الحج ٧٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۵۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید، و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتابهای پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و به خدا تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب، و چه یاور شایسته‌ای!

|و در راه خدا چنان كه شايسته اوست جهاد كنيد. او شما را برگزيد و بر شما در اين دين سختى قرار نداد كه آيين پدرتان ابراهيم است. او شما را از پيش و هم در اين قرآن مسلمان ناميد تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد. پس نماز را بر پا داري
و در راه خدا چنانكه حق جهاد [در راه‌] اوست جهاد كنيد، اوست كه شما را [براى خود] برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است. آيين پدرتان ابراهيم [نيز چنين بوده است‌] او بود كه قبلاً شما را مسلمان ناميد، و در اين [قرآن نيز همين مطلب آمده است‌] تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد. پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به پناه خدا رويد. او مولاى شماست؛ چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى.
و حق جهاد در راه او را (با دشمنان دین و با نفس امّاره) به جای آرید (و در طلب رضای او به قدر طاقت بکوشید) او شما را برگزیده (و به دین خود سرافراز کرده) و در مقام تکلیف بر شما مشقت و رنج ننهاده (و این آیین اسلام) مانند آیین پدر شما ابراهیم (خلیل است)، او (خدا) شما امت را پیش از این (در صحف او) و در این قرآن مسلمان نامیده تا این رسول بر شما و شما بر سایر خلق گواه (خداپرستی) باشید، پس نماز به پا دارید و زکات بدهید و به خدا (و کتاب او) متوسل شوید، که او مولی (و پادشاه و نگهبان و حافظ و ناصر) شماست و نیکو مولی و نیکو ناصری است.
و در راه خدا چنان که شایسته جهاد است، جهاد کنید؛ او شما را برگزید و بر شما در دین هیچ مشقت و سختی قرار نداد. [در دینتان گشایش و آسانی قرار داد مانند گشایش و آسانیِ] آیین پدرتان ابراهیم، او شما را پیش از این «مسلمان» نامید و در این [قرآن هم به همین عنوان نامگذاری شده اید] تا پیامبر گواه بر شما باشد و شما هم گواه بر مردم باشید؛ پس نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و به خدا تمسّک جویید. او سرپرست و یاور شماست؛ چه خوب سرپرست و یاوری و چه نیکو یاری دهنده ای است.
در راه خداوند چنان كه بايد جهاد كنيد. او شما را برگزيد. و برايتان در دين هيچ تنگنايى پديد نياورد. كيش پدرتان ابراهيم است. او پيش از اين و در اين شما را مسلمان ناميد. تا پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر ديگر مردم گواه باشيد. پس نماز بگزاريد و زكات بدهيد و به خدا توسل جوييد. اوست مولاى شما. چه مولايى نيكو و چه ياورى نيكو.
و در راه خدا چنانکه سزاوار جهاد اوست جهاد کنید، او شما را برگزیده است و برای شما در دینتان محظوری قرار نداده است، که آیین پدرتان ابراهیم است، همو که شما را از پیش مسلمان نامید، و در این [کتاب‌] هم [مسلمان نامیده شده‌اید]، تا سرانجام پیامبر گواه بر شما و شما گواه بر مردمان باشید، پس نماز برپا دارید و زکات بدهید و به خداوند پناه برید، او سرور شماست، چه نیکو سروری و چه نیکو یاوری‌
و در راه خدا جهاد كنيد چنانكه سزاوار جهاد اوست، او شما را [بر همه امتها] برگزيده است، و بر شما در كار دين هيچ تنگى و دشوارى ننهاده است اين همان آيين پدرتان ابراهيم است- يا آيين پدرتان ابراهيم را پيروى كنيد- او
و در راه خدا جهاد و تلاش کنید آن گونه که شایسته‌ی جهاد و بایسته‌ی تلاش در راه او است (تا در میدان جهاد اصغر که نبرد با دشمنان دین است، و در پهنه‌ی جهاد اکبر که مبارزه با نفس امّاره است، پیروز گردید). خدا شما را (از میان مردم برای یاری دین خود) برگزیده است (و به شما شخصیّت و عظمت بخشیده است) و در دین کارهای دشوار و سنگین را بر دوش شما نگذاشته است (و بلکه تکالیف و وظائفی مقرّر نموده است که با فطرت سالم هماهنگ و با توان انسانی سازگار است. این دین همان) آئین پدرتان ابراهیم است. خدا شما را قبلاً (در کتابهای پیشین) و در این (واپسین کتاب) مسلمین نامیده است (و افتخار تسلیم در برابر فرمانهای الهی را به شما داده است و شما را الگو و اسوه‌ی حسنه‌ی ملّتهای دیگر کرده است) تا پیغمبر (با شهادت عملی خود) گواه بر شما باشد (و در روز قیامت رفتار و کردارش مقیاس سنجش اعمال شما مسلمانان گردد) و شما هم (با شهادت عملی خود) گواه بر مردمان باشید (و رفتار و کردارتان به عنوان امّت نمونه، محکّ سنجش اعمال سایرین، و الگوی بارز خداپرستان راستین گردد). پس (برای حصول این منظور) نماز را بخوانید و زکات مال به در کنید و به خدا چنگ زنید که سرپرست و یاور شما او است، و چه سرور و یاور نیک و چه مددکار و کمک‌کننده‌ی خوبی است!
و در راه خدا چنان که حقّ جهاد (در راه) اوست جهاد کنید. اوست که شما را برگزید و در دین بر شما هیچ گونه حرج و تنگنایی قرار نداد. (نگهبان) روش (ربانی) پدرتان ، ابراهیم، باشید. او بود که از پیش شما را مسلمان نامید و در این (قرآن نیز همان آمده است) تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما (هم) بر مردمان گواه باشید. پس نماز را بر پا بدارید و زکات را بدهید و به خدا پناه و عصمت گیرید. او مولای شماست‌؛ چه نیکو مولایی و چه نیکو یاوری.
و بکوشید در راه خدا سزای کوشش او او برگزید شما را و ننهاد بر شما در دین رنجی را ملت پدر شما ابراهیم او نامیدتان مسلمانان از پیش و در این (قرآن) تا باشد پیمبر گواهی بر شما و باشید گواهان بر مردم پس بپا دارید نماز را و بدهید زکات را و نگهداری از خدا جوئید او است سرپرست شما چه خوب سرپرست و چه خوب یاوری است‌


