خود همسال

فرزندى نيست از نفى اطاعت به نفى وجود فرزند استدلال شده است. عبادت خدا عبادت به خدا چنان كه گفتيم تذلّل در پيشگاه اوست با تقديس ذات وقدّسش و آن مخصوص خداست

ديوار راست شد و حضرت موسى با آن سابقه تعجّب كرد و با لحن ايراد گفت خوب بود قدرى نان از صاحب ديوار بعنوان اجرت كارت ميگرفتى كه با هم بخوريم حضرت خضر فرمود

روز قيامت‌ روز وانفسا ‌است‌ ‌هر‌ كس‌ بفكر خويش‌ ‌است‌ نه‌ پدر بفكر فرزند نه‌ فرزند بفكر پدر: يَوم‌َ يَفِرُّ المَرءُ مِن‌ أَخِيه‌ِ وَ أُمِّه‌ِ وَ أَبِيه‌ِ

شايسته را كه مر ايشانرا است مزدى نيكو با آنكه درنگ كنندگان باشند در آن هميشه‌ و بيم دهد آنانرا كه گفتند گرفت خدا فرزند نبود براى آنها بآن دانشى و نه براى

را مى‌ميرانم، مشغول تعزيه دارى شود ضرر به تو نرساند. چون كاتب با آنها برگشتند، درد فرزند عظيم و فوت نمود و الياس به سلامت ماند «1». خلاصه چون الياس از

من و بندگان گرامى او براى عظمتش از ترس او بيم دارند با دلبستگى چون خشيت ترس با تعظيم و اشفاق ترس با اعتناء است و هر بنده‌اى از آن بندگان خدا كه مدّعى الوهيّت

گويد. پرسيد: با كه تكلم كنى؟ گفت: با اين جنين كه در شكم من است. حضرت فرمود: بشارت باد تو را اى خديجه كه جبرئيل مرا مژده داد كه اين فرزند دختر، و مادر امامان،

مربوط به ورود مهمانان ابراهيم (ع ) تعجب ابراهيم از بشارت داده شدن به فرزند، بر اساس استبعاد عادى بوده است معناى ((غابر)) و مراد از اينكه همسر لوط از ((غابرين

لباسهاى فاخر پوشيدند با آراستگى تمام بمسجد پيغمبر (ص) وارد شدند حضرت از نماز عصر فارغ شده بود آنها هم بر طبق مذهب خودشان نماز بجا آوردند و با حضرت مشغول صحبت

(زندگى منافقان آوارگى است و با مسلمانان زندگى اضطرارى دارند) 3- رنج واضطراب منافقان در جامعه‌ى اسلامى، با وجود داشتن مال و فرزند، نمونه‌اى از عذاب دنيوى آنان

گفتند: «با اینکه ما گروه نیرومندی هستیم، اگر گرگ او را بخورد، ما از زیانکاران خواهیم بود (و هرگز چنین چیزی) ممکن نیست!)» |گفتند: اگر گرگ او را بخورد با اين

و ‌ يا ‌ ‌بر‌ فرزند ‌او‌ ‌ يا ‌ ‌بر‌ فرزند فرزند ‌او‌، راوي‌ ‌گفت‌ عرض‌ كردم‌ ‌او‌ ستم‌ نموده‌ ‌خدا‌ ‌بر‌ فرزند ‌او‌ و ‌بر‌ فرزند فرزند ‌او‌ مسلّط مينمايد

بوده است، پرداخته، چنین می‌گوید: کسی که با این وعده‌های خیالی دست از انفاق (یا ایمان) برداشته، و می‌خواهد خود را با پرداختن مختصر مالی از کیفر الهی رهائی

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست. «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ» 3- فرزند دخترى، همچون فرزند پسرى، فرزند خود انسان است. «أَبْناءَنا» بنابراين امام حسن وامام حسين

