لقمان ١٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری (بلکه می‌دانی باطل است)، از ایشان اطاعت مکن، ولی با آن دو، در دنیا به طرز شایسته‌ای رفتار کن؛ و از راه کسانی پیروی کن که توبه‌کنان به سوی من آمده‌اند؛ سپس بازگشت همه شما به سوی من است و من شما را از آنچه عمل می‌کردید آگاه می‌کنم.

|و اگر آن دو سعى كنند كه تو چيزى را كه بدان علم ندارى شريك من انگارى، فرمان ايشان مبر، و در دنيا با آنها به نيكى معاشرت كن و راه كسى را پيروى كن كه به من روى مى‌آورد و [سر انجام‌]، بازگشت شما به سوى من است، پس شما را بدانچه مى‌كرديد آگاه مى‌سازم
و اگر تو را وادارند تا در باره چيزى كه تو را بدان دانشى نيست به من شرك ورزى، از آنان فرمان مبر، و[لى‌] در دنيا به خوبى با آنان معاشرت كن، و راه كسى را پيروى كن كه توبه‌كنان به سوى من بازمى‌گردد؛ و [سرانجام‌] بازگشت شما به سوى من است، و از [حقيقت‌] آنچه انجام مى‌داديد شما را با خبر خواهم كرد.
و اگر پدر و مادر تو را بر شرک به خدا که آن را به حق نمی‌دانی وادار کنند در این صورت دیگر آنها را اطاعت مکن و لیک در دنیا با آنها به حسن خلق مصاحبت کن و از راه آن کس که به درگاه من رجوع و انابه‌اش بسیار است پیروی کن، که (پس از مرگ) رجوع شما به سوی من است و من شما را به پاداش اعمالتان آگه خواهم ساخت.
و اگر آن دو نفر تلاش کنند تا بر پایه جهالت و نادانی [و بدون معرفت و دانش که روشنگر حقایق است] چیزی را شریک من قرار دهی، از آنان اطاعت مکن؛ ولی در دنیا با آن دو نفر به شیوه ای پسندیده معاشرت کن و راه کسی را پیروی کن که [با توبه و ایمان و اخلاص] به من بازگشته است؛ سپس بازگشت شما فقط به سوی من است، پس شما را از آنچه انجام می دادید، آگاه می کنم.
اگر آن دو به كوشش از تو بخواهند تا چيزى را كه نمى‌دانى چيست با من شريك گردانى اطاعتشان مكن. در آنها با آنها به وجهى پسنديده زندگى كن و خود، راه كسانى را كه به درگاه من باز مى‌گردند در پيش گير. بازگشت همه شما به سوى من است و من از كارهايى كه مى‌كرده‌ايد آگاهتان مى‌كنم.
و اگر تو را وادارند چیزی را که بدان علم نداری شریک من گردانی، از آنان فرمان مبر، و با آنان در دنیا به نیکی همنشینی کن، و به راه کسی برو که به سوی من بازگشته است، سپس بازگشت شما به سوی من است، آنگاه از [حقیقت و نتیجه‌] کار و کردارتان آگاهتان می‌سازم‌
و اگر آن دو بر تو سخت گيرند و بكوشند كه چيزى را با من انباز گيرى كه بدان دانشى ندارى، پس فرمان ايشان مبر و در اين جهان با آنان به شيوه نيكو و پسنديده زيست كن و راه كسى را پيروى كن كه [به اخلاص و توحيد] سوى من باز گردد، سپس بازگشت همه شما به سوى من است پس شما را بدانچه مى‌كرديد آگاه مى‌كنم.
هر گاه آن دو، تلاش و کوشش کنند که چیزی را شریک من قرار دهی که کمترین آگاهی از بودن آن و (کوچکترین دلیل بر اثبات آن) سراغ نداری، از ایشان فرمانبرداری مکن. (چرا که در مسأله‌ی عقائد و کفر و ایمان همگامی و همراهی جائز نیست، و رابطه‌ی با خدا، مقدّم بر رابطه‌ی انسان با پدر و مادر است، و اعتقاد مکتبی برتر از عواطف خویشاوندی است. ولی در عین حال) با ایشان در دنیا به طرز شایسته و به گونه‌ی بایسته‌ای رفتار کن و راه کسانی را در پیش گیر که به جانب من (با یکتاپرستی و طاعت و عبادت) رو کرده‌اند. بعد هم همه به سوی من برمی‌گردید و من شما را از آنچه (در دنیا) می‌کرده‌اید آگاه می‌سازم (و بر طبق اعمالتان پاداش و کیفرتان می‌دهم).
و اگر همی بکوشند، تا درباره‌ی چیزی که تو را بدان دانشی (در شرکت الوهیت) نیست به من شرک ورزی، از آنان فرمان مَبَر (و) در دنیا به خوبی با آنان مصاحبتی شایسته نمای و راه کسی را پیروی کن که سوی من پیاپی بازگشته‌؛ سپس بازگشت شما تنها سوی من است، پس از (حقیقت) آنچه انجام می‌داده‌اید شما را خبری بزرگ خواهم داد.
و اگر کوشیدند با تو که شرک ورزی با من آنچه را نیستت بدان دانشی پس فرمانبرداریشان نکن و همراهیشان کن در دنیا به خوشی و پیروی کن راه آن را که بازگشت کند بسوی من بسوی من است بازگشت شما پس آگهیتان دهم بدانچه بودید می‌کردید