الحج ٧٧ آیه ٧٨ الحج ٧٩
سوره : سوره الحج
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إجْتَبَاکُمْ»: شما را برای نصرت دین و پیروزی آئین خود برگزیده است. «حَرَجٍ»: ضیق. مشقّت (نگا: مائده / اعراف / . «مِلَّةَ»: دین. آئین. برابر قاعده اِغراء، مفعول به فعل محذوفی است و تقدیر چنین است: إلْزَمُوا مِلَّةَ ... إِتَّبِعُوا مِلَّةَ. یا بدل از محلّ جار و مجرور (فِی‌الدِّینِ) است که منصوب به (مَاجَعَلَ) است. «أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ»: خدا ابراهیم را پدر امت محمّد (نامیده است با وجود این که همگان از نسل او نیستند. این بدان خاطر است که ابراهیم نیای رسول خدا بوده و او هم از لحاظ شفقت و رحمت همچون پدر امت خویش است (نگا: بقره / توبه / . «هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ»: خدا شما را مسلمان نامیده است. مراد از (هُوَ) خدا است، به دلیل این که: فی هذا، یعنی در این کتاب که قرآن است، ابراهیم کاری و دخالتی ندارد. همچنین فاعل افعال (إِجْتَبَاکُمْ) و (ماجَعَلَ) خدا است. «مِن قَبْلُ»: مراد در کتابهای آسمانی پیشین و از جمله توسّط ابراهیم. «فِی هذا»: در این کتاب که قرآن است. «لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ»: مراد شهادت عملی است (نگا: بقره / . یعنی: پیغمبر اسوه و الگوی شما امت محمّدی است، و شما امت محمّدی هم اسوه و الگوی مردم جهانید. چرا که محمّد پیغمبر نمونه و شما نیز با داشتن والاترین آئین مقیاس و الگوئی برای سنجش شخصیّت و فضیلت در میان همه امتها هستید. لذا پیدا است که چه مسؤولیّت بزرگ و وظیفه سترگی بر عهده ما پیروان محمّد است. پروردگارا به ما این توفیق و سعادت مرحمت فرما که سراپا تسلیم فرمان تو، و با چنگ زدن به قرآن، مردمی نمونه باشیم.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - جهاد خالصانه و همه جانبه (جهاد با جان و مال) در راه خدا، توصیه الهى به اهل ایمان (و جهدوا فى اللّه حقّ جهاده) تقیید «جاهدوا» به «حقّ جهاده»، ظهور در این معنا دارد که مؤمنان باید تمامى توان خود را در راه خدا به کار گیرند و هرچه دارند (جان و مال) در این راه نثار کنند.