فكر مى‏كنم كه «دعوا» در آيه فوق به معنى نسبت باشد يعنى: اين كه به خدا نسبت فرزند دادند و اين به معنى دعاء نزديك است طبرسى بطور ترديد: خواندن و ناميدن گفته

انبياء مخصوصا خانواده حضرت زكريّا متذكّر حال مريم و فرزند برومندش عيسى عليهما السلام شد چون اين دو خانواده با يكديگر نسبت داشتند و حضرت عيسى پسر خاله حضرت يحيى

روز قيامت‌ روز وانفسا ‌است‌ ‌هر‌ كس‌ بفكر خويش‌ ‌است‌ نه‌ پدر بفكر فرزند نه‌ فرزند بفكر پدر: يَوم‌َ يَفِرُّ المَرءُ مِن‌ أَخِيه‌ِ وَ أُمِّه‌ِ وَ أَبِيه‌ِ

ديوار راست شد و حضرت موسى با آن سابقه تعجّب كرد و با لحن ايراد گفت خوب بود قدرى نان از صاحب ديوار بعنوان اجرت كارت ميگرفتى كه با هم بخوريم حضرت خضر فرمود

او پذيرائى نما اميد است كه نفع برسد از او بما و بجاى فرزند قبولش نمائيم چون قمّى ره فرموده فرزند نداشت و چنانچه خداوند نعمت سلامت و نجات از هلاكت و نيل

همبسترى با آنان، امرى نکوهیده و ناروا (إنکم لتأتون الرجال شهوة من دون النساء) «من دون النساء» حکایت از آن دارد که قوم لوط ازدواج با زنان و زناشویى با همسران

باشد، زيرا همتاى او بايد بى‌نياز از او باشد كه اين با صمد بودن خدا سازگار نيست. آيه قبل، فرزند بودن و فرزند داشتن را از خدا نفى كرد، اين آيه وجود هرگونه همسر

آنها بزرگتر و برتر است از آثار خيريّه زن و فرزند و تمام دنيا و ما فيها و شايد مراد از فتنه ابتلاء بزن و فرزند و انصراف از ذكر خدا باشد چنانچه در مجمع نقل

خدايند، «وَفْداً» ولى مجرمان به ذلّت روانه مى‌شوند. «نَسُوقُ» متّقين با تشريفات ويژه و با استقبال ملائكه وارد بهشت مى‌شوند. «1» 4- مهم‌تر از بهشت، رحمت الهى

روايات، رفتن نزد كسانى است كه با جنّ ارتباط دارند و مورد الهام شيطان هستند و از آنها بخواهد كه مشكلش را حل كنند. «1» كسى كه با نور قرآن روشن شد و رشد يافت،

نمى شناسند به آن‌ها مى گویم من حسن فرزند رسول خدایم که نذیر و ترساننده بود و مردم را به سوى خداوند می‌خواند من فرزند آن چراغ فروزان نبوت و از اهل بیتى هستم

آنها بزرگتر و برتر است از آثار خيريّه زن و فرزند و تمام دنيا و ما فيها و شايد مراد از فتنه ابتلاء بزن و فرزند و انصراف از ذكر خدا باشد چنانچه در مجمع نقل

آنها بزرگتر و برتر است از آثار خيريّه زن و فرزند و تمام دنيا و ما فيها و شايد مراد از فتنه ابتلاء بزن و فرزند و انصراف از ذكر خدا باشد چنانچه در مجمع نقل

از آنكه مجانسى از زن و فرزند داشته باشد و اگر ميخواست كسيرا بفرزندى از بندگان خود قبول نمايد باختيار آنها نميگذارد كه براى او فرزند اختيار نمايند خودش براى

اسلام نيست و بعضى از پيامبران ديگر نيز اين آيه را با همين عبارت بكار برده‌اند. اين‌كه‌ «بِسْمِ اللَّهِ» با حرف «باء» شروع شده كه به معناى استمداد و كمك‌خواهى