لقمان ١٤ آیه ١٥ لقمان ١٦
سوره : سوره لقمان
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«جَاهَدَاکَ»: اگر درباره تو به تلاش ایستادند و کوشش نمودند. «مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ»: آنچه تو از آن بی‌خبری و دلیلی بر وجودش نداری. یعنی چیزی که اصلاً وجود ندارد و در واقع محال و ناشدنی است. «مَعْرُوفاً»: نیک و پسندیده. صفت مصدر محذوفی است و تقدیر چنین است: صَاحِبْهُمَا فِی‌الدُّنْیَا صِحَاباً مَّعْرُوفاً. «أَنَابَ»: برگشت. مراد از رجوع کردن، رو نمودن است. دو آیه، از (وَصَّیْنَا الإِنسَانَ) تا (تَعْمَلُونَ) معترضه و تأکید بر نهی از شرک است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - فرزندان - به رغم موظف بودن به رعایت حقوق والدین - در صورت تلاش پیگیر پدر و مادر به ایجاد انحراف عقیدتى (شرک) در آنان، نباید تسلیم خواست آنان شوند. (و وصّینا الإنسن بولدیه ... و إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما) متعدى شدن «جاهدا» با «على» دلالت بر مجاهده و تلاش قوى و پیگیر مى کند.

۲ - عقیده به شریک داشتن خداوند، عقیده اى جاهلانه است. (على أن تشرک بى ما لیس لک به علم) آوردن قید «ما لیس لک به علم» براى شرک، حکایت از آن دارد که اساس شرک، بر جهل استوار است.

۳ - مرز اطاعت از پدر و مادر، عدم تعارض با عقیده توحیدى، است. (و وصّینا الإنسن بولدیه ... و إن جهداک على أن تشرک ... فلاتطعهما)

۴ - حفظ عقیده توحیدى، ضرورى است و قبول شرک، به هیچ قیمتى روا نیست. (و إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما)

۵ - رفق و مدارا با پدر و مادر و داشتن رفتارى شایسته با آنان در امور دنیوى، امرى لازم است. (و صاحبهما فى الدنیا معروفًا)

۶ - لازم است عقیده، مبتنى بر علم و آگاهى باشد. (أن تشرک بى ما لیس لک به علم) از این که براى عدم قبول دعوت به شرک، فرموده است: «چون آگاهى از شریک داشتن خدا ندارى، تسلیم تلاش آنان مشو!»، استفاده مى شود که عقیده باید عالمانه باشد.

۷ - انسان، به داشتن رفتار نیک با پدر و مادر، حتى در صورت مشرک بودن آنان موظّف است. (و إن جهداک على أن تشرک ... و صاحبهما فى الدنیا معروفًا)

۸ - حفظ روابط خانوادگى و خویشاوندى، امرى بس مهم و شایان توجه است.    و وصّینا الإنسن بولدیه ... أن اشکرلى و لولدیک... إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما و صاحبهما فى الدنیا معروفًا

۹ - رعایت حال پدر و مادر و معاشرت با آنان، در هر منطقه اى، بسته به رسوم متفاوت آن جا است. (و صاحبهما فى الدنیا معروفًا) «معروفاً» صفت براى مفعول مطلق محذوف فعلِ «صاحِبْ» است و مراد از آن، چیزى است که به خوبى و نیکى در میان مردم شهرت دارد.

