النور ٢١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از گامهای شیطان پیروی نکنید! هر کس پیرو شیطان شود (گمراهش می‌سازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان می‌دهد! و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمی‌شد؛ ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه می‌کند، و خدا شنوا و داناست!

|اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از گام‌هاى شيطان پيروى نكنيد، و هر كس پيروى گام‌هاى شيطان كند، [بداند كه‌] او قطعا به فحشا و منكر امر مى‌كند. و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز كسى از شما پاك نمى‌شد، ولى خداست كه هر كس را بخواهد پاك مى‌گرداند، و خد
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، پاى از پى گامهاى شيطان منهيد، و هر كس پاى بر جاى گامهاى شيطان نهد [بداند كه‌] او به زشتكارى و ناپسند وامى‌دارد، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هيچ كس از شما پاك نمى‌شد، ولى [اين‌] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مى‌گرداند و خدا[ست كه‌] شنواى داناست.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، زنهار پیروی شیطان مکنید، که هر کس قدم به قدم از پی شیطان رفت او به کار زشت منکر وامی‌دارد، و اگر فضل و رحمت خدا شامل شما نبود احدی از شما (از گناه و زشتی) پاک و پاکیزه نشدی، لیکن خدا هر کس را می‌خواهد منزه و پاک می‌گرداند، و خدا شنوا و داناست.
ای مؤمنان! از گام های شیطان پیروی نکنید؛ و هر که از گام های شیطان پیروی کند [هلاک می شود] زیرا شیطان به کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان می دهد؛ و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هرگز احدی از شما [از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند] پاک نمی شد، ولی خدا هر که را بخواهد پاک می کند؛ و خدا شنوا و داناست.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، پاى به جاى پاى شيطان مگذاريد. و هر كه پاى به جاى پاى شيطان گذارد، بداند كه او به فحشا و منكر فرمان مى‌دهد. و اگر فضل و رحمتى كه خدا بر شما ارزانى داشته است نمى‌بود، هيچ يك از شما هرگز روى پاكى نمى‌ديد. ولى خدا هر كس را كه بخواهد پاكيزه مى‌سازد. و خدا شنوا و داناست.
ای مؤمنان از گامهای شیطان پیروی مکنید و هر کس از گامهای شیطان پیروی کند [بداند که‌] او به ناشایستی و نابکاری فرمان می‌دهد، و اگر بخشایش و رحمت الهی در حق شما نبود، هیچ‌یک از شما هرگز پاکدل نمی‌شد، ولی خداوند است که هر کس را بخواهد پاکدل می‌سازد و خداوند شنوای داناست‌
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از پى گامهاى شيطان مرويد، و هر كه گامهاى شيطان را پيروى كند [بداند كه‌] او به زشتكارى و كارهاى ناپسند فرمان مى‌دهد. و اگر فضل و بخشايش خدا بر شما نبود هيچ كس از شما هرگز پاك نمى‌شد، و ليكن خداوند هر كه را خواهد پاك مى‌سازد، و خدا شنوا و داناست.
ای مؤمنان! گام به گام شیطان، راه نروید و به دنبال او راه نیفتید، چون هرکس گام به گام شیطان راه برود و دنبال او راه بیفتد (مرتکب پلشتیها و زشتیها می‌گردد). چرا که شیطان تنها به زشتیها و پلشتیها (فرا می‌خواند و) فرمان می‌راند. اگر تفضّل و مرحمت الهی شامل شما نمی‌شد هرگز فردی از شما (از کثافت گناه، با آب توبه) پاک نمی‌گردید، ولی خداوند هر که را بخواهد (از کثافات سیّئات، با توفیق در حسنات، و با پذیرش توبه از او) پاک می‌گرداند، و خدا شنوای (هر سخنی، و) آگاه (از هر عملی) است.
هان ای کسانی که ایمان آورد‌ید! گام‌های شیطان را پیروی مکنید و هر کس گام‌های شیطان را پیروی کند همواره او [:شیطان] به زشتکاری متجاوز و کاری ناپسند وامی‌دارد. و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ کس از شما پاک نمی‌شد. ولی خداست که هر کس را بخواهد پاک می‌گرداند. و خدا بس شنوای بسیار داناست.
ای آنان که ایمان آوردید پیروی نکنید گامهای شیطان را و هرکه پیروی کند گامهای شیطان را همانا او امر کند به فحشاء و ناپسند و اگر نبود فضل خدا بر شما و رحمتش پاک نمی‌شد از شما کسی هیچگاه و لیکن خدا پاک سازد هر که را که خواهد و خدا است شنوای دانا