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

أَمْشاجٍ»، اختلاط نطفه مرد با زن است. «3» براى بيدار كردن وجدان خفته، گاهى مسائل قطعى در قالب سؤال مطرح مى‌شود. چنانكه مادر از فرزند خود مى‌پرسد: آيا من به

آنها از استبرق و سندس بهشت از بافته ارغوانى و پرواز كنند ناقه‌ها با ايشان به محشر، با هر مردى هزار ملك از پيش رو و از طرف راست و از طرف چپ حركت كنند و

او را با خود نمى‌برديم و اگر از ما قبول ندارى اين قصه در مصر شايع شده بفرست از اهل آنجا سؤال كن كسانى هم كه ما با آنها در يك قافله بوديم و از مصر با هم حركت‌

ديوار راست شد و حضرت موسى با آن سابقه تعجّب كرد و با لحن ايراد گفت خوب بود قدرى نان از صاحب ديوار بعنوان اجرت كارت ميگرفتى كه با هم بخوريم حضرت خضر فرمود

اكل مال يتيم و اين اوقات تلخى به زن و فرزند و نظير آن. على هذا بايد ديد كدام گناه در شرع كبيره خوانده شده‏اند و با استقصاء و دانستن آنها بدانيم كه غير آنها

من و بندگان گرامى او براى عظمتش از ترس او بيم دارند با دلبستگى چون خشيت ترس با تعظيم و اشفاق ترس با اعتناء است و هر بنده‌اى از آن بندگان خدا كه مدّعى الوهيّت

«1». اعراف 21. «2». نهج‌البلاغه، حكمت 390. جلد 4 - صفحه 168 1- تفريح فرزند بايد با اجازه‌ى پدر باشد. «أَرْسِلْهُ» 2- جوان، نيازمند تفريح و ورزش است. «يَرْتَعْ

شايسته را كه مر ايشانرا است مزدى نيكو با آنكه درنگ كنندگان باشند در آن هميشه‌ و بيم دهد آنانرا كه گفتند گرفت خدا فرزند نبود براى آنها بآن دانشى و نه براى

او را با خود نمى‌برديم و اگر از ما قبول ندارى اين قصه در مصر شايع شده بفرست از اهل آنجا سؤال كن كسانى هم كه ما با آنها در يك قافله بوديم و از مصر با هم حركت‌

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

حكايت مى كنند توضيحى در مورد تكلم خدا با موسى (عليه السلام ) بيان عدم منافات وجود واسطه در تكلم ، با صدق تكلم خدا با موسى شرح خطاب خداى تعالى به موسى (عليه

دشمنى با پیامبر(ص) خرج کند و آیه شریفه با بیان این که در آخرت، او داراى گردنبند لیفى خواهد بود; اوج حقارت او را بیان کرده است. تعبیر «جید» گرچه با «عنق»

باشند. از شفاعت بى‌نصيبند، مگر آن كس كه با خداى رحمان پيمانى بسته باشد. از شفاعت برخوردار نیستند، مگر کسی که [با ایمان و توحید] از خدای رحمان پیمانی گرفته

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

طلب مغفرت ابراهيم براى پدرش با اينكه پدرش مشرك بوده است ! وجوهى كه در باره استغفار ابراهيم (عليه السلام ) براى ((آرز(( با اينكه مشرك بوده گفته شده است

قرآن، نه مرتبه خداوند با عبارتِ‌ «تَبارَكَ» توصيف شده است. در اين آيه و آيه قبل هشت كمال براى خداوند مطرح است تا اعتقاد به فرزند داشتن و ساير آنچه به ناحقّ

شايسته را كه مر ايشانرا است مزدى نيكو با آنكه درنگ كنندگان باشند در آن هميشه‌ و بيم دهد آنانرا كه گفتند گرفت خدا فرزند نبود براى آنها بآن دانشى و نه براى