۲ - ارزش جهاد، به در راه خدا بودن آن است. (و جهدوا فى اللّه)

۳ - امت اسلام، امتى برگزیده (هو اجتبیکم) «إجتباء» به معناى برگزیدن است.

۴ - اسلام، نعمتى خدادادى و منّتى الهى بر مؤمنان (یأیّها الذین ءامنوا ... هو اجتبیکم) تقدیر «هو اجتباکم» به قرینه جمله «و ما جعل علیکم فى الدین من حرج» مى تواند «هو اجتباکم للدین» باشد; یعنى، خدا است که شما را براى دین خود برگزید و توفیق ایمان را به شما عطا کرد; وگرنه شما نیز مانند دیگران کافر و مشرک بودید.

۵ - احکام شریعت اسلام، تکالیفى آسان و پیراسته از هر گونه عسر و حرج (و ما جعل علیکم فى الدین من حرج)

۶ - احکام الهى در شریعت اسلام، احکامى انعطاف پذیر است و در صورت مواجه شدن مکلف با عسر و حرج، جاى خود را به حکمى دیگر (احکام ثانوى) - که مایه عسر و حرج نباشد - مى دهد. (و ما جعل علیکم فى الدین من حرج) لازمه نفى حرج از دین، این است که اگر مکلف در انجام تکلیفى مواجه با حرج شد، آن تکلیف ساقط گشته و جاى خود را به حکم دیگرى که مایه حرج نباشد بدهد.

۷ - جهاد در راه خدا، حکمى بیرون از قاعده نفى حرج (و جهدوا فى اللّه حقّ جهاده ... و ما جعل علیکم فى الدین من حرج) جمله هاى «هو اجتباکم» و «و ما جعل علیکم فى الدین من حرج» ظاهراً تعلیل براى جمله «و جاهدوا فى اللّه حقّ جهاده» است; یعنى، بدان حهت که شریعت اسلام، شریعتى سهل و آسان و پیراسته از هرگونه عسر و حرج است، پس باید در راه عمل به آن نهایت کوشش را نمود و در راه حفظ آن، تمام توان خود را به کار بست و از ایثار جان و مال در پاسدارى از آن دریغ نکرد. لازمه این معنا این است که حکم جهاد همه جانبه - که قطعاً عسر و حرج آفرین است - از قانون نفى حرج بیرون باشد.

۸ - لزوم توجه به طاقت و توان مردم، در قانون گذارى و تعیین تکلیف (و ما جعل علیکم فى الدین من حرج)

۹ - وحدت و یگانگى شریعت اسلام و شریعت ابراهیم(ع) (و ما جعل علیکم فى الدین من حرج ملّة أبیکم إبرهیم)

۱۰ - پیوند نسبى مردم مکّه صدراسلام با حضرت ابراهیم(ع) (ملّة أبیکم إبرهیم) مخاطب ضمیر «کم» در «أبیکم»، مى تواند عموم مسلمانان و یا خصوص مردم مکّه باشد. برداشت فوق برپایه احتمال دوم است.

۱۱ - تکالیف الهى در شریعت ابراهیم(ع) تکالیفى آسان و به دور از هرگونه عسر و حرج بود. (و ما جعل علیکم فى الدین من حرج ملّة أبیکم إبرهیم)

۱۲ - ابراهیم(ع)، پدر دینى امت اسلامى (و ما جعل علیکم فى الدین من حرج ملّة أبیکم إبرهیم)

۱۳ - بهره گیرى از عواطف خویشاوندى براى ترغیب مشرکان مکّه به گرویدن به اسلام (و ما جعل علیکم فى الدین من حرج ملّة أبیکم إبرهیم)

۱۴ - «مسلمان»، نامى برگزیده از سوى خدا براى امت پیامبر(ص) (هو سمّیکم المسلمین)

۱۵ - امت اسلام، امتى شناخته شده در ادیان آسمانى پیشین (هو سمّیکم المسلمین من قبل)

۱۶ - «مسلمان»، نام امت پیامبر در کتاب هاى آسمانى پیشین و قرآن (هو سمّیکم المسلمین من قبل و فى هذا)

۱۷ - تسلیم بودن در برابر خدا، روح شریعت پیامبر(ص) (هو سمّیکم المسلمین من قبل و فى هذا)

۱۸ - مسلمانان، گواه بر اعمال سایر مردم و پیامبر(ص) گواه بر اعمال مسلمانان (لیکون الرسول شهیدًا علیکم و تکونوا شهداء على الناس) در این که مراد از «شهید» و «شهداء» در آیه چیست، نظراتى چند ابراز شده است که از جمله آنها «گواهى بر اعمال» مى باشد.