النور ٢٠ آیه ٢١ النور ٢٢
سوره : سوره النور
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ»: (نگا: بقره / و انعام / . «مَن یَتَّبِعْ ...»: جواب شرط محذوف است و تقدیر چنین است: مَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ یُوقِعْهُ فِی السَّعیرِ (نگا: حجّ / یا: مَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِرْتَکَبَ الْفَحْشَآءَ وَالْمُنکَرَ. «الْفَحْشَآءِ»: گناهان کبیره. پلشتیها (نگا: بقره / و نحل / ). «الْمُنکَرِ»: معاصی قبیحه. زشتیها (نگا: آل‌عمران / مائده / ). «ما زکی»: از کثافات گناه پاک نمی‌شد. «مِنْ أحَدٍ»: حرف (مِنْ) زائد بوده و واژه (أَحَدٍ) فاعل است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، مؤمنان را از پیروى شیطان و گام نهادن در راه او، بر حذر مى دارد. (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن)

۲ - شیطان، داراى راه هاى متعدد و وسایل گوناگون براى کشاندن انسان ها به فحشا و منکرات است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن) برداشت فوق، از جمع آمدن «خطوات» استفاده مى شود.

۳ - ناسازگارى ایمان با پیروى از شیطان (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن) از آن جاکه خداوند مسلمانان را با وصف ایمان مورد خطاب قرار داده است، برداشت یاد شده به دست مى آید.

۴ - فریب انسان توسط شیطان، تدریجى و گام به گام است. (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن) «خطوة» (مفرد «خطوات») به معناى قدم برداشتن است. بنابراین شیطان در مسیر فریب انسان، تنها یک قدم برنمى دارد; بلکه به دنبال هر گامى، گام دیگرى برمى دارد.

۵ - شیطان، پیروانش را هرگز رها نمى کند; بلکه مدام آنان را به انواع فحشا و منکرات فرا مى خواند. (و من یتّبع خطوت الشیطن فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) برداشت یاد شده از به کارگیرى فعل مضارع «یأمر» استفاده شده است; زیرا فعل مضارع بیانگر استمرار است.

۶ - رفتار شیطان با پیروانش، همچون رفتار فرادستان با زیر دستان، دستورى و آمرانه است. (و من یتّبع خطوت الشیطن فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) برداشت فوق به خاطر به کار رفتن ماده «أمر» مى باشد که یکى از معانى آن فرمان است.

۷ - نتیجه و ره آورد پیروى از شیطان، فرو افتادن در منجلاب زشتى ها و ناپسندى ها (فحشا و منکرات) است. (و من یتّبع خطوت الشیطن فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر)

۸ - پاک زیستن و آلوده نشدن به زشتى ها و ناپسندى ها (فحشا و منکرات)، حکمت نهى الهى از پیروى کردن از شیطان است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) جمله «فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر» تعلیل براى نهى از پیروى شیطان است (لاتتّبعوا خطوات الشیطان).

۹ - مصلحت و مفسده، ملاک و حکمت امر و نهى الهى است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر)

۱۰ - اشاعه فحشا و بازى با حیثیت مؤمنان و بدنام کردن آنان، فرمان بردارى از شیطان و گام نهادن در راه او است. (و من یتّبع خطوت الشیطن فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) نهى از پیروى شیطان - پس از محکومیت ماجراى «افک» و ممنوعیت اشاعه فحشا - مى تواند هشدارى باشد به رواج دهندگان فحشا که رفتارشان، رفتارى است شیطانى و در حقیقت گام نهادن در راه شیطان مى باشد.

۱۱ - ناسازگارى ایمان با پیروى از شیطان و ارتکاب فحشا و منکرات (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) برداشت فوق، به خاطر این نکته است که خداوند پیش از نهى از فحشا و منکرات، مسلمانان را با وصف ایمان مورد خطاب قرار داد.

۱۲ - مؤمنان نیز همچون دیگر مردمان، در معرض پیروى از شیطان و گرفتار شدن به زشتى ها و ناپسندى ها (فحشا و منکرات) قرار دارند. (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) هشدار خداوند به مؤمنان از ارتکاب به فحشا و منکر و پیروى از شیطان، گویاى حقیقت یاد شده است.

۱۳ - مؤمنان، از فضل و رحمت خدا برخورداراند. (و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته)

۱۴ - طهارت، پاکى، رشد و بالندگى اهل ایمان، جلوه اى از فضل و رحمت الهى بر آنان (و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا) «زکاء» در لغت به دو معنا آمده است: ۱- نمو و رشد، ۲- صلاح و پاکى.