مجنون است و ما مشغول مداواى او هستيم. «2» ابولهب هيچ گاه از مخالفت با پيامبر و از همكارى با مخالفان او دست نكشيد. او و همسرش كلمات ركيك به حضرت مى‌گفتند و

من و بندگان گرامى او براى عظمتش از ترس او بيم دارند با دلبستگى چون خشيت ترس با تعظيم و اشفاق ترس با اعتناء است و هر بنده‌اى از آن بندگان خدا كه مدّعى الوهيّت

المهد صبيا(( سخن گفتن عيسى (عليه السلام ) در گهواره با مردم :((قال انى عبدالله ...(( تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى (عليه السلام ) براى خدا توبيخ كسانى كه

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

حرام‌ ‌است‌: روزه‌ واجب‌ مانند روزه‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ و روزه‌ قضا و روزه‌ فرزند بزرگتر ‌از‌ جانب‌ پدر ‌بعد‌ ‌از‌ فوت‌ ‌او‌ و روزه‌اي‌ ‌که‌ باجاره‌ ‌ يا ‌

مؤمنين؛ «وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ» و ديگرى فرزند براى والدين، امّا در مورد فرزند كلمه‌ى «ذل» نيز آمده است. «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ

به این گروه منافق، پیشنهاد شود، به زودى اجابت کرده و با فتنه جویان همکارى مى کنند! اما این تفسیر، با ظاهر جمله «وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَیْهِمْ مِنْ أَقْطارِها»

(ثمرات) آن خوراک و پوشاک ایشان را تهیّه کنید و با سخنان شایسته با آنان گفتگو کنید (و ایشان را نیازارید و با ایشان بدرفتاری نکنید). و اموالتان را -که آنها

إنا إلیه رجعون) را بر زبان جارى کرد، حضرت فرمود: با گفتن «إنا للّه» اقرار به مالکیت خدا بر خود مى کنیم و با گفتن «إنا إلیه راجعون» بر هلاکت و مرگ خود اقرار

نمى شناسند به آن‌ها مى گویم من حسن فرزند رسول خدایم که نذیر و ترساننده بود و مردم را به سوى خداوند می‌خواند من فرزند آن چراغ فروزان نبوت و از اهل بیتى هستم

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

شيطان همگى، گويند با آنكه آنها در آن با يكديگر دشمنى ميكنند بخدا قسم كه همانا بوديم ما در گمراهى آشكار هنگاميكه برابر ميكرديم شما را با پروردگار جهانيان‌

«ساره» نتوانست تحمل کند که ابراهیم از غیر او فرزند داشته باشد خداوند به ابراهیم دستور داد تا مادر و فرزند را به مکه که در آن زمان بیابانی بی‌آب و علف بود

تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه سابقون چهار نفرند فرزند آدم عليه السّلام كه كشته شد و سابق امّت موسى عليه السّلام كه مؤمن آل فرعون

معلوم ميشود كه مؤمنان خصوصا علما چون در طينت و مقصد و مقصود با يكديگر شريكند هميشه بايد با هم موتلف و يار و معين باشند و الا خلف عهد نموده‌اند و لااقل

آنها بزرگتر و برتر است از آثار خيريّه زن و فرزند و تمام دنيا و ما فيها و شايد مراد از فتنه ابتلاء بزن و فرزند و انصراف از ذكر خدا باشد چنانچه در مجمع نقل

از آنكه مجانسى از زن و فرزند داشته باشد و اگر ميخواست كسيرا بفرزندى از بندگان خود قبول نمايد باختيار آنها نميگذارد كه براى او فرزند اختيار نمايند خودش براى

آنها بزرگتر و برتر است از آثار خيريّه زن و فرزند و تمام دنيا و ما فيها و شايد مراد از فتنه ابتلاء بزن و فرزند و انصراف از ذكر خدا باشد چنانچه در مجمع نقل

مثلًا والدين در مورد فرزند وظيفه‌اى دارند و لذا حقّى هم بر فرزند دارند. «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ» 7- در برخورد با زن، بايد عدالت مراعات