۱۹ - پیامبر(ص) حجت خدا بر مسلمانان و امت اسلامى حجت خدا بر دیگر مردمان (لیکون الرسول شهیدًا علیکم و تکونوا شهداء على الناس) از جمله تفسیرهایى که براى کلمه «شهید» و «شهداء» ابراز شده، «حجت» است. برداشت بالا، بر پایه همین تفسیر مى باشد.

۲۰ - لزوم بر پاداشتن نماز و پرداخت زکات (فأقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة)

۲۱ - ضرورت اعتصام به خداوند و پرهیز از تمسک به غیر او (و اعتصموا باللّه)

۲۲ - برپاداشتن نماز، پرداخت زکات و اعتصام به محور الهى، اساسى ترین وظایف امت اسلامى (هو سمّیکم المسلمین ... فأقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة و اعتصموا باللّه)

۲۳ - خدا، مولا و سرپرست امت اسلامى (سمّیکم المسلمین ... هو مولیکم)

۲۴ - اعتقاد به مولویت و سرپرستى خداوند، مقتضى اعتصام به او و پرهیز از چنگ زدن به دامن غیر او (و اعتصموا باللّه هو مولیکم) جمله «هو مولیکم» به منزله تعلیل براى «اعتصموا باللّه» است; یعنى، به خدا اعتصام کنید; زیرا او مولا و قیّم شما است.

۲۵ - لزوم اداى تکالیف الهى، برخاسته از حق ولایت خداوند بر آدمى (فأقیموا الصلوة ... هو مولیکم)

۲۶ - حق ولایت الهى، تنها مجوز براى تشریع و قانون گذارى (فأقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة و اعتصموا باللّه هو مولیکم) برداشت یاد شده، بدان احتمال است که «هو مولاکم» اشاره به این داشته باشد که چون خداوند بر آدمیان حق ولایت دارد، از این رو به جعل مقررات و تکالیف پرداخته است. بنابراین هر گونه تشریع و قانون گذارى، بایستى به گونه اى به ولایت الهى منتهى شود.

۲۷ - مشروعیت ولایت ها و حکومت هاى بشرى، در گرو منتهى شدن آن به ولایت الهى است. (هو مولیکم) با توجه به ظهور «هو مولاکم» در حصر، برداشت یاد شده به دست مى آید.

۲۸ - خدا، سرپرست و یاور خوب و شایسته براى امت اسلامى (هو سمّیکم المسلمین ... و اعتصموا باللّه ... فنعم المولى و نعم النصیر)

۲۹ - اقامه نماز، پرداخت زکات و اعتصام به خداوند، زمینه ساز برخوردارى از ولایت و جلب یارى و نصرت او (فاقیموا الصلوة ... فنعم المولى و نعم النصیر) برداشت فوق، بدان احتمال است که «فنعم المولى...» مترتب بر تکالیف پیشین باشد که انجام آن، موجب بهره مندى از ولایت ویژه و نصرت خداوند است.

۳۰ - ستایش خدا از سرپرستى خود نسبت به مسلمانان و یارى رساندن به آنان (هو سمّیکم المسلمین... فنعم المولى و نعم النصیر)

روایات و احادیث

۳۱ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: سألته عن الجنب یجعل الرکوة أو التوّر فیدخل إصبعه فیه قال: إن کانت یده قذرة فأهرقه و إن کانت لم یصبها قذر فلیغتسل منه هذا ممّا قال اللّه تعالى: «ما جعل علیکم فى الدین من حرج»; ابوبصیر مى گوید: از امام صادق(ع) سؤال کردم: شخص جُنُب ظرف آب کوچکى مى گذارد و انگشت خود را در آن مى زند [حکمش چیست؟ ]فرمود: اگر دستش آلوده به نجاست باشد، باید آن آب را بریزد و اگر آلوده به نجاست نباشد، مى تواند با آن آب غسل کند. این از مصادیق قول خدا است که فرمود: «ما جعل علیکم فى الدین من حرج» خدا در دین حرج و سختى قرار نداده است».[۱] شاید مقصود این باشد که اگر بدن جنب به علت جنابت نجس مى شد، لازم مى آمد جُنُب هیچ وقت نتواند با آب قلیل غسل کند و این حرج است. پس به مقتضاى آیه، بدن جنب نجس نیست.