۱۵ - پیروى از شیطان و ارتکاب فحشا و منکرات، مانع از رشد و بالندگى و مایه ناپاکى و انحطاط انسان است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا)

۱۶ - رشد و طهارت انسان در گرو مخالفت با شیطان و اجتناب از فحشا و منکرات است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا)

۱۷ - هیچ کس بیرون از مشیت خدا و بدون برخوردارى از فضل و رحمت او، قادر بر مخالفت با شیطان و اجتناب از فحشا و منکرات نیست. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا و لکنّ اللّه یزکّى من یشاء)

۱۸ - جامعه هاى آلوده به فحشا و منکرات، از فضل و رحمت خدا محروم اند. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا و لکنّ اللّه یزکّى من یشاء)

۱۹ - خدا، سمیع (شنوا) و علیم (دانا) است. (و اللّه سمیع علیم)

۲۰ - حضور خدا در زوایاى زندگى انسان و آگاهى او بر آشکار و نهان آدمى (ما زکى منکم من أحد أبدًا و لکنّ اللّه یزکّى من یشاء و اللّه سمیع علیم)

۲۱ - توجه و اعتقاد به شنوا و دانا بودن خداوند به تمامى گفته ها و رفتارهاى نهان و آشکار آدمى، بازدارنده وى از ارتکاب فحشا و منکرات و پیروى از شیطان (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر ... و اللّه سمیع علیم) جمله «و اللّه سمیع علیم» استینافیه تعلیلیه است و در مقام تعلیل براى جملات پیشین مى باشد. بنابراین هشدار خداوند به شنوا و دانا بودن خویش، پس از نهى از پیروى شیطان، مى تواند به منظور بازداشتن انسان از گناه و فحشا و تضمین این بازدارندگى باشد.

۲۲ - تهدید شدن شایعه سازان و افترا زنندگان، به این که خداوند بر سخنان پنهانى و رازهاى درونى آنان آگاه است. (إنّ الذین جاءو بالإفک ... و لولا إذ سمعتموه قلتم ما یکون لنا أن نتکلّم بهذا ... واللّه سمیع علیم) برداشت یاد شده از ارتباط این آیه با آیات قبل - که درباره شایعه و ماجراى «افک» بود - به دست آمده است.

موضوعات مرتبط

  • احکام: فلسفه احکام ۹; مصالح احکام ۹
  • اسماء و صفات: سمیع ۱۹; علیم ۱۹
  • انحطاط: عوامل انحطاط ۱۵
  • انسان: عجز انسان ۱۷
  • ایمان: موانع ایمان ۳، ۱۱
  • پاکى: اهمیت پاکى ۸; عوامل پاکى ۱۶
  • پلیدى: عوامل پلیدى ۱۵
  • تکامل: عوامل تکامل ۱۶
  • خدا: آثار رحمت خدا ۱۷; آثار فضل خدا ۱۷; آثار مشیت خدا ۱۷; تهدیدهای خدا ۲۲; علم غیب خدا ۲۰، ۲۲; نشانه هاى رحمت خدا ۱۴; نشانه هاى فضل خدا ۱۴; نواهى خدا ۱، ۸
  • ذکر: آثار ذکر شنوایى خدا ۲۱; آثار ذکر علم خدا ۲۱
  • رحمت: محرومان از رحمت ۱۸; مشمولان رحمت ۱۳، ۱۴
  • رشد: موانع رشد ۱۵
  • شایعه سازان: تهدید شایعه سازان ۲۲
  • شخصیت: آسیب شناسى شخصیت ۱۵
  • شیطان: آثار پیروى از شیطان ۳، ۷، ۱۱، ۱۵; آثارمخالفت با شیطان ۱۶; اغواگرى شیطان ۲; پیروى از شیطان ۱۰; تکبر شیطان ۶; تنوع دامهاى شیطان ۲; خطر اغواگرى شیطان ۱۲; دعوت از پیروان شیطان ۵; دعوتهاى شیطان ۵; روش اغواگرى شیطان ۴; روش برخورد شیطان ۶; فلسفه نهى از پیروى شیطان ۸; منشأ مخالفت با شیطان ۱۷; موانع پیروى از شیطان ۲۱; نهى از پیروى شیطان ۱
  • عقیده: آثار عقیده به شنوایى خدا ۲۱; آثار عقیده به علم خدا ۲۱
  • فحشا: آثار اجتماعى فحشا ۱۸; آثار اجتناب از فحشا ۱۶; آثار فحشا ۱۱، ۱۵; اشاعه فحشا ۱۰; دعوت به فحشا ۵; زمینه فحشا ۲، ۷; منشأ اجتناب از فحشا ۱۷; موانع فحشا ۲۱
  • فضل خدا: محرومان از فضل خدا ۱۸; مشمولان فضل خدا ۱۳، ۱۴
  • مؤمنان: تهمت به مؤمنان ۱۰; فضایل مؤمنان ۱۳، ۱۴; منشأ پاکى مؤمنان ۱۴; منشأ تکامل مؤمنان ۱۴; مؤمنان و پیروى شیطان ۱۲; مؤمنان و فحشا ۱۲; نهى به مؤمنان ۱; هتک آبروى مؤمنان ۱۰
  • مفتریان بر خدا: تهدید مفتریان بر خدا ۲۲
  • منکرات: آثار اجتماعى منکرات ۱۸; آثار اجتناب از منکرات ۱۶; آثار منکرات ۱۱; زمینه منکرات ۲، ۷; منشأ اجتناب از منکرات ۱۷

منابع