اوامرخدا ۴; پاکى مکان گفتگوى خدا با انبیا ۱۰; تقدس مکان گفتگوى خدا با انبیا ۱۰; گفتگوى خدا با موسى(ع) ۲، ۳; مکان گفتگوى خدا با موسى(ع) ۱; نشانه هاى ربوبیت خدا

كه موافق با تعليم كليسا بود انتخاب وبقيه تحريم شدند (الميزان نقل ازتفسير طنطاوى) از جمله اناجيلى كه كليسا تحريم كرد انجيل «برنابا» بود كه با عقيده قرآن

یافتن مدت قراردادش با شعیب(ع) (فلمّا قضى موسى الأجل و سار بأهله) گرچه واژه «أهل» انصراف به زوجه دارد; لکن با توجه به تعبیر «امکثوا» (با خطاب جمع) معلوم مى شود

شايسته را كه مر ايشانرا است مزدى نيكو با آنكه درنگ كنندگان باشند در آن هميشه‌ و بيم دهد آنانرا كه گفتند گرفت خدا فرزند نبود براى آنها بآن دانشى و نه براى

مؤمنين؛ «وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ» و ديگرى فرزند براى والدين، امّا در مورد فرزند كلمه‌ى «ذل» نيز آمده است. «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ

او را با خود نمى‌برديم و اگر از ما قبول ندارى اين قصه در مصر شايع شده بفرست از اهل آنجا سؤال كن كسانى هم كه ما با آنها در يك قافله بوديم و از مصر با هم حركت‌

فروختن او و تنها گذاردن بن يامين و سوء سلوك آنها با او بود بطوريكه جرئت سخن گفتن با آنها را بطور عادى نداشت و با آنها نمى‌نشست و غذا نميخورد و مقصود سرزنش ايشان

طلب مغفرت ابراهيم براى پدرش با اينكه پدرش مشرك بوده است ! وجوهى كه در باره استغفار ابراهيم (عليه السلام ) براى ((آرز(( با اينكه مشرك بوده گفته شده است

لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ). تفسیر آیات ۱ - زندگى مرد با همسر خویش پس از طلاقِ سوم، جز با فاصله شدن ازدواج با مرد دیگر (مُحَلِّل)، جایز نیست. (الطّلاق مرّتان

مى‌گويد: همه را بگيريد و مرا آزاد كنيد؛ فرزند، همسر، برادر، فاميل و همه مردم زمين. (كلمات با حرف واو عطف شده نه با حرف «اوْ») در آن روز، عاطفه فرزندى، غيرت

همانند، همنام و فرزند. كلمه‌ «رَبِّكَ» در آيه قبل و كلمه‌ «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» در اين آيه نشان وحدت مديريّت در اداره زندگى بشر با تمام هستى است

تفسیر آیات ۱ - وقوع قیامت با غرش هایى کر کننده و ناشى از اصطکاک موجودات، همراه است. (فإذا جاءت الصاخّة) هر صدایى که از برخورد صخره با صخره اى دیگر یا مانند

خدا اميد است مشمول رحمت شود ديگر آنكه با اطاعت ممكن است شخص مشمول رحمت شود و اين مشعر است به آنكه بدون اطاعت يا با معصيت خوردن ربا ممكن نيست شخص مشمول رحمت

يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ» 1- قيامت، روز فرار است. فرار برادر از برادر، فرزند از پدر و مادر، مرد از همسر، پدر از پسر. فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ يَوْمَ

تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه سابقون چهار نفرند فرزند آدم عليه السّلام كه كشته شد و سابق امّت موسى عليه السّلام كه مؤمن آل فرعون

آنكه: حق تعالى او را امتحان نمود به تن و جان و مال و فرزند، آن بزرگوار هم مال به ميهمانان، و فرزند به قربان، و تن به نيران، و جان به جانان تسليم كرد. بدين