۱۰ - باید از کسانى پیروى کرد که به سوى خدا حرکت مى کنند. (جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما ... و اتّبع سبیل من أناب إلىّ)

۱۱ - پیروى از پدر و مادرى که مسیرشان خدایى است، لازم است. (و صاحبهما فى الدنیا ... و اتّبع سبیل من أناب) «و اتّبع سبیل من...» اشاره دارد به این که اگر والدین به سوى خدا حرکت مى کنند، از آنان تبعیت کن و گرنه از کسى که داراى چنین صفتى است، پیروى بنما.

۱۲ - بازگشت به خداوند، همراه با توبه و عمل ناب و خالص، امرى پسندیده و شایسته است. (و اتّبع سبیل من أناب إلىّ) سفارش به پیروى از منیبان، نشان دهنده اهمیت انابه است. گفتنى است که «الإنابة إلى اللّه» رجوع به خداوند با توبه و اخلاص عمل معنا شده است (مفردات راغب).

۱۳ - انسان هاى خداجو، الگویى شایسته براى تبعیت اند. (و اتّبع سبیل من أناب إلىّ)

۱۴ - آغاز و بازگشت انسان ها، خداوند است. (ثمّ إلىّ مرجعکم) «رجوع» در لغت، به معناى بازگشت به جایگاهى است که شروع از آن جا بوده است (مفردات راغب).

۱۵ - خداوند به انسان ها درباره لغزش در عقیده و رفتار ناصحیح با والدین، هشدار مى دهد. (و إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما و صاحبهما فى الدنیا معروفًا و اتّبع سبیل من أناب إلىّ ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)

۱۶ - انسان ها، پس از مرگ، در پیشگاه خداوند درباره اعمال دنیوى شان، مؤاخذه خواهند شد. (إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)

۱۷ - توجه دادن انسان به محاسبه اعمال اش در نزد خداوند، زمینه ساز پابندى وى به توحید و پیروى کردن از انسان هاى خداجو است. (و إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما ... و اتّبع سبیل من أناب إلىّ ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)

۱۸ - اَعمال انسان ها، تحت نظارت و آگاهى کامل خداوند است. (فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)

۱۹ - در پیش گاه خداوند، اعمال انسان ها، براى شان نشان داده مى شود. (ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)

۲۰ - قیامت، عرصه بازگشت انسان ها به سوى خداوند است. (ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون) مراد از بازگشت به خداوند، و آن گاه آگاه شدن از کردار خویش، حضور در صحنه قیامت است.

۲۱ - اَعمال دنیوى انسان ها، تعیین کننده سرنوشت اخروى آنها است. (ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)

موضوعات مرتبط

  • اخلاص: اهمیت اخلاص ۱۲
  • اطاعت: اطاعت از سالکان راه خدا ۱۰، ۱۳، ۱۷; اطاعت از مشرکان ۱۰; اطاعت از والدین مؤمن ۱۱; اطاعت پسندیده ۱۰; اطاعت ممنوع ۱، ۳; اهمیت اطاعت از والدین ۱۱; محدوده اطاعت از والدین ۱، ۳
  • الگو: الگو هاى پسندیده ۱۳
  • انسان: عمل انسان ۱۸; فرجام انسان ۱۴، ۲۰; مؤاخذه اخروى انسان ها ۱۶; مبدأ انسان ۱۴; هشدار به انسان ۱۵
  • بازگشت به خدا :۱۲، ۱۴، ۱۶، ۲۰
  • تذکر: تذکر حسابرسى عمل ۱۷
  • تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱۷
  • توبه: اهمیت توبه ۱۲
  • توحید: اهمیت توحید ۳، ۴; زمینه محافظت از توحید ۱۷
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۴
  • خانواده: اهمیت روابط خانوادگى ۸
  • خدا: نظارت خدا ۱۸; هشدارهاى خدا ۱۵
  • خویشاوندى: اهمیت روابط خویشاوندى ۸
  • رسوم: رسوم اجتماعى ۹
  • سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى ۲۱
  • شرک: اجتناب از شرک ۴; جاهلانه بودن شرک ۲
  • عقیده: عقیده جاهلانه ۲; علم در عقیده ۶; لغزش در عقیده ۱۵; مبانى عقیده ۶
  • عمل: آثار عمل ۲۱; تجسم عمل ۱۹; حسابرسى عمل ۱۶; ناظران عمل ۱۸
  • فرزند: مسؤولیت فرزند ۱، ۷
  • قیامت: نقش قیامت ۲۰
  • والدین: حقوق والدین ۵; رعایت حقوق والدین ۱; مدارا با والدین ۵; معاشرت با والدین ۵، ۹; معاشرت با والدین مشرک ۷; معاشرت ناپسند با والدین ۱۵

منابع