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): پدرى ابراهیم(ع) ۱۲; سهولت دین ابراهیم(ع) ۱۱
  • احکام: احکام ثانوى ۶; منشاء تشریع احکام ۲۶
  • ادیان: هماهنگى ادیان ۹
  • ارزشها: ملاک ارزشها ۲
  • اسلام: انعطاف پذیرى اسلام ۶; حقیقت اسلام ۱۷; روش تبلیغ اسلام ۱۳; سهولت اسلام ۵; ویژگیهاى اسلام ۵; هماهنگى اسلام و دین ابراهیم(ع) ۹
  • امتها: حجت بر امتها ۱۹; گواهان امتها ۱۸
  • انسان: مولاى انسان ها۲۵
  • اهل مکه: خویشاوندى اهل مکه و ابراهیم(ع) ۱۰
  • برگزیدگان خدا :۳
  • تسلیم: تسلیم به خدا ۱۷
  • تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۲۵; شرایط تکلیف ۸; قدرت در تکلیف ۸
  • جهاد: اخلاص در جهاد ۱، ۲; ارزش جهاد ۲; اهمیت جهاد ۷; توصیه به جهاد ۱
  • حکومت: منشاء حکومت ۲۷
  • خدا: آثار اعتصام به خدا ۲۹; آثار ولایت خدا ۲۵، ۲۶، ۲۷; اجتناب از اعتصام به غیر خدا ۲۴; اعراض از اعتصام به غیر خدا ۲۱; امتنان خدا ۴; اهمیت اعتصام به خدا ۲۱، ۲۲; توصیه هاى خدا ۱; حجتهاى خدا ۱۹; زمینه اعتصام به خدا ۲۴; زمینه نصرت خدا ۲۹; زمینه ولایت خدا ۲۹; مدحهاى خدا ۳۰; مدح نصرت خدا ۳۰; مدح ولایت خدا ۳۰; مشمولان نصرت خدا ۲۸; مشمولان ولایت خدا ۲۳، ۲۸; نعمتهاى خدا ۴
  • زکات: آثار پرداخت زکات ۲۹; اهمیت پرداخت زکات ۲۰، ۲۲
  • عقیده: آثار عقیده به ولایت خدا ۲۴
  • قانونگذارى: شرایط قانونگذارى ۸
  • قواعد فقهى: قاعده نفى عسروحرج ۶، ۳۱; محدوده قاعده نفى عسروحرج ۷
  • مؤمنان: توصیه به مؤمنان ۱; جهاد مالى مؤمنان ۱; نعمتهاى مؤمنان ۴
  • محمد(ص): گواهى محمد(ص) ۱۸; نقش محمد(ص) ۱۹
  • مسلمانان: برگزیدگى مسلمانان ۳; پدر دینى مسلمانان ۱۲; تکالیف مسلمانان ۲۲; حجت بر مسلمانان ۱۹; فضایل مسلمانان ۳; گواهان مسلمانان ۱۸; گواهى مسلمانان ۱۸; مسلمان در کتب آسمانىمسلمانان ۱۶; مسلمان در قرآن مسلمانان ۱۶; مسلمانان در ادیان ۱۵; منشأ نامگذارى مسلمان ۱۴; مولاى مسلمانان ۲۳، ۲۸; یاور مسلمانان ۳۰
  • مشرکان مکه: زمینه اسلام مشرکان مکه ۱۳; عواطف خویشاوندى مشرکان مکه ۱۳
  • نعمت: نعمت اسلام ۴
  • نماز: آثار برپایى نماز ۲۹; اهمیت برپایى نماز ۲۰; اهمیت نماز ۲۲
  • ولایت: منشأ ولایت ۲۷

منابع

  1. استبصار، ج ۱، ص ۲۰، ح ۱، ب ۱۰; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۲۴، ح ۲۳۳.