بصیرًا) ۷- امکان شفا یافتن با تبرک به اشیاى متعلق به پیامبران (ألقیه على وجهه فارتد بصیرًا) ۸- ظهور کرامت و معجزه یوسف(ع) با شفا یافتن چشمان بى فروغ یعقوب(ع)

تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه سابقون چهار نفرند فرزند آدم عليه السّلام كه كشته شد و سابق امّت موسى عليه السّلام كه مؤمن آل فرعون

را بشارت به تولد فرزندی دادند با این که ابراهیم به سن پیری رسیده بود و همسرش نیز مسن و نازا بود. از یکسو عطا کردن این فرزند برومند در این سن و سال به این

فرزندى اختيار ننموده چون او مماثل با بندگان خود نيست و اولاد بايد از جنس و نوع پدر و مادر باشد اگر كسى بخواهد فرزند ديگرى را هم برسم فرزندى قبول كند و

گرچه مى‏شود با تثليث و ابن اللَّه بودن تطبيق كرد ولى ظهورش در اتحاد و يكى بودن خدا و عيسى است (معاذاللَّه). 2- [توبه:30]. ظهور آيه در فرزند بودن عيسى است

حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ‌: همه نوع طعامها، يعنى خوردن آنها حلال بود بر فرزند يعقوب عليه السّلام، إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ‌: مگر آنچه را كه حرام نمود

می‌خواهند درباره‌ی خودشان به طور شایسته انجام دهند (و اعمالی موافق با شرع از ایشان سر زند و با مرد دلخواه خود ازدواج کنند)، و خدا از آنچه می‌کنید آگاه است. و

(سابقون)، داراى مجلس انس با یکدیگر در بهشت (على سرر موضونة . متّکین علیها متقبلین) از قید «متقابلین» (روبه روى هم)، انس و الفت بهشتیان با همدیگر استفاده مى شود

خدا ۳، ۴; اوامر خدا ۱۳ دشمنى: دشمنى با تورات ۱۲; دشمنى با هدایتگران ۱۲; فلسفه دشمنى با جبرئیل ۵; ناپسندى دشمنى با جبرئیل ۱۳، ۱۴، ۱۵ قرآن: بشارت قرآن ۱۰،

خانه‌هاى رفيعى كه در كوهها با كمال استادى و مهارت براى خود ميتراشيد براى شما باقى نمى‌ماند و بعضى فرهين بحذف الف قرائت نموده‌اند يعنى با تكبر و نشاط و دلخوشى

گفت: خدا بر آنچه مى‌گوييم و كيل [و شاهد] است گفت: «هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا با من با نام خدا پيمان استوارى ببنديد كه حتماً او را نزد من باز آوريد،

مى‌گويد: همه را بگيريد و مرا آزاد كنيد؛ فرزند، همسر، برادر، فاميل و همه مردم زمين. (كلمات با حرف واو عطف شده نه با حرف «اوْ») در آن روز، عاطفه فرزندى، غيرت

تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه سابقون چهار نفرند فرزند آدم عليه السّلام كه كشته شد و سابق امّت موسى عليه السّلام كه مؤمن آل فرعون

4- تلخى طلاق را با هديه‌اى مناسب جبران نمائيد. هرچند آميزش جنسى صورت نگرفته است، ولى طلاق يك نوع فشار روحى براى زن محسوب مى‌شود كه با احسان و هديه‌اى شايسته

گرفتن) با فرشته خدا به آن ملقب گردید»! ولی دانشمندان ما مانند مفسر معروف، «طبرسی» در «مجمع البیان» در این باره چنین می‌نویسد: «اسرائیل همان یعقوب فرزند اسحاق

ابراهيم كه تمام كرد وظيفه عبوديّت و خلّت را بانجام اوامر و نواهى حق و ذبح فرزند خود چنانچه قمّى ره نقل فرموده يا مداومت نمود بذكر حق در هر صبح و شام كه ميگفت